₪₪ ایــســتــگــاه مــعــمــای اســک دیــن ₪₪

تب‌های اولیه

1444 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خواهر اصلا نخواستیم خودت جواب رو بده :Nishkhand:

البته به این چیزی که می خوام بنویسم زیاد اعتقاد ندارم: پول مال سرمایه منظورتون اینه؟

نه اینا که اصلا ! مربوط به خود ملکه میشه..ولی تو خونه یه چیز دیگه باشه خوشی از در و دیوار بالا میره ها !
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم__________ موجیم که آسودگی ما عدم ماست

بله..
خواهر اصلا نخواستیم خودت جواب رو بده

نه میخوام ببینم جناب مکیال میرسن به جواب یا نه:khandan:

تو خونه یه چیز دیگه باشه خوشی از در و دیوار بالا میره ها !

فرزندان فراوان؟ده فرزند که قبایل عرب ...

فرزندان فراوان؟ده فرزند که قبایل عرب ...

نه...این جواب ما مهم تر از بچه هست ..یعنی تا نباشه بچه نیست.:Gig:

این جواب ما مهم تر از بچه هست

همسری خوب؟

همسری خوب؟

به همه چی اشاره میکنید جز اون کلمه..
صفت نمیخوام من ، ملکه سبا یا همون همسری که میگید چی هستن؟
چیزی که مرد نیست چیه؟

اما چرا ملکه سبا؟؟ به خاطر شخص ملکه سبا نبوده به خاطر یه مشخصه عام بوده...دلیل اصلی اونه..

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
بخ خاطر مشورت گرفتن از دانایان و خردمندان در امر حکومت؟ و وجود چنینی افرادی؟

چیزی که مرد نیست چیه؟

زن :Kaf: بزن کف قشنگه رو :khandeh!:

چیزی که مرد نیست چیه؟

منظورتون زن هستش؟

اللهم عجل لولیک الفرج

سلام
بخ خاطر مشورت گرفتن از دانایان و خردمندان در امر حکومت؟ و وجود چنینی افرادی؟
سلام .. اینا که هست در حاشیه ولی جواب نیست.

زن بزن کف قشنگه رو

باریکلا به تو شیر زن..
منظور حس فمینیستی که نیست؟
منظورتون زن هستش؟

ببین چه جوری هم میگن..حس فمنیستی..چرا دقیقا خودشه:Khandidan!:

باریکلا به تو شیر زن..

پس خواهر لطف کن یه بار سوالتو به همراه جواب بذار
صفحات تاپیک زیاد شده سوالت گم شد :khandeh!:

خب بریم جمع بندی :

سوال سه قسمت هست ،
1. با فرهنگ ترین طبقه :
عاربه
2. چرا با فرهنگ ترین بودن :
چون ملکه شون یه زن بود
3. نام کشوری که بودن درش :
سباء ( یمن امروزی )

خب اقای مکیال طراح بعدی هستند..
از باغ بهشت عزیز هم برای همراهی بسیار تشکر میکنم:Nishkhand::hamdel:
5 صفحه شد این معما:Gig:

[SPOILER]الان اقای مکیال حس کوبیدن سر رو داره دیگه قطعا:khandeh!:[/SPOILER]

باریکلا به تو شیر زن..

ببخشید قصد جسارت به مقام زن رو ندارم ولی یک سوالی آیا مورخان با فرهنگ بودن قبیله العاربه رو رسیدن به یک زن می دونستند یا رسیدن به یک زن خاص(ملکه سبا)؟
که اگر مورد اول درست باشه که نسل همه قبایل به یک زن میرسه پس همه ی قبایل با فرهنگ هستند و اگر به یک زن خاص می رسه پس جواب شما اشتباهه و جواب ما درسته که ملکه سبا منظورمون بود.
به هر حال از سوال شما ممنونم

ببخشید قصد جسارت به مقام زن رو ندارم ولی یک سوالی آیا مورخان با فرهنگ بودن قبیله العاربه رو رسیدن به یک زن می دونستند یا رسیدن به یک زن خاص(ملکه سبا)؟
که اگر مورد اول درست باشه که نسل همه قبایل به یک زن میرسه پس همه ی قبایل با فرهنگ هستند و اگر به یک زن خاص می رسه پسش جواب شما اشتباهه و جواب ما درسته که ملکه سبا منظورمون بود.
به هر حال از سوال شما ممنونم

ما به نسل کاری نداریم..به اداره یک قوم کار داریم که توسط یک خانوم بوده..
یک خانوم با ویژگی هاش خاص به خودش قوم رو اداره میکرده..
البته به اقایون جسارت نشه ..

یک خانوم با ویژگی هاش خاص به خودش قوم رو اداره میکرده..

خوب همه خانم ها آیا همچین خصوصیتی دارند یا خانم های خاص (ملکه سبا)؟
پس جواب ملکه سبا باید باشه نه صرفا کلمه زن. نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه.
باز هم از شما به خاطر سوالتون و اینکه مارو وادار به تفکر کردین ممنونم و من می خوام که خانم باغ بهشت سوال بعدی رو مطرح کنند به خاطر اینکه جواب رو ابتدا ایشون درج کردن.
موفق باشید

خوب همه خانم ها آیا همچین خصوصیتی دارند یا خانم های خاص (ملکه سبا)؟
پس جواب ملکه سبا باید باشه نه صرفا کلمه زن. نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه.
باز هم از شما به خاطر سوالتون و اینکه مارو وادار به تفکر کردین ممنونم و من می خوام که خانم باغ بهشت سوال بعدی رو مطرح کنند به خاطر اینکه جواب رو ابتدا ایشون درج کردن.
موفق باشید

سوال سه قسمت داشت ،‌دو قسمت رو شما گفتید..جواب اخرم دادید بعد ایشون..
حق با کسی که به همه اش پاسخ داده ،‌البته اگر واگذار میکنید یه بحث دیگه هست..

من الان زیاد اصرار نمیکنم ( زن ) باید برم مطالعه کنم چون الان در دسترسم نیست.
ولی تا جایی که یادم میاد چون ملکه سبا زن بود به این نتیجه رسیده بودن..

حق با کسی که به همه اش پاسخ داده ،‌البته اگر واگذار میکنید یه بحث دیگه هست..

من به خانم باغ بهشت واگذار میکنم

ولی تا جایی که یادم میاد چون ملکه سبا زن بود به این نتیجه رسیده بودن..

البته من نقدم به نظر مورخانه نه شما خواهر محترمه چون شما احتمالا بر اساس نظر اونها این سوال رو مطرح کردید.
ببینید
2. چرا با فرهنگ ترین بودن : چون ملکه شون یه زن بود

آیا ملکه نشان فرهنگ می تونه باشه؟ یعنی اگر رهبر یک کشوری دکتر باشه اون کشور با فرهنگن ولی اگر شغل دیگه ای داشته باشه بی فرهنگن؟
آیا جنسیت(زن یا مرد) رهبری یک جامعه می تونه ملاک فرهنگ یک جامعه باشه؟
ملاک فرهنگ این چیز ها نباید باشه.
باز هم از سوالتون تشکر میکنم.
موفق باشید

آیا ملکه نشان فرهنگ می تونه باشه؟ یعنی اگر رهبر یک کشوری دکتر باشه اون کشور با فرهنگن ولی اگر شغل دیگه ای داشته باشه بی فرهنگن؟
آیا جنسیت(زن یا مرد) رهبری یک جامعه می تونه ملاک فرهنگ یک جامعه باشه؟
ملاک فرهنگ این چیز ها نباید باشه.
باز هم از سوالتون تشکر میکنم.
موفق باشید

این موفق باشید رو بزارید دیگه جواب ها تموم شد بگید..
بازم میرم میبینم من . اگر چیزی که شما مد نظرتون هست باشه اصلاحش میکنم.
ولی
تو قران بیش از 10 سوره درباره زن بحث کرده..
مساله اینکه زن در قرآن از چه پایگاه عظیمی برخورداره..یه نمونه اش هم ملکه سبا هست..

سلامت باشید یاعلی..

تو قران بیش از 10 سوره درباره زن بحث کرده..
مساله اینکه زن در قرآن از چه پایگاه عظیمی برخورداره..یه نمونه اش هم ملکه سبا هست..

مثل اینکه شما متوجه منظور بنده نشدید.
من میگم که معیار فرهنگ یک جامعه رهبری زن یا مرد جوان یا پیر بودن دکتر یا غیر دکتر... واین چیزها نیست.
بنده به مقام زن جسارتی نکردم بلکه اگر به جای ملکه سبا پادشاه سبا(مرد) می بود و باز مورخان همچین نظری را بیان می کردند باز هم من نمی تونستم قبول کنم و اینکه نظر مورخان نباید در این زمینه ها برای ما ملاک باشه بلکه فقط از جنبه تاریخی نظرشون رو قبول کنیم(البته اون هم اگر خلاف واقع نباشه باید بررسی بشه) والبته این نظر شخصی منه و هیچ اصراری بر درستی اون ندارم.
در انتها باز هم مقام زن رو ستایش می کنم .درود خدا بر همه زنانی که محبوب خدا و در مسیر رضای او هستند.

یا علی علیه السلام

مثل اینکه شما متوجه منظور بنده نشدید.
من میگم که معیار فرهنگ یک جامعه رهبری زن یا مرد جوان یا پیر بودن دکتر یا غیر دکتر... واین چیزها نیست.
بنده به مقام زن جسارتی نکردم بلکه اگر به جای ملکه سبا پادشاه سبا(مرد) می بود و باز مورخان همچین نظری را بیان می کردند باز هم من نمی تونستم قبول کنم و اینکه نظر مورخان نباید در این زمینه ها برای ما ملاک باشه بلکه فقط از جنبه تاریخی نظرشون رو قبول کنیم(البته اون هم اگر خلاف واقع نباشه باید بررسی بشه) والبته این نظر شخصی منه و هیچ اصراری بر درستی اون ندارم.
در انتها باز هم مقام زن رو ستایش می کنم .درود خدا بر همه زنانی که محبوب خدا و در مسیر رضای او هستند.

موف....
یا علی علیه السلام
جناب مکیال حرص نخورید با همون کامت اول متوجه شدم ، گفتم که میبینم.
منظور منم این نبود که زن بودن باعث فرهنگ شده !
منظورم این بوده که همه اینا میخواد عظمت زن رو نشون بده اگرم نشان فرهنگ رو زن گذاشته ان !
حالا بعدا با دست پر خدمت میرسم..لبخند بزنید :)

جناب مکیال حرص نخورید

ان شاءالله اینطور که شما می گید نباشه که اگر باشه من ایراد دارم و یه جای کارم خرابه و از خدا می خوام که کمک کنه که درست بشم و اگر همچین ایرادی ندارم خدایا شکرت . واینکه نظر مورخان در اینباره برای من فصل الخطاب نیست.
نزدیک اذانه..
الله اکبر ...
خداحافظ:ok:

ان شاءالله اینطور که شما می گید نباشه که اگر باشه من ایراد دارم و یه جای کارم خرابه و از خدا می خوام که کمک کنه که درست بشم و اگر همچین ایرادی ندارم خدایا شکرت . واینکه نظر مورخان در اینباره برای من فصل الخطاب نیست.
نزدیک اذانه..
الله اکبر ...
خداحافظ

خدا به خیر کنه ، حتما از اون ورم باید برم دنبال مورخان:Gig:
ان شاءالله که حرص نخوردید ، معلومه صبور هستید که تا اخر معما رو موندید و پاسخ دادید.
التماس دعا ، خدا نگه دار

سوال بعدی یا باغ بهشت عزیز یا جناب مکیال .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با توجه به مطالعه انجام شده :
عاربه ها به خاطر داشتن ملکه سبا با فرهنگ شده بودن
به خاطر ویژگی های خاص خود ملکه سبا بوده از جمله مشورت با بزرگان..
پس در نتیجه جناب مکیال درست گفتند..و زن بودن مد نظر نبوده.

باسمه تعالی

یه حدیثی از پیامبر:sallallah: است که شعرش این است :

کسی که از دیگران
دانش او بیشتر است
از همه مردمان
ارزش او بیشتر است

آن حدیث چیست؟

باسمه تعالی

یه حدیثی از پیامبر است که شعرش این است :

کسی که از دیگران
دانش او بیشتر است
از همه مردمان
ارزش او بیشتر است

آن حدیث چیست؟
[FONT=Lotus]حضرت رسول اکرم (ص) :
دانشمندتر از همه مردم کسی است که دانش دیگران را به دانش خود بیفزاید .

دانشمندتر از همه مردم کسی است که دانش دیگران را به دانش خود بیفزاید .

خیر خواهر این نیست

باسمه تعالی

یه حدیثی از پیامبر است که شعرش این است :

کسی که از دیگران
دانش او بیشتر است
از همه مردمان
ارزش او بیشتر است

آن حدیث چیست؟
این دیگه خودشه :Nishkhand:
قال رسوال الله : أکثر النّاس قیمه أکثرهم علما
هر که به دانش از دیگران پیش تر است، قیمتش از دیگران بیشتر است.

این دیگه خودشه
قال رسوال الله : أکثر النّاس قیمه أکثرهم علما
هر که به دانش از دیگران پیش تر است، قیمتش از دیگران بیشتر است.

:yes:
چقد زود حدس زدی :Gig:

:yes:

خب خداروشکر..

سوال بعدی :

الف : 10 نمونه از ازدواج های زمان جاهلیت اعراب با توضیح هر کدام .
ب : انواع طلاق های آن زمان با توضیحات بنویسید.
ج : چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟

سلام و عرض ادب
فکر نمیکنید بهتره سوالات رو یکی یکی بپرسید؟ احیانا؟
خب خداروشکر..

سوال بعدی :

الف : 10 نمونه از ازدواج های زمان جاهلیت اعراب با توضیح هر کدام .
ب : انواع طلاق های آن زمان با توضیحات بنویسید.
ج : چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟

کلمه سوال بعدی منظور یک سوال بود بله؟
یا منظورتون سوالات بعدی بود؟

اخه نیست یکم سخته اونوقت نمیشه جواب داد
کاش یکی یکی بود بهتر میشد جواب داد
ممنونم گرامی:Gol::Gol::Gol:

کاش یکی یکی بود بهتر میشد جواب داد
ممنونم گرامی

سلام ،‌ سوالات مرتبط هست بهم گرامی.
همه اینا برای اطلاعات عمومی خودتون هست گرامی .
شما تیکه تیکه پاسخ رو بدید گرامی .

سوال بعدی :

الف : 10 نمونه از ازدواج های زمان جاهلیت اعراب با توضیح هر کدام .
ب : انواع طلاق های آن زمان با توضیحات بنویسید.
ج : چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟
میگم خواهر جدیدا با اعراب نشست و برخاست میکنی ؟ :ghash::Khandidan!:

میگم خواهر جدیدا با اعراب نشست و برخاست میکنی ؟

:khandeh!: از دست تو..پست اسپم میدی ؟ نرم افزار ضد اسپم بهت وصل کنم؟:khandidan:


الف : 10 نمونه از ازدواج های زمان جاهلیت اعراب با توضیح هر کدام .

سلام الان فقط میتونم جواب سئوال اولتون رو بگم چون وقت ندارم اگه تا شنبه کسی به بقیه سئوالا جواب نداد رو من حساب کنید
پیش از ظهور اسلام، در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشت:

ازدواج صداق: که همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی است و دین اسلام نیز آن را تایید کرده است. در این ازدواج، مهریه معین اما مدت زمان زندگی مشترک، نامعین است و تنها با ازدواج یا مرگ یکی از طرفین پایان می پذیرد.

متعه: یا همان ازدواج موقت که در ادیان الهی پیش از اسلام و حتی در برخی ملت‌های غیر الهی نیز وجود داشته است. در این ازدواج هم مدت زمان را معین می‌کردند هم مهریه را.

ازدواج اماء: که ازدواج با کنیزان بود. اگر کسی کنیزی را می خرید، بی آن که مهری برای آن بپردازد، همسرش می شد و می توانست او را به دیگری بفروشد. این ازدواج در اسلام با شرایط ویژه ای مجاز بوده است.

ازدواج موقت: پسر بزرگ خانواده حق داشت با زن یا زنان پدرش ازدواج کند (البته غیر از مادر خودش ). در اسلام این ازدواج حرام شمرده شده و زن پدر، محرم شمرده می‌شود. ( آیه 22 سوره نساء)

ازدواج شغار: در این نوع پیوند، مرد با دختر یا خواهر مرد دیگری ازدواج می کرد تا او نیز با دختر یا خواهر او ازدواج کند.

ازدواج رهط: یعنی ازدواج مشارکتی یا دسته جمعی. گروهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر می بودند با یک زن رابطه برقرار می‌کردند و اگر فرزندی به دنیا می آمد، آن زن فرزندش را به هر یک از مردان که خود می خواست منتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرار می داد.

ازدواج با اختین: یعنی مردی همزمان با دو خواهر ازدواج کند.

ازدواج مخادنه: نوعی ازدواج دوستانه بوده است که مردی زنی را به دوستی می گرفت یا زنی مردی را به دوستی بر می گزید.

ازدواج استبضاع: در این نوع ازدواج، مردی همسر خود را در اختیار مردی که شجاعت، قدرت و یا صفت پسندیده دیگری داشت قرار می داد و تا وقتی که همسرش از آن مرد صاحب فرزند نمی‌شد، از او کناره گیری می کرد.

ازدواج تعویضی: دو مرد با یکدیگر توافق می کردند و زنانشان را با هم عوض می کردند.

ب : انواع طلاق های آن زمان با توضیحات بنویسید.

در جاهلیت طلاق های گوناگونی رسم بود مانند طلاق ظهار ؛ طلاق ایلا ء و طلاق ضرار .
اگر مردی زن خود را به صورت طلاق ظهار؛ طلاق می داد آن زن بر آن مرد برای همیشه حرام می شد و دیگر نمی توانست با او ازدواج کند. شکل طلاق ظهار چنین بود :
مرد به زن می گفت : پشت تو برای من مانند پشت مادرم است و این جمله کنایه ازتحریم کردن است .
کلمه ظهار از ظهر به معنای پشت گرفته شده است .
ایلاء به معنای قسم خوردن است و طلاق ایلاء این بود که مرد قسم می خورد که با زنش همبستر نخواهد شد و با همین قسم خوردن ؛ طلاق صورت می گرفت .
طلاق ضرار طلاقی بود که مرد برای آزار زنش دست به آن می زد . به عنوان مثال مرد زنش را طلاق می داد ؛ بعد از مدتی رجوع می کرد . دوباره طلاق می داد و دو باره رجوع می کرد و این طلاق ها و رجوعها را به تعداد زیاد انجام می داد تا زن بلا تکلیف بماند و شکنجه شود .
دین اسلام این نوع طلاق ها را تحریم کرد و اگر کسی دست به این بزند کیفر دارد .

ی سوال

معما حتما باید سوالات دینی باشه؟؟

سوالات علمی نمیشه پرسید؟؟؟

ی سوال

معما حتما باید سوالات دینی باشه؟؟

سوالات علمی نمیشه پرسید؟؟؟
سلام

چرا اما قبلش صبرکنید پاسخ معمای قبلی داده بشه و بعد معمای جدید مطرح بشه .

لازم به ذکر است کسی میتونه معمای جدید مطرح کنه که پاسخ معمای قبل رو داده باشه و جوابش صحیح باشه .

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان عزیز..

پیش از ظهور اسلام، در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشت:

در جاهلیت طلاق های گوناگونی رسم بود مانند طلاق ظهار ؛ طلاق ایلا ء و طلاق ضرار .

احسنت به دو خواهر عزیز..:Rose:

اما سوال اخر :
چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟

چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟

چون زن آزاری بوده :Gig:

چون زن آزاری بوده

ایندفعه دیگه مثل معمای قبلی ، کلمهٔ زن نداره توش:Nishkhand:
نه دلیلش این نیست.

اما سوال اخر :
چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟

جواب این سوال هم اشانتیون از طرف من :
چون فساد کمتر بشه با وجود 10 نوع ازدواج ( که همه اش هم ترویج فساد میداد ) اسلام به دو نوع تغییر داد ( دائم ، موقت ).

جمع بندی معما :

[QUOTE]الف : 10 نمونه از ازدواج های زمان جاهلیت اعراب با توضیح هر کدام .
ب : انواع طلاق های آن زمان با توضیحات بنویسید.
ج : چرا با امدن اسلام این همه ازدواج به دو نوع تغییر کرد؟

پاسخ :

الف : پیش از ظهور اسلام، در میان اعراب جاهلی ده نوع ازدواج وجود داشت:

ازدواج صداق: که همان ازدواج رایج در همه ادیان آسمانی است و دین اسلام نیز آن را تایید کرده است. در این ازدواج، مهریه معین اما مدت زمان زندگی مشترک، نامعین است و تنها با ازدواج یا مرگ یکی از طرفین پایان می پذیرد.

متعه: یا همان ازدواج موقت که در ادیان الهی پیش از اسلام و حتی در برخی ملت‌های غیر الهی نیز وجود داشته است. در این ازدواج هم مدت زمان را معین می‌کردند هم مهریه را.

ازدواج اماء: که ازدواج با کنیزان بود. اگر کسی کنیزی را می خرید، بی آن که مهری برای آن بپردازد، همسرش می شد و می توانست او را به دیگری بفروشد. این ازدواج در اسلام با شرایط ویژه ای مجاز بوده است.

ازدواج موقت: پسر بزرگ خانواده حق داشت با زن یا زنان پدرش ازدواج کند (البته غیر از مادر خودش ). در اسلام این ازدواج حرام شمرده شده و زن پدر، محرم شمرده می‌شود. ( آیه 22 سوره نساء)

ازدواج شغار: در این نوع پیوند، مرد با دختر یا خواهر مرد دیگری ازدواج می کرد تا او نیز با دختر یا خواهر او ازدواج کند.

ازدواج رهط: یعنی ازدواج مشارکتی یا دسته جمعی. گروهی از مردان که نباید بیشتر از ده نفر می بودند با یک زن رابطه برقرار می‌کردند و اگر فرزندی به دنیا می آمد، آن زن فرزندش را به هر یک از مردان که خود می خواست منتسب می کرد و او را پدر فرزند خود قرار می داد.

ازدواج با اختین: یعنی مردی همزمان با دو خواهر ازدواج کند.

ازدواج مخادنه: نوعی ازدواج دوستانه بوده است که مردی زنی را به دوستی می گرفت یا زنی مردی را به دوستی بر می گزید.

ازدواج استبضاع: در این نوع ازدواج، مردی همسر خود را در اختیار مردی که شجاعت، قدرت و یا صفت پسندیده دیگری داشت قرار می داد و تا وقتی که همسرش از آن مرد صاحب فرزند نمی‌شد، از او کناره گیری می کرد.

ازدواج تعویضی: دو مرد با یکدیگر توافق می کردند و زنانشان را با هم عوض می کردند.

ب :در جاهلیت طلاق های گوناگونی رسم بود مانند طلاق ظهار ؛ طلاق ایلا ء و طلاق ضرار .
اگر مردی زن خود را به صورت طلاق ظهار؛ طلاق می داد آن زن بر آن مرد برای همیشه حرام می شد و دیگر نمی توانست با او ازدواج کند. شکل طلاق ظهار چنین بود :
مرد به زن می گفت : پشت تو برای من مانند پشت مادرم است و این جمله کنایه ازتحریم کردن است .
کلمه ظهار از ظهر به معنای پشت گرفته شده است .
ایلاء به معنای قسم خوردن است و طلاق ایلاء این بود که مرد قسم می خورد که با زنش همبستر نخواهد شد و با همین قسم خوردن ؛ طلاق صورت می گرفت .
طلاق ضرار طلاقی بود که مرد برای آزار زنش دست به آن می زد . به عنوان مثال مرد زنش را طلاق می داد ؛ بعد از مدتی رجوع می کرد . دوباره طلاق می داد و دو باره رجوع می کرد و این طلاق ها و رجوعها را به تعداد زیاد انجام می داد تا زن بلا تکلیف بماند و شکنجه شود .
دین اسلام این نوع طلاق ها را تحریم کرد و اگر کسی دست به این بزند کیفر دارد .

چ :
فساد کمتر بشه با وجود 10 نوع ازدواج ( که همه اش هم ترویج فساد میداد ) اسلام به دو نوع تغییر داد ( دائم ، موقت ).[/QUOTE]
موفق باشید دوستان یاحق.
طراح سوال بعدی : بنفشه66 محترم یا باغ بهشت عزیز..

بسم الله الرحمن الرحیم

معنای دقیق واژه های " یتفکرون ، یتدبّرون ، یعقلون " چیست و چه تفاوتی با هم دارند ؟

معنای دقیق واژه های " یتفکرون ، یتدبّرون ، یعقلون " چیست و چه تفاوتی با هم دارند ؟

واقعا یک سوال برام ایجاد شده

چرا اکثرا سوال می پرسید؟؟؟

معما نمیپرسید؟؟؟

چرا اکثرا سوال می پرسید؟؟؟

خب خواهر شما جواب سوال رو بده بعدش خودت معما طرح کن . من یکی که معمایی به ذهنم نرسید :Nishkhand:

بسم الله الرحمن الرحیم

معنای دقیق واژه های " یتفکرون ، یتدبّرون ، یعقلون " چیست و چه تفاوتی با هم دارند ؟



سلام.
مقدم بر این سئوال ، اول باید بدانیم معنای دقیق واژه های "سئوال" و "معما" چیست و چه تفاوتی با هم د ارند؟
[SPOILER]تاپیک ، در راستای اسمش که "معما" هست ، فعالیت نمیکند. این خیلی زننده و ناشایست است که ما فرق بین واژه ها را ندانیم.

[/SPOILER]

واقعا یک سوال برام ایجاد شده

چرا اکثرا سوال می پرسید؟؟؟

معما نمیپرسید؟؟؟

مقدم بر این سئوال ، اول باید بدانیم معنای دقیق واژه های "سئوال" و "معما" چیست و چه تفاوتی با هم د ارند؟

سلام ، اگر فکر میکنید معما مطرح نمیشه ، تشریف بیارید این سوال رو پاسخ بدید و معما طرح کنید دوستان عزیز.
ایراد گرفتن در کنارش راه کاره درست ارائه دادن هم داره !
در ضمن ما اینجا میایم تا یه چیزی یاد بگیرم ! حالا جه سوال چه معما ! در هر صورت اکثرا میرن تو گوگل سرچ میکنن !!! مگر تعداد اندکی !
غیر این هست؟

بسم الله الرحمن الرحیم

معنای دقیق واژه های " یتفکرون ، یتدبّرون ، یعقلون " چیست و چه تفاوتی با هم دارند ؟
"تعقّل" به معنی : تعقل از عقل و به معنای اندیشیدن و دریافتن است
"تفکّر" به معنی : تفکر مصدر باب تفعل از ریشه فکر و اندیشیدن است
"تدبّر" در اصل از ماده «دبر» به معناى پشت سر و عاقبت چیزى است.بنابر این، تدبّر؛ یعنى بررسى نتایج و عواقب و کار مى‏باشد.

درسته؟:Gig:

درسته؟

بله خواهر درسته
اما تفاوتشون در چیست؟ یه تفاوت کلی بین هر سه مورد وجود داره .

بله خواهر درسته
اما تفاوتشون در چیست؟ یه تفاوت کلی بین هر سه مورد وجود داره .

عقل قوه و نیرویی است که با آن خیر و صلاح مادی و معنوی تشخیص داده می شود.
فکر و تفکر به معنای اعمال نظر و تدبر برای به دست آوردن واقعیات است.
:Gig:

عقل قوه و نیرویی است که با آن خیر و صلاح مادی و معنوی تشخیص داده می شود.
فکر و تفکر به معنای اعمال نظر و تدبر برای به دست آوردن واقعیات است.

این درسته اما جواب من این نیست