با آلات موسیقی ای که دارم چیکار کنم؟

تب‌های اولیه

109 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

به نظر من تنها موسيقي كه صد در صد اگر بهش گوش بدي با خيال راحت حرام نيست صوت قرانه ! حتي گاهي مداحي ها هم باعث ميشه آدم به جاي توجه به مضمون شعر غرق اهنگ و صداي مداح بشه ، طبق تجربه شخصي خودم حتي موزيك بي كلام هم غفلت مياره نميخوام خشك مقدس بازي دربيارم اتفاقا من به شدت اهل موسيقي بودم شبها بايد حتما اهنگ گوش ميدادم تا بخوابم ولي الان كه گذاشتمش كنار واقعا تأثير مثبتش رو ديدم به خصوص براي دخترها كه إحساساتي هستن إمكان داره شنيدن يه قطعه موسيقي عاشقشون هم بكنه:Nishkhand:

دلایل جناب شفا قانعم نکرد

وقتی حکم مرجع تقلید تناقض داره آدم باید مثل کبک سرش رو فرو کنه و درباره ش تامل نکنه؟
رهبری به حلال و حرام تقسیمش کرده ولی گفته با آرمان های نظام اسلامی سازگار نیست،،،،،این یعنی چی؟
از طرفی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران (ره) گفته بودن که موسیقی رو از صدا و سیما و از جامعه حذف کنید،،،،،،ولی کو گوش شنوا!!؟
سخنرانی های حضرت امام هم هست اگه سرچ کنید

سوال جدید
اگه موسیقی از نوع حلالش هم بود پس چرا هیچ روایتی مبنی بر سفارشش نیست؟
که راجب جزعی ترین مساعل حرف داره درباره ی موسیقی حلال هیچ مفید و مضری بیان نکرده؟
چرا همه ی روایات راجب موسیقی نهی اونه!!؟

إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَنَ وَ نَغْمَةَ الصَّوْتِ الْحَسَن"
زیبا ترین زیباییها موی زیبا و نغمه صدای زیباست.
محمد (ص)

به نظر من تنها موسيقي كه صد در صد اگر بهش گوش بدي با خيال راحت حرام نيست صوت قرانه ! حتي گاهي مداحي ها هم باعث ميشه آدم به جاي توجه به مضمون شعر غرق اهنگ و صداي مداح بشه ، طبق تجربه شخصي خودم حتي موزيك بي كلام هم غفلت مياره نميخوام خشك مقدس بازي دربيارم اتفاقا من به شدت اهل موسيقي بودم شبها بايد حتما اهنگ گوش ميدادم تا بخوابم ولي الان كه گذاشتمش كنار واقعا تأثير مثبتش رو ديدم به خصوص براي دخترها كه إحساساتي هستن إمكان داره شنيدن يه قطعه موسيقي عاشقشون هم بكنه

سلام به شما

سوالاتی از شما دارم، چون تجربه اش رو به وضوح داری بیان میکنی میپرسم از شما.

چرا فکر میکنین که وقتی محو موسیقی یک آهنگ بشین، به معنای غفلت از خداوند هست؟ تعریف شما از غفلت از خدا مگه چیه؟ یعنی شما وقتی داری غذا میخوری به خدا فکر میکنی یا به غذایی که داری میخوری توجه میکنی تا از نعمت داده شده لذت ببری؟ اگر لذت بردن از نعمت میشه غفلت از خدا پس لذت دیگه چیه؟

حالا ممکنه بگین همه نوع لذت که خوب نیست مشروب هم لذت داره و ....، من پیشاپیش اگر کسی بخواد اینو بگه ، میگم که من بحثم فرق میکنه و دارم درباره ی موسیقی صحبت میکنم.

هوالعالم

اما سرجمع اسلام لهو و لعب رو نهی کرده و باید دید منظور از لهو و لعب چیه
مثل همون موسیقی که تا چند سال پیش بیشتر با رقص رقاص و مستی و چرت پرتایی مثل من بمیرم و میمیرم اجرا می شد .

اینا همه اش تلقین منفی هستن

والا هزار بار گفتی بدون فلانی میمیری
ولی اولا اصلا فلانی در کار نبوده و اگر بوده بعد از رفتنش
نمردی که هیچی
سر زنده ترم شدی

فقط به یه مشت مردم ساده دل تلقین های بیخودی داد و درس خودزنی و خودکشی و افسردگی و ...

سلام به شما

سوالاتی از شما دارم، چون تجربه اش رو به وضوح داری بیان میکنی میپرسم از شما.

چرا فکر میکنین که وقتی محو موسیقی یک آهنگ بشین، به معنای غفلت از خداوند هست؟ تعریف شما از غفلت از خدا مگه چیه؟ یعنی شما وقتی داری غذا میخوری به خدا فکر میکنی یا به غذایی که داری میخوری توجه میکنی تا از نعمت داده شده لذت ببری؟ اگر لذت بردن از نعمت میشه غفلت از خدا پس لذت دیگه چیه؟

حالا ممکنه بگین همه نوع لذت که خوب نیست مشروب هم لذت داره و ....، من پیشاپیش اگر کسی بخواد اینو بگه ، میگم که من بحثم فرق میکنه و دارم درباره ی موسیقی صحبت میکنم.

سلام
بذاريد با يه مثال توضيح بدم نميدونم قطعه اورليستينگ رو گوش داديد يا نه اگه اشتباه نكنم براي كيتارو هست من يه مدت شب و روز اين قطعه رو گوش ميدادم انقد بهم حس معنوي ميداد كه اگه إغراق نكنم هر چند بار يكبار باهاش گريه ميكردم انقدر ضرب موسيقياييش من رو ميگرفت به خصوص كه اون دوران خودمم ساز سنتور ميزدم و موزيك بي كلام همه زندگي من بود اما اين قطعه درسته حس معنوي من رو زياد ميكرد ولي از يه طرف حس ترس بهم ميداد يهو احساس ميكردم زير پا هام خالي شده و تكرار اين حس باعث اضطراب من ميشد اما وقتي قران گوش ميدادم اينجور نبود همون حس معنوي بود به علاوه آرامش شخصا به اين دليل قيد موسيقي بي كلام رو زدم شايد من زيادي بي جنبه بودم ولي اين سبك موزيك روحيا تم رو زير و رو ميكرد و منزويم كرده بود اما الان كه قران رو جايگزينش كردم تمام اين حس ها از بين رفتن :ok:

إِنَّ مِنْ أَجْمَلِ الْجَمَالِ الشَّعْرَ الْحَسَنَ وَ نَغْمَةَ الصَّوْتِ الْحَسَن"
زیبا ترین زیباییها موی زیبا و نغمه صدای زیباست.
محمد (ص)

نغمه و موسیقی یک معنی میده!؟؟؟؟

منظور پیامبر از نغمه زیبا خوندن قرآن با صوت زیبا بوده که راوی اشاره کرده

بحث ما موسیقیه
در بهشت هم نغمه هست وگرنه
نغمه خوان بهشت حضرت داود(ع) خواهد بود

من که میگم همه رو اتیش بزن
تازه اگه دوستت هم اعتراض کرد اونم اتیش بزن
یه وقت خدایی نکرده زبونم لال باعث مفسدهههههههههههه نشه:d

من که میگم همه رو اتیش بزن
تازه اگه دوستت هم اعتراض کرد اونم اتیش بزن
یه وقت خدایی نکرده زبونم لال باعث مفسدهههههههههههه نشه:d

خدمتتون عرض کنم چیزی که ابزار مفسده باشه دیگه صاحب نداره و باید از بین بره

سلام
بذاريد با يه مثال توضيح بدم نميدونم قطعه اورليستينگ رو گوش داديد يا نه اگه اشتباه نكنم براي كيتارو هست من يه مدت شب و روز اين قطعه رو گوش ميدادم انقد بهم حس معنوي ميداد كه اگه إغراق نكنم هر چند بار يكبار باهاش گريه ميكردم انقدر ضرب موسيقياييش من رو ميگرفت به خصوص كه اون دوران خودمم ساز سنتور ميزدم و موزيك بي كلام همه زندگي من بود اما اين قطعه درسته حس معنوي من رو زياد ميكرد ولي از يه طرف حس ترس بهم ميداد يهو احساس ميكردم زير پا هام خالي شده و تكرار اين حس باعث اضطراب من ميشد اما وقتي قران گوش ميدادم اينجور نبود همون حس معنوي بود به علاوه آرامش شخصا به اين دليل قيد موسيقي بي كلام رو زدم شايد من زيادي بي جنبه بودم ولي اين سبك موزيك روحيا تم رو زير و رو ميكرد و منزويم كرده بود اما الان كه قران رو جايگزينش كردم تمام اين حس ها از بين رفتن

خب با دلایلی که آوردین به خاطر حس درونیتون قانع کننده هست که برای شخص شما این نوع و حالت مناسبه.

برای این گفتم که افرادی هستن که میان و این رو واضح اعلام میکنن که نه دقیقا اینطوریه برای همه یکسانه ! درصورتی که اشتباه اندر اشتباهه. برای همینه که من با اون عده مشکل دارم سر این مسئله که فکر میکنن همه همینجورین.

نغمه و موسیقی یک معنی میده!؟؟؟؟

منظور پیامبر از نغمه زیبا خوندن قرآن با صوت زیبا بوده که راوی اشاره کرده

بحث ما موسیقیه
در بهشت هم نغمه هست وگرنه
نغمه خوان بهشت حضرت داود(ع) خواهد بود

از لحاظ اصول و موسیقایی بخواین حساب کنین که بله ربط دارن چون همون آوا و نغمه ی انسانی بر مبنای یک اصول موسیقایی جلو میره توجه شمارو جلب میکنم به موسیقی های آوایی کلیسایی که بی نهایت زیبا هستن(واقعا پیامبر راست میگه که صدای انسان زیباست) ،

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده است:
«ما بَعَثَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ نَبِیّاً اِلّا حَسَنَ الصَّوْتِ».[2]
خدای عزیز و بزرگ هیچ پیامبری را مبعوث نكرد مگر اینكه آواز نیكو داشت.

خب اینجا چی داره میگه؟ داره میگه آواز، صدای خوش. حالا این صدای خوش میتونه قرائت قرآن باشه یا یک آواز مثل آواهای کلیسایی که بینهایت زیبا هستن.

بعد اینکه قران کتاب هدایت انسان بر روی زمینه، اگر حضرت داوود (ع) نغمه خوان بهش هست مطمئن باشین قران نمیخونه چون اگر بخوایم نگاه جدی تری به قضیه بکنیم ، در آخرت زبان جایی نداره و همه به گونه ای ارتباط برقرار میکنن که به کامل ترین نحو میفهمن؛ زبان محدود کننده هست و ناتوان در بیان بسیاری از احساسات و بودن زبان در جهانی کامل مثل جهان آخرت، یک نوع نقصه.

من که میگم همه رو اتیش بزن
تازه اگه دوستت هم اعتراض کرد اونم اتیش بزن
یه وقت خدایی نکرده زبونم لال باعث مفسدهههههههههههه نشه:d

خدمتتون عرض کنم چیزی که ابزار مفسده باشه دیگه صاحب نداره و باید از بین بره و حق الناس محسوب نمیشه

خدمتتون عرض کنم چیزی که ابزار مفسده باشه دیگه صاحب نداره و باید از بین بره و حق الناس محسوب نمیشه

یه وخت نره یکی دیگه بخره خدایی نکرده استفاده کنه؟
من که میگم خودشم با سازش اتیش بزن مطمن تره دیگه هیش وخت گناه نمیکنه

نغمه و موسیقی یک معنی میده!؟؟؟؟

منظور پیامبر از نغمه زیبا خوندن قرآن با صوت زیبا بوده که راوی اشاره کرده

بحث ما موسیقیه
در بهشت هم نغمه هست وگرنه
نغمه خوان بهشت حضرت داود(ع) خواهد بود


هوالعالم

حتی خود موسیقی از نغمه میاد !

در این روایت حرفی از قران نیست
شما نمیتونید تفسیر خود رو تحمیل کنید .

اما به اون چیزی که شما گفتی هم به کرار اشاره شده
و جای بحث نداره !

خدمتتون عرض کنم چیزی که ابزار مفسده باشه دیگه صاحب نداره و باید از بین بره

اشتباه عرض میکنید عزیز

این تفکر شماست و ممکنه کسی که به شما قرض داده باشه مثل شما فکر نکنه، و 1 درصد احتمال بدین به اینکه تفکر شما اشتباه باشه، در قیامت چه میخواین بکنین ؟ حق ناس که شوخی نیست.

مال خودتون رو اگر میخواین نابود کنین یا از چوب و اجزاش در ساخت چیزای دیگه استفاده کنین.

ولی مال فرد دیگر رو بدون اجازه و سرخود از بین نبرین.

از کاربران خواهش میکنم که از توهین و مسخره کردن پرهیز کنن که رفتار یک مسلمان با خدا نیست و زشته. احترام مهمترین چیزه. با احترام دست به نقد بزنین. ممنون

در ضمن من 12 سال موسیقی کار کردم و کلی ضرر دیدم که حالا بعد چند ماه تحقیق گذاشتمش کنار،،،،،،،نه که همینجوری یهویی تصمیم بگیرم

میشه بگین چه ضررهایی دیدین؟ والا من که هیچ ضرری ندیدم برای خودم.البته تجربم از شما کمتره.واقعا میخوام بدونم چی باعث شده بعد 12 سال کنار بذارین؟

از نظر منم اون ساز حق الناسه به نظرم شما وقتي داري ساز رو پس ميدي علت اينكه خودتون ديگه ساز نميزنيد رو بگيد اينجور هم امانتيتون رو پس داديد هم غير مستقيم امر به معروف كرديد ديگه تصميم با دوستتونه كه بخواد استفاده كنه يا نه !

اشتباه عرض میکنید عزیز

این تفکر شماست و ممکنه کسی که به شما قرض داده باشه مثل شما فکر نکنه، و 1 درصد احتمال بدین به اینکه تفکر شما اشتباه باشه، در قیامت چه میخواین بکنین ؟ حق ناس که شوخی نیست.

مال خودتون رو اگر میخواین نابود کنین یا از چوب و اجزاش در ساخت چیزای دیگه استفاده کنین.

ولی مال فرد دیگر رو بدون اجازه و سرخود از بین نبرین.

از کاربران خواهش میکنم که از توهین و مسخره کردن پرهیز کنن که رفتار یک مسلمان با خدا نیست و زشته. احترام مهمترین چیزه. با احترام دست به نقد بزنین. ممنون

از احکامه و من سرخود نمیگم

جناب شفا هم در پستهای اول گفتن برید بخونیددر
ض
م
ن مطالعه تونو بیشتر کنید راجع به همین موسیقی ای که دارید ازش دفاع مسکنید

یه وخت نره یکی دیگه بخره خدایی نکرده استفاده کنه؟
من که میگم خودشم با سازش اتیش بزن مطمن تره دیگه هیش وخت گناه نمیکنه

شما خودت جای بحث داری با افکار و رفتارتون و تمسخرتون

اسلام را انسانها نمایش میدهند

از احکامه و من سرخود نمیگم

جناب شفا هم در پستهای اول گفتن برید بخونیددر
ض
م
ن مطالعه تونو بیشتر کنید راجع به همین موسیقی ای که دارید ازش دفاع مسکنید

خب، ایشون گفتن ساز هایی که بشه باهاش موسیقی حلال و حرام نواخت، نباید نابود بشن(یعنی میشه فروخت یا به کسی دیگه ای داد). ولی مسئله ی اون گیتار خارج از بحثه اصلا، شما فرض رو بر این بذارین اصلا یک درصد که تمامی روایاتی که شما دنبالش رفتین ، ازش برداشت غلط کردین یا تحریف شده بوده یا به هر دلیلی اشتباه کردین در اون، اون وقت میخواین چه جوابی بدین؟ برای این میگم که مال شما نیست، مال یک فرد دیگه هست و حق الناس خیلی مهمه.

حداقلش اینه که اجازه بگیرین برای از بین بردنش و اگر نداد بهش برگردونین. نگران این هم نباشین که به مفسده میوفته، شما تذکر رو بدین و با صحبت عقیده ی خودتون که حاصل تحقیقاتتون هست رو برای ایشون بیان کنین شاید نظرشون تغییر بکنه شایدم نکنه، شما مسئول اعمال اون نیستین و راه راست زوری نیست.

موسیقی ای که دارم ازش دفاع میکنم به من در راه دین کمک کرده و قدردان این نعمت الهی هستم که ازش بهره مندم. نمی دونم چرا شما اینقدر جبهه گرفتین حتی روحانیون هم نظرشون مثل شما نیست که کلا موسیقی به کل حرامه! حتی اون ها با اون همه تحصیل و تفکر میگن که مرزی بین حرام و حلال در موسیقی وجود داره. (البته بینشون اختلاف هست ولی خب حداقل خیلی از آنها چنین میگن!)

خب، ایشون گفتن ساز هایی که بشه باهاش موسیقی حلال و حرام نواخت، نباید نابود بشن(یعنی میشه فروخت یا به کسی دیگه ای داد). ولی مسئله ی اون گیتار خارج از بحثه اصلا، شما فرض رو بر این بذارین اصلا یک درصد که تمامی روایاتی که شما دنبالش رفتین ، ازش برداشت غلط کردین یا تحریف شده بوده یا به هر دلیلی اشتباه کردین در اون، اون وقت میخواین چه جوابی بدین؟ برای این میگم که مال شما نیست، مال یک فرد دیگه هست و حق الناس خیلی مهمه.

حداقلش اینه که اجازه بگیرین برای از بین بردنش و اگر نداد بهش برگردونین. نگران این هم نباشین که به مفسده میوفته، شما تذکر رو بدین و با صحبت عقیده ی خودتون که حاصل تحقیقاتتون هست رو برای ایشون بیان کنین شاید نظرشون تغییر بکنه شایدم نکنه، شما مسئول اعمال اون نیستین و راه راست زوری نیست.

موسیقی ای که دارم ازش دفاع میکنم به من در راه دین کمک کرده و قدردان این نعمت الهی هستم که ازش بهره مندم. نمی دونم چرا شما اینقدر جبهه گرفتین حتی روحانیون هم نظرشون مثل شما نیست که کلا موسیقی به کل حرامه! حتی اون ها با اون همه تحصیل و تفکر میگن که مرزی بین حرام و حلال در موسیقی وجود داره. (البته بینشون اختلاف هست ولی خب حداقل خیلی از آنها چنین میگن!)

وقتی بنیان گذار جمهوری کشورمون توو چندتا سخنرانی گفته که نذارید موسیقی در تلویزیون و جامعه باشه و خیلیها نشنیده میگیرن پس مراجع اون کشور که خمینی (ره)حق استادی به گردن اونا داره تکلیفشون معلومه چیه

وقتی بنیان گذار جمهوری کشورمون توو چندتا سخنرانی گفته که نذارید موسیقی در تلویزیون و جامعه باشه و خیلیها نشنیده میگیرن پس مراجع اون کشور که خمینی (ره)حق استادی به گردن اونا داره تکلیفشون معلومه چیه

وقتی موسیقی از اولین دوران های جامعه ی بشریت اولیه جریان داشته، حتی فکر اینکه موسیقی رو از یه جامعه بگیریم هم مشکل داره. توهین دارم نمیکنم یه وقت بد برداشت نشه، دارم میگم موسیقی با جان و روح آدمیزاد گره خورده، جدا شدنی نیست.

خیلی چیزا از اولین دوران ها بودن ولی صرف اینکه وجود داشتن دلیل بر درست بودن یا حتی غلط بودنشون نیست
مثلا زنا ،،،شراب خواری ،،،، قمار و ....ی که عقل میگه خوبه ولی شاید بد باشه در حقیقت

خیلی چیزا از اولین دوران ها بودن ولی صرف اینکه وجود داشتن دلیل بر درست بودن یا حتی غلط بودنشون نیست
مثلا زنا ،،،شراب خواری ،،،، قمار و ....ی که عقل میگه خوبه ولی شاید بد باشه در حقیقت

بله درست میگین.

اما زنا به تنهایی یک کار نیست، زنا اسم یک فعلی هست که در راه حرام ازش استفاده بشه، یعنی یک نوع آمیزش جنسی که در راهی غیر از ازدواج دو نامحرم انجام بشه ، یعنی آمیزش جنسی به تنهایی کار بدی نیست ولی وقتی در حالت عمل قرار میگیره، با محارم و نامحرم ها(درصورت ازدواج نکردن) حرام و زنا هست و با همسرمون حلال هست.

قمار هم بازم به تنهایی یک کار نیست. همان شرطبندی هست اما در نوع قمار، درواقع شرط بندی در نوع خودش حرام نیست اما اگر حالت قمار داشته باشه حرامه.

مثل موسیقی که به تنها بد نیست اما هم میشه ازش استفاده ی حرام کرد و هم استفاده ی حلال. فرض مثال موسیقی هایی سنتی در شرق دور هست که با آواهای رعب آوری خونده میشه و فضاهای خلسه واری رو ایجاد میکنه. خب اینا حرامش و یا غناش و یا لهوش کجاست؟ نیست دیگه. دیگه شما باید بهتر از من بدونی ! خودت نوازنده ای.

اما خب مختار خودتونین، من کاری ندارم به ساز های خودتون، اون پست اولم هم ذکر کردم از چیزی که درباره ی گیتار دوستتون گفتین تعجب کردم و مسئله ی من اونه. اگر مال خودتون رو میخواین خراب کنین اوکی گفته شد که لازم نیست اما اگر بخواین میتونین، مال خودتونه و اختیارشو دارین.
اما، اون گیتار، قرضی هست و در قبالش مسئولیت نگهداری دارین، اگر نمیخواینش که نباید به خاطر عقیده تون اونو از بین ببرین، چون نسبت به اون از اول مسئولیت دیگه ای رو به عهده گرفتین، وقتی خراب بشه اولین چیزی که پیش میاد نقض عهدی که بستین هست (عهد قرض و نگهداری برای استفاده سالم).

خب اینجا شما یک حق الناس (اصلا هرچی باشه، مشروب هم باشه حتی) زدین از بین بردین. به نظرم، شما اگر میخواین دل بسوزونین که صاحبش در صورت پس گرفتن ساز دچار مفسده نشه، به جای نابود کردن ساز، ساز رو بهش تحویل بدین و مطالعات و تحقیقات رو باهاش در میون بذاری، یا راضی میشه یا نمیشه. دوباره میگم، راه راست که زورکی نیست، کار و مسئولیت ما در قبال بقیه امر به معروف و نهی از منکره که از راه درستش باشه (بدون اجبار و خشونت) تا اثر گذار باشه، اگر هم اثر نذاره، به ما چه، نذاشت!

خدمتتون عرض کنم چیزی که ابزار مفسده باشه دیگه صاحب نداره و باید از بین بره و حق الناس محسوب نمیشه

بابتش پول داده میفهمی پووووول .اگه قرار باشه با از بین بردنش پولشو بهش بدی بازم اینجوری حرف میزنی ؟؟؟

سلام علیکم برادر عزیزم،
حتی با ریاضیات هم روی موسیقی کارهایی کرده اند، ولی به نظر حقیر از وجه دیگری می توان موسیقی را علم در نظر گرفت (منظورم این نیست که پس موسیقی خوب باشد که گوش دهیم، مواد رادیواکتیو هم پشتش علم نهفته است حالا آدم باید مواد رادیواکتیو بخوره یا به پوستش بماله؟) و آن اینکه چطور روی انسان چنان اثرگذاریهایی را دارد. به هر حال برای رسیدن به خود شناسی و خداشناسی شناخت این مسآله هم اهمیت دارد. در اعتقادات اسلامی گوش اهمیت خاصی دارد، آخرین عضوی که به خواب می رود، کسی که بیدار است با زمزمه و صدا ممتد به خواب میرود، با گوش میتوان او را هیپنوتیزم کرد و به درونش راه یافت، گوش وسیله ی شیطان است که از آن مستقیما به دل انسان راه است و شیطان از این طریق انسان را وسوسه می کند، حتی صور اسرافیل برای کشتن همه و زنده کردن همه به صورت شیپور تمثیل شده است و البته بیدار کردن از خواب هم ساده ترین راهش صدا زدن کسی است که خواب است و خواب هم برادر مرگ است و معصومین علیهم السلام یا مثلا حضرت عیسی علیه السلام هم که می خواستند کسی را به دلیلی زنده کنند او را به اسمش صدا می زدند و نه اینکه مثلا با دست لمس کنند یا غیره ... حضرت ابراهیم علیه السلام هم که پرندگان را به دستور خدا کشتند و بر سر کوه ها گذاشتند دست آخر آنها را صدا کردند تا آنها به سویشان آمدند ... این صوت و صدا و اثرگذاریهایی که می تواند در عالم خلقت داشته باشد چیز عجیبی است که جا دارد مدتها رویش تحقیق کنیم و البته بخشی از این تحقیقات هم باید بر روی موسیقی باشد و بررسی آثار مخرب آن، اینکه چطور باعث میشود شخص ناراحت ناگهان خوشحال شود یا شخص خوشحال ناگهان غمزده شود یا شخص معمولی از خود بیخود شده و بلند شود برقصد و ... . انسان در هنگام شنیدن موسیقی تسخیر می شود و مسخ می شود ... موسیقی های متال موسیقی های شیطانی است و انسان را بنده ی شیطان می کند و در این بندگی به خودش و دیگران هم ممکن است آسیب برساند.
یا علی علیه السلام
سلام داداش
عجب نكاتي گفتيد. يه كليد بهم داديد براي يه سري تحقيقات. تحقيقاتي كه خود شما هم اشاره اي داشتيد
البته تحقيق من فقط درمورد موسيقي نيست و شامل چند موضوع ميشه كه يكيش موسيقي هست

یعنی منظور شما اینست که یک موسیقی بیکلام تاثیر گذار هم به تنهایی میتواند هدف فکری یا سیاسی را القا کند؟
باید بیشتر بررسی شود
در مواردي به تنهايي هم ميتونه. اما در اكثر موارد ، از جمله موردي كه گفتم موسيقي بصورت مكمل عمل ميكنه
تصوير ، داستان ، جلوه هاي ويژه ، استفاده از جاذبه هاي بازيگران و......
به علاوهء موسيقي ، مجموعه اي ميشن براي اينكه كارگردان حس مورد نظر رو به بيننده القا كنه

سلام به شما و همگی
چقدر این تایپیک پیش رفته! موضوع چیز دیگری بود
سلام به شما
البته به نظر من ، بحث از مسير خارج نشده. موضوع اينه كه بفهميم چقدر ممكنه در آلات موسيقي خير و خوبي باشه

اما بگم همون سازی که شما عرض کردی من فکر کنم منظورتون یک سازی هست که هم اکنون در ایران ممنوعه اما در سریال مهران مدیری نمایش داده شد، یک نوع صفحه هست که موسیقی دیجیتالی نواخته میشه
خير منظورم اون ساز نبود. حالا اينكه چه سازي بوده خيلي مهم نيست

درباره ی کلینت منسل اشتباه میکنین، شما از نظر ذهنی اینطوری به خودتون تحمیل کردین دقیقا برعکس شما من با موسیقی های کلینت منسل به یک حالت خلسه و معنویت فرو میرم و فقط و فقط به خداوند تفکر میکنم و در خلوتم به فرضیاتی که در ذهن دارم میپردازم همراه با این موسیقی ها، چون عقیده دارم که فضا هرچقدر سنگین تر و مبهم تر باشه نزدیک شدن به حالت خلسه و معنویت بیشتر میشه

نهج البلاغه - خطبهء 50
فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى
اگر باطل از آميزش با حق خالص مي‏شد راه بر حق جويان پوشيده نمي‏ماند و اگر حق در پوشش باطل پنهان نميگشت زبان دشمنان ياوه گو از آن قطع مي‏گشت. ولى
پاره‏اى از حق و پاره‏اى از باطل فراهم شده و در هم آميخته ميشود ، در اين وقت شيطان بر دوستانش مسلط ميشود و آنان كه لطف حق شاملشان شده نجات م‏يابند

كامران عزيز من در هيچ كجاي حرفهام نگفتم كه موسيقي مطلقاً انسان رو كافر ميكنه. عرض كردم موسيقي سر و تهش هيچ سود خاصي نداره. همونطور كه خواهرمون گفتن ، نهايتاً و در بهترين حالت ، ميتونه يه مسكن موقتي باشه

يه نفر رو ميشناسم كه مشروب ميخوره و بعد ميره نماز ميخونه! دليلش هم اينه كه حسي كه موقع مستي به خدا دارم ، در حالت عادي ندارم
لطفاً به اين دقت كن برادر ، حالتي كه موسيقي يا شراب يا هر مست كنندهء ديگه ايجاد ميكنه ، يك حالتِ كاذبه و خدا هيچ جا از بندگانش نخواسته كه حس كاذب به من داشته باشيد. خدا ابداً از بندگانش انتظار حالت خلسه و تهي شدن و وهم و خيال نداره. برعكس حالت هايِ وهمي دقيقاً مقصودِ شيطانه. حتي

مداحي هم اگر از شكل درستش خارج بشه و حس كاذب و بدون تعقل ايجاد كنه به درد نميخوره

سوال: آيا شما در حالت عادي كه موزيك گوش نميكنيد ، باز هم همون حس رو نسبت به خدا داريد؟
اگر خير - پس حسي كه موسيقي به شما ميده كاذبه. چون در حالت عادي اون حس رو نداريد
اگر بله - پس ديگه نيازي به موسيقي نيست. چون اين حس در وجود شماست و موسيقي تاثيري روي اون نداره

آيا خدا خودش نميتونست به ما بگه:
اي بندگان من ، برويد و موسيقي گوش كنيد تا به من نزديكتر شويد

یعنی یک فرد (برای مثال من) میتونه حتی با موسیقی متال به خدا نزدیک بشه که تجربه کردم و هر روز دارم میکنم. پس لطفا به من نگین که تاثیرش مخربه یا نداره یا ....
كاري به مصداقي كه مطرح كرديد ندارم. متال ، راك ، پاپ ، كلاسيك ، لايت ، اِپيك ، ترنس و...... هر كدوم از اين سبك ها ، اگر حرام باشه ، ابداً كسي نميتونه با گوش كردن به موزيك حرام به خدا نزديك بشه

قبلاً هم گفتم بنده نميگم تمام موسيقي ها مخرب و شيطاني هستن. ولي ميتونم به جرات بگم بيش از 90 درصد موسيقي ها خطر دارن

ميفرماييد با گوش دادن به موسيقي ميشه به خدا هم رسيد. فرض ميگيريم حرف شما درست باشه
اما حتي با قبول اين فرض ، باز هم راه هاي بسيار بهتر ، قوي تر ، كم زيان تر و با ريسك بسيار كمتر براي رسيدن به خدا وجود داره
با آب تصفيه نشده هم ميشه رفع تشنگي كرد. اما وقتي آب چشمه ، آب زلال و..... وجود داره ، هيچكس دنبال چنين آبي نميره

دیگه پاک ترین چیز بر روی زمین یعنی قرآن این حالت رو داره دیگه برو بقیه رو ببین
عرض كردم كه قياس درستي نيست. شما خودت رو به عنوان مخاطب درنظر بگير
هم مخاطب قرآن هستي و هم مخاطب موسيقي

1 - قرآن فقط پاكي و خير داره و شما ممكنه ازش برداشت يا استفادهء غلط كني. اما موسيقي بسيار تفكيك خوب و بدش سخته و امكانش بسيار زياده كه خواسته يا ناخواسته تاثيرات مخرب بذاره (چه گوش كردن چه نواختن)

2 - قرآن چون مطلقاً پاكه ، تا كسي خودش خورده شيشه نداشته باشه ، تاثير منفي روي اون نخواهد داشت. اما موسيقي حتي ميتونه روي افرادي كه نيت خير دارن و دنبال خوبي هستند هم تاثير منفي بذاره

3 - قرآن براي تمام انسان ها شفاست ، مگر كسي كه خودش نخواد. لذا هر انساني با هر ظرفيتي ميتونه از قرآن شفا و رحمت دريافت كنه. اما موسيقي اينطور نيست. مثلاً شما يه موزيك غمگين رو مينوازي و چون روي خودت تاثير چنداني نداره (به دليل ظرفيت شما) به اين نتيجه ميرسي كه مفسده اي هم نداره. اما همين آهنگ شما رو كسي كه مشكلات روحي داره ميشنوه و با غم كاذبي كه بهش دست ميده ، اقدام به خودكشي ميكنه

4 - شما بايد ميزان مخرب بودن هر چيزي رو هم درنظر بگيريد. مثلاً آتش هم مفيده و هم مضر. شكلات هم ، هم مفيده و هم مضر
اما شكلات براي اكثر افراد ، نهايت خطرش اينه كه يخورده شكم ميارن يا مثلاً معدشون اذيت ميشه
ولي آتش چي؟ خطرش قابل مقايسه ست؟

میشه تاثیرات منفیشو بگین چیاست؟

بله حتماً. پست هاي شماره 28 و 76 رو ببينيد

چند نكته هم عرض ميكنم

1 - موسيقي تحريك كنندهء احساسات و عواطف است. موسيقي در طبيعت هم وجود دارد و با رياضيات ارتباط مستقيم داره (كه دوستم جناب "باء" هم اشاره كردند)
تا اينجا خيلي هم خوبه. آرامشي كه از صداي پرندگان ، حركت آب و ريزش باران به ما دست ميده فوق العاده ست. اما اين موسيقي رو همون كسي خلق كرده كه ما رو خلق كرده ، لذا دقيقاً با ما سازگاره. اما موسيقي كه خود ما ميزنيم در حالي هست كه كمترين اطلاعات رو از خودمون(به عنوان يك انسان) داريم. لذا ريسك اينكه تاثيرش عكس باشه خيلي بالاست

2 - تقريباً در تمام موارد ، حسي كه موسيقي به ما ميده كاذبه و نه يك حس حقيقي. لذا ارزش چنداني هم نداره. اين حس و حتي افكاري كه ايجاد ميكنه ، نه بر پايه تعقل و تفكر و نتيجه گيريِ منطقي ، كه صرفاً بر اساس شور و هيجان كاذب بوجود مياد

3 - ميتونه حيا رو از بين ببره. مثلاً به يك نفر اگر در حالت عادي بگي برقص ، اصلاً روش نميشه و حتي بهش برميخوره. اما وقتي موزيكِ تحريك آميز به گوشش ميخوره ، اون خجالت و حيا از بين ميره و جلوي ديگران شروع به رقصيدن ميكنه

4 - امكانش زياده كه كسي با شنيدن موسيقي دست به كاري بزنه كه در حالت عادي چنين نميكرد
مثلاً كسي كه شكستي در زندگي خورده ، با شنيدن يه موزيك غمگين ، ناراحتيش دوچندان بشه و دست به خودكشي بزنه
يا يك راننده با گوش دادن به موزيكِ تند (به قول دوستان دوپس دوپس :Nishkhand:) تحريك ميشه و بيش از حد سرعت ميره و خودش و سرنشينان رو به ديار باقي ميفرسته!

5 - باعث سردرگمي انسان ميشه. يعني شما در پذيرش يا عدم پذيرش يك احساس خاص ، جايگاه خودت رو گم ميكني
مثلاً عشق. آيا الان عاشقم؟ يا حسم تحريك شده و خيال ميكنم عاشقم؟ آيا عشق منو به سمت موسيقي برده؟ يا موسيقي من رو به سمت حس عاشقي برده؟

6 - موسيقي در خيلي موارد اعتياد آوره. حتي گاهي اونقدر درگيرت ميكنه كه به بخش مهمي از زندگيت تبديل ميشه. بعضيا آرشيو جمع ميكنن ، بعضيا دنبال جديدترين آلبوم فلان خواننده هستن ، بعضيا بدون موزيك نميتونن كار كنن و......

7 - موسيقي نسبت به زماني كه از فرد ميگيره ، يا كلاً چيزي بهش ارائه نميده ، يا خيلي كم ارائه ميده. يعني انرژي و وقتي كه براي موسيقي گذاشته ميشه ، معمولاً ارزشش رو نداره ، چون چيز خاصي در مقابلش دريافت نميكنيم. نهايتاً يه تسكين موقتي

8 - انسان رو دچار وهم و خيال ميكنه و از حقيقت دور. بخش مهمي از موزيك هاي خطرناك همين نوع موزيك ها هستن چون علاوه بر حس كاذب ، فكر كاذب هم ايجاد ميكنن

9 - بخاطر تحريكي كه روي حواس و اعصاب صورت ميده ، ميتونه باعث اختلالاتي در اين زمينه ها بشه. ضعف اعصاب ، تندخويي ، احساساتي شدنِ بيش از حد ، درون گرايي بيش از حد ، دوري از جمع ، زود رنجي ، سردرد و خستگي ، نمونه هايي از اين تاثير منفي هستن

درنهايت عرض كنم كه موسيقي هميشه هست و خواهد بود و جداي از نكات منفيِ بسيار زيادي كه داره ، كاربردهاي خوبي هم داره. ولي بايد تمام جوانبش رو بدونيم تا بتونيم تا جاي ممكن جلوي ضررهاي احتمالي رو بگيريم

میشه بگین چه ضررهایی دیدین؟ والا من که هیچ ضرری ندیدم برای خودم.البته تجربم از شما کمتره.واقعا میخوام بدونم چی باعث شده بعد 12 سال کنار بذارین؟

سلام علیکم،
انسان از ریشه ی «ن س ی» است که یعنی فراموشکار است و به همین دلیل نیاز به ذکر دارد، حالا شما که موسیقی کار می کنید یا گوش می دهید وقتهای بیکاری ذکر خدا در ذهنتان هست یا ملودی های متفاوت و شعرهای خوانندگان که درشان نصیحت و یاد خدا نیست؟ البته حقیر نیز هم مدتی موسیقی کار کرده ام و هم مدتی گوش داده ام و آنچه گفتم تنها شنیده ها نیست ... آثار مخرب دیگر موسیقی پیش کش، همینکه عمر انسان را در دور از خداوند تلف می کند خودش اوج تخریب است ... یک لحظه یاد خدا میتواند انسان جهنمی را بهشتی کند و برخی کارها اگر لهو هم نباشند که معمولا هستند ولی لعب هستند که یعنی بازی ...
میتوانم چندین اثر تخریب برای موسیقی برایتان نام ببرم، از غافل کردن از یاد خدا با مشغول کردن انسان به غیرخدا، از بر هم زدن تنظیم مصرف انرژی در بدن و ایجاد انرژی کاذب و خستگی و کوفتگی بدن و منگی سر و هیجانات و غمها و شادیهای کاذب، از باز کردن راه مستقیم در دل انسان به روی پیامهایی که فرستنده ی آنها را نمی شناسیم یا در هر صورت می دانیم چندان مورد اعتماد نیستند، از کم طاقت شدن و ترسیدن از سکوت و خلوت با خدا ... موسیقی که رقص آور باشد فرق چندانی با مست کننده ها ندارد، انسان کنترل خودش را از دست می دهد (اصطلاحا زننده ی قر در کمر افتادن را همه شنیده ایم، ارادی نیست بلکه شخص اینطور می شود و نمیتواند سرش را تکان ندهد یا پایش را همگام با موسیقی به زمین نزند یا ...) در موسیقی های دیگر مستی تا این حد نداریم ولی برخی از آثار مخرب موسیقی حرام در آنها هم هست ...

سوال: آیا موسیقی ضرورتی دارد که بخاطر آنها برخی از صدمات ناشی از موسیقی را بتوان پذیرفت؟
پاسخ: خیر! مگر در معدود شرایطی که شخص از نظر روانی داغون است و مثلا ممکن است اگر به حال خود رها شود دست به خودکشی بزند که در این صورت با موسیقی میتوان به طور موقت مانند مسکن جلوی مردن بیمار از درد را گرفت ... مگرنه موسیقی حداکثر مسکن است و هرگز درمان نیست ... علائم بیماری را مخفی میکند تا تحمل درد ممکن شود، مثل اینکه مورفین که مخدر قوی است برای تحمل دردهای سنگین به بیمار تزریق می شود و البته باید مواظب بود که منجر به اعتیاد در او نشود، یعنی باید تحت مراقبت باشد. با این حال حتی در این شرایط هم موسیقی تنها راه تسکین موقت درد نیست، برخی مشاوره ها یا هیپنوتیزم یا راه های دیگری هم حتما هست که کمک کنند حتی در این شرایط هم استفاده از موسیقی ولو حلال ضرورتی نداشته باشد

یا علی علیه السلام

سوال: آيا شما در حالت عادي كه موزيك گوش نميكنيد ، باز هم همون حس رو نسبت به خدا داريد؟
اگر خير - پس حسي كه موسيقي به شما ميده كاذبه. چون در حالت عادي اون حس رو نداريد
اگر بله - پس ديگه نيازي به موسيقي نيست. چون اين حس در وجود شماست و موسيقي تاثيري روي اون نداره

سلامی دوباره.

بله، من چنین حسی رو دارم در حالت عادی. و نیاز به موسیقی هم هست، موسیقی لذت بخش هست و از نعمات خداونده، خداوند زیبایی رو دوست داره و موسیقی زیباست، با مشروب خوردن هم مقایسه نشه، حالت مستی اصلا زیبا نیست اما موسیقی زیباست. انسانی که خودش آفریده شده از یک زیبایی مطلق هست(خدا) گرایش درونی و وجودی به زیبایی داره و یک چیز زیبا مثل یک موسیقی، نیاز اونه.

ميفرماييد با گوش دادن به موسيقي ميشه به خدا هم رسيد. فرض ميگيريم حرف شما درست باشه
اما حتي با قبول اين فرض ، باز هم راه هاي بسيار بهتر ، قوي تر ، كم زيان تر و با ريسك بسيار كمتر براي رسيدن به خدا وجود داره
با آب تصفيه نشده هم ميشه رفع تشنگي كرد. اما وقتي آب چشمه ، آب زلال و..... وجود داره ، هيچكس دنبال چنين آبي نميره

خب همونطور که گفتم موسیقی استفاده اش صرفا در جهت نزدیک شدن به خدا نیست. مثل غذا خوردن، غذا خوردن صرفا در جهت نزدیک شدن به خدا نیست. موسیقی میتونه کمکی باشه در این راه.

عرض كردم كه قياس درستي نيست. شما خودت رو به عنوان مخاطب درنظر بگير
هم مخاطب قرآن هستي و هم مخاطب موسيقي

1 - قرآن فقط پاكي و خير داره و شما ممكنه ازش برداشت يا استفادهء غلط كني. اما موسيقي بسيار تفكيك خوب و بدش سخته و امكانش بسيار زياده كه خواسته يا ناخواسته تاثيرات مخرب بذاره (چه گوش كردن چه نواختن)

2 - قرآن چون مطلقاً پاكه ، تا كسي خودش خورده شيشه نداشته باشه ، تاثير منفي روي اون نخواهد داشت. اما موسيقي حتي ميتونه روي افرادي كه نيت خير دارن و دنبال خوبي هستند هم تاثير منفي بذاره

3 - قرآن براي تمام انسان ها شفاست ، مگر كسي كه خودش نخواد. لذا هر انساني با هر ظرفيتي ميتونه از قرآن شفا و رحمت دريافت كنه. اما موسيقي اينطور نيست. مثلاً شما يه موزيك غمگين رو مينوازي و چون روي خودت تاثير چنداني نداره (به دليل ظرفيت شما) به اين نتيجه ميرسي كه مفسده اي هم نداره. اما همين آهنگ شما رو كسي كه مشكلات روحي داره ميشنوه و با غم كاذبي كه بهش دست ميده ، اقدام به خودكشي ميكنه

4 - شما بايد ميزان مخرب بودن هر چيزي رو هم درنظر بگيريد. مثلاً آتش هم مفيده و هم مضر. شكلات هم ، هم مفيده و هم مضر
اما شكلات براي اكثر افراد ، نهايت خطرش اينه كه يخورده شكم ميارن يا مثلاً معدشون اذيت ميشه
ولي آتش چي؟ خطرش قابل مقايسه ست؟

مشکل اینه که شما قرآن رو طوری میبینید که فقط امر به نیکی میکنه در صورتی که من دیدم از رفقای من قرآن رو خوند و منحرف تر شد! به این دلیل نیست که قرآن بده، قرآن کلام خداست نمیتونه بد باشه اما قرآن همانند خدا، کسانیکه میخوان به سمت بدی برن رو میندازه تو چاه و کسانیکه به دنبال حق و روشنایی هستن رو میاره به روشنایی. یعنی تاثیر قران بنابر نوع تصمیم گیری و اختیار انسان ایجاد میشه. همون طور که گفتم مسئله قضا و قدره. یک قانونی وجود داره اما ما هستیم که تصمیم میگیریم که چگونه و به چه شکل اون قانون رخ بده، قدر در اختیار انسانه و هر قدری یک قضایی تعیین شده داره.

درباره ی خودکشی و این مسائل، مقصر خود فرد هست که با اون موسیقی حزن انگیز به خودکشی دست زده، وگرنه اگر بخوایم حساب کنیم خود قرآن حزن زیادی داره و وقتی مثلا من شروع میکنم به خوندنش سنگینی ای در کلامش احساس میکنم، یک حس فرح بخش شادی آفرین بهم نمیده. فقط منم اینطوری نیستم از دوستانم هست که دقیقا به همین مسئله اشاره کرده بود.

یک مشکل هست شما موسیقی رو طوری میبینین که ضرر و زیانش بسیار زیاده و هیچ سودی نداره و مارو به غفلت میندازه.

چیزی که منو عصبانی میکنه و نمیفهممش اینه که میگین موسیقی انسان رو از خدا غافل میکنه و حتی یه لحظه از غفلتش اگر تفکر بوده باشه میتونه یک انسان جهنمی رو به راه خوب بکشونه. واقعا نمیفهمم اینو، مثال هایی میزنم: اگر بنا بر غفلت انداختن از یاد خدا باشه که انسان در هنگام غذا خوردن، آمیزش جنسی، خلا، حمام، کتاب داستان خوندن، غذا پختن، صحبت کردن با دوستان، درس خوندن، فیلم سینمایی دید، ورزش سنگین کردن مثل انجام فوتبال در یک تیم در یک مسابقه یا بسکتبال یا ...، خوابیدن، ساختن یک عروسک چوبی با مغار، و یه عالمه مثال دیگه، در حین این اعمال که گفتم انسان از یاد خدا غافل میشه.

مثال واضح تر، شما قراره یک عروسک چوبی با مغار بسازی، شما باید تمرکزت رو کامل بذاری روی چیزی که توی دستته و داری درستش میکنی، اینکه در این حین تفکرت رو ببری سمت ذکر خدا و ...، به احتمال زیاد از حواس پرتی بی جا، ممکنه عروسک رو خراب کنی یا دستت رو با مغار ببری. (اصلا آدم وقتی تمرکز میکنه روش نمیتونه به چیز دیگه فکر کنه،اگر فکر کنه تمرکز میپره و کار هم از بین میره)

حالا این وسط موسیقی شده مهمتر از همه و شده یه چیز بیهوده ؟ چرا نمیگیم اون کسی که میاد طرح های اسلیمی با چوب درست میکنه کارش بیهوده هست؟ یا بگیم انسان دستشویی میرود از یاد خدا غافل میشود پس دستشویی رفتن کار بیهوده ایست :khaneh: (برای شوخی گفتم).
اگر بنابر سخن شما باشه ما کل زندگی رو باید بنشینیم یه جا و فقط ذکر خدا بگیم و نماز بخونیم. خب اگر حضرت عیسی مسیح (ع) که نجار بود، موقع ساخت یک میز چوبی برای مثال اگر حواسش رو با چیز دیگه پرت میکرد، چه میشد ؟ میز خراب میشد. باید تمرکزش رو میذاشت روی میزی که داره درست میکنه.

مسئله اینه که شما یک اشتباهی در این قضیه دارین میکنین.

اصلا چرا میگن در راه خدا زندگی کردن؟ در راه خدا غذا خوردن و ...، ؟ مگه میشه در راه خدا غذا خورد؟ از من بپرسن میگم میشه، منتهی منظور اینه که غذا خوردن همون غذا خوردنه وسطش ذکر و حواس پرتی نیست بلکه قضیه اینه که پر خوری نکنیم. غذای حرام نخوریم. قضیه اینه.

موسیقی رو به طریق حرام گوش ندیم یا استفاده نکنیم. موسیقی رو در راه خدا استفاده کنیم یا گوش بدیم. قضیه اینه.

نمی دونم احساس میکنم بحث بیهوده هست. این مسئله ی نفرت مسلمان ها از موسیقی همیشگی هستش و هیچ وقت از بین نمیره. و این همیشه برام مشکل بوده که تصور کنم فردی اصلا موسیقی گوش نکنه. واقعا سخته برام که اینو فکر کنم و نسبت بهش اصلا حس خوبی ندارم.
جناب روشاستا، شما طبق گفته ی ائمه (ع) و پیامبر(ص) که در روایت اومده رفتار کن و ساز هارو از بین ببر. انشالله که در اون دنیا بنابر همون روایت هفتاد هزار تا فرشته ی عذاب بر سر من و امثال من گرز میکوبن به خاطر اینکه سه تار یا ساز های موسیقی مینوازیم. لحظه ی بسیار دوست داشتنی و زیبایی خواهد بود. نگران حق الناس هم نباش، بزن نابود کن چون گیتاره و ایجاد مفسده میکنه یعنی اگر میشه با اون گیتار دل یک بچه یتیم رو شاد کرد رو نباید در نظر گرفت (چون طبق گفته ها اون شادی کاذبه و حرامه و مارو از خدا غافل میکنه(نمیدونم بعد شادی حاصل از بازی با اسباب بازی، شعر خوندن و... کاذب نیست ولی شادی حاصل از موسیقی کاذبه)) صرفا باید دید که با اون گیتار میشه بدن یک زن رقصنده رو برقصوند. :Cheshmak:

دلایل جناب شفا قانعم نکرد
رهبری به حلال و حرام تقسیمش کرده ولی گفته با آرمان های نظام اسلامی سازگار نیست،،،،،این یعنی چی؟

سوال جدید
اگه موسیقی از نوع حلالش هم بود پس چرا هیچ روایتی مبنی بر سفارشش نیست؟
که راجب جزعی ترین مساعل حرف داره درباره ی موسیقی حلال هیچ مفید و مضری بیان نکرده؟
چرا همه ی روایات راجب موسیقی نهی اونه!!؟

سلام
پاسخ شما توي خودِ سوال شماست

نهايتاً نهايتاً نهايتاً.... ميتونيم در مورد موسيقي اينطور بگيم:

اگر 100 رو عالي در نظر بگيريم و 0 رو بسيار بد ، ائمه(ع) به اعمالي كه به 100 نزديكتر باشن تاكيد ميكنند و از اعمالي كه به 0 نزديكتر باشن نهي ميكنند
در اين بين ، 50 ميشه مباح و

معمولاً تاكيدي روي اعمال مباح نميشه ، اما احتمالش زياده كه نهي بشه يا لااقل سفارش بشه به انجام ندادنش

چرا؟
چون مطلوبِ خدا و فرستادگانش براي تربيت مردم ، 100 هست ، نه 50
لذا ميانگين براي يه مسلمان ، 50 نيست ، بلكه 70 تا 80 هست
(اعداد فقط براي رسوندن منظور هستن)

خوبي و بدي موسيقي
اگر بخوايم يه عددِ مثالي براي بازهء خوبي و بدي موسيقي در نظر بگيريم اين ميشه:
0 تا 60
يعني:

اكثر موسيقي ها به حرام جهت دارند و موسيقيِ حرام تا دلت بخواد وجود داره. اون هم در حدي كه از نظر ارزش به 0 ميرسه. لذا بسيار نهي شده
اما از اون طرف ، گر چه ممكنه يه موسيقيِ حلال بتونه 10 درصد از ميانگينِ پيش فرض (مباح) بالاتر باشه ، اما از ميانگيني كه براي يك مسلمان قابل تصور هست (70 درصد) هنوز 10 درصد كمتره و همونطور كه عرض كردم ، انجام اعمال مباح ، جايگاه مطلوبي براي يك مسلمان نيست. بنابراين از طرف معصومين(ع) هم تاكيد چنداني هم به اون نشده ، گر چه نوعي حلال از اون هم وجود داشته باشه

لذا فرمايش رهبر هم در همين راستا هست
موسيقي هاي حلال هم هست (كه 10 درصد بالاتر از مباح يعني 60 باشه) ، اما با آرمان هاي نظام (كه رسيدن به 80 و 90 هست) سازگار نيست

سلام
پاسخ شما توي خودِ سوال شماست

نهايتاً نهايتاً نهايتاً.... ميتونيم در مورد موسيقي اينطور بگيم:

اگر 100 رو عالي در نظر بگيريم و 0 رو بسيار بد ، ائمه(ع) به اعمالي كه به 100 نزديكتر باشن تاكيد ميكنند و از اعمالي كه به 0 نزديكتر باشن نهي ميكنند
در اين بين ، 50 ميشه مباح و معمولاً تاكيدي روي اعمال مباح نميشه ، اما احتمالش زياده كه نهي بشه يا لااقل سفارش بشه به انجام ندادنش

چرا؟
چون مطلوبِ خدا و فرستادگانش براي تربيت مردم ، 100 هست ، نه 50
لذا ميانگين براي يه مسلمان ، 50 نيست ، بلكه 70 تا 80 هست
(اعداد فقط براي رسوندن منظور هستن)

خوبي و بدي موسيقي
اگر بخوايم يه عددِ مثالي براي بازهء خوبي و بدي موسيقي در نظر بگيريم اين ميشه:
0 تا 60
يعني:

اكثر موسيقي ها به حرام جهت دارند و موسيقيِ حرام تا دلت بخواد وجود داره. اون هم در حدي كه از نظر ارزش به 0 ميرسه. لذا بسيار نهي شده
اما از اون طرف ، گر چه ممكنه يه موسيقيِ حلال بتونه 10 درصد از ميانگينِ پيش فرض (مباح) بالاتر باشه ، اما از ميانگيني كه براي يك مسلمان قابل تصور هست (70 درصد) هنوز 10 درصد كمتره و همونطور كه عرض كردم ، انجام اعمال مباح ، جايگاه مطلوبي براي يك مسلمان نيست. بنابراين از طرف معصومين(ع) هم تاكيد چنداني هم به اون نشده ، گر چه نوعي حلال از اون هم وجود داشته باشه

لذا فرمايش رهبر هم در همين راستا هست
موسيقي هاي حلال هم هست (كه 10 درصد بالاتر از مباح يعني 60 باشه) ، اما با آرمان هاي نظام (كه رسيدن به 80 و 90 هست) سازگار نيست

رعايت علوم إنساني ها رو بكنيد چند بار خوندم تا مطلب رو بگيرم:khandeh!:

غذا خوردن، آمیزش جنسی، خلا، حمام، کتاب داستان خوندن، غذا پختن، صحبت کردن با دوستان، درس خوندن، فیلم سینمایی دید، ورزش سنگین کردن مثل انجام فوتبال در یک تیم در یک مسابقه یا بسکتبال یا ...، خوابیدن، ساختن یک عروسک چوبی

برخي از اين مواردي كه گفتيد(مثل ساختن عروسك ، خوندن كتاب داستان) هم ميتونه در مواردي كاري بيهوده باشه و فاقد ارزش (يا نهايتاً با ارزش كم)

اما ساير موارد مثل عذا خوردن و.....
غذا نخوريم = ميميريم
آب نخوريم = ميميريم
دستشويي نريم = نيازي به توضيح نداره! :Nishkhand:
آميزش = يك نياز طبيعيه براي توليد نسل و عاملي براي جذب شدن به تشكيل خانواده
ورزش = براي سلامتي بدن مفيد ، يا حتي ضروريه

اما موزيك = گوش نكنيم چي ميشه؟ هيچي
مگر اينكه معتادش شده باشيم كه اعتياد هم خودش يه ضرر حساب ميشه

مثال واضح تر، شما قراره یک عروسک چوبی با مغار بسازی، شما باید تمرکزت رو کامل بذاری روی چیزی که توی دستته و داری درستش میکنی، اینکه در این حین تفکرت رو ببری سمت ذکر خدا و ...، به احتمال زیاد از حواس پرتی بی جا، ممکنه عروسک رو خراب کنی یا دستت رو با مغار ببری. اگر بنابر سخن شما باشه ما کل زندگی رو باید بنشینیم یه جا و فقط ذکر خدا بگیم و نماز بخونیم. خب اگر حضرت عیسی مسیح (ع) که نجار بود، موقع ساخت یک میز چوبی برای مثال اگر حواسش رو با چیز دیگه پرت میکرد، چه میشد ؟ میز خراب میشد. باید تمرکزش رو میذاشت روی میزی که داره درست میکنه
اينكه ميگم موسيقي آدم رو از ياد خدا غافل ميكنه ، منظورم صرفاً فراموشيِ لحظه اي نيست (گر چه شامل اون هم ميشه)
مجموع مضرات و شرايطي كه موسيقي بوجود مياره ميتونه انسان رو از ياد خدا غافل كنه. حالا يا لحظه اي و يا در دراز مدت

درضمن برادر ، منظوراز ياد خدا فقط نشستن يه جا وذكر گفتن و نماز خوندن نيست. تمام پيامبران(ع) و ائمه(س) هر لحظه و در هر حالي به ياد خدا بودند و همه نوع كار و زحمت و كسب علم و.... هم داشتن. تجارت ميكردن ، بازار ميرفتن و.... اما هميشه به ياد خدا بودند. حتي خيلي از علماي بزرگ و حتي برخي انسانهاي معمولي (با اختلاف درجه) اينطور بودند و هستند

مشکل اینه که شما قرآن رو طوری میبینید که فقط امر به نیکی میکنه در صورتی که من دیدم از رفقای من قرآن رو خوند و منحرف تر شد!
اين رو كامل توضيح دادم و تفاوتش رو گفتم. لطفاً يك بار ديگه بخونيد


یک مشکل هست شما موسیقی رو طوری میبینین که ضرر و زیانش بسیار زیاده و هیچ سودی نداره و مارو به غفلت میندازه
يك جمله از من بياريد كه گفته باشم موسيقي مطلقاً بده و هيچ سودي نداره

رعايت علوم إنساني ها رو بكنيد چند بار خوندم تا مطلب رو بگيرم

نه بابا من خودمم يه جورايي اين طرفيم :Nishkhand:

رياضي...! عَيييييييييييي! بچه درس خونا! Fool

ولي راست ميگيد خيلي پيچيده نوشتم :Gig:

وقتی موسیقی از اولین دوران های جامعه ی بشریت اولیه جریان داشته، حتی فکر اینکه موسیقی رو از یه جامعه بگیریم هم مشکل داره. توهین دارم نمیکنم یه وقت بد برداشت نشه، دارم میگم موسیقی با جان و روح آدمیزاد گره خورده، جدا شدنی نیست.

خیلی چیزا از اولین دوران ها بودن ولی صرف اینکه وجود داشتن دلیل بر درست بودن یا حتی غلط بودنشون نیست
مثلا زنا ،،،شراب خواری ،،،، قمار و ....

سلام علیکم و رحمة الله،
حرف جناب kamran درست است که موسیقی تقریباً به قدمت انسان است، ولی حرف جناب روشاستا هم درست است که هر چیزی قدیمی باشد لزوما به معنای خوب بودنش نیست، به طور خاص در روایات وارد شده است که اولین کسی که موسیقی نواخت قابیل بود بر سر مزار پدرش که اینطور شادی کرد و اگر درست خاطرم باشد به القاء ابلیس این کار را کرد.
یا علی علیه‌السلام

یکی دو هفته به کل موسیقی رو بزار کنار
تاثیرش بی نهایت عالیه
موسیقی اراده رو از آدم میگیره
حتی موسیقی حماسی هم توهم به آدم میده که ممکنه خیلی جاها با حقیقت فاصله داشته باشه

سلام علیکم و رحمة الله،
حرف جناب kamran درست است که موسیقی تقریباً به قدمت انسان است، ولی حرف جناب روشاستا هم درست است که هر چیزی قدیمی باشد لزوما به معنای خوب بودنش نیست، به طور خاص در روایات وارد شده است که اولین کسی که موسیقی نواخت قابیل بود بر سر مزار پدرش که اینطور شادی کرد و اگر درست خاطرم باشد به القاء ابلیس این کار را کرد.
یا علی علیه‌السلام

سلام

خب یک سوال از شما دارم.

شیطان آفریننده هست؟ ببینید اگر ما بخوایم به شیطان به عنوان یک آفریننده نگاه کنیم که در پی از بین بردن انسانیت هست و برپایی خدایی جدید در جهان، اون وقت میتونیم قبول کنیم که بله اولین موسیقی توسط شخص قابیل نواخته شد سر مزار پدرش به القا شیطان. چون یحتمل تا قبلش موسیقی نواخته نشده بود و آفریننده ی موسیقی درون انسان شیطان بوده.

یا

اگر نگاه دیگری داشته باشیم که به طور ذاتی موسیقی در فطرت انسانی حضور داره، همونطور که مثلا در یه سری حیوانات حضور داره. اگر بگیم که فعال کردن این ذات پاک فطری در انسان توسط شیطان بوده با القا کردن، خب یعنی چی؟

نگاه اول که یحتمل باطل هست، نگاه دوم اگر درست باشه، یعنی موسیقی به ذات چیز بدی نیست و در انسان نهادینه هست منتهی شیطان کاری میکنه که قابیل اون ذات نهادینه در وجودش(موسیقی) رو در راه بد استفاده بکنه. خب باز یعنی چی؟

شما که موسیقی کار کردین، ببینین، موسیقی دقیقا همون حالت الهامی القایی رو داره یعنی فرد به جای اینکه با محاسبات بنشینه و خیلی جدی نت نویسی کنه، با الهام و انگار یک موجی در روح یا مغزش، موسیقی رو ناگهان با نت نویسی بوجود میاره ... که این حالت بین تمامی هنرها مشترکه. خب این نشان دهنده ی چیه؟ اینه که تمامی هنر ها رو شیطان داره به ما القا میکنه؟

بنا به گفته ی شما من فکر میکنم که اون الهامی که میشه هم میتونه شیطانی و هم الهی باشه. بنابراین باز هم اینجا ما دوگانگی موسیقی رو داریم و تقسیمش به حلال و حرام.

بعد ذکر کنم دیگه شما بهتر میدونین هیچ وقت خداوند عظیم، هیچ وقت هیچ چیز بیهوده و بدون سودی رو نمی آفرینه، هر چیزی که خصوصا در انسان گذاشته باشه حتما ارزشمنده و یک منظور یا هدفی پشتش هست. فرض مثال در این جهان شراب بر ما ممنوعه، اما در جهان آخرت نیست! من دلیل اصلی و دقیق این رو شاید ندونم و صرفا بتونم با یه سری تحلیل ها قبولش کنم ولی حقیقت امر رو نمیفهمم.

مطمئنا موسیقی هم برای هدفی در انسان گذاشته شده چنین قابلیت عظیمی که شاید هیچ حیوانی نداشته باشه.

خطاب به کاربر ها: پس لطفا کاربرای عزیز همینطوری نیاین بگین، موسیقی بیهوده هست یا حس کاذب میده و کلا سود نداره (خداوند سوسک رو آفرید، سودش رو میدونین چیه؟ نمیدونین، خب اگر سود یا هدفی در اون نبود که آفریده نمیشد ! و یا خیلی مثال های دیگه-خداوند هیچ وقت یه چیزی نمی آفرینه که هدفی پشتش نباشه)

یکی دو هفته به کل موسیقی رو بزار کنار
تاثیرش بی نهایت عالیه
موسیقی اراده رو از آدم میگیره
حتی موسیقی حماسی هم توهم به آدم میده که ممکنه خیلی جاها با حقیقت فاصله داشته باشه

اشتباه شما اینه که توقع دارین موسیقی به شما حس واقعی بده.

موسیقی از ذهن و درون انسان، از یک نیمه-معنویت برمیخیزه و بَعد بُعد مادی میگیره ؛ نباید توقع داشت که اصولا "حس" مادی باشه. حس یک چیز نیمه-معنوی هست.
فرض مثال شده که سر نماز حسی توهمی بهم دست داده باشه و احساساتی برام پیش بیاد که ندونم چیه اصلا. خب اینارو باید گفت کاذبن و خطرناکن پس نماز رو باید گذاشت کنار؟ نه خیر.

اصولا نباید توقع چیز دیگری رو داشت از احساس. موسیقی هم از احساس میاد. احساس یک چیز توهمیه. همون احساس الهی که موقع نماز ممکنه به شما دست بده هم با این تعریفات شما از موسیقی از نظر منم کاذبه و توهمی. درسته چون نمیتونی ببینیش، درک مادی ازش نداریم، اما میتونیم به خاطر مغزمون، احساس کنیم.

اتفاقا به نظرم همون احساسی که شما اسمشو میذاری کاذب ، از لطف های الهی و خداونده که ممکنه خیلی از حیوانات ازش بی بهره باشن و به انسان داده شده باشه.

بعد شما برین این نظریات علمی فرض مثال جهان هولوگرافیک رو بخونید، کلا نظرتون درباره ی واقعیت و توهم و ... عوض میشه.

این حرف شما هم که موسیقی اراده رو میگیره خیلی اشتباهه، در تاریخ داریم موقع جنگ همیشه طبل ها یا در کل بزم جنگی وجود داشته تا روحیه ی سرباز ها افزایش پیدا کنه، اشعاری که میخوندن با صدای بلند یا استفاده های دیگه از آوا ها برای ترسوندن که این اعتماد به نفس خودشون رو بالا میبرد وقتی دشمنشون میترسیدن ( نمونه سربازان اروپای شمالی در مقابل رومی ها)

یا در همین جنگ خودمون ، هشت سال، خب برای افزایش انگیزه و اراده موسیقی خوانده میشد. چه جوابی در قبال این دارین ؟ بدیش اینه که شما موسیقی حماسی رو بد موقعی گوش میدی، آدم بشینه روی صندلی ریلکس کنه موسیقی حماسی گوش کنه خب معلومه بدرد نمیخوره و فقط یک شور و هیجانی ایجاد میکنه نمیشه باهاش هیچ کاری کرد.

موسیقی حماسی برای خودش جای و مکان داره . اصلا خود گوش دادن موسیقی هم اصول داره. همینجوری الکی نیست که:Nishkhand:

بعد اگر موسیقی سود نداشت یا بیهوده بود یا این نسبت هایی که بهش میدین بودش ....ابن سینا به اون عظمت نمیومد چهار تا کتاب و رساله درباره ی موسیقی بنویسه و یکی از بزرگترین نظریه پردازان موسیقی در تاریخ موسیقی ایران باشه !

سلام

خب یک سوال از شما دارم.

شیطان آفریننده هست؟ ببینید اگر ما بخوایم به شیطان به عنوان یک آفریننده نگاه کنیم که در پی از بین بردن انسانیت هست و برپایی خدایی جدید در جهان، اون وقت میتونیم قبول کنیم که بله اولین موسیقی توسط شخص قابیل نواخته شد سر مزار پدرش به القا شیطان. چون یحتمل تا قبلش موسیقی نواخته نشده بود و آفریننده ی موسیقی درون انسان شیطان بوده.

یا

اگر نگاه دیگری داشته باشیم که به طور ذاتی موسیقی در فطرت انسانی حضور داره، همونطور که مثلا در یه سری حیوانات حضور داره. اگر بگیم که فعال کردن این ذات پاک فطری در انسان توسط شیطان بوده با القا کردن، خب یعنی چی؟

نگاه اول که یحتمل باطل هست، نگاه دوم اگر درست باشه، یعنی موسیقی به ذات چیز بدی نیست و در انسان نهادینه هست منتهی شیطان کاری میکنه که قابیل اون ذات نهادینه در وجودش(موسیقی) رو در راه بد استفاده بکنه. خب باز یعنی چی؟

شما که موسیقی کار کردین، ببینین، موسیقی دقیقا همون حالت الهامی القایی رو داره یعنی فرد به جای اینکه با محاسبات بنشینه و خیلی جدی نت نویسی کنه، با الهام و انگار یک موجی در روح یا مغزش، موسیقی رو ناگهان با نت نویسی بوجود میاره ... که این حالت بین تمامی هنرها مشترکه. خب این نشان دهنده ی چیه؟ اینه که تمامی هنر ها رو شیطان داره به ما القا میکنه؟

بنا به گفته ی شما من فکر میکنم که اون الهامی که میشه هم میتونه شیطانی و هم الهی باشه. بنابراین باز هم اینجا ما دوگانگی موسیقی رو داریم و تقسیمش به حلال و حرام.

بعد ذکر کنم دیگه شما بهتر میدونین هیچ وقت خداوند عظیم، هیچ وقت هیچ چیز بیهوده و بدون سودی رو نمی آفرینه، هر چیزی که خصوصا در انسان گذاشته باشه حتما ارزشمنده و یک منظور یا هدفی پشتش هست. فرض مثال در این جهان شراب بر ما ممنوعه، اما در جهان آخرت نیست! من دلیل اصلی و دقیق این رو شاید ندونم و صرفا بتونم با یه سری تحلیل ها قبولش کنم ولی حقیقت امر رو نمیفهمم.

مطمئنا موسیقی هم برای هدفی در انسان گذاشته شده چنین قابلیت عظیمی که شاید هیچ حیوانی نداشته باشه.

خطاب به کاربر ها: پس لطفا کاربرای عزیز همینطوری نیاین بگین، موسیقی بیهوده هست یا حس کاذب میده و کلا سود نداره (خداوند سوسک رو آفرید، سودش رو میدونین چیه؟ نمیدونین، خب اگر سود یا هدفی در اون نبود که آفریده نمیشد ! و یا خیلی مثال های دیگه-خداوند هیچ وقت یه چیزی نمی آفرینه که هدفی پشتش نباشه)
سلام علیکم برادر عزیزم و رحمة الله و برکاته،
برادر نه شیطان آفریننده است و نه خداوند موسیقی را در درون انسان فطرتاً گذاشته است و نه خلقت موسیقی همانطور که شما فرمودید بدون حکمت است ...
اینکه وارد مباحث علمی این بحث بشویم و با هم در موردش هم‌فکری کنیم خیلی خوبه، اینکه موسیقی چی هست و چرا برای انسان جذابیت دارد و چطور با طبیعت مخلوق ارتباط دارد و چرا از نظر فقهی باب موسیقی تنها وقتی مطرح است که با آلات مختصه‌ی موسیقی نواخته شود (البته فکر کنم استثناء دارد، این موسیقی‌هایی که با قابلمه و درست کردن پیاز داغ و غیره آّنگ‌های جدید می‌سازند نمی‌دانم چه وضعی دارند، یا اینکه با روی میز رِنگ می‌گیرند). حقیر چند حدس اولیه دارم ولی آنقدری رویشان فکر نکرده‌ام که بتوانم اظهار نظرهای قطعی یا خیلی قوی در این زمینه‌ها داشته باشم.
یک قسمت از بحث‌های موسیقی بحث فیزیک آن است، اینکه صوت امواج طولی خطی یا غیرخطی در مثلاً هوا (یا سایر مواد) است و به نوعی انتقال انرژی بدون انتقال جرم است (البته در اصل انتقال جرم هم دارد ولی در تقریب‌های مرتبه‌ی بالاتر) ... یک بحث آن بحث ریاضی است که موج هارمونیک سینوسی فاقد هرگونه اطلاعات به درد بخور است و فقط اگر مدوله شود (فرکانس‌های دیگری سوار آن فرکانس پایه شوند) می‌توان نُت‌های متفاوت را ایجاد کرد و پیام‌های متفاوت را با آنها انتقال داد ... یک بحث هم بحث انسان شناسی است که از جهات جسمی و روحی چطور این امواج بر روی انسان اثر می‌گذارند، چطور احساسات متفاوت را در انسان ایجاد می‌کند و چطور انسان را به خود وابسته می‌کند آنقدر که اگر چیزی گوش ندهد احساس خلأ کند و یا در سکوت حتی از خودش بترسد و غیره ... از طرفی هم از نظر فیزیکی مبحث امواج خیلی جالب هستند و هم از نظر فلسفی تا جایی که حقیر فهمیدم منشأ ایجاد ماده از طبیعت ساریه (روح ماده) است به صورت ایجاد امواج در فضای نیرویی یا چیزی شبیه به آن ... کلا قضیه در ذهنم هم پیچیده است و هم مبهم و گنگ و فکر نکنم فهمیدن این مسائل برایم به این سادگی‌ها باشد ... می‌شود وارد گود شد و از تعالیم اسلامی هم به عنوان راهنما استفاده کرد، ما تا بحال وارد این مباحث نشده بودیم و تمام بحث‌هایمان سر این بود که از نظر آموزه‌های دینی نظرمان نسبت به موسیقی چیست، این یک بحث کلی و کاربردی است حال آنکه پاسخ این سؤالهای شما یک بحث شناخت‌شناسی است که برای آن باید جزئیات را تماما مورد بررسی قرار داد.
اگر مردش هستید بسم الله ... شما وارد گود شوید (ترجیحا در تاپیکی دیگر) ما هم اگر چیزی به ذهنمان رسید می‌گوییم تا کم‌کم چیستی موسیقی و چگونگی اثرگذاری آن بر انسان و نقش صوت در عالم هستی را با کمک هم متوجه بشویم :Gol:
یا علی علیه‌السلام

اشتباه شما اینه که توقع دارین موسیقی به شما حس واقعی بده.

موسیقی از ذهن و درون انسان، از یک نیمه-معنویت برمیخیزه و بَعد بُعد مادی میگیره ؛ نباید توقع داشت که اصولا "حس" مادی باشه. حس یک چیز نیمه-معنوی هست.
فرض مثال شده که سر نماز حسی توهمی بهم دست داده باشه و احساساتی برام پیش بیاد که ندونم چیه اصلا. :Sokhan::welcome::lol:خب اینارو2 باید گفت کاذبن و خطرناکن پس نماز رو باید گذاشت کنار؟ نه خیر.

اصولا نباید توقع چیز دیگری رو داشت از احساس. موسیقی هم از احساس میاد. احساس یک چیز توهمیه. همون احساس الهی که موقع نماز ممکنه به شما دست بده هم با این تعریفات شما از موسیقی از نظر منم کاذبه و توهمی. درسته چون نمیتونی ببینیش، درک مادی ازش نداریم، اما میتونیم به خاطر مغزمون، احساس کنیم.

اتفاقا به نظرم همون احساسی که شما اسمشو میذاری کاذب ، از لطف های الهی و خداونده که ممکنه خیلی از حیوانات ازش بی بهره باشن و به انسان داده شده باشه.

بعد شما برین این نظریات علمی فرض مثال جهان هولوگرافیک رو بخونید، کلا نظرتون درباره ی واقعیت و توهم و ... عوض میشه.

این حرف شما هم که موسیقی اراده رو میگیره خیلی اشتباهه، در تاریخ داریم موقع جنگ همیشه طبل ها یا در کل بزم جنگی وجود داشته تا روحیه ی سرباز ها افزایش پیدا کنه، اشعاری که میخوندن با صدای بلند یا استفاده های دیگه از آوا ها برای ترسوندن که این اعتماد به نفس خودشون رو بالا میبرد وقتی دشمنشون میترسیدن ( نمونه سربازان اروپای شمالی در مقابل رومی ها)

یا در همین جنگ خودمون ، هشت سال، خب برای افزایش انگیزه و اراده موسیقی خوانده میشد. چه جوابی در قبال این دارین ؟ بدیش اینه که شما موسیقی حماسی رو بد موقعی گوش میدی، آدم بشینه روی صندلی ریلکس کنه موسیقی حماسی گوش کنه خب معلومه بدرد نمیخوره و فقط یک شور و هیجانی ایجاد میکنه نمیشه باهاش هیچ کاری کرد.

موسیقی حماسی برای خودش جای و مکان داره . اصلا خود گوش دادن موسیقی هم اصول داره. همینجوری الکی نیست که:Nishkhand:

بعد اگر موسیقی سود نداشت یا بیهوده بود یا این نسبت هایی که بهش میدین بودش ....ابن سینا به اون عظمت نمیومد چهار تا کتاب و رساله درباره ی موسیقی بنویسه و یکی از بزرگترین نظریه پردازان موسیقی در تاریخ موسیقی ایران باشه !

دنیاتون خیلی کوچیکه(جسارتاً)
من بعد 12 سال موسیقی کارکردن آگاهانه و با دیدن مضرات خیلی خیلی زیادش تصمیم گرفتم ...نه همینجوری قرم قورطی

واینکه شما عینا داری از موسیقی حمایت میکنی بعد میگی بحثم این نیست و حق الناسه

بازم
میگم

موسیقی سرتاپا ایراده و خیرش مثل فایده ی شراب و قماره .......نسبت به ضررش

حالا هی جمایت کنید و وانمود کنید موسیقی سمبل سعادت بشریته واسه رسیدن به خدا

دنیاتون خیلی کوچیکه(جسارتاً)
من بعد 12 سال موسیقی کارکردن آگاهانه و با دیدن مضرات خیلی خیلی زیادش تصمیم گرفتم ...نه همینجوری قرم قورطی

واینکه شما عینا داری از موسیقی حمایت میکنی بعد میگی بحثم این نیست و حق الناسه

بازم
میگم

موسیقی سرتاپا ایراده و خیرش مثل فایده ی شراب و قماره .......نسبت به ضررش

حالا هی جمایت کنید و وانمود کنید موسیقی سمبل سعادت بشریته واسه رسیدن به خدا

خیلی با جسارت هستی

من اگر وقتم رو برای یک فرد بی ایمان میذاشتم و براش توضیح میدادم تا به حال متوجه شده بود که چی دارم میگم. اما شما مثل اینکه کلا نمیفهمید من چی میگم و ادعای مسلمانی میکنی.

بذار توضیح بهتر بدم به شما:

شما فرض کن، یک شی(هرچیز بخواد باشه) میدی به یکی از دوستان مسیحی خودتون. بعد از مدتی دوستتون بنا بر عقایدش تصمیم به شکستن اون میگیره و اون رو میشکنه. بعد شما سراغ شی رو از دوستتون میگیرین و میفهمین که شی شکسته شده، برای چی؟ برای اینکه طبق دین مسیحیت به این رسیده بوده که اون شی باید بشکنه به خاطر ضررش.

شما چه حالی بهتون دست میده؟ آیا تشکر میکنین؟

آنچه را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

نهایت حرفم هم این بود که اول اجازه بگیرین یا متقاعد کنین دوستتون رو تا با شما هم عقیده شود و بعد اینکار رو انجام بدین، , و اگر هم عقیده نشد به او پس بدین، چون اون شی هر چیزی که باشه، شما بدست نیاوردی و به شما قرض داده شده و مالکش دوستتون هست.

و صراحتا چندین بار ذکر کردم طبق نظر شخصیم مانعی نمیبینم که اجناس خودتون رو نابود کنین.

از اولین پست خودم هم مسئله ی من گیتار دوستتون بوده. این هم مدرک :

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

سلام به شما

خیلی تعجب کردم ! درباره ی اون گیتاری که برای دوستتون هست. قبل از اینکه ماهیت اون "چیز" قرض گرفته چی باشه، باید به این توجه کرد که اون "چیز" حق کسی دیگری هست و با تلاش کسی دیگر بدست آورده شده و از روی دوستی به شما داده شده تا کارتون راه بیوفته.

به نظرم عقلانی ترین راه اینه که اگر قصد در نابودی اون دارین، حداقل از صاحب اصلیش اجازه بگیرین. (در عین منطقی بودن ، غیر منطقی هم هست چون فکر نکنم هرگز کسی چنین اجازه ای رو بده و حتی ممکنه عصبانی بشه (من شخصا بسیار خشمگین میشم اگر کسی اینکارو بکنه))

البته من فکر میکنم که نابودی چند ساز بی زبون کار بسیار بیهوده ایه، اگر نمیخواین حداقل بدین به کسی که نیازمندش هست.

چرا میگم بیهوده؟ چون خود اون ساز وسیله ی حرام یا کثیفی نیست که اینطوری جبهه گرفتین نسبت بهش، کاری که میشه باهاش انجام داد میتونه هم حرام باشه و هم حلال ، مثالی میزنم تا کاملا متوجه بشین دوست عزیز:

شما (فرض مثال میگم، اصلا خودم) میتوانی با یک سه تار، در کنار چند تن از دوستان در اتاق بنشینی یک چای و قند کنارت باشه تکیه بدی به یک پشتی و یک نفر از دوستان اشعاری از یکی از شاعران مشهور ایران رو بخونه و شما همراه با اون بنوازی و اینطوری همگی لذت ببرن.

یا

میتونی، با همون سه تار و یک تنبک نواز برین داخل جمعی بنشینین و یک رقاص مونث هم باشه و شما بنوازید و رقاص مونث، برقصه !

کدام حرامه و کدام حلال؟ حالا پی بردین به اینکه مرز میان حلال و حرام موسیقی چیه ؟ مربوط به خود ساز نیست، بلکه مربوط به نحوه ی استفاده ی اونه.

تصمیم با شماست!

حداقل اگر ساز هارو نمیخواین بدین به من(شوخی- حیفه به خدا)

حالا هی جمایت کنید و وانمود کنید موسیقی سمبل سعادت بشریته واسه رسیدن به خدا

در جواب به این باید بگم که من چنین چیزی نگفتم، گفتم موسیقی حلال و حرام داره و مثال هم براش آوردم و گفتم موسیقی میتونه در مسیر رسیدن به خدا کمک کنه به انسان.

دنیاتون خیلی کوچیکه(جسارتاً)

یک توصیه شخصی هم به شما دارم:

شما ظاهرا مسلمان هستی و طبق حرفاتون ممکنه شما به خود و اطلاعاتتون مغرور شده باشین (بترسین از غرور که شروع شکست هست).
و شما در مرحله ی نخست مسلمانی مانده ای (احترام و اخلاقیات) (فرض مثال توهینی که طبق گفته ی خودتون جسارتا(به معنی گستاخی) به من و زندگی من کردین(هرآنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند)) پس اول قبل از این تصمیماتتون که بر اساس احکام هست، نگاهی به بخش اخلاقی قضیه بندازین و بعد تصمیم بگیرین.

یعنی اول این اصول اخلاقی اسلام رو یاد بگیرین (احترام پایه ای ترینه که شما شکوندی) و بعد بیایین جویای جواب چنین سوالی بشین.

سلام علیکم برادر عزیزم و رحمة الله و برکاته،
برادر نه شیطان آفریننده است و نه خداوند موسیقی را در درون انسان فطرتاً گذاشته است و نه خلقت موسیقی همانطور که شما فرمودید بدون حکمت است ...
اینکه وارد مباحث علمی این بحث بشویم و با هم در موردش هم‌فکری کنیم خیلی خوبه، اینکه موسیقی چی هست و چرا برای انسان جذابیت دارد و چطور با طبیعت مخلوق ارتباط دارد و چرا از نظر فقهی باب موسیقی تنها وقتی مطرح است که با آلات مختصه‌ی موسیقی نواخته شود (البته فکر کنم استثناء دارد، این موسیقی‌هایی که با قابلمه و درست کردن پیاز داغ و غیره آّنگ‌های جدید می‌سازند نمی‌دانم چه وضعی دارند، یا اینکه با روی میز رِنگ می‌گیرند). حقیر چند حدس اولیه دارم ولی آنقدری رویشان فکر نکرده‌ام که بتوانم اظهار نظرهای قطعی یا خیلی قوی در این زمینه‌ها داشته باشم.
یک قسمت از بحث‌های موسیقی بحث فیزیک آن است، اینکه صوت امواج طولی خطی یا غیرخطی در مثلاً هوا (یا سایر مواد) است و به نوعی انتقال انرژی بدون انتقال جرم است (البته در اصل انتقال جرم هم دارد ولی در تقریب‌های مرتبه‌ی بالاتر) ... یک بحث آن بحث ریاضی است که موج هارمونیک سینوسی فاقد هرگونه اطلاعات به درد بخور است و فقط اگر مدوله شود (فرکانس‌های دیگری سوار آن فرکانس پایه شوند) می‌توان نُت‌های متفاوت را ایجاد کرد و پیام‌های متفاوت را با آنها انتقال داد ... یک بحث هم بحث انسان شناسی است که از جهات جسمی و روحی چطور این امواج بر روی انسان اثر می‌گذارند، چطور احساسات متفاوت را در انسان ایجاد می‌کند و چطور انسان را به خود وابسته می‌کند آنقدر که اگر چیزی گوش ندهد احساس خلأ کند و یا در سکوت حتی از خودش بترسد و غیره ... از طرفی هم از نظر فیزیکی مبحث امواج خیلی جالب هستند و هم از نظر فلسفی تا جایی که حقیر فهمیدم منشأ ایجاد ماده از طبیعت ساریه (روح ماده) است به صورت ایجاد امواج در فضای نیرویی یا چیزی شبیه به آن ... کلا قضیه در ذهنم هم پیچیده است و هم مبهم و گنگ و فکر نکنم فهمیدن این مسائل برایم به این سادگی‌ها باشد ... می‌شود وارد گود شد و از تعالیم اسلامی هم به عنوان راهنما استفاده کرد، ما تا بحال وارد این مباحث نشده بودیم و تمام بحث‌هایمان سر این بود که از نظر آموزه‌های دینی نظرمان نسبت به موسیقی چیست، این یک بحث کلی و کاربردی است حال آنکه پاسخ این سؤالهای شما یک بحث شناخت‌شناسی است که برای آن باید جزئیات را تماما مورد بررسی قرار داد.
اگر مردش هستید بسم الله ... شما وارد گود شوید (ترجیحا در تاپیکی دیگر) ما هم اگر چیزی به ذهنمان رسید می‌گوییم تا کم‌کم چیستی موسیقی و چگونگی اثرگذاری آن بر انسان و نقش صوت در عالم هستی را با کمک هم متوجه بشویم
یا علی علیه‌السلام

دوست دارم در این باره بحث کنم اما خب من اونقدر اطلاعات تئوری موسیقیم بالا نیست و حرفه ام نقاشی هست. و در این حیطه ی موسیقی نیازمند افرادی مثل شما و کسانی هست که در این زمینه اطلاعاتشون بالا باشه تا یک بحث علمی انجام بشه و همگی استفاده کنیم ازش.

همچنین ، منظورم اینه که خداوند قابلیتی رو فطرتا در انسان گذاشته تا بتونه همراه با اون اخت بگیره و با استفاده از ساز ها اونو تولید بکنه ( یا حتی با بدنش) یعنی قادر به درک و تولیدش باشه. غیر از اینه؟ یعنی این قابلیت رو خدا در انسان نگذاشته؟ خب این قابلیت در موجودات دیگه نیست تا جایی که اطلاعات دارم. صرفا یک سری موجودات هستن که با بدنشون تولید صدا میکنن مثل بلبل، اما انسان علاوه بر اون، قادر به ساخت اشیا(خلق اشیا) هست تا ازشون تولید صدا بکنه.

دوست دارم در این باره بحث کنم اما خب من اونقدر اطلاعات تئوری موسیقیم بالا نیست و حرفه ام نقاشی هست. و در این حیطه ی موسیقی نیازمند افرادی مثل شما و کسانی هست که در این زمینه اطلاعاتشون بالا باشه تا یک بحث علمی انجام بشه و همگی استفاده کنیم ازش.

سلام علیکم برادر عزیز و گرامی‌ام، و رحمة الله،
خیر حقیر هم اطلاعات زیادی ندارم، چد بار خواستم بروم ببینم کارهایی که با ریاضیات در مورد موسیقی انجام داده‌اند چی هستند ولی وقت نشده کتابهایشان را بخوانم، چیزهایی که گفتم جسته و گریخته در کتابهای دیگر دیده‌ام ... جناب رضا Reza-D گفتند می‌خواهند مشغول تحقیق در این موارد بشوند حقیر هم ممنون می‌شوم اگر ما را هم در جریان نتایج تحقیقاتشان بگذارند :ok::Gol:
همچنین ، منظورم اینه که خداوند قابلیتی رو فطرتا در انسان گذاشته تا بتونه همراه با اون اخت بگیره و با استفاده از ساز ها اونو تولید بکنه ( یا حتی با بدنش) یعنی قادر به درک و تولیدش باشه. غیر از اینه؟ یعنی این قابلیت رو خدا در انسان نگذاشته؟ خب این قابلیت در موجودات دیگه نیست تا جایی که اطلاعات دارم. صرفا یک سری موجودات هستن که با بدنشون تولید صدا میکنن مثل بلبل، اما انسان علاوه بر اون، قادر به ساخت اشیا(خلق اشیا) هست تا ازشون تولید صدا بکنه.

انسان به نظرم می‌رسد که نسبت به نظم و هماهنگی علاقه دارد و کشف ارتباطات، موسیقی هم تا جایی که حقیر دیده‌ام جان می‌دهد برای این کارها، بعضی موسیقی‌های بخصوص کلاسیک خیلی سنگین هستند و نظم آنها به این راحتی‌ها قابل کشف نیست، مثلاً آدم همه‌اش منتظر است که بعد از فلان نت ناگهان صدا برود به سمت نت‌های بالاتر ولی هی برنمی‌گردد و باز هی برنمی‌گردد آنقدر که شخص خسته می‌شود و زود خوابش می‌برد، اما کسانی که از این دست موسیقی‌ها زیاد گوش داده‌اند چنین رویه‌هایی برایشان عذاب‌آور نیست و وقتی به آن عادت کردند دیگر از همان هم می‌توانند لذت ببرند چون اگر در جزئیاتش نظمی نیست ولی باز در مقیاسی بزرگتر در آن توانسته‌اند نظمی را کشف کنند و ارتباط بین بخش‌های آنرا کشف کنند و این هماهنگ شدن با موسیقی و نظم مانند سوار شدن بر امواج دریاست که انسان را بالا و پایین می‌برد ... اینها همگی می‌توانند لذت‌بخش باشند ولی گاهی برای روان انسان خطراتی هم دارند که گاهی این خطرات در حدّ مستی زیاد و آنی است و گاهی تدریجی ... می‌توان گفت که خداوند فطرت انسان را مکاشفه‌گر (حقیقت‌طلب و کنجکاو برای کسب علم و روابطو ضوابط حقیقی) قرار داده است و اینکه نظم را دوست داشته باشد (چه این نظم شعر باشد و چه نقاشی و چه هنر تجسمی و چه موسیقی و چه نظم در کارها و چه نظم در نوشتن یادداشت‌های روزانه و چه نظم در لباس‌پوشیدن که به طور خاص خانم‌ها مدام دوست دارند لباس‌هایشان با هم ست شوند و چه نظم‌های دیگر) و موسیقی هم می‌تواند مصداقی برای داشتن همین موارد باشد علاوه بر اینکه احساساتی را هم در انسان تحریک کرده و بروز می‌دهد که گاهی برای برخی افراد خوشایند است (مثل کسی که از یکنواختی خسته شده و هیجان می‌خواهد و آنرا در موسیقی جستجو می‌کند، کسی که می‌خواهد گریه کند ولی آنرا به جای خلوت خودش و با تفکرات خودش در موسیقی دنبال می‌کند، مثل کسی که کار بدی کرده و ناراحت است ولی از ناراحتی خسته شده و دوست دارد خوشحال شود و باز آنرا به جای اینکه در حل کردن مشکلش دنبال کند در موسیقی شاد دنبال می‌کند) و البته آنچه خداوند به عنوان اصل در فطرت انسان قرار داده است لزوماً تنها مصداقش موسیقی نیست که بعد بتوانیم بگوییم پس موسیقی و تمایل به آن فطری است، خیر برخی مؤلفه‌ها در موسیقی هستند که انسان کشش فطری به سمت آنها دارد و البته این مؤلفه‌ها تنها هم در موسیقی یافت نمی‌شوند و در نتیجه باید دنبال جایگزین موسیقی در زندگی بگردیم که هم آن مؤلفه‌های فطری را داشته باشیم و هم راه درست پاسخ دادن به نیازهای روحی و عواطفمان را بیابیم و البته دین می‌گوید اگرچه برخی موسیقی‌ها حلال هستند اما موسیقی کلاً روش درست برطرف کردن نیازهای انسان نیست و راه‌های بهتری هست که بیشتر با فطرت انسان سازگاری داشته باشند ...

به طور خاص وسیقی حرام که غنایی است نقطه‌ی شروع خوبی است که انسان بتواند برای تحقیق خود انتخاب کند که این موسیقی‌ها با آنکه نظم دارند ولی چرا آثار مخرب رفتاری و روحی را در انسان ایجاد می‌کنند؟ آیا وجود دارد نظمی که با وجود منظم بودن اشکال داشته باشد؟ چرا و چطور؟ آیا هر کسی با یک سری نظم‌های متفاوت سازگاری دارد یا وجه اشتراکی بین نظم‌های سازگار با تمام انسان‌ها وجود دارد و در واقع باید پرسید چه نظم‌های با فطرت انسان سازگاری دارند؟ و چرا تشخیص غنایی بودن موسیقی بر عهده‌ی عرف گذاشته شده است و نه خود شخص؟

یا علی علیه‌السلام

انسان به نظرم می‌رسد که نسبت به نظم و هماهنگی علاقه دارد و کشف ارتباطات، موسیقی هم تا جایی که حقیر دیده‌ام جان می‌دهد برای این کارها، بعضی موسیقی‌های بخصوص کلاسیک خیلی سنگین هستند و نظم آنها به این راحتی‌ها قابل کشف نیست، مثلاً آدم همه‌اش منتظر است که بعد از فلان نت ناگهان صدا برود به سمت نت‌های بالاتر ولی هی برنمی‌گردد و باز هی برنمی‌گردد آنقدر که شخص خسته می‌شود و زود خوابش می‌برد، اما کسانی که از این دست موسیقی‌ها زیاد گوش داده‌اند چنین رویه‌هایی برایشان عذاب‌آور نیست و وقتی به آن عادت کردند دیگر از همان هم می‌توانند لذت ببرند چون اگر در جزئیاتش نظمی نیست ولی باز در مقیاسی بزرگتر در آن توانسته‌اند نظمی را کشف کنند و ارتباط بین بخش‌های آنرا کشف کنند و این هماهنگ شدن با موسیقی و نظم مانند سوار شدن بر امواج دریاست که انسان را بالا و پایین می‌برد ... اینها همگی می‌توانند لذت‌بخش باشند ولی گاهی برای روان انسان خطراتی هم دارند که گاهی این خطرات در حدّ مستی زیاد و آنی است و گاهی تدریجی ... می‌توان گفت که خداوند فطرت انسان را مکاشفه‌گر (حقیقت‌طلب و کنجکاو برای کسب علم و روابطو ضوابط حقیقی) قرار داده است و اینکه نظم را دوست داشته باشد (چه این نظم شعر باشد و چه نقاشی و چه هنر تجسمی و چه موسیقی و چه نظم در کارها و چه نظم در نوشتن یادداشت‌های روزانه و چه نظم در لباس‌پوشیدن که به طور خاص خانم‌ها مدام دوست دارند لباس‌هایشان با هم ست شوند و چه نظم‌های دیگر) و موسیقی هم می‌تواند مصداقی برای داشتن همین موارد باشد علاوه بر اینکه احساساتی را هم در انسان تحریک کرده و بروز می‌دهد که گاهی برای برخی افراد خوشایند است (مثل کسی که از یکنواختی خسته شده و هیجان می‌خواهد و آنرا در موسیقی جستجو می‌کند، کسی که می‌خواهد گریه کند ولی آنرا به جای خلوت خودش و با تفکرات خودش در موسیقی دنبال می‌کند، مثل کسی که کار بدی کرده و ناراحت است ولی از ناراحتی خسته شده و دوست دارد خوشحال شود و باز آنرا به جای اینکه در حل کردن مشکلش دنبال کند در موسیقی شاد دنبال می‌کند) و البته آنچه خداوند به عنوان اصل در فطرت انسان قرار داده است لزوماً تنها مصداقش موسیقی نیست که بعد بتوانیم بگوییم پس موسیقی و تمایل به آن فطری است، خیر برخی مؤلفه‌ها در موسیقی هستند که انسان کشش فطری به سمت آنها دارد و البته این مؤلفه‌ها تنها هم در موسیقی یافت نمی‌شوند و در نتیجه باید دنبال جایگزین موسیقی در زندگی بگردیم که هم آن مؤلفه‌های فطری را داشته باشیم و هم راه درست پاسخ دادن به نیازهای روحی و عواطفمان را بیابیم و البته دین می‌گوید اگرچه برخی موسیقی‌ها حلال هستند اما موسیقی کلاً روش درست برطرف کردن نیازهای انسان نیست و راه‌های بهتری هست که بیشتر با فطرت انسان سازگاری داشته باشند ...

به طور خاص وسیقی حرام که غنایی است نقطه‌ی شروع خوبی است که انسان بتواند برای تحقیق خود انتخاب کند که این موسیقی‌ها با آنکه نظم دارند ولی چرا آثار مخرب رفتاری و روحی را در انسان ایجاد می‌کنند؟ آیا وجود دارد نظمی که با وجود منظم بودن اشکال داشته باشد؟ چرا و چطور؟ آیا هر کسی با یک سری نظم‌های متفاوت سازگاری دارد یا وجه اشتراکی بین نظم‌های سازگار با تمام انسان‌ها وجود دارد و در واقع باید پرسید چه نظم‌های با فطرت انسان سازگاری دارند؟ و چرا تشخیص غنایی بودن موسیقی بر عهده‌ی عرف گذاشته شده است و نه خود شخص؟

یا علی علیه‌السلام

سلام و روز بخیر

خب شما فرض کنید، نقطه ی رسیدن به خداوند نقطه ی سیر شدن از غذاست. یعنی اگر من سیر بشم، یک قدم به خدا نزدیک شدم. حالا این سیر شدن با چی میتونه انجام بشه؟ مثلا با یک غذای خانگی مثل یک نوع خورشت با برنج ... یا با یک غذای رستورانی مثل کباب... یا با یک غذای فست فودی مثل همبرگر... یا با یک سری چیزا مثل چیپس و پفک و ...

خب اگر بخوایم کلی ببینیم ، میبینیم که همگی مارو سیر میکنن منتهی، یک سری ضرر بیشتری دارن یک سری خیلی کمتر. اما خب، این به این معنا نیست که اگر همبرگر ضرر داره، اصلا نخورم. دو راه دارم یا همبرگر رو خودم درست کنم (افسار رو خودم دست بگیرم) که اینطوری مطمئنم که چی دارم میخورم و میفهمم ضرر داره یا نه....یا، کمتر این نوع غذا رو مصرف کنم.

و اینکه بگیم برای همبرگر جایگزین هایی هست که بهتره، دلیل بر این نیست که همبرگر برای همیشه کنار گذاشته بشه.

درباره ی اون ضرر و زیان ها، فرض مثال موسیقی متال، یک سری خوبی ها داره و یک سری ضرر ها، من خوبی هاشو ذکر کردم که تا به حال به من کمک کرده که بهتر دین رو بفهمم یا مسائل مختلف و ...
اما زیان هایی داره و من هم زیان هاشو طی این شش سال دیدم، منتهی برای دفع این زیان ها، راه حل دارم، کمتر موسیقی متال گوش میدم و بیشتر موسیقی های آروم گوش میکنم(حتی در همون سبک متال هم به دنبال سبکی میرم که آروم باشه). به این خاطر که خوبی هایی که دیدم در اون ارزش دارن و خوبی هایی هست که نمیشه در چیز دیگه ای یافت.

فرض مثال، اشخاصی در تاریخ هنر بودن طی سده ی اخیر، که برای دستیابی به عالم ناخودآگاه ذهنیشون و ایجاد طرح های ناب ، از مواد مخدر و یا مستی از الکل استفاده میکردن تا طرح های ناب از دل ناخودآگاهشون بکشن بیرون و بر تابلوی نقاشیشون بریزن. و گاهی شده در این مسیر مردن، فرض مثال بعد از جنگ جهانی، و شکل گیری سبک دادائیسم، در یکی از تئاتر ها در اروپا، یکی از بازیگران بعد از خواندن متنی، به طور واقعی در جلوی تماشاچیان با شلیک گلوله خودکشی میکنه. (که من مخالف این روشم)

و اما آهنگسازان زیادی هم هستن که همین امروزه ، برای دستیابی به اون نقاط ناب ذهنیشون، از چنین روش هایی استفاده میکنن تا موسیقی ای خلق کنن که بی نظیر باشه. نمیخوام تهمت بزنم به کلینت منسل، مطمئن هم نیستم اما میشه فرض گرفت که موسیقی های کلینت منسل عادی نیستن واقعا (شاهکارن:khaneh:)

یا آهنگسازی دیگر که برای فیلم های ترسناک تجربه داشتن، یکی از موسیقی هاشون رو گوش دادم و واقعا ترسیدم و این نشون میده که از یک نابغه داره میاد.(هرچند چون از فضای ترسناک خوشم نمیاد دیگه گوش ندادمش)

و اما من معتقدم از استفاده ی از این نوع موسیقی ها میشه در جهات خوب استفاده کرد. فرض مثال، من در حال نقاشی کردن طرحی بودم به همراه یک موسیقی، طرح با تاثیر پذیری مغزم از موسیقی که باعث تاثیرگذاری مستقیم ناخودآگاهم بر طرح شد، دارای یک علائمی شد که نماینده ی مفهوم schism بود. قضاوت نمیخوام بکنم این حال، بده یا خوب. چون میتونه هم بد باشه و هم خوب. ولی تاثیر ها و نتایجی که من دیدم خوب بوده؛

خب مثلا شما میتونین بگین برای چنین چیزی چه جایگزینی میشه آورد که بهتر باشه؟ فرض مثال من میخوام اثری خلق کنم که از حالت عادی خارج شده باشه، چگونه اینکارو بکنم؟ قطعا مواد مخدر و الکل راه حل غلطیه. موسیقی میتونه جایگزین بسیار مناسبی باشه برای دستیابی به این هدف. فرض مثال من در طراحی چهره ی حضرت محمد (ص) برای اینکه هرچه بهتر بتونم نقاشی ای ازش داشته باشم ، همراه با موسیقی و آیاتی از قرآن نقاشی کردم و میشه دید که نتیجه ی بهتری میده. در واقع برای نشون دادن حالتی عرفانی باید به اون حالت نزدیک شد.
البته شخصا توانایی این رو دارم که بدون استفاده از موسیقی وارد چنین چیزی بشم، اما خب ساده ترش استفاده از موسیقیه، چون بالاخره موسیقی به طور مستقیم با روح و روان آدم بازی میکنه.

فرض مثال چرا میگم خوبه ؟ به این ترجمه ی آهنگ دقت کنید - Reflection :

از روی کنجکاوی به پایان نزدیک شده ام،پایین
زیر حفره ی رقت انگیز از خود گذشتگی ام
شکست خورده،تصدیقش می کنم
و نزدیک تر می روم
شاید اینجا آرامش یابم
ممکن است در پوچی آرامش یابم
چه رقت بار
صدایم می کند ...
و در تاریک ترین لحظاتم، جنین گونه و اشک ریزان
ماه رازی را به من می گویید
رازدار من
که به کاملی و درخشندگی من است
این نور از من نیست
و یک میلیون انعکاس نور نادیده از من می گذرند
سرچشمه ی نور روشن و بی انتهاست
او به نا امیدان امید می بخشد
بی وجودش ما اقمار بی جان سرگردانیم
و وقتی سرم را بلند می کنم دیگه شکی ندارم
نمی خواهم در این پایین (زمین) اسیر خود پرستی باشم
باید خوشتنم را مصلوب کنم قبل از اینکه خیلی دیر شود
دعا می کنم که خدا بیرونم کشد
قبل از اینکه خرد شوم
پس من خویشم را قربانی می کنم قبل از اینکه خیلی دیر شود
تا این مکان منفی،کور و بدبین را پشت سر گذارم
و تو خواهی فهمید ما همه در یک فکریم
سزاوار هرآنچه تصور شدنی و تصور کردنی است
فقط بذار (اجازه بده) که خدا تو را لمس کند
و بگذار کلمات بیرون تراود بگذار بگذرند
امید و شعورمان شکوفا می شود
قبل از اینکه خرد شویم

خب به این متن دقت کنید، چقدر این متن میتونه تاثیر گذار و خوب باشه ؟ داره مفهوم تواضع، بد بودن غرور، رشد انسانیت (یعنی بالغ شدن) و این مفهوم که ما هر چه داریم از خود نیست و از خدامونه. مفاهیمی که ما زور داریم میزنیم که مردم رعایت کنن، در اینجا داره به این گونه گفته میشه و ممکنه روی خیلی ها تاثیر مثبتش رو بذاره.
خب این متن یک آهنگ متال هست. برای همین میگم موسیقی میتونه مثبت باشه و در راه رسیدن به خدا کمک کنه. حتی همون متالش.

اشتباه شما اینه که توقع دارین موسیقی به شما حس واقعی بده.

موسیقی از ذهن و درون انسان، از یک نیمه-معنویت برمیخیزه و بَعد بُعد مادی میگیره ؛ نباید توقع داشت که اصولا "حس" مادی باشه. حس یک چیز نیمه-معنوی هست.
فرض مثال شده که سر نماز حسی توهمی بهم دست داده باشه و احساساتی برام پیش بیاد که ندونم چیه اصلا. خب اینارو باید گفت کاذبن و خطرناکن پس نماز رو باید گذاشت کنار؟ نه خیر.

اصولا نباید توقع چیز دیگری رو داشت از احساس. موسیقی هم از احساس میاد. احساس یک چیز توهمیه. همون احساس الهی که موقع نماز ممکنه به شما دست بده هم با این تعریفات شما از موسیقی از نظر منم کاذبه و توهمی. درسته چون نمیتونی ببینیش، درک مادی ازش نداریم، اما میتونیم به خاطر مغزمون، احساس کنیم.

اتفاقا به نظرم همون احساسی که شما اسمشو میذاری کاذب ، از لطف های الهی و خداونده که ممکنه خیلی از حیوانات ازش بی بهره باشن و به انسان داده شده باشه.

بعد شما برین این نظریات علمی فرض مثال جهان هولوگرافیک رو بخونید، کلا نظرتون درباره ی واقعیت و توهم و ... عوض میشه.

این حرف شما هم که موسیقی اراده رو میگیره خیلی اشتباهه، در تاریخ داریم موقع جنگ همیشه طبل ها یا در کل بزم جنگی وجود داشته تا روحیه ی سرباز ها افزایش پیدا کنه، اشعاری که میخوندن با صدای بلند یا استفاده های دیگه از آوا ها برای ترسوندن که این اعتماد به نفس خودشون رو بالا میبرد وقتی دشمنشون میترسیدن ( نمونه سربازان اروپای شمالی در مقابل رومی ها)

یا در همین جنگ خودمون ، هشت سال، خب برای افزایش انگیزه و اراده موسیقی خوانده میشد. چه جوابی در قبال این دارین ؟ بدیش اینه که شما موسیقی حماسی رو بد موقعی گوش میدی، آدم بشینه روی صندلی ریلکس کنه موسیقی حماسی گوش کنه خب معلومه بدرد نمیخوره و فقط یک شور و هیجانی ایجاد میکنه نمیشه باهاش هیچ کاری کرد.

موسیقی حماسی برای خودش جای و مکان داره . اصلا خود گوش دادن موسیقی هم اصول داره. همینجوری الکی نیست که:Nishkhand:

بعد اگر موسیقی سود نداشت یا بیهوده بود یا این نسبت هایی که بهش میدین بودش ....ابن سینا به اون عظمت نمیومد چهار تا کتاب و رساله درباره ی موسیقی بنویسه و یکی از بزرگترین نظریه پردازان موسیقی در تاریخ موسیقی ایران باشه !

سلام اشتباه شما هم اینه که میخوای موسیقی بهت توهم بده [emoji4]
موسیقی حماسی واسه جنگ بوده که توهم بزنن و اعتماد به نفسشون اون لحظه بره بالا نه الان
فرض کن داری موسیقی گوش میکنی
اون لحظه تخیلت قوی میشه و شروع میکنی چرت و پرت گفتن از گذشته و آینده
من سر نماز حس توهمی بهم دست نداده تا حالا هههه اما حس معنوی چرا
توی جنگ خودمون تا اونجاییکه میدونم مداحی و اینجور چیزا میزاشتن
در ضمن ببینید من میگم موسیقی توهمی رو به آدم میده که ممکنه رو خیلی از جاهای زندگی تاثیر بد بزاره
خودم بعضی وقتا موقع گوش دادن آهنگها
مثلا تصمیم میگیرم فلان کتاب رو بخونم ( توهم میزنم ) اما بعدش میبینم اصلا حسی واسه خوندن کتاب ندارم و خیلی چیزای دیگه
حس معنوی رو با آهنگ و اینا یکی ندون
وگرنه شک نکن ( به قول یه نفر ) الان همه شاگردان امام صادق داشتن فلوت میزدن و به خدا نزدیک تر میشدن هههه
سخنرانی رایفی پور رو در مورد موسیقی گوش کن خیلی مفیده

به طور خاص وسیقی حرام که غنایی است نقطه‌ی شروع خوبی است که انسان بتواند برای تحقیق خود انتخاب کند که این موسیقی‌ها با آنکه نظم دارند ولی چرا آثار مخرب رفتاری و روحی را در انسان ایجاد می‌کنند؟ آیا وجود دارد نظمی که با وجود منظم بودن اشکال داشته باشد؟ چرا و چطور؟

سلام و عرض ادب
با تشکر از توضیحات شما
صرف نظر از حکمت دینی آن ،یک نکته ای که در موسیقی منظم و مخصوصا با کلام به شخصه تجربه کردم یک نوع کارکرد کاذب مغز است ، نمیدونم دوستان هم شاید تجربه کرده باشند ،گاهی بطور نا خود آگاه و غیر ارادی قطعه از شعر یک آهنگ یا موسیقی در ذهن تکرار میشود و تمرکز را بر هم میزند. این حالت نا خواسته در اوقاتی که ذهن احتیاج به استراحت دارد مثل زمان خواب ایجاد میشود و ذهن را درگیر میکند. یعنی همانطور که موسیقی میتواند در شرایط عصبی و درگیری های ذهنی به فرد بطور موقتی آرامش بدهد ممکن است در شرایط عادی هم فرصت استراحت را از ذهن بگیرد.


بحث موسیقی بسیار پیچیده است و من هم با خواندن مطالب دوستان اندیشمند به ذهنم رسید که واقعا موسیقی غنایی کدام است؟ آیا علت حرمت موسیقی به خاطرایجاد خلسه و هیجان حاصل از آن بر مخاطب است؟ یا باطل بودن اشعار.... و یا مناسب بودن آن با مجالس لهو؟
مسلما سبکهایی در موسیقی وجود دارد که مناسب مجالس لهو و لعب نیستند و ممکن است یک موسیقی از این دست حاوی مفاهیم باطل هم نباشد, بلکه مثلا حرفی اجتماعی و انسانی هم برای گفتن داشته باشد ( برخی از اشعار موسیقی متال،)با اینحال باید گفت جواز آن به تاثیری است که بر مخاطب میگذارد.
من فکر میکنم علاوه برعرف عام که مد نظر شماست مسئله شخصی هم اهمیت خود را دارد. اگر فردی حتی با شنیدن موسیقی تیتراژ یک فیلم صدا و سیما حال غیر طبیعی و شعف غنایی پیدا کرد چه بسا این موسیقی برای همان فرد حرام فرض شود یعنی جدای از احکام فقهی که شکلی عام تر را در بر میگیرد ، اثر موسیقی یک حس درونی است و
تشخیص آن نهایتا به فرد برمیگردد .

کسیکه بنا به فتوای مرجع خود از هر نوع موسیقی پرهیز میکند و گاها ناخواسته در معرض صدایی قرار میگیرد که برایش لذتبخش نیست و زجر آور است شاید به واسطه تقبیحی که در دل دارد به مرتبه بهتری هم دست پیدا کند. ودر مقابل اگر شنونده ای متدین پس از مدتی گوش دادن به موسیقی، ولو حلال،متوجه شد که دیگر حس و حال عبادت و عمل مستحبی که قبلا بجا میآورده است ندارد و دیگر لذت سابق را مثلا از قرائت قرآن یا نماز نمیبرد, در این حالت میتوان گفت که این موسیقی تاثیرخود را گذاشته و توانسته است نورانیت و حس معنوی را از لحظات عبادت فرد بگیرد .
ولی
شاید بتواند در شرایط دیگری طبق نظر دوستمون جناب کامران ، حس تعمق و تفکر راجع به زندگی و خداوند را ایجاد کند.


سلام اشتباه شما هم اینه که میخوای موسیقی بهت توهم بده
موسیقی حماسی واسه جنگ بوده که توهم بزنن و اعتماد به نفسشون اون لحظه بره بالا نه الان
فرض کن داری موسیقی گوش میکنی
اون لحظه تخیلت قوی میشه و شروع میکنی چرت و پرت گفتن از گذشته و آینده
من سر نماز حس توهمی بهم دست نداده تا حالا هههه اما حس معنوی چرا
توی جنگ خودمون تا اونجاییکه میدونم مداحی و اینجور چیزا میزاشتن
در ضمن ببینید من میگم موسیقی توهمی رو به آدم میده که ممکنه رو خیلی از جاهای زندگی تاثیر بد بزاره
خودم بعضی وقتا موقع گوش دادن آهنگها
مثلا تصمیم میگیرم فلان کتاب رو بخونم ( توهم میزنم ) اما بعدش میبینم اصلا حسی واسه خوندن کتاب ندارم و خیلی چیزای دیگه
حس معنوی رو با آهنگ و اینا یکی ندون
وگرنه شک نکن ( به قول یه نفر ) الان همه شاگردان امام صادق داشتن فلوت میزدن و به خدا نزدیک تر میشدن هههه
سخنرانی رایفی پور رو در مورد موسیقی گوش کن خیلی مفیده

سلام
از این تیکه ی ههه خوشم اومد :Nishkhand:

خب عزیز حس معنوی همون توهم هست. وهم، خیال، معنویت چیزی نیست که بخواد با ماده حس بشه. البته خب شما این دوتارو یکی نمی دونین اما توجه شما رو جلب میکنم به این :

توهم . [ ت َ وَهَْ هَُ ] (ع مص ) گمان بردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در وهم انداختن و گمان بردن . (آنندراج ). دروهم انداختن . (غیاث اللغات ). انگاشتن . گمان بردن . گمان کردن . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). ادراک معنی جزئی مختص به محسوسات . (از تعریفات جرجانی ). در اصطلاح حکماء قسمی ادراک است و آن ادراک معانی جزئی غیرمحسوس موجود در ماده است . مانند: کیفیات و اضافات مخصوص به امور جزئی ، بنابراین شرط است در آن که ادراک شده امری جزئی باشد، چنانکه در احساس و تخییل شرط است لیکن حضور ماده در قوه ٔ وهمیه شرط نیست چنانکه در احساس لازم است و نیز اکتناف هیئت شرط نیست بخلاف تخییل که اکتناف هیئت در آن لازم است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).

خب عزیز منم منظورم از توهم، اون حالت شیزوفرنی قضیه نیست. بلکه همون احساس روحانی و تصورات فرای مادی هست. بله شما دچار تصور و اشتیاق میشی برای خوندن کتاب و این حقیقته، توهم نیست. شما در نماز نشده که احساس کنید خداوند در کنارتون حاضر هست؟(این از نظر بی ایمان ها، یک توهم هست، طبق نظر شما هم میشه استدلال کرد که باید بنابر فکر شما این حالت رو توهم و مزخرف دونست) یعنی به جای اینکه فکر کنین و پندارین که بله خداوند همیشه هست در کنارمان ، این رو حس کنید با وجودتون. خب این توهمه و باید بگیم مزخرفه ؟ نه خیر.

این واقعیت هست. احساسی هست که واقعا به شما القا شده یا شما باعث بوجود اومدنش شدین.

فرض کن داری موسیقی گوش میکنی
اون لحظه تخیلت قوی میشه و شروع میکنی چرت و پرت گفتن از گذشته و آینده

من جمله ی شمارو اصلاح میکنم : فرض کن داری موسیقی گوش میکنی ، اون لحظه تخیلت قوی میشه و شروع میکنی به کشیدن یک نقاشی از عالم معنوی به سبک انتزاعی !

حالا فهمیدین نگاهمون چقدر فرق داره ؟ شما جنبه ی بد قضیه رو فقط ذکر کردین، خیلی جنبه های خوب داره که در نظر نگرفتین.

وگرنه شک نکن ( به قول یه نفر ) الان همه شاگردان امام صادق داشتن فلوت میزدن و به خدا نزدیک تر میشدن هههه
سخنرانی رایفی پور رو در مورد موسیقی گوش کن خیلی مفیده

از کجا میدانید که شاگردان امام صادق به سمت موسیقی نرفته اند؟ حتما باید ذکر شده باشد که مثلا فلانی موسیقی کار میکرده؟

در جواب این حرفتون میگم، ابن سینا به اون بزرگی به دنبال موسیقی میرفته و از بزرگان نظریه پردازی در موسیقی ایران به شمار میره و شما در دین اسلام از برهان سینوی هم استفاده میکنی برای اثبات خدا، آیا ابوعلی سینا منحرف هست ؟

من علاقه ای به سخنان آقای رائفی پور ندارم. البته بی احترامی نمیکنم بهشون، سخنرانی هاشون درباره ی مسائل فری ماسونری هم گوش دادم حتی ؛ ولی خب دیگه ... :Nishkhand:

آثار مخرب دیگر موسیقی پیش کش، همینکه عمر انسان را در دور از خداوند تلف می کند خودش اوج تخریب است .

سلام
خیلی از تفریحات دیگه هم همینطورن. ما رو از یاد خدا غافل میکنن.حالا چرا گیر میدیم به موسیقی؟
منم با این که خیلی از سبک های موسیقی رو دوست دارم ولی خوب کم پیش میاد که گوش کنم.حرف شما درسته شاید بعضی موسیقی ها اثر منفی داشته باشه ولی مثلا من که اهنگای پیانو رو میزنم نمیتونم این اثر منفیشو حس کنم.
علاوه براین اصلا چه اشکالی داره موسیقی نقش مسکن رو داشته باشه؟! از یه اتفاقی ناراحتیم . کاری از دستمون برنمیاد . میخوایم حال خودمونو عوض کنیم میریم اهنگ میزنیم.چه اشکالی داره؟!
بخاطر تحريكي كه روي حواس و اعصاب صورت ميده ، ميتونه باعث اختلالاتي در اين زمينه ها بشه. ضعف اعصاب ، تندخويي ، احساساتي شدنِ بيش از حد ، درون گرايي بيش از حد ، دوري از جمع ، زود رنجي ، سردرد و خستگي ، نمونه هايي از اين تاثير منفي هستن

موارد خوبی گفتین ولی من خیلی تجربشون نکردم از اونجایی که موسیقی تحریک امیز گوش نمیدم . معتاد نیستم و .....و بیشتر اهنگای بی کلام گوش میدم.
شاید این مواردی که ذکر کردین برای کسی باشه که خیلی در طول روز به موسیقی گوش میکنه. بله منم قبول دارم که زیاد از حدش خوب نیست ولی در حد اعتدالش فک نکنم مشکلی بوجود بیاره:)
تقريباً در تمام موارد ، حسي كه موسيقي به ما ميده كاذبه و نه يك حس حقيقي

خوب بعضی موقع واقعا به یه حس کاذب نیاز داریم!

البته یه بار یکی میگفت عمر موزیسین ها کمه!نمیدونم درسته یا نه!

سلام
از این تیکه ی ههه خوشم اومد :Nishkhand:

خب عزیز حس معنوی همون توهم هست. وهم، خیال، معنویت چیزی نیست که بخواد با ماده حس بشه. البته خب شما این دوتارو یکی نمی دونین اما توجه شما رو جلب میکنم به این :

توهم . [ ت َ وَهَْ هَُ ] (ع مص ) گمان بردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). در وهم انداختن و گمان بردن . (آنندراج ). دروهم انداختن . (غیاث اللغات ). انگاشتن . گمان بردن . گمان کردن . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). ادراک معنی جزئی مختص به محسوسات . (از تعریفات جرجانی ). در اصطلاح حکماء قسمی ادراک است و آن ادراک معانی جزئی غیرمحسوس موجود در ماده است . مانند: کیفیات و اضافات مخصوص به امور جزئی ، بنابراین شرط است در آن که ادراک شده امری جزئی باشد، چنانکه در احساس و تخییل شرط است لیکن حضور ماده در قوه ٔ وهمیه شرط نیست چنانکه در احساس لازم است و نیز اکتناف هیئت شرط نیست بخلاف تخییل که اکتناف هیئت در آن لازم است . (از کشاف اصطلاحات الفنون ).

خب عزیز منم منظورم از توهم، اون حالت شیزوفرنی قضیه نیست. بلکه همون احساس روحانی و تصورات فرای مادی هست. بله شما دچار تصور و اشتیاق میشی برای خوندن کتاب و این حقیقته، توهم نیست. شما در نماز نشده که احساس کنید خداوند در کنارتون حاضر هست؟(این از نظر بی ایمان ها، یک توهم هست، طبق نظر شما هم میشه استدلال کرد که باید بنابر فکر شما این حالت رو توهم و مزخرف دونست) یعنی به جای اینکه فکر کنین و پندارین که بله خداوند همیشه هست در کنارمان ، این رو حس کنید با وجودتون. خب این توهمه و باید بگیم مزخرفه ؟ نه خیر.

این واقعیت هست. احساسی هست که واقعا به شما القا شده یا شما باعث بوجود اومدنش شدین.

من جمله ی شمارو اصلاح میکنم : فرض کن داری موسیقی گوش میکنی ، اون لحظه تخیلت قوی میشه و شروع میکنی به کشیدن یک نقاشی از عالم معنوی به سبک انتزاعی !

حالا فهمیدین نگاهمون چقدر فرق داره ؟ شما جنبه ی بد قضیه رو فقط ذکر کردین، خیلی جنبه های خوب داره که در نظر نگرفتین.

از کجا میدانید که شاگردان امام صادق به سمت موسیقی نرفته اند؟ حتما باید ذکر شده باشد که مثلا فلانی موسیقی کار میکرده؟

در جواب این حرفتون میگم، ابن سینا به اون بزرگی به دنبال موسیقی میرفته و از بزرگان نظریه پردازی در موسیقی ایران به شمار میره و شما در دین اسلام از برهان سینوی هم استفاده میکنی برای اثبات خدا، آیا ابوعلی سینا منحرف هست ؟

من علاقه ای به سخنان آقای رائفی پور ندارم. البته بی احترامی نمیکنم بهشون، سخنرانی هاشون درباره ی مسائل فری ماسونری هم گوش دادم حتی ؛ ولی خب دیگه ... :Nishkhand:

سلام
من کتب بو علی سینا رو در مورد موسیقی نخوندم پس نظری هم نمیدم
.....
هدفون بزارید گوشتون و یه آهنگ لایت گوش کنید و بعد همزمان قرآن بخونید
اون حس معنوی از بین میره
پس این آهنگ گوش دادن هر حسی هست معنوی نیست و نمیشه باهاش به خدا رسید
بله باید اسامی ذکر شده باشه چون ما احادیثی داریم که آلات لهو رو خوب ندونسته
در ضمن تو این دنیا میلیون ها آهنگ هست ، ما الان چه متخصصی داریم که بره این آهنگ ها رو بررسی کنه ؟
یک و نیم و یا دو ساله که آقای رایفی پور دیگه در مورد فراماسونری حرف نمی زنه و به گفته خودشون دیگه این دورش گذشته و دیره

سلام
من کتب بو علی سینا رو در مورد موسیقی نخوندم پس نظری هم نمیدم
.....
هدفون بزارید گوشتون و یه آهنگ لایت گوش کنید و بعد همزمان قرآن بخونید
اون حس معنوی از بین میره
پس این آهنگ گوش دادن هر حسی هست معنوی نیست و نمیشه باهاش به خدا رسید
بله باید اسامی ذکر شده باشه چون ما احادیثی داریم که آلات لهو رو خوب ندونسته
در ضمن تو این دنیا میلیون ها آهنگ هست ، ما الان چه متخصصی داریم که بره این آهنگ ها رو بررسی کنه ؟
یک و نیم و یا دو ساله که آقای رایفی پور دیگه در مورد فراماسونری حرف نمی زنه و به گفته خودشون دیگه این دورش گذشته و دیره

بیشتر درباره ی تئوری موسیقی بحث کردن از لحاظ علمیش، به عملیش نپرداختن. (بو علی سینا رو میگم)

درباره ی اون نکته که گفتین ، خب بله درسته ، احساس ها در انسان ها متفاوت هست. ممکنه شما از بوی سیر بدتون بیاد و من خوشم بیاد. تاثیرگذاری ها در انسان ها مختلف هستن، خصوصا موسیقی. شما ممکنه از موسیقی های کش دار و بدون ریتم شرق دور بدتون بیاد ، مثل ژاپن که کاملا حالت وهمی دارن اما برای من یک حس خوب و معنوی ای داشته باشه.

مثلا ممکنه از یک آهنگ تصویری از برپایی قیامت در ذهنم تداعی بشه و دقیقا اون آهنگ برای شما تصویر دیگه ای رو به ارمغان بیاره (کاملا مربوط هست به ذهن افراد)

مثالی برای شما میزنم و تصویری برای شما قرار میدم(هنوز تصویر نهایی نشده پس به خاطر کاستی هاش پیشاپیش معذرت میخوام):

مثلا من میخواستم برای آیه های الحمد لله رب العالمین ... الرحمن الرحیم...مالک یوم الدین ، تصویری بکشم، اما هر چیزی به ذهنم اومد، هیچ بود. یعنی بهترین تصویری که تونستم برای این سه آیه در نظر بگیرم یک صفحه ی سیاه هست که با قلم سفید بر اون این سه آیه نوشته شده باشه چون آیه های بسیار سنگینی هستن (حداقل چنین احساس سنگینی در من ایجاد میکنن و ناتوانم در شکل دادنشون و به نظرم در بهترین نحو در کلام آورده شدن)

و اما تونستم برای ایاک نعبد و ایاک نستعین ، تصویری خلق کنم. بار ها در ذهنم زمزمه میکردم و همراه با موسیقی ای که از اسپیکر گذاشتم (چون عقیده دارم موسیقی باید در یک فضا بچرخه و صداش داخل گوش آدم نباشه تا تاثیر بهتر و کنترل شده تری بذاره) چنین تصویری خلق کردم (بازم میگم هنوز کامل نیست و خیلی کار داره تا تکمیل بشه):
http://www.4shared.com/photo/fPQfdQksce/452351.html

موسیقی متخصص میخواد اما شما منتظر متخصص نباش. خودت میتونی دست به کار بشی اصلا شاید نیاز هم به متخصص نباشه، من منظورم از موسیقی، موسیقی هست و نه اشعاری که خواننده اش میخونه (که اون هم در جای خودش مهمه)؛ من ممکنه با یک آهنگ ترنس حالت معنوی بهم دست بده ولی یک آدم دیگه ممکنه فقط یک حالت رقص بهش دست بده. در واقع حرفم اینه به جای اینکه شما افسار بسازی بندازی گردن خودت و بدی دست موسیقی تا برونه ....افسار رو باید ساخت انداخت گردن موسیقی و اون رو هر طور که بخوایم برونیم و جهت بدیم. (شوخی نیستا، ذهن انسانه، از پیچیده ترین مخلوقات هست)

میگم موسیقی چیزی نیست که بخواد بهش دید کلی داشته باشیم، اتفاقا به نظرم هنر یه چیزی مثل یک آب روان هست خصوصا موسیقی که شکل بیرونی و مادی نداره و فقط صوت هست و همین باعث میشه ارتباط مستقیم تری با روان انسان داشته باشه.

و در باره ی این که گفتین آلات لهو :

دوباره مثالم رو تکرار میکنم - امیدوارم این دفعه رو بفهمین چی میگم :

یک سه تار در یکی از احادیث نبوی، یکی از آلات لهوی بد معرفی شده. و من میگم بله میشه ازش استفاده ی لهوی کرد به این گونه - شما میتونی با اون سه تار بری داخل یک مجلس به همراه یک تنبک نواز و موسیقی ای بنوازید تا رقصنده های مونثی برقصند ! این میشه استفاده ی لهوِ بد

و اما، همون سه تار رو شما میتونی در یک موسیقی عرفانی (مثالش بسیار بسیار بسیار زیاده) استفاده کنی یا در یک جمع دوستانه بین رفقا مشغول نواختن بشی تا همگی فیض ببرن. اما خب این تقریبا یه نوع لهو (شادی - طرب) خوب محسوب میشه. یا حتی همون موسیقی عرفانی که گفتم اصلا شادی و طرب نیست... حزن انگیزه.

و درباره ی آقای رائفی پور بازم توهین نمیکنم، بنابر گفته ی ایشان و بعضی منابع، همون فراماسونری ای که میگن دوره اش دیگه تموم شده ، از چندصد سال پیش این چیز به نام فراماسونری شروع شده بوده و اگر باشه به این زودی ها تموم نمیشه و همین که گفتن دیگه دوره اش تموم شده و درباره ش حرفی نمیزنن گواه بر نقض و بی ارزش دونستن گفته های خودشونه. معلومه از همینجا برای گفته های ایشان چقدر باید ارزش قائل شد.

بیشتر درباره ی تئوری موسیقی بحث کردن از لحاظ علمیش، به عملیش نپرداختن. (بو علی سینا رو میگم)

درباره ی اون نکته که گفتین ، خب بله درسته ، احساس ها در انسان ها متفاوت هست. ممکنه شما از بوی سیر بدتون بیاد و من خوشم بیاد. تاثیرگذاری ها در انسان ها مختلف هستن، خصوصا موسیقی. شما ممکنه از موسیقی های کش دار و بدون ریتم شرق دور بدتون بیاد ، مثل ژاپن که کاملا حالت وهمی دارن اما برای من یک حس خوب و معنوی ای داشته باشه.

مثلا ممکنه از یک آهنگ تصویری از برپایی قیامت در ذهنم تداعی بشه و دقیقا اون آهنگ برای شما تصویر دیگه ای رو به ارمغان بیاره (کاملا مربوط هست به ذهن افراد)

مثالی برای شما میزنم و تصویری برای شما قرار میدم(هنوز تصویر نهایی نشده پس به خاطر کاستی هاش پیشاپیش معذرت میخوام):

مثلا من میخواستم برای آیه های الحمد لله رب العالمین ... الرحمن الرحیم...مالک یوم الدین ، تصویری بکشم، اما هر چیزی به ذهنم اومد، هیچ بود. یعنی بهترین تصویری که تونستم برای این سه آیه در نظر بگیرم یک صفحه ی سیاه هست که با قلم سفید بر اون این سه آیه نوشته شده باشه چون آیه های بسیار سنگینی هستن (حداقل چنین احساس سنگینی در من ایجاد میکنن و ناتوانم در شکل دادنشون و به نظرم در بهترین نحو در کلام آورده شدن)

و اما تونستم برای ایاک نعبد و ایاک نستعین ، تصویری خلق کنم. بار ها در ذهنم زمزمه میکردم و همراه با موسیقی ای که از اسپیکر گذاشتم (چون عقیده دارم موسیقی باید در یک فضا بچرخه و صداش داخل گوش آدم نباشه تا تاثیر بهتر و کنترل شده تری بذاره) چنین تصویری خلق کردم (بازم میگم هنوز کامل نیست و خیلی کار داره تا تکمیل بشه):
http://www.4shared.com/photo/fPQfdQksce/452351.html

موسیقی متخصص میخواد اما شما منتظر متخصص نباش. خودت میتونی دست به کار بشی اصلا شاید نیاز هم به متخصص نباشه، من منظورم از موسیقی، موسیقی هست و نه اشعاری که خواننده اش میخونه (که اون هم در جای خودش مهمه)؛ من ممکنه با یک آهنگ ترنس حالت معنوی بهم دست بده ولی یک آدم دیگه ممکنه فقط یک حالت رقص بهش دست بده. در واقع حرفم اینه به جای اینکه شما افسار بسازی بندازی گردن خودت و بدی دست موسیقی تا برونه ....افسار رو باید ساخت انداخت گردن موسیقی و اون رو هر طور که بخوایم برونیم و جهت بدیم. (شوخی نیستا، ذهن انسانه، از پیچیده ترین مخلوقات هست)

میگم موسیقی چیزی نیست که بخواد بهش دید کلی داشته باشیم، اتفاقا به نظرم هنر یه چیزی مثل یک آب روان هست خصوصا موسیقی که شکل بیرونی و مادی نداره و فقط صوت هست و همین باعث میشه ارتباط مستقیم تری با روان انسان داشته باشه.

و در باره ی این که گفتین آلات لهو :

دوباره مثالم رو تکرار میکنم - امیدوارم این دفعه رو بفهمین چی میگم :

یک سه تار در یکی از احادیث نبوی، یکی از آلات لهوی بد معرفی شده. و من میگم بله میشه ازش استفاده ی لهوی کرد به این گونه - شما میتونی با اون سه تار بری داخل یک مجلس به همراه یک تنبک نواز و موسیقی ای بنوازید تا رقصنده های مونثی برقصند ! این میشه استفاده ی لهوِ بد

و اما، همون سه تار رو شما میتونی در یک موسیقی عرفانی (مثالش بسیار بسیار بسیار زیاده) استفاده کنی یا در یک جمع دوستانه بین رفقا مشغول نواختن بشی تا همگی فیض ببرن. اما خب این تقریبا یه نوع لهو (شادی - طرب) خوب محسوب میشه. یا حتی همون موسیقی عرفانی که گفتم اصلا شادی و طرب نیست... حزن انگیزه.

و درباره ی آقای رائفی پور بازم توهین نمیکنم، بنابر گفته ی ایشان و بعضی منابع، همون فراماسونری ای که میگن دوره اش دیگه تموم شده ، از چندصد سال پیش این چیز به نام فراماسونری شروع شده بوده و اگر باشه به این زودی ها تموم نمیشه و همین که گفتن دیگه دوره اش تموم شده و درباره ش حرفی نمیزنن گواه بر نقض و بی ارزش دونستن گفته های خودشونه. معلومه از همینجا برای گفته های ایشان چقدر باید ارزش قائل شد.

آب ما با هم در یک جو نمیره [emoji2]
آقا یک هفته گوش نکن ، ببین چه تاثیری داره
در مورد آلات لهو هم حکم کلیه
مثل قمار ، آلات قمار تا زمانی که بقیه برای قمار استفاده میکنن حرامه حالا چه ما استفاده خوب بکنیم چه بد
در ضمن آقای رایفی پور منظورش این بود که اون موقع باید در مورد فراماسونری حرف میزدن نه الان
مردم با اطلاعات خودمون فراماسونری رو بشناسن نه اطلاعات غربیا ( مثل عبد الله هاشم که زد جاده خاکی )
....
آیا امثال بو علی سینا و بزرگان گذشته ، استفاده از موسیقی رو توصیه میکردن ؟
حتی علمای حاضر هیچوقت موسیقی رو ترویج نکردن و حتی توصیه نکردن
امام خمینی هم که کاملا حرفاشون مشخصه
چرا اکثر بزرگان موسیقی مشکلات روانی و جسمی پیدا کردن ؟
نکنه شما یوگا و مدیتیشن انجام میدی ؟
یعنی چی یه تصویر واسه آیه قرآن میخواستین ؟
طراحیتون زیباست و تحسین برانگیز اما نمیفهمم چرا حتما باید با موسیقی این طرح کشیده بشه ؟ این دقیقا همون چیزیه که من میگم ، تخیل انسان رو قوی میکنه و بعضی جا ها مضر هم هست
انسان رو از یاد خدا غافل میکنه
من حرفم اینه ، موسیقی مثل داروعه
متخصصش باید استفاده کنه نه من نوعی

آب ما با هم در یک جو نمیره
آقا یک هفته گوش نکن ، ببین چه تاثیری داره
در مورد آلات لهو هم حکم کلیه
مثل قمار ، آلات قمار تا زمانی که بقیه برای قمار استفاده میکنن حرامه حالا چه ما استفاده خوب بکنیم چه بد
در ضمن آقای رایفی پور منظورش این بود که اون موقع باید در مورد فراماسونری حرف میزدن نه الان
مردم با اطلاعات خودمون فراماسونری رو بشناسن نه اطلاعات غربیا ( مثل عبد الله هاشم که زد جاده خاکی )
....
آیا امثال بو علی سینا و بزرگان گذشته ، استفاده از موسیقی رو توصیه میکردن ؟
حتی علمای حاضر هیچوقت موسیقی رو ترویج نکردن و حتی توصیه نکردن
امام خمینی هم که کاملا حرفاشون مشخصه
چرا اکثر بزرگان موسیقی مشکلات روانی و جسمی پیدا کردن ؟
نکنه شما یوگا و مدیتیشن انجام میدی ؟
یعنی چی یه تصویر واسه آیه قرآن میخواستین ؟
طراحیتون زیباست و تحسین برانگیز اما نمیفهمم چرا حتما باید با موسیقی این طرح کشیده بشه ؟ این دقیقا همون چیزیه که من میگم ، تخیل انسان رو قوی میکنه و بعضی جا ها مضر هم هست
انسان رو از یاد خدا غافل میکنه
من حرفم اینه ، موسیقی مثل داروعه
متخصصش باید استفاده کنه نه من نوعی

خیلی ممنون بابت تعریفتون از نقاشیم.

والا این مربوط میشه به اینکه در واقع موسیقی باعث میشه که فرد اون احساسی که داره تشدید بشه و بهتر بتونه در اون حالت قرار بگیره. خب مراجع دینی توصیه نمیکنن چون خیلی ها ممکنه از این حرفشون سو استفاده رو بکنن اما همه ضدشم حرف نمیزنن. مثلا من دیدم در صدا و سیما که روحانی ای آمده بود و درباره ی مرز حرام و حلال موسیقی صحبت میکرد یا از قم یک روحانی جوان اومده بود به مدرسه ی ما قبلا و داشت درباره ی موسیقی حلال و حرام صحبت میکرد (حرف های عقلانی میزد).

نه یوگا و مدیتیشن این چیزا انجام نمیدم. ببینید اون بزرگان موسیقی که میگین رو بیاین بزرگان موسیقی الان رو بررسی کنین نه قدیمی هارو، اون قدیمی ها اینقدر مشکلات مالی تو زندگیشون داشتن که بایدم دیوانه میشدن :khaneh:
اما الان موزیسین ها شدن پولدار، مثلا هانس زیمر، مشکل روحی روانی داره؟ یا ennio morricone خیلی خوب الان 86 سالشه و مشغول آهنگسازی. خب الان عمر موزیسین های الان رو شما ببینین. قدیم رو بیخیال شین. باخ و ... همه دوره ی زندگیشون با الان فرق داشته و قابل قیاس نیستن.

متاسفانه من به خاطر شرایط زندگیم نمیتونم یه هفته موسیقی گوش نکنم . البته شاید بتونم ، نمی دونم تصوری ندارم ! تا حالا امتحان نکردم :Nishkhand:

خیلی ممنون بابت تعریفتون از نقاشیم.

والا این مربوط میشه به اینکه در واقع موسیقی باعث میشه که فرد اون احساسی که داره تشدید بشه و بهتر بتونه در اون حالت قرار بگیره. خب مراجع دینی توصیه نمیکنن چون خیلی ها ممکنه از این حرفشون سو استفاده رو بکنن اما همه ضدشم حرف نمیزنن. مثلا من دیدم در صدا و سیما که روحانی ای آمده بود و درباره ی مرز حرام و حلال موسیقی صحبت میکرد یا از قم یک روحانی جوان اومده بود به مدرسه ی ما قبلا و داشت درباره ی موسیقی حلال و حرام صحبت میکرد (حرف های عقلانی میزد).

نه یوگا و مدیتیشن این چیزا انجام نمیدم. ببینید اون بزرگان موسیقی که میگین رو بیاین بزرگان موسیقی الان رو بررسی کنین نه قدیمی هارو، اون قدیمی ها اینقدر مشکلات مالی تو زندگیشون داشتن که بایدم دیوانه میشدن :khaneh:
اما الان موزیسین ها شدن پولدار، مثلا هانس زیمر، مشکل روحی روانی داره؟ یا ennio morricone خیلی خوب الان 86 سالشه و مشغول آهنگسازی. خب الان عمر موزیسین های الان رو شما ببینین. قدیم رو بیخیال شین. باخ و ... همه دوره ی زندگیشون با الان فرق داشته و قابل قیاس نیستن.

متاسفانه من به خاطر شرایط زندگیم نمیتونم یه هفته موسیقی گوش نکنم . البته شاید بتونم ، نمی دونم تصوری ندارم ! تا حالا امتحان نکردم :Nishkhand:

هر حلالی که توصیه نمیشه و موسیقی اگر انسان رو به خدا نزدیک میکرد مستحب می‌بود لااقل
حتی آیت الله بهجت میفرمایند
موسيقي اگر با آلات موسيقي نواخته شود ،صورت حلال ندارد. بنابراين در صورت شک در مطرب بودن هم نبايد گوش داد .
Ennio morricone
مشکل کمر اساسی داره [emoji14] واسه همین دو تا از کنسرت هاشو لغو کرد

موضوع قفل شده است