جمع بندی همسرم مدام از طلاق دم می زند و خسته ام کرده
تبهای اولیه
با سلام
سوال یکی از کاربران را مطرح می کنم:
----------------------------------------------------------------------
مردی هستم 23 ساله . کارگر ساختمانی . از یک خانواده متوسط.
مدت یک سال است که عقد کرده ام و در طول این مدت همسرم احترام من را نگه نمی دارد. تا مشکلی پیش می آید با بی احترامی من را از خانه پدرش بیرون می کند و مرا تهدید به قلم کردن پا می کند.
خیلی بد حرف می زند.
من خیلی به او علاقه دارم و اصلا قصد جدایی ندارم.
درس و مادرش اهمیتش از من برایش بیشتر است.
نیازهای ضروری زناشویی من در ایام عقد اصلا براورده نمی کند.
کلافه شده ام. نمی دانم چکار کنم.
--------------------------------------------------
با تشکر از اساتید و مشاورین محترم انجمن گفتگوی دینی
سلام
چنین برخوردی از طرف ایشان از سه حالت خارج نیست:
1- ایشان ذاتا فردی بداخلاق و بددهن و بی احساس هستند و بدون هیچ دلیلی چنین برخوردی با شما دارند.
2- ایشان هر چند ممکن است کمی بد دهن باشند؛ ولی زمانی این اخلاق را بروز می دهند که از طرف شما یا فرد دیگری برخورد نامناسبی می بینند.
3- رفتار شما یا اطرافیان مشکلی ندارد؛ بلکه سوء برداشت های او منجر به چنین رفتارهایی می شود.
احتمال اول تقریبا منتفی است؛ چون معمولاً خشن ترین افراد نیز بدون دلیل، خشم خود را بروز نمی دهند. لذا برای حل این مشکل باید از احتمال دوم شروع کنید و با این پیش فرض اقدام کنید که ایشان به خاطر محرک های بیرونی چنین رفتاری را بروز می دهد. لذا برای حل این مشکل یاید این محرک های را کشف کرده و با رفع آن ها مشکل خودتان را حل کنید. از خودتان و نوع رفتار و برخورد خود با همسرتان شروع کنید و به دقت رفتارهای گذشته خود را بررسی کنید. ببینید در چه مواقعی ایشان چنین برخوردی داشته و در چه مواقعی با شما خوب بوده. ممکن است خودتان به تنهایی توان تشخیص رفتارهای نامناسب را نداشته باشید؛ چون ممکن است رفتاری از نظر شما درست باشد ولی از نظر طرف مقابل یا فردی سومی کاملا اشتباه باشد. لذا به نظرم برای پیدا کردن آنها حتما از مشاور کمک بگیرید. ضرورت کمک از مشاور به خاطر موارد زیر است:
1- مشاور علاوه بر اینکه در پیدا کردن این رفتار ها به شما کمک می کند، روش اصلاح هر کدام را هم به شما خواهد گفت تا بتوانید شخصیتِ جدیدِ بدونِ عیبِ خود را به همسر خود نشان دهید.
2- ممکن است اصلاح بعضی از رفتارهای همسرتان مثل همین عدم تمکین از توان شما خارج باشد. مشاور با اطلاع پیدا کردن این رفتارها توسط شما و صبحت با همسرتان می تواند به راحتی آنها را حل کند.
3- ممکن است مشاور بعد از بررسی های لازم به این نتیجه برسد که علت رفتار ایشان، محرک های بیرون نیست و ربطی به شما ندارد؛ بلکه یک سری اختلالات روانی است که خود ایشان اقدامات لازم برای درمان را انجام خواهند داد.
4- ممکن هم است این رفتارهای ناشی از نداشتن تناسب طرفینی بین شما باشد که در این صورت مشاور جوانب مسئله را به شما خواهد گفت که می توانید متناسب با آن برای آینده خود تصمیم بگیرید.
البته لازمه اینها این است که شما همسر خود را راضی کنید که برای حل مشکلاتتان به مشاور مراجعه کنید. به او بگویید ما اختلافاتی با هم داریم که خودمان به تنهایی نمی توانیم حلش کنیم. بهتر است فرد سومی در مورد این اختلافات قضاوت کند و برای رفع آن به ما کمک کند.
پیروز و سربلند
سلام به شما دوست عزیز
داداش یه جوالدوز هم به خودت بزنی بد نیست:ok:
اگه اسمت مشخص بود همچین حرفایی رو نمی زدم
وقتی میری پیش خانومت خوشتیپ میکنی؟ عطر و ادکلن می زنی؟ بهداشت فردی( دهان و دندان، موی سر و ..) رو رعایت می کنی؟
حرفای عاشقانه و آرامش دهنده بهش می زنی؟ هدیه براش می خری؟
عمرا پیدا بشه زنی که در مقابل مردی با شخصیت بداخلاقی کنه. ( خدای نکرده منظورم زبونم لال توهین به شما نیست و صرفا بیانیه است)
شما که کارگر ساختمانی هستی پولت رو هر روز که نه، هر هفته تو جیبت می بینی
یه کم از همون پول( یه کم) براش خرج کن. معجزه می کنه:Cheshmak:
سلام به شما دوست عزیز
داداش یه جوالدوز هم به خودت بزنی بد نیست:ok:
...............................................
عمرا پیدا بشه زنی که در مقابل مردی با شخصیت بداخلاقی کنه. ( خدای نکرده منظورم زبونم لال توهین به شما نیست و صرفا بیانیه است)
شما که کارگر ساختمانی هستی پولت رو هر روز که نه، هر هفته تو جیبت می بینی
یه کم از همون پول( یه کم) براش خرج کن. معجزه می کنه:Cheshmak:البته همه زن ها چنین نیستند که این کار بر محترم گفته اند ولی ممکن است بین شان چنین افرادی باشد لذا به این نسخه هم عمل نما چون به زحمتش می ارزد .
شاعری هم گفته :
گر خواهی دل دلبر تو نرم شود
از پرده بیرون آید وبی شرم شود
زار مکن زور مزن زر بفرست
گر زر بر سر فولاد نهی نرم شود
با سلام
سوال یکی از کاربران را مطرح می کنم:
----------------------------------------------------------------------
مردی هستم 23 ساله . کارگر ساختمانی . از یک خانواده متوسط.
مدت یک سال است که عقد کرده ام و در طول این مدت همسرم احترام من را نگه نمی دارد. تا مشکلی پیش می آید با بی احترامی من را از خانه پدرش بیرون می کند و مرا تهدید به قلم کردن پا می کند.
خیلی بد حرف می زند.
من خیلی به او علاقه دارم و اصلا قصد جدایی ندارم.
درس و مادرش اهمیتش از من برایش بیشتر است.
نیازهای ضروری زناشویی من در ایام عقد اصلا براورده نمی کند.
کلافه شده ام. نمی دانم چکار کنم.
--------------------------------------------------با تشکر از اساتید و مشاورین محترم انجمن گفتگوی دینی
ولش کن برو طلاقش بده
یکی بهتر از این بگیر
خودتو هم کوچیک نکن
[="Arial"][="DarkGreen"] یکی بهتر از این بگیر خودتو هم کوچیک نکنولش کن برو طلاقش بده
میگه دوسش داره نمیتونه طلاقش بده.
به نظرم باید بترسوندش.این بار که حرف از طلاق زد بگه باشه بریم تا طلاقت بدم و ی کم نقش بازی کنه ببینه خانمش چه عکس العملی نشون میده.شاید اگر احساس کنه که واقعاً میخواد طلاقش بده یکم به خودش بیاد.[/]
مدت یک سال است که عقد کرده ام و در طول این مدت همسرم احترام من را نگه نمی دارد. تا مشکلی پیش می آید با بی احترامی من را از خانه پدرش بیرون می کند و مرا تهدید به قلم کردن پا می کند.
با محبت کردن جذبش کن...
با تشکر از کارشناس محترم جهت پاسخگویی
بنده پاسخ شما را به اطلاع ایشان رساندم
مباحث دیگران در ذیل این سوال در تاپیک بر مشاجرات و اختلافات می افزاید تا حل مشکل کند.
بهترین راهکار را مشاور فرمودند.
منونم
پرسش:
مردی هستم 23 ساله و کارگر ساختمانی و از یک خانواده متوسط. مدت یک سال است که عقد کرده ام و در طول این مدت همسرم احترام مرا نگه نمی دارد. به محض اینکه مشکلی پیش می آید با بی احترامی من را از خانه پدرش بیرون می کند و مرا تهدید به قلم کردن پا می کند. خیلی بد حرف می زند. من خیلی به او علاقه دارم و اصلا قصد جدایی ندارم؛ اما برای او درس و مادرش اهمیت بیشتری نسبت به من دارند. نیازهای ضروری زناشویی مرا در ایام عقد اصلا برآورده نمی کند. کلافه شده ام. نمی دانم چکار کنم. لطفا کمکم کنید.
پاسخ:
چنین برخوردی از طرف ایشان از سه حالت خارج نیست:
1- ایشان ذاتا فردی بد اخلاق و بد دهن و بی احساس هستند و بدون هیچ دلیلی چنین برخوردی با شما دارند.
2- ایشان هر چند ممکن است کمی بد دهن باشند؛ ولی زمانی این اخلاق را بروز می دهند که از طرف شما یا فرد دیگری برخورد نامناسبی می بینند.
3- رفتار شما یا اطرافیان مشکلی ندارد؛ بلکه سوء برداشت های او منجر به چنین رفتارهایی می شود.
احتمال اول تقریبا منتفی است؛ چون معمولاً خشن ترین افراد نیز بدون دلیل، خشم خود را بروز نمی دهند. لذا برای حل این مشکل باید از احتمال دوم شروع کنید و با این پیش فرض اقدام کنید که ایشان به خاطر محرک های بیرونی چنین رفتاری را بروز می دهد. لذا برای حل این مشکل یاید این محرک های را کشف کرده و با رفع آن ها مشکل خودتان را حل کنید.
از خودتان و نوع رفتار و برخورد خود با همسرتان شروع کنید و به دقت رفتارهای گذشته خود را بررسی کنید. ببینید در چه مواقعی ایشان چنین برخوردی داشته و در چه مواقعی با شما خوب بوده. ببینید تا به حال چه کارهایی برای جلب توجه او انجام داده اید و از چه ابزاری برای ابراز و اثبات عشق و محبت خود استفاده کرده اید و بعد تا حد توان کمبود ها را جبران کنید. ممکن است خودتان به تنهایی توان تشخیص رفتارهای نامناسب را نداشته باشید یا نتوانید نوع رفتار مناسب با ایشان را تشخیص دهید؛ چون ممکن است رفتاری از نظر شما درست باشد ولی از نظر طرف مقابل یا فرد سومی کاملا اشتباه باشد. لذا به نظرم برای پیدا کردن آنها در کنار مطالعه کتاب های مربوطه، حتما از مشاور کمک بگیرید. ضرورت کمک از مشاور به خاطر موارد زیر است:
1- مشاور علاوه بر اینکه در پیدا کردن این رفتار ها به شما کمک می کند، روش اصلاح هر کدام را هم به شما خواهد گفت تا بتوانید شخصیتِ جدیدِ بدونِ عیبِ خود را به همسر خود نشان دهید.
2- ممکن است اصلاح بعضی از رفتارهای همسرتان مثل همین عدم تمکین، از توان شما خارج باشد. مشاور با اطلاع پیدا کردن از این رفتارها توسط شما و صبحت با همسرتان می تواند به راحتی آنها را حل کند.
3- ممکن است مشاور بعد از بررسی های لازم به این نتیجه برسد که علت رفتار ایشان، محرک های بیرون نیست و ربطی به شما ندارد؛ بلکه یک سری اختلالات روانی است که خود ایشان اقدامات لازم برای درمان را انجام خواهند داد.
4- ممکن هم است این رفتارهای ناشی از نداشتن تناسب طرفینی بین شما باشد که در این صورت مشاور جوانب مسئله را به شما خواهد گفت که می توانید متناسب با آن برای آینده خود تصمیم بگیرید.
البته لازمه اینها این است که شما همسر خود را راضی کنید که برای حل مشکلاتتان به مشاور مراجعه کنید. به او بگویید ما اختلافاتی با هم داریم که خودمان به تنهایی نمی توانیم حلش کنیم. بهتر است فرد سومی در مورد این اختلافات قضاوت کند و برای رفع آن به ما کمک کند. این را هم به او بگویید که اگر می خواهی از هم جدا شویم، بهتر است قبل از این کار به مشاور مراجعه کنیم تا بعدا به خود نگوییم چرا هیچ تلاشی برای حفظ زندگیمان نکردیم. اگر در آخر نظر مشاور این بود که از هم جدا شویم من هم می پذیرم. با این حرف ها رغبت ایشان برای حضور پیش مشاور بیشتر خواهد شد.
نتیجه:
در غالب موارد، بی احترامی و اهانت و عصبانیت از جانب دیگران بی دلیل نیست؛ یعنی معمولا این ما هستیم که احترام خود را حفظ می کنیم. لذا باید ابتدا علت های احتمالی بی احترامی و اهانت را از جانب خود رفع کنید و بعد به دنبال پیدا کردن مشکلی در طرف باشیم.