جمع بندی چرا خدا هوای بدها رو بیشتر داره؟

تب‌های اولیه

106 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

saharandishe;727537 نوشت:
مهم این است که دو نفر حرف هم را بفهمند،دغدغه هایشان مشترک باشد،اینطور نباشد که یکی اهداف متعالی داشته باشد،و دیگری هیچ هدفی نداشته باشد،یا یکی شدیدا علاقه مند به کسب علم و آگاهی،ولی دیگری متنفر از هرچه کتاب و درس!

یا‌رقیه;727565 نوشت:
اما عرض بنده این است که ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم....

همه مشکلات به کنار.... نمی دانم این چه کمالاتی است که به جای اینکه در خدمتمان باشد.... شده است چوب لای چرخ....

......;727598 نوشت:
قبلا میگفتم همسری می خوام که با ایمان باشه و یکسری ویژگی های ظاهری و البته شغلم داشته باشه

الانم میگم با ایمان باشه ولی این با ایمان با باایمان 4-5 سال پیشم از زمین تا آسمون فرق می کنه، آره تو این مورد توقعاتم عجیب بالا رفته

الان باایمانی برام شامل خیلی از مولفه ها میشه که اینجا جاش نیست باز کنم ( و البته بعضی از آقایونی که ادعای با ایمانیشون میشه این چیزا رو قبول ندارن چندان)

به نظرم این یک جور آسیب است.... اینکه این خواهر بزرگوار در مسائل ایمانی شان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته اند خوب است.... اما اینکه توقعاتشان تصاعدی بالا رفته است.... نتیجه اش می شود : سخت تر شدن ازدواج...

بعد از آن هم... می شود همین مشکلاتی که سرکار یا رب فرمودند.

برادر یکی از دوستان خودم... الان 36 ساله شده است.... و یک موجود کاملا بی آزار.... روز کار می کند... شب هم قبل از خواب رادیو قرآن گوش می کند و دوباره فردا روز از نو..... شاید علتش این است که این استاندارد های سطح بالا را ندارد که دختران خیلی مومن قبولش کنند.... دختران غیر مذهبی هم با شرایط درآمدی کمی که دارد، قبولش نمی کنند....[/]

یکی از موانعی که برخی از دخترخانمهای مذهبی با دست خودشون برای خودشون میتراشن و باعث بالا رفتن سنشون و تاخیر در ازدواجشون میشه ، اولویت دادن اشتغال و ادامه تحصیل ، بر ازدواج هست... یعنی اینکه خودشان یا خانوادشان مثلا تاکید دارند تا دختر خانم فلان مدرک دانشگاهی رو نگیره ، اجازه ورود خواستگار به منزل رو نداره ... و یا اینکه وقتی خواستگار براشون میاد ، اگر خواستگارشون مخالف ادامه تحصیل یا اشتغال دخترخانم باشه ، ولو اینکه اگر خواستگار، کلی ویژگی خوب داشته باشه ... خیلی راحت فقط بخاطر اینکه دختر خانم علاقه به اشتغال داره ، خواستگار خودش رو رد میکنه ... ولی غافل از اینکه هم تعداد خواستگار خوب محدود هست و هم زمان طلایی برای ازدواج محدود.. به نظر من خیلی خوبه این نکته رو دختر خانمها مدنظر داشته باشن که اهمیت دادن زیاد به بحث اشتغال و ادامه تحصیل میتونه باعث بالا رفتن سن ازدواج ، از دست فرصتهای ازدواج و گاها خدای نکرده تجرد قطعی بشه... باید دو دو تا چهارتا کرد و ببینند ، این چیزهایی که از دست میدن ، در قبال چیزی که به دست میارن ، ارزش داره یا خیر؟

[="Navy"]

مولکول 68;727577 نوشت:
سلام و احترام

ببخشید من خیلی نمیتونم با این گفته شما ارتباط برقرار کنم.... طوری نوشتید که انگار مثلا چند سال از زندگی ، اقا پسرها رو توی سردخونه منجمد میکنن و هیچ تحرکی ندارند ، بعد از اونطرف دختر خانم ها مشغول اموزش دیدن در کلاسهای تربیتی و اموزشی هستند ، به همین خاطر دختر خانمها ، غالبا از لحاظ شخصیتی نسبت به اقایون برتر هستند... ولی به نظر من این نگاه ، نگاهی کاریکاتوری به زندگی اقایون هست...

گرچه متن شما برای من هنوز مبهم هست و نمیخوام پیش قضاوتی کنم ، ولی برداشتی که از متن شما میکنم این هست که مثلا اقایون چون مثلا بعد از فراغت از تحصیل ، مشغول خدمت سربازی و کار و دغدغه هایی از این جنس میشن ، مثل خانمها زیاد فرصت شرکت در کلاسهای تربیتی رو ندارند برای همین رشد کمتری پیدا میکنند..... خوب اگه این برداشت من درست باشه ، همونطور که توی پست قبلم اشاره کردم ، ساخته شدن شخصیت انسانها ، در درگیر شدن با خود زندگی هست و شرکت در کلاس های مختلف ، شاید در بهترین حالت منجر به یادگیری تئوریات بشه و بشه با اونها حرفهای قشنگ و جذاب زد که طرف رو جذب کرد ، ولی هیچ گارانتی نیست که این حرفها موقع عمل ، رنگ فعلیت به خودشون بگیرن....

مثلا من خودم بیشتر رشدی که داشتم اتفاقا در چالشهایی بوده که در محیطهای کاری و زندگی داشتم و تعاملاتی که با ادمهای مختلف داشتم بوده و در من این موضوعات نهادینه شده.. از اون طرف هم بقول شما پای درس و بحث اساتید اخلاق و تربیتی مختلفی بودم و الان اینقدر میتونم حرفهای قشنگی بزنم که دل هر دختری رو ببرم ... اما چیزی که این وسط هست اینه که من توی اون مسائلی که در عمل در مثلا محیطهای کاری باهش مواجه بودم ، و درگیرش بودم ، رشد کردم و شخصیتم شکل گرفته ... اما واقعیت قضیه اینه که نمیتونم ادعا کنم اون بهره های تئوری که در مباحث اساتید یادگرفتم ، ایا در عمل هم میتونم بهشون عامل باشم یا خیر ..

به همین خاطر به نظر من این نوع نگاه شما و دیدگاه شما در مورد تربیت و فرصت و مکان رشد شخصیتی ، بین دختران و پسران ، میتونه شما رو در تشخیص واقعیت دچار خطا کنه.

با سلام
خیر!باز هم دچار سوء برداشت شده اید!اصلا بنده نمی خواهم اینجا دختران را خوب جلوه دهم و بگویم آقایان فلان هستند و چنان!
واز این جور بحث های فمنیستی هم اصلا خوشم نمی آید!
ببینید،بنده با توجه به محیطی که در آن حضور دارم مثال زده ام،و فقط عده ی خاصی از دختران را مد نظر قرار دادم،نه همه ی آنها را!وگرنه اصلا منکر این نیستم،بعضی از دختران اصلا لایق مقام همسری نیستند
ببینید،نمونه ای از دختران را که بنده مثال زدم،و از نزدیک همه ایشان را میشناسم در یک حوزه دانشجویی(چیزی حدود200 نفر!) ،که همه ی آنها هم واقعا دختران خوب و مذهبی جامعه هستند،که از این جمع که همه بالای 20 سال سن دارند،فقط 5نفر متاهل داریم!!
بنده با این خانم ها در یک کارگاه ازدواج شرکت کرده بودیم،جزء مباحث درسی امان بود و هفته ی چند ساعت در این ارتباط مباحثه داشتیم،و علت اینکه چرا،این دختر های خوب هنوز ازدواج نکرند رو بررسی می کردیم،وتک تک خانم ها از خواستگار هاشون می گفتند ودر حضور کارشناس بررسی می کردیم که این خواستگار شرایطشون چطور بوده،و رد کردنشون کار اشتباهی بوده یا صحیح؟برای اینکه اگر اشتباه بوده در آینده این اشتباه تکرار نشند
حالا شما تصور کنید حدود195 دختر خوب و تایید شده ی جامعه،مباحث خواستگاری هایشان آنالیز می شود،
نمی دانم شاید هم،همه ی این 195 نفر با هم، بد شانس بوده اند و خواستگارانشان خوب نبوده!(شما با خودتان مقایسه نفرمایید چون خواستگاران این افراد،امثال شما نبودند بلکه بیشتر افرادی بوده اند که سابقه ی هر کاری دارند و حالا سراغ دختر مومن ومذهبی می روند که خیالشان از بابت آنها راحت است که اهل هر کاری نبوده اند )
مثلا یک نمونه از این مباحث:آقا پسر همان جلسه ی اول عنوان کرده بودند،من یک سری دوست خانم دارم!و بعد از ازدواج هم با آنها رابطه خواهم داشت!(توجه داشته باشید،دوست دختر هم نگفته!) دوست خانم!!!!(این اصطلاح به تازگی کشف شده!
یا آقایی که گفته من با همکاران خانم راحت هستم،بعدا و در طول زندگی به این مسئله خرده نگیرید!
یک آقایی هم خیلی راحت گفته بودند ،من قصد ازدواج مجدد هم دارم!(بنده اصلا کاری ندارم ازدواج مجدد چه حکمی دارد و قصد بررسی آن را ندارم)اما اینکه یک آقا در همان جلسه ی اول این مسئله را مطرح کند،چه معنی می تواند داشته باشد؟آیا این آقا به رشد کافی رسیده و این صحبت ناشی از رشد اوست؟
البته این یکی از بهترین نمونه ها بود،و گرنه مسائل بدتر از این هم عنوان شده اند،و صحبت بنده صرفا بر اساس این شنیده هاست
ببینید در همین کارگاه که بودیم،بعضی از دختران از بعضی حرف های خواستگارانشان به قدری شاکی بودند که دیگر دلشان نمی خواست خواستگار جدیدی داشته باشند!مثلا یک خانم می گفت دلم می خواهد یک سال تمام استراحت کنم!یعنی در این حد تحت فشار روانی قرار گرفته بودند!

بنده برایند را حساب می نمایم،نه اینکه موردی بررسی نمایم،بر اساس باز خوردی که از این کارگاه گرفتیم بنده این حرف را زدم،در واقع باید پای بعضی حرف ها نشست تا کاملا آنها را درک کرد

واقعا مشکل از کجاست،اینهمه دختر خوب و مومن که هنوز مجرد هستند؟اگر بسیاری از آنها را از نزدیک نمیشناختم،این ادعا را نمی کردم،ولی واقعا طی بررسی هایی که انجام دادیم،خواستگارانشان اصلا موارد مناسبی نبوده اند

شاید هم حق با شماست و بنده اشتباه می کنم
شاید هم مشکل از این باشد که دختران و پسران خوب سر راه هم قرار نمی گیرند...
الله اعلم...[/]

[="Navy"]

یا‌رقیه;727641 نوشت:

برادر یکی از دوستان خودم... الان 36 ساله شده است.... و یک موجود کاملا بی آزار.... روز کار می کند... شب هم قبل از خواب رادیو قرآن گوش می کند و دوباره فردا روز از نو..... شاید علتش این است که این استاندارد های سطح بالا را ندارد که دختران خیلی مومن قبولش کنند.... دختران غیر مذهبی هم با شرایط درآمدی کمی که دارد، قبولش نمی کنند....

بله،حق با شماست
در ارتباط با این مسئله یکی از اساتیدمان به ما سفارش می کردند از بعضی اصول آرمانی دست برداریم(تا حدودی حق می دهم اما:
این مستلزم همکاری آقایان بعد از ازدواج است،اینکه انجام بعضی از کارها را بعد از ازدواج سخت گیری ندانند و حدالقل اجازه دهند همسرشان آنطور که دوست دارد زندگی کند
مثلا دختر خانمی که آهنگ حرام گوش نمی دهد،و دلش نمی خواهد در مراسم های اینچنینی شرکت کند،ولی همسرش بعد از ازدواج اصرار به شرکت دارد و اگر خانم شرکت نکند دعوا به راه می افتد
یا دختر خانمی که شدیدا ولایتی است،اما همسرش در خانه مدام ضد نظام و رهبری صحبت می کند
متاسفانه ما موارد این چنینی داریم که دختر خانم در این زندگی فقط دارد تحمل می کند،اما تحمل تا کی و به چه قیمتی؟
آیا بهتر نبود از همان اول شخص هم کفو خود را انتخاب می کرد تا اینقدر اذیت نشود؟یا باز هم شما می فرمایید سازش،گذشت؟

saharandishe;727675 نوشت:
[="Navy"]

شاید هم حق با شماست و بنده اشتباه می کنم
شاید هم مشکل از این باشد که دختران و پسران خوب سر راه هم قرار نمی گیرند...
الله اعلم...

[/]

بله بنظر من اشتباه میکنید....
همونطوری که شما اون 195 نفر رو به کل جامعه تعمیم دادید و گفتید چون نمونه ای از کل جامعه هستن پس کل جامعه هم همینطوره، پس باید خواستگارانشون هم به کل جامعه تعمیم بدید و بگید در کل جامعه هم همینطوره. ...و از اونجایی که این سایت هم نمونه ای از کل جامعه است باید مواردی که فرمودید در خصوص اعضای این سایت هم صدق کنه....و آقایان این سایت هم دنبال دوست دختر و سایر مواردی که گفتید باشن و خانمهای سایت هم خواستگاران این مدلی داشته باشند. .....

[="Navy"]

mehrant;727691 نوشت:
بله بنظر من اشتباه میکنید....
همونطوری که شما اون 195 نفر رو به کل جامعه تعمیم دادید و گفتید چون نمونه ای از کل جامعه هستن پس کل جامعه هم همینطوره، پس باید خواستگارانشون هم به کل جامعه تعمیم بدید و بگید در کل جامعه هم همینطوره. ...و از اونجایی که این سایت هم نمونه ای از کل جامعه است باید مواردی که فرمودید در خصوص اعضای این سایت هم صدق کنه....و آقایان این سایت هم دنبال دوست دختر و سایر مواردی که گفتید باشن و خانمهای سایت هم خواستگاران این مدلی داشته باشند. .....

البته در مثال مناقشه نیست
قطعا آقایان مومن و مذهبی سایت،اصلا منظور بنده نیستند
و قصد محکوم کردن هیچ شخص وقشری را ندارم
صرفا یک تجربه و نظر شخصی بود که می تواند اشتباه باشد
اصراری بر اثبات درستی آن ندارم
همانطور که قبلا هم عرض کردم،باید پای بعضی حرف ها نشست تا بتوان آن را درک کرد
بنده هم با چند خط نوشته نمی توانم منظور اصلی ام را بیان کنم لذا این سوء برداشت ها را طبیعی میدانم[/]

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]سلام علیکم

saharandishe;727684 نوشت:
آیا بهتر نبود از همان اول شخص هم کفو خود را انتخاب می کرد تا اینقدر اذیت نشود؟یا باز هم شما می فرمایید سازش،گذشت؟

بنده هم ابدا نمی گویم اختلاف عقیدتی در حدی باشد که زندگی به کامشان تلخ شود....

سازش و گذشت هم فقط در زمینه اعتقادی نیست....

یعنی نزدیک 200 نفر دختر خوب یکجا جمع باشند و همگی مشکلشان نداشتن خواستگار خوب باشد.... تا خوب چه باشد؟؟!!!

پیشنماز خوابگاهمان همیشه بعد از نماز مغرب و اعشاء اندکی صحبت می کند و بعد از آن چند تا دعا می کند... تا می گوید "خدایا همسران صالح و قرآنی روزی این بچه ها بگردان"... یک الهی آمین بلند و با برکت می گویند ...

[HL]اما بی مایه فتیر است...[/HL]

این دیگر به دفعات برای بنده تجربه شده است... در مورد خواستگاران غریبه... بی مایه فتیر است....
دوست و فامیل حسابش فرق می کند....

مگر نمی خواهید علت کمتر بودن ازدواج مذهبی ها را بدانید...
وقتی دو نفر در محیط دانشگاه آشنا می شوند و به قول خودشان نامزد هستند... دختر به پسر وابسته می شود و با کم و زیادش می سازد...(البته حرفی در مورد درست و غلطش ندارم)
اما دانشجویی که همینطوری به خواستگاری می رود....دختر هم می بیند نه شناختی دارد و نه شرایط مالی آقا پسر چنگی به دل می زند.... همان اول کار خیال خودش را راحت می کند... پاسخ منفی و خلاص...(این جریان معمولا برای بنده اتفاق می افتد)

saharandishe;727675 نوشت:
شاید هم مشکل از این باشد که دختران و پسران خوب سر راه هم قرار نمی گیرند...

شاید هم فقط نیمه های خالی لیوان را مطرح می کرده اند.. !! ...

نقل قول:
(این جریان معمولا برای بنده اتفاق می افتد)

البته این هم بیانی ناکامل و نیمه خالی لیوان بنده است

یا علی[/]

[="Navy"]

یا‌رقیه;727700 نوشت:
[=Microsoft Sans Serif]

مگر نمی خواهید علت کمتر بودن ازدواج مذهبی ها را بدانید...
وقتی دو نفر در محیط دانشگاه آشنا می شوند و به قول خودشان نامزد هستند... دختر به پسر وابسته می شود و با کم و زیادش می سازد...(البته حرفی در مورد درست و غلطش ندارم)
اما دانشجویی که همینطوری به خواستگاری می رود....دختر هم می بیند نه شناختی دارد و نه شرایط مالی آقا پسر چنگی به دل می زند.... همان اول کار خیال خودش را راحت می کند... پاسخ منفی و خلاص...(این جریان معمولا برای بنده اتفاق می افتد)


علیکم السلام

یک سوال:چرا آقایان همه چیز را به مسائل مالی ارتباط می دهند؟در همه ی مواردی که بنده به آنها اشاره می نمایم اصلا جیب خالی آقایان مطرح نبوده!
و اینکه شما فرمودید دو نفر در دانشگاه با هم آشنا می شوند؟
منظور ما قشر مذهبی است،این اتفاق برای همه نمی افتد!چقدر احتمال دارد دختر وپسر مذهبی در دانشگاه با هم آشنا شده وبه همدیگر ابراز علاقه نمایند و...
بنده از خودم ادعایی ندارم،اما دختران خوب که مذهبی و مومن باشند،در بین دوستانم کم نیستند،و بنده اشراف کامل به اوضاع و احوال و در دودلهایشان دارم!
متاسفانه بعضی خانم ها نیز اصلا فرصتی برای دیده شدن نداشته اند،
[HL]دختر هم می بیند نه شناختی دارد و نه شرایط مالی آقا پسر چنگی به دل می زند.... همان اول کار خیال خودش را راحت می کند... پاسخ منفی و خلاص[/HL]

این موضوع دو طرفه هست!یعنی برای آقایان اینطور که شما فرمودید اتفاق می افتد و برای خانم ها جور دیگر از جانب آقایان پاسخ منفی و خلاص که جای بحثش اینجا نیست....

[SPOILER]

یا‌رقیه;727634 نوشت:
رایم عجیب است... اینکه از نوشته افراد چیزی خلاف منظورشان برداشت بشود، طبیعیست.... اما اینکه از صحبتم اینگونه برداشت نمایید که این خانم های مورد مثالتان را مقصر خوانده ام، این هم دیگر کم لطفی به بنده است...
یعنی آنقدر بی تقوا بوده ام که به این سادگی راجع به یک مجموعه ای(آن هم دختران متدین) قضاوت کرده باشم...

بله بنده اشتباه متوجه شدم ، فکر کردم منظورتان از جمله خو دکرده را تدبیر نیست این است که هرکس نتوانسته ازدواج کند به نوعی خودش مقصر است
از اینکه اشتباه برداشت کردم از محضرتان عذرخواهی میکنم
[/SPOILER]

یا‌رقیه;727634 نوشت:
خودمان کرده را تدبیر نیست!....توضیح: خود یا خودمان فقط به کسانی بر می گردد که احکام شرع را از مسیر اجرایش خارج نموده اند، که می توان از این نظر از لفظ خود استفاده کرد که همه مسئول هستیم.

یعنی در خیلی از امورات از سبک زندگی اسلامی فاصله گرفته ایم.... توضیح: در مورد چند همسری گفتم و اینکه در براهین اثبات ضرورت آن شرایط خاص مثل جنگ نیز مثال زده می شود، اما چرا روش اسلامی پیاده نمی شود... چون جامعه پذیرای آن نیست.... چون بعضی از همین کاربران مومن اینجا... بعضی از احکام را به منزله خیانت می دانند... آخر الامر وضعیت همین می شود که در آن هستیم....

اگر به مجموعه تعالیم دین یک نگاه سیستمی داشته باشید، بهتر متوجه منظورم می شوید؛ در یک سیستم بهم پیوسته اگر یک جز به درستی کار نکند، کل سیستم خراب می شود... چه رسد به اینکه در جامعه ی کنونی، در اجرای خیلی از احکام شرع کوتاهی می شود.... پس طبیعی است که شاهد نتیجه مطلوبی نباشیم

باز منظورم متوجه افراد به مشکل خورده نیست... شاید به طور دقیق منظورم افرادی باشد که نظر و سلیقه شخصی خود را وارد اعتقاداتشان می کنند و روی دیگران هم تاثیر منفی می گذارند.

احسنت،دقیقا همین است که فرمودید،این مطلبتان کاملا صحیح است ، تمام مشکل ما این است که اسلام حقیقی پیاده نمیشود وگرنه هیچ کس نه تنها در زمینه ازدواج بلکه در درمینه های دیگر هم مشکلی نداشت و تمام اینها زنجیر وار به همدیگر ربط دارد و در هر قسمت خللی ایجاد شود قسمت های دیگر را هم تحت تاثیر قرار میدهد و دچار مشکل میکند...
[SPOILER] بزرگترین درد جامعه کنونی این است که نمیشود به راحتی اسلام را در همه زمینه ها پیاده کرد و در برخی موارد باید متحمل سختی های زیادی شد...! یکی از دوستان بنده خانم متدینی بودند اما مشکل جسمی داشتند که تقریبا امیدی نبود در شهرشان کسی با ایشان ازدواج کند! خب در این بین یک آقای متدین و مذهبی که متاهل بودند از ایشان خواستگاری کردند،مدت زیادی طول کشید تا اینکه این خانم قبول کردند، خب این دو بزرگوار به دستورات دین عمل نمودند و شرایط ازدواج مجدد را هم داشتند،اما متاسفانه مردم چنان رفتاری با این دو داشتند و دارند که بعید است در همین دوران عقد از هم جدا نشوند!، این دو که از فعالین و مبلغین بودند رسما اعتبار و آبرو و جایگاه خودشان را از دست دادند و اینها تمام از غربت دین است
خب طبیعی است وقتی خانمهای سن بالا هم میبینند جامعه تا این حد پذیرای این موضوع نیست ازدواج نکردن و مجرد ماندن را با همه سختی هایش به همسر دوم شدن ترجیح میدهند![/SPOILER]

یازهرا(س)

سلام به همه

یا‌رقیه;727041 نوشت:
با توجه به اینکه مرد مظهر نیاز است.... آقایان بیشتر احساس نیاز به ازدواج دارند... البته اگر پاکدامن باشند

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727043 نوشت:
هر کسی‌ از دید خودش می‌بینه...
واقعا هیچ کسی‌ نمیتونه بگه کدوم جنس احتیاج بیشتری دارن!!!!
درمورد آقایون که همه میدونن ، اما در مورد خانمها کسی نمیدونه!
میدونید چرا؟ چون بسته به موقعیت ، پاسخ این موضوع هم از طرف خانمها عوض میشه
وقتی صحبت از میزان مقاومت و استقامت باشه (و البته نشون دادن ضعف آقایون) ، خانمها میگن ماها اصلاً به این چیزا نیاز نداریم و به هیچ وجه برامون مهم نیست
اما وقتی صحبت از نیازهای خودشون ، حقوقشون و مسائل این چنینی باشه ، یه دفعه میگن که نیاز جنسی و نیاز به ازدواج برای ما خیلی مهمتره تا آقایون!

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727056 نوشت:
میگفت یعنی‌ همسرم توقع داره صبح زود پا شم صبحانه آماده کنم؟؟ یا کارای خونه وظیفم نیست و از اینجور عقاید...
حرف غیر دینی نزده. این دقیقاً قانون اسلامه که زن هیچ وظیفه ای در مقابل شوهر نداره بجز بحث جنسی
بله مرد حق نداره از زنش انتظار داشته باشه بهش حتی یه لیوان آب بده یا حتی از بیرون میاد کیفش رو از دستش بگیره ، چه برسه که صبحانه بهش بده

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727056 نوشت:
دخترایی که دنبال رفاه هستن ، فکر میکنن بقیه که قانع هستن واسه اینه که کمبودی داشتن تو زندگیشون!!
:Kaf:
به یه نکتهء عالی و ریز اشاره کردید که خیلی مهم و با ارزش هست

شروین;727314 نوشت:
منم قبول دارم غیر مذهبی ها زودتر ازدواج میکنن ولی دلیلش به نظرم اینه که چون زیاد قید و بندی برای دوستی و ... ندارن
و راحت با هم دوست میشن ، این دوستی ها خیلی مواقع به ازدواج ختم میشه
که البته لزوما ازدواج های موفقی هم نیست..
باز من و شروین پرمون گیر کرد به هم :Nishkhand:
دو تا داداش اینقدر درگیر؟!! :Gig:

شروین جان ، لزوماً ازدواج های ناموفقی هم نیست
و ازدواج های مذهبی هم همشون لزوماً موفق نیست

عارف;727433 نوشت:
من میگم گروه دخترهای مذهبی خیلی زودتر انتخاب شده و ازدواج می کنند
مخم و مخم مخالفم :Gol:
به نظر من یه مقدار دوستان و حتی استاد "حامی" (برادر گلم) مسائل رو با هم خلط کردن

دخترهای

نجیب (دخترهایی که اهل رابطهء نامشروع نیستن) معمولاً شانس بیشتری برای ازدواج دارن ، نه دخترهای مذهبی

اختلاف اصلی در نظرات ، همین جاست که این دو گروه از هم تفکیک نشدن

[="Navy"]

Reza-D;727726 نوشت:
باز من و شروین پرمون گیر کرد به هم
دو تا داداش اینقدر درگیر؟!!

شروین جان ، لزوماً ازدواج های ناموفقی هم نیست
و ازدواج های مذهبی هم همشون لزوماً موفق نیست

به سلام برادر رضا گیرینوف :Gol::khaneh:

منم حکم کلی ندادم .
گفتم لزوماٍ موفق نیست . یعنی میتونه موفق هم باشه .
همونطور که ازدواج های سنتی میتونه ناموفق باشه .

ولی ماشاالله انقدر طلاق زیاد شده و اگر کسی طلاق نگیره احساس عقب افتادگی میکنه همه با تجربه شدیم

تا اونجاییکه دیدم اکثر طلاق ها بین همین ازدواج ها شکل میگیره

البته مشاهدات میدانی من مسلما معیار مناسبی برای نتیجه گیری کلی نیست[/]

saharandishe;727675 نوشت:
واقعا مشکل از کجاست،اینهمه دختر خوب و مومن که هنوز مجرد هستند؟اگر بسیاری از آنها را از نزدیک نمیشناختم،این ادعا را نمی کردم،ولی واقعا طی بررسی هایی که انجام دادیم،خواستگارانشان اصلا موارد مناسبی نبوده اند

سلام و احترام

چند تا نکته در مورد این موضوع به ذهنم میرسه
یکی اینکه همونطور که قبلا اشاره کردم ، این موضوع فقط مختص پسران نیست ، چون من هم متاسفانه با دخترانی در جلسات خواستگاری برخورد داشته ام که به اندازه همون پسران ، افکار نابالغانه و خام داشته اند و علیرغم اینکه سن مناسبی هم داشتند و نمیشده بعضی تفکرات و گفته هاشون رو به پای کم سن و سال بودنشون گذاشت ... و به نظر من ریشه تمام این مسائل ، برمیگرده به رشد ناکافی افراد بخاطر تغییر بافت های فرهنگی و اجتماعی جامعه و موجه نبودن افراد در زمینه اهداف ازدواج.... مثلا پسر و دختری که با هر هزینه ای خودشون رو ملزم میدونند تمام اهداف و خواسته ها و علائق دوران مجردی خودشون رو بعد از ازدواج هم پیگیری کنند ، قطعا هنوز مناسب ازدواج نیستند ... پسری که در ازدواج تعهدی نمیبینه و ازدواج رو با این مسله در تضاد نمیبینه که میشه بعد از ازدواج هم همسر داشت و هم دوست دختر قطعا نابالغ هست و یا دختری که بعد از ازدواج هنوز به دنبال ازادیها و مجرد گردیهای هر وقتی و هر مکانی بی قید و شرط هست هم جز این دسته هستند..

دوم اینکه علیرغم اینکه شما صحبت از خواستگاران یک جامعه اماری 195 نفره اطراف خودتون کردید ولی واقعیت اینکه میشه این نتیجه گیری رو به خیلی از نقاط دیگه کشور و جنسیتهای دیگه در هم جامعه تعمیم داد ..

سوم اینکه به نظر من علیرغم دو مورد بالا ، ولی افراد زمانیکه میخوان از کیسهایی که باهشون اشنا شدن و بهر دلیلی منجر به ازدواج نشده تعریف کنند ، بصورت گزینشی و فیلتر شده تعریف میکنند ، یعنی یا تمام ماجرا رو تعریف نمیکنند و یا تمام کیسها رو تعریف نمیکنند.... مثلا همون اقا پسری که به طرفش گفته من بعد ازدواج باید دوست دختر هم داشته باشم ، وقتی ازش سوال میکنی تو 20 جا خواستگاری رفتی پس چرا هنوز مجردی ، شروع به گله کردن و نق زدن و غر زدن به این خاطر که دختر سازگار و قانع و... پیدا نمیشه ، میکنه و هیچ وقت بازگو نمیکنه که چون دختری هنوز پیدا نکردم ، که بتونه کنار خودش دوست دختر من رو هم تحمل کنه ، هنوز مجرد موندم .. و یا دختری که پاش رو کرده توی یک کفش که الا و بلا حتما باید بعد ازدواج برم سر کار و به اصطلاح استقلال مالی داشته باشم و از این طور صحبتها ... و بهترین خواستگارهاش رو هم بخاطر این موضوع رد میکنه .. وقتی یک مشاور ازش میپرسه چرا هنوز مجردی .. دست میزاره روی عیوبی از خواستگار تا دیگران باهش ابراز همدردی کنن و بگن اره حق با تو هست.. و قطعا هیچ وقت جرات نمیکنه جلوی یک مشاوره زبده بگه من چون حتما بعد متاهلی باید شاغل بشم و خواستگارانم مخالف این موضوع هستند ، هنوز مجرد موندم.... و قص علی هذا...

شروین;727731 نوشت:
تا اونجاییکه دیدم اکثر طلاق ها بین همین ازدواج ها شکل میگیره
سلام برادر عزیز :Gol: (گرینوف رو از کجا آوردی آخع؟! :Gig:)

به نظرم یکم دسته بندی های ما مشکل داره. منظورم شخص "شروین" یا هر کسی دیگه بطور واحد نیست
در کل یه اسامی کلی روی افراد و اقشار میذاریم و بر همون اساس نظر دهی میکنیم. توی پست قبلی هم یه اشاره ای کردم

در واقع میخوام بگم یه نگاه 0 و 100 داریم
مذهبی - غیرمذهبی
سنتی - مدرن

این تقسیمات بالا رو من بطور مطلق قبول ندارم. بخصوص با این تعاریف ظاهری که ما داریم!
فلانی مذهبیه. چرا؟ چون چادر میزنه ، قرآن میخونه و دعای ندبه شرکت میکنه
فلانی مدرنه. چرا؟ چون با 16 تا دختر دوسته!

البته با گفتن من چیزی حل نمیشه. این تعاریف همینطوری بودن ، هستن و خواهند بود....

شروین;727731 نوشت:
و اگر کسی طلاق نگیره احساس عقب افتادگی میکنه
یه چیزی رو یادم رفت بگم :Nishkhand:
گر چه قبول دارم طلا
ق گرفتن چیز خوبی نیست و کلیت حرف شما رو قبول دارم
اما از طرفی هم صرف طلاق نگرفتن ، دلیل بر موفق بودن یک زندگی نیست
خدا میدونه چقدر ازدواج هست که بر مبنای غلطی شکل گرفته و خالی از علاقه بوده (اعم از سنتی و غیرسنتی) اما بخاطر ترس از حرف مردم ، اجبار اطرافیان ، ترس از عواقب طلاق ، وجود بچه ها و..... دارن با هم زندگی میکنن

[="Navy"]

Reza-D;727737 نوشت:
سلام برادر عزیز (گرینوف رو از کجا آوردی آخع؟! )

حاجی گیرینوف تو اخراجیها . همش گیر میداد میگفتن بهش گیرینوف :khaneh:
البته من شوخی کردم با شما . به دل نگیر

Reza-D;727737 نوشت:
به نظرم یکم دسته بندی های ما مشکل داره. منظورم شخص "شروین" یا هر کسی دیگه بطور واحد نیست
در کل یه اسامی کلی روی افراد و اقشار میذاریم و بر همون اساس نظر دهی میکنیم. توی پست قبلی هم یه اشاره ای کردم

در واقع میخوام بگم یه نگاه 0 و 100 داریم
مذهبی - غیرمذهبی
سنتی - مدرن

این تقسیمات بالا رو من بطور مطلق قبول ندارم. بخصوص با این تعاریف ظاهری که ما داریم!
فلانی مذهبیه. چرا؟ چون چادر میزنه ، قرآن میخونه و دعای ندبه شرکت میکنه
فلانی مدرنه. چرا؟ چون با 16 تا دختر دوسته!

البته با گفتن من چیزی حل نمیشه. این تعاریف همینطوری بودن ، هستن و خواهند بود....

قبول دارم این حرفتو
اتفاقا من خودم از اون دسته هاییم که نه تو دستهه 100% مذهبی هام نه 100% غیر مذهبی ها
و همیشه از این دسته بندی های بدون انعطاف رنج بردم[/]

[="Navy"]

مولکول 68;727733 نوشت:

سوم اینکه به نظر من علیرغم دو مورد بالا ، ولی افراد زمانیکه میخوان از کیسهایی که باهشون اشنا شدن و بهر دلیلی منجر به ازدواج نشده تعریف کنند ، بصورت گزینشی و فیلتر شده تعریف میکنند ، یعنی یا تمام ماجرا رو تعریف نمیکنند و یا تمام کیسها رو تعریف نمیکنند.... مثلا همون اقا پسری که به طرفش گفته من بعد ازدواج باید دوست دختر هم داشته باشم ، وقتی ازش سوال میکنی تو 20 جا خواستگاری رفتی پس چرا هنوز مجردی ، شروع به گله کردن و نق زدن و غر زدن به این خاطر که دختر سازگار و قانع و... پیدا نمیشه ، میکنه و هیچ وقت بازگو نمیکنه که چون دختری هنوز پیدا نکردم ، که بتونه کنار خودش دوست دختر من رو هم تحمل کنه ، هنوز مجرد موندم .. و یا دختری که پاش رو کرده توی یک کفش که الا و بلا حتما باید بعد ازدواج برم سر کار و به اصطلاح استقلال مالی داشته باشم و از این طور صحبتها ... و بهترین خواستگارهاش رو هم بخاطر این موضوع رد میکنه .. وقتی یک مشاور ازش میپرسه چرا هنوز مجردی .. دست میزاره روی عیوبی از خواستگار تا دیگران باهش ابراز همدردی کنن و بگن اره حق با تو هست.. و قطعا هیچ وقت جرات نمیکنه جلوی یک مشاوره زبده بگه من چون حتما بعد متاهلی باید شاغل بشم و خواستگارانم مخالف این موضوع هستند ، هنوز مجرد موندم.... و قص علی هذا...

بله درست هست
کاملا موافق هستم
گاهی اوقات همین تبادل نظر ها باعث می شود،از جایگاه دیگران نیز به بعضی موضوعات فکر کرد
به قول جناب یارقیه،شاید هم افرادی که بنده با آنها صحبت کردم فقط نیمه ی خالی را دیده اند و برای ما تعریف کرده اند
همانطور که بسیاری آقایان می گویند دختر خوب وجود ندارد،بسیاری از خانم ها هم می گویند،مرد خوب وجود ندارد
البته یک سری مشکلات هم برمی گردد به اینکه،سیستم معرفی وواسطه گری مناسب برای ازدواج شکل نگرفته،و دختر و پسر های خوب به همدیگر معرفی نمی شوند.

یک موضوع دیگر هم وجود دارد،وقتی هر کدام از ما خود را به جای دیگری بگذارد،بهتر می تواند طرف مقابل را درک کند
شخصا با خواندن نظرات بعضی آقایان،وقتی خود را در جایگاه آنها قرار می دهم،در بعضی مسائل کاملا به آنها حق می دهم
اگر آقایان نیز گاهی اوقات خود را به جای خانم ها قرار بدهند،بهتر می توانند دغدغه های ایشان را درک نمایند.[/]

saharandishe;727549 نوشت:

سلام سرکار محترم خانم "saharandishe"
پرسیده بودید که:

saharandishe;727675 نوشت:
واقعا مشکل از کجاست،اینهمه دختر خوب و مومن که هنوز مجرد هستند؟
عرض کنم یکی از مهمترین دلایلش همین حدیثی هست که نوشتید!
فعلاً هیچ توضیح دیگه ای نمیدم. میسپارم دست خود دوستان

saharandishe;727675 نوشت:
در یک حوزه دانشجویی(چیزی حدود200 نفر!) ،که همه ی آنها هم واقعا دختران خوب و مذهبی جامعه هستند
چند سؤال:

1 - خوب از نظر چه کسی؟ از نظر شما و دیگر خانمها یا از نظر آقایون؟
همونطور که میدونید ، خوب بودن به عنوان یه دوست ، با خوب بودن به عنوان همسر دو تعریف کاملاً متفاوت داره

2 - اگر بحث نجابت و حجاب رو کنار بذارید ، چه خصوصیات بارز دیگه ای توی این افراد میتونید معرفی کنید؟

3 - آیا خوب بودن این خانمها ، در ترازوی تجربه گذاشته شده و جواب داده؟ یا صرفاً چون خوب حرف میزنن میفرمایید خوب هستن؟

saharandishe;727675 نوشت:
مثلا یک نمونه از این مباحث:آقا پسر همان جلسه ی اول عنوان کرده بودند،من یک سری دوست خانم دارم!و بعد از ازدواج هم با آنها رابطه خواهم داشت!(توجه داشته باشید،دوست دختر هم نگفته!) دوست خانم!!!!(این اصطلاح به تازگی کشف شده!
یا آقایی که گفته من با همکاران خانم راحت هستم،بعدا و در طول زندگی به این مسئله خرده نگیرید!
شدیداً برام جای سؤال هست که چطور دخترهایی که شما اونها رو خوب ، نجیب ، مذهبی ، مورد پسند جامعه و دارای رشد عقلی و فرهنگی میدونید ، چنین خواستگارهایی رو میپذیرن!!!

saharandishe;727675 نوشت:
یک آقایی هم خیلی راحت گفته بودند ،من قصد ازدواج مجدد هم دارم!(بنده اصلا کاری ندارم ازدواج مجدد چه حکمی دارد و قصد بررسی آن را ندارم)اما اینکه یک آقا در همان جلسه ی اول این مسئله را مطرح کند،چه معنی می تواند داشته باشد؟آیا این آقا به رشد کافی رسیده و این صحبت ناشی از رشد اوست؟
چرا کاری ندارید که چه حکمی داره؟! به اصلی ترین قسمت کاری ندارید؟!!
ازدواج مجدد از حقوق اساسی و اصلی یک مرد هست که در مقابل حقوقی که خانمها دارن ، مرد هم از حقوقی برخوردار شده از جمله ازدواج مجدد
ولی از اونجایی که عموم جامعه بخاطر اینکه به دلایل مختلف (تبلیغات ضددین ، بحث های حقوق زن و....) در مقابل این حکم جبهه گیری میکنن ، پیشنهاد میشه که این موضوع خیلی بهش پرداخته نشه! حالا یک آقایی با صراحت و صداقت که جای تحسین داره ، اومده و همون اول صادقانه گفته که من میخوام از این حقی که خدا بهم داده استفاده کنم. اون وقت اون خانم و همچنین شما این رو نشونهء عدم رشد اون مرد میدونید!!! :Gig:

از شما میپرسم ، کدوم یکی رشد بیشتری دارن؟
کسی که حق خودش که خدا بهش داده رو صادقانه مطرح میکنه؟
یا کسی که یک مسلمون رو بخاطر داشتن صداقت و بخاطر درخواست حقش ، و صرفاً از روی حسادت زنانه ، دارای رشد ناقص خطاب میکنه؟

Reza-D;727749 نوشت:
چرا کاری ندارید که چه حکمی داره؟! به اصلی ترین قسمت کاری ندارید؟!!
ازدواج مجدد از حقوق اساسی و اصلی یک مرد هست که در مقابل حقوقی که خانمها دارن ، مرد هم از حقوقی برخوردار شده از جمله ازدواج مجدد
ولی از اونجایی که عموم جامعه بخاطر اینکه به دلایل مختلف (تبلیغات ضددین ، بحث های حقوق زن و....) در مقابل این حکم جبهه گیری میکنن ، پیشنهاد میشه که این موضوع خیلی بهش پرداخته نشه! حالا یک آقایی با صراحت و صداقت که جای تحسین داره ، اومده و همون اول صادقانه گفته که من میخوام از این حقی که خدا بهم داده استفاده کنم. اون وقت اون خانم و همچنین شما این رو نشونهء عدم رشد اون مرد میدونید!!!

از شما میپرسم ، کدوم یکی رشد بیشتری دارن؟
کسی که حق خودش که خدا بهش داده رو صادقانه مطرح میکنه؟
یا کسی که یک مسلمون رو بخاطر داشتن صداقت و بخاطر درخواست حقش ، و صرفاً از روی حسادت زنانه ، دارای رشد ناقص خطاب میکنه؟

واقعا به این حرفت اعتقاد داری ؟
یعنی اشکالی نداره پسر تو جلسه خواستگاری بگه من صیغه هم میکنم ؟

شاید حرفش اشکال شرعی نداشته باشه ولی نباید انتظار بازخورد مسالمت آمیزی هم از طرف دختر داشته باشه
پسری که تو جلسه خواستگاری چنین حرفی بزنه یعنی شدیدا با خودش درگیره

مثلا اگر دختر بگه من نه کار خونه میکنم ، نه غذا میپزم
نه بچمو بزرگ میکنم ، نه جهیزیه میارم (چون وظیفه دختر نیست) و ...

درسته پسر نمیتونه ایراد شرعی بگیره ولی مسلما 2 تا پا داره 4 دیگه هم قرض میکنه و میره

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

saharandishe;727704 نوشت:
یک سوال:چرا آقایان همه چیز را به مسائل مالی ارتباط می دهند؟در همه ی مواردی که بنده به آنها اشاره می نمایم اصلا جیب خالی آقایان مطرح نبوده!

سلام علیکم

خلاصه اش اینکه اشکال شاخ و دم داری در خودمان نمی بینیم... مگر نداشتن پول...

فرض کنید یک شخصی از نظر ادب و اخلاق و مسائل اعتقادی به گونه ای باشد که در بین خودمان او را مثال بزنیم... حالا وقتی همین شخص نه یک بار... بلکه چندین بار با جواب منفی روبرو می شود....

هیچ دلیلی پیدا نمی کنیم.... مگر اینکه به پول ختم شود

یک بار یکی از دوستانم خواست به گونه ای که ناراحت نشوم، مرا متوجه نکته ای بکند:... پرسید این همه خواستگاری رفتی و نشد، به نظر خودت دلیل اصلی آن چیست؟...وی افزود... بهتر نیست دو سه سال دیگر صبر کنی تا شرایطت قابل قبول بشود...

یک دست هم صدا ندارد... وقتی نه خانواده قلبا موافق باشند(آماده نبودن شرایط مالی).... از طرفی هم با چندین تلاش بی نتیجه مواجه شدن...

saharandishe;727704 نوشت:
و اینکه شما فرمودید دو نفر در دانشگاه با هم آشنا می شوند؟

بنده این را برای قشر مذهبی نگفتم... بلکه بین مذهبی ها و غیر مذهبی ها مقایسه کردم...

ضمنا لازم است این نکته را هم بدانید....

در خانواده غیر مذهبی، دختر و پسر خود محور تر می باشند و مثلا اگر دختر از پسری خوشش بیاید... اگر لازم باشد با اعتصاب غذا، خانواده اش را مجاب می کند....

اما در یک خانواده مقید و مذهبی... دختر بیشتر تابع نظر خانواده اش می باشد... یعنی حتی اگر در ملاک های خودش مادیات راه نداشته باشد.... مجاب کردن کل خانوادش نیز به گردن پسر می افتد و تقریبا کمتر پدری پیدا می شود که حاضر باشد به جامعه مد نظر بنده دختر بدهد....

اصلا مقایسه این دو دسته از بعد روشن شدن مشکلات و دست انداز ها قشر مذهبی است... که البته قرار نیست خود به خود مشکلات حل شود

saharandishe;727704 نوشت:
این موضوع دو طرفه هست!یعنی برای آقایان اینطور که شما فرمودید اتفاق می افتد و برای خانم ها جور دیگر از جانب آقایان پاسخ منفی و خلاص که جای بحثش اینجا نیست....

[SPOILER]برای بنده که تا کنون قسمت نشده برای دختری نظر منفی بدهم... یک بار هم بابت اینکه جوانب را سنجیدم و به مادرم گفتم مناسب روحیات من نیستند... باز مادر محترم احساساتش گل کرد و فرمود اگر ادعای ایمانت می شود، با همین شخص ازدواج کن و عقایدش را اصلاح کن... یعنی رسما باید از سر ناچاری قبول کنم که خدا عاقبتش را به خیر کند.[/SPOILER][/]

اين حرف ها دخالت در زندگي خصوصي ديگران هست
نميشه گفت كه چرا ديگري با اين خصوصيات ازدواج كرده اما شخص ديگر نه
شما دوست داري در مورد خودتون همچين حرفي بزن؟

شروین;727756 نوشت:
واقعا به این حرفت اعتقاد داری ؟
یعنی اشکالی نداره پسر تو جلسه خواستگاری بگه من صیغه هم میکنم ؟
شروین!!!!
داداش تو دیگه چرا؟! چرا صحبت من رو درست نمیخونید آخه؟

بحث من اشکال داشتن یا نداشتن نیست (هرچند از نظر من اشکالی هم نداره)
صحبت ما سر چی بود؟ سر رشد شخصیت. میفرمایید که:

شروین;727756 نوشت:
مثلا اگر دختر بگه من نه کار خونه میکنم ، نه غذا میپزم
نه بچمو بزرگ میکنم ، نه جهیزیه میارم (چون وظیفه دختر نیست) و ...

درسته پسر نمیتونه ایراد شرعی بگیره ولی مسلما 2 تا پا داره 4 دیگه هم قرض میکنه و میره

اون قسمتی که قرمز کردم ، صحبتم سر همین قسمت هست اما درمورد رشد. ببین داداش ، اگر کسی یه دختر توانایی در خودش نبینه و روراست روز اول بگه من نمیتونم کار خونه انجام بدم ، پسر میتونه به قول شما فرار کنه. اما نمیتونه بگه اون دختر رشد شخصیتی نداره. حرف من سر این قسمت هست

خواستگاری میاد و صادقانه میگه نیاز جنسی من در حدی هست که نیاز به بیش از یک همسر دارم. خب دختر میتونه و حق داره که جواب منفی بده. اما نمیشه به چنین مردی برچسب زد که رشد عقلی یا شخصیتی نداره. اتفاقاً به نظر من اگر چنین احساسی در وجودش باشه و مطرح نکنه خیلی بدتره ، چون اونطوری داره فریبکاری میکنه. البته اگر خانمها از اینکه فریب بخورن خوشحال میشن ، اون بحثش جداست! اما اگر بدشون میاد از فریب خوردن ، باید انتظار داشته باشن که یک خواستگار ، صادقانه نیازهاش رو بگه

شروین;727756 نوشت:
پسری که تو جلسه خواستگاری چنین حرفی بزنه یعنی شدیدا با خودش درگیره
خیر شروین جان. تا زمانی که یک موضوع در عرف جا افتاده باشه و انجام دادنش چیز عجیب و غریبی نباشه ، نیاز نیست حتماً مطرح بشه. مثلاً الان با اینکه عذا پختن وظیفهء زن نیست ، شما هیچ مردی رو نمی بینید که موقع خواستگاری به خانم بگه: یکی از شرطهای من اینه که غذا بپذی

تقریباً محاله چنین صحبتی تو خواستگاری ها بشنویم. چرا؟
چون عرف جامعه به این صورت شکل گرفته که بطور طبیعی زنها غذا میپذن

اما مواردی مثل شغل زن ، همون روز اول درموردش بحث میشه. چرا؟
چون عرف جامعه هیچ سیستم مشخصی براش نساخته و این حکم بلاتکلیفه. لذا دختر و پسر همون روز اول درمورد گفتگو میکنن (اکثراً)


ازدواج مجدد مرد هم از گروه دومه ، یعنی عرف هنوز به یک ثبات درمورد چگونگی اون نرسیده ، پس اگر مردی احساس کرد که به این موضوع نیاز داره (یا ممکنه در آینده نیاز پیدا کنه) دقیقاً رشد فکری در اینه که از همون ابتدا تکلیفش مشخص بشه و درموردش گفتگو بشه

[="Purple"]

Reza-D;727726 نوشت:
ما در مورد خانمها کسی نمیدونه!
میدونید چرا؟ چون بسته به موقعیت ، پاسخ این موضوع هم از طرف خانمها عوض میشه
وقتی صحبت از میزان مقاومت و استقامت باشه (و البته نشون دادن ضعف آقایون) ، خانمها میگن ماها اصلاً به این چیزا نیاز نداریم و به هیچ وجه برامون مهم نیست
اما وقتی صحبت از نیازهای خودشون ، حقوقشون و مسائل این چنینی باشه ، یه دفعه میگن که نیاز جنسی و نیاز به ازدواج برای ما خیلی مهمتره تا آقایون!

اولا نخیر:Esteghfar:
دوما هیشکی نگفته دخترا کمتر نیاز دارن یا بیشتر... این خود اقایونن که بر اساس نیازهاشون تعیین می‌کنن کدوم گروه نیاز بیشتری داره و جالب تر تفسیر شماست که اینو به خانوما نسبت میدین میگین خانوما بر اساس شرایط میگن چقدر نیاز دارن:Motehayer:

Reza-D;727726 نوشت:
حرف غیر دینی نزده. این دقیقاً قانون اسلامه که زن هیچ وظیفه ای در مقابل شوهر نداره بجز بحث جنسی
بله مرد حق نداره از زنش انتظار داشته باشه بهش حتی یه لیوان آب بده یا حتی از بیرون میاد کیفش رو از دستش بگیره ، چه برسه که صبحانه بهش بده

تعجب می‌کنم از شما....گاهی طرفداریی جالبی‌ نمی‌کنیم ،من خودم خانمایی رو دیدم که اصلا احساس وظیفه نمیکنن، فوق العاده مشکل دارن تو زندگیشن که بر میگرد به همین وظیفه نشناسی و شدیداً با این مخالفم!
یعنی‌ چی‌ هر کسی‌ یه وظیفه داره،چرا باید بار زندگی‌ به دوش یه نفر باشه؟؟؟تو زندگی نگاه کنین،همین بی‌ مسئولیتیا باعث مشکل می‌شه دیگه، فکر کنین هیشکدوم از طرفین وظیفشنو انجام ندم اون زندگی‌ اییده ال هست واقعا؟

همون جوری که مرد وظیفه داره بیرون کار کنه برای رزق حلال،زن هم وظیفه داره محیط خونه رو جوری اداره کنه که آرامش حکم باشه،حالا تو خونه‌ای که حتی ابتدایی‌ترین کارش هم انجام نشده باشه اون آقا میلی به زندگی داره؟؟؟آرامش هست؟؟؟؟؟ تازه دینیشم نگاه کنیم حضرت زهرا(س)کار خونه رو خودشون انجام میدادن کار بیرون رو سپردن به حضرت علی‌...[/]

[=Microsoft Sans Serif]

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727794 نوشت:
تازه دینیشم نگاه کنیم حضرت زهرا(س)کار خونه رو خودشون انجام میدادن کار بیرون رو سپردن به حضرت علی‌...

این درست است... این تعاون و همراهی را نشان می دهد... این کار کردن بر مدار اخلاق است که اگر نباشد روح زندگی از بین می رود........

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727794 نوشت:
،زن هم وظیفه داره محیط خونه رو جوری اداره کنه که آرامش حکم باشه

اما وظیفه شرعی نمی باشد....
اگر مایل بودید.. می توانید با یک جستجوی در سایت یا گوگل.. وظایف شرعی زنان را بیابید....

بعدا نوشت:

سرچ کردم: در این منبع به صورت کامل شرح و بسط داده شده است: http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa925

[="Purple"]

یا‌رقیه;727804 نوشت:
اما وظیفه شرعی نمی باشد....

شرعی نباشه اخلاقی‌ که هست،نمیدونم شایدم دیدن توی زندگی اطرافیانم باعث شده حساسیت نشون بدم ولی‌ واقعاً به نظر من اوج بی‌ مسولیتی یه آدمه!

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727794 نوشت:
دوما هیشکی نگفته دخترا کمتر نیاز دارن یا بیشتر
خطاب من که تنها به شخص شما نبود. باور کنید گشتن و پیدا کردنش مشکله
اما اگر حرف من رو باور ندارید ، میگردم و تاپیک ها رو براتون میارم که خانمها در یک جا میگن ماها اصلاً رابطهء جنسی برامون مهم نیست. اما جای دیگه میگن این نیاز در وجود ما خیلی بیشتره تا مردها. درمورد ازدواج هم نمونه های مختلفی دارم. عجیب تر اینکه این صحبت های متناقض رو اکثراً خانمهایی واحد گفتن! یعنی دقیقاً همونی که یه جا گفته بود برام مهم نیست ، همون خودش جای دیگه گفته خیلی برام مهمه! :Gig:

♥♥♥ تــــــــرگل ♥♥♥;727794 نوشت:
همون جوری که مرد وظیفه داره بیرون کار کنه برای رزق حلال،زن هم وظیفه داره محیط خونه رو جوری اداره کنه که آرامش حکم باشه،حالا تو خونه‌ای که حتی ابتدایی‌ترین کارش هم انجام نشده باشه اون آقا میلی به زندگی داره؟؟؟آرامش هست؟؟؟؟؟
حضرت فاطمه(ص) هم به تعبیر کارشناسان دینی به حضرت علی(ع) لطف کردن!!! (یه جورایی منت سرش گذاشتن) وگرنه زن هیچ وظیفه ای توی خونه نداره

والا منم دقیقاً همین سؤال رو دارم و تا الان هم پاسخ درستی براش نگرفتم
تو دین اسلام میگن زن باید آرامش شوهر رو فراهم کنه ، از اون ور میگن یه لیوان آب هم وظیفه نداره دستش بده!
مثل اینکه توی یه مراسم به کسی بگیم تو وظیفه داری تشنگی مردم رو رفع کنی ، اما وظیفه نداری بهشون آب بدی!!!! :Gig:

در هر حال داریم از موضوع تاپیک دور میشیم. فقط عرض کنم که بله دقیقاً زن برای کار خونه هیییییییییییییچ وظیفه ای نداره و اگر انجام نده هیچ گناهی مرتکب نشده

[="Navy"]

Reza-D;727749 نوشت:

چند سؤال:

1 - خوب از نظر چه کسی؟ از نظر شما و دیگر خانمها یا از نظر آقایون؟

البته خوبی نسبی منظور بنده بود،چون هیچ کس صد درصد،کامل نیست،
خوبی در حدی که یک خانم باید داشته باشد مثل:نجابت،حجاب،متانت،سلیقه،کدبانوگری و...

همونطور که میدونید ، خوب بودن به عنوان یه دوست ، با خوب بودن به عنوان همسر دو تعریف کاملاً متفاوت داره
بله،بنده هم این خانم ها را نسبت به میانگین جامعه وچیزی که بقیه دختر ها هستند مقایسه نمودم

2 - اگر بحث نجابت و حجاب رو کنار بذارید ، چه خصوصیات بارز دیگه ای توی این افراد میتونید معرفی کنید؟
در قسمت بالا عرض کردم:خصوصیاتی مثل:
کدبانو گری،سلیقه،حسن خلق،انعطاف پذیری،سازش،داشتن سواد همسرداری و تربیت فرزند،و...
البته نه اینکه صد در صد آنها ،صد درصد این خصوصیات را داشته باشند،خیر،اما نسبت به سطح متوسط دختران جامعه ،رتبه ی بهتری دارند


در ازدواج به آقایان توصیه می شود توجه کنید چه مادری برای فرزندانتان انتخاب میکنید،با توجه به این فاکتور بنده به این اشخاص امتیاز بالایی می دهم

3 - آیا خوب بودن این خانمها ، در ترازوی تجربه گذاشته شده و جواب داده؟ یا صرفاً چون خوب حرف میزنن میفرمایید خوب هستن؟
بله، خصایص تعداد قابل توجهی از آنها،در سفر های گروهی، و در زندگی خوابگاهی در کنار آنها به اثبات رسیده.

شدیداً برام جای سؤال هست که چطور دخترهایی که شما اونها رو خوب ، نجیب ، مذهبی ، مورد پسند جامعه و دارای رشد عقلی و فرهنگی میدونید ، چنین خواستگارهایی رو میپذیرن!!!

قبل از خواستگاری،نمی دانستند این ها چگونه افرادی هستند،و در حین گفت گو متوجه بعضی مسائل شده اند.

چرا کاری ندارید که چه حکمی داره؟! به اصلی ترین قسمت کاری ندارید؟!!
ازدواج مجدد از حقوق اساسی و اصلی یک مرد هست که در مقابل حقوقی که خانمها دارن ، مرد هم از حقوقی برخوردار شده از جمله ازدواج مجدد
ولی از اونجایی که عموم جامعه بخاطر اینکه به دلایل مختلف (تبلیغات ضددین ، بحث های حقوق زن و....) در مقابل این حکم جبهه گیری میکنن ، پیشنهاد میشه که این موضوع خیلی بهش پرداخته نشه! حالا یک آقایی با صراحت و صداقت که جای تحسین داره ، اومده و همون اول صادقانه گفته که من میخوام از این حقی که خدا بهم داده استفاده کنم. اون وقت اون خانم و همچنین شما این رو نشونهء عدم رشد اون مرد میدونید!!! :Gig:

البته در این قسمت شما را ارجاع می دهم به خواندن،مطالب حول ازدواج مجدد و شرایط آن،و اینکه چه افرادی با چه شرایطی می توانند ازدواج مجدد داشته باشند،اینطور نیست که هر کسی هر گاه دلش خواست ازدواج مجدد داشته باشد!
یک آقا هر وقت وارد زندگی شد،و پس از زندگی مشترک،اگر در این زمینه مشکلی داشت،طبق شرایط و ضوابط خاص می تواند اقدام به ازدواج مجدد نماید!چطور قبل از ازدواج به این تشخیص رسیده که نیاز به چند همسر دارد!

البته بنده قبلا هم عرض کردم،بنده مثال مناسبی برای این موضوع نزدم،لذا اصراری بر اثبات درستی آن ندارم،چه بسا ادامه ی این بحث فایده ی چندانی هم نداشته باشد
و فکر می کنم،ادامه ی این بحث تا پیک را از موضوع اصلی منحرف نماید،و شاید استارتر محترم راضی نباشند[/]

مشک;727022 نوشت:
من از این کلیپ خوشم میاد... بی ربط به موضوع نیست .

با سلام

کلیپ حاوی سخنان جالبی بود می شود گفت همان توکل و امید

اما سخنانی که در باره وعده خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام و ساره

و همینطور حضرت اسماعیل و اسحاق علیهما السلام گفته شد حاوی اشکالات بزرگ

و عمیقی است!

نقل قول:
با سلام

کلیپ حاوی سخنان جالبی بود می شود گفت همان توکل و امید

اما سخنانی که در باره وعده خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام و ساره

و همینطور حضرت اسماعیل و اسحاق علیهما السلام شد حاوی اشکالات بزرگ

و عمیقی است!

حق با شماست .. اونها رو فاکتور بگیرید...:Gol:

saharandishe;727846 نوشت:
اینطور نیست که هر کسی هر گاه دلش خواست ازدواج مجدد داشته باشد!
البته خیلی به بحث اصلی ارتباطی نداره ، اما با این حساب باید گفت پس آقایون همین حقی رو هم که مدام بخاطرش محاکمه میشن رو هم ندارن
کاش یکی به من میگفت کلاً آقایون چه حقی دارن!!

[SPOILER]جدای از مباحث ، از پاسخگویی همراه با صبر و متانت شما واقعاً قدردانی میکنم. از همون ابتدایی که وارد سایت شدید همینطور بودید و این جای تشکر داره. خداوند به امثال شما ، خانم "یارب" ، خانم "حبیبه" و تمام خانمهایی که چنین رفتاری دارن خیر دنیا و اخرت بده. رفتار شماها برای ماها الگو هست :Gol:[/SPOILER]

[=arial]سلام
من وقتی مشغول یه گناه بودم
خداخیلی کمکم کرد
وحضورش رو بیشتر وبیشتر حس کردم
وبخاطر همین نزدیکی و رحمتش بود که توبه کردم واون گناه رو کنارگذاشتم
شاید بخاطر همینه
که خدابه بنده خطاکار کمک میکنه
تا شاید اگه یادش رفته که خداهمیشه هست
یادش بیاد
وحتی بهتر و بهتر بشه
قضاوت حکمت خدارو نکنیم
:hamdel:
یاعلی

مشک;727022 نوشت:
من از این کلیپ خوشم میاد... بی ربط به موضوع نیست .

با سلام و تشکر بابت این کلیپ

یک چیزی که برام موقع تماشای این کلیپ جالب بود ، اینکه ، نزدیک 10-20 هزار نفر ، توی یک سالن جمع شده بودند و با چه شوق و دقتی ، به صحبتهای درست و گاها نادرست یک موعظ گوش میکردند که داشت با موضوع خدا و اعتماد به برنامه ریزی خداوند سخنرانی میکرد...

با خودم فکر میکردم ، این افراد که اینطور با اشتیاق ، سراپا گوش ، دارن به صحبتهایی با تم دینی گوش میدن ، هیچ بعید نیست که اگر امام حسین ما رو بشناسن ، حتی بیشتر از ما برای روضه امام حسین اشک بریزن و اگر امام زمان بهشون معرفی بشه ، دور از ذهن نیست که حتی از ما که داعیه امام زمانی بودن داریم ، برای ظهور ، از ما مهدوی تر بشن و هر کار و تلاشی بکنن تا ظهور رو نزدیک و نزدیکتر کنن و دعای عهد و ندبشون ترک نشه .. و هیچ بعید نیست همین افراد موقع ظهور حضرت ، سرباز و فدایی حضرت بشن و خیلی از ماها پشت به حضرت کنیم...

و فکر میکنم این یک اشتباه فاحش هست که اگر لحظه ای فکر کنیم ما در نزد خداوند بالاتر از او نفری هستیم که توی غرب دائم الخمر هست و یا اون خانمی که لخت و برهنه و بدون پوشش هست .... چرا که ما که در وسط یک کشور مذهبی و اسلامی هستیم ولی با این وجود عامل به تمام اموزه های دینی نیستیم و اون فردی که در غرب زندگی میکنه ، بخاطر نوع حکومتهایی که دارن ، در استضعاف دینی هستند و نتونستن در حد و اندازه ما از دین کام بگیرن .... و از اونطرف اینقدر شور و شوق شنیدن کلام حق دارن ولی در حد و اندازه ما منابع کافی و راستین ندارند.

پ.ن : با عرض معذرت از صاحب تاپیک بخاطر این پست بی ربط.

من نمیدونم چرا دخترها اینقدر معطل ازدواج هستند خب اون افراد لامذهب چون پشت به خدا کردند خدا بهشون ثروت میده امروزه هم حرف اول و آخر توی ازدواج ثروت
به نظرم من شکوه از خدا چیزیا درست نمیکنه درضمن خیلی از پسرها که واقعا غریزه داره بیچارشون میکنه مثل خودم
مجرد هستند حالا خوبیش اینه که دخترها با مجرد موندن
احتمال به گناه افتادنشون خیلی کمتر از پسرهاست
واقعا تو این دوره زمونه که امکان ازدواج نیست دختر بودن نعمت

m70;721071 نوشت:
اصلا چرا خدا هوای بدا رو بیشتر داره؟؟؟

خدا که فقط خدای بندگان حرف گوش کنش نیست، خدای اون بنده هاشم هست که به راه خطا میرن. شاید خدا چون هوای خوبا رو داره و به اونا عنایت کرده تا گناه نکنن از این طرفم میخواد راه گناه رو برای این بندگانش که خطاکارند ببنده تا کمتر مرتکب گناه بشند

مشک;727604 نوشت:
بله ، خوبان بیشتر گرفتار مصایب وبلایا میشن ..

آدم بمیره بهتره این بلاها رو تحمل کنه

pzahra;728075 نوشت:
آدم بمیره بهتره این بلاها رو تحمل کنه

مجبوریم میفهمی مجبور .. :ok::khandeh!:( حالا مثلا یعنی من خیلی خوبم ):makhfi:

آخه بدبختی حتی اگرم نیت کنیم تشریفمونو ببریم اونور ، معلوم نیست که اونور وضعمون چطوریه ..موندیم بین زمین و آسمون :Doaa:

دخترهای مذهبی پول پرستن نبودن ارامش به همه جوون ها میرسید خدا باید دخترمذهبیا رو بندازه ته جهنم چون با توقعات وحشتناکشون باعث شدن پسرا از ترس تحقیر شدن
جرات خواستگاری رفتنم نداشته باشند پسرهای حلال خور همیشه پولشون کم و تنگ دست هستند برای همین دختر مذهبیا باهاشون ازدواج نمیکنند البته من حسن نیتما به خدا نشون دادم دوسال تمام خواستگاری رفتم ولی خود خدایی که تشویق به ازدواج میکنه خودش راه منو بست

نقل قول:

دخترهای مذهبی پول پرستن نبودن ارامش به همه جوون ها میرسید خدا باید دخترمذهبیا رو بندازه ته جهنم چون با توقعات وحشتناکشون باعث شدن پسرا از ترس تحقیر شدن
جرات خواستگاری رفتنم نداشته باشند پسرهای حلال خور همیشه پولشون کم و تنگ دست هستند برای همین دختر مذهبیا باهاشون ازدواج نمیکنند البته من حسن نیتما به خدا نشون دادم دوسال تمام خواستگاری رفتم ولی خود خدایی که تشویق به ازدواج میکنه خودش راه منو بست

اوه! من اول فکر کردم شما خانم هستید!!

کلا تجمل گرایی رونق پیدا کرده دوست عزیز .. سخت گیری زیاد شده ، درسته .. اما ناامید نشید ..

ممکنه با این تاخیر بهترین انتخاب در آینده ای نزدیک براتون پیش بیاد . صبور باشید و این صبرتون رو با محکوم کردن خدا بی اجر نکنید .

m70;721071 نوشت:
میخوام بدونم چرا آمار ازدواج توی دخترای غيرمذهبی نسبت به مذهبی بیشتره؟؟؟
من نظرات رو نخوندم...در حد خودم یه چیزی میگم درست یا غلط پای شما...
بنظر من اکثریت انسان ها زمانی سمت خدا می روند که یا بدبخت هستند یا زشت هستند یا فقیر هستند یا هزار مشکل و گلایه و شکایت دارند و اکثرا انسان هایی که زیبا هستند و پولدار و مرفح بی درد هستند معمولا نمیان سمت خدا و غرق لذات و خوشگذارینی ها می روند...اگه دقت کرده باشید اکثر غیر مذهبی ها زیبا ترند از مذهبی ها...چرا چون طرف میگه من زیبام باید خودمو نشون بدم و طرف می گه من زشتم چرا خودمو نشون بدم می رم زیر چادر دستور خدا رو رعایت کردم....در این بین انسان هایی انگشت شمار هستند که با اینکه بسیار زیبا هستند باز هم سمت خدا هستند این ها همان بندگان خاص خدا هستند...که خدا رو واقعا بخاطر خودش می خوان نه داشتن و نداشتن...از طرفی عکس قضییه هم هست بعضیا با اینکه خیلی زشت هستن باز هم با ارایش های ناجور میان بیرون و ادم حالش بهم می خوره..این دسته از ادما هم معمولا کم هستند و دیگه از همه بدبخت تر همینا هستن که هم دنیا رو از دست می دن هم اخرت..امیدوارم پاسخی متفاوت داده باشم چون من نخوندم جوابا رو...همگی موفق باشید

nothing;728099 نوشت:
من نظرات رو نخوندم...در حد خودم یه چیزی میگم درست یا غلط پای شما...
بنظر من اکثریت انسان ها زمانی سمت خدا می روند که یا بدبخت هستند یا زشت هستند یا فقیر هستند یا هزار مشکل و گلایه و شکایت دارند و اکثرا انسان هایی که زیبا هستند و پولدار و مرفح بی درد هستند معمولا نمیان سمت خدا و غرق لذات و خوشگذارینی ها می روند...اگه دقت کرده باشید اکثر غیر مذهبی ها زیبا ترند از مذهبی ها...چرا چون طرف میگه من زیبام باید خودمو نشون بدم و طرف می گه من زشتم چرا خودمو نشون بدم می رم زیر چادر دستور خدا رو رعایت کردم....در این بین انسان هایی انگشت شمار هستند که با اینکه بسیار زیبا هستند باز هم سمت خدا هستند این ها همان بندگان خاص خدا هستند...که خدا رو واقعا بخاطر خودش می خوان نه داشتن و نداشتن...از طرفی عکس قضییه هم هست بعضیا با اینکه خیلی زشت هستن باز هم با ارایش های ناجور میان بیرون و ادم حالش بهم می خوره..این دسته از ادما هم معمولا کم هستند و دیگه از همه بدبخت تر همینا هستن که هم دنیا رو از دست می دن هم اخرت..امیدوارم پاسخی متفاوت داده باشم چون من نخوندم جوابا رو...همگی موفق باشید

غير مذهبي ها زيباتر نيستن به لطف هفتاد قلم ارايش اون مدلي شدن
ولي باقيه صحبت هاتون رو تأييد ميكنم:ok:

من فقط تو این موندم چرا فقط دخترا باید از مجردی گلایه کنند بابا پسرا مجردیشون 10 برابرخطرش. بیشتره چرا کسی درک نمیکنه تازه اگه پسری هم دستش تنگ باشه ممکن تا آخر عمر بمونه
هیچکس همسرش نشه ولی دخترها با اینکه احتمال به گناه افتادنشون کمه و حتی پایین آوردن خواسته هاشون ازدواج کنند من تعجب میکنم چرا اینقدر دخترا گلایه میکنند خدا آزمایش مردا رو خیلی سخت تردخترا قرار داده

مشک;728089 نوشت:
اوه! من اول فکر کردم شما خانم هستید!!

کلا تجمل گرایی رونق پیدا کرده دوست عزیز .. سخت گیری زیاد شده ، درسته .. اما ناامید نشید ..

ممکنه با این تاخیر بهترین انتخاب در آینده ای نزدیک براتون پیش بیاد . صبور باشید و این صبرتون رو با محکوم کردن خدا بی اجر نکنید .


چه فایده خدا ازدواج برای من تو 40 سالگی بخاد دیگه فایده ای نداره 8 ماهه خودم قیدشا زدم ازدواج مال اول جوونی نه 30 سال به بالا اون موقع خدا بهترین آدمم بذاره جلوم خودم دیگه ازدواج نخواهم کرد

pzahra;728120 نوشت:
چه فایده خدا ازدواج برای من تو 40 سالگی بخاد دیگه فایده ای نداره 8 ماهه خودم قیدشا زدم ازدواج مال اول جوونی نه 30 سال به بالا اون موقع خدا بهترین آدمم بذاره جلوم خودم دیگه ازدواج نخواهم کرد

واقعا متاثر شدم ..

متاهل ها آرزوی مجرد بودن دارن ، مچردها آرزوی تاهل...

pzahra;728086 نوشت:
دخترهای مذهبی پول پرستن نبودن ارامش به همه جوون ها میرسید خدا باید دخترمذهبیا رو بندازه ته جهنم چون با توقعات وحشتناکشون باعث شدن پسرا از ترس تحقیر شدن
جرات خواستگاری رفتنم نداشته باشند پسرهای حلال خور همیشه پولشون کم و تنگ دست هستند برای همین دختر مذهبیا باهاشون ازدواج نمیکنند البته من حسن نیتما به خدا نشون دادم دوسال تمام خواستگاری رفتم ولی خود خدایی که تشویق به ازدواج میکنه خودش راه منو بست

جمع نبندین.....

*faezeh*;728241 نوشت:
جمع نبندین.....

باهاتون موافقم ضمن اینکه
چقدر خوب میشه انقدر زود و قاطعانه قضاوت نکنیم...
خدا می داند و ما نمی دانیم...

pzahra;728086 نوشت:
دخترهای مذهبی پول پرستن نبودن ارامش به همه جوون ها میرسید خدا باید دخترمذهبیا رو بندازه ته جهنم چون با توقعات وحشتناکشون باعث شدن پسرا از ترس تحقیر شدن
جرات خواستگاری رفتنم نداشته باشند پسرهای حلال خور همیشه پولشون کم و تنگ دست هستند برای همین دختر مذهبیا باهاشون ازدواج نمیکنند البته من حسن نیتما به خدا نشون دادم دوسال تمام خواستگاری رفتم ولی خود خدایی که تشویق به ازدواج میکنه خودش راه منو بست

ویه چیزی دیگه اگ شماتلاشت رو کردی
شاید مصلحت شما تواین بوده که فعلا ازدواج نکید
خدارو شاکرباش
شاید طلاق میگرفتی یابه مشکلات بدتری دچارمیشدی

m70;721071 نوشت:
مگه خدا نگفته خودتونو حفظ کنین من اسباب ازدواج رو مهیا میکنم توکل و صبرو نماز و...
این یعنی مذهبیا باید راحتتر و بهتر ازدواج کنن دیگه پس چرا برعکسه؟میدونم کسی که مذهبیه این دین و ایمونش واسه باج گیری از خدا که نیست که درقبالش چیزی از خدا بخواد ولی خودش گفته کمکتون میکنم پس چرا الان تو جامعه نگاه میکنی هرکی هرزه تره رفته سر زندگیش و پاک ها سنشون رفته بالا...

چطوره بریم از اون هرزه تر ها بپرسیم زندگیشون چجوریه!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آیا واقعا دارند زندگی می کنند؟!؟!بعید میدونم
در ضمن کی گفته پاک تر ها سنشون رفته بالا!؟؟!آمار دقیق دارید!؟!؟

ماه گردویی;728260 نوشت:
چطوره بریم از اون هرزه تر ها بپرسیم زندگیشون چجوریه!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آیا واقعا دارند زندگی می کنند؟!؟!بعید میدونم
در ضمن کی گفته پاک تر ها سنشون رفته بالا!؟؟!آمار دقیق دارید!؟!؟

هیشکی نمی تونه ادعا کنه امار دقیق داره
ولی بله دارن زندگی میکنن خوبم زندگی میکنن
هیشکی منکر این نیست که مذهبیا احتمال زندگی بی دغدغه ترو بهتر رو بیشتر دارن بحث اینه کلا ازدواج توی قشر مذهبی انگار سخت تر و کمتر از غیر مذهبیاست بااینکه باید برعکس باشه

pzahra;728117 نوشت:
ن فقط تو این موندم چرا فقط دخترا باید از مجردی گلایه کنند بابا پسرا مجردیشون 10 برابرخطرش. بیشتره چرا کسی درک نمیکنه تازه اگه پسری هم دستش تنگ باشه ممکن تا آخر عمر بمونه
هیچکس همسرش نشه ولی دخترها با اینکه احتمال به گناه افتادنشون کمه و حتی پایین آوردن خواسته هاشون ازدواج کنند من تعجب میکنم چرا اینقدر دخترا گلایه میکنند خدا آزمایش مردا رو خیلی سخت تردخترا قرار داده

اتفاقا من برعکس فکر میکنم
پسرا خیلی بهتره شرایطشون
اولا همین تعیین سن ازدواج واسه دخترا یکی از عوامل تضعیف روحیه س درحالیکه واسه پسرا تاحد زیادی سن مطرح نیست و به راحتی امکانش هس تو هرسنی که باشن
دوما خیلیا هستن که به خاطر اخلاق و خانواده وخیلی ویژگی های دیگه کلا قید همه شرایط رو میزنن
سوما احتمال به خطر افتادن دخترا زیادتره ... چون احساسی ن و نیاز عاطفی زیادی حس میکنن و این باعث میشه توی موقعیت خطر قرار بگیرنٰ
چهارما خدا واسه هر گروهی یه جور سختی قرار داده ٰ هردو طرف مشکل مشترک دارن و بنابراین کمتر بیشتر نداره به نظرم!

m70;729676 نوشت:
هیشکی نمی تونه ادعا کنه امار دقیق داره
ولی بله دارن زندگی میکنن خوبم زندگی میکنن
هیشکی منکر این نیست که مذهبیا احتمال زندگی بی دغدغه ترو بهتر رو بیشتر دارن بحث اینه کلا ازدواج توی قشر مذهبی انگار سخت تر و کمتر از غیر مذهبیاست بااینکه باید برعکس باشه

وضع جامعه مون این شد
بعضی خاستگارا دوست ندارن زنشون حجاب چندانی داشته باشه و...
بر عکس میشه به موقعش!
مطمئنم زندگی اون هرزه تر ها خوب نیست
اگر هم 1 در هزار خوب باشه احتمالا در آینده نچندان دور خدشه بهش وارد میشه

[="Arial Narrow"][="Indigo"]

حامی;726937 نوشت:
- بسياري از گرفتارهاي ريشه در كاهلي ما دارد مثلا تصور كنيد دختري متدين است ولي ازدواج به تأخير افتاده است: وقتي بررسي مي كنيم مي بينم كه او يا خانواده اش شرايط سختي در خواستگاري مطرح مي كند، خواستگاري را مي خواهد كه صددرصد مطابق ميلش باشد، مهارت زنانگي ندارد و پسران و خانواده آنها به او رغبت ندارند، شلخته است، اجتماعي نيست، و بدگو دارد و افرادي از خدا بي خبر مانع ازدواج مي شوند، مؤمنان بدون توجه به دستور خداوند هستند و واسطه در ازدواج و امر خير نمي شوند و....

سلام ببخشید اگه سوالم تکراریه فرصت خوندن تمام صفحه ها رو نداشتم

واقعا باید با این دو مسئله ای که قرمز کردم چیکار کرد؟

وقتی خانواده آدم خیلی سخت گیرن حتی با وجود تمام تلاش ما برای اینکه کسی رو رد نکنن باید چیکار کنیم(حتی وقتی اونا ظاهر طرف رو نمی پسندن ولی ما مشکلی نداریم)؟

خیلی وقتا هم ممکنه از طرف ما جواب رد بدن در صورتی که واقعیت اینطوری نیست

یعنی واقعا خدا بخاطر کارای بقیه وقتی ما هیچ نقشی توش نداریم ازدواجمون رو به تاخیر می ندازه؟

( خودتون هم اشاره کردین که دخترای مذهبی حاضر نیستن به هر قیمتی و با هر شخصی ازدواج کنن، خب بسیاری از آدما واقعا ملاکای ما رو ندارن وقتی یکیم پیدا میشه که خیلی از ملاکای ما رو داره، وقتی از طرف خانواده رد میشه برای یه سری مسائل پیش پا افتاده واقعا نمی دونیم باید چیکار کنیم و وظیفمون چیه.

چون نمی دونم این حرف رو کجا شنیدم که گاهی که مادرا یه دلیلی میارن برای رد یه نفر گوش بدید حتی اگه منطقی نباشه احتمالا خیر شما توش هست (مظمونش این هست )، حالا واقعا اینجوریه؟

با توجه به اینکه ما حق بی احترامی یا داد و بیداد نداریم با پدر و مادرمون، و اصولا اینجور صحبتا آخرش به بحث کشیده میشه تا چه حد می تونیم با خواسته هاشون مخالفت کنیم؟ )[/]

موضوع قفل شده است