هشت سنت غلط ازدواج از نگاه مقام معظم رهبری (سنت های غلط از نظر شما چیست؟)
تبهای اولیه
[h=2]هشت سنت غلط ازدواج از نگاه مقام معظم رهبری[/h]
با تشکر از ایجاد این تاپیک مفید
8 نکته بالا بر میگردد به موارد زیر :
3 بایدي که احساسات مخرب را بوجود می آورد:
باید شماره 1: باید خوب عمل کنم و [HL]تایید دیگران را بگیرم[/HL] در غیر این صورت بی عرضه هستم . احساس افسردگی و اضطراب و بیارزشی را به وجود می آورد.
باید شماره 2: دیگران باید با من منصفانه و با ملاحظه رفتار کنند و [HL]مرا ناکام نکنند[/HL] در غیر این صورت آدم پستی هستند. احساس عصبانیت و دعوا را به وجود می آورد.
باید شماره 3: [HL]زندگی باید خواسته های مرا برآورده کند[/HL] وبه من ضرر و زیان نرساند. در غیر این صورت غیر قابل تحمل می شود و اصلاً نمیتوانم شاد باشم.
طرز فکرمان، احساسات و رفتارهای ما را بوجود آورد. انسان ها حالات هیجانی مختلفی دارند که میتوانند حالات هیجانی خود را تنظیم کنند تا رنج و عذاب غیرضروری را به حداقل برسانند. منظور این نیست که همیشه اعمال خود را قبول داشته باشیم بلکه منظورمان این است که میتوانید همیشه خودتان یعنی عامل اعمال را قبول داشته باشید. زیرسوال بردن افکار و باورهای ناکام کننده. یعنی دلیل آوردن علیه باورهای خودناکام کننده و تایید افکار و گفتار خودیار. شما آنقدر باورهای نامعقول خود را زیرسوال خواهید برد تا به باورهای معقول برسید.
منبع
سلام
تاپیک جالبی هست امیدوارم دوستان مشارکت داشته باشند.
علاوه بر موارد ذکر شده، که البته مواردی که من بیان میکنم زیر مجموعه ای از موارد کلی بیان شده توسط رهبری هست، مواردی که منو خیلی آزار میده:
1. رسم هست که برای دختر قبل از عقد انگشتری تهیه میکنند به اسم انگشتر نشون، که مثلا این دختر برای ما شد، وبعد بلافاصله باید برن سراغ خرید حلقه...خب چه لزومی داره که این انگشتر نشون خریداری بشه؟ مثلا اگر همون انگشتر حلقه باشه چه اشکالی داره؟
2. خرید آینه و شمعدان. که نیازی نیست .چیزی حداقل حدود 500 هزار تا 1 میلیون هزینه انجام بشه مخصوصا تو خونه های امرووزی که خیلی کوچک هستن این وسیله واقعا غیر مفید هست. میشه با یک آینه کوچک و قران هم به اعتقادات و سنت خودمون عمل کنیم، نمیشه؟؟
3.خرید لباس برای عروس و داماد در دوران عقد. خانواده ها خودشون رو میکشند که باید از سر تا پای داماد و عروسشون رو نو نوا کنن و بدتر از این، اینکه در بعضی جاها رسم هست که خرید ها رو در یک مراسمی به کل فامیل نشون میدن که ببینید ما چقدر خرید کردیم واسه عروسمون یا دامادمون... وقتی دختر و پسر واقعا نیاز به لباس و اثاث داشتن خب خودشون میرن خرید و تهیه اش میکنن. چه لزومی داره که وقتی مثلا دختر ده تا مانتو داره لازم و واجب بدونه که نهههههه... باید برام بخرن از الان نباید برام کم خرج کنن و ازین حرفا....
یعنی با این توقعاتی که امروزه به وجود اومده گزینه 1 و 2 به خودی خود رد میشه !!
دیگه اینقدر سخت گیری و توقعات بالای دخترا چسبیده به سقف آسمون که طرف جرات نداره خواستگاری بره !
آدمشو دیدم گفت به دختره گفته بیام خواستگاری چقدر مهریه میخوای ؟؟ اونم گفته سال تولد به میلادی (( به همین سادگی به همین خوشمزگی ))
توقعات خیلی خیلی بالا رفته و ازدواج سخت شده !
آمار ازدواج خودش نشون دهنده همه چی هست !!
حالا دختر یه طرف
خانواده دختر یه طرف !!
مهریه
جهیزیه
و ......
یک سری سنت ها هم که قربونش برم به جامعه اضافه شده که دیگه ازدواج شده 7 خان رستم !
همین مسائل باعث شده تا مسائلی با عنوان ازدواج سپید به وجود بیاد که به شدت مشکل داره !
ازدواج و پایندی قانونی دیگه جوابگو نیست و طرف با یه دختر زیر یه سقف بدون هیچ تعهدی میمونه !
بعد یه مدت هم خوششون نیومد به سلامت !!
کسی هم نمیتونه ایراد بگیره !
ازدواج آسون بشه اونوقت میشه ایراد گرفت ! (( به هیچ عنوان این عمل رو تایید نمیکنم ولی واقعا دیگه ازدواج به شدت سخت شده ))
یک سوال: به نظر شما 114 سکه برای مهریه چطور است؟ خوب است ؟ زیاد است یا کم؟
لطفا دلیل بیاورید.
با سلام و عرض ادب
با اجازتون من جواب و یا به عبارتی نظر خودم رو می گم
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض خودم رو با یک سوال شروع می کنم،
فلسفه ی مهریه چیست؟
مگر نه این است که مهریه ، همان چیزی است که شوهر برای نشان دادن علاقه ی خود به همسرش هدیه می کند،
سوال بعدی:
آیا ارزش دختر به مبلغ مهریه ی اوست، یا خدای ناکرده کالایی است که به فروش می رسد؟؟
خیر این گونه نیست، مهریه صرفا یک هدیه است که احتمالا برای افزایش محبت زوجین به کار می رود
خوب همه مهریه های بالا در نظر می گیرند!!!
خودتان کلاه خودتان را قاضی کنید، بروید ببینید مهریه های سنگین در زندگی چه اثر مثبتی دارد!! بله، واقعا هیچ اثر مثبتی ندارد، اصلا آیا قصد دارید این مبلغ را وصول کنید؟؟ مگر در زندگی مشترکتان من و تو دارید و یا حسابتان از هم جداست؟؟ مگر این گونه نیست که هر چه دارید از آن هر دوی شماست، پس چرا توقع چنین مهریه هایی را دارید!!!. جالب است همین چند روز پیش در شهرداری شهرمان برای کسانی که عوارض نو سازی شهر را پرداخت می کردند، قرعه کشی گذاشته بودند، آقایی را دیدم که کارت ملی همسرش را نیز داده بود تا هر دو کارت قرعه کشی به نام خودش نباشد، با خنده رویی به او گفتم:احسنت بر این مرد عادل و به شوخی گفتم هر دو را به نام همسرت پر کن تا شانس بیشتری داشته باشی!!
خوب اگر به من خیانت کرد چی؟ نباید بتوانم از پول مهریه ام یک خانه بخرم؟
ببینید باز که دارید حرف خودتان را می زنید!!
شما اگر انسان معتقدی هستید، باید همسر شایسته ای انتخاب کنید تا زندگی خوبی داشته باشید، اگر انسان مومن و معتقدی بود، حتی اگر هم مشکلی پیش بیاید به خاطر خدا ترسی اش نمی گذارد حقی از شما ضایع شود، ولی اگر خدای ناکرده آدم بدجنسی بود که دیگر تکلیف روشن است، احتمالا به هیچ یک از حقوق خود نمی رسید
بگذارید یک آسیب مهریه های بالا را بگویم:
در زندگی اختلاف و بحث ، احتمالا پیش می آید، حالا شما فکر کنید در حالات عادی به دنبال حل مشکل و سازش خواهید بود و بلاخره زندگی سامان می گیرد، ولی اگر مبلغ مهریه تان بالا باشد، ممکن است خدای ناکرده در اوقات عصبانیت، همسر خود را به این وسیله تهدید کنید، خب اگر این گونه شود، احتمالا از رفتار دل سرد می شود و محبتش کمرنگ می شود، از طرفی می دانیم که حق طلاق با مرد است، یقین داشته باشید که خداوند حکیم برای احکام دین دلایل موجهی دارد، حالا شما به فضای جامعه نگاه کنید، حانوم های جوان با استفاده از سلاح مهریه در عمل حق طلاق را از آن خود کرده اند، این مهریه ی سنگین تا اینجا که نه تنها خوشبختی نیاورد، بلکه زمینه ساز مشکلات هم شد!!!
بی دلیل نبوده که پیامبر اکرم فرموده اند، بهترین زنان امت من مهریه های سبک دارند(البته عبارت دقیق حدیث یادم نیست) ، ببینید وقتی با تمام تحقیقات و سنجش ها یک نفر را پذیرفتید دیگر باید توکل کنید به خدا، نه اینکه از مهریه استفاده ی ابزاری کنید،
یک نکته ی دیگر:مردی که واقعا ایمان بالایی داشته باشد، نباید زیر بار مهریه ای برود که نمی تواند از عهده اش برآید. بلاخره یک دین به گردن مرد است که اگر زن نبخشد، برای مرد مسئولیت و تکلیف شرعی است
،
بنده خودم اگر مهریه ای سنگین مشخص کنند، تنها سوالم این است که علتش را جویا می شوم(احتمالا از جوابی که می دهند متوجه خیلی از اعتقادات آنها می شوم) ولی اگر جوابشان معقول به نظر رسید: یک تقاضا می کنم و آن اینکه اگر در زندگی مرد خوب و قابل قبولی بودم بر من ببخشید و اگر مرد خوبی نبودم، هر بلایی که خواستید سرم بیاورید ولی نگذارید این حق الناس گردنم بماند،
بسیار دیده ام انسان های معتقد زیر بار مهریه ی سنگین نمی روند، چرا که می دانند یک دین شرعی است، این خود می تواند یک معیار باشد که اگر با مهریه ی بالا راحت موافقت کردند یعنی طرف کمی از مرحله پرت است البته یقینا همیشه این گونه نیست و خیلی وقت ها دختر انقدر خوب است که داماد برای وصالش به هر مهریه ای تن می دهد ولی این کار پسندیده نیست
خانومی در این سایت می گفت در جلسه ی خواستگاری در مورد مهریه چانه نزنید، دل دختر می شکند، فرمایش ایشان متین بود، پس توصیه می کنم اگر واقعا پسر نجیب و مومن و با اخلاقی به خواستگاریتان آمد، خودتان اجازه ندهید با این حرف ها در ابتدای زندگی زمینه ی دلخوری شما و ایشان پدید آید
در پایان از اینکه مطلب طولانی و خسته کننده شد عذر خواهی می کنم،
سعی کردم پاسخ مستقیمی به سوال شما ندهم، چرا که مقدار متعادل مهریه با توجه به وضع اقتصادیه داماد مشخص می شود، پس سعی کنید به عرف جامعه نگاه نکرده و بیشتر به سخنان رسول الله توجه کنید، باشد که بتوانیم دوباره سنت های رسول مهربانی ها را در جامعه احیا کنیم
یا رقیه
بسیار دیده ام انسان های معتقد زیر بار مهریه ی سنگین نمی روند، چرا که می دانند یک دین شرعی است، این خود می تواند یک معیار باشد که اگر با مهریه ی بالا راحت موافقت کردند یعنی طرف کمی از مرحله پرت است البته یقینا همیشه این گونه نیست و خیلی وقت ها دختر انقدر خوب است که داماد برای وصالش به هر مهریه ای تن می دهد ولی این کار پسندیده نیست
بیشتر افراد مذهبی اینگونه اند اما چرا وقتی دختر خوب است به مهریه تن ندهند اگر واقعا فرد باایمانی را انتخاب کرده است از چه چیز میترسد؟
تمام این توضیحاتی که فرمودید بعضی خانواده ها را قانع نمیکند.
ترس های ناشی از زندگی های کم دوام اطرافیان والدین را مجبور به این تصمیم میکند که مهریه را سنگین تر بگیرند
ولی اگر مبلغ مهریه تان بالا باشد، ممکن است خدای ناکرده در اوقات عصبانیت، همسر خود را به این وسیله تهدید کنید
خیلی ها در برابر توضیحات من (مانند همان صحبت های شما) برای کم بودن مهریه میگویند اگر مهریه ات کم باشد در همین اوقات عصبانیت مرد می گوید بیا این هم مهریه ات... و طلاق... مهریه بیشتر را ترمزی در برابر عصبانیت مرد می دانند.
خیلی ها در برابر توضیحات من (مانند همان صحبت های شما) برای کم بودن مهریه میگویند اگر مهریه ات کم باشد در همین اوقات عصبانیت مرد می گوید بیا این هم مهریه ات... و طلاق... مهریه بیشتر را ترمزی در برابر عصبانیت مرد می دانند.
یعنی واقعا تاسف تو جامعه اسلامی قراره از مهریه برای کنترل شوهر استفاده کرد !
بعد به ملت گیر میدیم دین و ایمان ندارن !
حداقلش تو این سایت کسایی که میان یه دین اندکی دارن نظرشون اینه !
وای به حال بقیه مردم !! (( هرچه بگندد نمکش میزنیم وای به روزی که بگندد نمک ))
نقل قول نوشته اصلی توسط ثمانه :
خیلی ها در برابر توضیحات من (مانند همان صحبت های شما) برای کم بودن مهریه میگویند اگر مهریه ات کم باشد در همین اوقات عصبانیت مرد می گوید بیا این هم مهریه ات... و طلاق... مهریه بیشتر را ترمزی در برابر عصبانیت مرد می دانند.
[quote=علی 23;635659]
یعنی واقعا تاسف تو جامعه اسلامی قراره از مهریه برای کنترل شوهر استفاده کرد !
بعد به ملت گیر میدیم دین و ایمان ندارن !
حداقلش تو این سایت کسایی که میان یه دین اندکی دارن نظرشون اینه !
وای به حال بقیه مردم !! (( هرچه بگندد نمکش میزنیم وای به روزی که بگندد نمک ))[/quote]
من که نگفتم نظر انسان های مومن این است... نظر اکثریت عوام اینه.
بیشتر افراد مذهبی اینگونه اند اما چرا وقتی دختر خوب است به مهریه تن ندهند اگر واقعا فرد باایمانی را انتخاب کرده است از چه چیز میترسد؟
تمام این توضیحاتی که فرمودید بعضی خانواده ها را قانع نمیکند.
ترس های ناشی از زندگی های کم دوام اطرافیان والدین را مجبور به این تصمیم میکند که مهریه را سنگین تر بگیرند
این ترس از کجا می آید؟؟! مگر در انتخاب دقت نمی کنند، شاید در انتخاب هایمان هم معیار خدایی را در نظر نمی گیریم ، این ترس که می گویید با مهریه بالا تقلیل پیدا نخواهد کرد، مثال هایی در ذهنم هست که ذکر کردن آنها از حوصله ی جمع خارج است و سرعت تایپ بنده هم خیلی پایین، پس بگذریم..........
در پروفایلتون دیدم که ساکن مشهد مقدس هستید، سلام بنده ی سر و پا تقصیر رو هم محضر امام رضا برسونید؛ این جمله رو هم با لهجه مشهدی بخونید(مهر ب زور، عشق ب چمبه نَمَرَ(نمی شود))، گیرم که با مهریه ی بالا دهن همسرتان را بستید، آیا این برای شما زندگی می شود؟؟، بنیان و اساس زندکی را بر محبت و مودت بگذارید: [FONT=simplified Arabic]وَمِنْ آَيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآَيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
در ابتدای فرمایشتون یک مغلطه ی کوچکی هم دیده می شد:
چرا وقتی دختر خوب است به مهریه تن ندهند اگر واقعا فرد باایمانی را انتخاب کرده است از چه چیز میترسد؟
این سوال را به صورت معکوس نیز از خودتان بپرسید:
چرا وقتی پسری خوب و با ایمان است، یک سری توقعات را کم نمی کنند تا با شهامت بیشتری در امر خیر پیش قدم شود، ببینید مشکل امروز جامعه ی ما تجمل، چشم و هم چشمی، به حاشیه رفتن معیار های اخلاقی و اصالت پیدا کردن مادیات است
خیلی ها در برابر توضیحات من (مانند همان صحبت های شما) برای کم بودن مهریه میگویند اگر مهریه ات کم باشد در همین اوقات عصبانیت مرد می گوید بیا این هم مهریه ات... و طلاق... مهریه بیشتر را ترمزی در برابر عصبانیت مرد می دانند.
البته فرمایش شما هم درست است که می فرمایید ممکن است بی اخلاقی از جانب مرد باشد و چنین بی ادبی بکند، ولی باز هم جواز بر زیاد گرفتن مهریه نمی شود،
دوباره عرض می کنم، همسری را برگزینید که در همراهی او بنای زندگیتان با محبت و مودت تقویت شود و نگران این مسائل نباشید، و بدانید که خداوند به نیت ها آگاه است ، شما برای رضای خدا کاری که می دانید درست است را انجام دهید،
البته 114 سکه که مثال می زنید عدد کمی نیست، البته عرض کردم که شرایط خانوادگی شما و خواستگارتان در حدود مهریه تاثیر گذار است،
قطعا اگر در آینده شخص ثروتمندی به خواستگاری دختر من بیاید، احتمالا من هم رقم بالایی برای مهریه دخترم مشخص می کنم، به عنوان مثال کسی که چند میلیارد ثروت دارد، اگر حاضر نباشد برای دختر من سهمی در ثروتش قائل شود، من هم به قصد خیرش مشکوک می شوم، ولی اگر جوانی با دست خالی بود........(دلیل این صحبت من این است که، برای مهریه نظر عرف را قبول ندارم، ولی به نظر من شرایط اقتصادی داماد در تعیین آن موثر است)
در پایان مجددا از بذل توجه شما تشکر می کنم
از آنحایی که گفته گو دو طرفه شد، امیدوارم عرائض بنده ی حقیر برای سایر دوستان هم مفید باشد
یا رقیه
بیشتر افراد مذهبی اینگونه اند اما چرا وقتی دختر خوب است به مهریه تن ندهند اگر واقعا فرد باایمانی را انتخاب کرده است از چه چیز میترسد؟
سلام.
مستحب است مقدار مهریه از مهر السنه (پانصد درهم) بيشتر نگردد و نيز كمترين مقدار آن طوري باشد كه در نظر عرف داراي ارزش باشد.
«مهر السنه» مقدار مهرى است كه نبى اكرمصلى الله عليه وآله وسلم براى همسران خود و حضرت زهراعليها السلام قرار داد. مقدار آن پانصد درهم است و هر درهم، معادل 6/12 نخود نقره سكهدار است. در مجموع برابر 6300 نخود (يا 5/262 مثقال) مىشود و قيمت آن در هر زمان، تابع نرخ همان زمان است.
پس اگر واقعا دختر با ایمان است باید به مستحبات هم پایبند باشد همچنین در روایات داریم زن خوب مهریه کمی دارد
پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «بهترين زنان امت من زني است كه مهريه او از ديگران كم تر باشد». (الشيخ الحر العاملي، وسائل الشيعه، بيروت: داراحياء و التراث العربي، ج 15، ص 10، ح 9)و در روايت ديگري شده كه «كمي مهريه از بركت زن و زيادي مهريه از شومي اوست». (پيشين، ح
خیلی ها در برابر توضیحات من (مانند همان صحبت های شما) برای کم بودن مهریه میگویند اگر مهریه ات کم باشد در همین اوقات عصبانیت مرد می گوید بیا این هم مهریه ات... و طلاق... مهریه بیشتر را ترمزی در برابر عصبانیت مرد می دانند.
برخلاف آنچه تصور مي شود كه مهريه سنگين موجب استحكام زندگي و تضميني براي تداوم آن است، تجربه نشان داده كه مهريه سنگين در بسياري از موارد موجب اختلاف و دشمني است. همان گونه كه حضرت علي عليه السلام فرمودند كه: «مهريه زنان را سنگين قرار ندهيد كه موجب عداوت و دشمني خواهد شد». (پيشين، ص 11، ح 12)
width: 100% [TR] [TD][/TD] [/TR]
دختر کوچولو رفت توی آشپزخونه پیش خواهرش، خواهرش داشت سوسیس سرخ می کرد نگاه کرد دید اول سر و ته سوسیس رو می زنه بعد اون رو می ندازه توی ماهی تابه و سرخش میکنه!
ازش پرسید: آبجی جون، چرا اول سر و ته سوسیس رو می زنی و بعد سرخش می کنی؟!
خواهرش جواب داد: اینو از مامان یاد گرفتم.
دخترک رفت سراغ مامانش، دید آره... مامانش هم همینطوری سوسیس رو سرخ می کنه
ازش پرسید: مامان جون... چرا اول سر و ته سوسیس رو می زنی بعد سرخش می کنی؟
مامانش یه کم فکر کرد بعد گفت: نمی دونم عزیزم، منم این رو از مامانم یاد گرفتم
دخترک به سراغ مادربزرگش رفت و پرسید: عزیز جون چرا اول سر و ته سوسیس رو می زنی بعد سرخش می کنی؟!...
مادربزرگش گفت: مادر جون ماهی تابه ی من کوچیکه و یه سوسیس درسته توش جا نمی شه! مجبورم سر و ته اون رو بزنم بعد سرخش کنم!...
___________________________________________
پ.ن: این حکایت ساده حکایت ماست که توی زندگیمون بدون اینکه فکر کنیم خیلی از کارها رو تقلید می کنیم یا خیلی از سنت های غلط رو بدون هیچ دلیلی حفظ می کنیم و روشون پافشاری می کنیم و اینطوری فقط اسباب زحمت خودمون و دیگران رو فراهم می کنیم!
[h=3]هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب[/h] حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی دربارهی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنتهای غلط که مورد تصریح رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، میپردازد:
۱. مهریه سنگین
کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بهخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.
خطبهی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱
مهریهی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از یک خانوادهی اعیانی است. خانوادهی پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است.
خطبهی عقد ۱۳۷۴/۲/۲۸
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
خطبهی عقد ۱۳۷۴/۵/۱۸
بعضی خیال میکنند مهریهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.
خطبهی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلانقدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت درست بود، بیمهریه هم متزلزل نمیشود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.
خطبهی عقد ۱۳۷۵/۹/۴
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریهها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلیاللهعلیهوآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی (علیهمالسلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بهخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را اینطور مشکل کنند.
خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲
۲. جهیزیه سنگین
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیادهرویها پیش میآید، نشوند.
خطبهی عقد ۱۳۷۷/۴/۱۸
بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند، برای اینکه یک جهیزیهی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.
خطبهی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۲۸
جهیزیهی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای ندارد.
خطبهی عقد ۱۳۷۵/۹/۱۸
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیهاش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است.
خطبهی عقد ۱۳۸۱/۳/۲۹
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همهی قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانوادهی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته باشند.
خطبهی عقد ۱۳۷۹/۸/۳
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیههای سنگین. همهجور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانهی بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریهشان سنگین نبود، اگر این جهیزیههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد.
خطبهی عقد ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
از اول، بعضیها همهی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایهی تشکر هم نمیشود.
خطبهی عقد ۱۳۷۸/۹/۲
نگذارید جهیزیهها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید.
خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳
مادرهای عروسها در تهیهی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.
خطبهی عقد ۱۳۷۹/۱۱/۱۶
۳. تجملات زیاد
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان میکند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همینطور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود.
خطبهی عقد ۱۳۷۰/۴/۲۰
مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز اینکه یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آنجور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همینطور غیر متأهل بماند.
خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳
۴. اسراف
برخی، اسراف میکنند. میریزند و میپاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.
خطبهی عقد ۱۳۷۲/۶/۱۱
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.
خطبهی عقد ۱۳۷۶/۱۱/۹
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبهی عقد ۱۳۷۴/۵/۲۴
۵. خرید از مکانهای معروف به گرانی
این دختر خانمها که میخواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکانهای گرانقیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گرانقیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. اینطور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها میکنند.
خطبهی عقد ۱۳۷۲/۳/۱۹
۶. هتلها و سالنهای پرخرج
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانههایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.
خطبهی عقد ۱۳۷۳/۱۰/۲۷
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هم برای دختر مکرمهی خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گرانقیمت است. در هتلها، در این سالنهای گرانقیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافلهی اسراف!؟
خطبهی عقد ۱۳۷۲/۱/۵
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل میکند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند.
خطبهی عقد ۱۳۷۷/۹/۱۲
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
خطبهی عقد ۱۳۷۶/۷/۳۰
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن، عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آنهاست، نه به این چیزها...
خطبهی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
۷. لباس عروس گرانقیمت
بعضیها لباس عروس گرانقیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
خطبهی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴
۸. به رخ کشیدن ثروتها
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معاملهی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادی. این معاملههای گران، این جهیزیههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.
خطبهی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳
ازدواج را آسان کنید
من به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریههای گران و جهیزیههای سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانوادهی پسرها توقع جهیزیههای سنگین بکنند. خانوادهی دخترها برای چشم همچشمی دیگران جهیزیهها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگینتر بکنند. چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.
خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲
یک سوال: به نظر شما 114 سکه برای مهریه چطور است؟ خوب است ؟ زیاد است یا کم؟
لطفا دلیل بیاورید.
به نظر من مقدار مهریه بستگی به توانایی پسر داره چون فکر کنم مدل اسلامیش اینجوریه که پسر باید قبل از عقد مهریه رو بده به دختر
با این وضع اقتصادی هم اگه عموم پسرا رو در نظر بگیریم عمرا 14 تا سکه هم نمیتونن بدن چه برسه 114 تا
منظورم این نیست که اگر پسر پولدار بود حتما باید مهریه زیاد گذاشت
در کل به نظرم تو این شرایط جامعه اگه پسر همون فردی باشه که آدم میخواد و شرایطش رو داره اصلا مهریه مهم نیست یه سکه باشه که یه مهریه ای هم وسط باشه طبق سنت اگرم که یه پسری اونجوری که آدم میخواد نباشه اصلا نباید ازدواج کرد
ثمانه جان خلاصه اثبات کردم که یه سکه هم زیاده:Nishkhand:
پس اگر واقعا دختر با ایمان است باید به مستحبات هم پایبند باشد همچنین در روایات داریم زن خوب مهریه کمی دارد
سلام ببخشید یعنی کسی که به واجبات عمل میکنه کار حرام نمیکنه چون به مستحبات عمل نمیکنه با ایمان نیست؟
باسلام
بالاترین سنت غلط اینکه زندگی شیرینت را برای دانستن برخی دانسته ها ولو در روایات باشه بخواهی خراب کنی.
ممکنه یک حدیث پیدا بشه که در مورد برخی ها صدق نکنه و این موضوع بخواهد در اصل لطمه وارد کنه و منجر به منفورترین مستحب خداوند بشه.
کاش همه میدانستند که ریشه دین در امر ازدواج بود.
دین اسلام یعنی ساده ی در اوج آسایش
اما تفاوت زندگی افراد انعطاف پذیری دین را هم بیشتر کرده و هدف فقط کسب رضایت و تشکر است.
وقلیلا من عبادی الشکور
توصیه خواندنی امام به زوج های جوان
در دورانی که هجمه فرهنگی غرب سبک زندگی ایرانی اسلامی را هدف قرار داده است با نگاهی به رفتار بنیان گذار کبیر انقلاب(ره) در خانواده میتوان مسیر روشنی را برای جوانان روشن کرد، سفارش ایشان به گذشت و سازش در زندگی مشترک از جمله نکاتی بود که ایشان همواره بعد از عقد به زوجهای جوان تأکید میکردند.
به گزارش فارس، سبک زندگی ایرانی اسلامی و گسترش استفاده از آموزههای دینی در تربیت و رفتار با خانواده از مواردی است که باید در این دوران که همهمه انواع ارتباطات و شبکههای اجتماعی بنیانهای خانواده را تحت تأثیر خود قرار داده است مورد توجه ویژه قرار گیرد.
تمسک به سبک زندگی بزرگانی که منش و رفتار آنها در خانواده میتواند الگوی خانوادههای امروزی باشد راهی است که با یادآوری آنها برای جوانان میتوان راه روشنی را برای زندگی جوانان در اختیار آنها قرار داد و به آنها متذکر شد که الگوگیری از این زندگیها میتواند خوشبختی را برای اعضای خانواده به ارمغان آورد.
همزمان با ایام الله دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی با نگاهی به زندگی شخصی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی که باعث تحولی شگرف در جهان شدند و راهی را آغاز کردند که هم اکنون بسیاری از کشورها با الگوگیری از ایشان پیرو راهشان شده اند میتوان الگویی بی بدیل را برای گسترش سبک زندگی ایرانی-اسلامی در خانواده ترویج کرد. نوع رفتار ایشان با همسرشان با وجود اینکه نه تنها ایشان رهبر یک کشور بلکه الگویی در جهان بودند میتواند درسی بزرگ برای زوجهای جوان باشد.
صبر کنید تا خانم بیایند
مرحومه خدیجه ثقفی همسر امام خمینی(ره) درباره نوع رفتار ایشان با خود گفته است: «حضرت امام(ره) به من خیلی احترام میگذاشتند و خیلی اهمیت میدادند، هیچ حرف بد یا زشتی به من نمیزدند ... امام حتی در اوج عصبانیت هرگز بیاحترامی و اسائه ادب نمیکردند.
همیشه جای خوب را به من تعارف می کردند، همیشه تا من سر سفره نمیآمدم ، خوردن غذا را شروع نمی کردند، به بچهها هم میگفتند: صبر کنید تا خانم بیایند.
حضرت امام(ره) [کارهای خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتی شستن روسری بچه خودمان را هم وظیفه من نمیدانستند و اگر به جهت نیاز گاهی به این کارها دست میزدم، ناراحت میشدند و آن را به حساب نوعی اجحاف نسبت به من میگذاشتند.
امام خمینی(ره) در مسایل خصوصی زندگی من دخالت نمی کردند ، هر طوری که دوست داشتم ، زندگی می کردم . به رفت و آمد با دوستانم کاری نداشتند. به احمد جان خیلی سفارش مرا کردند ، به او گفتند : خیلی مواظب مادرت باش. من نتوانستم تلافی کنم و تو تلافی کن.»
زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی(ره) نیز درباره رفتار نیک و پسندیده پدرشان با مادرشان میگوید: «هر وقت خانم می خواستند به مسافرت بروند، در هر ساعتی از شب و روز که بود، امام تا درب حیاط منزل ایشان را بدرقه میکردند یا موقعی که بر میگشتند، اگر فصل گرما بود، امام دستور میدادند یک چیز خنکی درست کنند و اگر فصل سرما بود، میگفتند اتاق را برای خانم گرم کنید.
وی چنین توصیف میکند: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند «فلان کار را انجام بده» و یا حتی «یک چای برای من بریز» خیلی به مادرم اظهار محبّت و علاقه میکردند و مقید بودند این اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند.
امام(ره) احترام فوقالعاده برای خانم قائل بودند، در طول شصت سال زندگی، هیچ وقت یک لیوان آب از خانم نخواستند، در شرایط سخت روزهای آخر، هر وقت چشم باز میکردند، اگر قادر به صحبت بودند، میگفتند: خانم چطورند؟ اگر روزی خانم غذا را تهیه میکردند، هر چقدر هم که بد میشد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعریف میکردند. امام به ما میگفتند: هیچ کس مادر شما نمیشود .
مرا دل نگران کردی[SPOILER]
مرضیه حدیده چی درباره رفتار خوب و پسندیده حضرت امام(ره) با همسرشان و عشق پاک ایشان به وی این خاطره را بازگو میکند: «در روزهایی که در فرانسه بودیم ، روزی خانم به منزل یکی از فامیلهایشان به مهمانی رفت، اما دو ساعت دیرتر از زمانی که به امام(ره) قول داده بود، برگشت.
امام(ره) که همه کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم میکردند، در این دو ساعت، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند:«خانم نیامدند؟»دفعه سوم فرمودند: «نگران شدهام ، شما نمی توانید وسیله ای پیدا کنید که تماس بگیریم؟» تا این که خانم آمدند. وقتی ایشان آمدند، با محبت خاصی رو به روی خانم نشستند و گفتند :«مرا دل نگران کردی». امام خمینی(ره) تا آن جا که می توانستند در همه کارها به همسرشان کمک می کردند و هرگز رفیق نیمه راه نبودند.
شخصیت مردان بزرگ الهی، برخلاف مردم عادی، تکبعدی نیست و وجوه گوناگون دارد. آنان با تهذیب نفس توانستهاند، اضداد را در خود جمع کنند. برای مثال؛ امام خمینی با پشت سر گذاشتن مدارج عالی تعالی انسانی، ظرفیت وجودی خویش را چنان وسیع ساخت که توانست، مفاهیمی چون عرفان، سادهزیستی، جهاد، زهد، سیاست، مدیریت، قاطعیت، عاطفه، سازشناپذیری، انعطاف، فروتنی، عزتطلبی و... را یکجا در شخصیت خویش جمع آورد. ایشان با وجود قاطعیت و سازشناپذیری، روحی لطیف و عواطفی عالی داشت که به اشکال گوناگون، جلوهگر می شد.
نامه سراسر محبت امام خمینی(ره) به همسرشان
از آن جمله اینکه در فروردین سال ۱۳۱۲ شمسی، که امام عازم سفر حج بودند، در بیروت، نامهای برای همسرش مرحومه خدیجه ثقفـی که دومین فرزند را در بطن خود داشتند نوشتند که متن کامل این نامه بدین شرح است: « تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.[حال]من با هر شدتی باشد میگذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد،خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم.
حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. در هر حال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت میکند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل.
از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت [سیدمصطفی] قدری تنگ شده است. امید است که هر ۲دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا (پدر همسر امام) و خانمها (مادر و مادربزرگ همسر امام) کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایبالزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام(ره)] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسین بگویید برسانند. ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روحالله »
هیچ گاه دستور نمی دادند
فریده مصطفوی دختر حضرت امام خمینی(ره) می گوید: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند فلان کار را برای من انجام بده یا حتی یک چای برای من بریزید. همیشه ما یا کارگر منزل را خطاب میکردند. اگر یک وقت هیچکس نبود، صدا می زدند: خانم! بگویید یک چای برای من بیاورند.
اگر کسی در منزل نبود قهراً خانم این کار را خودشان میکردند ولی ایشان چنین دستوری نمیدادند. همیشه خیلی به خانم احترام می گذاشتند و مقید بودند اظهار محبت و علاقه را جلوی ما فرزندان علنی کنند.(پا به پای آفتاب، ج۱، ص۹۷،همسر حضرت امام)
امام(ره) کاری را به خانم نمیدادند
فاطمه طباطبایی، عروس حضرت امام(ره) نقل میکند: امام کاری را به خانم نمیدادند، خانم میگفتند وقتی یک دکمه پیراهنشان میافتاد می گفتند: میشود این را بدهید بدوزند.
نمی گفتند: خودت بدوز یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند: چرا ندوختهاید. میگفتند: کسی نبود بیاید بدوزد.تا آخر عمرشان هیچ وقت به خانم نگفتند یک لیوان آب بده.
از طرفی قیودی هم داشتند مثلاً خانم می گفتند که وقتی می خواستند با خانوادههای جدید رفت و آمد کنند باید با امام مشورت می کردند. امام به ایشان گفته بودند که ابتداءً و به طور ناشناس خانه کسی نرود. چون ممکن است مناسب نباشد. یا اگر می خواهند بیرون بروند به ایشان بگویند که کجا می خواهند بروند. (همان، ص۱۷۰)
کمک به همسر در کار منزل و بچه داری
دختر حضرت امام(ره) نقل می کند: امام همیشه در کارهای منزل کمک میکردند و به ما نیز میگفتند: کمک از بهشت آمده است. فرزندانشان تعریف میکنند که ایشان با آنها بازی می کردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچهها میپرداختند و به این ترتیب به خانم در کار تربیت بچه ها کمک میکردند.
امام(ره) به پسر و نوه هایشان القا می کردند که از زنانشان انتظار کاری نداشته باشند و اگر کار کردند، محبت کرده اند. البته به دخترها نیز توصیه می کردند که کار کنند.
کمک در آشپزخانه
مرضیه دباغ نقل می کند: روزی بر حسب اتفاق تعداد میهمانان منزل امام زیاد شد، پس از صرف غذا ظرف ها را جمع کردم و به آشپزخانه بردم. با زهرا- دختر آقای اشراقی- آماده شدیم که ظرفها را بشوئیم. اما دیدم که خود امام هم بلافاصله به آشپزخانه آمدند.
از زهرا پرسیدم: «حاج آقا چرا به آشپزخانه آمده اند؟» و حق داشتم که تعجب کنم، زیرا وقت وضو نبود؛ اما امام آستین هایشان را بالا زدند و فرمودند: چون ظرف های امروز زیاد است آمده ام کمکتان کنم.
بدنم شروع به لرزیدن کرد. خدایا چه می بینم! به زهرا گفتم تو را به خدا از امام خواهش کنید که ایشان تشریف ببرند. خود ما ظرفها را می شوئیم .(همان، ص۱۷۳)
خودم باید کار کنم
در جمع نشسته بودیم، می دیدیم که آقا دارند به طرف آشپزخانه می روند. از ایشان سوال میکردیم، می گفتند: می روم آب بخورم. میگفتیم: «به ما بگویید تا برایتان آب بیاوریم.» میگفتند: مگر خودم نمی توانم این کار را انجام بدهم؟ بعد با خنده می گفتند: انسان باید خودکفا باشد.(همان، ص۱۰۳)
سفارش حضرت امام(ره) در مراسم ازدواج
محمود بروجردی، داماد حضرت امام(ره) نقل می کند: خاطراتی از حضور امام(ره) در مراسم عقد و ازدواج دارم. امام همیشه نائب یا وکیل زن میشدند. آن روزی که این افتخار نصیب من شد که با این بیت شریف وصلت کنم، ایشان در منزل حاج آقا مصطفی تشریف داشتند.
آیت الله حاج علی آقا صافی(اخوی آیت الله حاج آقا لطف الله صافی، عضو سابق فقهای شورای نگهبان) نماینده من شدند و خطبه عقد را خواندند.
من هم آن طرف اتاق، تقریبا رو به رویشان نشسته بودم. بعد ایشان دعا کردند. در مراسم عقد دخترم هم در خدمت امام خمینی(ره) بودیم، ایشان خیلی دعا کردند. هم برای دخترم و هم برای دامادم یکی از مسائلی که ایشان خیلی در نصایحشان میفرمودند، این بود که توکل به خدا داشته باشند و در زندگی آنان گذشت داشته باشند.
زن و شوهر ممکن است با هم اختلاف داشته باشند. اگر هر دو یک سنگ باشند و هیچ کس از موضع خودش عدول نکند، همیشه این اختلاف باقی خواهد ماند. ولی اگر یکی کوتاه بیاید، دیگری اصلاح خواهد شد توکل کردن به خدا هم برای جهان مادی است و هم برای آن دنیا (دنیای معنوی). وقتی انسان به خدا توکل کرد، همه چیزش بر آن مبنا استوار خواهد شد.
مسئله ای که امام (ره) خیلی بر آن تأکید داشتند و حساسیت زیادی در مورد آن به خرج میدادند نماز اول وقت بود. این را پدرم هم نقل می کردند که ایشان از همان نوجوانی و جوانی، اول وقت به نماز می ایستادند.(همان، ص ۱۶۱-۱۶۲)
با هم رفیق باشید
دختر حضرت امام(ره) نقل می کند: برخورد امام با دامادها و عروس هایشان خیلی محترمانه و دوستانه بود. منتها چون دامادها به همه اهل منزل محرم نیستند با رفت و آمد زیاد داماد موافق نبودند. از این جهت همیشه با دامادها فاصله داشتند زیرا در مسأله محرم و نامحرم سختگیر بودند. در ابتدای عقد نصیحت می کردند که سعی کنید با هم رفیق باشید.
فریده مصطفوی دختر حضرت امام(ره) نقل می کند: در مورد مراسم ازدواج فرزندانشان هم عقد می گرفتند و هم عروسی، البته خیلی مختصر و معمولی نسبت به نوه هایشان چون بعد از انقلاب بود خیلی ساده برگزار می کردند، البته جهیزیه به دخترهایشان می دادند ولی جهیزیه ای خیلی معمولی یعنی یک فرش معمولی، دو دست رختخواب و مختصری وسائل دیگر.
مقید بودند که دختر باید مهریه داشته باشد آن هم باز به حد متعارف یک خانواده معمولی، از این جهت دخترهایشان هم مهریه داشتند و هم مقداری جهیزیه.(همان، ص۱۰۷)
با مهربانی وارد خانه شوید
وی در ادامه می گوید: امام(ره) در ابتدای عقد به دختران و پسران سفارش می کردند: سعی کنید با هم رفیق باشید. اگر مرد هستی در بیرون از خانه مسأله داری. وقتی به خانه می آیی ناراحتیهایت را پشت در بگذار و سعی کن با لطف و مهربانی داخل خانه شوی. امام خطاب به عروس خانم ها میفرمودند: تو هم ممکن است در خانه خیلی کار کرده و خسته باشی ولی نباید خستگی خودت را به شوهرت منتقل کنی. به استقبالش برو و زندگی گرمی را برای خودتان درست کنید.(همان)
من نگفتم آیینه و شمعدان برای عروس نخرید
دختر حضرت امام خمینی(ره) میگوید: بعد از انقلاب نخستین نوه امام(ره) که ازدواج کرد دختر خود من بود. اینقدر آقا سفارش کرده بودند که ساده باشد، تجملاتی نباشد که دو سه روز قبل از این که عقد باشد مادرم به من گفت: آخر شما نمیخواهید خرید کنید. آیینه و شمعدان بخرید. خانم حرفی نزدند، من هم دیگر حرفی نزدم، بعد خانم برادرم وارد شد چون خواهر داماد بود، مادرم به او گفتند: شما چه وقت میخواهید برای عروس چیزی بخرید. او هم گفت که امام گفتهاند این کار را نکنید.
مادرم چیزی جواب ندادند. بعد که سفره پهن شد همه دور هم بودیم خانم از امام پرسیدند که شما سفارش فرمودید: آیینه و شمعدان نخرند؟ شگون عروس به آیینه است. امام گفتند:من نگفتم آیینه نخرید ولی می گویم ساده باشد.
یعنی آنقدر سفارش شده بود که خواهر داماد فکر کرده بود حتی باید آیینه هم نخرند.(روزنامه ایران، شماره ۱۳۴۳، زهرا مصطفوی)
به مهریه توجه خاصی داشتند
امام خمینی(ره) به مهریه توجه خاصی داشت و اعتقادشان بر این بود که دختر حتما باید مهریه داشته باشد. اگر کسی برای عقد نزد ایشان می آمد و مهریه را مثلاً یک جلد کلام ا... مجید ذکر می کرد، قبول می کردند ولی می گفتند که چیزی را به عنوان مهریه تعیین کنند.
در مورد تعیین مهریه نیز به عرف توجه میکردند. عقیده امام(ره) این بود که باید به حد دختر، خانواده اش و ملاکی که آنان در نظر دارند، توجه کرد. با وجود این به سایر تشریفات ازدواج اعتقادی نداشتند.(پا به پای آفتاب، ج۱، ص ۱۶۹، فاطمه طباطبایی)
منابع: کتاب رازهای همسر داری /علی ابراهیمی اقلیدی/بیت الحزان/۱۳۹۰ تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث/ص۲۱۰/ح۲۹۲
[/SPOILER]
مستحب است مقدار مهریه از مهر السنه (پانصد درهم) بيشتر نگردد و نيز كمترين مقدار آن طوري باشد كه در نظر عرف داراي ارزش باشد.
«مهر السنه» مقدار مهرى است كه نبى اكرمصلى الله عليه وآله وسلم براى همسران خود و حضرت زهراعليها السلام قرار داد. مقدار آن پانصد درهم است و هر درهم، معادل 6/12 نخود نقره سكهدار است. در مجموع برابر 6300 نخود (يا 5/262 مثقال) مىشود و قيمت آن در هر زمان، تابع نرخ همان زمان است.
من مقدار مهرالسنه را با قیمت نقره امروز محاسبه کردم حدود 45 سکه میشود
توصیه خواندنی امام به زوج های جوان
مرا دل نگران کردی
مرضیه حدیده چی درباره رفتار خوب و پسندیده حضرت امام(ره) با همسرشان و عشق پاک ایشان به وی این خاطره را بازگو میکند: «در روزهایی که در فرانسه بودیم ، روزی خانم به منزل یکی از فامیلهایشان به مهمانی رفت، اما دو ساعت دیرتر از زمانی که به امام(ره) قول داده بود، برگشت.
امام(ره) که همه کارهایشان را با ساعت و دقیقه تنظیم میکردند، در این دو ساعت، سه بار از اتاق به آشپزخانه آمدند و پرسیدند:«خانم نیامدند؟»دفعه سوم فرمودند: «نگران شدهام ، شما نمی توانید وسیله ای پیدا کنید که تماس بگیریم؟» تا این که خانم آمدند. وقتی ایشان آمدند، با محبت خاصی رو به روی خانم نشستند و گفتند :«مرا دل نگران کردی». امام خمینی(ره) تا آن جا که می توانستند در همه کارها به همسرشان کمک می کردند و هرگز رفیق نیمه راه نبودند.
شخصیت مردان بزرگ الهی، برخلاف مردم عادی، تکبعدی نیست و وجوه گوناگون دارد. آنان با تهذیب نفس توانستهاند، اضداد را در خود جمع کنند. برای مثال؛ امام خمینی با پشت سر گذاشتن مدارج عالی تعالی انسانی، ظرفیت وجودی خویش را چنان وسیع ساخت که توانست، مفاهیمی چون عرفان، سادهزیستی، جهاد، زهد، سیاست، مدیریت، قاطعیت، عاطفه، سازشناپذیری، انعطاف، فروتنی، عزتطلبی و... را یکجا در شخصیت خویش جمع آورد. ایشان با وجود قاطعیت و سازشناپذیری، روحی لطیف و عواطفی عالی داشت که به اشکال گوناگون، جلوهگر می شد.
نامه سراسر محبت امام خمینی(ره) به همسرشان
از آن جمله اینکه در فروردین سال ۱۳۱۲ شمسی، که امام عازم سفر حج بودند، در بیروت، نامهای برای همسرش مرحومه خدیجه ثقفـی که دومین فرزند را در بطن خود داشتند نوشتند که متن کامل این نامه بدین شرح است: « تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.[حال]من با هر شدتی باشد میگذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد،خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم.
حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. در هر حال، امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف، یک کشتی فردا حرکت میکند، ولی ماها که قدری دیر رسیدیم، باید منتظر کشتی دیگر باشیم. عجالتا تکلیف معلوم نیست، امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، که همه حجاج را موفق کند به اتمام عمل.
از این حیث قدری نگران هستم، ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلکه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت [سیدمصطفی] قدری تنگ شده است. امید است که هر ۲دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند. اگر به آقا (پدر همسر امام) و خانمها (مادر و مادربزرگ همسر امام) کاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایبالزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام(ره)] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دکتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید. صفحه مقابل را به آقای شیخ عبدالحسین بگویید برسانند. ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روحالله »
هیچ گاه دستور نمی دادند
فریده مصطفوی دختر حضرت امام خمینی(ره) می گوید: هیچ وقت ما ندیدیم ایشان به خانم بگویند فلان کار را برای من انجام بده یا حتی یک چای برای من بریزید. همیشه ما یا کارگر منزل را خطاب میکردند. اگر یک وقت هیچکس نبود، صدا می زدند: خانم! بگویید یک چای برای من بیاورند.
اگر کسی در منزل نبود قهراً خانم این کار را خودشان میکردند ولی ایشان چنین دستوری نمیدادند. همیشه خیلی به خانم احترام می گذاشتند و مقید بودند اظهار محبت و علاقه را جلوی ما فرزندان علنی کنند.(پا به پای آفتاب، ج۱، ص۹۷،همسر حضرت امام)
یک سوال: به نظر شما 114 سکه برای مهریه چطور است؟ خوب است ؟ زیاد است یا کم؟
لطفا دلیل بیاورید.
114 تاااااااااااااا !!!!!!!!!!
چه خبره؟
چندتا پسر پیدا میشن که بتونن 14 تا رو بدن دیگه 114 تا که جای خودشو داره
بیشتر افراد مذهبی اینگونه اند اما چرا وقتی دختر خوب است به مهریه تن ندهند اگر واقعا فرد باایمانی را انتخاب کرده است از چه چیز میترسد؟
تمام این توضیحاتی که فرمودید بعضی خانواده ها را قانع نمیکند.
ترس های ناشی از زندگی های کم دوام اطرافیان والدین را مجبور به این تصمیم میکند که مهریه را سنگین تر بگیرندخیلی ها در برابر توضیحات من (مانند همان صحبت های شما) برای کم بودن مهریه میگویند اگر مهریه ات کم باشد در همین اوقات عصبانیت مرد می گوید بیا این هم مهریه ات... و طلاق... مهریه بیشتر را ترمزی در برابر عصبانیت مرد می دانند.
خوب دختر اگر خوبه و با ایمانه چرا داره 114 تا میگه؟
مسئله دختره یا پدر مادرش؟ اینو روشن کنین
کدوم زندگی به خاطر کم یا پایین بودن مهریه باقی مونده؟ چند تا از طلاقا اونایی ان که مهریه زیاد بوده؟
اصن اون پسر نداری که به مهریه بالا راضی نمیشه قابل اعتمادتره و بیشتر قدر زنشو میدونه
اون دختری هم که مهریه بالا نمیخواد ایمانش بیشتره و بیشتر قدر شوهرشو میدونه
خود مهریه بالا اختلاف میاره
توصیه خواندنی امام به زوج های جوان
یه چی بگم
تو ازدواج تا یه چی میگی، میگن که امام به خانمش گفته من از شما انجام واجبات و ترک محرمات می خوام
دیگه نمیگن اختلاف سنی امام با خانمش 12 سال بوده
نمیگن امام قبلتر هم می خواسته ازدواج کنه ولی شخصی رو که مناسب میدونسته پیدا نکرده بوده
نمیگن که همسر امام خودش خیلی خیلی مقید بوده در حدی که یه جا می خوندم پیش پدرشون به خاطر احترام نه محرم و نامحرمی چادر میپوشیدن
نمیگن خانمشون عالم زاده بودن
والا ما هم یه کسی اینجوری باشه با سر میرم
من خودم با نامحرم هیچ ارتباطی نداشتم مگر در حد ضرورت
تو گوشیم هم شماره هیچ نامحرمی نیست
سلام
دوستان آیا میدونستید که حضرت رسول که مهر حضرت زهرا رو تعیین کردند به حضرت علی فرمودند که با این مهر برو وسایل ضروری زندگیتون رو تهیه کن !
توصیه شده که پسر تا قبل از شب عروسی مهریه خانمش رو بده، و طبق سنت رسول هم خوبه که دختر خانم مهرشو رو بگیره و جهیزیه تهیه کنه... این صحبت در برنامه گلبرگ هم توسط آقای عباسی مطرح شده .
مهریه هم خوبه که نه خیلی کم باشه و نه خیلی زیاد... چیزی که قانون تعیین کرده به نظرم منطقی و معقول هست... البته اگر دختر خانم دید که واقعا همسرش انسان هست میتونه بعد از عقد اون رو ببخشه یا به 14 تا تقلیلش بده.
امام(ره) کاری را به خانم نمیدادند
فاطمه طباطبایی، عروس حضرت امام(ره) نقل میکند: امام کاری را به خانم نمیدادند، خانم میگفتند وقتی یک دکمه پیراهنشان میافتاد می گفتند: میشود این را بدهید بدوزند.
نمی گفتند: خودت بدوز یا احیاناً اگر روز بعد دوخته نشده بود نمی گفتند: چرا ندوختهاید. میگفتند: کسی نبود بیاید بدوزد.تا آخر عمرشان هیچ وقت به خانم نگفتند یک لیوان آب بده.
از طرفی قیودی هم داشتند مثلاً خانم می گفتند که وقتی می خواستند با خانوادههای جدید رفت و آمد کنند باید با امام مشورت می کردند. امام به ایشان گفته بودند که ابتداءً و به طور ناشناس خانه کسی نرود. چون ممکن است مناسب نباشد. یا اگر می خواهند بیرون بروند به ایشان بگویند که کجا می خواهند بروند. (همان، ص۱۷۰)
کمک به همسر در کار منزل و بچه داری[spoiler]
دختر حضرت امام(ره) نقل می کند: امام همیشه در کارهای منزل کمک میکردند و به ما نیز میگفتند: کمک از بهشت آمده است. فرزندانشان تعریف میکنند که ایشان با آنها بازی می کردند یعنی بعد از تمام شدن درس، ساعتی را به بازی با بچهها میپرداختند و به این ترتیب به خانم در کار تربیت بچه ها کمک میکردند.
امام(ره) به پسر و نوه هایشان القا می کردند که از زنانشان انتظار کاری نداشته باشند و اگر کار کردند، محبت کرده اند. البته به دخترها نیز توصیه می کردند که کار کنند.
کمک در آشپزخانه
مرضیه دباغ نقل می کند: روزی بر حسب اتفاق تعداد میهمانان منزل امام زیاد شد، پس از صرف غذا ظرف ها را جمع کردم و به آشپزخانه بردم. با زهرا- دختر آقای اشراقی- آماده شدیم که ظرفها را بشوئیم. اما دیدم که خود امام هم بلافاصله به آشپزخانه آمدند.
از زهرا پرسیدم: «حاج آقا چرا به آشپزخانه آمده اند؟» و حق داشتم که تعجب کنم، زیرا وقت وضو نبود؛ اما امام آستین هایشان را بالا زدند و فرمودند: چون ظرف های امروز زیاد است آمده ام کمکتان کنم.
بدنم شروع به لرزیدن کرد. خدایا چه می بینم! به زهرا گفتم تو را به خدا از امام خواهش کنید که ایشان تشریف ببرند. خود ما ظرفها را می شوئیم .(همان، ص۱۷۳)
خودم باید کار کنم
در جمع نشسته بودیم، می دیدیم که آقا دارند به طرف آشپزخانه می روند. از ایشان سوال میکردیم، می گفتند: می روم آب بخورم. میگفتیم: «به ما بگویید تا برایتان آب بیاوریم.» میگفتند: مگر خودم نمی توانم این کار را انجام بدهم؟ بعد با خنده می گفتند: انسان باید خودکفا باشد.(همان، ص۱۰۳)
سفارش حضرت امام(ره) در مراسم ازدواج
محمود بروجردی، داماد حضرت امام(ره) نقل می کند: خاطراتی از حضور امام(ره) در مراسم عقد و ازدواج دارم. امام همیشه نائب یا وکیل زن میشدند. آن روزی که این افتخار نصیب من شد که با این بیت شریف وصلت کنم، ایشان در منزل حاج آقا مصطفی تشریف داشتند.
آیت الله حاج علی آقا صافی(اخوی آیت الله حاج آقا لطف الله صافی، عضو سابق فقهای شورای نگهبان) نماینده من شدند و خطبه عقد را خواندند.
من هم آن طرف اتاق، تقریبا رو به رویشان نشسته بودم. بعد ایشان دعا کردند. در مراسم عقد دخترم هم در خدمت امام خمینی(ره) بودیم، ایشان خیلی دعا کردند. هم برای دخترم و هم برای دامادم یکی از مسائلی که ایشان خیلی در نصایحشان میفرمودند، این بود که توکل به خدا داشته باشند و در زندگی آنان گذشت داشته باشند.
زن و شوهر ممکن است با هم اختلاف داشته باشند. اگر هر دو یک سنگ باشند و هیچ کس از موضع خودش عدول نکند، همیشه این اختلاف باقی خواهد ماند. ولی اگر یکی کوتاه بیاید، دیگری اصلاح خواهد شد توکل کردن به خدا هم برای جهان مادی است و هم برای آن دنیا (دنیای معنوی). وقتی انسان به خدا توکل کرد، همه چیزش بر آن مبنا استوار خواهد شد.
مسئله ای که امام (ره) خیلی بر آن تأکید داشتند و حساسیت زیادی در مورد آن به خرج میدادند نماز اول وقت بود. این را پدرم هم نقل می کردند که ایشان از همان نوجوانی و جوانی، اول وقت به نماز می ایستادند.(همان، ص ۱۶۱-۱۶۲)
با هم رفیق باشید
دختر حضرت امام(ره) نقل می کند: برخورد امام با دامادها و عروس هایشان خیلی محترمانه و دوستانه بود. منتها چون دامادها به همه اهل منزل محرم نیستند با رفت و آمد زیاد داماد موافق نبودند. از این جهت همیشه با دامادها فاصله داشتند زیرا در مسأله محرم و نامحرم سختگیر بودند. در ابتدای عقد نصیحت می کردند که سعی کنید با هم رفیق باشید.
فریده مصطفوی دختر حضرت امام(ره) نقل می کند: در مورد مراسم ازدواج فرزندانشان هم عقد می گرفتند و هم عروسی، البته خیلی مختصر و معمولی نسبت به نوه هایشان چون بعد از انقلاب بود خیلی ساده برگزار می کردند، البته جهیزیه به دخترهایشان می دادند ولی جهیزیه ای خیلی معمولی یعنی یک فرش معمولی، دو دست رختخواب و مختصری وسائل دیگر.
مقید بودند که دختر باید مهریه داشته باشد آن هم باز به حد متعارف یک خانواده معمولی، از این جهت دخترهایشان هم مهریه داشتند و هم مقداری جهیزیه.(همان، ص۱۰۷)
با مهربانی وارد خانه شوید
وی در ادامه می گوید: امام(ره) در ابتدای عقد به دختران و پسران سفارش می کردند: سعی کنید با هم رفیق باشید. اگر مرد هستی در بیرون از خانه مسأله داری. وقتی به خانه می آیی ناراحتیهایت را پشت در بگذار و سعی کن با لطف و مهربانی داخل خانه شوی. امام خطاب به عروس خانم ها میفرمودند: تو هم ممکن است در خانه خیلی کار کرده و خسته باشی ولی نباید خستگی خودت را به شوهرت منتقل کنی. به استقبالش برو و زندگی گرمی را برای خودتان درست کنید.(همان)
من نگفتم آیینه و شمعدان برای عروس نخرید
دختر حضرت امام خمینی(ره) میگوید: بعد از انقلاب نخستین نوه امام(ره) که ازدواج کرد دختر خود من بود. اینقدر آقا سفارش کرده بودند که ساده باشد، تجملاتی نباشد که دو سه روز قبل از این که عقد باشد مادرم به من گفت: آخر شما نمیخواهید خرید کنید. آیینه و شمعدان بخرید. خانم حرفی نزدند، من هم دیگر حرفی نزدم، بعد خانم برادرم وارد شد چون خواهر داماد بود، مادرم به او گفتند: شما چه وقت میخواهید برای عروس چیزی بخرید. او هم گفت که امام گفتهاند این کار را نکنید.
مادرم چیزی جواب ندادند. بعد که سفره پهن شد همه دور هم بودیم خانم از امام پرسیدند که شما سفارش فرمودید: آیینه و شمعدان نخرند؟ شگون عروس به آیینه است. امام گفتند:من نگفتم آیینه نخرید ولی می گویم ساده باشد.
یعنی آنقدر سفارش شده بود که خواهر داماد فکر کرده بود حتی باید آیینه هم نخرند.(روزنامه ایران، شماره ۱۳۴۳، زهرا مصطفوی)
به مهریه توجه خاصی داشتند
امام خمینی(ره) به مهریه توجه خاصی داشت و اعتقادشان بر این بود که دختر حتما باید مهریه داشته باشد. اگر کسی برای عقد نزد ایشان می آمد و مهریه را مثلاً یک جلد کلام ا... مجید ذکر می کرد، قبول می کردند ولی می گفتند که چیزی را به عنوان مهریه تعیین کنند.
در مورد تعیین مهریه نیز به عرف توجه میکردند. عقیده امام(ره) این بود که باید به حد دختر، خانواده اش و ملاکی که آنان در نظر دارند، توجه کرد. با وجود این به سایر تشریفات ازدواج اعتقادی نداشتند.(پا به پای آفتاب، ج۱، ص ۱۶۹، فاطمه طباطبایی)
منابع: کتاب رازهای همسر داری /علی ابراهیمی اقلیدی/بیت الحزان/۱۳۹۰ تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث/ص۲۱۰/ح۲۹۲
[/spoiler]]
تا الان فکر میکردم توی تاخیر ازدواج سهم پسر و دختر یه اندازه هست ولی الان قاطعانه میگم از0تا100 مقصر دخترها هستند از من که گذشت ولی یه روزی علیه همه دخترها شکایت میکنم به حضرت زهرا(س) میگم چه پیروان..... دارند