شاید اسک دینی های عزیز هم به جوانانی برخورد کرده باشند که از دین اظهار رضایت نمی کنند
وبا دلایل مختلفی هم خواسته های خود را بیان می کنند
این تایپک سعی می کند با نظرات دوستان شرکت کننده در بحث این نارضایتی ها را از زبان خود و دیگران بیان نموده
و صحت و سقم انها را بررسی نماید
برای اغاز بنده مطالبی را بیان می نمایم
و منتظر نظرات اسک دینی های عزیز هستیم :ok:
سلام و ادب
با این جوونا خیلی برخورد داشتم هم اطرافم زیادن هم خیلی مشتاقم و باهاشون زیاد صحبت میکنم
من جووم مذهبی و معتقدی رو ندیدم که از دین ناراضی باشه
با قاطعیت هر چه تمام تر میگم مهم ترین دلیلش چیزی به جز جهل نسبت به دین نمیتونه باشه
متاسفانه حوصله خوندن چهار تا کتاب معتبر دینی و یه بررسی اجمالی از دین رو نداریم و از دین بیشتر حرفهای بی پایه و اساس کسایی مثل خودمون که در جهل غوطه ور شدن قبول میکنیم
و هر چه از دین واقعی فاصله میگیریم و حرفهای علیه دین رو میشنویم بدون شک دین گریز میشیم تا جاییکه از یه آدم مذهبی احساس تنفر پیدا میکنیم و به هیچ وجه حاضر به گفتگوی منطقی نمیشیم
بعضی از دلایل و بهتره بگیم جهالتها نسبت به اسلام و افراد معتقد :
- چون هر آدم مذهبی رو دیدم آدم سالمی نبوده
- چرا باید این کارایی که آخوندا میگن انجام بدیم
- اسلام یعنی زهرمار کردن خوشی های ما تو این دنیا بدون توجه به نیازها و نشاط ما برای زندگی
- دختر خانوما : اسلام به زن هیچ اهمیتی نداده .......
- این حرفها و این کارا کجا و قرن 21 این چیزا مال 1400 سال پیش بوده آدم باید به روز باشه
- به بعضیاش عمل کردم هیچ اتفاق خوبی تو زندگیم که نیفتاد هیچ زندگی رو برام جهنم کرد
- اصلا دین چی هست این مسخره بازیا چیه نیاز نمی بینم که بخوام ازش راضی باشم
- چرا تو دین تبعیض وجود داره مثلا بین زن و مرد و ادیان چرا غیر از شیعیان بقیه کافر و حرامزاده اند؟
- احکام و فتواهایی که با عقل ما جور در نمیاد مثل حکم بعضی از مجازاتها و خطاها
- چرا اسلام تو همه چیز ما دخالت کرده
- و ... حرفها و شبهات ریزو درشتی که خیلی مفصل و طولانیه
نکته جالبی رو گفتی
مطالب رو باید خلاصه کرد تا مردم بخونند.
دوست عزیز مشکل همینه ما اهمیت دین رو نمی فهمیم یا نمیخوایم بفهمیم
به مجله و رمان و انواع و اقسام کتاب ها و متون نچندان مورد نیاز که میرسه سرتاپا شوق داریم ولی چرا واسه دین حوصله نیست؟ اصلا دین و مباحثش چیزیه که بشه خلاصه کرد؟ خلاصه هم بشه تا چه حد؟
دین و مباحثش چیزیه که تموم زندگی و شیوه زندگی و رفتار و اعمال مارو تو این دنیا شکل میده و بعد از اون تازه زندگی جاویدان بر اساس اعتقادات و همین مباحث و آموزه های دینی شروع میشه من نمیدونم این چیز کمیه که ارزش و حوصله خوندن 4 تا کتاب درباره اش نیست؟[/]
ما میگیم رفتار اینا مردم زده کرده بجای اینکه بگید مردم چطوری فکر کنند بگیئد برخی خودشون رو اصلاح کنند!
با سلام
ما کی گفتیم مردم چطوری فرک بکنند؟؟؟
چرا بافته های ذهنی خودتان را به نام بنده تمام می کنید؟؟؟
هر کسی بسته به شناخت خود انجام وظیفه می کند
ما نه به کسی می گوییم چه بکن و نه به کسی می گویی چگونه فکر بکن
جوجه اردک زشت;647711 نوشت:
چشم الان میرم یک نظر سنجی 80 میلیونی میکنم سریع میام
مغلطه نکنید بزرگوار مراجع اشتباه دارن میخواد بحث کنم
حذف نمیکنید؟
همون دیگه نظراتتون بر بافته های ذهنی است و نه دلیل و منطق مستند وموثق
ما قایل نیستیم که کسی اشتباه ندارد واین را بارها و باره گفته ایم
ما قایل نیستیم که کسی اشتباه ندارد واین را بارها و باره گفته ایم
هر وقت یک کتاب در این مملکت با عنوان اشتباهات مجلسی چاپ شد و چهار تا نقد علمی به مجلسی کرد و مجوز چاپ گرفت ما حرف شما رو قبول می کنیم!
هر وقت یک مرجع تقلید یک بار در عمرش عذر خواهی رسمی کرد و گفت فلان جا اشتباه کردم حرف شما روی چشم ماست
بنده نمیخوام بحث از موضوع تاپیک دور بشه صرفا نظرم رو گفتم
ممکنه شما بگید اینا بافته های ذهنیه ما هم متقابلا در مورد نظرات شما همین نظر رو داریم
جناب محراب و برخی کاربران عزیز!
شما پرسیدید علت نارضایتی! جوانان از دید چیه؟ بعد هر جوابی که مطرح میشه ما می گید خوب این مشکل از دین نیست، مشکل روحانیه. اون یکی مشکل دین نیست مشکل مرجعه. بقیه اش هم مشکل دین نیست، مشکل شماست!!! که دین ناقص به دستتون رسیده
الان شما واقعا می خواید علت دین گریزی جوانان رو بدونید یا می خواید چند نفری که اومدن اینجا و از تجربیات و نظراتشون گفتن رو توجیه کنید؟
با سلام
عرض ادب و احترام
جناب بزرگوار ما اولا این طوری نگفتیم که شما عزیز می فرمایید
بنده 3 مساله را مطرح کردم [=arial]نارضایتی برخی از جوانان از دین علل و عواملی می تواند داشته باشد که دوستان عزیز بدان ها اشاره کردند و بنده در پست 25 نظرات دوستان مشارکت کننده در بحث را جمع بندی نمودم
[=arial]به نظر این حقیر نیز این نارضایتی ناشی از سه عامل
1-عدم اشنایی از مبانی معرفتی دین 2-اختلاط بین دین و دینداران
3-اعتماد بیش از حد به علما به طوری که ایشان را نماد دین می دانند
می باشد .
سه مساله ای است که در ادامه به توضیح ان خواهیم پرداخت
ولی فرصت نشده هنوز این مطالب را تبیین نمایم
هر وقت یک کتاب در این مملکت با عنوان اشتباهات مجلسی چاپ شد و چهار تا نقد علمی به مجلسی کرد و مجوز چاپ گرفت ما حرف شما رو قبول می کنیم!
با سلام
مسایل تخصصی را برای عام جار نمی زنند
در کالج ها و دانشگاهها و دانشگده ها و وحوزه های مخصوصی به خود بررسی می کنند
نمی دانم شما که هستید و یه هویی رفتید سر بحث علامه مجلسی ولی اگر اهل علم هستید باید بدانید که مسایل تخصصی را در بین عموم مردم جار نمی زنند
اگر اهل فن هستید سری به مجالس و محافل حوزوی و علمی بزنید بعدا چنین ادعاهایی بکنید
جوجه اردک زشت;648021 نوشت:
هر وقت یک مرجع تقلید یک بار در عمرش عذر خواهی رسمی کرد و گفت فلان جا اشتباه کردم حرف شما روی چشم ماست
چه حرف کدام مرجع شما را این گونه داغون کرده که مدام در صدد عذرخواهی مراجع هستید؟؟
چرا باید عذرخواهی بکنند؟؟
از کدام فعلشان؟؟از کدام حرفشان؟؟
اگر حقی از شما ضابع شده بفرمایید به محضر مرجع و حرف دلتان رابزنید و نیازی نیست که در بین جوان ها مدام بدگویی از مراجع بکنید و عذرخواهی انها را داد بزنید
اگر ادعا دارید حقی جمعی را ایشان پایمال کرده اند باز به خدمتشان شرف یاب شده و تذکر دهید ((((اگر نیت تان خیر است و قصد امر به معروف دارید ))) اگر نیست که خب صدای تان تاجایی که بلند است داد بزنید و تایپک ها علمی اسک دین را منحرف بکنید
و در اخر از این که به فکر عدم انحراف تایپک هستید متشکریم
اگر شما و دوستانتان دست از بدگویی از مراجع و علما برداشتید اجازه بفرمایید
بحث علمی مان را پی بگیریم بنده(نه دوستان) تعمدا تایپک هایی را که حتی اسپم بودند نیز حذف نکردم تا همه گان ببینند که مظلوم نمایی برخی همه اش حرف است
در ثانی تاریخ ثابت کرده هیچ اثاری بدون تحریف منتقل نمیشه من گفتم فرض بر این قران بی تحریفه چون خدا خودش حفظشو تضمین داده احادیث در زمانی که تحریف و تغییر جهت منافع حاکم های زمان درش صورت گرفت از مجموعه هزاران حدیث شاید 5 درصد بیشتر خود اصلی نباشند چطور ثابت میکنید؟میگید با تیکه برعالمان دینی که قبول نداریم؟
باز سلام همین خانم و اقایان بنده را متهم خواهند کرد و هزاران متلک بارم خواهند کرد و کوش فلک را کر خواهند کرد که ای داد و ای بی داد که این اقا تخصصی ندارد و بدون علم و تخصص حرف زده است
اگر بنده در مورد مساله ای پزشکی اظها نظر نمایم
خب خواهر بزرگوار برادر عزیز
چرا بدون تخصص و علم در تخصصی ترین مسایل دینی این گونه سخن می رانید و ان قدر اعتماد به نفس دارید که بنده نیز در اموخته های دینی خود شک می کنم
شما چرا جهل خود را به رخ مردم می کشید ؟؟؟
با این جهل خود در مورد علم رجال و درایه چه چیز را می خواهی ثابت نمایی؟؟؟؟
اندکی در مورد علم درایه و رجال تحقیق بکنید تا این گونه سخن مرانید
علم رجال و درایه در مورد روایات و احادیث و صحت و سقم انها حرف می زند
متوجه هستید؟؟؟؟
علم هست برای خودش رشته تخصصی دارد
عالمان مخصوص به خود در طول تاریخ داشته است
چرااین گونه بی انصافی کرده و دهانتان را در راه خدا باز کرده و ادعا پوچ می کنید که نمی دانم جز 5درصد روایات صحت ندارد؟؟
مثلا که شما علمی صحبت می کنید؟؟؟
لایرا;647737 نوشت:
یه دور تسلسل باطل راه انداختید اول میگید که دین بشناس ربطی به معرفی کننده و مبلغ و نماینده دین که روحانیون و مراجع خستند نداره
شما می دانید تعریف دور و تسلسل چیست ؟؟
فرق دور و تسلسل چیست ؟؟
عزیز بزرگوار اینجا هیچ دوری نیست و تسلسلی نیست
نه امری بر خود متوقف است که بگوییم دور است و نه سلسله امور بدون علت هستند تا بگویی تسلسل است
حال دقت نمایید اگر اهل علم اید و دنبال حق
ربط دارد بدین صورت که شما بخواهید هر علمی را یاد بگیرید باید به علمای ان علم مراجعه نمایید.
بخواهید علم دین بیاموزید باید در محضر اساتید ان رشته حاضر شود.
لایرا;647737 نوشت:
اگر اون ها اشتباهیی کنند ربطی به دین نداره
اینجا می گوید ربطی به دین ندارد می دانید چرا؟؟؟
چون دین علاوه بر مسایل علمی و نظری امورات عملی نیز دارد برخلاف امورات دیگر مثلا پزشکی که خودش می گوید سیکار نشکید ولی خودش می شکد مردم زیاد او را مزمت نمی کنند ولی در امورات دین حساسیت بیشتر است
این که می گوید اگر اشتباهی دیدید به پای مکتب نگذارید در امورات عملی است نه علمی
یعنی اگر دیدید انها به شما گفتند در دین امده است که دروغ نگویید ولی اگر خودشان دروغ گفتند حرفشان درست است ولی عملشان درست نیست
متوجه شدید؟؟؟؟
درک این مطلب خیلی سخت است ؟؟؟
چه حرف کدام مرجع شما را این گونه داغون کرده که مدام در صدد عذرخواهی مراجع هستید؟؟
چرا باید عذرخواهی بکنند؟؟
از کدام فعلشان؟؟از کدام حرفشان؟؟
اگر حقی از شما ضابع شده بفرمایید به محضر مرجع و حرف دلتان رابزنید و نیازی نیست که در بین جوان ها مدام بدگویی از مراجع بکنید و عذرخواهی انها را داد بزنید
اگر ادعا دارید حقی جمعی را ایشان پایمال کرده اند باز به خدمتشان شرف یاب شده و تذکر دهید ((((اگر نیت تان خیر است و قصد امر به معروف دارید ))) اگر نیست که خب صدای تان تاجایی که بلند است داد بزنید و تایپک ها علمی اسک دین را منحرف بکنید
سلام و عرض ادب
شاید ایشون منظورشون عذر خواهی مسئولین و مقامات است حالا ممکن است در بین این مسئولین علما و روحانیون هم باشند
من بارها در اخبار دیدم و شنیدم که وقتی اتفاق بدی در بعضی کشورها خصوصا ژاپن می افتد مسئول مربوطه فورا عذر خواهی کرده
و یا استعفا می دهد و یا بر کنار می شود
چیزی که در کشور ما دیده نمی شود
باز سلام
چه کسی گفته شما بدون علم به احادیث مراجعه نمایید
رجوع به حدیث کار اهل فن ست و اهل علم
مگر این که خودتان عالم و عالمه باشید و بعدا به احادیث مراجعه نمایید
لایرا;647737 نوشت:
وقتی که میگم از معتبر بودنشون هیچ مدرکی نیست
باز عرض می نمایم اهل فن باید تشخیص دهند که حدیث معتبر است یا نه؟؟؟نه شما فرد عادی
لایرا;647737 نوشت:
ارجاعم میدید به همون روحانیونی که ربطی به اصل دین ندارند
اشتباه شما اینجاست که:
عالم و اهل علمی که تخصص در این زمنیه دارد را با عالمی که عامل است خلط می کنید
بزرگوار
عالم و اهل علم که همان استاد باشند و قرار است در مسایل علمی تخصص داشته باشند
موظف است تا به همه سوالات علمی شما عزیز و هر فرد دیگری پاسخ بگوید
مراجعه به این عالم مراجعه به درب خانه متخصص است و اینجا شما با علم این فرد کار دارید نه عمل اش
متوجه شدید؟؟؟؟
این مطلب دور و تسلسل است؟؟؟ بزرگوار
لایرا;647737 نوشت:
و اینکه ما اشتباهات و بعضا کاستی های راویان جدیث که نماینده امام زمان هستند رو در حال میبینم دلیلی بر عصمت استادان و پیشینیان نیست که در تاریخی که توسط خودشون نقل شده
عرض کردم شما نمی توانید در مورد روایات و صحت و سقم انها سخن بگویید
کار علمی نظر اهل علم و متخصص را می طلبد
باز سلام همین خانم و اقایان بنده را متهم خواهند کرد و هزاران متلک بارم خواهند کرد و کوش فلک را کر خواهند کرد که ای داد و ای بی داد که این اقا تخصصی ندارد و بدون علم و تخصص حرف زده است
اگر بنده در مورد مساله ای پزشکی اظها نظر نمایم
خب خواهر بزرگوار برادر عزیز
چرا بدون تخصص و علم در تخصصی ترین مسایل دینی این گونه سخن می رانید و ان قدر اعتماد به نفس دارید که بنده نیز در اموخته های دینی خود شک می کنم
شما چرا جهل خود را به رخ مردم می کشید ؟؟؟
با این جهل خود در مورد علم رجال و درایه چه چیز را می خواهی ثابت نمایی؟؟؟؟
اندکی در مورد علم درایه و رجال تحقیق بکنید تا این گونه سخن مرانید
علم رجال و درایه در مورد روایات و احادیث و صحت و سقم انها حرف می زند
متوجه هستید؟؟؟؟
علم هست برای خودش رشته تخصصی دارد
عالمان مخصوص به خود در طول تاریخ داشته است
چرااین گونه بی انصافی کرده و دهانتان را در راه خدا باز کرده و ادعا پوچ می کنید که نمی دانم جز 5درصد روایات صحت ندارد؟؟
مثلا که شما علمی صحبت می کنید؟؟؟
شما می دانید تعریف دور و تسلسل چیست ؟؟
فرق دور و تسلسل چیست ؟؟
عزیز بزرگوار اینجا هیچ دوری نیست و تسلسلی نیست
نه امری بر خود متوقف است که بگوییم دور است و نه سلسله امور بدون علت هستند تا بگویی تسلسل است
حال دقت نمایید اگر اهل علم اید و دنبال حق
ربط دارد بدین صورت که شما بخواهید هر علمی را یاد بگیرید باید به علمای ان علم مراجعه نمایید.
بخواهید علم دین بیاموزید باید در محضر اساتید ان رشته حاضر شود.
اینجا می گوید ربطی به دین ندارد می دانید چرا؟؟؟
چون دین علاوه بر مسایل علمی و نظری امورات عملی نیز دارد برخلاف امورات دیگر مثلا پزشکی که خودش می گوید سیکار نشکید ولی خودش می شکد مردم زیاد او را مزمت نمی کنند ولی در امورات دین حساسیت بیشتر است
این که می گوید اگر اشتباهی دیدید به پای مکتب نگذارید در امورات عملی است نه علمی
یعنی اگر دیدید انها به شما گفتند در دین امده است که دروغ نگویید ولی اگر خودشان دروغ گفتند حرفشان درست است ولی عملشان درست نیست
متوجه شدید؟؟؟؟
درک این مطلب خیلی سخت است ؟؟؟
به نظر من هم با توجه به امضایی که جناب خانم لایرا دارند درک این مطلب براشون سخت باشه.چون ایشون با توجه به طرز بحثشون و امضاشون که دارند فکر نکنم از نردبان علمی می خواهند بحث کنند بلکه از اون بالا بالا ها به ما نگاه می کنند و مغرورانه فکر می کنند که مثلا ما افراد فلان و....هستیم و خودشون هم در رتبه خیلی بالاتری نسبت به ماها هستند و به این میگند جهل مرکب که هرکس که نداند و نداند که نداند :Kaf::Kaf::Kaf:بگذار که در جهل مرکب ابد الدهر بماند
البته با عرض پوزش از شما و دیگر کاربران
آقا میگن حرف راست رو از بچه بشنو!
من بعنوان یه نوجوان و یه بچه دبیرستانی علت دین گریزی نوجوانان رو در این دو عامل می بینم: [=arial black][=arial black]1-عدم توجه کافی به مسایل دینی در کتب درسی اومدن انواع و اقسام چرت و پرت گذاشتن تو کتب درسی آخه من فهمیدم دلتای رود مثلثه به چه دردم میخوره؟؟؟؟؟ولی توهیچ کتاب درسی نمیان بگن که آقا همین الان هم مثل جنگ صفین دارن قرآن بر سر نیزه میکنن! 2-سن ازدواج خیییییلی بالاس من میبینم دوستام یا حتی خودم تمایل جنسی دارم و این طبیعی هم است. بعضیا برا ارضای خودشون بعضی کارا میکنن بعد برا اینکه عذاب وجدان نگیرن بی خیال دین میشن [=arial black][=arial black]
این که می گوید اگر اشتباهی دیدید به پای مکتب نگذارید در امورات عملی است نه علمی
یعنی اگر دیدید انها به شما گفتند در دین امده است که دروغ نگویید ولی اگر خودشان دروغ گفتند حرفشان درست است ولی عملشان درست نیست
باز هم سلام
بزرگوار از نظر علم روانشناسی انسان عملا چیز بیشتری یاد می گیرد تا تئوری
یعنی اگر مادری به فرزندش بگوید دروغ نگو ولی خودش دروغ بگوید فرزند
دروغگو می شود و عمل مادر را یاد می گیرد
پس نمی توان انتظار داشت که علم را از عالم بی عمل یاد گرفت
هر چند ان عالم علامه دهر باشد
عالم وقتی به علمش عمل نکند بد اموزی صد چندان دارد
من خودم افرادی را دیدم که می گفتند اگر بهشت و جهنم راست است
پس چرا خودشان به انچه می گویند عمل نمی کنند
معلوم می شود بهشت و جهنم دروغ است و حربه است برای فریب ما
به نظر من هم با توجه به امضایی که جناب خانم لایرا دارند درک این مطلب براشون سخت باشه.چون ایشون با توجه به طرز بحثشون و امضاشون که دارند فکر نکنم از نردبان علمی می خواهند بحث کنند بلکه از اون بالا بالا ها به ما نگاه می کنند و مغرورانه فکر می کنند که مثلا ما افراد فلان و....هستیم و خودشون هم در رتبه خیلی بالاتری نسبت به ماها هستند و به این میگند جهل مرکب که هرکس که نداند و نداند که نداند :Kaf::Kaf::Kaf:بگذار که در جهل مرکب ابد الدهر بماند
البته با عرض پوزش از شما و دیگر کاربران
در اثبات چیز هایی که فکر میکنید به شما نسبت میدم همین بس که توهین مکیند و از دیگران معذرت میخواید
جالبه من از بالا به کسی نگا نمیکنم
امضام واقعا الان کاربرد داره
من میگم به روایاتی که در طول 1400 با تغییر و... رسیده و اون افراد معصوم نبودند که بگیم حتی اگه دروغ نگفته باشند اما کامل دقیق بنا به هر علت منتقل نکردن
بعد شما هی میگید برید به متخصصان مراجعه کنید
همینجاست که دین زدگی به وجود میاد که بعدها حتی به رسیدن به مذهبای دیگه میرسه
من میگم هیچ اثباتی بر بی تحریف بودن احادیث نیست چون خدا فقط وعده حفظ قران از تحریفو داده انوقت میگید به منابع و کارشناس هایی مراجعه کنیم که قبولشوننداریم؟
شما برو راجع به هر دین و مسلک حتی بیخودترینشون که یه بچه 10 ساله هم به چرت بودنش پی میبره ببینید چطور منابع محکمی برای هر اونچه که به عنوان اعتقاد اصلیشون دارن در دسترسه انوقت دین کامل ما چرا بیشتر حتی مجازات هایی ام که تو قانونش اومده از روایتیست که مدرک کاملا قابل قبولی جز که از فلان کس تعریفش کرده که اونم از امام شنیده و اون ادم ادم خوبیه نیست
این علمی که هی ازش دم میزنید خلاصه اش همینه که گفتم حالا کمی پیچیده ترش کردید با اسامی
خب شما جز توهین هیچ جوابی به شک من نمیدید و انتظار دارید نسل جوان که فکر میکنند بپذیرند؟
آقا میگن حرف راست رو از بچه بشنو!
من بعنوان یه نوجوان و یه بچه دبیرستانی علت دین گریزی نوجوانان رو در این دو عامل می بینم:
[=arial black]1-عدم توجه کافی به مسایل دینی در کتب درسی اومدن انواع و اقسام چرت و پرت گذاشتن تو کتب درسی آخه من فهمیدم دلتای رود مثلثه به چه دردم میخوره؟؟؟؟؟ولی توهیچ کتاب درسی نمیان بگن که آقا همین الان هم مثل جنگ صفین دارن قرآن بر سر نیزه میکنن! 2-سن ازدواج خیییییلی بالاس من میبینم دوستام یا حتی خودم تمایل جنسی دارم و این طبیعی هم است. بعضیا برا ارضای خودشون بعضی کارا میکنن بعد برا اینکه عذاب وجدان نگیرن بی خیال دین میشن
نه آقا شما بزرگوارید وبچه هم نیستید:Hedye:ولی این دو تا دلیل دو تا دلیل خوب از دلایل زیادی هستش که وجود داره مثلا خیلی از دین گریزی ها ریشه در خانواده داره.من به عنوان یه مربی نماز به یکی از دبستانهای شهر قم رفته بودم دیدم یه بچه دبستانی دختر دوم ابتدایی تو کلاس چپ چپ به من نگاه می کنه که دوست بغل دستیش بهم گفت(یعنی فضولی کرد)که این از آخوندها بدش می آد بعد از کمی بررسی فهمیدم که خانواده مناسبی نداره و ... البته ما با طرح سوال و جایزه و کمی هم محبت تا حدودی تونستیم نظرش و عوض کنیم ولی شما فکر کنید این بچه با این طرز تفکر بزرگ بشه فردا احتمال داره چند تا آخوند و روحانی رو هم بکشه:gun::gun:
شما چرا جهل خود را به رخ مردم می کشید ؟؟؟
با این جهل خود در مورد علم رجال و درایه چه چیز را می خواهی ثابت نمایی؟؟؟؟
یادم میاد توی درس اخلاق اسلامی توی آداب پژوهش یکی از رذایل اخلاقی "پیروی از حدس و گمان" بود..
.
به نظرم سه عامل باعث میشه آدم زیر بار حرف حق نره " تعصب ، غرور ، لجاجت"
.
یه زمانی یکی بهم میگفت "مسعود تو دست منو بگیر ببر پیش یکی از همینا که میگی چشم برزخی داره اگر تونست بگه من به چی فکر میکنم نامرد روزگارم اگر تمام نمازهامو نخونم"
.
منم گفتم تو نمی خوای نماز بخونی دنبال بهانه می گردی..چون....
.
قرآن در آیه 2 از سورۀ قمر می فرماید: «هر گاه نشانه را ببينند ، روى گردانده ، می گويند: "اين سحرى مستمر است"»،
.
اینکه شما اول فلان چیز رو درست کنید تا ما ایمان بیاریم و اینا همش کشکه..انگار واسه ما می خواد ایمان بیاره خوب نیار چه کارت کنم..
.
اگر واقعا می خواید راه درست رو پیدا کنید باید تشنه باشید..تشنه ی حقیقت..
.
نه اینکه منتظر باشی بیان در خونتو بزنن بگن فلانی امشب ساعت نه میخوایم تو مسجد راه حق تدریس کنیم اگر میای بیا اگر نمیای ما بیایم خونتون به راه راست هدایتت کنیم..
.
اگر هم اجاز نمیدی بیایم خونتون بیا دم در بشینیم ارشادت کنیم..نه عزیزم این حرف ها نیست..آدم خودش باید دنبال راه درست باشه..ما حتی دو تا کتاب هم نخوندیم که حداقل به شبهه بخوریم..
.
فقط از در و دیوار یه چیزهایی میشنویم و دوست نداریم جواب اسلام رو هم بشنویم چون ممکنه وجدانمون اذیتمون کنه.. :Cheshmak:
من میگم به روایاتی که در طول 1400 با تغییر و... رسیده و اون افراد معصوم نبودند که بگیم حتی اگه دروغ نگفته باشند اما کامل دقیق بنا به هر علت منتقل نکردن
بعد شما هی میگید برید به متخصصان مراجعه کنید
همینجاست که دین زدگی به وجود میاد که بعدها حتی به رسیدن به مذهبای دیگه میرسه
من میگم هیچ اثباتی بر بی تحریف بودن احادیث نیست چون خدا فقط وعده حفظ قران از تحریفو داده انوقت میگید به منابع و کارشناس هایی مراجعه کنیم که قبولشوننداریم؟
شما برو راجع به هر دین و مسلک حتی بیخودترینشون که یه بچه 10 ساله هم به چرت بودنش پی میبره ببینید چطور منابع محکمی برای هر اونچه که به عنوان اعتقاد اصلیشون دارن در دسترسه انوقت دین کامل ما چرا بیشتر حتی مجازات هایی ام که تو قانونش اومده از روایتیست که مدرک کاملا قابل قبولی جز که از فلان کس تعریفش کرده که اونم از امام شنیده و اون ادم ادم خوبیه نیست
این علمی که هی ازش دم میزنید خلاصه اش همینه که گفتم حالا کمی پیچیده ترش کردید با اسامی
باز سلام
عرض ادب و احترام
جواب شما عزیز در پست های قبلی به صورت مجمل داد شد و مفصل ان را در تایپک های دیگری سوال نمایید و کارشناسان عزیز برای پاسخگویی در خدمت اند لطفا بیش از این مطالب تایپک را منحرف نفرمایید
دوستان عزیز کماکان سوال اصلی پابرجاست
[=arial]شاید اسک دینی های عزیز هم به جوانانی برخورد کرده باشند که از دین اظهار رضایت نمی کنند
وبا دلایل مختلفی هم خواسته های خود را بیان می کنند
این تایپک سعی می کند با نظرات دوستان شرکت کننده در بحث این نارضایتی ها را از زبان خود و دیگران بیان نموده
و صحت و سقم انها را بررسی نماید
باز عرض می نمایم اهل فن باید تشخیص دهند که حدیث معتبر است یا نه؟؟؟نه شما فرد عادی
مشکل اینجاست که خود علم رجال و درایه مورد شک است
بنیانهای این علوم بر اساس نقل قولهایی نظیر فلانی از فلانی از فلانی ..... از فلانی
نقل کرده از امام ...
این علوم خودشان محل شک و تردید هستند
البته همه این موارد ریشه در جهل افراد داره و اگه خود فرد آدمی باشه که بخواد و در مورد دین بدون غرض و مرض مطالعه کنه به حقیقت می رسه و خدا هم کمکش می کنه ولی اگه فردی باشه که غرض و مرض داشته باشه مطابق این آیه که می فرماید(وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا....و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمی افزايد82 اسراء) جز زیان چیزی به دست نمی آره.واین هم به خاطر همون غرض و مرضی که داشت بهش می رسه والا خود قرآن رحمتگر هستش و در واقع فرد به واسطه اعمالش زیان می بینه.خود این مرض و غرض هم ریشه در جهل داره البته جهل مرکب که فرد خودش، خودش رو به اون آلوده کرده است.
شاید اسک دینی های عزیز هم به جوانانی برخورد کرده باشند که از دین اظهار رضایت نمی کنند
وبا دلایل مختلفی هم خواسته های خود را بیان می کنند
این تایپک سعی می کند با نظرات دوستان شرکت کننده در بحث این نارضایتی ها را از زبان خود و دیگران بیان نموده
و صحت و سقم انها را بررسی نماید
برای اغاز بنده مطالبی را بیان می نمایم
و منتظر نظرات اسک دینی های عزیز هستیم :ok:
سلام علیکم و رحمة الله،
چند نکته به ذهن حقیر رسید، ببخشید اگر بعضی از آنها تکراری است:
۱. اول اینکه دین را درست متوجه نشدهاند که بیشترش تقصیر خود ماست که دین را کمتر مفهومی و بیشتر حفظی و شعاری آموزش دادهایم و فرصت تفکر و تعمق و تعقل به کودکانمان ندادهایم، درسهای معارف هم در مدارس همیشه دروس باریبههرجهت بودهاند که مخلفات نه چندان جذاب درسهای دیگری مانند ریاضی و فیزی و شیمی و زیستشناسی محسوب میشدهاند
۲. دین آموزش داده میشود و بعد سبک زندگی غربی به عنوان تمدن برتر معرفی میشود و در این دوگانگی کودک و جوان تجربهی ملموس را اختیار میکند و همه آموزش دیدهاند که به دین خدا فقط اعتقاد داشته باشند ولی به طبیعت و علم طبیعیات و تکنولوژی پایبند باشند، خدا برایشان مظهر کمال معرفی میشود ولی در عمل کسی زیاد به او اعتماد ندارد و حرفهای او را از دانشمندان غربی استفتاء میکنند که چقدر قابل قبول است و چقدر افسانه است و غرب هم میگوید اصلاً کدام خدا!؟ خدایی که زمین و زمان را آفرید و معلوم نیست الآن زنده باشد یا مرده؟ خدایی که معلوم نیست اصلاً هرگز وجود داشته باشد؟ خدایی که هیچ کاره است و فقط منتظر است مردم بمیرند و آنها را شکنجه کند ...
۳. دنیا و تکنولوژی در ذهن کودکان و جوانان بزرگ میشود و آخرت و دین در ذهن ایشان کوچک میشود یا حقارتآمیز معرفی میشود، چه توسط ما به عنوان بدآموزیهای مقدماتی، چه توسط دشمنان به عنوان بدآموزیهای پیشرفته ...
۴. دنیا جاذبهی ظاهری دارد ... آخرت به خودی خود جاذبهی باطنی دارد ولی وقتی فطرت در غبار غفلت مدفون شد لذت ظاهری به سادگی به لذت باطنی میچربد ... عدم رضایت کامل توسط دنیاخواهان احساس میشود ولی علت آن شناخته نمیشود و دنیای بیشتر به آن معرفی میشود و حرکت بیانتهای به سمت دنیا برنامهریزی میشود، با مصرفگرایی، با علمزدگی و غیره
۵. ارزشهای اخلاقی بر اساس ارزشهای بیارزش غرب و شرق بیخدا و سکولار آموزش داده میشود و بعد تقابل آنها با ارزشهای دینی سبب میشود تا برخی از احکام دینی خلاف اخلاق به نظر برخی از کودکان و جوانان برسد ...
کلاً دلم پره ... بیشتر نواقص از طرف خود ماست که با وجود این همه شیطان مؤثر و پرتلاش جوانان خودمان را درست واکسینه نمیکنیم ... مغزشان را به کار نمیگیریم ... جوانان ما اهل تفکر نیستند و گمان میکنند همینکه حرفها و نظریههای درست و غلط غربیها را تکرار کنند (حتی بدون اینکه فهم درستی از آنها داشته باشند) میشوند متفکر و اگر کسی حرفهای دینی بزند مربوط به عصر حجر میشود و عقبمانده است ... میخواهیم جوانان با دین آشتی کنند؟ باید غلطهای فاحش غربیها در علم و اخلاق و فرهنگ را نشانشان دهیم ... باید به فکر کردن وادار شوند ... باید حقیقتطلبی درشان زنده شود ... خودشان به اسلام میرسند ... همه چی در این دین هست ... از طبیعیات گرفته تا علوم انسانی تا ریاضی تا فقه و اخلاق و ... علم توحید درش هست ...
مشکل اینجاست که خود علم رجال و درایه مورد شک است
بنیانهای این علوم بر اساس نقل قولهایی نظیر فلانی از فلانی از فلانی ..... از فلانی
نقل کرده از امام ...
این علوم خودشان محل شک و تردید هستند
اصلا شما می دونید علم رجال و درایه چیه؟در جایی که می گند فلانی از فلانی و فلانی این حدیث رو نقل کرده یعنی اینکه طبق علم رجال اول باید بدانیم فلانی ها کیا هستند و افراد مورد وثوق بودند یا نه؟و این حدیث به معصوم می رسه یا نه؟ البته همه علوم را بخواهیم به این شکل نگاه کنیم باید بهشون شک کنیم و بندازیمش دور و دیگه علمی باقی نمی مونه که شما بهش شک نکنید.این علوم جزو علومی هستند که ما را نزدیک به یقین می رسونه نه به یقین صد در صد.
البته انگار با جواب دادن به این بحثها داریم از مطلب اصلی دور می شیم.
[="Arial"][="DarkGreen"]به نام خدا
سلام علیکم
بنده با چند نوجوان دراینباره صحبت کردم و به نتایج جالبی هم رسیدم.
صحبت با دونفر از آنها را اینجا برایتان میگذارم ، بد نیست شما هم آن را بخوانید.
نفر اول،پسر نوجوان14 ساله.
درحالی که به شدت مشغول بازی با موبایل بود از او پرسیدم که چرا نماز نمیخواند و فرائض دین چندان برایش مهم نیست؟
با بی حوصلگی جواب داد که:حال و حوصله ی این کارها را ندارم!!!
پرسیدم:باید چه بشود تا حوصله بیایی؟
کمی فکر کرد و گفت:اگر یک دوست پایه داشته باشم هر روز می روم مسجد و نماز میخوانم!
بعد هم هرچه سعی کردم باز هم نظرش را بگوید فقط گفت که حوصله این کارها را ندارد!!!
حالا اینجا سؤال پیش آمد که چرا حوصله ندارد؟؟!!
نفر دوم،دختر دبیرستانی 17 ساله.
زمانی که همین سؤال را از او پرسیدم انگار که داغ دلش تازه شده باشد با عصبانیت و آب و تاب شروع به صحبت از اوضاع دبیرستانشان کرد.
قبل از آن بگویم که این دختر خودش نماز نمیخواند و گاهی بی دقتی هایی در حجابش میکند.
او میگفت:دختری که معلوم نیست از تهِ کدام دهاتی آمده و هیچ سوادی ندارد و اهل درس نیست فقط سرش در واتساپ است و میآید از آخرین مد روز و آرایش های روز صحبت میکند!
میگفت:همه آنجا به زور نماز میخوانند و با چشمان خودش میبیند که بدون وضو می آیند و یک نماز یک رکعتی فقط در حد ادا درآوردن می خوانند تا از انضباطشان کم نشود!!
میگفت :همین دختر اگر بخواهد برود عروسی ، پدرش هرچقدر که باشد خرج او میکند تا بهترین لباس از هر مدل را که میخواهد بخرد و وقت آرایشگاهش هم که بماند ولی حاضر نیست برای عفاف و حیا و نماز دخترش5 دقیقه وقت بگذارد!!!
میگفت:من فقط به این فکر میکنم اینها که اینطوری هستند دیگر خدا رحم کند به فرزندان اینها!!من فقط نگران آینده ی کشورم با نسلی که اینها می خواهند تربیت کنند!!!!!
نکته ای که همه ی آنها به آن اشاره کردند این بود که خجالت میکشند نماز بخوانند چون اعضای خانواده شان اینگونه نیست و تصور میکنند وقتی که به نماز می ایستند همه به آنها خیره شده و میگویند:وای نگاه کن! این هم داره نماز میخونه!!!(عین جمله ی خودشان است)
برایم جالب بود که این حرفها را از زبان یک دختر 17 ساله میشنیدم!
همه ی آنها معتقد بودند که مشکل از بی فرهنگی و بی سوادی(از نظر آنها سواد با تحصیلات فرق دارد)خانواده هاست.
البته نکته ای هم باز بیان میکنم.
گفته شد در قدیم با اینکه سطح تحصیلات پایین بوده،گرایش به دین بیشتر شده ولی الان برعکس شده!
از این نتیجه گرفتند که مشکل از ماهواره است و وقتی که پدر و مادر خودشان تربیت نشده اند انتظار هم نباید داشت که فرزندانشان تربیت دینی داشته باشند!
برایم باور کردنی نیود که این نوجوانهای کم سن وسال این حرفها را میزنند.
به نظرم حرف اینها حرف همه ی جوانهاست و یا حداقل حرف و درد همه ی هم و سالهای خودشان است.
با خودم گفتم بد نیست که شما هم این گفتگوها را بخوانید شاید توانستیم نتایجی هم از اینها بگیریم.[/]
مشکل اینجاست که خود علم رجال و درایه مورد شک است
بنیانهای این علوم بر اساس نقل قولهایی نظیر فلانی از فلانی از فلانی ..... از فلانی
نقل کرده از امام ...
این علوم خودشان محل شک و تردید هستند
باسلام
شما چه شناختی از علم رجال و درایه دارید که اظهار نظر کردید؟؟
شما علم رجال را می شناسید یا درایه را؟؟؟
برمبنای کدام علم تان این گونه سخن می رانید؟؟؟
خب بزرگواران
اندکی علم را چاشنی مباحث خود بکنند بد نیست :Cheshmak:
با این سوالات بی ربط و اظهار نظرهای بی جا و غیر علمی مسیر تایپک را منحرف نکنید خواهشاااااا:ok:
باسلام
شما چه شناختی از علم رجال و درایه دارید که اظهار نظر کردید؟؟
شما علم رجال را می شناسید یا درایه را؟؟؟
برمبنای کدام علم تان این گونه سخن می رانید؟؟؟
خب بزرگواران
اندکی علم را چاشنی مباحث خود بکنند بد نیست
با این سوالات بی ربط و اظهار نظرهای بی جا و غیر علمی مسیر تایپک را منحرف نکنید خواهشاااااا
با سلام و ادب
بزرگوار چگونه بدون شناخت اظهار نظر می کنید ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حقیر اگر علم رجال و درایه را نمی شناختم اظهار نظر نمی کردم
اما اگر یکی از دلائل واقعی دین گریزی را خواسته باشید بدانید
همان وجود انبوه احادیث غیر واقعیست و غیر علمی و غیر عقلی
حقیر بارها از دوستان شرکت کننده در بحث ها این مساله را شنیده ام
سلام دوست عزیز... نباید با قطعیت پشت سر کسی حرف زد...اونطور که من از حرف شما فهمیدم گفتید اون روحانی گفته مسیر شما نمیخوره به سمت چپ؟ اگر راننده میگفت نه خب اون بنده خدا پیاده میشده.
من که حرف نزدم من خودم روحانیون رو دوست دارم اما این یکی خوب نبود...
نه آخه اون روحانی شنید که تاکسیه داشت ما رو راضی میکرد تا یک چهارراه مسیرمون طولانی تر بشه به خاطرش:Narahat az:! باور کنید پنجاه قدم هم نبود...
الحیاة;647131 نوشت:
از این اتفاقات هر روزه به دفعات بسیار زیاد می افتد اما واقعا چند نفر از این افراد روحانی اند؟ چند نفرشان مردم عادی اند؟ و چند نفرشان بد حجاب اند؟
اتفاقا چون این طرف روحانی بود ما سه نفر خیر سرمون بهش احترام گذاشتیم و مسیرمون رو کج کردیم اگه یک فرد عادی بود هیچکدوم قبول نمیکردیم و رانندهه مستقیم میرفت
الحیاة;647131 نوشت:
با وقوع چنین اتفاقی که احتمال یک در میلیون دارد به این نتیجه میرسیم که " آخوندها مرخص اند "
جمله من این نبود! من در مورد اون مورد خاص این حرف رو زدم برگردید بخونید
الحیاة;647131 نوشت:
اما اگر این شخص مثلا یک کارمند بود آیا نتیجه میگرفتیم که " کارمندها هم مرخص اند " ؟
خب آبروی کارمندا بره زیاد مهم نیست ! اما آبروی اسلام نباید بره! واسه همین باید بیشتر مراعات کنند روحانیون! البته خیلی خوب هستن و تو هر قشری زمین به آسمون بیاد خوب و بد پیدا میشه[/]
با سلام و ادب
...
اما اگر یکی از دلائل واقعی دین گریزی را خواسته باشید بدانید
همان وجود انبوه احادیث غیر واقعیست و غیر علمی و غیر عقلی
حقیر بارها از دوستان شرکت کننده در بحث ها این مساله را شنیده ام
سلام علیکم،
حقیر در جریان بحثهایتان نیستم ولی مطلبی که در بارهی روایات نوشتید برایم سنگین بود ...
روایات شیعه مثل طبیعت بکری هستند که منتظرند تا افرادی رویشان تعمق کنند و در پرتو قرآن تمام علوم از آنها استخراج شود، حقایق واقعی و علمی و عقلی ...! آنها را نباید سطحی خواند ... نباید راحت گفت غلط هستند و از کنارشان رد شد ... جایی از آنها که به نظر میرسد غلط هستند معماهایی هستند که اگر بتوانیم حلشان کنیم دربهای علم است که به رویمان گشوده شده است ... گرچه فقط از این جهت که گاهی اطمینان نداریم این روایات از معصوم علیهالسلام صادر شده باشد یا اطمینان نداریم که الفاظ استفاده شده در آن عین الفاظی باشد که معصوم علیهالسلام بیان فرموده بودند باید احتیاط کنیم ... احتیاطهای علمی ... علم رجال و از این دست علوم بخشی از این احتیاطها را بر عهده دارند و البته خروجی آنها هم قطعی نیست و باز احتیاط میطلبد ... ولی اگر روایات غلط و مردود هم داشته باشیم اینکه صحبت از انبوه احادیث غیرواقعی و غیرعلمی و غیرعقلی کنید خلاف انصاف است و خلاف روحیهی حقیقتطلبی ... دانشمندان علوم متفاوت غربی که در مسیحیت به بنبست رسیدهاند و از دین خارج شدهاند اگر با این احادیث آشنا شوند سر از پا نخواهند شناخت ... حقیر کتابهای علمی زیادی میخوانم که میبینم طرف بدون اینکه از اسلام چیزی بداند دارد مطالبی را به عنوان دانش مطرح میکند که ما بسیار قبل از او آنها را از اسلام و از همان احادیث آموختهایم ... این احادیث بهشت حقیقتطلبان ولو در علوم طبیعی است اگر درب آن را نشانشان دهیم و عصای راهشان شویم ...
یا علی علیهالسلام
بزرگوار چگونه بدون شناخت اظهار نظر می کنید ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حقیر اگر علم رجال و درایه را نمی شناختم اظهار نظر نمی کردم
اما اگر یکی از دلائل واقعی دین گریزی را خواسته باشید بدانید
همان وجود انبوه احادیث غیر واقعیست و غیر علمی و غیر عقلی
حقیر بارها از دوستان شرکت کننده در بحث ها این مساله را شنیده ام
در واقع شما بگید یکی از دلایل دین گریزی جهل از دین و علوم دینی است که خود شما هم (با عرض پوزش) به اون مبتلا هستید. مثال شما مثل یه بنده خدایی بود که وقتی ما بهش گفتیم بشر پا به ماه گذاشته گفت که چطور ممکنه؟نمی شه چون اگه می رفت حتما اونجا می سوخت(در واقع چون ماه رو از زمین دیده که روشن هستش و علمی هم در این مورد نداره که این روشنایی چگونه هستش فکر می کنه که نه فقط فهم خودش از ماه درست هستش . ویا مثل شما مثل اون پیر مردی هستش که چراغ قوه ندیده بود و شخصی را که چراغ قوه به چشم بچه اش انداخته بود کتک زده بود که چرا چشم بچه رو داری آتیش می زنی (باور کنید اطلاعات شما از دین و علوم دینی فقط به این اندازه هستش)
سلام علیکم و رحمة الله،
چند نکته به ذهن حقیر رسید، ببخشید اگر بعضی از آنها تکراری است:
۱. اول اینکه دین را درست متوجه نشدهاند که بیشترش تقصیر خود ماست که دین را کمتر مفهومی و بیشتر حفظی و شعاری آموزش دادهایم و فرصت تفکر و تعمق و تعقل به کودکانمان ندادهایم، درسهای معارف هم در مدارس همیشه دروس باریبههرجهت بودهاند که مخلفات نه چندان جذاب درسهای دیگری مانند ریاضی و فیزی و شیمی و زیستشناسی محسوب میشدهاند
۲. دین آموزش داده میشود و بعد سبک زندگی غربی به عنوان تمدن برتر معرفی میشود و در این دوگانگی کودک و جوان تجربهی ملموس را اختیار میکند و همه آموزش دیدهاند که به دین خدا فقط اعتقاد داشته باشند ولی به طبیعت و علم طبیعیات و تکنولوژی پایبند باشند، خدا برایشان مظهر کمال معرفی میشود ولی در عمل کسی زیاد به او اعتماد ندارد و حرفهای او را از دانشمندان غربی استفتاء میکنند که چقدر قابل قبول است و چقدر افسانه است و غرب هم میگوید اصلاً کدام خدا!؟ خدایی که زمین و زمان را آفرید و معلوم نیست الآن زنده باشد یا مرده؟ خدایی که معلوم نیست اصلاً هرگز وجود داشته باشد؟ خدایی که هیچ کاره است و فقط منتظر است مردم بمیرند و آنها را شکنجه کند ...
۳. دنیا و تکنولوژی در ذهن کودکان و جوانان بزرگ میشود و آخرت و دین در ذهن ایشان کوچک میشود یا حقارتآمیز معرفی میشود، چه توسط ما به عنوان بدآموزیهای مقدماتی، چه توسط دشمنان به عنوان بدآموزیهای پیشرفته ...
۴. دنیا جاذبهی ظاهری دارد ... آخرت به خودی خود جاذبهی باطنی دارد ولی وقتی فطرت در غبار غفلت مدفون شد لذت ظاهری به سادگی به لذت باطنی میچربد ... عدم رضایت کامل توسط دنیاخواهان احساس میشود ولی علت آن شناخته نمیشود و دنیای بیشتر به آن معرفی میشود و حرکت بیانتهای به سمت دنیا برنامهریزی میشود، با مصرفگرایی، با علمزدگی و غیره
۵. ارزشهای اخلاقی بر اساس ارزشهای بیارزش غرب و شرق بیخدا و سکولار آموزش داده میشود و بعد تقابل آنها با ارزشهای دینی سبب میشود تا برخی از احکام دینی خلاف اخلاق به نظر برخی از کودکان و جوانان برسد ...
کلاً دلم پره ... بیشتر نواقص از طرف خود ماست که با وجود این همه شیطان مؤثر و پرتلاش جوانان خودمان را درست واکسینه نمیکنیم ... مغزشان را به کار نمیگیریم ... جوانان ما اهل تفکر نیستند و گمان میکنند همینکه حرفها و نظریههای درست و غلط غربیها را تکرار کنند (حتی بدون اینکه فهم درستی از آنها داشته باشند) میشوند متفکر و اگر کسی حرفهای دینی بزند مربوط به عصر حجر میشود و عقبمانده است ... میخواهیم جوانان با دین آشتی کنند؟ باید غلطهای فاحش غربیها در علم و اخلاق و فرهنگ را نشانشان دهیم ... باید به فکر کردن وادار شوند ... باید حقیقتطلبی درشان زنده شود ... خودشان به اسلام میرسند ... همه چی در این دین هست ... از طبیعیات گرفته تا علوم انسانی تا ریاضی تا فقه و اخلاق و ... علم توحید درش هست ...
یا علی علیهالسلام
خیلی عای بود مطالب شما
در واقع اگه بخواهیم دسته بندی کنیم
یکی از دلایل دین گریزی نوجوانان و جوانان این هستش که عدم شناساندن و تدوین درست دین و کوتاهی برخی که وظیفه تفهیم دین را به بچه ها و و جوانان و نوجوانان جامعه را دارند،هستش.که موجب می شه نوجوان و یا جوان و یا حتی افراد دیگر از دین فهم دزست نداشته باشند که همه اینها ریشه در جهل داره.در واقع کوتاهی که منجر به جهل شده که خود این کوتاهی هم ریشه از جهل رو داره.چون خود شناساننده هم اگه جهل نداشت دین رو به خوبی تفهیم می کرد.
باور کنید اگر همه چه مبلّغ و چه افراد جامعه اگر از دین فهم واقعی را داشتند هیچ وقت نه کسی در کار خود کوتاهی می کرد و نه کسی در راه شناخت و تعلیم دین کوتاهی می کرد.
در واقع شما بگید یکی از دلایل دین گریزی جهل از دین و علوم دینی است که خود شما هم (با عرض پوزش) به اون مبتلا هستید. مثال شما مثل یه بنده خدایی بود که وقتی ما بهش گفتیم بشر پا به ماه گذاشته گفت که چطور ممکنه؟نمی شه چون اگه می رفت حتما اونجا می سوخت(در واقع چون ماه رو از زمین دیده که روشن هستش و علمی هم در این مورد نداره که این روشنایی چگونه هستش فکر می کنه که نه فقط فهم خودش از ماه درست هستش . ویا مثل شما مثل اون پیر مردی هستش که چراغ قوه ندیده بود و شخصی را که چراغ قوه به چشم بچه اش انداخته بود کتک زده بود که چرا چشم بچه رو داری آتیش می زنی (باور کنید اطلاعات شما از دین و علوم دینی فقط به این اندازه هستش)
شما اگر اطلاعات دینیتون زیاد بود
به جای بحث علمی روی به ناسزا گفتن و بر چسب زدن نمی اوردید
اتفاقا مثالهایی که زدید در خور و شایسته شخص خود شما می باشد
در ضمن بحث هایی که من اینجا می کنم حالت عمومی دارد و منظور شخص خودم نیستم
چرا که اگر خدا قابل بداند حقیر دین گریز نیستم
سلام علیکم،
حقیر در جریان بحثهایتان نیستم ولی مطلبی که در بارهی روایات نوشتید برایم سنگین بود ...
روایات شیعه مثل طبیعت بکری هستند که منتظرند تا افرادی رویشان تعمق کنند و در پرتو قرآن تمام علوم از آنها استخراج شود، حقایق واقعی و علمی و عقلی ...! آنها را نباید سطحی خواند ... نباید راحت گفت غلط هستند و از کنارشان رد شد ... جایی از آنها که به نظر میرسد غلط هستند معماهایی هستند که اگر بتوانیم حلشان کنیم دربهای علم است که به رویمان گشوده شده است ... گرچه فقط از این جهت که گاهی اطمینان نداریم این روایات از معصوم علیهالسلام صادر شده باشد یا اطمینان نداریم که الفاظ استفاده شده در آن عین الفاظی باشد که معصوم علیهالسلام بیان فرموده بودند باید احتیاط کنیم ... احتیاطهای علمی ... علم رجال و از این دست علوم بخشی از این احتیاطها را بر عهده دارند و البته خروجی آنها هم قطعی نیست و باز احتیاط میطلبد ... ولی اگر روایات غلط و مردود هم داشته باشیم اینکه صحبت از انبوه احادیث غیرواقعی و غیرعلمی و غیرعقلی کنید خلاف انصاف است و خلاف روحیهی حقیقتطلبی ... دانشمندان علوم متفاوت غربی که در مسیحیت به بنبست رسیدهاند و از دین خارج شدهاند اگر با این احادیث آشنا شوند سر از پا نخواهند شناخت ... حقیر کتابهای علمی زیادی میخوانم که میبینم طرف بدون اینکه از اسلام چیزی بداند دارد مطالبی را به عنوان دانش مطرح میکند که ما بسیار قبل از او آنها را از اسلام و از همان احادیث آموختهایم ... این احادیث بهشت حقیقتطلبان ولو در علوم طبیعی است اگر درب آن را نشانشان دهیم و عصای راهشان شویم ...
یا علی علیهالسلام
علیکم سلام
من و شما جناب بائ همیشه نظراتمون درباره احادیث مخالف هم هست
شما نظرتون رو گفتید و منم گفتم حالا قضاوت با خوانندگان
من و شما جناب بائ همیشه نظراتمون درباره احادیث مخالف هم هست
شما نظرتون رو گفتید و منم گفتم حالا قضاوت با خوانندگان
سلام علیکم سرکار گلشن،
یک فرق دیگر هم داریم و آن اینکه هرگز نفهمیدم جملهی «قضاوت با خوانندگان» که مینویسید یعنی چی؟ آمدیم و همه حرف شما را قبول کردند، بعد در قیامت فهمیدیم و فهمیدید که اشتباه میکردید، حالا اینکه همه حرف شما را قبول کردند مایهی خوشوقتی خواهد بود یا فقط وبال گردن میشود؟ مطابق قرآن در دعواها همیشه باید گفت که شما منتظر باشید و ما هم از منتظران هستیم و به زودی خدا میانمان حکم میکند ... یعنی همیشه نظر خدا مهمه ... نظر خوانندگان چه اهمیتی دارد که مدام آنها را قاضی معرفی میکنید؟ حق و حقیقت که به رأی اکثریت نیست، به رأی مبدأ حق است که خداست ... حقیقت نتیجهی ارادهی حضرت حق است نه تابع آراء مردم که معمولاً هم با نسیمی تغییر میکند ...
یا علی علیهالسلام
سلام علیکم سرکار گلشن،
یک فرق دیگر هم داریم و آن اینکه هرگز نفهمیدم جملهی «قضاوت با خوانندگان» که مینویسید یعنی چی؟ آمدیم و همه حرف شما را قبول کردند، بعد در قیامت فهمیدیم و فهمیدید که اشتباه میکردید، حالا اینکه همه حرف شما را قبول کردند مایهی خوشوقتی خواهد بود یا فقط وبال گردن میشود؟ مطابق قرآن در دعواها همیشه باید گفت که شما منتظر باشید و ما هم از منتظران هستیم و به زودی خدا میانمان حکم میکند ... یعنی همیشه نظر خدا مهمه ... نظر خوانندگان چه اهمیتی دارد که مدام آنها را قاضی معرفی میکنید؟ حق و حقیقت که به رأی اکثریت نیست، به رأی مبدأ حق است که خداست ... حقیقت نتیجهی ارادهی حضرت حق است نه تابع آراء مردم که معمولاً هم با نسیمی تغییر میکند ...
یا علی علیهالسلام
علیکم سلام بر شما
من نمی دونم شماچرا جمله قضاوت با خوانندگان رو اینطوری معنی کردید !
فکر می کنم برداشت شما این بوده که منظور من از این جمله اینست که خوانندگان حرف من رو قبول کنند !!
دچار بد بینی مضاعف هستید :ok:
خوانندگان خودشان عقل و هوش دارند و منابع تحقیقی هم الاماشالله زیاد
همه می توانند نظرات را بخوانند و تحقیق کنند تا پی به درستی و یا نادرستی ان ببرند
خداوند هم در قران فرموده رستگاران کسانی هستند که همه سخنان را می شنوند و از میان انها بهترین را قبول می کنند (نقل به مضمون )
در مورد اینکه در قیامت بفهمم اشتباه کردم و غیره
این مساله در مورد شما هم صدق می کند و فرقی از این جهت بین ما نیست
و من می توانم انجا بگویم خداوندا خودت فرمودی همه سخنان را بشنو و از میان انها بهترین را بر گزین
و من هم این کار را کردم
برای تببین بحث ابتدا باید توضیح مختصری در مورد دین بدهیم
دین با همه تعاریفی مختلف اندیشمندان در چند نکته مشترک اند:
دین مجموعه قوانین نازله از طرف خداوند است که برای هدایت مردم بر پیامبر ابلاغ می شود تا پیامبر ان را به مردم برساند
نکته قابل بیان در مورد دین این که مولفه ها وقوانین دین در هم تنیده شده اند بهعبارتی همه قوانین و مولفه های دین به هم پیوسته و وابسته اند و مثل حلقات زنجیری به هم متصل اند که اگر برخی از حلقات نباشد مشکلی در دیکر مولفه ها هم ایجاد خواهد شد و لذا همه حلقات زنجیر باید به هم متصل شوند
قوانین و مولفه های دینی تبیین کننده یکدیگراند و تفسیر کننده همدیگر،قوانینی که محکم اند و مشتابه، عام اند و خاص، و لذا قوانین و مولفه های دین تنیده در هم اند
نمی شود ونمی توان قوانین دین را از هم جدا کرد و بدون در نظر گرفتن برخی قوانین انها را معنا کرد
تفسیر و تبیین مولفه های دینی کار کسانی است که سالها در این رشته تخصص کسب کرده باشند و به راحتی نمی توان در مورد مولفه های دینی اظهار نظر کرد
ولذا از مباحث معرفت دینی با عنوان تخصص و از عالمان دینی با عنوان متخصص یاد می شود که در حوزه دین به صورت تخصصی وارد شده اند.
مساله ای که بعضا مورد غفلت اجتماع و جوانان واقع می شود و به علت عمومی و فراگیر بودن دین، مولفه های دینی را تخصصی نمی داند
و وقتی به مساله و مولفه ای ازنظر مردم غیر تخصصی جلوه نماید نسبت به آن بی تفاوات خواهند بود
[=arial]
بی تفاوتی مردم نسبت به امر تخصصی زمانی بیشتر نمایان می شود که این مساله فراگیر هم باشد
به عبارتی طبع مردم نسبت به مساله ای که فراگیرو عمومی باشد بی تفاوت است. و مردم اموراتی را تخصصی می دانند که فراگیر نباشد و مساله ای را تخصصی می دانند که دایره وسعت اش کمتر باشد به عبارتیاز دیدگاه مردم هرچه دایره وسعت موضوعی کمتر باشد به ان نسبت تخصص تر خواهد بود و با فراگیر شدن وسعت مساله ای به همان نسبت از تخصص ان کاسته خواهد شد.
برای مثال مردم ارزش زیادی به ورزش عمومی قایل نیستند ولی ورزشهای تخصصی را با ارزشتر می دانند همچننین است در مورد مسایل پزشکی اکثر مردم به بیماری هایی که فراگیر است ارزشی قایل نیستند ولی بیماری هایی را مهم و تخصصی می دانند که فراگیر نباشد مثل بیماری سرطان، قلب، مغز، و......
متاسفانه ایننوعنگاه و این نوع تقسیم بندی در مورد مسایل تخصصی و عمومی باعث شده است تا عموم جامعه به دین نگاه تخصصی نداشته باشند و لذا دنبال آموختن مبانی معرفتی دینی نیستند و از دین به نماز و روزه و برخی احکام که جزیی از یک حوزه دین با عنوان شریعت است بسنده می کنند و درصورت بروز مشکل در این حوزه، به پرسشی ساده در حد بله وخیر از پیش نماز مسجد و محله اکتفا می کنند
و به دنبال یادگیری امورات تخصصی دین نیستندو لذا به علت ناآشنایی به مولفه های دینی، دین را ناکاآمد تلقی کرده و از ان اظهار نارضایتی می نمایند.
[=arial]جوانان این عصر ما علم کافی نسبت به مبانی معرفتی دین ندارند
زیرا به دنبال علم دینی نیستند بلکه به صورت پراکنده و در اینترنت و روزنامه و تلویزیون و جراید برخی از مولفه های دینی را شنیده و یا خوانده اند و چون علم کافی نسبت به همه جوانب ان ندارند نمی توانند تحلیل درستی از دین داشته باشند
به این مثال دقت نمایید:
پازل متشکل از یک تصویر زیبا که به ابعاد متفاوت ومختلف بریده شده است و افراد ان قطعات را در کنار هم و البته جای خود قرار می دهند تا به شکل واقعی برسند این قطعات اگر درست و به جا کنار هم قرار داده نشود تصویر به دست امده اشتباه، نادرست و خنده دار خواهد شد
مجموعه مولفه های دین مانند قطعات پازل است که باید کنارهم،به جا و درست چیده شوند
اگر مولفه های دینی، درست در کنار هم چیده نشوند و یا بخواهیم به زور برخی مولفه های دینی را در کنار برخی دیگرقرار داده ویا به اشتباه معنا بکنیم تصویر بدست امد ازدین تصویری خواهد بود اشتباه، نامفهوم و نادرست و خنده دار و....
شما اگر اطلاعات دینیتون زیاد بود
به جای بحث علمی روی به ناسزا گفتن و بر چسب زدن نمی اوردید
اتفاقا مثالهایی که زدید در خور و شایسته شخص خود شما می باشد
در ضمن بحث هایی که من اینجا می کنم حالت عمومی دارد و منظور شخص خودم نیستم
چرا که اگر خدا قابل بداند حقیر دین گریز نیستم
هیچ کدوم از حرفهای بنده ناسزا نیست جهل در همه ما وجود داره مثلا بنده در علوم فیزیک شاید نسبت به شما جاهلتر باشم و یا در علومی که شما در آن تخصص دارید بنده نسبت به اونها از شما جاهل هستم ولی طبق بحثی که شما شروع کردید، نظر بنده باز هم همین هست که قبلا اعلام کردم.ثانیا وقتی با توجه به توضیحات صورت گرفته توسط اعضاء و کارشناسان باز شما مسر هستید به حرف خودتون بنده چگونه باور کنم که این بحثها جنبه عمومی داره در حالی که خود شما قانع نشدید.پس این مباحث در خود شما هم بروز داره که قانع نمی شید. یا شاید هم دایه مهربانتر از مادر هستید و ما خبر نداریم.
من نمی دونم شماچرا جمله قضاوت با خوانندگان رو اینطوری معنی کردید !
فکر می کنم برداشت شما این بوده که منظور من از این جمله اینست که خوانندگان حرف من رو قبول کنند !!
دچار بد بینی مضاعف هستید :ok:
خوانندگان خودشان عقل و هوش دارند و منابع تحقیقی هم الاماشالله زیاد
همه می توانند نظرات را بخوانند و تحقیق کنند تا پی به درستی و یا نادرستی ان ببرند
خداوند هم در قران فرموده رستگاران کسانی هستند که همه سخنان را می شنوند و از میان انها بهترین را قبول می کنند (نقل به مضمون )
در مورد اینکه در قیامت بفهمم اشتباه کردم و غیره
این مساله در مورد شما هم صدق می کند و فرقی از این جهت بین ما نیست
و من می توانم انجا بگویم خداوندا خودت فرمودی همه سخنان را بشنو و از میان انها بهترین را بر گزین
و من هم این کار را کردم
موفق باشید
در یه جایی هم هست که به علت عدم علم کافی ما باید به جای شنیدن به کارشناس علم رجوع کنیم تا سر ما کلاه نره که به جای کلمه مار شکل مار رو به ما نشون بدند. (داستانش رو می تونید تو اینترنت سرچ کنید آموزنده است)
[=arial]
کسانی که از این تصویر انتظار تصویر زیبایی داشتند از ان ناراضی خواهند بود و صد البته کسانی که دین را زیبا می دانند و از ان تا به حال زیبایی شنیده اند، با شنیدن این نوع دین ناراحت و ناراضی می شوند.
باز تاکید می شود دین اسلام از مجموعه قوانین تشکیل شده است که باید درکنار هم معنا شوند و اگر این قوانین ومعارف درست و در جای خود و کنار هم چیده نشده و به جا تحلیل نشوندخروجی که از دین در ذهن جوانان نقش خواهد بست دینی خواهد بود ناکارآمد ونادرست و به یقین طبع جوان با مولفه نادرست و ناکارآمد سازش ندارد.
نارضایتی جوانان از دین به علت عدم سازش مولفه های دینی است که از جهل و ناآگاهی خود در ذهن ایشان نقش بسته است و این دین همان اسلام ناب محمدی(ص) که قوانین وحیانی نازله از طرف خداست، نیست و یقینا با طبع جوانی ایشان که عدالت خواه و عقلگراست ناسازگار خواهد بود
در این صورت جوان دین را مخالف عدالت و عقل معنا خواهد کرد و سوالات فراوانی از مولفههای دینی به صورت علامت سوال در ذهن ایشان نقش خواهد بست.
[=arial]
تشخیص مولفه های دین اصلی –اسلام ناب محمدی(ص)- بادین جعلی وکاریکاتوری که درذهن جوان است مستلزم مطالعه ومباحثه وسوال وجواب فراوان است تاجوان باعلم به همه جوانب مولفه های دینی مثل قطعات پازل هر کدام از مولفه های دینی را در جای خود قرار داده و صحیح معنا نماید و این امر هم به علت دید غیر تخصصی جوانان نسبت به دین برای جوان میسر نیست
به عبارتی جوان دین را امر تخصصی نمی داند و به دنبال اشنایی و کسب علم در مورد ان نیست و چون نمی خواهد درمورد این امر کسب علم نماید نمی تواند جواب سوالات بی شماری را که در ذهن ایشان در مورد دین است را پیدا نماید.
انتشارسوالات و شبهات بیشمار از طرف معاندین با رنک و لعاب های جذاب در فضاهای مختلف مجازی و حقیقی مزید بر این امر استو جوانان با علم اندک خود در مورد دین نمی تواند پاسخی برای شبهات خود پیدا نمایند و دچار تضادی در باورهای دینی شان می شوند
این تضاد ابتدا به خاطر تعلقات دینی که از بچگی با ان انس پیدا کرده بودند کم رنکتر است و جوان به خاطر تعبدی که به دین دارد وقعی به ان شبهات نمی نهد
ولی با بالا رفت سن جوان و افزایش سوالات وشبهات و از طرفی عدم تلاش در یافتن پاسخ به این سوالات - به علت عدم درک صحیح از تخصصی بودن دین - تضاد درونی بین شبهات بی شمار در مورد مولفه های دین و جواب های ناقصی که از علم اندک خود نسبت به دین دارد که البته در صورت پاسخ هم ،جواب هایش به علت علم اندک اش تشکیل دهنده تصویرکاریکاتوری از دین خواهد بود.باعث بروز نارضایتی جوان از دین می شود.
و لذا جوانان
اولا باید نسبت به مبانی معرفت دین علم و شناختکافی داشته باشند
ثانیا بتوانند تحلیل درستی از ان ارائه دهند و این هم میسر نخواهد بود الا بعد از مطالعات دقیق و حساب شده.
و اگر درمورد دین گفته می شود دین امری است تخصصی که باید از متخصص در مورد ان سوال کرد امری است صحیح و دست و این نه به معنای انحصاری کردن دین است که برخی می گویند روحانیت دین را در اختیار خود قرارداده اند.
آموختن علم دینی برای همه کس میسراست به شرطی که به صورت تخصصی وارد شده و در مورد ان از متخصصان کسب علم نماید.
تا زمانی که دیدگاه جامعه و مخصوصا جوانان به دین به عنوان امری تخصصی نباشد و تا جوانان برای دریافت جواب شبهات و سوالات خود انگیره نداشته و تلاشی ننمایند نارضایتی جوان به علت عدم درک صحیح از دین ادامه خواهد داشت.
[=arial]
تشخیص مولفه های دین اصلی –اسلام ناب محمدی(ص)- بادین جعلی وکاریکاتوری که درذهن جوان است مستلزم مطالعه ومباحثه وسوال وجواب فراوان است تاجوان باعلم به همه جوانب مولفه های دینی مثل قطعات پازل هر کدام از مولفه های دینی را در جای خود قرار داده و صحیح معنا نماید و این امر هم به علت دید غیر تخصصی جوانان نسبت به دین برای جوان میسر نیست
به عبارتی جوان دین را امر تخصصی نمی داند و به دنبال اشنایی و کسب علم در مورد ان نیست و چون نمی خواهد درمورد این امر کسب علم نماید نمی تواند جواب سوالات بی شماری را که در ذهن ایشان در مورد دین است را پیدا نماید.
انتشارسوالات و شبهات بیشمار از طرف معاندین با رنک و لعاب های جذاب در فضاهای مختلف مجازی و حقیقی مزید بر این امر استو جوانان با علم اندک خود در مورد دین نمی تواند پاسخی برای شبهات خود پیدا نمایند و دچار تضادی در باورهای دینی شان می شو
ند
این تضاد ابتدا به خاطر تعلقات دینی که از بچگی با ان انس پیدا کرده بودند کم رنکتر است و جوان به خاطر تعبدی که به دین دارد وقعی به ان شبهات نمی نهد
ولی با بالا رفت سن جوان و افزایش سوالات وشبهات و از طرفی عدم تلاش در یافتن پاسخ به این سوالات - به علت عدم درک صحیح از تخصصی بودن دین - تضاد درونی بین شبهات بی شمار در مورد مولفه های دین و جواب های ناقصی که از علم اندک خود نسبت به دین دارد که البته در صورت پاسخ هم ،جواب هایش به علت علم اندک اش تشکیل دهنده تصویرکاریکاتوری از دین خواهد بود.باعث بروز نارضایتی جوان از دین می شود.
و لذا جوانان
اولا باید نسبت به مبانی معرفت دین علم و شناختکافی داشته باشند
ثانیا بتوانند تحلیل درستی از ان ارائه دهند و این هم میسر نخواهد بود الا بعد از مطالعات دقیق و حساب شده.
و اگر درمورد دین گفته می شود دین امری است تخصصی که باید از متخصص در مورد ان سوال کرد امری است صحیح و دست و این نه به معنای انحصاری کردن دین است که برخی می گویند روحانیت دین را در اختیار خود قرارداده اند.
آموختن علم دینی برای همه کس میسراست به شرطی که به صورت تخصصی وارد شده و در مورد ان از متخصصان کسب علم نماید.
تا زمانی که دیدگاه جامعه و مخصوصا جوانان به دین به عنوان امری تخصصی نباشد و تا جوانان برای دریافت جواب شبهات و سوالات خود انگیره نداشته و تلاشی ننمایند نارضایتی جوان به علت عدم درک صحیح از دین ادامه خواهد داشت.
جهل دشمن دانایی است.
مطالب مفیدی بود.در واقع علت اصلی همان جهل از دین هستش و طرف مقصر هم، خود فرد است که از دین گریزان شده و به دنبال یافتن حقیقت دین نرفته است.هر کس تقوای الهی را رعایت کند معلم او خود خداوند حکیم خواهد بود.و هرگز گمراه نمی شود.من خیلی از پیردها یا سنین مختلف را دیدم که با اینکه بی سواد بودند ولی با توجه به اینکه در راه شناخت دین زحمت کشیده بودند با شبهات ایمانشون کم رنگ نمی شد.یک علت هم برمی گرده به اعمال خود فرد دین گریز که به قول آقای قرایتی ببین چه گناهی رو انجام داده که به این روز گرفتار شده.هر کسی گرایش پیدا کنه به طرف باطل مشکل اصلی خود او و اعمال او هستش، و اثر بد گناهان اون فرد که اون رو از دین گریزان کرده.و ننزل من القران ما هو شفاء و رحمت للمومنین و لا یزید الظالمین الا خساراً (باران که در لطافت طبعش خلاف نیست ***در باغ لاله روید و در شوره زار خس)
دومین مطلبی که از نگاه بنده باعث نارضایتی برخی از جوانان نسبت به دین می شود عدم مرز بندی بین دین و دینداران است که در ذیل به توضیح ان می پردازیم
مسلمان شدن رتبه و مرتبه خاصی نمیخواهد به طوری که طبق احکام دین مبین اسلام هر انسانی شهادتین را بر زبان جاری نماید مسلمان میشود و احکام فرد مسلمان بر او جاری می شود.
ولی همه اسلام قبول مبانی دینی و مولفه های معرفتی دین نیست
بلکه بالاتر از مرتبه قبول اسلام، بحث ایمان مسلمین مطرح است مولفه ای که درجات انسانها و همچنین کرامت انسانها را مشخص مینماید.
از ایات الهی بر میآید که دینداران درجات مختلفی دارند، اسلام مرتبهای پایینتر از ایمان است و این ایمان است که ارزش و کرامت هر انسانی را مشخص مینماید.
در این میان، برخی با سوء استفاده از دین، نقاب ایمان بر چهره زده و در صف مسلمین نفوذ کرده و با ایجاد شک و شبهه به مولفههای دینی در بین مردم شده و تفرق در صفوف مسلمین ایجاد مینمایند. این انسانهای شیطان صفت از اعتماد مردم برای بد نام کردن دین از این راه وارد میشوند و به راحتی میتوانند به دین ضربه بزنند.
[=arial]دینداران کسانی هستند که به احکام و قوانین دین مبین عمل میکنند و اعمال دینی با رفتار و کردار ایشان مصداق خارجی پیدا میکند.
چون دینداران به قوانین دین عمل میکنند تلقی مردم آن است که ایشان باید همیشه اعمال خوب انجام دهند و اگر خلافی از ایشان سر زند -که معمولا هم این گونه است- باید به حکم انسان و غیر معصوم بودن آنان گذاشت و نباید بین دین و دینداران خلط کرد.
لذا نباید جوانان با مشاهده خطا و گناهان دینداران اظهار نارضایتی از دین بکنند و نباید انتظار بیش از حد و توان از ایشان داشت گویا که همه دینداران باید معصوم باشند!
جوانان احساس میکنند دین یعنی آنچه که دیندارن بدان عمل میکنند، غافل از این که دین مجموعه قوانین نازله از طرف خداست ولی دیندارن انسانهایی هستند که بدان عمل میکنند و احتمال اشتباه و خطا در ایشان است.
بر جوانان فرض است که ذهن تحلیل داشته باشند نه ذهن تعمیم.
یعنی وقتی فعلی از فردی دیده شد ان به افراد هم مثل او عمومیت داده نشود.
پس نباید مساله دین ودنیدارن را باهم درامیخت و یه کاسه کرد بلکه باید مسایل را از هم جدا کرده و مورد تحلیل قرار داد.
[=arial] از دیگر مواردی که به نظر بنده باعث نارضایتی برخی از جوانان از دین می شود اعتماد بیش از حد به علما به طوری که ایشان را نماد دین می دانند
[/]
[=arial]
[=arial]دیندارن معرفت های دینی خود را ازعلمای دین فرا می گیرند و ایشان را الگوی تمام عیار برای خود می دانند
از انجایی که دین علاوه بر معرفت های تئوریک و نظری باید درجوارح انسان پیاده شود و طبع انسانی مولفه های نظری را از اساتیدی که خود بدان ها عامل اند بهتر فرا می گیرند
و لذا انسان ها دوست دارند انچه از زبان علما می شنوند درعمل ایشان هم مشاهده نمایند
اگر مساله ای را که عالم گفته درعمل ایشان مشاهده نمایند از وی می پذیرند ولی اگر عالم به گفته های خود پایبند نباشد مردم هم با این استدلال که اگر حرف اش درست بود خود بدان عمل می کرد از انجام اعمال دینی سر باز می زنند
عامل نبودن علمای دین به گفته های خویش در کتاب کریم نیز مورد ملامت قرار گرفته است
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد (1)
و در ادامه می فرماید این عمل نزد خداوند سخت ناپسند است
كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ(2)نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد
چرایی عامل نبودن برخی از علمای دین مولفه های دینی باید درجای دیگری مورد بررسی قرارگیرد.
ولی می شود گفت بیشترین ضربه به دین از طرف علمایی است که عامل به گفته های خود نیستند هرچند این افراد بین سیل عظیم علمای اعظلم اندک باشند.
همان مثل معروف که پارچه سفید زود لکه بر می دارد
علما در میان مردم اند و تمام رفتار و کردارشان زیر ذربین مردم است و کوچکترین رفتار ناشایست از ایشان بد جلوه می نماید
عدم عمل به مولفه های دینی از طرف علما موجب نارضایتی برخی از جوانان از دین است.
بعضی از آدم ها جوانان را از دین می ترسانند.بسیج یعنی اتحاد در برابر دشمنان نه که با باتوم جوانان را مورد ضرب و شتم قرار دهد.
این طور جوانان از دین می ترسند.
لطفا این طور نباشید..........
بعضی از آدم ها جوانان را از دین می ترسانند.بسیج یعنی اتحاد در برابر دشمنان نه که با باتوم جوانان را مورد ضرب و شتم قرار دهد.
این طور جوانان از دین می ترسند.
لطفا این طور نباشید..........
اتحاد در برابر دشمنان نه اینکه در مقابل فتنه گران کاری نکنیم.البته ضرب و شتم برای نیروهای بسیجی کار درستی نیست در حالت عادی و این کار اگر لازم باشد در مرحله اول وظیفه نیروی انتظامی و .. و در مراحل حساس که نیروهای انتظامی نمی تونند فتنه را مهار کنند نوبت می رسه به بسیج مردمی که همه موظف هستند از انقلاب دفاع کنند.ولازم هم نیست کسی اسمش بسیجی باشد هرکسی که به این انقلاب خدمت کند یک بسیجی است.(قسمتی از فرمایشاتمقام معظم رهبری )
[="Tahoma"][="DarkGreen"]فاصله ای که منبریا و مداحان با ادبیات گرفته اند و همینطور کتاب خوانی بسیار کار دستشان داده یا میدهد.
مدتهاست نشنیدم یک مداح مثلا در گریزهایش به داستان شهیدی اشاره کند یا علاوه بر تقوا به عمل خیر و شکرگذاری دعوت کند.
یا نشنیدم منبری با زبان شعر کهن فارسی صحبت کند .
پای هر منبری میشینم یا در جلسه مداحی شرکت میکنم تمام حرفهایی که میخواهد بزند را از بر شدم .
این در حالی است که مدتی پیش ایه الله خاتمی میگفتند رهبری تاکید کرده در سخنرانی نماز جمعه دو کلمه مشابه بکار نبندند.
ایا بهتر نیست بجا تعریف خواب یک نفر داستان یک شهید تعریف شود؟؟؟
ایا بهتر نیست بجای تکرار خداجون خداجون یا خدایا غلط کردم یا خداوند به حضرت ابوالفضل به هنگام نوشیدن اب فرمان داد اب نخورد یا اشعاری غلوامیز در وصف ایمه از اشعار شاعرانی بهره مند کند مجلسش را که زیباترین نعت را سروده اند؟؟؟
ایا بهتر نیست منبری ها هر هفته پیش از شروع مراسم مداحی توسط مداحان هر کدام بیست دقیقه به سخنرانی بپردازند تا وقتی روی منبر میایند بسیار زبان بلیغی داشته باشند؟؟؟[/]
بعضی از آدم ها جوانان را از دین می ترسانند.بسیج یعنی اتحاد در برابر دشمنان نه که با باتوم جوانان را مورد ضرب و شتم قرار دهد.
این طور جوانان از دین می ترسند.
لطفا این طور نباشید..........
(رهرو ولایت);650188 نوشت:
اتحاد در برابر دشمنان نه اینکه در مقابل فتنه گران کاری نکنیم.البته ضرب و شتم برای نیروهای بسیجی کار درستی نیست در حالت عادی و این کار اگر لازم باشد در مرحله اول وظیفه نیروی انتظامی و .. و در مراحل حساس که نیروهای انتظامی نمی تونند فتنه را مهار کنند نوبت می رسه به بسیج مردمی که همه موظف هستند از انقلاب دفاع کنند.ولازم هم نیست کسی اسمش بسیجی باشد هرکسی که به این انقلاب خدمت کند یک بسیجی است.(قسمتی از فرمایشاتمقام معظم رهبری )
BABY;650192 نوشت:
فاصله ای که منبریا و مداحان با ادبیات گرفته اند و همینطور کتاب خوانی بسیار کار دستشان داده یا میدهد.
مدتهاست نشنیدم یک مداح مثلا در گریزهایش به داستان شهیدی اشاره کند یا علاوه بر تقوا به عمل خیر و شکرگذاری دعوت کند.
یا نشنیدم منبری با زبان شعر کهن فارسی صحبت کند .
پای هر منبری میشینم یا در جلسه مداحی شرکت میکنم تمام حرفهایی که میخواهد بزند را از بر شدم .
این در حالی است که مدتی پیش ایه الله خاتمی میگفتند رهبری تاکید کرده در سخنرانی نماز جمعه دو کلمه مشابه بکار نبندند.
ایا بهتر نیست بجا تعریف خواب یک نفر داستان یک شهید تعریف شود؟؟؟
ایا بهتر نیست بجای تکرار خداجون خداجون یا خدایا غلط کردم یا خداوند به حضرت ابوالفضل به هنگام نوشیدن اب فرمان داد اب نخورد یا اشعاری غلوامیز در وصف ایمه از اشعار شاعرانی بهره مند کند مجلسش را که زیباترین نعت را سروده اند؟؟؟
ایا بهتر نیست منبری ها هر هفته پیش از شروع مراسم مداحی توسط مداحان هر کدام بیست دقیقه به سخنرانی بپردازند تا وقتی روی منبر میایند بسیار زبان بلیغی داشته باشند؟؟؟
با سلام
عرض ادب و احترام
بهتر است بزرگواران قبل از ثبت مطالب خود اندکی در مورد سوال و موضوع تایپک تامل نمایند
و هر مطلبی که دلشان می خواهند را ثبت ننمایند
[="Black"]بسم رب الحیدر
سلام و ادب
با این جوونا خیلی برخورد داشتم هم اطرافم زیادن هم خیلی مشتاقم و باهاشون زیاد صحبت میکنم
من جووم مذهبی و معتقدی رو ندیدم که از دین ناراضی باشه
با قاطعیت هر چه تمام تر میگم مهم ترین دلیلش چیزی به جز جهل نسبت به دین نمیتونه باشه
متاسفانه حوصله خوندن چهار تا کتاب معتبر دینی و یه بررسی اجمالی از دین رو نداریم و از دین بیشتر حرفهای بی پایه و اساس کسایی مثل خودمون که در جهل غوطه ور شدن قبول میکنیم
و هر چه از دین واقعی فاصله میگیریم و حرفهای علیه دین رو میشنویم بدون شک دین گریز میشیم تا جاییکه از یه آدم مذهبی احساس تنفر پیدا میکنیم و به هیچ وجه حاضر به گفتگوی منطقی نمیشیم
بعضی از دلایل و بهتره بگیم جهالتها نسبت به اسلام و افراد معتقد :
- چون هر آدم مذهبی رو دیدم آدم سالمی نبوده
- چرا باید این کارایی که آخوندا میگن انجام بدیم
- اسلام یعنی زهرمار کردن خوشی های ما تو این دنیا بدون توجه به نیازها و نشاط ما برای زندگی
- دختر خانوما : اسلام به زن هیچ اهمیتی نداده .......
- این حرفها و این کارا کجا و قرن 21 این چیزا مال 1400 سال پیش بوده آدم باید به روز باشه
- به بعضیاش عمل کردم هیچ اتفاق خوبی تو زندگیم که نیفتاد هیچ زندگی رو برام جهنم کرد
- اصلا دین چی هست این مسخره بازیا چیه نیاز نمی بینم که بخوام ازش راضی باشم
- چرا تو دین تبعیض وجود داره مثلا بین زن و مرد و ادیان چرا غیر از شیعیان بقیه کافر و حرامزاده اند؟
- احکام و فتواهایی که با عقل ما جور در نمیاد مثل حکم بعضی از مجازاتها و خطاها
- چرا اسلام تو همه چیز ما دخالت کرده
- و ... حرفها و شبهات ریزو درشتی که خیلی مفصل و طولانیه
نکته جالبی رو گفتی
مطالب رو باید خلاصه کرد تا مردم بخونند.
[="Black"]بسم رب الحیدر
دوست عزیز مشکل همینه ما اهمیت دین رو نمی فهمیم یا نمیخوایم بفهمیم
به مجله و رمان و انواع و اقسام کتاب ها و متون نچندان مورد نیاز که میرسه سرتاپا شوق داریم ولی چرا واسه دین حوصله نیست؟ اصلا دین و مباحثش چیزیه که بشه خلاصه کرد؟ خلاصه هم بشه تا چه حد؟
دین و مباحثش چیزیه که تموم زندگی و شیوه زندگی و رفتار و اعمال مارو تو این دنیا شکل میده و بعد از اون تازه زندگی جاویدان بر اساس اعتقادات و همین مباحث و آموزه های دینی شروع میشه من نمیدونم این چیز کمیه که ارزش و حوصله خوندن 4 تا کتاب درباره اش نیست؟[/]
[=arial] جوجه اردک زشت;647711 نوشت:
با سلام
ما کی گفتیم مردم چطوری فرک بکنند؟؟؟
چرا بافته های ذهنی خودتان را به نام بنده تمام می کنید؟؟؟
هر کسی بسته به شناخت خود انجام وظیفه می کند
ما نه به کسی می گوییم چه بکن و نه به کسی می گویی چگونه فکر بکن
همون دیگه نظراتتون بر بافته های ذهنی است و نه دلیل و منطق مستند وموثق
ما قایل نیستیم که کسی اشتباه ندارد واین را بارها و باره گفته ایم
هر وقت یک کتاب در این مملکت با عنوان اشتباهات مجلسی چاپ شد و چهار تا نقد علمی به مجلسی کرد و مجوز چاپ گرفت ما حرف شما رو قبول می کنیم!
هر وقت یک مرجع تقلید یک بار در عمرش عذر خواهی رسمی کرد و گفت فلان جا اشتباه کردم حرف شما روی چشم ماست
بنده نمیخوام بحث از موضوع تاپیک دور بشه صرفا نظرم رو گفتم
ممکنه شما بگید اینا بافته های ذهنیه ما هم متقابلا در مورد نظرات شما همین نظر رو داریم
با سلام
عرض ادب و احترام
جناب بزرگوار ما اولا این طوری نگفتیم که شما عزیز می فرمایید
بنده 3 مساله را مطرح کردم
[=arial]نارضایتی برخی از جوانان از دین علل و عواملی می تواند داشته باشد که دوستان عزیز بدان ها اشاره کردند و بنده در پست 25 نظرات دوستان مشارکت کننده در بحث را جمع بندی نمودم
[=arial]به نظر این حقیر نیز این نارضایتی ناشی از سه عامل
1-عدم اشنایی از مبانی معرفتی دین
2-اختلاط بین دین و دینداران
3-اعتماد بیش از حد به علما به طوری که ایشان را نماد دین می دانند
می باشد .
سه مساله ای است که در ادامه به توضیح ان خواهیم پرداخت
ولی فرصت نشده هنوز این مطالب را تبیین نمایم
[=arial] جوجه اردک زشت;648021 نوشت:
با سلام
مسایل تخصصی را برای عام جار نمی زنند
در کالج ها و دانشگاهها و دانشگده ها و وحوزه های مخصوصی به خود بررسی می کنند
نمی دانم شما که هستید و یه هویی رفتید سر بحث علامه مجلسی ولی اگر اهل علم هستید باید بدانید که مسایل تخصصی را در بین عموم مردم جار نمی زنند
اگر اهل فن هستید سری به مجالس و محافل حوزوی و علمی بزنید بعدا چنین ادعاهایی بکنید
چه حرف کدام مرجع شما را این گونه داغون کرده که مدام در صدد عذرخواهی مراجع هستید؟؟
چرا باید عذرخواهی بکنند؟؟
از کدام فعلشان؟؟از کدام حرفشان؟؟
اگر حقی از شما ضابع شده بفرمایید به محضر مرجع و حرف دلتان رابزنید و نیازی نیست که در بین جوان ها مدام بدگویی از مراجع بکنید و عذرخواهی انها را داد بزنید
اگر ادعا دارید حقی جمعی را ایشان پایمال کرده اند باز به خدمتشان شرف یاب شده و تذکر دهید ((((اگر نیت تان خیر است و قصد امر به معروف دارید ))) اگر نیست که خب صدای تان تاجایی که بلند است داد بزنید و تایپک ها علمی اسک دین را منحرف بکنید
و در اخر از این که به فکر عدم انحراف تایپک هستید متشکریم
اگر شما و دوستانتان دست از بدگویی از مراجع و علما برداشتید اجازه بفرمایید
بحث علمی مان را پی بگیریم
بنده(نه دوستان) تعمدا تایپک هایی را که حتی اسپم بودند نیز حذف نکردم تا همه گان ببینند که مظلوم نمایی برخی همه اش حرف است
[=arial] لایرا;647732 نوشت:
با سلام
مگر اشاره به دین رسمی کشوری اجبار دین است ؟؟؟
این چه استدلالی است که می کنید؟؟؟
راه درست از منظر اسلام نه هیچ کس دیگر
دوستان سلام
جوان از وضع موجود ناراضی است و در آینده سیر می کند لذا از آنچه که آن را مسبب وضع موجود بداند نیز ناراضی خواهد بود.
علی علی
[=arial] لایرا;647737 نوشت:
باز سلام
همین خانم و اقایان بنده را متهم خواهند کرد و هزاران متلک بارم خواهند کرد و کوش فلک را کر خواهند کرد که ای داد و ای بی داد که این اقا تخصصی ندارد و بدون علم و تخصص حرف زده است
اگر بنده در مورد مساله ای پزشکی اظها نظر نمایم
خب خواهر بزرگوار برادر عزیز
چرا بدون تخصص و علم در تخصصی ترین مسایل دینی این گونه سخن می رانید و ان قدر اعتماد به نفس دارید که بنده نیز در اموخته های دینی خود شک می کنم
شما چرا جهل خود را به رخ مردم می کشید ؟؟؟
با این جهل خود در مورد علم رجال و درایه چه چیز را می خواهی ثابت نمایی؟؟؟؟
اندکی در مورد علم درایه و رجال تحقیق بکنید تا این گونه سخن مرانید
علم رجال و درایه در مورد روایات و احادیث و صحت و سقم انها حرف می زند
متوجه هستید؟؟؟؟
علم هست برای خودش رشته تخصصی دارد
عالمان مخصوص به خود در طول تاریخ داشته است
چرااین گونه بی انصافی کرده و دهانتان را در راه خدا باز کرده و ادعا پوچ می کنید که نمی دانم جز 5درصد روایات صحت ندارد؟؟
مثلا که شما علمی صحبت می کنید؟؟؟
شما می دانید تعریف دور و تسلسل چیست ؟؟
فرق دور و تسلسل چیست ؟؟
عزیز بزرگوار اینجا هیچ دوری نیست و تسلسلی نیست
نه امری بر خود متوقف است که بگوییم دور است و نه سلسله امور بدون علت هستند تا بگویی تسلسل است
حال دقت نمایید اگر اهل علم اید و دنبال حق
ربط دارد بدین صورت که شما بخواهید هر علمی را یاد بگیرید باید به علمای ان علم مراجعه نمایید.
بخواهید علم دین بیاموزید باید در محضر اساتید ان رشته حاضر شود.
اینجا می گوید ربطی به دین ندارد می دانید چرا؟؟؟
چون دین علاوه بر مسایل علمی و نظری امورات عملی نیز دارد برخلاف امورات دیگر مثلا پزشکی که خودش می گوید سیکار نشکید ولی خودش می شکد مردم زیاد او را مزمت نمی کنند ولی در امورات دین حساسیت بیشتر است
این که می گوید اگر اشتباهی دیدید به پای مکتب نگذارید در امورات عملی است نه علمی
یعنی اگر دیدید انها به شما گفتند در دین امده است که دروغ نگویید ولی اگر خودشان دروغ گفتند حرفشان درست است ولی عملشان درست نیست
متوجه شدید؟؟؟؟
درک این مطلب خیلی سخت است ؟؟؟
سلام و عرض ادب
شاید ایشون منظورشون عذر خواهی مسئولین و مقامات است حالا ممکن است در بین این مسئولین علما و روحانیون هم باشند
من بارها در اخبار دیدم و شنیدم که وقتی اتفاق بدی در بعضی کشورها خصوصا ژاپن می افتد مسئول مربوطه فورا عذر خواهی کرده
و یا استعفا می دهد و یا بر کنار می شود
چیزی که در کشور ما دیده نمی شود
[=arial] لایرا;647737 نوشت:
باز سلام
لایرا;647737 نوشت:
چه کسی گفته شما بدون علم به احادیث مراجعه نمایید
رجوع به حدیث کار اهل فن ست و اهل علم
مگر این که خودتان عالم و عالمه باشید و بعدا به احادیث مراجعه نمایید
باز عرض می نمایم اهل فن باید تشخیص دهند که حدیث معتبر است یا نه؟؟؟نه شما فرد عادی
اشتباه شما اینجاست که:
عالم و اهل علمی که تخصص در این زمنیه دارد را با عالمی که عامل است خلط می کنید
بزرگوار
عالم و اهل علم که همان استاد باشند و قرار است در مسایل علمی تخصص داشته باشند
موظف است تا به همه سوالات علمی شما عزیز و هر فرد دیگری پاسخ بگوید
مراجعه به این عالم مراجعه به درب خانه متخصص است و اینجا شما با علم این فرد کار دارید نه عمل اش
متوجه شدید؟؟؟؟
این مطلب دور و تسلسل است؟؟؟ بزرگوار
لایرا;647737 نوشت:
عرض کردم شما نمی توانید در مورد روایات و صحت و سقم انها سخن بگویید
کار علمی نظر اهل علم و متخصص را می طلبد
به نظر من هم با توجه به امضایی که جناب خانم لایرا دارند درک این مطلب براشون سخت باشه.چون ایشون با توجه به طرز بحثشون و امضاشون که دارند فکر نکنم از نردبان علمی می خواهند بحث کنند بلکه از اون بالا بالا ها به ما نگاه می کنند و مغرورانه فکر می کنند که مثلا ما افراد فلان و....هستیم و خودشون هم در رتبه خیلی بالاتری نسبت به ماها هستند و به این میگند جهل مرکب که هرکس که نداند و نداند که نداند :Kaf::Kaf::Kaf:بگذار که در جهل مرکب ابد الدهر بماند
البته با عرض پوزش از شما و دیگر کاربران
آقا میگن حرف راست رو از بچه بشنو!
من بعنوان یه نوجوان و یه بچه دبیرستانی علت دین گریزی نوجوانان رو در این دو عامل می بینم:
[=arial black][=arial black]1-عدم توجه کافی به مسایل دینی در کتب درسی
اومدن انواع و اقسام چرت و پرت گذاشتن تو کتب درسی آخه من فهمیدم دلتای رود مثلثه به چه دردم میخوره؟؟؟؟؟ولی توهیچ کتاب درسی نمیان بگن که آقا همین الان هم مثل جنگ صفین دارن قرآن بر سر نیزه میکنن!
2-سن ازدواج خیییییلی بالاس
من میبینم دوستام یا حتی خودم تمایل جنسی دارم و این طبیعی هم است. بعضیا برا ارضای خودشون بعضی کارا میکنن بعد برا اینکه عذاب وجدان نگیرن بی خیال دین میشن
[=arial black][=arial black]
باز هم سلام
بزرگوار از نظر علم روانشناسی انسان عملا چیز بیشتری یاد می گیرد تا تئوری
یعنی اگر مادری به فرزندش بگوید دروغ نگو ولی خودش دروغ بگوید فرزند
دروغگو می شود و عمل مادر را یاد می گیرد
پس نمی توان انتظار داشت که علم را از عالم بی عمل یاد گرفت
هر چند ان عالم علامه دهر باشد
عالم وقتی به علمش عمل نکند بد اموزی صد چندان دارد
من خودم افرادی را دیدم که می گفتند اگر بهشت و جهنم راست است
پس چرا خودشان به انچه می گویند عمل نمی کنند
معلوم می شود بهشت و جهنم دروغ است و حربه است برای فریب ما
در اثبات چیز هایی که فکر میکنید به شما نسبت میدم همین بس که توهین مکیند و از دیگران معذرت میخواید
جالبه من از بالا به کسی نگا نمیکنم
امضام واقعا الان کاربرد داره
من میگم به روایاتی که در طول 1400 با تغییر و... رسیده و اون افراد معصوم نبودند که بگیم حتی اگه دروغ نگفته باشند اما کامل دقیق بنا به هر علت منتقل نکردن
بعد شما هی میگید برید به متخصصان مراجعه کنید
همینجاست که دین زدگی به وجود میاد که بعدها حتی به رسیدن به مذهبای دیگه میرسه
من میگم هیچ اثباتی بر بی تحریف بودن احادیث نیست چون خدا فقط وعده حفظ قران از تحریفو داده انوقت میگید به منابع و کارشناس هایی مراجعه کنیم که قبولشوننداریم؟
شما برو راجع به هر دین و مسلک حتی بیخودترینشون که یه بچه 10 ساله هم به چرت بودنش پی میبره ببینید چطور منابع محکمی برای هر اونچه که به عنوان اعتقاد اصلیشون دارن در دسترسه انوقت دین کامل ما چرا بیشتر حتی مجازات هایی ام که تو قانونش اومده از روایتیست که مدرک کاملا قابل قبولی جز که از فلان کس تعریفش کرده که اونم از امام شنیده و اون ادم ادم خوبیه نیست
این علمی که هی ازش دم میزنید خلاصه اش همینه که گفتم حالا کمی پیچیده ترش کردید با اسامی
خب شما جز توهین هیچ جوابی به شک من نمیدید و انتظار دارید نسل جوان که فکر میکنند بپذیرند؟
نه آقا شما بزرگوارید وبچه هم نیستید:Hedye:ولی این دو تا دلیل دو تا دلیل خوب از دلایل زیادی هستش که وجود داره مثلا خیلی از دین گریزی ها ریشه در خانواده داره.من به عنوان یه مربی نماز به یکی از دبستانهای شهر قم رفته بودم دیدم یه بچه دبستانی دختر دوم ابتدایی تو کلاس چپ چپ به من نگاه می کنه که دوست بغل دستیش بهم گفت(یعنی فضولی کرد)که این از آخوندها بدش می آد بعد از کمی بررسی فهمیدم که خانواده مناسبی نداره و ... البته ما با طرح سوال و جایزه و کمی هم محبت تا حدودی تونستیم نظرش و عوض کنیم ولی شما فکر کنید این بچه با این طرز تفکر بزرگ بشه فردا احتمال داره چند تا آخوند و روحانی رو هم بکشه:gun::gun:
[="Times New Roman"][="Black"] محراب;648034 نوشت:
یادم میاد توی درس اخلاق اسلامی توی آداب پژوهش یکی از رذایل اخلاقی "پیروی از حدس و گمان" بود..
.
به نظرم سه عامل باعث میشه آدم زیر بار حرف حق نره " تعصب ، غرور ، لجاجت"
.
یه زمانی یکی بهم میگفت "مسعود تو دست منو بگیر ببر پیش یکی از همینا که میگی چشم برزخی داره اگر تونست بگه من به چی فکر میکنم نامرد روزگارم اگر تمام نمازهامو نخونم"
.
منم گفتم تو نمی خوای نماز بخونی دنبال بهانه می گردی..چون....
.
قرآن در آیه 2 از سورۀ قمر می فرماید: «هر گاه نشانه را ببينند ، روى گردانده ، می گويند: "اين سحرى مستمر است"»،
.
اینکه شما اول فلان چیز رو درست کنید تا ما ایمان بیاریم و اینا همش کشکه..انگار واسه ما می خواد ایمان بیاره خوب نیار چه کارت کنم..
.
اگر واقعا می خواید راه درست رو پیدا کنید باید تشنه باشید..تشنه ی حقیقت..
.
نه اینکه منتظر باشی بیان در خونتو بزنن بگن فلانی امشب ساعت نه میخوایم تو مسجد راه حق تدریس کنیم اگر میای بیا اگر نمیای ما بیایم خونتون به راه راست هدایتت کنیم..
.
اگر هم اجاز نمیدی بیایم خونتون بیا دم در بشینیم ارشادت کنیم..نه عزیزم این حرف ها نیست..آدم خودش باید دنبال راه درست باشه..ما حتی دو تا کتاب هم نخوندیم که حداقل به شبهه بخوریم..
.
فقط از در و دیوار یه چیزهایی میشنویم و دوست نداریم جواب اسلام رو هم بشنویم چون ممکنه وجدانمون اذیتمون کنه.. :Cheshmak:
[=arial] لایرا;648045 نوشت:
باز سلام
عرض ادب و احترام
جواب شما عزیز در پست های قبلی به صورت مجمل داد شد و مفصل ان را در تایپک های دیگری سوال نمایید و کارشناسان عزیز برای پاسخگویی در خدمت اند
لطفا بیش از این مطالب تایپک را منحرف نفرمایید
دوستان عزیز کماکان سوال اصلی پابرجاست
[=arial]شاید اسک دینی های عزیز هم به جوانانی برخورد کرده باشند که از دین اظهار رضایت نمی کنند
وبا دلایل مختلفی هم خواسته های خود را بیان می کنند
این تایپک سعی می کند با نظرات دوستان شرکت کننده در بحث این نارضایتی ها را از زبان خود و دیگران بیان نموده
و صحت و سقم انها را بررسی نماید
مشکل اینجاست که خود علم رجال و درایه مورد شک است
بنیانهای این علوم بر اساس نقل قولهایی نظیر فلانی از فلانی از فلانی ..... از فلانی
نقل کرده از امام ...
این علوم خودشان محل شک و تردید هستند
البته همه این موارد ریشه در جهل افراد داره و اگه خود فرد آدمی باشه که بخواد و در مورد دین بدون غرض و مرض مطالعه کنه به حقیقت می رسه و خدا هم کمکش می کنه ولی اگه فردی باشه که غرض و مرض داشته باشه مطابق این آیه که می فرماید(وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا....و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمی افزايد 82 اسراء) جز زیان چیزی به دست نمی آره.واین هم به خاطر همون غرض و مرضی که داشت بهش می رسه والا خود قرآن رحمتگر هستش و در واقع فرد به واسطه اعمالش زیان می بینه.خود این مرض و غرض هم ریشه در جهل داره البته جهل مرکب که فرد خودش، خودش رو به اون آلوده کرده است.
به عنوان پست اخر تو این تایپیک
به عنوان یه جوان من به اون دلایل از دینم ناراضیم ام درکش سخت نیست
سلام علیکم و رحمة الله،
چند نکته به ذهن حقیر رسید، ببخشید اگر بعضی از آنها تکراری است:
۱. اول اینکه دین را درست متوجه نشدهاند که بیشترش تقصیر خود ماست که دین را کمتر مفهومی و بیشتر حفظی و شعاری آموزش دادهایم و فرصت تفکر و تعمق و تعقل به کودکانمان ندادهایم، درسهای معارف هم در مدارس همیشه دروس باریبههرجهت بودهاند که مخلفات نه چندان جذاب درسهای دیگری مانند ریاضی و فیزی و شیمی و زیستشناسی محسوب میشدهاند
۲. دین آموزش داده میشود و بعد سبک زندگی غربی به عنوان تمدن برتر معرفی میشود و در این دوگانگی کودک و جوان تجربهی ملموس را اختیار میکند و همه آموزش دیدهاند که به دین خدا فقط اعتقاد داشته باشند ولی به طبیعت و علم طبیعیات و تکنولوژی پایبند باشند، خدا برایشان مظهر کمال معرفی میشود ولی در عمل کسی زیاد به او اعتماد ندارد و حرفهای او را از دانشمندان غربی استفتاء میکنند که چقدر قابل قبول است و چقدر افسانه است و غرب هم میگوید اصلاً کدام خدا!؟ خدایی که زمین و زمان را آفرید و معلوم نیست الآن زنده باشد یا مرده؟ خدایی که معلوم نیست اصلاً هرگز وجود داشته باشد؟ خدایی که هیچ کاره است و فقط منتظر است مردم بمیرند و آنها را شکنجه کند ...
۳. دنیا و تکنولوژی در ذهن کودکان و جوانان بزرگ میشود و آخرت و دین در ذهن ایشان کوچک میشود یا حقارتآمیز معرفی میشود، چه توسط ما به عنوان بدآموزیهای مقدماتی، چه توسط دشمنان به عنوان بدآموزیهای پیشرفته ...
۴. دنیا جاذبهی ظاهری دارد ... آخرت به خودی خود جاذبهی باطنی دارد ولی وقتی فطرت در غبار غفلت مدفون شد لذت ظاهری به سادگی به لذت باطنی میچربد ... عدم رضایت کامل توسط دنیاخواهان احساس میشود ولی علت آن شناخته نمیشود و دنیای بیشتر به آن معرفی میشود و حرکت بیانتهای به سمت دنیا برنامهریزی میشود، با مصرفگرایی، با علمزدگی و غیره
۵. ارزشهای اخلاقی بر اساس ارزشهای بیارزش غرب و شرق بیخدا و سکولار آموزش داده میشود و بعد تقابل آنها با ارزشهای دینی سبب میشود تا برخی از احکام دینی خلاف اخلاق به نظر برخی از کودکان و جوانان برسد ...
کلاً دلم پره ... بیشتر نواقص از طرف خود ماست که با وجود این همه شیطان مؤثر و پرتلاش جوانان خودمان را درست واکسینه نمیکنیم ... مغزشان را به کار نمیگیریم ... جوانان ما اهل تفکر نیستند و گمان میکنند همینکه حرفها و نظریههای درست و غلط غربیها را تکرار کنند (حتی بدون اینکه فهم درستی از آنها داشته باشند) میشوند متفکر و اگر کسی حرفهای دینی بزند مربوط به عصر حجر میشود و عقبمانده است ... میخواهیم جوانان با دین آشتی کنند؟ باید غلطهای فاحش غربیها در علم و اخلاق و فرهنگ را نشانشان دهیم ... باید به فکر کردن وادار شوند ... باید حقیقتطلبی درشان زنده شود ... خودشان به اسلام میرسند ... همه چی در این دین هست ... از طبیعیات گرفته تا علوم انسانی تا ریاضی تا فقه و اخلاق و ... علم توحید درش هست ...
یا علی علیهالسلام
اصلا شما می دونید علم رجال و درایه چیه؟در جایی که می گند فلانی از فلانی و فلانی این حدیث رو نقل کرده یعنی اینکه طبق علم رجال اول باید بدانیم فلانی ها کیا هستند و افراد مورد وثوق بودند یا نه؟و این حدیث به معصوم می رسه یا نه؟ البته همه علوم را بخواهیم به این شکل نگاه کنیم باید بهشون شک کنیم و بندازیمش دور و دیگه علمی باقی نمی مونه که شما بهش شک نکنید.این علوم جزو علومی هستند که ما را نزدیک به یقین می رسونه نه به یقین صد در صد.
البته انگار با جواب دادن به این بحثها داریم از مطلب اصلی دور می شیم.
[="Arial"][="DarkGreen"]به نام خدا
سلام علیکم
بنده با چند نوجوان دراینباره صحبت کردم و به نتایج جالبی هم رسیدم.
صحبت با دونفر از آنها را اینجا برایتان میگذارم ، بد نیست شما هم آن را بخوانید.
نفر اول،پسر نوجوان14 ساله.
درحالی که به شدت مشغول بازی با موبایل بود از او پرسیدم که چرا نماز نمیخواند و فرائض دین چندان برایش مهم نیست؟
با بی حوصلگی جواب داد که:حال و حوصله ی این کارها را ندارم!!!
پرسیدم:باید چه بشود تا حوصله بیایی؟
کمی فکر کرد و گفت:اگر یک دوست پایه داشته باشم هر روز می روم مسجد و نماز میخوانم!
بعد هم هرچه سعی کردم باز هم نظرش را بگوید فقط گفت که حوصله این کارها را ندارد!!!
حالا اینجا سؤال پیش آمد که چرا حوصله ندارد؟؟!!
نفر دوم،دختر دبیرستانی 17 ساله.
زمانی که همین سؤال را از او پرسیدم انگار که داغ دلش تازه شده باشد با عصبانیت و آب و تاب شروع به صحبت از اوضاع دبیرستانشان کرد.
قبل از آن بگویم که این دختر خودش نماز نمیخواند و گاهی بی دقتی هایی در حجابش میکند.
او میگفت:دختری که معلوم نیست از تهِ کدام دهاتی آمده و هیچ سوادی ندارد و اهل درس نیست فقط سرش در واتساپ است و میآید از آخرین مد روز و آرایش های روز صحبت میکند!
میگفت:همه آنجا به زور نماز میخوانند و با چشمان خودش میبیند که بدون وضو می آیند و یک نماز یک رکعتی فقط در حد ادا درآوردن می خوانند تا از انضباطشان کم نشود!!
میگفت :همین دختر اگر بخواهد برود عروسی ، پدرش هرچقدر که باشد خرج او میکند تا بهترین لباس از هر مدل را که میخواهد بخرد و وقت آرایشگاهش هم که بماند ولی حاضر نیست برای عفاف و حیا و نماز دخترش5 دقیقه وقت بگذارد!!!
میگفت:من فقط به این فکر میکنم اینها که اینطوری هستند دیگر خدا رحم کند به فرزندان اینها!!من فقط نگران آینده ی کشورم با نسلی که اینها می خواهند تربیت کنند!!!!!
نکته ای که همه ی آنها به آن اشاره کردند این بود که خجالت میکشند نماز بخوانند چون اعضای خانواده شان اینگونه نیست و تصور میکنند وقتی که به نماز می ایستند همه به آنها خیره شده و میگویند:وای نگاه کن! این هم داره نماز میخونه!!!(عین جمله ی خودشان است)
برایم جالب بود که این حرفها را از زبان یک دختر 17 ساله میشنیدم!
همه ی آنها معتقد بودند که مشکل از بی فرهنگی و بی سوادی(از نظر آنها سواد با تحصیلات فرق دارد)خانواده هاست.
البته نکته ای هم باز بیان میکنم.
گفته شد در قدیم با اینکه سطح تحصیلات پایین بوده،گرایش به دین بیشتر شده ولی الان برعکس شده!
از این نتیجه گرفتند که مشکل از ماهواره است و وقتی که پدر و مادر خودشان تربیت نشده اند انتظار هم نباید داشت که فرزندانشان تربیت دینی داشته باشند!
برایم باور کردنی نیود که این نوجوانهای کم سن وسال این حرفها را میزنند.
به نظرم حرف اینها حرف همه ی جوانهاست و یا حداقل حرف و درد همه ی هم و سالهای خودشان است.
با خودم گفتم بد نیست که شما هم این گفتگوها را بخوانید شاید توانستیم نتایجی هم از اینها بگیریم.[/]
[=arial] **گلشن**;648055 نوشت:
باسلام
شما چه شناختی از علم رجال و درایه دارید که اظهار نظر کردید؟؟
شما علم رجال را می شناسید یا درایه را؟؟؟
برمبنای کدام علم تان این گونه سخن می رانید؟؟؟
خب بزرگواران
اندکی علم را چاشنی مباحث خود بکنند بد نیست :Cheshmak:
با این سوالات بی ربط و اظهار نظرهای بی جا و غیر علمی مسیر تایپک را منحرف نکنید خواهشاااااا:ok:
با سلام و ادب
بزرگوار چگونه بدون شناخت اظهار نظر می کنید ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حقیر اگر علم رجال و درایه را نمی شناختم اظهار نظر نمی کردم
اما اگر یکی از دلائل واقعی دین گریزی را خواسته باشید بدانید
همان وجود انبوه احادیث غیر واقعیست و غیر علمی و غیر عقلی
حقیر بارها از دوستان شرکت کننده در بحث ها این مساله را شنیده ام
[="DarkSlateBlue"] علی صفا;647111 نوشت:
الحیاة;647131 نوشت:
الحیاة;647131 نوشت:
الحیاة;647131 نوشت:
من که حرف نزدم من خودم روحانیون رو دوست دارم اما این یکی خوب نبود...
نه آخه اون روحانی شنید که تاکسیه داشت ما رو راضی میکرد تا یک چهارراه مسیرمون طولانی تر بشه به خاطرش:Narahat az:! باور کنید پنجاه قدم هم نبود...
اتفاقا چون این طرف روحانی بود ما سه نفر خیر سرمون بهش احترام گذاشتیم و مسیرمون رو کج کردیم اگه یک فرد عادی بود هیچکدوم قبول نمیکردیم و رانندهه مستقیم میرفت
جمله من این نبود! من در مورد اون مورد خاص این حرف رو زدم برگردید بخونید
خب آبروی کارمندا بره زیاد مهم نیست ! اما آبروی اسلام نباید بره! واسه همین باید بیشتر مراعات کنند روحانیون! البته خیلی خوب هستن و تو هر قشری زمین به آسمون بیاد خوب و بد پیدا میشه[/]
سلام علیکم،
حقیر در جریان بحثهایتان نیستم ولی مطلبی که در بارهی روایات نوشتید برایم سنگین بود ...
روایات شیعه مثل طبیعت بکری هستند که منتظرند تا افرادی رویشان تعمق کنند و در پرتو قرآن تمام علوم از آنها استخراج شود، حقایق واقعی و علمی و عقلی ...! آنها را نباید سطحی خواند ... نباید راحت گفت غلط هستند و از کنارشان رد شد ... جایی از آنها که به نظر میرسد غلط هستند معماهایی هستند که اگر بتوانیم حلشان کنیم دربهای علم است که به رویمان گشوده شده است ... گرچه فقط از این جهت که گاهی اطمینان نداریم این روایات از معصوم علیهالسلام صادر شده باشد یا اطمینان نداریم که الفاظ استفاده شده در آن عین الفاظی باشد که معصوم علیهالسلام بیان فرموده بودند باید احتیاط کنیم ... احتیاطهای علمی ... علم رجال و از این دست علوم بخشی از این احتیاطها را بر عهده دارند و البته خروجی آنها هم قطعی نیست و باز احتیاط میطلبد ... ولی اگر روایات غلط و مردود هم داشته باشیم اینکه صحبت از انبوه احادیث غیرواقعی و غیرعلمی و غیرعقلی کنید خلاف انصاف است و خلاف روحیهی حقیقتطلبی ... دانشمندان علوم متفاوت غربی که در مسیحیت به بنبست رسیدهاند و از دین خارج شدهاند اگر با این احادیث آشنا شوند سر از پا نخواهند شناخت ... حقیر کتابهای علمی زیادی میخوانم که میبینم طرف بدون اینکه از اسلام چیزی بداند دارد مطالبی را به عنوان دانش مطرح میکند که ما بسیار قبل از او آنها را از اسلام و از همان احادیث آموختهایم ... این احادیث بهشت حقیقتطلبان ولو در علوم طبیعی است اگر درب آن را نشانشان دهیم و عصای راهشان شویم ...
یا علی علیهالسلام
در واقع شما بگید یکی از دلایل دین گریزی جهل از دین و علوم دینی است که خود شما هم (با عرض پوزش) به اون مبتلا هستید. مثال شما مثل یه بنده خدایی بود که وقتی ما بهش گفتیم بشر پا به ماه گذاشته گفت که چطور ممکنه؟نمی شه چون اگه می رفت حتما اونجا می سوخت(در واقع چون ماه رو از زمین دیده که روشن هستش و علمی هم در این مورد نداره که این روشنایی چگونه هستش فکر می کنه که نه فقط فهم خودش از ماه درست هستش . ویا مثل شما مثل اون پیر مردی هستش که چراغ قوه ندیده بود و شخصی را که چراغ قوه به چشم بچه اش انداخته بود کتک زده بود که چرا چشم بچه رو داری آتیش می زنی (باور کنید اطلاعات شما از دین و علوم دینی فقط به این اندازه هستش)
خیلی عای بود مطالب شما
در واقع اگه بخواهیم دسته بندی کنیم
یکی از دلایل دین گریزی نوجوانان و جوانان این هستش که عدم شناساندن و تدوین درست دین و کوتاهی برخی که وظیفه تفهیم دین را به بچه ها و و جوانان و نوجوانان جامعه را دارند،هستش.که موجب می شه نوجوان و یا جوان و یا حتی افراد دیگر از دین فهم دزست نداشته باشند که همه اینها ریشه در جهل داره.در واقع کوتاهی که منجر به جهل شده که خود این کوتاهی هم ریشه از جهل رو داره.چون خود شناساننده هم اگه جهل نداشت دین رو به خوبی تفهیم می کرد.
باور کنید اگر همه چه مبلّغ و چه افراد جامعه اگر از دین فهم واقعی را داشتند هیچ وقت نه کسی در کار خود کوتاهی می کرد و نه کسی در راه شناخت و تعلیم دین کوتاهی می کرد.
شما اگر اطلاعات دینیتون زیاد بود
به جای بحث علمی روی به ناسزا گفتن و بر چسب زدن نمی اوردید
اتفاقا مثالهایی که زدید در خور و شایسته شخص خود شما می باشد
در ضمن بحث هایی که من اینجا می کنم حالت عمومی دارد و منظور شخص خودم نیستم
چرا که اگر خدا قابل بداند حقیر دین گریز نیستم
علیکم سلام
من و شما جناب بائ همیشه نظراتمون درباره احادیث مخالف هم هست
شما نظرتون رو گفتید و منم گفتم حالا قضاوت با خوانندگان
سلام علیکم سرکار گلشن،
یک فرق دیگر هم داریم و آن اینکه هرگز نفهمیدم جملهی «قضاوت با خوانندگان» که مینویسید یعنی چی؟ آمدیم و همه حرف شما را قبول کردند، بعد در قیامت فهمیدیم و فهمیدید که اشتباه میکردید، حالا اینکه همه حرف شما را قبول کردند مایهی خوشوقتی خواهد بود یا فقط وبال گردن میشود؟ مطابق قرآن در دعواها همیشه باید گفت که شما منتظر باشید و ما هم از منتظران هستیم و به زودی خدا میانمان حکم میکند ... یعنی همیشه نظر خدا مهمه ... نظر خوانندگان چه اهمیتی دارد که مدام آنها را قاضی معرفی میکنید؟ حق و حقیقت که به رأی اکثریت نیست، به رأی مبدأ حق است که خداست ... حقیقت نتیجهی ارادهی حضرت حق است نه تابع آراء مردم که معمولاً هم با نسیمی تغییر میکند ...
یا علی علیهالسلام
علیکم سلام بر شما
من نمی دونم شماچرا جمله قضاوت با خوانندگان رو اینطوری معنی کردید !
فکر می کنم برداشت شما این بوده که منظور من از این جمله اینست که خوانندگان حرف من رو قبول کنند !!
دچار بد بینی مضاعف هستید :ok:
خوانندگان خودشان عقل و هوش دارند و منابع تحقیقی هم الاماشالله زیاد
همه می توانند نظرات را بخوانند و تحقیق کنند تا پی به درستی و یا نادرستی ان ببرند
خداوند هم در قران فرموده رستگاران کسانی هستند که همه سخنان را می شنوند و از میان انها بهترین را قبول می کنند (نقل به مضمون )
در مورد اینکه در قیامت بفهمم اشتباه کردم و غیره
این مساله در مورد شما هم صدق می کند و فرقی از این جهت بین ما نیست
و من می توانم انجا بگویم خداوندا خودت فرمودی همه سخنان را بشنو و از میان انها بهترین را بر گزین
و من هم این کار را کردم
موفق باشید
[=arial]عدم اشنایی از مبانی معرفتی دین
برای تببین بحث ابتدا باید توضیح مختصری در مورد دین بدهیم
دین با همه تعاریفی مختلف اندیشمندان در چند نکته مشترک اند:
دین مجموعه قوانین نازله از طرف خداوند است که برای هدایت مردم بر پیامبر ابلاغ می شود تا پیامبر ان را به مردم برساند
نکته قابل بیان در مورد دین این که مولفه ها وقوانین دین در هم تنیده شده اند بهعبارتی همه قوانین و مولفه های دین به هم پیوسته و وابسته اند و مثل حلقات زنجیری به هم متصل اند که اگر برخی از حلقات نباشد مشکلی در دیکر مولفه ها هم ایجاد خواهد شد و لذا همه حلقات زنجیر باید به هم متصل شوند
قوانین و مولفه های دینی تبیین کننده یکدیگراند و تفسیر کننده همدیگر،قوانینی که محکم اند و مشتابه، عام اند و خاص، و لذا قوانین و مولفه های دین تنیده در هم اند
نمی شود ونمی توان قوانین دین را از هم جدا کرد و بدون در نظر گرفتن برخی قوانین انها را معنا کرد
تفسیر و تبیین مولفه های دینی کار کسانی است که سالها در این رشته تخصص کسب کرده باشند و به راحتی نمی توان در مورد مولفه های دینی اظهار نظر کرد
ولذا از مباحث معرفت دینی با عنوان تخصص و از عالمان دینی با عنوان متخصص یاد می شود که در حوزه دین به صورت تخصصی وارد شده اند.
مساله ای که بعضا مورد غفلت اجتماع و جوانان واقع می شود و به علت عمومی و فراگیر بودن دین، مولفه های دینی را تخصصی نمی داند
و وقتی به مساله و مولفه ای ازنظر مردم غیر تخصصی جلوه نماید نسبت به آن بی تفاوات خواهند بود
[=arial]
بی تفاوتی مردم نسبت به امر تخصصی زمانی بیشتر نمایان می شود که این مساله فراگیر هم باشد
به عبارتی طبع مردم نسبت به مساله ای که فراگیرو عمومی باشد بی تفاوت است. و مردم اموراتی را تخصصی می دانند که فراگیر نباشد و مساله ای را تخصصی می دانند که دایره وسعت اش کمتر باشد به عبارتیاز دیدگاه مردم هرچه دایره وسعت موضوعی کمتر باشد به ان نسبت تخصص تر خواهد بود و با فراگیر شدن وسعت مساله ای به همان نسبت از تخصص ان کاسته خواهد شد.
برای مثال مردم ارزش زیادی به ورزش عمومی قایل نیستند ولی ورزشهای تخصصی را با ارزشتر می دانند همچننین است در مورد مسایل پزشکی اکثر مردم به بیماری هایی که فراگیر است ارزشی قایل نیستند ولی بیماری هایی را مهم و تخصصی می دانند که فراگیر نباشد مثل بیماری سرطان، قلب، مغز، و......
متاسفانه ایننوعنگاه و این نوع تقسیم بندی در مورد مسایل تخصصی و عمومی باعث شده است تا عموم جامعه به دین نگاه تخصصی نداشته باشند و لذا دنبال آموختن مبانی معرفتی دینی نیستند و از دین به نماز و روزه و برخی احکام که جزیی از یک حوزه دین با عنوان شریعت است بسنده می کنند و درصورت بروز مشکل در این حوزه، به پرسشی ساده در حد بله وخیر از پیش نماز مسجد و محله اکتفا می کنند
و به دنبال یادگیری امورات تخصصی دین نیستندو لذا به علت ناآشنایی به مولفه های دینی، دین را ناکاآمد تلقی کرده و از ان اظهار نارضایتی می نمایند.
[=arial]جوانان این عصر ما علم کافی نسبت به مبانی معرفتی دین ندارند
زیرا به دنبال علم دینی نیستند بلکه به صورت پراکنده و در اینترنت و روزنامه و تلویزیون و جراید برخی از مولفه های دینی را شنیده و یا خوانده اند و چون علم کافی نسبت به همه جوانب ان ندارند نمی توانند تحلیل درستی از دین داشته باشند
به این مثال دقت نمایید:
پازل متشکل از یک تصویر زیبا که به ابعاد متفاوت ومختلف بریده شده است و افراد ان قطعات را در کنار هم و البته جای خود قرار می دهند تا به شکل واقعی برسند این قطعات اگر درست و به جا کنار هم قرار داده نشود تصویر به دست امده اشتباه، نادرست و خنده دار خواهد شد
مجموعه مولفه های دین مانند قطعات پازل است که باید کنارهم،به جا و درست چیده شوند
اگر مولفه های دینی، درست در کنار هم چیده نشوند و یا بخواهیم به زور برخی مولفه های دینی را در کنار برخی دیگرقرار داده ویا به اشتباه معنا بکنیم تصویر بدست امد ازدین تصویری خواهد بود اشتباه، نامفهوم و نادرست و خنده دار و....
هیچ کدوم از حرفهای بنده ناسزا نیست جهل در همه ما وجود داره مثلا بنده در علوم فیزیک شاید نسبت به شما جاهلتر باشم و یا در علومی که شما در آن تخصص دارید بنده نسبت به اونها از شما جاهل هستم ولی طبق بحثی که شما شروع کردید، نظر بنده باز هم همین هست که قبلا اعلام کردم.ثانیا وقتی با توجه به توضیحات صورت گرفته توسط اعضاء و کارشناسان باز شما مسر هستید به حرف خودتون بنده چگونه باور کنم که این بحثها جنبه عمومی داره در حالی که خود شما قانع نشدید.پس این مباحث در خود شما هم بروز داره که قانع نمی شید. یا شاید هم دایه مهربانتر از مادر هستید و ما خبر نداریم.
در یه جایی هم هست که به علت عدم علم کافی ما باید به جای شنیدن به کارشناس علم رجوع کنیم تا سر ما کلاه نره که به جای کلمه مار شکل مار رو به ما نشون بدند. (داستانش رو می تونید تو اینترنت سرچ کنید آموزنده است)
[=arial]
کسانی که از این تصویر انتظار تصویر زیبایی داشتند از ان ناراضی خواهند بود و صد البته کسانی که دین را زیبا می دانند و از ان تا به حال زیبایی شنیده اند، با شنیدن این نوع دین ناراحت و ناراضی می شوند.
باز تاکید می شود دین اسلام از مجموعه قوانین تشکیل شده است که باید درکنار هم معنا شوند و اگر این قوانین ومعارف درست و در جای خود و کنار هم چیده نشده و به جا تحلیل نشوندخروجی که از دین در ذهن جوانان نقش خواهد بست دینی خواهد بود ناکارآمد ونادرست و به یقین طبع جوان با مولفه نادرست و ناکارآمد سازش ندارد.
نارضایتی جوانان از دین به علت عدم سازش مولفه های دینی است که از جهل و ناآگاهی خود در ذهن ایشان نقش بسته است و این دین همان اسلام ناب محمدی(ص) که قوانین وحیانی نازله از طرف خداست، نیست و یقینا با طبع جوانی ایشان که عدالت خواه و عقلگراست ناسازگار خواهد بود
در این صورت جوان دین را مخالف عدالت و عقل معنا خواهد کرد و سوالات فراوانی از مولفههای دینی به صورت علامت سوال در ذهن ایشان نقش خواهد بست.
[=arial]
تشخیص مولفه های دین اصلی –اسلام ناب محمدی(ص)- بادین جعلی وکاریکاتوری که درذهن جوان است مستلزم مطالعه ومباحثه وسوال وجواب فراوان است تاجوان باعلم به همه جوانب مولفه های دینی مثل قطعات پازل هر کدام از مولفه های دینی را در جای خود قرار داده و صحیح معنا نماید و این امر هم به علت دید غیر تخصصی جوانان نسبت به دین برای جوان میسر نیست
به عبارتی جوان دین را امر تخصصی نمی داند و به دنبال اشنایی و کسب علم در مورد ان نیست و چون نمی خواهد درمورد این امر کسب علم نماید نمی تواند جواب سوالات بی شماری را که در ذهن ایشان در مورد دین است را پیدا نماید.
انتشارسوالات و شبهات بیشمار از طرف معاندین با رنک و لعاب های جذاب در فضاهای مختلف مجازی و حقیقی مزید بر این امر استو جوانان با علم اندک خود در مورد دین نمی تواند پاسخی برای شبهات خود پیدا نمایند و دچار تضادی در باورهای دینی شان می شوند
این تضاد ابتدا به خاطر تعلقات دینی که از بچگی با ان انس پیدا کرده بودند کم رنکتر است و جوان به خاطر تعبدی که به دین دارد وقعی به ان شبهات نمی نهد
ولی با بالا رفت سن جوان و افزایش سوالات وشبهات و از طرفی عدم تلاش در یافتن پاسخ به این سوالات - به علت عدم درک صحیح از تخصصی بودن دین - تضاد درونی بین شبهات بی شمار در مورد مولفه های دین و جواب های ناقصی که از علم اندک خود نسبت به دین دارد که البته در صورت پاسخ هم ،جواب هایش به علت علم اندک اش تشکیل دهنده تصویرکاریکاتوری از دین خواهد بود.باعث بروز نارضایتی جوان از دین می شود.
و لذا جوانان
اولا باید نسبت به مبانی معرفت دین علم و شناختکافی داشته باشند
ثانیا بتوانند تحلیل درستی از ان ارائه دهند و این هم میسر نخواهد بود الا بعد از مطالعات دقیق و حساب شده.
و اگر درمورد دین گفته می شود دین امری است تخصصی که باید از متخصص در مورد ان سوال کرد امری است صحیح و دست و این نه به معنای انحصاری کردن دین است که برخی می گویند روحانیت دین را در اختیار خود قرارداده اند.
آموختن علم دینی برای همه کس میسراست به شرطی که به صورت تخصصی وارد شده و در مورد ان از متخصصان کسب علم نماید.
تا زمانی که دیدگاه جامعه و مخصوصا جوانان به دین به عنوان امری تخصصی نباشد و تا جوانان برای دریافت جواب شبهات و سوالات خود انگیره نداشته و تلاشی ننمایند نارضایتی جوان به علت عدم درک صحیح از دین ادامه خواهد داشت.
جهل دشمن دانایی است.
مطالب مفیدی بود.در واقع علت اصلی همان جهل از دین هستش و طرف مقصر هم، خود فرد است که از دین گریزان شده و به دنبال یافتن حقیقت دین نرفته است.هر کس تقوای الهی را رعایت کند معلم او خود خداوند حکیم خواهد بود.و هرگز گمراه نمی شود.من خیلی از پیردها یا سنین مختلف را دیدم که با اینکه بی سواد بودند ولی با توجه به اینکه در راه شناخت دین زحمت کشیده بودند با شبهات ایمانشون کم رنگ نمی شد.یک علت هم برمی گرده به اعمال خود فرد دین گریز که به قول آقای قرایتی ببین چه گناهی رو انجام داده که به این روز گرفتار شده.هر کسی گرایش پیدا کنه به طرف باطل مشکل اصلی خود او و اعمال او هستش، و اثر بد گناهان اون فرد که اون رو از دین گریزان کرده.و ننزل من القران ما هو شفاء و رحمت للمومنین و لا یزید الظالمین الا خساراً (باران که در لطافت طبعش خلاف نیست ***در باغ لاله روید و در شوره زار خس)
[=arial]- عدم مرزبندی بین دین و دینداران
دومین مطلبی که از نگاه بنده باعث نارضایتی برخی از جوانان نسبت به دین می شود عدم مرز بندی بین دین و دینداران است که در ذیل به توضیح ان می پردازیم
مسلمان شدن رتبه و مرتبه خاصی نمیخواهد به طوری که طبق احکام دین مبین اسلام هر انسانی شهادتین را بر زبان جاری نماید مسلمان میشود و احکام فرد مسلمان بر او جاری می شود.
ولی همه اسلام قبول مبانی دینی و مولفه های معرفتی دین نیست
بلکه بالاتر از مرتبه قبول اسلام، بحث ایمان مسلمین مطرح است مولفه ای که درجات انسانها و همچنین کرامت انسانها را مشخص مینماید.
از ایات الهی بر میآید که دینداران درجات مختلفی دارند، اسلام مرتبهای پایینتر از ایمان است و این ایمان است که ارزش و کرامت هر انسانی را مشخص مینماید.
در این میان، برخی با سوء استفاده از دین، نقاب ایمان بر چهره زده و در صف مسلمین نفوذ کرده و با ایجاد شک و شبهه به مولفههای دینی در بین مردم شده و تفرق در صفوف مسلمین ایجاد مینمایند. این انسانهای شیطان صفت از اعتماد مردم برای بد نام کردن دین از این راه وارد میشوند و به راحتی میتوانند به دین ضربه بزنند.
[=arial]دینداران کسانی هستند که به احکام و قوانین دین مبین عمل میکنند و اعمال دینی با رفتار و کردار ایشان مصداق خارجی پیدا میکند.
چون دینداران به قوانین دین عمل میکنند تلقی مردم آن است که ایشان باید همیشه اعمال خوب انجام دهند و اگر خلافی از ایشان سر زند -که معمولا هم این گونه است- باید به حکم انسان و غیر معصوم بودن آنان گذاشت و نباید بین دین و دینداران خلط کرد.
لذا نباید جوانان با مشاهده خطا و گناهان دینداران اظهار نارضایتی از دین بکنند و نباید انتظار بیش از حد و توان از ایشان داشت گویا که همه دینداران باید معصوم باشند!
جوانان احساس میکنند دین یعنی آنچه که دیندارن بدان عمل میکنند، غافل از این که دین مجموعه قوانین نازله از طرف خداست ولی دیندارن انسانهایی هستند که بدان عمل میکنند و احتمال اشتباه و خطا در ایشان است.
بر جوانان فرض است که ذهن تحلیل داشته باشند نه ذهن تعمیم.
یعنی وقتی فعلی از فردی دیده شد ان به افراد هم مثل او عمومیت داده نشود.
پس نباید مساله دین ودنیدارن را باهم درامیخت و یه کاسه کرد بلکه باید مسایل را از هم جدا کرده و مورد تحلیل قرار داد.
[=1]
[/]
[=arial]
[=arial]دیندارن معرفت های دینی خود را ازعلمای دین فرا می گیرند و ایشان را الگوی تمام عیار برای خود می دانند
از انجایی که دین علاوه بر معرفت های تئوریک و نظری باید درجوارح انسان پیاده شود و طبع انسانی مولفه های نظری را از اساتیدی که خود بدان ها عامل اند بهتر فرا می گیرند
و لذا انسان ها دوست دارند انچه از زبان علما می شنوند درعمل ایشان هم مشاهده نمایند
اگر مساله ای را که عالم گفته درعمل ایشان مشاهده نمایند از وی می پذیرند ولی اگر عالم به گفته های خود پایبند نباشد مردم هم با این استدلال که اگر حرف اش درست بود خود بدان عمل می کرد از انجام اعمال دینی سر باز می زنند
عامل نبودن علمای دین به گفته های خویش در کتاب کریم نیز مورد ملامت قرار گرفته است
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد (1)
و در ادامه می فرماید این عمل نزد خداوند سخت ناپسند است
كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ(2)نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد
چرایی عامل نبودن برخی از علمای دین مولفه های دینی باید درجای دیگری مورد بررسی قرارگیرد.
ولی می شود گفت بیشترین ضربه به دین از طرف علمایی است که عامل به گفته های خود نیستند هرچند این افراد بین سیل عظیم علمای اعظلم اندک باشند.
همان مثل معروف که پارچه سفید زود لکه بر می دارد
علما در میان مردم اند و تمام رفتار و کردارشان زیر ذربین مردم است و کوچکترین رفتار ناشایست از ایشان بد جلوه می نماید
عدم عمل به مولفه های دینی از طرف علما موجب نارضایتی برخی از جوانان از دین است.
پی نوشت:
1-صف –2
2- صف –3
بعضی از آدم ها جوانان را از دین می ترسانند.بسیج یعنی اتحاد در برابر دشمنان نه که با باتوم جوانان را مورد ضرب و شتم قرار دهد.
این طور جوانان از دین می ترسند.
لطفا این طور نباشید..........
اتحاد در برابر دشمنان نه اینکه در مقابل فتنه گران کاری نکنیم.البته ضرب و شتم برای نیروهای بسیجی کار درستی نیست در حالت عادی و این کار اگر لازم باشد در مرحله اول وظیفه نیروی انتظامی و .. و در مراحل حساس که نیروهای انتظامی نمی تونند فتنه را مهار کنند نوبت می رسه به بسیج مردمی که همه موظف هستند از انقلاب دفاع کنند.ولازم هم نیست کسی اسمش بسیجی باشد هرکسی که به این انقلاب خدمت کند یک بسیجی است.(قسمتی از فرمایشاتمقام معظم رهبری )
[="Tahoma"][="DarkGreen"]فاصله ای که منبریا و مداحان با ادبیات گرفته اند و همینطور کتاب خوانی بسیار کار دستشان داده یا میدهد.
مدتهاست نشنیدم یک مداح مثلا در گریزهایش به داستان شهیدی اشاره کند یا علاوه بر تقوا به عمل خیر و شکرگذاری دعوت کند.
یا نشنیدم منبری با زبان شعر کهن فارسی صحبت کند .
پای هر منبری میشینم یا در جلسه مداحی شرکت میکنم تمام حرفهایی که میخواهد بزند را از بر شدم .
این در حالی است که مدتی پیش ایه الله خاتمی میگفتند رهبری تاکید کرده در سخنرانی نماز جمعه دو کلمه مشابه بکار نبندند.
ایا بهتر نیست بجا تعریف خواب یک نفر داستان یک شهید تعریف شود؟؟؟
ایا بهتر نیست بجای تکرار خداجون خداجون یا خدایا غلط کردم یا خداوند به حضرت ابوالفضل به هنگام نوشیدن اب فرمان داد اب نخورد یا اشعاری غلوامیز در وصف ایمه از اشعار شاعرانی بهره مند کند مجلسش را که زیباترین نعت را سروده اند؟؟؟
ایا بهتر نیست منبری ها هر هفته پیش از شروع مراسم مداحی توسط مداحان هر کدام بیست دقیقه به سخنرانی بپردازند تا وقتی روی منبر میایند بسیار زبان بلیغی داشته باشند؟؟؟[/]
[=arial] علم اسلامی;650182 نوشت:
با سلام
عرض ادب و احترام
بهتر است بزرگواران قبل از ثبت مطالب خود اندکی در مورد سوال و موضوع تایپک تامل نمایند
و هر مطلبی که دلشان می خواهند را ثبت ننمایند
تا باعث حذف پست ایشان نشود