همه مارو از"چوب خدا" ترسوندند
ولی!!!!
یکی!!!
به " بوسه خدا"
امیدوارمان نکرد.
در صورتیکه خداوند کلامش را با "الرحمن الرحیم" آغاز میکند."
بخشنده مهربان"
بارش بوسه های خداوند را برای آرزو دارم********
دلم گرم خداوندیست که با دستان من ....
گندم برای یاکریم خانه می ریزد ....
چه بخشنده خدای عاشقی دارم..
که می خواند مرا ...
با انکه میداند گنهکارم .
دلم گرم است میدانم بدون لطف اوتنهای اتنهایم
بسم رب الشهدا والصدیقین :Gol:
خدایا تو از درون ادم هایت باخبری ومن بی خبر
پس بگذار در بی خبری بمانم تا نگاهم به آن ها عوض نشود.
قلب وروح مرا آکنده از عشق به زیبایی ها ونیکی ها بگردان چرا که رضایت تو در عشق به این خوبی هاست .
خداوندا ,الها روسیاهم ودربند واسیر نفس تو خود باب نجاتی بفرست .کمکم کن آلوده وزار ونزار نگردم .
[="Purple"]نذر کرده ام...
یک روزی که خوشحال تر بودم بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خورد که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد . یک روزی که خوشحال تر بودم می آیم و می نویسم که "این نیز بگذرد " مثل همیشه که همه چیز گذشته است وآب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است.
یک روزی که خوشحال تر بودم یک نقاشی از پاییز میگذارم ،که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست زندگی پاییز هم می شود ،رنگارنگ ، از همه رنگ ، بخر و ببر! یک روزی که خوشحال تر بودم نذرم را ادا می کنم تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است بخوانمشان و یادم بیاید که هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان...
من هر چی بنویسم تو کار خودتو میکنی ، مگه اصلا به من اهمیت میدی ؟ چقدر دیگه التماس کنم حاجتمو بهم بدی ؟ اصلا میخوای خودمو خلاص کنم ؟ آخه مگه کم چیزی ازت میخوام که نمیدی ؟ خودتم که خبر داری چه چیز بزرگی ازت میخوام که چقدر منو به تو نزدیکتر میکنه، خودت که خبر داری همش به خاطر جفتمون ، که البته منم روحم از روح تو هستش میخوام، حتی بهم نگفتی صلاحم نیست ، خواستم گفتی دادی ، اما پس چرا من هنوز درکش نکردم ؟ از هر کی خبرشو گرفتم گفتن تو راهه، به همین زودی ها میاد ... الان چند ساله ؟ پس کی میاد ؟ چرا هر وقت خسته میشم میرم سراغ زندگی سگی میای بهم امید میدی ولی بعدش اینقدر با صبر کنم که خسته بشم ؟ من چی بنویسم ، من انتخابمو کردم، تو هم انتخاب کن، یا جفتمون، یا خودت تنها .... خودت بهتر خبر داری :Gol: در ضمن اگه مانعی سر راهمون هست خودت برش دار دیگه خسته شدم ...
مداد دست من است و پاک کن دستِ تو خط خطی کردن کار من و رو سفید کردن کار تو اگر تو نبودی آبرویم آب می شد... باز هم مرا ببخش سر به زیر سلام ات می کنم.......
[="Indigo"]خدایا خیلی ناراحتم. چرا امروز اینجوری کرد؟؟؟ من فقط رفته بودم سوالامو بپرسم.
وای که از وقتی اومدم خونه سرم درد میکنه. با اینکه یه سری حرفا رو جواب دادم ولی خیلیشو جلو خودمو گرفتم. چطوری جرات میکنه اینطوری بحرفه؟؟؟
تازه حسن میدونه!! ولی به نظرم هر کسی این طرز بیانو دوست نداره لااقل من خوشم نیومد. چی کار به زندگی شخصی من داری آخه؟؟؟؟؟
خدایا میدونم حالا میگی خودت مگه نگفتی؟ ولی خب میدونی که منظورم این نبود. میدونی که این شرایط خیلییییی خییلیییی اذیتم میکنه.
امروز که گذشت ولی جوون رها کمکم کن. کمک کن اولا اعصابم بیاد سرجاش. احساس میکنم سرم اندازه کرده زمین شده.
بعدشم از این به بعد اتفاقایی که میفته یه مدلی باشه که احساس نابودی نکنم. آخه ناغافل این چه کاری بود؟؟؟!!!
اصلا یادم نیسست چه جوابایی دادم بهش.:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:[/]
خدایا
خودت میدونی عادت ندارم دل شخصی رو بشکونم، اما دیروز یکی دلمو شکوند که هنوزم صدای شکستنش تو گوشمه
خدایا چطور اینقدر راحت ادما به خودشون اجازه میدن هر حرف ناراحت کننده ای رو به زبون بیارن؟ دیگه کم آوردم، دیگه نمیتونم تحمل کنم؛خودت میدونی من دختر بدی نیستم،حداقل همیشه سعی کردم که بد نباشم؛پس چرا با من اینطور رفتار میشه؟!چرا؟ تاکی؟ چقدر باید تحمل کنم؟
خدایا خواهش میکنم کمکم کن تا بتونم اشتباهاتم رو جبران کنم،باز هم خداجونم بهم صبر بده.
خدایا هرگاه عاشقانه خواندمت عاشقانه تر جواب دادی...
هرگاه خالصانه تمنایت کردم مشتاقانه تر اجابت کردی...
چه روزها که ندیدمت ولی تو دیدی...
چه زمان ها که نخواندمت ولی تو خواندی...
چه حکمتی است در خدایی تو که این چنین مهربانی می کنی...
خدایا به برکت وجودت نیازمندم...
بیا همچنان ساکن قلبم باش...
ان شاءالله قلب های مان جایگاه نور الهی
خدایا ممنون که بهم فهموندی هرجایی آدم یه قدم از گلیمش پاش رو فراتر میزاره، بعد یه مدت سه قدم از گلیمش عقب نشینی میکنه
منم خیلی جاها تند رفتم. شرمنده ی تو بندت شدم
حالا نمیخوام سه قدم از گلیمم عقبتر برم بلکه الان میخوام خودم باشم. میخوام بهت بگم من کی باشم که بخوام ازش بدم بیاد، من کی باشم که بخوام ازش ناراحت بشم؟ کی باشم که بخوام از رفتارهاش متنفر باشم؟
اون از من به تو خیلی نزدیکتره. خودت حفظش کن.
من رو هم از تندروی و کج بینی حفظ کن و در مسیر درست قرار بده.
الهی
نصیرمان باش تا بصیرگردیم ؛
بصیرمان کن تا ازمسیر برنگردیم؛
الهی
ای نام تو شیرین ؛
ای ذات تو دیرین ؛
خوشم که معبودم تویی؛
خرسندم که مقصودم تویی ؛
نه دوری که نخوانمت ؛
نه مجهولی که نشناسمت ؛
الهی
کینه را ازسینه ام بزدای ؛
زبانم را از دروغ و تهمت نگه دار؛
اگر نعمتم بخشیدی، شاکرم کن؛
اگربه بلاافکندی ،صابرم کن؛اگر آزمودی ،پیروزم کن.....
[="#0000FF"]خدایا[/]
[="#00FFFF"]همه چیزم را بگیر اما...
عشقم را نه
مهرت را در دلم نه
یادت را در کلبه ی خاموش دلم که تنها نور امیدم است نه
اشک هایم را که گرفتی بی اشک بغض می کنم
اگر بغضم را گرفتی بی بغض غصه می خورم
اگر غصه ام را هم پاک کردی ، بی غصه به تو می اندیشم
اگر اندیشه ام را دور کردی، بی اندیشه عاشقت می شوم
و اگر عشقم و قلبم را گرفتی....
یعنی
دوستم داری و دلم را خریده ای[/]:ok:
من
بی تو
یک تکرار سرد و سخت و هراسناک ام.
تکراری از یک مشت ستون سنگی شکسته ی مغرور که شبنم ها رغبت نمی کنند رویشان بنشینند.
این بیابان و سکون و سنگ و شبنم و مه و سبزه های تک و توک روی زمین،تو را میخواهند.
چشم به راه تو اند ؛در جهلی عمیق.
در بهتی عظیم.
آینه های بدلی ،چه ناشیانه نقش میشکنند.
و من چقدر حرف میزنم.
هیچ کدام از نوشته هایم،شایسته ی تقدیم کردن به شما نیست.
و سکوت جایز نیست.
پس خط خطی میکنم؛
سرسری بخوانید.
دوستان خداوند چند ساعت نشده جوابم رو داد، من لحظه ای غفلت کردم، اگر باعث شدم در دل کسی ناامیدی راه پیدا کنه، اگر احساس منفی در کسی ایجاد کردم، معذرت می خوام
سلاااااااااااااااااام:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:
مبارکتون باشه.:Kaf:
مدیونید اگه برای همه ی کسایی که پیامتونو دیدند دعا نکنید.:ok: برای همه ی کسایی که حتی درست نمی دونند چی میخوان.برای همه.
ممنونتم خواهرم.
خدایا اگر گناهانم را بر روی سنگ نوشته بودم از هم پاشیده بود!
اگر بر روی آب دریا نوشته بودم خشک شده بود!
اگر زمین از آن آگاه شده بود مرا به درون خود کشیده بود!
اگر آسمان از آن آگاه گشته بود مرا هلاک کرده بود!
خدایا ممنون که ستارالعیوب منی!
خدایا از تو مهربون تر کجا پیدا کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه مارو از"چوب خدا" ترسوندند
ولی!!!!
یکی!!!
به " بوسه خدا"
امیدوارمان نکرد.
در صورتیکه خداوند کلامش را با "الرحمن الرحیم" آغاز میکند."
بخشنده مهربان"
بارش بوسه های خداوند را برای آرزو دارم********
[="Indigo"]خداجونم بالاخره تصمیمو گرفتم. میشه لطفا کمک کنی این مدتو عالی جلو برم. خودت میدونی که چقدر دوست دارم خووب تموم شه.
خدایا اشتیاق بابا و مامانو که میبینی. جوون رها سرافکنده نشم. جووون رها کمکم کن تا خودمو آماده کنم. جووون رها ازون پایان خوبا برام رقم بزن.
خدایا جز تو کسی نیست که بتونه برام کاری کنه پس منتظرمااااا:Gol:[/]
الهی
ای پادشاه آسمانها و زمین
ای ربّ ستاره ی پروین
یا ربّ الشَّعری:نور وجودت را
از من دریغ مدار،گرچه لایق نیستم
پروردگار من، اگر دهش تو به قابلیت است
عدم را چه قابلیتی است برای اشراق انوار وجود، بر او؟
و اگر داد تو به فضل و جود است، پس ای جواد مطلق
و ای مطلق جود، یا منّان، بر من در این شب رحمت و مغفرت
از بهترین چشم روشنی هایی که به اولیائت بخشیدی ببخش
و همینطور به همه ی بندگانت یا ارحم الراحمین.
تو را میخواهم و ارامش با تو بودن را
سلام خدا جونم میدونم از حالم خبر داری بهم آرامش بده.
دلم گرم خداوندیست که با دستان من ....
گندم برای یاکریم خانه می ریزد ....
چه بخشنده خدای عاشقی دارم..
که می خواند مرا ...
با انکه میداند گنهکارم .
دلم گرم است میدانم بدون لطف اوتنهای اتنهایم
برام خدایی کن خدای من.خدایم باش .به زور.اما...
تحمل خسران ندارم.
خدایا تو از درون ادم هایت باخبری ومن بی خبر
پس بگذار در بی خبری بمانم تا نگاهم به آن ها عوض نشود.
قلب وروح مرا آکنده از عشق به زیبایی ها ونیکی ها بگردان چرا که رضایت تو در عشق به این خوبی هاست .
خداوندا ,الها روسیاهم ودربند واسیر نفس تو خود باب نجاتی بفرست .کمکم کن آلوده وزار ونزار نگردم .
همواره تويي...هرچه تو گويي و تو خواهي....
[="Purple"][/]
[="Purple"]نذر کرده ام...
یک روزی که خوشحال تر بودم
بیایم و بنویسم که زندگی را باید با لذت خورد
که ضربه های روی سر را باید آرام بوسید
و بعد لبخند زد و دوباره با شوق راه افتاد .
یک روزی که خوشحال تر بودم
می آیم و می نویسم که "این نیز بگذرد "
مثل همیشه که همه چیز گذشته است وآب از آسیاب و طبل طوفان از نوا افتاده است.
یک روزی که خوشحال تر بودم
یک نقاشی از پاییز میگذارم ،که یادم بیاید زمستان تنها فصل زندگی نیست
زندگی پاییز هم می شود ،رنگارنگ ، از همه رنگ ، بخر و ببر!
یک روزی که خوشحال تر بودم
نذرم را ادا می کنم
تا روزهایی مثل حالا که خستگی و ناتوانی لای دست و پایم پیچیده است
بخوانمشان و یادم بیاید که هیچ بهار و پاییزی بی زمستان مزه نمی دهد
و هیچ آسیاب آرامی بی طوفان...
[/]
من هر چی بنویسم تو کار خودتو میکنی ، مگه اصلا به من اهمیت میدی ؟ چقدر دیگه التماس کنم حاجتمو بهم بدی ؟ اصلا میخوای خودمو خلاص کنم ؟ آخه مگه کم چیزی ازت میخوام که نمیدی ؟ خودتم که خبر داری چه چیز بزرگی ازت میخوام که چقدر منو به تو نزدیکتر میکنه، خودت که خبر داری همش به خاطر جفتمون ، که البته منم روحم از روح تو هستش میخوام، حتی بهم نگفتی صلاحم نیست ، خواستم گفتی دادی ، اما پس چرا من هنوز درکش نکردم ؟ از هر کی خبرشو گرفتم گفتن تو راهه، به همین زودی ها میاد ... الان چند ساله ؟ پس کی میاد ؟ چرا هر وقت خسته میشم میرم سراغ زندگی سگی میای بهم امید میدی ولی بعدش اینقدر با صبر کنم که خسته بشم ؟ من چی بنویسم ، من انتخابمو کردم، تو هم انتخاب کن، یا جفتمون، یا خودت تنها .... خودت بهتر خبر داری :Gol: در ضمن اگه مانعی سر راهمون هست خودت برش دار دیگه خسته شدم ...
باز هم مرا ببخش
مداد دست من است و پاک کن دستِ تو خط خطی کردن کار من و رو سفید کردن کار تو اگر تو نبودی آبرویم آب می شد... باز هم مرا ببخش سر به زیر سلام ات می کنم.......
مرا ببخش خداااااااااااااااااااااا........................
خداوندا
[="Indigo"]خدایا خیلی ناراحتم. چرا امروز اینجوری کرد؟؟؟ من فقط رفته بودم سوالامو بپرسم.
وای که از وقتی اومدم خونه سرم درد میکنه. با اینکه یه سری حرفا رو جواب دادم ولی خیلیشو جلو خودمو گرفتم. چطوری جرات میکنه اینطوری بحرفه؟؟؟
تازه حسن میدونه!! ولی به نظرم هر کسی این طرز بیانو دوست نداره لااقل من خوشم نیومد. چی کار به زندگی شخصی من داری آخه؟؟؟؟؟
خدایا میدونم حالا میگی خودت مگه نگفتی؟ ولی خب میدونی که منظورم این نبود. میدونی که این شرایط خیلییییی خییلیییی اذیتم میکنه.
امروز که گذشت ولی جوون رها کمکم کن. کمک کن اولا اعصابم بیاد سرجاش. احساس میکنم سرم اندازه کرده زمین شده.
بعدشم از این به بعد اتفاقایی که میفته یه مدلی باشه که احساس نابودی نکنم. آخه ناغافل این چه کاری بود؟؟؟!!!
اصلا یادم نیسست چه جوابایی دادم بهش.:geristan::geristan::geristan::geristan::geristan:[/]
خدایا
خودت میدونی عادت ندارم دل شخصی رو بشکونم، اما دیروز یکی دلمو شکوند که هنوزم صدای شکستنش تو گوشمه
خدایا چطور اینقدر راحت ادما به خودشون اجازه میدن هر حرف ناراحت کننده ای رو به زبون بیارن؟ دیگه کم آوردم، دیگه نمیتونم تحمل کنم؛خودت میدونی من دختر بدی نیستم،حداقل همیشه سعی کردم که بد نباشم؛پس چرا با من اینطور رفتار میشه؟!چرا؟ تاکی؟ چقدر باید تحمل کنم؟
خدایا خواهش میکنم کمکم کن تا بتونم اشتباهاتم رو جبران کنم،باز هم خداجونم بهم صبر بده.
اگر چشم برای خدا کار کند ، می شود "عین الله"
و اگر گوش برای خدا کار کند می شود "اذن الله"
و اگر دست برای خدا کار کند می شود "ید الله"
تا می رسد به قلب انسان که فرموده اند :
قلبُ المؤمنِ عرشُ الرحمن.
یعنی : قلب انسان مؤمن عرش خداوند رحمان است.
خدایا یه کاری کن از این بیشتر :Gol:
[="Indigo"]خدایا چرا یادم نمیره؟؟ چرا حالم خوب نمیشه؟
خواهش میکنم کمک کن فراموشش کنم. اون چیزی که تووو ذهنمه هم اتفاق نیفته که باعث دردسر بشه.
خدایا مخم داره میترکه. اصلا نمیتونم تمرکز کنم. وای که چقدر سخته.[/]
خدایا هرگاه عاشقانه خواندمت عاشقانه تر جواب دادی...
هرگاه خالصانه تمنایت کردم مشتاقانه تر اجابت کردی...
چه روزها که ندیدمت ولی تو دیدی...
چه زمان ها که نخواندمت ولی تو خواندی...
چه حکمتی است در خدایی تو که این چنین مهربانی می کنی...
خدایا به برکت وجودت نیازمندم...
بیا همچنان ساکن قلبم باش...
ان شاءالله قلب های مان جایگاه نور الهی
[="Navy"]سلام خداجونم
بنده ات اومده یکم حرف بزنه.
خداجونم خیلی ناراحتم.فقط برای سبکترشدن گوشه ای ازمشکلاتموبه دوستام گفتم.
اما هنوزخیلی حرفامونده.
خداکارم شده گریه کردن.
خیلی داغونم خداجونم.
خدا اگه بگم بنده ات دیگه تحمل نداره دیگه سختی نمیاری؟؟؟؟؟؟
بخدا دیگه تحمل ندارم.
منم ادمم.
خداجونم ببخشیدهمش گله وشکایت دارم.اماواقعاخسته شدم.توان ندارم اینهمه مشکلات.خداااااااااااااااااااااااااااا
فقط فقط ازخودت کمک میخوام.
به حضرت فاطمه قسمت میدم دیگه مشکلاتونیارسراغم.
من مطمئنم ازامتحانات ردمیشم.
پس دیگه امتحان ازم نگیرررررررررررر.خواهش میکنم خداجونم[/]
خدا من هنوز منتظرما کجایی دیر میشه جا میمونما :vamonde:
[="Indigo"]خدایا هنوز یادم نرفته. چقدر فراموشی نعمته بزرگیه و من دسته کمش میگرفتم. حتی خیلی وقتا گله میکردم( بهتر بگم همیشه)
البته میدونی خدا تووو اون لحظه هاییم که آدم از شدت درماندگی عبادتش بیشتر میشه.
امیدوارم این شرایط زودتر تموم بشه ولی عبادتم کمتر نشه. خدایا یادم که نمیره لااقل یه کاری کن هضمش کنم.
داشتم زندگیمو میکردما.[/]
"ما را به غنای نفس، کرامت بخش"
خدایا
♧از صبرت همین بس که
داری مرا تحمل میکنی ♧
♧از بخششت همین بس که
به من ناسپاس هم روزی میدهی ♧
♡خدای من شکر♡
خدایا ممنون که بهم فهموندی هرجایی آدم یه قدم از گلیمش پاش رو فراتر میزاره، بعد یه مدت سه قدم از گلیمش عقب نشینی میکنه
منم خیلی جاها تند رفتم. شرمنده ی تو بندت شدم
حالا نمیخوام سه قدم از گلیمم عقبتر برم بلکه الان میخوام خودم باشم. میخوام بهت بگم من کی باشم که بخوام ازش بدم بیاد، من کی باشم که بخوام ازش ناراحت بشم؟ کی باشم که بخوام از رفتارهاش متنفر باشم؟
اون از من به تو خیلی نزدیکتره. خودت حفظش کن.
من رو هم از تندروی و کج بینی حفظ کن و در مسیر درست قرار بده.
[="Indigo"]خدایا میشه لطفا این ماجرایی که تازگی پیش اومده رو خودم تموم کنم. میشه بذاری تجربه کنم.
البته اگه میدونی خسارت نمیبینم. :Gol:[/]
سلام. یه جایی بود تو سایت که برای هم دعا میکردیم. اون کجاست. در ضمن چطور میشه تو چت باکس پیام نوشت؟؟؟؟
از اینکه تو را بی انصاف خواندم ، معذرت می خوام .
خـدایا
آغـازی کـه «تـو» صاحبش نـباشی؛
چـه امـیدیسـت، بـه پـایـانش؟؟
خدایا کمکم کن طاقت بیارم دیگه یواش یواش دارم کم میارم ، دارم داغون میشم. تنهام نذاریااااا میسی :crying:
[="Purple"]بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیمِ
قالَ إِنَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنی إِلَى اللَّهِ
گفت: من غم و اندوهم را تنها به خدا میگویم.
یوسف 86[/]
[="Navy"]سلام خداجونم
خداجونم خواهش میکنم مشکلاتوحل کن.خواهش میکنم:Ghamgin:[/]
[="Navy"] زهرا73;775388 نوشت:
سلام
خدا کار مفتی انجام نمیده
مثلا همین هوای الوده تهران...خب خدا می دونه هوا خیلی سمیه اما چرا بارون نمیزنه؟
جواب:
چون این دود دود ایگزوز و دودکش و اینا نیست بلکه دود گناههان بیشمار مردم هست
دعوا فحش نزول دزدی کم فروشی زیاد فروشی و اینا هست
توی قران هم هست[/]
بـار الها مرا در صـــــراط مستقیمت قرار بده
تا کی سرگردانی...!
تا کی غـــــفلت...!
مرا از آرامشت پر کن...
خداوندا مرا چرا به حال خود رها کرده ای؟
صدایت می زنم، بلند صدایت می زنم، می دانم می شنوی، می دانم گریه هایم را می بینی، اما چگونه مرا اینگونه بی تاب می بینی و کاری نمی کنی
چگونه صدایت بزنم، چگونه اشک بریزم، چگونه بخواهم که تو را خوش آید، چگونه آزارم را می بینی و اجابتم نمی کنی
دعایم را می شنوی و سکوت می کنی،
شرایط را می دانی و چاره ام نمی کنی
من اسیرم، من گرفتاری قفسی تنگ، نفس هایم سخت، دنیایم سرد، پس و پیش همه درد، چگونه اجابتم نمی کنی
مرا هرگز ندیدی که اصرار کنم، ولی این بار مجبورم، نه برای ناامیدی، برای دلم مجبورم
اجبار مرا می بینی؛ بی انگیزگی مرا می بینی، دست و پاهای من همه سست اند، حرکت کردن گاهی نا ممکن می شود، جلو رفتن ناممکن می شود
من هستم که معلق در هوا مانده ام، و به ریسمان تو چنگ می زنم که گویی دستانم را پس می زنی،
نمی دانم چه شده که اینگونه بی تابم ولی مرا از آرزوی مرگ رها کن.
خدایا کجا باشم که انسانی را نبینم ، کجا باشم که صدایی را نشونم، کجا باشم که درد های قلبم را حس نکنم
خدایا من شرمسارم که گله می کنم، ولی من چه گفتم جز حکم تو، من چه خواستم جز راه تو، که اینگونه مجازاتم می کنی
خدایا نمی دانستم گفتن دین تو، غلط است، چه می دانستم که با تو بودن ، قرآنت را قبول داشتن، گناه است،
خدایا دنیا می چرخد، چشمانم تار است،
راهی نشانم بده، نیست، جز تاریکی چیزی نیست، هر بار توکل و دعا کردم، بسم الله گفتم و شروع کردم، زمین خوردم و آرزوی موفقیت را از یاد بردم
دیگر توانی نیست، آن دختر سرزنده را دیگر توانی نیست
زخم هایش خوب نمی شود، فقط گاهی نمک هایش پاک می شود، خدایا به خاطر تو معامله کردم، به خاطر تو از خودم و دلم گذشتم، به خاطر تو از خواست خودم گذشتم
این است جواب معامله، قولی ندادی ولی من امید بسته بودم، خدایا اینگونه جواب مرا نده، اینگونه مرا منتظر نگذار، راهی جز تو برای من نمانده.
انتظار بس نیست، سالها منتظر بودن بس نیست.
کجایی خدایا که به دادم برسی.
تنها کسی که قلبت رانخواهد شکست،
همان کسی است که آن را ساخته ..
پس همیشه فقط به "الله" تکیه کن..
[="Indigo"]خدایا
چرا اینطوری میشه؟ گفتم که اشتباه کردم. خودت یه کاری کن که به خیر بگذره. خدایا اگه فقط مامان و بابام بودن راحت تر میتونستم قبول کنم.
خدایا آبرومو حفظ کن. آخه مگه چیکار میخوام بکنم. غیره اینه که هنوز خودم راضی نشدم کامل ولی برای رضای خودت و برا اینکه خودت گفتی گفتم باشه.
خب میدونم کم و کاستی دارم ولی خب بندم دیگه. خدایا میبینی که وقتی یه چیزی میگم بعدش پشیمون میشم.
خب پس یه مدل دیگه عاقلم کن نه با این کار. جووون رها این ماجرا رو ختم به خیر کن البته با حفظ شخصیت من.
از دیروز تا حالا دلم میخواد گریه کنم ولی نشده. همش مامانم هست میفهمه زشته. خدایاااااااا[/]
تا حالا خداروشکرگفتی ؟!
یافقط بهش کفرگفتی؟!
نصیرمان باش تا بصیرگردیم ؛
بصیرمان کن تا ازمسیر برنگردیم؛
الهی
ای نام تو شیرین ؛
ای ذات تو دیرین ؛
خوشم که معبودم تویی؛
خرسندم که مقصودم تویی ؛
نه دوری که نخوانمت ؛
نه مجهولی که نشناسمت ؛
الهی
کینه را ازسینه ام بزدای ؛
زبانم را از دروغ و تهمت نگه دار؛
اگر نعمتم بخشیدی، شاکرم کن؛
اگربه بلاافکندی ،صابرم کن؛اگر آزمودی ،پیروزم کن.....
[="#0000FF"]خدایا[/]
[="#00FFFF"]همه چیزم را بگیر اما...
عشقم را نه
مهرت را در دلم نه
یادت را در کلبه ی خاموش دلم که تنها نور امیدم است نه
اشک هایم را که گرفتی بی اشک بغض می کنم
اگر بغضم را گرفتی بی بغض غصه می خورم
اگر غصه ام را هم پاک کردی ، بی غصه به تو می اندیشم
اگر اندیشه ام را دور کردی، بی اندیشه عاشقت می شوم
و اگر عشقم و قلبم را گرفتی....
یعنی
دوستم داری و دلم را خریده ای[/]:ok:
[="Indigo"]خدایا خوب زدی ترکوندیم. دمت گرم.[/]
من
بی تو
یک تکرار سرد و سخت و هراسناک ام.
تکراری از یک مشت ستون سنگی شکسته ی مغرور که شبنم ها رغبت نمی کنند رویشان بنشینند.
این بیابان و سکون و سنگ و شبنم و مه و سبزه های تک و توک روی زمین،تو را میخواهند.
چشم به راه تو اند ؛در جهلی عمیق.
در بهتی عظیم.
آینه های بدلی ،چه ناشیانه نقش میشکنند.
و من چقدر حرف میزنم.
هیچ کدام از نوشته هایم،شایسته ی تقدیم کردن به شما نیست.
و سکوت جایز نیست.
پس خط خطی میکنم؛
سرسری بخوانید.
مهربان خداے من
مےشود این روزها
در بازار داغ خرید بنده نوازیت
مشترے من نیز بشوے
دلم از آن خریدارهاے
پر پا قرص مےخواهد
خریدارے از جنس تو
خدایا از تو می خواهم....
سعادت و سلامت تمام عزیزانم. :Doaa:
خدایا شرمسارم
ببخش، به بزرگی خودت ببخش،
دوستان خداوند چند ساعت نشده جوابم رو داد، من لحظه ای غفلت کردم، اگر باعث شدم در دل کسی ناامیدی راه پیدا کنه، اگر احساس منفی در کسی ایجاد کردم، معذرت می خوام
[="Indigo"] رنگین;776589 نوشت:
خوش به سعادتت[/]
سلاااااااااااااااااام:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:
مبارکتون باشه.:Kaf:
مدیونید اگه برای همه ی کسایی که پیامتونو دیدند دعا نکنید.:ok: برای همه ی کسایی که حتی درست نمی دونند چی میخوان.برای همه.
ممنونتم خواهرم.