[SPOILER]با سلام
برای قسمت اول سوالتون:آرامش برای هرکسی تعریف متفاوتی دارد ولی از نظر بنده:یک خانم باید آنقدر توانمندی داشته باشد که خودش بتواند نه تنها آرامش خود ،بلکه آرامش خانواده را هم تامین کند،توجه داشته باشیم مفهوم آرامش با آسایش فرق دارد)در واقع اولین تامین کننده ی آرامش، خود افراد هستند!وقتی من برای خودم هدف مشخصی داشته باشم،وقتی دقیقا بدانم از زندگی چه می خواهم،وقتی هدف خلقت را درک کنم،وقتی خودم و استعداد هایم را خوب بشناسم،و اگر فقط کمی انسان شناسی بدانم،به احتمال زیاد در زندگی آرامش خواهم داشت،
در قرآن خداوند ویژگی های یک زن خوب را مثال میزند:البته در این تاپیکhttp://www.askquran.ir/post780807.html#post780807توضیحات بیشتری ارائه شده:
بررسی آیه:الصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ
1)صالحات:زن باید صلح آفرین باشد(یعنی همان ارامش بخش)
2)قانتات:زن باید در اوج قدرت،مطیع همسرش باشد،یعنی اینطور نباشد که زن از روی ناتوانی وبی عرضگی مطیع باشد!در عین حال که اعتماد به نفس وتوانمندی وشایستگی های بسیاری دارد مطیع همسرش نیز باشد
3،)حافظات للغیب:
نکته ی اول:زن باید حافظ اسرار شوهرباشد
خب حالا اگر یک خانم،توصیف خداوند از یک زن خوب را بداند،قطعا معیار هایش را با شاخصه های مد نظر خداوند تنظیم می کند،در زندگی مرد باید تامین کننده ی آسایش باشد و زن تامین کننده ی آرامش
آسایش هم برای هرکسی تعریف متفاوتی دارد،ولی فرضا بنده که در حد متوسط جامعه هستم،متناسب با شرایط خودم از کسی توقع دارم نه بیشتر،ولی این واقعیت را هم قبول دارم که بعضی دخترها،اصلا واقع بین نیستند!چیزهایی می خواهند که حتی اگر سرمایه ی همه ی فامیلشان را با هم جمع بزنیم باز هم نمیتوان آنها را تهیه کرد!
ولی در عوض دختر خانم هایی هم هستند که واقعا مادیات را کنار گذاشته اند و فقط و فقط به حساب اخلاق و ایمان خواستگارشان به او پاسخ داده اند(که نمونه های عینی اش را بسیار دیده ام)
در مورد قسمت دوم سوالتون:انتظارات از همسر
خداوند ویژگی های یک مرد خوب را هم توصیف کرده،بهتر است هر مردی برای همسرش اینگونه باشد:
آیه: الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ
نقل به مضمون:مرد دانشمند یهودی آمدند پیش پیامبر (ص) و از ایشون سوال کردند،چرا شما میفرمایید مردان نسبت به زنان برتری دارند؟
ایشان فرمودند برتری مردان به زنان مانند برتری آسمان به زمین است
شرح بیشتر:
یعنی مردان مانند آسمان،که زمین را در برمیگیرد،نگهبان وحافظ زنان هستند
حالا توجه بفرمایید
در آسمان،چه چیزهایی وجود دارد؟
1)آب:باران به زمین جان و حیات میبخشد، به واسطه ی باران زمین زنده می شود،وبه واسطه ی مردان،زنان روح میگیرند
2)خورشید:آسمان از زمین حفاظت می کند،اگر خورشید نباشد،زمین سردوبی روح می شود(مردان نیز باید آنقدر به همسر خود محبت عاطفی کنند تا این زمین سرد وبی روح زنده شود،)
3)ماه:وجود ماه در آسمان،تاریکی های زمین را وحشت زدایی می کند،وجود مردان نیز باید مثل روشنایی باشد که ترس ووحشت را اززنان دور می کند،زن ها نباید از مردهایشان ناامید شوند
4)ستاره:در قرآن داریم،شما به واسطه ی ستاره ها راهتان را پیدا می کنید،مردان باید مثل ستاره ،در تصمیمات مهم ،راه را به همسر خود نشان دهند
قطعا هر زنی در کنار چنین مردی آرامش خواهد داشت،چیزی که قرآن توصیف کرده باشد فصل الخطاب است
توقع هر زنی از همسرش این است،که تکیه گاه زندگی اش:دانا،مدیر،مدبر و مهربان باشد.
اما اینکه چرا شما تا کنون در خواستگاری های خود موفق نبوده اید تنها یک دلیل دارد! شما فرد مناسبی را تا کنون برای خواستگاری انتخاب نکرده اید!
متاسفانه خیلی از دخترو پسر ها،تاسن 24-25 خود را بچه حساب می کنند! دغدغه های افراد،واهدافشان ونوع صحبتشان نشان دهنده ی این است که این فرد چقدر خودش را رشد داده است،اگر سراغ افراد خودساخته بروید،احتمال اینکه به خاطر مادیات پاسخ منفی بشنوید بسیار کم است، وبرای اینکه پاسخ مثبت از این دست افراد دریافت کنید،خودتان نیز باید به رشد کافی رسیده باشید،اما اگر سراغ دختری بروید،که هیچ چیز از زندگی نمی داند،و وقتی هدفش را ازدواج می پرسید هدف مشخصی ندارد!توقع نداشته باشید این فرد به اخلاق وایمان شما بسنده کند!متاسفانه بعضی افراد اصلا شعور زندگی ندارند!اینها همان خانواده هایی را تشکیل خواهند داد،که بعد ها فرزندان متزلزل تحویل جامعه می دهند و باری بر دوش جامعه خواهند شد
پس مراقب باشیدچه خانواده ای تشکیل می دهید!مراقب انتخابتان باشید،ازدواج صرفا تامین نیاز عاطفی نیست،در انتخابتان دقت کنید،آیا این دختر می تواند مادر خوبی برای فرزندانتان باشد؟معیارهایتان را درست تنظیم کنید،قرار است یک نسل در آینده از همین خانواده شکل بگیرد!پس موضوع مهم تر از چیزیست که در ظاهر میبینیم!(فقط چند ماه و چند سال اول زندگی را نبینید)[/SPOILER]
سلام علیکم
البته به نظر بنده آدم هرگاه خودش صد در دصد بود، توقع صد در صد داشته باشد... چراکه غیر از آن زیاده خواهی است...
در عین حالی که توجه به برخی مسائل خوب است، اما توجه بیش از حد،مته به خشخاش گذاشتن است....
باید توجه داشت که در مذاکرات 1+1 یک امتیازی داده می شود و یک امتیازی گرفته می شود.... مثلا آقا پسر توانایی اقتصادی لازم برای شروع زندگی را ندارد... خب مسلما دختری که از هر نظر ایده آل است با چنین شخصی ازدواج نخواهد کرد، چراکه فرصت های بهتری خواهد داشت... بنابراین پسرهای محترم باید این نکات را بخوانند ولی آن بخشی را در عمل به کار ببندند که خودشان هم در آن سطح و کیفیت باشند!!
نکته دیگری که حائز اهمیت است... اگر دختر از نظر سن و طبقه اجتماعی و تحصیلات و ... از پسر پایین تر باشد... این باعث تقویت روحیه مطیع بودن و از طرفی افزایش احساس تکیه گاه داشتن می شود.... و از نتایج این امر این است که آقا می تواند تاثیرات لازم را روی همسرش بگذارد و به عبارتی جایگاه افراد در زندگی حفظ می شود....
[SPOILER]به عنوان مثال:
روحانی پیش نمازمان که خداحفظشان کند؛ ایشان می گفتند که همسرش در ابتدای ازدواج چادری بوده، ولی خیلی قرص و محکم نبوده، یا مثلا یکبار در جمع فامیل با پسر عمویش شوخی کرده....
با اعتراف به اینکه کمی سختگیری کردند.... می گفتن بر این اصل که پاشنه آشیل خانم ها احساساتشان است... بلافاصله همان شب به همسرشان گفته اند که "شما، منو دوست نداری و اگه دوست می داشتی با نامحرم شوخی نمی کردی"...همین یک جمله همه چیز را کن فیکون کرده و مشکل حل شده.![/SPOILER]
اما همه اینها در گرو چند نکته است: داشتن تفاوت سنی و بالاتر بودن سطح پسر از دختر و کفویت اخلاقی و اعتقادی و اندکی هم سیاسی... کفویت اقتصادی و اجتماعی هم در همان نکته پایین تر بودن دختر از پسر می گنجد.
امان از مدرنیته و چشم و هم چشمی وماهواره ... . واقعیت تلخی است که مدرنیته همه را مصرف پرست کرده است.خانم ها استعداد بیشتری برای این مصرف زدگی دارند وبه همین خاطر ته تهش می فهمی که آرامش را در رفاه می خواهند.
سلام
بی انصافیه اگر این همه فداکاری بانوان رو نادیده بگیریم و همه رو به یه چشم ببینیم
زنا اینقدرها هم که آقایون فکر میکنن پیچیده نیستن هم چنین پرتوقع
پس چه طور میشه که یه خانوم که همسرش وضع مالی آنچنانی هم نداره کاملا احساس خوشبختی میکنه اما یکی دیگه در پول غرقه و دریغ از حس خوشبختی
این همون آرامشی هست که همسرش براش فراهم میکنه حتی اگه با پول کم باشه
زن اگه چیزایی که برای آرامش میخواد رو از طرف همسرش دریافت کنه حاضره براش هر کاری بکنه
پابه پای سختی ها و حتی بی پولی های مرد کنارشه
من نمیخوام شعار بدم اما اینا حرفای خودمه تجربه شون کردم
من تک دختر لوس کرده ای بودم که هر چی خواستم همیشه در اختیارم بوده
اما الآن لذت میبرم از زندگی با هسرم حتی با وجود اینکه وضع مالیمون فعلا خوب نیست
برا خودمم عجیبه که این طور قناعت میکنم و حتی لذت میبرم
چون همسرم آرامش رو به من میده حتی با دستای خالی ...[/]
اما همه اینها در گرو چند نکته است: داشتن تفاوت سنی و بالاتر بودن سطح پسر از دختر و کفویت اخلاقی و اعتقادی و اندکی هم سیاسی... کفویت اقتصادی و اجتماعی هم در همان نکته پایین تر بودن دختر از پسر می گنجد.
1- اختلاف سنی رو قبول ندارم
نه چون خودم اختلاف سنی ندارم
مرد باید محکم باشه . مردی که پخمه و بی سیاست و سسته هرچقدرم اختلاف سنی داشته باشه نمیتونه زندگیرو اداره کنه و مدیریت رو برعهده بگیره
2- ضمنا در مباحث کفویت چیزی به نام کفویت اقتصادی نداریم و درواقع واژه ای من درآوردی است (نکه شما اختراع کرده باشید ، حتی بعضی مشاور ها هم مطرح میکنن)
نهایت ارزشی که برای بحث اقتصادی قائل میشه اسلام در امور تربیتی مشابه بودن دیدگاه دختر و پسر به مسائل اقتصادی هست نه همتراز بودن سطح درآمد خانواده ها[/]
اگر دختر از نظر سن و طبقه اجتماعی و تحصیلات و ... از پسر پایین تر باشد... این باعث تقویت روحیه مطیع بودن و از طرفی افزایش احساس تکیه گاه داشتن می شود..
با سلام ..صرف این مطلب هم نمیتونه برای ازدواج کافی باشه من عکس این مطلب رو هم دیدم ..یعنی اگر فکر کنید دیگه همین دلایل کافیه اصلا اینطورنیست .اگر دختر اخلاقش بد باشه باز میگرده ودست میذاره رو نقطه ضعف دیگه ای از مرد..زندگی پستی وبلندی داره ..اینکه نمیشه مرد هیچ ضعفی نداشته باشه ..به نظرم اگر مرد اینطور فکر میکنه یا بهش برمیخوره پس قبل ازازدواج همسر مورد علاقشو در این زمینه امتحان کنه
مرد باید محکم باشه . مردی که پخمه و بی سیاست و سسته هرچقدرم اختلاف سنی داشته باشه نمیتونه زندگیرو اداره کنه و مدیریت رو برعهده بگیره
من هم واقعا اینو قبول دارم
این حرفا برا قدیما بود
حتی برای این دوره و زمونه تفاوت سنی زیاد میتونه مشکل ساز باشه
این به مرد بستگی داره و شیوه ی تربیت و بار اومدنش
ویژگی های یه مرد خوب رای زندگی ربظی به سن و سال نداره[/]
با سلام ..صرف این مطلب هم نمیتونه برای ازدواج کافی باشه من عکس این مطلب رو هم دیدم ..یعنی اگر فکر کنید دیگه همین دلایل کافیه اصلا اینطورنیست .یه دختر با گوش جانش عاشق پسر میشه
مرد باید محکم باشه . مردی که پخمه و بی سیاست و سسته هرچقدرم اختلاف سنی داشته باشه نمیتونه زندگیرو اداره کنه و مدیریت رو برعهده بگیره
با توجه به اینکه دختران زود تر بالغ می شن... پس برای جبران این مسئله، مرد باید 3 تا 5 یال بزرگتر باشه، وگرنه خود به خود اقتدارشو از دست می ده!..
اون یک خطی هم که فرمودید... دوباره بیان استثنائات هست که بنده منکر نمی شم... ولی اون چیزی که کلیت داره اختلاف سنی هست:ok:
شروین;726339 نوشت:
2- ضمنا در مباحث کفویت چیزی به نام کفویت اقتصادی نداریم و درواقع واژه ای من درآوردی است (نکه شما اختراع کرده باشید ، حتی بعضی مشاور ها هم مطرح میکنن)
نهایت ارزشی که برای بحث اقتصادی قائل میشه اسلام در امور تربیتی مشابه بودن دیدگاه دختر و پسر به مسائل اقتصادی هست نه همتراز بودن سطح درآمد خانواده ها
سلام ما رو هم بهش برسونید..:khandeh!:... وقتی عرف ما اسلامی نیست، اینکه بخوام اینجاش که به نفع پسر هست ، بچسبم به اسلام... دیگران به چشم سو استفاده نگاه می کنن...
اگه مد نظرتون اسلام هست که کفویت رو در ایمان می بینه...در این راستا ... پیامبر با شخصی ازدواج می کنه که چندین سال از خودش بزرگتره.... یا مثلا جفیر رو که نه پول داره.. نه قیافه داره... به زلفا که خوش چهره و ثروتمنده توصیه می کنه....
اما نباید اینجور لقمه ها رو برای جامعه کنونی بگیریم!!!!.... چقد می شه اعتماد کرد؟!! ... منطقی فک کنید....
بهترین حالت اینه که سطح اقتصادی خانواده دختر، پایین تر باشه....
[SPOILER]مثلا فرض کنید بنده در حال حاضر توان مالی قابل توجهی ندارم....
اگه برم با یه دختر که تو رفاه مادی هست ازدواج کنم... در بهترین حالت اینه که چیزی به روم نیاره و من همیشه شرمندش باشم.... اما خیلی وقتا این موضوع زندگی رو جهنم می کنه...
حالا فرض کنید که برم از یه طبقه پایین تر زن بگیرم.... اون بنده خدایی که تا حالا ماشین نداشتن... اگه من ماشین بگیرم... کلی ذوق می کنه و خوشحال می شه
ولی فرض کن کسی که تو خونه باباش سوار پرادو می شده.... حالا بیام یه پیکان بگیرم... اصلا تو شونه خودش راه نمی ده سوار پیکان بشه....
[/SPOILER]
انصافا این مثالم رو بی طرف بخونید... بعدش در مورد نظراتم قضاوت کنید.:ok:[/]
حتی برای این دوره و زمونه تفاوت سنی زیاد میتونه مشکل ساز باشه
این اشکال از اون جایی نشات می گیره که نسل جدید دوست دارن رفاقتی زندگی کنن و برای همین با همسن بودن مشکلی ندارن...
ولی چند سال بعد که بچه ها اومدن تو زندگی... اگه مرد اقتدار نداشته باشه و حرف اول و آخرو نزنه.... حتی ایمان بچه ها مشکل دار می شه..... وقتی زنه از مرده عاقل تر باشه... خود به خود بچه ها می رن سمت مادر و دیگه مطیع پدر نیستن....
اینا که می گم... نگاه به سن و سال بنده نکنید.... به نقل از طلبه ای می گم که داره 14 سال این نکات رو مشاوره می ده....
همای رحمت;726340 نوشت:
یه دختر با گوش جانش عاشق پسر میشه
[=Microsoft Sans Serif]عاشق شدن بدون رعایت اصول !!!!!!... اون نکات رعایت بشه... در اولویت بعد ی عاشق بشه...
با توجه به اینکه دختران زود تر بالغ می شن... پس برای جبران این مسئله، مرد باید 3 تا 5 یال بزرگتر باشه، وگرنه خود به خود اقتدارشو از دست می ده!..
در مورد بلوغ و اینا چیزی نمیگم چون دعوا میشه
ولی
اختلاف سنی تا حدی مثلا 4-5 سال چیز بدی نیست (هرچند خوب هم نست . کلا به شرایط بستگی داره) ولی حرف من این بود که اصلا باعث این نمیشه که مرد بتونه افسار زندگی در دست بگیره
مرد اگر 10 سال هم از زن بزرگتر باشه ولی ملاک های مردانگی و مدیریت رو نداشته باشه قدرت کنترل زندگی رو نخواهد داشت[/]
ولی فرض کن کسی که تو خونه باباش سوار پرادو می شده.... حالا بیام یه پیکان بگیرم... اصلا تو شونه خودش راه نمی ده سوار پیکان بشه....
ببینم خود شما اگردختری رو خیلی دوست داشته باشید اما از لحاظ مالی از اون دختر خیلی سرتر باشید. منت سر دختر میگذارید؟؟ دختر عز ت نفسش بهش اجازه نمیده احساس کم بینی کنه که حالا چه خوب!! سوار پرادو شدم
مرد اگر 10 سال هم از زن بزرگتر باشه ولی ملاک های مردانگی و مدیریت رو نداشته باشه قدرت کنترل زندگی رو نخواهد داشت
بنده که منکر فرمایش شما نیستم...
ولی یکی از ضروریات برای برآوردن این مهم تفاوت سنی بین زن و شوهر هستش.... این که می گم بر اساس خلقت خدا هست... همون خلقتی که دختر از 9 سالگی نماز می خونه ولی پس حدودا 3 تا 6 سال بعد مکلف می شه...
یعنی خدا هم توقعش از پسرا تو سن یکسان کمتره..... پس بهترین حالت ازدواج بین 3 تا 5 یا حتی 7 سال اختلاف سنی هست... عرض کردم بهترین حالت... امثال شما استثناء هستین....:Gol:
شما که خدای نکره قصد ندارید از جزء(خودتون) به کل(همه) تعمیم بدین....
این بحث در همین حد بین من و شما بمونه... دیگران می تونن استدلال هر دو طرف رو بخونن و با در نظر گرفتن توصیه عقلا بهترین تصمیم رو اتخاذ کنن.... ما که نسخه پیچ نیستیم:ok:[/]
ببینم خود شما اگردختری رو خیلی دوست داشته باشید اما از لحاظ مالی از اون دختر خیلی سرتر باشید. منت سر دختر میگذارید؟؟ دختر عز ت نفسش بهش اجازه نمیده احساس کم بینی کنه که حالا چه خوب!! سوار پرادو شدم
خیر.... مرد که منت نمی ذاره... چون خودش مظهر نیاز هستش..
اما وقتی مرد پایین تر هست... احساس ضعف می کنه.. این برمی گرده به ساختار مرد که باید بالاتر باشه... چون: نه به خاطر بالاتر بودنش منتی سر دختر می ذاره... و از طرفی می تونه تکیه گاه مناسبی برای دختر باشه...
توضیحات قبلی بنده رو دقیق بخونید(البته در مواردی بنده حکم رادیو رو دارم و سخن عقلا رو عرض کردم) تا بهتر متوجه منظورم بشوید...
همای رحمت;726353 نوشت:
دختر دوست داره دوست داشتنتو بهش ثابت کنی
[=Microsoft Sans Serif]یکی از مظاهر این اثبات کردن می تواند این باشد که.... به خاطر علاقه ای که به دختر داره ، حاضر شده از طبقه ی پایین تر زن بگیره... و این مسئله با در نظر گرفتن تقوای مرد، به دختر آرامش می ده و اعتماد به نفس می ده....
اما بر عکسش... وقتی دختر احساس کنه به خاطر پول باباش باهاش ازدواج کردم.... اون وقت هر ابراز احساسی رو دروغین تصور می کنه....
ولی چند سال بعد که بچه ها اومدن تو زندگی... اگه مرد اقتدار نداشته باشه و حرف اول و آخرو نزنه.... حتی ایمان بچه ها مشکل دار می شه..... وقتی زنه از مرده عاقل تر باشه... خود به خود بچه ها می رن سمت مادر و دیگه مطیع پدر نیستن....
حرفت درسته . ولی از راه اشتباهی میخوای به اقتدار برسی
اقتدار یک مرد بستگی به تربیت و ذاتش داره نه سنش
اینجا کلی خانم هست میتونن نظر بدن
آیا صرف بزرگتر بودن شوهرتون باعث میشه شما کلا مدیریت رو به ایشون واگذار کنید ؟
یه وقتی دیدید که ایشون توانایی دارن دیگه با خیال راحت به تصمیمات ایشون احترام میگذارید و عمل میکنید ؟[/]
سلام ما رو هم بهش برسونید..... وقتی عرف ما اسلامی نیست، اینکه بخوام اینجاش که به نفع پسر هست ، بچسبم به اسلام... دیگران به چشم سو استفاده نگاه می کنن...
اگه مد نظرتون اسلام هست که کفویت رو در ایمان می بینه...در این راستا ... پیامبر با شخصی ازدواج می کنه که چندین سال از خودش بزرگتره.... یا مثلا جفیر رو که نه پول داره.. نه قیافه داره... به زلفا که خوش چهره و ثروتمنده توصیه می کنه....
اما نباید اینجور لقمه ها رو برای جامعه کنونی بگیریم!!!!.... چقد می شه اعتماد کرد؟!! ... منطقی فک کنید....
بهترین حالت اینه که سطح اقتصادی خانواده دختر، پایین تر باشه....
مثلا فرض کنید بنده در حال حاضر توان مالی قابل توجهی ندارم....
اگه برم با یه دختر که تو رفاه مادی هست ازدواج کنم... در بهترین حالت اینه که چیزی به روم نیاره و من همیشه شرمندش باشم.... اما خیلی وقتا این موضوع زندگی رو جهنم می کنه...
حالا فرض کنید که برم از یه طبقه پایین تر زن بگیرم.... اون بنده خدایی که تا حالا ماشین نداشتن... اگه من ماشین بگیرم... کلی ذوق می کنه و خوشحال می شه
ولی فرض کن کسی که تو خونه باباش سوار پرادو می شده.... حالا بیام یه پیکان بگیرم... اصلا تو شونه خودش راه نمی ده سوار پیکان بشه....
انصافا این مثالم رو بی طرف بخونید... بعدش در مورد نظراتم قضاوت کنید.
این ملاکهایی رو که گفتید بهتره باشه ولی تضمین کننده ی خوشبختی نیست ..فکر کنم دختر هم عقل داره شعور داره که خوشبختی خودشو با منت گذاشتن یا بزرگ بینی حروم نکنه .هیچ انسانی بدون ضعف یا کامل نیست پس معیارهامون واقعا چیز های دیگه ای باید باشه
این ملاک ها اگر بود... طبق احتمالات درصد بالایی از موفقیت رو پیش بینی می کنه.... و باید برای 100 در صد کردن خوشبختی برنامه ریزی کرد....
مرد اگه با تقوا و با اخلاق باشه... از طرفی هم از زنش بالاتر باشه....
مصداق آیه شریفه:[=WebRoya]الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ قرار می گیره
در غیر این صورت احتمال بروز مشکلات خیلی بیشتر می شود..... عرض کردم خیلی بیشتر می شود... و از این جهت هست که روایات و عقلا توصیه می کنند که بهتره مرد از زن، از هر لحاظ سر تر باشه (سن. اقتصادی. معنوی. فکری. و....)
نقل قول:
.فکر کنم دختر هم عقل داره شعور داره که خوشبختی خودشو با منت گذاشتن یا بزرگ بینی حروم نکنه
[=Microsoft Sans Serif]
این بر می گردد به ابعاد روانشناختی و بهتر است به عقل و شعور ربط داده نشود...
موردی را می شناسم که مصداق عینی تمام عرایضم هست.... پس رعایت کنید تا متضرر نشوید.
ولی یکی از ضروریات برای برآوردن این مهم تفاوت سنی بین زن و شوهر هستش.... این که می گم بر اساس خلقت خدا هست... همون خلقتی که دختر از 9 سالگی نماز می خونه ولی پس حدودا 3 تا 6 سال بعد مکلف می شه...
یعنی خدا هم توقعش از پسرا تو سن یکسان کمتره.....
سلام
اینجا بحث توقع نیست
دلایل دیگری دارد
در نهایت دختر و پسر وقتی مثلا به سن 50 برسند هر دو به یک اندازه نماز خوانده اند و به یک اندازه روزه گرفته اند
سلام به نظر بنده دختری که منتظر یک پسر کامل چه از نظر شخصیت چه مادی هست به آماده خوری عادت داره و نمیدونه رسیدن به خیلی چیزا به این سادگی نیست. و قرار نیست از همون اول زندگی همه چی آروم و راحت باشه.
سلام
بی انصافیه اگر این همه فداکاری بانوان رو نادیده بگیریم و همه رو به یه چشم ببینیم
زنا اینقدرها هم که آقایون فکر میکنن پیچیده نیستن هم چنین پرتوقع
پس چه طور میشه که یه خانوم که همسرش وضع مالی آنچنانی هم نداره کاملا احساس خوشبختی میکنه اما یکی دیگه در پول غرقه و دریغ از حس خوشبختی
این همون آرامشی هست که همسرش براش فراهم میکنه حتی اگه با پول کم باشه
زن اگه چیزایی که برای آرامش میخواد رو از طرف همسرش دریافت کنه حاضره براش هر کاری بکنه
پابه پای سختی ها و حتی بی پولی های مرد کنارشه
من نمیخوام شعار بدم اما اینا حرفای خودمه تجربه شون کردم
من تک دختر لوس کرده ای بودم که هر چی خواستم همیشه در اختیارم بوده
اما الآن لذت میبرم از زندگی با هسرم حتی با وجود اینکه وضع مالیمون فعلا خوب نیست
برا خودمم عجیبه که این طور قناعت میکنم و حتی لذت میبرم
چون همسرم آرامش رو به من میده حتی با دستای خالی ...
[=Times New Roman][="Arial"]من ابتدا عذر خواهیمی کنم. می بایست به خاطر 5درصد خانم هایی که مثل شما هستند یک واژه بسیاری قبل ازخانم ها بیاورم که می شد بسیاری از خانم ها. اما حقیقتی است که جنس خانم هااستعداد بیشتری برای مصرفی شدن دارند ، مثل این که جنس آقایون استعداد بیشتری برایمغرور شدن دارند. من نمی خواهم بگم خانم ها رزالت دارند اما خانم های ما حواسشاننیست که مدرنیته دارد از این حس آن ها سوء استفاده می کند.حال می خواستم بپرسم کهشما چه چیزی رو به عنوان آرامش در کنار شوهرتان تجربه کرده اید؟ یعنی از چه رفتارشوهرتان احساس آرامش بهتان دست داد؟
[=Times New Roman]
[=Times New Roman][="Arial"]امروز توی راه داشتمبه موضوع این تاپیک فکر می کردم. آقا محسن به نظر من شاید یکی از دلایلی که ازدواجشما جور نمی شود این است که از نوشته های شما احساس می شود که شما جای خیلی زیادیبرای محبت همسر در زندگی تان باز کرده اید واین با واقعیات زندگی نمی خواند.همچنین با یک سبک زنگی موحدانه هم نمی خواند.یک خورده محکم نیستید. به نظردرناحیهپلاستیک هستید تا الاستیک. تنش را کم کنید تا دوباره به ناحیه الاستیک برگردید.شایدخدا می خواد بهتون بگه اون یکی که باید باشه تا به خاطرش سختی ها براتون آسون بشههمسر نیست. اصلا همسر ظرفیت این چیزی که شما گفتید رو نداره. نه این که دلبستگی بههمسر مفید نباشه ولی نه دیگه این قدر.
میگفتن ما فقط ارامش میخایم یا تنها چیزی که میخایم ارامش داشته باشیم.من با خودم میگفتم چه کم توقع هستن.منکه میتونم ارامش بهشون بدم.چرا نتونم بهشون ارامش بدم.ولی کم کم بعد از شنیدن برخی جوابای منفی متوجه شدم نه بابا ازین خبرا نیست.دخترا ارامش را پیش خودشون اینجوری تفسیر میکنن:پسری که مثل نوکر هر چی بهش گفتن بگه چشم.مثل عابربانک پول بریزه بیرون.همه چیزش اماده باشه...
سلام علیکم
به هنگام خواستگاری می بایست به قول مصطلح همه سنگ ها رو وا کند
حالا به نظر من مقوله آرامش شده مثل مقوله آزادی
هر چند آرامش چندان مثل آزادی قابل سوء استفاده نیست
ولی خوب طبق گفته طراح پست یل میدان عرصه خواستگاری, اونها ارامش رو در ناخدایی مطلق خودشون در خانه می دونند
هر آنچه از زندگی در خانه پدر از ان محروم بودند یا کیفیت پایین اورو تجربه کردند...
آیا این صرف یک ادعاست؟
رشد عقلی جوانان حالا با برخورد زودهنگام با مسائل ازدواج خیلی بیش تر شده
به نظر من امروز چون یک نوجوان با جنس مخالف خود زودتر برخورد داشته و بیشتر آشنایی داره
خیلی دغدغه زیادی در انتخاب همسر داره
شاهد این حرفم نمونه ههای فراوانی از پست های هست که در خصوص خواستگاری و حتی مشکلات بعد از ازدواج در این سایت مطرح شده است.
و شاید برخلاف گذشته که شاید عمده خواسته خانواده ها سلامت جوانان از بعد جسمی و روانی بوده
امروز بعد روانی مساله بخصوص برای قشر متوسط به بالا خیلی اهمیت داره
لذا این در خواست که آرامش به معنای نبود و یا سعی در عدم ایجاد بحران در زندگی از وی یک دختر , چندان دور از واقعیت و ابادی نیست.
شاهد این حرفم خواست بسیاری از دخترانی هست که دور و اطراف از زندگی زناشویی خود می خواهند
خیلی جالب هست که بدونید خانواده های مذکور به دنبال جوانانی هستند که تحت هیچ موضوعی مساله دار نبوده و نباشد
نه از بعد اعتیاد و نه خشونت, و...
حتی خانواده ها حاضرند اگر جوانی رو بیایند که بلحاظ مالی صفر کیلومتر باشد ولی خودشان یا اطرافیان اون جوان رو تایید کنند
خیلی با مسائل مادی کنار بیاند..
بگذریم
به نظر من بعد روانی ازدواج و آسایش فکری خانواده ها از ازادواج فرزندانشان و بعد از آن ؛ امروزه واقعا وجود دارد, بخصوص در خانواده های متوسط به بالا که اکثریت موجود هستند
لذا این گفته شایع مذکور حمل بر دغدغه واقعی دختران خواهد شد.
بله
با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه, زندگی پر از مخارج است, و به قول معروف شکم گشنه هیچ موقع نمیتونه عاشق بشه و باشه
اما تجربه میگه اگه بعد روانی ازدواج بلحاظ نداشتن حاشیه های خنک و خنده دار امروزی تامین بشه, زوجین چولاق هم توانایی تامین مایحتاج اولیه و چه بسا ثانویه خود خواهند بود.
مخلص کلام
توقع دختران از آرامش روانی و بیشتر از آنها پسران اولین خواسته وشرط معقول امروزی در خواستگاری؛ واقعیت دارد.
.یک خورده محکم نیستید. به نظردرناحیهپلاستیک هستید تا الاستیک. تنش را کم کنید تا دوباره به ناحیه الاستیک برگردید.
:khaneh:
الان به مرحله گلویی شدن رسیدیم... تنش رو هم کم کنیم فایده نداره.... دیگه مثل اولش نمی شه:ghati:... مگه اینکه از کنار تقویتش کنیم تا بارگزاری تقسیم بشه و نشکنه...
...;726470 نوشت:
پسرهایی که میرن خواستگاری بالاخره یه حداقلی رو دارن
از یا رقیه به ابوالبرکات
همین الان شکست نهایی(final fracture ) رخ داد.
[SPOILER]
الان نتیجه گرفتم که تو خواستگاری هایی که می رفتم:
یا رقیه = اعتماد به سقف[/SPOILER]
یه اشنایی داشتیم که اوایل زندگیشون خیلی دعواهای زیاد زن و شوهری باهم داشتند ... بعدها که گذشت و بچه دار شدند و سنشون و تجربه زندگیشون بیشتر شد ... ورق برگشت و خیلی عاشق و علاقه مند بهم شدند و الان چیزی حدود بیست سال هست که از زندگی مشترکشون میگذره....
یک روز به اون اقا داماد گفتم.. شما اوایل زندگیتون خیلی جنگ و دعوا داشتید چی شد که اون دعواها خدا رو شکر تموم شد و زندگیتون قشنگ شد... گفت چون ما زندگیمون رو در همون دوران خواستگاری گارانتی کرده بودیم.. گفتم یعنی چی گارانتی کرده بودیم؟ گفت یعنی زمانی که میخواستیم همدیگه رو انتخاب کنیم ... خیلی روی کفویتها و معیارهامون دقیق بررسی کرده بودیم که مطابق هم باشیم و اصطلاحا هم کفو باشیم .. خیلی دقت کرده بودیم که از لحاظ اعتقادی ، اخلاقی ، فرهنگی ، مالی و... رعایت کنیم که هم سطح باشیم... بخاطر اینکه خیلی روی فونداسیون زندگیمون و اینکه هم کفو باشیم ، وقت گذاشته بودیم و میدونستیم انتخابهامون عاقلانه هست.. این شد که علیرغم اون دعواها و اختلاف سلیقه های اول زندگی که مثل یک طوفان زودگذر بودند... زندگی ما خدا رو شکر پابرجا موند و بخاطر انتخاب درست ما در شریک زندگی ، اون طوفان ها نتونست ستونهای زندگی ما رو متزلزل کنه و الان خوب و خوش کنار هم هستیم....
به نظر من یکی از دلایلی که میتونه بعدها ارامش رو در زندگی طرفین بگیره ، عاشق شدن طرفین قبل از ازدواج هست... اگه ما قبل از ازدواج و محرم شدن، عاشق طرفمون بشیم ... چون عشق چشم و گوش ما رو کر و کور میکنه ، مانع شناخت درست و اصولی و منطقی طرفین میشه .. و همین موضوع میتونه باعث بشه در زندگی مشترک ، ارامش نداشته باشیم و یکسره دچار اختلاف نظر هایی باشیم که قبل از ازدواج بخاطر عاشقی اونها رو ندیدیم یا از اونها صرفنظر کردیم....
اما اگر قبل از محرم شدن ، وارد فاز عاشقی نشیم و اجازه بدیم پروسه شناخت صحیح ، بدون هیجان و احساسات انچنانی ، طی بشه و یک شناخت خوب از طرف کسب کنیم و کفویتها رو بسنجیم ، این مسله میتونه به ما اطمینان بیشتری بده که زندگی مشترک ما در اینده قوام بیشتر و جاودانه تری خواهد داشت و قطعا این نوع زندگی ارامش بیشتری هم به همراه خواهد داشت.
اصل به نظر من اینه که اول از طرفمون شناخت واقعی کسب کنیم و بعد عاشق بشیم در صورتیکه خیلی از ماها به اشتباه اول عاشق میشیم و بعد میخوایم شناخت پیدا کنیم که اون زمان خیلی دیره...
امروز توی راه داشتمبه موضوع این تاپیک فکر می کردم. آقا محسن به نظر من شاید یکی از دلایلی که ازدواجشما جور نمی شود این است که از نوشته های شما احساس می شود که شما جای خیلی زیادیبرای محبت همسر در زندگی تان باز کرده اید واین با واقعیات زندگی نمی خواند.همچنین با یک سبک زنگی موحدانه هم نمی خواند.یک خورده محکم نیستید. به نظردرناحیهپلاستیک هستید تا الاستیک. تنش را کم کنید تا دوباره به ناحیه الاستیک برگردید.شایدخدا می خواد بهتون بگه اون یکی که باید باشه تا به خاطرش سختی ها براتون آسون بشههمسر نیست. اصلا همسر ظرفیت این چیزی که شما گفتید رو نداره. نه این که دلبستگی بههمسر مفید نباشه ولی نه دیگه این قدر.
کور شدم.با فونت 4-5 بنویس :Cheshmak: از الاستیک که بگذزه بره تو پلاستیک هرکاریشم کنم برنمیگرده تو حالت اول.دارم به شکست منجر میشم.
اره.خب.من خودم ادم احساسی هستم.و دوس دارم همسرمم هم همینجوری باشه خب.پس اگه قرار نیست همسرم ارامش به من بده.پس کی بده!؟
یه اشنایی داشتیم که اوایل زندگیشون خیلی دعواهای زیاد زن و شوهری باهم داشتند ... بعدها که گذشت و بچه دار شدند و سنشون و تجربه زندگیشون بیشتر شد ... ورق برگشت و خیلی عاشق و علاقه مند بهم شدند و الان چیزی حدود بیست سال هست که از زندگی مشترکشون میگذره....
چند سالتونه که اوایل ازدواج اون بنده خدا که 20 سال پیش بوده را یادتونه؟!
یه ده دقیقه تو سایت نباشم دخترا پسرارو قورت میدن، خواهر عزیز ،من پسر اگه تا 100 سال دیگه زن نگیرم کسی نمیگه چرا زن نگرفتی هیچ مشکلی هم برام پیش نمیاد، ولی یه دختر وقتی سنش برسه بالی 30 کم کم خونواده واطرافیان چنان تحت فشار قرارش میدن که چرا شوهر نکردی که دچا. افسردگی مزمن میشه وباید دربیمارستان روانپزشکی بستری بشه، وقتی یه دختر میبنیه دوستاش همه شوهر دارن و بچه و خودش شده سربار خونواده، هیچ وقت این حرف رو نزن برید خدارو شکر کنید که یه پسر بیکار ولی پاک نصیبتون بشه، یه لقمه نون خشک خونه شوهر خوردن به از طلا وثروت تو خونه ی پدر هستش برا دختر،همین طرز فکر شما وامثال شماست که دخترایی رو میبینی تا سن 35 ویا 40 سالگی میرسن ولی شوهر نکردن، ودختری که باید مادری مهربان وهمسری دلسوز وفداکار برا شوهرش باشه میبنی در پی تصمیمات عجولانه و بچگانه شده پیر دختر ودیگه هیچ راهی نیست براش
نمیشد مودبانه تر و منصفانه تر نظر میدادید؟ یعنی هر دختر یا پسری که به هر دلیلی نتونه ازدواج کنه باید با اینجور برچسبهای پیرپسر و پیردختر از جامعه هم ترد بشه؟
مثلا من خودم یه بیماری مادرزادی دارم که با وجود عمل های متعددی که کردم هنوز تو ظاهرم مشخصه و هر آقایی که میاد تو همون اولین جلسه که جریان رو میگم خداحافظی میکنه و میره.البته من ناراحت نمیشم چون اون آقا هم حق داره ظاهر همسرش مشکلی نداشته باشه ولی این صحبت ها و نوع برخورد تو جامعه اذیتم میکنه
انتظار نداشتم تو این سایت و با وجود مذهبی بودن کاربرا همون برخوردو ببینم. براتون متاسفم :Ghamgin:
نمیشد مودبانه تر و منصفانه تر نظر میدادید؟ یعنی هر دختر یا پسری که به هر دلیلی نتونه ازدواج کنه باید با اینجور برچسبهای پیرپسر و پیردختر از جامعه هم ترد بشه؟مثلا من خودم یه بیماری مادرزادی دارم که با وجود عمل های متعددی که کردم هنوز تو ظاهرم مشخصه و هر آقایی که میاد تو همون اولین جلسه که جریان رو میگم خداحافظی میکنه و میره.البته من ناراحت نمیشم چون اون آقا هم حق داره ظاهر همسرش مشکلی نداشته باشه ولی این صحبت ها و نوع برخورد تو جامعه اذیتم میکنهانتظار نداشتم تو این سایت و با وجود مذهبی بودن کاربرا همون برخوردو ببینم. براتون متاسفم :Ghamgin:
این حرفو نزن خواهر خوبم، اگه میبینی حرفی میزنم بیشتر حرفام از رو مزاح هستش،یه دعوای پسر دخترونه هستش وگرنه خدایی نکرده توهینی نخواستم بکنم، اتفاقا دختر پاک باشه با درک وشعور باشه اگه هزارتا عیب داشته باشه مردها عاشقشون میشن این رو از ته دلم میگم نه فقط فکر کنی حرفی گفته باشم،الان هممون وقت ازدواجمون هستش وقتی با دوستامون میشینیم وبحث میکنیم همه میگیم دختر باید درک اجتماعی و فرهنگی داشته باشه سواد فکری داشته باشه نه سواد دانشگاهی،الان دخترایی هستن شاید زیبایی خاصی نداشته باشن ولی چنان با صحبت و مهربانی حرف میزنن که دل هر پسری براشون قنج میره، وخواستگترای بیشتری دارن
شاید جاش اینجا نباشد، ولی درکل من کسی رو میشناسم که حقوق بالا داره، خانه پدری یک طبقه دربست رد اختیارش هست (بعد از ازدواج) و ماشین هم داره ازنظر تیپ و هم نرمال هست! تا حالا نزدیک ۱۵ تا خواستگاری رفته و به نتیجه نرسیده و میشه گفت ۵۰ ۵۰ مشکل از دو طرف بوده که باهم ناسازگار نبودن! جالب آینه آخرین مورد دختر شرط کرده که تا یک سال اول باید بچهدار بشن !!!!، به نظر من بهتر قبل از خواستگاری رفتن یه تحقیق مفصل از خانواده طرف مقابل کرد که آشنایی کمی باشه! قبول دارم خیلیها تو این دوران مشکل دارن ولی باز خوب هم هست! شما پیدا نکردین!
پس اینی که زن میگه من آرامش میخوام همه ی حرفاش خلاصه میشه توهمین جمله های که گفتم (همسرم خوب مهربان با ایمان باشه )دیگه بقیش
منکه تقریبا این خصوصیات را داشتم.پس وقتی جواب منفی میشنوم حتما به خاطر چیزهایی که نداشتم دارن جواب منفی میدن.و وقتی به نداشته های خودم فکر میکنم میفهمم که حتما دلیل مادی بوده.وگرنه ارامش میتونم بدم.
به نظر من بهتر قبل از خواستگاری رفتن یه تحقیق مفصل از خانواده طرف مقابل کرد که آشنایی کمی باشه! قبول دارم خیلیها تو این دوران مشکل دارن ولی باز خوب هم هست! شما پیدا نکردین!
نمیشه قبل خواستگاری تحقیق کرد.اینجوری باید همه وقتمو بزارم برم تحقیق.بعدش تازه برم خواستگاری و جواب منفی بشنوم.چکاریه خب!اول میرم اگه جواب + بود بعد میرم خواشتگاری.جواب منفی دادنشون که تو تحقیقه من معلوم نمیشه.منکه از 10 تا 9 تا منفی بوده.حتی بعضیاشونم که نخاستم به مادرم گفتم تماس بگیره ازشون اگه اونا منفی بود چیزی نگه.اگه مثبت بود.جواب منفی ما را بده.که همیشه خودشون جوابشون _ بود.
منکه تقریبا این خصوصیات را داشتم.پس وقتی جواب منفی میشنوم حتما به خاطر چیزهایی که نداشتم دارن جواب منفی میدن.و وقتی به نداشته های خودم فکر میکنم میفهمم که حتما دلیل مادی بوده.وگرنه ارامش میتونم بدم.
خوب دیدگاه یه دختر درباره شما با دیدگاه خودت درباره خودت فرق میکنه.....
منکه تقریبا این خصوصیات را داشتم.پس وقتی جواب منفی میشنوم حتما به خاطر چیزهایی که نداشتم دارن جواب منفی میدن.و وقتی به نداشته های خودم فکر میکنم میفهمم که حتما دلیل مادی بوده.وگرنه ارامش میتونم بدم.
یه انتقاد ازتون میکنم امیدوارم به فال نیک بگیرید به نظرمن یکم خود برتر بینی توی وجود خودتون دارید طبق حرفاتون
اینکه اونا چرا جواب منفی دادن رو دیگه شما میدونید خانواده ها مبحث آرامش هم که عرض کردم اگه اون سه تا رو داشته باشید به راحتی به آرامش دو جانبه خواهید رسید
بقه ی مشکلاتی هم که نمیدونیم هم فقط خودتون و خانوادتون میتونید حلش کنید
گاهی باید دیدمون و نگاهمون از بعضی مسائل و حرفا تغییر داد و اصلاحش کرد تا به اون چیزهایی که میخواهیم دست پیدا کنیم
ان شاالله که موفق باشید
شاید جاش اینجا نباشد، ولی درکل من کسی رو میشناسم که حقوق بالا داره، خانه پدری یک طبقه دربست رد اختیارش هست (بعد از ازدواج) و ماشین هم داره ازنظر تیپ و هم نرمال هست! تا حالا نزدیک ۱۵ تا خواستگاری رفته و به نتیجه نرسیده و میشه گفت ۵۰ ۵۰ مشکل از دو طرف بوده که باهم ناسازگار نبودن! جالب آینه آخرین مورد دختر شرط کرده که تا یک سال اول باید بچهدار بشن !!!!، به نظر من بهتر قبل از خواستگاری رفتن یه تحقیق مفصل از خانواده طرف مقابل کرد که آشنایی کمی باشه! قبول دارم خیلیها تو این دوران مشکل دارن ولی باز خوب هم هست! شما پیدا نکردین!
دقیقا این توصیه شما رو از یه آدم قابل اعتماد شنیده بودم....
ایشون هم می گفت باید یک اطلاعات اولیه قبل از خواستگاری داشته باشید و بدانید یک سری موانع در بین نخواهد بود!!...
یکی از مضرات زیاد خواستگاری رفتن ایجاد وسواس هستش.... من خودم دو سه جای اولی که می رفتم.. اصلا سخت گیر نبودم... الان که تقریبا 10 جا رفتم، خیلی وسواس پیدا کردم
آدم باید همون دو سه جای اول جواب بگیره... لازمش اینه که قبل از خواستگاری رفتن یک تحقیقاتی داشته باشه تا بدونه که تناسبات اولیه موجود هست.[/]
از نظر من مهم ترین چیز توی ازدواج اخلاقه . چون با بی پولی می شه سر کرد ولی با اخلاق بد نه .(این به این معنی نیست که پول اصلا مهم نباشه)
بعضیا گفتن فقط با کسی ازدواج می کنن که فقط و فقط و فقط به خاطر خودشون دوستشون داشته باشه . من نمی دونم چطوری این انتظار رو دارید در حالی که اکثر افراد بخاطر زیبایی دختر به خواستگاری می رن . تازه بعضی ها بهونه های بنی اسراییلی ای میارن که خود اسراییلی ها توش می مونن (برای مثال یکی از آقایون بخاطر اینکه شربتی که تعارف کرده بودن آب لیمو بوده و میوه فقط سه نوع بوده قبول نکرده)
منکه تقریبا این خصوصیات را داشتم.پس وقتی جواب منفی میشنوم حتما به خاطر چیزهایی که نداشتم دارن جواب منفی میدن.و وقتی به نداشته های خودم فکر میکنم میفهمم که حتما دلیل مادی بوده.وگرنه ارامش میتونم بدم.
هیچ کس نمی گه من بداخلاقم . ایمان خوبی ندارم اصلا هم خوب نیستم
امیدوارم بهحق امام زمان همه جوانها به آنچه خیر و صلاحشان هست برسن! من که تا بعد سربازی اقدامی نکنم بهتره چون میدونم نتیجه نداره (از جانب خانواده خودم) امیدوارم شما دوستان هم از خواستگاری بعدی با دقت بیشتر و تحقیق اقدام کنید، خیلی مهم هست با شناخت اقدام کرد تا اینکه رفت و جواب نه شنید یا پشیمان شد.
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]دقیقا این توصیه شما رو از یه آدم قابل اعتماد شنیده بودم....ایشون هم می گفت باید یک اطلاعات اولیه قبل از خواستگاری داشته باشید و بدانید یک سری موانع در بین نخواهد بود!!... یکی از مضرات زیاد خواستگاری رفتن ایجاد وسواس هستش.... من خودم دو سه جای اولی که می رفتم.. اصلا سخت گیر نبودم... الان که تقریبا 10 جا رفتم، خیلی وسواس پیدا کردمآدم باید همون دو سه جای اول جواب بگیره... لازمش اینه که قبل از خواستگاری رفتن یک تحقیقاتی داشته باشه تا بدونه که تناسبات اولیه موجود هست.[/]
این که مسلمه به هرحال همینجوری که کسی نمیره خاستگاری.اول که تماس میگیرن میپرسن در مورد همدیگه.همونطور که خیلیهایی که زنگیدیم همینجوری اول کار جواب منفی دادن.یا واسطه یه سری چیزا را میگه.ولی تحقیق کردن دیگه نمیفهمم چیه!یعنی بریم تو محلشون بپرسیم راجبشون!؟
هیچ کس نمی گه من بداخلاقم . ایمان خوبی ندارم اصلا هم خوب نیستم
کسی تا حالا مشخصه بدی به من نگفته که دارم.میدونم که کامل خوب نیستم.برای همین اگه دقت کنین نوشتم تقریبا.ولی از خیلی از همسن و سالام مشخصه های بهتری دارم.شاید بگی اعتمادبنفست بالاس الکی.که اینم خودم گفتم توی اولین پست.و اینکه دارم حقیقتو میگم.ربطی به اعتماد بنفس نداره.تنها مشخصه ی بدی که دارم خسیس بودنمه برای یه سری افراد نه خونواده یا همسرم.که چیزی در موردش در خواستگاری صحبت نکردیم که دختره بفهمه.من با اطرافیانم تعارف ندارم.مخصوصا دوستام.هر چیز بدی از هم ببینیم به هم میگیم.توی اون یه ساعت وقتی بررسی میکنم چیزی نبوده که برداشت بدی شده باشه ازش.و اینکه یه چیزی را که فهمیدم . مشکل من اینه که خواستگاری دخترای درست حسابی نرفتم.چاره ای هم نداشتم.مادرم پیدا میکنه .من میرم.و حرف دیگه در رد کلام شما:پس خانواده هایی که از پشت تلفن جواب منفی میدن چی!اونا که خصوصیات اخلاقی من را نمیدونن که بخان جواب منفی بدن.!!!!یا دختری که دیپلم زوری گرفته.یه بار نامزد کرده.و.... هیچ چیز مثبتی نداره به جز قیافش چرا جواب منفی میده!همونکه گفتم خواستگاری دختر خوب نرفتم تا حالا که ارزش داشته باشه زحمت رفتن به خودم بدم.
بعضیا گفتن فقط با کسی ازدواج می کنن که فقط و فقط و فقط به خاطر خودشون دوستشون داشته باشه . من نمی دونم چطوری این انتظار رو دارید در حالی که اکثر افراد بخاطر زیبایی دختر به خواستگاری می رن .)
مهم به دل نشستنه.معلوم نیست دختر یا پسری که به دل طرف میشینه حتما زیبا باشه.شاید زیبا هم نباشه ولی قیافش به دل بشینه.
[="Navy"]با سلام:
از استارتر محترم تاپیک پوزش می طلبم ،اگر این پست بنده بی ارتباط با موضوع شما هست.
پسر افسرده;726593 نوشت:
وبحث میکنیم همه میگیم دختر باید درک اجتماعی و فرهنگی داشته باشه سواد فکری داشته باشه نه سواد دانشگاهی،الان دخترایی هستن شاید زیبایی خاصی نداشته باشن ولی چنان با صحبت و مهربانی حرف میزنن که دل هر پسری براشون قنج میره، وخواستگترای بیشتری دارن
شما در این پستتان فرمودید،درک اجتماعی و فرهنگی،بنده متوجه این قسمت نشدم،میشود با ذکر مصداق،بیشتر توضیح بفرمایید؟تعریف آقایان از درک اجتماعی و فرهنگی چیست؟
واینکه شما فرمودید،دختری چنان با مهربانی صحت می کند که...،
تعریف آقایان از این مهربانی چیست؟ (چون یک دختر مذهبی هیچگاه به خود اجازه نمی دهد،با یک نامحرم،با مهربانی صحبت کند)
آقایان چگونه به مهربانی یک خانم مذهبی پی میبرند؟
این سوالات را جهت درس گرفتن از بیانات شما و شفاف تر شدن موضوع پرسیدم.[/]
این که مسلمه به هرحال همینجوری که کسی نمیره خاستگاری.اول که تماس میگیرن میپرسن در مورد همدیگه.همونطور که خیلیهایی که زنگیدیم همینجوری اول کار جواب منفی دادن.یا واسطه یه سری چیزا را میگه.ولی تحقیق کردن دیگه نمیفهمم چیه!یعنی بریم تو محلشون بپرسیم راجبشون!؟
ایشون گفته بودن یک تحقیقاتی از همسایه هاشون بکنید... یا مثلا یک روز تحت نظر باشه و ببینید با کی میره با کی میاد... با نامحرم چجوری بر خورد می کنه....و....
من گفتم تو شهر ما رسم نیست و اگه تحقیق کنیم... شاید همسایه هاشون بعدا حرف در بیارن و بگن فلانی یک اشکالی داشت که اون پسره باحاش ازدواج نکرد...
ایشون خاطر نشان کردند که.. موقع تحقیق بگویید که هنوز به خواستگاری نرفته اید و فقط می خواهید کمی اطلاعات کسب کنید و هنوز هیچ خبری نیست[/]
[="Navy"]با سلام:از استارتر محترم تاپیک پوزش می طلبم ،اگر این پست بنده بی ارتباط با موضوع شما هست.شما در این پستتان فرمودید،درک اجتماعی و فرهنگی،بنده متوجه این قسمت نشدم،میشود با ذکر مصداق،بیشتر توضیح بفرمایید؟تعریف آقایان از درک اجتماعی و فرهنگی چیست؟واینکه شما فرمودید،دختری چنان با مهربانی صحت می کند که...،تعریف آقایان از این مهربانی چیست؟(چون یک دختر مذهبی هیچگاه به خود اجازه نمی دهد،با یک نامحرم،با مهربانی صحبت کند)آقایان چگونه به مهربانی یک خانم مذهبی پی میبرند؟این سوالات را جهت درس گرفتن از بیانات شما و شفاف تر شدن موضوع پرسیدم.[/]
ببینید بانوی گرامی،وقتی یه دختربه خونواده اقا پسر وارد میشه طبیعتا خونواده دومش حسای میشه وبه اندازه ه نه پدریش مهم هستش، این زن باید چنان بینش و درک داشته باشه که بتونه هر دو خونواده رو با رفتار وصحبت بهم نزدیک کنه نه اینکه به جون هم بیاندازه، یا اینکه بیاد اخلاقیات خودش رو به پسر قالب کنه، در مورد صحبت دوم شما که گفتین دختر نمیتونه با مهربونی وادب با یه مرد نامحرم حرف بزنه ،مثل این میمونه شما هم کلاسی من باشید ومن مودبانه وبا احترام از شما جزوه بخوام و شما برعکس با یه چماق بزنی سر من
سوال جالبی مطرح کردید
اگه میشه شما بعنوان یک خانم جواب این سوال رو بفرمایید که اگر اقایی مثل این دوست عزیزمون براش مهم بود که همسرش مهربون و "چه شاد و خرم ، چه با صفایی " :Khandidan!:باشه ، و از اونطرف هم دختر خانم مذهبی و حجب و حیا دار بود ، چطور اقا پسر از روی حرکات و گفتار دختر خانم به این موضوع میتونه پی ببره؟
ببینید بانوی گرامی،وقتی یه دختربه خونواده اقا پسر وارد میشه طبیعتا خونواده دومش حسای میشه وبه اندازه ه نه پدریش مهم هستش، این زن باید چنان بینش و درک داشته باشه که بتونه هر دو خونواده رو با رفتار وصحبت بهم نزدیک کنه نه اینکه به جون هم بیاندازه، یا اینکه بیاد اخلاقیات خودش رو به پسر قالب کنه، در مورد صحبت دوم شما که گفتین دختر نمیتونه با مهربونی وادب با یه مرد نامحرم حرف بزنه ،مثل این میمونه شما هم کلاسی من باشید ومن مودبانه وبا احترام از شما جزوه بخوام و شما برعکس با یه چماق بزنی سر من
بله ،قطعا شرایط قبل ازدواج وبعد ازدواج بسیار با هم متفاوت هستند،
با توجه به صحبت های قبلی شما در پاسخ به آن کاربر بزرگوار،منظور بنده هم قبل از ازدواج بود،نه پس از آن!
و توجه داشته باشیم،رعایت ادب با مهربانی متفاوت است!
یک خانم می تواند مودب باشد،در عین حال مهربانی اش را بروز ندهد ،نیازی هم نیست در ارتباط با نامحرم مهربان باشد!
امیدوارم توانسته باشم درست منظورم را برسانم.[/]
چطور اقا پسر از روی حرکات و گفتار دختر خانم به این موضوع میتونه پی ببره؟
البته بنده کارشناس نیستم،و نظری که می دهم صرفا نظر شخصیست!
تنها راه برای اینکه بدانیم واقعا یک دختر خانم،مهربان وشاد وشوخ طبع هست یا خیر،تحقیق است!
البته می توانید یک سوال هم از خود ایشان بپرسید:
اینکه دیگران ایشان را چگونه فردی توصیف می کنند؟
یا اینکه نظر خودش را راجع به خودش بپرسید!قطعا افراد به برجسته ترین خصوصیات خود اشاره خواهند کرد،و بر اساس توصیفات اشخاص از خودشان میتوانید به این مسئله پی ببرید)
از طریق پرس و جو از دوستان صمیمی،فامیل،همسایه و حتی افراد خانواده اش به راحتی میتوانید این موضوع را تشخیص دهید!
مثلا،از آنها بخواهید روحیات این دختر خانم را برای شما توصیف کنند،ببینید اولین نکته ای که به آن اشاره می کنند چیست؟
معمولا اولین چیزی که میگویند مهم ترین خصیصه ی آن فرد است
یک سوال مهم:مثلا از دوست صمیمی اش بپرسید تا کنون با ایشان به اختلاف برخورده اند؟عکس العمل ایشان زمانی که به اختلاف برخورده اند چه بوده؟
مثلا قهر کرده؟
یا موضوع را منطقی حل کرده؟
افراد مهربان ومنعطف معمولا، زود قهر نمی کنند
رفتار افراد با دوستان صمیمی اشان،تا حدی میتواند نوع رفتار آنها در آینده و با همسرشان را نشان دهد!
یک نکته ی مهم:معولا انسانهای پرانرژی،شاد و مهربان هم هستند!
بعضی ها اساسا،حال زندگی کردن ندارند!نه هدف دارند،نه انگیزه ی خاصی برای ادامه ی زندگی!
از روی طرز فکر افراد واهدافشان هم میتوان به نوع شخصیت آنها پی برد.
یک موضوع دیگر که به شما کمک می کند:ببینید در حین گفت وگو با این شخص چه احساسی نسبت به ایشان دارید؟(حتی در برخورد با افراد همجنس هم،از بعضی افراد انرژی مثبتی دریافت نمی کنیم،و دلمان نمیی خواهد ارتباطمان با آنها ادامه پیدا کند)در این موضوع هم توجه داشته باشید،بعضی انسانها(به اصطلاح نچسب و بی نمک هستند! قطعا زندگی در کنار این افراد دشوار خواهد بود)
البته،مقداری هم لحن گفتارو زبان بدن هم در حین صحبت می تواند این خصوصیات را نشان دهد(مثلا افراد پر انرژی اصلا دست خودشان نیست!با وجود اینکه بسیار خود را کنترل می کنند ولی شاید نا خواسته،گاهی این هیجان در لحن گفتارشان نمود پیدا کند،در حالی که افراد خنثی اینطور نیستند)
به عنوان یک خانم که در جمع دختران مذهبی و خوب هستم به جرات میتوانم بگویم،چون یک خانم مذهبی در ارتباط با نامحرم،می خواهد،حریم ها را رعایت کند،قطعا،آن شادمانی و مهربانی و سرزندگی که مد نظر شماست را،در مقابل شما بروز نخواهد داد،حتی اگر شما خواستگار آن فرد باشید!و خود شما هرگز نمیتوانید به این مسئله پی ببرید!(مگر درمواردی که آشنایی قبلی یا فامیلی با ایشان داشته باشید،و به صورت اتفاقی چشمه هایی از این خصایص را دیده باشید )
بسیاری از دختران مذهبی،در جمع دوستانه و بین محارم،بسیار بشاش و خنده رو هستند،بسیار بیشتر از چیزی که فکر میکنید،به همین دلیل بهتر است،قبل از مطرح کردن،موضوع خواستگاری،ترتیبی فراهم شود،تا مادر یا خواهر شما در یک جمع دوستانه،که همه خانم هستند،این خانم را زیر نظر داشته باشند(البته بستگی به جمع هم دارد!مثلا در یک جمعی که همه خانم های سن و سال دار هستند،این خانم قطعا به دلیل حفظ حرمت و احترام،متناسب با سن آن جمع رفتار خواهد کرد،ولی قطعا در جمع دوستان و هم سن و سالان قضیه فرق خواهد کرد،در جمع دوستان خانم ها به هم فرصت صحبت کردن نمی دهند!اگر درچنین جمعی،این شخص ساکت بود، و بی سرو صدا،خب معلوم است در زندگی هم نباید از ایشان انتظار بیش از این داشته باشید!
مورد بعدی که به تشخیص شما کمک می کند،تعداد دوستان شخص است(از نوع دوستان حقیقی،نه دوست مجازی که به تازگی مد شده!
معمولا افرادی که مهربان و با نشاط و اهل بگو به خند باشند،دوستان بیشتری دارند،و قدمت دوستی هایشان نیز بیشتر است)
هیچ گاه به اولین برخورد و صحبت اکتفا نکنید!از روی ظاهر افراد هم اصلا قضاوت نکنید،اجازه بدهید چند جلسه خودتان و خانواده اتان با ایشان رفت و آمد داشته باشید،همه چیز مشخص می شود!
حتی خود خانم ها،در جمع دوستانشان،بعد از مدتی که از اولین برخوردشان با هم میگذرد به همدیگر می گویند، مثلا فکر نمی کردیم، خانم فلانی چنان شخصیت جالب و شوخ طبعی داشته باشد!
وقتی خود خانم ها با یک جلسه نتوانند تشخیص دهند،قطعا کار آقایان سخت تر می شود!
البته اینها تجربیات شخصی بودند،شاید قابل تعمیم به همه ی افراد نباشد.
اگر صحبت های خارج از موضوع بنده کمی طولانی شد،از همه ی کاربران محترم پوزش میطلبم.[/]
[=Microsoft Sans Serif] saharandishe;726259 نوشت:
سلام علیکم
البته به نظر بنده آدم هرگاه خودش صد در دصد بود، توقع صد در صد داشته باشد... چراکه غیر از آن زیاده خواهی است...
در عین حالی که توجه به برخی مسائل خوب است، اما توجه بیش از حد،مته به خشخاش گذاشتن است....
باید توجه داشت که در مذاکرات 1+1 یک امتیازی داده می شود و یک امتیازی گرفته می شود.... مثلا آقا پسر توانایی اقتصادی لازم برای شروع زندگی را ندارد... خب مسلما دختری که از هر نظر ایده آل است با چنین شخصی ازدواج نخواهد کرد، چراکه فرصت های بهتری خواهد داشت... بنابراین پسرهای محترم باید این نکات را بخوانند ولی آن بخشی را در عمل به کار ببندند که خودشان هم در آن سطح و کیفیت باشند!!
نکته دیگری که حائز اهمیت است... اگر دختر از نظر سن و طبقه اجتماعی و تحصیلات و ... از پسر پایین تر باشد... این باعث تقویت روحیه مطیع بودن و از طرفی افزایش احساس تکیه گاه داشتن می شود.... و از نتایج این امر این است که آقا می تواند تاثیرات لازم را روی همسرش بگذارد و به عبارتی جایگاه افراد در زندگی حفظ می شود....
[SPOILER]به عنوان مثال:
روحانی پیش نمازمان که خداحفظشان کند؛ ایشان می گفتند که همسرش در ابتدای ازدواج چادری بوده، ولی خیلی قرص و محکم نبوده، یا مثلا یکبار در جمع فامیل با پسر عمویش شوخی کرده....
با اعتراف به اینکه کمی سختگیری کردند.... می گفتن بر این اصل که پاشنه آشیل خانم ها احساساتشان است... بلافاصله همان شب به همسرشان گفته اند که "شما، منو دوست نداری و اگه دوست می داشتی با نامحرم شوخی نمی کردی"...همین یک جمله همه چیز را کن فیکون کرده و مشکل حل شده.![/SPOILER]
اما همه اینها در گرو چند نکته است: داشتن تفاوت سنی و بالاتر بودن سطح پسر از دختر و کفویت اخلاقی و اعتقادی و اندکی هم سیاسی... کفویت اقتصادی و اجتماعی هم در همان نکته پایین تر بودن دختر از پسر می گنجد.
[="Purple"] Anoushiravan;725766 نوشت:
ابوالبرکات;725805 نوشت:
سلام
بی انصافیه اگر این همه فداکاری بانوان رو نادیده بگیریم و همه رو به یه چشم ببینیم
زنا اینقدرها هم که آقایون فکر میکنن پیچیده نیستن هم چنین پرتوقع
پس چه طور میشه که یه خانوم که همسرش وضع مالی آنچنانی هم نداره کاملا احساس خوشبختی میکنه اما یکی دیگه در پول غرقه و دریغ از حس خوشبختی
این همون آرامشی هست که همسرش براش فراهم میکنه حتی اگه با پول کم باشه
زن اگه چیزایی که برای آرامش میخواد رو از طرف همسرش دریافت کنه حاضره براش هر کاری بکنه
پابه پای سختی ها و حتی بی پولی های مرد کنارشه
من نمیخوام شعار بدم اما اینا حرفای خودمه تجربه شون کردم
من تک دختر لوس کرده ای بودم که هر چی خواستم همیشه در اختیارم بوده
اما الآن لذت میبرم از زندگی با هسرم حتی با وجود اینکه وضع مالیمون فعلا خوب نیست
برا خودمم عجیبه که این طور قناعت میکنم و حتی لذت میبرم
چون همسرم آرامش رو به من میده حتی با دستای خالی ...[/]
[="Navy"] یارقیه;726331 نوشت:
1- اختلاف سنی رو قبول ندارم
نه چون خودم اختلاف سنی ندارم
مرد باید محکم باشه . مردی که پخمه و بی سیاست و سسته هرچقدرم اختلاف سنی داشته باشه نمیتونه زندگیرو اداره کنه و مدیریت رو برعهده بگیره
2- ضمنا در مباحث کفویت چیزی به نام کفویت اقتصادی نداریم و درواقع واژه ای من درآوردی است (نکه شما اختراع کرده باشید ، حتی بعضی مشاور ها هم مطرح میکنن)
نهایت ارزشی که برای بحث اقتصادی قائل میشه اسلام در امور تربیتی مشابه بودن دیدگاه دختر و پسر به مسائل اقتصادی هست نه همتراز بودن سطح درآمد خانواده ها[/]
[="Purple"] شروین;726339 نوشت:
من هم واقعا اینو قبول دارم
این حرفا برا قدیما بود
حتی برای این دوره و زمونه تفاوت سنی زیاد میتونه مشکل ساز باشه
این به مرد بستگی داره و شیوه ی تربیت و بار اومدنش
ویژگی های یه مرد خوب رای زندگی ربظی به سن و سال نداره[/]
[="Navy"] همای رحمت;726340 نوشت:
منم فکر نمیکنم اینا اصلا ملاک باشه
کافیه سطح شعورشون به هم بخوره
شاید رعایت بشه بهتر باشه ولی ملاک نیست[/]
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"] شروین;726339 نوشت:
با توجه به اینکه دختران زود تر بالغ می شن... پس برای جبران این مسئله، مرد باید 3 تا 5 یال بزرگتر باشه، وگرنه خود به خود اقتدارشو از دست می ده!..
اون یک خطی هم که فرمودید... دوباره بیان استثنائات هست که بنده منکر نمی شم... ولی اون چیزی که کلیت داره اختلاف سنی هست:ok:
سلام ما رو هم بهش برسونید..:khandeh!:... وقتی عرف ما اسلامی نیست، اینکه بخوام اینجاش که به نفع پسر هست ، بچسبم به اسلام... دیگران به چشم سو استفاده نگاه می کنن...
اگه مد نظرتون اسلام هست که کفویت رو در ایمان می بینه...در این راستا ... پیامبر با شخصی ازدواج می کنه که چندین سال از خودش بزرگتره.... یا مثلا جفیر رو که نه پول داره.. نه قیافه داره... به زلفا که خوش چهره و ثروتمنده توصیه می کنه....
اما نباید اینجور لقمه ها رو برای جامعه کنونی بگیریم!!!!.... چقد می شه اعتماد کرد؟!! ... منطقی فک کنید....
بهترین حالت اینه که سطح اقتصادی خانواده دختر، پایین تر باشه....
[SPOILER]مثلا فرض کنید بنده در حال حاضر توان مالی قابل توجهی ندارم....
اگه برم با یه دختر که تو رفاه مادی هست ازدواج کنم... در بهترین حالت اینه که چیزی به روم نیاره و من همیشه شرمندش باشم.... اما خیلی وقتا این موضوع زندگی رو جهنم می کنه...
حالا فرض کنید که برم از یه طبقه پایین تر زن بگیرم.... اون بنده خدایی که تا حالا ماشین نداشتن... اگه من ماشین بگیرم... کلی ذوق می کنه و خوشحال می شه
ولی فرض کن کسی که تو خونه باباش سوار پرادو می شده.... حالا بیام یه پیکان بگیرم... اصلا تو شونه خودش راه نمی ده سوار پیکان بشه....
[/SPOILER]
انصافا این مثالم رو بی طرف بخونید... بعدش در مورد نظراتم قضاوت کنید.:ok:[/]
[=Microsoft Sans Serif] حس خدا;726341 نوشت:
این اشکال از اون جایی نشات می گیره که نسل جدید دوست دارن رفاقتی زندگی کنن و برای همین با همسن بودن مشکلی ندارن...
ولی چند سال بعد که بچه ها اومدن تو زندگی... اگه مرد اقتدار نداشته باشه و حرف اول و آخرو نزنه.... حتی ایمان بچه ها مشکل دار می شه..... وقتی زنه از مرده عاقل تر باشه... خود به خود بچه ها می رن سمت مادر و دیگه مطیع پدر نیستن....
اینا که می گم... نگاه به سن و سال بنده نکنید.... به نقل از طلبه ای می گم که داره 14 سال این نکات رو مشاوره می ده....
[=Microsoft Sans Serif]عاشق شدن بدون رعایت اصول !!!!!!... اون نکات رعایت بشه... در اولویت بعد ی عاشق بشه...
یا علی
[="Navy"] یارقیه;726346 نوشت:
در مورد بلوغ و اینا چیزی نمیگم چون دعوا میشه
ولی
اختلاف سنی تا حدی مثلا 4-5 سال چیز بدی نیست (هرچند خوب هم نست . کلا به شرایط بستگی داره) ولی حرف من این بود که اصلا باعث این نمیشه که مرد بتونه افسار زندگی در دست بگیره
مرد اگر 10 سال هم از زن بزرگتر باشه ولی ملاک های مردانگی و مدیریت رو نداشته باشه قدرت کنترل زندگی رو نخواهد داشت[/]
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"] شروین;726350 نوشت:
بنده که منکر فرمایش شما نیستم...
ولی یکی از ضروریات برای برآوردن این مهم تفاوت سنی بین زن و شوهر هستش.... این که می گم بر اساس خلقت خدا هست... همون خلقتی که دختر از 9 سالگی نماز می خونه ولی پس حدودا 3 تا 6 سال بعد مکلف می شه...
یعنی خدا هم توقعش از پسرا تو سن یکسان کمتره..... پس بهترین حالت ازدواج بین 3 تا 5 یا حتی 7 سال اختلاف سنی هست... عرض کردم بهترین حالت... امثال شما استثناء هستین....:Gol:
شما که خدای نکره قصد ندارید از جزء(خودتون) به کل(همه) تعمیم بدین....
این بحث در همین حد بین من و شما بمونه... دیگران می تونن استدلال هر دو طرف رو بخونن و با در نظر گرفتن توصیه عقلا بهترین تصمیم رو اتخاذ کنن.... ما که نسخه پیچ نیستیم:ok:[/]
[=Microsoft Sans Serif] همای رحمت;726352 نوشت:
خیر.... مرد که منت نمی ذاره... چون خودش مظهر نیاز هستش..
اما وقتی مرد پایین تر هست... احساس ضعف می کنه.. این برمی گرده به ساختار مرد که باید بالاتر باشه... چون: نه به خاطر بالاتر بودنش منتی سر دختر می ذاره... و از طرفی می تونه تکیه گاه مناسبی برای دختر باشه...
توضیحات قبلی بنده رو دقیق بخونید(البته در مواردی بنده حکم رادیو رو دارم و سخن عقلا رو عرض کردم) تا بهتر متوجه منظورم بشوید...
[=Microsoft Sans Serif]یکی از مظاهر این اثبات کردن می تواند این باشد که.... به خاطر علاقه ای که به دختر داره ، حاضر شده از طبقه ی پایین تر زن بگیره... و این مسئله با در نظر گرفتن تقوای مرد، به دختر آرامش می ده و اعتماد به نفس می ده....
اما بر عکسش... وقتی دختر احساس کنه به خاطر پول باباش باهاش ازدواج کردم.... اون وقت هر ابراز احساسی رو دروغین تصور می کنه....
یا علی
[="Navy"] یارقیه;726347 نوشت:
حرفت درسته . ولی از راه اشتباهی میخوای به اقتدار برسی
اقتدار یک مرد بستگی به تربیت و ذاتش داره نه سنش
اینجا کلی خانم هست میتونن نظر بدن
آیا صرف بزرگتر بودن شوهرتون باعث میشه شما کلا مدیریت رو به ایشون واگذار کنید ؟
یه وقتی دیدید که ایشون توانایی دارن دیگه با خیال راحت به تصمیمات ایشون احترام میگذارید و عمل میکنید ؟[/]
[="Navy"] یارقیه;726346 نوشت:
با توجه به شرایط کنونی حرفت درسته[/]
[=Microsoft Sans Serif] همای رحمت;726358 نوشت:
این ملاک ها اگر بود... طبق احتمالات درصد بالایی از موفقیت رو پیش بینی می کنه.... و باید برای 100 در صد کردن خوشبختی برنامه ریزی کرد....
مرد اگه با تقوا و با اخلاق باشه... از طرفی هم از زنش بالاتر باشه....
مصداق آیه شریفه:[=WebRoya]الرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی النِّساءِ قرار می گیره
در غیر این صورت احتمال بروز مشکلات خیلی بیشتر می شود..... عرض کردم خیلی بیشتر می شود... و از این جهت هست که روایات و عقلا توصیه می کنند که بهتره مرد از زن، از هر لحاظ سر تر باشه (سن. اقتصادی. معنوی. فکری. و....)
این بر می گردد به ابعاد روانشناختی و بهتر است به عقل و شعور ربط داده نشود...
موردی را می شناسم که مصداق عینی تمام عرایضم هست.... پس رعایت کنید تا متضرر نشوید.
یا علی
سلام
اینجا بحث توقع نیست
دلایل دیگری دارد
در نهایت دختر و پسر وقتی مثلا به سن 50 برسند هر دو به یک اندازه نماز خوانده اند و به یک اندازه روزه گرفته اند
سلام به نظر بنده دختری که منتظر یک پسر کامل چه از نظر شخصیت چه مادی هست به آماده خوری عادت داره و نمیدونه رسیدن به خیلی چیزا به این سادگی نیست. و قرار نیست از همون اول زندگی همه چی آروم و راحت باشه.
من پسری رو میشناسم ک از نظر مالی خوب هستش یعنی چیزی کم نداره تو همه موارد برای ازدواج... خواستگاری رفته و جواب منفی شنیده چ برسه ب پسری که ...
[=Times New Roman]
این زنها دیگه شورشو دراوردن ،مهریه سنگین میخوان، خونه ،ماشین و پول میخوان، بچه هارو بزرگ میکنن پول میخوان ،چپ برن راست برن باید براشون پول بریزی واز گل نازکتر بهشون نگی، درصورتی که بغیر از بدبختی چیزی نمیارن
[=Times New Roman][="Arial"]امروز توی راه داشتمبه موضوع این تاپیک فکر می کردم. آقا محسن به نظر من شاید یکی از دلایلی که ازدواجشما جور نمی شود این است که از نوشته های شما احساس می شود که شما جای خیلی زیادیبرای محبت همسر در زندگی تان باز کرده اید واین با واقعیات زندگی نمی خواند.همچنین با یک سبک زنگی موحدانه هم نمی خواند.یک خورده محکم نیستید. به نظردرناحیهپلاستیک هستید تا الاستیک. تنش را کم کنید تا دوباره به ناحیه الاستیک برگردید.شایدخدا می خواد بهتون بگه اون یکی که باید باشه تا به خاطرش سختی ها براتون آسون بشههمسر نیست. اصلا همسر ظرفیت این چیزی که شما گفتید رو نداره. نه این که دلبستگی بههمسر مفید نباشه ولی نه دیگه این قدر.
[=Times New Roman]
سلام علیکم
به هنگام خواستگاری می بایست به قول مصطلح همه سنگ ها رو وا کند
حالا به نظر من مقوله آرامش شده مثل مقوله آزادی
هر چند آرامش چندان مثل آزادی قابل سوء استفاده نیست
ولی خوب طبق گفته طراح پست یل میدان عرصه خواستگاری, اونها ارامش رو در ناخدایی مطلق خودشون در خانه می دونند
هر آنچه از زندگی در خانه پدر از ان محروم بودند یا کیفیت پایین اورو تجربه کردند...
آیا این صرف یک ادعاست؟
رشد عقلی جوانان حالا با برخورد زودهنگام با مسائل ازدواج خیلی بیش تر شده
به نظر من امروز چون یک نوجوان با جنس مخالف خود زودتر برخورد داشته و بیشتر آشنایی داره
خیلی دغدغه زیادی در انتخاب همسر داره
شاهد این حرفم نمونه ههای فراوانی از پست های هست که در خصوص خواستگاری و حتی مشکلات بعد از ازدواج در این سایت مطرح شده است.
و شاید برخلاف گذشته که شاید عمده خواسته خانواده ها سلامت جوانان از بعد جسمی و روانی بوده
امروز بعد روانی مساله بخصوص برای قشر متوسط به بالا خیلی اهمیت داره
لذا این در خواست که آرامش به معنای نبود و یا سعی در عدم ایجاد بحران در زندگی از وی یک دختر , چندان دور از واقعیت و ابادی نیست.
شاهد این حرفم خواست بسیاری از دخترانی هست که دور و اطراف از زندگی زناشویی خود می خواهند
خیلی جالب هست که بدونید خانواده های مذکور به دنبال جوانانی هستند که تحت هیچ موضوعی مساله دار نبوده و نباشد
نه از بعد اعتیاد و نه خشونت, و...
حتی خانواده ها حاضرند اگر جوانی رو بیایند که بلحاظ مالی صفر کیلومتر باشد ولی خودشان یا اطرافیان اون جوان رو تایید کنند
خیلی با مسائل مادی کنار بیاند..
بگذریم
به نظر من بعد روانی ازدواج و آسایش فکری خانواده ها از ازادواج فرزندانشان و بعد از آن ؛ امروزه واقعا وجود دارد, بخصوص در خانواده های متوسط به بالا که اکثریت موجود هستند
لذا این گفته شایع مذکور حمل بر دغدغه واقعی دختران خواهد شد.
بله
با حلوا حلوا دهن شیرین نمیشه, زندگی پر از مخارج است, و به قول معروف شکم گشنه هیچ موقع نمیتونه عاشق بشه و باشه
اما تجربه میگه اگه بعد روانی ازدواج بلحاظ نداشتن حاشیه های خنک و خنده دار امروزی تامین بشه, زوجین چولاق هم توانایی تامین مایحتاج اولیه و چه بسا ثانویه خود خواهند بود.
مخلص کلام
توقع دختران از آرامش روانی و بیشتر از آنها پسران اولین خواسته وشرط معقول امروزی در خواستگاری؛ واقعیت دارد.
[=Microsoft Sans Serif] ابوالبرکات;726450 نوشت:
:khaneh:
الان به مرحله گلویی شدن رسیدیم... تنش رو هم کم کنیم فایده نداره.... دیگه مثل اولش نمی شه:ghati:... مگه اینکه از کنار تقویتش کنیم تا بارگزاری تقسیم بشه و نشکنه...
از یا رقیه به ابوالبرکات
همین الان شکست نهایی(final fracture ) رخ داد.
[SPOILER]
الان نتیجه گرفتم که تو خواستگاری هایی که می رفتم:
یا رقیه = اعتماد به سقف[/SPOILER]
یه اشنایی داشتیم که اوایل زندگیشون خیلی دعواهای زیاد زن و شوهری باهم داشتند ... بعدها که گذشت و بچه دار شدند و سنشون و تجربه زندگیشون بیشتر شد ... ورق برگشت و خیلی عاشق و علاقه مند بهم شدند و الان چیزی حدود بیست سال هست که از زندگی مشترکشون میگذره....
یک روز به اون اقا داماد گفتم.. شما اوایل زندگیتون خیلی جنگ و دعوا داشتید چی شد که اون دعواها خدا رو شکر تموم شد و زندگیتون قشنگ شد... گفت چون ما زندگیمون رو در همون دوران خواستگاری گارانتی کرده بودیم.. گفتم یعنی چی گارانتی کرده بودیم؟ گفت یعنی زمانی که میخواستیم همدیگه رو انتخاب کنیم ... خیلی روی کفویتها و معیارهامون دقیق بررسی کرده بودیم که مطابق هم باشیم و اصطلاحا هم کفو باشیم .. خیلی دقت کرده بودیم که از لحاظ اعتقادی ، اخلاقی ، فرهنگی ، مالی و... رعایت کنیم که هم سطح باشیم... بخاطر اینکه خیلی روی فونداسیون زندگیمون و اینکه هم کفو باشیم ، وقت گذاشته بودیم و میدونستیم انتخابهامون عاقلانه هست.. این شد که علیرغم اون دعواها و اختلاف سلیقه های اول زندگی که مثل یک طوفان زودگذر بودند... زندگی ما خدا رو شکر پابرجا موند و بخاطر انتخاب درست ما در شریک زندگی ، اون طوفان ها نتونست ستونهای زندگی ما رو متزلزل کنه و الان خوب و خوش کنار هم هستیم....
به نظر من یکی از دلایلی که میتونه بعدها ارامش رو در زندگی طرفین بگیره ، عاشق شدن طرفین قبل از ازدواج هست... اگه ما قبل از ازدواج و محرم شدن، عاشق طرفمون بشیم ... چون عشق چشم و گوش ما رو کر و کور میکنه ، مانع شناخت درست و اصولی و منطقی طرفین میشه .. و همین موضوع میتونه باعث بشه در زندگی مشترک ، ارامش نداشته باشیم و یکسره دچار اختلاف نظر هایی باشیم که قبل از ازدواج بخاطر عاشقی اونها رو ندیدیم یا از اونها صرفنظر کردیم....
اما اگر قبل از محرم شدن ، وارد فاز عاشقی نشیم و اجازه بدیم پروسه شناخت صحیح ، بدون هیجان و احساسات انچنانی ، طی بشه و یک شناخت خوب از طرف کسب کنیم و کفویتها رو بسنجیم ، این مسله میتونه به ما اطمینان بیشتری بده که زندگی مشترک ما در اینده قوام بیشتر و جاودانه تری خواهد داشت و قطعا این نوع زندگی ارامش بیشتری هم به همراه خواهد داشت.
اصل به نظر من اینه که اول از طرفمون شناخت واقعی کسب کنیم و بعد عاشق بشیم در صورتیکه خیلی از ماها به اشتباه اول عاشق میشیم و بعد میخوایم شناخت پیدا کنیم که اون زمان خیلی دیره...
از الاستیک که بگذزه بره تو پلاستیک هرکاریشم کنم برنمیگرده تو حالت اول.دارم به شکست منجر میشم.
اره.خب.من خودم ادم احساسی هستم.و دوس دارم همسرمم هم همینجوری باشه خب.پس اگه قرار نیست همسرم ارامش به من بده.پس کی بده!؟
نمیشد مودبانه تر و منصفانه تر نظر میدادید؟ یعنی هر دختر یا پسری که به هر دلیلی نتونه ازدواج کنه باید با اینجور برچسبهای پیرپسر و پیردختر از جامعه هم ترد بشه؟
مثلا من خودم یه بیماری مادرزادی دارم که با وجود عمل های متعددی که کردم هنوز تو ظاهرم مشخصه و هر آقایی که میاد تو همون اولین جلسه که جریان رو میگم خداحافظی میکنه و میره.البته من ناراحت نمیشم چون اون آقا هم حق داره ظاهر همسرش مشکلی نداشته باشه ولی این صحبت ها و نوع برخورد تو جامعه اذیتم میکنه
انتظار نداشتم تو این سایت و با وجود مذهبی بودن کاربرا همون برخوردو ببینم. براتون متاسفم :Ghamgin:
20سال پیش که چیزی نیست محسن جان .. بزار یکم بگذره ، برات از خاطرات جنگ جهانی اول و کودتای 28 مرداد هم برات تعریف میکنم :Khandidan!:
سلام و عرض ادب
این واژه (آرامش) بنظر من برای یک زن یک دختر اونقد بزرگه که نمیشه تو هرجمله ای کلامی خلاصه اش کرد و حتی برای یک مرد نمیشه گفت این تنها
زن هست که آرامش میخواد نه هردو درجستجوی ارامش هستند یکی روحی یکی معنوی معنوی بحثش در اینجا جداست چون سوال شما چیز دیگری
است اما روحی که مربوط به سوال میشه وقتی یه زن به شما یاطرف مقابلش که خاستگارش باشه بهش میگه من هیچی نمیخوام جز ارامش میشه تا ته
دلش خوند چی تو این دل میگذره البته اونایی که با دید باز میشه درکشون کرد یه عده هستند که برای منافع شخصی یا خودخواهانه یا هنوز به درجه ی
اول خامی میگن ارامش میخوام اما مطمئن باشید وقتی یه زن به شما میگه من خواسته ام فقط ارامشه یعنی من خیلی چیزایی که تو زندگی رو نداشتم
و نتونستم بدست بیارم پشت سر میذارم تکیه میکنم به مردی که میخواد پابه پای هم باشیم تا بتونیم آرامش رو بدست بیاریم آرامش یعنی اینکه من توقع
زیادی ندارم ازت فقط میخوام همسرم خوب مهربان با ایمان باشه وقتی اینا رو داشته باشی هر خوبی مکمل و کامل کننده ی دیگری باشه مطمئن باشید
هردو میتونید قشنگترین زندگی با آرامش ترین زندگی رو بسازید
پس اینی که زن میگه من آرامش میخوام همه ی حرفاش خلاصه میشه توهمین جمله های که گفتم (همسرم خوب مهربان با ایمان باشه )دیگه بقیش
برمیگرده به دید ونگاه شما و برداشت های شما و بخاطر گنگ بودنش دارید میپرسید یه زن ارامش تو چی میبینه احسنت خوبه که پرسیدید و بقیه ی
مردها هم بدونن این بحث ارامش بحث مفصلیه و من دارم بطور اجمال مختصر مینویسم ولی به خودتون بنگرید که ایا میتونید به اون طرفی به شما گفته
آرامش میخوام میتونید آرامش رو بهش بدید آرامش برمیگرده به هردو طرف که ببنیند تا چقد میتونن نیازهای هم رو براورده کنند و این ارامش رو به هم
هدیه بدهند پس این موضوع یک جانبه نیست بلکه دوطرفه است و برمیگرده به هردو نه فقط ی مرد یا یک زن بلکه هردو با هم میتونند آرامش رو بدست
بیارن نه تنهایی
ان شاالله که موفق باشید
شاید جاش اینجا نباشد، ولی درکل من کسی رو میشناسم که حقوق بالا داره، خانه پدری یک طبقه دربست رد اختیارش هست (بعد از ازدواج) و ماشین هم داره ازنظر تیپ و هم نرمال هست! تا حالا نزدیک ۱۵ تا خواستگاری رفته و به نتیجه نرسیده و میشه گفت ۵۰ ۵۰ مشکل از دو طرف بوده که باهم ناسازگار نبودن! جالب آینه آخرین مورد دختر شرط کرده که تا یک سال اول باید بچهدار بشن !!!!، به نظر من بهتر قبل از خواستگاری رفتن یه تحقیق مفصل از خانواده طرف مقابل کرد که آشنایی کمی باشه! قبول دارم خیلیها تو این دوران مشکل دارن ولی باز خوب هم هست! شما پیدا نکردین!
نمیشه قبل خواستگاری تحقیق کرد.اینجوری باید همه وقتمو بزارم برم تحقیق.بعدش تازه برم خواستگاری و جواب منفی بشنوم.چکاریه خب!اول میرم اگه جواب + بود بعد میرم خواشتگاری.جواب منفی دادنشون که تو تحقیقه من معلوم نمیشه.منکه از 10 تا 9 تا منفی بوده.حتی بعضیاشونم که نخاستم به مادرم گفتم تماس بگیره ازشون اگه اونا منفی بود چیزی نگه.اگه مثبت بود.جواب منفی ما را بده.که همیشه خودشون جوابشون _ بود.
خوب دیدگاه یه دختر درباره شما با دیدگاه خودت درباره خودت فرق میکنه.....
یه انتقاد ازتون میکنم امیدوارم به فال نیک بگیرید به نظرمن یکم خود برتر بینی توی وجود خودتون دارید طبق حرفاتون
اینکه اونا چرا جواب منفی دادن رو دیگه شما میدونید خانواده ها مبحث آرامش هم که عرض کردم اگه اون سه تا رو داشته باشید به راحتی به آرامش دو جانبه خواهید رسید
بقه ی مشکلاتی هم که نمیدونیم هم فقط خودتون و خانوادتون میتونید حلش کنید
گاهی باید دیدمون و نگاهمون از بعضی مسائل و حرفا تغییر داد و اصلاحش کرد تا به اون چیزهایی که میخواهیم دست پیدا کنیم
ان شاالله که موفق باشید
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"] حسـین;726687 نوشت:
دقیقا این توصیه شما رو از یه آدم قابل اعتماد شنیده بودم....
ایشون هم می گفت باید یک اطلاعات اولیه قبل از خواستگاری داشته باشید و بدانید یک سری موانع در بین نخواهد بود!!...
یکی از مضرات زیاد خواستگاری رفتن ایجاد وسواس هستش.... من خودم دو سه جای اولی که می رفتم.. اصلا سخت گیر نبودم... الان که تقریبا 10 جا رفتم، خیلی وسواس پیدا کردم
آدم باید همون دو سه جای اول جواب بگیره... لازمش اینه که قبل از خواستگاری رفتن یک تحقیقاتی داشته باشه تا بدونه که تناسبات اولیه موجود هست.[/]
از نظر من مهم ترین چیز توی ازدواج اخلاقه . چون با بی پولی می شه سر کرد ولی با اخلاق بد نه .(این به این معنی نیست که پول اصلا مهم نباشه)
بعضیا گفتن فقط با کسی ازدواج می کنن که فقط و فقط و فقط به خاطر خودشون دوستشون داشته باشه . من نمی دونم چطوری این انتظار رو دارید در حالی که اکثر افراد بخاطر زیبایی دختر به خواستگاری می رن . تازه بعضی ها بهونه های بنی اسراییلی ای میارن که خود اسراییلی ها توش می مونن (برای مثال یکی از آقایون بخاطر اینکه شربتی که تعارف کرده بودن آب لیمو بوده و میوه فقط سه نوع بوده قبول نکرده)
هیچ کس نمی گه من بداخلاقم . ایمان خوبی ندارم اصلا هم خوب نیستم
[=Microsoft Sans Serif] sundaughter;726725 نوشت:
مثال نقض
بنده می گویم که ایمانم قوی نیست... توکلم ضعیف است... و در کنارش می گویم که اهداف متعالی دارم... یعنی قصد ندارم در این وضعیت بمانم
به آخرین دختری هم که رفته بودم خواستگاریش گفتم:،... بهترین منبع برای شناخت اشکالاتم، خودم هستم... هر چی بپرسید ، بهتون می گم
منظور:
[SPOILER]آدم عاقل که نمی خواهد خودش را بدبخت کند... پس در ابتدا خودش را صادقانه معرفی می کند
البته نه خیلی شور و نه خیلی بی نمک[/SPOILER]
بعدا نوشت:
سلام علیکم
اوقات خوشی در انجمن گفت و گوی دینی داشته باشید
یا علی
امیدوارم بهحق امام زمان همه جوانها به آنچه خیر و صلاحشان هست برسن! من که تا بعد سربازی اقدامی نکنم بهتره چون میدونم نتیجه نداره (از جانب خانواده خودم) امیدوارم شما دوستان هم از خواستگاری بعدی با دقت بیشتر و تحقیق اقدام کنید، خیلی مهم هست با شناخت اقدام کرد تا اینکه رفت و جواب نه شنید یا پشیمان شد.
مهم به دل نشستنه.معلوم نیست دختر یا پسری که به دل طرف میشینه حتما زیبا باشه.شاید زیبا هم نباشه ولی قیافش به دل بشینه.
[="Navy"]با سلام:
از استارتر محترم تاپیک پوزش می طلبم ،اگر این پست بنده بی ارتباط با موضوع شما هست.
شما در این پستتان فرمودید،درک اجتماعی و فرهنگی،بنده متوجه این قسمت نشدم،میشود با ذکر مصداق،بیشتر توضیح بفرمایید؟تعریف آقایان از درک اجتماعی و فرهنگی چیست؟
واینکه شما فرمودید،دختری چنان با مهربانی صحت می کند که...،
تعریف آقایان از این مهربانی چیست؟
(چون یک دختر مذهبی هیچگاه به خود اجازه نمی دهد،با یک نامحرم،با مهربانی صحبت کند)
آقایان چگونه به مهربانی یک خانم مذهبی پی میبرند؟
این سوالات را جهت درس گرفتن از بیانات شما و شفاف تر شدن موضوع پرسیدم.[/]
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"] mohsen1990;726732 نوشت:
ایشون گفته بودن یک تحقیقاتی از همسایه هاشون بکنید... یا مثلا یک روز تحت نظر باشه و ببینید با کی میره با کی میاد... با نامحرم چجوری بر خورد می کنه....و....
من گفتم تو شهر ما رسم نیست و اگه تحقیق کنیم... شاید همسایه هاشون بعدا حرف در بیارن و بگن فلانی یک اشکالی داشت که اون پسره باحاش ازدواج نکرد...
ایشون خاطر نشان کردند که.. موقع تحقیق بگویید که هنوز به خواستگاری نرفته اید و فقط می خواهید کمی اطلاعات کسب کنید و هنوز هیچ خبری نیست[/]
سلام
سوال جالبی مطرح کردید
اگه میشه شما بعنوان یک خانم جواب این سوال رو بفرمایید که اگر اقایی مثل این دوست عزیزمون براش مهم بود که همسرش مهربون و "چه شاد و خرم ، چه با صفایی " :Khandidan!:باشه ، و از اونطرف هم دختر خانم مذهبی و حجب و حیا دار بود ، چطور اقا پسر از روی حرکات و گفتار دختر خانم به این موضوع میتونه پی ببره؟
[="Navy"] پسر افسرده;726810 نوشت:
بله ،قطعا شرایط قبل ازدواج وبعد ازدواج بسیار با هم متفاوت هستند،
با توجه به صحبت های قبلی شما در پاسخ به آن کاربر بزرگوار،منظور بنده هم قبل از ازدواج بود،نه پس از آن!
و توجه داشته باشیم،رعایت ادب با مهربانی متفاوت است!
یک خانم می تواند مودب باشد،در عین حال مهربانی اش را بروز ندهد ،نیازی هم نیست در ارتباط با نامحرم مهربان باشد!
امیدوارم توانسته باشم درست منظورم را برسانم.[/]
[="Navy"] مولکول 68;726817 نوشت:
البته بنده کارشناس نیستم،و نظری که می دهم صرفا نظر شخصیست!
تنها راه برای اینکه بدانیم واقعا یک دختر خانم،مهربان وشاد وشوخ طبع هست یا خیر،تحقیق است!
البته می توانید یک سوال هم از خود ایشان بپرسید:
اینکه دیگران ایشان را چگونه فردی توصیف می کنند؟
یا اینکه نظر خودش را راجع به خودش بپرسید!قطعا افراد به برجسته ترین خصوصیات خود اشاره خواهند کرد،و بر اساس توصیفات اشخاص از خودشان میتوانید به این مسئله پی ببرید)
از طریق پرس و جو از دوستان صمیمی،فامیل،همسایه و حتی افراد خانواده اش به راحتی میتوانید این موضوع را تشخیص دهید!
مثلا،از آنها بخواهید روحیات این دختر خانم را برای شما توصیف کنند،ببینید اولین نکته ای که به آن اشاره می کنند چیست؟
معمولا اولین چیزی که میگویند مهم ترین خصیصه ی آن فرد است
یک سوال مهم:مثلا از دوست صمیمی اش بپرسید تا کنون با ایشان به اختلاف برخورده اند؟عکس العمل ایشان زمانی که به اختلاف برخورده اند چه بوده؟
مثلا قهر کرده؟
یا موضوع را منطقی حل کرده؟
افراد مهربان ومنعطف معمولا، زود قهر نمی کنند
رفتار افراد با دوستان صمیمی اشان،تا حدی میتواند نوع رفتار آنها در آینده و با همسرشان را نشان دهد!
یک نکته ی مهم:معولا انسانهای پرانرژی،شاد و مهربان هم هستند!
بعضی ها اساسا،حال زندگی کردن ندارند!نه هدف دارند،نه انگیزه ی خاصی برای ادامه ی زندگی!
از روی طرز فکر افراد واهدافشان هم میتوان به نوع شخصیت آنها پی برد.
یک موضوع دیگر که به شما کمک می کند:ببینید در حین گفت وگو با این شخص چه احساسی نسبت به ایشان دارید؟(حتی در برخورد با افراد همجنس هم،از بعضی افراد انرژی مثبتی دریافت نمی کنیم،و دلمان نمیی خواهد ارتباطمان با آنها ادامه پیدا کند)در این موضوع هم توجه داشته باشید،بعضی انسانها(به اصطلاح نچسب و بی نمک هستند! قطعا زندگی در کنار این افراد دشوار خواهد بود)
البته،مقداری هم لحن گفتارو زبان بدن هم در حین صحبت می تواند این خصوصیات را نشان دهد(مثلا افراد پر انرژی اصلا دست خودشان نیست!با وجود اینکه بسیار خود را کنترل می کنند ولی شاید نا خواسته،گاهی این هیجان در لحن گفتارشان نمود پیدا کند،در حالی که افراد خنثی اینطور نیستند)
به عنوان یک خانم که در جمع دختران مذهبی و خوب هستم به جرات میتوانم بگویم،چون یک خانم مذهبی در ارتباط با نامحرم،می خواهد،حریم ها را رعایت کند،قطعا،آن شادمانی و مهربانی و سرزندگی که مد نظر شماست را،در مقابل شما بروز نخواهد داد،حتی اگر شما خواستگار آن فرد باشید!و خود شما هرگز نمیتوانید به این مسئله پی ببرید!(مگر درمواردی که آشنایی قبلی یا فامیلی با ایشان داشته باشید،و به صورت اتفاقی چشمه هایی از این خصایص را دیده باشید )
بسیاری از دختران مذهبی،در جمع دوستانه و بین محارم،بسیار بشاش و خنده رو هستند،بسیار بیشتر از چیزی که فکر میکنید،به همین دلیل بهتر است،قبل از مطرح کردن،موضوع خواستگاری،ترتیبی فراهم شود،تا مادر یا خواهر شما در یک جمع دوستانه،که همه خانم هستند،این خانم را زیر نظر داشته باشند(البته بستگی به جمع هم دارد!مثلا در یک جمعی که همه خانم های سن و سال دار هستند،این خانم قطعا به دلیل حفظ حرمت و احترام،متناسب با سن آن جمع رفتار خواهد کرد،ولی قطعا در جمع دوستان و هم سن و سالان قضیه فرق خواهد کرد،در جمع دوستان خانم ها به هم فرصت صحبت کردن نمی دهند!اگر درچنین جمعی،این شخص ساکت بود، و بی سرو صدا،خب معلوم است در زندگی هم نباید از ایشان انتظار بیش از این داشته باشید!
مورد بعدی که به تشخیص شما کمک می کند،تعداد دوستان شخص است(از نوع دوستان حقیقی،نه دوست مجازی که به تازگی مد شده!
معمولا افرادی که مهربان و با نشاط و اهل بگو به خند باشند،دوستان بیشتری دارند،و قدمت دوستی هایشان نیز بیشتر است)
هیچ گاه به اولین برخورد و صحبت اکتفا نکنید!از روی ظاهر افراد هم اصلا قضاوت نکنید،اجازه بدهید چند جلسه خودتان و خانواده اتان با ایشان رفت و آمد داشته باشید،همه چیز مشخص می شود!
حتی خود خانم ها،در جمع دوستانشان،بعد از مدتی که از اولین برخوردشان با هم میگذرد به همدیگر می گویند، مثلا فکر نمی کردیم، خانم فلانی چنان شخصیت جالب و شوخ طبعی داشته باشد!
وقتی خود خانم ها با یک جلسه نتوانند تشخیص دهند،قطعا کار آقایان سخت تر می شود!
البته اینها تجربیات شخصی بودند،شاید قابل تعمیم به همه ی افراد نباشد.
اگر صحبت های خارج از موضوع بنده کمی طولانی شد،از همه ی کاربران محترم پوزش میطلبم.[/]
خیلی بد و منفی به این جریانات نگاه میکنید
از نظر من دختر حق داره 4چوب زندگی ایندش رو مشخص کنه
طلبکارانه برخورد میکنید