طرح ترک رذائل اخلاقی برای ظهور حضرت مهدی (عج) ♥...این هفته: فضیله ی نماز اول وقت ...♥

تب‌های اولیه

872 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

احادیث زیر را حتما مطالعه کنید::Narahat az:


پیامبر اکرم(ص)
در پاسخ مردى که از حقوق والدین پرسیده بود, فرمود: (هما جنّتک و نارک . پدر و مادر, بهشت و جهنم تو هستند، بهشت در رضاى آنها و دوزخ در خشم آنهاست.)
:hamdel:

پیامبر خدا (ص) فرمود: هر فرزند نیکوکاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه، ثواب یک حج کامل مقبول به او داده می‌شود، سؤال کردند، حتی اگر روزی صدمرتبه به آنها نگاه کند؟ فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است. :hamdel:
بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۷۳

امام علی (ع) : کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است.:hamdel:
بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۶۴

در نوشته امام رضا(ع) به مأمون آمده که: نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگر چه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.:hamdel:
بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۷۲

امام صادق(ع) فرمود: کسی که از روی نفرت به پدر و مادرش که به او ستم کرده‌اند نگاه کند، نمازش در درگاه الهی پذیرفته نمی‌شود.:hamdel:
اصول کافی جلد ۴ صفحه ۵۰

اناالعبد;710965 نوشت:
سلام
پیشنهادتون خوبه .. اما تا وقتی رذائل اخلاقی داشته باشیم زیاد جالب نیست فضائلمون رو
زیاد کنیم ...ممکنه همین رذائل باعث بشه همه ی فضائلمون بی تاثیر بشه ..
و همچنین خیلی از رذائل نمیزارن به بعضی از فضائل اخلاقی دست پیدا کنیم ...

اللهم عجل لولیک الفرج
سلام

بحث تاثیر و یا تاثیر رذائل رو نمی دونم از علما پرسیدید یا نه؟

اما کسب فضائل به نظرم برتری داشته باشه و اولی تر باشد به جهت اولی تر بودن امر به معروف و کسب فضائل زمینه ترک رذائل رو ایجاد می کنه

حال منظور شما چیست؟:Gol:
(البته خوش حال می شوم استاید نظرشون رو در مورد این نظر اعلام کنند تا اگر خطا می گویم راهنمایمان باشند)

رستگاران;711077 نوشت:

اللهم عجل لولیک الفرج
سلام

بحث تاثیر و یا تاثیر رذائل رو نمی دونم از علما پرسیدید یا نه؟

اما کسب فضائل به نظرم برتری داشته باشه و اولی تر باشد به جهت اولی تر بودن امر به معروف و کسب فضائل زمینه ترک رذائل رو ایجاد می کنه

حال منظور شما چیست؟:Gol:

سلام مجدد
قبل شروع برنامه مشورت داشتم با اساتید.
:ok:
کسی که مستحبات رو انجام میده یا یکی از فضائل اخلاقی مثل تواضع رو کار میکنه اما صفت بد غیبت یا بی احترامی
به والدین در او هستش، فضائل اخلاقی او چه سودی برای او خواهد داشت؟
:badbakht:
البته باید به این توجه داشت که بعد از ترک این گناهان و رذیله ها قساوت قلب کم کم از بین میره و رقت قلب جای اونو میگیره.
اونموقع بهترین فرصت برای کار کردن فضائل اخلاقی است.
:yes:

در صورتیکه بازم سوالی داشتین تو پروفایل در خدمتم.چون تاپیک از موضوع خودش خارج میشه:ok::Gol:

اناالعبد;711080 نوشت:
فضائل اخلاقی او چه سودی برای او خواهد داشت؟

سلام علیکم
بحث اکرام واحترام والدین از مسائل مهم و سرنوشت ساز در مسیر تکامل و سعادت دنیوی و اخروی هست
چه توفیقاتی که صرفا به جهت حفظ احترام والدین نصیب انسانهای معمولی شده است
و چه سلب توفیقاتی که از انسانهایی که قدم در مسیر تهذیب گذاشته بودند گرفته شده است
اما هیچ بعید نیست که خداوند به سبب استمرار مستحبی یا سعی در تهذیب اخلاق توفیق این را هم بدهد که انسان در مقایل والدین خضوع و خاشع بشه...
به هر حال کسی که قدم در وادی تهذیب گذاشته باشد؛ اثرات تهذیب شایسته هست در تمام عرصه های زندگی او از عبادات گرفته تا روابط اجتماعی کاملا مشهود باشد.
از دعای خیر تون منو محروم نکنید

[="Tahoma"]سلام علیکم ان شاءالله خدا کمکمون کنه که بتونیم رعایت کنیم. و من الله التوفیق

[h=3]وظیفه در برابر والدین[/h] قال ابو عبد الله(ع):
لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدیک فوق ایدیهما و لا تتقدم قدامهما.
امام صادق(ع) فرمود:
چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها نکن دستهایت را بالای دستهای آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.
بحار الانوار، ج 74، ص 79.

[h=3]نیابت از پدر و مادر[/h] قال ابو عبد الله(ع):
ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین او میتین، یصلی عنهما و یتصدق عنهما و یحج عنهما و له مثل ذلک، فیزیده الله(عز و جل) ببره و صلاته خیراً کثیراً.
امام صادق(ع) فرمود:
چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، باین صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج بجا بیاورد و روزه بگیرد، زیرا اگر چنین کند ثواب آنها به پدر و مادر می رسد و به خود شخص هم همانقدر ثواب داده می شود، به علاوه خداوند متعال به واسطه کارهای نیک و نماز او خیر زیادی به او عطا می کند.
بحار الانوار، ج 74، ص 46.

[h=3]زیارت قبر والدین[/h] عن رسول الله(ص) قال:
من زار قبر والدیه او احدهما فی کل جمعة مرة غفر الله له و کتب برا.
رسول خدا(ص) فرمود:
کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آندو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می بخشد و او را نیکوکار می نویسد.
کنز العمال، ج 16، ص 468.

[h=3]نگاه تیز به پدر و مادر[/h] عن ابی عبد الله(ع) قال:
لو علم الله شیئا ادنی من اف لنهی عنه، و هو من ادنی العقوق و من العقوق ان ینظر الرجل الی والدیه فیحد النظر الیهما.
امام صادق(ع) فرمود:
اگر خداوند چیزی کمتر از اف (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهی می کرد: و اف گفتن از کمترین مراتب عاق شدن است. نوعی از عاق شدن اینست که انسان به پدر و مادرش تیز نگاه کند. (خیره شود).
اصول کافی، ج 4، ص 50.

[h=3]محرومیت عاق والدین[/h] قال رسول الله(ص):
ایاکم و عقوق الوالدین، فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف عام و لا یجدها عاق و لا قاطع رحم.
پیامبر خدا(ص) فرمود:
از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)
بحار الانوار، ج 74، ص 62.

[h=3]عاق والدین[/h] عن ابی عبد الله(ع) قال:
الذنوب التی تظلم الهواء عقوق الوالدین.
امام صادق(ع) فرمود:
از گناهانی که هوا را تیره و تار می کند عاق والدین شدن است.
بحار الانوار، ج 74، ص 74.

سلام دوستان تکلیف کسانی که دور از پدرومادرشونند چیه همین تماسای تلفنی کفایت می کنه .

درانتظارباران;711330 نوشت:
سلام دوستان تکلیف کسانی که دور از پدرومادرشونند چیه همین تماسای تلفنی کفایت می کنه .

سلام
به نظر من بله تماس حتما بگیرین و از احوالشون با خبر بشین .. سعی کنین حضوری هم تا جایی که امکانش هست بسته به شغل همسر و
فاصله ی دور یا نزدیک بودن مکان حتما بهشون سر بزنین ..:ok:
:Gol:

بهم گفتند "پدرت " را در یک جمله توصیف کن

هرچه فکر کردم نتوانستم.
نوشتن خوبی هایت جمله ای نیست
دفتر هزار برگ میخواهد.

فقط در یک جمله گفتم
" خدارا شـــــــکــر که دارمت"

[="Navy"]

شادی92;711875 نوشت:

ماکه انقدر شستیمو همون روز دوباره گلیش کردیم دیگه نخ نما شده :god:[/]

پدر و مادر من به تمام معنا دو فرشته اند

مادری که تدین رو نه در ظاهر بلکه باعمق وجودش با محبتی که به دیگران نثار می کرد به من آموخت

وپدری که در عین تقوا ذره ای روزی خود وفرزندانش را با لقمه شبه ناک نیالود

سلام.آقای شروین این خیلی خوبه که میبینیدشون ولی یک نکته روفراموش نکنید،این دوسالهازحمت کشیدن وباعشق شماروبزرگ کردن وبه اینجایی که هستید رسوندن،بدون هیچ مزد وتوقعی ازشما.
حدیثم فکرمیکنم هست که حتی اگرپدرومادرتون کافرم باسن حق ندارید چیزی بهشون بگید وفقط احترام بگذارید.حتی کلمه ی اوف روهم نباید گفت.ببینید چقدر برای خداعزیزند...
من خودم قبلا سخنرانی دراین موردگوش دادم وسعی کرده بودم اوف نگم ولی متاسفانه اینکار رورهاکردم وگاهی میگم.
لطفاهرچقدرپدرتون رودوست ندارید(که کاردرستی نیست)طوری باهاشون برخوردکنید که متوجه نشن وگرنه خیلی آزارمیبینند،هرچندپدرومادرهاخیلی باهوشند ولی یک چیزدیگه هم درنظرداشته باشید،به گفته ی یکی ازدوستان اینها پدرومادرقدیمندوآنقدرمطالعه تربیتی ندارند وبرای همین ممکنه کارهایی کنند که به میل مانیست.

به پدر و مادر اف نباید بگیم

مبادا نگاهی کنیم که برنجند . . .

سلام به همگی:Gol:

بیاید قبول کنیم که این اختلاف نظر بین ما و پدر و مادرانمان ،‌واقعا اختلاف نظر نیست بلکه یک بستری برای امتحان شدن ما است و خدا داره دقیق نگاه میکنه ببینه ما چقدر خودمون رو کنترل میکنیم و یا از کوره در میرویم ،‌اگر همون لحظه دقت کنید متوجه این امتحان میشوید و دست این اختلاف نظر براتون رو میشود .

اینطوری خیلی راحت تر میتونید با این قضیه کنار بیاید .

اگر این براتون شده معضل پس حتما هنوز نتونستید تو این امتحان یه قدم مثبتی بردارید .
به محض یک پیروزی این فشار کم میشه .

اگر هم معضل نیست و گهگاهی پیش میاد که یه جورایی یادآوریه ،‌پرسش های کلاسی .

پس هر وقت اختلاف نظر پیش میاد خونسردیتونو حفظ کنید و با خودتون بگید که درسته که حق با منه ولی با گذشتن از این حق ،‌خدا منفعت بیشتری نصیبم میکنه .

من که از این جمله ها زیاد نتیجه میگیرم .

shamime;712658 نوشت:
پس هر وقت اختلاف نظر پیش میاد خونسردیتونو حفظ کنید و با خودتون بگید که درسته که حق با منه ولی با گذشتن از این حق ،‌خدا منفعت بیشتری نصیبم میکنه .

من که از این جمله ها زیاد نتیجه میگیرم .



بله درسته واقعا ..
:ok:

یکی از راهکارها اینه که وقتی پدر و مادر تندی میکنن با فرزندشون بنظرم اینه که سکوت کنیم ..
چون یکی به دو کردن باعث میشه صدا همینجور بره بالاتر ...
دیشب یه موقعیت برای خودم بوجود اومد تایپ کرده بودم و چندین برنامه باز بودش یهو مادرم
سه راهی رو یکم جابجا کردن لپ تاپم در جا خاموش شد .. همه مطالب پرید .. برنامه از بین رفت ..
یهو گفتم وااای لپ تاپم خاموش شد:khandeh!: مادرم گفتن عه حواسم نبود .. گفتم اشکال نداره ...:ok: خیلی راحت همه چی حل شد ...
:Gol:

من خیلی دوست دارم همه جوره احترام پدر و مادرمو نگه دارم ولی یه وقتایی نمیشه. مثلا غرق یه کاری هستی هییییی صدات می کنن بعد میری میبینی چی میخوان مثلا: بیا اون کنترلو بده !!!!!!! :Narahat: حالا من تو این مواقع فقط سکوت میکنم.
ولی اصل قضیه وقتاییه که دعوا میکنیم ( حالا نه اونچنان دعواها یه ذره صدامون بلند میشه) من نمیتونم ساکت بمونم. و سریع عکس العمل نشون میدم البته سر هر قضیه ای نه، چیزایی که روش حساسم. بعد تازه عذاب وجدان میگیرم. عذرخواهی هم تو مرامم نیست.(کلا خانوادگی اینجوری هستیم:Nishkhand:) بعد خودم اذیت میشم. نمیدونم چیکار کنم که انقدر سریع عکس العمل نشون ندم؟؟؟!!!!

بانوی برفی;712777 نوشت:
من خیلی دوست دارم همه جوره احترام پدر و مادرمو نگه دارم ولی یه وقتایی نمیشه. مثلا غرق یه کاری هستی هییییی صدات می کنن بعد میری میبینی چی میخوان مثلا: بیا اون کنترلو بده !!!!!!! حالا من تو این مواقع فقط سکوت میکنم.
ولی اصل قضیه وقتاییه که دعوا میکنیم ( حالا نه اونچنان دعواها یه ذره صدامون بلند میشه) من نمیتونم ساکت بمونم. و سریع عکس العمل نشون میدم البته سر هر قضیه ای نه، چیزایی که روش حساسم. بعد تازه عذاب وجدان میگیرم. عذرخواهی هم تو مرامم نیست.(کلا خانوادگی اینجوری هستیم) بعد خودم اذیت میشم. نمیدونم چیکار کنم که انقدر سریع عکس العمل نشون ندم؟؟؟!!!!

[=arial]من پیشنهاد خودمو میدم .. دوستاااااااااااااااااااان دیگر هم نظراتشونو بنویسن .. دوس داریم ازتجربیاتشون استفاده کنیم:ok:

من به شخصه نظرم اینه که اینجور وقتا ممکنه نتونین سکوت کنین .. خب خیلی منطقی صحبت کنین .. قضیه رو توضیح بدین..:taeed:
[=arial]مثلا حتی اگر صداشونو بردن بالا :Nashnidan:[=arial]شما بازم با تن صدای معمولی توضیح بدین قضیه رو .:Computer:[=arial]. البته اگه که فکر میکنین حق با شماس ..:dohkhtar:
[=arial]بد از چند بار صحبت اگر دیدین بازم فایده نداشت اونموقع ازسلاح سکوت استفاده کنین .. نظرتون چیه؟:ok::Gol:

این رو هم بگم همین که سکوت کنیم یا خودمونو در برابر این مسائل نگه داریم قطعا خدا میبینه و کمکمون میکنه .. درهای رحمت و هدایتش رو بیشتر از قبل باز میکنه:tavallod:
نیاز به تمرین داره .. ولی بعدش شیرینه ... شما بعد اون کار عذاب وجدان میگیرین حالا اینکار و تمرین کنین بعدش شیرینیش باهاتون
همراه میشه هر موقع یادش میفتین آروم میشین ..
:okey:
[=arial]
مثل قضیه دیشب من تو دلم گفتم الان بخوام حتی حرفی بزنم چیزی بگم که سودی نداره پس بخاطر خدا تحمل میکنم .. الان خیلی راضیم از حرکت دیشبم
:ok:

سلام من همين امروز عضو اسك دين شدم دوست دارم تو طرح شما شركت كنم
ممنون

رايحه بهشتي;713067 نوشت:
سلام من همين امروز عضو اسك دين شدم دوست دارم تو طرح شما شركت كنم

سلام
خوش اومدین. امیدوارم ساعاتی خوبی رو در این مجموعه داشته باشین. می تونید تاپیک رو پیگیری و مطالب اون رو در زندگی عملیاتی کنین. هر جا نکته ای بود در خدمتیم.

تقدیم به پدرم
قلمم راست بایست!
واژه ها ...گوش به فرمان قلم!
همگی نظم بگیرید
مودب باشید!
صاحب شعر عزیزی است به نام "پدر"
امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو...
تک و تنها و غریبم!
تو کجایی پدرم...؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو...
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا...
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو...
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما پدرم..
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو...
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو...
پدر ای یاد تو آرامش من...!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن پدرم...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو...
گفته بودی: فرزندم! عاشق اشعار تو ام
ای به قربان تو فرزند..بیا دلتنگم
آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو...
پدرم...پدر خوبم
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار...
تو که باشی بابا!
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو...
گرچه از دور ولی،دست تو را میبوسم
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو.

پــــــــــدرم...
تنها کسیه که باعث میشه بدون شک باور کنم که
فرشته ها هم میتوننمرد باشن

ممکن است من روزی شاهزاده ام را پیدا کنم
اما...
پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند

[=WebRoya]امام صادق(ع) فرمود:[=WebRoya]مردی خدمت پیامبر(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا به چه کسی نیکی کنم؟[=WebRoya]فرمود: به مادرت، عرض کرد، بعد از او به چه کسی؟[=WebRoya]فرمود: به مادرت، گفت: سپس به چه کسی؟[=WebRoya]فرمود: به مادرت، سؤال کرد: سپس به چه کسی؟[=WebRoya]فرمود: به پدرت؟[=WebRoya]بحار الانوار، ج 74، ص 49.

[=WebRoya]امام باقر(ع) فرمود:[=WebRoya]در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است.[=WebRoya]1 - ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق.[=WebRoya]2 - وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق.[=WebRoya]3 - نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق و لا ابالی.[=WebRoya]بحار الانوار، ج 74، ص 56.

[=WebRoya]امام صادق(ع) فرمود:[=WebRoya]هر کس با این سه نفر کشمکش کند خوار می گردد:[=WebRoya]پدر، سلطان حق و شخص بدهکار.[=WebRoya]بحار الانوار، ج 74، ص 71.

IMAGE(<a href="http://uupload.ir/files/dg93_نیکی_به_والدین_copy.jpg" rel="nofollow">http://uupload.ir/files/dg93_نیکی_به_والدین_copy.jpg</a>)


[/HR] حواسمان باشد خدای ناکرده کوچکترین بی احترامی نسبت به عزیزترین آفریده‌های الهی یعنی پدر و مادرانمان نکنیم و مبادا دل آنان را بشکنیم.


[/HR]
عقوق والدین امری خطرناک است که باید به شدت از آن پرهیز کرد؛ چرا که دارای آثار وضعی بر زندگی انسان است. البته پدر و مادری که موجب شوند فرزند سر بر طغیان بردارد و موجبات عقوق خویش را فراهم آورد، از گرفتاری در امان نیستند؛ چرا که آنان نیز وظیفه‌ای خطیر در قبال فرزندان خویش دارند. ولی وقتی شرایط قابل تغییر نیست، فرزندان که نوعاً از اعصاب قوی‌تری برخوردارند، باید به گونه‌ای رفتار نمایند که خدای ناکرده موجبات ناراحتی و نارضایتی واقعی والدین را فراهم نیاورند.

[h=2]معنای عاق الوالدین[/h] عاق والدین (خشم آوردن و دل شکستن و آزردن خاطر پدر و مادر) از گناهان کبیره و سبب بدبختی انسان در دنیا و آخرت است که موجب کوتاهی عمر و تلخ و سخت شدن زندگی بر انسان، و فقر و پریشانی انسان می‌شود و در آیات و روایات از این کار مذمت شده و بدترین نوع قطع رحم است.
علامه مجلسی در شرح کتاب اصول کافی درباره معنای عاق والدین می نویسد: «عقوق والدین به این است که فرزند، حرمت آن ها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آن ها را به سبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که منع شرعی و عقلی ندارد، از آن ها نافرمانی کند؛ چه این که در بیان امام صادق علیه السلام آمده است که کم ترین ناسپاسی والدین، گفتن «اُف» است ... . نگاه تند به پدر و مادر، محزون ساختن آن ها و ترک وظایف حتمی در قبال آن ها مثل برآورده نساختن نیازهای مالی والدین در صورت نیاز نیز از موارد عاق شدن فرزندان معرفی شده است.
به بیانی هر کاری که موجب ایذا و اذیت والدین گردد، به معنای عاقّ والدین است، مگر در مواردی که تکلیف واجب یا حرامی باشد، و به انسان دستور مخالفت با آن را بدهند (اسفتائات از حضرت آیة الله مکارم شیرازی دامَت بَرَکاتُه)

[h=2]وظایف فرزندان نسبت به والدین[/h] اطاعت از والدین
1) قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ حَقّاً وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَی الْوَلَدِ حَقّاً فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَی الْوَلَدِ أَنْ یطِیعَهُ فِی کلِّ شَیءٍ إِلَّا فِی مَعْصِیةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَی الْوَالِدِ أَنْ یحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ یعَلِّمَهُ الْقُرْآن (نهج‌البلاغه، حکمت 399)
همانا فرزند را به پدر، و پدر را به فرزند حقّی است. حق پدر بر فرزند این است که فرزند در همه چیز جز نافرمانی خدا، از پدر اطاعت کند، و حق فرزند بر پدر آن که نام نیکو بر فرزند نهد، خوب تربیتش کند، و او را قرآن بیاموزد. (نهج البلاغة-ترجمه دشتی، ص: 727)

گناه عاق والدین مانند گناهان دیگر قابل بخشش است. اگر والدین زنده هستند، می‌توان با عذرخواهی و احسان، گناه گذشته را جبران کرد و اگر از دنیا رفته‌اند، با طلب مغفرت و دادن خیرات و صدقات می‌توان رضایت آن‌ها را جلب کرد. در این صورت اثر وضعی گناه از بین خواهد رفت

[h=2]برّ ونیکی به والدین[/h] در روایتی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم:
بِرُّ الْوَالِدَینِ وَاجِبٌ فَإِنْ کَانَا مُشْرِکَینِ فَلا تُطِعْهُما وَ لَا غَیرَهُمَا فِی الْمَعْصِیةِ فَإِنَّهُ لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیةِ الْخَالِق (الخصال ج2 608)
‌نیکی رسانیدن به پدر و مادر واجب است. و هر گاه مشرک باشند نه ایشان را و نه دیگری را در معصیت خدا فرمان برداری مکن چون برای مردم در مورد گناهکاری خدا فرمان برداری نیست (خصال-ترجمه مدرس گیلانی، ج2، ص: 234)

[h=2]احسان چیست؟[/h] عَنْ أَبِی وَلَّادٍ الْحَنَّاطِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً (بقره-83) مَا هَذَا الْإِحْسَانُ فَقَالَ: الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ ُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُکلِّفَهُمَا أَنْ یسْأَلَاک شَیئاً مِمَّا یحْتَاجَانِ إِلَیهِ وَ إِنْ کانَا مُسْتَغْنِیینِ [کافی، ج 2، ص 158) امام صادق (علیه السلام) فرمود: احسانِ به والدین این است که وقتی چیزی از تو می‌خواهند آنها را به زحمت نیندازی؛ گرچه بی‌نیاز هستند، حاجت آنان را برآور.
[h=2]
آثار احسان به والدین[/h] احسان به والدین آثار متعددی داردکه ما در اینجا چند نمونه از احادیثی که در این زمینه است را ذکر می‌کنیم:
احسان به والدین بالاترین مصداق صله رحم است و عمر را طولانی می‌کند. [بحار الأنوار، ج 74، ص 80)

[h=2]احسان به والدین در نسل تأثیر دارد[/h] در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: بَرُّوا آبَاءَکُمْ یبَرَّکُمْ أَبْنَاۆُکُم(أمالی الصدوق ص 288)
نیکی کنید با پدرانتان تا بشما نیکی کنند پسرانتان وسعتِ رزق و روزی و آسان شدنِ سکراتِ مرگ از آثار احسان به والدین است (امالی شیخ صدوق-ترجمه کمره‌ای متن 288)

[h=2]عاق والدین فقط نفرین کردن آنها نیست[/h] بعضی ها فکر می کنند که عاق والدین یعنی اینکه حتما پدر و مادر نفرین بکنند تا مورد عاق والدین واقع بشوندولی نمی دانند که بسیاری از مشکلات زندگیشان به خاطر عاق بودنشان است.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: هرکس پدر و مادر خود را غمگین کند عاق والدین است.

[h=2]نا امید نباشید؛ عاق والدین قابل بخشش است[/h] گناه عاق والدین مانند گناهان دیگر قابل بخشش است. اگر والدین زنده هستند، می‌توان با عذرخواهی و احسان، گناه گذشته را جبران کرد و اگر از دنیا رفته‌اند، با طلب مغفرت و دادن خیرات و صدقات می‌توان رضایت آن‌ها را جلب کرد. در این صورت اثر وضعی گناه از بین خواهد رفت.

عاق والدین (خشم آوردن و دل شکستن و آزردن خاطر پدر و مادر) از گناهان کبیره و سبب بدبختی انسان در دنیا و آخرت است که موجب کوتاهی عمر و تلخ و سخت شدن زندگی بر انسان، و فقر و پریشانی انسان می‌شود و در آیات و روایات از این کار مذمت شده و بدترین نوع قطع رحم است

[h=2]اثرات و کیفر عاق والدین[/h] روایت از قطع ارتباط یا برخورد خشم آلود با ارحام و خویشان به خصوص پدر و مادر کم ترین اثرش در دنیا این است که باعث فقر شدید و گرفتار شدن به اذیت اشرار، کوتاه شدن عمر و بروز مرگ ناگهانی و نابهنگام می شود. در آخرت چنان از رحمت الهی دور می گردد که بوی بهشت (که از مسافت هزار سال راه به مشام می رسد) به مشام چند گروه از جمله عاق والدین یا کسی که با ارحام قطع رابطه کند، نخواهد رسید (کافی، ج 2، ص 350 - 346)
پیامبر خدا (صلی الله و علیه وآله) درباره کیفر و عقوبت عاق والدین فرمودند: " به فرزند نافرمان گفته می‌شود: هر کار (عبادی) که می‌خواهی بکن. امّا من تو را نمی‌آمرزم (بحارالأنوار: 74 / 80 / 82 منتخب میزان‌الحکمة: 614)".
امام صادق (علیه السلام) نیز می‌فرمایند: "هرکه به پدر و مادر خود کینه‌توزانه نگاه کند، خداوند هیچ نمازی از او نپذیرد (بحارالأنوار: 74 / 61 / 26 منتخب میزان‌الحکمة: 614)".
امام هادی (علیه السلام) نیز در حدیثی درباره عواقب این عمل ناپسند، فرمودند: " نافرمانی والدین، تنگدستی در پی دارد و به ذلّت می‌کشاند (بحارالأنوار: 74 / 84 / 95 منتخب میزان‌الحکمة: 614)".
همچنین پیامبر خدا (صلی الله و علیه وآله) در حدیثی بسیار پندآموز فرمودند: سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می‌رسد و به آخرت نمی‌افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبی‌های دیگران (أمالی‌المفید: 237 / 1 منتخب میزان الحکمة: 222)".

سلام و عرض ادب خدمت همه ی دوستان گرامی

همچنین تبریک به کاربرانی که در این مسیر تا به امروز موفق بوده اند و دل مولا ،حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

رو شاد کردند:Rose::Rose:

از همشون التماس دعا داریم تا انشا الله بتونم هرچه بیشتر به تهذیب این نفس سرکش بپردازیم.

........................................................................................

دوستان اگر کسی در این مدت موفقیتی کسب کرده و تجربه هایی بدست اورده میتونه بیان کنه تا من و سایر دوستان هم از نکات اموزنده ی شما استفاده کنیم.

همیشه موفق باشید:Rose:

التماس دعا


خب
:Graphic (51):
امیدوارم تا اینجاش شیطونو فیتیله پیچ کرده باشیم :Graphic (44):

:tavallod:از همه مهمتر فکرشو بکنین ... تونسته باشیم حتی یه روز فقط یه روز ظهور و نزدیکتر کرده باشیم...:tavallod:

همه کسانی که در طرح ثبت نام کنن و با صلوات زدن و پست گذاشتن این طرح رو همراهی کنن
قطعا در این اتفاق سهیم هستن ... من خودم که ته صف شما دوستان هستم ..
به امید اینکه امام زمان یه نظری به دل شما بکند من هم تو این صف دیده بشم اومدم قاطی شماها
تا از نور معرفتتون چیزی هم نصیب من بشه
:ok::Gol:

امروز دوشنبه 1394/05/05
سومین برنامه ی این هفته ی ما درباره:

[=arial]دروغ

[=arial]از همین امشب انشاالله همگی تصمیم میگیریم که این رذیله ی اخلاقی رو ترک کنیم.
خدایا ما بخاطر تو از روی اخلاص تصمیم گرفتیم رذایل اخلاقیمونو کنار بزاریم.
خدایا ظهور حضرت مهدی (عج) رو نزدیک بگردان.
خدایا تو این راه کمکمون کن.

[=arial]قرار بر این شد برناممون موقتا ده روزه بشه ... یکم پیش تر بریم دو هفته ایش میکنیم

احتمال تمدید هم هستش.

برنامه های قبل هم فراموش نکنید اون ها هم باید ادامه پیدا کنه ..

ترک غیبت + ترک بی احترامی به پدر و مادر + ترک دروغ

[=arial]برنده ی امشب ما مشخص شد

نفر اول

جناب
:Kaf:.yamahdi.:Kaf:

نفر دوم

جناب
:Kaf:monji-sec:Kaf:

[=arial]لطفا همین الان برای نفر اول بعنوان هدیه نفری 50 تا صلوات بفرستید ..

و برای نفر دوم نفری 3 تا آیت الکرسی بخونید....

تعداد نفرات لیست 51 نفر هستش...

[=arial]تعریف دروغ
دروغ در لغت به معنای سخن نادرست، خلاف حقیقت و واقعیت، قول ناحق است و به معنای نقل گفتاری از کسی است که آن را نگفته است. اصل آن در گفتار است؛ گذشته باشد یا آینده،‌وعده باشد یا غیر آن. ضد صدق است و خبر از خلاف واقع،چه به صورت عمد یا سهو، می باشد.
دروغ در اصطلاح، همان اظهار امر خلاف واقع و سخن بر خلاف حقیقت را دروغ گویند که یکی از بزرگترین و بدترین صفاتانسان، دروغ گفتن است.

[=arial]25 حدیث درمذمت دروغ ازفرمایشات پیامبر(ص) وائمه عليهم السلام:
1- دروغ فسق و دروغگو فاسق است.
2- دروغگو ایمان ندارد.
3- دروغ از قماربدتر است.
4- دروغگو دشمن خداست.
5- روي دروغگو سیاه است.
6- دروغ ازشراب بدتر است.
7- دروغگو بوی دهانش متعفن است.
8- خدای تعالی دروغگو را لعنت می کند.
9- بوی گند دهان دروغگو به عرش می رسد.
10- دروغ مخرب ایمان است.
11- دروغ مانع چشیدن طعم ایمان است.
12- دروغگو تخم کینه درسینه ها می کارد.
13- دروغگو مروتش ازهمه خلق کمتر است.
14- به جهت یک دروغ ،هفتاد هزار فرشته دروغگو را لعنت می کنند.
15- دروغ علامت نفاق است.
16- دروغ بدترین ریاهاست.
17- دروغ فراموشی می آورد.
18- دروغ دریست ازدرهای نفاق.
19- دروغگو به عذابی مخصوص در قبر گرفتار خواهد شد.
20- دروغ ،محروم کند دروغگو را از نماز شب و روز.
21- دروغ سبب خذلان الهی است.
22- دروغ سبب گرفتن صورت انسانی ازدروغگو است.
23- دروغ ، بزرگترین خباثت است.
24- دروغگو ،بزرگترین گناهکاران است.
25- دروغ صاحبش را هلاک کند.

سلام.اگرفردی بخوادبره جایی که رفتنش واجبه ولی خانواده نمیگذاره تنهاجایی بره بنظرتون نمیتونه دروغ بگه؟
این دروغ بنظرم به صلاح فرد وبه قول معروف دروغ مصلحتیه.
نظرتون چیه؟

[h=1]زیان‏هاى روانى دروغ‏[/h]


[/HR] دروغ گویى که مى‏خواهد دروغش کشف نشود، پیوسته در ناراحتى است، مبادا سخن کنونى اش با سخن گذشته‏اش تناقض داشته باشد. دروغ گو، همیشه این بار سنگین را بایستى بر مغز داشته باشد به ویژه کسانى که در هنگام بازپرسى دروغ مى‏گویند، از این ناراحتى درونى در آزارند که مبادا در بازپرسى آینده، سخنشان با گذشته متناقض باشد.


[/HR]
روان آدمى به حسب فطرت به راستى و درستى سرشته شده است. اگر انسانى به همان وضع روانى اصلى باقى مانده باشد و عوامل خارجى، فطرتش را منقلب نساخته باشد، به خوبى‏ها آراسته و از بدى‏ها پیراسته خواهد بود. او دلیر است، جوان مرد است، راست گو و درست کار است، ولى از آن نظر که این سرمایه‏هاى فطرى اقتضایى است. عوامل میراثى و تأثیرات محیط نه تنها مى‏تواند از بروز فضایل فطرى جلوگیرى کند، بلکه قادر است که فضایل را از روان بگیرد و به جاى آن‏ها رذایل بپردازد.

[h=2]ناراحتى درونى‏[/h] روان از شر دروغ در امان نیست. روان دروغ گو، از زبانش زیان‏ها مى‏بیند، از جمله از زیان‏هاى روانى که از ناحیه دروغ نصیب دروغ گو مى‏شود، ناراحتى درونى است. توضیح این مطلب به تقدیم مقدمه کوچکى نیاز دارد.
راستى حقیقتى است که وجود دارد و راست گو، آن را دریافته و خبر مى‏دهد. صورت ذهنى آن به طور طبیعى در مغز راست گو، موجود است و نیازى به محافظت ندارد ولى براى دروغ حقیقتى نیست که عکسى از آن به طور طبیعى در مغز افتاده باشد.
دروغ گو بایستى، نیرو به کار ببرد و بر مغز خود فشار بیاورد که مصنوع خیالى خود را که همان تصور معناى دروغ باشد، فراموش نکند تا مبادا وقت دیگر آن را طور دیگر ذکر کند و دروغش آشکار گردد.
از این نظر، دروغ گویى که مى‏خواهد دروغش کشف نشود، پیوسته در ناراحتى است، مبادا سخن کنونى اش با سخن گذشته‏اش تناقض داشته باشد. دروغ گو، همیشه این بار سنگین را بایستى بر مغز داشته باشد به ویژه کسانى که در هنگام بازپرسى دروغ مى‏گویند، از این ناراحتى درونى در آزارند که مبادا در بازپرسى آینده، سخنشان با گذشته متناقض باشد.
ولى راست گو، هیچ گونه ناراحتى ندارد و از ناحیه سخنش در آسایش مى‏باشد، چون در هنگام تکرار، همان را خواهد گفت و تناقضى به وجود نخواهد آمد، زیرا صورت آن حقیقت در مغزش به طور طبیعى افتاده و در هر بار از آن خبر مى‏دهد.
ناراحتى روحى یکى از زیان‏هاى روانى است که ممکن است زیان‏هاى دیگرى براى روان در پى داشته باشد.

دروغ براى او امرى است عادى، هر موقع که بخواهد باز هم دروغ مى‏گوید و دروغ‏هاى او در حد معینى متوقف نمى‏شود و دروغ براى دروغ گوى حرفه‏اى نامتناهى عددى است، در نتیجه کم‏تر در خاطرش مى‏ماند و فراموش مى‏شود

[h=2]فراموشى‏[/h] فراموشى نیز یکى از بیمارى‏هاى روانى است که دروغ گو بدان گرفتار مى‏شود.
امام ششم مى‏فرماید: «إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ (بِهِ) عَلَى الْکذَّابِینَ النِّسْیَان1 از چیزهایى که خدا به زیان دروغ گویان کمک کرده فراموشى است.»
در مَثَل است که دروغ گو، کم حافظه مى‏شود؛ دروغى که گفته به یادش نمى‏ماند و فراموشش مى‏شود و هنگامى که بار دگر خواست از آن سخن بگوید، جور دگر خواهد گفت، در نتیجه دروغش کشف مى‏شود.
شاید یکى از علل فراموشى دروغ گو، همانى است که به آن اشاره کردیم که دروغ، وجود واقعى در خارج و در مغز ندارد؛ واقعیت دروغ همان جعل مى‏باشد. امورى که در ذهن وجودشان تابع جعل و اراده است، مادامى که مورد اراده هستند وجود جعلى آن‏ها محفوظ است، همان اندازه که غفلتى پیدا شد، وجود جعلى معدوم مى‏شود و در مغز هم بقا ندارد و یادآورى آن دشوار است و احتیاج به جعل دومى دارد، بنابراین دروغ نمى‏تواند براى خود، در حافظه جایى باز کند که محو نشود.
دانشوران روان شناس مى‏گویند: کثرت محفوظات موجب فراموشى است. محفوظ جدیدى که مى‏آید، محفوظ قدیم را از صفحه مغز پاک مى‏کند.

کثرت دروغ و پشت سر هم دروغ گفتن هم فراموشى مى‏آورد، زیرا دروغ‏هاى جدید، آثار دروغ‏هاى قدیم را از مغز محو مى‏کند.
چیز دیگرى که موجب فراموشى دروغ مى‏شود، آن است که مطلبى در حفظ مى‏ماند که مورد اهتمام شخص باشد. کسى که کارش دروغ گویى گردید، چندان به دروغ خود اهتمامى نمى‏دهد. دروغ براى او امرى است عادى، هر موقع که بخواهد باز هم دروغ مى‏گوید و دروغ‏هاى او در حد معینى متوقف نمى‏شود و دروغ براى دروغ گوى حرفه‏اى نامتناهى عددى است، در نتیجه کم‏تر در خاطرش مى‏ماند و فراموش مى‏شود.

[h=2]نومیدى‏[/h] وقتى که دروغى از دروغ گو، کشف گردید، ضربتى بر مغز او فرود مى‏آید، زیرا منظورى که از دروغ گفتن داشته، بر ضد آن نتیجه گرفته است، در این موقع اگر دروغ گوى حرفه‏اى نشده باشد، یکى از دو حال نصیبش مى‏گردد:
الف) روحیه‏اش متزلزل شده و اتخاذ تصمیم براى او دشوار مى‏شود و از موفقیت خود نومید مى‏گردد، زیرا تنها راهى که مى‏پنداشته به مقصدش مى‏رساند، دروغ بوده، آن هم بسته شده است. ب) نومیدى بر او مسلط خواهد شد و کسى که نومیدى بر او حکومت کند، سرانجامش معلوم نیست.

یکى آن که چون خودش بر خلاف حقیقت سخن مى‏گوید، درباره دگران هم، همین نظر را پیدا مى‏کند (کافر همه را به کیش خود پندارد). دگران را مانند خود دیدن تا حدى طبیعى بشر است، هر چند این فکر غلط است ولى تا حدى طبیعى است. کسى که به راست گویى عادت کرده باشد، در نخستین بار با هر کسى روبه‏رو شود، سخن او را راست مى‏پندارد

[h=2]پرده‏درى و بى‏شرمى‏[/h] حال دیگرى که ممکن است بر اثر کشف دروغ، نصیب دروغ گو شود، پرده درى و بى‏شرمى است.
اگر کشف دروغ، روحیه دروغ گو را متزلزل نکند و او همچنان به دروغ گویى ادامه دهد، کشف‏هاى پى در پى، شرم را از او مى‏برد و وى را دروغ گوى حرفه‏اى مى‏سازد و دیگر، از آن که عیبش آشکار شود، ابایى ندارد.
دروغ در هر حال عاقبت خوبی ندارد
چنین کسى خطرناک‏ترین روز را در جلو خواهد داشت و دنیاى تیره و تارى در انتظارش خواهد بود و در آتش دنیا و آخرت خواهد سوخت، چه خوش فرمود، پیشواى بزرگ ما: «إیاکم و الکذب فإنّ الکذب یهدی إلى الفجور و إنّ الفجور یهدی إلى النّار» 2 از دروغ بپرهیزید، سرانجام دروغ، پرده‏درى است و سرانجام پرده‏درى آتش دوزخ است.»

[h=2]دروغ، دروغ مى‏زاید[/h] در میان گناهان، گناهى را سراغ ندارم که وجودش مستلزم تکرار آن گردد. هر دروغى، دروغ‏هایى را در پى دارد.دروغ گو، مجبور است براى حفظ دروغ خود، باز هم دروغ بگوید یا بایستى همان دروغ نخستین را دوباره بگوید، بلکه در دفعات بعد، تأکیدش را بیش‏تر قرار دهد یا بایستى دروغ دیگرى بسازد که جلوگیرى از کشف دروغ نخستینش کند.

در هر دو صورت، بر اثر یک دروغ، دروغ‏هایى مى‏گوید و این مارى که خوش خط و خالش پنداشته، مارهایى دیگر زاییده است که همگى او را مى‏گزند و نیش مى‏زنند گاه مى‏شود که براى حفظ دروغ او، دوستانش، خویشانش، کارمندانش، به دروغ گویى مى‏افتند.
[h=2]سوءظن‏[/h] زیان روانى دیگرى که ممکن است بر اثر دروغ، نصیب دروغ گو بشود، سوءظن به مردم است. این بیمارى روانى بر اثر دو چیز در دروغ گو، مسکن مى‏گزیند:یکى آن که چون خودش بر خلاف حقیقت سخن مى‏گوید، درباره دگران هم، همین نظر را پیدا مى‏کند (کافر همه را به کیش خود پندارد). دگران را مانند خود دیدن تا حدى طبیعى بشر است، هر چند این فکر غلط است ولى تا حدى طبیعى است. کسى که به راست گویى عادت کرده باشد، در نخستین بار با هر کسى روبه‏رو شود، سخن او را راست مى‏پندارد.
دومین چیزى که ممکن است موجب سوءظن دروغ گو به دگران گردد، عکس العمل است. او وقتى مى‏بیند، دگران نسبت به او، خوش بین نیستند و سلب اعتماد کرده‏اند، در او هم چنین حالتى پیدا مى‏شود تا به آنان بدبین شود و از آن‏ها سلب اعتماد کند. تعصب و خودخواهى نیز موجب مى‏شود که در برابر این دشنام روانى مردم، او هم به آن‏ها نیز همان دشنام روانى را بدهد و به آن‏ها با دیده سوءظن بنگرد.

دروغ نه تنها در مغز گوینده‏اش اثر بد مى‏گذارد، بلکه دروغ پدر و مادر، در مغز فرزند نیز تأثیر مى‏کند و فطرت پاکیزه او را در خطر قرار مى‏دهد و بر اثر تکرار، خطر قطعى مى‏شود و نهالى که بایستى به استقامت بروید به کژى مى‏گراید

[h=2]چاپلوسى[/h] انحراف از اعتدال و میانه روى در اخلاق، خود یک جور بیمارى روانى است، همان طور که تکبر و خودبینى انحراف روانى است، همان طور که تملق و چاپلوسى نیز از زیان‏هاى روانى است. بیش‏تر اوقات این دو انحراف با یکدیگر همراه مى‏باشند.
از چیزهایى که از دروغ مى‏زاید تملق و چاپلوسى است.
دروغ گو براى آن که سخنش پذیرفته گردد، به هر وسیله‏اى متشبث مى‏شود، براى صحت سخن تأکیدها مى‏آورد و سوگندها مى‏خورد و تملق شنونده را مى‏گوید تا مبادا تکذیبش کند و آبرویش را در پیش دگران ببرد.
دروغ و چاپلوسى ارتباط مستقیمى دارند، همان طور که گاهى دروغ، چاپلوسى مى‏آورد، گاه چاپلوسى دروغ مى‏آورد.
یکى از بهترین وسایل نزد چاپلوس براى رسیدن به مقصود، دروغ در تملق است. این کار در میان کسانى که دوست مى‏دارند که به مرکز قدرت (هر قدرتى که باشد) نزدیک شوند، بسیار رواج دارد و آن را نشانه زیرکى و کیاست مى‏دانند، قدرتمندان احمق هم گول این چاپلوسى‏ها را مى‏خورند، در نتیجه متملق‏ها بر گردنشان سوار مى‏شوند و هر چه خواسته این‏ها باشد، آن‏ها اجرا مى‏کنند.

[h=2]تغییر فطرت[/h] پیامبران خدا براى کمک به فطرت انسان فرستاده شده‏اند. دروغ بر خلاف فطرت انسانیت است. دروغ گویى فطرت اصلى را تغییر مى‏دهد و آن را از یک رنگى به دورنگى و از درست کارى به نادرستى مى‏کشاند.
دروغ نه تنها در مغز گوینده‏اش اثر بد مى‏گذارد، بلکه دروغ پدر و مادر، در مغز فرزند نیز تأثیر مى‏کند و فطرت پاکیزه او را در خطر قرار مى‏دهد و بر اثر تکرار، خطر قطعى مى‏شود و نهالى که بایستى به استقامت بروید به کژى مى‏گراید.
معلم دروغ گو، در انحراف فطرت شاگرد بى اثر نخواهد بود، او نه تنها مسیر فکرى شاگرد را مى‏تواند تغییر دهد، بلکه مسیر فطرى او را نیز دگرگون مى‏سازد.

پی نوشت ها:
1) الکافى، ج‏2، ص‏341، باب الکذب، ح 15
2) مستدرک، ج‏9، ح‏10290، ملاحظه شود.

[h=1]دروغ ، گناه کلیدی[/h][h=3]عواملی که باعث دروغ گفتن می شوند، چیست؟
[/h]
[h=2]


[/HR]برای ورود به هر مسأله ای کلیدی لازم است و کلید ورود به گناهان و رذائل اخلاقی ، دروغ است .

[/HR]یكی از مهمترین عوامل ، ضعف ایمان
[/h] اگر ما بدانیم و یقین کنیم حرفی كه می زنیم ، خدا و امامان می شنوند ، حواسمان را بیشتر جمع خواهیم کرد .
گاهی در خانه ده تا سرفه می‌كنیم واز کسی معذرت خواهی نمی کنیم اماپشت دوربین تنها با سرفه ای کوچک ، فوری معذرت خواهی می کنیم ، این دلیلش آن است که خود را در حضور مردم می بینیم و خجالت می کشیم .
اگر ما معتقد باشیم كه درهمه حال و در هر لحظه در محضر خدا هستیم و او بر همه ی اعمال ما نظاره گر است ، دیگر به راحتی دروغ نخواهیم گفت.

[h=2]مگر نمی دانید خدا در همه جا حضور دارد !
[/h]قرآن آیات زیادی دارد که می فرماید : « أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‏ ؛ نمی دانی که خدا تو را می بیند ؟!»(علق/14)
در جای دیگر می فرماید : « بَلى‏ وَ رُسُلُنا لَدَیْهِمْ یَكْتُبُونَ »(زخرف/80) فرستادگان ما می‌نویسند ، « ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ ؛ هیچ كلمه‌ای را تلفظ نمی‌كنی مگر آنکه همه آنها نوشته می شوند .» (ق/18)
« كِراماً كاتِبینَ ؛ فرشتگانی مأمور هستند و همه ی اعمال را ضبط می‌كنند . »(انفطار/11)
قرآن می‌فرماید: « وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا كَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها ؛ در روز قیامت كتاب در مقابل انسان باز می‌شود و می گویند : این چه نامه‌ای است که همه ی اعمال ما از کوچک و بزرگ در آن نوشته شده است . »(كهف/49)

[h=2]تبرئه، دلیلی دیگر بر دروغ گویی
[/h] گاهی می گویند : چرا چنین کردی ؟ چرا دیر آمدی و ... ؟
یك دروغ می‌گوییم ، می‌گوییم كه به این خاطر دیر آمدم كه بچه‌ام از پله افتاد ، ترافیك بود ، ساعتم اشتباه بود ، بالأخره یک دروغ می گوییم که خودمان را تبرئه كنیم و حال این كه ؛ « النجاة فی الصدق »
دلیلی دیگر برای دروغ گویی ، تفریح است
پیغمبر (ص) فرمود: « وَیْلٌ لِلَّذِی یُحَدِّثُ فَیَكْذِبُ لِیُضْحِكَ بِهِ الْقَوْمَ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ ؛ وای به حال كسی كه به دروغ حرف می‌زند كه مردم بخندند »(أمالى طوسى ، ص‏537)
در جای دیگر حضرت می فرمایند : « وای به حال کسی كه به قیمت رضای خلق ، غضب خدا را می‌خرد.» (نهج الفصاحه ، جمله‌ی سی و یك ، هشتاد ونه ، سه هزار و صد و هشتاد و نه)
[h=2]
گاهی دلیل دروغ گویی، تلقین است
[/h]بچه دروغ گو نیست ، گاهی پدر و مادر او را وادار می‌كنند كه دروغ بگوید ،
پدر به بچه می‌گوید: برو بگو پدرم نیست .
پیغمبر(ص) فرمود: « لا تلقنوا الكذب فتكذبوا فإن بنی یعقوب لم یعلموا أن الذئب یأكل الإنسان حتى لقنهم أبوهم ؛ دروغ تلقین نكنید. برادرهای یوسف نمی‌دانستند كه گرگ آدم را پاره می‌كند تا اینکه پدرشان به آنها تلقین کرد .» (قصص‏الأنبیاء جزائری، ص 159)
امام صادق(ع) فرمود : « أَیُّمَا مُسْلِمٍ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَصَدَقَ فَأَدْخَلَ عَلَى ذَلِكَ الْمُسْلِمِ مَضَرَّةً كُتِبَ مِنَ الْكَاذِبِینَ وَ مَنْ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَكَذَبَ فَأَدْخَلَ عَلَى ذَلِكَ الْمُسْلِمِ مَنْفَعَةً كُتِبَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّادِقِینَ؛ اگر مسلمانی در مورد مسلمانی دیگر سؤالی کرد و تو راستش را بگویی و به وسیله آن راست ضرری به مسلمان برسد ، تو در زمره دروغ گویان نوشته می شوی و بالعکس، اگر دروغی را گفتی که به مسلمانی منفعتی برسد و ضرری از او دفع شود در زمره صادقین می باشی»

[h=2]احساس كمبود و حقارت ، دلیل دروغ گویی است
[/h]« لَا یَكْذِبُ الْكَاذِبُ إِلَّا مِنْ مَهَانَةِ نَفْسِهِ ؛ انسان كه دروغ می‌گوید به خاطر این است که احساس كمبود و خاری می‌كند.» إختصاص مفید ، ص‏232) ؛ انسان وقتی احساس ‌كند كم و کوچک است با دروغ می‌خواهد، خود را بالا ببرد .
پر حرفی عاملی برای دروغ گویی !
گاهی به خاطر پر حرفی دروغ می‌گوییم ، كسی كه زیاد حرف می‌زند ، همه‌ی حرف هایش نمی‌تواند درست باشد؛ « حسبك من الكذب أن تحدث بكل ما سمعت ؛ همین كه هرچه شنیدی می‌گویی ، دلیل بر دروغ تو است .»

[h=2]راستگویی به چیست؟

[/h]« وَ لَا تَكُ صَادِقاً حَتَّى تَكْتُمَ بَعْضَ مَا تَعْلَم ؛ اگر می‌خواهی راستگو باشی ، هر حرفی را نزن.»(بحارالأنوار، ج‏75، ص‏8)
هر راست نباید گفت !
امام صادق(ع) فرمود : « أَیُّمَا مُسْلِمٍ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَصَدَقَ فَأَدْخَلَ عَلَى ذَلِكَ الْمُسْلِمِ مَضَرَّةً كُتِبَ مِنَ الْكَاذِبِینَ وَ مَنْ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَكَذَبَ فَأَدْخَلَ عَلَى ذَلِكَ الْمُسْلِمِ مَنْفَعَةً كُتِبَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّادِقِینَ ؛ اگر مسلمانی در مورد مسلمانی دیگر سؤالی کرد و تو راستش را بگویی و به وسیله آن راست ضرری به مسلمان برسد ، تو در زمره دروغ گویان نوشته می شوی و بالعکس ، اگر دروغی را گفتی که به مسلمانی منفعتی برسد و ضرری از او دفع شود در زمره صادقین می باشی . »(إختصاص مفید، ص‏224 )
خلاصه باید حساب كنیم كه اگر راست بگوییم چه فسادی دارد و اگر دروغ بگوییم چه اتفاقی می افتد ؛ آن موقع باید تصمیم گرفته شود که چه باید کرد .
در بعضی مواقع دروغ جایز است؛ آن جایی است که اگر راستی گفته شود ، فتنه ای بر پا شود . آن جایی كه به خاطر دروغ گفتن فتنه را فروکش می کنیم ، دروغ جایز است .
پیغمبر (ص) فرمود: « وَیْلٌ لِلَّذِی یُحَدِّثُ فَیَكْذِبُ لِیُضْحِكَ بِهِ الْقَوْمَ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ وَیْلٌ لَهُ؛ وای به حال كسی كه به دروغ حرف می‌زند كه مردم بخندند»

[h=2]به خدا دروغ نگویید !
[/h]بعضی وقت‌ها آدم به خدا نیز دروغ می‌گوید ، می گوییم :" الله اكبر یعنی خدا بزرگ‌تر است ، این به این معنا است که هر چیزی غیر از خدا کوچک و غیر قابل تکیه و اعتماد است ؛ «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ »(نهج‏البلاغه، خطبه 193) ما می‌گوییم خدا بزرگ است اما برای ده تومان دروغ می‌گوییم . برای هزار تومان دروغ می گوییم .

[h=2]خود را بنده دروغ نکنیم !
[/h]حدیث داریم: « مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ ؛ هركس به حرف كسی گوش بدهد ، بنده‌ی او است. »(كافى، ج‏6، ص‏434) اگر كسی دروغ می‌گوید و شما به دروغ او گوش دهید ،در حقیقت بنده‌ی دروغ گو هستید و اگر كسی حق بگوید و شما به حرف حق او گوش دهید ، بنده‌ی حق هستید.
راههای درمان دروغ :
برای درمان دروغ , بزرگان ما دو راه علمی و عملی را سفارش می کنند .
درمان از طریق علمی , با مطالعه ی آیات و احادیث وارده و کتب اخلاقی که در زمینه ی مذمت دروغ نگاشته شده , حاصل می شود . وقتی انسان به محرومیتها و خسارات ناشی از این صفت می اندیشد , می تواند با سعی و تلاش و تمرین این صفت زشت را از خود دور کند . یاد آوری مداوم پیامدهای دروغ – محرومیت از هدایت الهی , ناتوانی از چشیدن طعم ایمان , قرار گرفتن در زمره ی کفار و منافقان , سقوط در آتش جهنم و ... – انسان دروغگو را در درمان , کمک می کند .
آیة الله مجتبی تهرانی در زمینه ی درمان عملی دروغ می فرمایند : یکی از مهمترین روشهای عملی در درمان دروغ آن است که انسان پیش از آنکه کلمه ای را بر زبان بیاورد , درباره ی درستی یا نادرستی آن بیاندیشد , و به آثار و عواقب آن توجه کند .
شیوه ی دیگر در درمان عملی دروغ آن است که از معاشرت با دوستان دروغگو بپرهیزد ؛ چرا که بسیاری از زشتیها در اثر رفت و آمد و همنشینی با انسانهای ناصالح پدید می آید و به عکس , بسیاری از زیبائیهای اخلاقی هم در همنشینی با خوبان و صالحان پدیدار می شود .(اخلاق الهی / آفات زبان / آیة الله مجتبی تهرانی)
پسر نوح با بدان بنشست خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد
راه دیگر , قرار دادن تنبیه شرعی در صورت دروغ گفتن است . برای مثال : می توانید با هر بار دروغ گفتن مبلغی را به عنوان صدقه کنار بگذارید و یا فردای آن روز را روزه بگیرید .
دعا و نیایش و زاری به درگاه الهی و توسل به حضرات معصومین , بخصوص امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) و تلاوت روزانه ی آیات قرآن کریم و تفکر در آن , بسیار مؤثر است .
بی شک اگر راهکارهای ارائه شده را بطور مداوم انجام دهیم , پس از مدتی خواهیم دید که بطور کلی این صفت را ترک کرده ایم .
دوست عزیز
بدانید که هر کس با عمل خویش , چهره ی برزخی و قیامتی خود را می سازد و هر انسانی الی الابد با عمل خویش محشور است ؛ پس تلاش کنیم با عمل صالح و ترک زشتیها چهره ای زیبا و نورانی برای برزخ و قیامت خود بسازیم ؛ هر چند که اثرات این زیبایی را در دار دنیا نیز خواهیم چشید .

اناالعبد;713847 نوشت:
[=arial]قرار بر این شد برناممون موقتا ده روزه بشه ... یکم پیش تر بریم دو هفته ایش میکنیم

احتمال تمدید هم هستش.

برنامه های قبل هم فراموش نکنید اون ها هم باید ادامه پیدا کنه ..

ترک غیبت + ترک بی احترامی به پدر و مادر + ترک دروغ

[=arial]برنده ی امشب ما مشخص شد

نفر اول

جناب
:Kaf:.yamahdi.:Kaf:

نفر دوم

جناب
:Kaf:monji-sec:Kaf:

[=arial]لطفا همین الان برای نفر اول بعنوان هدیه نفری 50 تا صلوات بفرستید ..

و برای نفر دوم نفری 3 تا آیت الکرسی بخونید....

تعداد نفرات لیست 51 نفر هستش...



ممنون از شما...
ولی من چرا باید برنده بشم ملاکش چی بوده؟:Nishkhand:
3 تا کمه ک:Ghamgin:3 تا آیت الکرسی چی میدن:Ghamgin::Nishkhand:

[h=1]دروغ بدتر از شراب!
[/h]
یکی از مهمترین مصائب و بیماری های مهمی که از ابتدای خلقت بشر گریبانگیر او بوده و پس از این هم به وفور می توان شاهد آن بود، معضل مهم و نابود کننده دروغ است. برای فهم میزان اثر آن در زندگی اگر صرفا به همین روایت امام محمد باقر علیه السلام بسنده کنیم برای نشان دادن عمق فاجعه ای که دروغ در زندگی ها پدید می آورد می تواند کافی باشد. ایشان می فرمایند:
همانا خداوند که نام او با شکوه و جلال باد برای بدی ها قفلهایی قرار و کلید بازگشایی آنها را شراب مقرر فرمود و دروغ بدتر از شراب است (اصول کافی، ج 2، ص 338.)
از آنجا که دروغ با تمام ابعاد و جوانب زندگی افراد نسبت پیدا می کند می توان از جنبه های مختلف و متعدد آن را مورد بررسی و مطالعه قرار داد.
دروغ را باید گفته یا نوشته و یا به طور کلی هر خبر خلاف واقعی بدانیم که اظهار می شود و دروغگو کسی است که با گفتار یا رفتار خود دروغ را اظهار می کند. نکته مهمی که در اینجا می بایست مورد توجه قرار گیرد این است دروغ و اظهار مطلب خلاف واقع صرفا با زبان انجام نمی شود و اینطور نیست که بگوییم دروغ تنها با گفتن و استفاده از زبان محقق می شود بلکه در آثار فقها و علمای اخلاق انواع مختلفی برای آن برشمرده شده که به همگی آنها اطلاق دروغ می توان کرد. انواع شش گانه دروغ عبارتند از:
1- دروغ در گفتار؛
2- دروغ در نیت؛
3- دروغ در عزم؛
4- دروغ در وفا به عزم؛
5- دروغ در اعمال؛
6- دروغ در مقامات دین (اخلاق الهی، ج 4، ص 83)

از لحاظ فقهی هم این انواع را می توان برای دروغ برشمرد:
1- دروغ در گفتار؛
2- دروغ در نوشتار؛
3- دروغ با استفاده از اشاره دست و سر و...

امام باقر (علیه السلام)می فرمایند: همانا خداوند که نام او با شکوه و جلال باد برای بدی ها قفلهایی قرار و کلید بازگشایی آنها را شراب مقرر فرمود و دروغ بدتر از شراب است

که هر کدام از موارد فوق نیز بسته به قالب های مورد استفاده می توانند دسته بندی شوند به عنوان نمونه دروغ های گفتاری را در قالب های سخنرانی، کنفرانس های علمی، محاورات روزمره و ... یا نوشتاری را در قالب های یادداشت های شخصی، مقالات، کتب و ... بررسی کرد که پرداختن به همه اینها از حوصله این مطلب خارج است.
شخص دروغگو گاه به طور موردی و در اوقات اندکی دروغ می گوید و گاه آنقدر دروغ گفتن وی زیاد می شود که خصیصه روحی او می شود و اصلا غیر از دروغ از او شنیدن عجیب می شود و همانند چوپان دروغگو اگر حرف راستی هم بزند دیگران از او باور نمی کنند. چنین شخصیتی طبیعی است در هر فرصت و فضا و عرصه ای که قرار گیرد دروغ می گوید و دروغ می نویسد و به دروغ رفتار می کند.
یکی از مسائل مهم و قابل توجهی که همه ما باید مد نظر داشته باشیم این است که اسلام به هیچ وجه من الوجوه نسبتی با دروغ ندارد و یک مسلمان بسته به میزان ایمان و اسلامش از دروغ گریزان و بیزار است و اینکه متاسفانه رسم شده هر که به سفر خارجی می رود بعد از بازگشت با آب و تاب از تقید نامسلمانان به دروغ نگفتن سخن می گوید در طول همین صحبت ها و در پس و پیش آن باز با این حال چند دروغ چاشنی صحبتهایش می کند گویی که قسم خورده اند در این آب و خاک راست بر زبان نرانند.
حضرت علی علیه السلام فرمودند:
هیچ عادت و خلقی زشت تر از دروغ نیست (غرر الحکم، ص 220)
باز از آن حضرت نقل شده که فرمودند:
شرالاخلاق الکذب و شرالشیم الکذب و اقبح الخلائق الکذب.
بدترین اخلاق ها و خوی ها و خلق ها دروغ است.
و بالاخره:
لیس الکذب من خلائق الاسلام.
دروغ از خلق و خوهای اسلامی نیست.

در واقع ما وقتی در جامعه خود و در اطرافمان گاه اثر و خبری از صدق و صداقت نمی بینیم بنابراین آب و خاک عزیز و یا اسلام شریف را خدای ناکرده متهم کنیم بلکه هر عیبی هست از مسلمانی ماست و قطعا اسلام در ذات خود هیچ عیبی ندارد و نمی توان از عمل نکردن ما به احکام متعالی اسلام چنین برداشت کنیم که اسلام و احکام اسلامی دچار نقصان هستند و نعوذ بالله دیگر ادیان از اسلام راهنمای بهتری برای زندگی هستند؛ این نتیجه گیری همانند آن است که بگوییم آقای الف که گواهینامه نداشت و برای اولین بار پشت فرمان ماشینی نشست و با یک دیوار تصادف کرد در نتیجه قوانین راهنمایی رانندگی جمهوری اسلامی به درد نمی خورد.
در فرهنگ اصیل اسلامی اصلا دروغ و ایمان دو دشمن اند و مطلقا نمی توانند با هم جمع شوند. حضرت امیر علیه السلام در این رابطه فرمودند:الکذب مجانب الایمان دروغ ایمان را دور می کند.
یعنی هرچقدر که شخص از دروغ بیشتر فاصله بگیرد به طور طبیعی فاصله اش با مراتب عالی ایمان کمتر می شود و هرچقدر در طول شبانه روز و هفته و ماه و سالش دروغ های بیشتری بگوید در هر کدام از قالب ها و از هر کدام از انواعی که پیش از این برشمردیم به همان اندازه از ایمان دور نشده و بهره اش کم می گردد. تعبیر بسیار والایی از مولای متقیان و امیر مومنان حضرت علی علیه السلام نقل شده که موضوع را به مراتب جدی تر از آنچه گفتیم به تصویر می کشد. ایشان می فرمایند: یدعی بزعمه اند یرجوالله کذب و العظیم، لا تیسین رجاءوه فی عمله
به گمان خویش ادعا می کند که به خداوند امیدوار است سوگند به خدای بزرگ دروغ می گوید چگونه است حال او که امیدش به خدا در کردارش نمایان نیست.
در واقع حضرت تعریف ایمان را بسیار بالا برده و می فرمایند وقتی یک نفر به خدا ایمان آورده و از او آرزوی بخشش و غفران و رحمت دارد، باید رفتار و کردار و گفتارش نمایانگر این آرزویش باشد و بدون تخلق به اخلاق اسلامی و عمل به احکام و وظایف خویش نباید چنین توقعی از ذات مقدس خداوند داشته باشد. حال کسی که غیر از این باشد و بدون تخلق به اخلاق اسلامی و احکام الهی آرزوی بهشت و رضوان الهی در سر بپروراند همانند کسی است که کارمند اداره ای باشد و بدون حضور در اداره و عمل کردن به وظایف تعریف شده برای او توقع داشته باشد که علاوه بر حقوق ماهیانه دو برابر آن هم به او اضافه کار و پاداش بدهند و چه سبک و سخیف است اندیشه او نزد همه و چه عجیب است که همه ما در معامله با خداوند چنینیم!!
هرچند روایات بیشمار و قابل توجهی در نهی دروغ نقل شده لیکن با یک حساب ساده هم می توان فهمید که در جامعه ای که دروغ رواج داشته باشد سنگ روی سنگ بند نمی شود و ساختارهای درونی جامعه پس از مدتی تلاش می گردد و اگر غربی ها و غیرمسلمانان به طور جدی نسبت به ترک دروغین خویشتن را مقید کرده اند از این بابت است که می خواهند برای پیشبرد اهداف خود موانع پیش رو را به حداقل برسانند و فهمیده اند که هیچ مانعی به اندازه دروغ نمی تواند برای آنها مشکل ساز شود. شاید از همین روست که امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیه السلام به هشام خطاب کردند یا هشام العاقل لا یکذب و ان کان فیه هواه. (مستدرک الوسائل، ج 9، ص 88)
ای هاشم شخص عاقل هیچ گاه دروغ نمی گوید حتی اگر هوای نفس او در آن باشد.
جالب است همه افراد وقتی به دروغ متمسک می شوند( البته آنها که دروغ خلق و خوی دائمی آنها نشده باشد) که گمان می کنند می توانند با دروغ گفتن به هدف خود نائل آیند و راه نجاتی برای خویش دست و پا نمایند. پیامبر اعظم حضرت محمد صلی الله علیه و آله در این رابطه فرمودند.

اجتنبوا الکذب و ان رایتم فیه النجاه فان فیه الهلکه.
از دروغ بپرهیزید حتی اگر راه نجات خود را در آن بیابید چرا که در آن چیزی جز نابودی نیست.
حتی اینقدر این موضوع مهم و اساسی بوده که ایشان به عنوان اولین توصیه پس ازدواج حضرت امیر علیه السلام با حضرت فاطمه سلام الله علیها صحبت هایی در همین راستا با آن دو بزرگوار فرموده اند. حضرت علی علیه السلام فرمودند:

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام ازدواج من با فاطه سلام الله علیها فرمودند: از دروغ بپرهیز که چهره را سیاه می کند و بر تو باد راستی که مبارک است و دروغ شرمندگی.
تهدیدهای الهی هم برای دروغگویان بسیار تکان دهنده است قرآن کریم از سویی دروغ را ناشی از بی ایمانی می داند:
یَفْتَرِی الْكَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ (سوره نحل، آیه 105)
همانا آنها که به آیات خدا ایمان نیاورده اند، نسبت دروغ می دهند.
و از سوی دیگر در نهایت قاطعیت به هم دروغ گویان اخطار می کند که:
إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ (سوره زمر، آیه 3)
قطعا خداوند دروغگوی کفران کننده را هدایت نخواهد کرد.
از جمله مواردی که خیلی جدی در قرآن کریم و روایات توصیه به صداقت شده در آن مواردی است که شخص بی اطلاع است. در واقع از نظر روایات خیلی بجا و نیکوست که هرجا شخص چیزی را نمی داند با افتخار و سربلندی بگوید نمی دانم.
در فرهنگ اصیل اسلامی اصلا دروغ و ایمان دو دشمن اند و مطلقا نمی توانند با هم جمع شوند. حضرت امیر علیه السلام در این رابطه فرمودند:الکذب مجانب الایمان دروغ ایمان را دور می کند.

در سوره اسرا آیه 36 صراحتا آمده که
وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً
در این آیه شریفه علاوه بر چشم و گوش حتی دل را هم تهدید به مواخذه الهی کرده که چرا در موارد جهالت و بی اطلاعی اظهارنظر کرده اند.
امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمودند:حق نداری هرچه را بخواهی بگویی زیرا خداوند با عزت و شکوه می فرماید: از آنچه آگاهی نداری پیروی نکن. (وسائل الشیعه، ج 15، ص 172)
در واقع حضرت در اینجا به طور ضمنی می فرمایند که تا نسبت به صدق چیزی مطمئن نشدی آن را مبنای عمل قرار نده و چیزی بر زبان نیاور.
هشام بن سالم می گوید به امام صادق علیه السلام عرضه داشتم: حق خداوند بر بندگانش چیست؟
حضرت فرمودند: آنچه را که می دانند بگویند و (زبان را) را از آنچه نمی دانند، نگاه دارند؛ پس اگر این کار را کردند، حق خدای را به جای آورده اند (اصول کافی، ج1، ص 50.)

[h=1]دروغ روزى را کم می کند

[/h]دروغ، كلید شر است و قفل خیر. در خیر را مى‏بندد و در شر را مى‏گشاید. دروغ، مسلمان را از نماز شب، محروم مى‏كند. مسلمان بر اثر محروم شدن از نماز شب از روزى نیز محروم مى‏شود.
این سخن را از خود نمى‏گویم، بلكه فرمایش خلیفه ششم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ‏حضرت امام جعفر صادق‏علیه السلام است:
«ان الرجل لیكذب الكذبة، فیحرم بها صلاة اللیل فاذا حرم بها صلاة اللیل حرم بهاالرزق. (1)
مردى كه دروغ مى‏گوید از نماز شب محروم خواهد شد، وقتى كه از نماز شب محروم‏ شود از روزى محروم خواهد شد.»
گناهانى هستند كه اثر معنوى دارند. گناهانى هستند كه اثر وضعى دارند گناهكار كمتر مى‏تواند اثر وضعى گناه را جبران كند. گناه كارى كه چشم كسى را كور كرده، اگر میلیون‏ها ثروت هم صرف كند نخواهد توانست، چشم او را بینا كند.
زبانى كه از آن، همیشه سخن راست‏ بیرون آید، پاكیزه است و آلودگى ندارد. زبانى كه از آن، پیوسته دروغ بیرون آید، چركین و آلوده مى‏باشد، چنین زبانى ‏شایستگى آن را ندارد كه ذكر نماز شب بگوید و توفیق خواندن نماز شب از او سلب ‏خواهد شد. عالم معنا عالمى است كه اهل آن عالم، پاكیزگى زبان راستگو و گندیدگى زبان دروغگو را مى‏بینند و شاید آن نفرتى كه همه كس از شنیدن دروغ دارد، همان احساس گند دروغ مى‏باشد. (2)
مرد از كذب، ننگ دارد ننگ.
مرد را با دروغ باشد جنگ.
تا توانى دروغ ساز مباش.
با كژ و با دروغ، ساز مباش.
___________
1. سفینة البحار، ج‏7، ص‏454 - 455 به نقل از علل الشرایع.
2. دروغ، آیت الله سید رضا صدر

alone star;713866 نوشت:
سلام.اگرفردی بخوادبره جایی که رفتنش واجبه ولی خانواده نمیگذاره تنهاجایی بره بنظرتون نمیتونه دروغ بگه؟
این دروغ بنظرم به صلاح فرد وبه قول معروف دروغ مصلحتیه.
نظرتون چیه؟

با سلام خواهر خوبم:

اگر منظور شما از خانواده، همسرتان باشد که حتی به دیدار پدرتان هم در صورت نارضایتی ایشان نمی توانید بروید

و اگر منظور پدر و مادر است،اطاعت از آنها و رضایت آنها واجب است مگر اینکه امرشان خلاف شرع باشد،حال خودتان

تطبیق دهید و تصمیم بگیرید.برای ما هم دعا کنید.:Gol:

به نام خدا

با سلام یک پیشنهاد: برای خواهر خوبمان خانم

rea1362

هم ده صلوات عنایت کنید در همه ی بخشها واقعا زحمت می کشند

و مطالب خوبی می گذارند.

[="Purple"]

monji-sec;713877 نوشت:
ممنون از شما...
ولی من چرا باید برنده بشم ملاکش چی بوده؟:Nishkhand:
3 تا کمه ک:Ghamgin:3 تا آیت الکرسی چی میدن:Ghamgin::Nishkhand:


من یه مدت نبودم بعد واسم سوال شد واقعا ملاک برنده شدن چیه؟؟؟؟
میان میگن چقدر موفق بودیم چقدر نه؟؟؟
نگو خود برنده هام نمیدونن :Khandidan!:
[/]

alone star;713866 نوشت:
.اگرفردی بخوادبره جایی که رفتنش واجبه ولی خانواده نمیگذاره تنهاجایی بره بنظرتون نمیتونه دروغ بگه؟
این دروغ بنظرم به صلاح فرد وبه قول معروف دروغ مصلحتیه.
نظرتون چیه؟


دروغ در اسلام بلکه تمامى اديان الهى حرام است .
دروغ ها با همديگر هيچ تفاوتي ندارد؛ زيرا همه بر خلاف حقيقت هستند؛ چيزي که دروغ را زشت مي کند، آثار و تبعات و نتايج منفي و ناپسند آن است ؛ از جمله از بين رفتن اعتماد انسان ها، بر هم خوردن نظم اجتماعي و اختلال در سيستم و نظام درست جامعه و...
اما اگر حالت هايي فرض شود که فساد راست گويي بيش از فساد دروغ باشد ، مثلا با راست گفتن ، جان انسان بي گناهي به خطر افتد ، به خاطر فساد بيشتر راست گويي ، دروغ نه تنها اشکال ندارد ، بلکه براي حفظ جان انسان بي گناه لازم است ؛ پس علت خوب و اخلاقي بودن راستگويي، اين است که نفع انسان و انسانيت و مصلحت جامعه به آن وابسته است.

حال در موردي که راست گفتن موجب قتل و خونريزي بي گناهي شود، اين عمل تحت دو عنوان قرار مي گيرد. يکي عنوان اوّلي که راست گفتن باشد،
و ديگر عنوان ثانوي که کمک و ياري بر قتل و خونريزي فرد بي گناه است.
اين کار از جهت عنوان اوّلي خوب است ولي از جهت عنوان ثانوي بد است. امّا چون جهت عنوان ثانوي که مفسده دارد، قوي تر است، عقل حکم مي کند که از آن اجتناب شود. در اين صورت به جاي راست گفتن، دروغ مصلحت آميز بگويد تا جان بي گناهي را نجات دهد.

بنابراین :
موضوع طرح دروغ مصلحتی به همین راحتی هم نیست بلکه باید یه مصلحت مهمتری در کار باشد تا بتوان دروغ گفت. مثل حفظ جان مومن و ....
در مورد سوال باید در ابتدا دلایل مخالفت خانواده و نیز دلیل وجوب و عدم وجوب مدعای پرسشگر مبنی رفتن فرزند و همسر به محل مورد نظر مشخص شود. بعد درباره آن صحبت شود که آیا دروغ مصلحتی هست یا نه ؟
[SPOILER]بارها و بارها در مشاوره ها دیده شده که فرد تصور آن را دارد که این موضوع به صلاح اوست اما بعد که از حیطه او خارج می شود و موضوع در جمع مطرح می شود، معلوم می شود اون جوری هم که او فکر می کنه نیست!!![/SPOILER]

ناگفته نماند :

حتی در موارد اضطرار نیز تا جایی که بشود باید از راه هایی غیر از دروغ مصلحتی ، مثل توریه و ... استفاده کرد. حتی برای حفظ جان انسان.

monji-sec;713877 نوشت:
ممنون از شما...
ولی من چرا باید برنده بشم ملاکش چی بوده؟
3 تا کمه ک3 تا آیت الکرسی چی میدن

سلام
شما هم تو طرح ثبت نام کردی اسمت تو لیسته دیگه ...:Narahat az: (لیست صفحه اول پست دوم)

اونایی که اسمشون تو لیسته هر هفته دو نفر قرعه کشی میشه از بینشون و هدیه داده میشه .. هدیشون معنویه ..:khandidan:
51 نفر تو طرح ثبت نام کردن که هر هفته به این برنامه ان شاءالله عمل کنند ...:taeed:

3 تا آیت الکرسی نفری میخونیم .. 51 نفر هستیم پس میشه 153 تا آیت الکرسی ...
:Hedye:

153 تا کمه؟؟؟؟؟
:moteajeb:

نفر اول هم 50 تا صلوات نفری براش بفرستیم رو هم رفته 2550 تا صلوات بهش هدیه میشه .. نیتشم واگذار کردیم به خودتون:ok:

موضوع قفل شده است