عوامل قساوت قلب
تبهای اولیه
چه عواملی باعث قساوت قلب انسان می شود؟
نحوه به وجود آمدن قساوت قلب بسیار ساده است. انسان از ابتدا که قساوت قلب ندارد. با دور شدن از معنویات و در دنیا فرو رفتن و به گناه آلوده شدن، قساوت قلب و زنگار دل نیز شروع می شود. روحی که از خدا نشأت گرفته و می تواند به جایی برسد که « به جز خدا نبیند» ، حالا در دست یک انسان بیچاره دارد ذبح می شود و لحظه لحظه از موطن اصلی خود که همانا ملکوت باشد دور می گردد.
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
یک گناه، یک نقطه سیاه در قلب ایجاد کرده و تکرار برگناه، این نقطه را بزرگ تر می گرداند تا این که تمام قلب سیاه می شود. این قلب سیاه، محصول عمل چه کسی است غیر از خودمان. مطابق روایات، قساوت قلب، بدترین عقوبت برای بندگان است(1). پس اگر دچار آن شدیم باید فوراً در صدد رفع آن بر آییم.
قلب، همان روح است و این مشکلی که بر روح وارد آمده از ناحیه خود ماست. خداوند می فرماید: اعمالشان چون زنگاری بر دل هایشان نشسته است. (مطففین/14)
این آیه نشان می دهد که سبب قساوت و زنگار دل، اعمال خود انسان هاست.
به طور تفصیلی نیز مواردی که باعث قساوت و زنگار دل می شود را بر می شماریم.
1- دوستی شهوات: کسی که دلش با دوستی شهوات دنیایی باشد قلب او از یاد خدا محجوب می گردد.(2)
2- کثرت کلام و زیاد سخن گفتن به غیر ذکر خدا قساوت قلب می آورد.
3- آرزوهای بلند دنیایی: خداوند به حضرت موسی فرمود: ای موسی! آرزویت را در دنیا دراز مکن که قلبت سخت و انعطاف ناپذیر می شود.(3)
4- رفت و آمد با دوستانی که اهل بی بند و باری و حرام باشند.
5- پیامبر فرمود: چهار چیز قلب را می میراند: 1- گناه بر روی گناه افزودن 2- هم سخن شدن زیاد با زنان 3- بگو مگو کردن با احمق – تو می گویی و او می گوید و هرگز به راه نمی آید – 4- همنشینی با مردگان. عرض شد یا رسول الله منظور از مردگان چیست؟ فرمود: هر توانگر خوش گذران.(4) هم چنین از امیر مؤمنان روایت شده: اشکها خشک نمی شوند مگر به سبب سختی دلها; و دلها سخت و سنگین نمی شوند مگر به سبب فزونی گناه(5)
6- خندیدن زیاد
7- شنیدن لهو و لعب، چه در قالب موسیقی مناسب مجالس لهو و لعب و چه در قالب حرف های پراکنده دوستان( البته باید توجه داشته باشیم که مراد از حرف های پراکنده، حرف هایی است که ثمره مفید دنیایی و اخروی نداشته و باعث غفلت انسان نیز می شود. این طور نیست که شاد بودن، موجب قساوت قلب شود. البته شادی باید هدایت شده باشد.)
8- دنبال شکار رفتن برای تفریح
9- امام صادق علیه السلام: خداوند متعال به موسی(علیه السلام) وحی فرستاد که ای موسی از فزونی اموال خوشحال مباش، و یاد مرا در هیچ حال ترک مکن; چرا که فزونی مال غالبا موجب فراموش کردن گناهان است و ترک یاد من قلب را سخت می کند.(6)
راهکارهایی برای مبارزه با قساوت قلب
1- توبه: امام صادق علیه السلام می فرماید برای قلوب زنگار است مانند زنگاری که بر مس است پس آن را با استغفار جلا دهید.
توبه سه رکن دارد 1- پشیمانی از انجام گناه 2- تصمیم بر ترک گناه 3- جبران گذشته
2- کم کردن آرزوهای دنیایی
3- عبادت خداوند: در زندگی جایی برای عبادت باز کنیم.
4- صدقه دادن و با فقرا رفت و آمد کردن و دیدن محیط زندگی آنان نیز در رفع قساوت و زنگار دل مفید است.
5- معاشرت با انسان های مؤمن و با ایمان
6- ترک مخاصمه و جدل و دعوا
7- ترک جدی گناهان که از همه مهم تر است.
8- شنیدن موعظه ها، خصوصاً سخنان حکمت آمیز ائمه معصومین علیهم السلام ( مانند نهج البلاغه خصوصاً بخش حکمت ها و مباحث دنیا
9- پیامبر فرمود: این قلوب را زنگار می گیرد هم چنان که آهن را زنگار می گیرد وقتی آب به آن رسد. گفته شد جلاء آن چیست؟ حضرت فرمود: زیادی یاد مرگ و تلاوت قرآن. (7)
10- رفتن به مجالس علم. زیرا خداوند قلب ها را با نور حکمت زنده می گرداند هم چنان که زمین مرده را به باران زنده می کند.(8)
11- اطعام به مساکین و رسیدگی به یتیمان، قلب انسان را نرم می کند.(9)
12- امام علی علیه السلام می فرماید: قلبت را با موعظه زنده کن ... و او را با یاد مرگ ذلیل گردان[ و خاشع کن]..... و اخبار گذشتگان را بر او عرضه نما.(10)
13- برای قلب جلائی غیر قرآن نیست.(11)
14- تفکر، حیات و زندگی قلب است. (12)
15- روزه گرفتن نیز انسان را به خود آورده و در رفع زنگار قلب مفید است.
16- خواندن ادعیه ای که از معصومین علیهم السلام رسیده و توجه به معانی بلند آنها بسیار مؤثر است. مناجات خمسة عشر که در مفاتیح الجنان آمده، بسیار زیباست. (این مناجات مشتمل بر پانزده دعاست با نام های مناجات التائبین، مناجات الشاکرین، مناجات الخائفین، مناجات المفتقرین و ... که مناسب حال هر انسانی در این دعاها ، مضامین زیادی آمده است.)
17- عبادت با توجه: به عنوان مثال وقتی می خواهیم نماز بخوانیم فکر کنیم آخرین نمازمان است.
منابع:
1- میزان الحکمة، ح16995
2- میزان الحکمة، ح16985
3- میزان الحکمة، ح17000
4- میزان الحکمة، ح17023
5- . بحارالانوار، ج 7، ص 55
6- . بحارالانوار، ج 7، ص 55
7- میزان الحکمة، ح17049
8- میزان الحکمة، ح17032
9- میزان الحکمة، ح17043
10- نهج البلاغه، نامه 31
11- نهج البلاغه، خطبه 176
12- میزان الحکمة،1703
سلام و درود:Gol:
6- خندیدن زیاد
هر وقت قضاوت دلش اومد یه گنجشک رو بکشه اونوقت این فرمایش درسته:Nishkhand::Khandidan!:
پس بگو چرا خیلی با طنز مخالفند :Nishkhand: قساوت قلب میاره :Khandidan!:
خوب نمی خندیم تبسم می کنیم :khandeh!:
خوب شد:Nishkhand:
شوخی کافیه !!!
خنده بر هر درد بی درمان .....
علم پزشکی هم همینو می گه!!!
ولی به نظر حقیر در موازنه ی بین شادی و غم بهتره کفه ی ترازو به طرف شادی سنگینی کنه!!
ولی خوب منتقدین شادی و شاد زیستن زیادن !! :Ghamgin: :Ghamgin: :Ghamgin:
اصولاً کسی به ادم ها غمگین ایرادی نمگیره! به جامعه ی خودمون نگاه کنید!!!:Labkhand: :Labkhand:
شاد نباشید :Cheshmak: :Cheshmak: :Cheshmak: :khandeh!::Gol:
یا علی
با سلام.
منظور از خنديدن زياد، خنديدن هجو و هزلي كه به همراه مسخره كردن ديگران و گفتن سخن ها و لطيفه هاي نامتعارف و زشت باشد. اين ها نه تنها باعث شادي نيست بلكه كم كم قبح يكسري از مسائل را در انسان از بين مي برند.
اما شادي و طنزي كه سالم باشدنه تنها اشكالي ندارد بلكه باعث زنده شدن دل و انبساط خاطر ميشود.
[=Microsoft Sans Serif]رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلّم :
[=Microsoft Sans Serif]لا تُميتُوا القُلوبَ بِكَثرَةِ الطَّعامِ وَالشَّرابِ ؛ فَإِنَّ القُلوبَ تَموتُ كَالزُّروعِ إذا كَثُرَ عَلَيها .1
[=Microsoft Sans Serif]پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
[=Microsoft Sans Serif]دلها را با فراوانىِ خوراك و نوشیدنی ها نميرانيد ؛ زيرا دل به سان كِشت ، اگر آب زيادى بدان رسانده شود ، می ميرد .:Gol:
[=Microsoft Sans Serif]پی نوشت :
[=Microsoft Sans Serif]مكارم الأخلاق ، جلد 1 ، صفحه 320 ، حديث 1025 ، جامع الأخبار ، صفحه 515 ، حديث 1453 ، تنبيه الخواطر ، جلد 1 ، صفحه 46 ،روضة الواعظين ، صفحه 500 ، بحار الأنوار ، جلد 66 ، صفحه 331 ، حديث 7 دانش نامه احاديث پزشكي : 2 / 48
رسول الله صلى الله عليه و آله و سلّم :
إيّاكُم وفُضولَ الطَّعامِ ؛ فَإِنَّهُ يَسِمُ القَلبَ بِالقَسوَةِ ، ويُبطِئُ بِالجَوارِحِ عَنِ الطّاعَةِ ، ويُصِمُّ الهِمَمَ عَن سَماعِ المَوعِظَةِ .1
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
از زيادى غذا بپرهيزيد ؛ چرا كه نشان قساوتْ بر دل می نهد ، بدن را در فرمانبرى از خدا كُند می كند و اراده ها را از شنيدن اندرزْ ناشنوا می سازد .
رسول الله صلى الله عليه و آله و سلّم :
مَن تَعَوَّدَ كَثرَةَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ ، قَسا قَلبُهُ .2
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلّم :
هر كس به پُرخوردن و پُرنوشيدن خو بگيرد ، سنگدل میشود .
پی نوشت :
1 - عدّة الداعي ، صفحه 294 ، أعلام الدين ، صفحه 339 عن أبي هريرة ، بحار الأنوار ، جلد 77 ، صفحه 182 ، حديث 10 و جلد 103 ، صفحه 27 ، حديث 40 دانش نامه احاديث پزشكي : 2 / 50
2 - طبّ النبيّ صلى الله عليه و آله و سلّم ، صفحه 5 ، بحار الأنوار ، جلد 62 ، صفحه 293 دانش نامه احاديث پزشكي : 2 / 50
عوامل قساوت قلب
با سلام و تشکر از سادات وکسب اجازه.
بنده هم نکاتی در این زمینه بود که حیفم اومد ننویسم.
برخي دیگراز عوامل و گناهاني كه باعث قساوت قلب ميشوداین موارد می باشند:
1. غفلت و دوري از خداوند متعال; "أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُو لِلاْ ًِسْلَـَمِ فَهُوَ عَلَيَ نُورٍ مِّن رَّبِّهِي فَوَيْلٌ لِّلْقَـَسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُوْلَغكَ فِي ضَلَـَلٍ مُّبِين;(زمر،22) آيا كسي كه خدا سينهاش را براي اسلام گشاده كرده، و بر فراز مركبي از نور الهي قرار گرفته ]همچون كوردلاني است كه نور هدايت به قلبشان راه نيافته[ واي بر آنها كه قلبهايي سخت در برابر ذكر خدا دارند، آنها در گمراهي آشكارند".(ر. ك: تفسير نمونه، آية اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 19، ص 426 ـ 429، دارالكتب الاسلامية، تهران.)
حضرت امام باقر(ع) ميفرمايد: "اياك والغفلة ففيها تكون قساوة القلب" از غفلت بپرهيز كه ماية سنگدلي است".(مستدرك الوسائل، محدث نوري، ج 12، ص 93، مؤسسه آل البيت:.) حضرت امام صادقميفرمايد: "خداوند متعال به حضرت موسي(ع) وحي فرستاد كه اي موسي! از فزوني اموال خوشحال مباش، و ياد مرا در هيچ حال ترك مكن، چرا كه فزوني مال غالباً موجب فراموش كردن گناهان است و ترك ياد من قلب را سخت ميكند."(الكافي، محمدبن يعقوب كليني;، ج 2، ص 497، دارالكتب الاسلامية، تهران.)
2. گناه، حضرت عليميفرمايد: "ما جفت الدموع إلاّ لقسوة القلوب، و ما قست القلوب إلاّ لكثرة الذنوب، اشكها خشك نميشوند، مگر به خاطر سختي دلها و دلها سخت و سنگين نميشود مگر به خاطر فزوني گناه"!(وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 16، ص 45، مؤسسه آل البيت:.)
3. آرزوهاي طولاني; خداوند متعال در روايتي خطاب به حضرت موسيغ ميفرمايد: "اي موسي! آرزوهايت را در دنيا دراز و طولاني مكن كه قلبت سخت و انعطافناپذير ميشود، و سنگدلان از من دورند".(الكافي، همان، ص 329.)
4. پيروي از القأات شيطان; حضرت عليميفرمايد: "دو گونه القا وجود دارد: القاي شيطاني كه موجب سهو و سختي و قساوت قلب ميگردد و القاي فرشته كه باعث نرمي قلب و فزوني فهم ميشود". و...(بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 70، ص 397، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
در روايات این عوامل هم ذكر شده است که فقط عناوینش رو ذکر میکنم:
1. توبهنكردن 2.پرخوري؛ 3.تركنماز و ذكر خداوند؛ 5.غرور و سرمستي به دنيا و مقام و...؛ 6.خوردن خون وچيزهاي حرام؛ 7.نگاه و معاشرت با بخيل؛ 8.بحث و مجادله بي جا؛ 9.گوشدادن به لهو و لعب؛ 10.شكار حيوانات و...
با سلام.
منظور از خنديدن زياد، خنديدن هجو و هزلي كه به همراه مسخره كردن ديگران و گفتن سخن ها و لطيفه هاي نامتعارف و زشت باشد. اين ها نه تنها باعث شادي نيست بلكه كم كم قبح يكسري از مسائل را در انسان از بين مي برند.اما شادي و طنزي كه سالم باشدنه تنها اشكالي ندارد بلكه باعث زنده شدن دل و انبساط خاطر ميشود.
از استاد بزرگ اخلاقي سوال كردم :
آيا خنده گناه و بيجا و بيهوده و تمسخر آوره كه قساوت مياره يا خنده زياد حتي به جا هم قساوت به همراه داره؟
ايشون فرمود:
خنده زياد چه حلال و مباح و چه گناه(تمسخر و تحقير و..) و لغو قساوت ميآره.
[="]تعریف قساوت
[="]"قساوت" در زبان عربی از ریشهی"قسی" و"قسوه" است؛ که در لغت به معنی خشونت و نفوذناپذیری میباشد؛ لذا به سنگهای خشن و سخت، "قسی" میگویند. و در اصطلاح قرآنی به قلبهایی که در برابر حق، تواضع، خشوع و انعطافى نداشته باشد و نور هدایت در آن نفوذ نمىكند، قاسیه میگویند.[1] در فارسی از آن به "سنگدلی" تعبیر شده که در مقابل "نرم دلی" قرار گرفته است.[2]
[="] "قلب" در لغت به معنی گرداندن و تحوّل دادن از وجهى به وجه دیگر میباشد؛ مثل گرداندن لباس و گرداندن انسان از طريقهاش.[3] و در اصطلاح قرآنی به روح لطيف انسانی، که با تعلّق به قلب جسمانی، سلطهی خود را در بدن انسان اجراء مىكند، قلب گويند؛ که از آن به نفس ناطقه نیز تعبیر میگردد. پس چون، این قسمت از بدن انسان مرکز تحولات مختلف روحی است، آن را "قلب" نامیدهاند.[4]
[="]قساوت از ماده "قَسَوَ" در قرآن، هفت مرتبه به كار رفته؛[5] که هميشه با مادهی قلب همراه بوده است.
[="]قساوت، یکی از مهمترین عواملی است که انسانها را از شناخت خداوند و سیر به سوی او بازمیدارد. از آنجا که یکی از وظایف انبیاء، آشنا کردن انسانها با حقایق و گسترش عدالت در جامعه بوده، و لکن تمامی انبیاء الهی در راه نیل به اهداف خود، با مقاومت افراد قسیّالقلب رو به رو بودهاند؛ چرا که افراد قسیالقلب، راه نفوذ حقایق و دروازهی عطوفت را به روی خود بسته و با زیر پانهادن اصول انسانی، با سرسختی تمام در مقابل حق میایستند. [6]
[="]قرآن نیز با طرح مطالب و ذکر قصص مرتبط ، به مبارزه با این صفت مذموم پرداخته و با ذکر عوامل و آثار آن، به انسانهای غافل، آگاهی ومعرفت بخشیده است.
[="]با اینکه این واژه و مشتقات آن هفت مرتبه در قرآن ذکر شده، ولی در آیات بسیاری به طور ضمنی و مفهومی به این مسأله پرداخته است؛ که در این مقاله به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
[="] قلب یکی از حساس ترین اعضاء بدن انسان است؛ که قابلیت های اعجاب انگیزی در آن نهفته شده است. از جمله ی آن قابلیت ها اینست که قلب، در برابر عواطف انسانی تغییر پذیر بوده و بنا به شرایط و موقعیتی که برای انسان پیش میآید، میتواند نرم یا سخت گردد؛ و حتی این نرمی و سختی هم، دارای درجات متفاوتی بوده؛ تا جایی که دل انسان از شدت قساوت می میرد. قرآن کریم، این درجات را با تمثیلی زیبا بیان کرده است:[7]
[="]خداوند در این آیه با تمثیل زیبایی، به بیان شدّت و درجه ی قساوت مردم یهود، اشاره کرده و بیان میکند که قلب در شدت قساوت به درجهای میرسد که حتی از سختترین سنگها هم، سخت تر میشود. نه اینکه چشمه ی عواطف و علم از آن نمی جوشد، و قطرات محبت از آن تراوش نمىكند؛ بلکه هرگز از خوف خدا، دلِ انسان سنگدل به طپش نمی افتد. اين تهديدى است سربسته، براى اين جمعيت بنى اسرائيل و تمام كسانى كه خط آنها را ادامه مىدهند.[9]
[="]قساوت قلب، نیز مانند بسیاری از رفتارهایی که از انسان سر میزند، دارای عواملی است که به برخی اشاره میگردد:
[="]1. جهل و غفلت[="]:
[="]یکی از عوامل بروز قساوت قلب در انسان، جهل و غفلت است. جهل، تصویری نادرست از واقعیت، در برابر انسان ایجاد کرده و مانع نفوذ نور ایمان در قلب میشود؛ و غفلت، او را از جستجوی حقایق منحرف میسازد؛ فلذا دل انسان در مقابل نصيحت، معجزه و دليل، سخت میگردد؛ چنانچه خداوند در خطاب به پیامبر اسلام میفرماید:
[="] در این آیه کفار، که خود را در پردهای از جهل و غفلت فرو بردهاند و دلهایشان به قدری سخت شده که از شنیدن حقایق محرومند، مرده و کر نامیده شدهاند.[11]
[="]2. اعراض از یاد خدا[="]:
[="] از دیگر عوامل سخت شدن قلوب، فراموشی خدا و اعراض از یاد اوست:
[="]انسان يا از راه چشم و ديدنِ آيات الهی، به حق میرسد؛ و يا از طريق گوش و شنيدن كلمات حكمت، موعظه، قصص و عبرتها خدا را یاد نموده و به سوی او راه مىيابد؛ و لکن کفار چون، راههای رسیدن به حق را در خود نابود کرده و از یاد او غفلت ورزیدند، دلهایشان سخت شده و در برابر حق نفوذ ناپذیر گردید.[13]خداوند به شدت، اینها را مورد سرزنش قرار داده و میفرماید: واى بر آنها كه قلبهاى سخت و نفوذناپذيرى دارند و ذكر خدا در آنها اثر نمىگذارد:
[="]انسان از روی لجاجت، چشم خود را در برابر نشانه های الهی بسته و بر جهل خود پافشاری می کند:
[="]«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ...»[18][="]«سپس دلهاى شما بعد از این واقعه سخت شد؛ [="]همچون سنگ، یا سختتر!...»
[="] قلب، مرکز عواطف انسانی و عشق در وجود انسان بوده که با سخت شدن آن، آثار زیانبار و جبران ناپذیری برای انسان، بار میشود؛ که در اینجا به گوشههایی از آن اشاره شده است:
[="]یکی از بزرگترین آثار قساوت قلب اینست که دل انسان، اسیر مرگ میشود. حقیتاً، کسی که جهل و نفس اماره را پیشوای خود قرار داده و از خدا و نشانههای او غافل مانده و تمامی راههای نفوذ نور را در وجود خود بسته باشد، گرچه به ظاهر زنده است؛ اما در واقع مردهی متحرکی بیش نیست؛ که خداوند، دربارهی آنها در آیهی 52 سورهی روم خطاب به پیامبر میفرماید:
[="] بر اساس این آیه، انسان به علت قساوت درونی و سنگدلی، به مردهای تبدیل شده که حتی پیامبر اسلام نیز توان زنده کردن دل آنها را ندارد.[21]
خوردن مال حرام چه ربطي به قساوت قلب و اثر نكردن موعظه دارد؟
آنچه در روايات از عوامل قساوت قلب شمرده شده، از قرار زير است:
1- پر خوري : مَن كثر طعامه سقم بدنه و قسا قلبه؛هر كس زياد بخور د، بدنش بيمار و قلبش سخت مي شود.
2- گوشت خوردن فراوان: مَن أكل اللحم أربعين صباحاً قساقلبه؛ هر كس چهل روز به طور مداوم گوشت بخورد، قلبش سخت مي شود.
3- غفلت و كناره گيري از ياد خدا : ترك ذكري يقسي القلوب؛ياد خدا نكردن قلب را قساوت مي بخشد.
4- خوردن خون: الدّم يقسي القلب؛ خوردن خون قلب را قساوت مي بخشد.
5- زياد سخن گفتن: فإنّ كثرهْْ الكلام بغير ذكر الله يقسي القلب؛ زياد گفتن به غير ذكر خدا قلب را سخت مي كند.
6- نگاه كردن و همنشيني با آدم بخيل: النظر إلي البخيل يقسي القلب؛ نگاه كردن به آدم بخيل باعث قساوت قلب مي شود.
7- آرزوهاي طولاني در سر پروراندن: لا تطوّل في الدنيا آملك فيقسو قلبك؛ آرزوهاي دنيايي خود را زياد نكن،چون قلبت را قسي مي كند.
8- نوشيدن خمر (شراب) : الخمر تورث قساوهْْ القلب؛ نوشيدن خمر باعث قساوت قلب ميشود.
9- مال اندوزي و ثروتمندي: كثرهْْ المال مفسدهْْ للدين مقساهْْ للقلب؛ ثروت زياد باعث خراب كردن دين انسان و قساوت قلب مي شود.
عوامل ديگري مانند تكبر وجاه طلبي، ماندن زياد در مكه نيز باعث قساوت قلب مي شود. در بين عوامل، خوردن مال مردم يافت نشد. البته خوردن مال مردم اگر از مصاديق گناه و نافرماني خدا باشد، باعث تجرّي و ايستادگي در برابر خدا و خواه هاخواه باعث دوري از خدا و عناد و لجاجت مي شود، ولي اگر از مصاديق گناه نباشد، مثلاً از مغازه جنسي را مي خريم، ولي نمي دانيم دزدي است و مال مردم است، در اين صورت خوردن آن باعث قساوت قلب نمي شود. اما خوردن خون و گوشت خوك و شراب و نجاسات و محرّمات، به خاطر گناه بودن يا به خاطر داشتن آثار وضعي روي قلب، باعث قساوت قلب مي شود. البته بعضي از قساوت ها به معناي دوري از خدا و غفلت است، مثلاً ماندن در مكه، يا پرخوري يا نگاه كردن به بخيل يا ثروت اندوزي . اين گونه قساوت ها نه به خاطر گناه بودن اين كارها است، بلكه به معناي كم توجهي و غفلت قلب است. بنابراين قساوت قلب به واسطة انجام دادن گناه است يا دوري و غفلت از خدا و معنويات.
منبع:عرفان
قساوت قلب را چگونه باید درمان کرد؟
قساوت قلب یکی از بیماری های روحی که منشأ بسیاری از آلودگی ها و گناهان می شود و از آن جا که مسئله ی مهمی است، باید همواره از آن پیش گیری نموده و نیز اگر احیاناً دچار شدیم آن را درمان نماییم.
اجمالاً اموری را برای درمان قساوت قلب بیان می داریم:
1. ذکر استغفار «استغفرالله و اتوب الیه» در جلای قلب و برطرف کردن قساوت خیلی مؤثر است. روزی صد مرتبه لااقل این ذکر شریف را بگویید و به طور کلی ذکرها، به ویژه ذکر مذکور و ذکر «لااله الاالله» و صلوات بر محمد و آل محمد آثار و برکات فراوانی دارند.
2. مطالعه ی کتاب های اخلاقی و احادیث ائمه تأثیر فوق العاده ای دارد، شما می توانید هر شب یک ربع از این کتاب های اخلاقی و یا کتاب های حدیثی را که ترجمه شده اند، مطالعه کنید. در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است: اِنَّ حَدیثَنا یُحیی القُلُوب؛ احادیث ما قلب را زنده می کند».
3. تفکر و اندیشیدن در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین و قدرت پروردگار انسان را بیدار می سازد
بـرگ درختـان سـبز در نـظر هوشـیـار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
یکی از مهم ترین آثار تفکر، جلای دل و زدوده شد غفلت است. از جمله زمینه های تفکر، تفکر در مرگ است که آدم را بیدار می کند، لذا علمای اخلاق رفتن به قبرستان و زیارت اهل قبور را هفته ای یک بار توصیه می کنند به شرطی که همراه تفکر و عبرت گیری باشد.
آخر الامر گل کوزه گران خواهی شد
حالیا فکر صبوح کن که پر از باده کنی
4. دوری از گناه، زیرا قساوت دل مربوط به گناه است بنابراین باید اولاً توبه کرد و هر روز جداگانه با خدا عهد بست که گناه نکنیم و اگر احیاناً در طول روز مرتکب گناه شدیم حتماً به فکر توبه و استغفار برآمده، عزم جدی داشته باشیم، گناه نکنیم تا کم کم گناه از زندگی برطرف شود. با چنین کاری دل صفا پیدا خواهد کرد. در این مورد توصیه می شود حتماً مناجات تائبین از مناجات (خمسه عشر) که در مفاتیح آمده و مناجات کوتاهی است غفلت نکنید که دل را غبار روبی می کند.
چون دل انسان مورد غفلت قرار می گیرد، باید همیشه مراقبت کرد والا ممکن است باز انسان دچار قساوت شود.
منبع: با معارف اسلامی آشنا شویم ، شماره ی 38.
چرا انسان در بعضی اوقات حالت قساوت قلب پیدا می کند و علاج آن چیست
این سؤال حاوی چند نکته است که لازم است به جواب آن دقت فرمائید.
الف) رابطه گناه و قساوت. همانطور که اشاره کردهاید گناه به تدریج در قلب انسان ایجاد قساوت میکند. قرآن مجیدمیفرماید: کلاّ بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون (مطففین، آیه 14).
و نیز در حدیثی از امام علی(ع) میخوانیم که: ... و ما قست القلوب الاکثرة الذنوب ؛ و دلها قساوت پیدا نمیکنندمگر به خاطر کثرت گناهانو در میزان الحکمة، ج 8، ص 239 آمده است:«نه چنین است بلکه رفتار آنها باعث زنگارو رین قلوب آنها گشته است».
ب ) گاهی از اوقات انسان احساس قساوت دل میکندَ یعنی آن صفای معنوی و لطافتی که احیاناً در برخی دیگر ازاوقات در خود مییابد، در آن هنگام احساس نمیکند. ولی نمیتوان چنین حالتی را صرفاً به ارتکاب گناه نسبتداد. غیر از گناهان اعمال دیگری نیز باعث قساوت دل در برخی از مراتب آن میشود، اشتغالات مادی، غوطه ورشدن در مسائل دنیوی، سرگرمی به لهو و لعب، پر حرفی و پرخوری، پرخوابی، و ...
ترک عبادت و ذکر پروردگار و نمونههای دیگر (برای بررسی بیشتر به میزان الحکمه و معجم غرر و معجمنهجالبلاغه و معجم قرآن مراجعه شود) بنابر این وقتی انسان در خود احساس قساوت کرد باید به بررسی و محاسبهنفس بپردازد که احیاناً چه عاملی باعث قساوت در او گشته است و در صدد رفع آن عامل برآید. یکی از عواملی کهباعث صفای دل و زدون حالت قساوت میشود همین دعاها و نیایشها و نمازهای سازنده است. البته اگر باشرائط ویژهاش ادا گردد. 1ـ یعنی در وقت نشاط 2ـ با توجه کامل به خدا. 3ـ در محیطی با فراغت و دور از سر وصدا و جنجال. 4ـ گریه از خوف خدا و اهوال قیامت عامل دیگری است که در صفای دل مؤثر است. نشست وبرخاست با علماء و شخصیتهای بر جسته و وزینی که خود مظهر صفا و تقوا هستند. همچنین تلاوت قرآن باتوجه به آیات الهی نیز مؤثر است. و نیز عامل دیگر طلب صفای دل از خداست. در این زمینه بسیار بجاست کهشما نیز با امام سجاد(ع) هم نوا گشته و مناجات شاکین را بخوانید (مفاتیح الجنان، مناجات خمسه عشر).
ج ) اینکه مسأله فشار آوردن بر خود را مطرح ساختهاید. اگر منظور این است که در وقت کسالت و بیحالی باز خود راوادار به عبادت یا تلاوت و نظائر آن کنید. این غلط است و اصولاً عبادت وقتی صفای دلوسازندگی خواهد داشتکه در حال شادی و نشاط برگزار گردد. ولی اگر منظور خودسازی و محاسبه نفس است و ارزیابی اینکه چه عاملیاحیاناً باعث تیرگی دل شده و با توجه به آن نفس را مورد ملامت و سرزنش قرار دادن و وادار به ترک آن عمل کردنباشد این نوع ریاضتها لازم و شایسته است. باز باید تکرار کنم که اعتدال و شرائط خاص هر امری را باید در نظرگرفت.
jawab
[="]از دیگر آثار قساوت قلب، کاهش روزی است:
[="]«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى»[22]
[="]«و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت و روز قيامت، او را نابينا محشور مىكنيم!»
[="]درمان قساوت
[="]بیان شد که اگر دل انسان بمیرد، دستگاه برقراری ارتباط در وجود او از بین رفته و حتی توفیق فکر اصلاح خویش و توبه به درگاه الهی را نخواهد داشت؛ اما مادامی که به این حد نرسیده و به شدت سختی گرفتار نشده باشد، راه درمان وجود دارد: