یه حقیقت تلخ متاسفانه! امروز خیلی بیشتر از گذشته مسائل مادی و ظاهر برای هم پسرها و هم دخترها مهم شده. گذشته ها خیلی آسونتر بوده ازدواج و انقدر ظاهر و اینا مهم نبوده واسه پسرها و خانواده هاشون. ولی با این شرایط امروز جامعه و پسرایی که انواع و اقسام قیافه ها رو می بینن حتی مذهبی هاش هم نمیتونن خودشون رو راضی کنن که از معیار ظاهر عبور کنند!!! البته این اشتباهه! این که ظاهر معیار اول باشه اشتباهه و نباید اینطور باشه. من هم خودم به شخصه سعی میکنم جزو معیارهای اخر باشه. ولی با این همه خودمم قبول دارم گاهی چیزایی هست که آدم تو حکمتش میمونه. حتی تو اقوام خیلی نزدیک هم دیدم دخترایی که واقعا از همه نظر عالی بودن ولی بدلیل اینکه شاید ظاهر عالی نداشتن یا دیر ازدواج کردن یا به مورد مناسبشون دست پیدا نکردن. البته واسه پسرها هم در مورد مسائل مالی همین قضیه صدق میکنه. به امید اینکه روزی برسه که معیارهای باطنی خیلی مهمتر باشه ازین معیارهای ظاهری... یادمون باشه که قراره در کنار همسر آرامش پیدا کنیم و به خدا نزدیکتر بشیم..ان شالله.
دروغ چرا بزارید حرف دلمون رو بزنیم،اکثر دخترا قبل ازدواج همین حرفای خانم مجنون رو میزنن،ولی همینکه ازدواج کردن ورفتن زیر یه سقف اینقد فشار اقتصادق وفکری به پسر ییچاره وارد میکنن که از ازدواجش پشیمون میشه،دیدم دخترایی که همین حرفارو زدن و اینقد درباره اینده وازدواجشون قشنگ برنامه ریزی و صحبت میکنن که دل هر پسری رو به لرزه درمیارن ومیگن این یه فرشته هستش ولی بعد ازدواج جور دیگه ای از آب درمیان، حرفم به کس خاصی نیست کلی میگم
چرا فکر میکنید دلتون رو شکست و رفت
چطور اگر دختری به هر دلیلی به پسر جواب رد بده دلشو نشکسته و سبک سنگین کرده
ولی وقتی پسر جواب منفی بده دل شکسته ؟
البته قبول دارم جنس دختر حساس تر هست ولی باید دیدتون رو روی این قضیه عوض کنید
خواستگاری همینه
ممکن بود به هر دلیلی شما خوشت نیاد
قبول دارم این حرفو تا حدودی. پسرای زیادی هم بودن که اینجا مطرح کردن که چندین جا رفتن خواستگاری ولی جواب منفی شنیدن. حتی خیلی از اون دخترایی که خواستگاریشون رفتن مثلا مذهبی بودن ولی بهانه های ظاهر و مادی گرفتن.. پس واسه دخترا هم این مسائل مطرحه
[="Navy"]موافق هستین،به نیت ازدواج خوب،و سعادت آفرین و عاقبت به خیر کننده ی،همه ی جوان ها،یک چله ی زیارت عاشورا گرفته بشه؟و هرکسی هرمکان مقدسی که رفت،حرم معصومین یا زیارتگاه ها یا قبور شهدا،با ذکر اسم مستعار افراد متقاضی،با حالتی از اضطرار در حق همدیگر دعا کنند؟
اگر هم تمایل داشته باشید من میتونام اسامی افراد رو جمع کنم،هرکسی دوست داشت در این ختم شرکت کند،ثبت نام کنید.حتی اگر یک نفر هم متقاضی باشد،کفایت می کند.
دروغ چرا بزارید حرف دلمون رو بزنیم،اکثر دخترا قبل ازدواج همین حرفای خانم مجنون رو میزنن،ولی همینکه ازدواج کردن ورفتن زیر یه سقف اینقد فشار اقتصادق وفکری به پسر ییچاره وارد میکنن که از ازدواجش پشیمون میشه،دیدم دخترایی که همین حرفارو زدن و اینقد درباره اینده وازدواجشون قشنگ برنامه ریزی و صحبت میکنن که دل هر پسری رو به لرزه درمیارن ومیگن این یه فرشته هستش ولی بعد ازدواج جور دیگه ای از آب درمیان، حرفم به کس خاصی نیست کلی میگم
از این حرف شما بسیار دلگیر شدم
بنده اگر این ادعا رو می کنم،در حال حاضر درحال اجرای اون هستم،شعار نداده ام
همین الان،ذره ای به پدرم فشار مالی وارد نمی کنم،اگر ببینم توان مالی ندارد،احتیاجاتم را پنهان می کنم،از مادرم هم توقعات خاص و آنچنانی ندارم،همسرم هم همینطور،فرقی نمی کند
قبول دارم،عده ای بعد از ازدواج سوءاستفاده ها را شروع می کنند،اما این دلیل نمی شود ما بدبین شویم.
آیا زمان آن نرسیده که عوض شویم؟
من،یک دختر مسلمان،دیگری یک پسر مسلمان،چه زمانی قرار است به آرمانهایمان جامعه ی عمل بپوشانیم؟[/]
خوب واسه یه دختره افتاب ومهتاب ندیده وبا حیا ودل پاک سخته همچین اتفاقی
وباید بگم با همسراینده ات هم مقایسه اش میکنی تا 6یا7سال
وازخدا هم طلب کار خواهی بود چون توقع داشتی اونکه که ازاینده خبر داره همچین موردی رو سره راهت قرارنده وگلایه خواهی کرد وگریه وقصه تا یک سال
این شرایطی هست که برای منم پیش اومدهومین طور برای چندنفر ازاطرافیانم به نظرم زیاد کوتاه اومدی اونم فکرکرده خیلی ادمه مهمیه یا تولیاقته اونو نداری یادت رفته
دختر باید نازکنه وپسرتقاضاونیاز
تحت هیچ شرایطی خودت وکوچیک نبین وبرای دیگرخاستگارات قضیه رونگو
سعی کن درعینه باحجابی خوش پوش وشیک باشی ودور از دسترس
خوبه ادم برای همه یه ارزوی محال به نظربیاد
ودیگه ازکنار هرپسری رد شدی سرت وپایین ننداز ولبخندم نزن تصورکن نمیبینیش وبرات بی تفاوته حتی اگه خیلی دوستش داری جنسه بشر جوری هست که ازهرچی دوره میل به رسیدن به اون داره مثل ماه رمضان که میله شدیدی به اب خوردن هست که در روزای عادی برامون این تمایل نیس حتی اگه مدته زیادی باشه اب نخورده باشی ادمه متاهلم اینقدر دردسرش زیاده که نمیدونی الان وقته خوشیته ازش استفاده کن تند وبداخلاق نباش اما مغرور باش نمیدونم متوجه میشی یا نه در کل
طنازباش دیگه :Cheshmak::Cheshmak::Cheshmak::Cheshmak:
انتظارات خود را با واقعيات تطبيق دهيد. يك لحظه دستتان را از توي دست خدا نكشيد بيرون كه در تاريكي چه كنم چه كنم گم مي شويد. حرف هاي خود را به خود خدا بگيد ما هم سفارش لازم را مي كنيم.
حامی;747408 نوشت:
خب، من و شما خيلي جاها دلمان چيزي را مي خواهد ولي واقعيات زندگي، چرخ هايي دارد كه هميشه بر وفق مراد ما و به خواسته ما نمي چرخد.
حامی;747408 نوشت:
اگر اجابت را در رسيدن به خواسته خودمان بدون توجه به مصلحت خداوند در نظر بگيريم
آسيب جدي خواهيم ديد و در باورهايمان سست مي شويم.
استاد با وجود تکرار این موردی که بیان کردین در تاپیکهای مختلف در این مدتی که از پارسال تا به حال در اسکدین بودم هیچوقت به یه جواب کامل و قانع کننده نرسیدم....
که چطوری ممکنه جور نشدن ازدواج به صلاحمون باشه؟وقتی با تاخیر در ازدواج ممکنه به گناه بیفتیم؟
حامی;747408 نوشت:
مثلي معروف بين عرب ها و فارسي زبانان است كه بلاي عمومي عروسي است.
اینو متوجه نشدم یعنی چی؟:Gig:
majnoon70;747433 نوشت:
اون بچه مذهبی که حتی وقت نمیذاره وجود همچین دختری رو کشف کنه به چه دردی میخوره؟سر یک جلسه،فقط از روی ظاهر قضاوت کردن خداپسندانه هست؟
شاید در ایمان و اعتقادش محکم نبوده چندان...
شبـنم;747436 نوشت:
ببخشید پس این بچه مذهبی ها کجان ؟؟؟؟؟؟
چندسال دیگه باید منتظر آمدن این بچه مذهبی ها باشن والا کره ماه هم بودن تا حالا باید رسیده باشن زمین!!!
دوست عزیز درسته همه میگن ایمان میخوایم، تقوا مهمه ولی در خواستگاری تنها چیزی که دیده میشه وضع مالی است
خیلی از این بچه مذهبی ها هر چقدر هم ادعا داشته باشن سراغ کسی میرن که وضع باباهه آنچنان باشه حالا شاید استثنایی دیده شه که منکر آن نمیشیم
ولی تعداد دختران با این شرایط خیلی بیشتر از این موارد استثنای یافت نشدنی است پس استثناها جوابگو نخواهند بود
خیلی وقتها اشکال در وصل شدنه....یعنی دخترهای مذهبی به پسرهای مذهبی معرفی نمیشن...من بارها تو تاپیکهای قبلی گفتم دیگه مثلا چندین نفر رو وسطه کردیم مورد معرفی کنن ولی میگن دختر چادری سراغ نداریم....یا دختر چادری سراغ داریم ولی سنشون ازت بیشتره...
یا مثلا یه دختر طلبه شاید با خیلی از عقایدی که من دارم جور بشه ولی تا به حال در عرض دوسال فقط یه دختر طلبه بهمون معرفی شد اونم از شهر دیگه و چون میخواست بعد از ازدواج هم بخاطر طلبگی اش حتما در قم زندگی کنه و من نمیتونستم برم قم جواب منفی دادن
از این ناراحتم،همین بچه مذهبیا که ادعاشون میشه،تو عمل،دارن چیکار می کنن؟
این همون اعتقاد و ایمان ناقص هست که گفتم...اعتقادی که فقط در حد حرفه و در عمل نیست
ولی خوب همه بچه مذهبیها اعتقادشون درحد حرف نیست....بچه مذهبی هایی هستن که در عمل هم خودشون رو نشون میدن....ینطوری راجع به همه قضاوت نکنید لطفا
استاد با وجود تکرار این موردی که بیان کردین در تاپیکهای مختلف در این مدتی که از پارسال تا به حال در اسکدین بودم هیچوقت به یه جواب کامل و قانع کننده نرسیدم....
که چطوری ممکنه جور نشدن ازدواج به صلاحمون باشه؟وقتی با تاخیر در ازدواج ممکنه به گناه بیفتیم؟
سلام
چون ممكن است مورد فعلي تناسب نباشد و ازدواج با اين مورد آفاتش خيلي زياد از بي همسر بودن است.
مثلا خداي ناخواسته همسر انسان نااهل در بياييد
كه يك بار مردي متوجه شده بود كه همسرش از تبريز مي رود منزل خواهرش با خواهرش دو دوست مجرد مي اورند منزل اين مرد تا مرز ديوانگي رفت.
...
بلاي عمومي عروسيه
يعني اين كه وقتي مثلا مشكل يا بلايي مثل زلزله بم بياييد كه مردم زيادي با هم آسيب ببينند تحملش راحت تر است تا وقتي كه يك خانواده گرفتار شود
يا اگر يك نفر فقط در شهر سرما بخورد خيلي سخت ميشه براش ولي وقتي ببينه افراد زيادي سرما مي خورند تحملش راحت تره
افراد بدون همسر هم همين طور وقتي ببينند كه افراد زيادي مثل خودشان اين مشكل را دارند راحت با مشكل كنار مي ايند[/]
[=Arial Black]بعضی وقتها ادم واقعا امیدوار میشه و پیش خودش میگه واقعا چقدر دختر های خوب پیدا میشوند اما متاسفانه نه کار داریم نه سنمان برای ازدواج مناسب است
یکی از واسطه هایی که من دارم و بهمون چند مورد معرفی کرده آقایی هست که یک دختر و دوتا پسر داره.قضیه ازدواج بچه هاش رو برام کامل تعریف کرده.منم بگم چون این جمله ای که گفتید کار نداریم فکرم رو مشغول کرد.
ایشون میگفت پسری به خواستگاری دخترم اومد که طلبه بود.پدرش فوت کرده بود و خرج زندگی با خودش بود.خودشم با چند طلبه دیگه توی یه اتاق کوچیک زندگی میکردن و هیچ امکاناتی هم نداشتن.اما چون پسر مومن و باتقوا بود قبول کردم.مهریه هم 14 سکه و یه عقد کردن و تعداد مهمونها از پنجاه نفر هم کمتر بود.بعد هم فرستادمشون برای ماه عسل رفتن مشهد یک هفته بهترین هتل...خونه هم پیش خودمون زندگی کردن یه مدتی ...
الان این پسره که ایشون برام تعریف کرد رو میشناسم....وضع مالی شون الان خوب شده،
خونه مستقل دارن،ماشین دارن، بچه دار شدن و.....
یعنی اگر مصداقی برای آیه 32 نور بخوام عملی که خودم عینا دیده باشم معرفی کنم داماد این آقای واسطه است...:Gol:
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۳۲﴾
بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بىنياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
[="Tahoma"][="DarkGreen"]خب موانع را بايد برطرف كند گاهي موانع دعا داريم مانند عاق والدين، قطع صله رحم و.... گاهي مصلحت نيست
مثلا موردي جور ميشه ازدواج مي كند كمي پخته تر كه ميشه ميگه من اينو نمي خوام
مانند برخي از سربازان كه بعد از سربازي كه پخته تر شده ميگه من اين را نمي خوام يا دوست خوبي پيدا كرده كه خواهري دارد همكفو هميشه ذهنش به ان مشغول ميشه
عوامل مختلفي تأثير دارند يكي دعا است و عوامل مختلف هم بازدارنده اند يكي از آنها عايق هاي استجابت دعا است دومي بدگو داشتن، سومي شرط سنگين، انتظارات بالاي طرف مقابل و...
به هرحال نبايد زياد گير كرد در اينجا
بايد انچه از دستمان بر مي آيد را انجام بدهيم از دعا و توسل و ..هم غافل نشويم بقيه را بسپاريم به خدا
تو زندگي فراز و نشيب زياد است بيماري ها، فقر، نازايي، همسرناساگاز، همسايه موذي و.....لقد خلقنا الانسان في كبد[/]
نمیدونم گفتن این حرف اینجا درسته یا نه
ولی همون شبی که خیلی ناراحت بودم،تو خواب دیدم،در حرم حضرت ابوالفضل (ع)هستم،ویک صدایی رو شنیدم که منصوب به امام زمان بود(موضوع این بود که به من خطاب کردن وفقط تو جمعی که بودیم من این صدارو میشنیدم،بهم گفتن:از این قضیه ناراحت نباش ،مشکل ازتو نیست، دل امام زمانت هم خونه از این سخت گیریا وسخت شدن ازدواج ها،البته دقیقا جملاتی که به هم گفتن رو یادم نیست ولی مفهومش همین بود)
کاملا درسته
رهبری بزرگوار هم ناراحت هستن از سختگیری ها....ببینید:
جوانها وقتی صحبت میشود میگویند، اگر ازدواج کنیم بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ اینها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را میگیرد. فرمود:«اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ»[2]
یعنی خدای متعال اینها را کفایت خواهد کرد. ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آنها دشواری خاصی بوجود نمیآورد. بلکه به عکس خداوند آنها را از فضلش غنی هم میکند. این را خدای متعال فرموده است. بله، ما برای خودمان به قول معروف به جای خَرج، بَرج درست میکنیم. اضافههای زندگی و نیازهای کاذب بهوجود میآوریم. بله، البته مشکل پیش میآید. تقصیر کیست؟ در درجهی اول تقصیر متمکّن است. آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا میبرند. بعد هم تقصیر بعضی از مسئولین است، که بالاخره باید بگویند. باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمیکنند. نمیخواهیم بگوییم که دولتها برای جوانها و برای ازدواجشان وظایفی ندارند. امّا این باید برای جامعه اسلامی جا بیفتد که ازدواج یک ضرورت است، باید انجام بگیرد. باید تحقّق پیدا کند. اینکه دخترها بگویند ما هنوز آمادهی ازدواج نشدهایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. در خیلی از مسائلِ زندگی، ما میبینیم که نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. میفهمند. منتهی این ازدواج یک مسئولیتپذیری هم هست. این حسّ گریز از مسئولیت، مقداری مانع میشود از اینکه این کار انجام شود.
رخی، اسراف میکنند. میریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.231
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، امّا ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.232 بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.233
چقدر دخترها و پسرها که اگر ازدواج هم میکنند به خاطر بیبندوباری پولدارها، احساس کمبود میکنند. احساس غُصّه می کنند. فکر میکنند چیزی کم دارند. احساس سرکوفت میکنند.234
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان(علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بردیگران مشکل میکنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است.نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟ جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند.
یک مسئلهای که اخیراً مطرح کردند، مسئلهی ازدواج جوانها بود که خب، همه -پسر و دختر- مطمئنّاً علاقهمندند. من همینجا به توصیهی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد -مسئلهی مسکن، مسئلهی شغل و از این مسائل- لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛(۴) خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسئله توجّه کنند.
البتّه یکی از مسائل مهم این است که رسم خواستگاری رفتن و وساطت کردن برای ازدواج دخترها، متأسّفانه کمرنگ شده؛ این چیز لازمی است. افرادی هستند -سابقها همیشه معمول بود، حالا هم با کثرت نسل جوان در جامعهی ما، باید این رواج داشته باشد- پسرهایی را میشناسند، به خانوادهی دختر معرّفی میکنند؛ دخترهایی را میشناسند، به خانوادهی پسر معرّفی میکنند؛ تسهیل میکنند و آمادهسازی میکنند ازدواج را؛ این کارها را بکنند. هرچه که ما بتوانیم در جامعه مسئلهی مشکل جنسی جوانها را حل کنیم، این به نفع دنیا و آخرت جامعهی ما است؛ به نفع دنیا و آخرت کشور ما است؛ بعد هم برای مسئلهی نسل که من رویش خیلی تکیه دارم [مهم است]
خب موانع را بايد برطرف كند گاهي موانع دعا داريم مانند عاق والدين، قطع صله رحم و.... گاهي مصلحت نيست
مثلا موردي جور ميشه ازدواج مي كند كمي پخته تر كه ميشه ميگه من اينو نمي خوام
مانند برخي از سربازان كه بعد از سربازي كه پخته تر شده ميگه من اين را نمي خوام يا دوست خوبي پيدا كرده كه خواهري دارد همكفو هميشه ذهنش به ان مشغول ميشه
عوامل مختلفي تأثير دارند يكي دعا است و عوامل مختلف هم بازدارنده اند يكي از آنها عايق هاي استجابت دعا است دومي بدگو داشتن، سومي شرط سنگين، انتظارات بالاي طرف مقابل و...
به هرحال نبايد زياد گير كرد در اينجا
بايد انچه از دستمان بر مي آيد را انجام بدهيم از دعا و توسل و ..هم غافل نشويم بقيه را بسپاريم به خدا
تو زندگي فراز و نشيب زياد است بيماري ها، فقر، نازايي، همسرناساگاز، همسايه موذي و.....لقد خلقنا الانسان في كبد
آدم وقتی دعا میکنه وبه جایی نمیرسه به کفر کشیده میشه اگه مث من سست ایمان باشه
پس بهتره اصلا دعایی نکنیم تا فکر کنیم تقصیرخودمونه وآلا
آدم وقتی دعا میکنه وبه جایی نمیرسه به کفر کشیده میشه اگه مث من سست ایمان باشه
پس بهتره اصلا دعایی نکنیم تا فکر کنیم تقصیرخودمونه وآلا
درسته
وقتي قديما به بابام مي گفتيم به ما پول بده براي فلان چيز هزار تحليل مي كرد كه از نظر ما آسمون و ريسمون بود ولي از نظر خودش حكمت و مصلحت
الان خودمون در زندگي به چيزهايي پي مي بريم كه فرزندانمان متوجه نمي شوند و شايد ما قسي القلب باشيم از ديد آنها
بايد اعتماد كنيم
يادمان به امام حسين باشه كه مصيبت ديد و اعتماد كرد
زينب سلام الله عليها كه بلا كشيد و اعتماد كرد
يوسف در كنج چاه و دل زندان بلا ديد و اعتماد كرد
يعقوب كور شد ولي متصل ذكر خدا مي گفت.
و...[/]
آدم وقتی دعا میکنه وبه جایی نمیرسه به کفر کشیده میشه اگه مث من سست ایمان باشه
پس بهتره اصلا دعایی نکنیم تا فکر کنیم تقصیرخودمونه وآلا
نه گلم این حرف رو نزن
من خودم دیگه نهایت آرزوم این بوده که همچین خواستگاری برام بیاد،اما وقتی جور نشد،خیلی درسا گرفتم،رشد کردم،درست خدا از نقطه ی ضعفم زد،و درست از همون نقطه رشد کردم
الان هم به دعاهام ادامه میدم،ولی با کیفیت بهتر،به نیت وظیفه میخونم کاری با نتیجه ندارم،و از خدا خواستم منو راضی کنه به رضای خودش،تا خدایی نکرده با ناشکری وبی صبری کارارو خراب نکنم
هر روزی که از این اتفاق میگذره،بیشتر متوجه میشم چه اتفاق مهمی تو زندگیم افتاد، اصلا خدا برنامه ریزی کرده بود برای این کار،قشنگ متوجه میشم،عمدا این آدم رو با من رو به رو کرد،تا من به خودم بیام،من طرز فکرم اشتباه بود،خداوند با این کار افکارمو اصلاح کرد[/]
بعضی دخترا تا سنشون کمه ایراد میگیرن و میخان ادامه تحصیل بدن.وقتی سنشون رفت بالا تازه به فکر ازدواج میوفتن و توقعاتشونو میارن پایین.
قرار نیست هر کی رفت خواستگاری قبول کنه.
مگه طلبکاری از خدا که هرچی میشه میگی خدا چرا ندادی و فلان.اگه واقعا به حکمت و رحمت خدا معتقدی و به معنای واقعی کلمه توکل داری تو کار خدا "چرا" و ... نیار.من خودم خیلی جواب منفی شنیدم.از ادمایی که هیچی نمی ارزیدن.
به دل نشستن هم مهمه.توی همه ی مشاوره ها میگن یکی از فاکتورها به دل نشستن هستش.
خب نبايد طوري صحبت شود كه ايشان پسر يا خانواده اش احساس كند هر طوري هست مي خواهيد با ايشان ازدواج كنيد (اگر زياده روي كرده باشيد كه خوب نيست) البته منظورم اين نيست كه سخت گيري كنيد يعني اگر به تفاهم مي رسيديد در عمل ساده مي گرفتيد
خیلیا به من میگن اینقدر صاف و صادق نباش.دخترها را باید گول بزنی.تو خواستگاری باید مخشونو بزنی.(البته خودمم به این نتیجه رسیدم دخترا از اینجور ادما بیشتر خوششون میاد)ولی خب شخصیت من اینجوری نیست.اهل اینکه بخام الان گولش بزنم.بعدم که وابستش کردم راستشو بگم.نیستم.مثلا درامدو میپرسه همه چیزو میگم.یا میپرسه در اینده میتونی فلان کارو بکنی میگم بستگی به شرایطم داره نمیتونم قول 100 درصد بدم.بعد دروغ گفته باشم.و نتونم عملیش کنم.ولی سعیمو میکنم.ولی دخترا دوس دارن یکی باشه بهشون بگه :آره حتما.100درصد انجام میدم.!!! به نظرتون کار اشتباهی میکنم؟
سری که 37 سالشه،هنوزم که هنوزه هر روز یه جا میره خواستگاری،این پسر دنبال چی داره میگرده که چندین ساله پیداش نمیکنه؟
من خودم زمانی که سنم کم بود.فقط یه همدم میخاستم.فرقی هم نمیکرد قیافش چجوری باشه.
سنم رفت بالاتر یه دوره از سختی های زندگی را گذروندم(من دوره لیسانس به خاطر جو مختلط و تنهایی و... اینارو یکی از دوره های سخت زندگیم میدونم.همینطور دوره ای که برای کنکور میخوندم)گفتم خب حالا یه زنی میخام که یه خورده قیافه هم داشته باشه.
سنم که رفت بالاتر .گفتم خب یه زنی میخام خوشگل و خوش هیکل خوش اخلاق و مهربون و ...
طبیعیه وقتی سن میره بالا توقع هم میره بالا.چرا اون موقع که مثلا نیاز داشتم.هیشکی دختر بهم نداد.الان من هستم که میخام انتخاب گر باشم.با خیال راحت.و میخام بگردم کاملترین مورد را پیدا کنم. (اینها را گفتم که با تفکر احتمالی اون فرد اشنا بشین.حدس من اینه.یکم غلو امیز گفتم برای درک بهتر.نیاین نقل قول کنین دعوام کنینااااا)
خیلیا به من میگن اینقدر صاف و صادق نباش.دخترها را باید گول بزنی.تو خواستگاری باید مخشونو بزنی.(البته خودمم به این نتیجه رسیدم دخترا از اینجور ادما بیشتر خوششون میاد)ولی خب شخصیت من اینجوری نیست.اهل اینکه بخام الان گولش بزنم.بعدم که وابستش کردم راستشو بگم.نیستم.مثلا درامدو میپرسه همه چیزو میگم.یا میپرسه در اینده میتونی فلان کارو بکنی میگم بستگی به شرایطم داره نمیتونم قول 100 درصد بدم.بعد دروغ گفته باشم.و نتونم عملیش کنم.ولی سعیمو میکنم.ولی دخترا دوس دارن یکی باشه بهشون بگه :آره حتما.100درصد انجام میدم.!!! به نظرتون کار اشتباهی میکنم؟
به نظر بنده اینکه واقعیت رامیگویید ارزشمندتر است از اینکه با دروغ کسی را به خود علاقه مند کنید
وقتی میگویید شاید نتوانم اما سعی ام را می کنم،یعنی شما انسانی هستید که خود را به خوبی میشناسید و درتخیلات خود سیر نمی کنید،،مطمئن باشید اگر طرف حساب شما دختر فهمیده ای باشد،این حالت را بیشتر میپسندد،تا اینکه همه ی شرایط را بی چون و چرا،بپزیرید.[/]
برای آینده میپرسم،اگر طرفمان،ایمانش آبکی بود،مثلا چطور باید رفتار کرد که دچار سوءتفاهم هم نشود؟
مسلما شما کسی که ایمانش ابکی هست را نمیخایین به عنوان همسر اختیار کنین؟میخاین!(چه باحال حرف زدم "اختیار کنین"!:Nishkhand:)
پس خودتون باشین.خودش پیدا میشه.
موافق هستین،به نیت ازدواج خوب،و سعادت آفرین و عاقبت به خیر کننده ی،همه ی جوان ها،یک چله ی زیارت عاشورا گرفته بشه؟و هرکسی هرمکان مقدسی که رفت،حرم معصومین یا زیارتگاه ها یا قبور شهدا،با ذکر اسم مستعار افراد متقاضی،با حالتی از اضطرار در حق همدیگر دعا کنند؟
اگر هم تمایل داشته باشید من میتونام اسامی افراد رو جمع کنم،هرکسی دوست داشت در این ختم شرکت کند،ثبت نام کنید.حتی اگر یک نفر هم متقاضی باشد،کفایت می کند.
البته به نیت وظیفه نه به نیت نتیجه.
فقط اینو تو بدونین اگه به خواستتون نرسیدین به خدا نگین:خدایا من اینهمه کار انجام دادم چرا دعامو مستجاب نکردی.
خیلیا به من میگن اینقدر صاف و صادق نباش.دخترها را باید گول بزنی.تو خواستگاری باید مخشونو بزنی.(البته خودمم به این نتیجه رسیدم دخترا از اینجور ادما بیشتر خوششون میاد)ولی خب شخصیت من اینجوری نیست.اهل اینکه بخام الان گولش بزنم.بعدم که وابستش کردم راستشو بگم.نیستم.مثلا درامدو میپرسه همه چیزو میگم.یا میپرسه در اینده میتونی فلان کارو بکنی میگم بستگی به شرایطم داره نمیتونم قول 100 درصد بدم.بعد دروغ گفته باشم.و نتونم عملیش کنم.ولی سعیمو میکنم.ولی دخترا دوس دارن یکی باشه بهشون بگه :آره حتما.100درصد انجام میدم.!!!
به نظرتون کار اشتباهی میکنم؟
سلام
خب اوني كه اين طوري باشه مشخصه زياد منطقي نيست آدم منطقي اميدوار است همين كه بدونه اهل تلاشيد ميگه بقيه اش با خدا
اوني كه ازت انتظار داره اون طوري حرف بزني
ازتون انتظار داره از زير سنگ هم كه شده پول در بياري به حلال و حرومشم كاري نداره
ولي كسي كه منطقي اگه ببينه زحمت ميكشي متناسب با زحمت شما ازتون انتظار داره
كار شما بيسته همين راه رو مستقيم بگير برو جلو
صداقت (با خود، با ديگري، با خدا) اساس دين است[/]
باید بگم با همسراینده ات هم مقایسه اش میکنی تا 6یا7سال
وازخدا هم طلب کار خواهی بود چون توقع داشتی اونکه که ازاینده خبر داره همچین موردی رو سره راهت قرارنده وگلایه خواهی کرد وگریه وقصه تا یک سال
کی گفته نمیتونه فراموش کنه!اون قضیه فراموش نکردن ماله زمانیه که طرف دوست بودن یه مدت طولانی و ...(که البته همونم میشه فراموش کرد)
با این نظرتون داری به این بنده خدا تلقین میکنین که نمیتونی فراموش کنی.و این "نتونستن" باعث میشه که واقعا نتونه.نه این بنده خدا که یه جلسه با پسره حرفیدن.
برای فراموشی یه روش هست توی سخنرانی های دکتر فرهنگ ازدواج موفق بهش اشاره میکنه.میگه چهره طرفو بیار تو ذهنت کم کم سیاهش کن بعد بفرستش یه جای دور تو ذهنت.دقیقشو حال ندارم بنویسم.خودت سرچ کن پیداش کنی.
تنهای تنها;747945 نوشت:
ادمه متاهلم اینقدر دردسرش زیاده که نمیدونی الان وقته خوشیته ازش استفاده کن تند وبداخلاق نباش اما مغرور باش
[="Navy"]خداروشکر با انرژی که از شما کاربران و کارشناس محترم گرفتم،حال روحیم عالی شد.
ولی عاجزانه درخواست می کنم،اگر به خواستگاری دختری رفتین که به دلتون ننشسته،وقتی با اون دختر صحبت می کنید مشتاقانه وبا ذوق صحبت نکنید که دختر خانم فکر کنه پسنددیدینشون.[/]
ازدواج مثل همه ی دستورات شرعی خداوند باید توسط همه ی مکلفین اجرا و عمل شود و مرد و زن در این خطاب برابر هستند و انتخاب شوندگی بانوان آنان را از وظیفه ی خطیرشان در عمل به این امر الاهی باز نمی دارد.
برای سرعت دادن به ازدواج جوانان همه باید دست به کار شوند. هم مردها و هم بانوان![/]
[="Navy"]یکسری مطالب تو تلگرام میخونم،خیلی قشنگ هستند،کاش واقعا عمل هم می شد به اونا،نه فقط قاب بشن و بچسبند به در و دیوار و از این گروه به اون گروه،کپی پست شدن. [/]
اکثر مردهای مجرد مومن در حسرت یافتن همسر مومنی چون خودشان سرگردان اند؛ واسطه های عاقل در این میان مهمترین نقش را دارند؛ چه از طرف دخترها و چه از طرف پسرها.
واسطه های عاقل حلقه مفقوده و راه حل مشکلات ازدواج هستند.[/]
هیچ ایرادی ندارد که یک دختر مومن و منتظر واقعی با رعایت کامل حیای دینی و مذهبی، یک ریش سفید و بزرگ تر و واسطه ی عاقلی در فامیل را از حال و روز خودش با خبر کند و از او برای فرستادن خواستگار و ازدواجش کمک بخواهد. تلاش برای ازدواج در میان دخترهای جوان همیشه همراه با ارتکاب حرام و به وسیله ی آرایش و جلوه گری نیست.
ائمه ی جماعات و بزرگ ترهای فامیل و ریش سفیدهای عاقل همیشه می توانند بهترین واسطه در امور خیر خصوصا ازدواج جوانان باشند.[/]
الان به جای اینکه بشینیم با همسرمون دردو دل کنیم ،گوشی دستمون هستش و مشغولیم،مجردی چه چیزش خوبه،تقصیر دوستان نیست متاهلی هرچقد هم سختی توش باشه ولی خب آرامش داری کسی هست بشینی باهاش حرف بزنی شادی هات رو غم هات رو باهاش تقسیم کنی کلا مسائل جنسی تو ازدواج باید اولویت آخر باشه ، امان از دست شما بچه ها مارو هم هوایی کردین شیطونه میگه امسال متاهل بشیم بریم سر زندگیمون
الان به جای اینکه بشینیم با همسرمون دردو دل کنیم ،گوشی دستمون هستش و مشغولیم،مجردی چه چیزش خوبه،تقصیر دوستان نیست متاهلی هرچقد هم سختی توش باشه ولی خب آرامش داری کسی هست بشینی باهاش حرف بزنی شادی هات رو غم هات رو باهاش تقسیم کنی کلا مسائل جنسی تو ازدواج باید اولویت آخر باشه ، امان از دست شما بچه ها مارو هم هوایی کردین شیطونه میگه امسال متاهل بشیم بریم سر زندگیمون
بله،واقعا هم باید بروید و اسباب ازدواجتون رو هرچه سریعتر فراهم کنید،آقایان خیلی راحت می توانند،همسر انتخاب کنند،بالاخره بعد از 10-20 جارفتن،یک نفر پیدا می شود که با شرایط شما بسازد
خیری در مجرد ماندن نیست،افراد مجرد به دلیل نداشتن مسئولیت های سنگین وبیکار بودن های بیش از حد،بیشتر درمعرض گناه و خطا هستند،برای حفظ آخرتتان هم که شده اقدام نمایید،ان شاءالله همسر مومنه و شایسته نصیبتان شود.[/]
[="Navy"]بله،واقعا هم باید بروید و اسباب ازدواجتون رو هرچه سریعتر فراهم کنید،آقایان خیلی راحت می توانند،همسر انتخاب کنند،بالاخره بعد از 10-20 جارفتن،یک نفر پیدا می شود که با شرایط شما بسازدخیری در مجرد ماندن نیست،افراد مجرد به دلیل نداشتن مسئولیت های سنگین وبیکار بودن های بیش از حد،بیشتر درمعرض گناه و خطا هستند،برای حفظ آخرتتان هم که شده اقدام نمایید،ان شاءالله همسر مومنه و شایسته نصیبتان شود.[/]
چرا 10 یا 20 جا برم ?بخدا دختر التماسم میکرده برا ازدواج،ولی خب هردختری که نمیشه باهاش زندگی کرد،من زن زندگی میخوام
ولی خب هردختری که نمیشه باهاش زندگی کرد،من زن زندگی میخوام
مسئله همین جاست،وگرنه اگر قرار بود به هرقیمتی ازدواج صورت بگیرد،تاکنون جوان مجردی باقی نمانده بود
چه بسیار دختران وپسران،بی قید و بند...
مسئله کفویت است، ونبودن هم کفو است که جوانان مذهبی را دچار مشکل کرده است.[/]
[="Navy"]مسئله همین جاست،وگرنه اگر قرار بود به هرقیمتی ازدواج صورت بگیرد،تاکنون جوان مجردی باقی نمانده بودچه بسیار دختران وپسران،بی قید و بند...مسئله کفویت است، ونبودن هم کفو است که جوانان مذهبی را دچار مشکل کرده است.[/]
راستش من مذهبی نیستم نماز هم نمیخونم واقعیتش رو میگم ،ولی دینم رو دست دارم مذهبم رو دوست دارم خدارو دوست دارم، با این حال دنبال دختری هستم که مذهبی باشه چون میدونم من رو به خدا میرسونه نه اینکه از خدا دورم کنه،انتخاب زن خیلی سخته چون باید بپذیریم زن بعد ازدواج نقش مهمی تو شخصیت مرد داره، نقش مهم واساسی تو تربیت بچه ها داره
راستش من مذهبی نیستم نماز هم نمیخونم واقعیتش رو میگم ،ولی دینم رو دست دارم مذهبم رو دوست دارم خدارو دوست دارم، با این حال دنبال دختری هستم که مذهبی باشه چون میدونم من رو به خدا میرسونه نه اینکه از خدا دورم کنه،انتخاب زن خیلی سخته چون باید بپذیریم زن بعد ازدواج نقش مهمی تو شخصیت مرد داره، نقش مهم واساسی تو تربیت بچه ها داره
البته قصد جسارت ندارم،اما طبق فرمایشات خودتون که میفرمایید حتی نماز هم نمی خوانید،به نظرتان با این شرایط دختر مذهبی پیدا می شود که با شما ازدواج کند؟
آیا بهتر نیست در بعضی موارد تجدید نظر کنید؟کمی هم خودتان زحمت بکشید،شما و همسرتان قرار است با هم رشد کنید،نه اینکه تمام زحمت رشد شما بر دوش همسرتان
باشد
ازدواج همکاری دوسویه است نه یک جانبه،
خوب است قدری خودمان را اصلاح کنیم،اگر خدا رادوست دارید،همان خدا گفته اگر مرا دوست دارید پس مرا اطاعت کنید،نماز هم از مسائلیست که برای خدا بسیار مهم ااست،پس اگر خدای خود را دوست دارید،مطیعش باشید[/]
سلام...همون لحظه ویرایشش کردم اما دیرتر بروز شد منظورم نیمه تکمیل کننده هر فرده که ایمانش رو کامل میکنه:Cheshmak:...بوگو آمین
سپاسگزارم....دعاگو ...و صدالبته محتاج دعای خوبانی چون شما هستم.
هیییییییییییییی خواهر،دلم کباب شد
منم خیلییییییییییییییی دلم میخواد ازدواج کنم
خدایا چیکار کنیم خدایا؟
اینهمه جوون دم بخت،درحسرت ازدواج
[="Navy"] سوالات.;747922 نوشت:
ان شاءالله شما هم به زودی یک بخت خوب ،یک همراه مهربان،یک همسر صالح ،یک پشتیبان قوی نصیبتون بشه.[/]
یه حقیقت تلخ متاسفانه! امروز خیلی بیشتر از گذشته مسائل مادی و ظاهر برای هم پسرها و هم دخترها مهم شده. گذشته ها خیلی آسونتر بوده ازدواج و انقدر ظاهر و اینا مهم نبوده واسه پسرها و خانواده هاشون. ولی با این شرایط امروز جامعه و پسرایی که انواع و اقسام قیافه ها رو می بینن حتی مذهبی هاش هم نمیتونن خودشون رو راضی کنن که از معیار ظاهر عبور کنند!!! البته این اشتباهه! این که ظاهر معیار اول باشه اشتباهه و نباید اینطور باشه. من هم خودم به شخصه سعی میکنم جزو معیارهای اخر باشه. ولی با این همه خودمم قبول دارم گاهی چیزایی هست که آدم تو حکمتش میمونه. حتی تو اقوام خیلی نزدیک هم دیدم دخترایی که واقعا از همه نظر عالی بودن ولی بدلیل اینکه شاید ظاهر عالی نداشتن یا دیر ازدواج کردن یا به مورد مناسبشون دست پیدا نکردن. البته واسه پسرها هم در مورد مسائل مالی همین قضیه صدق میکنه. به امید اینکه روزی برسه که معیارهای باطنی خیلی مهمتر باشه ازین معیارهای ظاهری... یادمون باشه که قراره در کنار همسر آرامش پیدا کنیم و به خدا نزدیکتر بشیم..ان شالله.
دروغ چرا بزارید حرف دلمون رو بزنیم،اکثر دخترا قبل ازدواج همین حرفای خانم مجنون رو میزنن،ولی همینکه ازدواج کردن ورفتن زیر یه سقف اینقد فشار اقتصادق وفکری به پسر ییچاره وارد میکنن که از ازدواجش پشیمون میشه،دیدم دخترایی که همین حرفارو زدن و اینقد درباره اینده وازدواجشون قشنگ برنامه ریزی و صحبت میکنن که دل هر پسری رو به لرزه درمیارن ومیگن این یه فرشته هستش ولی بعد ازدواج جور دیگه ای از آب درمیان، حرفم به کس خاصی نیست کلی میگم
قبول دارم این حرفو تا حدودی. پسرای زیادی هم بودن که اینجا مطرح کردن که چندین جا رفتن خواستگاری ولی جواب منفی شنیدن. حتی خیلی از اون دخترایی که خواستگاریشون رفتن مثلا مذهبی بودن ولی بهانه های ظاهر و مادی گرفتن.. پس واسه دخترا هم این مسائل مطرحه
[="Navy"]موافق هستین،به نیت ازدواج خوب،و سعادت آفرین و عاقبت به خیر کننده ی،همه ی جوان ها،یک چله ی زیارت عاشورا گرفته بشه؟و هرکسی هرمکان مقدسی که رفت،حرم معصومین یا زیارتگاه ها یا قبور شهدا،با ذکر اسم مستعار افراد متقاضی،با حالتی از اضطرار در حق همدیگر دعا کنند؟
اگر هم تمایل داشته باشید من میتونام اسامی افراد رو جمع کنم،هرکسی دوست داشت در این ختم شرکت کند،ثبت نام کنید.حتی اگر یک نفر هم متقاضی باشد،کفایت می کند.
البته به نیت وظیفه نه به نیت نتیجه.
[/]
[="Navy"] پسر زمستان;747937 نوشت:
از این حرف شما بسیار دلگیر شدم
بنده اگر این ادعا رو می کنم،در حال حاضر درحال اجرای اون هستم،شعار نداده ام
همین الان،ذره ای به پدرم فشار مالی وارد نمی کنم،اگر ببینم توان مالی ندارد،احتیاجاتم را پنهان می کنم،از مادرم هم توقعات خاص و آنچنانی ندارم،همسرم هم همینطور،فرقی نمی کند
قبول دارم،عده ای بعد از ازدواج سوءاستفاده ها را شروع می کنند،اما این دلیل نمی شود ما بدبین شویم.
آیا زمان آن نرسیده که عوض شویم؟
من،یک دختر مسلمان،دیگری یک پسر مسلمان،چه زمانی قرار است به آرمانهایمان جامعه ی عمل بپوشانیم؟[/]
خوب واسه یه دختره افتاب ومهتاب ندیده وبا حیا ودل پاک سخته همچین اتفاقی
وباید بگم با همسراینده ات هم مقایسه اش میکنی تا 6یا7سال
وازخدا هم طلب کار خواهی بود چون توقع داشتی اونکه که ازاینده خبر داره همچین موردی رو سره راهت قرارنده وگلایه خواهی کرد وگریه وقصه تا یک سال
این شرایطی هست که برای منم پیش اومدهومین طور برای چندنفر ازاطرافیانم به نظرم زیاد کوتاه اومدی اونم فکرکرده خیلی ادمه مهمیه یا تولیاقته اونو نداری یادت رفته
دختر باید نازکنه وپسرتقاضاونیاز
تحت هیچ شرایطی خودت وکوچیک نبین وبرای دیگرخاستگارات قضیه رونگو
سعی کن درعینه باحجابی خوش پوش وشیک باشی ودور از دسترس
خوبه ادم برای همه یه ارزوی محال به نظربیاد
ودیگه ازکنار هرپسری رد شدی سرت وپایین ننداز ولبخندم نزن تصورکن نمیبینیش وبرات بی تفاوته حتی اگه خیلی دوستش داری جنسه بشر جوری هست که ازهرچی دوره میل به رسیدن به اون داره مثل ماه رمضان که میله شدیدی به اب خوردن هست که در روزای عادی برامون این تمایل نیس حتی اگه مدته زیادی باشه اب نخورده باشی ادمه متاهلم اینقدر دردسرش زیاده که نمیدونی الان وقته خوشیته ازش استفاده کن تند وبداخلاق نباش اما مغرور باش نمیدونم متوجه میشی یا نه در کل
طنازباش دیگه :Cheshmak::Cheshmak::Cheshmak::Cheshmak:
هوم متوجه شدی
که چطوری ممکنه جور نشدن ازدواج به صلاحمون باشه؟وقتی با تاخیر در ازدواج ممکنه به گناه بیفتیم؟
یا مثلا یه دختر طلبه شاید با خیلی از عقایدی که من دارم جور بشه ولی تا به حال در عرض دوسال فقط یه دختر طلبه بهمون معرفی شد اونم از شهر دیگه و چون میخواست بعد از ازدواج هم بخاطر طلبگی اش حتما در قم زندگی کنه و من نمیتونستم برم قم جواب منفی دادن
ولی خوب همه بچه مذهبیها اعتقادشون درحد حرف نیست....بچه مذهبی هایی هستن که در عمل هم خودشون رو نشون میدن....ینطوری راجع به همه قضاوت نکنید لطفا
[="Tahoma"][="DarkGreen"] mehrant;748123 نوشت:
سلام
چون ممكن است مورد فعلي تناسب نباشد و ازدواج با اين مورد آفاتش خيلي زياد از بي همسر بودن است.
مثلا خداي ناخواسته همسر انسان نااهل در بياييد
كه يك بار مردي متوجه شده بود كه همسرش از تبريز مي رود منزل خواهرش با خواهرش دو دوست مجرد مي اورند منزل اين مرد تا مرز ديوانگي رفت.
...
بلاي عمومي عروسيه
يعني اين كه وقتي مثلا مشكل يا بلايي مثل زلزله بم بياييد كه مردم زيادي با هم آسيب ببينند تحملش راحت تر است تا وقتي كه يك خانواده گرفتار شود
يا اگر يك نفر فقط در شهر سرما بخورد خيلي سخت ميشه براش ولي وقتي ببينه افراد زيادي سرما مي خورند تحملش راحت تره
افراد بدون همسر هم همين طور وقتي ببينند كه افراد زيادي مثل خودشان اين مشكل را دارند راحت با مشكل كنار مي ايند[/]
ایشون میگفت پسری به خواستگاری دخترم اومد که طلبه بود.پدرش فوت کرده بود و خرج زندگی با خودش بود.خودشم با چند طلبه دیگه توی یه اتاق کوچیک زندگی میکردن و هیچ امکاناتی هم نداشتن.اما چون پسر مومن و باتقوا بود قبول کردم.مهریه هم 14 سکه و یه عقد کردن و تعداد مهمونها از پنجاه نفر هم کمتر بود.بعد هم فرستادمشون برای ماه عسل رفتن مشهد یک هفته بهترین هتل...خونه هم پیش خودمون زندگی کردن یه مدتی ...
الان این پسره که ایشون برام تعریف کرد رو میشناسم....وضع مالی شون الان خوب شده،
خونه مستقل دارن،ماشین دارن، بچه دار شدن و.....
یعنی اگر مصداقی برای آیه 32 نور بخوام عملی که خودم عینا دیده باشم معرفی کنم داماد این آقای واسطه است...:Gol:
وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۳۲﴾
بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بىنياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست
(۳۲)
[="Tahoma"][="DarkGreen"]خب موانع را بايد برطرف كند گاهي موانع دعا داريم مانند عاق والدين، قطع صله رحم و.... گاهي مصلحت نيست
مثلا موردي جور ميشه ازدواج مي كند كمي پخته تر كه ميشه ميگه من اينو نمي خوام
مانند برخي از سربازان كه بعد از سربازي كه پخته تر شده ميگه من اين را نمي خوام يا دوست خوبي پيدا كرده كه خواهري دارد همكفو هميشه ذهنش به ان مشغول ميشه
عوامل مختلفي تأثير دارند يكي دعا است و عوامل مختلف هم بازدارنده اند يكي از آنها عايق هاي استجابت دعا است دومي بدگو داشتن، سومي شرط سنگين، انتظارات بالاي طرف مقابل و...
به هرحال نبايد زياد گير كرد در اينجا
بايد انچه از دستمان بر مي آيد را انجام بدهيم از دعا و توسل و ..هم غافل نشويم بقيه را بسپاريم به خدا
تو زندگي فراز و نشيب زياد است بيماري ها، فقر، نازايي، همسرناساگاز، همسايه موذي و.....لقد خلقنا الانسان في كبد[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"]همشهرتون ميگه
در كنار تلاش خودت دعا كن اوس كريم به كارش وارده بهش اعتمادكن
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس
در فكر آن مباش كه نشنید یا شنید[/]
[="Tahoma"][="DarkGreen"] حامی;748139 نوشت:
البته ممكن بگيد براي خودش گفته چون گفته حافظ وظيفه تو ...
اين هم ي حرفيه:Nishkhand:[/]
رهبری بزرگوار هم ناراحت هستن از سختگیری ها....ببینید:
جوانها وقتی صحبت میشود میگویند، اگر ازدواج کنیم بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ اینها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را میگیرد. فرمود:«اِنْ یَکونوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِهِ»[2]
یعنی خدای متعال اینها را کفایت خواهد کرد. ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آنها دشواری خاصی بوجود نمیآورد. بلکه به عکس خداوند آنها را از فضلش غنی هم میکند. این را خدای متعال فرموده است. بله، ما برای خودمان به قول معروف به جای خَرج، بَرج درست میکنیم. اضافههای زندگی و نیازهای کاذب بهوجود میآوریم. بله، البته مشکل پیش میآید. تقصیر کیست؟ در درجهی اول تقصیر متمکّن است. آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا میبرند. بعد هم تقصیر بعضی از مسئولین است، که بالاخره باید بگویند. باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمیکنند. نمیخواهیم بگوییم که دولتها برای جوانها و برای ازدواجشان وظایفی ندارند. امّا این باید برای جامعه اسلامی جا بیفتد که ازدواج یک ضرورت است، باید انجام بگیرد. باید تحقّق پیدا کند. اینکه دخترها بگویند ما هنوز آمادهی ازدواج نشدهایم، پسرها بگویند ما هنوز عقل زندگی نداریم، حرفهای منطقی آن چنانی نیست. در خیلی از مسائلِ زندگی، ما میبینیم که نه، جوانها آمادگی هم دارند، خیلی هم خوبند. میفهمند. منتهی این ازدواج یک مسئولیتپذیری هم هست. این حسّ گریز از مسئولیت، مقداری مانع میشود از اینکه این کار انجام شود.
رخی، اسراف میکنند. میریزند و می پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اوّلیّات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.231
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، امّا ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.232
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.233
چقدر دخترها و پسرها که اگر ازدواج هم میکنند به خاطر بیبندوباری پولدارها، احساس کمبود میکنند. احساس غُصّه می کنند. فکر میکنند چیزی کم دارند. احساس سرکوفت میکنند.234
اسراف نباید بشود. اسراف اگر شد هم به خودتان ضرر زدهاید هم به مردم دیگر. هم به جوانها و دخترها و پسرها ضرر زدهاید و هم خودتان را از چشم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) انداختهاید. از چشم امام زمان(علیه السلام) انداختهاید. این اسراف و زیادهروی، کار خلاف محسوب میشود.
من گمان میکنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، کار را بردیگران مشکل میکنن، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است.نمیشود بگویند که آقا ما پول داریم، میخواهیم بکنیم، چون داریم. این از آن حرفهای غلطِ روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی «دارد»، کاری بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند، این درست است؟ جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمیتوانند، افرادی که دلشان نمیخواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیّتشان هست، نتوانند ازدواج کنند.
یک مسئلهای که اخیراً مطرح کردند، مسئلهی ازدواج جوانها بود که خب، همه -پسر و دختر- مطمئنّاً علاقهمندند. من همینجا به توصیهی این جوان عزیزی که از من خواستند به پدر و مادرها تذکّر بدهم، به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد -مسئلهی مسکن، مسئلهی شغل و از این مسائل- لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛(۴) خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسئله توجّه کنند.
البتّه یکی از مسائل مهم این است که رسم خواستگاری رفتن و وساطت کردن برای ازدواج دخترها، متأسّفانه کمرنگ شده؛ این چیز لازمی است. افرادی هستند -سابقها همیشه معمول بود، حالا هم با کثرت نسل جوان در جامعهی ما، باید این رواج داشته باشد- پسرهایی را میشناسند، به خانوادهی دختر معرّفی میکنند؛ دخترهایی را میشناسند، به خانوادهی پسر معرّفی میکنند؛ تسهیل میکنند و آمادهسازی میکنند ازدواج را؛ این کارها را بکنند. هرچه که ما بتوانیم در جامعه مسئلهی مشکل جنسی جوانها را حل کنیم، این به نفع دنیا و آخرت جامعهی ما است؛ به نفع دنیا و آخرت کشور ما است؛ بعد هم برای مسئلهی نسل که من رویش خیلی تکیه دارم [مهم است]
آدم وقتی دعا میکنه وبه جایی نمیرسه به کفر کشیده میشه اگه مث من سست ایمان باشه
پس بهتره اصلا دعایی نکنیم تا فکر کنیم تقصیرخودمونه وآلا
سلام
نامه ای به تمام خواهرانی که سنشان گذشته و هنوز اردواج نکرده اند.
http://blestfamily.com/show-article.php?aid=1111
[="Tahoma"][="DarkGreen"] شهیده;748154 نوشت:
درسته
وقتي قديما به بابام مي گفتيم به ما پول بده براي فلان چيز هزار تحليل مي كرد كه از نظر ما آسمون و ريسمون بود ولي از نظر خودش حكمت و مصلحت
الان خودمون در زندگي به چيزهايي پي مي بريم كه فرزندانمان متوجه نمي شوند و شايد ما قسي القلب باشيم از ديد آنها
بايد اعتماد كنيم
يادمان به امام حسين باشه كه مصيبت ديد و اعتماد كرد
زينب سلام الله عليها كه بلا كشيد و اعتماد كرد
يوسف در كنج چاه و دل زندان بلا ديد و اعتماد كرد
يعقوب كور شد ولي متصل ذكر خدا مي گفت.
و...[/]
[="Navy"] شهیده;748154 نوشت:
نه گلم این حرف رو نزن
من خودم دیگه نهایت آرزوم این بوده که همچین خواستگاری برام بیاد،اما وقتی جور نشد،خیلی درسا گرفتم،رشد کردم،درست خدا از نقطه ی ضعفم زد،و درست از همون نقطه رشد کردم
الان هم به دعاهام ادامه میدم،ولی با کیفیت بهتر،به نیت وظیفه میخونم کاری با نتیجه ندارم،و از خدا خواستم منو راضی کنه به رضای خودش،تا خدایی نکرده با ناشکری وبی صبری کارارو خراب نکنم
هر روزی که از این اتفاق میگذره،بیشتر متوجه میشم چه اتفاق مهمی تو زندگیم افتاد، اصلا خدا برنامه ریزی کرده بود برای این کار،قشنگ متوجه میشم،عمدا این آدم رو با من رو به رو کرد،تا من به خودم بیام،من طرز فکرم اشتباه بود،خداوند با این کار افکارمو اصلاح کرد[/]
بعضی دخترا تا سنشون کمه ایراد میگیرن و میخان ادامه تحصیل بدن.وقتی سنشون رفت بالا تازه به فکر ازدواج میوفتن و توقعاتشونو میارن پایین.
قرار نیست هر کی رفت خواستگاری قبول کنه.
مگه طلبکاری از خدا که هرچی میشه میگی خدا چرا ندادی و فلان.اگه واقعا به حکمت و رحمت خدا معتقدی و به معنای واقعی کلمه توکل داری تو کار خدا "چرا" و ... نیار.من خودم خیلی جواب منفی شنیدم.از ادمایی که هیچی نمی ارزیدن.
به دل نشستن هم مهمه.توی همه ی مشاوره ها میگن یکی از فاکتورها به دل نشستن هستش.
خیلیا به من میگن اینقدر صاف و صادق نباش.دخترها را باید گول بزنی.تو خواستگاری باید مخشونو بزنی.(البته خودمم به این نتیجه رسیدم دخترا از اینجور ادما بیشتر خوششون میاد)ولی خب شخصیت من اینجوری نیست.اهل اینکه بخام الان گولش بزنم.بعدم که وابستش کردم راستشو بگم.نیستم.مثلا درامدو میپرسه همه چیزو میگم.یا میپرسه در اینده میتونی فلان کارو بکنی میگم بستگی به شرایطم داره نمیتونم قول 100 درصد بدم.بعد دروغ گفته باشم.و نتونم عملیش کنم.ولی سعیمو میکنم.ولی دخترا دوس دارن یکی باشه بهشون بگه :آره حتما.100درصد انجام میدم.!!!
به نظرتون کار اشتباهی میکنم؟
من خودم زمانی که سنم کم بود.فقط یه همدم میخاستم.فرقی هم نمیکرد قیافش چجوری باشه.
سنم رفت بالاتر یه دوره از سختی های زندگی را گذروندم(من دوره لیسانس به خاطر جو مختلط و تنهایی و... اینارو یکی از دوره های سخت زندگیم میدونم.همینطور دوره ای که برای کنکور میخوندم)گفتم خب حالا یه زنی میخام که یه خورده قیافه هم داشته باشه.
سنم که رفت بالاتر .گفتم خب یه زنی میخام خوشگل و خوش هیکل خوش اخلاق و مهربون و ...
طبیعیه وقتی سن میره بالا توقع هم میره بالا.چرا اون موقع که مثلا نیاز داشتم.هیشکی دختر بهم نداد.الان من هستم که میخام انتخاب گر باشم.با خیال راحت.و میخام بگردم کاملترین مورد را پیدا کنم.
(اینها را گفتم که با تفکر احتمالی اون فرد اشنا بشین.حدس من اینه.یکم غلو امیز گفتم برای درک بهتر.نیاین نقل قول کنین دعوام کنینااااا)
[="Navy"] mohsen1990;748171 نوشت:
به نظر بنده اینکه واقعیت رامیگویید ارزشمندتر است از اینکه با دروغ کسی را به خود علاقه مند کنید
وقتی میگویید شاید نتوانم اما سعی ام را می کنم،یعنی شما انسانی هستید که خود را به خوبی میشناسید و درتخیلات خود سیر نمی کنید،،مطمئن باشید اگر طرف حساب شما دختر فهمیده ای باشد،این حالت را بیشتر میپسندد،تا اینکه همه ی شرایط را بی چون و چرا،بپزیرید.[/]
مسلما شما کسی که ایمانش ابکی هست را نمیخایین به عنوان همسر اختیار کنین؟میخاین!(چه باحال حرف زدم "اختیار کنین"!:Nishkhand:)
پس خودتون باشین.خودش پیدا میشه.
این تاپیکو که خوندم به فکرت افتادم .گفتم عجیبه "سوالات." هنوز نیومده نظر بده!:khandeh!:
فقط اینو تو بدونین اگه به خواستتون نرسیدین به خدا نگین:خدایا من اینهمه کار انجام دادم چرا دعامو مستجاب نکردی.
[="Tahoma"][="DarkGreen"] mohsen1990;748171 نوشت:
سلام
خب اوني كه اين طوري باشه مشخصه زياد منطقي نيست آدم منطقي اميدوار است همين كه بدونه اهل تلاشيد ميگه بقيه اش با خدا
اوني كه ازت انتظار داره اون طوري حرف بزني
ازتون انتظار داره از زير سنگ هم كه شده پول در بياري به حلال و حرومشم كاري نداره
ولي كسي كه منطقي اگه ببينه زحمت ميكشي متناسب با زحمت شما ازتون انتظار داره
كار شما بيسته همين راه رو مستقيم بگير برو جلو
صداقت (با خود، با ديگري، با خدا) اساس دين است[/]
کی گفته نمیتونه فراموش کنه!اون قضیه فراموش نکردن ماله زمانیه که طرف دوست بودن یه مدت طولانی و ...(که البته همونم میشه فراموش کرد)
با این نظرتون داری به این بنده خدا تلقین میکنین که نمیتونی فراموش کنی.و این "نتونستن" باعث میشه که واقعا نتونه.نه این بنده خدا که یه جلسه با پسره حرفیدن.
برای فراموشی یه روش هست توی سخنرانی های دکتر فرهنگ ازدواج موفق بهش اشاره میکنه.میگه چهره طرفو بیار تو ذهنت کم کم سیاهش کن بعد بفرستش یه جای دور تو ذهنت.دقیقشو حال ندارم بنویسم.خودت سرچ کن پیداش کنی.
اگه مجرد بودن خوب بود همه ی معصومین مجرد میموندن.
[="Navy"]نقل قول:
بنده همین الان هم خواستگارم رو فراموش کردم!به چند ماه هم نرسید!چه برسه به چند سال!ذهنم رو درگیر کسی نمی کنم که روزی من نیست
از خدا هم اصلا طلب کار نیستم،دستشم درد نکنه،خوشش میومده منو اینطوری امتحان کنه،یعنی اینکه منو آدم حساب کرده![/]
[="Navy"]خداروشکر با انرژی که از شما کاربران و کارشناس محترم گرفتم،حال روحیم عالی شد.
ولی عاجزانه درخواست می کنم،اگر به خواستگاری دختری رفتین که به دلتون ننشسته،وقتی با اون دختر صحبت می کنید مشتاقانه وبا ذوق صحبت نکنید که دختر خانم فکر کنه پسنددیدینشون.[/]
[="Navy"]کتاب جوشکاری:
واسطه های عاقل ازدواج (4)
ازدواج مثل همه ی دستورات شرعی خداوند باید توسط همه ی مکلفین اجرا و عمل شود و مرد و زن در این خطاب برابر هستند و انتخاب شوندگی بانوان آنان را از وظیفه ی خطیرشان در عمل به این امر الاهی باز نمی دارد.
برای سرعت دادن به ازدواج جوانان همه باید دست به کار شوند. هم مردها و هم بانوان![/]
[="Navy"]یکسری مطالب تو تلگرام میخونم،خیلی قشنگ هستند،کاش واقعا عمل هم می شد به اونا،نه فقط قاب بشن و بچسبند به در و دیوار و از این گروه به اون گروه،کپی پست شدن.
[/]
[="Navy"]جوشکاری:
واسطه های عاقل ازدواج (5)
اکثر مردهای مجرد مومن در حسرت یافتن همسر مومنی چون خودشان سرگردان اند؛ واسطه های عاقل در این میان مهمترین نقش را دارند؛ چه از طرف دخترها و چه از طرف پسرها.
واسطه های عاقل حلقه مفقوده و راه حل مشکلات ازدواج هستند.[/]
[="Navy"]جوشکاری:
واسطه های عاقل ازدواج (6)
هیچ ایرادی ندارد که یک دختر مومن و منتظر واقعی با رعایت کامل حیای دینی و مذهبی، یک ریش سفید و بزرگ تر و واسطه ی عاقلی در فامیل را از حال و روز خودش با خبر کند و از او برای فرستادن خواستگار و ازدواجش کمک بخواهد. تلاش برای ازدواج در میان دخترهای جوان همیشه همراه با ارتکاب حرام و به وسیله ی آرایش و جلوه گری نیست.
ائمه ی جماعات و بزرگ ترهای فامیل و ریش سفیدهای عاقل همیشه می توانند بهترین واسطه در امور خیر خصوصا ازدواج جوانان باشند.[/]
[="Navy"]این مطالب رو میزارم،شما هم استفاده کنید،شاید به دردتون خورد.
من رو هم دعا کنید
[/]
[="Navy"]الهي
دردهايي هست كه نمي توان گفت
و گفتني هايي هست كه هيچ قلبي محرم آن نيست
الهي
اشك هايي هست كه با هيچ دوستي نمي توان ريخت
و زخم هايي هست كه هيچ مرحمي آنرا التيام نمي بخشد
و تنهايي هايي هست كه هيچ جمعي آنرا پر نمي كند
الهي
پرسش هايي هست كه جز تو كسي قادر به پاسخ دادنش نيست
دردهايي هست كه جز تو كسي آنرا نمي گشايد
قصد هايي هست كه جز به توفيق تو ميسر نمي شود
الهي
تلاش هايي هست كه جز به مدد تو ثمر نمي بخشد
تغييراتي هست كه جز به تقدير تو ممكن نيست
و دعاهايي هست كه جز به آمين تو اجابت نمي شود
الهي
قدم هاي گمشده اي دارم كه تنها هدايتگرش تويي
و به آزمون هايي دچارم كه اگر دستم نگيري و مرا به آنها محك بزني، شرمنده خواهم شد.
الهي
با اين همه باكي نيست
زيرا من همچو تويي دارم
تويي كه همانندي نداري
رحمتت را هيچ مرزي نيست
اي تو خالق دعا و مالك " آمين"...
[/]
:geryeh:
:geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
الان به جای اینکه بشینیم با همسرمون دردو دل کنیم ،گوشی دستمون هستش و مشغولیم،مجردی چه چیزش خوبه،تقصیر دوستان نیست متاهلی هرچقد هم سختی توش باشه ولی خب آرامش داری کسی هست بشینی باهاش حرف بزنی شادی هات رو غم هات رو باهاش تقسیم کنی کلا مسائل جنسی تو ازدواج باید اولویت آخر باشه ، امان از دست شما بچه ها مارو هم هوایی کردین شیطونه میگه امسال متاهل بشیم بریم سر زندگیمون
[="Navy"] پسر زمستان;748261 نوشت:
بله،واقعا هم باید بروید و اسباب ازدواجتون رو هرچه سریعتر فراهم کنید،آقایان خیلی راحت می توانند،همسر انتخاب کنند،بالاخره بعد از 10-20 جارفتن،یک نفر پیدا می شود که با شرایط شما بسازد
خیری در مجرد ماندن نیست،افراد مجرد به دلیل نداشتن مسئولیت های سنگین وبیکار بودن های بیش از حد،بیشتر درمعرض گناه و خطا هستند،برای حفظ آخرتتان هم که شده اقدام نمایید،ان شاءالله همسر مومنه و شایسته نصیبتان شود.[/]
[="Navy"] پسر زمستان;748266 نوشت:
مسئله همین جاست،وگرنه اگر قرار بود به هرقیمتی ازدواج صورت بگیرد،تاکنون جوان مجردی باقی نمانده بود
چه بسیار دختران وپسران،بی قید و بند...
مسئله کفویت است، ونبودن هم کفو است که جوانان مذهبی را دچار مشکل کرده است.[/]
[="Navy"] پسر زمستان;748273 نوشت:
البته قصد جسارت ندارم،اما طبق فرمایشات خودتون که میفرمایید حتی نماز هم نمی خوانید،به نظرتان با این شرایط دختر مذهبی پیدا می شود که با شما ازدواج کند؟
آیا بهتر نیست در بعضی موارد تجدید نظر کنید؟کمی هم خودتان زحمت بکشید،شما و همسرتان قرار است با هم رشد کنید،نه اینکه تمام زحمت رشد شما بر دوش همسرتان
باشد
ازدواج همکاری دوسویه است نه یک جانبه،
خوب است قدری خودمان را اصلاح کنیم،اگر خدا رادوست دارید،همان خدا گفته اگر مرا دوست دارید پس مرا اطاعت کنید،نماز هم از مسائلیست که برای خدا بسیار مهم ااست،پس اگر خدای خود را دوست دارید،مطیعش باشید[/]
[="DarkSlateBlue"]چند سالته پسر زمستون؟[/]
من 25 سالمه
[="DarkSlateBlue"]میخواستم بگم نمازتو بخون عمو جون گفتم بذار اول سنتو بپرسم .[/]