جمع بندی مجموعه دروس اخلاق عبادی
تبهای اولیه
در این صفحه به مجموعه مباحث اخلاق عبادی و راه های تقویت ارتباط با خدا پرداخته می شود.
درس اوّل - عبادت، هدف خلقت
حقيقت عبادت
الف- مفهوم عبادت
عبادت، اظهار بندگى و نياز در پيشگاه خداوند تعالى و بيان خواستها و تقاضاى تكامل از درگاهش و تقديس ذات مقدس اوست.
«در لغت به معناى افتادگى است و به همين دليل براى غير خدا پسنديده نيست.» و در اصطلاح: «مراقبت بر افعال و اوامرى است كه خداوند فرمان داده است.»
شهيد مطهرى در زمينه اهميت و نقش عبادت مىگويد:
«عبادات براى اين مقرر شده كه مردم، مقنّن قانون را فراموش نكنند و ارتباطشان همواره با او برقرار باشد و به يادشان باشد كه خدايى دارند و مراقب آنهاست و همان خداست كه قانون عادلانه را ميان آنها وضع كرده است.»
ب- اقسام عبادت
عبادات را با يك نگاه مىتوان به سه نوع تقسيم كرد:
1- برخى جنبه عبادى محض دارد و بايد با «قصد قربت» انجام گيرد و گرنه باطل است. مانند؛ غسل، وضو، نماز، روزه، حجّ، خمس، زكات و مانند آن.
2- برخى ديگر كارهايى است كه اگر به قصد تقرّب به خدا انجام گيرد، عبادت محسوب شده و اجر بيشترى دارد. مانند امر به معروف و نهى از منكر و تأمين نفقه براى خانواده ....
3- قسم سوّم، جهت دادن هر ترك و فعلى به سوى كسب رضاى الهى است كه در اين صورت همه كارهاى انسان عنوان عبادت پيدا مىكند.
چنانكه رسول اكرم صلى الله عليه و آله به روزه داران ماه رمضان نويد داده است:
«نفسهايتان در اين ماه، تسبيح خدا و خوابتان در آن، عبادت است.»
همچنين كارهايى از قبيل نگاه كردن به چهره عالم و پدر و مادر يادگيرى مسائل دينى، انديشيدن و تفكّر، اداى حق مومن، خاموشى و ...نيز عبادت شمرده شده است.»
ج- ارزش عبادت
عبادت وبندگى در برابر پروردگار متعال، مايه پرهيزگارى و تقرّب به ذات اقدس الهى است. قرآن كريم مىفرمايد:
«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
اى مردم پروردگارتان را كه شما و پيشينيانتان را آفريده بپرستيد، شايد با تقوا شويد.
در جهان آفرينش، معيار ارزش گذارى مخلوقات، كرنش و عبادت است و هر چه انسان از راه عبادت، كوچكى و وابستگى خويش را به خداوند نشان دهد از عزّت و آزادگى بيشترى برخوردار مىگردد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
«امام حسين عليه السلام نزد يارانش آمد و فرمود: خداوند متعال، بندگان را جز براى اينكه او را بشناسند نيافريد، وقتى آنان خدا را شناختند او را مىپرستند و هر گاه او را بپرستند از پرستش ديگران بىنياز خواهند بود.»
هدف خلقت در قرآن
خداوند در آفرينش انسان هدف بسيار مهمى را دنبال كرده است.
قرآن كريم آن هدف مهم را چنين معرفى مىكند.
«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدوُنِ»
جن و انس را جز براى پرستيدن و عبادتم نيافريدم.
از اين رو، خداوند در ابتداى آفرينش انسان، از او پيمان مىگيرد كه در مسير عبادت او كه «صراط مستقيم» است، گام بردارد و جز او را نپرستد كه آن راه شيطان است. خداى تعالى در قرآن مجيد مىفرمايد:
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يابَنى ادَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّمُبينٌ وَ أَنِ اعْبُدُونى هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ»
اى فرزندان آدم! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد زيرا او دشمن آشكار شماست و مرا عبادت كنيد كه راه راست همين است؟
اخلاق عبادى(ج1)، ص: 25
[h=4][/h][h=5]مفهوم كمال[/h]كمال در لغت، به معناى كامل شدن، تمام و آراستگى صفات است. و در اصطلاح، به اين معنى است كه در ساختمان وجودى انسان، بُعدى بى نهايت قرارگرفته كه انسان مىتواند با گام برداشتن در راه خدا به «اعلى علييّن» برسد.
[h=5]كمال يابى در پرتو عبادت[/h]تمام برنامههاى دينى و الهى براى تكامل انسان پايهگذارى شده است.
هدف واقعى عبوديت و بندگى و فلسفه عبادتهاى ما كه خود، كلاسهاى تربيتى هستند، تكامل انسان است.كمال انسانى ابعاد مختلفى دارد مانند كمال عرفانى، كمال عبادى، كمال سياسى و كمال اخلاقى كه در پرتو عبادت الهى فراهم مىشود، چرا كه انسان وقتى به مقام بندگى خدا توجّه كرد. خلايق را آفريدههاى او مىداند و لطف و رحمت و رفتار نيكو نسبت به آنها را وظيفه بندگى خويش مىشمارد و انس و الفت با آنها را راه وصول به بندگى مىداند، همينطور به فرمانهاى الهى در مسائل اخلاقى عمل مىكند؛ پس بنده خدا به اخلاق الهى متخلق مىشود و اعضا و جوارحش كارى خدايى انجام مىدهند.
امام باقر عليه السلام فرمود:
«خداى عزّوجل فرموده است: هيچ بندهاى به وسيله چيزى، نسبت به من تقرب نجسته كه محبوبتر از انجام فرايض باشد و او با انجام نمازهاى مستحب تا آنجا به من نزديك مىشود كه او را دوست مىدارم. وقتى او محبوب من شد، من گوش او مىشوم كه با آن مىشنود و چشم او مىشوم كه با آن مىبيند و زبان او مىگردم كه با آن سخن مىگويد و دست او مىشوم كه با آن مىزند. هر گاه مرا بخواند او را اجابت مىكنم و اگر چيزى از من بخواهد بدو مىبخشم.»
امام خمينى قدس سره مىفرمايد:
«... شما ملاحظه كرديد كه در قرآن شريف و همين طور در نماز وقتى كه (تشهد) نماز را مىخوانيد نسبت به رسول اكرم (ص) «عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ» عبد را بر رسالت مقدم داشتند و ممكن است كه اصل اين به اين اشاره باشد كه از كانال عبوديت به رسالت رسيده است»
بنابر اين «عبادت» و «كمال» لازم وملزوم يكديگرند و به عبارتى، هر يك در ديگرى تأثير متقابل دارد. بدين ترتيب، انسانى كه در مسير تكامل گام نهاده است به عبادت پروردگار مىپردازد و هر چه عبادت بيشتر و بهتر انجام گيرد تكامل سرعت مىيابد و هر چه انسان كاملتر گردد، عبادت و بندگى نيز افزون مىشود و هر چه در اين مسير كوشش نمايد،خدايىتر مىشود، بگونهاى كه انديشه، گفتار و كردار او رنگ خدايى مىگيرد.
[h=5]ويژگيهاى انسان كامل[/h]قرآن مجيد با عنوان زيباى «عِبادُ الرَّحْمنِ» بندگان خداى رحمان با چنين ويژگيهايى معرفى مىكند:
[h=6]الف- فروتنى[/h]«وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْناً»
بندگان خداى رحمان كسانىاند كه با تواضع بر روى زمين راه مىروند.
[h=6]ب- حلم و بردبارى در برابر جاهلان[/h]نشانه ديگر انسان كامل، مدارا با مردم، بويژه طبقه جاهل و نادان است. قرآن كريم مىفرمايد:
«... وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»
وچون جاهلان آنان را مخاطب سازند (با بزرگوارى عبوركنند) وسخنان مسالمتآميز گويند.
[h=6]ج- عبادت در دل شب[/h]«... وَ الَّذينَ يَبيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً»
و آنان كه شب را در سجده يا در قيام براى پروردگارشان به صبح مىآورند.
چنين كسانى از سوى رسول خدا صلى الله عليه و آله با لقب «اشراف» توصيف شدهاند، آنجا كه فرمود:
«أَشْرافُ أُمَّتى حَمَلَةُ الْقُرْانِ وَ أَصْحابُ اللَّيلِ»
اشراف امّت من، حاملان قرآن و شب زندهداران هستند.
[h=6]د- دعا براى رفع عذاب جهنم[/h]«وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّاعَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً»
آنان كه مىگويند: اى پروردگارما، عذاب جهنم را از ما بگردان، زيرا عذاب جهنم، مهلك و دايمى است. جهنم بد قرارگاه و بد مكانى است.
[h=6]ه- ميانه روى در انفاق[/h]انسانهاى كامل هنگام بخشش خسيس نيستند و ريخت و پاش و اسراف هم در كارشان نيست.
«وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً»
و آنان كه چون انفاق مىكنند اسراف نمىكنند و خسّت نمىورزند بلكه ميان اين دو، راه اعتدال را مىگيرند.
[h=6]و- اخلاص[/h]«وَ الَّذينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إلهاً اخَرَ»
و آنان كه با خداى يكتا خداى ديگرى را نمىخوانند.
مقام اخلاص يكى از عاليترين مراحل تكامل و سير و سلوك است.اخلاص داراى درجاتى است كه پايينترين مرتبهاش اين است كه انسان عبادتهايش را از شرك و ريا و خودنمايى خالص نمايد و فقط براى خدا انجام دهد. ارزش عمل به نيت پاك و خلاصى ازشرك و رياست.
رسول خدا (ص) به ابوذر فرمود:
«ياأَباذَزٍّ إِنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى لا يَنْظُرُ إِلى صُوَرِكُمْ وَلا إِلى أَمْوالِكُمْ وَ لكِنْ يَنْظُرُ إِلى قُلُوبِكُمْ وَ أَعْمالِكُمْ»
اى اباذر! خداوند به صورتها ومالهاى شما نگاه نمىكند، بلكه به قلبها و عملهاى شما نظر مىكند.
اخلاق عبادى(ج1)، ص: 32
نام مؤلف:مقدسنيا- الهامىنيا
اى فرزندان آدم! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد زيرا او دشمن آشكار شماست و مرا عبادت كنيد كه راه راست همين است؟
سلام .خدا چرا اینو گفته ؟ما ک حتی شیطان رو نمی بینیم دیگه چجوری بخوایم اونو بپرستیم:Gig:!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
خیلی از چیزهایی که ما نمی بینیم برامون باعث برکت و رحمتند
همان طور که خیلی هایی هم که نمی بینیم ممکنه باعث رنج و سختی و مسمومیت و بیماری و ... شوند
دیده شدن به معنای واقعیت یک چیز و دیده نشدن نشان نبودش نیست همیشه
بعضی ها به دلیل ریز بودن،
بعضی ها به دلیل غیر مادی بودن
بعضی ها فرامادی بودن
بعضی ها به دلیل محدودیت حوزه دید
و ...
قابل دیدن نیستند
اما وجود دارند
سلام .خدا چرا اینو گفته ؟ما ک حتی شیطان رو نمی بینیم دیگه چجوری بخوایم اونو بپرستیم:Gig:!!!!!!!!!!!!!!!
خداوند در قرآن می فرماید:
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ
هان اى فرزندان آدم! آيا در كتابهاى آسمانى و پيامهايى كه به وسيله پيامبران فرستادم، به شما فرمان ندادم و سفارشتان نكردم كه وسوسهها و دمدمههاى شيطان را نپذيريد و فرمان او را نبريد؟!
إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(1)
چرا كه او دشمن آشكار شماست و شما را به گمراهى و نگونسارى وسوسه مىكند!
نکته ی قابل توجه این است که خداوند هرگز نه فرمانبردارى و پرستش شيطان را پديد آورده و نه آن را خواسته است، چرا كه در آیات گوناگون همه ی ما را از تبعیت او برحذر مىدارد و بردگان و بندگان شيطان را سخت نكوهش مىكند و به كيفر اين گمراهى ،آنان را وعده آتش دوزخ مىدهد.
نكته ی دیگر این که عبادت در جمله ((لا تعبدوا الشيطان )) به معنى اطاعت است ، زيرا عبادت هميشه به معنى پرستش و ركوع و سجود نمى آيد، بلكه يكى از اشكال آن همان اطاعت كردن وبه مفهوم فرمانبردارى و پيروى و گوش سپردن به ديگرى و الگوگيرى از ديگرى نيز آمده است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
من اَطاعَ رجلاً فى معصية فقد عبده.
هركس انسانى را در گناه و نافرمانى خدا پيروى كند و فرمان او را گردن گذارد، در حقيقت او را پرستيده است.
در حدیث دیگری امام باقر علیه السلام نیز می فرمایند::
من اصغى الى ناطق فقد عبده، فان كان الناطق يؤدى عنى الله فقد عبدالله، و ان كان الناطق يؤدّى عن الشيطان فقد عبد الشيطان.
كسى كه به سخنورى گوش سپرده و سخنان او را مىشنود و مىپذيرد، در حقيقت او را مىپرستد! از اين رو اگر آن سخنور، مقررات و احكام خدا را بيان مىكند، شنونده سخن و پذيراى آن، خدا را پرستيده است، امّا اگر او از سوى شيطان و هواى دل خود مىبافد و فرمان مىدهد، اين شنونده و پذيراى سخن او را پرستيده است.
(1)سوره یس ایه 60
(2). وسائل الشيعه، جلد 18، صفحه 91، حديث 8.
(3). همان مدرك، حديث 9، و تحف العقول، ص 339).
سوال :
خداوند در قران فرموده شیطان را مورد پرستش قرار ندهید ما که حتی شیطان رو نمی بینیم دیگه چجوری بخوایم اونو بپرستیم؟
پاسخ:
خداوند در قرآن می فرماید:
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ
هان اى فرزندان آدم! آيا در كتابهاى آسمانى و پيامهايى كه به وسيله پيامبران فرستادم، به شما فرمان ندادم و سفارشتان نكردم كه وسوسهها و دمدمههاى شيطان را نپذيريد و فرمان او را نبريد؟!
إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ(1)
چرا كه او دشمن آشكار شماست و شما را به گمراهى و نگونسارى وسوسه مىكند!
نکته ی قابل توجه این است که خداوند هرگز نه فرمانبردارى و پرستش شيطان را پديد آورده و نه آن را خواسته است، چرا كه در آیات گوناگون همه ی ما را از تبعیت او برحذر مىدارد و بردگان و بندگان شيطان را سخت نكوهش مىكند و به كيفر اين گمراهى ،آنان را وعده آتش دوزخ مىدهد.
نكته ی دیگر این که عبادت در جمله ((لا تعبدوا الشيطان )) به معنى اطاعت است ، زيرا عبادت هميشه به معنى پرستش و ركوع و سجود نمى آيد، بلكه يكى از اشكال آن همان اطاعت كردن وبه مفهوم فرمانبردارى و پيروى و گوش سپردن به ديگرى و الگوگيرى از ديگرى نيز آمده است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
من اَطاعَ رجلاً فى معصية فقد عبده.
هركس انسانى را در گناه و نافرمانى خدا پيروى كند و فرمان او را گردن گذارد، در حقيقت او را پرستيده است.
در حدیث دیگری امام باقر علیه السلام نیز می فرمایند::
من اصغى الى ناطق فقد عبده، فان كان الناطق يؤدى عنى الله فقد عبدالله، و ان كان الناطق يؤدّى عن الشيطان فقد عبد الشيطان.
كسى كه به سخنورى گوش سپرده و سخنان او را مىشنود و مىپذيرد، در حقيقت او را مىپرستد! از اين رو اگر آن سخنور، مقررات و احكام خدا را بيان مىكند، شنونده سخن و پذيراى آن، خدا را پرستيده است، امّا اگر او از سوى شيطان و هواى دل خود مىبافد و فرمان مىدهد، اين شنونده و پذيراى سخن او را پرستيده است.
(1)سوره یس ایه 60
(2). وسائل الشيعه، جلد 18، صفحه 91، حديث 8.
(3). همان مدرك، حديث 9، و تحف العقول، ص 339).