[FONT="]با سلام، مثلا آیا نگاه به ازدواج تحقق بخشیدن رویاهای کودکانه ، و رسیدن به یک زندگی مرفّه شاهانه است؟! [FONT="]یا گونه ای دیگر
با سلام
همان یا گونه ای دیگر:Cheshmak:
............
گونه یا گونه های دیگر فرق نمی کنه هنوز نوع نگاه رو مشخص نکردین دارین از خانما می پرسین درسته یانه و دارین مطرح می کنین امروزه! یعنی میفرمایین امروزه خانم ها اینجوری فکر می کنن:Labkhand: بعدش واقعا رویاهای کودکانه خانم ها رسیدن به زندگی مرفه شاهانه است! اگه باشه که این کودکانه نیست می بینین همه مردم دارن صبح تا شب می دوان دنبال پول و در امد و رفاه پس فکر کنم این رویای بزرگانه است نه کودکانه اخه کودکان به یه اب نبات چوبی راضی میشن!
ولی در کل سوالتون مفهوم نیست اما در هیچ زمینه ای ادمها دید واحدی ندارن و ما شناختمون از ادمای اطرافمون ناقصه اما برخی به دلیل شرایط فرهنگی و دینی و خانواده ای که درش رشد یافتن و طبقه اجتماعیشون انتطارات مشابهی دارن.
و با یک دید کلی تر حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی اول ببینین دید درست چیه تا بفهمین دیدهای امروزی و متنوع چقدر به حقیقت و واقعیات زندگی نزدیکه
موفق باشین:Gol:
[FONT="]با سلام، مثلا آیا نگاه به ازدواج تحقق بخشیدن رویاهای کودکانه ، و رسیدن به یک زندگی مرفّه شاهانه است؟!
[FONT="]یا گونه ای دیگر
سلام نه نگاه من اصلا اینطور نیست از زمانی که یادم میاد فکر و ذکرم یه همسر مومن به معنای واقعی بوده :hamdel: از زندگی شاهانه و خیلی مرفه هم خوشم نمی یاد :Labkhand:
سلام:Gol: خب دید همه که یه جور نیست! اگه به موضوعی خاص همه یه دید داشته باشن که اصلا همچین چیزی درست نیست! اونم تو موضوع ازدواج که در جامعه امروز ما مشکلات زیادی سر راهش هست! هر کس به نوعی با این مشکل روبروست. شایدم با چند نوع از این مشکلات! مشکلاتی مثل؛ اقتصادی... (مهریه ، جهیزیه ، مسکن ، شغل و....) اعتقادی... (تفاوت مذاهب ، سطوح متفاوت در پایبندی به عقاید و...) فرهنگی... (رسم و رسومات ، خرافات ، مشکلات خانوادگی طرفین ، چشم و همچشمی و...) پس با یه سؤال کلی نمیتونید پاسخ درستی بگیرید.:Gol:
دید همه درسته؟ دید همه غلطه؟ بعضی درست و بعضی غلطه؟ دید درست چیه؟!
دوباره که میگید همه! اصلا به چه موضوعی غلطه یا درسته ؟ به ازدواج؟(که کلیه) به نگاه خانوما به مسائل اقتصادی؟ به کدوم جنبه اقتصادی؟ اصلا لطفا شما زندگی شاهانه رو برامون بازتر کنید!:Gol: اگه همون قصر و کاخ و تخت شاهی و ملکه شدن باشه که فکر نمیکنم الان دختری به این شکل دنبالش باشه!:Cheshmak:
آره بزرگوار،دید همه درسته البته به زعم و پندار خودشون
دید همه غلطه؟
اینم که معلومه...نه... دید همه غلط نیست
بعضی درست و بعضی غلطه؟
بله،این عقلانی تر از همه است.بعضی دیگاهها درست و برخی غلط هستند
دید درست چیه؟!
اون دیدی که مشابهت بیشتری با با دین و تعالیم آن داشته باشد. و اما ...
سوال من از شما:Nishkhand: دید من درسته؟:Gig: حالا انصافا بگید میتونید جواب من رو بدید وقتی من درست منظورم رو بیان نکردم و حرفم رو کامل نزدم. رحمی بزرگوار...:Ghamgin: علم غیب که نداریم بدونیم شما در ذهنتون چی میگذره
لطفا واضح تر صحبت کنید موفق باشید:Labkhand:
[FONT="]با سلام، مثلا آیا نگاه به ازدواج تحقق بخشیدن رویاهای کودکانه ، [FONT="] [FONT="] و رسیدن به یک زندگی مرفّه شاهانه است؟!
[FONT="]
سلام و درود:Gol: وقتتون بخیر:Gol:
راستش ابتدا در مورد تعبیر جالب شما یعنی رویای کودکانه یه عرض کوچکی داشته باشم:Cheshmak:
دنیای کودکان دنیای پاکی و عاری (از هر گونه سلاح هسته ی و کشتار جمعی:Nishkhand::khandeh!:) دورویی ، نیرنگ ، تزویر و ... هر آنچه امروز دنیای بزرگان را احاطه کرده:Ghamgin:
وقتی از کودکان سئوالی می پرسید جواب هایشان گواهی بر معصومیت وجودشان است.:Mohabbat: هیچ کودکی در رویاهای زیبایش دنیای ما را نمی بیند که در بیداری آن را طلب کند :Labkhand:
شاید نوشته شما و تعبیری که به کاربردید را بگونه ی دیگر بتوان تقریر کرد! وآن این است که هدف و مقصود جنابعالی مادیاتی است که به زندگی جوانان ما چنگ زده و روز به روز و قدم به قدم در حال رسوخ و تسخیر آن است!:Labkhand:
هر چند عادت کرده ایم همیشه بیگانگان را مقصر اصلی فرهنگ های غلطی که بر جامعه ی ما حکمفرماست تلقی و قلمداد کنیم ولی در زمینه ی ازدواج اگر نوک پیکان را به سمت چشم و هم چشمی بگیریم بیشتر مقرون به صحت است تا بیگانگان:Cheshmak:
در رویاهای کودکیمان جایی برای این افکار هرگز وجود نداشت رویاهایی که در کودک درونمان هنوز به سختی نفس می کشند و زنده است ولی آنقدر سرگرم امورات دنیای بزرگان شده ایم که ........:Labkhand:
رویای کودکی حقیر این بود که هیچگاه بزرگ نشوم !! و هیچگاه قدم در دنیای پر از حیله و نیرنگ و فریب و دورویی و تزویر بزرگان نگذارم ! :Labkhand:
ولی افسوس که این رویا هرگز تحقق پیدا نکرد:Ghamgin: اکنون جز کودک درونی بی رمق و رنجور چیزی از آن رویا باقی نمانده:Ghamgin:
اینم برای اون هایی که طبعشون شاعرانه است:Cheshmak::Gol:
لابهلاي مدادهاي رنگي كودكي مردي گم شده است و لابهلاي من ، كودكي
ای بابا وقتی انسانهای مذهبی و دیندار موقع عمل که میرسه فقط پول رو میبینند دیگه از بقیه چه انتظاری میشه داشت؟ خوب شاید اونها هم میخوان دختر و پسرشون خوشبخت بشه با این گرانیها و شرایط الان جامعه اما درسته که پول خوشبختی نمیاره اما بی پولی یقینا بدبختی میاره و داشتن برای حفظ آبرو خیلی بهتر از نداشتن میباشد
زندگی طلبه ها پس چه جوری می گذره؟!
بنده جسارتا اصلا این حرف رو قبول ندارم که بی پولی بدبختی میاره...
یه نگاه به این لینک بندازن همه دوستان بی زحمت، قول می دم پیشمون نمی شن:
سلام
نمی دونم چرا چند وقته همه تا می گی ازدواج یاد "مشکلات مالی" می افتن!!!
باور کنید من که هرچی دختر خانوم خوب دور و بر خودم می شناسم، بیشتر یه همسر مومن ولایق می خوان تا یه همسر پولدار!!!
خب معلومه کسی به آقایی که تا الان 30 سالش شده، نه کار داره، نه درس خونده و نه سربازی رفته دختر نمی ده، چون سوال براشون پیش میاد که تا حالا چی کار می کرده پس؟!!!
به نظر من آقایون یه خورده تنبل تشریف دارن، یه خورده از خودشون لیاقت نشون نمی دن، بعد می رن خواستگاری و جواب رد می شنون، می گن دخترا دنبال پولن. به قول استاد ما، طرف تا حالا شراب می خورده، بعدم می ره خواستگاری دختر یه مرجع تقلید، انتظارم داره دودستی تقدیمش کنن!!!
الان که من ازدواج سخت خیلی کم می بینم. عموم بچه های دانشگاه هم که فقط به شغل شریف "تحصیل" اشتغال داشتن و یه خورده مومن بودن، به راحتی بهترین ازدواج ها رو داشتن و الان هم خوشبختن.
امروز ترس آقایون از خواستگاری رفتن به خاطر عدم شغل و این حرفا خیلی بیشتره، تا ترس خانوم از پذیرفتن خواستگاری کسی که مومنه و لایق ولی کار و پول نداره.
آقایون؛ شما مومن باشین، دنبال تقویت ایمانتون باشین، 4تا کار عملی هم یاد بگیرین، واز خودتون لیاقت نشون بدین، من تضمین می کنم شما روی هر دختر مومنی دست بذارین ردتون نمی کنن.
بعدم شماها قبول ندارین مث که " و من یتق الله، یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب"
فقط کافیه تقوای الهی داشته باشین.
سلام
نمی دونم چرا چند وقته همه تا می گی ازدواج یاد "مشکلات مالی" می افتن!!!
باور کنید من که هرچی دختر خانوم خوب دور و بر خودم می شناسم، بیشتر یه همسر مومن ولایق می خوان تا یه همسر پولدار!!!
خب معلومه کسی به آقایی که تا الان 30 سالش شده، نه کار داره، نه درس خونده و نه سربازی رفته دختر نمی ده، چون سوال براشون پیش میاد که تا حالا چی کار می کرده پس؟!!!
به نظر من آقایون یه خورده تنبل تشریف دارن، یه خورده از خودشون لیاقت نشون نمی دن، بعد می رن خواستگاری و جواب رد می شنون، می گن دخترا دنبال پولن. به قول استاد ما، طرف تا حالا شراب می خورده، بعدم می ره خواستگاری دختر یه مرجع تقلید، انتظارم داره دودستی تقدیمش کنن!!!
الان که من ازدواج سخت خیلی کم می بینم. عموم بچه های دانشگاه هم که فقط به شغل شریف "تحصیل" اشتغال داشتن و یه خورده مومن بودن، به راحتی بهترین ازدواج ها رو داشتن و الان هم خوشبختن.
امروز ترس آقایون از خواستگاری رفتن به خاطر عدم شغل و این حرفا خیلی بیشتره، تا ترس خانوم از پذیرفتن خواستگاری کسی که مومنه و لایق ولی کار و پول نداره.
آقایون؛ شما مومن باشین، دنبال تقویت ایمانتون باشین، 4تا کار عملی هم یاد بگیرین، واز خودتون لیاقت نشون بدین، من تضمین می کنم شما روی هر دختر مومنی دست بذارین ردتون نمی کنن.
بعدم شماها قبول ندارین مث که " و من یتق الله، یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب"
فقط کافیه تقوای الهی داشته باشین.
با ایمان خشک و خالی که نمیشه با کسی ازدواج کرد تکنولوژی و پیشرفت در قرن حاظر از آن کافرها بوده خدا که با کسی پسرخاله نیست هر جامعه ای که سعی در پیشرفت و تولید و کار داشته باشه اشتغال هم درونش به وجود میاد با مدرک لیسانس از دانشگتاه که نمیتونی 2 کیلو سبزی از سر کوچه بخریم دین مگه میخواد بیاد خرج ما رو بده؟ الان خیلی از مردم میگن اصلا کافر باش ولی پول داشته باش بدون پول برو یک عمر عبادت کن زشت ترین دختر رو هم بهت نمیدن
با ایمان خشک و خالی که نمیشه با کسی ازدواج کرد تکنولوژی و پیشرفت در قرن حاظر از آن کافرها بوده خدا که با کسی پسرخاله نیست هر جامعه ای که سعی در پیشرفت و تولید و کار داشته باشه اشتغال هم درونش به وجود میاد با مدرک لیسانس از دانشگتاه که نمیتونی 2 کیلو سبزی از سر کوچه بخریم دین مگه میخواد بیاد خرج ما رو بده؟ الان خیلی از مردم میگن اصلا کافر باش ولی پول داشته باش بدون پول برو یک عمر عبادت کن زشت ترین دختر رو هم بهت نمیدن
این نظر شماست شاید سراغ کسایی رفتین که ایمان ظاهری داشتن اینطوری میگین
شما ی شغل داشته باش در شان خودت و خانوادت ببین دختر مومن چی جوابتو میده در شان میگم منظورم این نیست که لیسانس داشته باشی و منتظر پشت میز نشینی باشی نخیر لیسانس داری که داری
کسی که ایمان داره حرف مردم براش اهمیت نداره قانع هست کم خرج میکنه ولی زندگی عاشقانه داره
به نظر شما طلاق تو جامعه به خاطر پول هستش یا مسائل عاطفی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟درصد بالاش قبول کنین به خاطر مسائل عاطفی و محبت هستش اگر اینا تامین بشه برای هر دو نفر زندگی خوبی خواهند داشت ان شالله
این نظر شماست شاید سراغ کسایی رفتین که ایمان ظاهری داشتن اینطوری میگین
شما ی شغل داشته باش در شان خودت و خانوادت ببین دختر مومن چی جوابتو میده در شان میگم منظورم این نیست که لیسانس داشته باشی و منتظر پشت میز نشینی باشی نخیر لیسانس داری که داری
کسی که ایمان داره حرف مردم براش اهمیت نداره قانع هست کم خرج میکنه ولی زندگی عاشقانه داره
به نظر شما طلاق تو جامعه به خاطر پول هستش یا مسائل عاطفی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟درصد بالاش قبول کنین به خاطر مسائل عاطفی و محبت هستش اگر اینا تامین بشه برای هر دو نفر زندگی خوبی خواهند داشت ان شالله
من که رفتم دادگاه خانواده 99 درصد به خاطر پول بود تازه اونایی هم که از نظر اخلاقی با هم مشکل پیدا کرده بودند باز ریشش تو بی پولی بودبقیه هم مسایل جنسی بود
من که رفتم دادگاه خانواده 99 درصد به خاطر پول بود تازه اونایی هم که از نظر اخلاقی با هم مشکل پیدا کرده بودند باز ریشش تو بی پولی بود بقیه هم مسایل جنسی بود
مشکل پول نیست نمیتونن بیان کنند برای همین به پول ربطش میدن و به چیزهایی که میتونن به زبون بیارن
عجب. کلی ساله بین متدینین راه میریم و زندگی میکنیم ، اما تا حالا این دیدگاه رو ازشون نه شنیده بودیم نه دیده بودیم.
عزیزم ، شما برگرد ، خدا می بخشه.
با تشکر ، ستایشگر :gol:
اگر برگشتن به اینه که بخوام تو توهم زندگی کنم و با اعتقادات پوچ و تهی زندگی بکنم نمیخوام همینجوری بمونم بهتره شما که مشکلات جوانان رو حل نمیکنید هیچ بدتر توصیه های دیگه ای میکنین که به مراتب بدتره و روحیشون رو بیشتر خراب میکنه متمدنینی که شما میشناسید کیا هستند؟
اگر برگشتن به اینه که بخوام تو توهم زندگی کنم و با اعتقادات پوچ و تهی زندگی بکنم نمیخوام همینجوری بمونم بهتره شما که مشکلات جوانان رو حل نمیکنید هیچ بدتر توصیه های دیگه ای میکنین که به مراتب بدتره و روحیشون رو بیشتر خراب میکنه متمدنینی که شما میشناسید کیا هستند؟
والا تصور من اینه که شما الان دارید تو توهم و تصور زندگی میکنید. چه اعتقادی پوچ تر از اعتقاد به سلامت خودارضایی؟ با این همه مضرات جسمی و روحی که داره.
برگشتن ، برگشتن به آرامش واقعی رو دارم میگم.
شما فکر میکنی ، من که دارم این ها رو مینویسم ، از مریخ اومدم؟ تو ایران نیستم؟ نمیبینم؟ نمیشنوم؟ احساس و شهوت ندارم؟ چرا. اینها خصوصیات انسان هاست. اما مسئله اینه که این نیاز ها باید به صورت درست برطرف بشن تا طرف تو فشار نباشه.
بله. نه دولت کمک میکنه به حل مشکلات جوانان نه خانواده ها میتونند زیاد کمک بکنند. اما دلیل نمیشه که کار اشتباهی انجام بدم. تنها راه حل مشکل خودارضایی ، ازدواجه. هیچ راه حل دیگری وجود نداره. امام علی(ع) هم وقتی اون بنده خدا رو که استمنا میکرد تنبیه کردند گفتند سریع لوازم ازدواجش رو فراهم کنید. نفرمودند که مثلا فلان کار بکن یا فلان چیز نخور. اما حالا که شرایط ازدواج نیست ، باید صبر کرد. تنها کار درستی که میشه کرد.
اینکه متدینینی که میشناسم کیا هستند ، به بحث ارتباط نداره.
همه میدونند که تنها راه اصلی ازدواجه چشم بسته غیب میگین اما الان که صبور نمیشه بود هر کس میتونه خوب ناز شستش دیگه از مباحثه خارج میشه و مجادله میشه و باید اعتراف بکنید که تو شرایط سخت اقتصادی الان جامعه دیگه این مشکل داره لاینحل میشه و یه عدی میان امیدواری الکی میدن
همه میدونند که تنها راه اصلی ازدواجه چشم بسته غیب میگین اما الان که صبور نمیشه بود هر کس میتونه خوب ناز شستش دیگه از مباحثه خارج میشه و مجادله میشه و باید اعتراف بکنید که تو شرایط سخت اقتصادی الان جامعه دیگه این مشکل داره لاینحل میشه و یه عدی میان امیدواری الکی میدن
به نام خدا.
هیچ مشکلی لاینجل نیست ، اما حل هر مشکلی به صرف انرژی و وقت نیاز داره. افرادی که بخوان این هزینه رو بدن یافت نمیشن. چه بین مردم ، چه بین مسئولین. شما حاضری هزینه بدی؟
بله. تا وقتی نخوایم مشکلی رو حل کنیم ، مشکلی حل نمیشه.
هرجای از بحثم رو با بنده مخالفید، بفرمائید؛ اینطور بهتر به نتیجه نزدیک می شیم ان شاءالله.
بنده و بقیه ی کاربرانی که توی این بحث(و مباحث مرتبط) شرکت دارند، هیچکدوم، این نیاز رو نفی نمی کنیم. ما هم مثل شما، قبول داریم که این نیاز وجود داره، و در بعضی از افراد، کنترلش واقعا سخته. تفاوت از جائی شروع می شه که شما می گید چون این نیاز وجود داره، و راه حلالش هم فعلا مهیا نیست، مجوز اینه که به حرام بیافتیم.
به نظر بنده، در کل، تصوری که شما راجع به این دنیا دارید، جسارتا زیاد کامل نیست. از طرفی، مسائل و مشکلاتی که شما رو در زندگی تحت فشار قرار داده، اجازه نمی دن که شما، به راه حل برسید و تصورتون رو نسبت به خدا و دینش، و در لایههای عمیقتر، فلسفهی آفرینش، تکمیل کنید.
اینکه به این سایت میاین و وقت می ذارید، من فکر می کنم معنیش اینه که به خدا و دینش اعتقاد دارید(حتی اگر توی عصبانیت بگید قبول ندارم). خیلی از آدم ها رو می شناسم که چنین محیط هایی رو اصلا نمی تونن تحمل کنن، چون جو اینجا مذهبی و اعتقادی هست.... واقعا جای تبریک و تقدیر داره که شما به جای این همه سایتهای ضد دین یا تحریککننده و ...، به اینجا میاین.
این نشون میده، اونقدرها هم که پستهاتون نشون میدن، بیقید و بیدین نیستید که این از فطرت پاک شما سرچشمه میگیره. الحمدلله.
بزرگوار! توی این دنیا، فقط مرگه که چاره نداره. هرچیز دیگه ای که باشه، راه چاره ای براش وجود داره. کسی که دنبال راه حل باشه، از زیر سنگ هم که شده، پیداش می کنه. اصلا هم راحت نیستا! پدر آدم درمیاد جسارتا! ولی مهم اینه که بخوای! همین!!
به نظر بنده ی حقیر، شما موضع خودتون رو مشخص کنید. برای من و کاربرا و سایت نمی گم ها! برای خودتون عرض می کنم. موضع شما چیه دقیقا؟
آیا شما به دنبال راه حلی برای رفع این گناه هستید؟ من که فکر میکنم هستید. وگرنه به اینجا نمیومدید.
راستی، اینکه بقیهی افراد توی جامعه دارن چه کارهای خلافی میکنن رو بندازید دور! هر کسی رو توی قبر خودش میذارن بزرگوار. خصوصا جائی که اطمینان دارید امر به معروف بیفایدهس، به بقیه چیکار دارید؟ به فکر خودتون و زندگیتون باشید.
اینهمه گناهکار توی دنیا هست، در مقابل، مومن واقعی هم کم نیست. توی مسائل معنوی، توصیه شده که به بالاتر از خودتون نگاه کنید، نه به پایینتر.
اگر تا اینجای حرف هام، صلوات داره، بفرستید(=تائید)، که بعد بیام بقیه عرایضم رو بگم خدمتتون. وگرنه که، فکر کنم خیلی داریم از بحث تاپیک منحرف میشیم، دیگه مزاحم اوقات شریف شما و سایر دوستان نمی شم. منتظر صلوات می مونم.
من نمیخواهم اینجوری پیش بروم اما میبینم توان انجام ندادن این کار رو ندارم خوب چه میشه کرد؟ آخه خیلی از مردم بی تفاوت هستند و من هم چند سال هست بی تفاوت هستم اما اگر نخوام بیتفاوت باشم چون نمکیتونم جلوی خودم رو نگه دارم پس فشار روحی بهم وارد میشه و در نتیجه روراست بگم قاتی میکنم و دیگه میشم مثل بعضی وقتها که خیلی افراد رو میبینم که دم از پاک بودن میزنند و خودشون از همه چی سیر هستند و دیگران رو نصیحت میکنند حالا یه چیزی بر فرض آدم با این کار ارضا بشه و یا با چیز دیگه وقتی که ازدواج واقعی نیست که انجامش بدیم دیگه چه میشه کرد؟
الحمدلله. خدا رو صدها و هزاران مرتبه شکر. الحمدلله که راضی نیستید از این وضع و دوست دارید تغییرش بدید.
ممنون از صلوات و تاییدتون. خدا خیرتون بده.
ببینید بزرگوار، ما آدمها، گاهی کمی نیاز به خلوت داریم، نیاز داریم راجع به بعضی چیزها، خومون، با خودمون، به نتیجه برسیم.
من خودم وقتی با مشکلی مشابه مسئله ی شما برخورد کرده بودم، ایمانم رو داشتم از دست می دادم، برای همین هم رفتم دنبال اینکه فلسفه ی آفرینش رو بفهمم. اگه از ریشه، تفکرمون رو درست کنیم، بقیه چیرا هم درست می شه. خدا در قرآن فرموده ما انسان را در رنج آفریدیم. از طرفی، شنیدید که حدیث داریم، دنیا زندان مومنه و بهشت کافر. خب بزرگوار، برای همینه که دینداری سخته. واقعا دیندار بودن، سخته. خیلی هم سخته. دیندار واقعی خصوصا. ارزشش هم به همین سخت بودنشه.
از امام علی ع حدیث داریم که: "بهترین و بافضیلت ترین کارها، سخت ترین ِ آنهاست."
واقعا کسی اگر بخواد خودسازی کنه و (در حد خودش) به مقامات معنوی برسه، باید از کاری شروع کنه که براش سخته. وگرنه ممکنه صد سال هم عمر کنه، ولی هیچ پیشرفتی توی معنویات نداشته باشه. برای یک نفر کنترل شهوت سخته، برای یکی دیگه خوش اخلاقی. هرکس باید دنبال ساختن روح خودش باشه. در ضمن، یادتون نره که خدا امتحانهاش رو، در حدّ توانایی افراد می گیره. وقتی با مسئله ای مواجه می شید، مطمئن باشید که توانش رو دارید با تلاش، از پسش بربیاین. خدا، نامرد نیست که امتحانایی رو بگیره که ما توانش رو نداریم! مورد دیگه ای که خیلی مهمه، اینه که نه من و نه هیچ کس دیگه، حتی کارشناسهای این سایت، نمی تونه به این شکل، به شما کمک کنه. شما باید به مشاور مراجعه داشته باشید. البته مراقب باشید که مشاور شما، خودش فرد معتقدی باشه و مجوز گناه به شما نده! ارتباط مستمر با مشاور دینی، واقعا غوغا می کنه و مفیده. اینکه شما بیاین توی این سایت خیلی خوبه ها، قابل تقدیره واقعا. با این حال، بعید می دونم مشکلتون رو ( در این زمینه ی خاص) بتونه رفع کنه. در کنار تلاشی که برای فراهم کردن شرایط ازدواجتون انجام میدید، اگر دنبال رفع این گناه هستید، باید با فردی مذهبی و مجرب، حضوری و خصوصی حرف بزنید. تاکید می کنم فردی مذهبی و مجرب، حضوری و خصوصی.
سه کلید طلائی تلاش، توسل، توکل رو فراموش نکنید.
التماس دعای فرج
(نقل به مضمون - سخنرانی استاد پناهیان - مبحث "اهل عمل" - ماه مبارک رمضان 1384)
الحمدلله. خدا رو صدها و هزاران مرتبه شکر. الحمدلله که راضی نیستید از این وضع و دوست دارید تغییرش بدید.ممنون از صلوات و تاییدتون. خدا خیرتون بده.
ببینید بزرگوار، ما آدمها، گاهی کمی نیاز به خلوت داریم، نیاز داریم راجع به بعضی چیزها، خومون، با خودمون، به نتیجه برسیم.
من خودم وقتی با مشکلی مشابه مسئله ی شما برخورد کرده بودم، ایمانم رو داشتم از دست می دادم، برای همین هم رفتم دنبال اینکه فلسفه ی آفرینش رو بفهمم. اگه از ریشه، تفکرمون رو درست کنیم، بقیه چیرا هم درست می شه. خدا در قرآن فرموده ما انسان را در رنج آفریدیم. از طرفی، شنیدید که حدیث داریم، دنیا زندان مومنه و بهشت کافر. خب بزرگوار، برای همینه که دینداری سخته. واقعا دیندار بودن، سخته. خیلی هم سخته. دیندار واقعی خصوصا. ارزشش هم به همین سخت بودنشه.
از امام علی ع حدیث داریم که: "بهترین و بافضیلت ترین کارها، سخت ترین ِ آنهاست."
واقعا کسی اگر بخواد خودسازی کنه و (در حد خودش) به مقامات معنوی برسه، باید از کاری شروع کنه که براش سخته. وگرنه ممکنه صد سال هم عمر کنه، ولی هیچ پیشرفتی توی معنویات نداشته باشه. برای یک نفر کنترل شهوت سخته، برای یکی دیگه خوش اخلاقی. هرکس باید دنبال ساختن روح خودش باشه. در ضمن، یادتون نره که خدا امتحانهاش رو، در حدّ توانایی افراد می گیره. وقتی با مسئله ای مواجه می شید، مطمئن باشید که توانش رو دارید با تلاش، از پسش بربیاین. خدا، نامرد نیست که امتحانایی رو بگیره که ما توانش رو نداریم! مورد دیگه ای که خیلی مهمه، اینه که نه من و نه هیچ کس دیگه، حتی کارشناسهای این سایت، نمی تونه به این شکل، به شما کمک کنه. شما باید به مشاور مراجعه داشته باشید. البته مراقب باشید که مشاور شما، خودش فرد معتقدی باشه و مجوز گناه به شما نده! ارتباط مستمر با مشاور دینی، واقعا غوغا می کنه و مفیده. اینکه شما بیاین توی این سایت خیلی خوبه ها، قابل تقدیره واقعا. با این حال، بعید می دونم مشکلتون رو ( در این زمینه ی خاص) بتونه رفع کنه. در کنار تلاشی که برای فراهم کردن شرایط ازدواجتون انجام میدید، اگر دنبال رفع این گناه هستید، باید با فردی مذهبی و مجرب، حضوری و خصوصی حرف بزنید. تاکید می کنم
فردی مذهبی و مجرب، حضوری و خصوصی.
سه کلید طلائی تلاش، توسل، توکل رو فراموش نکنید.
التماس دعای فرج
(نقل به مضمون - سخنرانی استاد پناهیان - مبحث "اهل عمل" - ماه مبارک رمضان 1384)
من پیش دکتر روانشناس هم رفتم یک دکتر فوق العاده کار درست که کلی هم باید نوبت بگیری بری پیشش و بگذریم که اون بهم گفت که طبیعیه و مشکلی نداره اما خوب یک انسان مذهبی من نمیگم انسان بدی هست اما تخصص روی اعصاب و روان نداره که همیشه باید مشاور و دکتر تحصیلات داشته باشه سالها درس خونده باشه که چجوری روحیه افراد مختلف رو مورد تجزیه و تحلیل قرار بده در ضمن من انسان بی قیدی هم نیستم که فقط بخوام سایتهای بد و به دردنخور برم من دوست دارم از لحاظ اخلاقی و انسانی در سطح بالاتری قرار بگیرم و مطالب مفید از دیگران را یاد بگیرم و استفاده بکنم ولی این مساله دیگه برای من میشه گفت حل شده هست و اینجور بودنم رو پذیرفتم و نمیتونم ترک بکنم و در نتیجه هم فعلا از نماز و اینها و سمت خدا خبری نیست فعلا باید بیخیال همه چیز بشم و عادی زندگیم رو بکنم
یک انسان مذهبی من نمیگم انسان بدی هست اما تخصص روی اعصاب و روان نداره که همیشه باید مشاور و دکتر تحصیلات داشته باشه سالها درس خونده باشه که چجوری روحیه افراد مختلف رو مورد تجزیه و تحلیل قرار بده
اولا برای بنده واضح شده که، متاسفانه شما به مذهبی ها یک مقدار بدبین شده اید، برای همین هم حاضر نیستید این عرض بنده رو عملی کنید و به یک آدم موجه و مجرب اعتماد کنید و مشکلتون رو باهاش مطرح کنید.
ثانیا اینکه یک نفر معروف بشه و برای نوبت گیریش معطل بشید و ...، دلیل بر تایید اون آدمه مگر؟! (کلا من دعانویسی رو قبول ندارم ولی) مادر من، چند وقت پیش برای من (البته بدون اطلاع خودم)، رفته بودن پیش دعانویس!! صبح زود ساعت 5-6 باید می رفتن وقت می گرفتن، طرف یه عالمه مشتری داشته، حتی از شهرهای دیگه! منشی هم داشته! مادرم می گفتن حتما خوبه که این همه مشتری داره و این همه پول می گیره و این همه باید برا نوبت گرفتن معطل شیم و ...
این که نشد دلیل!
همین که اون فرد، به شما مجوز امری خلاف امر خدا رو داده، معلومه اوضاعش چجوریه! (خدا به دادش برسه اون دنیا چجوری می خواد انحرافایی که برای بنده های خدا ایجاد کرده رو جوابگو باشه) بگذریم...
یادآوری می کنم که خدا، خالق و آفریننده ی ماست، و بی شک از همه بهتر متوجه دردهای ماست. برای همین هم افرادی رو برای هدایتمون فرستاده، که کمکمون کنن. ولی ما غافلیم و جسارتا باز می ریم سراغ کسائی که از وجود با شرافت و مقدس انسان، هیچ چی نمی دونن.
دین ما برای همه ی جنبه های زندگی، دستورات دقیقی داره. قبول ندارید که تخصص خدا توی اعصاب و روان، از همه ی متخصص هائی که تا حالا توی دنیا وجود داشته اند و وجود دارند و خواهند داشت، بیشتره!؟ چون خودش خلقمون کرده.
شما یعنی می گید، خدا و پیامبرش، و ائمه نمی فهمن، حالیشون نیس، اون دکتره می فهمه؟! از شما بعیده بزرگوار.
مخلص کلام، بنده یک جمله می گم، و عرضم تمام:
کسی که خواب باشه رو می شه بیدار کرد، ولی کسی که خودش رو بخواب زده رو، هرگز!
بیاییم با خودمون فکر کنیم، خوابیم یا ...!
شما اسم تاپیکتون رو گذاشتید دیدگاه دین نسبت به ازدواج
پس قاعدتا باید این دیدگاه رو بررسی کنید و بادیدگاه های موجود در جامعه مقایسش کنید
و ببینید دیدگاه های موجود چقدر با دیدگاه دین تعارض دارد یا ندارد نه این که فقط به دیدگاه های خودتون بپردازید البته چون اسم تاپیک این رو میطلبه
با سلام
کی گفته پول مهم نیست
روش علمای حوزه و متدینین روش انبیا و امامان هست . پس در هر دوره باید همانطور که جامعه می پسنده زندگی کرد
سفارش میکنم زندگی امام صادق علیه السلام را مطالعه کنید
واینکه..........
درسته پول هم مهمه اما انسان باید راضی به رضای خدا باشه که هر روز از گرانی و مشکلات ناله نکنه :ok:
نگاه كه به ازدواج وجود داره از نوعه ماديه به همين خاطره كه طلاق زياد شده
نخیر فقط مسئله ی مادیات نیست که طلاق زیاد شده. الان تو جامعه ی ما قبح طلاق ریخته شده در حالی که در قدیم طلاق خیلی کار زشت و گناه بزرگی حساب میشده. الان مردم تحملشون پایین اومده ،در گذشته هم مشکلات اقتصادی بوده. الان دینداری فقط شده محرم وصفر عزاداری کردن. اگه اخلاق وصبر و حوصله سرجاش باشه طلاق ایجاد نمیشه. اگه مسئله فقط مادیاته پس چرا پولدارا طلاق میدن و میگیرن؟ مشکل بی دینیه
[h=2]توصيههاي پيش از خطبه توصيه¬هاي مقام معظم رهبري به زوج¬هاي جوان پيش از خواندن خطبه عقد [/h]
«قبل از اينكه صيغه عقد را جاري بكنيم؛ چند جمله به عنوان تذكر براي عروسها و دامادها عرض ميكنيم». اينها بيانات رهبر انقلاب است که لحظاتي بعد، خطبه عقد زوج جواني را که شرايط خاص وي و مهريه کمتر از 14 سکه طلا را پذيرفتند، جاري ساخت. با هم از توصيههاي رهبر فرزانه انقلاب بهرهمند ميشويم:
نكته اول
اين است كه در كار ازدواج و اين مراسم و رسم و سنتي كه در اسلام و در همه اديان و در بشريت وجود دارد، به نظر اسلام، آن چيزي كه اصل و محور است، تشكيل كانون خانوادگي است. از نظر اسلام، خانواده، يك ركن بزرگ است؛ اگر باشد و سالمش باشد و تربيت درست باشد، در پيشرفت كار جامعه، به صورتي كه اسلام ميخواهد، تأثير زيادي دارد. اسلام ميخواهد اين كانون تشكيل بشود و به وجود بيايد.
هنر اديان - و بيشتر از همه اسلام - در اين است كه غرايز جنسي و غريزه زوجطلبي انسان را - كه غير از غريزه جنسي است - در خدمت تشكيل خانواده قرار داده و كاري كردهاند كه كانون خانواده، با پشتوانه غريزه جنسي، يا با پشتوانه آن غريزه ديگر - كه از غريزه جنسي عموميتش بيشتر است - تحقق پيدا كند و باقي بماند. بعضيها ممكن است در سنين خاصي نياز جنسي هم نداشته باشند؛ اما نياز به زوجطلبي را دارند و ميبايد زوجي از جنس مخالف را داشته باشند؛ زن و مرد فرقي نميكند. سكن، مايه آرامش است. اديان - و بيش از همه اسلام - اينها را پشتوانه تشكيل خانواده قرار دادهاند.
اگر انسانها رها بودند كه غريزه جنسي را هر طور ميخواهند، اشباع كنند، يا خانواده تشكيل نميشد، يا يك چيز سست و پوچ و تهديدپذير و ويرانيپذير ميشد و هر نسيمي او را به هم ميزد؛ لذا در هر جاي دنيا كه ميبينيد آزاديهاي جنسي هست، در آنجا به همان نسبت، خانواده ضعيف است؛ چون مرد و زن براي اشباع اين غريزه، احتياجي به اين كانون ندارند؛ اما در آنجاهايي كه دين حاكم است و آزادي جنسي نيست، اينجا همه چيز براي مرد و زن هست؛ لذا اين، حفظ و نگهداشته ميشود.
اصل قضيه، اين است كه بايد كانون خانواده به وجود بيايد. اسلام اين را خواسته است. شما يك دختر از جايي و يك پسر از جاي ديگري ميآييد و با يكديگر آشنا و متصل ميشويد؛ يك خانواده به وجود ميآيد. اين خانواده، منشأ خيراتي است. در اداره كشور و اداره انسانيت، كارهاي عظيمي به عهده اين خانواده است. اين، چيز بسيار مهمي است. شما بايد اين را مواظب باشيد و حفظ كنيد.
با اين كلمات عقدي كه ميخوانيم - كه يك امر اعتباري است - يك علقه اعتباري بين شما به وجود ميآيد. بايد همه همت دختر و پسر اين باشد كه اين را حفظ كنند. مبادا با گلهها، با دلخوريها، با افزونطلبي و پُرتوقعيها، با بيمحبتيها و گاهي با دخالتهاي ديگران و از اين قبيل، اين كانون، سست بشود. آن چيزي كه مهم است، اين است. هم دختر و هم پسر، سعي كنند كه اين علقه زوجيت را حفظ كنند. چگونه ميتوانيد اين علقه را حفظ كنيد؟ البته آدمهاي عاقل و زيرك و با احساس و باوجدان صادق، راهش را پيدا ميكنند. اين، با اطمينان و با محبت متقابل، حفظ ميشود. زن به مرد تحميل نكند و زور نگويد؛ مرد هم به زن زور نگويد و افزونطلبي نكند؛ مثل دو
رفيق و مثل دو شريك، با هم صميمي باشند؛ تا اين كانون خانواده، حفظ بشود. نكته دوم
اين است كه در ازدواج، اصل قضيه، يك امر انساني است؛ نه يك امر مادّي، اسلام، مهريه را قرار داده است؛ اما مهريه، اين را بهصورت يك معامله دادوستدي نميكند. اينجا دادوستدي نيست؛ بلكه طرفين در يك جاي مشترك، سرمايهگذاري ميكنند. اينطور نيست كه شما مثل خريد و فروش، يك چيز بدهيد و يك چيز بگيريد. نه، اينجا چيزي دادن و چيزي گرفتن نيست؛ بلكه هر دو نفر، موجودي خودشان را در صندوق و كاسه مشتركي ميگذارند و هر دو از آن استفاده ميكنند. در ازدواج، قضيه اين است.
بنابراين، نقش مادّيات در اينجا بايد خيلي ضعيف باشد. ما كه ميگوييم مهريهها را سنگين نكنند، از اين بابت است. اگر ما گفتهايم كه مهريه بيش از فلان مقدار نباشد، معنايش اين نيست كه اگر بيش از فلان مقدار بود، عقد، باطل يا حرام است؛ نه، جايز هم هست؛ اما كار، غلط است.
بعضيها چند ميليون تومان مهريه ميگذارند؛ يعني ازدواج را كه يك امر انساني است، به يك دادوستد و به يك كار بازاري و معاملهگري تبديل ميكنند. اين، تحقير و توهين به نقش و شأن انسانيت در ازدواج است. اين، كار غلطي است.
بعضيها هم ازدواج را كه يك امر عاطفي و انساني و وجداني است، به صحنه تفاخر تبديل ميكنند؛ مثلاً ميگويند كه جهيزيه ما اينچيزها را داشت؛ آيا جهيزيه دختر شما هم اينها را دارد؟ تفاخر و تنافس! يا مثلاً ميگويند كه ما عقدمان را در فلان سالن گرفتيم؛ البته حالا متأسفانه مرسوم شده است در هتلها ميگيرند كه كار بسيار بدي است و حتّي گاهي شنيده يا ديده ميشود که بعضي افرادي هم كه از آنها توقع نيست، براي تفاخر به همديگر، مراسم عقد خود را در هتلها و سالنها ميگيرند؛ نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حياط منزل خودتان و يا همسايهتان بگيريد و مردم را دعوت كنيد؛ همينطور كه هميشه بوده است. اينگونه محيطها، يك محيط انس خانوادگي است. عدهاي دوست، عدهاي قوم و خويش، عدهاي همرديفهاي دختر يا پسر، دوستان مدرسه، دوستان پسر در محيط كار يا مدرسه، جمع ميشوند و شادي و خوشي ميكنند. اين، درست است.
اينكه ما اينجا را صحنه تفاخر قرار بدهيم، غلط اندرغلط است؛ هم محيط ازدواج را آلوده به مادّيات ميكند و هم اين صحنه پاك و لطيف وجداني را صحنه تفاخرها و تنافسها و زيادهرويها ميكند و بعد هم اين دختر و پسر از اول عادت ميكنند كه بايستي زندگي آنان بر تجمل و تشريفات بگذرد؛ چرا؟ بگذاريد از اول به يك زندگي متوسط، عادت كنند.
تجملات براي يك جامعه، مضر و بد است. آن كساني كه با تجملات، مخالفت ميكنند، معنايش اين نيست كه از لذتها و خوشيهايش بياطلاعند؛ نه، كار مضري براي جامعه است؛ مثل يك دارو يا يك خوراكي مضر. با تجملات زياد، جامعه زيان ميكند؛ البته در حد معقول و متداول، ايرادي ندارد؛ اما وقتي كه همينطور مرتب پاي رقابت و مسابقه به ميان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز ميكند و به جاهاي ديگري ميرود و اين براي جامعه، مضر است. حالا چنانچه ما آن كار مضر را در عرصه ازدواج بياوريم و بخواهيم از آن استفاده كنيم، اين ديگر غلط اندرغلط خواهد شد و بسيار بد است.
اين ميهمانيهاي پُرسروصدا و هتلگرفتنها و خرجهاي زياد، كار آن طاغوتيها بود. اخيراً در روزنامه هم موردي را نوشته بودند، كه چهقدر خوب كردند كه نوشتند؛ تامردم بفهمند كه اين كارها زشت است. ماها هميشه در خانههاي خودمان - يك اتاق، دو اتاق - عقد و عروسي ميگرفتيم. اگر هم نداشتيم، از همسايه قرض ميگرفتيم. مقداري شيريني و ميوه چيده ميشد؛ ميگفتيم؛ ميخنديديم؛ شوخي ميكرديم و خيلي هم خوش ميگذشت؛ البته آن طاغوتها و آدمهاي بدي كه بحمداللَّه ازاله شدند، اينطور برگزار نميكردند. آنها به اين وضع قانع نبودند؛ در آن هتلها ميرفتند و ميهمانيهاي پُرخرج و چنين و چنان برپا ميكردند.
حالا ما كه بر سر كار آمدهايم، نبايد كار آنها را تكرار بكنيم. اگر تكرار بكنيم، ما هم مثل آنها ميشويم... بايد بنا را بر سادگي گذاشت. جهيزيهها را ساده بگيريد. اگر جهيزيه، نيازهاي دختر را تأمين ميكند، خوب است؛ اما به سمت تجملات نرود. نكته سوم
اين است كه بناي كار ازدواج، بر سازش دختر و پسر است؛ بايد با هم بسازند. اين «با هم بسازند»، معناي خيلي عميقي دارد. من يكوقت خدمت امام رفتم؛ ايشان ميخواستند خطبه عقدي را بخوانند؛ تا من را ديدند، گفتند شما بيا طرف عقد بشو. ايشان برخلاف ما - كه طول و تفصيل ميدهيم و حرف ميزنيم - عقد را اول ميخواندند و بعد دو، سه جمله كوتاه صحبت ميكردند. من ديدم ايشان پس از اينكه عقد را خواندند، رويشان را به دختر و پسر كردند و گفتند: برويد با هم بسازيد. من فكر كردم؛ ديدم كه ما اين همه حرف ميزنيم، اما كلام امام در همين يك جمله «برويد با هم بسازيد»، خلاصه ميشود! حالا ما هم عرض ميكنيم كه شما دختران و پسران، برويد با هم بسازيد. سازش، اصل است. هر چيزي كه با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر، زن و شوهر، منافات دارد، بايستي بيگانه تلقي بشود. اين را اصل قرار بدهيد؛ تا انشاءاللَّه خداوند متعال، بركاتش را بر شما نازل كند.
اميدواريم كه خداوند، انشاءاللَّه، اين عقدهايي را كه ميخوانيم، مبارك كند؛ اين دختران و پسران، محيطهاي شادي را به خانوادهها بياورند؛ و خداوند، نسل طيب و طاهري هم به آنها عنايت كند.