لذت داره چون نیاز داریم
اگر خدا در خوردن و نکاح لذت نمیگذاشت انسان نه خود و نه نوع خود بقا نمیداشت
پس هدف از نکاح و اکل وشرب لذت نبوده بلکه هدف حفظ بقا و تناسل بوده
خب شما بگو آیا دربهشت حفظ بقا و تناسل مطرح است؟؟؟
در بهشت هم از نعمات استفاده میشود چونکه پاداش و هدیه ای از طرف خداوند است به بندگانی که در دنیا از او سرپیچی نکرده اند!
اتفاقا بعد جسمانی بودن معاد و اینکه خداوند لذت های دنیایی را در بهشت قرار دهد اما متناسب با همان دنیابدون نقصان های دنیایی خودش از نشانه های قدرت الهی است!!!
آیا خداوند نمیتواند بهشتی بیافریند که تمام نعمات در آن باشد ، نهایت لذت غیر قابل وصف در آن باشد ، تضاد و تزاحم هم در آن نباشد؟!!!
کار خداوند براساس حکمت است خداوند کار برخلاف حکمت نمیکند و محال است که بکند
خواهرگرامی!!!!!
یه ذره به سخن من دقت کنید
نهایت لذت خود خداست
بیشترین لذت را خود خودا از خود میبرد؟منکر این مسئله ایید؟
خب آیا خدا میخورد و میآشامد؟؟؟و نکاح میکند؟
خداوند پا به ما نداده که تا ابد با آن راه برویم پا داده که به جایی برسد وقتی تمام مکانها زیر پایمان آمد و همه زمانها را درنوردیدم دیگر از آن باید فارغ شد
حکایت ما و دنیا حکایت بچه و شیشه شیر است که نمیخواهد از دل بکند و همه لذت دنیارا در آن معنی میکند حال آنکه اینطور نیست
کار خداوند براساس حکمت است خداوند کار برخلاف حکمت نمیکند و محال است که بکند
خواهرگرامی!!!!!
یه ذره به سخن من دقت کنید
نهایت لذت خود خداست
بیشترین لذت را خود خودا از خود میبرد؟منکر این مسئله ایید؟
خب آیا خدا میخورد و میآشامد؟؟؟و نکاح میکند؟
خداوند پا به ما نداده که تا ابد با آن راه برویم پا داده که به جایی برسد وقتی تمام مکانها زیر پایمان آمد و همه زمانها را درنوردیدم دیگر از آن باید فارغ شد
حکایت ما و دنیا حکایت بچه و شیشه شیر است که نمیخواهد از دل بکند و همه لذت دنیارا در آن معنی میکند حال آنکه اینطور نیست
بزرگوار ،ایمان بندگان در آخرت کامل میشود بعد از اینکه نعمات بهشتی را دیدند و عذاب های خداوند را فهمیدند!! بهشت خداوند هیچ تضادی در لذت حمد وتسبیح الهی ندارد بلکه برعکس در آخرت بندگان با دیدن آنچه در تصورشان هم نمیگنجید پی به قدرت بی نهایت خداوند میبرند ، درک انسان از لذات قابل وصف با اکنون نیست!
ملاali;732063 نوشت:
نهایت لذت خود خداست
یک سوال !
اگر خداوند در آخرت بگوید اکنون دوست دارم از میوه هایی که برایت آماده کرده ام بخوری تا من لذت ببرم !شما چه میکنید؟! مگر قرار نیست از لذت خدا لذت ببرید؟!
در آخرت برای پاداش و فقط لذت باشند ! آیا به نظر شما اشکالی دارد؟
بله از نظر من کاملا اشکال داره
چراکه اونوقت افراد لذت طلب دنیا طبق قاعده «محشور شدن با مشتهیات نفس »سزاوارترند که به این بهشت بروند چون در دنیا هم به دنبال همین بودند نه به دنبال رشد و تعالی
اصلا لذت برای لذت با توحید مشکل داره و این سخن شما همون اصالت لذته که در اسلام ردشده
اتقاقا با همین تعبیرهای نفسانی از بهشت است که اسلامو میکوبند و پیامبر را انگ زنباره گی زده اند
این همه دستور به ترک هوس برای رسیدن به هوس!!!!!!
واقعا این معقوله
چرا نمیخوایم قبول کنیم که بابا مخاطب این آیات عرب جاهل بوده اند عربی که در بیابان به دنبال یه درخت و یه چشمه میگشتند
واقعا فکر میکنید تجری من تحت الانهار برای کشورهایی خوش آب و هوای اوروپایی جذابیتی دارد و اگر قرآن آنجا نازل میشد دقیقا به همین صورت بود
چون در دنیا هم به دنبال همین بودند نه به دنبال رشد و تعالی
اصلا لذت برای لذت با توحید مشکل داره و این سخن شما همون اصالت لذته که در اسلام ردشده
اتقاقا با همین تعبیرهای نفسانی از بهشت است که اسلامو میکوبند و پیامبر را انگ زنباره گی زده اند
پس کسانیکه برای لذت بردن واز هوی وهوس پیروی کردن حق دیگران را زیر پا گذاشتند مستحق بهشتند به نظر شما؟
بزرگوار ،ایمان بندگان در آخرت کامل میشود بعد از اینکه نعمات بهشتی را دیدند و عذاب های خداوند را فهمیدند!! بهشت خداوند هیچ تضادی در لذت حمد وتسبیح الهی ندارد بلکه برعکس در آخرت بندگان با دیدن آنچه در تصورشان هم نمیگنجید پی به قدرت بی نهایت خداوند میبرند
تضاد در ماست که انشالله به وقت موت که غرایز منتفی شدن لذات حقیقی خود را نشان میدهند و لذات دنیا گونه موضوعیت خود را به کل از دست میدهند
مشکل ما اینه که الآن با این غرایزیم و نمیتونیم غیر از این کانال سعادت را تعریف کنیم
وقتش که رسید درست میشود
یارب;732069 نوشت:
اگر خداوند در آخرت بگوید اکنون دوست دارم از میوه هایی که برایت آماده کرده ام بخوری تا من لذت ببرم !شما چه میکنید؟! مگر قرار نیست از لذت خدا لذت ببرید؟!
من از شما میپرسم اگه در آخرت خداوند بگوید بین لذت میوه ها و لذت ورای تصور من یکی را انتخاب کن چه میکنید؟این نیاز به غیر را چگونه توجیه میکنید؟
بله از نظر من کاملا اشکال داره
چراکه اونوقت افراد لذت طلب دنیا طبق قاعده «محشور شدن با مشتهیات نفس »سزاوارترند که به این بهشت بروند چون در دنیا هم به دنبال همین بودند نه به دنبال رشد و تعالی
اصلا لذت برای لذت با توحید مشکل داره و این سخن شما همون اصالت لذته که در اسلام ردشده
اتقاقا با همین تعبیرهای نفسانی از بهشت است که اسلامو میکوبند و پیامبر را انگ زنباره گی زده اند
این همه دستور به ترک هوس برای رسیدن به هوس!!!!!!
واقعا این معقوله
چرا نمیخوایم قبول کنیم که بابا مخاطب این آیات عرب جاهل بوده اند عربی که در بیابان به دنبال یه درخت و یه چشمه میگشتند
واقعا فکر میکنید تجری من تحت الانهار برای کشورهایی خوش آب و هوای اوروپایی جذابیتی دارد و اگر قرآن آنجا نازل میشد دقیقا به همین صورت بود
پوسته را باید رها کرد و مغز سخن را چسبیدگرامی
اسلام مگر دین رهبانیت است که بالذات حلال مخالف باشد!!! مگر پیامبراکرم (روحی فداه) از نعمات و لذات دنیایی بهره نمیبردند؟!!!غذا نمیخوردند، استراحت نمیکردند؟ ازدواج نمیکردند؟ مگر در اینها لذت نیست؟!!
در اسلام نهی از افراط و تفریط در لذات شده نه استفاده معتدل و مشروع آنها!!!
ببینید وقتی چیزی مذموم میشود که خداوند آن را مذموم کرده باشد،مثلا،به زبان ساده خداوند به شما میگوید حق نداری 4 زن دائم بیشتر داشته باشی حال فرض کنید خداوند همین را در بهشت بگوید هرتعداد زن که خواستی میتوانی دائم برای خودت انتخاب کنی آیا اینجا بیشتر از 4 زن داشتن مذموم میشود؟!!
ما وقتی عاشق کسی باشیم هرچه او بگوید همان را میپذیریم ، امروز بگوید برویم مسافرت میگوییم چشم ، فردا بگویید نرویم میگوییم چشم! من از درمان و درد و وصل و هجران, پسندم آنچه را جانان پسندد
این را دقت داشته باشید که لذت بردن از زنان بهشتی در بهشت دیگر هوس رانی یا شهوت پرستی وغیره که در تصور شما است و مذموم است نیست! زیرا همان خدایی که در دنیا استفاده از لذات را محدود کرده بود اکنون نا محدود کرده و اینجا استفاده از نعمات بهشتی هم میشود عین بندگی !! دقیقا شبیه ازدواج! یک زن ومرد تا قبل از محرمیت اگر باهم رابطه داشته باشند مذموم است اما بعد از محرمیت دیگر نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده است
بالاترین مرتبه بهشت قرب الهی است که ان شاءالله همه به آن برسند واین منافاتی با لذات بهشتی ندارد
اسلام مگر دین رهبانیت است که بالذات حلال مخالف باشد!!! مگر پیامبراکرم (روحی فداه) از نعمات و لذات دنیایی بهره نمیبردند؟!!!غذا نمیخوردند، استراحت نمیکردند؟ ازدواج نمیکردند؟ مگر در اینها لذت نیست؟!!
در اسلام نهی از افراط و تفریط در لذات شده نه استفاده معتدل و مشروع آنها!!!
ببینید وقتی چیزی مذموم میشود که خداوند آن را مذموم کرده باشد،مثلا،به زبان ساده خداوند به شما میگوید حق نداری 4 زن دائم بیشتر داشته باشی حال فرض کنید خداوند همین را در بهشت بگوید هرتعداد زن که خواستی میتوانی دائم برای خودت انتخاب کنی آیا اینجا بیشتر از 4 زن داشتن مذموم میشود؟!!
ما وقتی عاشق کسی باشیم هرچه او بگوید همان را میپذیریم ، امروز بگوید برویم مسافرت میگوییم چشم ، فردا بگویید نرویم میگوییم چشم! من از درمان و درد و وصل و هجران, پسندم آنچه را جانان پسندد
این را دقت داشته باشید که لذت بردن از زنان بهشتی در بهشت دیگر هوس رانی یا شهوت پرستی وغیره که در تصور شما است و مذموم است نیست! زیرا همان خدایی که در دنیا استفاده از لذات را محدود کرده بود اکنون نا محدود کرده و اینجا استفاده از نعمات بهشتی هم میشود عین بندگی !! دقیقا شبیه ازدواج! یک زن ومرد تا قبل از محرمیت اگر باهم رابطه داشته باشند مذموم است اما بعد از محرمیت دیگر نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده است
بالاترین مرتبه بهشت قرب الهی است که ان شاءالله همه به آن برسند واین منافاتی با لذات بهشتی ندارد
یازهرا(س)
سلام و احترام
بله درسته استفاده حلال اشکالی نداره
اما همین چیزهایی را که میگویید که حلال است و زندگی دنیاست خداوند اسمش را گذاشته لهو و لعب!!!
آیا قراره در بهشت هم لهو و لعب باشد؟؟!
بعدم اینکه مگه زنها چه تعدادند که هرکی خواست هرچندتا بگیره میگیره؟؟!
خوبه حالا شما خودتون خانومید!!!
واقعا همچین بهشتی میخواین؟؟!!صدتا هوو داشته باشین؟؟!!
بعدم اینکه کی گفته قرب الهی با لذت طلبی منافات نداره؟؟؟
اگه قرب الهی بهترینه باید همونو بخوایم و بس
این هم مذمت امام خمینی از چنین نگاهی
《تمام كارهاى ما براى لذات نفسانى و براى اداره كردن بطن و فرج است . ما شكم پرست و شهوت پرستيم .
ترك لذت براى لذت بزرگ تر مى كنيم . وجهه نظر و قلبه آمال ما، راه انداختن بساط شهوات است . نماز كه معراج قرب الهى است ، ما بجا مى آوريم براى قرب به زن هاى بهشت . ربطى به تقرب حق ندارد. مربوط به اطاعت امر نيست . با رضاى خدا هزاران فرسنگ دور است .
اى بيچاره ! بى خبر از معارف الهيه كه جز اداره شهوت و غضب خود، چيز ديگر نمى فهمى . تو مقدس (مواظب ) به ذكر و ورد و مستحبات و واجبات و تارك مكروهات و محرمات متخلق به اخلاق حسنه و متجنب از سيئات اخلاق در ترازوى انصاف بگذار كارهايى را كه مى كنى از براى رسيدن به شهوات نفسانى و نشستن بر تخت هاى زمردين و هم آغوش شدن با لعبت هاى شوخ و شنگ بهشتى و پوشيدن لباس هاى حرير و استبرق و سكنا كردن در قصرهاى نيكو منظر و رسيدن به آرزوهاى نفسانى . آيا بايد اين ها را كه تمام براى خود خواهى و پرستش نفس است ، به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست ؟ آيا شما با عمله اى كه براى مزدكار مى كند، چه فرقى داريد، كه اگر او بگويد من محض صاحب كار اين عمل را كردم او را تكذيب مى كنند؟ آيا شما دروغگو نيستيد كه مى گوييد نماز مى كنم براى تقرب به خدا؟ آيا اين نماز شما براى نزديكى به خدا است ، يا براى تقرب به زن هاى بهشت است و رسيدن به شهوات است ؟》
چهل حدیث ص 62-63
مگر ما نعوذ بالله میخوایم خدا بشیم ما قراره خلیفه ی خداوند بشیم
سلام
در جواب اینکه گفتم مگه خدا میخورد و نکاح میکند پاسخ بالا رادادید
عرض شود
مگه نعوذ بالله فرشتگان هم خدااند که نکاح نمیکنند؟
یعنی خلیفه خدا ازونا کمتره؟؟!:Gig:
ایشون معاد جسمانی عنصری را قبول ندارند و دقیقا به این دلیل که عالم ماده همیشه بوده و هست و حدیث نقل کرده اند که قبل ار آدم باز آدم بوده و بعد از آن نیز آدم می آید پس قیامت مادی و این جهانی نیست(البته این فقط یک دلیل ایشان در رد معاد مادی است)
و اما اونچه که ایشان از معاد جسمانی صحبت میکنند معاد مثالی است..
معادی که ملاصدرا شرحش را داده...
یعنی به نظر ایشان بدن اخروی بدن مادی و بدن این دنیایی نیست بلکه شدت یافته همان بدنی است که در خواب داریم(یعنی کاملا غیبی و خیالی)
و اما از نظر خیلی ها که مقالاتش هم موجود است معاد مثالی هم نهایتا همان معاد روحانی است چرا که بدن برزخی مثالی با ورود به عالم عقلی که عالم قیامت است منقضی میشود
نتیجه اینکه به بدن عقلی که حقیقت بدن مثالی و مادی است نمیتوان بدن و جسم گفت چرا که با چنین تعریفی همه مبانی فلسفه بهم میریزد و عالم نفس کلی را هم میتوان با این تعریف جسمانی خواند
لذا جسم مورد نظر صدرا جسم نیست بلکه تاویلی از مفهوم جسم است و هیچ ربطی با معاد جسمانی اصطلاحی ندارد
بحثش مفصل است
بماند
بله درسته استفاده حلال اشکالی نداره
اما همین چیزهایی را که میگویید که حلال است و زندگی دنیاست خداوند اسمش را گذاشته لهو و لعب!!!
آیا قراره در بهشت هم لهو و لعب باشد؟؟!
بعدم اینکه مگه زنها چه تعدادند که هرکی خواست هرچندتا بگیره میگیره؟؟!
خوبه حالا شما خودتون خانومید!!!
واقعا همچین بهشتی میخواین؟؟!!صدتا هوو داشته باشین؟؟!!
بعدم اینکه کی گفته قرب الهی با لذت طلبی منافات نداره؟؟؟
اگه قرب الهی بهترینه باید همونو بخوایم و بس
سلام علیکم
لذات وقتی بهشتی شدند دیگر لهو و لعب نیستند ،این را دقت داشته باشید
اگر خداوند چیزی را بپسندد ما چرا نپسندیم؟!! در همین دنیا هم اگر میبینید خانمها با این قضیه مخالفند یک بعد آن به حسادت برمیگردد! در بهشت که خدارا شکر دیگر نه حسادت است ،نه غم نه غصه و غیره ...هرکس به آنچه دارد راضی است ! پس نگران این موضوع نباشید قرار نیست آنجا کسی از داشتن به قول شما هوو!!! ناراحت باشد!
ملاali;732152 نوشت:
بعدم اینکه کی گفته قرب الهی با لذت طلبی منافات نداره؟؟؟
اگه قرب الهی بهترینه باید همونو بخوایم و بس
این هم مذمت امام خمینی از چنین نگاهی
《تمام كارهاى ما براى لذات نفسانى و براى اداره كردن بطن و فرج است . ما شكم پرست و شهوت پرستيم .
ترك لذت براى لذت بزرگ تر مى كنيم . وجهه نظر و قلبه آمال ما، راه انداختن بساط شهوات است . نماز كه معراج قرب الهى است ، ما بجا مى آوريم براى قرب به زن هاى بهشت . ربطى به تقرب حق ندارد. مربوط به اطاعت امر نيست . با رضاى خدا هزاران فرسنگ دور است .
اى بيچاره ! بى خبر از معارف الهيه كه جز اداره شهوت و غضب خود، چيز ديگر نمى فهمى . تو مقدس (مواظب ) به ذكر و ورد و مستحبات و واجبات و تارك مكروهات و محرمات متخلق به اخلاق حسنه و متجنب از سيئات اخلاق در ترازوى انصاف بگذار كارهايى را كه مى كنى از براى رسيدن به شهوات نفسانى و نشستن بر تخت هاى زمردين و هم آغوش شدن با لعبت هاى شوخ و شنگ بهشتى و پوشيدن لباس هاى حرير و استبرق و سكنا كردن در قصرهاى نيكو منظر و رسيدن به آرزوهاى نفسانى . آيا بايد اين ها را كه تمام براى خود خواهى و پرستش نفس است ، به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست ؟ آيا شما با عمله اى كه براى مزدكار مى كند، چه فرقى داريد، كه اگر او بگويد من محض صاحب كار اين عمل را كردم او را تكذيب مى كنند؟ آيا شما دروغگو نيستيد كه مى گوييد نماز مى كنم براى تقرب به خدا؟ آيا اين نماز شما براى نزديكى به خدا است ، يا براى تقرب به زن هاى بهشت است و رسيدن به شهوات است ؟》
چهل حدیث ص 62-63
دقیقا همین است که امام (ره ) فرمودند اما شما متاسفانه خلط مبحث نموده اید !!
ببنید بزرگوار امام(ره) نفرمودند نعمات بهشتی وجود ندارد! نفرمودند زن و قصر و تخت های زمرد غیره در بهشت وجود ندارد! فرمودند اگر انسانی برای رسیدن به اینها عبادت کند عبادتش خالصانه نیست و ارزشی ندارد!!
بگذارید برای اینکه بهتر متوجه شوید مثالی بزنم
فرض کنید عارفی در شهری است،شما هم عاشق او هستید و میخواهید به او برسید، شنیده اید باید برای رسیدن به این عارف ده شهر را پیاده بروید سختی زیادی داردوشنیده اید این عارف در شهر نهم بعد از پیمودن سختی راه از میهمانانش پذیرایی میکند و نهایت در شهر دهم به وصالش میرسید
خب شما راه میافتید تا به شهر نهم میرسید ، شروع میکنند از شما پذیرایی کردن و شما وقتی این پذیرایی هارا میبینید که از طرف عارف است میفهمید که چیزی به وصال نمانده پس بی تاب میشوید و میگویید میخواهم هرچه زود تر به عارف برسم .و از کسانی که آنجا هستند تقاضا میکنید هرچه سریعتر شمارا به آن عارف برسانند
خب حالا اینجا شما این همه سختی کشیدید و هزینه کردید که در شهر نهم پذیرایی شوید یا اینکه به شهر دهم برسید و به وصال عارف برسید؟!!
حال از آنطرف فرض کنید فرد دیگری این ها را شنیده است پس راه می افتدتا با هزار سختی خودش را به شهر نهم برساند، به او میگویند کجا میروی ؟ میگوید به دیدار عارف ، در حالی که هدفش رسیدن به شهر نهم و پذیرایی شدن است!! حال هرکس او را ببینید و هدفش را بفهمد میگوید ای بیچاره! تو دورغ میگویی میخواهی به عارف برسی ! تو چقدر بدبختی که داری این همه سختی را تحمل میکنی که در شهر نهم از تو پذیرایی شود!!! در حالی که وصال عارف خیلی بالاتر است!
در هر دو این سفر ها پذیرایی وجود داشت اما اولی به قصد وصال رفت در راه پذیرایی شد اگر هم پذیرایی نمیشد برایش مهم نبود زیرا به هدف پذیرایی نیامده بود !ولی دومی به قصد پذیرایی رفت و از وصال حقیقی محروم گردید!!
دقیقا حرف امام (ره ) نیز همین است ! و مفهوم کلامشان این است که بیچاره آن کسی که به خاطر رسیدن به نعمات بهشتی خدا را عبادت کند نه به خاطر رسیدن به خود خدا! و این فرد اخلاص ندارد ....
پس جناب آقای ملاعلی،به نظر بنده اتفاقا باید بهشت وجود داشته باشد ! باید باتمام نعماتی که خداوند توصیف نموده هم باشد ، تا انسان بین نعمات بهشتی و وصال یار یکی را برای خودش انتخاب نماید!!!
اگر نعمات بهشت نباشد و تشبیه باشد و انسان هم بداند که بهشتی در کار نیست پس یک راه بیشتر نیست و آن هم رسیدن به وصال !پس همه مجبورند این مسیر را پی گیرند و دیگر قرار نیست معلوم شود چه کسی برای بهشت عبادت میکرد چه کسی برای رسیدن به یار !! چه کسی عبادتش خالصانه و عاشقانه بود و چه کسی تاجرانه!
اینجاست که عشق معنا پیدا میکند ،اینجاست که بنده میگوید خدایا من بهشت بی وصال تو را نمیخواهم ،خدایا اگر بهشت شیرین است بهشت آفرین شیرین تر است اینجاست که عرفای بزرگ مانند امام (ره) میفرمایند :
رِسَم آیا به وصال تو که در جان منی
هجر همچون تو که در جان منی نیست روا...
اینجاست که وقتی بندگان مخلص وارد بهشت مبشوند و فرشتگان به استقبالشان می آیند و وقتی نعمات بهشتی را میبیند نزدیک شدن به یار را حس میکند و شوق رسیدن در وجودشان آنها را بی تاب میکند ، در این حالت چه به او این نعمات را بدهند چه ندهند او ناراحت نمیشود زیرا فقط دنبال وصال یار است و دیدن این نعمات شوق را در او بیشتر میکند زیرا بوی یار را میدهد!
حال فرض کنید به وصال یار رسید و خداوند گفت دوست دارم از نعمتهای بهشتی بهره مند شوی! اینجا بنده اگر از نعمات بهره مند میشود به خاطر لذت بردن خداوند است و از لذت خداوند است که دارد لذت میبرد نه لذت خوردن و آشامیدن و غیره! (به همین دلیل گفتم استفاده از نعمات با وصال یار منافاتی پیدا نمیکند!)
مثلا فرض کنید دو نفر عاشق و معشوق باشند! معشوق سیبی به عاشق دهد و میگوید بخور! عاشق میگوید من جز وصال تو چیز دیگری نمیخواهم ؛معشوق بگوید میخواهم سیب را بخوری تا از خوردن تو لذت ببرم ، اینجا عاشق وقتی سیب را میخورد از طعم سیب لذت نمیبرد از لذت بردن معشوق است که لذت میبرد ....
بهشت باید باشد بزرگوار!!اتفاقا باید یک بعد از آن هم جسمانی باشد تا وقتی انسان وارد بهشت شد قبلا لذت آن را در دنیا درک کرده باشد و وآچه خدا وعده داده بود را ببینید و حالا با اینکه درکش از لذات هزاران برابر شده است اما به دنبال لذت حقیقی یعنی وصال یارباشد و اگر او را به بهشت ببرند و بهترین لذت ها را هم به او بدهندولی بگویند به وصال خداوند نمیرسی محزون شود و بگوید بهشت بی یار برای من جهنم است اگر بهترین لذت ها هم در آن باشد.....پس باید بهشتی باشد تا بهشت آفرینش شیرین تر باشد بزرگوار!
انسان در مسیر الهی وقتی عبادت میکند وقتی عاشقانه عبادت میکند که بگوید خدایا مطمئن هستم بهشت است،مطمئنم تو خلاف وعده عمل نمیکنی ،مطمئنم تمام این لذتها در بهشت است اما من تو را میخواهم ،من رسیدن به تو را میخواهم فقط تورا...
خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)
از باب مجاز گویی بهآن نگاه میکنیم
درست مثل اینکه وقتی میخواهیم برای کودک از ازدواج بگوییم...میگوییم لذتش مث لذت صدتا بستنی است
و اما مهمترین دلیل که لذات بهشت از سنخ لذات دنیا نیستند:
لذات دنیا از باب رفع الم و رنج است و مختص همین عالم میباشد ..اگر بخواهیم چنین لذاتی را برای آخرت نیز قائل باشیم در واقع دنیای مجدد را تصدیق کردیم نه آخرت
وقتی گفته میشود لذات بهشت بری از نقایص لذات دنیاست یعنی اساسا چیز دیگریست چرا که لذات این دنیایی مستلزم وجود رنج و الم..تضار وتزاحم است و این یعنی دنیا نه آخرت
یاحق
سلام بر شما
پاسخهای شما را خواندم ... ببینید جناب ملاعلی شما هرچقدر هم توضیح دهید باز این منطقی نیست که بگوییم به این دلیل که خدا نمیتوانسته برای انسانها بهشت را وصف کند به ایشان وعده های غیرواقعی داده است. به نظر بنده اینکار فقط ناتوان دانستن خدای بزرگ است.
یعنی در توان او نیست که به انسانها به نوعی وعده دهد که درخور توجهشان باشد. یا کاری کند که برایشان قابل پذیرش باشد؟
اگر فرمایشات شما صحیح است این سوال پیش میاید که چه ایرادی دارد خدا بجای دادن وعده هایی که انسانها را به اشتباه بیندازد فقط این بشارت را دهد که بهشتیان هیچگاه گرسنه و تشنه نمیشوند و از درد و رنجهای دنیوی آسوده خواهند بود، و بجای وعده دادن به آب و شراب و طعام و ایجاد توهم وجود لذات فقط بفرماید در بهشت چیزهایی هست که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و اینکه هیچ کسی نمیداند چه نعماتی در بهشت هست؟
آیا همینها به تنهایی برای ترغیب بندگان کم است؟ کسیکه بخواهد بپذیرد همینها برایش کافی است... به نظر بنده چنین کاری توهین به فهم مخاطب است و چنین کاری شاید از انسانها سربزند اما دون از شان ربوبی است....
ضمنا لذات دنیا میتوانستند بدون اینکه لذت باشند رفع رنج و الم کنند. پس این دلیلی که آوردید یعنی "لذات دنیا مستلزم وجود رنج و الم است" صحیح نمیباشد
ببنید بزرگوار امام(ره) نفرمودند نعمات بهشتی وجود ندارد! نفرمودند زن و قصر و تخت های زمرد غیره در بهشت وجود ندارد! فرمودند اگر انسانی برای رسیدن به اینها عبادت کند عبادتش خالصان
بنده کاری به نظز امام که آیا اینها در بهشت هست یا خیر نداشتم!!!
شما فرمودید نعمت بهشت منافاتی با قرب الهی ندارد ما گفتیم دارد.. یعنی اینکه عبادت برای حور و قصور عین همان دنیا خواهی است و ربطی به قرب الهی ندارد..فارغ از این که اینها در بهشت موجودند یا خیر
یارب;732304 نوشت:
د دو نفر عاشق و معشوق باشند! معشوق سیبی به عاشق دهد و میگوید بخور! عاشق میگوید من جز وصال تو چیز دیگری نمیخواهم ؛معشوق بگوید میخواهم سیب را بخوری تا از خوردن تو لذت ببرم ، اینجا عاشق وقتی سیب را میخورد از طعم سیب لذت نمیبرد از لذت بردن معشوق است که لذت میبرد ....
با این نظر شما موافقم
نقطه عطف سخن ما هم تا به اینجا خیلی بیشتر مربوط به نوع لذت در بهشت بود ..نه موضوع معاد جسمانی یا غیر جسمانی
و اون اینکه لذت بهشت لذت از خداست حال جسمی باشد یا نباشد
اما در دنیا اینطور نیست لذت از سیب برده میشود نه از خدا و این همون دوگانگی ایی هست که در بهشت نباید باشد
یارب;732304 نوشت:
ملاعلی،به نظر بنده اتفاقا باید بهشت وجود داشته باشد ! باید باتمام نعماتی که خداوند توصیف نموده هم باشد ، تا انسان بین نعمات بهشتی و وصال یار یکی را برای خودش انتخاب نماید!!!
بله اما
اگر بهشت واقعی وصال یار است دیگر لزومی ندارد که بهشت غیر واقعی تحقق یابد بلکه ضرورت بودن (بهشت جسمانی)در وعده هاست تا بنده از غیر بنده شناخته شود
دلیل: خب اونی که عبادتش برای خداست به مقصودش میرسه(یعنی همون منزل دهم و وصال یار) و اونی که عبادتش برای خدا نیست معلوم میشه که طالب دنیا و نفس بوده و وارد جهنم نفسانی خود میگردد
و شاید سر اینکه خدا فرموده ما آیات متشابه را برای دلهای مریض نازل کردیم تا گمراهشان کنیم همین باشد
اسخهای شما را خواندم ... ببینید جناب ملاعلی شما هرچقدر هم توضیح دهید باز این منطقی نیست که بگوییم به این دلیل که خدا نمیتوانسته برای انسانها بهشت را وصف کند به ایشان وعده های غیرواقعی داده است. به نظر بنده اینکار فقط ناتوان دانستن خدای بزرگ است.
یعنی در توان او نیست که به انسانها به نوعی وعده دهد که درخور توجهشان باشد. یا کاری کند که برایشان قابل پذیرش باشد؟
اگر فرمایشات شما صحیح است این سوال پیش میاید که چه ایرادی دارد خدا بجای دادن وعده هایی که انسانها را به اشتباه بیندازد فقط این بشارت را دهد که بهشتیان هیچگاه گرسنه و تشنه نمیشوند و از درد و رنجهای دنیوی آسوده خواهند بود، و بجای وعده دادن به آب و شراب و طعام و ایجاد توهم وجود لذات فقط بفرماید در بهشت چیزهایی هست که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و اینکه هیچ کسی نمیداند چه نعماتی در بهشت هست؟
آیا همینها به تنهایی برای ترغیب بندگان کم است؟ ک
سلام
خدا ناتوان نیست بلکه نقص از طرف ما است که درکمان از عالم صورت و تجسم بالاتر نرفته و البته فلسفه وجودی برزخ برای همین بالا رفتن است از صورت به معنا رفتن از خیال به عقل رفتن...
و اینکه میگویید چرا خدا بهشت را طور دیگر وعده نداد
باید عرض شود که اونوقت تشویقی صورت نمیگرفت..
تشویق از این جهت که همونطور که این لذات محسوس را دوست داری در بهشت هم من رادوست داری
حکایت ظاهر آیات حکایت شکلات است و کودک که در ابتدا شکلات موضوعیت دارد اما وقتی لذت برتر چشیده شد موضوعیت خود را از دست میدهد و کودک هم راضی است نمیگوید چرا شکلات را ندادی
Serat;732355 نوشت:
ضمنا لذات دنیا میتوانستند بدون اینکه لذت باشند رفع رنج و الم کنند. پس این دلیلی که آوردید یعنی "لذات دنیا مستلزم وجود رنج و الم است" صحیح نمیباشد
لذت اکل و شرب و نکاح لازمه مرتبه حیوانیت است و انسان موجودی است که همه مراتب هستی را دارد(بالقوه) منتها مرتبه حیوانیت خیلی زود بالفعل میشود ولی بالفعل کردن عقلانیت(یعنی فرشته شدن) دشواری دارد و رسالت انسان همین است
یعنی گدشتن از لذات حیوانی و رسیدن به لذات عقلانی
اگر این تقابل نبود که امتحانی صورت نمیگرفت
دلیل: خب اونی که عبادتش برای خداست به مقصودش میرسه(یعنی همون منزل دهم و وصال یار) و اونی که عبادتش برای خدا نیست معلوم میشه که طالب دنیا و نفس بوده و وارد جهنم نفسانی خود میگردد
خیر! اینگونه نیست!
کسی که هدفش وصال یار است به وصال میرسد و کسی که هدفش رسیدن به بهشت بوده به بهشت میرسد! زیرا هرچند برای رسیدن به وصال تلاش نکرده اما امر خدا را اطاعت نموده پس باید پاداش ببیند ! اگر غیر این باشد عدالت خداوند زیر سوال میرود که کسی را که در دنیا نفس خود را از گناه نگه داشته با کسی که گناه کرده در آخرت یکی باشند! پس بهشت پاداش اطاعت امر بندگان از فرامین الهی خواهد بود و در آخرت چنین فردی به این مرتبه راضی است! وجهنم کیفرگناه کاران است نه مومنان!
ببینید این ها مراتب عبادت و عرفان هستند و باید هرکس خودش به این درجه برسد (ان شاءالله خداوند توفیق دهد که همه ما به این درجات برسیم)
پس هرگز نمیتوان کسی را نهی کرد و گفت چرا به خاطر زسیدن به بهشت گناه نمیکنی ،این گناه نکردن تو بی فایده است ! وغیره ...زیرا ترک گناه و درواقع همان انجام واجبات و ترک محرمات کم کم انسان را به مراتب بالای غرفان میرساند ان شاءالله
پس نعمات بهشتی وجود داردبزرگوار!!! همه مومنین در آخرت لذت آن را خواهند چشید حتی آنان که دنبال وصال حقیقی یار بوده اند! با این تفاوت که آنان که دنبال وصال یار بودن به این لذات راضی نمیشوند و بالاتر از ان را دربهشت طلب میکنند اما کسانی که دنیال رسیدن به بهشت بودند به نعمتها و لذات بهشتی راضی میشوند بهشت واقعا وجود دارد،یک بعد آن هم جسمانی است،و انچه خداوند هم وعده داده حق است و تشبیه نیست ، بهشت پاداش کسانی است که اطاعت امر خداوند را نموده و واجباتشان را انجام داده و محرماتشان را ترک کرده اند
بهشت باید باشد بزرگوار!!اتفاقا باید یک بعد از آن هم جسمانی باشد تا وقتی انسان وارد بهشت شد قبلا لذت آن را در دنیا درک کرده باشد و وآچه خدا وعده داده بود را ببینید و حالا با اینکه درکش از لذات هزاران برابر شده است اما به دنبال لذت حقیقی یعنی وصال یارباشد و اگر او را به بهشت ببرند و بهترین لذت ها را هم به او بدهندولی بگویند به وصال خداوند نمیرسی محزون شود و بگوید بهشت بی یار برای من جهنم است اگر بهترین لذت ها هم در آن باشد.....پس باید بهشتی باشد تا بهشت آفرینش شیرین تر باش
و بهترین پاسخ همین فرمایش خودتان است
یارب;732416 نوشت:
س هرگز نمیتوان کسی را نهی کرد و گفت چرا به خاطر زسیدن به بهشت گناه نمیکنی ،این گناه نکردن تو بی فایده است ! وغیره ...زیرا ترک گناه و درواقع همان انجام واجبات و ترک محرمات کم کم انسان را به مراتب بالای غرفان میرساند ان شاءالله
چون سر و کارت به کودک فتاد
زبان کودکی باید گشاد
شکلات نشان دادن به کودک برای حرکت دادن کودک است نه شکلات دادن
وقتی کودک حرکت کرد و لذت بالاتر را چشید...شکلات موضوعیت خود را از دست میدهد
یارب;732416 نوشت:
دفش وصال یار است به وصال میرسد و کسی که هدفش رسیدن به بهشت بوده به بهشت میرسد! زیرا هرچند برای رسیدن به وصال تلاش نکرده اما امر خدا را اطاعت نموده پس باید پاداش ببیند
پس قبول دارید نعمت بهشت با قرب الهی مناقات دارد؟؟؟؟
این که شد همون شهوت کده
شما گفتید منافات ندارد!!!!
این تناقض سخنتان را چگونه برطرف میکنید؟؟؟
از نظر من دو حالت بیشتر نداره
1-طبق نظر شما نعم بهشتی با لذت خدا منافات نداره و لذت از سیب بهشت بردن لذت از خدا بردن است نه لذت سیب(که ما هم قبول کردیم)
2-لذت نعم بهشتی با قرب الهی میتواند منافات داشته باشد که این همان لهو لعب و شهوت پرستی دنیاست لذا تصور چنین بهشتی منتفی است و چنین بهشتی وجود ندارد
در نتیجه فرض صحیح همان حالت اول است که یا فرد از همان ابتدا یعنی در دنیا به شوق آن رسیده یا در برزخ و بعد از آن ترقی میکند و میرسد
یعنی نهایتا لذتی که در بهشت درک میشود همان لذت خداست با این تفاوت که بعضی ها از همان ابتدا به دنبال آن بوده اند و برخی به دنبال نعمت دنیا گونه از بهشت بوده اند اما نهایتا با گذر از برزخ ها و غیره.... قابلیت درک لذت حقیقی را پیدا میکنند
البته برای لذت حقیقی یعنی همان وصال دوست هم میتوان مراتب قائل شد
از گذشته تا حال اين پرسش همواره در بين علما مطرح بوده که واقعا در قیامت و معاد (اعم از بهشت و جهنم) کدام بخش از انسان حاضر می شود ؟ آیا معاد انسان معاد جسمانی است یا روحانی یا جسمانی و روحانی ؟
مقصود از معاد جسمانی آن است که در جهان اخروی، انسان با وجودی جسمانی حضور مییابد و نعمت یا عذاب اخروی نیز جسمانی می باشد، ولی معاد روحانی آن است که انسان با وجود روحانی (غیر جسمانی) حیات اخروی خویش را ادامه می دهد. در جهان بازپسین، از لذتهای معنوی و روحانی بهرهمند می گردد یا به عذابهای معنوی و روحانی دچار می شود. (1)
بسیاری از علمای بزرگ شیعه با توجه به آیات قرآن و روایات بر این باورند که که معاد انسان هم جسمانی و هم روحانی است. البته این که جسم انسان در آخرت همین جسم مادی دنیائی است یا چیزی دیگر محل اختلاف نظر در بین اندیشمندان مختلف است؛ اما در هر حال آنچه مسلم است در قیامت خدای متعال همین بدن دنیایی یا بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت،
پس روح انسان در قیامت یا در بهشت و دوزخ هیچگاه بدون کالبد نخواهد بود ، هرچند در مورد کم و کیف این بدن آگاهی روشن و کاملی نداریم ، اما مشروح توصیفات نهمت های بهشتی و عذاب های جهنمی نشان می دهد که در آن عالم بدنی همچون بدن دنیایی خودمان خواهیم داشت و لذت ها و عذاب ها علاوه بر جنبه روحی جسمانی هم خواهد بود .
پینوشت:
1. محمد سعيدي مهر، آموزش کلام اسلامی، نشر طه، قم 1383ش. ج 2، ص 252.
خیر ! هردو مطلب یکی است!!
بهشت درجات دارد و قرار نیست همه همان اول به درجه بالا بهشت برسند
اجازه دهید مطلبی بگویم که شاید گره شبهه شما باز شود
بنده احساس میکنم مشکل شما اینجاست که فکر میکنید همه مومنین که وارد آخرت میشوند به قرب الهی میرسند!پس با خودتان میگویید وقتی لذت بالاتر است چرا انسان باید لذت پایین تر مثلا خوردن میوه را انتخاب کند !
در حالی که اینگونه نیست!و قرار نیست همه به لذت درک خداوند برسند و هرلحظه از آن در بهشت بهره مند شوند! هرکس براساس شان و مقامش میتواند به محضر حضرت حق برسد و لذت درک خداوند را کسب نماید!
اهل بیت و معصومین (علیهم السلام) بالاتر ند یا خداوند؟! قطعا خداوند، درست است؟! در بهشت حتی همه مومنین نمیتوانند همیشه اهل بیت (علیهم السلام) و معصومین (علیهم السلام) را ببینند و از همنشینی با آنان لذت ببرند! گاهی ممکن است بنده ای فرض صد سال یک بار این توفیق و نعمت در بهشت نصیبش شود و به بهشت بالاتر که اهل بیت (علیهم السلام) حضور دارند راه پیدا کند
پس همه مومنین وارد بهشت میشوند اما هرکس در یک طبقه از بهشت است، همه هم از نعمات بهشتی بهره مند میشوند و با توجه به مقامی که در دنیا کسب نمودند میتوانند به لذات بالاتر دست پیدا کنند،
ملاali;732421 نوشت:
-لذت نعم بهشتی با قرب الهی میتواند منافات داشته باشد
برای چه منافات داشته باشد؟!! مثل این است که فرض لذات خوردن و باغ و همسر و غیره پله اول باشد و قرب الهی پله دهم ! بعد شما بگویید این دو پله باهم منافات دارد!
بزرگوار ! کسی که پله اول است اصلا به پله دهم نرسیده که درکی از آن داشته باشد پس با همان پله اول خوش است، کسی هم که به پله دهم رسیده آنقدر لذت پله دهم برایش شیرین است که کاری به پله اول ندارد (پله های اول و دوم و غیره را رد کرده و لذتش را چشیده است) پس اکنون در همین پله دهم خوش است
ملاali;732421 نوشت:
شکلات نشان دادن به کودک برای حرکت دادن کودک است نه شکلات دادن
وقتی کودک حرکت کرد و لذت بالاتر را چشید...شکلات موضوعیت خود را از دست میدهد
اتفاقا در آخرت خیلی از بهشتیان مانند کودکی میمانند که لذت بالاتر را درک نکرده است پس با همین لذات بسیار هم خوشند و راضیند! شما بچه ای را بگذارید در اتاف و به او کلی اسباب بازی و شکلات و شیرینی بدهید، بعد چند اتاق کنار تر چند نفر در حال مباحثه درسی باشند، آیا این کودک دلش میخواهد در اتاق کناری باشد و از مباحثه علمی لذت ببرد؟! این کودک اصلا مباحثه را درک نکرده که الان بخواهد ناراحت باشد از اینکه در این اتاق است و فرض در اتاق کناری نیست!!
در دنیانیز هرکس به یک درجه از از درک در مسیر الهی میرسد و ممکن است کسی اصلا به مقام بالای درک الهی نرسد! پس در آخرت نیز هرکس با توجه به درکی که از مراتب سیر و سلوک در این دنیا به دست آورده متنعم میشود و از بهشت بهره مند میشود و لذت میبرد! و به آنچه از لذات بهشتی به او میدهند راضی و خشنود است
به قدر و مرتبت خویش هرکسی کند ادارک!!
پس آیات قرآن که درمورد نعمات بهشتی سخن گفته آیات نص است و واقعا این نعمات و لذات است و هزاران برابر آن و بلکه بیشتر در بهشت نعمات و لذات وجود دارد و همه آنها برای مسلمانان و مومنانی است که به بهشت راه پیدا میکنند، در نتیجه وقتی نعمات بهشتی حقیقتا وجود دارد باید یک بعد از بهشت هم َجسمانی باشد، حال اینکه چگونه جسمانی است الله اعلم ! یعنی حتما انسان باجسم و روح محشور میشود اما چگونه جسمی است معلوم نیست
بهشت درجات دارد و قرار نیست همه همان اول به درجه بالا بهشت برسند
درجات بهشت چه دلیلی میشه بر لذات دنیاگونه در آن گرامی!!!!
مگر خود قرب الهی یک مرتبه است؟ مراتب بهشت همان مراتب لذت حقیقی اند
من نمیدونم واقعا
اینکه خیلی ها در ابتدا به این نعمت ظاهری دلخوش باشند و به سبب طاعت و عبادت خدا در دنیا و برزخ کم کم بالا روند و نهایتا به وصال یار برسند چه ایرادی
دارد؟؟؟
یارب;732566 نوشت:
بزرگوار ! کسی که پله اول است اصلا به پله دهم نرسیده که درکی از آن داشته باشد پس با همان پله اول خوش است، کسی هم که به پله دهم رسیده آنقدر لذت پله دهم برایش شیرین است که کاری به پله اول ندارد (
خیر اینطور نیست ، با این حساب افراد لذت طلب و بی بند و بار در دنیا هم گناهی ندارند بخاطر اینکه درکشان همین است و آنقدر زرنگ نبودن که برای جاودانه بودن لذات خود عبادت کنند!!
با حساب سخن شما وقعا چه دلیلی داره که اینان بعد از مرگ باز مشغول به لذات نباشند؟؟؟
مگر هرکس با آنچه که دوست دارد محشور نمیگردد؟؟؟
لذا اینطوری که شما میفرمایید نیست
اساسا محبت و علاقه به غیر خدا انحراف و اشتباه در تطبیق است(حتی لذات حلال) نشان به این نشان که در زمان روزه و حج خیلی از همین لذات حلال هم حرام است
اگر این تضاد و تقابل ذاتی نبود و صرفا مسئله حرام و حلال بود همین لذات حلال مقاطعی حرام نمیشدند و بعد از رابطه زناشویی غسل واجب نمیگشت
بهشت جای کارهای مبتذل و جنابت نیست گرامی!!!
و این کارها مربوط به زندگی دنیا ست
اصلا آدم و حوا اونوقتی متوجه شرمگاه و جهازات جنسی خود شدند که بواسطه نافرمانی قرار شد به دنیا آیند
خیر اینطور نیست ، با این حساب حرف شما افراد لذت طلب و بی بند و بار در دنیا هم گناهی ندارند بخاطر اینکه درکشان همین است و انوقدر زرنگ نبودن که برای جاودانه بودن لذات خود عبادت کنند!!
با سلام ..افراد لذت طلب وبی بند وبار انسانهای سرکشی میشن ودست درازی میکنن وبه حقشون راضی نمیشن ولی افرادی که در درجات پایین بهشت قرار گرفتند مطمئنا خدا را شناختند که تونستن به وعدهای خدا اعتماد کنن ودر این دنیا حداقل دست درازی نکنن یا حقی رو پایمال نکنن منتها شناختشون از خداوند ممکنه کم باشه
ا سلام ..افراد لذت طلب وبی بند وبار انسانهای سرکشی میشن ودست درازی میکنن وبه حقشون راضی نمیشن ولی افرادی که در درجات پایین بهشت قرار گرفتند مطمئنا خدا را شناختند که تونستن به وعدهای خدا اعتماد کنن ودر این دنیا حداقل دست درازی نکنن یا حقی رو پایمال نکنن منتها شناختشون از خداوند ممکنه باشه
سلام
خیر
اون گروه مورد نظر شما هم که برای لذت عبادت میکنند به حقوقشون راضی نیستند
به هرحال محرک هر دوگروه نفسانیات است منتها یکسری در همین دنیا به دنبال آنند و یه عده در آخرت
ازنظر من زیاد فرقی با هم ندارند جز اینکه گروه اول نتوستند به دین اعتماد کنند(البته منظورم آدمایی که علنا ظلمو دوست دارند نیست)
اون گروه مورد نظر شما هم که برای لذت عبادت میکنند به حقوقشون راضی نیستند
به هرحال محرک هر دوگروه نفسانیات است منتها یکسری در همین دنیا به دنبال آنند و یه عده در آخرت
به نظر شما توی این دنیا همه ی افراد به یه اندازه از خداوند شناخت دارند؟
خب کی جلوشونو گرفته خودشون به کم راضی شدن .تن پروری کردن ..معلم که همون معلمه منتها یکی شب نخوابی کرده نشسته درس خونده یکی تا نصف شب فوتبال نگاه کرده
بله همینطوره
لذا رفوزه میشن و پشیمون هم میشن
ولی با این حال خداوند برزخ را گذاشته برای جبران همین کم همتی ها
شما فکر میکنید سیصد هزار سال معطل شدن برای رسیدن به سیب و گلابی و زن است؟؟!!
خب ما ها که قدرت درک این امور را داریم و خدا هم که بخیل نیست چرا اینقدر معطلی؟؟؟؟
پس معلومه که صحبت این چیزا نیست..صحبت پاک شدن از غیر خداست
فکر نمیکنم فرصت داشته باشن تا جبران کنن اونطوری که من از آیات فهمیدم.
ملاali;732640 نوشت:
شما فکر میکنید سیصد هزار سال معطل شدن برای رسیدن به سیب و گلابی و زن است؟؟!!
خب ما ها که قدرت درک این امور را داریم و خدا هم که بخیل نیست چرا اینقدر معطلی؟؟؟؟
خداوند تو همین دنیا هم اگر زحمت بکشید همینها رو بهتون میده به قول معروف از تو حرکت ازخدا برکت ..تفاوت نعمات این دنیا با آخرت اینه که اینها برامون همیشگی نیستن ولی درآخرت همیشگی وبسیار بهتره
فکر نمیکنم فرصت داشته باشن تا جبران کنن اونطوری که من از آیات فهمیدم.
خداوند تو همین دنیا هم اگر زحمت بکشید همینها رو بهتون میده به قول معروف از تو حرکت ازخدا برکت ..تفاوت نعمات این دنیا با آخرت اینه که اینها برامون همیشگی نیستن ولی درآخرت همیشگی وبسیار بهتره
توی این دنیا به هرکی خواسته داده و به هرکی هم که نخواسته نداده چون اصلا مهم نبوده
و اما در مورد آخرت این تعبیر شماست
در ضمن پاسخ منو ندادید
این همه معطلی در برزخ و قیامت برای رسیدن به سیب و گلابی؟؟!!!! یا پاک شدن از غیر خدا
نسان تا از گناهش توبه نکنه ومتوجه گناهش نشه به نظر شما خداچه چیزی رو باید ببخشه .
کجا؟ در دنیا یا در آخرت؟
دیگه وقتی مومن از دنیا رخت بربست یا باید بخشیده بشه یا نشه دیگه!!اونجا که جای توبه نیست
جای توبه دنیاست
لذا فلسفه معطلی جهت بالا رفتن است
همای رحمت;732656 نوشت:
خدا کنه اینطور که میگید باشه ولی من فکر نمیکنم چون باید تو این دنیا خودمونو به اون شناخت از خدا برسونیم
به هر حال پذیرفتن این مطلب راحت تر و منطقی تر از باور به بهشت شهوانی است
دیگه وقتی مومن از دنیا رخت بربست یا باید بخشیده بشه یا نشه دیگه!!اونجا که جای توبه نیست
جای توبه دنیاست
لذا فلسفه معطلی جهت بالا رفتن است
پایین ترین مرتبه بهشت مربوط به مسلمانانی است که اگر چه مسلمان هستند اما آنقدر گناه کرده اند که باید مدتی را در دوزخ سپری کنند و سپس از آن نجات یافته و بهشتی شوند . یعنی اینها در پایین ترین رتبه جهنم عذاب میبینند و بعد از اینکه از گناهان پاک شدند وارد بهشت میشوند
ملاali;732666 نوشت:
ه هر حال پذیرفتن این مطلب راحت تر و منطقی تر از باور به بهشت شهوانی است
قرار نیست اگر برای ما غیر قابل باور است پس وجود نداشته باشد!
از طرفی چرا اینقدر میفرمایید بهشت شهوانی؟!! بهشت سراسر لذت است ، اگر بنا باشد شهوت باشد پس لذت بردن از خدا هم میشود شهوت! در بهشت لذات مزموم نیست بزرگوار
ملاali;732650 نوشت:
ین همه معطلی در برزخ و قیامت برای رسیدن به سیب و گلابی؟؟!!!! یا پاک شدن از غیر خدا
شما بعد از 24 ضفخه مباجثه هنوز برایتان این سیب و گلابی جل نشده است؟! اینها و هزاران نعمت بالاتر از آن از نعمات بهشتی هستند ، پاداش کسانی که کار نیک انجام داده اند و اطاعت امر الهی را نموده اند
خوب است که بحث جهنم را نداریم و گرنه آنجا چگونه میخواستید ثابت بفرمایید که جسمانی نیست؟!!!
مگر خود قرب الهی یک مرتبه است؟ مراتب بهشت همان مراتب لذت حقیقی اند
مگر لذت حقیقی هم مراتب دارد!! شما وقتی به بالاترین مرتبه یعنی لذت حقیقی یا همان درک خدا رسیدید دیگر رسیدید و قرار نیست به چیز دیگری برسیدید! وقتی میگوییم مراتبو درجات بهشتی یعنی آخرین درجه رسیدن به لذت حقیقی است که دیگر بالاتر از آن نیست!
ملاali;732613 نوشت:
خیر اینطور نیست ، با این حساب افراد لذت طلب و بی بند و بار در دنیا هم گناهی ندارند بخاطر اینکه درکشان همین است و آنقدر زرنگ نبودن که برای جاودانه بودن لذات خود عبادت کنند!!
با حساب سخن شما وقعا چه دلیلی داره که اینان بعد از مرگ باز مشغول به لذات نباشند؟؟؟
مگر هرکس با آنچه که دوست دارد محشور نمیگردد؟؟؟
اینکه دیگر کاملا بدیهی است که هرکس با حقیقت اعمالش محشور میشود!!!!!! مثلا کسی که دارد مال یتیم میخورد درواقع دارد آتش میخورد ولی حجاب ها مانع درک حقیقت گناه میشود اما در دوزخ دیگر حجابی وجود ندارد
خداوند حکیم فرموده هرکس گناه کند جایگاهش دوزخ است و هرکس اطاعت امر الهی کند جایگاهش بهشت و این بهشت پاداش مومنین است !
گناهکاران میدانستند دارند گناه میکنند اما حاضر نشدن به نفس خود سختی دهند ، (مگر آنان که مستضعف در دریافت فرامین الهی بوده اند که به گونه ای دیگر با آنان رفتار میشود که بحثش مفصل است و خارج از بحث است)
ملاali;732613 نوشت:
بهشت جای کارهای مبتذل و جنابت نیست گرامی!!!
آنچه شما دارید بیان میکنید مربوط به این دنیا است بزرگوار !!!! در آخرت و دربهشت با وجود نهایت لذت ها چیزی مبتذل نیست و نجاست و ناپاکی وجود ندارد و اصلا ناپاکی اتفاق نمی افتد!
اینها تماما از قدرت الهی است که عقل دنیایی ما انسانها عاجز از درک آن است
خوب است که بحث جهنم را نداریم و گرنه آنجا چگونه میخواستید ثابت بفرمایید که جسمانی نیست؟!!!
سلام علیکم
نگران نباشید آقایون معتقد به معاد روحانی برای جهنم هم فکر کرده اند. مگر ندیدید که جناب ملاعلی فرمودند اگر اینطور است که میگویید پس افرادی که اهل شهوات هستند، سزاوارترند تا در آن جهان به لذاتشان برسند. میتوانید در تاپیک زیر شاهد این بحث باشید:
از طرفی چرا اینقدر میفرمایید بهشت شهوانی؟!! بهشت سراسر لذت است ، اگر بنا باشد شهوت باشد پس لذت بردن از خدا هم میشود شهوت! در بهشت لذات مزموم نیست بزرگوار
شهوت همان میلی است که دربرابر لذت حقیقی است و خود را مطلق میخواهد لذا در دنیا هم محدود میشود و حتی گاهی حلال آن هم حرام میشود
لذا این میل ذاتا عصیان گر است و نمیتواند در بهشت جایی داشته باشد
البته جناب یکتای بی همتا هم در اوایل تاپیک تایید کردند که شهوت لازمه ذاتی جسم نیست
میتوان به جسم و بدن در بهشت قائل بود اما جسمی که فاقد شهوت است ، بدنی که کاردش لذت روحانی است نه لذت حیوانی
در حدیث هم داریم که حاصل خوردن شراب بهشتی معرفت است
یارب;732739 نوشت:
خوب است که بحث جهنم را نداریم و گرنه آنجا چگونه میخواستید ثابت بفرمایید که جسمانی نیست؟!!!
خواهر گرامی!!!
یازهرا(س)
چندین بار عرض کردیم موضوع اصلی در این تاپیک نوع لذات است نه جسمانی بودن یا نبودن معاد
یارب;732743 نوشت:
آنچه شما دارید بیان میکنید مربوط به این دنیا است بزرگوار !!!! در آخرت و دربهشت با وجود نهایت لذت ها چیزی مبتذل نیست و نجاست و ناپاکی وجود ندارد و اصلا ناپاکی اتفاق نمی افتد!
بله اون چیزی که در بهشت است ناپاکی ندارد چون از سنخ لذات حیوانی دنیا نیست
و به خاطر همین هم وقتی آدم و هوا اسباب شهوتشان نمایان شد دیگر در بهشت جایی نداشتند و این خود بهترین دلیل است
و دلیل دیگر اینکه گویند پیامبر(ص) از این جهت زنان بسیار داشت ...چون خداوند اراده کرده بود میل به زنان در او زیاد باشد تا زمینی هم باشد و جانش از شوق حضرت حق به درنیاید
این هم دلیل روشن دیگری در جهت تایید تقابل و ضدیت لذات اخروی با لذات دون دنیا
یارب;732743 نوشت:
اینها تماما از قدرت الهی است که عقل دنیایی ما انسانها عاجز از درک آن است
ما مکلفیم در آیات تدبر کنیم و متشابه را با محکمات معنی کنیم
فارغ از اینکه آیات معاد در مورد نوع و کیفیت زندگی اخروی نص نیستند و کاملا تاویل پذیرند چنانکه توسط اندیشمندان تاویل هم شده اند....
فارغ از آن دلیل هم اوردیم که لذات حیوانی نمیتواند در بهشت جایی داشته باشد
و دلیل دیگر اینکه گویند پیامبر(ص) از این جهت زنان بسیار داشت ...چون خداوند اراده کرده بود میل به زنان در او زیاد باشد تا زمینی هم باشد و جانش از شوق حضرت حق به درنیاید
عجب !!! بزرگوارا شما با این مطلب دارید پناه برخدا پیامبراکرم(ص) را هم هوس ران جلوه میدهید!!!! تمام ازدواج های پیامبراکرم (ص) دلیل داشته است!! اینکه چرا پیامبر(ص) از شوق قالب تهی نمیکردند دلیل دیگری داشته است که حضرت علی (ع) در خطبه همام شبیه این سوال را پاسخ فرمودند "راوی گوید: چون سخن به اینجا رسید همام فریادی برکشید و جان داد. حضرت(ع) فرمود: به خدا قسم از چنین پیشامدی بر او می ترسیدم. سپس ادامه داد: اندرزهای رسا با اهلش اینگونه معامله می کند! یکی از حاضران فضول به حضرت(ع) گفت: خودت چه حالی داری؟ فرمود: وای بر تو، هر اجلی را وقت معینی است که از آن نمی گذرد، و علتی است که از آن تجاوز نمی کند. بازایست و دیگر اینچنین مگوی که این سخنی بود که شیطان بر زبانت جاری ساخت.
ملاali;732753 نوشت:
ما مکلفیم در آیات تدبر کنیم و متشابه را با محکمات معنی کنیم
فعلا که شما بزرگوار دارید محکمات را به اصرار متشابه میکنید!!!
بله باید تدبر کرد ،اما درکل آیات الهی باید تدبر کرد ،زیرا آیات به هم مربروط هستند ،و نباید هم تفسیر به رای نمود و باید آنچه حق است را پذیرفت
ملاali;732753 نوشت:
آیات معاد در مورد نوع و کیفیت زندگی اخروی نص نیستند و کاملا تاویل پذیرند چنانکه توسط اندیشمندان تاویل هم شده اند....
باز برگشتید سر خانه اول!!! بنده اگر بخواهم باز با شما وارد مباحثه شوم باید مجدد آنچه در پست های قبل گفته ام را تکرار کنم
خب بنده حقیر آنچه را لازم بودم و باید میگفتم را بیان نمودم و از شما نیز به خاطر این مباحثه متشکرم زیرا باعث شد وقت بیشتری برروی این موضوع گذاشته شود و بهتر از جسمانی بودن معاددفاع شود که میتواند در پذیرش خقیقت به خوانندگان کمک موثری داشته باشد
حقیر بیشتر از این به بحث ادامه نمیدهم زیرا ادامه بحث تکرار مکررات است و مرتب برگشتن به خانه اول بحث است! ان شاءالله شما تمام تاپیک را بار دیگر مطالعه بفرمایید و به پاسخ صحیح برسید
یا مقلب القلوب و الابصار
الهم اجعل عواقب امورنا خیرا
در مسیر الهی موفق و سربلند باشید
التماس دعا
یازهرا(س)
کجا؟ در دنیا یا در آخرت؟
دیگه وقتی مومن از دنیا رخت بربست یا باید بخشیده بشه یا نشه دیگه!!اونجا که جای توبه نیست
جای توبه دنیاست
لذا فلسفه معطلی جهت بالا رفتن است
با سلام .. دانش آموزی که داره درس میخونه مثلادردرس ریاضی بیست میگیره و مثلادرس زیست نمره هفت میگیره .بی انصافی نیست بهش بگی شما دوراه بیشتر ندارید یا باید اخراج بشید یا به کلاس بالاتر بری .در صورتیکه هردو راه حل اشتباه باید به ایشون فرصت بدی تا بتونه جبران کنه مثلا کلاس تقویتی بره ..برزخ هم همینطوره
ناه برخدا پیامبراکرم(ص) را هم هوس ران جلوه میدهید!!!! تمام ازدواج های پیامبراکرم (ص) دلیل داشته است!! اینکه چرا پیامبر(ص) از شوق قالب تهی نمیکردند دلیل دیگری داشته است که حضرت علی (ع) در خطبه همام
قطعا ازدواج های پیامبر(ص) دلیل والایی داشته اما قرار نبوده که رابطه زناشویی با آن تعداد از زنان نداشته باشند!!!!
لازمه اش این بوده که توانایی بیشتری داشته باشند
لطفا بیشتر دقت کنید
یارب;732776 نوشت:
ادامه بحث تکرار مکررات است و مرتب برگشتن به خانه اول
بله همینطوره
شما تا به اینجا برای اثبات لذت های جسمانی در بهشت فقط و فقط تکیه به ظواهر آیات کردید...آیاتی که تاویل پذیرند و همه مفسران هم میدانند و نقل میکنند که برداشت گروهی از آیات معاد.. لذت و الم روحانی است نه جسمانی و این خود بهترین دلیل است که آیات مورد نظر شما از محکمات نیستند که اگر بود این اختلاف ها شکل نمیگرفتند
سخن صریح و محکم یعنی نتوان برداشت های متفاوت داشت بعنوان مثال:
ای اهل ایمان هرآنچه که در دنیا میخواهید عینا در آخرت موجود است و ما شما را در آخرت بی نیاز از خوردن ،آشامیدن و مسکن قرار ندادیم
ای اهل ایمان شما با همین وجودیت و مایحتاج دنیایی بعد از مرگ موجودید
اما نه تنها چنین آیاتی نداریم بلکه آیاتی داریم که عکس مطلب شما را میرساند
مثل آیه بازگشت به سوی خداوند... انا لله و انا علیه الراجعون
آیه 63 واقعه که از آفرینشی که نمیدانیم در مورد معاد سخن میگوید
و آیه 48 ابراهیم که سخن از تبدیل به چیز دیگر شدن دارد
و در آخر اینکه شما حتی یک روایت هم برای تایید سخنتان حاکی از اینکه لذت و الم اخروی از باب تشبیه معقول به محسوس نیستند نیاوردید و از خیلی مطالب برهانی ما گذشتید و پاسخی ندادید
مگر لذت حقیقی هم مراتب دارد!! شما وقتی به بالاترین مرتبه یعنی لذت حقیقی یا همان درک خدا رسیدید دیگر رسیدید و قرار نیست به چیز دیگری برسیدید! وقتی میگوییم مراتب و درجات بهشتی یعنی آخرین درجه رسیدن به لذت حقیقی است که دیگر بالاتر از آن نیست!
مسلما لذات حقیقی هم دارای مراتب هستند(این مطلب با مساله تشکیک ملا صدرا قابل اثبات میباشد)
مثلا لذتی که حضرت رسول(ص) درک میکند اولا حقیقی است و ثانیا بالا ترین درجه لذت است و دیگر اولیا و ائمه قادر به درک آن نیستند همانطور که حضرت فرمود:
[="]لى[="] [="]مع[="] [="]اللَّه[="]وقت لا يسعنى فيه نبىّ مرسل و لا ملك مقرّب.([="]منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح ؛ متن ؛ ص274)
شما تا به اینجا برای اثبات لذت های جسمانی در بهشت فقط و فقط تکیه به ظواهر آیات کردید...آیاتی که تاویل پذیرند و همه مفسران هم میدانند و نقل میکنند که برداشت گروهی از آیات معاد.. لذت و الم روحانی است نه جسمانی و این خود بهترین دلیل است که آیات مورد نظر شما از محکمات نیستند که اگر بود این اختلاف ها شکل نمیگرفتند
اولا ظواهر حجت اند مگر زمانی که دلیل قطعی بر خلاف آنها باشد.
ثانیا اگر شما معاد جسمانی را بپذیرید و از طرفی لذت جسمانی را انکار کنید خلقت این جسم در آخرت لغو خواهد بود.
ثالثا اختلاف در ایات محکم باعث این نمیشود که محکم نباشند به تعبیر بهتر ممکن است حتی در محکمات هم اختلافات تفسیری و تاویلی رخ بدهد.
اما نه تنها چنین آیاتی نداریم بلکه آیاتی داریم که عکس مطلب شما را میرساند
مثل آیه بازگشت به سوی خداوند... انا لله و انا علیه الراجعون
آیه 63 واقعه که از آفرینشی که نمیدانیم در مورد معاد سخن میگوید
و آیه 48 ابراهیم که سخن از تبدیل به چیز دیگر شدن دارد
به نظر میرسد آیه مبارکه: يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ(48)
فقط از تغییر و تبدیل نظام عالم در قیامت بحث میکنند و به هیچ وجه منکر لذات جسمانی و یا مثبت لذات روحانی صرف نیستند.
و یا آیاتی که در سوره مبارکه واقعه در مورد قدرت بی نهایت الهی صحبت میکند ،کلی بوده و مدعای شما را ثابت نمیکند.
و در آخر اینکه شما حتی یک روایت هم برای تایید سخنتان حاکی از اینکه لذت و الم اخروی از باب تشبیه معقول به محسوس نیستند نیاوردید و از خیلی مطالب برهانی ما گذشتید و پاسخی ندادید
اثبات اینکه سخنی تشبیه معقول به محسوس است محتاج دلیل میباشد و الا ظاهر کلام حجت است.
به نظر بنده آیاتی که شما به آنها برای اثبات مدعای خود کمک گرفته اید بسیار کلی بوده و قدرت برگرداندن معنای ظاهر آیات ندارد. بنابراین ظواهر آیات به قوت خود باقی اند.
سلام علیکمنگران نباشید آقایون معتقد به معاد روحانی برای جهنم هم فکر کرده اند. مگر ندیدید که جناب ملاعلی فرمودند اگر اینطور است که میگویید پس افرادی که اهل شهوات هستند، سزاوارترند تا در آن جهان به لذاتشان برسند. میتوانید در تاپیک زیر شاهد این بحث باشید:http://www.askdin.com/thread51391-5.html#post732728
شما من رو حالی نمی کنید، یعنی اگه کسی جهنمی باشه وشهوت ران باشه تو جهنم بهش لذتش رو میدن? اگه اینطوره تا بریم جهنم
چطور میشه توی جهنم گنه کار و شهوت ران به لذت دنیوی خود ادامه بده در حالی که خداوند در مورد برخی گناهکاران میفرماید:
إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَريباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَني كُنْتُ تُرابا (نبا 40)
وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً (فرقان 27)
اگر در جهنم هم برای آنها لذاتی به جای عذاب قرار میدادند پس ارزوی خاک بودن یا گاز گرفتن دست از روی حسرت برای چی بود؟
در بهشت هم از نعمات استفاده میشود چونکه پاداش و هدیه ای از طرف خداوند است به بندگانی که در دنیا از او سرپیچی نکرده اند!
اتفاقا بعد جسمانی بودن معاد و اینکه خداوند لذت های دنیایی را در بهشت قرار دهد اما متناسب با همان دنیابدون نقصان های دنیایی خودش از نشانه های قدرت الهی است!!!
یازهرا(س)
کار خداوند براساس حکمت است خداوند کار برخلاف حکمت نمیکند و محال است که بکند
خواهرگرامی!!!!!
یه ذره به سخن من دقت کنید
نهایت لذت خود خداست
بیشترین لذت را خود خودا از خود میبرد؟منکر این مسئله ایید؟
خب آیا خدا میخورد و میآشامد؟؟؟و نکاح میکند؟
خداوند پا به ما نداده که تا ابد با آن راه برویم پا داده که به جایی برسد وقتی تمام مکانها زیر پایمان آمد و همه زمانها را درنوردیدم دیگر از آن باید فارغ شد
حکایت ما و دنیا حکایت بچه و شیشه شیر است که نمیخواهد از دل بکند و همه لذت دنیارا در آن معنی میکند حال آنکه اینطور نیست
خب دیگه به خطر همین هم جهنمی میشند چون با مرگ دیگه خبری از این لذات نیست
اصلا جهنم یعنی قطع از تعلقات فانی
بزرگوار ،ایمان بندگان در آخرت کامل میشود بعد از اینکه نعمات بهشتی را دیدند و عذاب های خداوند را فهمیدند!! بهشت خداوند هیچ تضادی در لذت حمد وتسبیح الهی ندارد بلکه برعکس در آخرت بندگان با دیدن آنچه در تصورشان هم نمیگنجید پی به قدرت بی نهایت خداوند میبرند ، درک انسان از لذات قابل وصف با اکنون نیست!
یک سوال !
اگر خداوند در آخرت بگوید اکنون دوست دارم از میوه هایی که برایت آماده کرده ام بخوری تا من لذت ببرم !شما چه میکنید؟! مگر قرار نیست از لذت خدا لذت ببرید؟!
یازهرا(س)
بله از نظر من کاملا اشکال داره
چراکه اونوقت افراد لذت طلب دنیا طبق قاعده «محشور شدن با مشتهیات نفس »سزاوارترند که به این بهشت بروند چون در دنیا هم به دنبال همین بودند نه به دنبال رشد و تعالی
اصلا لذت برای لذت با توحید مشکل داره و این سخن شما همون اصالت لذته که در اسلام ردشده
اتقاقا با همین تعبیرهای نفسانی از بهشت است که اسلامو میکوبند و پیامبر را انگ زنباره گی زده اند
این همه دستور به ترک هوس برای رسیدن به هوس!!!!!!
واقعا این معقوله
چرا نمیخوایم قبول کنیم که بابا مخاطب این آیات عرب جاهل بوده اند عربی که در بیابان به دنبال یه درخت و یه چشمه میگشتند
واقعا فکر میکنید تجری من تحت الانهار برای کشورهایی خوش آب و هوای اوروپایی جذابیتی دارد و اگر قرآن آنجا نازل میشد دقیقا به همین صورت بود
پوسته را باید رها کرد و مغز سخن را چسبیدگرامی
تضاد در ماست که انشالله به وقت موت که غرایز منتفی شدن لذات حقیقی خود را نشان میدهند و لذات دنیا گونه موضوعیت خود را به کل از دست میدهند
مشکل ما اینه که الآن با این غرایزیم و نمیتونیم غیر از این کانال سعادت را تعریف کنیم
وقتش که رسید درست میشود
من از شما میپرسم اگه در آخرت خداوند بگوید بین لذت میوه ها و لذت ورای تصور من یکی را انتخاب کن چه میکنید؟این نیاز به غیر را چگونه توجیه میکنید؟
نه بهشت واقعی
اسلام مگر دین رهبانیت است که بالذات حلال مخالف باشد!!! مگر پیامبراکرم (روحی فداه) از نعمات و لذات دنیایی بهره نمیبردند؟!!!غذا نمیخوردند، استراحت نمیکردند؟ ازدواج نمیکردند؟ مگر در اینها لذت نیست؟!!
در اسلام نهی از افراط و تفریط در لذات شده نه استفاده معتدل و مشروع آنها!!!
ببینید وقتی چیزی مذموم میشود که خداوند آن را مذموم کرده باشد،مثلا،به زبان ساده خداوند به شما میگوید حق نداری 4 زن دائم بیشتر داشته باشی حال فرض کنید خداوند همین را در بهشت بگوید هرتعداد زن که خواستی میتوانی دائم برای خودت انتخاب کنی آیا اینجا بیشتر از 4 زن داشتن مذموم میشود؟!!
ما وقتی عاشق کسی باشیم هرچه او بگوید همان را میپذیریم ، امروز بگوید برویم مسافرت میگوییم چشم ، فردا بگویید نرویم میگوییم چشم! من از درمان و درد و وصل و هجران, پسندم آنچه را جانان پسندد
این را دقت داشته باشید که لذت بردن از زنان بهشتی در بهشت دیگر هوس رانی یا شهوت پرستی وغیره که در تصور شما است و مذموم است نیست! زیرا همان خدایی که در دنیا استفاده از لذات را محدود کرده بود اکنون نا محدود کرده و اینجا استفاده از نعمات بهشتی هم میشود عین بندگی !! دقیقا شبیه ازدواج! یک زن ومرد تا قبل از محرمیت اگر باهم رابطه داشته باشند مذموم است اما بعد از محرمیت دیگر نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده است
بالاترین مرتبه بهشت قرب الهی است که ان شاءالله همه به آن برسند واین منافاتی با لذات بهشتی ندارد
یازهرا(س)
سلام و احترام
بله درسته استفاده حلال اشکالی نداره
اما همین چیزهایی را که میگویید که حلال است و زندگی دنیاست خداوند اسمش را گذاشته لهو و لعب!!!
آیا قراره در بهشت هم لهو و لعب باشد؟؟!
بعدم اینکه مگه زنها چه تعدادند که هرکی خواست هرچندتا بگیره میگیره؟؟!
خوبه حالا شما خودتون خانومید!!!
واقعا همچین بهشتی میخواین؟؟!!صدتا هوو داشته باشین؟؟!!
بعدم اینکه کی گفته قرب الهی با لذت طلبی منافات نداره؟؟؟
اگه قرب الهی بهترینه باید همونو بخوایم و بس
این هم مذمت امام خمینی از چنین نگاهی
《تمام كارهاى ما براى لذات نفسانى و براى اداره كردن بطن و فرج است . ما شكم پرست و شهوت پرستيم .
ترك لذت براى لذت بزرگ تر مى كنيم . وجهه نظر و قلبه آمال ما، راه انداختن بساط شهوات است . نماز كه معراج قرب الهى است ، ما بجا مى آوريم براى قرب به زن هاى بهشت . ربطى به تقرب حق ندارد. مربوط به اطاعت امر نيست . با رضاى خدا هزاران فرسنگ دور است .
اى بيچاره ! بى خبر از معارف الهيه كه جز اداره شهوت و غضب خود، چيز ديگر نمى فهمى . تو مقدس (مواظب ) به ذكر و ورد و مستحبات و واجبات و تارك مكروهات و محرمات متخلق به اخلاق حسنه و متجنب از سيئات اخلاق در ترازوى انصاف بگذار كارهايى را كه مى كنى از براى رسيدن به شهوات نفسانى و نشستن بر تخت هاى زمردين و هم آغوش شدن با لعبت هاى شوخ و شنگ بهشتى و پوشيدن لباس هاى حرير و استبرق و سكنا كردن در قصرهاى نيكو منظر و رسيدن به آرزوهاى نفسانى . آيا بايد اين ها را كه تمام براى خود خواهى و پرستش نفس است ، به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست ؟ آيا شما با عمله اى كه براى مزدكار مى كند، چه فرقى داريد، كه اگر او بگويد من محض صاحب كار اين عمل را كردم او را تكذيب مى كنند؟ آيا شما دروغگو نيستيد كه مى گوييد نماز مى كنم براى تقرب به خدا؟ آيا اين نماز شما براى نزديكى به خدا است ، يا براى تقرب به زن هاى بهشت است و رسيدن به شهوات است ؟》
چهل حدیث ص 62-63
سلام
در جواب اینکه گفتم مگه خدا میخورد و نکاح میکند پاسخ بالا رادادید
عرض شود
مگه نعوذ بالله فرشتگان هم خدااند که نکاح نمیکنند؟
یعنی خلیفه خدا ازونا کمتره؟؟!:Gig:
یاحق
ایشون معاد جسمانی عنصری را قبول ندارند و دقیقا به این دلیل که عالم ماده همیشه بوده و هست و حدیث نقل کرده اند که قبل ار آدم باز آدم بوده و بعد از آن نیز آدم می آید پس قیامت مادی و این جهانی نیست(البته این فقط یک دلیل ایشان در رد معاد مادی است)
و اما اونچه که ایشان از معاد جسمانی صحبت میکنند معاد مثالی است..
معادی که ملاصدرا شرحش را داده...
یعنی به نظر ایشان بدن اخروی بدن مادی و بدن این دنیایی نیست بلکه شدت یافته همان بدنی است که در خواب داریم(یعنی کاملا غیبی و خیالی)
و اما از نظر خیلی ها که مقالاتش هم موجود است معاد مثالی هم نهایتا همان معاد روحانی است چرا که بدن برزخی مثالی با ورود به عالم عقلی که عالم قیامت است منقضی میشود
نتیجه اینکه به بدن عقلی که حقیقت بدن مثالی و مادی است نمیتوان بدن و جسم گفت چرا که با چنین تعریفی همه مبانی فلسفه بهم میریزد و عالم نفس کلی را هم میتوان با این تعریف جسمانی خواند
لذا جسم مورد نظر صدرا جسم نیست بلکه تاویلی از مفهوم جسم است و هیچ ربطی با معاد جسمانی اصطلاحی ندارد
بحثش مفصل است
بماند
یاحق
سلام علیکم
لذات وقتی بهشتی شدند دیگر لهو و لعب نیستند ،این را دقت داشته باشید
اگر خداوند چیزی را بپسندد ما چرا نپسندیم؟!! در همین دنیا هم اگر میبینید خانمها با این قضیه مخالفند یک بعد آن به حسادت برمیگردد! در بهشت که خدارا شکر دیگر نه حسادت است ،نه غم نه غصه و غیره ...هرکس به آنچه دارد راضی است ! پس نگران این موضوع نباشید قرار نیست آنجا کسی از داشتن به قول شما هوو!!! ناراحت باشد!
دقیقا همین است که امام (ره ) فرمودند اما شما متاسفانه خلط مبحث نموده اید !!
ببنید بزرگوار امام(ره) نفرمودند نعمات بهشتی وجود ندارد! نفرمودند زن و قصر و تخت های زمرد غیره در بهشت وجود ندارد! فرمودند اگر انسانی برای رسیدن به اینها عبادت کند عبادتش خالصانه نیست و ارزشی ندارد!!
بگذارید برای اینکه بهتر متوجه شوید مثالی بزنم
فرض کنید عارفی در شهری است،شما هم عاشق او هستید و میخواهید به او برسید، شنیده اید باید برای رسیدن به این عارف ده شهر را پیاده بروید سختی زیادی داردوشنیده اید این عارف در شهر نهم بعد از پیمودن سختی راه از میهمانانش پذیرایی میکند و نهایت در شهر دهم به وصالش میرسید
خب شما راه میافتید تا به شهر نهم میرسید ، شروع میکنند از شما پذیرایی کردن و شما وقتی این پذیرایی هارا میبینید که از طرف عارف است میفهمید که چیزی به وصال نمانده پس بی تاب میشوید و میگویید میخواهم هرچه زود تر به عارف برسم .و از کسانی که آنجا هستند تقاضا میکنید هرچه سریعتر شمارا به آن عارف برسانند
خب حالا اینجا شما این همه سختی کشیدید و هزینه کردید که در شهر نهم پذیرایی شوید یا اینکه به شهر دهم برسید و به وصال عارف برسید؟!!
حال از آنطرف فرض کنید فرد دیگری این ها را شنیده است پس راه می افتدتا با هزار سختی خودش را به شهر نهم برساند، به او میگویند کجا میروی ؟ میگوید به دیدار عارف ، در حالی که هدفش رسیدن به شهر نهم و پذیرایی شدن است!! حال هرکس او را ببینید و هدفش را بفهمد میگوید ای بیچاره! تو دورغ میگویی میخواهی به عارف برسی ! تو چقدر بدبختی که داری این همه سختی را تحمل میکنی که در شهر نهم از تو پذیرایی شود!!! در حالی که وصال عارف خیلی بالاتر است!
در هر دو این سفر ها پذیرایی وجود داشت اما اولی به قصد وصال رفت در راه پذیرایی شد اگر هم پذیرایی نمیشد برایش مهم نبود زیرا به هدف پذیرایی نیامده بود !ولی دومی به قصد پذیرایی رفت و از وصال حقیقی محروم گردید!!
دقیقا حرف امام (ره ) نیز همین است ! و مفهوم کلامشان این است که بیچاره آن کسی که به خاطر رسیدن به نعمات بهشتی خدا را عبادت کند نه به خاطر رسیدن به خود خدا! و این فرد اخلاص ندارد ....
پس جناب آقای ملاعلی،به نظر بنده اتفاقا باید بهشت وجود داشته باشد ! باید باتمام نعماتی که خداوند توصیف نموده هم باشد ، تا انسان بین نعمات بهشتی و وصال یار یکی را برای خودش انتخاب نماید!!!
اگر نعمات بهشت نباشد و تشبیه باشد و انسان هم بداند که بهشتی در کار نیست پس یک راه بیشتر نیست و آن هم رسیدن به وصال !پس همه مجبورند این مسیر را پی گیرند و دیگر قرار نیست معلوم شود چه کسی برای بهشت عبادت میکرد چه کسی برای رسیدن به یار !! چه کسی عبادتش خالصانه و عاشقانه بود و چه کسی تاجرانه!
اینجاست که عشق معنا پیدا میکند ،اینجاست که بنده میگوید خدایا من بهشت بی وصال تو را نمیخواهم ،خدایا اگر بهشت شیرین است بهشت آفرین شیرین تر است اینجاست که عرفای بزرگ مانند امام (ره) میفرمایند :
رِسَم آیا به وصال تو که در جان منی
هجر همچون تو که در جان منی نیست روا...
اینجاست که وقتی بندگان مخلص وارد بهشت مبشوند و فرشتگان به استقبالشان می آیند و وقتی نعمات بهشتی را میبیند نزدیک شدن به یار را حس میکند و شوق رسیدن در وجودشان آنها را بی تاب میکند ، در این حالت چه به او این نعمات را بدهند چه ندهند او ناراحت نمیشود زیرا فقط دنبال وصال یار است و دیدن این نعمات شوق را در او بیشتر میکند زیرا بوی یار را میدهد!
حال فرض کنید به وصال یار رسید و خداوند گفت دوست دارم از نعمتهای بهشتی بهره مند شوی! اینجا بنده اگر از نعمات بهره مند میشود به خاطر لذت بردن خداوند است و از لذت خداوند است که دارد لذت میبرد نه لذت خوردن و آشامیدن و غیره! (به همین دلیل گفتم استفاده از نعمات با وصال یار منافاتی پیدا نمیکند!)
مثلا فرض کنید دو نفر عاشق و معشوق باشند! معشوق سیبی به عاشق دهد و میگوید بخور! عاشق میگوید من جز وصال تو چیز دیگری نمیخواهم ؛معشوق بگوید میخواهم سیب را بخوری تا از خوردن تو لذت ببرم ، اینجا عاشق وقتی سیب را میخورد از طعم سیب لذت نمیبرد از لذت بردن معشوق است که لذت میبرد ....
بهشت باید باشد بزرگوار!!اتفاقا باید یک بعد از آن هم جسمانی باشد تا وقتی انسان وارد بهشت شد قبلا لذت آن را در دنیا درک کرده باشد و وآچه خدا وعده داده بود را ببینید و حالا با اینکه درکش از لذات هزاران برابر شده است اما به دنبال لذت حقیقی یعنی وصال یارباشد و اگر او را به بهشت ببرند و بهترین لذت ها را هم به او بدهندولی بگویند به وصال خداوند نمیرسی محزون شود و بگوید بهشت بی یار برای من جهنم است اگر بهترین لذت ها هم در آن باشد.....پس باید بهشتی باشد تا بهشت آفرینش شیرین تر باشد بزرگوار!
انسان در مسیر الهی وقتی عبادت میکند وقتی عاشقانه عبادت میکند که بگوید خدایا مطمئن هستم بهشت است،مطمئنم تو خلاف وعده عمل نمیکنی ،مطمئنم تمام این لذتها در بهشت است اما من تو را میخواهم ،من رسیدن به تو را میخواهم فقط تورا...
خداوند عاقبت همه مارا ختم به خیر بگرداند
یازهرا(س)
سلام بر شما
پاسخهای شما را خواندم ... ببینید جناب ملاعلی شما هرچقدر هم توضیح دهید باز این منطقی نیست که بگوییم به این دلیل که خدا نمیتوانسته برای انسانها بهشت را وصف کند به ایشان وعده های غیرواقعی داده است. به نظر بنده اینکار فقط ناتوان دانستن خدای بزرگ است.
یعنی در توان او نیست که به انسانها به نوعی وعده دهد که درخور توجهشان باشد. یا کاری کند که برایشان قابل پذیرش باشد؟
اگر فرمایشات شما صحیح است این سوال پیش میاید که چه ایرادی دارد خدا بجای دادن وعده هایی که انسانها را به اشتباه بیندازد فقط این بشارت را دهد که بهشتیان هیچگاه گرسنه و تشنه نمیشوند و از درد و رنجهای دنیوی آسوده خواهند بود، و بجای وعده دادن به آب و شراب و طعام و ایجاد توهم وجود لذات فقط بفرماید در بهشت چیزهایی هست که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و اینکه هیچ کسی نمیداند چه نعماتی در بهشت هست؟
آیا همینها به تنهایی برای ترغیب بندگان کم است؟ کسیکه بخواهد بپذیرد همینها برایش کافی است... به نظر بنده چنین کاری توهین به فهم مخاطب است و چنین کاری شاید از انسانها سربزند اما دون از شان ربوبی است....
ضمنا لذات دنیا میتوانستند بدون اینکه لذت باشند رفع رنج و الم کنند. پس این دلیلی که آوردید یعنی "لذات دنیا مستلزم وجود رنج و الم است" صحیح نمیباشد
باتشکر
باسلام
بنده کاری به نظز امام که آیا اینها در بهشت هست یا خیر نداشتم!!!
شما فرمودید نعمت بهشت منافاتی با قرب الهی ندارد ما گفتیم دارد.. یعنی اینکه عبادت برای حور و قصور عین همان دنیا خواهی است و ربطی به قرب الهی ندارد..فارغ از این که اینها در بهشت موجودند یا خیر
با این نظر شما موافقم
نقطه عطف سخن ما هم تا به اینجا خیلی بیشتر مربوط به نوع لذت در بهشت بود ..نه موضوع معاد جسمانی یا غیر جسمانی
و اون اینکه لذت بهشت لذت از خداست حال جسمی باشد یا نباشد
اما در دنیا اینطور نیست لذت از سیب برده میشود نه از خدا و این همون دوگانگی ایی هست که در بهشت نباید باشد
بله اما
اگر بهشت واقعی وصال یار است دیگر لزومی ندارد که بهشت غیر واقعی تحقق یابد بلکه ضرورت بودن (بهشت جسمانی)در وعده هاست تا بنده از غیر بنده شناخته شود
دلیل: خب اونی که عبادتش برای خداست به مقصودش میرسه(یعنی همون منزل دهم و وصال یار) و اونی که عبادتش برای خدا نیست معلوم میشه که طالب دنیا و نفس بوده و وارد جهنم نفسانی خود میگردد
و شاید سر اینکه خدا فرموده ما آیات متشابه را برای دلهای مریض نازل کردیم تا گمراهشان کنیم همین باشد
ظاهرا نظرمون بهم نزدیک شد
یاحق
سلام
خدا ناتوان نیست بلکه نقص از طرف ما است که درکمان از عالم صورت و تجسم بالاتر نرفته و البته فلسفه وجودی برزخ برای همین بالا رفتن است از صورت به معنا رفتن از خیال به عقل رفتن...
و اینکه میگویید چرا خدا بهشت را طور دیگر وعده نداد
باید عرض شود که اونوقت تشویقی صورت نمیگرفت..
تشویق از این جهت که همونطور که این لذات محسوس را دوست داری در بهشت هم من رادوست داری
حکایت ظاهر آیات حکایت شکلات است و کودک که در ابتدا شکلات موضوعیت دارد اما وقتی لذت برتر چشیده شد موضوعیت خود را از دست میدهد و کودک هم راضی است نمیگوید چرا شکلات را ندادی
لذت اکل و شرب و نکاح لازمه مرتبه حیوانیت است و انسان موجودی است که همه مراتب هستی را دارد(بالقوه) منتها مرتبه حیوانیت خیلی زود بالفعل میشود ولی بالفعل کردن عقلانیت(یعنی فرشته شدن) دشواری دارد و رسالت انسان همین است
یعنی گدشتن از لذات حیوانی و رسیدن به لذات عقلانی
اگر این تقابل نبود که امتحانی صورت نمیگرفت
سلام علیکم
ملاali;732406 نوشت:
خیر! اینگونه نیست!
کسی که هدفش وصال یار است به وصال میرسد و کسی که هدفش رسیدن به بهشت بوده به بهشت میرسد! زیرا هرچند برای رسیدن به وصال تلاش نکرده اما امر خدا را اطاعت نموده پس باید پاداش ببیند ! اگر غیر این باشد عدالت خداوند زیر سوال میرود که کسی را که در دنیا نفس خود را از گناه نگه داشته با کسی که گناه کرده در آخرت یکی باشند! پس بهشت پاداش اطاعت امر بندگان از فرامین الهی خواهد بود و در آخرت چنین فردی به این مرتبه راضی است! وجهنم کیفرگناه کاران است نه مومنان!
ببینید این ها مراتب عبادت و عرفان هستند و باید هرکس خودش به این درجه برسد (ان شاءالله خداوند توفیق دهد که همه ما به این درجات برسیم)
پس هرگز نمیتوان کسی را نهی کرد و گفت چرا به خاطر زسیدن به بهشت گناه نمیکنی ،این گناه نکردن تو بی فایده است ! وغیره ...زیرا ترک گناه و درواقع همان انجام واجبات و ترک محرمات کم کم انسان را به مراتب بالای غرفان میرساند ان شاءالله
پس نعمات بهشتی وجود داردبزرگوار!!! همه مومنین در آخرت لذت آن را خواهند چشید حتی آنان که دنبال وصال حقیقی یار بوده اند! با این تفاوت که آنان که دنبال وصال یار بودن به این لذات راضی نمیشوند و بالاتر از ان را دربهشت طلب میکنند اما کسانی که دنیال رسیدن به بهشت بودند به نعمتها و لذات بهشتی راضی میشوند
بهشت واقعا وجود دارد،یک بعد آن هم جسمانی است،و انچه خداوند هم وعده داده حق است و تشبیه نیست ، بهشت پاداش کسانی است که اطاعت امر خداوند را نموده و واجباتشان را انجام داده و محرماتشان را ترک کرده اند
یازهرا(س)
اما اینجا چیز دیگری گفتید
و بهترین پاسخ همین فرمایش خودتان است
چون سر و کارت به کودک فتاد
زبان کودکی باید گشاد
شکلات نشان دادن به کودک برای حرکت دادن کودک است نه شکلات دادن
وقتی کودک حرکت کرد و لذت بالاتر را چشید...شکلات موضوعیت خود را از دست میدهد
پس قبول دارید نعمت بهشت با قرب الهی مناقات دارد؟؟؟؟
این که شد همون شهوت کده
شما گفتید منافات ندارد!!!!
این تناقض سخنتان را چگونه برطرف میکنید؟؟؟
از نظر من دو حالت بیشتر نداره
1-طبق نظر شما نعم بهشتی با لذت خدا منافات نداره و لذت از سیب بهشت بردن لذت از خدا بردن است نه لذت سیب(که ما هم قبول کردیم)
2-لذت نعم بهشتی با قرب الهی میتواند منافات داشته باشد که این همان لهو لعب و شهوت پرستی دنیاست لذا تصور چنین بهشتی منتفی است و چنین بهشتی وجود ندارد
در نتیجه فرض صحیح همان حالت اول است که یا فرد از همان ابتدا یعنی در دنیا به شوق آن رسیده یا در برزخ و بعد از آن ترقی میکند و میرسد
یعنی نهایتا لذتی که در بهشت درک میشود همان لذت خداست با این تفاوت که بعضی ها از همان ابتدا به دنبال آن بوده اند و برخی به دنبال نعمت دنیا گونه از بهشت بوده اند اما نهایتا با گذر از برزخ ها و غیره.... قابلیت درک لذت حقیقی را پیدا میکنند
البته برای لذت حقیقی یعنی همان وصال دوست هم میتوان مراتب قائل شد
قاعدتا این باید جمع بین نظر بنده و شما باشد
یاحق
از گذشته تا حال اين پرسش همواره در بين علما مطرح بوده که واقعا در قیامت و معاد (اعم از بهشت و جهنم) کدام بخش از انسان حاضر می شود ؟ آیا معاد انسان معاد جسمانی است یا روحانی یا جسمانی و روحانی ؟
مقصود از معاد جسمانی آن است که در جهان اخروی، انسان با وجودی جسمانی حضور مییابد و نعمت یا عذاب اخروی نیز جسمانی می باشد، ولی معاد روحانی آن است که انسان با وجود روحانی (غیر جسمانی) حیات اخروی خویش را ادامه می دهد. در جهان بازپسین، از لذتهای معنوی و روحانی بهرهمند می گردد یا به عذابهای معنوی و روحانی دچار می شود. (1)
بسیاری از علمای بزرگ شیعه با توجه به آیات قرآن و روایات بر این باورند که که معاد انسان هم جسمانی و هم روحانی است. البته این که جسم انسان در آخرت همین جسم مادی دنیائی است یا چیزی دیگر محل اختلاف نظر در بین اندیشمندان مختلف است؛ اما در هر حال آنچه مسلم است در قیامت خدای متعال همین بدن دنیایی یا بدنی مانند بدن دنیوی او خلق خواهد کرد و روح او را بدان متعلق خواهد ساخت،
پس روح انسان در قیامت یا در بهشت و دوزخ هیچگاه بدون کالبد نخواهد بود ، هرچند در مورد کم و کیف این بدن آگاهی روشن و کاملی نداریم ، اما مشروح توصیفات نهمت های بهشتی و عذاب های جهنمی نشان می دهد که در آن عالم بدنی همچون بدن دنیایی خودمان خواهیم داشت و لذت ها و عذاب ها علاوه بر جنبه روحی جسمانی هم خواهد بود .
پینوشت:
1. محمد سعيدي مهر، آموزش کلام اسلامی، نشر طه، قم 1383ش. ج 2، ص 252.
خیر ! هردو مطلب یکی است!!
بهشت درجات دارد و قرار نیست همه همان اول به درجه بالا بهشت برسند
اجازه دهید مطلبی بگویم که شاید گره شبهه شما باز شود
بنده احساس میکنم مشکل شما اینجاست که فکر میکنید همه مومنین که وارد آخرت میشوند به قرب الهی میرسند!پس با خودتان میگویید وقتی لذت بالاتر است چرا انسان باید لذت پایین تر مثلا خوردن میوه را انتخاب کند !
در حالی که اینگونه نیست!و قرار نیست همه به لذت درک خداوند برسند و هرلحظه از آن در بهشت بهره مند شوند! هرکس براساس شان و مقامش میتواند به محضر حضرت حق برسد و لذت درک خداوند را کسب نماید!
اهل بیت و معصومین (علیهم السلام) بالاتر ند یا خداوند؟! قطعا خداوند، درست است؟! در بهشت حتی همه مومنین نمیتوانند همیشه اهل بیت (علیهم السلام) و معصومین (علیهم السلام) را ببینند و از همنشینی با آنان لذت ببرند! گاهی ممکن است بنده ای فرض صد سال یک بار این توفیق و نعمت در بهشت نصیبش شود و به بهشت بالاتر که اهل بیت (علیهم السلام) حضور دارند راه پیدا کند
پس همه مومنین وارد بهشت میشوند اما هرکس در یک طبقه از بهشت است، همه هم از نعمات بهشتی بهره مند میشوند و با توجه به مقامی که در دنیا کسب نمودند میتوانند به لذات بالاتر دست پیدا کنند،
برای چه منافات داشته باشد؟!! مثل این است که فرض لذات خوردن و باغ و همسر و غیره پله اول باشد و قرب الهی پله دهم ! بعد شما بگویید این دو پله باهم منافات دارد!
بزرگوار ! کسی که پله اول است اصلا به پله دهم نرسیده که درکی از آن داشته باشد پس با همان پله اول خوش است، کسی هم که به پله دهم رسیده آنقدر لذت پله دهم برایش شیرین است که کاری به پله اول ندارد (پله های اول و دوم و غیره را رد کرده و لذتش را چشیده است) پس اکنون در همین پله دهم خوش است
اتفاقا در آخرت خیلی از بهشتیان مانند کودکی میمانند که لذت بالاتر را درک نکرده است پس با همین لذات بسیار هم خوشند و راضیند! شما بچه ای را بگذارید در اتاف و به او کلی اسباب بازی و شکلات و شیرینی بدهید، بعد چند اتاق کنار تر چند نفر در حال مباحثه درسی باشند، آیا این کودک دلش میخواهد در اتاق کناری باشد و از مباحثه علمی لذت ببرد؟! این کودک اصلا مباحثه را درک نکرده که الان بخواهد ناراحت باشد از اینکه در این اتاق است و فرض در اتاق کناری نیست!!
در دنیانیز هرکس به یک درجه از از درک در مسیر الهی میرسد و ممکن است کسی اصلا به مقام بالای درک الهی نرسد! پس در آخرت نیز هرکس با توجه به درکی که از مراتب سیر و سلوک در این دنیا به دست آورده متنعم میشود و از بهشت بهره مند میشود و لذت میبرد! و به آنچه از لذات بهشتی به او میدهند راضی و خشنود است
به قدر و مرتبت خویش هرکسی کند ادارک!!
پس آیات قرآن که درمورد نعمات بهشتی سخن گفته آیات نص است و واقعا این نعمات و لذات است و هزاران برابر آن و بلکه بیشتر در بهشت نعمات و لذات وجود دارد و همه آنها برای مسلمانان و مومنانی است که به بهشت راه پیدا میکنند، در نتیجه وقتی نعمات بهشتی حقیقتا وجود دارد باید یک بعد از بهشت هم َجسمانی باشد، حال اینکه چگونه جسمانی است الله اعلم ! یعنی حتما انسان باجسم و روح محشور میشود اما چگونه جسمی است معلوم نیست
یازهرا(س)
باسلام
درجات بهشت چه دلیلی میشه بر لذات دنیاگونه در آن گرامی!!!!
مگر خود قرب الهی یک مرتبه است؟ مراتب بهشت همان مراتب لذت حقیقی اند
من نمیدونم واقعا
دارد؟؟؟اینکه خیلی ها در ابتدا به این نعمت ظاهری دلخوش باشند و به سبب طاعت و عبادت خدا در دنیا و برزخ کم کم بالا روند و نهایتا به وصال یار برسند چه ایرادی
خیر اینطور نیست ، با این حساب افراد لذت طلب و بی بند و بار در دنیا هم گناهی ندارند بخاطر اینکه درکشان همین است و آنقدر زرنگ نبودن که برای جاودانه بودن لذات خود عبادت کنند!!
با حساب سخن شما وقعا چه دلیلی داره که اینان بعد از مرگ باز مشغول به لذات نباشند؟؟؟
مگر هرکس با آنچه که دوست دارد محشور نمیگردد؟؟؟
لذا اینطوری که شما میفرمایید نیست
اساسا محبت و علاقه به غیر خدا انحراف و اشتباه در تطبیق است(حتی لذات حلال) نشان به این نشان که در زمان روزه و حج خیلی از همین لذات حلال هم حرام است
اگر این تضاد و تقابل ذاتی نبود و صرفا مسئله حرام و حلال بود همین لذات حلال مقاطعی حرام نمیشدند و بعد از رابطه زناشویی غسل واجب نمیگشت
بهشت جای کارهای مبتذل و جنابت نیست گرامی!!!
و این کارها مربوط به زندگی دنیا ست
اصلا آدم و حوا اونوقتی متوجه شرمگاه و جهازات جنسی خود شدند که بواسطه نافرمانی قرار شد به دنیا آیند
یاحق
سلام
خیر
اون گروه مورد نظر شما هم که برای لذت عبادت میکنند به حقوقشون راضی نیستند
به هرحال محرک هر دوگروه نفسانیات است منتها یکسری در همین دنیا به دنبال آنند و یه عده در آخرت
ازنظر من زیاد فرقی با هم ندارند جز اینکه گروه اول نتوستند به دین اعتماد کنند(البته منظورم آدمایی که علنا ظلمو دوست دارند نیست)
خیر یه اندازه شناخت ندارند
خب این یعنی چی؟
یعنی نباید به کلاس بالاتر بروند؟؟!!!
بله همینطوره
لذا رفوزه میشن و پشیمون هم میشن
ولی با این حال خداوند برزخ را گذاشته برای جبران همین کم همتی ها
شما فکر میکنید سیصد هزار سال معطل شدن برای رسیدن به سیب و گلابی و زن است؟؟!!
خب ما ها که قدرت درک این امور را داریم و خدا هم که بخیل نیست چرا اینقدر معطلی؟؟؟؟
پس معلومه که صحبت این چیزا نیست..صحبت پاک شدن از غیر خداست
توی این دنیا به هرکی خواسته داده و به هرکی هم که نخواسته نداده چون اصلا مهم نبوده
و اما در مورد آخرت این تعبیر شماست
در ضمن پاسخ منو ندادید
این همه معطلی در برزخ و قیامت برای رسیدن به سیب و گلابی؟؟!!!! یا پاک شدن از غیر خدا
خدا گناه را آنی میتواند ببخشد
اما اونچه که برای ادراکش معطلی دارد درک لذت حقیقی است نه لذات دنیا گونه
خواهشا منطقی باشید
کجا؟ در دنیا یا در آخرت؟
دیگه وقتی مومن از دنیا رخت بربست یا باید بخشیده بشه یا نشه دیگه!!اونجا که جای توبه نیست
جای توبه دنیاست
لذا فلسفه معطلی جهت بالا رفتن است
به هر حال پذیرفتن این مطلب راحت تر و منطقی تر از باور به بهشت شهوانی است
سلام علیکم
ملاali;732666 نوشت:
پایین ترین مرتبه بهشت مربوط به مسلمانانی است که اگر چه مسلمان هستند اما آنقدر گناه کرده اند که باید مدتی را در دوزخ سپری کنند و سپس از آن نجات یافته و بهشتی شوند . یعنی اینها در پایین ترین رتبه جهنم عذاب میبینند و بعد از اینکه از گناهان پاک شدند وارد بهشت میشوند
قرار نیست اگر برای ما غیر قابل باور است پس وجود نداشته باشد!
از طرفی چرا اینقدر میفرمایید بهشت شهوانی؟!! بهشت سراسر لذت است ، اگر بنا باشد شهوت باشد پس لذت بردن از خدا هم میشود شهوت! در بهشت لذات مزموم نیست بزرگوار
شما بعد از 24 ضفخه مباجثه هنوز برایتان این سیب و گلابی جل نشده است؟! اینها و هزاران نعمت بالاتر از آن از نعمات بهشتی هستند ، پاداش کسانی که کار نیک انجام داده اند و اطاعت امر الهی را نموده اند
خوب است که بحث جهنم را نداریم و گرنه آنجا چگونه میخواستید ثابت بفرمایید که جسمانی نیست؟!!!
یازهرا(س)
اینکه دیگر کاملا بدیهی است که هرکس با حقیقت اعمالش محشور میشود!!!!!! مثلا کسی که دارد مال یتیم میخورد درواقع دارد آتش میخورد ولی حجاب ها مانع درک حقیقت گناه میشود اما در دوزخ دیگر حجابی وجود ندارد
خداوند حکیم فرموده هرکس گناه کند جایگاهش دوزخ است و هرکس اطاعت امر الهی کند جایگاهش بهشت و این بهشت پاداش مومنین است !
گناهکاران میدانستند دارند گناه میکنند اما حاضر نشدن به نفس خود سختی دهند ، (مگر آنان که مستضعف در دریافت فرامین الهی بوده اند که به گونه ای دیگر با آنان رفتار میشود که بحثش مفصل است و خارج از بحث است)
آنچه شما دارید بیان میکنید مربوط به این دنیا است بزرگوار !!!! در آخرت و دربهشت با وجود نهایت لذت ها چیزی مبتذل نیست و نجاست و ناپاکی وجود ندارد و اصلا ناپاکی اتفاق نمی افتد!
اینها تماما از قدرت الهی است که عقل دنیایی ما انسانها عاجز از درک آن است
یازهرا(س)
سلام علیکم
نگران نباشید آقایون معتقد به معاد روحانی برای جهنم هم فکر کرده اند. مگر ندیدید که جناب ملاعلی فرمودند اگر اینطور است که میگویید پس افرادی که اهل شهوات هستند، سزاوارترند تا در آن جهان به لذاتشان برسند. میتوانید در تاپیک زیر شاهد این بحث باشید:
http://www.askdin.com/thread51391-5.html#post732728
سلام و احترام
شهوت همان میلی است که دربرابر لذت حقیقی است و خود را مطلق میخواهد لذا در دنیا هم محدود میشود و حتی گاهی حلال آن هم حرام میشود
لذا این میل ذاتا عصیان گر است و نمیتواند در بهشت جایی داشته باشد
البته جناب یکتای بی همتا هم در اوایل تاپیک تایید کردند که شهوت لازمه ذاتی جسم نیست
میتوان به جسم و بدن در بهشت قائل بود اما جسمی که فاقد شهوت است ، بدنی که کاردش لذت روحانی است نه لذت حیوانی
در حدیث هم داریم که حاصل خوردن شراب بهشتی معرفت است
چندین بار عرض کردیم موضوع اصلی در این تاپیک نوع لذات است نه جسمانی بودن یا نبودن معاد
بله اون چیزی که در بهشت است ناپاکی ندارد چون از سنخ لذات حیوانی دنیا نیست
و به خاطر همین هم وقتی آدم و هوا اسباب شهوتشان نمایان شد دیگر در بهشت جایی نداشتند و این خود بهترین دلیل است
و دلیل دیگر اینکه گویند پیامبر(ص) از این جهت زنان بسیار داشت ...چون خداوند اراده کرده بود میل به زنان در او زیاد باشد تا زمینی هم باشد و جانش از شوق حضرت حق به درنیاید
این هم دلیل روشن دیگری در جهت تایید تقابل و ضدیت لذات اخروی با لذات دون دنیا
ما مکلفیم در آیات تدبر کنیم و متشابه را با محکمات معنی کنیم
فارغ از اینکه آیات معاد در مورد نوع و کیفیت زندگی اخروی نص نیستند و کاملا تاویل پذیرند چنانکه توسط اندیشمندان تاویل هم شده اند....
فارغ از آن دلیل هم اوردیم که لذات حیوانی نمیتواند در بهشت جایی داشته باشد
یاحق
سلام علیکم
عجب !!! بزرگوارا شما با این مطلب دارید پناه برخدا پیامبراکرم(ص) را هم هوس ران جلوه میدهید!!!! تمام ازدواج های پیامبراکرم (ص) دلیل داشته است!! اینکه چرا پیامبر(ص) از شوق قالب تهی نمیکردند دلیل دیگری داشته است که حضرت علی (ع) در خطبه همام شبیه این سوال را پاسخ فرمودند
"راوی گوید: چون سخن به اینجا رسید همام فریادی برکشید و جان داد. حضرت(ع) فرمود: به خدا قسم از چنین پیشامدی بر او می ترسیدم. سپس ادامه داد: اندرزهای رسا با اهلش اینگونه معامله می کند! یکی از حاضران فضول به حضرت(ع) گفت: خودت چه حالی داری؟ فرمود: وای بر تو، هر اجلی را وقت معینی است که از آن نمی گذرد، و علتی است که از آن تجاوز نمی کند. بازایست و دیگر اینچنین مگوی که این سخنی بود که شیطان بر زبانت جاری ساخت.
فعلا که شما بزرگوار دارید محکمات را به اصرار متشابه میکنید!!!
بله باید تدبر کرد ،اما درکل آیات الهی باید تدبر کرد ،زیرا آیات به هم مربروط هستند ،و نباید هم تفسیر به رای نمود و باید آنچه حق است را پذیرفت
باز برگشتید سر خانه اول!!! بنده اگر بخواهم باز با شما وارد مباحثه شوم باید مجدد آنچه در پست های قبل گفته ام را تکرار کنم
خب بنده حقیر آنچه را لازم بودم و باید میگفتم را بیان نمودم و از شما نیز به خاطر این مباحثه متشکرم زیرا باعث شد وقت بیشتری برروی این موضوع گذاشته شود و بهتر از جسمانی بودن معاددفاع شود که میتواند در پذیرش خقیقت به خوانندگان کمک موثری داشته باشد
حقیر بیشتر از این به بحث ادامه نمیدهم زیرا ادامه بحث تکرار مکررات است و مرتب برگشتن به خانه اول بحث است! ان شاءالله شما تمام تاپیک را بار دیگر مطالعه بفرمایید و به پاسخ صحیح برسید
یا مقلب القلوب و الابصار
الهم اجعل عواقب امورنا خیرا
در مسیر الهی موفق و سربلند باشید
التماس دعا
یازهرا(س)
باسلام
قطعا ازدواج های پیامبر(ص) دلیل والایی داشته اما قرار نبوده که رابطه زناشویی با آن تعداد از زنان نداشته باشند!!!!
لازمه اش این بوده که توانایی بیشتری داشته باشند
لطفا بیشتر دقت کنید
بله همینطوره
شما تا به اینجا برای اثبات لذت های جسمانی در بهشت فقط و فقط تکیه به ظواهر آیات کردید...آیاتی که تاویل پذیرند و همه مفسران هم میدانند و نقل میکنند که برداشت گروهی از آیات معاد.. لذت و الم روحانی است نه جسمانی و این خود بهترین دلیل است که آیات مورد نظر شما از محکمات نیستند که اگر بود این اختلاف ها شکل نمیگرفتند
سخن صریح و محکم یعنی نتوان برداشت های متفاوت داشت بعنوان مثال:
ای اهل ایمان هرآنچه که در دنیا میخواهید عینا در آخرت موجود است و ما شما را در آخرت بی نیاز از خوردن ،آشامیدن و مسکن قرار ندادیم
ای اهل ایمان شما با همین وجودیت و مایحتاج دنیایی بعد از مرگ موجودید
اما نه تنها چنین آیاتی نداریم بلکه آیاتی داریم که عکس مطلب شما را میرساند
مثل آیه بازگشت به سوی خداوند... انا لله و انا علیه الراجعون
آیه 63 واقعه که از آفرینشی که نمیدانیم در مورد معاد سخن میگوید
و آیه 48 ابراهیم که سخن از تبدیل به چیز دیگر شدن دارد
و در آخر اینکه شما حتی یک روایت هم برای تایید سخنتان حاکی از اینکه لذت و الم اخروی از باب تشبیه معقول به محسوس نیستند نیاوردید و از خیلی مطالب برهانی ما گذشتید و پاسخی ندادید
موفق باشید
مسلما لذات حقیقی هم دارای مراتب هستند(این مطلب با مساله تشکیک ملا صدرا قابل اثبات میباشد)
مثلا لذتی که حضرت رسول(ص) درک میکند اولا حقیقی است و ثانیا بالا ترین درجه لذت است و دیگر اولیا و ائمه قادر به درک آن نیستند همانطور که حضرت فرمود:
اولا ظواهر حجت اند مگر زمانی که دلیل قطعی بر خلاف آنها باشد.
ثانیا اگر شما معاد جسمانی را بپذیرید و از طرفی لذت جسمانی را انکار کنید خلقت این جسم در آخرت لغو خواهد بود.
ثالثا اختلاف در ایات محکم باعث این نمیشود که محکم نباشند به تعبیر بهتر ممکن است حتی در محکمات هم اختلافات تفسیری و تاویلی رخ بدهد.
به نظر میرسد آیه مبارکه: يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيرَْ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ(48)
فقط از تغییر و تبدیل نظام عالم در قیامت بحث میکنند و به هیچ وجه منکر لذات جسمانی و یا مثبت لذات روحانی صرف نیستند.
و یا آیاتی که در سوره مبارکه واقعه در مورد قدرت بی نهایت الهی صحبت میکند ،کلی بوده و مدعای شما را ثابت نمیکند.
اثبات اینکه سخنی تشبیه معقول به محسوس است محتاج دلیل میباشد و الا ظاهر کلام حجت است.
به نظر بنده آیاتی که شما به آنها برای اثبات مدعای خود کمک گرفته اید بسیار کلی بوده و قدرت برگرداندن معنای ظاهر آیات ندارد. بنابراین ظواهر آیات به قوت خود باقی اند.
چطور میشه توی جهنم گنه کار و شهوت ران به لذت دنیوی خود ادامه بده در حالی که خداوند در مورد برخی گناهکاران میفرماید:
إِنَّا أَنْذَرْناكُمْ عَذاباً قَريباً يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ يَداهُ وَ يَقُولُ الْكافِرُ يا لَيْتَني كُنْتُ تُرابا (نبا 40)
وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً (فرقان 27)
اگر در جهنم هم برای آنها لذاتی به جای عذاب قرار میدادند پس ارزوی خاک بودن یا گاز گرفتن دست از روی حسرت برای چی بود؟