~•❀اوج بندگی ❀•~ ویژه نامه عیــد سعیــد قـــربان
تبهای اولیه
[b]content[/b]
[h=1]عید تقرب به حضرت حق[/h]
[h=2]عید قربان، پیام آور ایثار و فداکاری، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست. عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است. عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و روز ثبوت و اثبات عشق و تسلیم است.[/h]
عید یعنی بازگشت، بازگشت به خود و به حقیقت هستی. عید انسان ها روزی است که بازگشت کنند به آنچه که حقیقتاً از آن هستند و باید باشند. بدین معنی که عید واقعی و شادی حقیقی آن وقتی است که انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد و به ماهیت وجودی خود پی برده، آن طور که بایسته است حقوق همنوعان خود را رعایت نماید.
از تبعیض و ریا بپرهیزد و بدون هیچ حب و بغضی به شعور فرد فرد انسان های اجتماعش احترام قائل شود و عدالت حقیقی که خداوند به تمام انسانها ارزانی داشته است را دچار خدشه ای ننماید.
هر کدام از اعیاد دینی ما به پشتوانه ی پیشینه ی تاریخی و مذهبی آن محترم شمرده می شود و در این راستا روز دهم ذی الحجه، مصادف با عید قربان با ویژگی های عمده ای که دارد از اعیاد بسیار مقدس موحدان عالم به ویژه ما مسلمانان به شمار می رود که به یاد درسی که از ابراهیم (علیه السلام) و فرزندش اسماعیل (علیه السلام) آموخته ایم این روز را جشن می گیریم.
یکی از فضایل این روز بزرگ قربانی کردن و رسیدگی به وضع بیچارگان است. همانطور که در روایت هاى مکررى نقل شده که در روز عید قربان (اضحى) قربانى کنید تا در این روز فرخنده که براى همگان عید است و بسیار خجسته، گرسنگان و مستمندان از خوردن گوشت حلال، بى منت، بهره مند شوند.
حضرت امام صادق علیه السلام از آباء گرامش علیهم السلام نقل فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند متعال این قربانى را تشریع فرمود تا مساكین شما از ناحیه گوشت در فراخى قرار بگیرند، پس ایشان را اطعام نمایید
[h=2]دعای قربانی[/h] اگر ذابح خود شما هستید، این دعا را بخوانید و اگر کسی دیگر ذابح است، دستتان را روی دست او بگذارید و دعای فوق را بخوانید و یا اینکه ذابح به جای - الّلهمَّ تَقَبَّلْه مِنِّیْ - بگوید : اللّهمَّ تَقَبَّلْ مِنْ فَلانِ ابنِ فَلان...» مثلاً احمد ابن علی
در وقت ذبح قربانی پیشانی آن را به طرف قبله نموده و «بسم الله الرحمن الرحیم » گفته و این دعا را بخواند:
«الّلهمَّ تَقَبَّلْه مِنِّیْ کَما تَقَبَّلْتَ مِنْ حَبِیْبِکَ محَمَّد صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ وَ مِنْ خَلِیْلِکَ اِبْراهِیْمَ عَلَیْهِ السَّلام» یا می تواند این دعا را بخواند: « بِسمِ الله الرّحمن الرّحیم یا قَومِ اِنّی بَریءٌ مِمّا تشرِکون اِنّی وَجَّهت وَجهی لَلَّذی فَطَرَالسَّمواتِ و الاَرضَ حَنیفاً مسلِماً وَما اَنَا مِنَ المشرِ کینَ ، اِنَّ صَلاتی وَ نسکی وَ مَحیایَ وَ مَماتی لِلّه رَبِّ العالَمینَ لاشَریکَ لَهوَ بِذالِکَ امِرتوَ اَنا مِنَ المسلِمینَ اَللّهمَّ مِنکَ وَ لَکَ بِسمِ الله وَ بِاللهِ وَ الله اَکبَراللّهمَّ صَلِّ عَلی محَمَّدٍ وَ آلِ محَمَّدٍ . (وافی، جلد 2، کتاب الحج، صفحه 169)
از آنجا که ابراهیم (علیه السلام) اسطوره ای از اطاعت فرمان بی چون و چرای خداوند بود و حقیقت را با تمام وجود درک کرده بود، تمام وجودش در مقابل خدا تسلیم بود، به همین دلیل در مقابل تمامی بی خدایی ها با تمام وجودش ایستادگی می کرد. خداوند در این روز مبارک اراده کرد که ابراهیم (علیه السلام) را بیازماید و ابراهیم (علیه السلام) نیز اراده کرد تا با کمال میل فرمان الهی را اجرا کند.
لذا وقتی در این آزمون بزرگ پیروز شد خدای مهربان گوسفندی را فرستاد تا به جای اسماعیلش ذبح کند. پس پیروزی در این آزمون یک عید بزرگ محسوب می شود. آری عید قربان یادآور آزمایش های سخت و سنگین الهی از حضرت ابراهیم (علیه السلام) و ذبح حضرت اسماعیل (علیه السلام) است.
[h=2]فضیلت قربانی کردن[/h] در فضیلت قربانی کردن در روایت آمده که می فرمایند: ترمذی روایت کرده است که پیامبر - صلى الله علیه وآله وسلم -فرمود: «مَا عَمِلَ ابْن آدَمَ یَوْمَ النَّحْرِ عَمَلاً أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ - عز وجل - مِنْ هِرَاقَةِ دَمٍ وَإِنَّه لَیَأْتِى یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِقرونِهَا وَأَظْلاَفِهَا وَأَشْعَارِهَا وَإِنَّ الدَّمَ لَیَقَعمِنَ اللَّهِ - عز وجل - بِمَکَانٍ قَبْلَ أَنْ یَقَعَ عَلَى الأَرْضِ فَطِیبوا بِهَا نَفْسًا» (ابن ماجه) «بهترین و پسندیده ترین عمل انسان روز عید از دیدگاه خداوند، ذبح و ریختن خون قربانى است. در روز قیامت حیوان ذبح شده با شاخها، سم ها و موهاى خود حاضر مى شود. (یعنى در برابر همە ی این ها به شخص پاداش خواهد رسید) خون قربانى پیش از اینکه بر زمین بریزد مورد قبول حضرت حق واقع می شود، پس با ذبح قربانى خودتان را خوشحال کنید».
از رسول اللّه - صلى الله علیه وآله وسلم - در مورد قربانى سوال شد؟ فرمود: «سنَّة أَبِیْکمْ إِبْراهِیم» «سنت پدر شما ابراهیم - علیه السلام - است». سٶال شد، از این قربانى به ما چه می رسد؟ فرمود: «بِکلِّ شَعْرَةٍ حَسَنَةٌ» «در برابر هر تار مو یک ثواب به شما می رسد.» سٶال شد، پس پشم چى؟ فرمود: «بِکلِّ شَعْرَةٍ مِّنَ الصّوفِ حَسَنَةٌ» «در برابر هر تار پشم نیز یک نیکى یا ثواب به شما خواهد رسید». (ابن ماجه و ترمذى).
راز قربانی در تقرب به خدای متعال و بریدن گلوی طمع است و درس ایثار و از خود گذشتگی است
[h=2]مصرف گوشت قربانی[/h] در مورد ذبیحه روز عید قربان برای حاجی در مناسك حج این گونه آمده است:
احتیاط مستحب است كه ذبیحه را سه قسمت كنند؛
1-یك قسمت را هدیه بدهند.
2-یک قسمت را به فقرای مومنین صدقه بدهند.
3- قدری هم از ذبیحه بخورند.
اینها درمورد حاجی بوده است ولی برای قربانی غیر حاجی و یا در موارد دیگر مورد خاصی نیامده است ولی آنچه مسلم است احسان به دیگران از این گوشت امری خدا پسند و نیك است و برای دفع بلا بسیار موثر است. (مناسك حج م/1082 چاپ نشر مشعر)
[h=2]حکمت قربانی کردن[/h] در بیانات حضرات معصومین (علیهم السلام) آمده است:
راز قربانی در تقرب به خدای متعال و بریدن گلوی طمع است و درس ایثار و از خود گذشتگی است. (فیض كاشانی، محجة البیضاء، ج2، ص197.)
همینطور در مورد حكمت های دیگر این عمل عبادی در حدیث وارد شده است كه: حضرت امام صادق علیه السلام از آباء گرامش علیهم السلام نقل فرمودند: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند متعال این قربانى را تشریع فرمود تا مساكین شما از ناحیه گوشت در فراخى قرار بگیرند، پس ایشان را اطعام نمایید.(شیخ صدوق، علل الشرایع، ترجمه سید محمد جوای ذهنی تهرانی، ج 2، ص 406)
بنابراین برای قربانی حج، به صورت كلی دو نوع حكمت می توان در نظر گرفت:
1- هدف مادی و رفع نیازهای مادی و اقتصادی جامعه اسلامی
2- هدف معنوی كه عبارت است از نماد بودن این عمل برای ایثار و قربانی كردن تمام خواهش های نفسانی در برابر خواست و اراده حق متعال.
آن روز که ابراهیم (علیه السلام) با پاهای لرزان اما قلبی مطمئن فرزندش اسماعیل را که برای داشتنش دعاهای بسیار کرده بود، به مذبح می برد، از تمام نفسانیات خود در پیشگاه خداوند گذشت. اگرچه در لحظات آخر به فرمان خداوند تیغ از گلوی فرزند برکشید و گوسفند فرستاده شده از سوی پروردگارش را قربانی کرد، اما از عهده امتحانی که باید بر می آمد، برآمد و همراه با خشنودی خداوند از پرهیزگاری بنده اش، او نیز از سربلندی در امتحان سرخوش بود.
در این روز مستحب است که نماز دو رکعتی عید قربان در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر اقامه شود. صحرای عرفه، جایی که "سعی" مسافران "صفا" را در صعود به خویشتن به خاطر سپرده است و جغرافیای آن محدود به یک نقطه از خاک نیست همه جا حریم یار است و هر که با یار باشد، بر بال عرفه به ارتفاع معرفت صعود می کند. تمامی کسانی که در حج شرکت کرده اند، می بایست از ظهر روز عرفه تا غروب آفتاب، در صحرای عرفات بمانند.
[/HR] منابع :
وبلاگ منتظران فرج
سایت پاسخگو
قربانی در حج تمتع : نوشته یعقوب علی برجی
[h=1]قرآن و اهمیت قربانى
[/h]
قرآن، از قربانى حج، به عنوان شعائر الهى یاد كرده كه باید مورد تكریم و احترام قرار گیرد:
یا ایها الذین آمنوا لاتحلوا شعائر الله ولا اشهر الحرام ولا الهدى ولا القلائد ولاامین بیت الحرام.1
اى كسانى كه ایمان آورده اید، شعایر خدا و ماه حرام و قربانى را، چه بدون نشانه و چه با نشانه، حرمت مشكنید و آزار آنان را كه به طلب روزى و خشنودى پروردگارشان، آهنگ بیت الله الحرام كرده اند، روا مدارید.
والبدن جعلناها لكم من شعائر الله لكم فیها خیر فاذكروا اسم الله علیها صواف فاذا وجبت جنوبها فكلوا منها و اطعموا القانع والمعتر.2
شتران قربانى را براى شما از شعایر خدا قرار دادیم. شما را در آن خیرى است.
و همچنان كه بر پاى ایستاده اند، نام خدا را بر آنها بخوانید و چون پهلوى آنها بر زمین رسید، از آنها بخورید و فقیران قانع و گدایان را اطعام كنید. در این آیه شریفه، سخن از خیر و بركت است: لكم فیها خیر كه خوردن و خوراندن و بهره مند شدن از گوشت آن، یكى از خیرها و بركت هاست، لیكن بركت ها و خیرهاى قربانى، در خوردن و خوراندن، خلاصه نمى شود و اسرار دیگرى نیز وجود دارد كه به پاره اى از آنها رسول خدا صلی الله علیه وآله و امامان علیه السلام اشاره فرموده اند.
امام على علیه السلام مى فرمایند: سمعت رسول الله صلی الله علیه وآله نخطب یوم النحر و هو یقول:... ما تهریقون فیه من الدماء فمن صدقت نیته كان اول قطرة له كفارة لكل ذنبه.3
شنیدم رسول خدا بر مردم خطبه مى خواند و مى فرمود: كسى كه با نیت خالص و ناب قربانى كند، نخستین قطره خون قربانى، كفاره گناهان وى است.
یا امام موسى كاظم علیه السلام مى فرمایند: قال رسول الله صلی الله علیه وآله استفرهوا ضحایاكم فانها مطایاكم على الصراط. 4 قربانی هاى خود را فربه برگزینید، زیرا آنها مركبهاى شمایند در پل صراط.
قربانى از شعایر الهى است و باید هر چه با شكوه تر در موسم حج، انجام گیرد و در روایات به این نكته، بسیار اهمیت داده شده است.
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: ذبح رسول الله صلی الله علیه وآله عن امهات المؤمنین بقرة بقرة ونحر هو ستا و ستین بدنه و نحر على علیه السلام اربعا و ثلاثین بدنه.5
در واقع تعظیم شعائر الهى در نظر بوده كه باید به گونه جمعى انجام شود: همه همزمان در یك مكان گرد آیند، خانه خدا را طواف كنند، سعى صفا و مروه را انجام دهند، با هم به سوى مواقف حركت كنند، با هم وقوف داشته باشند، و با هم رمى جمرات كنند، با هم در یك زمان و در یك مكان، صحنه با شكوه قربانى را بیافرینند.
این كه در آیات و روایات تاكید بسیار شده بر تعظیم شعائر در قربانى، دلیل بر این است كه در انجام قربانى، یك خواسته هدف نبوده، كه بر آوردن نیاز بینوایان باشد و خواسته و خواسته هاى دیگرى نیز در نظر بوده كه مهم ترین آنها بزرگداشت شعائر الهى است.
[/HR]1- سوره مائده، آیه 2.
2- سوره حج، آیه 36.
3- بحارالانوار، ج 96/301؛ علل الشرایع، 2/141.
4- علل الشرایع ، 145/.
5- وسائل الشیعه ، ج 10/101.
[h=1]رهایی از اسارت[/h]
عید قربان، جشن رهایی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان، عید عبادت و بندگی و اطاعت شایسته از پروردگار تواناست. عید پیروزی وظیفه و اوج تجلی روح ایثار است. عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند، و عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است.
عید یعنی بازگشت، بازگشت به خود و به حقیقت هستی. عید انسانها روزی است كه بازگشت كنند به آنچه كه حقیقتاً از آن هستند و باید باشند. بدین معنی که عید واقعی و شادی حقیقی آن وقتی است که انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد و به ماهیت وجودی خود پی برده، آنطور که بایسته است حقوق همنوعان خود را رعایت نماید. از تبعیض و ریا بپرهیزد و بدون هیچ حب و بغضی به شعور فرد فرد انسان های اجتماعش احترام قائل شود و عدالت حقیقی که خداوند به تمام انسانها ارزانی داشته است را دچار خدشه ای ننماید.
هر کدام از اعیاد دینی ما به پشتوانه ی پیشینه ی تاریخی و مذهبی آن محترم شمرده می شود و در این راستا روز دهم ذیحجه، مصادف با عید قربـان با ویژگی های عمده ای که دارد از اعیاد بسیار مقدس موحدان عالم به ویژه ما مسلمانان بشمار می رود که به یاد درسی که از ابراهیم(علیه السلام) و فرزندش اسماعیل(علیه السلام) آموخته ایم این روز را جشن می گیریم. یکی از فضایل این روز بزرگ قربانی کردن و رسیدگی به وضع بیچارگان است. همانطور که در روایتهاى مکررى نقل شده که در روز عید قربان (اضحى) قربانى کنید تا در این روز فرخنده که براى همگان عید است و بسیار خجسته، گرسنگان و مستمندان از خوردن گوشتحلال، بىمنت، بهره مند شوند.
از آنجا که ابراهیم(علیه السلام) اسطوره ای از اطاعت فرمان بی چون و چرای خداوند بود و حقیقت را با تمام وجود درک کرده بود، تمام وجودش در مقابل خدا تسلیم بود. به همین دلیل در مقابل تمامی بی خدایی ها با تمام وجودش ایستادگی می کرد. خداوند در این روز مبارک اراده کرد که ابراهیم(علیه السلام) را بیازماید و ابراهیم(علیه السلام) نیز اراده کرد تا با کمال میل فرمان الهی را اجرا کند. لذا وقتی در این آزمون بزرگ پیروز شد خدای مهربان گوسفندی را فرستاد تا به جای اسماعیلش ذبح کند. پس پیروزی در این آزمون یک عید بزرگ محسوب می شود. آری عید قربان یادآور آزمایشهای سخت و سنگین الهی از حضرت ابراهیم(علیه السلام) و ذبح حضرت اسماعیل(علیه السلام) است.
و خدا اسماعیل را به ابراهیم بخشید
و ابراهیم، خدا را به اسماعیلش ترجیح داد
و اسماعیل، خدا را بر خود ترجیح داد
و خدا اسماعیل را به ابراهیم
و اسماعیل را به اسماعیل، بخشید
و این چنین شد که قربان، عیدی مبارک شد
این عید بر یکایک شما عزیزان نیز مبارک باد
آن روز كه ابراهیم(علیه السلام) با پاهای لرزان اما قلبی مطمئن فرزندش اسماعیل را كه برای داشتنش دعاهای بسیار كرده بود، به مذبح میبرد، از تمام نفسانیات خود در پیشگاه خداوند گذشت. اگرچه در لحظات آخر به فرمان خداوند تیغ از گلوی فرزند بركشید و گوسفند فرستاده شده از سوی پروردگارش را قربانی كرد، اما امتحانی را كه باید میداد، پس داد و همراه با خشنودی خداوند از پرهیزگاری بندهاش، او نیز از سربلندی در امتحان سرخوش بود.
چرا که
خدا تمام عشق بود
عشق¬ آتش را گلستـان کرد
عشق، پسر را به قربـــــانگاه برد
عشق، مرگ به دست پـــدر را پذیرفت
عشق، به جای او گوسفندی را به تیغ سپرد
عشق، ابراهیم را بنده و خدا را آفریننده ساخت
و عشق خشنودی عاشق و معشوق را در برداشت
با امید به اینکه معرفت واقعی این عید را دریابیم .
[/HR] منبع :
رزنامه کیهان
[h=1]قربانی چیست؟[/h]
عید قربان كه پس از وقوف در عرفات"مرحله شناخت" و مشعر "محل آگاهی و شعور" و منا "سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق" فرامى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز زائر بیت الله الحرام، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا كرده، قربانی مى كند تا سبك بال شود.
[h=2]عید رهایی از تعلقات[/h] ” عید قربان كه پس از وقوف در عرفات"مرحله شناخت" و مشعر "محل آگاهی و شعور" و منا "سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق" فرامى رسد، عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است. در این روز زائر بیت الله الحرام، اسماعیل وجودش را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا كرده، قربانی مى كند تا سبك بال شود”
[h=2]تعریفی از قربان[/h] در تعریف قربان نیز آورده اند که:
«والقربان ما یقصد به القرب من رحمه الله من اعمال البر»
یعنی: قربان هر کار نیکی است که انسان به وسیله آن بخواهد به رحمت خدا نزدیک گردد. بر این اساس می توان گفت قربانی نیز رمز فداکاری و ازخودگذشتگی و دادن جان در راه محبوب و حد نهایی تسلیم در برابر معبود است یعنی همچنان که خون قربانی را در راه خالق یکتا بی دریغ می ریزیم، حاضریم بدون هرگونه تعقل و تامل در راه دفاع از حریم دین و اجرای فرامین آسمانی خداوند متعال، از جان خود نیز بگذریم و خون خود را تقدیم پیشگاه اقدسش نماییم.
عید قربان ؛ عید اضحی است
عید قربان را عید اضحی نیز می گویند و وجه تسمیه آن بدین لحاظ است که اضحی جمع (ضحی) است كه به معنای ارتفاع روز و امتداد نور آفتاب می باشد و ضحی به موقعی گفته می شود كه خورشید، قبل از ظهر بالا می آید چنانچه در قرآن كریم آمده است: والشمس و ضحیها (قسم به خورشید و چاشتگاه آن). و چون حجاج موقع بالا آمدن آفتاب قربانی می كنند و قربانی را اضحیه یا ضحیه گویند بدین سبب روز دهم ذی الحجه را كه قبل از ظهر آن، عمل قربانی انجام می شود عید اضحی نیز می گویند.
این روز که یکى از دو عید بزرگ اسلامى است، داراى منزلتى والا نزد عموم مسلمانان می باشد، این روز، روز خجسته و مبارکى است که مسلمانان به حج رفته، پس از تمام شدن اعمال حجشان، قربانى مى کنند و پس از قربانى، آنچه بر آنان در حال احرام حرام شده بود، حلال مى گردد، لذا آن روز را عید تلقى مى کنند عیدى که پس از انجام وظایف سنگین حج، به عنوان جایزه الهى و رهایى از احرام پیش مىآید.
[h=2]عید ابراهیمی[/h] منشاء این روز به عنوان عید ، ریشه در زمان حضرت ابراهیم دارد زیرا مطابق بیان قرآن كریم، حضرت ابراهیم علیه السلام، از جانب خدا ماموریت یافت فرزندش اسماعیل را ذبح نماید. لذا ایشان پس از مشورت با اسماعیل علیه السلام، آماده اجرای فرمان الهی شدند اما با صبر در اطاعت و تسلیم و رضایت از آزمایش الهی سرافراز بیرون آمدند و خداوند با تبدیل ذبح اسماعیل علیه السلام به قربانی او را به پدر برگرداند و پیامبران پس از حضرت ابراهیم از نسل ایشان برگزیده شدند. از این روی، خداوند برای بزرگداشت این خاطره توحیدی و اخلاص الهی مقرر فرموده که هر سال در موسم حج در وادی منی توسط زوار بیت الله الحرام گوسفند، گاو و یا شتری ذبح گردد تا آن صحنه فوق العاده درخشان چون نوری برای همیشه در تاریخ انسانیت بدرخشد و خاطره ازخودگذشتگی آن دو بنده مخلص (ابراهیم و اسماعیل) سندی برای نمایش شرف و فضیلت آدمیت باشد.
[h=2]عیدی که آل محمد اندوهگین می شوند[/h] در کنار اعمال خاص این روز که به صورت مبسوط در کتب مختلف آورده شده است، مطلب دیگری ذهن انسان را به خود مشغول می کند و آن تجدید و تازه شدن اندوه آل محمد علیهم السلام است. زیرا طبق فرموده امام باقرعلیه السلام اندوه آل محمدعلیهم السلام در هر روز عیدی تازه می گردد و دلیل آن عدم برقراری حاكمیت اسلامی به رهبری اهل بیت و محرومیت بشریت از زمامداری و مرجعیت اهل بیت علیهم السلام است.
عبدالله بن ذبیان از امام باقرعلیه السلام نقل كرده كه به او فرموده اند:
« یا عبدالله مامن یوم عیدللمسلمین اضحی ولافطرالا وهویجددالله لال محمدعلیهم السلام فیه حزنا» .
یعنی: ای عبدالله ! هیچ روز عیدی از قربان و فطر بر مسلمانان نمی گذرد جز این كه در آن اندوه و حزن آل محمدعلیهم السلام تجدید و نو می شود.
عرض كردم: چرا. فرمود:« انهم یرون حقهم فی ایدی غیرهم» . یعنی: آنان حقشان را در دستان دیگران می بینند.
مطابق این حدیث شریف قرار داشتن حق اهل بیت در دستان دیگران عامل اندوه و حزن آنان است و اهل بیت در انتظار ظهور امام مهدی علیه السلام می باشند تا حكومت اسلامی به رهبری اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان برقرار گردد و حق زمامداری و مرجعیت علمی به آنان باز گردد و بركات الهی بر مردم فرود آید.
[/HR] منابع :
سایت حوزه
دایرة المعارف ،دانشنامه آزاد
[h=1]اعمال شب و روز عید قربان[/h]
[/HR] شب دهم از لیالى متبركه و از آن چهار شبى است كه احیاء آنها شایسته است و درهاى آسمان در این شب بازاست و سنّت است در آن زیارت امام حسین علیه السلام و دعاء یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلىَ الْبَرِیَّةِ روز دهم روز عید قربان است و بسیار روز شریفى است و اعمال آن چند چیز است.
[/HR] براى عید قربان اعمالى چند نقل شده است:
1ـ غسل كردن است كه به گفته مرحوم «علاّمه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت موكّد است تا آن جا كه بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.1
2ـ نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان كیفیّتى است كه در نماز عید فطر گفته شد، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام (علیه السلام) مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت موكّد است.2 (خواه به صورت جماعت خوانده شود یا فرادى).
3ـ مستحب است دعاهایى را كه پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسى»، بهترین دعاها،دعاى چهل و هشتم «صحیفه كامله سجّادیه» است كه اوّلش این است: أللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَك و اگر دعاى چهل و ششم را نیز بخواند بهتر است.3
4ـ خواندن دعاى ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است.4
5ـ قربانى كردن در این روز براى همه مستحبّ موكّد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا كه برخى از علما آن را بر كسانى كه توانایى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عید، كمى از گوشت آن بخورد.5
و نیز مستحبّ است هنگام قربانى این دعا را كه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است بخواند:
وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاْرْضَ، حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا
من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان ها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم و
مِنَ الْمُشْرِكینَ، إنَّ صَلاتى وَ نُسُكى وَ مَحْیاىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ
از مشركان نیستم. نماز و قربانى و زندگى و مرگم براى خداوندى است كه پروردگار
الْعالَمینَ، لا شَریكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ. اَللّهُمَّ مِنْكَ
جهانیان است. شریكى براى او نیست. من به این برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدایا از تو و
وَلَكَ، بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ اَكْبَرُ. اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى.6
براى توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدایا از من قبول فرما.
(البتّه اگر به نیّت چند نفر قربانىِ مستحب انجام شود، بگوید: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا)
بسیار مناسب است افراد توانگر، در این روز قربانى نمایند و اكثر آن را به فقرا و نیازمندان انفاق كنند و به همسایگان و آشنایان نیز بدهند.
در روایتى است كه امام صادق (علیه السلام) فرمود: امام على بن الحسین و امام باقر(علیهم السلام) گوشت قربانى را سه قسمت مى كردند; یك قسمت آن را به همسایگان مى دادند و یك قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى داشتند.7
6ـ تكبیرات مشهور زیر را بگوید; براى كسانى كه در این ایّام توفیق حضور در مراسم حج و صحراى «منى» را دارند، بعد از پانزده نماز این تكبیرها را مى خوانند; از نماز ظهر روز عید، شروع كرده تا نماز صبح روز سیزدهم; ولى كسانى كه در آن جا نیستند، بعد از ده نماز آنها را مى خوانند، از نماز ظهر روز عید آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تكبیرها مطابق روایت كتاب شریف «كافى» چنین است:
اَللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَكْبَرُ عَلى
خدا بزرگتر از توصیف است معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و ستایش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه
ما هَدانا; اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا.8
ما را راهنمایى كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزیمان كرد از چهار پایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستایش خاصّ خداست براى آن كه آزمود ما را.
حدّاقل این تكبیرها را بعد از نماز در این ایّام، یكبار بگوید ولى اگر تكرار نماید، بهتر است، و حتّى اگر بعد از نوافل نیز بگوید خوب است.9
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
1. زادالمعاد، صفحه 319.
2. همان مدرك.
3. همان مدرك.
4. همان مدرك، صفحه 320.
5. همان مدرك.
6. زاد المعاد، صفحه 321 .
7. اقبال، صفحه 451.
8. كافى، جلد 4، صفحه 517، حدیث 4.
9. زادالمعاد، صفحه 323.
[h=1]عید قربان; روز قربانی کردن وجود نفسانی[/h]
عید قربان عید رهایی از تعلقات دنیوی و هر آنچه غیرخدایی است محسوب می شود. در این روز حج گزار، اسماعیل وجود را قربانی می کند تا سبکبال شود و با ره توشه ای عظیم به سفر آخرت عزیمت کند. عید قربان مصادف با روز دهم ذیحجه از اعیاد بزرگ مسلمانان به شمار می رود و از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است که از یک تا چهار روز جشن گرفته می شود. حاجیان در این روز پس از به پایان رساندن مناسک حج، حیوانی را ذبح می کنند و پس از قربانی آنچه بر آنان در حال احرام، حرام شده بود، مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو، حلال می شود.
مراسم قربانی تنها برای کسانی که زائران خانه خدا در موسم حج بوده اند، واجب و ضروری است. بنابراین روزی را که پس از انجام وظایف سنگین حج، به عنوان جایزه الهی و اتمام احرام پیش می آید عید تلقی می کنند. عید قربان ریشه در دوران ما قبل تاریخ بشر دارد، انسان اولیه که از فهم طبیعت عاجز بود، برای به دست آوردن ترحم خدایان دست به قربانی کردن حیوانات و انسانها می زد. این رسم نزد همه ملل و ادیان به اسامی مختلف موجود بوده و این سنت طولانی بشری در اسلام نیز پذیرفته شده است.
همچنین در این روز مستحب است که نماز دو رکعتی عید قربان در فاصله زمانی طلوع آفتاب روز عید تا ظهر اقامه شود.صحرای عرفه، جایی که "سعی" مسافران "صفا" را در صعود به خویشتن به خاطر سپرده است و جغرافیای آن محدود به یک نقطه از خاک نیست همه جا حریم یار است و هرکه با یار باشد بر بال عرفه به ارتفاع معرفت صعود می کند. تمامی کسانی که در حج شرکت کرده اند، می بایست از ظهر روز عرفه تا غروب آفتاب، در صحرای عرفات بمانند. در برخی از روایات
حج عبارت از "عرفه " دانسته شده و این نهایت اهمیت این وقوف را در این صحرا می رساند. به گزارش مهر، فضای عرفات که خارج از حدود حرم است، هیجده کیلومتر مربع می باشد و از این جهت قابل قیاس با منا نیست که فضای آن تا یک چهارم فضای عرفات است. بنابراین، اسکان حجاج در عرفات و حتی استقرار ماشین های آنها نیز ممکن است. این صحرا به صورت محدوده ای داخل یک رشته کوه است که به صورت نعل اسب، عرفات را محاصره کرده و سمت مکه آن کوهی وجود ندارد. تعداد زیادی از زائران، بر کوه رحمت "جبل الرحمه" بالا می روند و به خصوص طرف عصر، این کوه چندان از حجاج سفید پوش پر می شود که از فاصله دور مانند یک کوه برفی خودنمایی می کند. با این حال، در متون مذهبی، اشاره به صعود روی کوه رحمت نشده و ثوابی هم برای آن ننوشته اند.همرنگی شگفتی که میان زائران وجود دارد و مرزها و نژادها و تفاوت ها را در می نوردد، یکی از زیباترین و با شکوه ترین جلوه های حضور در عرفات است. مناجات بسیاری از زائران، به ویژه آنانکه تک تک در این گوشه و آن گوشه با خدای خویش راز و نیاز می کنند، از دیگر مظاهر این ساعات نورانی و سفید و رحمت در عرفات است.روز نهم ذیحجه روز عرفه است، روزی که زائران سپیده دم صبح راهی عرفات شدند تا در جوی مملو از ایمان، خشوع و خضوع استغفار کرده و ارکان اصلی حج را به جا آورند.
زائران در روز نهم ذیحجه، روز عرفه، آداب و رسوم و مناسک دینی خود را به جا می آوردند. صحرای عرفات در 21 کیلومتری شمال مکه واقع شده و تپه کوچکی است که حدود 250 متر از سطح دریا بالاتر و کوهها آن را احاطه کرده اند. در این روز حجاج بیت الله الحرام استغفار می کنند و پاک و عاری از هر گناه می شوند، همچون کودکی که تازه زاده شده است. در این روز صدای دعا و انابه بنده به درگاه احدیت قطع نمی شود و استغاثه بنده از پروردگارش تا عرش می رود. زائران پس از ادای نماز ظهر و عصر در عرفات مانند سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) رو به قبله ایستاده، تا زمان غروب خورشید این حالت را حف1 به دعا خوانی خود ادامه می دهند و به تفکر و تامل در اعمال خود پرداخته و توبه و انابه سر می دهند.
آنها پس از وقوف در عرفات از طلوع خورشید تا غروب، به سوی مزدلفه برای شب زنده داری رفته و در آنجا بیتوته می کنند و به عبادت و راز و نیاز می پردازند. آنها نماز مغرب و عشا را در مزدلفه به جا می آورند و تا صبح عید قربان شب زنده داری کرده و به دعا و مناجات می پردازند. زائران خانه خدا 10 ذیحجه بار دیگر به منی باز می گردند تا قربانی کنند، رمی جمرات و مراسم عید قربان را برگزار کنند تا حج آنها کامل شده و نام حاجی را بر خود نهند. رمی جمرات را طی سه روز متوالی ( ایام تشریق) انجام می دهند. در نیمه های شب ضعیفان، زنان، پیران و بیماران آنگونه که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) به این گروه اجازه داده بود، رمی جمرات را به جا می آورند و بقیه تا صبح فردا صبر کرده و دعا می خوانند و به عبادت می پردازند. سپس مناسک حج به پایان می رسد و به منظور طواف افاضه و خارج شدن از احرام به مکه می روند.
[h=1]عید قربان در روایات[/h]
رسول الله صلى الله علیه و آله : مَن أحیَا اللَّیالِیَ الأَربَعَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ : لَیلَةَ التَّروِیَةِ ، ولَیلَةَ عَرَفَةَ ، ولَیلَةَ النَّحرِ ، ولَیلَةَ الفِطرِ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :
هر كس این چهار شب را شب زنده دارى كند، بهشت براى او واجب است: شبِ ترویه، شب عرفه، شب عید قربان و شب عیدفطر.
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 343
الإمام الباقر علیه السلام : لَمّا أقبَلَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله مِن مُزدَلِفَةَ مَرَّ عَلى جَمرَةِ العَقَبَةِ یَومَ النَّحرِ ، فَرَماها بِسَبعِ حَصَیاتٍ ، ثُمَّ أتى إلى مِنى ، وذلِكَ مِنَ السُّنَّةِامام باقر علیه السلام :
رسول خدا صلى الله علیه و آله چون از مزدلفه آمد ، روز عید قربان بر جمره عقبه گذشت وهفت سنگ بر آن زد، سپس به منى آمد واین از سنّت است.
کتاب«حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 355
الإمام علیّ علیه السلام : سَمِعتُ رَسولَ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَخطُبُ یَومَ النَّحرِ ، وهُوَ یَقولُ : هذا یَومُ الثَّجِّ والعَجِّ ، والثَجُّ : ما تُهریقونَ فیهِ مِنَ الدِّماءِ ، فَمَن صَدَقَت نِیَّتُهُ كانَت أوَّلُ قَطرَةٍ لَهُ كَفّارَةً لِكُلِّ ذَنبٍ ، والعَجُّ : الدُّعاءُ ، فَعِجّوا إلَى اللّه ِ ، فَوَالَّذی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لا یَنصَرِفُ مِن هذَا المَوضِعِ أحَدٌ إلاّ مَغفورًا لَهُ ، إلاّ صاحِبَ كَبیرَةٍ مُصِرًّا عَلَیها لا یُحَدِّثُ نَفسَهُ بِالإِقلاعِ عَنها .
امام علی علیه السلام : شنیدم رسول خدا صلی الله علیه وآله روز عید قربان ، خطبه می خواند ومی فرمود :
امروز ، روز «ثجّ» و«عجّ» است . ثجّ ، خون قربانی هاست كه می ریزید . پس نیّت هركس صادق باشد ، اولین قطره خونِ قربانی او كفّاره همه گناهان اوست ، و«عجّ» ، دعاست . پس به درگاه خداوند دعا كنید ، قسم به آن كه جان محمّد صلی الله علیه وآله در دست اوست ، از اینجا هیچ كس بر نمی گردد ، مگر آمرزیده شود ، جز كسی كه گناه كبیره انجام داده وبر آن اصرار ورزد ودر دل خود ، تصمیم بر ترك آن ندارد .
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 361
مُعاوِیَةُ بنُ عَمّار :سَأَلتُ أباعَبدِاللّه ِ علیه السلام عَن یَومِ الحَجِّ الأَكبَرِ ، فَقالَ : هُوَ یَومُ النَّحرِ ، والحَجُّ الأَصغَرُ العُمرَةُ .
معاویة بن عمار:
از امام صادق علیه السلام درباره «روز حجّ اكبر» پرسیدم. فرمود: روز عید قربان است و حج اصغر، عمره است.
کتاب «حج و عمره در قرآن و حدیث» ، صفحه 455
الإمام علیّ (ع) خطب یوم الأضحى ، فكبّر و قال ـ : الله أكبر ، الله أكبر ، لا إله إلاّ الله و الله أكبر ، الله أكبر ، و لله الحمد ، الله أكبر على ما هدانا ، و له الشكر
امام على علیه السلام ـ در سخنرانى روز عید قربان، پس از تكبیر ـ :
خدا بزرگ است. خدا بزرگ است. خدایى جز خداى یگانه نیست. خدا بزرگ است. خدا بزرگ است. سپاس، از آنِ خداست. خدا بزرگ است بر آنچه كه ما را هدایت كرد و شكر براى اوست، به خاطر آنچه كه ما را بدان مبتلا ساخت. سپاس، از آنِ خداست براى آنچه كه از چارپایان اهلى به ما روزى كرد.
کتاب «موسوعه امام علی بن ابیطالب علیه السلام فارسی جلد9» ، صفحه 355
الإمام زین العابدین علیه السلام ـ مِن دُعائِهِ یَومَ الأَضحى ویَومَ الجُمُعَةِ ـ : اللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَكٌ مَیمونٌ ، وَالمُسلِمونَ فیهِ مُجتَمِعونَ فی أقطارِ أرضِكَ ، یَشهَدُ السّائِلُ مِنهُم وَالطّالِبُ وَالرّاغِبُ وَالرّاهِبُ ، وأنتَ النّاظِرُ فی حَوائِجِهِم .
امام زین العابدین علیه السلام ـ در ضمن دعایش در روز عید قربان و روز جمعه ـ :
پروردگارا! این روز، روزى بابركت و خجسته است و مسلمانان در این روز، از اطراف زمین تو گرد آمده اند. خواهنده ، جوینده ، امیدوار و بیمناك، همه حاضرند و تو، به نیازهایشان مى نگرى.
کتاب «خیر و برکت از نگاه قرآن و حدیث» ، صفحه 519
رسول اللّه صلى الله علیه و آله : یَسُحُّ اللّه ُ عز و جل مِنَ الخَیرِ فی أربَعِ لَیالٍ سَحّا : لَیلَةِ الأَضحى ، وَالفِطرِ ... .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند در چهار شب ، پیوسته خیر فرو مى ریزد: شب عید قربان و عید فطر... .
کتاب «مراقبات ماه رمضان»، صفحه 459
تهذیب الأحكام عن عبدالرحمن بن الحجّاج عن الإمام الصادق علیه السلام : «مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام لَیلَةً مِن ثَلاثٍ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وما تَأَخَّرَ» .
قُلتُ : أیُّ اللَّیالی ـ جُعِلتُ فِداكَ! ـ؟ قالَ : «لَیلَةُ الفِطرِ ، ولَیلَةُ الأَضحى ، ولَیلَةُ النِّصفِ مِن شَعبانَ» .
تهذیب الأحكام ـ به نقل از عبد الرحمان بن حَجّاج ، از امام صادق ـ :
«هر كس یك شب از سه شب ، قبر حسین علیه السلام را زیارت كند ، خداوندْ گناهان گذشته و آینده اش را مى آمرزد».
گفتم: فدایت شوم! كدام شب ها؟ فرمود: «شب عید فطر ، شب عید قربان و شب نیمه شعبان».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 463
رسول الله صلى الله علیه و آله : مَن قامَ لَیلَتَیِ العیدَینِ مُحتَسِبا للّه ِِ ، لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَموتُ القُلوبُ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هر كس دو شب عید [ فطر و قربان] را به خاطر پاداش خدا به عبادت بپردازد ، در آن روز كه دل ها مى میرند ، دل او نمى میرد.
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 465
الإمام الباقر علیه السلام : اُدعُ فِی العیدَینِ ویَومِ الجُمُعَةِ ، إذا تَهَیَّأتَ لِلخُروجِ بِهذَا الدُّعاءِ :
اللّهُمَّ مَن تَهَیَّأَ وتَعَبَّأَ وأعَدَّ وَاستَعَدَّ لِوِفادَةٍ إلى مَخلوقٍ رَجاءَ رِفدِهِ وطَلَبَ نائِلِهِ وجَوائِزِهِ وفَواضِلِهِ ونَوافِلِهِ ، فَإِلَیكَ یا سَیِّدی وِفادَتی وتَهیِئَتی وتَعبِئَتی وإعدادی وَاستِعدادی رَجاءَ رِفدِكَ وجَوائِزِكَ ونَوافِلِكَ ، فَلا تُخَیِّبِ الیَومَ رَجائی ، یا مَن لا یَخیبُ عَلَیهِ سائِلٌ ولا یَنقُصُهُ نائِلٌ ، فَإِنّی لَم آتِكَ الیَومَ بِعَمَلٍ صالِحٍ قَدَّمتُهُ ولا شَفاعَةِ مَخلوقٍ رَجَوتُهُ ، ولكِن أتَیتُكَ مُقِرّا بِالظُّلمِ وَالإِساءَةِ ، لا حُجَّةَ لی ولا عُذرَ ، فَأَسأَلُكَ یا رَبِّ ، أن تُعطِیَنی مَسأَلَتی وتَقلِبَنی بِرَغبَتی ، ولا تَرُدَّنی مَجبوها ولا خائِبا ، یا عَظیمُ یا عَظیمُ یا عَظیمُ ، أرجوكَ لِلعَظیمِ ، أسأَلُكَ یا عَظیمُ أن تَغفِرَ لِیَ العَظیمَ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَارزُقنی خَیرَ هذَا الیَومِ الَّذی شَرَّفتَهُ وعَظَّمتَهُ ، وتَغسِلُنی فیهِ مِن جَمیعِ ذُنوبی وخَطایایَ ، وزِدنی مِن فَضلِكَ إنَّكَ أنتَ الوَهّابُ.
امام باقر علیه السلام:
روز عید فطر و عید قربان و روز جمعه ، چون آماده بیرون رفتن شدى ، این دعا را بخوان:
«خداوندا! هر كس كه آماده و مهیّا شود و به امید عطا و بخشش و جایزه و احسانِ آفریده اى ، ساز و برگ رفتن به حضور او فراهم سازد ، پس ـ اى سرور من ـ باریابى و آمادگى و تهیّه ساز و برگ و آماده شدنِ من ، به درگاه توست و به امید بخشش و جایزه ها و احسان هاى تو. پس امروز ناامیدم مكن! اى آن كه هیچ نیازمندى از درگاهش محروم نمى شود و هیچ برخوردارى ، از او نمى كاهد! من امروز كار شایسته اى به درگاهت نیاورده ام و به شفاعت آفریده اى هم امید نبسته ام؛ لیكن با اعتراف به ستم و بدى ، به درگاهت آمده ام. نه دلیلى دارم و نه عذرى.
پروردگارا! از تو مى خواهم كه خواسته ام را بدهى و مرا با درخواستى برآورده برگردانى و مرا ناامید و بى بهره بر نگردانى! اى بزرگ ، اى بزرگ ، اى بزرگ! براى خواسته بزرگ به تو امیدوارم. اى بزرگ! از تو مى خواهم كه گناه بزرگ مرا ببخشایى. معبودى جز تو نیست.
خداوندا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نیكىِ امروز را كه شرافت و عظمتش بخشیده اى ، روزى ام كن و در این روز ، مرا از همه گناهان و لغزش هایم بشوى و از احسان خود بر من بیفزاى! همانا تویى تو بسیار بخشنده».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 481
منتهى المطلب : رُوِیَ عَن عَلِیٍّ علیه السلام أنَّهُ خَرَجَ یَومَ العیدِ ، فَلَم یَزَل یُكَبِّرُ حَتَّى انتَهى إلَى الجَبّانَةِ .
منتهى المطلب: روایت شده است كه على علیه السلام روز عید بیرون آمد. پیوسته تكبیر گفت تا آن كه به محلّ برگزارى نماز در بیرون شهر [كوفه] رسید.
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 485
رسول اللّه صلى الله علیه و آله : إنَّ اللّه َ تعالى یَطَّلِعُ فِی العیدَینِ إلَى الأَرضِ ، فَابرُزوا مِنَ المَنازِلِ تَلحَقكُمُ الرَّحمَةُ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: خداوند متعال در روز عید فطر و عید قربان ، به زمین با عنایت مى نگرد. پس ، از خانه ها بیرون آیید تا رحمت به شما برسد.
الإمام الصادق علیه السلام :
قیلَ لِرَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله یَومَ فِطرٍ أو یَومَ أضحى : لَو صَلَّیتَ فی مَسجِدِكَ .
فَقالَ : «إنّی لاَُحِبُّ أن أبرُزَ إلى آفاقِ السَّماءِ».
امام صادق علیه السلام:
یك روز عید فطر یا عید قربان ، به پیامبر خدا گفتند: خوب بود در مسجدِ خود نماز مى خواندى.
فرمود: «دوست دارم كه به طرف آفاق آسمان بیرون آیم».
کتاب «مراقبات ماه رمضان» ، صفحه 487
[h=1]زمزمه های فرزند ذبیح آل محمّد در عید قربان
[/h]
واژه «عید» در لغت به معنی «بازگشتن» میباشد و دراصطلاح، به معنی بازگشت به سوی خداوند سبحان است.
واژه «عید» تنها یکبار در قرآن آمده و به معنای روزی است که نعمتهای آسمانی بر مؤمنان فرود میآید.
در فرهنگ اسلام نیز از روزی که انسان در آن گناه و معصیتی مرتکب نشود، به عید تعبیر کردهاند.
اعیاد اسلامی همچون فطر، مبعث، غدیر و قربان، افزون بر این که خاطره رخداد مهمی را در یادها زنده میکنند و بزرگداشت، درس آموزی و تبلیغ آن رویداد را یادآور میشوند، روزهای ویژه رحمت و لطف خداوندی نیز به شمار میآیند.
در این عیدها، عطایا و نعمتهای الهی، در سریرهایی از نور بر بندگان فرود میآیند و دریچههای بخشش و آمرزش پروردگار، به مِهر بر مردمان گشوده میگردد.
از اینرو، آنان که لحظههای ناب را قدر میشناسند، در این روزها با عطر نیاز و راز، غبار غفلت را از دلهای آلودهشان میزدایند و دل را از زنگار گناه، پاک میسازند.
عید قربان؛ قربانگاه أعظم است و قرآن چه زیبا از آن خبر میدهد: «و فَدَیناهُ بذِبحٍ عَظیم» .
حسین(علیهالسلام)، ذبح عظیم مسلخ نینوا میشود تا قربان بماند، غدیر بماند، مبعث بماند و ندای توحیدی ابراهیم خلیل در گوش جهان گُم نشود. خدایا! شگفت زده نمیشویم اگر پیش از میهمانان عَرفاتیَت، به زائران سیدالشّهدا نظری بیفکنی که او، سرّ بقای مِنی و عرفات است.
خدایا! فرمودی: «و ابتغوا إلیه الوسیله»، و منِ حیران در بیابان سر در گمی، وسیلهای محکمتر از حسین نیافتهام.
معبودا! به احترام او، مرا محترم گردان و از خطاهایم در گذر و به دیده رحمت، بر من نظاره کن که بدان سخت محتاجم.
[h=2]زمزمههای فرزند ذبیح آل محمّد در عید قربان[/h] مولایمان حضرت زین العابدین(علیهالسلام) در روز عید قربان، اینگونه با پروردگار خویش مناجات مینمودند: «پرورگارا! آن کس که به سوی مخلوقی حرکت کند، خویشتن را به امید عطا و بخشش او آماده میسازد. پس امروز، من به امید عفو و صله تو آماده شدهام و از درگاهت، مرحمت و کرامت همی تمنّا دارم.
بارالها، بر محمد و آل او درود و رحمت فرست و این امید مرا، نومید مگردان.
ای خدا! ای آنکه حاجات حاجتمندان... بر تو پنهان نیست، و ای آنکه هر چه ببخشی، خزانه سرشارت زوال نبیند.
من امروز با دست تهی به درگاهت آمدهام، و مرا به طاعت و عبادتم تکیهای نیست. نه طاعتی فرستادهام که مقبول باشد و نه جز شفاعت محمد و آل
[h=1]"عید قربان" روزی كه انسان از خداوند نمره قبولی گرفت[/h]
"عید قربان" از اعیادی است كه در میان مسلمانان از احترام و ارج ویژهای برخوردار بوده و یادآور بزرگترین امتحان الهی است كه حضرت ابراهیم (علیه السلام) آن را با موفقیت پشت سر گذاشت و به مقام امامت رسید.
عید قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا(سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا میرسد، عید رهایی از تعلقات و رهایی از هرآنچه، غیرخدایی است.
در این روز، حج گزار اسماعیل وجودش را، یعنی هر آنچه بدان دلبستگی دنیوی پیدا كرده، قربانی میكند تا سبكبال شود.
ای مسلمان حج گزار! وای كسی كه در شكوهمندترین آیین دینی از زخارف دنیا دور و به او نزدیك شدی، ایام حج را نشانهای از پاكیزگی، رهایی، آزادگی، آگاهی و معنویت بدان.
بدان كه زمین، سراسر حجی است كه تو در آنی و باید با سادگی، وقوف در جهان درون و بیرون و قربانی كردن همه آرزوهای پوچ دنیوی، خود را برای سفر بزرگ آماده كنی و انسان مسافر چند روزه كاروان زندگی است. انتخاب كن، كدامین را انتخاب میكنی؟ خدا را یا خود را؟ سود را یا ارزش را؟ پیوند را یا رهایی را؟ لذت را یا مسئولیت را؟
آنچه تو را در راه ایمان ضعیف میكند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" میخواند، آنچه تو را، در راه "مسئولیت" به تردید میافكند، آنچه تو را به خود بسته و نگاه داشته است، آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تا "پیام" را بشنوی و حقیقت را اعتراف كنی، آنچه ترا به توجیه و تاویلهای مصلحت جویانه میكشاند.
ای ابراهیم!،ای قهرمان پیروز پرشكوهترین نبرد تاریخ، مپندار كه در پایان یك قرن رسالت خدایی، به پایان رسیدهای، میان انسان و خدا فاصلهای نیست اما راه انسان تا خدا، به فاصله ابدیت و لایتناهی است.
اكنون ابراهیم است كه در پایان راه دراز رسالت، بر سر "دو راهی" قرار گرفته و سراپای وجودش فریاد میكشد: اسماعیل و حق فرمان میدهد: ذبح! باید انتخاب كند!
ابلیس،هوشیاری و منطق و مهارت بیشتری درفریب ابراهیم باید بهكار بندد ، از نوع "میوه ممنوعهای" كه به خورد "آدم" داد.
ابلیس در دلش "مهر فرزند" را برمیافروزد و در عقلش "دلیل منطقی" می دهد كه "از انجام فرمان خودداری كن و اسماعیل را نگه دار!
و ابراهیم، هرگاه كه به پیام میاندیشد، جز به تسلیم نمیاندیشد و دیگر اندكی تردید ندارد، پیام، پیام خداوند است و ابراهیم، در برابر او، تسلیم محض! و او در قله بلند شرف و سراپا فخر و فضیلت قرار گرفته است.
معنایی كه عارفان از عید به ما آموختهاند، جان باختن و قربانی كردن جان خویش در پای معشوق است و نماد ظاهری آن ایام حج و عید قربان است.
كشته شدن درپای محبوب و قربانی كردن خود مهمترین تعریفی است كه مولوی از عید به ما میدهد. قربانی كردن اشاره به كشتن نفس امارهاست و مرد خداشناس باشمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را مقتول میسازد و خانه دل را از لوث نفس پاك گردانیده و آن را در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی میكند.
بنابراین هدف اصلی در مساله قربانی، رسیدن به مقام عالی تقواست.
قرآن دراین زمینه میفرماید:این قربانیان كه زائران خانه خدا به هنگام توقف در منا ذبح میكنند، گوشت یا خون آنها به خدا نمیرسد، بلكه هدف از قربانی كردن، شكوفا شدن روح ایثار و نشان دادن میزان عشق و قرب به خدا و تقواست.
عید قربان، جشن رهایی از اسارت نفس و شكوفایی ایمان و یقین بر همه ابراهیمیان مبارك باد.
"سلام بر ابراهیم(علیه السلام)، سلام بر محمد(صلی الله علیه وآله) و سلام بر همه بندگان صالح خداوند."
[h=1]عید قربان تجلی جمال الهی
[/h]
قربانی کردن طبق نص صریح آیه 37 سوره حج، نشانه تقوی و فدا کاری در راه بینوایان و فقراست. عید قربان از منظرگاههای خاصی قابل تماشا و حظ بصر است اما زیباترین و نزدیکترین منظر را نسبت به جان آدمی و عید قربان، عرفان برقرار کرده است. عید قربان که همان کشتن نفس اماره معرفی شده تجلی جمال الهی است. حج گذار که در تماشای این مسیر الهی است میخواهد از احرام خارج شود و بار دیگر چون میهمانی از راه بعید به طبیعت مادی ما پا میگذارد.
[h=2] پراهمیت بودن عید قربان
[/h]دینپژوهان معاصری که به پژوهش و کاوش در ادیان ابتدایی مشغول هستند چندین ویژگی مشترک را میان ادیان ابتدایی برمیشمارند که یکی از این ویژگیها، قربانی کردن است. شاید بتوان گفت انجام و اهدای قربانی یکی از اساسیترین پایههای پیدایش دیگر ارکان مذهبی باشد. قربانی کردن در دین اسلام بسیار پراهمیت تلقی شده است. تا جایی که یکی از اعیاد بزرگ مسلمانان نیز به این نام خوانده میشود. این عید و مراسم، از زوایای گوناگون دینی، عرفانی، فلسفی و اجتماعی قابل بررسی و تبیین است در قرآن آمده است که: ان اول بیت وضع للناس للذی ببکه مبارکا همانا نخستین خانهای که برای مردم بنا نهاده شد، خانه پربرکتی است که در مکه قرار دارد و این خانه الهی که کعبه نام دارد، زیارتگاه اهل ولی است که به حکم خداوند تبارک در سوره آل عمران بر هر کسی که توانایی رفتن بدان را داشته باشد واجب است.
حج بعد از نماز، روزه و زکات چهارمین رکن دین محسوب میشود و همانگونه که درباره قربانی که خود یکی از اعمال حج است، گفته شد، خود حج نیز از منظرهای گوناگونی قابل شناخت است.
[h=2] بیان ریشه تاریخی قربانی کردن
[/h]قربانی کردن ریشه در دوران ما قبل تاریخ دارد. انسان اولیه که از درک عظمت خالق متعال و فهم طبیعت عاجز بوده است، برای به دست آوردن ترحم خدایان خیالی خود، دست به قربانی کردن حیوانات و انسانها میزده است. این رسم نزد همه ملل و ادیان به عناوین مختلف موجود بوده است ایرانیان باستان نیز بسیاری از حوادث و بلایای طبیعی را نتیجه خشم خدایان خود میدانسته و برای آنان قربانی میکردهاند. این سنت طولانی بشر در اسلام با تغییراتی کیفی نیز پذیرفته شده است.بنابراین مراسم قربانی کردن در ادیان و کشورهای جهان تاریخچه دور و درازی دارد و در زندگی ملل و جوامع گذشته به صورتهای مختلف صورت میگرفته است.
[h=2] بیان جزئیات این رسم و سنت الهی
[/h]برای شناخت بیشتر این مراسم و سنت الهی که میان مسلمانان مرسوم است شاید بهتر باشد از جزئیات خود مراسم آمادگی الزام قبل و بعد آن، مختصر آگاهی بدست دهیم:
1- حضرت ابراهیم علیه السلام در شب هشتم ذیالحجه خواب دید که فرشتهای بر فراز سرش ایستاده و میگوید: ای ابراهیم! پروردگار تو میفرماید اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن؛ آن حضرت وحشت زده از خواب بیدار شده و در حیرت بود که این خواب شیطانی و یا از تلقینات الهی بوده است.
بر همین اساس نیز روز هشتم ذیالحجه را یوم التردید میخوانند. چون دو مرتبه دیگر نیز ابراهیم علیه السلام این رویای صادقه را دید. در روز نهم ذیالحجه که مسلمانان روز عرفه میخوانند برایش مسجل شد که این خواب از الهامات رحمانی است و از همین رو در روز دهم اسماعیل را آراسته کرده به منا برد. منا درهای است به عرض تقریبا 700متر و طول 2کیلومتر که حجگذاران باید از سرزدن خورشید روز دهم تا ظهر روز دوازدهم در این دره بمانند. در باب وجه تسمیه کلمه منا در کتاب اخبار مکه ازرقی مینویسد: منارا منا گویند چون هنگامی که جبرئیل خواست از آدم علیه السلام جدا شود او را گفت آرزو کن! آدم علیه السلام گفت بهشت را آرزو میکنم و به این سبب منا نامیده شد، چون آرزوی آدم علیه السلام است.
همچنین باز از ازرقی نقل است که آن را منا گویند چون خون در آنجا ریخته میشود. به هر حال ابراهیم علیه السلام فرزند را به قربانگاه برد، طبق روایات و داستانهای تاریخی پس از اعلام قصد خود به او و استقبال اسماعیل علیه السلام از این مسئله تیغ برگردن فرزند میگذارد اما تیغ نمیبرد و از طرف خداوند قوچی فرستاده میشود که قربانی کند، و این گونه ابراهیم علیه السلام از آزمایش الهی سر بلند بیرون میآید و از پس همین ماجرا بود که حضرت به همراه اسماعیل علیه السلام به بازسازی خانه کعبه همت گمارند.
2- حج گذاران مسلمان پس از آن که در روز هشتم ذیالحجه بار دیگر لباس احرام میپوشند و با نیت و قصد قربت تکبیر گویان رهسپار صحرای عرفات که در فاصله 21 کیلومتری شمال مکه بر سر راه طائف است قرار میگیرند. عرفات از معنای عرفه و شناخت میآید. حج گذاران از ظهر تا غروب روز نهم ذیالحجه به توبه و عبادت مشغول میشوند.
در فلسفه این عمل باید گفت آن چنان که گاه ظاهر هر چیزی میتواند شخص را از توجه به بطن آن دور کند. در حج نیز شخص از مجاورت و طواف خانه کعبه فاصله گرفته به صحرای عرفات میرود تا از دیدار خانه به زیارت صاحب خانه برسد. گو اینکه طبیعت صحرا به نوعی بدیل طبیعی است که صحنه راز و نیاز شناخت آمیز همه پیامبران الهی نیز بوده است. در این روز مستحب است که حج گذار ضمن دوری از آنچه موجب تفرق حواس او میشود دور شده و ذهن و عین خود را متوجه حضرت حق کرده و اعمال و اذکاری را انجام داده و در آن تدبر کند، از جمله آن اذکار تلاوت آیات خاصی از قرآن است که مطمئنا با مراجعه به آنها میتوان به عمق معانی لازم برای رسیدن به شناختی حقیقی که بدان توصیه شده است را دریابیم آیات سوره توحید، فلق، ناس، ده آیه اول سوره بقره، آیات 55 تا 58 سوره اعراف و...
3- در اول مغرب شب نهم همه حج گذاران باید از صحرای عرفات به سوی صحرای مشعر کوچ کنند و در آنجا تا اول طلوع آفتاب روز دهم توقف داشته باشند. در روز دهم است که به محض طلوع آفتاب حجگذاران به سوی منا سرازیر شده و با پرتاب کردن هفت سنگ به جمره عقبه گویی تمامی شیطانهای درون و بیرون خود را از خود میرانند.
تازه دراین مرحله است که حاجی برای خارج شدن از احرام باید قربانی کند. قربانی باید از شتر ? سال به بالا، گاو و بز سه سال به بالا و میش یکسال به بالا که صحیح و سالم باشد و ناقصالخلقه نیز نباشد، انتخاب شود و کسی که قادر به خرید قربانی نیست باید سه روز حج و هفت روز پس از مراجعت، روزه بگیرد، و دراین صورت است که شخص میتواند پس از انجام مراسم قربانی از احرام خارج شوند.
[h=2] حج، جلوهای از وحدت
[/h]آئین شکوهمند حج، جلوهای از وحدت و کثرت و کثرت در وحدت است. حج یادگار سنت ابراهیمی و نفی همه طاغوتها و شیاطین است نفی هر آنچه غیر خدایی است. حج تجلی امت اسلام بدون برتری نژاد، طبقه و مقام و ثروت است.
مومنان در ایام ذیحجه از سراسر جهان گردهم میآیند تا نه در انزوا و رهبانیت که در جمع از منیتها دور شوند از خود به سوی خدا حرکت کنند، هر چند که فاصله تا ابدیت است.
[h=2] عید قربان عید بندگی
[/h]قربان، عید بندگی و دلدادگی و گذشتن از خویشتن خویش است، روز شادی مسلمانان و قبولی در جشن بندگی خداوند، برآمدن انسانی نواز خاکستر شرارههای نفس اماره. قربان، عید طلوع روزی نو و انسانی نو و یک زندگی با رنگ و بوی خدایی و رسیدن به قرب الهی است. عیدی که پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهی و شعور) و منا (سرزمین آرزوها، رسیدن به عشق) فرا میرسد. قربان، نماد رهایی از تعلقات است. رهایی از هر آنچه غیرخدایی است.
قربان و حج ابراهیمی، برائت از مشرکین است. این سنت نیز به گونهای استعاری و نمادین، در رمی جمرات به خوبی نشان داده شده، بیزاری از هر چه کفر و شرک و نفاق و هر که در برابر اراده الهی ایستادگی کند و بر اوامر و نواهی پروردگار گردن ننهاده و گردن افرازد، در هنگامه حج، در مراسم زیبایی برائت از مشرکین، در برابر تمامی جهانیان بهنام رسوا خواهد شد. داستان عید قربان در دین حنیف ابراهیم علیه السلام، داستان شکنجه و خود آزاری انسان و خون و عطش خدایان نیست. داستان کمال انسان است. آزادی از بنده غریزه است، رهایی از حصار تنگ خودخواهی است و صعود روح و معراج عشق و اقتدار معجزه آسای اداره بشریت و نجات از هر بندی و پیوندی که تو را به نام یک انسان مسئول در برابر حقیقت، اسیر و عاجز میکند. عید قربان نقطه اوج حج است، نیل به قله رفیع شهادت، اسماعیلوار، و بالاتر از شهادت، ابراهیموار و پایان این داستان، ذبح گوسفندی، و آنچه در این عظیمترین تراژدی انسانی، خدا برای خود میطلبد کشتن گوسفندی است برای چند گرسنه، اما با ورایی ژرف.عید قربان، تجلی توحید و نمادی از تجلی انسجام اسلامی در ایام حج است.
[h=1]پیامک عید قربان[/h]
روز اوج بندگی و تجلی ایثار ابراهیمی مبارک.
عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست بعد آن ،عید غدیر، روز ولای حیدر است عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک
فرا رسیدن دهم ذیحجه عید سعید قربان، روز اعلام تقرب جستن به پیشگاه الهی را به تمامی مسلمانان و موحدین جهان تبریک میگویم.
ابراهیم، اسماعیلش را قربانی کرد... و حسین، اکبرش و اصغرش و قاسمش و عباسش و همه چیزش را ... عید قربان مبارك
زندگیتان به زیبایی گلستان ابراهیم و پاكی چشمه زمزم
عیدتان مبارك
خاک عرفات را , آب زمزم را , کوه حرا را , جرات ابراهیم را , طاقت اسماعیل را , وصال معشوق را صاحب کعبه نصیبت کند . عیدتان مبارک .
عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست
بعد آن ،عید غدیر، روز ولای حیدر است
عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک.
خدایا :موری همصحبت سلیمان ،گوسفندی لایق قربان ،عنکبوتی محافظ قرآن،سگ اصحاب کهف همنشین انسان !!!
و من ؟؟؟؟؟!!!!!
عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا بر شما مبارک
عید قربان ، مجراى فیض الهى و بهانه عنایت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطیع است .
عید قربان عید رهیدگی از اسارت نفس روز ذبح تمام تمایلات دل، روز جشن شکوفایی ایمان و یقین، روز فخر رضوان بر زمین و زمان مبارک
"و فدیناه بذبح عظیم"
و اینگونه خدا خواست قربانی تا عاشورا به تاخیر افتد.
ای عزیزان به شما هدیه ز یـزدان آمد / عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول / رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد . . .
خوشا «ذیالحجه» روز عید قربان / شروع داستان عشق و ایمان
خواهی که تو را کعبه کند استقبال / مایی و منی را به منا قربان کن . . .
عید قربان، یعنى فدا کردن همه «عزیزها»
در آستان «عزیزترین»، و گذشتن از همه وابستگى ها به عشق مهربان ترین . . .
عید قربان، عید ذبح میوه ی دل ابراهیم و ایثار سبز اسماعیل
عید بر آمدن انسانی نو از خویشتن خویش، عید رهیدگی از اسارت نفس
عید لبیک به دعوت حق بر شما مبارک . . .
آنگاه که ابراهیم، اسماعیل را به قربانگاه عشق برد
این ذات اقدس الهی بود که جلوه گر شد.
این عشق آموختنی است
عید سعید قربان مبارک . . .
عید قربان به حقیقت زخداوند کریم / آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلهاچو کویری ست پر از فصل عطش / بر کویـر دل ما نعمت باران آمد . . .
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را
قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک
[h=1]عيد قربان؛ روز ذبح نفس با تيغ تقوا[/h]
عيد قربان كه پس از وقوف در عرفات (مرحله شناخت) و مشعر (محل آگاهي و شعور) و منا (سرزمين آرزوها، رسيدن به عشق) فرا مىرسد، عيد رهايى از تعلقات است. رهايى از هر آنچه غيرخدايى است. در اين روز حجگزار، اسماعيل وجودش را، يعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنيوى پيدا كرده قربانى مىكند تا سبكبال شود.
صداي پاي عيد ميآيد. عيد قربان عيد پاكترين عيدها است عيد سر سپردگي و بندگي است. عيد بر آمدن انساني نو از خاكسترهاي خويشتن خويش است. عيد قربان عيد نزديك شدن دلهايي است كه به قرب الهي رسيدهاند. عيد قربان عيد برآمدن روزي نو و انساني نو است.
... و اكنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آوردهاي. اسماعيل تو كيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ املاكت؟ ... ؟
اين را تو خود ميداني، تو خود آن را، او را - هر چه هست و هر كه هست - بايد به منا آوري و براي قرباني، انتخاب كني، من فقط ميتوانم " نشانيها "يش را به تو بدهم:
آنچه تو را، در راه ايمان ضعيف ميكند، آنچه تو را در "رفتن"، به "ماندن" ميخواند، آنچه تو را، در راه "مسئوليت" به ترديد ميافكند، آنچه تو را به خود بسته است و نگه داشته است، آنچه دلبستگياش نميگذارد تا "پيام" را بشنوي، تا حقيقت را اعتراف كني، آنچه ترا به "فرار" ميخواند، آنچه ترا به توجيه و تاويلهاي مصلحت جويانه ميكشاند، و عشق به او، كور و كرت ميكند، ابراهيمي و "ضعف اسماعيلي"ات، ترا بازيچه ابليس ميسازد.
... و اكنون در منايي، ابراهيمي، و اسماعيلت را به قربانگاه آوردهاي. اسماعيل تو كيست؟ چيست؟ مقامت؟ آبرويت؟ موقعيتت، شغلت؟ پولت؟ خانهات؟ املاكت؟ ... ؟
در قله بلند شرفي و سراپا فخر و فضيلت، در زندگيات تنها يك چيز هست كه براي به دست آوردنش، از بلندي فرود ميآيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست ميدهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممكن است يك شخص باشد، يا يك شيء، يا يك حالت، يك وضع، و حتي، يك " نقطه ضعف"!
اما اسماعيل ابراهيم، پسرش بود!
سالخورده مردي در پايان عمر، پس از يك قرن زندگي پر كشاكش و پر از حركت، همه آوارگي و جنگ و جهاد و تلاش و درگيري با جهل قوم و جور نمرود و تعصب متوليان بت پرستي و خرافههاي ستارهپرستي و شكنجه زندگي. جواني آزاده و روشن و عصياني در خانه پدري متعصب و بت پرست و بت تراش! و در خانهاش زني نازا، متعصب، اشرافي: سارا.
و اكنون، در زير بار سنگين رسالت توحيد، در نظام جور و جهل شرك، و تحمل يك قرن شكنجه "مسئوليت روشنگري و آزادي"، در "عصر ظلمت و با قوم خو كرده با ظلم"، پير شده است و تنها، و در اوج قله بلند نبوت، باز يك "بشر" مانده است و در پايان رسالت عظيم خدايياش، يك "بنده خدا" ، دوست دارد پسري داشته باشد، اما زنش نازا است و خودش، پيري از صد گذشته، آرزومندي كه ديگر اميدوار نيست، حسرت و يأس جانش را ميخورد.
خدا، بر پيري و نااميدي و تنهايي و رنج اين رسول امين و بنده وفادارش - كه عمر را همه در كار او به پايان آورده است، رحمت ميآورد و از كنيز سارا - زني سياه پوست - به او يك فرزند ميبخشد، آن هم يك پسر! اسماعيل، اسماعيل، براي ابراهيم، تنها يك پسر، براي پدر، نبود، پايان يك عمر انتظار بود، پاداش يك قرن رنج، ثمره يك زندگي پرماجرا، تنها پسر جوان يك پدر پير، و نويدي عزيز، پس از نوميدي تلخ.
و اكنون، در برابر چشمان پدر - چشماني كه در زير ابروان سپيدي كه بر آن افتاده، از شادي، برق ميزند – ميرود و در زير باران نوازش و آفتاب عشق پدري كه جانش به تن او بسته است، ميبالد و پدر، چون باغباني كه در كوير پهناور و سوختهي حياتش، چشم به تنها نو نهال خرّم و جوانش دوخته است، گويي روئيدن او را، ميبيند و نوازش عشق را و گرماي اميد را در عمق جانش حس ميكند.
در قله بلند شرفي و سراپا فخر و فضيلت، در زندگيات تنها يك چيز هست كه براي به دست آوردنش، از بلندي فرود ميآيي، براي از دست ندادنش، همه دستاوردهاي ابراهيم وارت را از دست ميدهي، او اسماعيل توست، اسماعيل تو ممكن است يك شخص باشد، يا يك شيء، يا يك حالت، يك وضع، و حتي، يك " نقطه ضعف"!
در عمر دراز ابراهيم، كه همه در سختي و خطر گذشته، اين روزها، روزهاي پايان زندگي با لذت "داشتن اسماعيل" ميگذرد، پسري كه پدر، آمدنش را صد سال انتظار كشيده است، و هنگامي آمده است كه پدر، انتظارش نداشته است!
اسماعيل، اكنون نهالي برومند شده است، جواني جان ابراهيم، تنها ثمر زندگي ابراهيم، تمامي عشق و اميد و لذت پيوند ابراهيم!
در اين ايام، ناگهان صدايي ميشنود:
"ابراهيم! به دو دست خويش، كارد بر حلقوم اسماعيل بنه و بكُش"!
مگر ميتوان با كلمات، وحشت اين پدر را در ضربه آن پيام وصف كرد؟
ابراهيم، بنده خاضع خدا، براي نخستين بار در عمر طولانياش، از وحشت ميلرزد، قهرمان پولادين رسالت ذوب ميشود، و بت شكن عظيم تاريخ، درهم ميشكند، از تصور پيام، وحشت ميكند اما، فرمان فرمان خداوند است. جنگ! بزرگترين جنگ، جنگِ در خويش، جهاد اكبر! فاتح عظيمترين نبرد تاريخ، اكنون آشفته و بيچاره! جنگ، جنگ ميان خدا و اسماعيل، در ابراهيم.
كرپنها، همان روحانيان دين "مهر" بودهاند و به دليل قرباني كردن "گاو" از سوي ايشان، واژهي "قرباني" نيز از همينان برگرفته شده است.
عيد قربان ريشه در دوران ماقبل تاريخ بشر دارد. انسان اوليه كه از فهم طبيعت عاجز است، براي به دست آوردن ترحم خدايان دست به قرباني كردن حيوانات و انسانها ميزند. اين رسم نزد همه ملل و اديان به اسامي مختلف موجود بوده است. اين سنت طولاني بشري در اسلام نيز پذيرفته شده است.
در روايات مختلف ديني آمده است كه ابراهيم در سن بالا داراي فرزندي شد كه او را اسماعيل نام نهاد و برايش بسيار عزيز و گرامي بود. اما مدتها بعد، هنگامي كه اسماعيل به سنين نوجواني رسيده بود، فرمان الهي چندين بار در خواب به ابراهيم نازل شد و بدون ذكر هيچ دليلي به او دستور داده شد تا اسماعيل را قرباني كند.
او پس از كشمكشهاي فراوان دروني، در نهايت با موافقت خالصانه فرزندش، به محل مورد نظر ميروند و ابراهيم آماده سر بريدن فرزند محبوب خود ميشود. اما به هنگام انجام قرباني اسماعيل خداوند كه او را سربلند در امتحان مييابد، گوسفندي را براي انجام ذبح به نزد ابراهيم ميفرستد.
اين ايثار و عشق پيامبر به انجام فرمان خدا، فريضهاي براي حجاج ميگردد تا در اين روز قرباني كنند و از اين طريق براي يتيمان و تهيدستان خوراكي فراهم سازند. در اين روز همچنين مستحب است كه نماز عيد قربان برپا گردد. نماز عيد قربان بايد در فاصله زماني طلوع آفتاب روز عيد تا ظهر خوانده شود و شامل دو ركعت است.
اولين معنايي كه از عيد به ذهن ميرسد، تغييراتي است كه انسان از ظاهر خود و يا در طبيعت ميبيند . اين آرايش ظاهري همچون پوشيدن لباس نو و آمدن بهار طبيعت به يك معنا عيد ناميده شده است .
عيد قربان ريشه در دوران ماقبل تاريخ بشر دارد. انسان اوليه كه از فهم طبيعت عاجز است، براي به دست آوردن ترحم خدايان دست به قرباني كردن حيوانات و انسانها ميزند. اين رسم نزد همه ملل و اديان به اسامي مختلف موجود بوده است. اين سنت طولاني بشري در اسلام نيز پذيرفته شده است.
در روايتي از امير المومنين علي عليه السلام آمده است كه : هر روزي كه انسان در آن به زشتي آلوده نگردد آن روز عيد است چرا كه زشتي مهمترين بستر ظهور نزاع ميان آدميان است و باعث بر هم خوردن آرامش دروني و بيروني انسانها ميگردد و اين همان چيزي است كه با عيد يعني آرامش و شادماني منافات دارد .
از سوي ديگر حركت انسانها به سوي علم و معرفت همواره با شادماني و نشاط توأم است خاصه آن كه وقتي انسان معناي جديدي كشف ميكند ، ابتهاج زائد الوصفي تمام وجود آدمي را در بر ميگيرد ، آن لحظه تازه عيد ناميده ميشود .
معناي ديگري كه از عيد عارفان به ما آموختهاند، جان باختن و قرباني كردن جان خويش در پاي معشوق است. و نماد ظاهري آن ايام حج و عيد قربان است كه حيواني را انسان به عنوان تحفه و هديه به طرف جايگاه معيني ميبرد تا براي كامل شدن عبادت قرباني كند. مولوي در اين معنا گفته است:
خويش فربه مينماييم از پي قربان عيد كان قصاب عاشقان بس خوب و زيبا ميكشد
كشته شدن در پاي محبوب و قرباني كردن خود مهمترين تعريفي است كه مولوي از عيد به ما ميدهد.
در تمامي اين تعريفها عيد براي انسان مطرح شده است، يعني ما در شرايط ويژهاي احساس مباركي و نو شوندگي داريم . اما به نظر ميرسد اين تازگي قبل از آن كه در رابطه با ما معني شود در باره توليد كننده اين شرايط يعني خداوند بايد معنا شود. چون خداوند "بديع السموات و الارض است " و خود را با عنوان "فتبارك الله احسن الخالقين" به ما معرفي نموده است . و از سوي ديگر اين مباركي در تمامي ملك و ملكوت عالم جاري است، لذا از اين خداي بزرگ و مبارك ميتوان هر لحظه طعم مباركي را چشيد به همين دليل اگر عيدي است اولاً از آن خداست نه از آن آدميان، و اين معنا با ساير تعاريف آمده در باب عيد يك فرق گوهري دارد كه آن محوريت خداست .
قرباني رمز فداكاري و از خودگذشتگي و دادن جان در راه محبوب و حد نهايي تسليم در برابر معبود است يعني همچنان كه خون اين قرباني را در راه تو اي خالق يكتا بي دريغ ميريزم حاضرم بدون هرگونه تعقل در راه دفاع از حريم دين و اجراي فرامين آسماني تو از جان خود نيز بگذرم و خون خود را تقديم پيشگاه اقدست نمايم.
زماني كه حيواني در روز عيد قربان در وادي منا به دست حجاج مسلمان ذبح ميشود و نغمه روحاني "بسم الله وجهت وجهي للذي فطر السموات والارض" طنين در فضاي قربانگاه ميافكند خاطره اعجابانگيز و الهام بخش دو عبد موحد و دو بنده با اخلاص خدا ابراهيم و اسماعيل را در دلها زنده ميسازد.
پدري پير و كهنسال با چهرهاي نوراني و ملكوتي كه آثار عظمت و جلالت روحي از سيماي متين و آرام او نمايان است بر بالين فرزند جوان و خوش سيماي خود ايستاده آستين بالا ميزند و تيغ برندهاي را در پي حكم غيبي الهي بر گلوي فرزند مينهد. قرباني رمز فداكاري و از خودگذشتگي و دادن جان در راه محبوب و حد نهايي تسليم در برابر معبود است يعني همچنان كه خون اين قرباني را در راه تو اي خالق يكتا بي دريغ ميريزم حاضرم بدون هرگونه تعقل در راه دفاع از حريم دين و اجراي فرامين آسماني تو از جان خود نيز بگذرم و خون خود را تقديم پيشگاه اقدست نمايم.
فرزند نيز بدون ترس و وحشت و با حالت تسليم ميگويد پدر به آنچه مامور گشتهاي عمل كن كه من هم به خواست خدا از صبركنندگان خواهم بود و سرانجام ابراهيم با موفقيت كامل از اين امتحان بزرگ الهي سربلند بيرون آمده و به درجهاي از اخلاص و فداكاري در راه خدا ميرسد كه خداوند ميفرمايد: ذبح عظيمي فدايش كرديم.
لذا خداوند براي بزرگداشت اين خاطره توحيدي و اخلاص الهي مقرر فرموده هر سال در موسم حج در وادي مني توسط زوار بيت الله الحرام گوسفند، گاو و يا شتري ذبح گردد تا آن صحنه فوق العاده درخشان چون نوري براي هميشه در تاريخ انسانيت بدرخشد و خاطره ازخودگذشتگي آن دو بنده مخلص (ابراهيم و اسماعيل) سندي براي نمايش شرف و فضيلت آدميت باشد.
لذا مسلمين در روز عيد قربان موظفند با تشكيل مجامع عمومي و برگزاري نماز عيد و انشاي خطبه شركت عظيم و آسماني خود را در اين عيد مبارك به گوش جهانيان برسانند و رعب و ترس از اتحاد و همبستگي خود را در قلب دنياي استكبار و كفر و نفاق بيفكنند.
در روايتهاى مكررى نقل شده كه در روز عيد اضحى قربانى كنيد تا گرسنگان وبيچارگان از خوردن گوشتسير شوند؛ آنان كه روزها بلكه ماهها توان تهيه گوشت براى خانواده خويش را ندارند، در اين روز فرخنده كه براى همگان عيد است و بسيار خجسته و مبارك است، خوشحال گردند و از خوردن گوشت حلال، بىمنت، سير شوند.
و امروز روز "تكبير" است؛ تكبيرى گويا، كوبنده، محكم و بامحتوا، تكبيرى كه بازتابش كاخ ستمگران را به لرزه درآورد و قلب ستم ديدگان را شاد سازد؛ تكبيرى كه دشمنان را براى هميشه از ضربه زدن به اسلام، نوميد گردان.
[h=1]با فضیلترین اعمال در عید قربان[/h]
[/HR]بهترین سرزمین نزد خداوند مکه است که خانه کعبه در آن قرار دارد، و در موثق کالصحیح منقول است که حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه علیه فرمودند که محبوبترین جاهاى زمین نزد حق سبحانه و تعالى مکه معظمه است هیچ خاکى نزد حق سبحانه و تعالى محبوبتر از خاک آن نیست و هیچ سنگى نزد حق سبحانه و تعالى محبوبتر از سنگ آن نیست و هیچ کوهى محبوبتر از کوه آن نیست به نزد من و هیچ آبى محبوبتر از آب آن نیست به نزد من( لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه / ج7 / 219)
[/HR] از این رو یکی از با فضیلت ترین اعمال را می توان زیارت این خانه مکرّمه دانست. اما امکان زیارت این خانه برای همگان وجود ندارد و افراد نمی توانند هر سال در روز عید قربان لحظات خویش را صرف اعمال حج کنند. باید گفت اعمال این روز فقط به زیارت خانه خدا خلاصه نمی شود و اعمال دیگری را نیز شامل می شود.
[h=2]پنج خصلت طلایی[/h] ابان بن محمد از امام جواد (علیه السلام) نقل مىکند که فرمود: در روز عید قربان چیزى با فضیلتتر از پنج چیز نیست: قربانى کردن، یا راه رفتن در جهت نیکى به پدر و مادر یا خویشاوندى که قطع رحم کرده تا به او چیزى ببخشد و آغاز سلام کند، یا مردى که از بهترین جاى قربانیش به دیگران اطعام کند و بقیه آن را به همسایگان از یتیمان و بیچارگان و بردگان بدهد و از اسیران دلجویى کند.( الخصال / ترجمه جعفرى /ج1 /433) در ادامه به روایاتی در باب قربانی کردن ، نیکی به والدین و صله رحم اشاره خواهیم کرد.
[h=2]قربانی[/h] یکی از اعمال این عید بزرگ قربانی کردن است و قربانی مختص حاجیان نبوده بلکه مسلمانان تمامی جهان بسته به استطاعت مالی خویش در این روز قربانی می کنند.
امام على علیه السّلام فرموده: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روز عید قربان براى مردم خطبه مىخواند و مىفرمود: اى مردم! امروز، روز «ثجّ» و «عجّ» است، روز «ثجّ» است بدین خاطر که خون قربانىها را مىریزید، هر کس نیّت خالصانه و صادقانه داشته باشد، اولین قطره خونى که روى زمین ریخته مىشود، کفّاره گناه او خواهد بود، و روز «عجّ» یعنى روز دعاست، پس به درگاه خدا ناله بزنید و انابه داشته باشید، زیرا به خدایى که جان محمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم به دست اوست، از این سرزمین کسى محروم و ناآمرزیده بر نمىگردد، مگر اینکه مرتکب «گناه کبیره» اى شدهباشد، که بر آن اصرار و ابرام داشته، و تصمیم نداشته باشد، وجود خویش را از چنگال آن گناه آزاد گرداند! (النوادر( للراوندی ) / ترجمه صادقى اردستانى/267 ) و منقول استاز حضرت موسى بن جعفر صلوات اللَّه علیهما که حضرت سید المرسلین صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند که نفیس کنید قربانیهاى خود را، یعنى شتر و گاو و گوسفند نفیس فربه بى عیب را بکشید به درستى که فرداى قیامت بار بردار شما خواهند بود بر صراط که بر آن سوار خواهید شد و از صراط خواهید گذشت پس هر چند نفیستر است شما را زودتر از صراط خواهد گذرانیده و هر چند لاغرتر است در آن روز نیز لاغر خواهد بود و از صراط و برتر خواهد گذشت.
و کالصحیح منقول است از حضرت امام موسى کاظم صلوات اللَّه علیه که ام سلمه که بهترین زنان حضرت سید المرسلین صلّى اللَّه علیه و آله بود بعد از خدیجه که حق سبحانه و تعالى از او خوشنود باد به خدمت حضرت سید المرسلین صلّى اللَّه علیه و آله آمد و گفت یا رسول اللَّه گاه هست که عید قربان حاضر مىشود و بهاى قربانى ندارم آیا قرض بکنم و قربانى کنم حضرت فرمودند که قرض کن که این قرض را حق سبحانه و تعالى ادا مىکند چون از جهت رضاى اوست چنانکه در حج نیز خواهد آمدو منقول است در قوى از حضرت امیر المۆمنین صلوات اللَّه علیه که فرمودند که اگر مردمان بدانند که چه ثوابست در قربانى هر آینه قرض کنند به درستى که قطره اول خون قربانى که بیرون مىآید جمیع گناهان صاحبش را مىآمرزند ( لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه /ج7 /108)
[h=2]نیکی به پدر و مادر[/h] مردى خدمت حضرت رسول صلى اللَّه علیه و آله آمد و گفت: مرا وصیت کن فرمود:به خداوند شرک نیاور اگر چه تو را به آتش بسوزانند و عذاب کنند باز هم دل خود را از ایمان خالى مکن و مطمئن باش. دیگر اینکه به پدر و مادرت نیکى کن و آنها را مورد محبت و احسان خود قرار بده و براى آنها وسائل راحتى فراهم کن چه زنده باشند و چه مرده اگر امر کنند که مال و ثروت خود را در فلان طریق مصرف کن باید اطاعت کنى. ( مشکاة الأنوار / ترجمه عطاردى/149 ) و امام صادق (علیه السلام) فرمودند افضل اعمال نماز در وقت است و نیکویی با والدین و جهاد در راه خدا. ( معراج السعادة)
[h=2]صله رحم[/h] برخى از اصحاب ما گوید: که به حضرت صادق عرض کردم: برادران و عموزادگانم خانهام را بر من تنگ کرده و از همه آن خانه مرا به یک اطاق آن پناهنده کردهاند، و من چنانچه در این باره اقدام کنم آنچه در دست آنها است می گیرم؟ گوید: آن حضرت فرمود: صبر کن زیرا خداوند برایت گشایشى فراهم کند، گوید: من منصرف شدم، و وبائى در سال صد و سى و یک بیامد و به خدا سوگند همگى آنها مردند و یک نفر از آنها باقى نماند، گوید: من بیرون آمدم (و به نزد آن حضرت رفتم) همین که بر او وارد شدم فرمود: حال اهل خانهات چطور است؟ عرض کردم: به خدا سوگند همه آنها مردند، و یک نفر از آنها زنده نماند، فرمود: این براى آن کارى بود که به تو کردند، و براى آن آزارى که به تو رساندند و قطع رحمى که کردند نابود شدند، آیا میخواستى که زنده باشند و بر تو تنگ بگیرند؟ عرضکردم: آرى بخدا سوگند.( أصول الکافی / ترجمه مصطفوى /ج4 / 47)
و با همین اعمال ساده مثلا نگاه محبت آمیز به پدر و مادر و یا صله رحم به جا آوردن می توان از برکات و ثمرات این روز بزرگ استفاده کرد و بدان وسیله به خداوند متعال تقرب جست.
ذات حق با میهمـانانش گرفتـه جشن عیـد
مرکـز ایـن جشـن نورانـی بیابـان منـاست
هر کجا رو آوریم و هـر طرف چشم افکنیم
خیمـۀ حجـاج بیـتالله پیش چشـم ماست
نـور از هر خیمـه میتابـد بـه بـام آسمـان
خیمهها بیتالله و اشک و مناجات و دعاست
حاجیـان دارنـد بـر سـر شـوق ذبح گوسفند
قصد هر یک کشتن دیو هوس، گرگ هواست
ای خوش آن حاجی که در آن سرزمین کرده وقوف
خوشتر آن حاجی که جای او در آغوش خداست
جان من قربان آن حاجی کـه زیـر خیمهها
چشم او گریان به یـاد خیمههای کربلاست
پیشتر از دید چشمم خیمه میآید به چشم
ای منا پاسخ بده، پس خیمۀ مهدی کجاست؟
حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال
پس کدامین خیمهگاه مهدی موعود ماست
این صدای گریۀ مهدی است میآید به گوش؛
یا صـدای نالۀ «العفـو» ختمالانبیـاست؟
نالـۀ جانسـوز «یــااللهِ» ختـمالمـرسلین؛
یا صـدای گریـۀ شوق علی مرتضـاست؟
یا امـام مجتبا صـورت نهـاده بـر زمین؛
یـا نـوای آسمـانسـوز قتیل نینـواست؟
یکطرف آمـاده ابـراهیم، بـر ذبـح پسـر
یکطرف تسلیم، اسماعیل از بهـر فداست
جان من قربـان آن حاجی که قربانگاه او
گاه نهـر علقمـه، گـه در کنـار قتلگاست
جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او
طفل شیـر و نوجوان و پیرمرد پارساست
حاجیان سر میتراشند و عـزیز فـاطمه
در منای دوست میبینم سرش از تن جداست
جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون
هـم قتیـلالاشقیـا و هـم ذبیـحٌ بالقفـاست
جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان
سر به نوک نـی، تنش پامـال سمّ اسبهاست
جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون
ـروۀ او قتلگـاه او، صفـا طـشت طـلاست
گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او
گاه سنگ و گه سنان، گه تیغ، گه تیرِ جفاست
این اتفاق نشان داد
که پادشاه عربستان و تولیت کعبه
از درجه عدالت ساقط هستند.
در واقع عدالت حضرات زیر سوال رفته.
چه تفاوتی بین پادشاه عربستان و سایر حجاج است ؟؟؟
اگر تفاوتی قایل شدند -که شدند- عدالتشان زیر سوال است.
چطور یک فردی که عادل نیست ادعای نظارت و اجرا بر امور اسلامی را می کند ؟؟؟