ه چیزی که چن وقت پیش به ذهنم رسید اینه که چرا جنس مونث باید آرامش بیشتری داشته باشه و تازه،بتونه با بدحجابی و عرضه کردن اندامش آرامش مردهارو بگیره؟ینی هم ارامش داشته باشه و هم بتونه ارامش بقیه رو بگیره!
این موضوع وقتی عجیبتر میشه که مرد مجبور باشه به خاطر آرامشی که زنها ازش گرفتن با یه زن ازدواج کنه و یه عمر مسئولیت روی دوشش باشه!!!!!!
چه سوال بی محتوایی
دوستان دیگه نمی دونند پست چی بزنن
حامد جان من میدون که شما قصد دشمنی نداری و بخاطر ناراحتی که در دلت بوجود اومده دارید چنین نظراتی میدید
اما برادر ، مشکل اینجاست که خیلی از ماها (مرد یا زن) تنها و تنها از دید خودمون داریم به مسائل نگاه میکنیم
من یه سؤال از شما میپرسم
جریان افرادی مثل خفاش شب رو شنیدید؟
داستان داعش که زن های بیگناه رو به اسیری و بردگی جنسی میبره میدونید؟
دخترهایی که پدرشون اونها رو بجای بدهی که داره شوهر میده (در واقع میفروشه) شنیدید؟
زن هایی که شوهرانشون اونها رو کتک میزنن میشناسید؟
دخترهایی که با هزار آرزو شوهر کردن بعد فهمیدن که آقا معتاد تشریف دارن به گوشتون خورده؟
تمام این مردها آسایش و آرامش اون زن ها رو سلب کردن
اون هم به شکلی بسیار بدتر از اونچه که شما گفتید
در فرمایش شما نهایتاً میشه گفت آقا تمام این زنها که گفتید بد! نهایتاً مرد از خونه بیرون نمیزنه! (مثلاً ، نهایتش رو میگم)
حتی اگر این راه سخت باشه ، اما بالاخره یه راه نجاتی داریداما اون زن هایی که توی دست داعشی ها اسیر هستن چه راه نجاتی از دست چنین مردهای کثیفی دارن؟!
احتمالا گناهش این است که از طریق چشمش(نگاه به نامحرم) دلش را اسیر جلوه گریهای بی جا کرده و جلوه خری نموده و آرامش
از کف می دهد!!!!!!!!
آیه:"قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم"
به مردان مؤمن بگو چشمان خویش را کنترل کنند و دامانشان را از گناه حفظ کننند که این برای پاکی آنها بهتر است.
البته خانمها هم باید همین کار را بکنند:"و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن"
ترجمه همان است الا بخش آخر که می فرماید و زنها زینتهایشان را آشکار نکنند.
هر چه می کشیم از بی تقوایی است.
منی که توی خیابون دارم راه میرم چشمم میوفته به یه خانم بدحجاب گناهم چیه؟گناهم بی تقواییه؟چرا جواب منطقی نمیدید شما خانمها؟اینقدر احساساتتون بر عقلتون غالب شده؟
آخه بین انسان و غذا که قرار نیست مساوات باشه.غذا هم قرار نیست به سعادتی برسه.انسان هم قرار نیست با غذا خوردن به سعادت برسه.
اما بحث غریزه ی جنسی چیزی هست که تمام ابعاد انسان رو دربر میگیره همینطور سعادت دنیا و آخرتش رو.
من اگه جواب این سوالات رو توی این انجمن نگیرم پس به کی بگم؟به مرجع تقلید که یه ایمیل میتونم بفرستم فوقش، که اونم ممکنه نتونم مفهوم سوالم رو برسونم و در نتیجه جواب نگیرم.
منظورم از این مثال تشبیه غریزه جنسی به غذا بود، به نظرم من هم غریزه جنسی هم نه در دنیا و نه در آخرت کسی رو سعادتمند نکرده،
همین ماه رمضان کافیه که متوجه بشیم گرسنگی و تشنگی چه تاثیری در ابعاد انسان داره، چه زن ها و دختر هایی که برای همین غذا تن فروشی می کنن، حالا اینجا غذا مهم تره یا غریزه جنسی.
نیاز به غذا و نیاز های جنسی هر دو در سطح نیاز های جسمانی تلقی میشن، و هیچ فرقی با هم ندارن، هر دو فقط یک نیاز هستن نه بیشتر.
همونطور که غذایی که از راه حرام به دست اومده باشه، موجب سعادتمند نشدن انسان میشه، لذت جنسی حرام هم همینطوره.
حامد جان من میدون که شما قصد دشمنی نداری و بخاطر ناراحتی که در دلت بوجود اومده دارید چنین نظراتی میدید
اما برادر ، مشکل اینجاست که خیلی از ماها (مرد یا زن) تنها و تنها از دید خودمون داریم به مسائل نگاه میکنیم
من یه سؤال از شما میپرسم
جریان افرادی مثل خفاش شب رو شنیدید؟
داستان داعش که زن های بیگناه رو به اسیری و بردگی جنسی میبره میدونید؟
دخترهایی که پدرشون اونها رو بجای بدهی که داره شوهر میده (در واقع میفروشه) شنیدید؟
زن هایی که شوهرانشون اونها رو کتک میزنن میشناسید؟
دخترهایی که با هزار آرزو شوهر کردن بعد فهمیدن که آقا معتاد تشریف دارن به گوشتون خورده؟
تمام این مردها آسایش و آرامش اون زن ها رو سلب کردن
اون هم به شکلی بسیار بدتر از اونچه که شما گفتید
در فرمایش شما نهایتاً میشه گفت آقا تمام این زنها که گفتید بد! نهایتاً مرد از خونه بیرون نمیزنه! (مثلاً ، نهایتش رو میگم)
حتی اگر این راه سخت باشه ، اما بالاخره یه راه نجاتی داریداما اون زن هایی که توی دست داعشی ها اسیر هستن چه راه نجاتی از دست چنین مردهای کثیفی دارن؟!
خب الان داعش توی سرنوشت من،توی زندگی روزمره ی من چه نقشی داره؟اما از اون طرف ، آدم توی خیابون میره،توی دانشگاه میره،هر جا میره یه عده بدحجاب هستن.شما هم نگاه به خودتون نکنید که سنی ازتون گذشته و متاهل هستید:ok:
مجبورتون نکردن جواب بدید.این همه آدم اومدن جواب میدن شما لازم نیست اظهار نظر بیجا بکنید.
اظهارنظر بیجا!!!
توصیه می کنم برید دو سه تا کتاب بخونید یه کم ذهنتون باز بشه
تنها چیزی که یاد گرفتید کلمه ی زن است تنها کاری هم که بلد هستید این است صبح تا شب فکر کنید ببینید چه مسائل دیگه ایی رو می تونید به زنان بچسبانید
میخواید آرامش داشته باشید کم سرتون رو مثل چرخ و فلک بچرخانید تا کم زن بدحجاب ببینید و آرامشتون مختل شه
الان هم کسی مانع شما نشده بفرماید دنبال پست بجاتون رو برید
منی که توی خیابون دارم راه میرم چشمم میوفته به یه خانم بدحجاب گناهم چیه؟گناهم بی تقواییه؟چرا جواب منطقی نمیدید شما خانمها؟اینقدر احساساتتون بر عقلتون غالب شده؟
متشکر!!!!!
اگر یک بار بدون قصد بیفتد خیر بی تقوایی نیست،اما اگر ادامه یابد بله بی تقوایی است.
این را آن خانمهایی باید جواب پس بدهند که فکر می کنند نوع پوششان روی کسی تاثیر بد نمی گذارد
و حجاب را برای خودشان سلب آزادی و محدودیت می بینند.
برادر ، مشکل اینجاست که خیلی از ماها (مرد یا زن) تنها و تنها از دید خودمون داریم به مسائل نگاه میکنیم
ممنون که حرف من رو تایید کردید:
hameda;711006 نوشت:
خب الان داعش توی سرنوشت من ، توی زندگی روزمره ی من چه نقشی داره؟
برادر عزیز گویا مطالبی که خودتون گقتید رو هم فراموش کردید. حرف شما این بود که زنها آرامش دارند. من و سایر دوستان هم دلایلی آوردیم در اشتباه بودن تصور شما
اما اگر مراد شما فشار و اذیتی هست که الان شما دارید بخاطر خطای برخی از خانم ها تحمل میکنید ، این دیگه نه ربطی به تناقض در خلقت داره و نه ارتباطی با آرامش داشتن زنها. بلکه باید اینطور مطرح میکردید که:
چرا برخی از زنها ، با بد حجابی و عشوه گری ، آرامش مردهای جوان رو میگیرن؟
در ابتدا گفتم که:ممنون که حرف من رو تایید کردید:برادر عزیز گویا مطالبی که خودتون گقتید رو هم فراموش کردید. حرف شما این بود که زنها آرامش دارند. من و سایر دوستان هم دلایلی آوردیم در اشتباه بودن تصور شما
اما اگر مراد شما فشار و اذیتی هست که الان شما دارید بخاطر خطای برخی از خانم ها تحمل میکنید ، این دیگه نه ربطی به تناقض در خلقت داره و نه ارتباطی با آرامش داشتن زنها. بلکه باید اینطور مطرح میکردید که:
چرا برخی از زنها ، با بد حجابی و عشوه گری ، آرامش مردهای جوان رو میگیرن؟
این میشه پرسش صحیح
خب اصلا چرا زن آرامش رو بگیره تا یه مرد بخواد از طریق زنش آرامش به دست بیاره؟
(کاری هم به اونکه زن آرامش بیشتری داره یا نه نداریم)
خب اصلا چرا زن آرامش رو بگیره تا یه مرد بخواد از طریق زنش آرامش به دست بیاره؟
این رو هم سایر دوستان پاسخ دادند. نیاز مرد به زن ، ارتباطی به خودنمایی برخی زن ها نداره. این یه نیاز طبیعیه در وجود هر دو طرف
یعنی اینطور نیست که اگر زن های بی حجاب نبودن دیگه مرد نیازی نداشت!
اما اینکه بی حجابی و بدرفتاری برخی زن ها باعث تحریک بیشتر مردها (نسبت به حالت طبیعی) میشه ، حرف درستیه
به نظر شما از دست ماها چه کاری برمیاد؟ فقط میشه گوشزد کرد که هر آدم مذهبی طبق شرایط خودش ، کم و بیش این نکات رو به مردها و زن ها گوشزد میکنن
هر رفتاری که خلاف اسلام باشه ، از جمله همین بی حجابی برخی خانمها ، بیش از 100000 بار بهش پرداخته شده
ولی آخرش گوش نمیدن! اگر هم توی خیابون باهاشون برخورد بشه ، داد و هوار راه میندازن که تو مملکت ما آزادی نیست و شعر سرایی و مدیحه سرایی های کاذب درمورد زن شروع میشه! یه احمقی مثل یغما گلرویی بلند میشه و ترانه سرایی میکنه در وصف اسارت زن! یه احمق دیگه هم بلند میشه و از وزش باد بر موهای خانمها ، جفنگ سر هم میکنه و آخرش هم به این نتیجه میرسه که چون چادر و روسری نمیذاره باد بزنه زیر موهای زنها ، پس زنها اسیر هستن!!!! (چه تفسیر پرمغزی!!!!)در واقع به قول دوستان ، این سؤال شما رو باید از همون خانمها پرسید
این رو هم سایر دوستان پاسخ دادند. نیاز مرد به زن ، ارتباطی به خودنمایی برخی زن ها نداره. این یه نیاز طبیعیه در وجود هر دو طرف
یعنی اینطور نیست که اگر زن های بی حجاب نبودن دیگه مرد نیازی نداشت!
اما اینکه بی حجابی و بدرفتاری برخی زن ها باعث تحریک بیشتر مردها (نسبت به حالت طبیعی) میشه ، حرف درستیه
به نظر شما از دست ماها چه کاری برمیاد؟ فقط میشه گوشزد کرد که هر آدم مذهبی طبق شرایط خودش ، کم و بیش این نکات رو به مردها و زن ها گوشزد میکنن
هر رفتاری که خلاف اسلام باشه ، از جمله همین بی حجابی برخی خانمها ، بیش از 100000 بار بهش پرداخته شده
ولی آخرش گوش نمیدن! اگر هم توی خیابون باهاشون برخورد بشه ، داد و هوار راه میندازن که تو مملکت ما آزادی نیست و شعر سرایی و مدیحه سرایی های کاذب درمورد زن شروع میشه! یه احمقی مثل یغما گلرویی بلند میشه و ترانه سرایی میکنه در وصف اسارت زن! یه احمق دیگه هم بلند میشه و از وزش باد بر موهای خانمها ، جفنگ سر هم میکنه و آخرش هم به این نتیجه میرسه که چون چادر و روسری نمیذاره باد بزنه زیر موهای زنها ، پس زنها اسیر هستن!!!! (چه تفسیر پرمغزی!!!!)در واقع به قول دوستان ، این سؤال شما رو باید از همون خانمها پرسید
:khaneh::khaneh::khaneh::khaneh::khaneh:
چه ملتی داریم خداییش.باشه.من که درست قانع نشدم.:khandeh!: ولی باشه.این جواب شما زیبا بود واقعا.:hamdel:
سلام
سوالتون ی کم ک نه! خیلی ی جوریه!!!!!
زن فقط مایه آرامش نیس! زن و مرد در کنار هم مایه آرامش هم هستن! (در نقش همسر)
قرار نیس آرامشی از آقایون سلب بشه ک آقایون تمایل ب ازدواج پیدا کنن!
کشش و تمایل ب یک خانوم، درون هر مردی (ک سالم باشه) قرار داده شده!
پس ربطی ب حجاب خانومای بدحاب نداره! ک بگیم سلب آرامش میکنن و اینا...
و بعد بگیم آقایون برای فرار ازین سلب آرامش، میرن ازدواج میکنن! ب نظرم این جمله توهین ب آقایونه، چون همه چیو ب نیاز جنسی خلاصه میکنه!!
ازونورم اگه بخوایم بررسی کنیم میشه! مثلا بگیم با این لباسایی ک بضی آقایون میپوشن و شلوارایی ک پاشونه! آرامشو از خانوما سلب میکنن! کم هم نیس تعدادشون متاسفانه....
من قبول دارم ک وضع حجاب برخی خانوما اصلا مناسب نیس
امــــــــــــــــــا
ب نظرم این سوالتون بیشتر از سر شیطنت بود ک بگین خانوما مقصرن و این حرفا... :okey:
مرد حالت صیاد داره و زن حالت شکار، مرد مثل پروانست زن مثل شمع، مرد همیشه باید عاشق باشه ولی زن باید معشوق باشه، مرد همیشه دوست داره کسی رو دوست داشته باشه ولی زن همیشه دوست داره که دوست داشته بشه. مرد همیشه دوست داره به زن نکاه کنه ولی زن همیشه دوست داره نگاه کرده بشه به خاطر همینه که حالت تبرج و آرایش کردن زنها خیلی بیشتر از مردهاست. و همه ی اینها تو نظام طبیعت اغراضی داره. و برای زندگی خانوادگی نیازه، مرد به خاطر مسئولیتی که داره باید اینطور باشه. مرد از روی عشق برای زنش نفقش رو تأمین میکنه و از روی عشق از زنش حمایت و محافظت میکنه و به همین خاطر از جهت نیروی بدنی هم نسبت به زن قویتره. و از طرفی زن مسئولیت تربیت بچه و جامعه رو برعهده داره و باید نسلی پاک برای جامعه تحویل بده به همین دلیل نیازه که بیشتره وقتش رو بذاره برای آرامش خانواده و تربیت بچه. و این مسئولیت نیاز به محبت زیاد داره به همین دلیل زن دریای محبته، به همین خاطر تأمین نفقه بر عهده ی زن نیست. و اگر هم زن بخواد پول در بیاره هم برای خانواده و هم برای جامعه ضرر داره ضمن اینکه زن توان جسمانیش در این حد نیست و اگه بخواد مسئولیت مردها رو برعهده بگیره زود از توان میفته. زن و مرد مکمل همیدگه اند و با همدیگه جامعه رو تشکیل میدن.
اینکه اینجا علت هایی رو برای بعضی از مسئله ها گفتم هیچ کدوم علت تامّه نیست و میتونن علت ناقصه باشن.
حثو منحرف نکنید لطفا اینجا بحث رعایت عدالت بین زن و مرده
عدالت یعنی (اعطاء ذی حقِِ حقَه) یعنی حق هر صاحب حقی رو بهش دادن.
ولی یه سوال: آیا ما نسبت به خداوند حقی داریم که اون رو از خدا مطالبه کنیم؟
هر چی خدا به ما داده از روی تفضله و ما در مقابل خداوند هیچ حقی نداریم چون وجود و همه چیز ما از خداست. و اگه فرضا به یکی چیزی اضافی بده و به کسی مقداری کمتر نمیتونیم بگیم عدالت رعایت نشه. چون مثل این میمونه که بنده یه آدم میلیادره خیری باشم و بخوام اموالم رو به مردم هدیه کنم و بیام به شما 10 میلیارد بدم و به بقیه ی افراد 10 هزار تومن آیا کسی میتونه بهم بگه تو عادل نیستی؟
مرد حالت صیاد داره و زن حالت شکار، مرد مثل پروانست زن مثل شمع، مرد همیشه باید عاشق باشه ولی زن باید معشوق باشه، مرد همیشه دوست داره کسی رو دوست داشته باشه ولی زن همیشه دوست داره که دوست داشته بشه. مرد همیشه دوست داره به زن نکاه کنه ولی زن همیشه دوست داره نگاه کرده بشه به خاطر همینه که حالت تبرج و آرایش کردن زنها خیلی بیشتر از مردهاست. و همه ی اینها تو نظام طبیعت اغراضی داره. و برای زندگی خانوادگی نیازه، مرد به خاطر مسئولیتی که داره باید اینطور باشه. مرد از روی عشق برای زنش نفقش رو تأمین میکنه و از روی عشق از زنش حمایت و محافظت میکنه و به همین خاطر از جهت نیروی بدنی هم نسبت به زن قویتره. و از طرفی زن مسئولیت تربیت بچه و جامعه رو برعهده داره و باید نسلی پاک برای جامعه تحویل بده به همین دلیل نیازه که بیشتره وقتش رو بذاره برای آرامش خانواده و تربیت بچه. و این مسئولیت نیاز به محبت زیاد داره به همین دلیل زن دریای محبته، به همین خاطر تأمین نفقه بر عهده ی زن نیست. و اگر هم زن بخواد پول در بیاره هم برای خانواده و هم برای جامعه ضرر داره ضمن اینکه زن توان جسمانیش در این حد نیست و اگه بخواد مسئولیت مردها رو برعهده بگیره زود از توان میفته. زن و مرد مکمل همیدگه اند و با همدیگه جامعه رو تشکیل میدن.
اینکه اینجا علت هایی رو برای بعضی از مسئله ها گفتم هیچ کدوم علت تامّه نیست و میتونن علت ناقصه باشن.
عدالت یعنی (اعطاء ذی حقِِ حقَه) یعنی حق هر صاحب حقی رو بهش دادن.
ولی یه سوال: آیا ما نسبت به خداوند حقی داریم که اون رو از خدا مطالبه کنیم؟
هر چی خدا به ما داده از روی تفضله و ما در مقابل خداوند هیچ حقی نداریم چون وجود و همه چیز ما از خداست. و اگه فرضا به یکی چیزی اضافی بده و به کسی مقداری کمتر نمیتونیم بگیم عدالت رعایت نشه. چون مثل این میمونه که بنده یه آدم میلیادره خیری باشم و بخوام اموالم رو به مردم هدیه کنم و بیام به شما 10 میلیارد بدم و به بقیه ی افراد 10 هزار تومن آیا کسی میتونه بهم بگه تو عادل نیستی؟
خب ینی چی خدا لطف کرده؟میخواست خلق نکنه.مگه من بهش گفتم منو خلق کنه که بخوام کار کنم و ...؟بهش بگو بیاد لطف کنه منو نابود کنه!نه حامدی بوده و نه حامدی هست!
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم/مرحمت فرموده مارا مس کنید
ما نخوایم این لطف خدا شاملمون بشه کیو باید ببینیم؟زوره مگه؟حیف که بحث در مورد خداست وگرنه 2-3تا بیت شعر میگفتم بیشتر روشن شی.
کسی هم حرف اضافی زد هر چی از دهنم در اومد بهش میگم.فقط جواب این سوالارو بدید.
جواب این قسمت رو عرض کردم. لطفا به معنای عدالت توجه کنید و حداقل دو سه دقیقه بدون هیچ تعصبی روش فکر کنید.
و اما اینهایی که بنده عرض کردم فقط تفاوتهایی در عَرَضیات انسان هاست و الا در انسان به ما هو انسان بودن (یعنی در انسانیت) هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و حقوق هر دو در انسانیت مساویه همه. ولی اینکه انسانها به دو دسته زن و مرد تقسیم شدند و بوسیله ی این عَرَض از هم جدا شدن باعث شده به مقتضای ویژگیهاشون هر کدوم مسئولیتی رو قبول کنن.
خب ینی چی خدا لطف کرده؟میخواست خلق نکنه.مگه من بهش گفتم منو خلق کنه که بخوام کار کنم و ...؟بهش بگو بیاد لطف کنه منو نابود کنه!نه حامدی بوده و نه حامدی هست!
از شما یه سوال میپرسم لطفا کمی آروم باشید و به وجدانتون رجوع کنید بعد جواب بدید:
وجود بهتره یا عدم؟ اینکه شما هستید بهتره یا اینکه اصلا نباشید؟
خدا کمال مطلقه (این در حد شعار نیست بلکه یک واقعیته قطعیه) و از کمال مطلق هر چی صادر بشه نیکوست. به همین دلیل این هستی نظام احسنه. بنابراین هر چی تو این جهان از مخلوقات میبینیم باید مطمئن باشیم که این بهترین حالته ممکنشه و بهتر از این حالت براش امکان نداره. هر چند ما نتونیم به علت تامه ی اون پی ببریم.
hameda;711790 نوشت:
کسی هم حرف اضافی زد هر چی از دهنم در اومد بهش میگم.فقط جواب این سوالارو بدید.
ما داریم اینجا صحبت می کنیم دعوا نداریم که؟ لطفا کمی سعه ی صدر داشته باش و نظراتِ مخالفه با خودت رو تحمل کن و الا هیچ وقت نمی تونی به علمی برسی.
یا علی مولا
از شما یه سوال میپرسم لطفا کمی آروم باشید و به وجدانتون رجوع کنید بعد جواب بدید:
وجود بهتره یا عدم؟ اینکه شما هستید بهتره یا اینکه اصلا نباشید؟
خدا کمال مطلقه (این در حد شعار نیست بلکه یک واقعیته قطعیه) و از کمال مطلق هر چی صادر بشه نیکوست. به همین دلیل این هست نظام احسنه. بنابراین هر چی تو این جهان از مخلوقات میبینیم باید مطمئن باشیم که این بهترین حالته ممکنشه و بهتر از این حالت براش امکان نداره. هر چند ما نتونیم به علت تامه ی اون پی ببریم.
ما داریم اینجا صحبت می کنیم دعوا نداریم که؟ لطفا کمی سعه ی صدر داشته باش و نظراتِ مخالفه با خودت رو تحمل کن و الا هیچ وقت نمی تونی به علمی برسی.
یا علی مولا
اخه شما ببین قبلیا چیا بارم کردن!
من عدم رو بر وجود ترجیح میدم.
می تونی علت حرفت رو بگی؟ (علت منطقی نه احساسی)
علت بنده برای حرفم اینه: وجود (یعنی همین بودن ما) نوعی لطف و نعمت از جانب خداست ولی عدم، عدمِ لطف و نعمت از جانب خداست و بنده لطف و نعمت رو بر عدم لطف و نعمت ترجیح میدم.
می تونی علت حرفت رو بگی؟ (علت منطقی نه احساسی)
علت بنده برای حرفم اینه: وجود (یعنی همین بودن ما) نوعی لطف و نعمت از جانب خداست ولی عدم، عدمِ لطف و نعمت از جانب خداست و بنده لطف و نعمت رو بر عدم لطف و نعمت ترجیح میدم.
علت بنده هم اینه که مسیر سعادت سخته!و مسلما هر که پر طاووس خواهد جور هندوستان کشد.اما من این سختیو نمیخوام و عدم رو بیشتر دوست دارم.خدا هم مرحمت کنه وجود رو از من بگیره(همون لطف رو)
سلام
با صحبت استارتر تاپیک بطور کلی موافق نیستم. ولی اینایی که گفتید هیچکدوم وظیفهء زن نیست تا جایی که میدونم
یعنی کلاً زن اصلاً هیچ وظیفه ای نداره. حالا اینکه زنها خودشون یک سری کارها رو انجام میدن یه بحث دیگه ست. ولی از نظر قانونی هیچ وظیفه ای ندارن
Reza-D;710747 نوشت:
این یه وظیفهء دو طرفه ست برای مرد و زن در قبال فرزند
صحبت من روی حقوق متقابل هست
برای زن فقط دو وظیفه تعریف شده = ارضای نیاز جنسی مرد - اجازه گرفتن از مرد برای خروج از خانه
اولی که به نظر من معنایی نداره چون نیاز جنسی یه چیز دو طرفه ست
دومی هم درسته که حقی برای مرد هست. اما در عمل سود خاصی برای مرد نداره. مگر اینکه مردی عقده ای باشه و بخواد از راه این حق همسرش رو اذیت کنه و لذت ببره که اون موضوعش فرق میکنهلطفاً دقت کنید که اصلاً حرف من روی سختی ها و این چیزا نیست. حرفم همونطور که گفتم روی حقوق متقابل هست
سلام بر شما
بحث ما فقط جنبه فقهی ندارد. بحث ما درباره حقوقی است که هم شرع و هم عرف و اخلاق بعهده طرفین قرار میدهد.
نظام خلقت بر این اساس است که زن ومرد با هم ازدواج کنند و فرزند بیاورند و وقتی هم فرزند آوردند وظیفه دارند فرزندانشان را تربیت کنند.
خداوند خلقت انسانها را بر این اساس نهاده و هر کسی که بر خلاف آن حرکت کند مثل اینست که بر خلاف جریان آب حرکت کرده باشد. پس همه هستی به آن سمتی پیش میرود که خداوند بزرگ اراده فرموده و مخالفت با آن یک امر طبیعی نیست تا آن را برعهده زنان ندانیم .... این عقیده فمنیستی است....
دیگر اینکه دین فقط احکام نیست ، دین مجموعه ای است از عقاید و احکام و اخلاق
در زمانی که فتوای مراجع بر حرمت جلوگیری از فرزندآوری باشد یا مثل نظر حضرت آیت الله خامنه ای فرزند آوری را جهاد اعلام کنند دیگر نمیشود گفت که وظیفه نیست. درمورد تربیت فرزندان هم همینطور.
نمیتوانیم بگوییم دین فقط احکام است و ما فقط در قبال فرزندانمان وظیفه داریم که آنها را با احکام شرعی آشنا کنیم. خیر دین بدون اخلاق یعنی دین بدون خدا...
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند من برای تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شدم. پس اخلاق یعنی دین و همه هم در قبال تربیت فرزندان و حتی درمورد تربیت افراد جامعه وظیفه دارند...
درمورد وظیفه حفظ اموال مرد هم که مشخصه و حکم شرعیش اینست که حق ندارند اموال مرد را بدون رضایتش حتی نذر یا انفاق کنند.
قرآن کریم چنین میفرماید: [=arial]
فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الّله
پس زنان صالح و درستکار (در قبال همسرانشان) مطیع و متواضع و همچنین در غیاب (همسرانشان) در قبال آن چه خدا برای آنان قرار داده‌است. حفظ کننده خودشان و اسرار و اموال شوهرشان هستند. نساء آیه 34
درباره وظیفه جنسی و بیرون نرفتن بدون اجازه که فرمودید، این مسائل برمیگردد به حفظ عفاف زن از سوی شوهر و چگونگی برخورد او با بی عفتی همسرش. چرا که هیچ زن متاهلی نباید به شخصی غیر از همسرش نظر داشته باشد.
اگر مرد متوجه شد همسرش برای خودنمایی بیرون میرود باید از رفتن او به این روش ، ممانعت نماید و اگر قبول نکرد اجازه ندهد از خانه خارج شود.
و اگر زنی بیرون از خانه و خارج از روابط زناشویی رابطه ای برقرار کرد این نشوز محسوب میشود ... نه اینکه بدلیل بیماری یا ضعف و عذر شرعی از عمل زناشویی جلوگیری کند چون در این موارد معذور است. و بقول شما این یک رابطه دوطرفه هست که هردو طرف بهره مند میشوند. پس دلیلی ندارد زنی بدون داشتن عذر از آن خودداری کند.
پس مرد باید وقتی متوجه نشوز زن شد با او برخورد کند و از بستر و همخوابگی با خود دورش کند وبا او برخوردی کند تا تادیب شود...
در نتیجه تعجب شما در اینباره بجاست چون شاید این مسائل را حق شوهر بگویند اما در واقع وظیفه و مسوولیتیست که بر دوش شوهر نهاده شده. و اگر بعضی از مردها آن را رعایت نکردند و همسرانشان با بی عفتی وارد جامعه شدند این مسوولیت بر عهده دیگر مردان است و همچنین دولت اسلامی موظف است از شیوع منکرات جلوگیری کند...
البته در اینباره مفسرین اقوال مختلفی دارند. بنده آنچه را که به اصل نزدیکتر میدانم آوردم...
علت بنده هم اینه که مسیر سعادت سخته!و مسلما هر که پر طاووس خواهد جور هندوستان کشد.اما من این سختیو نمیخوام و عدم رو بیشتر دوست دارم.خدا هم مرحمت کنه وجود رو از من بگیره(همون لطف رو)
با توجه به تعریفی که از عدالت و نظام احسن کردم و اینکه ظلم اصلا در وجود خداوند راه و معنا نداره و از طرفی اینکه علم همه ی ما محدوده و نمی تونه به همه چیز پی ببره و در مقابل علم خداوند نامحدوده.
حالا اگه حرفهای بالا رو کاملا قبول داری به این سوالها جواب بده:
حالا اگه خدا مصلحتی دونسته و با علم نامحدودش بودن شما رو بر نبودتون ترجیح داده ولی شما نمی تونی این رو درک کنی و اگه علمت بالا بره می فهمی که فی الواقع و در حقیقت بودنت به نفعته، ایا بازم این حرف رو میزنی؟ ونبودنت رو بر بودنت ترجیح میدی؟
از طرفی شما می گی مسیر سعادت سخته؟ درسته که سخته ولی آیا این مسیر مازادِ بر توانته؟ و خداوند نعوذبالله طلمی که در درونش راه و معنا نداره به شما کرده؟ (به این آیه هم توجه کنید: لا یکلف الله نفسا الا وسعها)
با توجه به تعریفی که از عدالت و نظام احسن کردم و اینکه ظلم اصلا در وجود خداوند راه و معنا نداره و از طرفی اینکه علم همه ی ما محدوده و نمی تونه به همه چیز پی ببره و در مقابل علم خداوند نامحدوده.
حالا اگه حرفهای بالا رو کاملا قبول داری به این سوالها جواب بده:
حالا اگه خدا مصلحتی دونسته و با علم نامحدودش بودن شما رو بر نبودتون ترجیح داده ولی شما نمی تونی این رو درک کنی و اگه علمت بالا بره می فهمی که فی الواقع و در حقیقت بودنت به نفعته، ایا بازم این حرف رو میزنی؟ ونبودنت رو بر بودنت ترجیح میدی؟
از طرفی شما می گی مسیر سعادت سخته؟ درسته که سخته ولی آیا این مسیر مازادِ بر توانته؟ و خداوند نعوذبالله طلمی که در درونش راه و معنا نداره به شما کرده؟ (به این آیه هم توجه کنید: لا یکلف الله نفسا الا وسعها)
در این لحظات عمرم که دارم سختی میکشم عدم رو ترجیح میدم.اصلا گیریم خیلی این سختی کمتر از توان من باشه.ولی سخته.من نخوام سختی ببینم کیو باید ببینم؟نمیگم مجانی بگن بیا برو تو بهشت.میگم سختیشو نمیخوام ،بهشتش هم نمیخوام.
در این لحظات عمرم که دارم سختی میکشم عدم رو ترجیح میدم
الآن احساس میکنم بحث های علمی فایده ی زیادی تو این زمینه به حالت نداشته باشه چون از این حرف شما احساس میکنم الآن مشکلاتی داری که ازش داری اذیت میشی و به همین خاطر این حرفهای احساسی رو میزنی. با این حرفها خودت رو علکی اذیت نکن. منم یه زمانی مشکلاتی داشتم و حدود 4 سال ازش رنج بردم و خیلی به خدا گلایه می کردم ولی الآن به خاطر اون گلایه هام از خدا شرمنده ام.
الآن احساس میکنم بحث های علمی فایده ی زیادی تو این زمینه به حالت نداشته باشه چون از این حرف شما احساس میکنم الآن مشکلاتی داری که ازش داری اذیت میشی و به همین خاطر این حرفهای احساسی رو میزنی. با این حرفها خودت رو علکی اذیت نکن. منم یه زمانی مشکلاتی داشتم و حدود 4 سال ازش رنج بردم و خیلی به خدا گلایه می کردم ولی الآن به خاطر اون گلایه هام از خدا شرمنده ام.
خب پس هیچی.ما هم بشینیم مشکلاتمون حل شه بعدا شرمنده شیم.
خب پس هیچی.ما هم بشینیم مشکلاتمون حل شه بعدا شرمنده شیم.
بحث تموم.
منظورم اینه که به نظرم میرسه مشکل اصلی شما این مباحث نیست بلکه مشکل از جای دیگست و خودت رو با اینها معطل نکن. و بنده اگه بحث رو ادامه ندادم دلیلش این بود ولی اگه بنده اشتباه میکنم بحث رو ادامه بدیم.
اینی هم که میگم بحث تموم مال اینه که حوصله ندارم دوباره یکی بیاد بهم بی احترامی کنه.
خیلی سخت میگیری. غیر از اون یه نفر کی به شما بی احترامی کرده؟ انتقاد علمی که بی احترامی حساب نمیشه. اتفاقا خیلی هم به نفع آدمه.
اگه از حرفهام ناراحت شدی بنده بین همه ی بچه های اسک دین از حضور شما عذر خواهی میکنم.:frind:
خب پس هیچی.ما هم بشینیم مشکلاتمون حل شه بعدا شرمنده شیم.
جناب hameda کشش و جاذبه جنسی بین جنس مذکر و مونث یک ضرورت است که باید خداوند آن را در نهاد انسان و حیوانات قرار می داد، مانند دیگر تمایلاتی چون اشتها به آب و غذا که لازمه بقای نسل است، اما آن سلب آرامشی که شما می فرمایید ار عوارض غیر مستقیم آن است، خداوند انسان ها را به حجاب و عفاف فرمان داده و از سلب کردن آرامش از دیگران نهی فرموده اما شما هم می پذیرید که نمی توانست و نمی باید برای تحقق این امر اختیار انسان ها را از آنها سلب کند، ولی با این حال برای اینکه حق کسانی که آرامش از آنها سلب شده ضایع نشود، روز قیامت از سلب کنندگان آرامش و آسایش حساب خواهد کشید.
امروز گاهی می بینیم جوانانی در برخی نقاط به جرم تجاوز به عنف اعدام می شوند، خب این حکم حق است و باید اجرا شود اما شما فکر می کنید که فقط او در این جرم مقصر بوده و در روز قیامت فقط او حسابرسی می شود؟ خیر، بلکه تک تک کسانی که منجر به تحریک این جوان شده اند باید پاسخ گو باشند، ار زنان بدحجابی که موجب تحریک او شده اند، تا کسانی که شبکه های ماهواره ای و سایت های اینترنتی مستهجن راه اندازی کرده و آرامش را از این جوان سلب کرده اند و حتی مسئولی که توانایی ایجاد زمینه ازدواج و اشتغال جوانان را نداشته اما با این حال عهده دار مسئولیتی در این رابطه شده و... همه روز قیامت متناسب با نقششان در وقوع این جرم در مقابل دادگاه عدل الهی باید پاسخ گو باشند.
این مرد هست که ارامش زندگی زن رو میگیره وقتی توخیابون راه میری وازدست نگاه مردای که حتی زن وبچه شون کنارشون هست ارامش نداری
وقتی ازدست تهمت های پدرت ارامش نداری وقتی جرات نمیکنی بگی کسی مزاحمته چون محکوم میشی به این که اگه تو نخای اون جرات نمیکنه چیزی بگه
وقتی محکومی مثل یه خدمتکار باشی وکر وکور ولال
وقتی ازترس ابرو وحرفای پشت سرت همین زنگی سرد واحمقانه رو ترجیح بدی وقتی مجبوری زنگی لعنتیت وحفظ کنی ازبی پناهی
وقتی نمیتونی بری سرکار چون حتما مدیر:ابدارچی:کارمند............یه مردی هست که روحت وافسرده کنه غرورت وبشکنه بایه دید دیگه نگاهت کنه
وقتی توخیابون نمیتونی قدم بزنی یه مرد میاد پوله زحمتت رو میزنه یا...........
وقتی به زنه دوستت به زنه داداشت به دخترعموتم رحم نمیکنی همه رو به یه چشم میبینی ماازدسته توارامش نداریم
این منم یه زن! که ازدستتون خسته ام
کد.م مهریه کدوم خونه وماشین با چه قانونی چه حمایتی
این مرد هست که ارامش زندگی زن رو میگیره وقتی توخیابون راه میری وازدست نگاه مردای که حتی زن وبچه شون کنارشون هست ارامش نداری
وقتی ازدست تهمت های پدرت ارامش نداری وقتی جرات نمیکنی بگی کسی مزاحمته چون محکوم میشی به این که اگه تو نخای اون جرات نمیکنه چیزی بگه
وقتی محکومی مثل یه خدمتکار باشی وکر وکور ولال
وقتی ازترس ابرو وحرفای پشت سرت همین زنگی سرد واحمقانه رو ترجیح بدی وقتی مجبوری زنگی لعنتیت وحفظ کنی ازبی پناهی
وقتی نمیتونی بری سرکار چون حتما مدیر:ابدارچی:کارمند............یه مردی هست که روحت وافسرده کنه غرورت وبشکنه بایه دید دیگه نگاهت کنه
وقتی توخیابون نمیتونی قدم بزنی یه مرد میاد پوله زحمتت رو میزنه یا...........
وقتی به زنه دوستت به زنه داداشت به دخترعموتم رحم نمیکنی همه رو به یه چشم میبینی ماازدسته توارامش نداریم
این منم یه زن! که ازدستتون خسته ام
کد.م مهریه کدوم خونه وماشین با چه قانونی چه حمایتی
سوال چرا جنس مونث باید آرامش بیشتری داشته باشه؟ یعنی هم مرد مجبور است عمر مسئولیت زن رو به عهده بگیره و آرامش او را تأمین کند، و از طرفی زن با بدحجابی آرامش مردها رو بگیرد؟ پاسخ
آنچه که در قرآن کریم به عنوان آرامش با ازدواج آمده است، آرامشی دو طرفه است، یعنی زن و شوهر برای یکدیگر مایه آرامش هستند:
«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» (1)
و يكى از آيات او اين است كه براى شما از خود شما همسرانى خلق كرد تا به سوى آنان ميل كنيد و آرامش گيريد و بين شما مودت و رحمت قرار داد و در همين آيتها هست براى مردمى كه تفكر كنند.
یعنی در مقابل آرامشی که جنس مونث از همسر به دست می آورد، جنس مذکر نیز هم چنین است، اما اینکه زن با بدحجابی و عرضه خودش می تواند آرامش را از مردها بگیرد بحث جدایی است، و در خصوص مردها نیز صدق میکند که می توانند با طغیان گری آرامش را از زنان جامعه سلب کنند، پس نتیجه این که ما باید بحث حقوق را از رفتار زن و مرد جدا کنیم.
اسلام برای هر دو جنس مذکر و مونث حق آرامش قائل است، زن و مرد با ازدواج هر کدام وظائفی را بر عهده میگیرند که بخشی از آن موجب آرامش همسر میشود، مانند تأمین وسایل زندگی برای زن و ایجاد فضای امن و صمیمی و حضور در کنار او که موجب آرامش او میشود، و از آن طرف زن هم با تبدیل کانون خانواده به محیطی گرم و تربیت فرزندان و ایفای نقش یک همسر و همراز موجب آرامش مرد خواهد شد.
پس مرد هم در قبال مسئولیتی که در خانه بر عهده میگیرد خودش نیز به دنبال کسب آرامش است، اگر زن و شوهر توقعات خود را کاهش داده و در سختی های زندگی همراه و هم راز باشند دیگر این جداانگاری از بین می رود و اینطور نیست که یکی به آرامش برسد و یکی بار مسئولیت را به دوش بکشد، اما اگر غیر از این شود، یعنی مرد و زن در رفتار خود راه را اشتباه رفته یا دچار خودخواهی وخودبینی باشند، رفتارشان منجر به سلب آرامش از طرف مقابل خواهد شد.
برای توضیح بیشتر باید دقت کرد که کشش و جاذبه جنسی بین جنس مذکر و مونث یک ضرورت است که باید خداوند آن را در نهاد انسان و حیوانات قرار می داد، مانند دیگر تمایلاتی چون اشتها به آب و غذا که لازمه بقای نسل است، اما آن سلب آرامشی که شما می فرمایید ار عوارض غیر مستقیم آن است، خداوند انسان ها چه مرد و چه زن را به حجاب و حیا فرمان داده و از طمع ورزی بازداشته است، و همچنین از سلب کردن آرامش از دیگران نهی فرموده اما نمی بایست برای تحقق این امر اختیار انسان ها را از آنها سلب کند، ولی با این حال برای اینکه حق کسانی که آرامش از آنها سلب شده ضایع نشود، روز قیامت از سلب کنندگان آرامش و آسایش حساب خواهد کشید.
امروز گاهی می بینیم جوانانی در برخی نقاط به جرم تجاوز به عنف اعدام می شوند، خب این حکم حق است و باید اجرا شود اما آیا فقط او در این جرم مقصر بوده و در روز قیامت فقط او حسابرسی می شود؟ خیر، بلکه تک تک کسانی که منجر به تحریک این جوان شده اند باید پاسخ گو باشند، ار زنان بدحجابی که موجب تحریک او شده اند، تا کسانی که شبکه های ماهواره ای و سایت های اینترنتی مستهجن راه اندازی کرده و آرامش را از این جوان سلب کرده اند و حتی مسئولی که توانایی ایجاد زمینه ازدواج و اشتغال جوانان را نداشته اما با این حال عهده دار مسئولیتی در این رابطه شده و... همه روز قیامت متناسب با نقششان در وقوع این جرم در مقابل دادگاه عدل الهی باید پاسخ گو باشند.
نتیجه گیری
اگرچه سلب آرامش در جامعه ما دیده می شود اما این مشکل مربوط به رفتار خود زن و مرد می شود. ولی در چارچوب آنچه که اسلام تعریف نموده است هرگز چنین اختلاف و تبعیضی در آرامش پدید نمی آید، بلکه در جامعه با رعایت حریم حجاب و عفاف توسط خانم ها و حتی خود آقایان، و همچنین در خانواده با سازگاری و کاهش توقعات و انتقال آرامش به همسر دیگر همه به آرامش می رسند.
____________________________
1. روم:30/21.
کاربر مهمان خوش آمدید
خب این وسط مرد چرا باید اینقدر تحت فشار باشه؟
چه گناهی کرده که آرامشش کمتره و همون آرامش رو هم زنها میگیرن؟
احتمالا گناهش این است که از طریق چشمش(نگاه به نامحرم) دلش را اسیر جلوه گریهای بی جا کرده و جلوه خری نموده و آرامش
از کف می دهد!!!!!!!!
آیه:"قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم"
به مردان مؤمن بگو چشمان خویش را کنترل کنند و دامانشان را از گناه حفظ کننند که این برای پاکی آنها بهتر است.
البته خانمها هم باید همین کار را بکنند:"و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن"
ترجمه همان است الا بخش آخر که می فرماید و زنها زینتهایشان را آشکار نکنند.
هر چه می کشیم از بی تقوایی است.
چه کسی گفته؟ این برداشت اشتباه هست.
منظور شما را متوجه شدم اما بالعکس هم وجود دارد یعنی زنان پاکدامنی که آرامششان توسط مردان هوس باز سلب می شود. اینکه در دنیا بدیهی است.
چه سوال بی محتوایی
دوستان دیگه نمی دونند پست چی بزنن
اما برادر ، مشکل اینجاست که خیلی از ماها (مرد یا زن) تنها و تنها از دید خودمون داریم به مسائل نگاه میکنیم
من یه سؤال از شما میپرسمجریان افرادی مثل خفاش شب رو شنیدید؟
داستان داعش که زن های بیگناه رو به اسیری و بردگی جنسی میبره میدونید؟
دخترهایی که پدرشون اونها رو بجای بدهی که داره شوهر میده (در واقع میفروشه) شنیدید؟
زن هایی که شوهرانشون اونها رو کتک میزنن میشناسید؟
دخترهایی که با هزار آرزو شوهر کردن بعد فهمیدن که آقا معتاد تشریف دارن به گوشتون خورده؟
تمام این مردها آسایش و آرامش اون زن ها رو سلب کردن
در فرمایش شما نهایتاً میشه گفت آقا تمام این زنها که گفتید بد! نهایتاً مرد از خونه بیرون نمیزنه! (مثلاً ، نهایتش رو میگم)اون هم به شکلی بسیار بدتر از اونچه که شما گفتید
حتی اگر این راه سخت باشه ، اما بالاخره یه راه نجاتی دارید اما اون زن هایی که توی دست داعشی ها اسیر هستن چه راه نجاتی از دست چنین مردهای کثیفی دارن؟!
منی که توی خیابون دارم راه میرم چشمم میوفته به یه خانم بدحجاب گناهم چیه؟گناهم بی تقواییه؟چرا جواب منطقی نمیدید شما خانمها؟اینقدر احساساتتون بر عقلتون غالب شده؟
منظورم از این مثال تشبیه غریزه جنسی به غذا بود، به نظرم من هم غریزه جنسی هم نه در دنیا و نه در آخرت کسی رو سعادتمند نکرده،
همین ماه رمضان کافیه که متوجه بشیم گرسنگی و تشنگی چه تاثیری در ابعاد انسان داره، چه زن ها و دختر هایی که برای همین غذا تن فروشی می کنن، حالا اینجا غذا مهم تره یا غریزه جنسی.
نیاز به غذا و نیاز های جنسی هر دو در سطح نیاز های جسمانی تلقی میشن، و هیچ فرقی با هم ندارن، هر دو فقط یک نیاز هستن نه بیشتر.
همونطور که غذایی که از راه حرام به دست اومده باشه، موجب سعادتمند نشدن انسان میشه، لذت جنسی حرام هم همینطوره.
خب الان داعش توی سرنوشت من،توی زندگی روزمره ی من چه نقشی داره؟اما از اون طرف ، آدم توی خیابون میره،توی دانشگاه میره،هر جا میره یه عده بدحجاب هستن.شما هم نگاه به خودتون نکنید که سنی ازتون گذشته و متاهل هستید:ok:
الان چقدر مرد هوسباز و متجاوز توی جامعه هست؟
از اون طرف چقدر زن بدحجاب هست؟میشه مقایسه کرد؟توی دانشگاه مرد متجاوز بیشتره یا زن بدحجاب؟
یه نگاه به آمار قبولیهای کنکور بکنید.یه نگاه به رانندگی خانمها بکنید.کلا یه نگاه به دور و برتون بکنید.میبینید که زن آرامش بیشتری داره یا مرد.
اظهارنظر بیجا!!!
توصیه می کنم برید دو سه تا کتاب بخونید یه کم ذهنتون باز بشه
تنها چیزی که یاد گرفتید کلمه ی زن است تنها کاری هم که بلد هستید این است صبح تا شب فکر کنید ببینید چه مسائل دیگه ایی رو می تونید به زنان بچسبانید
میخواید آرامش داشته باشید کم سرتون رو مثل چرخ و فلک بچرخانید تا کم زن بدحجاب ببینید و آرامشتون مختل شه
الان هم کسی مانع شما نشده بفرماید دنبال پست بجاتون رو برید
متشکر!!!!!
اگر یک بار بدون قصد بیفتد خیر بی تقوایی نیست،اما اگر ادامه یابد بله بی تقوایی است.
این را آن خانمهایی باید جواب پس بدهند که فکر می کنند نوع پوششان روی کسی تاثیر بد نمی گذارد
و حجاب را برای خودشان سلب آزادی و محدودیت می بینند.
بله درسته.همونا که بدحجابی رو نشونه ی عقل و شعور میدونن!(مثل خاله ی خودم)
خب همون 1 بار کافیه تا آرامش آدم از بین بره:Ghamgin:
در ابتدا گفتم که:
اما اگر مراد شما فشار و اذیتی هست که الان شما دارید بخاطر خطای برخی از خانم ها تحمل میکنید ، این دیگه نه ربطی به تناقض در خلقت داره و نه ارتباطی با آرامش داشتن زنها. بلکه باید اینطور مطرح میکردید که:
چرا برخی از زنها ، با بد حجابی و عشوه گری ، آرامش مردهای جوان رو میگیرن؟این میشه پرسش صحیح
(کاری هم به اونکه زن آرامش بیشتری داره یا نه نداریم)
این رو هم سایر دوستان پاسخ دادند. نیاز مرد به زن ، ارتباطی به خودنمایی برخی زن ها نداره. این یه نیاز طبیعیه در وجود هر دو طرف
یعنی اینطور نیست که اگر زن های بی حجاب نبودن دیگه مرد نیازی نداشت!
اما اینکه بی حجابی و بدرفتاری برخی زن ها باعث تحریک بیشتر مردها (نسبت به حالت طبیعی) میشه ، حرف درستیه
به نظر شما از دست ماها چه کاری برمیاد؟ فقط میشه گوشزد کرد که هر آدم مذهبی طبق شرایط خودش ، کم و بیش این نکات رو به مردها و زن ها گوشزد میکنن
هر رفتاری که خلاف اسلام باشه ، از جمله همین بی حجابی برخی خانمها ، بیش از 100000 بار بهش پرداخته شده
ولی آخرش گوش نمیدن! اگر هم توی خیابون باهاشون برخورد بشه ، داد و هوار راه میندازن که تو مملکت ما آزادی نیست و شعر سرایی و مدیحه سرایی های کاذب درمورد زن شروع میشه! یه احمقی مثل یغما گلرویی بلند میشه و ترانه سرایی میکنه در وصف اسارت زن! یه احمق دیگه هم بلند میشه و از وزش باد بر موهای خانمها ، جفنگ سر هم میکنه و آخرش هم به این نتیجه میرسه که چون چادر و روسری نمیذاره باد بزنه زیر موهای زنها ، پس زنها اسیر هستن!!!! (چه تفسیر پرمغزی!!!!) در واقع به قول دوستان ، این سؤال شما رو باید از همون خانمها پرسید
:khaneh::khaneh::khaneh::khaneh::khaneh:
چه ملتی داریم خداییش.باشه.من که درست قانع نشدم.:khandeh!: ولی باشه.این جواب شما زیبا بود واقعا.:hamdel:
سلام
سوالتون ی کم ک نه! خیلی ی جوریه!!!!!
زن فقط مایه آرامش نیس! زن و مرد در کنار هم مایه آرامش هم هستن! (در نقش همسر)
قرار نیس آرامشی از آقایون سلب بشه ک آقایون تمایل ب ازدواج پیدا کنن!
کشش و تمایل ب یک خانوم، درون هر مردی (ک سالم باشه) قرار داده شده!
پس ربطی ب حجاب خانومای بدحاب نداره! ک بگیم سلب آرامش میکنن و اینا...
و بعد بگیم آقایون برای فرار ازین سلب آرامش، میرن ازدواج میکنن! ب نظرم این جمله توهین ب آقایونه، چون همه چیو ب نیاز جنسی خلاصه میکنه!!
ازونورم اگه بخوایم بررسی کنیم میشه! مثلا بگیم با این لباسایی ک بضی آقایون میپوشن و شلوارایی ک پاشونه! آرامشو از خانوما سلب میکنن! کم هم نیس تعدادشون متاسفانه....
من قبول دارم ک وضع حجاب برخی خانوما اصلا مناسب نیس
امــــــــــــــــــا
ب نظرم این سوالتون بیشتر از سر شیطنت بود ک بگین خانوما مقصرن و این حرفا... :okey:
خب تو نگا نکن بی شعور
این همه آدم اومدن درست مثل انسان جواب دادن شما چی میگی؟مجبور نیستی جواب بدی ها:Gig:
مرد حالت صیاد داره و زن حالت شکار، مرد مثل پروانست زن مثل شمع، مرد همیشه باید عاشق باشه ولی زن باید معشوق باشه، مرد همیشه دوست داره کسی رو دوست داشته باشه ولی زن همیشه دوست داره که دوست داشته بشه. مرد همیشه دوست داره به زن نکاه کنه ولی زن همیشه دوست داره نگاه کرده بشه به خاطر همینه که حالت تبرج و آرایش کردن زنها خیلی بیشتر از مردهاست. و همه ی اینها تو نظام طبیعت اغراضی داره. و برای زندگی خانوادگی نیازه، مرد به خاطر مسئولیتی که داره باید اینطور باشه. مرد از روی عشق برای زنش نفقش رو تأمین میکنه و از روی عشق از زنش حمایت و محافظت میکنه و به همین خاطر از جهت نیروی بدنی هم نسبت به زن قویتره. و از طرفی زن مسئولیت تربیت بچه و جامعه رو برعهده داره و باید نسلی پاک برای جامعه تحویل بده به همین دلیل نیازه که بیشتره وقتش رو بذاره برای آرامش خانواده و تربیت بچه. و این مسئولیت نیاز به محبت زیاد داره به همین دلیل زن دریای محبته، به همین خاطر تأمین نفقه بر عهده ی زن نیست. و اگر هم زن بخواد پول در بیاره هم برای خانواده و هم برای جامعه ضرر داره ضمن اینکه زن توان جسمانیش در این حد نیست و اگه بخواد مسئولیت مردها رو برعهده بگیره زود از توان میفته. زن و مرد مکمل همیدگه اند و با همدیگه جامعه رو تشکیل میدن.
اینکه اینجا علت هایی رو برای بعضی از مسئله ها گفتم هیچ کدوم علت تامّه نیست و میتونن علت ناقصه باشن.
عدالت یعنی (اعطاء ذی حقِِ حقَه) یعنی حق هر صاحب حقی رو بهش دادن.
ولی یه سوال: آیا ما نسبت به خداوند حقی داریم که اون رو از خدا مطالبه کنیم؟
هر چی خدا به ما داده از روی تفضله و ما در مقابل خداوند هیچ حقی نداریم چون وجود و همه چیز ما از خداست. و اگه فرضا به یکی چیزی اضافی بده و به کسی مقداری کمتر نمیتونیم بگیم عدالت رعایت نشه. چون مثل این میمونه که بنده یه آدم میلیادره خیری باشم و بخوام اموالم رو به مردم هدیه کنم و بیام به شما 10 میلیارد بدم و به بقیه ی افراد 10 هزار تومن آیا کسی میتونه بهم بگه تو عادل نیستی؟
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم/مرحمت فرموده مارا مس کنید
ما نخوایم این لطف خدا شاملمون بشه کیو باید ببینیم؟زوره مگه؟حیف که بحث در مورد خداست وگرنه 2-3تا بیت شعر میگفتم بیشتر روشن شی.
کسی هم حرف اضافی زد هر چی از دهنم در اومد بهش میگم.فقط جواب این سوالارو بدید.
جواب این قسمت رو عرض کردم. لطفا به معنای عدالت توجه کنید و حداقل دو سه دقیقه بدون هیچ تعصبی روش فکر کنید.
و اما اینهایی که بنده عرض کردم فقط تفاوتهایی در عَرَضیات انسان هاست و الا در انسان به ما هو انسان بودن (یعنی در انسانیت) هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و حقوق هر دو در انسانیت مساویه همه. ولی اینکه انسانها به دو دسته زن و مرد تقسیم شدند و بوسیله ی این عَرَض از هم جدا شدن باعث شده به مقتضای ویژگیهاشون هر کدوم مسئولیتی رو قبول کنن.
از شما یه سوال میپرسم لطفا کمی آروم باشید و به وجدانتون رجوع کنید بعد جواب بدید:
وجود بهتره یا عدم؟ اینکه شما هستید بهتره یا اینکه اصلا نباشید؟
خدا کمال مطلقه (این در حد شعار نیست بلکه یک واقعیته قطعیه) و از کمال مطلق هر چی صادر بشه نیکوست. به همین دلیل این هستی نظام احسنه. بنابراین هر چی تو این جهان از مخلوقات میبینیم باید مطمئن باشیم که این بهترین حالته ممکنشه و بهتر از این حالت براش امکان نداره. هر چند ما نتونیم به علت تامه ی اون پی ببریم.
ما داریم اینجا صحبت می کنیم دعوا نداریم که؟ لطفا کمی سعه ی صدر داشته باش و نظراتِ مخالفه با خودت رو تحمل کن و الا هیچ وقت نمی تونی به علمی برسی.
یا علی مولا
اخه شما ببین قبلیا چیا بارم کردن!
من عدم رو بر وجود ترجیح میدم.
می تونی علت حرفت رو بگی؟ (علت منطقی نه احساسی)
علت بنده برای حرفم اینه: وجود (یعنی همین بودن ما) نوعی لطف و نعمت از جانب خداست ولی عدم، عدمِ لطف و نعمت از جانب خداست و بنده لطف و نعمت رو بر عدم لطف و نعمت ترجیح میدم.
علت بنده هم اینه که مسیر سعادت سخته!و مسلما هر که پر طاووس خواهد جور هندوستان کشد.اما من این سختیو نمیخوام و عدم رو بیشتر دوست دارم.خدا هم مرحمت کنه وجود رو از من بگیره(همون لطف رو)
سلام بر شما
بحث ما فقط جنبه فقهی ندارد. بحث ما درباره حقوقی است که هم شرع و هم عرف و اخلاق بعهده طرفین قرار میدهد.
نظام خلقت بر این اساس است که زن ومرد با هم ازدواج کنند و فرزند بیاورند و وقتی هم فرزند آوردند وظیفه دارند فرزندانشان را تربیت کنند.
خداوند خلقت انسانها را بر این اساس نهاده و هر کسی که بر خلاف آن حرکت کند مثل اینست که بر خلاف جریان آب حرکت کرده باشد. پس همه هستی به آن سمتی پیش میرود که خداوند بزرگ اراده فرموده و مخالفت با آن یک امر طبیعی نیست تا آن را برعهده زنان ندانیم .... این عقیده فمنیستی است....
دیگر اینکه دین فقط احکام نیست ، دین مجموعه ای است از عقاید و احکام و اخلاق
در زمانی که فتوای مراجع بر حرمت جلوگیری از فرزندآوری باشد یا مثل نظر حضرت آیت الله خامنه ای فرزند آوری را جهاد اعلام کنند دیگر نمیشود گفت که وظیفه نیست. درمورد تربیت فرزندان هم همینطور.
نمیتوانیم بگوییم دین فقط احکام است و ما فقط در قبال فرزندانمان وظیفه داریم که آنها را با احکام شرعی آشنا کنیم. خیر دین بدون اخلاق یعنی دین بدون خدا...
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمودند من برای تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث شدم. پس اخلاق یعنی دین و همه هم در قبال تربیت فرزندان و حتی درمورد تربیت افراد جامعه وظیفه دارند...
درمورد وظیفه حفظ اموال مرد هم که مشخصه و حکم شرعیش اینست که حق ندارند اموال مرد را بدون رضایتش حتی نذر یا انفاق کنند.
قرآن کریم چنین میفرماید:
[=arial]
فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الّله
پس زنان صالح و درستکار (در قبال همسرانشان) مطیع و متواضع و همچنین در غیاب (همسرانشان) در قبال آن چه خدا برای آنان قرار داده‌است. حفظ کننده خودشان و اسرار و اموال شوهرشان هستند. نساء آیه 34
درباره وظیفه جنسی و بیرون نرفتن بدون اجازه که فرمودید، این مسائل برمیگردد به حفظ عفاف زن از سوی شوهر و چگونگی برخورد او با بی عفتی همسرش. چرا که هیچ زن متاهلی نباید به شخصی غیر از همسرش نظر داشته باشد.
اگر مرد متوجه شد همسرش برای خودنمایی بیرون میرود باید از رفتن او به این روش ، ممانعت نماید و اگر قبول نکرد اجازه ندهد از خانه خارج شود.
و اگر زنی بیرون از خانه و خارج از روابط زناشویی رابطه ای برقرار کرد این نشوز محسوب میشود ... نه اینکه بدلیل بیماری یا ضعف و عذر شرعی از عمل زناشویی جلوگیری کند چون در این موارد معذور است. و بقول شما این یک رابطه دوطرفه هست که هردو طرف بهره مند میشوند. پس دلیلی ندارد زنی بدون داشتن عذر از آن خودداری کند.
پس مرد باید وقتی متوجه نشوز زن شد با او برخورد کند و از بستر و همخوابگی با خود دورش کند وبا او برخوردی کند تا تادیب شود...
در نتیجه تعجب شما در اینباره بجاست چون شاید این مسائل را حق شوهر بگویند اما در واقع وظیفه و مسوولیتیست که بر دوش شوهر نهاده شده. و اگر بعضی از مردها آن را رعایت نکردند و همسرانشان با بی عفتی وارد جامعه شدند این مسوولیت بر عهده دیگر مردان است و همچنین دولت اسلامی موظف است از شیوع منکرات جلوگیری کند...
البته در اینباره مفسرین اقوال مختلفی دارند. بنده آنچه را که به اصل نزدیکتر میدانم آوردم...
با توجه به تعریفی که از عدالت و نظام احسن کردم و اینکه ظلم اصلا در وجود خداوند راه و معنا نداره و از طرفی اینکه علم همه ی ما محدوده و نمی تونه به همه چیز پی ببره و در مقابل علم خداوند نامحدوده.
حالا اگه حرفهای بالا رو کاملا قبول داری به این سوالها جواب بده:
حالا اگه خدا مصلحتی دونسته و با علم نامحدودش بودن شما رو بر نبودتون ترجیح داده ولی شما نمی تونی این رو درک کنی و اگه علمت بالا بره می فهمی که فی الواقع و در حقیقت بودنت به نفعته، ایا بازم این حرف رو میزنی؟ ونبودنت رو بر بودنت ترجیح میدی؟
از طرفی شما می گی مسیر سعادت سخته؟ درسته که سخته ولی آیا این مسیر مازادِ بر توانته؟ و خداوند نعوذبالله طلمی که در درونش راه و معنا نداره به شما کرده؟ (به این آیه هم توجه کنید: لا یکلف الله نفسا الا وسعها)
الآن احساس میکنم بحث های علمی فایده ی زیادی تو این زمینه به حالت نداشته باشه چون از این حرف شما احساس میکنم الآن مشکلاتی داری که ازش داری اذیت میشی و به همین خاطر این حرفهای احساسی رو میزنی. با این حرفها خودت رو علکی اذیت نکن. منم یه زمانی مشکلاتی داشتم و حدود 4 سال ازش رنج بردم و خیلی به خدا گلایه می کردم ولی الآن به خاطر اون گلایه هام از خدا شرمنده ام.
خب پس هیچی.ما هم بشینیم مشکلاتمون حل شه بعدا شرمنده شیم.
بحث تموم.
منظورم اینه که به نظرم میرسه مشکل اصلی شما این مباحث نیست بلکه مشکل از جای دیگست و خودت رو با اینها معطل نکن. و بنده اگه بحث رو ادامه ندادم دلیلش این بود ولی اگه بنده اشتباه میکنم بحث رو ادامه بدیم.
اینی هم که میگم بحث تموم مال اینه که حوصله ندارم دوباره یکی بیاد بهم بی احترامی کنه.
خیلی سخت میگیری. غیر از اون یه نفر کی به شما بی احترامی کرده؟ انتقاد علمی که بی احترامی حساب نمیشه. اتفاقا خیلی هم به نفع آدمه.
اگه از حرفهام ناراحت شدی بنده بین همه ی بچه های اسک دین از حضور شما عذر خواهی میکنم.:frind:
جناب hameda کشش و جاذبه جنسی بین جنس مذکر و مونث یک ضرورت است که باید خداوند آن را در نهاد انسان و حیوانات قرار می داد، مانند دیگر تمایلاتی چون اشتها به آب و غذا که لازمه بقای نسل است، اما آن سلب آرامشی که شما می فرمایید ار عوارض غیر مستقیم آن است، خداوند انسان ها را به حجاب و عفاف فرمان داده و از سلب کردن آرامش از دیگران نهی فرموده اما شما هم می پذیرید که نمی توانست و نمی باید برای تحقق این امر اختیار انسان ها را از آنها سلب کند، ولی با این حال برای اینکه حق کسانی که آرامش از آنها سلب شده ضایع نشود، روز قیامت از سلب کنندگان آرامش و آسایش حساب خواهد کشید.
امروز گاهی می بینیم جوانانی در برخی نقاط به جرم تجاوز به عنف اعدام می شوند، خب این حکم حق است و باید اجرا شود اما شما فکر می کنید که فقط او در این جرم مقصر بوده و در روز قیامت فقط او حسابرسی می شود؟ خیر، بلکه تک تک کسانی که منجر به تحریک این جوان شده اند باید پاسخ گو باشند، ار زنان بدحجابی که موجب تحریک او شده اند، تا کسانی که شبکه های ماهواره ای و سایت های اینترنتی مستهجن راه اندازی کرده و آرامش را از این جوان سلب کرده اند و حتی مسئولی که توانایی ایجاد زمینه ازدواج و اشتغال جوانان را نداشته اما با این حال عهده دار مسئولیتی در این رابطه شده و... همه روز قیامت متناسب با نقششان در وقوع این جرم در مقابل دادگاه عدل الهی باید پاسخ گو باشند.
این مرد هست که ارامش زندگی زن رو میگیره وقتی توخیابون راه میری وازدست نگاه مردای که حتی زن وبچه شون کنارشون هست ارامش نداری
وقتی ازدست تهمت های پدرت ارامش نداری وقتی جرات نمیکنی بگی کسی مزاحمته چون محکوم میشی به این که اگه تو نخای اون جرات نمیکنه چیزی بگه
وقتی محکومی مثل یه خدمتکار باشی وکر وکور ولال
وقتی ازترس ابرو وحرفای پشت سرت همین زنگی سرد واحمقانه رو ترجیح بدی وقتی مجبوری زنگی لعنتیت وحفظ کنی ازبی پناهی
وقتی نمیتونی بری سرکار چون حتما مدیر:ابدارچی:کارمند............یه مردی هست که روحت وافسرده کنه غرورت وبشکنه بایه دید دیگه نگاهت کنه
وقتی توخیابون نمیتونی قدم بزنی یه مرد میاد پوله زحمتت رو میزنه یا...........
وقتی به زنه دوستت به زنه داداشت به دخترعموتم رحم نمیکنی همه رو به یه چشم میبینی ماازدسته توارامش نداریم
این منم یه زن! که ازدستتون خسته ام
کد.م مهریه کدوم خونه وماشین با چه قانونی چه حمایتی
آخی:khandeh!:
سوال
چرا جنس مونث باید آرامش بیشتری داشته باشه؟ یعنی هم مرد مجبور است عمر مسئولیت زن رو به عهده بگیره و آرامش او را تأمین کند، و از طرفی زن با بدحجابی آرامش مردها رو بگیرد؟
پاسخ
آنچه که در قرآن کریم به عنوان آرامش با ازدواج آمده است، آرامشی دو طرفه است، یعنی زن و شوهر برای یکدیگر مایه آرامش هستند:
«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» (1)
و يكى از آيات او اين است كه براى شما از خود شما همسرانى خلق كرد تا به سوى آنان ميل كنيد و آرامش گيريد و بين شما مودت و رحمت قرار داد و در همين آيتها هست براى مردمى كه تفكر كنند.
یعنی در مقابل آرامشی که جنس مونث از همسر به دست می آورد، جنس مذکر نیز هم چنین است، اما اینکه زن با بدحجابی و عرضه خودش می تواند آرامش را از مردها بگیرد بحث جدایی است، و در خصوص مردها نیز صدق میکند که می توانند با طغیان گری آرامش را از زنان جامعه سلب کنند، پس نتیجه این که ما باید بحث حقوق را از رفتار زن و مرد جدا کنیم.
اسلام برای هر دو جنس مذکر و مونث حق آرامش قائل است، زن و مرد با ازدواج هر کدام وظائفی را بر عهده میگیرند که بخشی از آن موجب آرامش همسر میشود، مانند تأمین وسایل زندگی برای زن و ایجاد فضای امن و صمیمی و حضور در کنار او که موجب آرامش او میشود، و از آن طرف زن هم با تبدیل کانون خانواده به محیطی گرم و تربیت فرزندان و ایفای نقش یک همسر و همراز موجب آرامش مرد خواهد شد.
پس مرد هم در قبال مسئولیتی که در خانه بر عهده میگیرد خودش نیز به دنبال کسب آرامش است، اگر زن و شوهر توقعات خود را کاهش داده و در سختی های زندگی همراه و هم راز باشند دیگر این جداانگاری از بین می رود و اینطور نیست که یکی به آرامش برسد و یکی بار مسئولیت را به دوش بکشد، اما اگر غیر از این شود، یعنی مرد و زن در رفتار خود راه را اشتباه رفته یا دچار خودخواهی وخودبینی باشند، رفتارشان منجر به سلب آرامش از طرف مقابل خواهد شد.
برای توضیح بیشتر باید دقت کرد که کشش و جاذبه جنسی بین جنس مذکر و مونث یک ضرورت است که باید خداوند آن را در نهاد انسان و حیوانات قرار می داد، مانند دیگر تمایلاتی چون اشتها به آب و غذا که لازمه بقای نسل است، اما آن سلب آرامشی که شما می فرمایید ار عوارض غیر مستقیم آن است، خداوند انسان ها چه مرد و چه زن را به حجاب و حیا فرمان داده و از طمع ورزی بازداشته است، و همچنین از سلب کردن آرامش از دیگران نهی فرموده اما نمی بایست برای تحقق این امر اختیار انسان ها را از آنها سلب کند، ولی با این حال برای اینکه حق کسانی که آرامش از آنها سلب شده ضایع نشود، روز قیامت از سلب کنندگان آرامش و آسایش حساب خواهد کشید.
امروز گاهی می بینیم جوانانی در برخی نقاط به جرم تجاوز به عنف اعدام می شوند، خب این حکم حق است و باید اجرا شود اما آیا فقط او در این جرم مقصر بوده و در روز قیامت فقط او حسابرسی می شود؟ خیر، بلکه تک تک کسانی که منجر به تحریک این جوان شده اند باید پاسخ گو باشند، ار زنان بدحجابی که موجب تحریک او شده اند، تا کسانی که شبکه های ماهواره ای و سایت های اینترنتی مستهجن راه اندازی کرده و آرامش را از این جوان سلب کرده اند و حتی مسئولی که توانایی ایجاد زمینه ازدواج و اشتغال جوانان را نداشته اما با این حال عهده دار مسئولیتی در این رابطه شده و... همه روز قیامت متناسب با نقششان در وقوع این جرم در مقابل دادگاه عدل الهی باید پاسخ گو باشند.
نتیجه گیری
اگرچه سلب آرامش در جامعه ما دیده می شود اما این مشکل مربوط به رفتار خود زن و مرد می شود. ولی در چارچوب آنچه که اسلام تعریف نموده است هرگز چنین اختلاف و تبعیضی در آرامش پدید نمی آید، بلکه در جامعه با رعایت حریم حجاب و عفاف توسط خانم ها و حتی خود آقایان، و همچنین در خانواده با سازگاری و کاهش توقعات و انتقال آرامش به همسر دیگر همه به آرامش می رسند.
____________________________
1. روم:30/21.