تمام شادی دنیای قلبم وجود مهربان و گرم باباست اگر روزی نباشد او کنارم برایم روز مرگ آرزوهاست شده بابا پناه لحظه هایم تجلی بخش رویاهای فرداست پس از مادر که شد خاموش چون شمع پدر تنها چراغ خانه ماست شده او تکیه گاه آخرینم برایم بهترین بابای دنیاست پدر را دوست دارم ، میپرستم الهی او بماند تا که دنیاست ….
کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
و همیشه بهم سرکوفت زدن که بچه سهمیه ای و ..........
و من تنها عکسی ازش دیدم
دوست عزیز
واقعا متاسفم
از طرف همه کسایی که این حرف رو از روی نادانی به شما زدند و میزند عذر میخوام....
:Gol:
...هم شرمنده شهداییم هم شرمنده خانواده هاشون...
امیدوارم که ما رو ببخشی دوست عزیز
باز باران است
پدر افسوس که نیست
یادمان هست شبی شوم،شبی بارانی
مرد نان آور ما رفت به خاک
حسرت و درد بر این باران باد
خنده ی تلخ پدر
دست نوازشگر او نیست که نیست...
دنبال
اسمی در شعرهای من نگرد
عطر تو
واژه به واژه در من جاری ست!
ندیده ای می گویم دلتنگم
هزاران ابر
بر فراز شعرهایم رخت می شویند
می گویم پاییز
هزاران درخت پا به پای من
در پایان هر شعر برگ می ریزند!
و وقتی بر زبانم
دوستت دارم جاری می شود
هزاران پرنده ی بی پناه
آشیانشان را پیدا می کنند!
تو
در من پا گرفته ای
و تا فتح تمام من پیش می روی
می دانم آن روز نزدیک است
که هر کس مرا ببیند
لبخند تو را تصور کند.
فلسفه « الا کلنگ »
اثبات بزرگی کسی است
که فرو می نشیند تا دیگری پرواز را تجربه کند
و ❤ پدر ❤
همان بزرگ مردی است
که قامتش خم شد
تا ما قد بکشیم
[INDENT]
[/INDENT]
برای کسی که دست های پدرش
می لرزند
زلزله ترسناک نیست
دستهای خشن پدرم !!
نرمترین تکیه گاه، من در زندگی بود ...
بابا بودن يني:دستهات بوي نون بده.
بابا بودن يني:انقد خسته باشي كه نفهمي كي رو كاناپه خوابت برده...
بابا بودن يني:اگه دختر كوچولوتو دعوا كردن حتي اگرم اون مقصر باشه بهشون بگه چيكارش دارين؟بذار راحت باشه
بابا بودن بني: مرد خونه باشي تو شرايط خوب وبد...
سلامتي همهي باباهاي خوب دنيا...
تمام شادی دنیای قلبم وجود مهربان و گرم باباست اگر روزی نباشد او کنارم برایم روز مرگ آرزوهاست شده بابا پناه لحظه هایم تجلی بخش رویاهای فرداست پس از مادر که شد خاموش چون شمع پدر تنها چراغ خانه ماست شده او تکیه گاه آخرینم برایم بهترین بابای دنیاست پدر را دوست دارم ، میپرستم الهی او بماند تا که دنیاست ….
امام کاظم (ع) مردی از پیامبر خدا (ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟
حضرت فرمود: ۱ – او را با نام صدا نکند ۲ – در راه رفتن از او جلو نیفتند
۳ – قبل از او ننشیند. ۴ – کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند
بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۴۵
سلامتی اونی ک
ساقــــــــــی نبود
ولی هر روز برامون
عــــــــــــــرق ریخت
"مثل پــــــــــــدر "
آغوش پدرم می گفت ک
#گرمای خورشید افسانه است ..!
باباجونم خیلی دوستت دارم.دوست دارم دستتوببوسم اماخجالت میکشمو......(تودلم میگم خیلی دوستت دارم):geryeh::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
کاش سوره ای به نام "پدر" بود
که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت،
این که مال همه هس به جز پدر!
:Moteajeb!:
عجب
دوست عزیز
واقعا متاسفم
از طرف همه کسایی که این حرف رو از روی نادانی به شما زدند و میزند عذر میخوام....
:Gol:
...هم شرمنده شهداییم هم شرمنده خانواده هاشون...
امیدوارم که ما رو ببخشی دوست عزیز
ما ها همه مدیون خون شهدا هستیم واقعا متاسفم برای کسایی که چنین طرز تفکری دارند
خدا پدرتونو بیامرزه
پدر منم جانباز هستن همیشه خاطرات جنگ و شهدا رو بهمون میگن
واقعا همه ما مدیون افرادی همچون پدر شما هستیم
نیمه پر لیوان رو ببینید نه خالیش رو
هر کسی به اندازه شعورش حرفی رو میزنه به حرفای بی ارزش بها ندین :Gol:
آره سایه ی من شبیه توئه
آره تکیه گاهم همین سایه بود
ولی از همون بچگی درد من
نگاهای سنگین همسایه بود
گوش میکنی بابائی؟
بذار حداقل اینجا صدات کنم
به سلامتی پدر
کسی که خمیده ترین ایستاده دنیاست
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
موی سیاه او شده بود اندکی سپید
گویی سپیده از افق شب دمیده بود
میان شب مهِ تابان پدر بود
برای غصه ها درمان پدر بود
ترک بر روی انگشتش فراوان
برای لقمه های نان پدر بود
پدر کوه غم و سنگ صبورم
به شب ها گریه ی پنهان پدر بود
به قلبم حک شده نامش همیشه
نشانِ رحمت یزدان پدر بود
پدر زجر و پدر اشک و پدر آه
عزیز و مونس شایان پدر بود
برای شادی کودک همیشه
گذشت از شادیش آسان ، پدر بود
علی الگوی او در زندگانی
همیشه مظهر ایمان پدر بود
به من آموخت او در اولین بار
کلام و آیه ی قرآن پدر بود
شاه بیتم را نوشتم
از تو وُ زیبائی ات
تاجِ شاهنشاهیِ اشعار
من چشمانِ تو ست
باز باران است
پدر افسوس که نیست
یادمان هست شبی شوم،شبی بارانی
مرد نان آور ما رفت به خاک
حسرت و درد بر این باران باد
خنده ی تلخ پدر
دست نوازشگر او نیست که نیست...
ﭘــﺪﺭ است که ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪﺍﺭد ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳش ﻧﻴﺴﺖ ....
ﺑﻲ ﻣِﻨَﺖ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻏﺮﻳﺒﮕﻲ ﻫﺎﻳش ﻣﻲ ﮔﺬﺭد ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺎﺷد ...
ﻭ ﭘﺸﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻳش ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻲ ﮐﻨد...
دارم دلی ز عشق تو سرشار
وز هرچه غیر یاد تو، خالی...
پدر
دنبال
اسمی در شعرهای من نگرد
عطر تو
واژه به واژه در من جاری ست!
ندیده ای می گویم دلتنگم
هزاران ابر
بر فراز شعرهایم رخت می شویند
می گویم پاییز
هزاران درخت پا به پای من
در پایان هر شعر برگ می ریزند!
و وقتی بر زبانم
دوستت دارم جاری می شود
هزاران پرنده ی بی پناه
آشیانشان را پیدا می کنند!
تو
در من پا گرفته ای
و تا فتح تمام من پیش می روی
می دانم آن روز نزدیک است
که هر کس مرا ببیند
لبخند تو را تصور کند.
دل را
نگاه گَرم تو
دیوانه میکند ...
هیچ چیز به اندازه ی یک کوه,,,,,
شبیه پدر نیست...
هر روز
صبح
چشم که باز می کنم
بیدار می شوی از خودت
و راه می افتی در من
راه می افتی
که از نو بروی
بعد از تو
هر که رفت
تو بودی
تو بودی که دوباره می رفتی.
خدا تک تک پدر ها رو حفظ کنه. ان شالله پدرهای عزیز رفته این سایت آمرزیده بشن. @};-