یک تصویر؛ یک نگاه؛ و یک دنیا حرف(لطفا يک جمله براي امام زمان بنويس...)

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک تصویر؛ یک نگاه؛ و یک دنیا حرف(لطفا يک جمله براي امام زمان بنويس...)

[="DarkGreen"] این تصویر را آوردم تا به آن بنگریم و دلمان را به یاد روزی که به نوازش آن یار، آرام خواهد گرفت، خوش کنیم.

راستی همین طور که داری نگاه می‌کنی برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت دلدار نیز صلوات بفرست.

[/]

[="Red"]برای بزرگ تر شدن تصویر اینجا کلیک کن[/]

فایل: 

[="blue"]تو هم اگر حرفی از جنس[="darkgreen"] انتظار[/] داری تنها یک جمله زیر همین مطلب بنوس.

[="magenta"]بسم الله...[/]

[/]

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

.............

اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

(حافظ)

[="green"]ماه مـن پـرده از آن چـهره زیبا بردار
تا فلک لاف نیاید که چه ماهی دارد
[/]

[="Magenta"][="Red"]دیگر بس است،

می دانم برای بودن محتاج تو هستم.

آفتابگردان بی خورشید می میرد _

وقتی تمام زندگی اش را مدیون آفتاب است.

دلم تاب این هوای ابری را ندارد،

در انتظار آفتاب نگاهت نشسته،

بر من بتاب!

شاید دل ناصبورم

دل ناسپاسم

با تابش تو آرام گیرد.

می دانم اگر صبوری به دلم هدیه کنی

انتظار شبانه ی دلم

سحرگاه ثمری خواهد داد.[/][/]

گاهی
از آسمان خیالم عبور کن؛

شعر مرا

به نیم نگاهی مرور کن؛

تا لایق تلفّظ نامت شوم

شبى در ازدحام واژه
به ذهنم خطور کن

تاریکخانه دلم از روشنی تهی ست

یک شب بیا
و قلب مرا غرق نور کن

دل مرده ام؛ قبول؛

تو امّا مسیح باش
یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن


طومار انتظار مرا

یا فرو پیچ

یا این دل بلا زده ام را صبور کن


غمنامه هایمان که به دستت رسیده است

اندوه را به یمن جوابی؛ سرور کن

خورشیدِ پشت ابر جلامان نمی دهد

مُردیم پشت پرده غیبت؛

ظهور کن.

اللهم و سر:hamdel: نبیک محمد:Sham: صلی الله علیه و آله برویته:Sham: و من تبعه علی دعوته وارحم استکانتنا بعده اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره:Gol: و عجل لنا ظهوره:Sham:



در آرزوی تو هستم؛

در آرزوی تو هستم؛ همیشه نورانی

اسیر زلف تو هستم، نگفته می دانی






تو از قبیله فریادهای خاموشی

زبانه می کشی از سینه های طوفانی






شمیم عطر تو در باغ لاله می پیچد

عزیز گمشده در کوچه های ظلمانی






نشسته ام به در انتظار یکرنگی

بدان امید که روزی گلی برویانی






شکسته قامت هر لاله ای غریبانه

غروب خسته مرا می کشد به ویرانی






شبانه می شنوم از نگاه اشک آلود

که می رسد به دلم عطر یاس پنهانی






هزار پنجره آدینه باز و بسته شود

به گوش دل نرسد نغمه های عرفانی






ولی شنیده ام از قاصدی که می خواند

ز کوی کعبه برآید جمال نورانی






به عشق خال رخت حال ما پریشان است

فدا کنم دل و جان را بر این پریشانی






به کنج میکده هر شب ترا، ترا خوانم

که شاید از می نابت مرا بنوشانی






لبان تشنه ما را ز کوزه ات تر کن

به انتظار تو باشم اگر چه طولانی






من از زمان شکفتن خدا خدا کردم

هزار بوسه برویت زنم به آسانی






اگر چه لایق عشقت نگشته ام اما

شوم به صبحدمی در ره تو قربانی






در انتظار ظهورت چنان پریشانم

که لحظه لحظه عمرم رود به حیرانی






به جز تو ای گل نرگس مرا خیالی نیست

به خاک پای تو سایم همیشه پیشانی






ضریح چشم سیاهت طواف هر شب من

صفای سعی مرا چشم بسته می دانی






دعای عهد ترا هر سحر وفا کردم

مگر به گوش من آید صدای روحانی






به انتظار تو «نادم» ز کفر می نالد

یقین شکایت دل را نگفته می خوانی




آقا جان ما که تو را فراموش کردیم
تو ما را فراموش نکن

آقای خوبی و مهربونی ظهور کن...

آقا جونم مهربونم کي مياي دردت به جونم
از خدا هميشه خواستم که بياي تا من جوونم
اونکه دعوت نامه داده اسم ماهارم نوشته
اگه رامون نده امشب واسه صاحبخونه زشته

:Sham:

گوش دادن به نواي صوتي در پيوست


[="Blue"]چشم مخصوص تماشاست اگـــــر بـگذارند
وتـــماشای تــــــــــو زیباســــت اگر بگذارند
مــــن زاظهار نظرهای دلــــــــــم فهمـــیدم
عشق هم صاحب فتــواست اگـر بگـــذارند
دل سر گشته من! این همه بیهوده مــگرد
خانه دوست همین جـاست اگـر بـــــگذارند
سند عقل مشـــــــاع است همه می دانند
عشــــق اما فقط از ما است اگــر بـــگذارند
غضـب آلــــوده نگـــــاهم نکنید ای مــــردم!
دل مـــــن همره مهدیست اگـــر بگـــذارند

[/]

[="Green"]یااباصالح المهدی ادرکنی....... ادرکنی......ادرکنی.......
آقاجان جان زهرایت بیا بیا.......جانم فدایت[/]


[="DarkSlateGray"]طعنه از دشمنت ای دوست شنیدن تا کی؟
به بدن پیرهن صبر دریدن تا کی؟
پیش‏رو بودن و روی تو ندیدن تا کی؟
بار هجران تو بردوش کشیدن تا کی؟[/]

بسم رب المهدی




باز هم حکایت تکراری جمعه ها و بغض شکسته ی آسمان...


وانتظارو انتظارو انتظار....




میگویند آن زمان که تو بیایی ، انتظار از لغت نامه ها پاک می شود.



میگویند اگر تو بیایی ، بغض آسمان می شکند.



اما اقا ، دیر زمانی ست که آسمان بخیل شده است و نمی بارد.



زمین سنگ دلی می کند، نمی رویاند.



بعضی از مردم جمعه های خودشان را به چند خنده ی تلخ می فروشند .



مدتهاست که اذان رنگ پریده به خانه ها می آید .




برای بعضی رمضان میهمان نا خوانده ای را می ماند که سر زده

بزمشان را بر هم می زند.




حج هزار زخم از خار مغیلان دارد .




آدمها کیسه های پر از خمس و ذکات را به دیوارهای گورستان آویخته اند .




مولا جان بیم دارم اگر چندی دیگر دیر کنی ، ندبه خوان های مسجد

کمتر شوند...




اقا؛ شنیده ام پیش از انکه تو بیایی نوایی از اسمان بر خواهد خواست

که نام تو را در جهان طنین انداز می کند .




و ما هر جمعه را درآسمان خیره می شویم ،



تا مگر ان ندای آسمانی را بشنویم .




می دانیم که روزی خواهی آمد واجتماع سکوت مارا سر شار از

عشق و عاطفه خواهی کرد




به امید آن روز.....




و من در انتظارآن روز که آفتاب با همه ی بزرگی و عطوفت و ماه با همه ی

مهربانی و سخاوتش در برابر تو ذره ای نا چیز میشوند هستم وهمیشه

دستانم پر است از دعای ظهور تو در سجاده ی نماز و قلبم می تپد تا حس

کند ثانیه ها را شاید تو در همین ثانیه هایی که عمر من هست بیایی ...

IMAGE(<a href="http://khatkesh.persiangig.com/other/%DB%8C%D8%A7%20%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C" rel="nofollow">http://khatkesh.persiangig.com/other/%DB%8C%D8%A7%20%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C</a>(%D8%B9%D8%AC).jpg)

صبح بي تو رنگ بعداز ظهر يک آدينه دارد

بي تو حتي مهرباني حالتي از کينه دارد!

بي تو مي گويند تعطيل است کار عشقبازي

عشق اما کي خبر از شنبه و آدينه دارد؟!

جغد بر ويرانه مي خواند به انکار تو، اما

خاک اين ويرانه ها بويي از آن گنجينه دارد

خواستم از رنجش دوري بگويم، يادم آمد

عشق با آزار، خويشاوندي ديرينه دارد!

در هواي عاشقان پر ميکشد با بي قراري

آن کبوتر چاهي زخمي که او درسينه دارد

ناگهان قفل بزرگ تيرگي را مي گشايد

آنکه در دستش کليد شهر پر آيينه دارد

قيصر امين پو

سلام آقاجون
من حتی عرضه یه جمله نوشتن رو هم ندارم ، بد یارانی داری آقاجون.

:Ghamgin: :Motehayer: :geryeh:

پرتلاش ، خستگی ناپذیر ، با اراده ای پولادین ، تا روزی که بیایی

هرگز یادم نیمره که الان چقدر مشکل داری ،
هرگز یادم نمیره که الان چقدر ناراحتی
هرگز یادم نمیره که الان ، تو همین لحظه چقدر به فکر شیعیانتی
پس می مونم ، با همه بدیهام
می مونم با همه بد عهدیهام
می مونم با همه خطاهای ریز و درشتم
می مونم
می مونم
می مونم
نمیذارم تنها باشی
نمیذارم کسی به ساحت مقدست دست درازی کنه
نمیذارم حلقه های اشکت از اینی که هست بیشتر بشه
بابا جون
من و همه بچه شیعه های غیرتی ، همه شیعه هایی که هنوز تو رو یادشون نرفته
تا آخرین نفسمون در تلاش و تکاپوی انتظاریم

1174 بهار و خزان گذشت و نیامدی؛:Gol:


سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست
قاب گردیده


و گرد وغبار هجران برآن سایه افکنده


عمری است که برای آمدنت بی قرارم


یابن الزهرا،:Gol:


ببین از فراقت سخت بارانیم.


ببین ثانیه ها چگونه از هجر تو بغض کرده


و به هق هق افتاده اند


آقا جان!:Gol:


حیف نیست ماه شب چهادره


پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند،


حیف نیست دیده را شوق وصال باشد، ولی فروغ دیده نباشد.


بیا و قرار دل بیقرارم شو .


بیا و صداقت آینه را به زلال آبی نگاهت پیوند بزن.


بیا تا سر به دامانت بگذارم و عقده های چندین ساله ام را باز کنم.


تو که معنای سبز لحظه هایی


بیا تو که ترنم الطاف حق تعالی.



بیا ؛ بیا که از هجرت چون اسپندی بر آتشم .


یوسف فاطمه! :Gol:


کی ؟ طنین دلنواز انا بقیه الله تو از کعبه مقصود


جانها را معطر می نماید؟؟؟


کی؟ کعبه به خود می بالد ؟؟؟:Gol:


و زمین بر قامت دلربایت طواف عشق می گزارد.


و جان در سعی و صفای نگاه تو محرم می شود.


و مناسک حج و قربان را بجای می آورد؟


برای آمدنت ؛:Gol:


تمام دلهای عشاق دنیا را


به ضریح چشمهای قشنگ و عباس گونه ات گره زده ایم؛


و در مراسم اعتکاف شبهای فراق


برای گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ایم.:Gol::Gol:


آقا جان :Gol:


برای آن لحظه که سبز پوش با پرچم یالثارات الحسین


در انتهای افق غباری بپا می شود.


و تو با ذوالفقار حیدر و سوار بر اسب سفید قصه ها می آیی؛



لحظه ها را بدست باد می سپارم...



بگذار صادقانه بگویم.:Gol:


که كهنسال ترين آرزوی دلم،


آرزوی وصال توست!:Gol:


آرزویی که برای بدست آوردنش


تمام کلاف های عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام.


وخودم را در جرگه خریداران یوسف زهرا(س) قرار داده ام.


نازنینم!:Gol:


تو زیباترین دلیل برای شبهای قدر


و شب زنده داری های منی.


تو ضیاعین و دلیل امن یجیب منی .


آقا جان!:Gol:


می خواهم برایت قصه بگویم؛


قصه سیب و گندم


و مردی که سالهاست ؛


در میان مردم چشمم ایستاده،


قصه خوشه خوشه انتظار


و چشمانی که درو میکنند


قصه ي باران:Gol:

و سطرهایی که دلواپس پونه هاست،

قصه اسب

و خیال آمدن تو در باران:Gol:

،قصه هایی که مشق هر شب من است.

کاش می شد واژه ها را شست

و انتظار راتفسیر کرد .

ولی افسوس؛

می‌دانی مرز انتظار کجاست!؟

آنجا که قطره اشک منتظری؛

سدی از دلواپسی ساخته

و قطره قطره انتظار را ذخیره می کند،:Gol:

آنجا که وجودش چون جرعه ای آب از تشنه ای رفع عطش می کند.

آنگاه که می فرماید:

اگر شیعیان ما مرا به اندازه قطره ای آب بخواهند هر لحظه ظهور من نزدیکتر می شد.

حس می کنم نزدیکی؛:Gol:

آنقدر نزدیک؛ که با آمدن یک نسیم

مي توان تو را احساس کرد و بویید.

خوب می دانم که آخر دل سنگ و طلسم نحس قصه را می شکنی

و آنگاه زمان وصل وجان نثاری می رسد.

پس بیا:Gol:

از پس کوچه های انتظار ،

بیا که شعرهایم بی قافیه مانده اند،:Gol:

بیا :Gol:

که با آمدنت :Gol:

گم میشود در تبسم تو بغض چندین ساله ام،

بیا که غزلهایم مضمون ندارند.:Gol:

و مثنوی عشق نا تمام است.:Gol:

محبوبم!:Gol:

هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود.

عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته

و اگر دلم را بشکافی؛

بر لوح آن نام تو حك گردیده

و کنون ای بهار عشق!

می ترسم از خزان عمر

ترسم از ندیدن است.

بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟

یابن الزهرا!:Gol:

"لیت شعری أین استقرت بک النوی"

کاش میدانستم که کجا و کی؟

دلها به ظهور تو آرام خواهند گرفت؟؟؟:Gol:


روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر

:Gol::Gol:
ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا
گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

:Gol::Gol:
زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات
ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر

:Gol::Gol:
سینه گو شعله ی آتشکده ی فارس بکش
دیده گو آب رخ دجله ی بغداد ببر

:Gol::Gol:
دولت پیر مغان باد که باقی سهل است
دیگری گو برو و نام من از یاد ببر

:Gol::Gol:
سعی نابرده در این راه به جایی نرسی
مزد اگر می طلبی طاعت استاد ببر

:Gol::Gol:
روز مرگم نفسی وعده ی دیدار بده
وانگهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر

:Gol::Gol:
دوش می گفت به مژگان درازت بکشم
یارب از خاطرش اندیشه ی بیداد ببر

:Gol::Gol:
حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار
برو از درگهش این ناله و فریاد ببر

:Gol::Gol:

مي گويند وقتي ظهور مي كني دين جديد مي آوري

از خدا مي خواهم اگر زنده بودم آنقدر جاهل و متعصب نباشم كه به خاطر دين نا راست خودم تو را باور نكنم

.


من نیاز به جمله ندارم با دو کلمه کارم درست میشه
آقا بیا

دستم به دامانت در اين آغاز فصل سرد :Sham: آخر سكوت تو غزل را مي كشد برگرد
آوار غم بر شانه هاي شهر را بنگر :Sham: شعري بخوان آرامشي پيدا كند اين درد . . .
.
.
.
غروب جمعه رسيده است و باز تنهايي:Sham: غروب اين همه غربت چرا نمي آيي؟!
زمين به دور سرم چرخ مي زند پس كي :Sham: تمام مي شود اين روزهاي يلدايي . . . ؟
.
.
.
ديدار يار غايب داني چه لطف دارد؟
ابري كه در بيابان برتشنه اي ببارد . . .
تعجيل در فرج آقا صلوات :Gol::Gol:

در تقویم انتظار، همه فصلها از عطر بهاری مهدی علیه السلام متبرک است.

وقتي مي دونم يكي از دلايل نيومدنش خودمم، چي بگم؟!

اللهم عجل لوليك الفرج
الهي آمين

فقط يك نكته مانده است برای گفتن:
«بهار، نمي‌شود كه نيايد.» IMAGE(<a href="http://mastoor.ir/images/news/rabi" rel="nofollow">http://mastoor.ir/images/news/rabi</a>

سلام

دیرگاهی است که شما آمده اید

و ما نیامده ایم

شما ، ما را بیاور

همین آقا جان

چی بگم؟

بگم هر روز دعا میکنم که بیاید؟!

اگر اومدی و من دست در دست دشمن جلویت واستاده بودم چی؟

اگر با ایمان به جهلم در صف دشمن بودم چی؟

اگر.....

باشه من برای ظهور شما دعا میکنم:Sham:

مولای من شما هم برای من دعا کنید:Sham:

نه

دعا زیادمه

یه نگاه...

نه

یه گوشه چشمی هم به من داشته باش

:Sham:العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان:Sham:




تمام دلم را در چشمانم كرده‌ام
و امتداد نگاهم، فردايي است
كه مهرباني را تنها در تبسم تو
باور مي‌كند.

اللهم عجّل لوليك الفرج

*** او خواهد آمد ***


شرمنده ام


اما بگم :

آقا تو را گم کرده ام .

IMAGE(<a href="http://narjes12.persiangig.ir/image/Galory/Big/23-7-87_" rel="nofollow">http://narjes12.persiangig.ir/image/Galory/Big/23-7-87_</a>(jostejoo).jpg)

خیلی شرمنده م مولای من

:Graphic (61):

آقای من دارم کوله بارم رو روز به روز ، ثانیه به ثانیه سنگین تر میکنم ، تا کی بمونم:Graphic (61):

خیلی شرمنده م خیلی

[="magenta"]سالی که می آید،
نمی شناسمش.
فقط یک آشنا دارم،
و تویی!
می دانم،
تو در «نوروز» می آیی،
روزی که در آن گناهی نکنیم...
[/]

سلام
مهدی موعود را هرکس از آینه جان خود طوری می بیند خوبست بدانیم دیگران اورا چگونه تصور می کنند ؟
اطلاع از تصورات دیگران باعث توسعه و شاید تعالی تصور ما شود .
برای اینکه روند بحث متفاوت با مباحث مشابه باشد بنده یک نمونه از تصور را می نویسم تا دیگر دوستان هم در این قالب مطلب بنویسند :

تصورم از آن بزرگ حقیقت عالم آن است که خیلی مهربان و در عین حال بسیار پر ابهت و با شکوه است که هم دل در عشقش می سوزد و هم تن در پیشگاهش مودب می ماند .

راستی اینجا زنگ استراحت است لطفا جر و بحث ممنوع . پستهای نامطلوب حذف می شوند .

موفق باشید

[="blue"][="darkgreen"]تقدیم به پدر مهربان امت:[/]

ای سفر کرده موعود بیا
که دلم در پی تو در بدر است

جان ناقابل این چشم به راه
برگ سبزی به تو روز پدر است[/]

[="Times New Roman"][="Indigo"]

ای خدای خوب

اگر منِ کمترین،
این منِ بدترین،

مانع ظهور حجتت هستم، که هستم؛

نیستم کن
آمـیـن

[/]

خدایا، خدای مهربونم من گناه کارم میدونم دیگه دوستم نداری اما تو ستارالعیوبی، تو خالق منی. ازت خواهش میکنم پرونده اعمال منو نشون امامم نده. خودت ازم بگذر، منو به حال خودم واگذار نکن. :Ghamgin::geryeh::geryeh::geryeh::Doaa::geryeh::geryeh::geryeh::crying:

آقا جانم

دعوی نکنم که عاشق روی تو ام
من خاک کف پای سگ کوی توام

مولای من
من خاک کف پای سگ کوی نگاری
که او خاک کف پای سگ کوی تو باشد

امان ز لحظه ی غفلت که شاهدم هستی ...

فقط میتونم بگم شرمنده ام وبرای حفظ ایمانمون وظهوراقاامام زمان عج دعاکنیم خدایاظهورامام ومولامون روبرسون به حرمت محمدوال محمداللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم

"جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه"

بقول امام خمینی(ره) همونطور که تو در پیشگاه خدا و نامه ی اعمال ما شیعیان،از اعمال زشت ما شرمنده میشوی و از اعمال صالحه ما شاد و مفتخر،ما نیز
سعی می نماییم تا دیگر سمت و سوی گناه نرویم،تا مولای بی همتا و خیرخواهمان،آزرده نشود