من در ارتباط با نامحرم مشکل دارم.مثلا خیلی سختمه برم از یه مغازه که صاحبش فرد جوونیه خرید کنم.چون میترسم نگاهش کنم و به گناه بیفتم.راستش بعضی وقتا نمیتونم نگاهمو به نامحرم کنترل کنم.و نسبت به افراد جوونی که نزدیک منه حالا تو فامیل خیابون یا دانشگاه احساس خاصی دارم.نمیدونم چه حسی ولی یه احساسی دارم.میخوام بدونم این طبیعیه؟
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر استادمحترم و کاربران گرامی
حامی;761547 نوشت:
یكي از ادله موافقين تفكيك جنسيتي در دانشگاه چنين مشكلاتي است كه براي دختر و پسر به وجود مي آيد و تمركز درس خواندن را نخواهند داشت
یه نفردانشگاه قبول میشود،از پدرش میپرسد : بابا اجازه هست بروم دانشگاه؟ پدرش میگوید: اگر به درسهایت لطمه نمیخورد برو!!
هرچند این مطلب به نوعی طنز است اما متاسفانه حقیقت برخی از دانشگاه ها و برخی از محیطهای ایجاد شده در دانشگاه ها همین است! تا حدی که اگر فردی مقید به رعایت اصول شرعی و پایبند به امور دینی باشد واقعا تحصیل برایش با مشقت همراه خواهد بود( نمیگویم نمیتواندبه تحصیلش ادامه دهم، اما قطعا برایش سختی های خودش را دارد)
حسن...;755721 نوشت:
سلام.من همونم که توی این تاپیک مشکلمو گفتم: http://www.askdin.com/thread49626.html
الان رفتم دانشگاه صنعتی.ترجیح دادم شهر خودمون بمونم.الان دانشگاه دقیقا به همون جهنمی تبدیل شده که ازش میترسیدم.از لحاظ روحی هم فوق العاده داغون شدم.با این که مرجع تقلیدم سیگار رو حروم اعلام کرده از شدت ناراحتی رو به سیگار آوردم.خداوکیلی روتون میشه بگید اینجا مملکت اسلامیه.الان من دقیقا چیکار کنم.هی میشینید نظریه پردازی مینید فقط.احادیث و روایاتتون هم ببرید واسه خودتون.
در ضمن اگه یه خانمی باز اومد دری وری گفت هرچی از دهنم دراومد بهش میگم.دری وری هم حدی داره.
یک موضوعی که در تمام ابعاد زندگی ما وجود دارد این است که ببینیم هدفمان از کاری که انجام میدهیم چیست؟ برای چه تحصیل میکنیم؟ میخواهیم به کجا برسیم؟ دراین مسیر اگر چه چیزهایی را از دست بدهیم چه چیزهایی را به دست می آوریم ؟،ایااگر اهم و مهم کنیم ارزشش را دارد یانه؟
خب ممکن است وقتی اهم و مهم میکنیم میبینیم اگر این رشته و این دانشگاه را رها کنیم و به مکان دیگری برای ادامه تحصیل برویم برایمان بهتر است و به هدفمان نزدیک تریم و مشکلاتمان کمتر میشود،یعنی مجبور نیستیم حتما در این رشته و دانشگاه بمانیم پس عقل حکم میکنددانشگاه ورشته را تغییر دهیم !(برویم دانشگاه ها و محل های تحصیلی که مختلط نیست)
اما گاهی هم شرایط به گونه ای است که مجبوریم در آن محیط تحصیل کنیم(به هر دلیل)، و راهی برای خروج از محیط نداریم! اینجا باید سعی کنیم لااقل جوانب را برای خودمان آرام بخش کنیم،یعنی اگر محیط داخل دانشگاه آزار دهنده است لا اقل هم اتاقی های همفکر پیدا کنیم، در خارج از دانشگاه به محیط ها و مراسمات مذهبی برویم،ارتباطمان را با افراد مذهبی بیشتر کنیم،قطعا این موارد مانند شارژی میماند که نفس مارا قوی تر میکند برای فردای دیگری که باید یک محیط نامساعد را تحمل کنیم،باید در همان محیط دانشگاه هم تمام ارتباطهای با نامحرم را به حداقل برسانیم وبرعکس ارتباطمان را با همجنسان مذهبی زیاد کنیم ، سعی کنیم تمام فکرمان را به اهداف بلندی که از آمدن به این رشته داریم متمرکز کنیم
و اما در مورد سیگاری شدن شما
فراموش نکنید هیچگاه درد را با درد درمان نمیکنند!!! مثل این میماند که دستتان زخمی شده است و میسوزد شما بروید با چکش محکم برروی انگشت پایتان بکوبید! وقتی میپرسند چرا اینکار را کردید بگویید میخواستم دیگر درد زخم دستم را متوجه نشوم! خب شاید برای لحظاتی به خاطر درد پایتان درد دستتان یادتان رود اما زخم که از بین نمیرود تازه پایتان هم بیمار میشودو بعد از این مشکلتان میشود دو تا!!!
پس سیگاری شدن قرار نیست بتواند مشکل شما را حل نماید و تنها یک راه حل مقطعی است که عوارض زیادی دارد
شما درونتان نیروی خیلی قوی دارید به نام اراده،همان چیزی که با آن توانستید درس بخوانید و دانشگاه قبول شوید،پس اکنون با همان اراده سیگار را نیز برای همیشه کنار بگذارید
و در تمام امور فراموش نکنید که شما تنها نیستید بلکه یک قدرت عظیم همراه شماست و آن هم قدرت الهی است پس در همه حال از خداوند کمک بگیرید تا شما را ازمسیرهای پرخطری که برایتان ایجاد شده به سلامت به مقصد برساند ان شاءالله و از این فرصت به نفع خودتان استفاده بفرمایید و سعی کنید نفستان را قوی نمایید
و اگر برایتان مقدور بود سعی کنید سریعتر ازدواج نمایید که قطعا به کنترل نفستان بیشتر کمک خواهد شد
ببخشید... شما برچسبای موضوع رو از کجا دیدید!!:Gig:
[=Microsoft Sans Serif]
طالب دوست;760934 نوشت:
هم پسرانی هستند که میتونن دو تا کارو با هم انجام بدن
هم درس بخونن مهندس بشن
هم اخلاقشون رو حفظ کنن
هم نامزد پیدا کنن
هم سیگاری نشن
هم فراری نباشن از جنس مخالف
هم آداب معاشرت رو بشناسند
هم تعاملات اجتماعیشون قوی باشه
هم شاگرد درس خون کلاس باشن
هم بی ادعا باشن
ما به این پسرا میگیم اپن مایند (open mind):Nishkhand:
بعدا نوشت(برای استاد حامی): حامی جان ... امان از دست تو... اینقد کارشناس مهربون و بانمکی هستی که به منم سرایت کرده....:Mohabbat::Nishkhand:
يكي از ادله موافقين تفكيك جنسيتي در دانشگاه چنين مشكلاتي است كه براي دختر و پسر به وجود مي آيد و تمركز درس خواندن را نخواهند داشت
سلام
اون خانم که دیگه دانشگاه نبود رفته بود خرید حواسش پرت شده
بعد چه تضمینی وجود داره جوانان در دانشگاه های تفکیک شده حواسشون پرت نشه ؟ بهرحال باز یه معلم و دبیر نامحرم می بینن تو کوچه و خیابان مسیر راه که باز نامحرم می بینن و ....
اگه قراره برای هر حواس پرتی جوانی مرکزی رو تفکیک کنیم تو کشور ایران باید یه دیوار بتنی قطور کشیده بشه تا مبادا زن و مرد جوانی همدیگر رو ببین و حواسشون پرت شه
به نظر من بهتره به جوانها طرز رابطه درست با جنس مخالف نشون داده بشه بعضی ها نگاه کردن به همدیگر رو حرام می دونن بعضی ها نگاه رو مجاز، دست دادن و حرام، بعضی ها خودمانی شدن رو حرام میدونن هنوز که هنوزه به این سن که رسیدیم نفهمیدم باید چطور با یه نامحرم برخورد کنیم تا مبادا گناهی کنیم
تفکیک دانشگاه ها مشکلی حل نمیکنه الان به اندازه کافی پارک و جاهای دیگه برای دیده شدن و ارتباطات ناسالم وجود داره که دانشگاه این وسط دیده نمیشه
جناب حسن و بچه هایی که چنین مشکلی دارن بعد از دانشگاه، در اشتغال هم با چنین مشکلاتی مواجه میشه بعد از ازدواج هم باز در خیابان و پارک زن نامحرم می بینه پس باید یه فکر دیگه بکنید
سلام
اون خانم که دیگه دانشگاه نبود رفته بود خرید حواسش پرت شده
بعد چه تضمینی وجود داره جوانان در دانشگاه های تفکیک شده حواسشون پرت نشه ؟ بهرحال باز یه معلم و دبیر نامحرم می بینن تو کوچه و خیابان مسیر راه که باز نامحرم می بینن و ....
اگه قراره برای هر حواس پرتی جوانی مرکزی رو تفکیک کنیم تو کشور ایران باید یه دیوار بتنی قطور کشیده بشه تا مبادا زن و مرد جوانی همدیگر رو ببین و حواسشون پرت شه
به نظر من بهتره به جوانها طرز رابطه درست با جنس مخالف نشون داده بشه بعضی ها نگاه کردن به همدیگر رو حرام می دونن بعضی ها نگاه رو مجاز، دست دادن و حرام، بعضی ها خودمانی شدن رو حرام میدونن هنوز که هنوزه به این سن که رسیدیم نفهمیدم باید چطور با یه نامحرم برخورد کنیم تا مبادا گناهی کنیم
تفکیک دانشگاه ها مشکلی حل نمیکنه الان به اندازه کافی پارک و جاهای دیگه برای دیده شدن و ارتباطات ناسالم وجود داره که دانشگاه این وسط دیده نمیشه
جناب حسن و بچه هایی که چنین مشکلی دارن بعد از دانشگاه، در اشتغال هم با چنین مشکلاتی مواجه میشه بعد از ازدواج هم باز در خیابان و پارک زن نامحرم می بینه پس باید یه فکر دیگه بکنید
سلام
بابا طاهر گفته بود تو مو مي بيني و من پيچش مو
بنده موهام را تو آسيا سفيد نكردم:pir:
ببيند ما وقتي كار حساسي مي خواهيم انجام دهيم تمركز بيشتري نياز داريم
چرا به قاضي گفته شده زماني كه گرسنه هستيد، تشنه هستيد يا خسته و غمگين يا خيلي شادشاد هستيد قضاوت نكنيد
يعني بايد مديريت هيجاني كنيد
دانشجويي در مشاوره به من مي گويد با 7 دختر دوستم
دانشجويي كه با 20 خانم دوست بود كه 3-4 نفرشان شوهر دار بودند و به هم قول ازدواج داده بود
دانشجوياني كه از نظر شهوت در فشار هستند و دربرابرش دختراني مي بيند كه با رنگ و لعاب هاي متنوع و....تمركز خوبي براي تحصيل دارد؟
بله در خيابان و بيابان هم زنان هستند ولي دانشگاه اساس كار با تمركز حواس است وگرنه همه زحمات خود دانشجو و اساتيد و والدين مانند بازي كلاغ پر ، بايد گفت زحمات دانشجو پر، زحمات اساتيد پر، زحمات والدين پر ..
براي اين كه بدانيد بنده از روي احساسات اين را نمي گويم سري به قسمت هاي بخش هاي مشاوره در سايت هاي مختلف يا همين سايت بزنيد ببينيد دانشجوياني كه در محيط دانشگاه گرفتار عشق و عشق و روابط دوستي شده اند چه قدر هستند
يعني اگر بحث ديني هم نبود ايده آل اين بود كه براي تمركز در آموزش و مطالعه فضاها جدا باشد مگر اين كه دانشگاه اسلامي شود
يعني دختران با رنگ و لعاب ظاهر نشوند
خود استاد باني و مشوق دوستي و ارتباط نباشد كه بنده اگر دهم باز شود مي تواند موارد زيادي را بيان كنم كه خود استاد ديگر ارتباط با جنس مخالف و حتي زنا با دانشجوي شوهر دار شده است (بله قبول دارم ممكن است بگوييد خب اين رابطه ها در اداره ها و... هم ممكن است باشد كه هست) ولي هر بخشي بايد خودش آسيب شناسي كند
البته داريم مواردي كه از حضور زن براي افزايش رقابت هم استفاده مي شود ولي اين كار مانند اين است كه ما براي توليد بيشتر از موسيقي لهوي در محيط كار استفاده كنيم( البته كارهاي فيزيكي نه كارهاي فكري كه عملا ممكن نيست)
بنابراين رشد توليد يا پيشرفت علمي و يا رقابت هم بايد سالم باشد
بنده سراغ دارم آموزشگاه هاي زباني را كه عمدا براي تدريس زبان از جنس مخالف استفاده مي كنند و روي تيپ و خوشگلي هم خيلي تأكيد دارند چرا براي اين كه جوانان براي ثبت نام رغبت بيشتري كنند و در كل ساعات خوشي با هم داشته باشند ولي يك آماري بگيريم كه همين موسسه هاي زبان شلوغ چند درصد خروجي دارد كه تا زبان را در مرحله آخر ادامه دهند
...
اوائل انقلاب حجاب ها اسلامي بود و دانشجويان و اساتيد رعايت مي كردند بزرگان هم مي گفتند جداسازي فضاي كلاس هم نيازي نيست ولي الان....
حتي نزديك بودن محيط خوابگاه دختران و پسران مشكل ساز هست كه بنده در اين خوابگاه ها زندگي كرده ام و ديده ام دانشجوياني كه پدرشان با خون دل هزينه مي كردند ولي دانشجو اينجا دنبال قر و لباس و ادكلن و ..بود يعني درصد تمايل به درس 10% بود ولي درصد تمايل به يافتن دوست از جنس مخالف 80%
البته مواردي هم داريم كه واقعا دنبال درس و بحث هستند اينها از اوليا خدا هستند سلامي عليهم يوم ولدوا و يوم ماتوا و يوم يبعثوا حيا
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
طاهر;738489 نوشت: [/]
مشكل مشابه ولي اين باز از يك خانم
يكي از ادله موافقين تفكيك جنسيتي در دانشگاه چنين مشكلاتي است كه براي دختر و پسر به وجود مي آيد و تمركز درس خواندن را نخواهند داشت
سلام علیکم
باعرض ادب و احترام به محضر استادمحترم و کاربران گرامی
یه نفردانشگاه قبول میشود،از پدرش میپرسد : بابا اجازه هست بروم دانشگاه؟ پدرش میگوید: اگر به درسهایت لطمه نمیخورد برو!!
هرچند این مطلب به نوعی طنز است اما متاسفانه حقیقت برخی از دانشگاه ها و برخی از محیطهای ایجاد شده در دانشگاه ها همین است! تا حدی که اگر فردی مقید به رعایت اصول شرعی و پایبند به امور دینی باشد واقعا تحصیل برایش با مشقت همراه خواهد بود( نمیگویم نمیتواندبه تحصیلش ادامه دهم، اما قطعا برایش سختی های خودش را دارد)
یک موضوعی که در تمام ابعاد زندگی ما وجود دارد این است که ببینیم هدفمان از کاری که انجام میدهیم چیست؟ برای چه تحصیل میکنیم؟ میخواهیم به کجا برسیم؟ دراین مسیر اگر چه چیزهایی را از دست بدهیم چه چیزهایی را به دست می آوریم ؟،ایااگر اهم و مهم کنیم ارزشش را دارد یانه؟
خب ممکن است وقتی اهم و مهم میکنیم میبینیم اگر این رشته و این دانشگاه را رها کنیم و به مکان دیگری برای ادامه تحصیل برویم برایمان بهتر است و به هدفمان نزدیک تریم و مشکلاتمان کمتر میشود،یعنی مجبور نیستیم حتما در این رشته و دانشگاه بمانیم پس عقل حکم میکنددانشگاه ورشته را تغییر دهیم !(برویم دانشگاه ها و محل های تحصیلی که مختلط نیست)
اما گاهی هم شرایط به گونه ای است که مجبوریم در آن محیط تحصیل کنیم(به هر دلیل)، و راهی برای خروج از محیط نداریم! اینجا باید سعی کنیم لااقل جوانب را برای خودمان آرام بخش کنیم،یعنی اگر محیط داخل دانشگاه آزار دهنده است لا اقل هم اتاقی های همفکر پیدا کنیم، در خارج از دانشگاه به محیط ها و مراسمات مذهبی برویم،ارتباطمان را با افراد مذهبی بیشتر کنیم،قطعا این موارد مانند شارژی میماند که نفس مارا قوی تر میکند برای فردای دیگری که باید یک محیط نامساعد را تحمل کنیم،باید در همان محیط دانشگاه هم تمام ارتباطهای با نامحرم را به حداقل برسانیم وبرعکس ارتباطمان را با همجنسان مذهبی زیاد کنیم ، سعی کنیم تمام فکرمان را به اهداف بلندی که از آمدن به این رشته داریم متمرکز کنیم
و اما در مورد سیگاری شدن شما
فراموش نکنید هیچگاه درد را با درد درمان نمیکنند!!! مثل این میماند که دستتان زخمی شده است و میسوزد شما بروید با چکش محکم برروی انگشت پایتان بکوبید! وقتی میپرسند چرا اینکار را کردید بگویید میخواستم دیگر درد زخم دستم را متوجه نشوم! خب شاید برای لحظاتی به خاطر درد پایتان درد دستتان یادتان رود اما زخم که از بین نمیرود تازه پایتان هم بیمار میشودو بعد از این مشکلتان میشود دو تا!!!
پس سیگاری شدن قرار نیست بتواند مشکل شما را حل نماید و تنها یک راه حل مقطعی است که عوارض زیادی دارد
شما درونتان نیروی خیلی قوی دارید به نام اراده،همان چیزی که با آن توانستید درس بخوانید و دانشگاه قبول شوید،پس اکنون با همان اراده سیگار را نیز برای همیشه کنار بگذارید
و در تمام امور فراموش نکنید که شما تنها نیستید بلکه یک قدرت عظیم همراه شماست و آن هم قدرت الهی است پس در همه حال از خداوند کمک بگیرید تا شما را ازمسیرهای پرخطری که برایتان ایجاد شده به سلامت به مقصد برساند ان شاءالله و از این فرصت به نفع خودتان استفاده بفرمایید و سعی کنید نفستان را قوی نمایید
و اگر برایتان مقدور بود سعی کنید سریعتر ازدواج نمایید که قطعا به کنترل نفستان بیشتر کمک خواهد شد
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهرا(س)
[=Microsoft Sans Serif] مارینر;759858 نوشت:
نوع خوشامد گویی خیلی جالب و پر محتوایی بود:ok:
ببخشید... شما برچسبای موضوع رو از کجا دیدید!!:Gig:
[=Microsoft Sans Serif] طالب دوست;760934 نوشت:
ما به این پسرا میگیم اپن مایند (open mind):Nishkhand:
بعدا نوشت(برای استاد حامی): حامی جان ... امان از دست تو... اینقد کارشناس مهربون و بانمکی هستی که به منم سرایت کرده....:Mohabbat::Nishkhand:
پایینه صفحه را نگاه کن.نوشته "کلمات کلیدی این موضوع" :Cheshmak:
شما مگه نمیدونی شماری از مراجع قائل به اذن نیستند. و احتمالا خیل عظیمی تحت فتوای ان مراجع عمل می کنند؟
شماری نه بیشتر از 80 - 90 درصد مراجع. فقط عده ی قلیلی از مراجع مثل آیت الله روحانی عقد موقت دختر را بدون اجازه ی پدر جایز میدانند.
[="DarkOrchid"]بسم الله الرحمن الرحیم
از خدا میخواهم به شما صبر بدهد و زودتر از محیط بد و آلوده ی دانشگاه های کاملا غیر اسلامی خارج شوید:Gol:
[/]
سلام
اون خانم که دیگه دانشگاه نبود رفته بود خرید حواسش پرت شده
بعد چه تضمینی وجود داره جوانان در دانشگاه های تفکیک شده حواسشون پرت نشه ؟ بهرحال باز یه معلم و دبیر نامحرم می بینن تو کوچه و خیابان مسیر راه که باز نامحرم می بینن و ....
اگه قراره برای هر حواس پرتی جوانی مرکزی رو تفکیک کنیم تو کشور ایران باید یه دیوار بتنی قطور کشیده بشه تا مبادا زن و مرد جوانی همدیگر رو ببین و حواسشون پرت شه
به نظر من بهتره به جوانها طرز رابطه درست با جنس مخالف نشون داده بشه بعضی ها نگاه کردن به همدیگر رو حرام می دونن بعضی ها نگاه رو مجاز، دست دادن و حرام، بعضی ها خودمانی شدن رو حرام میدونن هنوز که هنوزه به این سن که رسیدیم نفهمیدم باید چطور با یه نامحرم برخورد کنیم تا مبادا گناهی کنیم
تفکیک دانشگاه ها مشکلی حل نمیکنه الان به اندازه کافی پارک و جاهای دیگه برای دیده شدن و ارتباطات ناسالم وجود داره که دانشگاه این وسط دیده نمیشه
جناب حسن و بچه هایی که چنین مشکلی دارن بعد از دانشگاه، در اشتغال هم با چنین مشکلاتی مواجه میشه بعد از ازدواج هم باز در خیابان و پارک زن نامحرم می بینه پس باید یه فکر دیگه بکنید
سلام
بابا طاهر گفته بود تو مو مي بيني و من پيچش مو
بنده موهام را تو آسيا سفيد نكردم:pir:
ببيند ما وقتي كار حساسي مي خواهيم انجام دهيم تمركز بيشتري نياز داريم
چرا به قاضي گفته شده زماني كه گرسنه هستيد، تشنه هستيد يا خسته و غمگين يا خيلي شادشاد هستيد قضاوت نكنيد
يعني بايد مديريت هيجاني كنيد
دانشجويي در مشاوره به من مي گويد با 7 دختر دوستم
دانشجويي كه با 20 خانم دوست بود كه 3-4 نفرشان شوهر دار بودند و به هم قول ازدواج داده بود
دانشجوياني كه از نظر شهوت در فشار هستند و دربرابرش دختراني مي بيند كه با رنگ و لعاب هاي متنوع و....تمركز خوبي براي تحصيل دارد؟
بله در خيابان و بيابان هم زنان هستند ولي دانشگاه اساس كار با تمركز حواس است وگرنه همه زحمات خود دانشجو و اساتيد و والدين مانند بازي كلاغ پر ، بايد گفت زحمات دانشجو پر، زحمات اساتيد پر، زحمات والدين پر ..
براي اين كه بدانيد بنده از روي احساسات اين را نمي گويم سري به قسمت هاي بخش هاي مشاوره در سايت هاي مختلف يا همين سايت بزنيد ببينيد دانشجوياني كه در محيط دانشگاه گرفتار عشق و عشق و روابط دوستي شده اند چه قدر هستند
يعني اگر بحث ديني هم نبود ايده آل اين بود كه براي تمركز در آموزش و مطالعه فضاها جدا باشد مگر اين كه دانشگاه اسلامي شود
يعني دختران با رنگ و لعاب ظاهر نشوند
خود استاد باني و مشوق دوستي و ارتباط نباشد كه بنده اگر دهم باز شود مي تواند موارد زيادي را بيان كنم كه خود استاد ديگر ارتباط با جنس مخالف و حتي زنا با دانشجوي شوهر دار شده است (بله قبول دارم ممكن است بگوييد خب اين رابطه ها در اداره ها و... هم ممكن است باشد كه هست) ولي هر بخشي بايد خودش آسيب شناسي كند
البته داريم مواردي كه از حضور زن براي افزايش رقابت هم استفاده مي شود ولي اين كار مانند اين است كه ما براي توليد بيشتر از موسيقي لهوي در محيط كار استفاده كنيم( البته كارهاي فيزيكي نه كارهاي فكري كه عملا ممكن نيست)
بنابراين رشد توليد يا پيشرفت علمي و يا رقابت هم بايد سالم باشد
بنده سراغ دارم آموزشگاه هاي زباني را كه عمدا براي تدريس زبان از جنس مخالف استفاده مي كنند و روي تيپ و خوشگلي هم خيلي تأكيد دارند چرا براي اين كه جوانان براي ثبت نام رغبت بيشتري كنند و در كل ساعات خوشي با هم داشته باشند ولي يك آماري بگيريم كه همين موسسه هاي زبان شلوغ چند درصد خروجي دارد كه تا زبان را در مرحله آخر ادامه دهند
...
اوائل انقلاب حجاب ها اسلامي بود و دانشجويان و اساتيد رعايت مي كردند بزرگان هم مي گفتند جداسازي فضاي كلاس هم نيازي نيست ولي الان....
حتي نزديك بودن محيط خوابگاه دختران و پسران مشكل ساز هست كه بنده در اين خوابگاه ها زندگي كرده ام و ديده ام دانشجوياني كه پدرشان با خون دل هزينه مي كردند ولي دانشجو اينجا دنبال قر و لباس و ادكلن و ..بود يعني درصد تمايل به درس 10% بود ولي درصد تمايل به يافتن دوست از جنس مخالف 80%
البته مواردي هم داريم كه واقعا دنبال درس و بحث هستند اينها از اوليا خدا هستند سلامي عليهم يوم ولدوا و يوم ماتوا و يوم يبعثوا حيا