.ღ خــلوت با خــدا... ღ.

تب‌های اولیه

3592 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خدایا تو این دنیا هرکی خودشو بدبختتر نشون میده بیشترهواشو داری:crying:
هرکی ناامیدتره بهتره پیشت:crying::grye:
ماکه همه امیدمون تویی اصن نگامونم نمیکنی:Ghamgin:

سلام
خداخیلی مهربون و بخشنده ست.توکلتون به خدا باشه و ازش یهترینها رو درخواست کنید.
:ok:
همین که همه امیدتون خداست یعنی خدا خیلی دوستون داره.
امیدوارم هرچی خیر و صلاحه براتون اتفاق بیفته :Gol:کسی هم که خودشو بدبختتر نشون میده و باعث ناامیدی بنده های خدا میشه و مدام از غم و غصه هاش میگه .کارش درست نیست و قطعا دیگران احساس خوبی باهاش ندارند.پس شما همیشه شادیاتو با بقیه تقسیم کن و غصه هاتو فقط به خدا بگو

با سلام

هرگز ازتاخیراجابت دعا ناامید مباش ،زیرا بخشش الهی به اندازه نیت است

گاه در اجابت دعا،تاخیر میشود تا پاداش در خواست کننده بیشتر وجزای آرزومند

کاملترشود، گاهی درخواست میکنی اما پاسخ داده نمیشود، زیرا بهتر ازآنچه خواستی

به زودی یادروقت مشخص ،به تو خواهدبخشید یا به جهت اعطاءبهتر ازآنچه خواستی،

دعا به اجابت نمیرسد زیرا چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه هلاکت

دین توخواهد بود ،پس خواسته های تو به گونه ای باشد که جمال وزیبایی تو را تامین

ورنج وسختی را از تو دور کند ،پس نه مال دنیا برای تو پایدار ونه تو برای مال دنیا باقی

خواهی ماند.

اماخدایی خیلی سخته همش دعاکنی همش گریه کنی امابازم سکوت خداروهرروز وهرشب ببینی
سخته ببینی هرچی دعامیکنی مشکلات بجای اینکه کمتربشن ازهرگوشه وکناری بیشترمیشه
خیلی سخته هرشب باگریه بخوابی وناامیدروزبعدتوشروع کنی و......

اجابت کن دعایم را تو یا رب
که درماندم در این دنیای نامرد

[FONT=system]خدایا دلم معجزه می خواهد از آن معجزه هایی که به هنگامه ی وقوعش ، خدایا دوستت دارم ، خدایا شکرت میان هق هق گریه هایم گم شود

♥خـــــدایـا♥ خیـلی دوســت دارم
.
.
.
.
.
.
مـن و قـلــ♥ـبم همـین الان یهـویـی ( و همیشگی ) ♥♥♥

خدایا دیدی آخرش نرفتم دنبال اون کاری که قرار بود. نمیتونم برم نمیدونم دوستم چطوری رفته حس بدی بهم میده. خدایا میشه خودت برام جورش کنی.

خداجونم میخوام یه کاری بکنم برای خواسته اولم که خودت میدونی چیه.

نمیدونم کاره درستیه یا نه. نمیدونم باید اصرار کنم یا نه. ولی خدایا خودت که میبینی شرایطو.
البته میدونم که با دست پس میزنمم با پا پیش میکشم ولی خودت که از ته دلم خبر داری. میدونی کدومش بیشتره

جون رها کارامو رو به را کن. یه چیزی که خیلی عالی باشه. اصلا یه شرایط عالی در نظر بگیر برامو کمک کن که بهش برسم................

گاهی اوقات خدا جوری دست بعضیا رو رو میکنه که فقط باید سرتو بالا ببری داد بزنی خدایا دمــــت گرم

[FONT=arial black]خدای[FONT=arial black] مهربان همیشه در کنارماهستIMAGE(http://s2.picofile.com/file/7266803224/41.gif)
[FONT=arial black]ما بعضی وقتها اورا نمی بینیمIMAGE(http://s2.picofile.com/file/7266803224/41.gif)

[FONT=arial black]خداونداIMAGE(http://bpmaker-resource.giffy.me/userdata/user/1/1467/22/b2-1348271784.png)
[FONT=arial black]تو آنگونه هستی که من دوست دارمIMAGE(http://bpmaker-resource.giffy.me/userdata/user/1/1467/22/b2-1348271784.png)
[FONT=arial black]من را آنگونه قرارده که تو دوست داریIMAGE(http://bpmaker-resource.giffy.me/userdata/user/1/1467/22/b2-1348271784.png)

خدایا

دستمو ول نکن.چاکریم

بارش بوسه های "بی منت" خداوند را برایتان آرزومندم...

خدایا شکرت که هستی:Gol:

[INDENT]خدایـــــــــــــــا داشتنت به همه ی دنیا می ارزد چقدر قشنگ است داشتن تو وقتی پشت بند همه ی مشکلات وحرفها

وحدیث ها ونگرانی ها لبخندی میزنم ومیگویم ممنونم که هستی خداجونم....:Gol:[/INDENT]

در زنـدگی بـرای رسـیـدن از خـود بـه خدا یـک خـط راست و کـوتـاه لازم اسـت ؛ نـامـش صراط مـسـتقیم !
ای مـهـربـان ، ایـاک نـعـبد و ایـاک نـستـعـین . .

بسمه الربّ

خداوندا تو با منی،امّا من گم شده ام!

گم شده ام !!!!!

مرا بیاب و به خویش باز گردان.

خدا گویـــــد:

قسم بر عاشقان پاک باایمان...

قسم بر اسبهای خسته درمیدان..
تو رادر بهترین اوقات آوردم

قســـم بر عصـــر روشن،
تکیـــه کن بر من..

قسم بر روز،هنگامیکه عالم رابگیرد نور..
قسم بر اختران روشن اما دور..

رهایـــت من نخواهـــم کرد..
برای درک آغوشم،
شروع کن...
یک قدم باتــو..

تمــــام گامهای مانده اش با من...

تو بگشا گوشِ دل،،

پروردگارت باتو میگوید:
تو را در بیکــــران دنیای تنهایان...

رهایت من نخواهم کرد....

ای قادر مطلق کمکم کن:Gol:
کمک کن پدر و مادرم ازم راضی باشن
خداااااااااااااااااااا درسته دنیا رو بر اساس علت و معلول ساختی ولی سبب ساز هم تویی
همه چیز دست خودته
خیلی دوستت دارم
خدایا شکرت که تو هستی که اگه یاد تو و صفات تو نبود من مرده بودم
تویی که تو بدترین شرایط یادت آدم و به بهترین حال میرسونه

گفتم منم اهل خطا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم شکستم توبه ها، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که ای ستّار من، ای حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه ای پوشالی ام
بنگر تهیدستم خدا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که احوالم بد است، از بس گناهم بی حد است
بخشیده ای این بنده را؟! گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که نفسم سرکش است، جایم درون آتش است

أِغفرلنا، أِغفرلنا، گفتی که بخشیدم، بیا...

[FONT=Microsoft Sans Serif]نامه سرگشاده به شیعیان علی

اینجا برادر به فکر خویش است، کوسه به فکر ریش است...

امروز یادم آمد خاطره آن دختر 19 ساله رو.... می دونید که به خاطر نارسایی قلبی ناخن هاش کبود شده بود....

با امید زندگی می کرد... می خواست بره دانشگاه احتمالا حقوق بخونه تا بی عدالتی رو ریشه کن کنه... تو مرکز مشاوره دیدمش، وقتی به منشی مرکز گفته بود از طرف کمیته امداد اومده برا مشاوره انتخاب رشته... منشی مرکز زنگ زده بود به کمیته امداد و بلند بلند مشخصاتشو می گفت تا اونا برای 5 هزار تومن حق مشاوره، تایید کنن مددجو هستش....

تو اون لحظات از خجالت داشت آب می شد بره تو زمین.... تو اون لحظه تنها کاری که مادرم می تونست انجام بده...

---- سلام دخترم.. چطوری... رتبت چن شده... به سلامتی... ان شا الله تو یه دانشگاه خوب قبول شی.... من می خوام برا قبول شدنت تو دانشگاه یه هدیه بهت بدم... اگه می شه آدرس خونتونو بده...

چند روز بعدش چند تا از اقوام تو تهران براش وقت دکتر گرفتن

روزی که رفته بود پیش دکتر، دکتر گفته بود خیلی دیر اومدین... شنبه بستریش کنید برا عمل...

اما دخترک نتونست تا پله های طبقه چهارم آپارتمان طاقت بیاره.... ایست قلبی و تمام-----------------------

با خودم حساب می کنم.... اگه یه نفر از خریدن مبلمان سلطنتی صرف نظر می کرد و خرج عملشو می داد، اون دختر دو سال زودتر عمل می شد.... و احتمالا الان زنده بود....

شیعه علی هستی یا نیستی؟؟

مادر آن دختر نمی آید به کسی شکایت کند.... ولی من از بندگانت شکایت دارم خدا ....

راستی یکی رو می شناسم زمین خریده 40 میلیون... 4 ماه بعد نصفشو فروخته 70 میلیون.... تو نصفه دیگشم باغ ییلاقی درست کرده....

خدا من دیگه حرفی ندارم... هر طور خودت صلاح می دونی....

یا علی

سلام .
مشگل از این نیست که انسانهای خوب و پاک کم هستند . اتفاا به نظر من ادم خوب زیاد داریم .
مشگل از این هست که سیستم های خوبی برای کمک رسانی نداریم .
چند وقت پیش کسی رو برای یک مورد اورژانسی میخواستم برسونم بیمارستان .

تقریبا 4 ساعتی بین بیمارستان ها بودم تا بتونم یه بیمارستان خوب برای اون مورد اورژانسی پیدا کنم .
حالا کسی رو در نظر بگیرین که عارضه قلبی داره .
کسی رو در نظر بگیرین که سکته مغزی کرده .

حداقل کاری که میتونن بیمارستانهای دولتی بکنن ... یه سایت هست ... که در درونش عنوان کنن چه سرویس هایی رو میتونن انجام یدن ... تخت خالی دارند یا ندارند و ...
ولی کو گوش شنوا ...
برای هممون هم پیش اومده ...

در مورد این موضوع بخصوصتون ... اگر من در جریان بودم ... حتما بهشون کمک میکردم ... من مهم نیستم ... منظورم من نوعی هست .
تمام تقصیر ها گردن اون کسایی هست که قدرتی دارند و برای اینگونه مسائل سیستمی درست نمیکنند که سایر انسانها آگاه بشن و به داد هم نوعشون برسند .

سلام .
مشگل از این نیست که انسانهای خوب و پاک کم هستند . اتفاا به نظر من ادم خوب زیاد داریم .
مشگل از این هست که سیستم های خوبی برای کمک رسانی نداریم .
چند وقت پیش کسی رو برای یک مورد اورژانسی میخواستم برسونم بیمارستان .

تقریبا 4 ساعتی بین بیمارستان ها بودم تا بتونم یه بیمارستان خوب برای اون مورد اورژانسی پیدا کنم .
حالا کسی رو در نظر بگیرین که عارضه قلبی داره .
کسی رو در نظر بگیرین که سکته مغزی کرده .

حداقل کاری که میتونن بیمارستانهای دولتی بکنن ... یه سایت هست ... که در درونش عنوان کنن چه سرویس هایی رو میتونن انجام یدن ... تخت خالی دارند یا ندارند و ...
ولی کو گوش شنوا ...
برای هممون هم پیش اومده ...

در مورد این موضوع بخصوصتون ... اگر من در جریان بودم ... حتما بهشون کمک میکردم ... من مهم نیستم ... منظورم من نوعی هست .
تمام تقصیر ها گردن اون کسایی هست که قدرتی دارند و برای اینگونه مسائل سیستمی درست نمیکنند که سایر انسانها آگاه بشن و به داد هم نوعشون برسند .
سلام
برام جالب بود... آخه این مطلب برای صفحه 208 تاپیک بوده و حدود5 ماه پیش.
.
اما به نظرم اون محبته، اونجور که باید باشه، نیستش:ok:
.
الان چند روزه فکرم رو یه مورد جدیده، یه دختر تازه عروس که روزی چند بار تشنج می کنه و بخاطر گرون بودن داروهاش دیگه دکتر نمیره... من از پزشکی چیزی سر در نمیارم، اما خدا کنه تشنج باعث مرگ نباشه، چون دوباره وقتی کار از کار گذشت همه شروع می کنن به دلسوزی.
.
می دونید منظورم چیه؟
.
آیا واقعا مصداق این بیت هستیم یا نه،؟!!
.
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضو ها را نماند قرار
.
یعنی مشکلاتی که می فرمایید، در مقابل شدت محبت آدما نسبت به هم، نباید به چشم بیاد
.
هنوز به کیفیت و حد نصاب لازم نرسیدیم:Gol:
.
التماس دعا
.
یا علی

خدایا از گناهم بگذر همان گونه که از ارزوهایم گذشتی.....

خــدایا . . .
اگر خواسته ام را اجابت میکردی
به خودم قول داده بودم
خیلی دوستت داشته باشم
حالا که خواسته ام را اجابت نکرده ای

...باید حواسم باشد که
خیلی بیشتر دوستت داشته باشم
آخــر میترسم فکر کنی این همه سال
تو را بخــاطر اجابت خواسته هایم
خواسته بودم ...

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است
نه در آن بالاها !
مهربان، خوب، قشنگ ...
چهره اش نورانیست
گاه گاهی سخنی می گوید،با دل کوچک من،ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد !
او مرا می خواند،او مرا می خواهد،او همه درد مرا می داند ...
یاد او ذکر من است، در غم و در شادی چون به غم می نگرم، آن زمان رقص کنان می خندم ...
که خدا یار من است،که خدا در همه جا یاد من است
او خدایست که همواره مرا می خواهد
او مرا می خواند
او همه درد مرا می داند ...

استاد می گفت : نداشته ها و تنهایی های کوچک با چیزها و آدمهای کوچک پر میشوند ؛

نداشته ها و تنهایی های خیلی خیلی خیلی بزرگ ،

فقط با خدا ...

تو تنها کسی هستی


اگه بخوام مشکلمو بگم ، نباید از منشیت وقت بگیرم




تو تنها کسی هستی که


اگه بخوام باهات تماس بگیرم واسم حتی یه ریال هم هزینه نداره …



تو تنها کسی هستی که


اگه ساعتها باهات حرف بزنم ، به ساعتت نگاه نمیکنی که یعنی وقتم داره تموم میشه



تو تنها کسی هستی که


اگه گرهی از کارم باز کنی، لازم نیست با فرستادن تاج گل و …ازت تشکر کنم



تو تنها کسی هستی که


اگه بیماریمو شفا دادی ،لازم نیست با چاپ اعلامیه تو صفحه اول یه روزنامه پرتیراژ ازت تقدیر کنم



تو تنها کسی هستی که


اگه هر چی گریه کنم و اشک بریزم و وراجی کنم ،بهم نمیگی حوصله ام رو سر بردی …چقدر پرحرفی!



تو تنها کسی هستی که


حتی اگه واسه این همه وقت که بهم دادی ازت تشکر نکنم ،بازم هرچقدر که بخوام بهم وقت میدی

دلمـ ، یڪ ڪوچه میخـواهد

بے بن بستــ ..

و خـدا ڪه با هم ڪمے راه برویمـ !!!

خدایا ....

مرا در آغوش خود بگیر

دلم آرامشِ خدایــــــی می خواهد ... !!

IMAGE(http://www.labkhandezendegi.com/uploads/microblog/2015/01/54cc9f870df2fisf.jpg)


خــدایا پــرســـشـی دارم

رهــا کـــن آسـمـان هـا را ، بـیـا ایـن جـا قـضـاوت کـن

بـبـیـنـم در زمـیـن یـک مــرد پـیـدا مــی کـنــی یـا نــه؟

تـو هـم مـثـل هـمـه ، امـروز و فـردا مـی کـنـی یـا نـه؟

بـنـدگـانـت را از نـنـگ آدم بـودن و بـیـهــــوده فــرسودن ، مبـــرّا می کنی یا نه ؟

بـــرای آخــــریـن پــرســـــش...



قیامت را بگو ، مـــــــــردانه ، برپا می کنی یا نه ؟


IMAGE(http://www.axgig.com/images/47968580295534846097.jpg)

خدایااااااا داررررم جلوی بنده هات دعا میکنمااا
امتحان ریاضی امروز حداقل ۱۹ بشم

خدایا دوباره من موندمو یه تصمیم. چرا این مرحله ها هرچی جلوتر میریم لولش بالاتر میاد.

خدایا نمیدونم چیکار کنم. چند روز بیشتر وقت ندارما. کمکم کن:Sham::Sham::Sham:

خدایا بی صبرانه منتظر زمانی هستم که از پشت پرده بیرون بیایی، مرا در آغوش مهربانت بگیری، سکوتت را بشکنی و با لبخند به من بگویی: در این سالهای سرشار از سکوت، دائما به فکر من بوده ای، خطاهایم را بخشیده ای و در پس هر رنجی گنجی برایم مخفی کرده ای. خدایا با تمام وجود به تو امیددارم

خدایااااااا داررررم جلوی بنده هات دعا میکنمااا
امتحان ریاضی امروز حداقل ۱۹ بشم������ماشین حساب برام جور شه مال خودم گم شده������������������������������������������
وایییییییی

آخ آخ آخ... یادش بخیر ... ترم اولی که رفتم دانشگاه ، برای اولین بار از خانه و کاشانه دور بودم.... دو بار گریه کردم:Nishkhand:.

یه بارش به خاطر مریضی بود و اینکه رفقا اصلا توجه نمی کردن... انگار نه انگار....

یه بارشم شب امتحان درس نخونده بودم و از طرفی دو ساعت داشتم دنبال می گشتم تا از یکی ماشین حساب بگیرم.... هیچی دیگه... ساعت 12 نصف شب 10 دقه باید پیاده می رفتم تا از یه بنده خدایی ماشین حساب بگیرم... از فرصت تنهایی استفاده کردم و واسه غفلت و درس نخوندن خودم گریه کردم:lol:

.
میگن روز قیامت روز حسرت خوردنه:geryeh:

نه یکبار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید، خدا هست و
خدا هست.
❤️خدا هست نگران هیچی نباش❤️

[FONT="Microsoft Sans Serif"]

آخ آخ آخ... یادش بخیر ... ترم اولی که رفتم دانشگاه ، برای اولین بار از خانه و کاشانه دور بودم.... دو بار گریه کردم:Nishkhand:.

یه بارش به خاطر مریضی بود و اینکه رفقا اصلا توجه نمی کردن... انگار نه انگار....

یه بارشم شب امتحان درس نخونده بودم و از طرفی دو ساعت داشتم دنبال می گشتم تا از یکی ماشین حساب بگیرم.... هیچی دیگه... ساعت 12 نصف شب 10 دقه باید پیاده می رفتم تا از یه بنده خدایی ماشین حساب بگیرم... از فرصت تنهایی استفاده کردم و واسه غفلت و درس نخوندن خودم گریه کردم:lol:

.
میگن روز قیامت روز حسرت خوردنه:geryeh:

اوه خیلی خاطره ی جالبی بودی
خـــیلی
خهخهخهه

 نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم

 هم خود را و هم تو را آزار میدهم

 هر چه قدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که تو خواستی

 و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم کنی

 آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ”

 خدایا هیچ وقت رهـــایم نکن . . .

من خدا را دارم

کــــوله بــارم بــر دوش

سفری می باید

ســــــــفری بی همــــراه

گـــم شـــدن در تــه تــــنهایی محــض

ســازکم بـا من گـفت :

هر کجا لرزیدی

از سفــــر ترسیدی

تو بگـــــــــــو ازته دل

من خدارادارم

پی نوشت:خب ساعت ۲:۵۵ بامداد اینجانب فردا امتحان عربی دارم زیاد درس نخوندم و خوابم هم نمیاد....میدونید من خدا رو دارم!!!
خدایا شرمنده دیگه ما زیادی پررو هسدیم!!!

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی: فانی قریب
     .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش می‌شد بهت نزدیك شم …
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
     .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
     .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
     .:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
     .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
     .:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
     .:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! …  توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
     .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی: الیس الله بكاف عبده
     .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم.
هنوز خدایت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است!
اما من نمی خواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی.!
نگران شکستن دلت نباش!
می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.
و جنسش عوض نمی شود ...
و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...
و تو مرا داری ...
برای همیشه!
چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...
چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،
صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!
دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...
می خواهم شاد باشی ...
این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.
من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)
و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...
نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.
شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟
اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!
فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!
پروردگارت ...
با عشق!!!!!!!

مرگ ؛ و عاقبت چِرا تولدی دوباره است ... "
 
گفتم: خداي من، دقايقي بود در زندگانيم که هوس مي کردم سر سنگينم را که پر از دغدغهء ديروز بود و هراس فردا بر شانه هاي صبورت بگذارم، آرام برايت بگويم و بگريم، در آن لحظات شانه هاي تو کجا بود؟
گفت: عزيز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگي که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودي، من آني خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستي. من همچون عاشقي که به معشوق خويش مي نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم.
گفتم: پس چرا راضي شدي من براي آن همه دلتنگي، اينگونه زار بگريم؟
گفت: عزيزتر از هر چه هست، اشک تنها قطره اي است که قبل از آنکه فرود آيد عروج مي کند، اشکهايت به من رسيد و من يکي يکي بر زنگارهاي روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشي و از حوالي آسمان، چرا که تنهااينگونه مي شود تا هميشه شاد بود.
گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگي بود که بر سر راهم گذاشته بودي؟
گفت: بارها صدايت کردم، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمي رسي، تو هرگز گوش نکردي و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيزتر از هر چه هست، از اين راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهي رسيد.
گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتي؟
گفت: روزيت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، پناهت دادم تا صدايم کني، چيزي نگفتي، بارها گل برايت فرستادم، کلامي نگفتي، مي خواستم برايم بگويي آخر تو بندهء من بودي چاره اي نبود جز نزول درد که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردي.
گفتم: پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندي؟
گفت: اول بار که گفتي "خدا" آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خداي تو را نشنوم، تو باز گفتي خدا و من مشتاق تر براي شنيدن خدايي ديگر، اگر تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار مي کردي همان بار اول شفايت مي دادم.
گفتم: مهربانترين خدا ! دوست دارمت ...
گفت: عزيز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت ...
خدايا به خاطر همه عناياتي که به من داري ازت ممنونم.

دیروز شیطان را دیدم
در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود ؛
فریب می فروخت!!
مردم دورش جمع شده بودند،هیاهو میکردند،هول میدادند و بیشتر میخواستند
توی بساطش همه چیز بود : غرور،حرص،دروغ،جنایت و...
هرکس چیزی می خریدو در ازایش چیزی می داد
بعضی ها تکه ای از قلبشان را میدادند
و بعضی پاره ای از روحشان را
بعضی ها ایمانشان را میدادند
و بعضی آزادگیشان را
شیطان میخندیدو دهانش بوی گند جهنم میداد،حالم را به هم میزد،انگار ذهنم را خواند
موذیانه خندید و گفت :
من کاری با کسی ندارم
فقط گوشه ای بساطم را پهن کرده ام و آرام نجوا میکنم
نه قیلوقال میکنم و نه کسی را مجبور میکنم چیزی از من بخرد
می بینی! آدم ها خودشان دور من جمع شده اند
آن وقت سرش را نزدیکتر آورد و گفت:
البته تو با اینها فرق میکنی
تو زیرکی و مومن،زیرکی و ایمان آدم را نجات می دهد
اینها ساده اند و گرسنه،در ازای هرچیز فریب میخورند
ساعتها کنار بساطش نشستم تا اینکه چشمم به جعبه ی عبادت افتاد ک لابه لای چیز دیگر بود
دور از چشم شیطان آنرا برداشتم و توی جیبم گذاشتم
با خود گفتم:بگذار یکبارم که شده کسی چیزی را از شیطان بدزدد
به خانه آمدم و در کوچک جعبه ی عبادت را باز کردم
توی آن اما جز غرور چیزی نبود
جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت
فریب خورده بودم،فریب
دستم را روی قلبم گذاشتم ، نبود!
فهمیدم ک آنرا کنار بساط شیطان جاگذاشتم
تمام راه دویدم،تمام را لعنتش کردم،تمام راه خدا خدا کردم
میخواستم عبادت دروغی اش را توی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم
به میدان رسیدم،شیطان اما نبود
آنوقت نشستم و های های گریه کردم،اشک هایم ک تمام شد
بلند شدم تا بی دلی ام را با خود ببرم
ک صدایی شنیدم....
صدای قلبم را
و همانجا بی اختیار ب سجده افتادم و زمین را بوسیدم
به شکرانه قلبی ک پیدا شده بود

خدایاااااااااااااا
فریاد هایم انقدر تاریک اند که شاید توصیف تاریکی باشند
خدایا اگر بنده ات هستم
واگر خدای منی
به بنده بودنم و ب خداییت قسمت میدهم
ک اجازه ندهی که بال های پروازم در زیر غبار دنیا مدفون شوند
من بی نورت بی شورت بی اشک هایم میمیرم
بال هایم کثیف اند
پاکشان کن......خدایا انقدر خسته ام که دستانم توان پاک کردن
غبارهارا ندارد
اشک هایم را مگیر...
من از این همه نعمت فقط اشک هایم رادارم
برای یاری بال هایم
شاید بااشک هایم بال هایم رابشویی....

گاهی دلم میلرزد
خدایا از وسوسه های دلم بال هایم شکست
خدایا دلم وجودم
وبال های شکسته وخسته تر از خسته ام
تقدیم تو باد خودت درپناه لطفت
دلم را انقدر باعشقت یاری ده
تا لغزش را حس نکند.

خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست ; خیالت از زمین راحت ، که حتی روز ، روشن نیست! / کسی اینجا نمی بینه ، که دنیا زیر چشماته! ; یه عمره یادمون رفته ، زمین دارمکافاته / فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه هاکردم! ; که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم! / خدایا وقت برگشتن ، یه کم  با من مدارا کن ; شنیدم گرم آغوشت ، اگه میشه منم جا کن.

باز هم صبح شد، پروردگارا: از اينكه يكبار ديگر مرا لايق حيات دانستي سپاسگزارم، از اينكه فرصت يك شروع مجدد را به من عطاكردي متشكرم، از تو ميخواهم به من درك و درايتي بيش از پيش ببخشي، تا امروز اشتباهات ديروز را تكرار نكنم، فرصتهايي كه در اختيارم قرار ميدهي از دست ندهم و از يادنبرم كه شايد فقط براي امروز بتوانم دوستانم و يارانم را دوست بدارم.

پی نوشت:ساعت ۳:۱۰ بامداد من پست میزارم لطفا بخوند یه دونه صلوات بفرستین...
ممنونم

..... خدای من .....
براستى گذشت تو از گناه،
و پرده پوشیت بر کار زشتم،
و بردباریت در برابر جرم بسیارم،
که گاهی به خـطا و گاهی از روى تعمـد کردم،

مرا به طمـع انداخت تا از تو درخواست کنم
چیزهایى را که مستحق آن نیستم ..

........
و سبب شد که تو را از روى اطمینـان بخوانم،
و با تو انس بگیرم بدون هر ترس و واهمه ای،
و حاجتم را از تو بخواهم،
در حالیکه در طلبش هم با ناز و عشوه به درگاهت می آیم !

و اگر حاجتم دیـر بر آید،
بواسطه نادانیم بر تو اعتراض میکنم
در حالیکه شاید دیر شدن آن برایم بهتر باشد،
زیرا تنها تو دانـا به سرانجام کارها هستى

و از این رو من ندیدم
مولایِ بزرگوارى، شکیبــاتر از تو بر بنده پست خود ..

........
خدای من،
تو مرا مى خوانى درحالیکه من از تو روی میگردانم.
تو به من دوستى میکنى در حالیکه من با تو دشمنى میکنم.
تو به من محبت میکنى و من نمی پذیرم،
گـویا مـن منتى بر تــو دارم !
و بـــاز ...
این احوال تو را از مهر و احسانت بر من باز نمیدارد .

........
پس خدای مهـربان من،
بر این بنده نـادانت رحـم کن و احسان زیادت را بر او ببخش،
که براستى تو بـخـشـنـده و بــزرگــوارى ...

خطا ازمن است می دانم!!!
از من که سالهاست گفته ام "ایاک نعبد"...
اما به دیگران هم دلسپرده ام...
از من که سالها گفته ام "ایاک نستعین" ...
اما به دیگران هم تکیه کرده ام...
اما رهایم نکن...
بیش از همیشه دلتنگم ...
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...!!!

خـــــــــدایــــــــا

از صبرت همین بس که داری مرا تحمل می‌کنی !!!!

از بخششت همین بس که به من ناسپاس هم روزی

 می‌دهی !!!

موضوع قفل شده است