امام علی اگه صلاح بدونید من از خدا قدرت و استعداد و ذوق شعر گفتن میخوام خیلی چیزای دیگه هم میخوام:Nishkhand: ولی حالم بد میشه میام تو این تاپیکا هیچی نمیتونم به شما بگم
[FONT=microsoft sans serif]سلطان دين و دل، شه ارض و سماء علی است
[FONT=microsoft sans serif]با گوش دل شنو که به يمن قدوم او تسبيح اهل هر دو جهان ذکر يا علی است[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]دريای علم و معرفت و عشق و بندگی سرچشمه کرامت بی منتها علی است
[FONT=microsoft sans serif]سالار صحنه های نبرد و امير حق . آموزگار واقعهء نينوا علی است[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]ای آنکه دل شکسته ای از جور روزگار بر هر بلا و رنج و مصيبت دوا علی است
[FONT=microsoft sans serif]زين در کجا روی که نيابی به هيچ روی بهتر از آن سرای که صاحب سرا علی است [FONT=microsoft sans serif]دست نيازت ار ز سر صدق شد بلند آن کس که بی دريغ نمايد روا علی است
[FONT=microsoft sans serif]ای مدعی تو غره به طاعات خويش و من دارم اميد آنکه شفيع همه علی است[FONT=microsoft sans serif]
[h=2]مست تـولای تـو ام یـا علی (ع) [/h] مست تـولای تـو ام یـا علی (ع) عاشق و شیدای تو ام یا علی (ع) دیـده ی تو انس ندارد به خـواب یک سحر ای ماه کرامت بتـاب وسوســه ام می کند آهنگ تو سـاز دل انگیــز شبـاهنـگ تو شهر فرو رفتــه به غفلت همـه سلسله پیچیــده به ظلمت همه بانـــوی مهتاب کشـــد انتظـار تا کـه بتابی تـو در ایـن شام تـار سـایه بـه سـایه پی تــو می دوم اسم تو را بر لب خـود می بـرم نام تـو درمــان همــه درد مـن زمزمـه ی گـرم شب سـرد مـن
[RIGHT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]شعر در وصف تو لالی بیش نیست[/RIGHT][RIGHT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]گفتنت ، حرف محالی بیش نیست:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:[/RIGHT]
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک
دیوار حرم به احترام تو شکافت
امام علی اگه صلاح بدونید من از خدا قدرت و استعداد و ذوق شعر گفتن میخوام خیلی چیزای دیگه هم میخوام:Nishkhand: ولی حالم بد میشه میام تو این تاپیکا هیچی نمیتونم به شما بگم
جانم علی(ع)...!
یکه تازان سوی میدان می شود
در سپاه کفر طوفان می شود
حیدر است این؛چونکه خنجر می کشد
قابض الارواح ، حیران می شود!!!
خدا خلق نکو بر مصطفی داد
جمال خویش را بر مجتبی داد
ب هر یک از اولیا داد
آنچه میخواست،
خدایی را خدا بر مرتضی داد..
علی لطف خداوند در زمین است
جهان انگشتر و مولا نگین است
اگر از حال زار ما بپرسی
امید ما امیر المومنین است
[FONT=arial]
[FONT=microsoft sans serif]سلطان دين و دل، شه ارض و سماء علی است
[FONT=microsoft sans serif]با گوش دل شنو که به يمن قدوم او
تسبيح اهل هر دو جهان ذکر يا علی است[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]دريای علم و معرفت و عشق و بندگی
سرچشمه کرامت بی منتها علی است
[FONT=microsoft sans serif]سالار صحنه های نبرد و امير حق
. آموزگار واقعهء نينوا علی است[FONT=microsoft sans serif]
[FONT=microsoft sans serif]ای آنکه دل شکسته ای از جور روزگار
بر هر بلا و رنج و مصيبت دوا علی است
[FONT=microsoft sans serif]زين در کجا روی که نيابی به هيچ روی
بهتر از آن سرای که صاحب سرا علی است
[FONT=microsoft sans serif]دست نيازت ار ز سر صدق شد بلند
آن کس که بی دريغ نمايد روا علی است
[FONT=microsoft sans serif]ای مدعی تو غره به طاعات خويش و من
دارم اميد آنکه شفيع همه علی است[FONT=microsoft sans serif]
از قــــــدرت لایـــزالـــــی یــــــزدانــــــی
گـردیــده قــلــوب شـیــعــیـان نورانی
از فــاطــمــه بـنــت اســـد شـــد ظــاهــر
در کـعــبــه وجـــود عـــلـی عـمرانی
یا علی
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامامن سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است
نامه ی تو خط امان من است
[h=2]مست تـولای تـو ام یـا علی (ع) [/h] مست تـولای تـو ام یـا علی (ع)
عاشق و شیدای تو ام یا علی (ع)
دیـده ی تو انس ندارد به خـواب
یک سحر ای ماه کرامت بتـاب
وسوســه ام می کند آهنگ تو
سـاز دل انگیــز شبـاهنـگ تو
شهر فرو رفتــه به غفلت همـه
سلسله پیچیــده به ظلمت همه
بانـــوی مهتاب کشـــد انتظـار
تا کـه بتابی تـو در ایـن شام تـار
سـایه بـه سـایه پی تــو می دوم
اسم تو را بر لب خـود می بـرم
نام تـو درمــان همــه درد مـن
زمزمـه ی گـرم شب سـرد مـن
[RIGHT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]شعر در وصف تو لالی بیش نیست[/RIGHT][RIGHT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]گفتنت ، حرف محالی بیش نیست:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:[/RIGHT]
بسم ربّ الفاطمه
هدیه به مولا علی علیه السلام
.............................................
حدّ ما نیست که گوئیم ثنای تو علی
جان ما چیست که گوئیم فدای تو علی
دست ما چون به قلم رفت و رسیدیم به تو
ننوشتیم کلامی که سزای تو علی
جز پیمبر که تواند که ثنایت گوید؟
که مرا خلق نمودند برای تو علی
گرچه من خاک کف پای سگ کوی توام
بسته ام چشم امیدی به عطای تو علی
اینهمه گرد و غبار از دل ما پاک نشد
پاک کن اینهمه را حق جلای تو علی
از همه قطع نمودیم امید و بستیم
دل به امید شفاعت به ولای تو علی