ابوبکر (به عربی: أبو بکر) ملقب به «ابوبکر صدیق»، از صحابهمحمد پیامبر اسلام و از اولین افرادی بود که به اسلام گروید.[۱] در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد می‌شد.[۲][۳][۴] محمد برای اولین بار، لقب «صدیق» را به ابوبکر داد.[۵]http://fa.wikipedia.org
OTE] اما درباره جناب ابوبکر، خود اهل سنت این را قبول ندارند. بعضی از علمایشان معتقدند در جاهلیت لقب او صدیق بوده و هیچ ربطی به پیامبر ندارد. كان لقبه «الصدّيق» في الجاهلية (الاعلام، زرکلی، ج 4، ص 102)
گرچه اگر دقت کنید مشخص است که این روایت ها ساختگی است و البته این تشخیص نیاز به ذهن دقیق و موشکافانه دارد. ذهنی که بتواند به خوبی این مسائل را درک کند و از تعصب به دور باشد.
به نظر شما چرا پیامبر به دیگر صحابه لقب نداده است. صحابه ای که ایمانشان و بزرگی ایشان بر همه واضح است. صحابه ای که پیامبر هرگز یادشان را فراموش نکرد. مانند حمزه، بله سیدالشهدا که به حمزه گفتند مال زمان پس از شهادتش است. چرا در زمان حیاتش به او لقب ندادند؟ چرا فقط کسانی لقب دارند که با حضرت علی مشکل دارند و با وی جنگ کرده اند. مثلا، طلحه = طلحه الخیر، زبیر: حواری رسول الله (الاستيعاب،ج2،ص:512) که درباره اسلامش گفته شده، چهار مین یاپنجمین مسلمان بوده، كان رابعا أو خامسا في الإسلام.( أسدالغابة،ج2،ص:98) ابوبکر: صدیق، عمر: فاروق، عثمان: ذی النورین، معاویه : خال المومنین، خالد: سیف الله و ...
چرا پیامبر به ا بوذر لقب نداد؟ چرا به عمار لقب نداد؟ چرا به ابن مسعود لقب نداد؟ و ...
آیا اینها را ارزشمند نمی داشته است؟ و یا اینکه پشت پرده خبر دیگری هست؟ یا اینکه اصلا کار پیامبر لقب دادن نبود. و تنها در مواردی به حضرت علی القابی عطا فرموده اند مانند ابو تراب . یا اینکه القابی آسمانی به حضرت علی داده شد مانند انچه جبرئیل در احد خطاب کرد: «لا فتی الا علی» که البته این هم لقب نیست.اگر دقت کنید روایاتی که القاب سازی کرده
بیشتر یا همه این روایات جعلی اند.اگر شما به شمار راویان مسلمان دقت کنید، چه کسانی این روایت ها را ساختند؟ برای ابوبکر بچه های زبیر روایت سازی کردند. برای عمر و عثمان معاویه این کار را کرد. البته نقش فرزندان زبیر را کاملا واضح است. آنها مدرسه علم حدیث داشتند. و راویانی را پروردندکه با تمام توان از فضایل امام علی کاستند و بر فضایل خلفا انباشتند. ابوبکر پدر بزرگ عبدالله بن زبیر است. عبدالله بن زبیری که فرزندانش روایات بسیاری را نقل کردندو شخصیت زبیر را هم خیلی پیراستند.
حدیث عشره مبشره دقیقا کسانی را بهشتی می داند ک همه گی در مقابل حضرت علی قد برافراشته و قیام کردند. و در این لیست علی را هم داخل کردند تا شک و شبهه ای پیش نیاید. به نظر شما چرا در حدیث عشره مبشره، نام حسن بن علی نیست. آیا او صحابی نبود؟ چرا نام حمزه نیست؟ چرا نام عثمان بن مظعون نیست؟ و ...
پس باید دقت کرد و به راحتی هر سخنی را نپذیرفت. بویژه سخنی که در سایتهای بی ارزشی مانند ویکی پدیا نقل می شود.
سخن در این باره زیاد است.
فرض بر این حضرت عمر بهره ی هوشی کمی داشت که اصلا اینجور نیست
کسی با بهره ی هوشی پایین متونه انقدر بزرگ بشه که ایران و روم رو فتح کنه؟
آخه بنده ی خدا اگر ایشون این کارو هم نمی کرد که الان من و شما اسم مسلمان رو یدک نمی کشیدیم و داشتیم واسه ی آتیش خم و راست می شدیم
بنده ی خدا اگر الان اسلام انقدر بزرگ و با قدرت شده نتیجه ی تلاش اون بزرگواره
عمر کسی بود که پیامبر بزرگ اسلام در زمان حیاتش به ایشان وعده ی بهشت داد و حدیث عشره مبشره قویترین سند در این مورد است
بیایید یکم فقط یه کم واقعیت ها رو هم ببینیم
فتح ایران فتح عمر نبود. چرا که او حتی یک بار هم به ایران نیامد و در این جنگ شرکت نکرد. درحالی که در آن زمان فرمانده جنگ خودش شرکت می کرد. مثلا پیامبر خودش در جنگ شرکت می کرد نه اینکه درمدینه بنشیند و فرمان بدهد. یا حضرت علی خود در صف اول جنگهای جمل و صفین و نهروان حضور داشت.
و اما فتح ایران جای بحث زیادی دارد که بنده الان نمی خواهم بحث کنم چرا که باید به سرعت پایان نامه ام را به دانشگاه تقدیم کنم .
اما یک نکته را به عرض برسانم و آن اینکه، امروزه ما در حال فتح ا روپا و جهانیم . یعنی اسلام دارد جهان را می گیرد بدون جنگ و کشتاری. آیا ا ین بهتر است یا با جنگ وارد شدن. اسلام مانند آبی می ماند که وقتی به سمتی جاری شد هیچ سنگی نمی تواند راهش را ببندد. دل سنگ را می شکافد و عبور می کند و آرام آرام همه سرزمینهای خشک را سیراب می کند.
آقا رضا همه ی پستایی رو که باب میل نمی دونند پاک می کنن
آقا جان من اصلا می دونستم می خواهی پستمو به این دلیل حذف کنی واسه همین که بهونه به کسی ندم در تمام کلماتی که به کار بردم دقت تمام کرد و از کلماتی مثل حضرت و امام و سلام بر او .... استفاده . هر جا که حرف خقی زده شده توی این سایت زود پاکش می کنید چون هیچ جوابی براش ندارید
خسته نباشید . خدا خیرت بده
اگر رضای عزیز ما، بعضی از پستهای شما را پاک می کند حتما دلیل علمی دارد. التبه ما از رضای خوبان می خواهیم پستهای شما را پاک نکنند تا همه ببینند و البته شما هم با بزرگواری خودتون فضای سایت را در نظر بگیرید.
ابتدا از همه میخام خودتون قرآن رو باز کنید و به این آیه و آیات قبل وبعد آن نگاه کنید . وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِینَ الزَّکَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ﴿33﴾ و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستادهاش را فرمان برید خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. همان طور که ملاحظه می کنید عبارت إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا یک آیه کامل نیست و بخشی از آیه ۳۳ احزاب میباشد که شما بدون ذکر آیه کامل این قسمت از آیه رو بریده و آیه تطهیر نام گذاری کردید . همان طور که می بینید این عبارت بین آیات مربوط به زنان پیامبر هست اما شما ادعا میکنید این عبارت مربوط به عصمت اهل بیت که اهل بیت نیز شامل ۵ نفر (پیامبر (ص) - حضرت علی - حضرت فاطمه - امام حسن - امام حسین ) هست . البته با توجه به آیات به طور حتم مشخص هست که زنان پیامبر جزو اهل بیت هستند و نیز این آیات عصمت اهل بیت از هر گونه اشتباه وخطا و گناه را بیان نمی کند
اول بگویم که من کارشناس قران نیستم اما حداقل می دانم که این آیه ضمایرش به زنها نمی خورد. چرا که ضمایرش مذکر است. از سوی دیگر آیات 3 تا 5 سوره تحریم وضعیت بعضی از زنان پیامبر را مشخص می کند و می فرماید دلهای ایشان از مسیر حق خارج شده است. به نظر شما این دو با هم جور می آیند؟ قرآن یکجا بگوید انها از مسیر حق منحرف شده اند و دوباره برگردد و بفرماید ایشان از هر پلیدی به دورند.علاوه بر آنکه یکی از سنتهای گفتاری قرآن این است که گاهی چیزی را می گوید که به قبل و بعد ربطی ندارد. مثل آیه الیوم اکملت لکم دینکم که قبل از آن بحص درباره خوراکی هاست. آیا با دقت در این الیوم اکملت می تون گفت دین اسلام با معرفی این خوراکی ها کامل شده است؟
ناگفته نماند این سوال در این سایت بارها پاسخ داده شده است . با نوشتن آیه در جستجوی سایت می توانید به جواب های دقیق تری برسید.
اینکه بعضی ها میگن عمر به ایران حمله کرده و مسلمون بودن ما مدیون ایشون هست باید بگم پس چرا ما به تبعیت از آقای عمر سنی نشدیم!؟
با سلام.
شما خبر نداري. سني بوديد. ولي با كشتار و جنايت صفويه شيعه شديد و آقاي مجلسي هم در دربار صفويه آن روايات را نوشت!!! اميدوارم از جنايات و كشتار صفويه ديگر دفاع نكنيد.
رحمت بر روان پاك دكتر شريعتي كه اين شيعه را شيعه صفوي ناميد كه فرسنگها دور از شيعه علوي است
دعوت از دوستان:
ظاهرا به اينگونه نميشود بحث كرد. موضوعي را مشخص كنيد تا برروي آن متمركز شده و بحث كنيم. در همين چند پست در مورد هزار چيز حرف زده شد. در موارد زير حاضرم با شما مناظره كنم:
1. امامت الهي است؟
2. شهادت يا وفات حضرت فاطمه؟
3. جنگ جمل
4. عصمت
5. توسل
6. شفاعت
7. مهاجرين و انصار
8. غدير
و .....
فقط بايد بر روي يك موضوع صحبت كنيم. بهرحال هر وقت قبول كرديد بفرماييد تا شروع كنيم. چون شما متاسفانه از تمركز برروي يك مسئله پرهيز ميكنيد و اين باعث ميشه كه نتوان يك مسئله را تا انتها بررسي كرد و به نتيجه رساند.
[quote=iman2010;74765]اولین خطبة حضرت عمر رضی الله عنه در آغار خلافتشسعید بن المسیب رحمه الله میفرماید: همین که حضرت عمر رضی الله عنه به خلافت رسید،برای خطبه روی منبر رسول الله نشست و پس از ذکر مقدمة خطبه چنین فرمود:(ای مردم می دانم که شما در گذشته از من سختگیری و خشونت دیده اید. رفتار خشونت آمیزم بدین جهت بود که من با رسول الله بودم،غلام و خدمت گزارش بودم.آنحضرت چنان که خدا فرموده است ، نسبت به مؤمنین روف و مهربان بود. من در کنارش مانند شمشیر برهنه بودم،نسبت به هر جسور و بی ادبی که از رأفت و مهربانی رسول الله صلی الله علیه وسلم سوءاستفاده می نمود،امر آن حضرت را اطاعت نموده،اجرا می کردم،نزد آن حضرت همیشه چنین بودم؛تا آن گاه که خدا او را از دنیا برد،او از من راضی بودبرگرفته از کتاب «شیخین» اثر سید عبدالرحیم خطیب
آقای ایمان
1- این آقای عبد الرحیم خطیب کیست؟به دوستان معرفی بنمائید.
2- روایت را مسندا از منابع قابل اعتماد بیاورید.این مطلبی که ایشان نقل کرده مرسل است.
3-منبع غلامی عمر در کجای تاریخ آمده؟
4- کسی که غلام حضرت رسالت است باید اخلاقش محمدی«صلی الله علیه وآله» باشد .چگونه شده که غلامی رحمة للعالمین در ایشان تاثیری نگذاشته؟وشلاق او از شمشیر حجاج نیز ترسناک تر است البته برای مسلمانان نه کفار.
5- یک مورد از مجاهدتهای حضرت عمرتان را بیان کنید که همه قبول داشته باشند؟مثلا در جنگها.
6- اطاعت مطلق عمر از رسول خدا «صلی الله علیه وآله» به تصریح تاریخ دروغ محض است چه اینکه در آخرین لحظات عمر پیامبر«صلی الله علیه وآله» آن حضرت را به هذیان گویی متهم نمود.
7- در کجا آمده که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» از دنیا رفت و از او راضی بود؟منابع شیعی لازم نیست اما حداقل اتفاق اهل سنت رادر این رابطه بیان کنید.
کاربر مهمان خوش آمدید
ابوبکر (به عربی: أبو بکر) ملقب به «ابوبکر صدیق»، از صحابه محمد پیامبر اسلام و از اولین افرادی بود که به اسلام گروید.[۱] در طول زندگی محمد، از وی به عنوان نزدیکترین دوست محمد یاد می‌شد.[۲][۳][۴] محمد برای اولین بار، لقب «صدیق» را به ابوبکر داد.[۵] http://fa.wikipedia.org
OTE]
اما درباره جناب ابوبکر، خود اهل سنت این را قبول ندارند. بعضی از علمایشان معتقدند در جاهلیت لقب او صدیق بوده و هیچ ربطی به پیامبر ندارد. كان لقبه «الصدّيق» في الجاهلية (الاعلام، زرکلی، ج 4، ص 102)
گرچه اگر دقت کنید مشخص است که این روایت ها ساختگی است و البته این تشخیص نیاز به ذهن دقیق و موشکافانه دارد. ذهنی که بتواند به خوبی این مسائل را درک کند و از تعصب به دور باشد.
به نظر شما چرا پیامبر به دیگر صحابه لقب نداده است. صحابه ای که ایمانشان و بزرگی ایشان بر همه واضح است. صحابه ای که پیامبر هرگز یادشان را فراموش نکرد. مانند حمزه، بله سیدالشهدا که به حمزه گفتند مال زمان پس از شهادتش است. چرا در زمان حیاتش به او لقب ندادند؟ چرا فقط کسانی لقب دارند که با حضرت علی مشکل دارند و با وی جنگ کرده اند. مثلا، طلحه = طلحه الخیر، زبیر: حواری رسول الله (الاستيعاب،ج2،ص:512) که درباره اسلامش گفته شده، چهار مین یاپنجمین مسلمان بوده، كان رابعا أو خامسا في الإسلام.( أسدالغابة،ج2،ص:98) ابوبکر: صدیق، عمر: فاروق، عثمان: ذی النورین، معاویه : خال المومنین، خالد: سیف الله و ...
چرا پیامبر به ا بوذر لقب نداد؟ چرا به عمار لقب نداد؟ چرا به ابن مسعود لقب نداد؟ و ...
آیا اینها را ارزشمند نمی داشته است؟ و یا اینکه پشت پرده خبر دیگری هست؟ یا اینکه اصلا کار پیامبر لقب دادن نبود. و تنها در مواردی به حضرت علی القابی عطا فرموده اند مانند ابو تراب . یا اینکه القابی آسمانی به حضرت علی داده شد مانند انچه جبرئیل در احد خطاب کرد: «لا فتی الا علی» که البته این هم لقب نیست.اگر دقت کنید روایاتی که القاب سازی کرده
بیشتر یا همه این روایات جعلی اند.اگر شما به شمار راویان مسلمان دقت کنید، چه کسانی این روایت ها را ساختند؟ برای ابوبکر بچه های زبیر روایت سازی کردند. برای عمر و عثمان معاویه این کار را کرد. البته نقش فرزندان زبیر را کاملا واضح است. آنها مدرسه علم حدیث داشتند. و راویانی را پروردندکه با تمام توان از فضایل امام علی کاستند و بر فضایل خلفا انباشتند. ابوبکر پدر بزرگ عبدالله بن زبیر است. عبدالله بن زبیری که فرزندانش روایات بسیاری را نقل کردندو شخصیت زبیر را هم خیلی پیراستند.
حدیث عشره مبشره دقیقا کسانی را بهشتی می داند ک همه گی در مقابل حضرت علی قد برافراشته و قیام کردند. و در این لیست علی را هم داخل کردند تا شک و شبهه ای پیش نیاید. به نظر شما چرا در حدیث عشره مبشره، نام حسن بن علی نیست. آیا او صحابی نبود؟ چرا نام حمزه نیست؟ چرا نام عثمان بن مظعون نیست؟ و ...
پس باید دقت کرد و به راحتی هر سخنی را نپذیرفت. بویژه سخنی که در سایتهای بی ارزشی مانند ویکی پدیا نقل می شود.
سخن در این باره زیاد است.
فتح ایران فتح عمر نبود. چرا که او حتی یک بار هم به ایران نیامد و در این جنگ شرکت نکرد. درحالی که در آن زمان فرمانده جنگ خودش شرکت می کرد. مثلا پیامبر خودش در جنگ شرکت می کرد نه اینکه درمدینه بنشیند و فرمان بدهد. یا حضرت علی خود در صف اول جنگهای جمل و صفین و نهروان حضور داشت.
و اما فتح ایران جای بحث زیادی دارد که بنده الان نمی خواهم بحث کنم چرا که باید به سرعت پایان نامه ام را به دانشگاه تقدیم کنم .
اما یک نکته را به عرض برسانم و آن اینکه، امروزه ما در حال فتح ا روپا و جهانیم . یعنی اسلام دارد جهان را می گیرد بدون جنگ و کشتاری. آیا ا ین بهتر است یا با جنگ وارد شدن. اسلام مانند آبی می ماند که وقتی به سمتی جاری شد هیچ سنگی نمی تواند راهش را ببندد. دل سنگ را می شکافد و عبور می کند و آرام آرام همه سرزمینهای خشک را سیراب می کند.
اگر رضای عزیز ما، بعضی از پستهای شما را پاک می کند حتما دلیل علمی دارد. التبه ما از رضای خوبان می خواهیم پستهای شما را پاک نکنند تا همه ببینند و البته شما هم با بزرگواری خودتون فضای سایت را در نظر بگیرید.
اول بگویم که من کارشناس قران نیستم اما حداقل می دانم که این آیه ضمایرش به زنها نمی خورد. چرا که ضمایرش مذکر است. از سوی دیگر آیات 3 تا 5 سوره تحریم وضعیت بعضی از زنان پیامبر را مشخص می کند و می فرماید دلهای ایشان از مسیر حق خارج شده است. به نظر شما این دو با هم جور می آیند؟ قرآن یکجا بگوید انها از مسیر حق منحرف شده اند و دوباره برگردد و بفرماید ایشان از هر پلیدی به دورند.علاوه بر آنکه یکی از سنتهای گفتاری قرآن این است که گاهی چیزی را می گوید که به قبل و بعد ربطی ندارد. مثل آیه الیوم اکملت لکم دینکم که قبل از آن بحص درباره خوراکی هاست. آیا با دقت در این الیوم اکملت می تون گفت دین اسلام با معرفی این خوراکی ها کامل شده است؟
ناگفته نماند این سوال در این سایت بارها پاسخ داده شده است . با نوشتن آیه در جستجوی سایت می توانید به جواب های دقیق تری برسید.
اینکه بعضی ها میگن عمر به ایران حمله کرده و مسلمون بودن ما مدیون ایشون هست باید بگم پس چرا ما به تبعیت از آقای عمر سنی نشدیم!؟
بنده هم محب اهل بیت علیهم السلام هستم!
با سلام.
شما خبر نداري. سني بوديد. ولي با كشتار و جنايت صفويه شيعه شديد و آقاي مجلسي هم در دربار صفويه آن روايات را نوشت!!! اميدوارم از جنايات و كشتار صفويه ديگر دفاع نكنيد.
رحمت بر روان پاك دكتر شريعتي كه اين شيعه را شيعه صفوي ناميد كه فرسنگها دور از شيعه علوي است
دعوت از دوستان:
ظاهرا به اينگونه نميشود بحث كرد. موضوعي را مشخص كنيد تا برروي آن متمركز شده و بحث كنيم. در همين چند پست در مورد هزار چيز حرف زده شد. در موارد زير حاضرم با شما مناظره كنم:
1. امامت الهي است؟
2. شهادت يا وفات حضرت فاطمه؟
3. جنگ جمل
4. عصمت
5. توسل
6. شفاعت
7. مهاجرين و انصار
8. غدير
و .....
فقط بايد بر روي يك موضوع صحبت كنيم. بهرحال هر وقت قبول كرديد بفرماييد تا شروع كنيم. چون شما متاسفانه از تمركز برروي يك مسئله پرهيز ميكنيد و اين باعث ميشه كه نتوان يك مسئله را تا انتها بررسي كرد و به نتيجه رساند.
[quote=iman2010;74765]اولین خطبة حضرت عمر رضی الله عنه در آغار خلافتش سعید بن المسیب رحمه الله میفرماید: همین که حضرت عمر رضی الله عنه به خلافت رسید،برای خطبه روی منبر رسول الله نشست و پس از ذکر مقدمة خطبه چنین فرمود:(ای مردم می دانم که شما در گذشته از من سختگیری و خشونت دیده اید. رفتار خشونت آمیزم بدین جهت بود که من با رسول الله بودم،غلام و خدمت گزارش بودم.آنحضرت چنان که خدا فرموده است ، نسبت به مؤمنین روف و مهربان بود. من در کنارش مانند شمشیر برهنه بودم،نسبت به هر جسور و بی ادبی که از رأفت و مهربانی رسول الله صلی الله علیه وسلم سوءاستفاده می نمود،امر آن حضرت را اطاعت نموده،اجرا می کردم،نزد آن حضرت همیشه چنین بودم؛تا آن گاه که خدا او را از دنیا برد،او از من راضی بودبرگرفته از کتاب «شیخین» اثر سید عبدالرحیم خطیب
آقای ایمان
1- این آقای عبد الرحیم خطیب کیست؟به دوستان معرفی بنمائید.
2- روایت را مسندا از منابع قابل اعتماد بیاورید.این مطلبی که ایشان نقل کرده مرسل است.
3-منبع غلامی عمر در کجای تاریخ آمده؟
4- کسی که غلام حضرت رسالت است باید اخلاقش محمدی«صلی الله علیه وآله» باشد .چگونه شده که غلامی رحمة للعالمین در ایشان تاثیری نگذاشته؟وشلاق او از شمشیر حجاج نیز ترسناک تر است البته برای مسلمانان نه کفار.
5- یک مورد از مجاهدتهای حضرت عمرتان را بیان کنید که همه قبول داشته باشند؟مثلا در جنگها.
6- اطاعت مطلق عمر از رسول خدا «صلی الله علیه وآله» به تصریح تاریخ دروغ محض است چه اینکه در آخرین لحظات عمر پیامبر«صلی الله علیه وآله» آن حضرت را به هذیان گویی متهم نمود.
7- در کجا آمده که رسول خدا «صلی الله علیه وآله» از دنیا رفت و از او راضی بود؟منابع شیعی لازم نیست اما حداقل اتفاق اهل سنت رادر این رابطه بیان کنید.
تقاضا دارم دوستان بحث رااز جدل خارج کرده وبه بحث علمی بپردازیم چون جدل باعث می شود هر کس حرف خودش رابزند وفقط برای اسکات خصم دنبال دلیل باشد.
باسلام خدمت شما دوستان
بنده میخواستم بدونم از عمر و عثمان و ابوبکر آیا ادعیه و سخنان منثور و منظوم مانند نهج البلاغه و سخنان ائمه ما وجود دارد؟
آیا از این سه تن فقط احادیث پیامبر بر جای مانده، که راوی آن بودند؟