پیرمردی تو حرم امام رضا به جوانی گفت : سواد ندارم، برام زیارتنامه بخوان
جوان شروع کرد به خوانـدن زیارتنامه
السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .
سلام داد به معصومین تا امام عسکری(ع).
جوان پرسیـد : امام زمانت را میشناسی؟
پیرمرد جواب داد : چرا نشناسم؟
جوان گفت : پــس سلام کن.
پیرمرد دستش را روی سینـه اش گذاشت و گفت
السَّلامُ عَلَیْکَ یا حجة بن الحسـن العسکری
جوان نگاهی به پیرمرد کرد و لبخند زد و گفت:
«و علیک السلام و رحمة الله و برکاتة»
مبادا امام زمان کنارمان باشد و او را نشناسیم .
آقا سلام،باز منم،خاک پایتان،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد، حضور شما واجب است.
این بار چندم است که استاد غایب است؟
نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریاد می زند
این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده "آقا خوش آمدید"
امضاء:دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتانّ
آقا سلام،باز منم،خاک پایتان،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد، حضور شما واجب است.
این بار چندم است که استاد غایب است؟
نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریاد می زند
این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده "آقا خوش آمدید"
امضاء:دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتانّ
چهار شنبه ای در اردیبهشت ماه بود بود کلاس کناری مان درس فعالیت قرآنی داشتند و موضوع امام زمان بود.بحث به جای خساس خود رسیده بود ومعلم علائم ظهر را روی تخته نوشته بودآن روز من هم حس غریبی داشتم و از درس خیلی نفهمیدم و امتحان راخیلی خوب ندادم وشاید دیگران نیز چنین بودند.ساعت8:40 صبح در کلاس باز بود و پس از پایان درس معلم و دانش آموزان برای ظهور فرج مولایمان مهدی (عج) دعا کردندو معلم نشست وبچه ها در حال بیان احساس خود نسبت به امام زمان بودند . ناگهان... دستان و پا های یکی از دانش آموزان که ردیف امل نشسته بود به هم قفل شد اشک می ریخت و نمی توانست تکان بخورد.در اول کلاس بوی خوشی پیجیده بود . دانش آموزی هم که کنار او نشسته بود برایش چنین اتفاقی افتاد... معلم هول شده بود وبچه ها بیشتر. همه ی دانش آموزان صلوات های پی در پی می فرستادند .یکی از بچه ها به معلم گفت : بیایید به صاحب الزمان (عج) سلام بدهیم.همه برخاستند ...دست هارا روی سینه گذاشته و ندای السلام علیک یا صاحب الزمان برخاست... برخی می گفتند که برای دیدن و یا احساس حضور امام مهدی چه نذر کرده اندو برخی ازشادی اشک شوق می ریختند و برخی شوکه شه بودند... فضای کلاس کاملا معنوی گشته ومعلم دانش آموزی را فرستاد تا آب بیا ورد ...آخر دانش آموزدومی که بوی را حس کرده بود از هوش رفت!!!! ماجرا در دفتر مدرسه هم پیچید و ما هم تا شنیدیم زنگ راحت به همان کلاس رفتیم تا شاید مورد لطف حضرت قرار گیریم.ولی گویی دیر رسیدیم. بچه های کلاس بغلی هیچ کدامشان بچه های سابق نبودند( دسته کم همان یک روز). 1. این ها همه گفته های همان معلم که معلم درس فعالیت قرآنی ما هم هست بوده و تخیلی نیست. 2. حضور امام زمان تا پیش از ظهور به سه صورت است:1-تنها روح ایشان حضور می یابد و چشم ایشان را نمی بیند2-تجسم فردی با چهره ی درشان در بیداری3-دیدن حضرت مهدی(عج) ، در این حالت حضرت خود را به طور آشکار معرفی نمی کند وشاید با نشانه هایی خود را به ما معرفی کنند. 3. هرگونه کپی برداری و رنوشت از این ماجرا بدون اجازه حرام است.
آقا جان
جان ها به فدایت تو
دلم جز تو معشوقی
زبانم جز تو حرفی
مغزم جز تو فکری
ندارد...نمیخواهی رخ نشان دهی دل ما ...
دل گنه کار من زیارت قبر زهرا میخواهد
ای فرزند محبوب حسن رخ بنما
امروز جمعه نیست ." آقای " من. قرار نیست که فقط غروبهای " پنجشنبه " تا غروب " جمعه " سراغت را بگیری.. قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم ... آری. " شنبه " هم می شود از " دوریت " ناله سر داد ..یکشنبه " هم می شود " انتظارت " را کشید ... " دوشنبه " هم می شود دنبال " گمشده " گشت ... " سه شنبه " هم می شود با " آقا " درد دل کرد " چهار شنبه " هم می شود به خاطر " آقا " گناه نکرد ... یا بن الحسن دوریت " درد " بی " درمان " است ای " پسر فاطمه " امروز " جمعه " نیست اما ..دلم برایت تنگ است
تو هم تحريم چشمانت را از من بردار ...!مهدی جان میدانی آقاجان
خواب مانده ایم
ازهمان روز اول
همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمیرسید
به خار در چشمان پدر نمیرسید
به جگرِ سوخته مجتبی
به ظهر عاشورا
به زندان
به زهر
به غربت یتیمی نمیرسید
اگرخواب نبودیم کار به انتظار شما نمیرسید...
اقاترین سکوت مرا غرق نور کن
مارا قرین منت ولطف حضور کن
وقتی گناه کنج دلم سبز می شود
اقا شفاعت این ناصبور کن
می ترسم از شبی که به دجال رو کنیم
اقا توراقسم به شهیدان ظهور کن
زبان حال امام زمان ارواحنافداه ...... ای که می خوانی خودت را نوکرم روز و شب در پیش چشمان ترم با همه هستی و از من غافلی؟؟ بی وفاییت نگردد باورم! در گنه شرمی نداری گر ز من لااقل شرمی نما از مادرم مادرم را تاب این اعمال نیست مادرم از دستتان خوشحال نیست... اللهم عجل لولیک الفرج
پیرمردی تو حرم امام رضا به جوانی گفت : سواد ندارم، برام زیارتنامه بخوان
جوان شروع کرد به خوانـدن زیارتنامه
السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .
سلام داد به معصومین تا امام عسکری(ع).
جوان پرسیـد : امام زمانت را میشناسی؟
پیرمرد جواب داد : چرا نشناسم؟
جوان گفت : پــس سلام کن.
پیرمرد دستش را روی سینـه اش گذاشت و گفت
السَّلامُ عَلَیْکَ یا حجة بن الحسـن العسکری
جوان نگاهی به پیرمرد کرد و لبخند زد و گفت:
«و علیک السلام و رحمة الله و برکاتة»
مبادا امام زمان کنارمان باشد و او را نشناسیم .
السلام علیک یا اباصالح المهدی. ..
یا صاحب الزمان ادرکنی
به فریادم برس...
آقا سلام،باز منم،خاک پایتان،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد، حضور شما واجب است.
این بار چندم است که استاد غایب است؟
نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریاد می زند
این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده "آقا خوش آمدید"
امضاء:دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتانّ
برگرد که بر بهارمان میخندند
یک عده به حال زارمان میخندند
انقدر نبودنت به طول انجامید
دارند به انتظارمان میخندند
آقا سلام،باز منم،خاک پایتان،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد، حضور شما واجب است.
این بار چندم است که استاد غایب است؟
نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریاد می زند
این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده "آقا خوش آمدید"
امضاء:دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتانّ
در تاک مگر شراب پنهان نشده؟
در غنچه مگر گُلاب پنهان نشده؟
ای بی خبران که منکر صبح شدید
در شب مگر آفتاب پنهان نشده؟
الهم عرفنی حجتک
چهار شنبه ای در اردیبهشت ماه بود بود کلاس کناری مان درس فعالیت قرآنی داشتند و موضوع امام زمان بود.بحث به جای خساس خود رسیده بود ومعلم علائم ظهر را روی تخته نوشته بودآن روز من هم حس غریبی داشتم و از درس خیلی نفهمیدم و امتحان راخیلی خوب ندادم وشاید دیگران نیز چنین بودند.ساعت8:40 صبح در کلاس باز بود و پس از پایان درس معلم و دانش آموزان برای ظهور فرج مولایمان مهدی (عج) دعا کردندو معلم نشست وبچه ها در حال بیان احساس خود نسبت به امام زمان بودند .
ناگهان...
دستان و پا های یکی از دانش آموزان که ردیف امل نشسته بود به هم قفل شد اشک می ریخت و نمی توانست تکان بخورد.در اول کلاس بوی خوشی پیجیده بود . دانش آموزی هم که کنار او نشسته بود برایش چنین اتفاقی افتاد... معلم هول شده بود وبچه ها بیشتر. همه ی دانش آموزان صلوات های پی در پی می فرستادند .یکی از بچه ها به معلم گفت : بیایید به صاحب الزمان (عج) سلام بدهیم.همه برخاستند ...دست هارا روی سینه گذاشته و ندای السلام علیک یا صاحب الزمان برخاست... برخی می گفتند که برای دیدن و یا احساس حضور امام مهدی چه نذر کرده اندو برخی ازشادی اشک شوق می ریختند و برخی شوکه شه بودند...
فضای کلاس کاملا معنوی گشته ومعلم دانش آموزی را فرستاد تا آب بیا ورد ...آخر دانش آموزدومی که بوی را حس کرده بود از هوش رفت!!!!
ماجرا در دفتر مدرسه هم پیچید و ما هم تا شنیدیم زنگ راحت به همان کلاس رفتیم تا شاید مورد لطف حضرت قرار گیریم.ولی گویی دیر رسیدیم. بچه های کلاس بغلی هیچ کدامشان بچه های سابق نبودند( دسته کم همان یک روز).
1. این ها همه گفته های همان معلم که معلم درس فعالیت قرآنی ما هم هست بوده و تخیلی نیست.
2. حضور امام زمان تا پیش از ظهور به سه صورت است:1-تنها روح ایشان حضور می یابد و چشم ایشان را نمی بیند2-تجسم فردی با چهره ی درشان در بیداری3-دیدن حضرت مهدی(عج) ، در این حالت حضرت خود را به طور آشکار معرفی نمی کند وشاید با نشانه هایی خود را به ما معرفی کنند.
3. هرگونه کپی برداری و رنوشت از این ماجرا بدون اجازه حرام است.
آقا جان! شرمنده ام
آقا جان
جان ها به فدایت تو
دلم جز تو معشوقی
زبانم جز تو حرفی
مغزم جز تو فکری
ندارد...نمیخواهی رخ نشان دهی دل ما ...
دل گنه کار من زیارت قبر زهرا میخواهد
ای فرزند محبوب حسن رخ بنما
امروز جمعه نیست ." آقای " من. قرار نیست که فقط غروبهای " پنجشنبه " تا غروب " جمعه " سراغت را بگیری.. قرار نیست فقط " جمعه ها " انتظار " ظهورت " را بکشیم ... آری. " شنبه " هم می شود از " دوریت " ناله سر داد ..یکشنبه " هم می شود " انتظارت " را کشید ... " دوشنبه " هم می شود دنبال " گمشده " گشت ... " سه شنبه " هم می شود با " آقا " درد دل کرد " چهار شنبه " هم می شود به خاطر " آقا " گناه نکرد ... یا بن الحسن دوریت " درد " بی " درمان " است ای " پسر فاطمه " امروز " جمعه " نیست اما ..دلم برایت تنگ است
بيا توافقنامه امضا كنيم،
من رآكتور قلبم را به نامت ميكنم،
تو هم تحريم چشمانت را از من بردار ...!مهدی جان میدانی آقاجان
خواب مانده ایم
ازهمان روز اول
همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمیرسید
به خار در چشمان پدر نمیرسید
به جگرِ سوخته مجتبی
به ظهر عاشورا
به زندان
به زهر
به غربت یتیمی نمیرسید
اگرخواب نبودیم کار به انتظار شما نمیرسید...
اللهم عجل لولیک الفرج
اقاترین سکوت مرا غرق نور کن
مارا قرین منت ولطف حضور کن
وقتی گناه کنج دلم سبز می شود
اقا شفاعت این ناصبور کن
می ترسم از شبی که به دجال رو کنیم
اقا توراقسم به شهیدان ظهور کن
اللهم عجل لولیک الفرج
یـا صـاحب الـزمان…
گـل نـرگس! چـه شـود بـوسه بـه پـایت بـزﻧـﻴﻢ
تـا بـه کـی، خـستـه دل از دور، صـدایـت بـزﻧﻴﻢ
گــــــــل نـرگس! نــکـنـد مـــهر زﻣــﺎ بـــــرداری،
داغ دیــــدار رخــت را بـــرﺩﻟـﻬـﺎیــمـان ﺑـگــذاری
«اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ»
زبان حال امام زمان ارواحنافداه ...... ای که می خوانی خودت را نوکرم روز و شب در پیش چشمان ترم با همه هستی و از من غافلی؟؟ بی وفاییت نگردد باورم! در گنه شرمی نداری گر ز من لااقل شرمی نما از مادرم مادرم را تاب این اعمال نیست مادرم از دستتان خوشحال نیست... اللهم عجل لولیک الفرج
صاحب هذا الأمر الشریدُ الطریدُ الفریدُ الوحید
الامام علی (ع)
ترجمه حدیث : صاحب این امر، همان رانده شده دور شده یگانه و تنها است
منبع : معجم احادیث الامام المهدی( عج) ج۳، ح ۵۹۵ ، ص ۴
الهم عرفنی حجتک
˙·٠•●♥ تو استـعـاره ای هستـی از تمــام حس هـای خـوب دنیــا˙·٠•●♥
آسمان قلب من بغضش دوباره تازه شد !
لیک
اما
ابر چشمانم دگر خشکیده است
از این فراق
باران بیا . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
دل بی توبه جان آمد
وقت است که بازایی
الهم عجل لولیک الفرج :Sham:
به توکل نام اعظمت
آقاجان خودت برای ظهورت دعا کن ، مردم اینجا آرزوهای مهم تری دارند...
اللهم عجل الولیک الفرج
به نام خدا
مصابیح شبهای ظلمانیم
مصادیق ابیات عرفانیم
چو مرغ شباهنگ کو کو زند
دلم در تمنات هو هو زند
چوطالع شود آفتاب سپهر
همان ماندگی و فراق است و مهر
چو مهرت درون من آئینه شد
دلم با همه صاف و بی کینه شد
.............................................
آقا بقیه اش را می دانید
یـاصاحـب الـزمـان(عج)
.
ﺟﻨـﺲ ﺗﻨﻬــــﺎﯾﯽ ﺗــــﻮ
ﺍﺯ ﻧـــﺦ ﺑــﯽ ﻣﻬـــﺮﯼ ﻣـــﺎﺳــﺖ
ﻫـــﺮ ﭼـــﻪ ﻣـــﺎ ﺑــــﺮ ﮔﻨـــﻪ ﺁﻟــﻮﺩﻩ ﺗــﺮﯾــﻢ
ﺍﺯ ﺷــــﻤﺎ ﺩﻭﺭ ﺗـــﺮﯾــﻢ . . .
اللهم عجل لولیک الفرج . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
آقا جان شرمنده ام !:Sham:
شرمنده ام که زر و زیور دنیا باعث شد شما رو فراموش کنیم ...:Sham:
شرمنده ام که دنیا ما رو با خودش برد و از یاد آخرت غافل موندیم ، شرمنده ام که هنوزم که هنوزه در غفلتیم ....:Sham:
آقا جان .. برامون دعا کنین ... :hamdel:
یا اباصالح المهدی ادرکنی:Ghamgin:
ﻣﻮﻻﯾﻢ ؛ ﺁﻗﺎ ﺟﺎﻥ
ﻏﯿﺒﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼ ﺗﻮ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ
ﻏﻔﻠﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼ ﻣﺎ
ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ !!
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﻌﺼﺮ ﻭ ﺍﻟﺰﻣﺎن
تو «بايد»ي و يقينی، نه اتفاقي و «شايد»
تو سرنوشت زمينی، که اتفاق ميافتد
به دنبال ردی از پیشانی ات...
تمام مهرهای مسجد را بوسیده ام

آقا جان! حيف نيست ماه شب چهارده پشت ابرهای تيره وپاره پاره پنهان بماند،حيف نيست ديده را شوق وصا ل باشد ولی فروغ ديده نباشد...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم...
برمشامم میرسد هر جمعه بوی انتظار
بر دلم ترسم بماند آرزوی وصل یار
تشنه ی دیدار یارم، معصیت مهلت بده
تا بمیرم در رکابش با کمال افتخار
"نذر ظهورش صلوات"
دعـــــا پشت دعـــا برای امدنت
گـــــــــناه پشت گــــــــــناه برای نیامدنت
آخـــــــــــــــــــــــــــر کدام ؟؟؟
آمدنت یا نیامدنت
آقا ، بزرگی کن و ببخش، آقا ، کوتاهی از من بود، آقا ، خیلی جوگیر شدم، آقا ، .......
دلم.. يک اتفاق تازه مى خواهد..!!
نه مثل عشق و دل دادن..؛
نه در دام غم افتادن..؛
دگر اينها گذشت از ما..!
شبيه شوق يک کودک..
که کفش نو به پا دارد
و گويى کل دنيا را ..
در آن لحظه به زير کفشها دارد،
دلم يک شور بى اندازه مى خواهد!
فقط گاهى..
دلم.. يک اتفاق تازه میخواهد...
روشنی طلعت تو ماه ندارد / پیش تو گُل رونق گیاه ندارد
گوشه ابروی توست منزل جانم / خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد
[FONT=franklin gothic medium]خواجه حافظ شیرازی
[FONT=franklin gothic medium]با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد؟
http://meysammotiee.ir/post/431
کسی که دغدغه وصل یار را دارد
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif] همیشه از گنه و معصیت ابا دارد
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif]
کسی که وقت اذان گریه می کند چشمش
دگر ز دیدن نا محرمان حیا دارد
کسی که می شنود روضه های غربت را
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif] برای آمدن منتقم دعا دارد
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif]
دوباره مرغ دلم روی بام تنهایی
به لب ترانه یا بن الحسن بیا دارد
برای آنکه بیایی به ما سری بزنی
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif] دلم توسل بر مادر شما دارد
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif]
نگاه ملتمس و ابریم خدا رو شکر
به راه مانده و دلشوره تو را دارد
شبیه قلب تو این قلبهای خسته ما
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif]از داغ فاطمیه تا ابد عزا دارد
[FONT=Tahoma, Geneva, sans-serif]
مرا به وقت زیارت تو همسفر فرما
که با تو رفتن کرب و بلا صفا دارد
[FONT=arial]به حرمت ندبه ی امروز
کاری کن
باهات بیشتراشناشم وعشقم بهت بیشترشه
دورم ازت آقای من.....:hamdel: