گذشته فرد در ازدواج چقدر مهمه؟

تب‌های اولیه

73 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

ببخشید من تازه اومدم زیاد وارد نیستم،
طرف مقابل. ....-رو در جواب اقای mohsen گفتم -جواب شمارو جداگانه دادم ولی نمیدونم چی شد که ثبت نشده.

mzahra758;739849 نوشت:
ببخشید من تازه اومدم زیاد وارد نیستم،
طرف مقابل. ....-رو در جواب اقای mohsen گفتم -جواب شمارو جداگانه دادم ولی نمیدونم چی شد که ثبت نشده.

اون پایین نظر روی نقل قول بزن.
mzahra758;739831 نوشت:
طرف مقابل هم حتما با این استدلال قانع میشه!!!

بعضی موقعها طرف مقابل اینقدر اون یکی طرف مقابلو میخاد که از عمد نمیپرسه.چون نمیخاد تصویره طرف مقابلش تو ذهنش تغییر کنه.اگه براش مهم باشه این مسئله میپرسه.اگه نباشه نمیپرسه.البته من که همیشه میپرسم و برام مهمه.و بیشتر با عقلم تصمیم میگیرم تا قلب.

منم حتما میپرسم چون برام خیلی مهمه؛
به نظر من این پرسش ها که میخواد مطرح بشه بهتره که قبل از ایجاد علاقه گفته بشه.

به نظر من صداقت ارجحیت داره. البته اگه طرف خودش بپرسه باید گفت نه این که خودمون پیش دستی کنیم و بگیم.
طرف مقابلمون خودش میشینه سبک و سنگین میکنه و میبینه با همچین دختر یا پسری میتونه زندگی کنه یا نه.
مثلا خود من با این که خودم رو مذهبی هم میدونم، اگه دختری باشه که قبلا ارتباطی داشته ولی با رعایت ضوابطی که من قبولشون دارم و به قصد ازدواج، مشکلی با این موضوع ندارم. در ضمن کسانی رو میشناسم که پسر های بسیار خوبی هستن ولی مذهبی نیستن و با کسانی نامزد شدن که میدونن اون شخص قبلا با کسی ارتباط داشته و حتی بعضی از مسائل رو هم رعایت نکردن ولی اون پسر ها هیچ مشکلی با این موضوع ندارن.

پس میبینیم که نوع نگاه افراد متفاوته و دختر یا پسری که قبلا ارتباطاتی داشته هم میتونه دختر و پسری رو پیدا کنه که با این مسئله مشکلی نداشته باشه و با هم عاشقانه زندگی کنن. پس نیازی به دروغ گویی و ازدواج با فردی که اگه حقیقت زندگی ما رو میدونست ما رو انتخاب نمیکرد نیست.

saeed.h2000;738928 نوشت:
با سلام
وقتتون بخیر

توی ازدواج چقدر گذشته فرد مهمه؟
اگه کسی اشتباهی کرده باشه بنظرتون بخشیدن کار درستیه توی این مسئله؟
همونطور که پیام اکرم (ص) فرمودن اگه کسی را هنگام گناه دیدی، فردا به اون چشم نگاه نکن شاید سحر توبه کرده باشد.


سلام
گذشته مهم نباشه پس چی مهمه؟از رو چی میخواید شناخت پیدا کنید ؟از چهارتا حرفی که تو زمان حال به شما میزنه و فقط حرفه؟
یادمه آقای حداد عادل موقع انتخابات ریاست جمهوری حرف قشنگی زدن گفتن به سوابق طرف نگاه کنید نه به حرفا و قولایی که الان میده

ما کسی نیستیم که ببخشیم خداست که باید ببخشه ما شرایط طرف مقابلمون رو میبینیم میبینیم با همچین شخصی میتونیم زندگی کنیم یا نه
این سوالتون که فرمودید گذشته فرد چقدر مهمه ایهام داره یعنی ممکنه منظورتون این باشه که طرف الان آدم خیلی خوبی شده باشه و توبه واقعی کرده باشه و شما از اون اطلاع پیدا کردید بستگی به خودتون و گناه اون که چی باشه داره که انتخاب کنید بگذرید یا نه
اما اگه سوالتون کلا این باشه که گذشته مهمه همون حرف اولم رو میزنم گذشته مهم نباشه پس چی مهمه؟
اگر میدونید و با عملش نشون داده که توبه کرده از گناهش و واقعا پشیمونه و داره جبران میکنه بستگی به خودتون داره
اما اگه دیدید گناهی میکنه و خبری ندارید که اصلاح شده و پشیمونه به نظر من اشتباه محضه که بگذرید و تو ازدواج این مساله رو در نظر نگیرید
کلا اینکه سوالتون خیلی کلی بود چون هم بستگی به گناهش داره هم دقیق منظور رو مشخص نکردید

شهیده;739284 نوشت:
سلام
بخشید این سوال رو چند نفر از دوستان ازم پرسیدن اما من جواب درستی نداشتم براشون
اگه کسی گذشته خوبی نداشته باشه اما توبه کرده باشه باید به همسر آیندش بگه؟

سلام
نوشتید همسر آینده یعنی منظورتون اینه موقع خواستگاری بگه یا نه
میدونم نظرم برخلاف مشاوره هاست ولی من معتقدم چنین افرادی صد در صد باید بگن حتی اگه طرفشون تو خواستگاری چیزی نپرسه
کلی نوشتید گناه اگه گناهی که تو زندگی مشترک تاثیر داره و برای اکثر آدما خیلی مهمه باید بگه
تازه آقایون اگه قبلا زن داشته باشن ا صیغه کرده باشن هم باید بگن حتی اگه طرف نپرسه
یه مسائلی خیلی مهمه و بحثای اصلی ازدواجه
اولین سوالی که تو ذهن هر کسی برا ازدواج پیش میاد حتی خود شما رابطه اون طرفتون با نامحرمه .نیست؟پس یعنی یه مساله اساسی ای هست
یعنی اگه شما مثلا دروغ گفته باشید و تهمت زده باشید و غیبت کرده باشید و توبه کرده باشید اینا رو لیست نمیکنید موقع ازدوا بگید اما این مساله نحوه ارتباط با نامحرم در گذشته اولین مساله تو ازدواجه کهقبل از هر جیزی به ذهن اکثریت افراد میرسهودرسته همه اینجوری نیستن اما جو غالب همینه میتونه بگه اگه طرف قبول کرد که هیچی صداقت هم داشته اگرم نه شکل نگرفتن زندگی بهتر از شکل گرفتنشه
بالاخره حق هر کسیه بدونه با چه کسی داره ازدواج میکنه و با شناخت انتخاب کنه

عاشق امام خامنه ای;741986 نوشت:
سلام
نوشتید همسر آینده یعنی منظورتون اینه موقع خواستگاری بگه یا نه
میدونم نظرم برخلاف مشاوره هاست ولی من معتقدم چنین افرادی صد در صد باید بگن حتی اگه طرفشون تو خواستگاری چیزی نپرسه
کلی نوشتید گناه اگه گناهی که تو زندگی مشترک تاثیر داره و برای اکثر آدما خیلی مهمه باید بگه
تازه آقایون اگه قبلا زن داشته باشن ا صیغه کرده باشن هم باید بگن حتی اگه طرف نپرسه
یه مسائلی خیلی مهمه و بحثای اصلی ازدواجه
اولین سوالی که تو ذهن هر کسی برا ازدواج پیش میاد حتی خود شما رابطه اون طرفتون با نامحرمه .نیست؟پس یعنی یه مساله اساسی ای هست
یعنی اگه شما مثلا دروغ گفته باشید و تهمت زده باشید و غیبت کرده باشید و توبه کرده باشید اینا رو لیست نمیکنید موقع ازدوا بگید اما این مساله نحوه ارتباط با نامحرم در گذشته اولین مساله تو ازدواجه کهقبل از هر جیزی به ذهن اکثریت افراد میرسهودرسته همه اینجوری نیستن اما جو غالب همینه میتونه بگه اگه طرف قبول کرد که هیچی صداقت هم داشته اگرم نه شکل نگرفتن زندگی بهتر از شکل گرفتنشه
بالاخره حق هر کسیه بدونه با چه کسی داره ازدواج میکنه و با شناخت انتخاب کنه

من خودم گذشته طرفم خیلی برام مهمه اما هیچگاه نمیپرسم چون دلم نمیخواد نظرم راجع بهش عوض شه

شهیده;742097 نوشت:
من خودم گذشته طرفم خیلی برام مهمه اما هیچگاه نمیپرسم چون دلم نمیخواد نظرم راجع بهش عوض شه

آخه از همون اول که نباید نظری روی فردی داشت من خودم اینجوریم که نظرم از روی شناخت به وجود میاد یعنی باید واقعا ببینم چطوریه بعد نسبت به طرف نظری داشته باشم نه اینکه بخوام دل خودمو خوش کنم و چشمامو ببندم
اومدید و خدای نکرده طرف کلا مشکل داشته باشه و بخواد ادامه بده .چیکار میکنید؟
این همه زندگی که رو این چیزا چشم بستن و عاقبتای وحشتناکی نصیبشون شده .
دونستن حتی اخلاق و شخصیت و اخلاقای پایدار طرف هم خیلی مهمه .شناخت باید در بیشترین حد خودش باشه .

عاشق امام خامنه ای;742184 نوشت:
آخه از همون اول که نباید نظری روی فردی داشت من خودم اینجوریم که نظرم از روی شناخت به وجود میاد یعنی باید واقعا ببینم چطوریه بعد نسبت به طرف نظری داشته باشم نه اینکه بخوام دل خودمو خوش کنم و چشمامو ببندم
اومدید و خدای نکرده طرف کلا مشکل داشته باشه و بخواد ادامه بده .چیکار میکنید؟
این همه زندگی که رو این چیزا چشم بستن و عاقبتای وحشتناکی نصیبشون شده .
دونستن حتی اخلاق و شخصیت و اخلاقای پایدار طرف هم خیلی مهمه .شناخت باید در بیشترین حد خودش باشه .

منظورم من این نبود خب ادم با شناخت پیش میره
اما همه ادم ها اشتباهاتی دارند شاید طرف ماهم این چنین مشکلی داشته باشه اما توبه کرده باشه

شهیده;742189 نوشت:
منظورم من این نبود خب ادم با شناخت پیش میره
اما همه ادم ها اشتباهاتی دارند شاید طرف ماهم این چنین مشکلی داشته باشه اما توبه کرده باشه

همه ی آدم ها در زمینه ارتباط با نامحرم اشتباهاتی دارند؟به نظر من اینجوری نیست خیلیا از اول محکم واستادن و اشتباهی نکردن
از کجا میدونید توبه کرده؟
اگه طرف رو چند سال دقیق میشناسید که دیگه گناهی نکرده و داره با نزدیک کردن خودش به خدا جبران میکنه این یه بحثه و کاملا مربوط به سلیقتونه که با شناختی که از روحیات خودتون دارید ببینید میتونید با همچین آدمی زندگی کنید یا نه
اما اینکه همینجوری یه ناشناس میاد خواستگاری و بخواید با شاید و اما و اگر و اگه و احتمالا خطاهاشو نبینید خدا میدونه آدم آخرش سر از کجا در بیاره و به نظر من اشتباه محضه
توی تئوری خیلی ساده است بیایم بگیم آره دیگه گذشته تمومه اتفاقی نمیفته خب توبه کرد تموم شد رفت اما تو واقعیت عقل میگه باید بر اساس چیزی که طرف واقعا هست تصمیم بگیری و همه چیز و گل و بلبل نگیری تجربه نشون داده تو این مسائل سخت گرفتن پشیمونی نمیاره حداقل تو اکثریت افراد با استثناها کار نداشته باشیم چون نمیشه آدم عمرش رو بذاره روی استثناهایی که بوده.اول از همه از کجا معلوم توبه طرف واقعی باشه و هزار بار دیگه نره سراغ کارای گذشتش؟ گفتم اگه طرف چندین سال نشون داده باشه که واقعا توبه کرده و داره شدیدا جبران میکنه و خیلی آدم خوبی شده وضع فرق داره اما یکی که میاد خواستگاری شما واقعا چند سال شناخت داشتین که از کارای گذشتش پشیمون شده؟
چرا وقتی مردم تو ساده ترین مسائل دروغ میگن توی امر مهمی مثل ازدواج نباید رو این مساله حساسیت نشون بدیم؟
چرا یکی اومد گفت آره من توبه کردم فقط تو رو میخوام دیگه زندگی کنیم و عوض شدم ما باید این داستان ها رو باور کنیم؟
وقتی مردم واسه فروختن دو کیلو میوه هزار تا قسم میخورن و آخرشم دروغ میگن چرا باید این حرفا رو باور کرد؟
مگه اونی که اشتباه کرده به جز این چیزا حرف دیگه ای هم میاد بزنه؟حرف دیگه ای داره؟ترفند دیگه ای هست؟

عاشق امام خامنه ای;742224 نوشت:
همه ی آدم ها در زمینه ارتباط با نامحرم اشتباهاتی دارند؟به نظر من اینجوری نیست خیلیا از اول محکم واستادن و اشتباهی نکردن
از کجا میدونید توبه کرده؟
اگه طرف رو چند سال دقیق میشناسید که دیگه گناهی نکرده و داره با نزدیک کردن خودش به خدا جبران میکنه این یه بحثه و کاملا مربوط به سلیقتونه که با شناختی که از روحیات خودتون دارید ببینید میتونید با همچین آدمی زندگی کنید یا نه
اما اینکه همینجوری یه ناشناس میاد خواستگاری و بخواید با شاید و اما و اگر و اگه و احتمالا خطاهاشو نبینید خدا میدونه آدم آخرش سر از کجا در بیاره و به نظر من اشتباه محضه
توی تئوری خیلی ساده است بیایم بگیم آره دیگه گذشته تمومه اتفاقی نمیفته خب توبه کرد تموم شد رفت اما تو واقعیت عقل میگه باید بر اساس چیزی که طرف واقعا هست تصمیم بگیری و همه چیز و گل و بلبل نگیری تجربه نشون داده تو این مسائل سخت گرفتن پشیمونی نمیاره حداقل تو اکثریت افراد با استثناها کار نداشته باشیم چون نمیشه آدم عمرش رو بذاره روی استثناهایی که بوده.اول از همه از کجا معلوم توبه طرف واقعی باشه و هزار بار دیگه نره سراغ کارای گذشتش؟ گفتم اگه طرف چندین سال نشون داده باشه که واقعا توبه کرده و داره شدیدا جبران میکنه و خیلی آدم خوبی شده وضع فرق داره اما یکی که میاد خواستگاری شما واقعا چند سال شناخت داشتین که از کارای گذشتش پشیمون شده؟

من نگفتم همه آدم ها در ارتباط با نامحرم دچار مشکل شدند من گفتم همه آدم ها بصورت کلی مشکل دارند یعنی آدم معصوم نمیشه پیدا کرد
علاوه مسلما کسی که میاد خواستگاری من ،من در موردش تحقیق وبررسی میکنم اگه جوری باشه که من میخوام خب حالا یک اشتباهیم شاید کرده وقتی خدا می بخشه چرا من نباید ببخشم
چه نیازیه من بپرسم دوست دختر مثلا داشته یا نه از کجا معلوم گذشته نداشته باشه حال هم نداشته باشه اینده داشته باشه
پس ملاک من شخصیه که در حال حاضر امده خواستگاری من نه گذشته اون

شهیده;742225 نوشت:
علاوه مسلما کسی که میاد خواستگاری من ،من در موردش تحقیق وبررسی میکنم اگه جوری باشه که من میخوام خب حالا یک اشتباهیم شاید کرده وقتی خدا می بخشه چرا من نباید ببخشم
چه نیازیه من بپرسم دوست دختر مثلا داشته یا نه از کجا معلوم گذشته نداشته باشه حال هم نداشته باشه اینده داشته باشه
پس ملاک من شخصیه که در حال حاضر امده خواستگاری من نه گذشته اون

آهان خب شما ملاک خیلی مهمی واستون نیست اما مثلا من شخصا خیلی واسم مهمه و برام اولویت اوله که طرف هیچ ارتباط دوست دختر پسری و حتی ازدواج قبلی و صیغه نداشته باشه.
اما یه سوالی دارم شما بررسی کردید و خودتون فهمیدید طرف دوست دختر داشته روابطشون هم خیلی داغون بوده.از کجا میدونید توبه کرده و خدا بخشیده و دیگه تکرار نمیکنه؟
در مورد بخش دوم که پررنگش کردم عقل میگه بر اساس چیزی که هست تصمیم بگیر چون هیچ کس از آینده خبر نداره بعدا خودت رو سرزنش نمیکنی چون تو بر اساس عقل و منطق و اون چیزی که هست در گذشته و حال بوده انتخاب کردی بقیش رو توکل میکنی به خدا
حساسیت نه باید افراطی باشه نه تفریطی چون هیچ کس از آینده خبر نداره.ولی خبر نداشتن از آینده دلیلی بر این نیست که گذشته و حال و سابقه افراد که مهمترین عامله نادیده گرفته بشه
چون اگه طرف گذشته بدی داشته باشه و شما حتی ندونید و مطمئن نباشید که توبه واقعی کرده بعدش هر اتفاقی بیفته مسببش سهل انگاری خودتون بوده اما اگه گذشته و حال خوبی داشته باشه و بعدا بد شه که احتمالش کمه کوتاهی از شما نبوده و یه اتفاق بوده.

ببخشید یادم رفت راجع به بخش اولی که پررنگ کردم توضیح بدم اینو هم عرض کنم
اون شخص نیازی به بخشش ما نداره خدا بخشیددش و کافیه ما کسی نیستیم که بخوایم کسی رو ببخشیم مگر اینکه ظلمی بهمون کرده باشه و حق الناس باشه اونوقت باید ببخشیم
اینجا بحث زندگیه نه گناه و بخشش چون اگه اینجوری بخوایم بریم شما میتونید آخرش بیاید بگید آره یکی که هر جوره گناه کرده تو نمیتونی بگی گناهکاره ممکنه توبه کرده باشه و تو ندونی منم میگم شما درست میگید ولی این بحث گناهکار بودن ربطی به ازدواج نداره .بحث اینه یکی از لحاظ روحی روانی نمیتونه با کسی زندگی کنه که قبلا با شخص دیگه ای بوده و یکی میتونه و واسش مهم نیست.یکی همیشه تو شک و ترس زندگی میکنه تو این حالت یکی نه عین خیالشم نیست که طرف با کی بوده یا بعضیام عین خیالشون نیست که طرف با کی خواهد بود.
اگه اینجوری نبود پیامبر نمیگفتند با دختر زیبایی که در محیط بد پرورش یافته ازدواج نکن
چون میگفتن خب شاید دختره توبه کرده باشه پاک شده باشه
گذشته و عادت آدما انقدر سخت عوض میشه که یه ریسک غیرعقلیه آدم بخواد نادیده بگیردش
پس فردا حاصل ازدواج چند تا بچه است که باید تربیت بشن فقط دو تا آدم نیستن که بی خیال همه چیز بشن و بگن همین که یکی هست کافیه تنها نباشم

شهیده;742225 نوشت:
پس ملاک من شخصیه که در حال حاضر امده خواستگاری من نه گذشته اون

شهیده عزیز میبینیم که همین الان نظر من و شما کلی تفاوت داره پس در مورد سوالی که دوستاتون پرسیده بودن خیلی راحت همون دو سه جلسه اول به طرف بگن یا قبول میکنه یا نمیکنه.اگه دختری اشتباهی داشته و توبه واقعی کرده باشه.
اگر دختره به پسره بگه :
پسره قبول کنه که حله و دختره هم میتونه با اعتماد سازی به طرفش اثبات کنه که واقعا پشیمونه و دیگه سراغ اشتباهاتش نمیره و از وضعیت الانش که با اونه خیلی راضیه و آرامش داره.که اون قضایای شک و این چیزا که دوستان اشاره کردن تو زندگی به وجود نیاد.تازه پسره میتونه رو صداقت دختره هم حساب باز کنه
اگه پسره قبول نکنه دنیا به آخر نرسیده میره پی کارش.ازدواج که آخر راه نیست تازه اول راهه و بعد از ازدواج که همه فکر میکنن همه چیز تموم شده تازه اول راهه و همه چیز شروع میشه.
اگه دختره به پسره نگه:
پسره وسط زندگی بفهمه دختره یه پنهان کار گناهکار محسوب میشه پیش پسره و خدا میدونه چی میشه هر اتفاقی ممکنه بیفته بنا بر شخصیت پسره ولی در حالت کلی اگه زندگیشون دووم هم پیدا کنه عمرا حس اعتمادی نیست چون پنهان کاری کرده و در حالت خیلی محکم تر پسره دیگه نمیتونه زندگی کنه و عین آب خوردن مثل این همه آدم دیگه طلاق میگیرن
پسره کلا نفهمه دو حالت داره یا دختره از نظر وجدانی عین خیالشم نیست میگه من گناه کردم توبه کردم همه چیز تمومه یا از این مدل های عذاب وجدانیه که کل عمرش با ترس اینکه شوهرش بفهمه و یا با عذاب وجدان یه پنهان کاری و یه باری رو دوشش زندگی میکنه
بنابراین اعتقاد من اینه که
راست باز و پاک باز و امیر باش
اگه حقیقت رو بگه و طرف قبول کنه با وجدان راحت زندگی میکنه

عاشق امام خامنه ای;742230 نوشت:
آهان خب شما ملاک خیلی مهمی واستون نیست اما مثلا من شخصا خیلی واسم مهمه و برام اولویت اوله که طرف هیچ ارتباط دوست دختر پسری و حتی ازدواج قبلی و صیغه نداشته باشه.
اما یه سوالی دارم شما بررسی کردید و خودتون فهمیدید طرف دوست دختر داشته روابطشون هم خیلی داغون بوده.از کجا میدونید توبه کرده و خدا بخشیده و دیگه تکرار نمیکنه؟
در مورد بخش دوم که پررنگش کردم عقل میگه بر اساس چیزی که هست تصمیم بگیر چون هیچ کس از آینده خبر نداره بعدا خودت رو سرزنش نمیکنی چون تو بر اساس عقل و منطق و اون چیزی که هست در گذشته و حال بوده انتخاب کردی بقیش رو توکل میکنی به خدا
حساسیت نه باید افراطی باشه نه تفریطی چون هیچ کس از آینده خبر نداره.ولی خبر نداشتن از آینده دلیلی بر این نیست که گذشته و حال و سابقه افراد که مهمترین عامله نادیده گرفته بشه
چون اگه طرف گذشته بدی داشته باشه و شما حتی ندونید و مطمئن نباشید که توبه واقعی کرده بعدش هر اتفاقی بیفته مسببش سهل انگاری خودتون بوده اما اگه گذشته و حال خوبی داشته باشه و بعدا بد شه که احتمالش کمه کوتاهی از شما نبوده و یه اتفاق بوده.

ببخشید یادم رفت راجع به بخش اولی که پررنگ کردم توضیح بدم اینو هم عرض کنم
اون شخص نیازی به بخشش ما نداره خدا بخشیددش و کافیه ما کسی نیستیم که بخوایم کسی رو ببخشیم مگر اینکه ظلمی بهمون کرده باشه و حق الناس باشه اونوقت باید ببخشیم
اینجا بحث زندگیه نه گناه و بخشش چون اگه اینجوری بخوایم بریم شما میتونید آخرش بیاید بگید آره یکی که هر جوره گناه کرده تو نمیتونی بگی گناهکاره ممکنه توبه کرده باشه و تو ندونی منم میگم شما درست میگید ولی این بحث گناهکار بودن ربطی به ازدواج نداره .بحث اینه یکی از لحاظ روحی روانی نمیتونه با کسی زندگی کنه که قبلا با شخص دیگه ای بوده و یکی میتونه و واسش مهم نیست.یکی همیشه تو شک و ترس زندگی میکنه تو این حالت یکی نه عین خیالشم نیست که طرف با کی بوده یا بعضیام عین خیالشون نیست که طرف با کی خواهد بود.
اگه اینجوری نبود پیامبر نمیگفتند با دختر زیبایی که در محیط بد پرورش یافته ازدواج نکن
چون میگفتن خب شاید دختره توبه کرده باشه پاک شده باشه
گذشته و عادت آدما انقدر سخت عوض میشه که یه ریسک غیرعقلیه آدم بخواد نادیده بگیردش
پس فردا حاصل ازدواج چند تا بچه است که باید تربیت بشن فقط دو تا آدم نیستن که بی خیال همه چیز بشن و بگن همین که یکی هست کافیه تنها نباشم


برا شخص خودم ملاک مهمیه اما اگه طرفم از روی اشتباه عمل نه چندان بدی رو مرتکب شده باشه (نه داغون بقول شما) وتوبه کرده باشه من میگذرم
اتفاقا من مثل شما بشدت سختگیر بودم اما استاد ما میگفتند این همه سختگیری نیاز نیست از کجا معلوم تو بتونی خودت رو حفظ کنی اگه واقعا طرف توبه کرده باشه پس لایق اینه بهش فرصت بدیم البته از نظر من گذشته فرد فقط ارتباط با نامحرم نیست خیلی چیزای دیگم می تونه باشه
در اینجا فقط می خوام بدونم طرف باید درمورد گذشتش بگه به همسر آیندش یا نباید بگه
(بدلیل اینکه این سوالات رو دانش اموزان دبیرستانی از من زیاد میپرسند ممنون میشم اگه کارشناسان محترم پاسخ دهند)

شهیده;742250 نوشت:
برا شخص خودم ملاک مهمیه اما اگه طرفم از روی اشتباه عمل نه چندان بدی رو مرتکب شده باشه (نه داغون بقول شما) وتوبه کرده باشه من میگذرم
اتفاقا من مثل شما بشدت سختگیر بودم اما استاد ما میگفتند این همه سختگیری نیاز نیست از کجا معلوم تو بتونی خودت رو حفظ کنی اگه واقعا طرف توبه کرده باشه پس لایق اینه بهش فرصت بدیم البته از نظر من گذشته فرد فقط ارتباط با نامحرم نیست خیلی چیزای دیگم می تونه باشه
در اینجا فقط می خوام بدونم طرف باید درمورد گذشتش بگه به همسر آیندش یا نباید بگه
(بدلیل اینکه این سوالات رو دانش اموزان دبیرستانی از من زیاد میپرسند ممنون میشم اگه کارشناسان محترم پاسخ دهند)

یه تاپیک جدید بزنید تا اونجا کارشناسا جواب بدن یا کارشناس رو تو همین تاپیک نقل قول بزنید متوجه بشن.
من یه سخنرانی از حاج آقا دهنوی تو برنامه گلبرگ شنیده بودم دقیقا راجع به همین مساله بود ولی یادم نمیاد چی گفته بود
به نظر منم گذشته فقط ارتباط با نامحرم نیست و خیلی چیزای دیگه ملاکه
حرف استادتون درسته منتها ازشون بپرسید چطوری باید بفهمید یکی واقعا توبه کرده یا نه
ببینید یه ماجرایی رو یکی از کاربرا تو سایت گذاشته بودن راجع به این بود که یه پسر جوونی وضع داغونی داشته یه بار یه دختری رو میدزده اما چون دختره به حضرت زهرا(س) قسمش میده ولش میکنه و میره توبه میکنه
بعد این پسره میره خواستگاری یه دختری که اون تو خواب میبینه حضرت زهرا(س)اومدن بهش میگن که با این پسره ازدواج کنه
من نمیگم کسی که گناه کرد دیگه تمومه رفت تو قعر جهنم دیگه هم نباید ازدواج کنه.
میگم اولا من خودم انقدر از مردم کلک و ریا و دروغ دیدم گوش کردن به حرف خالی و نگاه نکردن به عمل و سابقش رو یه کار صد در صد غیر عقلی میبینم.حرف من اینه شما از کجا میفهمی طرف توبه کرده؟
بعدش بالفرض که طرف توبه واقعی هم کرده بود و مطمئن بودیم توبه کرده و یقین داشتیم باز هم به روحیات طرف برمیگرده که به چنین شخصی جواب مثبت بده یا نه
ازدواج واسه به آرامش رسیدنه من خودم شخصا فکر این چیزا روانیم میکنه فکر اینکه حتی طرف دوست دختر داشته قبلا حتی در حد اسمس و بیرون رفتن.

سلام
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً وَ يُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيم
اونی که میاد حقیقت رو میگه،انسان بسیار با ارزشی هستش.
دفعه دومه میخام بیشتر بنویسم نمی تونم.اما واقعا توبه کنن خدا میبخشه.
اونی که باید حس کنه توبه کرده قلبش ارامش میگیره.
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون
خودمون داریم ضررمی کنیم
التماس دعا لطفا.

شهیده;742250 نوشت:
برا شخص خودم ملاک مهمیه اما اگه طرفم از روی اشتباه عمل نه چندان بدی رو مرتکب شده باشه (نه داغون بقول شما) وتوبه کرده باشه من میگذرم
اتفاقا من مثل شما بشدت سختگیر بودم اما استاد ما میگفتند این همه سختگیری نیاز نیست از کجا معلوم تو بتونی خودت رو حفظ کنی اگه واقعا طرف توبه کرده باشه پس لایق اینه بهش فرصت بدیم البته از نظر من گذشته فرد فقط ارتباط با نامحرم نیست خیلی چیزای دیگم می تونه باشه
در اینجا فقط می خوام بدونم طرف باید درمورد گذشتش بگه به همسر آیندش یا نباید بگه
(بدلیل اینکه این سوالات رو دانش اموزان دبیرستانی از من زیاد میپرسند ممنون میشم اگه کارشناسان محترم پاسخ دهند)

سلام شهیده جان جواب کارشناسی خواستین اینو تو سایت تبیان نوشته
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=176873
[h=2]بیان اسرار زندگی در خواستگاری

[/h]یکی از نکات مهم خواستگاری این است که افراد نمی دانند که باید کدام یک از اسرار زندگی خود را بیان کنند و کدام یک را بیان نکنند؟ علاوه بر این زمان بیان آنها نیز مهم است.اسرار زندگی افراد طبقه‌بندی دارد. به بیان دیگر همانگونه که در مباحث امنیتی، اطلاعات را به چهار طبقه بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه تقسیم می‌کنند؛ در زندگی نیز افراد باید برای مسائل خود طبقه‌بندی داشته باشند. این طبقه بندی در بیان و زمان بیان اسرار افراد با مثال در ذیل توضیح داده می شود.افراد می توانند در جلسات اول خواستگاری مسائلی را مطرح نمایند که دیگران اطلاع وآگاهی دارند ولی خواستگار از آن بی اطلاع است. مثلا" در محل و فامیل همه می‌دانند که فلانی قبلاً تجربه ی یک ازدواج ناموفق داشته است. در این گونه موارد بهتر است ابتدا خانواده یا خود فرد این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد موردنظر برسانند.گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده است. در این موارد لازم نیست فرد قبل از خواستگاری اطلاع رسانی کند ولی موضوع را باید در آخر جلسه اول خواستگاری برای فرد مقابل تشریح نماید.برخی از اسرار را نیز می‌توانید در جلسات بعد مطرح کنید. اسراری را که جز خانواده فرد کسی از آن اطلاع ندارد، نباید در جلسات اول بیان کرد. شما می‌توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را در جریان رازتان قرار دهید.راز مهم دیگر اشتباهات و لغزش هایی است که فرد در دوران مجردی انجام داده است و کسی هم از آن ها با خبر نیست. در این گونه موارد اگر فرد از اشتباه خود پشیمان بوده و توبه هم کرده است، نیازی نیست که از آن سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان و خطاها امری ما بین انسان و خدا است و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را مقابل دیگران ببرد. البته اگر حدس می زنید امکان بر ملاشدن خطایی که قبل از ازدواج انجام داده اید وجود دارد، باید حتما" خودتان آن را به نحوی با فرد مقابل در میان بگذارید. او باید این از را از شما بشنود نه از دیگران

با سلام

متاسفانه ، کمتر آدمی مونده که ثبات شخصیتی داشته باشه و بخوایم گذشته اش رو مبنای فردایش قرار بدیم . آدمها ثانیه به ثانیه در حال تحول هستن و بدتر اینکه ، بازیگران خوبی هستن .

سلام به همه
هووووووووووف.... پست ها زیاد بود دیگه از کسی نقل قول نکردم :Gig:
راستش حرف خیلی دارم ولی خب همینطوری هم زیادی تایپ میکنم. خدا به همهء دوستان صبر عنایت کنه :Nishkhand:

باز هم حکایت همیشگی 0 و 100
یکی سیاهی مطلق رو می بینه و یکی سفیدی مطلق
یکی میگه تمام اسرار رو باید گفت ، دیگری میگه هیچ سری رو نباید گفت

1 - چقدر خوبه که علاوه بر معنای ظاهری کلمات ، به معنای باطنی و به عمق واژه ها بیشتر توجه کنیم
صداقت

شما بجاش بگیرید: صرفه جویی

این شعار رو شنیدید؟
صرفه جویی کم مصرف کردن نیست ، بلکه درست مصرف کردن است

حالا درمورد صداقت همین شعار رو بکار ببریم اینطوری میشه:
صداقت ، گفتن همه چیز نیست ، بلکه گفتن چیزهای ضروری است

2 - نکتهء بسیار مهم در این بحث ، نوع گناه و خطاست. سؤال اینه که آیا باید خطای خود را بگوییم یا نگوییم؟ (یا اینکه باید در گذشتهء افراد تحقیق کنیم یا نکنیم؟)
قبل از پاسخ به این سؤال ، ابتدا باید پرسید:
کدام گناه را؟ کدام خطا را؟ حد آن خطا چقدر بوده؟ چند بار تکرار شده؟ آیا مخفی بوده یا عمومی شده؟ چه مدت ادامه داشته؟ و..........
تا به این پرسش ها پاسخی داده نشه ، نمیشه سؤال اول رو پاسخ داد

خب تا اینجای حرفم درمورد این بود که آیا اصلاً نیازه که گذشته بیان بشه یا خیر
ادامهء صحبتم با این فرض هست که نیاز پیدا شده رازی رو بازگو کنیم. خب چگونه عمل کنیم؟

3 - اشاره های خوبی شد به ظرفیت طرف مقابل. یک نکتهء بسیار مهم در بحثِ "گذشتهء افراد" ، اینه که باید دید ظرفیت شخصی که گذشتهء بدی داشته و الان توبه کرده چقدره. تا چه حد میتونه در جبران خطای گذشته استوار و ثابت قدم باشه. حالا اگر توبه کننده خود ما هستیم ، باید ظرفیت خودمون رو بسنجیم. و اگر توبه کننده طرف مقابل ماست ، باید ظرفیت او رو بسنجیم

4 - و اما نکته ای که من ندیدم کسی بهش اشاره کنه (شاید اشاره شده و من ندیدم)
ظرفیت کسی که قراره ببخشه
اگر توبه کننده هستیم ، باید ببینیم ظرفیت طرف مقابل برای بخشیدن چقدره ، و اگر طرف مقابل ما میخواد توبه کنه ، باید ببینیم که ظرفیت ما برای بخشیدن او یا نادیده گرفتن گذشته اش چقدره. چه بسا کسی در زندگی خودش خطایی داشته یا گذشتهء خاصی داشته و خودش توانایی جبران داشته باشه ، اما با کسی ازدواج کنه که اون شخص توان مواجهه با چنین شرایطی رو نداشته باشه و در نتیجه ، نه تنها به توبهء توبه کننده کمکی نکنه ، بلکه با تردیدها ، فشارها و ایرادهای خودش ، باعث بشه که شخص توبه کننده دوباره به خطای گذشته برگرده

و یک مطلب کلی
در پست قبلی ، من بیشتر به شرایط پرداختم که پای گناه درمیون باشه. انشاالله بعد درمورد شرایطی که بحث گناه وسط نیست هم مطالبی رو عرض میکنم
البته فکر کنم تا اون موقع این تاپیک یه 10 - 20 صفحه ای جلو رفته باشه!

گذشته رو هیچ جوری نمیشه از زندگی پاک کرد

ولی این به این معنی نیست که فرد گنه کار در زندگی جدیدش هم همون کارا رو بکنه

به نظر من اون فرد تو زندگیش همیشه مراقب کاراشه تا دچار گناه نشه ... دچار انحراف نشه

البته این موارد برای افرادی صدق میکنه که وجدان حالیشون شه

در مورد دختر و پسرایی که قبل از ازدواج با افرادی دوستی داشتن هم نظرم اینه

که این چیزا هیچ ربطی به همسر آیندشون نداره .... چون پای خیانت یا وفاداری وسط نبود

هر کسی میتونه اشتباهی رو مرتکب شه دیگه چرا بیاد به همسرش بگه

هم دید اونو نسبت به خودش عوض کنه هم تا اخر عمرش سر کوفت بشنوه

ولی در مورد کسایی که رابطه جنسی هم داشتن هیچ نظری ندارم

با عرض سلام و ادب خدمت شما و تمامی اسک دینی های عزیز

در مورد بیان رازها در خواستگاری باید دقت داشت که دروغ گفتن حرام است ولی راست گفتن که واجب نیست.

و همچنین بستگی به نوع راز یا گناه و تاثیر آنها در زندگی و احتمال بر ملا شدن آن دارد.
در صورتی که گناه ،گناه بزرگی باشد و در واقع به نوعی تضییع حقوق باشد و یا احتمال فاش شدن آن زیاد باشد باید گفته شود
والا نیازی به بیان نمی باشد چرا که ضرر آن بسیار بیشتر از فایده آن می باشد و مشکلات زیادی را در زندگی ایجاد می کند.

و البته باید توجه داشت که زمان گفتن هم نباید در جلسه اول یا دوم خواستگاری باشد بلکه در زمانی که نزدیک به قطعی شدن و یا قطعی شده بود باید بیان شود.

در پناه قرآن وعترت موفق باشید.
یا علی

موضوع قفل شده است