◆₪۩ فاطمه ثانی ۩₪◆ویژه نامه وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
تبهای اولیه
سلام بر تو که اسطوره ی حجاب شدی
جواب های سؤالات بی جواب شدی
سلام بر تو که در آسمان علم و ادب
شعاع نور شدی مثل یک شهاب شدی
به خاک کشور ایران دو نور تابان شد
رضا چو شمس شموس و تو آفتاب شدی
برای یاری دین و امام عصر خودت
شبیه عمه ی خود پای در رکاب شدی
ز بس که دست کریمت گره گشایی کرد
برای نام کریمه تو انتخاب شدی
برای شأن تو این واژه تا ابد کافی ست
رضا حسین شد و زینبش حساب شدی
با کاروانی از مدینه بیـامد به سمت قم قصدش رضای خالق و شوق برادر است او خواهـر امــام رضــا ، ثامـن الحجج (ع) هم عمـه ی امام جواد است و مهتر است اینک که روز رحلت آن « بی بی » آمده دل های شیعیان ز وفاتش مکدر است
[h=1]آسمان بهشت[/h]
[h=2]در مکتب اهل بیت علیهم السلام مصادیق متعددی را می توان یافت که زنان در کسب فضائل و کمالات والای انسانی گوی سبقت از مردان ربوده اند و به قله های منیع و رفیع معرفت و تقرّب الی الله دست یافته اند.[/h]
انسان شأنی دارد به نام «عقل نظری»كه به واسطه آن شأن، می اندیشد؛ و شأن دیگری دارد به نام «عقل عملی» كه به واسطه آن شأن، می پذیرد و عمل می کند. بخش نظری عقل، عهده دار بینش و اندیشه و تفكر است و بخش عملی آن، عهده دار پذیرش، كوشش، گرایش و جذبه می باشد. هر آنچه که شأنیت انجام دادن دارد به عقل عملی بر می گردد و هر آنچه که شأنیت دانستن و درک کردن دارد، به عقل نظری رجوع می کند.
اما بین عقل نظری و عقل عملی، حجابی وجود دارد که نمی گذارد بلافاصله فکر و اندیشه، تبدیل به عمل گردد. لذاست که بسیاری از انسانها می فهمند ولی ایمان نمی آورند؛ (1) زیرا ایمان، عمل است ولی از سنخ عمل جوانح. بسیاری هم می فهمند و ایمان می آورند ولی در مقام عمل جوارح، سست و کاهل اند. کمال انسان در این است که بتواند حجاب بین علم و عمل را خرق کند و حقایق و فضائلی را که با عقل نظری خود درک کرده، در عملش متبلور سازد.
به همین دلیل است که در سیر و سلوک و تحصیل کمالات انسانی، هیچ فرقی بین زن و مرد وجود ندارد. خداوند متعال در سوره مبارکه نحل می فرماید: «من عمل صالحاً من ذكر أو أنثی و هو مؤمن فلنحیینّه حیاةً طیّبةً». اگر حقیقتِ انسان مؤمن باشد و قلب او حق را بپذیرد و عمل صالح انجام دهد، اهل بهشت است و در حقیقتِ انسان، ذكورت یا انوثت دخیل نیست. یعنی در فرهنگ قرآن، حقیقت انسانی، به جان او است و جان آدمی نه مذكر است و نه مؤنث. این بدن آدمی است که گاهی متصف به مرد بودن می شود و گاهی متصف به زن بودن.
[h=2]بانویی بر قله کمال و فضیلت[/h] به همین جهت است که در مکتب اهل بیت علیهم السلام، مصادیق متعددی را می توان یافت که زنان در کسب فضائل و کمالات والای انسانی گوی سبقت از مردان ربوده اند و به قله های منیع و رفیع معرفت و تقرّب الی الله دست یافته اند. حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، یکی از بانوان عظیم الشأنی است که تحت تربیت مستقیم امام معصوم علیه السلام، علماً و عملاً به عظمت و جلالی دست یافت که امام صادق علیه السلام در وصف ایشان فرمود: «إِنَ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ قَالَ علیه السلام ذَلِكَ وَ لَمْ تَحْمِلْ بِمُوسَى أُمُّه» ؛(3)
حضرت معصومه سلام الله علیها حقی دارد که برخی با معرفت به این حق ایشان را زیارت می کنند و برخی نیز فقط به جهت انتساب ظاهری حضرت به اهل بیت علیهم السلام و به عنوان دختر و خواهر امام معصوم به زیارت ایشان می روند. بنابراین مهم آن است که زیارت به همراه معرفت باشد تا به ثمر بنشیند
برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است و برای امیرالمؤمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است و برای ما (اهل بیت علیهم السلام) حرمی است و آن قم می باشد و به زودی زنی از اولاد من که فاطمه نامیده می شود، در آنجا دفن می شود. هر کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می گردد. این سخن را حضرت در حالی بیان کرد که امام موسی کاظم علیه السلام را مادرش حمل نکرده بود.
[h=2]توشه سفر تا بهشت[/h] در روایتی دیگر امام رضا علیه السلام به یکی از اصحاب خود به نام سَعد اشعری، از محدثین بزرگ قم، می فرماید: «یَا سَعْدُ عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى علیهما السلام قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة» ؛(4)
ای سعد برای ما اهل بیت در نزد شما، قبری است. سعد عرض کرد: فدایتان شوم، آیا مقصود شما قبر مطهر فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهما السلام است. حضرت فرمود: بله، کسیکه او را عارفاً بحقها زیارت کند، بهشت برای اوست.
در توضیح این روایت نورانی امام رضا علیه السلام باید گفت که اصولا تفکر مقدمه معرفت، و معرفت مقدمه عمل است. در فرازی از نصایح امیرالمومنین علیه السلام خطاب به کمیل بن زیاد، آمده است:
«یَا كُمَیْلُ مَا مِنْ حَرَكَةٍ إِلَّا وَ أَنْتَ مُحْتَاجٌ فِیهَا إِلَى مَعْرِفَة»(5) ؛ ای کمیل، هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو به شناخت و معرفت آن نیازمند هستی.
در روایت فوق امام رضا علیه السلام شرط پاداش بهشت برای زائر حضرت معصومه سلام الله علیها را معرفت حق ایشان معرفی می کند. این نشان می دهد که حضرت معصومه سلام الله علیها حقی دارد که برخی با معرفت به این حق ایشان را زیارت می کنند و برخی نیز فقط به جهت انتساب ظاهری حضرت به اهل بیت علیهم السلام و به عنوان دختر و خواهر امام معصوم به زیارت ایشان می روند. بنابراین مهم آن است که زیارت به همراه معرفت باشد تا به ثمر بنشیند.
[h=2]شناختی راحت اما محکم[/h] شاید بتوان گفت قطعی ترین و سهل الوصول ترین راه برای شناخت جایگاه و منزلت والای حضرت معصومه سلام الله علیها مراجعه به توصیفات و کلمات ائمه معصومین علیهم السلام است. تعبیراتی که از امام معصوم نسبت به این بانوی مکرّم وارد شده است محکمترین دلیل بر عظمت مقام معنوی ایشان است.
همچنانکه مومنین در اصل وارد شدن به بهشت نیاز به شفاعت دارند، در داخل خود بهشت نیز برای ترفیع درجه نیازمند به شفاعت اولیاء الله هستند. طبق بیان نورانی امام رضا علیه السلام در متن زیارتنامه، حضرت معصومه سلام الله علیها در بهشت نیز می تواند زائران خویش را شفاعت کند و آنها را ترقی داده و بالا ببرد
یکی از مقامات معنوی مورد تصریح در بیانات ائمه علیهم السلام مقام شفاعت کریمه اهل بیت سلام الله علیها می باشد. امام صادق علیه السلام در توصیف این مقام می فرماید: «وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم»؛ با شفاعتش همه شیعیان ما داخل بهشت می شوند.(6)در متن زیارتنامه حضرت که از منشئات خاص امام رضا علیه السلام است، با بیانی دیگر به این مقام اشاره شده است: «یا فاطمة إشفَعی لیّ فی الجنة فإن لَکِ عِندَ الله شأناً من الشأن»؛ ای فاطمه! برای من در بهشت شفاعت کن؛ چون تو نزد خدا دارای مقامی از مقامات هستی.
[h=2]دست به دامان بانو تا آسمان بهشت[/h] همچنانکه مومنین در اصل وارد شدن به بهشت نیاز به شفاعت دارند، در داخل خود بهشت نیز برای ترفیع درجه نیازمند به شفاعت اولیاء الله هستند. طبق بیان نورانی امام رضا علیه السلام در متن زیارتنامه، حضرت معصومه سلام الله علیها در بهشت نیز می تواند زائران خویش را شفاعت کند و آنها را ترقی داده و بالا ببرد؛ همان طور که به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرآن سبب ارتقاء درجه قاری عامل می شود: «اقْرَأْ وَ ارْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آیَةً صَعِدَ دَرَجَة»(7) ؛ بخوان و بالا برو، پس هر یك آیه كه بخواند یك درجه بالا رود.
بنابراین درست است که به هر حال، سعه وجودی و جایگاه معنوی حضرت معصومه سلام الله علیها پایینتر از شخص معصوم است ولی آنچه در بیانات ائمه علیهم السلام درباره حق شفاعت ایشان نسبت به همه شیعیان وارد شده است، حاکی از مقام ولایتی است که خداوند متعال به این وجود نازنین ارزانی داشته است. مقامی که همه محبین اهل بیت علیهم السلام از مردم عادی گرفته تا علما و مراجع تقلید و بزرگان، در برابر آن سر تعظیم فرود می آورند.
پی نوشت:
1 . و جحدوا بها واستیقنتها أنفسهم ظلماً وعلوّاً : با آن كه دلهایشان به آن یقین داشت، از روی ظلم و تكبّر آن را انكار كردند
2 . و لاتحسبنّ الّذین قتلوا فی سبیل اللَّه أمواتاً بل أحیاء: هرگز كسانی را كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مپندار، بلكه زنده اند.
این حیّ همان شهیدی است كه بدنش در میدال قتال افتاده است، خداوند می فرماید: او زنده است. ولی بدون بدنِ این دنیایی زنده است پس حقیقت انسان، جان اوست نه بدن او.
3 . بحار الانوار، ج99 ص 267
4 . همان ص 266
5 . تحف العقول، ص 171
6 . بحارالانوار، ج57 ص 228
7 . اصول کافی، ج2 ص 603
[h=1]حضرت معصومه(علیهاالسلام) در کلام معصوم(علیهالسلام)[/h]
سخن گفتن درباره شخصیت حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام که علمای بزرگ شیعی در برابر عظمت روحی ایشان سر تعظیم فرود آورده اند بسیار مشکل است. برای شناخت انسانهای بزرگ باید از کلام کسانی کمک گرفت که بر شخصیت وی احاطه کافی داشته باشند.
[/HR] از آنجا که معصومین علیهم السلام دارای علم وسیع الهی هستند و نیز از جهت روحی و معنوی در بالاترین درجات، اینان از هر کسی بهتر می توانند درباره شخصیت های معنوی همچون فاطمه معصومه علیهماالسلام سخن بگویند؛
و اگر ایشان از کسی تعریف و تمجید نمایند نشان از شخصیت والای تعریف شونده دارد.
از جمله کسانی که چندین امام معصوم در حول شخصیتاش سخن گفته اند حضرت فاطمه معصومه دخت امام موسی بن جعفر علیهم السلام است. امام صادق، امام رضا و امام جواد علیهم السلام در مقام و منزلت ایشان کلمات قابل توجهی دارند. با کمی تأمل در این کلمات نورانی به خوبی می توان به شأن بالای حضرت معصومه علیهاالسلام پی برد.
از زبان مبارک صادق آل رسول ایشان دارای مقامی است که شفاعت پیروان واقعی با آن که خود دارای منزلت اند به دست اوست. یعنی آنان نیز اگر جایی از قیامت دچار مشکل شدند حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام به کمک آنان خواهد آمد
از امام صادق علیه السلام در خصوص حضرت معصومه چندین روایت نقل شده است که شاید به جرأت بتوان گفت از سوی این امام همام درباره غیر ایشان چنین تعابیری گفته نشده است.
الف. وجوب بهشت برای زیارت بانو: «ان لنا حرما و هو بلدة قم و ستدفن فیها إمرأة من اولادی تسمی فاطمة فمن زارها وجبت له الجنة». [1]
برای ما حرمی است و آن شهر قم است و به زودی دفن می شود در آن سرزمین زنی از اولاد من به نام فاطمه ، پس هر کس او را زیارت کند بهشت برای او واجب خواهد شد.
ب. شفاعت همه شیعیان: سید عالم شهید مرحوم قاضی نورالله شوشتری نقل فرموده است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است و برای رسول خدا صلی الله علیه و آله حرمی است و آن مدینه است. آگاه باشید که برای امیر المۆمنین علیه السلام حرمی است و آن کوفه است. آگاه باشید که حرم من و حرم فرزندان من بعد از من قم است. آگاه باشید که قم کوفه کوچکی است. آگاه باشید که برای بهشت، هشت در است که سه تای آن به سوی قم مفتوح می باشد».
بعد فرمود: «تقبض فیها امرأة من ولدی و اسمها فاطمة بنت موسی تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم». در سرزمین قم زنی از فرزندان من که نام او فاطمه و دختر موسی بن جعفر است از دنیا خواهد رفت و شیعیان من همگی به برکت شفاعت او داخل بهشت خواهند گردید. [2] اینکه تمامی شیعیان را شفاعت می کند نشان از وسعت روحی ایشان است. زیرا هر شفاعت کننده ای نیز به اندازه مقام خویش قادر است دیگران را شفاعت نماید و این وسعت شفاعت از سوی فاطمه معصومه علیهاالسلام نشان از وسعت مقام و منزلت ایشان نزد خداوند دارد
دارا بودن مقام شفاعت نشان از داشتن وجاهت نزد خداوند است؛ زیرا خداوند در قرآن فرموده است شفاعت نمی کند مگر آنکه خدا از او راضی باشد؛ «وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ » (28/انبیاء).
پس اگر کسی دارای مقام شفاعت باشد نشان از این دارد که خداوند از اعمال او در دنیا راضی است.
از طرفی منظور امام صادق علیه السلام از اینکه فرموده اند: «فاطمه معصومه تمامی شیعیان من را شفاعت می کند» چیست؟ به نظر می رسد معنایش این باشد که شفاعتی که قرار است خود حضرت آن را اعمال کنند به خاطر مقام ویژه ای که در این دختر می بینند به ایشان محول می کنند. و این چه مقام بالایی است که امام صادق علیه السلام مقام شفاعت خویش در قیامت را به حضرت معصومه علیهاالسلام تفویض کرده اند!
و اینکه تمامی شیعیان را شفاعت می کند نشان از وسعت روحی ایشان است. زیرا هر شفاعت کننده ای نیز به اندازه مقام خویش قادر است دیگران را شفاعت نماید و این وسعت شفاعت از سوی فاطمه معصومه علیهاالسلام نشان از وسعت مقام و منزلت ایشان نزد خداوند دارد.
اگر کسی بگوید: «شاید منظور از شیعیان کسانی اند که در عمل پیرو واقعی امام صادق علیه السلام هستند نه هر کس که ادعای شیعه بودن دارد، که باید به او محب و دوستدار اهل بیت علیهم السلام گفت نه شیعه واقعی»؛ باز با این فرض نیز جلوه ای دیگر از مقام حضرت معصومه علیهاالسلام را نشان می دهد که ایشان دارای مقامی است که شفاعت پیروان واقعی با آن که خود دارای منزلت اند به دست اوست. یعنی آنان نیز اگر جایی از قیامت دچار مشکل شدند حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام به کمک آنان خواهد آمد.
از زبان عالم آل رسول
عن سعد بن سعد، عن ابی الحسن الرضا علیه السلام قال:
« سألته عن زیارة فاطمة بنت موسى علیه السلام قال: من زارها فله الجنة » [3]
سعد از امام رضا علیه السلام روایت می کند که از حضرت درباره زیارت فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهم السلام سۆال کردم؛ ایشان فرمودند: «هر کس او را زیارت کند بهشت برای اوست ».
حدث علی بن ابراهیم، عن ابیه، عن سعد، عن علی بن موسى الرضا علیهما السلام. قال: «یا سعد عندكم لنا قبر»؛ قلت: جعلت فداك، قبر فاطمة بنت موسى؟ قال: « نعم ! مَن زارَها عارفاً بحقِّها فله الجنة ». [4]
امام رضا علیه السلام خطاب به سعد فرمودند: ای سعد! در نزد شما از ما اهل بیت قبری است.
عرضه داشتم: فدای شما شوم! منظورتان قبر فاطمه دختر موسی است؟
حضرت فرمود: بله؛ هر کس او را زیارت کند در حالی که به حق وی معرفت داشته باشد برای او بهشت است.
جایگاه حضرت معصومه علیهاالسلام تا این حد است که اگر کسی با معرفت به وی او را زیارت کند اهل بهشت است. همانگونه که حضرت علی بن موسی الرضا در زیارتنامه خواهرشان چنین می فرمایند:
« و ان لا تَسلُبنا معرفتکم » .[5]
از خداوند می خواهد که معرفت نسبت به فاطمه معصومه علیهاالسلام را از ایشان نگیرد. یعنی گویا معرفت به ایشان همان معرفت به اهل بیت علیهم السلام است که از شرایط سعادت ابدی است.
از زبان باب المراد
عَنِ ابْنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: « مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ ». [6]
حضرت محمد بن علی الجواد علیهماالسلام درباره زیارت عمه شان فاطمه معصومه علیهاالسلام فرمودند:
هر کس قبر عمه ام را در قم زیارت کند بهشت برای اوست.
[h=2]تعبیری بلند[/h] در پایان باید گفت جا دارد با چنین تعابیر بلندی نسبت به مقام حضرت معصومه علیهاالسلام که در زیارتنامه ایشان نیز به آن اشاره شده است که « فأن لک عندالله شأن من الشأن »؛ [7] نسبت به کسب معرفت به ایشان عنایت بیشتری شود تا از اثرات معرفت به ایشان برخوردار شویم.
[h=1][/h]
[h=1]شبیه ترین دختر به مادر شیعه[/h]
لقب «معصومه» را امام رضا(علیه السلام) به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.» (ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 32)
«هركس معصومه را در قم زیارت كند،مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.»
این لقب، كه از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.
[h=2]عالمهی عارفه[/h] مقام علم و عرفان او در مرحله ای است كه در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم:
«السلام علیك یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه»: (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).
و باز می خوانیم:
«السلام علیك ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة» : (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیك سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاك طینت، پاك روش، شایسته و پسندیده).
بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست كه حضرت امام رضا (علیه السلام) در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته كه در كنار مرقدش خطاب به او بگوییم:
«یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة فان لك عندالله شانا من الشان». (ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت كن چرا كه تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی).
امام صادق (علیه السلام) سالها قبل از ولادت حضرت معصومه (علیها السلام) در توصیف قم سخن گفته و آن مكان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن كوچ كند كه نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.
[h=2]پدرش به فدایش[/h] براستی كه حضرت معصومه (علیها السلام) همچون جده اش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در معیارهای ارزشی اسلام یكه تاز عرصه ها و در علم و كمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملكوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود. همان گونه كه پیامبر (صلی الله علیه و اله) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود :«فداها ابوها» : (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) نیز در شان حضرت معصومه (علیها السلام) فرمود: «فداها ابوها». از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها السلام به حضرت زهرا علیها السلام فداكاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها السلام نیز آن چنان تلاش كرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید. همان گونه كه حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می كرد، حضرت معصومه علیها السلام نیز چنین بود
[h=2]نجات دهنده شیعه از دوزخ[/h] حضرت معصومه علیها السلام همنام حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است در این نام رازها نهفته است. یكی از رازها این بود كه در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این كه از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید. براستی كه حضرت معصومه (علیها السلام) همچون جده اش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در معیارهای ارزشی اسلام یكه تاز عرصه ها و در علم و كمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملكوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود
[h=2]
مزاری همچون مادر[/h] همچنین از نظر كمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این كه گرچه مرقد مطهرش آشكار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مكاشفه ای كه برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا امام صادق علیهما السلام فرمودند:
«كسی كه مرقد حضرت معصومه علیها السلام را زیارت كند به همان مقصودی نایل خواهد شد كه از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود».
[h=2]سینه چاک ولایت[/h] از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها السلام به حضرت زهرا علیها السلام فداكاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها السلام نیز آن چنان تلاش كرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید. همان گونه كه حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می كرد، حضرت معصومه علیها السلام نیز چنین بود.
روایاتی كه از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است كه با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.
برای نمونه حضرت معصومه علیها السلام با چند واسطه از حضرت زهرا علیها السلام نقل می كنند كه فرمود:
پیامبر صلی الله علیه وآله در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید كه چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم» : (معبودی جز خدای یكتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعة علی هم الفائزون» (شیعیان علی رستگارند).
نیز با چند واسطه از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل می كند كه فرمود: «الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! كسی كه با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است .
[h=2]بنیانگذار مركز معرفتى دنیاى اسلام[/h] بدون تردید نقش حضرت معصومه (سلام اللَّه علیها) در قم شدن قم، و عظمت یافتن این شهر مذهبىِ تاریخى، یك نقش ما لا كلام فیه است. این بانوى بزرگوار، این دختر جوانِ تربیت شدهى دامان اهل بیت پیغمبر (صلی الله علیه واله)، با حركت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهم السّلام) و عبور از شهرهاى مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر، در میان مردم و بعد رسیدن به این منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است كه این شهر به عنوان پایگاه اصلى معارف اهلبیت (علیهم السّلام) در آن دورهى ظلمانى و تاریكِ حكومت جباران بدرخشد و پایگاهى بشود كه انوار علم و انوار معارف اهل بیت (علیهم السلام) را به سراسر دنیاى اسلام از شرق و غرب منتقل كند.
امروز هم مركز معرفتى دنیاى اسلام، شهر قم است. امروز هم مثل همان دوران، قم قلب فعال و متحركى است كه میتواند و میباید خون معرفت و بصیرت و بیدارى و آگاهى را در سرتاسر پیكر امت اسلامى پمپاژ كند. در آن روز، اولین كتابهاى فقه و معارف شیعه و پیروان اهل بیت (علیهم السّلام) از قم صادر شد. كتابهاى اساسى مورد اعتماد و اتكاى فقیهان و عالمان و محدثان در شهر قم به وسیلهى حوزهى قم به وجود آمد. كتاب «نوادر الحكمه» ى محمد بن احمد بن یحیى، كتاب «بصائر الدرجات» صفار، كتاب «الشرایع» على بن بابویه قمى، كتاب «محاسن» برقى، كتب احمد بن محمد بن عیسى و دهها و صدها كتاب دیگر در این پایگاه معرفتى به وجود آمد و تولید شد.
شخصیتهائى در اینجا پرورش یافتند كه وقتى به اقطار عالم اسلامى سفر میكردند، محفل آنها محفل فیض بود. شیخ صدوق (رضوان اللَّه علیه) كه جزو نسل سومىها و چهارمىهاى این حركت عظیم است، وقتى به بغداد رفت- كه بغداد مركز شیعه و مركز حدیث بود- در پاى منبر او علما و فضلا و بزرگانى جمع شدند و از او استفاده كردند. لذا ملاحظه میكنید كه شیخ صدوق، شیخ و استاد مفید (رضوان اللَّه علیهما) است. بنابراین قم شد مركز علم و تفقه.
[h=1]فرزندان زیتون (١)[/h]
هر چند تمدن پر ادعای غرب خود را بزرگ مدافع حقوق زن می داند، اما اوضاع زنان در جوامع غرب، نشان می دهد که زن در فرهنگ غرب (خصوصا قرن20و21)، در یک نگاه خوش بینانه، راهی برای فروش بیشتر و کارگری ارزان با ادعاهایی کمتر است - بگذریم از احوال پریشان خانواده در سرزمین فرصتها(2) (اگر خانواده ای باقی مانده باشد!) و روان لگدکوب شده زن در روابط جنسی در سراسر غرب- (3).
وضع زن و جایگاه او در کشورهای شرقی و خصوصا اسلامی به مراتب از اوضاع در غرب بهتر است. به ویژه نگاه اسلام به زن نگاهی قدسی و همراه کرامت و عزت می باشد، با این حال زن جایگاه اسلامی خود را در بین مسلمانان نیز به طور کامل پیدا نکرده است.(4)
از بهترین راههای شناختن جایگاه حقیقی زن از دیدگاه اسلام، بررسی زندگی زنانی است که در دامان پیشوایان اسلامی تربیت یافته اند. گذشته از دختر رسول الله، فاطمه سلام الله علیها که خود یکی از چهارده معصوم عالم خلقت است، می توان در بین دختران ائمه علیهم السلام نیز بانوانی والا مقام یافت. قطعا اولین نامی که در بین دختران ائمه علیهم السلام به ذهن می آید، نام زینب کبری دختر امیرالمۆمنین سلام الله علیهما است. اما فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیهماالسلام، فاطمه معصومه دختر امام کاظم علیهماالسلام و جناب حکیمه دختر امام جواد علیهماالسلام نیز از جمله دختران امامان اند که در آینه وجود خود، سیمای آرمانی زن در مکتب اسلام را نشان می دهند.
[h=2]زنی بی مانند[/h] فاطمه دختر امام حسن علیهماالسلام از زنان پر افتخار خاندان نبوت است. آن جناب علاوه بر اینکه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است، عروس امام حسین، همسر امام سجاد و مادر امام باقر علیهم السلام نیز هست. برخی برای ایشان غیر از امام باقر علیه السلام فرزند دیگری به نام عبدالله نیز شمرده اند.(5) در نقلهای متفاوت دیگر برای آن جناب سه(6) و چهار فرزند(7) نیز ذکر شده است.(8) هر چند تمدن پر ادعای غرب خود را بزرگ مدافع حقوق زن می داند، اما اوضاع زنان در جوامع غرب، نشان می دهد که زن در فرهنگ غرب (خصوصا قرن20و21)، در یک نگاه خوش بینانه، راهی برای فروش بیشتر و کارگری ارزان با ادعاهایی کمتر است
در بین فرزندان امام سجاد علیه السلام، بعد از امام باقر علیه السلام، عبدالله از جایگاه بلندی برخوردار است. ایشان متولی صدقات رسول الله و امیرالمۆمنین، فقیه، فاضل و جزو راویان حدیث بوده است.(9) قطعا در سیر کمال او، مادرش نقش به سزایی داشته است. دختر گرامی امام حسن علیه السلام، چنان تقوایی داشت که امام باقر و امام صادق علیهماالسلام از ایشان به بزرگی یاد کرده اند. باقر العلوم علیه السلام می گوید:
«مادرم نزد دیواری نشسته بود، ناگاه دیوار شکاف برداشت و صدای فرورختن شدیدی را شنیدیم. مادرم با دست خود به دیوار اشاره کرد و گفت: نه، به حق مصطفی قسم، خداوند به تو اجازه نداده است. و دیوارِ در حال سقوط، در میان هوا معلّق ماند، تا اینکه مادرم از آنجا کنار رفت...»(10)
امام صادق علیه السلام نیز فرمود: «او بسیار درستکار بود و در خاندان حسن علیه السلام، زنی مانندش یافت نشد».
ایفای نقش در جایگاه مادریِ امام معصوم، نیازمند پاکی فراوان است. همچنین ویژگیهای عبدالله(11) در بین سایر پسران امام سجاد علیه السلام، تاثیر مادر در آینده کودک را نمایان می کند. از دیگر سو تقوای آن بانو در حدی است که امامان معصوم از ایشان به عظمت یاد کرده اند.
[h=2]بانویی از بهشت[/h] یکی دیگر از دختران نمونه خاندان عصمت، فاطمه معصومه دختر امام کاظم علیهماالسلام است. در تشویق به زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام از سه امام روایت نقل شده، متن زیارتنامه ایشان نیز از زبان امام رضا علیه السلام است. حضرت صادق علیه السلام در مورد زیارت ایشان فرموده است:
«به درستی که... برای ما اهل بیت حرمی است و آن شهر قم است. در آن زنی از اولادم دفن می شود که فاطمه نام دارد. هرکه او را زیارت کند بهشت برایش واجب می گردد.»(12)
از امام رضا علیه السلام در مورد زیارت ایشان چنین روایت است:
«هرکه او را زیارت کند در حالی که حقش را می شناسد بهشت برای اوست.»(13)
سومین امامی که در مورد زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام از او حدیث نقل شده است امام جواد علیه السلام است:
«هرکس قبر عمه ام را در قم زیارت کند بهشت برای اوست».(14)
در زیارتنامه ایشان که امام رضا علیه السلام آن را انشاء فرموده است، در یازده تعبیر بلند که برای ائمه علیهم السلام ذکر می شود، حضرت معصومه علیهاالسلام هم جزو آنان شمارده شده، همگی با یک صیغه آمده اند. همگی به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نسبت داده شده اند،(15) از خدا برای همگی درخواست صلوات شده،(16) تقرب به خداوند به سبب محبت این بزرگواران و دشمنی دشمنانشان درخواست شده است(17) و در تمام این موارد نام حضرت معصومه علیهاالسلام همراه امامان معصوم است.
در بخش پایانی زیارت نیز زائر، چنین درخواست می کند:
«ای فاطمه شفاعت مرا در بهشت بنما که برای تو در نزد خداوند متعال جایگاه رفیعی است.»(18)
از این بیانها به خوبی روشن می شود که جایگاه زن در اسلام، در مرتبه بالایی قرار داشته، در واقع ملاک عظمت، تقوا است؛ زن یا مرد بودن ملاک ارزش گذاری نیست.
[h=2]شاهد رویدادی بزرگ[/h] آخرین بانویی که به عنوان نمونه زن آرمانی در دیدگاه اسلام معرفی می شود، جناب حکیمه دختر امام جواد علیهماالسلام است. این بانو، امامت پدرش، برادرش، برادر زاده اش و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه را درک کرده است. دوران امامت امام جواد علیه السلام و بیش از آن، دوران امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام، دوران خفقان شدید است. امام هادی و فرزندش امام حسن علیهماالسلام به پادگان نظامی برده می شوند و عسکری لقب می گیرند. نقش حکیمه در این دوران، خصوصا در ازدواج امام عسکری علیه السلام و تولد امام زمان عجل الله تعالی فرجه و سپس در دوران غیبت صغری بیانگر عظمت این بانوی بزرگ است. وضع زن و جایگاه او در کشورهای شرقی و خصوصا اسلامی به مراتب از اوضاع در غرب بهتر است. به ویژه نگاه اسلام به زن نگاهی قدسی و همراه کرامت و عزت می باشد، با این حال زن جایگاه اسلامی خود را در بین مسلمانان نیز به طور کامل پیدا نکرده است
حضرت حکیمه معلم و مربی نرجس کنیز امام هادی علیه السلام است که بعدها همسر امام عسکری علیه السلام و مادر امام زمان عجل الله تعالی فرجه می شود. نرجس که در یکی از جنگهای اسلام و روم اسیر شده، به دست حکیمه مسلمان شد. بعد از مدتی امام هادی علیه السلام از حکیمه می خواهد که نرجس را با اسلام آشنا کرده، به او می فرماید:
«ای دختر رسول الله! نرجس را با خود ملازم گردان و احکام دین را کامل به او بیاموز»(19)
آنگاه که امام حسن علیه السلام می خواهد نرجس را از پدرش امام هادی علیه السلام تحویل بگیرد، عمه خود را واسطه قرار می دهد. امام هادی علیه السلام نیز به حکیمه می فرماید:
«نرجس را به ابی محمد(20) بده، خدا دوست دارد تو را در این امر (21) شریک کند»(22)
مسأله دیگری که جایگاه بلند جناب حکیمه را اثبات می کند شاهد گرفتن ایشان بر ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه است.(23)
امام عسکری علیه السلام شخصا از عمه خود دعوت می کنند تا به خانه امام بیاید و به او خبر می دهند که امشب شب تولد مولود کریم است.(24) عظمت این بانو آن قدر است که بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام، یکی از افرادی که اصحاب برای کسب اطلاع از وجود و ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه به او مراجعه می کردند جناب حکیمه بوده است.(25)
هر چند آنچه گفته شد اندکی از دریای فضایل دختران خاندان زیتون بود، اما نشان داد، اسلام معیار ارزش را تقوا دانسته، هرکه را که تقواپیشه باشد عزیز می شمارد؛ خواه زن باشد و خواه مرد.
پی نوشت:
1) اهل بیت عصمت علیهم السلام برای درخت زیتون که در آیه 35 سوره نور آمده است، چند معنا بیان کرده اند، یکی از آنها، تفسیر درخت به امیرالمۆمنین علی علیه السلام است. امام صادق علیه السلام نیز در برخوردی با منصور دوانیقی خود را شاخه ای از از شاخه های این درخت معرفی فرموده است. برای اطلاع بیشتر ر.ک: مسائل علی بن جعفر؛ ص316 و الكافی (ط - الإسلامیة)؛ ج1 ؛ ص195 و التوحید (للصدوق)؛ ص157 و غرر الأخبار؛ ص171.
2) آمریکا خود را سرزمین فرصتها نامیده است: land of opportunities
3) ادعای دفاع از حقوق زن توسط غرب درست مانند ادعاهای دفاع از حقوق بشر آنها است که انسان را از شدت وقاحتشان انگشت به دهان می گذارد. (همان ها که از آن سوی دنیا، به عراق و پاکستان و افغانستان و... حمله کرده، صدها هزار کودک و زن و مرد بی دفاع را کشته اند، با یک بمب اتم بیش از 200هزار ژاپنی را قتل عام کرده، نسلهای آنها را به بیماریهای لاعلاج ژنتیکی مبتلا نموده اند، به فرمانده ی ناوی که هواپیمای مسافری را سرنگون کرده، مدال شجاعت داده اند و ...). اما تفاوت عرصه زن با حقوق بشر در ظاهر زیبا و نفس پسند مسائل مربوط به زنان است. در حالی که اعمال منافی حقوق بشر این متوحشین مدرن، با اول نگاه محکوم می شود. به همین دلیل اتبات ستم هایی که در فرهنگ غربی، به زن می شود محتاج دقت بیشتری است.
4) منظور از مسلمانان، نه فقط ایرانیان بلکه تمامی کشورهای اسلامی است. جایگاه زن در کشوری مانند عربستان، هنوز هم بسیار ظالمانه است. در ایران نیز هرچند بعد از پیروزی انقلاب مقدس اسلامی، جایگاه زن از جهاتی نسبت به گذشته ها بسیار بهبود یافته، به الگوی مطلوب اسلامی نزدیکتر شده است، اما نفوذ فرهنگ غربی، آسیبهای جدیدی برای زنان این سرزمین به ارمغان آورده است.
5) مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهرآشوب)، ج4، ص: 176. در مورد اینکه جناب عبدالله باهر، برادر امام باقر علیه السلام، فرزند آن بانو باشد می توان مطمئن بود. زیرا به جز یک نقل، در تمای نقلهای دیگر چه در بین اهل سنت و چه در بین شیعه لااقل امام باقر علیه السلام و عبدالله به عنوان فرزندان ایشان دانسته شده اند.
6) تاریخالیعقوبى،ج2،ص:305.
7) الطبقاتالكبرى،ج5،ص:162 و المعارف،متن،ص:215.
و به این جـهـت آن حـضـرت را «عـلوى بـیـن عـلویـَیـن»، «هـاشـمى بین هاشمیَیْن» و «فاطمى بین فاطمیَیْن» گفته اند. با توجه به اینکه باقی ائمه علیهم السلام نیز فرزندان امام باقر علیه السلام هستند، از امام باقر علیه السلام به بعد تمام امامان هم از نسل امام حسن علیه السلام و هم از نسل امام حسین علیه السلام هستند.
9) عوالم العلوم؛ ج19-الباقر علیه السلام ؛ ص374.
10) الكافی (ط - الإسلامیة)؛ ج1 ؛ ص469.
11) ایشان از سویی اهل فضل و علم، از سوی دیگر توانمند در سرپرستی کارهای اجرایی مانند تولی وصایای پیامبر صلی الله علیه وآله و امیرالمۆمنین علیه السلام است و با این همه در برابر برادر خود نیز متواضع است،
12) مستدرک الوسائل، ج10، ص368، حدیث 12196.
13) زاد المعاد-مفتاح الجنان، ص 547.
14) کامل الزیارات، ص324، حدیث2.
15) «أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّكُمْ وَ سَقَانَا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ»، «أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاكُمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ».
16) «صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْكُمْ».
17) «أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ».
18) «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ».
19) دلائل الإمامة (ط - الحدیثة)، ص: 496. تعبیر «ای دختر رسول الله» خود بیان گر عظمت مقام حکیمه است.
20) کنیه ی امام عسکری علیه السلام «ابی محمد» است.
21) اشاره امام هادی علیه السلام به ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه است که از نرجس متولد خواهد شد.
22) دلائل الإمامة (ط - الحدیثة) ؛ ؛ ص499.
23) از آنجا که عباسیان از ولادت امام منتظر عجل الله تعالی فرجه ترس فراوان داشتند، امام عسکری علیه السلام را کاملا تحت نظر داشتند. در این شرایط ولادت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه کاملا مخفیانه بوده است اما در هر حال باید شاهدانی بر این امر باشند تا در زمان نیاز بر آن شهادت دهند؛ خصوصا که امام زمان عجل الله تعالی فرجه بعدها نیز مخفی بوده، ممکن است در اصل ولادتش تردید حاصل شود. کما اینکه با مراجعه به تاریخ موارد زیادی از این دست دیده می شود.
24) دلائل الإمامة (ط - الحدیثة) ؛ ؛ ص500. مصادیق این شاهد گرفتن محدود به شب ولادت نیست. ر.ک: الغیبة (للطوسی)/ كتاب الغیبة للحجة ؛ النص ؛ ص237
25) ر.ک: دلائل الإمامة (ط - الحدیثة) ؛ ؛ ص499 و الغیبة (للطوسی)ص: 239 و روضة الواعظین(ط - القدیمة) ؛ ج2 ؛ ص257.
[h=1]بر سر خوانِ بانوی کرامت[/h]
فاطمه معصومه علیها السلام بانوی کرامت است زیرا دارای مقام و منقبتی بس عظیم است. و چون در پیشگاه الهی آبروی بسیار دارد و از بندگان خاص خداست؛ خداوند نیز به ایشان عنایت ویژه نموده است که می تواند در رفع حوائج دیگر بندگان تأثیرگذار باشد. از طرفی همین کرامات صادر شده از سوی حضرت، علاوه بر برآورده شدن حاجت شخصی کرامت شدگان، اثبات کننده مقام والای ایشان یرای کسانی است که در عظمت حضرت معصومه علیها السلام شک و تردید دارند. با وجود کرامات بسیاری که در کتب مختلف نوشته شده در ذیل تنها به چند نمونه از این کرامات اشاره می شود.
عنایت حضرت به زوّ ار مرقدش
آقای شیخ عبدالله موسیانی نقل كردند از حضرت آیة الله مرعشی نجفی كه شب زمستانی بود كه من دچار بی خوابی شدم؛ خواستم حرم بروم ، دیدم بی موقع است ، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم كه اگر خوابم برد خواب نمانم ، در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد كه قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی كنم . به من فرمود: سیّد شهاب! بلند شو و به حرم برو ؛ عدّه ای از زوّ ار من پشت در حرم از سرما هلاك می شوند ، آنها را نجات بده.
ایشان می فرمایند : من به طرف حرم راه افتادم ، دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عدّه ای زوّار اهل پاكستان یا هندوستان ( با آن لباسهای مخصوص خودشان ) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می لرزند ، در را زدم ، حاج آقا حبیب(كه جزء خدّام حضرت بود) با اصرار من در را باز كرد ، من از مقابل و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و در كنار ضریح آن حضرت به زیارت و عرض ادب پرداختند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجّد وضو ساختم.[1]
[h=2]برآورده شدن حوائج قلبی[/h] حاج آقای سبزواری فرمودند : روزی در مشهد مقدّس خدمت مرحوم آیت الله مجتهدی بودم و سید بزرگواری هم حضور داشت ، به مناسبتی از مقامات بی بی حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ صحبت شد ، ایشان فرمودند : از ویژگیهای حرم حضرت معصومه علیها السلام این است که حوائج قلبی را بی بی روا می کند و نیازی به ذکر آن نیست . ایشان روی این مطلب تاکید می کردند . گریه اش گرفت و گفت : دیگر توان ایستادن ندارم . چندین سال است شما در خدمت حضرت معصومه علیها السلام در کفشداری خدمت می کنید . از حضرت بخواهید که درد پایم را شفا دهد
نگارنده نیز این مطلب را بارها از ایشان شنیده بود .
ایشان فرمودند : من از سفر مشهد به قم بازگشتم ، دَینی به گردن داشتم که فکرم را مشغول کرده بود . به حرم مطهر مشرّف شدم ، با یکی از خدّام به نام آقای کوه خضری که از دوستان بود، مصادف شدم، این مطلب را با ایشان بازگو کردم ، گفت: حقیقت است.
گفتم : من الآن حاجتی دارم ، گفت: بی بی آن را روا می کند ، گفتم : از کجا می دانی ؟ گفت: بر گردن من. گفتم : تعهّد می کنی ؟ گفت : آری.
توی صحن کوچک رفتم ، مقابل ایوان طلا از دلم گذشت که بی بی یکی از خدّام شما کاری را به عهده گرفته است. این را در دل حدیث نفس کردم و رفتم.
یکی دوساعت نگذشته بود که یکی از رفقا را دیدم ، گفت: کجا بودی که الآن یک ساعت است دنبال تو می گردم . فلانجا رفتم به دنبال تو ، فلانجا رفتم ، پس کجا هستی ؟
به همان مقدار دَینی که بر گردنم بود به من داد و این ویژگی حرم بی بی نیز ثابت شد[2] .
عنایت به آیة الله العظمی اراكی رحمه الله از خودم خجالت کشیدم . به حرم رفتم . در کفشداری که بودم ، چند دقیقه با خود خلوت کردم . در آن حال گریه ام گرفت با زبان عامیانه گفتم : اگر همسرم را شفا ندهی ، دیگر به اینجا نمی آیم چون مجبورم در خانه بمانم و از همسرم پرستاری کنم
دستم باد می كرد و قاش می شد. و لذا همیشه باید خاك تیمم همراهم باشد و تیمم كنم، چون وضو نمی توانستم بگیرم و معالجات هم تأثیر نمی كرد. تا اینكه به حضرت معصومه علیها السلام متوسل شدم، و ملهم شدم كه دستكش دستم كنم و چنین كردم، خوب شد. [3]
شفا یافتن پای همسر خادم
آقای شریفی مسئول دفتر کفشداری حرم حضرت معصومه علیها السلام می گوید : یکی از کفشداران افتخاری و عزیز ما می گفتند : ماهها بود که همسرم به درد پای عجیبی دچار شده بود هر چه برای معالجه به پزشک مراجعه کردیم ، نتیجه نگرفتیم . اکثر دکترها راجع به علت درد پای ایشان ، اظهار بی اطلاعی می کردند . یکی از روزها که همه درها را به روی خود بسته دیدم ، سراغ روپوش خود رفتم تا برای آمدن به حرم آماده شوم . دیدم روپوشم کثیف است. به همسرم گفتم : چرا رو پو ش مرا نشسته ای ؟ گریه اش گرفت و گفت: دیگر توان ایستادن ندارم . چندین سال است شما در خدمت حضرت معصومه علیها السلام در کفشداری خدمت می کنید. از حضرت بخواهید که درد پایم را شفا دهد.
حرف همسرم ، انقلابی در من به وجود آورد . از خودم سۆال کردم که چرا از اول سراغ حضرت نیامدم ؟ در این حال از خودم خجالت کشیدم . به حرم رفتم . در کفشداری که بودم ، چند دقیقه با خود خلوت کردم. در آن حال گریه ام گرفت با زبان عامیانه گفتم : اگر همسرم را شفا ندهی ، دیگر به اینجا نمی آیم چون مجبورم در خانه بمانم و از همسرم پرستاری کنم .
بعد از چهار ساعت که در کفشداری مشغول بودم ، به منزل بازگشتم . ناگهان همسرم گریه کنان به استقبالم آمد . خیلی تعجب کردم . مدتها بود حتی نمی توانست قدمی بردارد . تعجبم وقتی بیشتر شد که دیدم تمام منزل را تمیز و مرتب کرده است . پرسیدم : چه اتفاقی افتاده ؟ گفت : بعد از اینکه شمارفتید،ساعتی خوابیدم . در عالم خواب ، خانم بزرگواری را دیدم که نزد من آمدند و دستی به پاهایم کشیدند و فرمودند : فلانی کفشدار ما دارد می آید . او شفای شما را از ما گرفت . بلند شو و خانه را مرتب کن و لباس هایش را بشوی و به او بگو که ما از احوالات شما لحظه ای غافل نمی شویم[4] .
پی نوشت:
1. الیاس محمدبیگی، فروغی از کوثر، انتشلرات زائر- قم، سال چاپ 1374
2. علی اکبر مهدی پور، کرامات معصومیه، کرامت چهارم، نشر حاذق، سال چاپ 1379
3. محمد محمدی اشتهاردی، حضرت معصومه فاطمه دوم، ناشر: اخلاق، سال چاپ 1380
4. محمد علی زینی وند،عنایات معصومیه از زبان خادمین آستانه مقدسه حضرت معصومه، انتشارات زائر، سال 1379
[h=1]«کریمه»، لقب یادگار مظلومه مدینه[/h]
حضرت معصومه(سلام الله علیها) بعد از امام رضا(علیه السلام) سرآمد فرزندان امام کاظم(علیه السلام) است. حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در اول ذیقعده سال 173 هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. اسم این بانوی بزرگوار فاطمه و لقب ایشان معصومه است. مادرشان نجمه خاتون بوده که مادر امام رضا علیهالسلام نیز هست.
حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در بین فرزندان امام موسی بن جعفر علیهالسلام بعد از برادرش امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام در والاترین رتبه جای دارد، و این در حالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم علیهالسلام ، دست کم 18 تن بودهاند و فاطمه علیهاالسلام در بین این همه بانوی گران قدر سر آمد بوده است.
امام صادق علیهالسلام به شیعیان بشارت تولد حضرت را قبل از تولد ایشان داده بودند لذا زمانی که به دنیا آمدند همه به ویژه خانواده امام کاظم علیهالسلام خیلی خوشحال شدند.
[h=2]کریمه اهل بیت[/h] لقب "کریمه اهل بیت(سلام الله علیها)" برای حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، از کجا آمده است؟ در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق علیهالسلام قم را حرم اهل بیت علیهم السلام معرفی و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است
یکی از زیباترین القاب خواهر مهربان امام رضا(علیه السلام)، کریمه اهل بیت است و اتفاقا این نامگذاری، داستان و اتفاق زیبایی دارد؛ اتفاقی که باعث شد یکی از بزرگترین علمای اسلام، از نجف اشرف، رخت سفر بربندد و برای همیشه به شهر مقدس قم هجرت کند و دست آخر در همانجا هم از دنیا برود و دفن گردد!
داستان از این قرار بود که آیت الله سید محمود مرعشی نجفی(ره) پدر بزرگوار عالِم عظیم الشأن عالَم تشیع آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) که یکی از نسب شناسان بزرگ شیعه می باشد، بسیار علاقه داشت که به هر طریقی که شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) را به دست آورده و یکبار هم که شده از نزدیک قبر بی بی دو عالم را زیارت کند؛ برای همین هم یک ختم مجربی(ذکر و دعایی که بارها تجربه شده که جواب می دهد) را انتخاب کرد و چهل شب در حرم امیرالمومنین(علیه السلام) بر آن ختم مداومت کرد تا شاید از طریقی او را از محل قبر شریف حضرت زهرای مرضیه(سلام الله علیها) آگاه فرمایند.
شب چهلم که شد، بعد از انجام ختم و توسلات فراوان، مقداری استراحت کرد؛ در عالم مکاشفه به محضر مقدس امیرالمومنین(علیه السلام) مشرف شد؛ امیرالمومنین(علیه السلام) به ایشان می فرمایند: سید محمود! چه می خواهی؟ ایشان عرض می کند که آقا جان! می خواهم بدانم قبر حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) کجاست؟ می خواهم آن را از نزدیک زیارت کنم! امیرالمومنین(علیه السلام) می فرمایند:
"علیک بکریمة أهل البیت"
[h=2]به سوی کریمه برو[/h] آیت الله سید محمود مرعشی نجفی، به خیال اینکه منظور امیرالمومنین(علیه السلام) از "کریمه اهل بیت(سلام الله علیها)" حضرت زهرا(سلام الله علیها) است، به حضرت عرض می کند: بله! قربانتان گردم! من هم این ختم را انجام دادم که محل قبر شریف آن حضرت را به طور دقیق بدانم و به زیارتش مشرف شوم. در اینجا بود که حضرت فرمودند: آن قبر که در مدینه شد گم پــیدا شـده در مـدینـه قــــم اگر قرار بود قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) ظاهر باشد، هر جلال و جبروت و عظمتی که برای آن قبر شریف بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت و عظمت را برای قبر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) قرار داده است
منظور ما قبر حضرت معصومه در قم است؛ بعد اضافه فرمودند:
به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است که محل قبر شریف حضرت زهرا(سلام الله علیها) از همگان مخفی باشد؛ لذا قبر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) را تجلیگاه قبر حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) قرار داده است؛
اگر قرار بود قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) ظاهر باشد، هر جلال و جبروت و عظمتی که برای آن قبر شریف بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت و عظمت را برای قبر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) قرار داده است.
آیت الله سید محمود مرعشی نجفی(ره) پس از این مکاشفه، تصمیم می گیرد که برای زیارت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) رهسپار ایران شود.
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی(ره) فرزند برومند مرحوم آیت الله سیدمحمود مرعشی نجفی(ره) نیز بعد از رحلت پدر بزرگوارشان و البته به سفارش ایشان در سال 1343 هجری قمری(90 سال پیش)به قم مشرف شده و برای همیشه در جوار کریمه اهل بیت میهمان گردید. ایشان در قم معروف بودند به کبوتر حرم؛
تا اینکه در شب هشتم صفر 1411 هجری قمری(سال 1369 هجری شمسی یعنی 22 سال پیش) در شهر خواهر مهربان آقا علی بن موسی الرضا(علیه السلام) دیده از جهان فرو بست و به ملکوت اعلی پیوست.
[h=2]
قداست شهر قم از شرافت بانو[/h] ورود حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به شهر قم و دفن پیكر مطهر آن بانوى كبریا در این شهر، آثار و بركات فراوانى را به همراه داشته است. از لحظه ورود نبیره رسول الله صلى الله علیه و آله به قم، پیوسته این شهر از جهات فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، عمرانى و اقتصادى رو به رشد و پیشرفت نهاده است.
در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق علیهالسلام قم را حرم اهل بیت علیهم السلام معرفی و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی آن بیان کردند، فرمودند:
بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت میکند که با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند.
راوی میگوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق علیه السلام شنیدم که حضرت موسی بن جعفر علیه السلام هنوز دیده به جهان نگشوده بود.
این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده بر میدارد و روشن میسازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها سرچشمه میگیرد که در این سرزمین، دیده از جهان فرو میبندد و مدفون میشود.
احادیث متعددی درباره فضیلت زیارت ایشان نقل شده از جمله از امام جواد علیهالسلام روایت شده کسی که عمه ام را در قم زیارت کند بهشت بر او واجب است. همچنین امام رضا علیهالسلام فرمودند: هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست. یا در حدیث دیگری آمده است: زیارت او، هم سنگ بهشت است.
[h=2]پیام رسان مظلومیت و غربت[/h] یک سال بعد از هجرت امام رضا علیهالسلام، حضرت معصومه سلام الله علیها به شوق دیدار برادر و ادای پیام ولایت ـ مانند حضرت زینب کبری سلام الله علیها ـ به همراه عدهاى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و برادر گرامیشان را به مردم مسلمان مىرساندند و مخالفت خود و اهل بیت علیهم السلام را با حکومت بنى عباس اظهار مىکردند ولی بین راه در شهر ساوه بیمار شدند و چون توان رفتن به خراسان را در خود ندیدند تصمیم گرفتند به قم بروند و همچنین روی آینده نگری که داشتند و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش میآید و روی توجهی که به موقعیت این سرزمین داشتند خود را به این شهر رساندند.
حضرت معصومه سلام الله علیها پس از ورود به قم تنها 17 روز در قید حیات بودند و در دهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در سن 28 سالگی وفات یافتند. پس از وفات ایشان همه مردم جمع شدند برای غسل و کفن کردن ایشان و در حالی که مردم داشتند قبر را آماده میکردند دو سوار آمدند و بدون آنکه با کسی صحبت کنند نماز خوانده و بدن مبارک را دفن کردند و بدون تکلم با کسی رفتند. بی شک این دو سوار از ائمه علیهم السلام بودند در هر صورت این واقعه نشان دهنده عظمت ایشان بوده و کسانیکه به این عظمت پیبرده بودند دائم سعی میکردند به این بانوی بزرگ متوسل شوند.
[h=1]والى ولایت عصمت[/h] [h=1] منت ز بخت دارم و نصرت ز کردگار کافکند در دیار قمم روزگار، بار خوش بار یافتم به حریمى که جبرئیل بىاذن خادمان به حریمش نجسته بار این بارگاه بضعه باب الحوائج است کز وى رواست، حاجت مخلوق روزگار این پیشگاه فاطمه بنت موسى است کز بعد فاطمه به زنان دارد افتخار خارى اگر به کف پاى زائرش گیرد ملک، به سوزن مژگان، ز پاش گیرد خار دختر بدین جلال، نپرورده مام دهر دختر بدین مقام، نیاورده روزگار چشم فلک ندیده و نشنیده گوش دهر دختر بدین جلالت و بانو بدین وقار اى بانوى بلند مقام فلک جناب اى خانم رفیع مکان بزرگوار هم دختر امامى و هم خواهر امام هم عمه امامى و هم نور هشت و چار تنها نه چشم من به در توست منتظر چشم دو عالم است بر این در، به انتظار اى والى ولایت عصمت! به عصمتت چشم کرم ز بنده این آستان، مدار مسکین «طرب» ز درگه لطفت کجا رود؟ امیدوار بر توأم، امید من بر آر
[/h]
[/HR] میرزا ابوالقاسم محمد نصیر طرب
[h=1]شفیعهی محشر[/h] بعد از حضرت زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه سلام الله علیها نمیرسد. كه امام جعفر صادق علیه السّلام در این رابطه میفرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنة باجمعهم»؛ با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (علیهماالسلام) و مادر مكرمه اش حضرت نجمه خاتون (سلام الله علیها) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (سلام الله علیها) با حضرت رضا (علیه السلام) از یك مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید كه در همان سنین كودكى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (علیهماالسلام) قرارگرفت.
در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (علیه السلام) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این كه كسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (سلام الله علیها) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب (سلام الله علیها) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مۆمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (علیهم السلام) را با حكومت حیله گر بنى عباس اظهار مى كرد. بدین جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت(علیهم السلام) كه از پشتیبانى مأموران حكومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان كاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت معصومه (سلام الله عیلها) را نیز مسموم كردند.
به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (سلام الله عیلها) بیمار شدند و چون دیگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود.
پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم كه مى فرمود: شهر قم مركز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند; و در حالى كه «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى كشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى كه امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى كرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اكنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربیع الثانى» سال 2ظ 1 هجرى پیش از آن كه دیدگان مباركش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .مردم قم با تجلیل فراوان پیكر پاكش را به سوى محل فعلى كه در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین كه قبر مهیا شد دراین كه چه كسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیك آمدند و پس از خواندن نماز یكى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن كه با كسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه (سلام الله علیها) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این كه حضرت زینب فرزند امام جواد (علیه السلام) به سال 256 هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا كرد و به این ترتیب تربت پاك آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهل بیت(علیهم السلام) و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
[h=2]شفاعت گسترده[/h] اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیاء از ضروریات مذهب شیعه است و هیچ تردیدی در آن نیست. و بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله است كه در قرآن كریم از آن به (مقام محمود) تعبیر شده است. یكی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه سلام الله علیها زیارتنامه ای است كه به خصوص، حضرت رضا علیه السّلام در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها زیارتی كه از امام معصوم برای یك زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها است و هیچ یك از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد
دو تن از بانوان خاندان رسول مكرم صلّی الله علیه و آله هم شفاعت گستردهای دارند كه بسیار وسیع و جهان شمول است.
1. خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه سلام الله علیها.
2. شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه علیهاالسّلام، كه بعد از حضرت زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه سلام الله علیها نمیرسد. كه امام جعفر صادق علیه السّلام در این رابطه میفرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنة باجمعهم»؛ با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند.
[h=2]زیارتنامه مخصوص[/h] یكی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه سلام الله علیها زیارتنامه ای است كه به خصوص، حضرت رضا علیه السّلام در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها زیارتی كه از امام معصوم برای یك زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها است و هیچ یك از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.
[h=2]و سخن آخر یکی از کرامات حضرت معصومه سلام الله علیها[/h] آقاى سید عبدالرحیم نقل كرده كه شبى خواب دیدم : در قبرستان بزرگ قم جمعیت زیادى مى باشند و شخص بزرگوارى از زیر بازارچه سوار بر اسبى بیرون آمد و شخص دیگرى عقب او مى آید. ناگهان شنیدم كسى مى گفت : ((این حضرت حجة علیه السلام مى باشد.))
حضرت بر در صحن تشریف آورده پیاده شدند و وارد حرم گردیدند من نیز بدنبال حضرت وارد حرم شدم و بغیر من كسى در حرم نبود.
حضرت صاحب الامر علیه السلام بالاى سر حضرت معصومه سلام الله علیها تشریف آورده مشغول زیارت شدند، و پس از زیارت از حرم خارج شده و رفتند. (انوار المشعشعین : ص 212)
[h=1]نم نم اشک[/h] [h=1] تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی در میان شوره زار قم بهشتی ساختی مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا شدی جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی ناز چشمان تو و ذکر خداهای پدر کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند بر حسین خانواده زینب کبری شدی خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا از همان اول دلت گشته گرفتار رضا بین صحن چشم هایت نقش رخسار رضا جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا در تمام عرضه های بندگی پاک تو هم چنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی کاملاً باشد کلامت عین گفتار رضا آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی در حریم عاشقی باشی علمدار رضا هر که عمری خاک بوسی حریمت را کند تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من آبرو داری بود کار تو و کار رضا دل خوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم خاکساری تو می گردد شفیع محشرم تا که دل را آه سینه راهی قم می کند با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند آه چون از دل بر آید کار آتش می کند بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گم شده هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند با سلامی تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی در میان شوره زار قم بهشتی ساختی مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا شدی جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی ناز چشمان تو و ذکر خداهای پدر کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند بر حسین خانواده زینب کبری شدی خنده ی معصوم تو آرامش جان رضا بهترین تمکین قلبت صوت قرآن رضا از همان اول دلت گشته گرفتار رضا بین صحن چشم هایت نقش رخسار رضا جنس بی قیمت که جایش در حریم یار نیست عشق تو باشد متاع ناب بازار رضا یوسف بازار ما چون پرده بردارد ز رخ عاشقی چون تو فقط باشد خریدار رضا در تمام عرضه های بندگی پاک تو هم چنان آیینه ایی پیداست رفتار رضا تا میان خطبه ها تفسیر قرآن می کنی کاملاً باشد کلامت عین گفتار رضا آمدی تا پرچم معشوق بر شانه کشی در حریم عاشقی باشی علمدار رضا هر که عمری خاک بوسی حریمت را کند تا قیامت می شود محرم به اسرار رضا ای کریمه چاره ایی کن لحظه ی جان دادنم دیده ام روشن شود هنگام دیدار رضا روز محشر چون گنه گردد گریبان گیر من آبرو داری بود کار تو و کار رضا دل خوشم خاک حریم تو نشسته بر سرم خاکساری تو می گردد شفیع محشرم تا که دل را آه سینه راهی قم می کند با نگاهی بر ضریحت دست و پا گم می کند آه چون از دل بر آید کار آتش می کند بی محابا رخنه ایی در جان هیزم می کند آن ضریحی که بود گرم طوافش جبرییل حضرت حق قبله ی حاجات مردم می کند هرکه دارد عقده در دل یاد قبری گم شده هر سه شنبه در حریمت نذر گندم می کند با سلامی نم نم اشک از دو دیده می چکد کاسه ی خالی ما لبریز از خم می کند نیمه شب ها در حرم تا صحن گردی می کنم ناگهان دل یاد قبله گاه هفتم می کند لفظ خواهر گوییا مانوس گشته با بلا خون زینب در رگان تو تلاطم می کند کس ندیده تا به حالا خواهری گیسو پریش جستجوی یار زیر نیزه و سم می کند با وجودی که حدود مقتلش را دیده بود باز هم جسم عزیز مادرش گم می کند
[/h]
[/HR] قاسم نعمتی
[h=1]فاطمهی دیگر[/h] از آنجا كه معرفت و شناخت ائمّه طاهرین و اولیاء مبین ، همان شناخت فضائل و كمالات نفسانی و آن بزرگواران است نه فقط آشنایی اجمالی با زندگینامه آنها ، لذا در این مقاله به ذكر شمّه ای از فضائل و مناقب حضرت معصومه سلام الله علیها می پردازیم. شرافت خانوادگی
[h=2]
[/h]
یكی از عالیترین فضائل آن حضرت انتساب ایشان به بیت وحی و رسالت و امامت است. او " بنت رسول الله(صلی الله علیه و آله)" و " بنت ولیّ الله" و " اخت ولیّ الله" و " عمّة ولیّ الله" است و این امر خود سرچشمه سایر فضائل و كمالات معنوی و روحانی آن بزرگوار می باشد كه زندگی در جوار امامان معصومی همچون " موسی بن جعفر" و" علی بن موسی الرّضا" (علیهم السلام) و بهره مند بودن از تعالیم عالیه آن رهبران راه نور و سعادت ، خود عامل اساسی در تعالی روح و تكامل درجات علمی و عملی آن حضرت بوده است. بنابراین می توان آن حضرت را الگو و نموداری از فضائل اهل بیت (علیهم السلام) دانست.
[h=2]عبادت و بندگی[/h] بنا به تصریح آیه كریمه قرآن ، هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست كه : وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِنْسَ اِلّا لِیَعْبُدُونِ " (سوره مباركه ذاریات, آیه 57) : جن و انس را نیافریدیم جز برای این كه عبادتم كنند (و از این طریق تكامل یافته و به من نزدیك شوند)". آنان كه به این هدف پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن كه حصول یقین و اطمینان و نفس مطمئنّه شدن است، سر از پا نمی شناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بی نیاز می دانند و در خلوت شب سر بر آستان دوست می نهند و راز دل با محبوب خویش می گویند و عاشقانه با او به گفتگو می نشینند و به این آرزو زنده اند كه در حال نماز و راز و نیاز به ملاقات حق بشتابند و مخاطب حضرتش قرار گیرند كه : " یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی اِلی رَبِّكِ راضِیَة مَرْضِیَّة" (سوره مباركه فجر , آیه 28- 27) : " ای روح آرامش یافته به سوی پروردگارت برگرد در حالی كه هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است". یكی از والاترین عناوینی كه نشان دهنده بلندی مرتبه علم و آشنایی كریمه اهل بیت (علیهم السلام) با معارف بلند اسلام و مكتب حیاتبخش تشیّع است ؛ محدّثه بودن آن حضرت می باشد كه بزرگان علم حدیث احادیث و روایات رسیده از آن حضرت را در كتابهای خود نقل نموده اند
یكی از عالیترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت ، كریمه اهل بیت فاطمه معصومه (علیها السلام) است. او كه عبادت و شب زنده داری هفده روزه اش در واپسین روزهای عمر شریفش ، گوشه ای از یك عمر عبودیّت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاك الهی است و این بیت النّور (بیت النور, همان حجره ای است كه آن حضرت در مدّت اقامت هفده روزه اش در منزل موسی بن خزرج , در آنجا مشغول عبادت بود كه هم اكنون هم این حجره در میدان میر , خیابان چهار مردان و در كنار مدرسه ستّیه برقرار است و مورد توجّه دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) می باشد.) و معبد و محراب به یادگار مانده آن صفّیه الله است كه- از بركات راز و نیازهای شبانه آن بضعه موسی (علیه السلام) - تا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخش بندگان عاشق عبادت و ولایت می باشد.
[h=2]
عالمه و محدّثه[/h] در فرهنگ اسلامی محدّثان راستین همواره از حرمت و منزلت ویژه ای برخوردار بوده اند ؛ محدّثان و راویان در حفظ و حراست از گنجینه های معارف و ارزش های دینی و ذخایر گرانمایه مكتب تشیّع و رشد و تعالی فرهنگ غنی اسلامی نقش اوّل را داشته اند و حامل ودایع و امانت های گرانقدر الهی و رازدار اسرار آل رسول بوده اند.
یكی از والاترین عناوینی كه نشان دهنده بلندی مرتبه علم و آشنایی كریمه اهل بیت (علیهم السلام) با معارف بلند اسلام و مكتب حیاتبخش تشیّع است ؛ محدّثه بودن آن حضرت می باشد كه بزرگان علم حدیث احادیث و روایات رسیده از آن حضرت را در كتابهای خود نقل نموده اند ، روایاتی كه به خاطر داشتن مضمونی ولایی خود شاهد صدقی بر ولایت محوری بودن آن محدّثه آل طه و عالمه آل محمد(علیهم السلام) می باشند.
[h=2]او معصومه است[/h] گرچه مقام عصمت از گناه و مصون بودن از لغزشها در عین قدرت برخطا مقامی است خاص انبیاء عظام و اوصیاء آنان به ویژه چهارده معصوم پاك؛ ولی بودند كسانی كه به دلیل طاعت و بندگی مخلصانه پروردگار و اطاعت و پیروی كامل از رهروان راه پاكی و وارستگی به درجه ای از تقوی و طهارت روحی رسیدند كه از معاصی و رذایل اخلاقی دور مانده و دامن روح و جان خویش را از ناپاكی ها زدودند . یكی از عالیترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت ، كریمه اهل بیت فاطمه معصومه (علیها السلام) است. او كه عبادت و شب زنده داری هفده روزه اش در واپسین روزهای عمر شریفش ، گوشه ای از یك عمر عبودیّت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاك الهی است
فاطمه معصومه (علیها السلام) كه خود پرورش یافته مكتب ائمّه طاهرین (علیهم السلام) و یادگار صاحبان آیه تطهیر است ، نمونه عالیی از طهارت و پاكی است به گونه ای كه خاصّ و عام او را بعنوان معصومه شناخته اند تا بدانجا كه بعضی از بزرگان ایشان را فردی برخوردار از طهارت ذاتی و تالی معصومین دانسته و حضرت رضا (علیه السلام) به ایشان لقب معصومه داده و فرمود: " مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زارَنی": كسی كه " فاطمه معصومه" را در قم زیارت كند مثل آن است كه مرا زیارت كرده باشد". و در یكی از فرازهای زیارت دوّم حضرت آمده است كه :"السَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الطّاهِرَةُ الحَمیدَةُ الْبَرَّةُ الرَّشیدَةُ التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ": سلام بر تو ای بانوی پاك و ستایش شده ، نیكوكردار و هدایت شده ، پرهیزگارِ وارسته".
[h=2]دو روایت ارزنده[/h] 1ـ حضرت معصومه سلام الله علیها هنگامیكه در ساوه مریض شد به اطرافیانش فرمود: مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم كه فرمود: ((شهر قم مركز شیعیان ما مى باشد)). (دریاى سخن ، تالیف سقازاده تبریزى)
2ـ حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از زینب دختر امیر المومنین علیه السلام از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل مى كند كه فرمود: ((همانا هر كه با محبت آل محمد بمیرد شهید مرده است )). (عوالم : ج 21 ص 354 ح 3، آثار الحجه : ج 1 ص 8 9، اللۆلۆة الثمینه ص 2
[h=1]دُرّ هفـت دریا[/h] [h=1] سلام خواهر قرآن، سلام دختر دین سلام مادر عصمت، سلاله یاسین سلام دختر طاها و نور و طور سلام سلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام تو وارث شرف و احتـرام فـاطمهای تو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمهای عجیب نیست که بابا به تو سلام کند و یـا امـام رضـا در بـرت قیـام کند تو پـارهای ز تـن پاک احمدی، بانو تـو مــادرِ قــمِ آل محمّـدی، بـانو حریـم تـو حـرمِ یازده امام هُداست مزار گمشده فاطمه در آن پیداست تو شوی نکـرده بـرای تمام خلق، امی تو زینبِ دگرِ فاطمه، به شهر قمی به حُرمت حَرَمت انبیـا قیـام کنند زیــارتِ حــرمِ یــازده امـام کنند تـو چـون امـام رضـا دُرّ هفـت دریایی بـه چشم آل محمــد همیشـه زهــرایی؟ سزد که اهل سماوات، خاک پات شوند خوش آمدی به قم ای اهل قم، فدات شوند خوش آمدی بـه دیار قـم، عمـه سادات قـدم قدم به قدومت ز اهل قم صلوات به این مقام و به این شوکت و به این اجلال سـزد امـام رضــا آیـدت بـه استقبـال عجـب نبــود اگــر بــود از ره تجلیـل زمـامِ ناقــه تــو روی دوشِ جبـرائیل عجب نبـود کــه آن روز از فـراز فلک به خـاک بوسیَت آیند، فـوج فـوجِ ملک عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر عجب نه اهـل قـم ار افتخـار میکردند به جـای شـاخه گل، سر نثار میکردند زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو ز نـاقـهات همگـی احتـرام مـیکردند نهـاده دست به سینه، سلام میکردند به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد جنـایت و ستـم شــام را تـلافی کرد به محفلِ تو فشاندند اشک، جای گلاب زدند ناله که زینب کجا و بـزم شراب؟ به هـر قـدم صلـواتت نثـار میکردند تو را به خانه «موسیبنخزرج» آوردند به بند ناقه تو، دسته دسته چنگ زدند ولی به محمل زینب ز بام، سنگ زدند قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود که جای عمـه سـادات در خرابه نبود به سوی عمه تو شامیان چو رو کردند به جای گل، سرِ نی، هیجده سر آوردند به اجر این همه ارضِ ادب، کرامت کن به روز حشر، تو از اهل قم، شفاعت کن
[/h]
[/HR] غلامرضا سازگار
کراماتی از کریمه آل طه
حضرت معصومه علیها السلام بیست و پنج سال بعد از تولد امام رضا علیه السلام در اول ذى قعده سال 173 ه . ق دیده به جهان گشود،پدرش امام موسى بن جعفر علیهما السلام و مادرش بانویى پاكیزه به نام نجمه بود كه با نام هاى تكتم، خیزران، اروى، ام البنین، طاهره، سمانه، شقراء، سكن و صقر نیز از وى یاد شده است. (بحار الانوار ج48)
در مقام و منزلت و جایگاه این بانوى بزرگوار نزد اهل بیت علیهم السلام همین بس كه امام صادق علیه السلام فرمودند:
«الا ان للجنة ثمانیة ابواب ثلاث منها الى قم فیها امراة هى من ولدى اسمها فاطمة بنت موسى، تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة باجمعهم; (بحارالانوار ج60) آگاه باشید بهشت هشت در دارد كه سه در آن به سوى قم است . بانویى از فرزندان من در آنجا وفات مى كند كه نامش فاطمه دختر موسى است . همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مىشوند».
همچنین امام رضا علیه السلام درباره آن حضرت فرمودند: «من زارها عارفا بحقها فله الجنة؛ (بحار الانوار ج48) هر كس او را - در حالى كه حقش را مىشناسد - زیارت كند، بهشت از آن اوست..
در این مقاله، به مناسبت وفات حضرت معصومه علیهاالسلام به بیان كراماتى از آن بانوى بزرگوارمیپردازیم.
نزول رحمت الهى
بار دیگر شبانگاهان دست فیاض الهى از آستین كریمه اهل بیت به درآمد وچراغى به روشنى خورشید ولایت فراروى عاشقان دلسوخته بر افروخت. سخن از گفـته هاى دور نمى باشد بلكه حقیقى است محقق در جمعه شب 73/2/23 آرى بار دیگر در آن شب شاهد گشوده شدن خزائن غیب گشتیم و نزول رحمت الهى: آن كه مورد عنایت قرار گرفت مسافرى بود از راه دور, دخترى چهارده ساله از اهالى ((شوط)) ماكو, از شهرهاى آذربایجان كه خود با ما چنین سخن مى گوید: آگاه باشید بهشت هشت در دارد كه سه در آن به سوى قم است . بانویى از فرزندان من در آنجا وفات مى كند كه نامش فاطمه دختر موسى است . همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت مىشوند
رقیه امان الله پور هستم از اهالى ((شوط)) ماكو, چه ار ماه پیش بر اثر یك نوع سرماخوردگى از هر دو پا فلج شدم; خانواده ام مرا به بیمارستانهاى مختلف در شهرهاى ماكو, خوى و تبریز بردند, ولى همه پزشكان پس از عكسبردارى و انجام آزمایش مكرر, از درمانم عاجز شدند و من دیگر نمى توانستم پاهایم را حركت دهم تا این كه چهارشنبه شب (73/2/21) در عالم رویا دیدم كه خانمى سفید پوش به طرف من آمدند و فرمودند:
چرا از همان ابتداى بیمارى پیش من نیامدى تا شفایت دهم؟
با اضطراب از خواب پریدم و جریان خواب را با عمو و عمه ام در میان گذاشتم و آنها نیز بلافاصله مقدمات سفر به قم را فراهم آوردند.
لذا روز جمعه (73/2/23)ساعت 7/30 دقیقه بعد از ظهر به حرم مطهر مشرف شدیم. پس از نماز, مشغول خواندن زیارتنامه شدم كه ناگهان صداى همان خانمى كه در خواب دیده بودم به گوشم رسید كه فرمود:
بلند شو, راه برو, كه شفایت دادم.
من ابتدا توجهى نكردم و باز مجددا" همان صدا با همان الفاظ تكرار شد; این بار به خود حزكتى دادم و مشاهده كردم كه قادر به حركت مى باشم و مورد لطف آن بى بى دو عالم قرار گرفته ام.
اداى دین و گشایش در زندگى
حاج آقا تقى كمالى، از خدام آستانه مقدسه مىگوید: «در سال 1302 ه . ق . در آستانه مقدسه متحصن شده و پناهنده به آن بانوى معظم بودم و در یكى از حجرات صحن نو منزل داشتم، روزگارم به تلخى و سختى سپرى مىشد و كاملا تحت فشار بىپولى و ندارى قرار گرفته بودم؛ زندگانى را با قرض از كسبه اطراف حرم مىگذراندم، تا این كه یك روز بعد از اداى فریضه صبح به حرم بى بى مشرف شدم و وضع خود را به عرض رساندم .
در این حال دیدم كیسه پولى روى دامنم افتاد، مدتى صبر كردم، به خیال این كه شاید این كیسه پول مال زوار محترم باشد تا به صاحبش رد نمایم؛ دیدم خبرى نشد، فهمیدم كه مرحمتى خانم است؛ به حجره خود برگشتم؛ وقتى كیسه را باز كردم، مبلغ چهار تومان در آن بود؛ ابتدا بدهی هایم را پرداختم و به مدت چهارده ماه خرج كردم و تمام نمىشد تا این كه روزى حضرت حجة الاسلام حرم پناهى تشریف آوردند و از وضع زندگى من جویا شدند، من موضوع را اظهار نمودم. در همان ایام به آن عطیه خاتمه داده شد.( فروغى از كوثر، ص70)
نسیم رحمت خواهر پروین محمدى اهل باختران در سال سوم دبیرستان مبتلا به تشنج اعصاب شدند و پس از بى اثر بودن معالجات مكرر و ناامیدى از همه جا همراه خانواده عازم مشهد مقدس مى شوند به امید شفا از امام رضا علیه السلام. اكنون مادر ایشان این كرامت را اینگونه بیان مى فرمایند:
وقتى به قم رسیدیم با خود گفتم خوبست اول به زیارت خواهر امام رضا علیه السلام برویم اگر جواب نداد به مشهد مى رویم; ساعت 2 بعد از نیمه شب بود كه به قم رسیدیم; ساعت 9 صبح به حرم مشرف شدیم و دختر را كه به سختى خوابش مى برد و در اثر تشنج اعصاب دچار مشكلاتى مى شد با حال توجه و توسل به حضرت معصومه علیهاالسلام, به نزدیك ضریح بردم و براحتى خوابید.
پس از مدتى كه نماز ظهر و عصر گذشت بوى عطر عجیبى حرم را گرفت و دیدم دست راست دخترم سه مرتبه به صورتش كشیده شد و رنگ او برافروخته شد و گوشه چادر او را كه به ضریح بسته بودم باز شد; در همین حال دخترم به راحتى از خواب بیدار شد و گفت مادر كجاییم؟
گفتم: حرم حضرت معصومه علیهاالسلام. گفت: مادر گرسنه ام!! من كه ماهها بودحسرت شنیدن این كلمه را از او داشتم, گفتم: برویم بیرون حرم; با هم داخل صحن حرم شدیم از او پرسیدم: احساس ناراحتى نمى كنى؟ گفت: نه, الحمد الله خوب هستم. و من احساس كردم كه حالت او طبیعى شده است و از حضرت معصومه علیهاالسلام تشكر مى نماییم.
آقا مریض را به حرم خواهر مى فرستد حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه علیها السلام عنایت فرموده است, هر كس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درك كند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود
آقاى حیدرى كاشانى مى گوید: بعد از یك دهه سخنرانى در مسجد گوهرشاد, خانمى پیش من آمد و گفت: پسر جوان مریضى داشتم كه شبى حضرت رضا علیه السلام را در خواب دیدم, حضرت فرمود: یكى از دو مریضى جوانت را شفا دادم, مریضى دوم (او را خواهرم در قم شفا خواهد داد) به نزد خواهرم در قم برو. حال كه شما عازم قم هستید این شصت تومان را داخل ضریح حضرت بینداز; من چند روز دیگر به قم خواهم آمد.
من به او گفتم: شما موقع آمدنتان به مشهد به قم نرفتید؟ گفت: نه.
گفتم: این فرمایش حضرت گلایه اى بوده از شما كه چرا در طول راه مسافرت به مشهد به زیارت خواهر ایشان نرفته اید؟
جلال و جبروت کریمه
آقاى شیخ عبد الله موسیانى(ایشان از شاگردان آیت الله مرعشى(ره) بودند)نقل فرمودند به این كه حضرت آیت الله مرعشى نجفى به طلاب مى فرمود:
علت آمدن من به قم این بود كه پدرم آسید محمود مرعشى نجفى (كه از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود كه آن حضرت را ببنید, شبى در (حال مكاشفه) حضرت را دیده بود كه به ایشان مى فرماید: سید محمود چه مى خواهى؟ عرض مى كند: مى خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام كجاست؟ تا آن را زیارت كنم.
حضرت فرموده بود: من كه نمى توانم (بر خلاف وصیت آن حضرت), قبر او رامعلوم كنم.
عرض كرد: پس من هنگام زیارت چه كنم؟
حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه علیها السلام عنایت فرموده است, هر كس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درك كند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود.
آیت الله مرعشى مى فرمودند: پدرم مرا سفارش مى كرد كه من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو به زیارت آن حضرت برو, لذا من به خاطر همین سفارش, براى زیارت فاطمه معصومه علیها السلام و ثامن الائمه علیها السلام آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم, حضرت آیت الله حائرى در قم ماندگار شدم.
آیت الله مرعشى در آن زمان فرمودند: شصت سال است كه هر روز من اول زائـــر حضرتم. (فروغى از كوثر76)
[/HR] منابع :
بشارة المۆمنین، شیخ قوام اسلامى
فروغى از كوثر، حسن اردشیرى
[h=1]خدا نخواست...[/h] [h=1] و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی دوباره آینه ای در برابرش باشی نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه پرستوی پرپرش باشی «مدینه» شهر غریبی برای «فاطمه»هاست نخواست گم شده ای مثل مادرش باشی خدا تو را به دل بی قرار ما بخشید و خواست جلوه ای از حوض کوثرش باشی به «قم» رسیدی و گم کرد دست و پایش را چو دید آمده ای سایه ی سرش باشی اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد و تا همیشه تو یاس معطرش باشی نگاه تو همه را یاد او می اندازد به چهره ات چه می آید که خواهرش باشی خدا نخواست تو هم با «جوادِ» کوچکِ او گواه رنج نفس های آخرش باشی نخواست باز امامی کنار خواهر خود ... نخواست «زینبِ» یک شام دیگرش باشی
[/h]
[/HR] قاسم صرافان
[h=1] سائل لطف نوشتند بنی آدم را سر ِ این سفره نشاندند همه عالم را صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند یك طرف آسیه و یك طرفت مریم را حس ِ معراج نشینیِ من این است فقط گوشه ای از حرمت پهن كنم بالم را در ضریحت شرف آدمیت ریخته اند پس محال است كه آدم نكند آدم را همه بالفعل مسیح اند اگر پخش كنند نفس ِ دختر موسایِ مسیحا دم را مثل یك عرش برای تو حرم ساخته اند كاش میشد حرم حضرت زهرا هم را با گدایی حرم فخر به دنیا داریم هرچه داریم از این دختر موسی داریم قصد كردی بكِشی و بكِشانی همه را تا به معراج ِ بلندت برسانی همه را ریشه های دلِ ما رشته ای از چادر توست چادرت را بتكان تا بتكانی همه را به خدا ذره ای از خانمی ات كم نشود چه برانی همه را و چه بخوانی همه را تربت پای تو بودن چه به ما می آید پس چه بهتر سر راهت بنشانی همه را یك دو قربانی ما نیست برازنده ی تو وقت آن است بیایی بستانی همه را بشكند گر سر عشاق فدای سر تو همه ی ما به فدای نخی از معجر تو ما گداییم همه وقت نظر داشتنت خاك پاییم همه وقت گذر داشتنت آمدی مردم ایران به نوایی برسند ورنه جز اینكه بهانه ست سفر داشتنت علم شد تربت سجاده ی بیت النّورت حوزه ی علمیه شد لطف سحر داشتنت یك نفس در جگرت سوخت و شد روح الله بركت داشت چقدر ، آهِ جگر داشتنت فتنه ای آمد و چون فاطمه جمعش كردی ای به قربان تو و سینه سپر داشتنت در طریقت نفس از پا كه بیفتد خوب است سیر معراج به اینجا كه بیفتد خوب است گاه بابا سخنش را به تو تنها میگفت چون نبی گرچه علی داشت به زهرا میگفت جایگاه تو چنان در نظرش بالا بود جای آن داشت به تو اُمِّ ابیها میگفت دست خطِ تو كه میدید فقط می بوسید تا كه یادِ تو می افتاد "فداها" میگفت خبر از عصمت بی چون و چرایت میداد هر امامی كه مقامات شما را میگفت عمه ی كرب و بلا در تو تجلی كرده باید این آینه را زینب كبری میگفت بر روی چشم همه جای شما محفوظ است احترام تو در این شهر خدا محفوظ است مطمئن باش در این شهر پریشان نشوی بی برادر نشوی پاره گریبان نشوی مطمئن باش كسی سنگ نمی اندازد از عبورت ز سر كوچه پشیمان نشوی محملت بر روی چشم همگان جا دارد به خدا مورد آزار مغیلان نشوی آن قدر پوشیه و حله سرت میریزند زیر یك معجر پاره شده پنهان نشوی زیور آلات تورا مردم اینجا نبرند وسط خیمه ی آتش زده حیران نشوی محملت شعله ور از واژه ی غارت نشود حَرمت بسته به زنجیر اسارت نشود
[/h]
[/HR] علی اكبر لطیفیان
[h=1]چشم انتظار[/h]
در سرد سیر شهر دل، روح بهاری در شوره زار سینه ی من چشمه ساری میخواهی امشب بر کویر دیدگانم با روضه هایت باغی از شبنم بکاری سهم تو از ارث پدر، خونجگر بود از کودکی در ماتم او سوگواری منزل به منزل در پی دلدار رفتی در دشت های عاشقی محمل سواری داغ عزیزانت بلای جانتان شد تو زخمی تیغ جفای روزگاری تا مقصدت مشهد، دگر راهی نمانده ای کاش می شد اندکی طاقت بیاری می سوختی از آتش تب، بین بستر دلخسته راضی به رضای کردگاری باید بیاید دلبرت، باید بیاید در آخرین ساعات هم امید واری چشمان اشک آلوده ات را تا دم مرگ یک لحظه هم از درب حجره بر نداری نام رضا از روی لب هایت نیفتد با اینکه رو به قبله و در احتضاری تو یادگار دلبرت را مثل زینب با گریه روی سینه ی خود می فشاری دیگر مخور غم، چون سرت را ای کریمه بر دامن زهرای اطهر می گذاری
[/HR] وحید قاسمی
[h=1]زینت جان و تقرب به درگاه دوست[/h] در این فرازها اوج حالات قلبی لحاظ شده است اگر گفته شده است من تسلیم خداوند سبحان هستم اما این تسلیم بودن توأم با خشنودی است بدون هیچ گونه اشکال تراشی و یا از حد خود خارج شدن
این مطلب بسیار اهمیت دارد که آموزه ها و دستورات اسلامی به هیچ وجه محصور در یک دسته اعمال و آداب ظاهری و خشک و بی روح نیستند بلکه در میان تعالیم نظری و عملی دین خاتم، با انبوهی از مطالب باطنی و قلبی روبرو می شویم که انصافا مسیر روشن و متقنی را به روی طالبان حقیقت می گشایند.
مطلب با اهمیت دیگر آنست که در میان ادعیه و زیارات منقوله از حضرات اهل بیت رسول الله - صلی الله علیه وآله - مطالب گرانبها و گره گشایی در زمینه ی معارف و علوم باطنی می توان به دست آورد که شاید برخی از آنها و بلکه بسیاری از آنها در سایر روایات وجود ندارد و از همین جاست که عرض می کنیم بالاخره ما باید تفکر و درنگ کردن در ادعیه و زیارتها را بیاموزیم! باشد تا حتی باندازه ی کمی در مسیر سعادت به پیش برویم.
با عنایت به این دو مطلب می خواهیم قسمت مختصری از زیارت حضرت فاطمه معصومه – سلام الله علیها – را در این مجال کوتاه مورد دقت قرار دهیم.
[h=2]اوج حالات قلبی[/h] در فراز های پایانی این زیارت به حضرت معصومه – سلام الله علیها – چنین عرض می کنیم:
«اتقرب الی الله بحبکم و البرائة من اعدائکم و التسلیم الی الله راضیا به غیر منکر و لامستکبر و علی یقین ما اتی به محمد و به رافی نطلب بذلک وجهک یا سیدی. اللهم و رضاک و الدار الآخرة»؛
یعنی بوسیله محبت شما و برائت از دشمنان شما و تسلیم در برابر خداوند در حال رضایت از او بدون هیچ عیب نهادن او و بدون هیچ تکبر و غروری برای او و استوار بر یقین به هر آنچه رسول الله آوردند توأم با رضایت و خشنودی از آورده های ایشان به سوی خداوند تقرب می جوییم سرور من! بدین وسیله در پی وجه تو (نظر لطف خاص تو) هستم و خداوندا به دنبال رضای تو و سرای آخرت می باشم.
آری همانطور که واضح است در این فرازها صحبت از یک وسیله ی تقرب است به غیر از اعمال ظاهری که البته در جای خود آنها نیز بسیار مهم هستند و کارساز.
نکته ی جالبی که وجود دارد آنست که در این فرازها اوج حالات قلبی لحاظ شده است اگر گفته شده است من تسلیم خداوند سبحان هستم اما این تسلیم بودن توأم با خشنودی است بدون هیچ گونه اشکال تراشی و یا از حد خود خارج شدن.
جالب است گاهی اوقات آدمی تسلیم کسی یا فرمانی می شود ولی در قلب خود عیب تراشی می کند یعنی منکر است و یا گاهی اوقات از تسلیم خود خشنود نیست یعنی با اکراه، تسلیم می شود. مشابه همین سخن درباره ی فراز بعدی زیارت نیز صادق است. چون آدمی می تواند یقین به تعالیم رسول الله - صلی الله علیه وآله - داشته باشد ولی از آن ها یا بخشی از آنها ناراضی باشد و حال آنکه در این زیارت که عرضه می داریم همراه با یقین، رضایت هم وجود دارد.
[h=2]عزیزترین چیز[/h] حال که سخن به اینجا رسید مناسب است اندکی در مورد بعضی از فضایل باطنی فوق یعنی یقین به آموزه های دینی و رضایت از آنها و رضایت از پروردگار متعال مطالبی عرض کنیم در ضمن روایتی حضرت امام باقر –علیه السلام- می فرمایند:
«سئل امیرالمۆمنین – علیه السلام - عن الایمان فقال : ان الله عزوجل جعل الایمان علی اربع دعائم : علی الصبر و الیقین و العدل و الجهاد .... (1)
از امیرالمۆمنین – علیه السلام - درباره ایمان سوال شد فرمودند: همانا خداوند عزوجل ایمان را برچهار پایه استوار نمود: بر صبر و یقین و عدل و جهاد.
البته حضرت در ادامه حدیث این چهار پایه ی اساسی را توضیح داده اند که بیان آن مجال دیگری می طلبد.
در حدیث دیگری از امام صادق – علیه السلام - می خوانیم: ان الایمان افضل من الاسلام و ان الیقین افضل من الایمان و ما من شیءٍ اعزّ من الیقین (2)
براستیکه فضیلت ایمان بیش از اسلام است و فضیلت یقین بالاتر از ایمان و هیچ چیزی عزیزتر (کمیاب تر) از یقین نیست.
در اینجا خوب است کمی درنگ کنیم آیا ما به دنبال تحصیل یقین هستیم؟ آیا به فکر تصحیح و تحکیم اعتقادات خود هستیم. بگذریم که این، مرحله آغازین است و گرنه برای تحصیل درجات یقین باید مراقب اعمال ظاهری و باطنی نیز باشیم که خود داستان دردناک ولی واقعی بلندی دارد!
[h=2]درجه ای بسیار بالا[/h] اما فضیلت بعدی که باعث قرب انسان است خشنودی و رضایت از آموزه ها و معارف دین است. لازم است توجه کنیم که آموزه های دین و آنچه که رسول الله - صلی الله علیه وآله - آورده اند یک مجموعه ی بسیار وسیع است که از عالیترین مسائل معرفت الله تا نازلترین مسائل سیاسی – اجتماعی را در بر می گیرد که یکی از آنها مسائل مجازات و حدود شرعی است. هرچه معرفت انسان به کمالات خدایی و شرافت نفس رسول الله - صلی الله علیه وآله - بیشتر بشود این حالت خشنودی و تسلیم بیشتر می شود کما اینکه در مورد رضای بنده از خدا هم چنین است
جالب است آدمی باید تا چه اندازه، معرفت نسبت به خداوند حکیم و آخرین سفیر او داشته باشد تا سرتاسر دین را نه تنها با یقین پذیرفته باشد بلکه از آن خشنود باشد. آری خداوند متعال در آیه ی 65 از سوره ی مبارکه ی نساء خطاب به رسول خود می فرماید:
«فَلا وَ رَبِّكَ لا یُۆْمِنُونَ حَتَّى یُحَكِّمُوكَ فِی ما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلِیماً»؛
ترجمه آیه چنین است: پس قسم به پروردگارت! ایشان ایمان نمی آورند تا اینکه تو را در اختلافات خود به داوری طلبند و سپس از نتیجه ی قضاوت تو به هیچ وجه احساس ناراحتی نکنند و کاملا تسلیم باشند.
توجه داریم که منظور آیه حتی آن کسی را هم که داوری رسول خدا – ظاهراً – به ضررش بوده است شامل می شود. به نظر می رسد هرچه معرفت انسان به کمالات خدایی و شرافت نفس رسول الله - صلی الله علیه وآله - بیشتر بشود این حالت خشنودی و تسلیم بیشتر می شود کما اینکه در مورد رضای بنده از خدا هم چنین است.
از حضرت امام صادق – علیه السلام - نقل شده است که: ان اعلم الناس بالله ارضا هم بقضاء الله عزو جل (3) یعنی عالم ترین مردم به خداوند خشنودترین آنها از قضای خداوند است.
آری مقام رضای از خداوند نیز درجه ی بسیار بالایی است که بسیاری از ما یا از آن غافل هستیم یا چنانکه باید به فکر کسب آن نیستیم در حدیث دیگری از امام صادق – علیه السلام - چنین آمده است:
« راس طاعة الله الصبر و الرضا عن الله فی ما احب العبد او کره»: راس اطاعت خداوند صبر و خشنودی از خداست در همه چیز آنها که بنده آنها را دوست دارد و آنها که بنده آنها را بد می داند.
به همین مقدار بسنده می کنیم و توفیق تطبیق همه ی شئون ظاهری باطنی خود را با دستورات اسلام از پروردگار متعال مسئلت می کنیم.
پی نوشت:
1- اصول کافی، 2/ 50
2- همان، ص51
3- همان، ص60
4- همان، ص60
[h=1]شناختی کوتاه پیرامون حضرت معصومه سلام الله علیها
[/h] [h=2]
زندگینامه حضرت معصومه (سلام الله علیها)[/h] زندگی حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به دو دوره مهم تقسیم میشود : تولد و كودكی در مدینه , حضرت در راه ایران و قم.
[h=2]تولد و كودكی در مدینه[/h] حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ یكی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میباشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان میباشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ میباشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از مخدرات كم نظیر تاریخ بشریت است.[1] حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ یكی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میباشد. پدر بزرگوار او حضرت «موسی بن جعفر» امام هفتم شیعیان میباشد. مادر گرامی حضرت معصومه «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا ـ علیه السّلام ـ میباشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از مخدرات كم نظیر تاریخ بشریت است
درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ آن چه مسلم است این است كه زمان تولد آن حضرت پیش از سال یكصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ كلینی در شوال 179 هارون الرشید امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به بغداد برد و در آن جا در ماه رجب 183 از دنیا رحلت فرمود.
[2] و بنابر مدت عمر حضرت معصومه كه از 23 سال كمتر است، نمیتواند بعد از سال 179 باشد چون در آن سالها پدرش در زندان بود. پس تاریخ ولادت آن حضرت به طور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال 173 نقل میكنند.[3]
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این كه چند تن از آنها فاطمه نام داشتهاند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذكر كرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر كه دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمةالكبری و فاطمة الصغری.[4] حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضلتر و دارای مقامی شامختر میباشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت. و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی بود كه او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت. ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود كه پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت كه در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او، برادرش امام رضا ـ علیه السّلام ـ بود كه ناگهان «مأمون» وجود اقدس امام هشتم را از كانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب كرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دوری یك ساله فراق برادر را تحمل كرد.
[h=2]حضرت معصومه در راه ایران و قم[/h] یك سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان یعنی در سال 201 هـ حضرت معصومه ـ علیهاالسّلام ـ خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حركت كرد یا به موجب نقلی كه چندان اعتبار ندارد طبق دعوت برادر رهسپار خراسان شد. چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود[5] و میدانست در آن نزدیكی شهری است به نام قم كه مردم آن از دوستداران اهل بیت اطهار هستند. از این امر چنین استنباط میشود كه آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود.
در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حركت به سوی قم را صادر كردند. در اینجا معلوم نیست كه آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه ـ علیهاالسّلام ـ به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردهاند، یا خود او به طرف قم حركت كرده است. طبق نقل كتاب قم، روایت صحیح و درست این است كه چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق كردند كه از او درخواست كنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بكشید و به در سرای خود فرود آورد.[6] از این نقل معلوم میشود كه حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به طرف قم حركت كرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
محل سرای موسی بن خزرج و حجرهای كه حضرت معصومه در آن به عبادت میپرداخته اكنون معین و زیارتگاه است. گویا در این سخن اختلافی نباشد كه حضرت فاطمه معصومه ـ علیهاالسّلام ـ مدت هفده روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است. بنابر نوشته كتاب قم، بعد از غسل دادن و كفن كردن و نماز گزاردن بر جسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (همین محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم كه به او تعلق داشت دفن كرد و بر سر تربت او سایهبانی درست كرد.
نویسنده كتاب قم مینویسد:
روایت كرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، كه چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تكفین او را به مقبره بابلان بردند و در كنار سردابی گذاشتند. آل سعد (اشعری) با یكدیگر اختلاف كردند در این باب كه چه كسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاك سپارد كه در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار كه جلو دهان خود را بسته بودند بدان جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گزارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن كردند و بر هیچ كس معلوم نشد كه آن دو سوار كه بودند.[7]
بدون هیچ اختلافی سال وفات آن حضرت را یقیناً 201 هـ نقل كردهاند ولی در این كه در چه روز و ماهی از این سال بوده اختلاف میباشد كه بعضی دهم ربیع الثانی را قوی میدانند.[8]
[h=2]حضرت معصومه (سلام الله علیها) و قم[/h] گویا آوازه تشیع مردم قم در زمان حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، تا به مدینه رسیده بوده و حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ از وجود این شهر و ارادت و محبت مردم آن، نسبت به خاندان پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ اطلاع داشته است. قم دارای جنبة مذهبی مخصوص شد و مركز روحانیت شیعه قرار گرفت و عدهای از بزرگان علمای شیعه از آن جا برخاستند یا در آن اقامت كردند كه امروزه به بركت این بانوی بزرگ، قم به یك مركز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده و صدها مدرسه علمی و مراكز تحقیقاتی و كتابخانههای مجهز مشغول فعالیتهای علمی و فرهنگی در حوزه اسلام و تشیع میباشد
وضع قم از نظر شهری آن طور كه یعقوبی نوشته است، دو قسمت بوده كه به مجموع این دو قسمت قم میگفتهاند و رودخانه از میان آن دو میگذشته است.[9] امّا بخاطر دفن حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ در این شهر و به واسطه موقعیت ممتاز فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ در میان دیگر امامزادگان، به كلی وضع این شهر تغییر یافت. نخست این كه شهر قم به تدریج از شمال شرقی، به جنوب غربی كه محل دفن آن حضرت بود كشیده شد، به طوری كه حرم فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ كه در فاصلهای از شهر قرار داشت امروز در مركز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است. تأثیر دیگر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به قم، توجه پادشاهان و امراء و طبقات گوناگون مردم به این شهر و كوچ بسیاری از افراد اطراف برای اقامت در آن است.
دیگر این كه، قم دارای جنبه مذهبی مخصوص شد و مركز روحانیت شیعه قرار گرفت و عدهای از بزرگان علمای شیعه از آن جا برخاستند یا در آن اقامت كردند كه امروزه به بركت این بانوی بزرگ، قم به یك مركز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده و صدها مدرسه علمی و مراكز تحقیقاتی و كتابخانههای مجهز مشغول فعالیتهای علمی و فرهنگی در حوزه اسلام و تشیع میباشد.[10]
دیگر، مسافرت دهها هزار نفر در هر سال از نواحی ایران و كشورهای دیگر است كه وجود حرم مطهر و گنبد طلا و كاشیكاری و گلدستههای زیبا و تاریخی، این شهر را جزء شهرهای توریستی ایران قرار داده كه همواره هر سال جهانگردان بسیاری به آن رفت و آمد میكنند.
آری، قم، شهری كه از نظر آب و هوا و مناظر زیبای طبیعی در سطح بسیار پایینی قرار دارد و از آب و هوای خشك و گرم كویری برخوردار است و از رونق اقتصادی و زیستی ناچیزی برخوردار بود. به بركت این بانوی بزرگوار به شهری علمی، فرهنگی و اقتصادی تبدیل شد كه امروزه از نظر علمی حرف اوّل را در جهان اسلام میزند و از نظر اجتماعی و زیست شهری، به یكی از كلان شهرهای ایران تبدیل شده به طوری كه به استانی مستقل تبدیل گردید. و به خاطر هجوم شیفتگان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به این شهر، از رونق اقتصادی پویا و بالایی برخوردار است. خلاصه قم امروزه همچون ستارهای درخشان در آسمان جهان اسلام میدرخشد كه این نور برگرفته از نور ولایت و امامت میباشد.
پی نوشت ها:
[1] صدوق، عیون الاخبار، ج 1، ص 14؛ طبرسی، اعلام الوری، ص 302؛ طبری، امامی، دلائل الامامت، ص 309؛ اثباة الهداة، ج 3، ص 233؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 396.
[2] اصول كافی، محمد بن یعقوب كلینی، ج 2، كتاب الحجة.
[3] مستدرك سفینه، شیخ علی نمازی، ج 8، ص 257.
[4] الاِرشاد، محمد بن نعمان (مفید)، ج 2، ص 242.
[5] كتاب قم، ص 213.
[6] همان، ص 213.
[7] كتاب قم، ص 312.
[8] تاریخ قم، حسن قمی، چ قم، ص 213؛ بحار الانوار، ج 48، ص 290؛ اعیان الشیعه، ج 8، ص 391؛ انوار المشعشعین، ج 1، ص 208.
[9] فتوح البلدان، بلاذری، ص 40.
[10] علی اصغر فقیهی، ص 104.
[h=1]شخصیت و فضایل حضرت معصومه (سلام الله علیها)[/h]
حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ دارای شخصیتی رفیع و والامقام میباشد بطوری كه ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ از این بانو، با جلالت و تكریم یاد كردهاند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلكه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه ـ علیهم السّلام ـ آمده و از مقام والای او سخن گفتهاند كه به بعضی از آنها اشاره میشود.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...» [1] بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد كه او دختر موسی است...».
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی دیگر پیش از اینكه این فرزند گرانقدر متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه میدهد و میفرماید«شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هر كس او را زیارت كند بهشت برای او ثابت میشود...»[2]
همه این بیانات حاكی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مكرم اسلام میباشد. بیشك این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است كه او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی كاظم ـ علیه السّلام ـ دارای 37 فرزند بود كه در میان آنها این بانوی مكرم است كه مثل ستارهای درخشان میدرخشد و در میان فرزندان امام كاظم ـ علیه السّلام ـ بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ هیچ كدام هم سنگ او نمیباشد. حال به خصوصیات و فضایلی اشاره میكنیم كه باعث عظمت و درخشش او در میان دیگر امامزادگان شده است.
[h=2]شرافت خانوادگی[/h] او ماه تابانی است كه از برج امامت طلوع كرده در آغوش امامت تربیت یافته، قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام، خواهر امام و عمه امام است. همه نیاكان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوههای فضیلت و استوانههای ولایتند. و مادر بزرگوارش از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوا و شرافت و از زنان كم نظیر تاریخ بشریت است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد كه او دختر موسی است
بدیهی است كه تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمیتوان انكار كرد این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و میتوان سرّ برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ را در همین نكته یافت. البته این نمیتواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و كوشش آن حضرت در این راه باشد بلكه علاوه بر همه شایستگیهای فردی كه در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مكمل و پشتوانه ترقی و تكامل معنوی اخلاقی و علمی سود میبرد.
[h=2]عبادت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها[/h] بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست كسانی كه به این هدف مهم پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرحله آن سر از پا نمیشناختند.
یكی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، كریمه اهل بیت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ میباشد. او با عبادت و شب زندهداری هفده روزهاش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن الخزرج، گوشهای از یك عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاك الهی است.[3]
[h=2]محدثه بودن آن حضرت[/h] از ویژگیهای حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ این بود كه از علوم اسلام و آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت كنندگان حدیث بود و چندین حدیث است كه در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه ـ سلام الله علیها ـ به چشم میخورد كه علامه بزرگوار امینی در كتاب شریف الغدیر به بعضی از آنها استناد میكند مانند، عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا حدثتنی... «من كنت مولاه فعلی مولاه» [14]. نقل این احادیث حاكی از مقام علمی والای آن بانو میباشد. حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مانند حضرت زینب ـ علیها السّلام ـ در یكی از درجات عصمتند، گر چه در درجات چهارده معصوم ـ علیهم السّلام ـ نباشد
[h=2]لقب معصومه ـ سلام الله علیها[/h] مقام عصمت كه عالیترین مقام معنوی و پاكی است، درجاتی دارد، و در وهله اوّل بر دو گونه است: 1. معصوم از خطا
2. معصوم از گناه.
حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ مانند حضرت زینب ـ علیها السّلام ـ در یكی از درجات عصمتند، گر چه در درجات چهارده معصوم ـ علیهم السّلام ـ نباشد.
روایت شده حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودند«من زار المعصومة بقم كمن زارنی» [4] كسی كه معصومه را در قم زیارت بكند مانند آن است كه مرا زیارت كرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم ـ علیه السّلام ـ شاید اشارهای باشد كه حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است كه: این لقب را حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ به فاطمه كبری ـ سلام الله علیها ـ داده است. وگرنه نام آن حضرت معصومه نمیباشد.
پی نوشت ها :
[1] . سفینة البحار، ج 2، ص 276.
[2] . علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 6، ص 216.
[3] . قم شناسی و گردشگری، ص 292.
[4] . علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص 196.
[h=1]احادیثی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها[/h] لقب «معصومه» را امام رضا(علیه السلام) به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.» «هركس معصومه را در قم زیارت كند،مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است
روى القاضى نور اللّه عن الصادق علیه السلام قال:
ان للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدینة ألا وان لامیرالمؤمنین علیه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغیرة ألا ان للجنة ثمانیه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فیها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى علیهاالسلام و تدخل بشفاعتها شیعتى الجنة با جمعهم .
خداوند حرمى دارد كه مكه است پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على (علیه السلام) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (علیه السلام) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى شوند.
عن سعد عن الرضا(علیه السلام) قال:
یا سعد من زارها فله الجنة ثواب الأعمال و عیون اخبار الرضا(علیه السلام): عن سعد بن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا(علیه السلام) عن فاطمه بنت موسى بن جعفر (علیه السلام) فقال: من زارها فله الجنة
امام رضا (علیه السلام) فرمود- كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زیارت كند پاداش او بهشت است .
كامل الزیارة:عن ابن الرضا علیهماالسلام قال:
من زار قبر عمتى بقم فله الجنة امام جواد - كسى كه عمه ام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است .
امام صادق (علیه السلام):
من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة(بحار ج 48 صفحه 3ظ 7) (این تعبیر بخشى از روایت مذكور در همین ورق شماره 7 است )
امام صادق (علیه السلام): كسى كه آل حضرت را زیارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد به بهشت مى رود.
امام صادق (علیه السلام):
«الّا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم» (بحار، ج 6، ص 216) امام صادق (علیه السلام) - آگاه باشید كه حرم من و حرم فرزندان بعد از من قم است .
[h=2]جایگاه حضرت معصومه(سلام الله علیها)[/h] لقب «معصومه» را امام رضا(علیه السلام) به خواهر خود عطا فرمود:
آن حضرت در روایتى فرمود: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.» (ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 32) «هر كس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.»
این لقب، كه از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان است.
امام رضا(علیه السلام) در روایتى دیگر مى فرماید:
هر كس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مى یابد. (زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3)
[h=2]احادیث منقوله از حضرت معصومه(سلام الله علیها)[/h] حدثتنی فَاطِمَةُ وَ زَیْنَبُ وَ أمَّ کُلْثُوم بَنَاتُ مُوسَى بْن ِ جَعْفَر قُلْنَ:... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّه ِصَلَّى اللّه عَلَیْه ِوَ آله و سَلَّمَ وَ رَضِىَ عَنْهَا قَالَتْ : «أنَسِیتُمْ قَوْلَ رَسُول ِاللّه ِصِلَّى اللّهُ عَلَیْه ِوَ سَلَّم یَوْمَ غَد ِ یر ِخُمٍّ، مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ وَ قَوْلُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْه ِوَ آله و سَلَّمَ ،أنْتَ مِنِّى بِمَنْز ِلَة ِهَارُونَ مِنْ مُوسى؟!» مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق روایتى بس ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) نقل مى کند: قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَن ِالر ِّضَا(علیه السلام) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِمُوسَى بْن ِجَعْفَر (علیه السلام)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ. راوى گوید از امام رضا(علیه السلام) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هرکس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود
فاطمه معصومه (سلام الله علیها) این روایت را از دختر امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که سلسله سندش در نهایت به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مى رسد.
فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، دختر بزرگوار رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آیا فرمایش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را در روز غدیر خم فراموش کرده اید که فرمود: هر کس من مولاى اویم، على مولاى اوست، و (آیا فراموش کرده اید) دیگر فرمایش آن حضرت را که فرمود: تو براى من همانند هارون براى موسى هستى؟!»(عوالم العلوم، ج 21، ص 353 به نقل از اسنى المطالب ص 49 تا ص 51)
… عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ موسَى بْن جَعْفَر (علیه السلام)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیْه ِوَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللّه ِصَلَّى اللّه ِعَلَیْه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل ِمُحَمَّد ماتَ شَهِیداً.
فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، از دختر امام صادق (علیه السلام) روایتى نقل مى کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مى رسد که آن حضرت مى فرماید: حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد بمیرد شهید از دنیا رفته است.»
مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق روایتى بس ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) نقل مى کند:
قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَن ِالر ِّضَا(علیه السلام) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِمُوسَى بْن ِجَعْفَر (علیه السلام)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ.
راوى گوید از امام رضا(علیه السلام) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هر کس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود .
با گدایی حرم فخر به دنیا داریم هرچه داریم از این دختر موسی داریم خانم فداتون بشم امام رضا جان تسلیت عرض میکنم داغ خواهر بزگوارتون عزیز دل حضرت پدر :Ghamgin:
[h=1]اهتمام شیعه به زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها[/h] زائران خارجى حضرت رضا علیهالسّلام نیز سفر زیارتى خود رإ؛ با زیارت مرقد منوّر حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها تكمیل مىكنند و بالاخره هرسال جماعت بسیارى از شیعیان و موالیان اهلبیت علیهمالسّلام از اطراف و اكناف ایران از اقصى نقاط جهان و از بلاد بعیده و دوردست، براى درك فیوضات بىشمار در پرتو زیارت آن معظمه آل عصمت به قم آمده، در كنار قبر شریف و مرقد دلرباى وى عرض ادب و اخلاص مىكنند
زیارت حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها در نزد شیعیان بسیار با اهمیّت است و آنان از دیرزمان به آن اهمیت داده، حتّى اگر ساكن قم نباشند، رنج سفر را بر خود هموار كرده و براى عرض ادب به پیشگاه مبارك آن حبیبه دربار خدا به قم مشرّف مىشوند.
بسیارى از شیعیان كشورهاى خارج كه براى زیارت حضرت رضا علیهالسّلام به ایران مىآیند، تقیّد و اهتمام كامل دارند كه از مشهد به قم بیایند و قبر منوّر حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها را هم زیارت كنند و همانگونه كه ایرانیانى كه به مكّه مشرّف مىشوند، اگر قبل از اعمال حجّ به زیارت رسول خدا صلّىاللَّهعلیهوآله در مدینه مىشتابند و یا اگر به عراق براى زیارت حضرت امیرالمؤمنین و حضرت سیدالشّهدا بروند، مقیّدند علاوه بر زیارت آن دو بزرگوار و زیارت كاظمین علیهماالسّلام اگرچه یك روز هم كه شده به سامرّا بروند و قبر مبارك حضرت هادى و حضرت عسكرى علیهماالسّلام را زیارت كنند، زائران خارجى حضرت رضا علیهالسّلام نیز سفر زیارتى خود رإ؛ با زیارت مرقد منوّر حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها تكمیل مىكنند و بالاخره هر سال جماعت بسیارى از شیعیان و موالیان اهلبیت علیهمالسّلام از اطراف و اكناف ایران از اقصى نقاط جهان و از بلاد بعیده و دوردست، براى درك فیوضات بىشمار در پرتو زیارت آن معظمه آل عصمت به قم آمده، در كنار قبر شریف و مرقد دلرباى وى عرض ادب و اخلاص مىكنند.
عشق و علاقه قلبى و عمیق دلدادگان اهلبیت عصمت و طهارت به زیارت كریمهخاندان وحى حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها چنان است كه گاهى خیل عاشقان و علاقمندان آن حضرت وارد شهر قم مىشوند و چون در این شهر آشنایى نداشته و وضع مالى و مادّى آنان ایجاب نمىكند كه در هتلها و حتى مسافرخانههاى معمولى سكونت كنند، در كنار رواقها و صحنهاى شریف و گاهى در میادین و خیابانهاى مجاور حرم شریف بار مىاندازند و گاهى كنار خیابان و پیادهروها، مختصر چیزى را انداخته، فرش مىكنند و با كمبود وسایل و نبود امكانات لازم همانجا مختصر غذایى طبخ و یا تهیّه مىنمایند و مصرف مىكنند و همانجا در گرما و سرما استراحت مىنمایند.
آرى، همه این شداید و سختیها را تحمّل كرده و بر خود هموار مىسازند و دلخوشى آنان به این است كه توانستهاند قبر مطهّر دختر موسىبنجعفر علیهالسّلام را زیارت كنند. اینها مظاهر عشق و علاقمندى مردم مسلمان و دیندار به زیارت بانوى اسلام و كریمه اهلبیت است. مرحوم آقاى حاج آقا حسین فاطمى رحمةاللَّهعلیه راجع به استادش مرحوم آقاى حاج میرزا جواد آقاملكىتبریزى مىنویسد: براى رفتن به زیارت حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها بسیار جدیّت داشتند و با داشتن مرض قلب همه روزه به حرم مشرّف مىشدند
خانم محترمه و با دیانتى (1) با گروهى به زیارت قبر حضرت رضا علیهالسّلام مشرّف شده بودند. در بازگشت هنگام شب وارد قم مىشوند و درب حرم و صحن منوّر حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها بسته بوده است. زائران مىخواستهاند كه راننده اتوبوس تا اذان صبح توقّف كند تا بتوانند حرم مطهّر حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها را زیارت كنند، ولى او نمىپذیرد و به درخواست آنان اعتنا نكرده، به سوى شیراز ادامه حركت مىدهد.
آن خانم محترمه براى همیشه دلسوخته و افسردهخاطر بود كه موفّق به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها نشده است.
علماى بزرگ و طراز اوّل شیعه همواره اهتمامى شدید به زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها داشتند، از جمله آنان استاد بزرگ ما مرحومآیتاللَّهالعظمىآقاى گلپایگانى اعلىاللَّه مقامه مقیّد به این موضوع بودند. ایشان سالیان سال نماز صبح را در مسجد بالاسر مىخواندند و در همین فرصت مدّتى را در نزدیكى قبر مطهر حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها مىنشستند و به زیارت و راز دل گویى با آن حضرت مىپرداختند. در سالهاى اواخر اشتغالشان به تدریس، روز چهارشنبه بعد از فراغت از درس مشرّف مىشدند و مدّتى بالاى سر حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها درست متصل به قبر مبارك به زیارت و عبادت مىپرداختند. خدّام محترم حرم در ساعت زیارت ایشان قسمت بالاى سر مبارك را خلوت مىكردند و تا پایان برنامه، مراقبشان بودند تا هجوم جمعیّت به سوى ایشان مانع زیارت و دیگر برنامههایشان نشود، البته به طور متفرق و به مناسبات هم به حرم مشرف مىشدند و این برنامه همواره انجام مىشد.
یكى از سالها كه براى تغییر آب و هوا به جاسب - محلّى در اطراف قم - مىرفتند و شاید آخرین مسافرت تابستانى ایشان به آنجا بود، كسالت و ضعف و خستگىشان شدّت داشت، با این حال فرمودند: اول به حرم مشرّف مىشوم و از آنجا به جاسب مىرویم. بعضى از نزدیكان ایشان عرض كردند: حالتان مساعد نیست، بنابراین همچنان كه اتومبیل از كنار حرم عبور مىكند شما از داخل سلام كنید و زیارت نمایید، ولى ایشان نپذیرفتند و بالاخره با همان حالت به حرم رفتند، در حالى كه بعد از پایان زیارت نتوانستند مسافت كوتاه ما بین داخل حرم تا درب كنار خیابان موزه را راه بیایند. لذا براى ایشان در نزدیكى درب خروجى مسجد طباطبائى - مسجد موزه - صندلى گذاشتند و بعد از مختصر استراحتى ایشان را به نزدیك ماشین آورده و سوار كردند.
مرحوم آقاى حاج آقا حسین فاطمى رحمةاللَّهعلیه راجع به استادش مرحوم آقاى حاج میرزا جواد آقاملكى تبریزى مىنویسد: براى رفتن به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها بسیار جدیّت داشتند و با داشتن مرض قلب همه روزه به حرم مشرّف مىشدند. (2)
بلكه از بعضى از آثار گذشتگان مانند نوشته شیخ عبدالجلیل قزوینى رازى استفاده مىشود كه زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها اختصاصى به شیعه نداشته، بلكه اهل سنت و علما و دانشمندان آنان نیز به زیارت بانوى بهشتیان مىرفتهاند و عبارت او در این مورد چنین است: و اهل قم به زیارت حضرت فاطمه سلاماللَّهعلیها، بنت مطهّره موسى بن جعفر علیهالسّلام روند كه ملوك و امرا و علماى حنفى و شافعى به زیارت آن تربت، تقرّب نمایند. (3)
بلكه این عبارت حاكى از آنست كه علماى مذاهب مختلف اهل سنت به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها بنت موسى بن جعفر علیهالسّلام مىآمدهاند و چون در مقدّمه مصنّف آن كتاب، از تاریخ ماه ربیع الاول سال پانصد و پنجاه و شش از هجرت صاحب شریعت، ذكرى كرده، باید گفت: علماى اهل سنت از شهرهاى سنّىنشین ایران در قرن ششم براى زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها به قم مىآمدهاند و وقتى علماى سنى مذهب چنین باشند، به طور طبیعى عوام و پیروان آنان نیز اینگونه بوده و به زیارت حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها اهمیّت مىدادهاند.
پی نوشت ها :
(1) مرحومه مادربزرگم، یعنى مادر مادرم رحمةاللَّهعلیها، خداوند اموات همه اهل ایمان و آن مرحومه مغفوره را در عالم آخرت با حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها محشور فرماید.
(2) فاطمى، سید حسین، جامع الدرر، ج 2، ص 228.
(3) قزوینى رازى، عبدالجلیل، النقض، ص 643.
معصومه یعنی خواهر و دخت امامت معصومه یعنی عمه ی جود وکرامت معصومه یعنی لطف و احسان بی نهایت معصومه یعنی جان سپردن بین غربت
[h=1]مقام و فضیلت زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها[/h] امام صادق(علیه السلام) میفرماید: همانا قم کوفه کوچک است. آگاه باشید که بهشت هشت در دارد که سه در از آنها برای قم است. بانویی از اولاد من در آنجا از دنیا میرود که نامش فاطمه دختر موسی است و با شفاعت این بانو تمام شیعیان وارد بهشت خواهند شد
1. تعدادی از اهالی ری خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدند. حضرت فرمود: آفرین بر برادران قمی ما. گفتند: ما اهل ری هستیم (نه اهل قم). حضرت سخن خویش را تکرار فرمود و آنان چندین بار گفتند که ما اهل قم نیستیم و حضرت هم چندین بار فرمود که ای برادران قمی ما خوش آمدید. سپس حضرت فرمود: «إِنَ لِلّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَةُ وَ إِنَ لِلرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله وسلم) حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَهُ وَ إِنَ لِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام) حَرَماً وَ هُوَ الْکُوفَهُ وَ إِنَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَهٌ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا امْرَأَهٌ مِنْ أَوْلَادِی تُسَمَّی فَاطِمَةَ فَمَنْ زَارَهَا وَ جَبَتْ لَهُ الْجَنَةُ؛ خداوند حرمی دارد که مکه است و رسول خدا حرمی دارد که مدینه است و برای امیرالمؤمنین حرمی دیگر است که کوفه است و برای ما اهل بیت حرمی دیگر است که آن شهر قم است و به زودی بانویی از اولاد من در آن دفن میشود که نامش فاطمه است. پس هر که او را زیارت کند بهشت بر وی واجب میشود».
راوی میگوید این سخن امام صادق(علیه السلام) پیش از ولادت حضرت فاطمه معصومه بود.[1]
2. امام صادق(علیه السلام) میفرماید: همانا قم کوفه کوچک است. آگاه باشید که بهشت هشت در دارد که سه در از آنها برای قم است. بانویی از اولاد من در آنجا از دنیا میرود که نامش فاطمه دختر موسی است و با شفاعت این بانو تمام شیعیان وارد بهشت خواهند شد.[2]
اول ذیقعده سال 173 هجری قمری، با ولادت فرزندی از تبار رسول الله(صلی الله علیه وآله وسلم)، مدینه، فروغی دیگر یافت و خانه پرمهر امام کاظم(علیه السلام) و نجمه خاتون، غرق سرور و شادمانی شد.
حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیه) دیده به جهان گشود و در بوستان معنویت، نسیم سبز بشارت وزیدن گرفت.
شرافت نسبی حضرت معصومه(سلام الله علیه)، فراتر از آن است که قلم، توان درکش را داشته باشد. نیاکان او، پرچمداران هدایت و فضیلت و خود، دختر امام، خواهر امام و عمّه امام است. بیست و پنج سال تمام، امام رضا(علیه السلام) تنها فرزند نجمه خاتون به شمار میرفت، تا اینکه بعد از یک ربع قرن انتظار، ماه تابانی از افق امامت درخشید. کریمه اهل بیت ـ حضرت معصومه(سلام الله علیها) ـ لحظهای از خورشید فروزان امامت جدا نمیشد و از دریای بیکران علوم پدر و برادر، کسب فیض میکرد.
ما ایرانیان، افتخار همنشینی با مقام آن بزرگوار را داریم و اینک این دلهای پرشعف از آمدنش، زائر معصومیّت زلال اویند.
[h=2]جلال و جبروت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)[/h] نقل شده که حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) به طلاب میفرمود: علت آمدن من به قم این بود که پدرم آقا سید محمود مرعشی نجفی (که از زهّاد و عبّاد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت علی(علیه السلام) بیتوته نمود که آن حضرت(علیه السلام) را ببیند. شبی (در حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان میفرماید: سید محمود، چه می خواهی؟ عرض میکند: میخواهم بدانم قبر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) کجاست تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بود: من که نمیتوانم برخلاف وصیتِ آن حضرت قبر او را معلوم کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به فاطمه معصومه(سلام الله علیها) عنایت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را درک کند، به زیارت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) برود.[3]
[h=2]فضیلت زیارت حضرت معصومه در کلام امام رضا و امام جواد(علیهماالسلام)[/h] امام رضا(علیه السلام) خطاب به «سعد بن سعد اشعری» فرمودند: ای سعد! از ما قبری در نزد شما هست. سعد میگوید: عرض کردم: فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) را میفرمایید؟ امام رضا فرمودند: آری، هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف به حقّ او باشد، بهشت از آن ِاوست. پس هرگاه به کنارِ قبر او آمدی، بالای سرش بایست و 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه سبحان الله، 33 مرتبه الحمدلله بگو. آن گاه بگو: السلام علی آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ ـ تا پایان زیارت شریفه ـ[4]. بیتالنور حجرهای است که حضرت معصومه(سلام الله علیه وآله) در مدت اقامت هفده روزهاش در منزل موسی بن خزرج، در آنجا مشغول عبادت بودند که هماکنون نیز این حجره در محله میدان میر قم وجود دارد و مورد توجه دوستداران اهل بیت است
نیز از امام رضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: هر کس حضرت معصومه(سلام الله علیها) را در قم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.[5]
از امام جواد(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «مَنْ زارَ عَمَّتی بِقُمْ فَلَهُ الجَنَّهُ ؛ هر کس عمهام را در قم زیارت کند، بهشت از آنِ اوست».[6]
[h=2]عالمه آلعبا[/h] پیرمردهای عالم اسلام، سؤالهایشان را جمع کرده، نوشته و آورده بودند خدمتِ امام کاظم(علیه السلام). چون امام(علیه السلام) نبودند، سؤالها را دادند به دختر او (حضرت معصومه(سلام الله علیها)) تا مطمئن شوند که سؤالها به دست پدر خواهد رسید. وقتی فردا آمدند، هنوز امام کاظم(علیه السلام) نیامده بودند. سؤالها را گرفتند و رفتند. دختر امام، سؤالها را کامل جواب داده بود. میان راه به امام کاظم(علیه السلام) برخوردند و جوابها را به او نشان دادند. حضرت(علیه السلام) همه جوابها را تأیید کردند و فرمودند: «فِداها اَبُوها؛ پدرش به فدایش»!
[h=2]بیتالنور[/h] بیتالنور حجرهای است که حضرت معصومه(سلام الله علیها) در مدت اقامت هفده روزهاش در منزل موسی بن خزرج، در آنجا مشغول عبادت بودند که هماکنون نیز این حجره در محله میدان میر قم وجود دارد و مورد توجه دوستداران اهل بیت است. عبادت و شب زندهداری هفده روزه این بانوی مکرمه در واپسین روزهای عمر شریفش، گوشه ای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع او در برابر ذات پاک الهی است.
پی نوشت ها:
[1]. مستدرکالوسائل، ج10، ص368.
[2]. بحارالانوار، ج57، ص228.
[3]. الیاس محمدبیگی، فروغی از کوثر (زندگینامه حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیه وآله))، چ 1، ص54.
[4]. نک: بحارالانوار، ج102، صص265 ـ .
[5]. نک: میرزا محمدتقی سپهر، ناسخالتواریخ، ج3، ص68.
[6]. نک: ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه، کاملالزیارات، ص324.
[h=1]پژوهشی در زیارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها[/h] سلام بر شما... زیارتنامه حضرت معصومه جزو زیارتنامه های مأثوری است كه از طرف معصوم(امام رضا(علیه السلام)) برای ایشان وارد شده است. قم فاطمه معصومه به مدینه رسول ا... و كوفه امیر مؤمنان(علیه السلام) می ماند و آن گونه كه گفته شده، هجرت، غربت و مظلومیت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) بود كه اساس و بدنه این فضیلتها را در قم پدید آورد؛ بدین سان او فرزند رسول و فرزند امیرمؤمنان و ادامه دهنده راه آنان و تحقق بخش آرمانهای بلند ایشان است
در خصوص پاداش و ثواب عظیم زیارت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) روایات متعددی از ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده است. آن گونه كه نقل شده است، پاداش زیارتش بهشت مقرر گردیده است. ویژگی زیارتنامه از معصوم، نثر بسیار متقن و لبریز از معارف الهی و نص استوار آن است كه دقت در آن و مقایسه آن با زیارتهایی كه غیرمعصوم(علیه السلام) انشا كرده است، به خوبی نشان می دهد این زیارتنامه از امام معصوم(علیه السلام) صادر شده است. متن این زیارت را می توان به خطبه های نهج البلاغه و دعاهایی از قبیل دعای كمیل تشبیه كرد كه حتی اگر سند نداشته باشد - كه دارد - محتوای آن نشانگر صحت صدور آن است. بدین سان، سند زیارت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در نهایت اعتبار است.
سلام بر شما...
زیارتنامه حضرت معصومه(سلام الله علیها) كه از یادگارهای حضرت رضا(علیه السلام) می باشد و برای خواهر گرانقدر آن امام معصوم وارد شده، با یك سیر خاص، معنوی و منطقی طی شده است، در این زیارتنامه به پنج پیامبر بزرگ الهی، امیر مؤمنان، فاطمه زهرا و دیگر معصومان (علیهم السلام) سلام داده شده است و این سلامهای مؤدبانه و فروتنانه و اظهار محبت و ارادت در واقع مقدمه ای برای سلام بر فاطمه معصومه(سلام الله علیها) است؛ مقدمه هایی كه ارزشمند و ارزش آفرین است، زیرا چه این سلام بر پیامبران و معصوم از آدم تا خاتم انبیا و خاتم اوصیا، بسیار مفید و ارزنده حتی برای خود مقدمه است و در واقع نوعی ادب، فروتنی، ادای حق پیامبران و معصومان(علیه السلام) و دعا برای آنان است و پس از سلام به آنها، نوبت به سلام به حضرت معصومه(سلام الله علیها) می رسد و سلام بر آن حضرت در این زیارتنامه بدین قرار است:
سلام بر شما باد ای دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در این سلامها، همانند سلامهای گذشته به جای یادكردن نام حضرت معصومه(سلام الله علیها)، با یكی از اوصاف ایشان؛ یعنی دختر، خواهر و عمه ولی خدا به آن حضرت سلام داده شده است و این نكته بی حكمت نیست؛ فاطمه معصومه(سلام الله علیها) آن گونه كه ولی خدا می خواست و موسی بن جعفر(علیه السلام) در پی آن بود، دختری كرد از این رو پدر بزرگوارش درباره او فرمود: پدرش فدایش باد
سلام بر شما باد ای دختر فاطمه و خدیجه(سلام الله علیها)
سلام بر شما باد ای دختر امیر مؤمنان(علیه السلام)
سلام بر شما باد ای دختر حسن و حسین(علیهماالسلام)
سلام بر شما باد ای دختر ولی خدا
سلام بر شما باد ای خواهر ولی خدا
سلام بر شما باد ای عمه ولی خدا
سلام بر شما باد ای دختر موسی بن جعفر(علیه السلام) و رحمت و بركتهای خدا بر شما باد.
برخی از فضایل حضرت معصومه(سلام الله علیها) به دلیل پاكی و فضیلتها و كرامت پدر و مادر و اجداد آن بزرگوار است. و این سلامها به این نكته مهم اشاره دارد. فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در مكتبی پرورش یافته است كه به فاطمه، خدیجه، امیرمؤمنان و خاتم پیامبران منتهی می شود؛ از این رو زمینه دستیابی به فضیلتها و گریز از رذیلتها به طور كامل در او فراهم است. اما به نظر می رسد این سلامها معنای فراتری از این نكته دارد، زیرا كه خواهر و عمه ولی خدا بودن در این مسأله تأثیری ندارد؛ درود، رحمت و نعمتهای جامع، شامل، پیوسته و ناگسسته خدا و همه مومنان بر شما باد ای دختر رسول خدا. چنین سلام بلندی به حضرتش بدان جهت است كه او دختر رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) بوده و روش و منش و اخلاق و رفتار و كردارش همچون رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است، زیرا پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فریادگر توحید در سرتاسر گیتی است، فاطمه معصومه(سلام الله علیها) نیز همانند جدش رسول خدا(صلی الله علیه وآله) چون از سرشت و ذاتی پاك برخوردار است.
او نیز در پی استوار سازی و گسترانیدن توحید در جهان است و قبر او در قم و مانند قبر رسول الله(صلی الله علیه وآله) در مدینه به پایگاهی عظیم و جاودان برای اسلام تبدیل شده است و سبب گرد آمدن شیفتگان اهل بیت(علیهم السلام) و عاشقان دانشهای آل محمد در این مركز توحید و ولایت شده است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «حرم رسول خدا مدینه و... و حرم ما اهل بیت قم است.» قم فاطمه معصومه به مدینه رسول الله و كوفه امیر مؤمنان(علیه السلام) می ماند و آن گونه كه گفته شده، هجرت، غربت و مظلومیت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) بود كه اساس و بدنه این فضیلتها را در قم پدید آورد؛ بدین سان او فرزند رسول و فرزند امیرمؤمنان و ادامه دهنده راه آنان و تحقق بخش آرمانهای بلند ایشان است.
[h=2]سلام بر توای دختر فاطمه و خدیجه(سلام الله علیها)[/h] او از جهات مختلف مانند فاطمه و خدیجه(سلام الله علیها) بود، فاطمی بود و خدیجی. به لحاظ حسب و نسب به فاطمه(سلام الله علیها) می ماند، زیرا فاطمه(سلام الله علیها) فرزند رسول خدا و خدیجه بود و او فرزند موسی بن جعفر و نجمه خاتون. او همانند جده اش خدیجه، هستی خود را برای برادرش علی بن موسی الرضا(علیه السلام) در طبق اخلاص نهاده و از هر چه داشت در راه او دریغ نورزید و آن گونه كه شایسته او و علی بن موسی الرضا(علیه السلام) بود رفتار كرد، به همان سان كه فاطمه و خدیجه(سلام الله علیها) در برابر رسول خدا و امیر مؤمنان(علیه السلام) چنین كردند. از این رو به حق می توان گفت كه:
«درود و رحمت خدا بر تو باد ای دختر فاطمه و خدیجه».
[h=2]
السلام علیك یا بنت امیرالمؤمنین[/h] پیش از این اشاره شد كه قم فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به كوفه امیرمؤمنان می ماند و در كلام بلند امام صادق(علیه السلام) به درستی و دقت به این واقعیت اشاره شده است، اما او به زینب دختر بلا واسطه علی(علیه السلام) نیز شباهتهایی دارد، زینب آن بانوی یگانه و بی همتای عصر و زمان قیام و خون و حماسه پرچم مبارزه را علیه یزید و یزیدیان برافراشت و آن چه داشت عاشقانه در راه حسین داد و زینب ثانی معصومه(سلام الله علیها) هم با هجرت به ایران و قم پرچم و علم مبارزه با نفاق سپاه عباسی و تزویر و نیرنگ مأمونی برافراشت و پس از ایفای رسالت زینب گونه خود روح بلندش به عالم ملكوت پركشید و با مدفون شدن در قم، پایگاه عظیمی برای حسینیان و رضویان تاریخ ساخت؛ هجرت او به هجرت زینب به كوفه و شام می ماند كه هر كدام در زمان و مكان و شرایط خاص خود، تاثیر شگرفی داشت.
[h=2]السلام علیك یا بنت الحسن و الحسین[/h] فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، حسنی بود و حسینی. حسنی بود چون با مخالفان و معاندان، صلح و مدارا كرد و زندگانی او نیز همانند جدش حسن(علیه السلام) با زهری كه به او خورانیدند فرجام یافت و در راه پاسداری از حریم اسلام و حقیقت شكیبایی ورزید. مانند ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) بود، زیرا هجرت كرد و در غربت، مظلومانه برادران و همراهانش به خاك و خون غلطیدند و در همان جا خود نیز به آنان پیوست. قم او، مانند كربلا به پایگاه و جایگاهی بزرگ برای تحقیق و تبلیغ معارف اسلامی مبدل گشت و معصومان(علیه السلام) بر آن تأكید بسیار داشته اند. همان طور كه درباره كربلا چنین بوده است.
هر كس عمه مرا در قم زیارت كند، سزامند است در زمره بهشتیان قرار گیرد.» و به طور خلاصه زندگانی او طوری بود كه حضرت جواد می پسندیدند و او معصومانه زیست و راه پدر، برادر و برادرزاده اش را رفت و مرزهای موفقیت و سرافرازی و سربلندی را درنوردید و در میان فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) بهترین روش زندگی؛ یعنی راه و روش خدایی را برگزید
«السلام علیكِ یا بنت ولی الله، السلام علیكِ یا اخت ولی الله، السلام علیكِ یا عمة ولی الله، السلام علیكِ یا بنت موسی بن جعفر و رحمة الله و بركاته»
دانشوران و كارشناسان زبان عربی گفته اند: «تعلیق حكم به وصف شعر به علیت آن است.»
در این سلامها، همانند سلامهای گذشته به جای یادكردن نام حضرت معصومه(سلام الله علیها)، با یكی از اوصاف ایشان؛ یعنی دختر، خواهر و عمه ولی خدا به آن حضرت سلام داده شده است و این نكته بی حكمت نیست؛ فاطمه معصومه(سلام الله علیها) آن گونه كه ولی خدا می خواست و موسی بن جعفر(علیه السلام) در پی آن بود، دختری كرد از این رو پدر بزرگوارش درباره او فرمود: «پدرش فدایش باد».
و آن گونه كه ولی خدا؛ یعنی حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) می خواست خواهری كرد، از این رو آن حضرت درباره خواهرش فرمود: «كسی كه او را زیارت كند از اهل بهشت است.»
در كتب و روایات تاریخی آمده كه آن حضرت نزدیك بیست خواهر داشت و آن چه در فضیلت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) فرموده درباره هیچ یك از خواهرانش نفرموده است.
و او عمه ولی خدا بود، زیرا به گونه ای عمل كرد كه حضرت جواد(علیه السلام) از او به بزرگی یاد كرده و فرموده است:
«هر كس عمه مرا در قم زیارت كند، سزامند است در زمره بهشتیان قرار گیرد.» و به طور خلاصه زندگانی او طوری بود كه حضرت جواد می پسندیدند و او معصومانه زیست و راه پدر، برادر و برادرزاده اش را رفت و مرزهای موفقیت و سرافرازی و سربلندی را درنوردید و در میان فرزندان موسی بن جعفر(علیه السلام) بهترین روش زندگی؛ یعنی راه و روش خدایی را برگزید.
پی نوشت:
1) كشف اللئالی، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 53.
2) جامع احادیث الشیعة، ج 12، ص 617، عیون الاخبار الرضا، ج 2، ص 271.
3) ر.ك: الارشاد، ج 2، ص 244 و عوالم، ج 21، ص 318 - 321.
4) كامل الزیارات، ص 424.
[h=1] خسته اما لبالب از احساس آمدی با شمیمی از گل یاس در درونت گلایه ها بسیار قلبت از داغ لاله ها سرشار ماجرای محبت خواهر ماجرای جدایی از دلبر غصه ات قصه ایست تکراری از دل عمه ات خبرداری؟ آن زمان که برادرش پرزد قلب او هم شبیه تو می زد عمه ات بود و قصه معجر عمه ات بود و نیزه و یک سر خیمه ها زیر سیل آتش و دود عمه ات بود و غنچه های کبود لشگری از حرامیان لئیم عمه ات بود و کاروان یتیم تازه فهمیدی عمه ات چه کشید وقتی عباس را به نی می دید علمی که به دست سقا بود پیش رویش به دست اعدا بود بعد از آن عمه بود و استقبال شام و خاکستر و ... زبانم لال. آمدی آه ، زینب دوم آمدی تو به سمت قریه ی قم آمدی تا که قم مدینه شود آمدی بودنت زمینه شود، تا که قم خاک سرمدی گردد عش آل محمدی گردد مردم قم شدند مهمانت همه شان نذر عید قربانت تا در اینجا حریم تو برپاست کعبه عاشقان تو اینجاست صحن تو آشیانه کرم است سعی ما در صفای این حرم است هر که شد زائرت خدا بنوشت که بر او واجب است باغ بهشت بین این آستان رویایی می وزد یک دم مسیحایی که به دلهای خسته جان بدهد جان گمگشته را امان بدهد زیر این گنبد مطلایت دل مارا بزن به دریایت تا که از درگهت جدا نشویم راهی راه ناروا نشویم
[/h]
[h=1]مقام علمى حضرت معصومه سلام الله علیها[/h]
حضرت معصومه سلام الله علیها در خاندانى كه سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقى بودند، نشو و نما یافت. پس از آن كه پدر بزرگوار آن بانوى گرامى به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام یعنى حضرت رضا علیه السلام عهدهدار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز متكفل گردید. در اثر توجهات زیاد آن حضرت هر یك از فرزندان امام كاظم علیه السلام به مقامى شامخ دست یافتند و زبانزد عام و خاص گشتند. ابن صباغ مالكى در این باره گوید: "هر یك از فرزندان ابى الحسن موسى معروف به كاظم فضیلتى مشهور دارد."(1) نیز اربلى در این زمینه مىنویسد: "براى هر یك از فرزندان ابى الحسن موسى علیه السلام فضیلت و منقبتى معروف وجود دارد."(2)
آنچه مسلم است این كه در میان فرزندان امام كاظم علیه السلام بعد از حضرت رضا علیه السلام، حضرت معصومه سلام الله علیها از نظر علمى و اخلاقى، والا مقامترین آنان است. این حقیقت از اسامى و القاب و تعریفها و توصیفاتى كه ائمه اطهار علیهم السلام از وى نمودهاند، هویداست. و با توجه به این حقیقت كه ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل انفكاكى میان تهذیب نفس و طى مدارج اخلاقى و عرفانى و حصول علوم اصیل الهى و حكمت وجود دارد، مىتوان به رتبه و مقام علمى غیرقابل توصیف حضرت معصومه سلام الله علیها پى برد و به این نكته واقف گشت كه ایشان نیز چون حضرت زینب سلام الله علیها عالمه غیر معلمه بود.(3)
آنچه سخن فوق را تایید مىكند، روایت صالح بن عرندس حلى، عالم بزرگوار شیعى قرن نهم در كتاب "كشف اللئالى"(4) است. وى گوید: روزى جمعى از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسى بن جعفر علیهالسلام و پرسیدن سوالاتى از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام كاظم علیه السلام در مسافرت بود، سوالات خود را به حضرت معصومه كه در آن هنگام كودكى خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فرداى آن روز براى بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا كردند، لیكن هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. چون ناگزیر به بازگشت بودند، مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدى خدمت امام برسند. غافل از این كه حضرت معصومه جواب پرسشها را نگاشته است. وقتى پاسخها را ملاحظه كردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزارى فراوان شهر مدینه را ترك گفتند. از قضاى روزگار در بین راه با امام موسى بن جعفر علیه السلام مواجه شده، ماجراى خویش را باز گفتند. چون امام پاسخ سوالات را مطالعه كرد، سه بار فرمود: "فداها ابوها" (5)؛ پدرش فدایش.
[h=2]روایات حضرت معصومه سلام الله علیها[/h]فاطمه معصومه سلام الله علیها از جمله راویان گرانقدر و عظیم الشان آل محمد صلی الله علیه و آله است. ایشان از پدر گرامى خویش و اجداد شریف و بزرگان و جمعى از خاندان جلیل القدرش احادیثى نقل كرده كه قابل قبول علماى شیعى و سنى است.(6)
متاسفانه نگارنده به بیش از پنج روایت از این بانوى گرامى دست پیدا نكرد:
1 ـ ابوالخیر شمس الدین محمد بن محمد بن جزرى شافعى (م 833) در كتاب "اسنى المطالب فى منافب سیدنا على بن ابى طالب"(7) سخن حضرت فاطمه دختر پیامبر صلی الله علیه و آله را آورده است:
"... آیا فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را در روز غدیر به فراموشى سپردهاید كه فرمود: هر كه من مولاى اویم، پس على مولاى اوست... و سخن دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله را؛ تو (اى على!) نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسى علیه السلام هستى؟!" (8)
در سند روایات فوق این اشخاص وجود دارند: بكر بن احمد قصرى، فاطمه دختر امام رضا علیه السلام، فاطمه (معصومه) و زینب و امكلثوم دختران امام كاظم علیه السلام، فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام، فاطمه و سكینه دختران امام حسین علیه السلام، ام كلثوم دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت فاطمه سلام الله علیها و كسانى كه پیش از بكربن احمد در این سلسله هستند.
2 ـ در روایت دیگرى نظیر روایت فوق از لسان مبارك رسول الله صلی الله علیه و آله آمده است: "من كنت مولاه فعلى مولاه"(9) ؛ هر كه من مولا و رهبر او هستم، على رهبر و مولاى اوست.
در سند این روایت اشخاص ذیل وجود دارند: فاطمه دختر گرامى امام رضا علیه السلام، زینب و امكلثوم و فاطمه دختران گرامى امام كاظم علیه السلام، فاطمه دختر گرامى امام صادق علیه السلام، فاطمه دختر گرامى امام باقر علیه السلام، فاطمه دختر گرامى امام سجاد علیه السلام، فاطمه و سكینه دختران گرامى امام حسین علیه السلام، امكلثوم دختر گرامى حضرت فاطمه سلام الله علیها و حضرت فاطمه سلام الله علیها.
3 ـ روایت دیگر را ابى محمدبن احمد بن على قمى در كتاب "المسلسلات"(10) خویش این گونه ذكر مىنماید: از محمدبن على بن الحسین از احمد بن زیاد بن جعفر از ابوالقاسم جعفر بن محمد علوى عریضى از ابوعبدالله احمدبن محمد بن خلیل از على بن محمد بن جعفر اهوازى از بكر بن احنف از فاطمه دختر على بن موسى علیه السلام از فاطمه (معصومه) و زینب و امكلثوم دختران موسى بن جعفر علیهالسلام از فاطمه و سكینه دختران حسین بن على علیه السلام از ام كلثوم دختر على علیه السلام از فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله كه فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم كه مىفرمود:
وقتى در شب معراج به آسمان برده شدم، داخل بهشت گردیده، قصرى از مروارید سفید و درخشان مشاهده كردم. درى داشت كه بر آن پردهاى آویزان و با تزیین به مروارید و یاقوت درخشندگى پیدا كرده بود. چون سرم را بالا بردم، دیدم بر آن در نوشته شده است: "لااله الاالله، محمد رسول الله، على ولى الله" و بر آن پرده: "خوشا، خوشا به مثل شیعه على" آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از عقیق سرخ بود و درى از نقره داشت كه به وسیله زبرجد سبز درخشان شده بود. بر آن در، پردهاى بود. چون سرم را بالا بردم، دیدم بر آن در نوشته شده است: "محمد رسول خداست. على جانشین مصطفى است." و بر آن پرده: "بشارت ده پیروان على را به حلال زادگى." آنگاه داخل قصر شدم. در آنجا قصرى از زمرد سبز بود. زیباتر از آن مشاهده نكرده بودم. درى از یاقوت سرخ داشت كه با تزیین به مروارید رخشان شده بود. بر آن در پردهاى قرار داشت. وقتى سرم را بالا بردم، دیدم بر آن پرده نوشته شده است: "پیروان على، رستگارانند."
به دوستم جبرئیل گفتم: این قصر از آن كیست؟
گفت: محمد! از آنِ پسرعمو و جانشین تو على ابن ابى طالب است. در روز قیامت همه مردم برهنه پا و عریان محشور مىشوند مگر شیعیان على. و همگى به نامهاى مادرانشان فراخوانده مىشوند مگر پیروان على كه به نامهاى پدرانشان خوانده مىشوند.
به دوستم جبرئیل گفتم: این براى چیست؟
گفت: زیرا آنان على را دوست داشتند، حلال زادهاند.(11)
4 ـ در روایت سوم از كتاب "امالى" از احمد بن حسین از حسن بن على سكرى از محمد بن زكریاى جوهرى از عباس بن بكار از حسن بن یزید از فاطمه (معصومه) دختر موسى بن جعفر علیه السلام از عمر بن على بن الحسین از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از اسماء دختر عمیس از صفیه دختر عبدالمطلب آمده است:
"وقتى حسین علیه السلام از مادرش متولد شد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: عمه! فرزندم را نزدم بیاور.
من عرض كردم: اى رسول خدا! او را پس از ولادت پاكیزه نكردهایم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: عمه! تو مىخواهى او را پاكیزه كنى؟! خداوند تبارك و تعالى او را پاكیزه و از آلودگىها منزه كرده است." (12)
5 ـ حدیث دیگر را محمد غمارى شافعى در كتاب خویش بدین طریق نقل كرده است:
از فاطمه دختر حسین رضوى از فاطمه دختر محمد رضوى از فاطمه دختر ابراهیم رضوى از فاطمه دختر حسن رضوى از فاطمه دختر محمد موسوى از فاطمه دختر عبدالله علوى از فاطمه دختر حسن حسینى از فاطمه دختر ابى هاشم حسینى از فاطمه دختر محمدبن احمدبن موسى مبرقع از فاطمه دختر احمدبن موسى مبرقع از فاطمه دختر موسى مبرقع از فاطمه دختر امام رضا علیه السلام از فاطمه دختر امام موسى بن جعفر علیه السلام از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام از زینب دختر امیرمومنان علیه السلام از فاطمه سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله.
در این روایت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرماید: "آگاه باشید، هر كس با دوستى آل محمد بمیرد، شهید مرده است!"
روایت مزبور به حدیث "فاطمیات" مشهور است. چون جز دو تن از كسانى كه در سلسله آن وجود دارند، بقیه "فاطمه" نام دارند.(13)
[h=2]پىنوشتها:[/h]1 ـ الفصول المهمه، ص 240.
2 ـ كشف الغمه، ج 3، ص 30.
3 ـ توجه به این مطلب كه اخلاص در اعمال در طى یك دوره چهل روزه باعث جارى گشتن چشمههاى حكمت از قلب بر زبان مى شود، اذعان و اعتراف به حقیقت فوق را سهل مىنماید. چون حضرت معصومه سلام الله علیها نه تنها چهل روز كه در تمامى عمر شریفش مخلصانه عمل مىكرد.
4 ـ كشف اللئالى تاكنون به چاپ نرسیده و به صورت مخطوط در كتابخانه شوشترىهاى نجف اشرف وجود دارد. مرحوم میرجهانى نسخهاى از این كتاب را در كتابخانه شیخ محمدسماوى دیده است. (مهدى پور، كریمه اهل بیت، متن و پاورقى ص 62.)
5 ـ كریمه اهلبیت، ص 64 و 63. (با تصرف)
6 - فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 58 و 57 و اعلام النساء، ص 577.
7 ـ در كتاب اسنى المطالب پارهاى از روایاتى كه در شان و منزلت امیرمومنان علیه السلام وارده گشته، گردآورى شده است. در این كتاب تنها احادیثى ذكر شده كه در مصادر و كتب معروف و با سندهاى قوى و محكم بیان گردیده است. (امینى، مقدمه اسنى المطالب، ص 32).
8 ـ ص 51 ـ 49. این كتاب توسط محمدهادى امینى تحقیق شده است. نیز بنگرید به الغدیر، ج 1، ص 197.
9 ـ احقاق الحق، ج 6، ص 282، به نقل از مسند فاطمه معصومه، ص 61.
10 ـ ص 108. این كتاب در ضمن مجموعهاى از آثار مولف در یك مجلد به سال 1369 ه" . در تهران به چاپ رسیده است.
11 ـ بحارالانوار، ج 65، ص 77 و 76، فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 60 و 59.
12 ـ فاطمه بنت الامام موسى بن جعفر، ص 61.
13 ـ رازى، محمد شریف، گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 17 و 16.
[h=1]
[/h]
width: 420 | align: center |
---|---|
[TR] | |
[TD="align: right"] ای کوثرِ کوثر رسولالله | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] زهرای مکررِ رسولالله | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] هم سوره نور موسی جعفر | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] هم پاره پیکر رسولالله | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] معصومه خانواده عصمت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] صدیقه دیگر رسولالله | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] جایی که تو در حضور بابایی | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] زهراست به محضر رسولالله | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] سرچشمه گرفته روح پاک تو | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] از روح مطهر رسولالله | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] تو بعـد ائمـه یـک امـام استی | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] شایسته این چنین مقام استی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] ای روح و روان عترت و قرآن | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] در جسم تو جان عترت و قرآن | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] چون آینه پیش دیدهات پیدا | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] اسرار نهان عترت و قرآن | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] از یمن تو ای کریمه عترت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] قم گشته جهان عترت و قرآن | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] روی تو چراغ مکتب عصمت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] نطق تو زبان عترت و قرآن | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] برخیز و بخوان خطابه چون مادر | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] ای روح بیان عترت و قرآن | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] قرآن به جلالت تو مینازد | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] عترت به اصالت تو مینازد | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] تو وارث معجز امامانی | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] تو دختر عترتی و قرآنی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] تو شوی نکرده مادرِ هستی | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] تو در تن خود روان ایمانی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] محبوبه چارده ولیالله | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] معصومه به کنیه و به عنوانی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] تو فاطمهای و فاطمی عصمت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] تو عالمه علوم ماکانی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] تو حجب و حیا و زهد و عصمت را | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] در مکتب اهلبیت، میزانی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] زهد و شرف ائمه را داری | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] ظرفیت صبر عمه را داری | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] ای سوره نور موسی جعفر | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] ممدوحه هلاتی پس از مادر | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] مهر تو مدال سینه مریم | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] کوی تو بهشت ساره و هاجر | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] قم از قدمت مدینةالزهرا | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] قبر تو مزار دخت پیغمبر | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] معصومهای و به چارده معصوم | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] همه عمه و خواهری و هم دختر | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] هم میبالد جواد از این عمه | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] هم مینازد رضا به این خواهر | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] بر جان تو دختر کلامالله | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] از زینب و فاطمه سلامالله | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] تو حق حیات بر امم داری | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] یک فردی و یک جهان کرم داری | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] شد گرچه به قم نزول اجلالت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] در چشم جهانیان قدم داری | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] هم در عربی کریمه عترت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] هم سایه به کشور عجم داری | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] هم در حرم ائمه مدفونی | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] هم دردل اهل قم حرم داری | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] ما ذره و تو هزارها خورشید | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] ما قطره و تو هزار یم داری | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] در شهر ائمه تا درخشیدی | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] قم را شرف مدینه بخشیدی | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] ممدوحه ذات کبریایی تو | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] معصومه و عصمت خدایی تو | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] الحق که میان آن همه خواهر | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] آیینه حضرت رضایی تو | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] با آنکه به شهر قم مکان داری | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] در ملک وجود، رهنمایی تو | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] مانند دوازده امام ما | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] از کار همه گرهگشایی تو | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] بالله قسم ای کریمه عترت | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] برتر ز ثنا و مدح مایی تو | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"] «میثم» به ثنات اگر گهر بارد | |
[/TD] | |
[TD="align: right"] دریـای کــرامت تــو را دارد | |
[/TD] | |
[/TR] | |
[TR] | |
[TD="align: right"][/TD] | |
[TD="align: right"][/TD] | |
[/TR] |
[/HR] غلامرضا سازگار
[h=1]فاطمه معصومه عليهاالسلام؛ كريمه اهل بيت[/h]
گروهى از مردم «رى» به زيارت امام ششم، حضرت صادق عليه السلام رفته بودند. هنگامى كه به محضر امام شرفياب شدند، در معرفى خود چنين گفتند: ما اهل رى هستيم. حضرت فرمود: «مرحبا به برادرانِ قمىِ ما». گفتند: ما از رى آمدهايم. حضرت دوباره همان سخن را فرمود: چند بار ديگر تأكيد كردند كه ما اهل رى هستيم. پاسخ حضرت همان بود. سپس امام چنين افزود:
«خداوند حرمى دارد كه آن «مكه» است. پيامبر(صلي الله عليه و آله) هم حرمى دارد و آن «مدينه» است. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز حرمى دارد كه «كوفه» است. ما ـ ائمه ديگر ـ هم حرمى داريم و آن «شهر قم» است. به زودى دخترى از فرزندانم به نام «فاطمه» در آنجا به خاك سپرده مىشود؛ هر كس قبر او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مىشود.»
اين سخن را ـ به گفته راوى ـ امام صادق عليه السلام در زمانى فرمود كه هنوز امام كاظم، پدر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام به دنيا نيامده بود.
آرى ... «قم»، حرم اهل بيت و حريم امامان است. بانويى در آن مدفون است كه بارگاهش چون نگينى در اين خطه كويرى مىدرخشد و حرمش چشمهاى پرفيض و كرامتجوش است و نه تنها كبوتران بر آسمان مزارش عاشقانه طواف مىكنند، بلكه پروانگانى شيفته علم و معنويت، از سراسر ايران، بلكه از كشورهاى ديگرى همچون حجاز، بحرين، هند، پاكستان، تركيه، عراق، سوريه، لبنان و كشورهاى آفريقايى و آسياى دور به اين وادى نور آمدهاند. حوزه علميه قم، به بركت مرقد پاك اين بانو، پديد آمده و دوام يافته است.
زائران حرمش، هنگام تشرّف بايد خود را ايستاده در برابر آينهاى از كمال و بصيرت و عفاف و علم ببينند و از شايستگىها، فضيلتها، ايمان و اخلاقش اسوه و الگو بگيرند. زيارت، در اين صورت است كه اثر تربيتى خواهد داشت. اگر براى زيارت، پاداش و اجر عظيم است، به خاطر سازندگيهاى آن و تأثيرگذارى در فكر، روح، اخلاق و زندگى زائر است.
ايران ما، از فروغ رضوى و عصمت فاطمى روشن و مطهر است.
اين دو برادر و خواهر، يكى از شرق كشور، همچون خورشيد مىدرخشد و بر ايران بزرگ، نور مىافشاند، ديگرى در قلب كشور، در خاستگاه نهضت، مركزيت حوزه فقاهت و عاصمه تشيّع را گرم و پر جنب و جوش نگه داشته است.
سخن از «فاطمه»، دختر موسى بن جعفر است، كه به «حضرت معصومه» شهرت يافته و مدفنش زيارتگاه دلهاى شيدا و شيفتگان فضيلت و عفاف است.
سخن از شرافتبخش قم و طراوتبخش اين شهر كويرى است كه از زلال فيض اين «دختر امام»، همواره خرم و هميشه شاداب است.
[h=2]كريمه اهل بيت[/h]نهالى كه در بوستان امامت برويد و از آب عفاف و نور فضيلت سيراب شود و توان بگيرد و با گذشت زمان، خود به شاخهاى پربار و زيبا از «شجره طيبه» دودمان رسول تبديل گردد، اگر «كريمه اهل بيت» نام نگيرد، پس چيست؟
اين دختر فرزانه كه به «فاطمه معصومه» مىشناسيمش، در سال 183 هجرى در مدينه ديده به دنيا گشوده و در خانهاى كه پدرى چون «امام كاظم» ـ عليه السلام ـ و برادرى چون حضرت رضا عليهالسلام در آن مىزيسته، بزرگ مىشود. نام مادرش را «خيزران»، يا «نجمه» يا «اروى» دانستهاند، كه كنيزى است لايق و پاك، و چون حضرت رضا را به دنيا مىآورد، به «طاهره» ناميده مىشود.
سخن از «فاطمه»، دختر موسى بن جعفر است، كه به «حضرت معصومه» شهرت يافته و مدفنش زيارتگاه دلهاى شيدا و شيفتگان فضيلت و عفاف است.
سخن از شرافتبخش قم و طراوتبخش اين شهر كويرى است كه از زلال فيض اين «دختر امام»، همواره خرم و هميشه شاداب است.
فاطمه معصومه، در دامان ايمان و پاكى رشد مىكند و در چشمه عفاف و عصمت و علم و حكمت، به طهارت روح و جان مىرسد. نسب و تبارش نبوى و فاطمى و علوى است. عبادت و ادب، شاخ و برگ روييده بر اين «سروِ پاكدامنى» است. ويژگيهاى روحى و خصايص فردى سبب شده كه با لقب «كريمه اهل بيت» در زبان عالمان و فقيهان شيعه ياد شود. لقبى كه از ميان بانوان اهل بيت، تنها به او اختصاص يافته است. لقبهاى ديگرش نيز، هر يك گوياى كمالات والاى اوست؛ از جمله «محدّثه»، «عابده»، «مقدامه» و «معصومه»، كه هم نامها و لقبهايش و هم ارزشها و فضايلش، يادآور مادر والاقدرش، عصمت هستى و حبيبه خدا، حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ است.
[h=2]در سايه تربيت رضوى[/h]فاطمه معصومه عليهاالسلام تنها به عنوان خواهرى كه برادرش «على بن موسى الرضا» را دوست بدارد و به خاطر برادرى و خواهرى، دل در گرو محبت او گذاشته باشد، نيست. گرچه «فاطمه» و «رضا» هر دو از يك پدر و مادرند و از يك سينه پاك شير خورده و در يك دامن لايق و عفيف، بزرگ شده و با نوازش دست و نگاههاى يك پدر و مادر رشد كردهاند، ليكن فاطمه معصومه، تربيتشده برادرش حضرت «رضا»ست.
حكيم عارف، مرحوم ملاصدراى شيرازى كه مدتها در روستاى «كهك» قم به سر مىبرد، هرگاه يك مشكل علمى و گره فلسفى برايش پيش مىآمد، يا از حل يك مسأله فلسفى در مىماند، آهنگ زيارت قبر دختر موسى بن جعفر عليهماالسلام مىكرد و فاصله چهار فرسخ تا قم را مىپيمود و در اين زيارت قبر و التجاء و استمداد از روح بلند حضرت معصومه عليهاالسلام مشكل علمى خود را حل مىكرد و به محل اقامت خود برمىگشت.
دودمان او، خانواده يك زندانى است. يعنى پدرش حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام مبغوض دربار هارونالرشيد گشته و به امر او بازداشت و زندانى شده است. اين حبس و زندان هم سالها طول كشيده و تا شهادت امام كاظم عليه السلام ادامه يافته است. خانواده امام، به درد هجران پدر مبتلاست، ولى چون اسارت پدر به خاطر خدا و دين و حريت است، با همه سختيهايش براى فرزندان، قابل تحمل است، چون خدا راضى است.
در اين همه سال كه موسى بنجعفر عليهماالسلام در زندانهاى مختلف به سر مىبرد. امام رضا عليهالسلام عهدهدار تربيت و متكفل زندگى خواهرش حضرت معصومه و ديگر خواهران است. در نبود پدر، رسالتِ رهبرى و مسؤوليت رسيدگى به تربيت فرزندان و حل مشكلات خانواده امام محبوس، بر دوش اوست. حتى رسيدگى به خاندانهاى علوى كه امام كاظم عليه السلام سرپرستى يا سركشى و رسيدگى به آنان را عهدهدار بوده، در اين دوران سخت و غمآلود، بر عهده حضرت رضاست. مورخين، تعداد خانوادههايى را كه از طريق امام هفتم، موسى بنجعفر عليهماالسلام اداره مىشوند و تحت تكفل او بودند تا پانصد خانواده ذكر كردهاند. تأثير تربيتى امام رضا عليه السلام را بر خواهر معصومش فاطمه، نمىتوان ناديده گرفت. بىجهت نيست كه اين بانوى جوان، در دانش و كمال، در حديث و فضل، در ايمان و ثبات قدم، در اراده و فداكارى و هجرت، پايگاه و جايگاه بلندى يافته و به مرز «عصمت» رسيده است و دلهاى عاشقان عترت را مجذوب خود ساخته است و عالمانى فرزانه و فقيهانى بلندمرتبه، به آستانبوسى او افتخار كرده و مىكنند و سلام به او را هر صبح و شام، توفيقى الهى مىشمردند.
علامه طباطبايى«رحمة الله عليه» هنگام روزه، پيش از افطار به حرم مشرف مىشدند و با بوسه بر مزار اين بانو، روزه خود را مىگشودند.
[h=2]فاطمه، راوى حديث[/h]در خانواده امام، زمينه از هر جهت فراهم است كه فرزندان ـ چه دختر و چه پسر ـ با علم و قرآن و حديث و فقه، آشنايى كامل داشته باشند. فاطمه عليهاالسلام نيز از اين موهبت برخوردار است و آن گونه كه گفتهاند، «عالمه محدّثه راويه» بوده است. هم احاديثى را از پدران ارجمندش روايت مىكند، و هم زنان و مردانى صاحب دانش و آشناى حديث، احاديثى را از زبان اين بانو روايت مىكنند و نام «فاطمه دختر موسى بن جعفر» در سلسله سند برخى روايات ديده مىشود و عالمانى از شيعه و سنت، روايات او را در ضمن روايات ثابت و صحيح و مورد قبول نقل مىكنند.
يكى از اين روايات، با سندهاى متصل به حضرت زهرا و پيامبر اکرم مىرسد و مربوط به «حديث غدير» و «حديث منزلت» است. و حديثى ديگر به پيامبر اسلام مىرسد و مضمونش نقل قضايا و مشاهداتى از شب معراج است.
و حديثى ديگر با سندى نزديك به همين صورت، به پيامبر(صلي الله عليه و آله) مىرسد كه مضمونش طهارت و پاكيزگى امام حسين عليه السلام هنگام ولادت و عدم احتياج به تميز كردن است.
نقل حديث از فاطمه معصومه و اهتمام و توجه عالمان به آنچه از زبان او به عنوان «حديث» مىشنوند و نقل و ثبت آن در مجموعههاى حديثى، نشاندهنده جايگاه معتبرى است كه اين دختر جوان و عالم، نزد ارباب بصيرت دارد.
امام خميني «قدسسره» در سالهاى پيش از تبعيد، هر روز بعد از درس، غروب تا موقع نماز، يك تشرّف مختصر به زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام داشتند و اين كار، به طور مداوم بود.
[h=2]رحلت[/h]در ويژگيهاى چندى، اين بانوى والاقدر، شبيه مادرش حضرت زهرا عليهاالسلام است. مرگ در جوانى هم يكى از اين نقاط اشتراك و تشابه است.
هفده ساله است كه برادرش حضرت رضا عليه السلام به اجبار از «مدينه» به «مرو» برده مىشود و مأمون با عنوان «ولايتعهدى» او را به پايتخت خود احضار مىكند. در اين هنگام، سال 200 هجرى است. وداع دردمندانه و پرسوزى كه حضرت رضا عليه السلام هنگام ترك مدينه به سوى مرو انجام مىدهد، همه را به گريه مىاندازد. همه مىدانند كه حضرت را پس از اين «سفر بىبازگشت» نخواهند ديد. از اينرو، يك سال نمىگذرد كه حضرت معصومه، به شوق ديدار برادرش، عزم سفر مىكند و به قصد خراسان به راه مىافتد. اما دست تقدير، تدبير ديگرى انديشيده است. به ساوه كه مىرسد بيمار مىشود. قرائن نشان مىدهد كه اين بيمارى، او را از پاى خواهد افكند. مىپرسد: تا «قم» چقدر فاصله است؟ مىگويند: ده فرسخ. مىخواهد كه او را به قم برسانند. وقتى به قم مىرسد، عدهاى از بزرگان و چهرههاى معتبر قمى به استقبال او مىشتابند. «موسى بن خزرج اشعرى» در پيشاپيش استقبالكنندگان است. پيش مىرود و زمام ناقه دختر موسى بن جعفر عليه السلام را مىگيرد و او را به طرف خانه خود مىبرد. موسى بن خزرج، تنها افتخار آن را دارد كه هفده روز از دختر امام پذيرايى كند. حال اين بانو وخيمتر مىشود و چشم از جهان بسته، به خانه ابدى آخرت كوچ مىكند. به دستور موسى بنخزرج، او را غسل مىدهند و كفن مىكنند و براى خاكسپارى، به قطعه زمينى به نام «بابلان» ـ كه متعلق به موسى است ـ منتقل مىكنند. سردابى را حفر كردهاند كه پيكر اين بىبى را در آنجا دفن كنند. بر سر اين كه چه كسى بدن مطهر حضرت معصومه را برداشته و وارد قبر كند، ميان خاندان و بستگان موسى بن خزرج اختلاف مىشود. در نهايت تصميم مىگيرند كه خادم پير و با ايمان و صالحى كه دارند، بدن او را در قبر بگذارد. كسى را در پى آن خادم ـ كه نامش قادر است ـ مىفرستند، ولى در همين لحظه چشمشان به دو تكسوار نقابدارى مىخورد كه از سوى ريگزار به شتاب مىآيند. چون آن دو سواره، به جنازه نزديك مىشوند، فرود آمده، بر او نماز مىخوانند و وارد سرداب شده و جنازه را وارد آنجا مىكنند و به خاك مىسپارند، سپس بيرون مىآيند و بى آنكه حتى يك كلمه با كسى سخن بگويند، مىروند و كسى نمىشناسد كه اين دو سوار ناشناس ـ و در واقع، شناس با اين بانوى گرامى ـ كيستند؟
از آن پس، سايهبانى از حصير بر قبر او مىسازند، تا آن كه «زينب»، دختر امام جواد ـ عليهالسلام ـ قبهاى بر روى قبر عمهاش حضرت معصومه عليهاالسلام بنا مىكند.
تأثير تربيتى امام رضا عليه السلام را بر خواهر معصومش فاطمه، نمىتوان ناديده گرفت. بىجهت نيست كه اين بانوى جوان، در دانش و كمال، در حديث و فضل، در ايمان و ثبات قدم، در اراده و فداكارى و هجرت، پايگاه و جايگاه بلندى يافته و به مرز «عصمت» رسيده است و دلهاى عاشقان عترت را مجذوب خود ساخته است و عالمانى فرزانه و فقيهانى بلندمرتبه، به آستانبوسى او افتخار كرده و مىكنند و سلام به او را هر صبح و شام، توفيقى الهى مىشمردند.
[h=2]فضيلت زيارتش[/h]تأكيد و توصيهاى كه نسبت به زيارت قبر حضرت معصومه عليهاالسلام در روايات ديده مىشود، شگفت است و ما را به مقام و منزلتش بيشتر واقف مىسازد.
پاداش زيارت مدفن او «بهشت» است. اين، در بيشتر روايات مربوط به زيارتش آمده است. تشويق به زيارت او، از زبان امام صادق، امام رضا، امام جواد عليهم السلام و ... نقل شده است. سعد بن سعد از امام رضا عليه السلام در اين باره مىپرسد، حضرت پاسخ مىدهد: «مَنْ زارها فَلَه الجنَة»؛ «كسى كه او را زيارت كند پاداشش بهشت است.»
در حديث ديگرى كه سعد روايت مىكند، چنين است كه امام رضا عليه السلام از او مىپرسد: اى سعد! قبرى مربوط به ما اهل بيت نزد شماست؟ پاسخ مىدهد: آرى فدايت شوم، قبر فاطمه، دختر موسى ـ عليهماالسلام. آنگاه حضرت مىفرمايد: آرى! هر كس با معرفت به حقش، او را زيارت كند، بهشت براى اوست: «نَعَم، مَنْ زارَها عارفا بحقِّها فَلَهُ الجنّة.»
اما اين شرطِ «عارفا بحقّها» مهم و در عين حال دشوار است. گرچه امروز، به توصيه امامان، زائران بسيارى همه روزه در طول سال، از همه جا به ديدار مرقدش مىآيند و در حرمش و كنار ضريحش رو به قبله مىايستند و 34 مرتبه «الله اكبر»، 33 مرتبه «سبحان الله» و 33 مرتبه «الحمدلله» مىگويند، سپس به خواندن زيارتنامهاش مىپردازند، ولى آيا همه زائران يكسانند؟ و آيا همه با يك روحيه و احساس و معرفت، به زيارت اين حرم مىآيند و فرازهاى زيارتنامه را مىخوانند؟
توشه زائران از اين زيارت چيست؟ و آيا همه بهره مىبرند، يا برخى دست خالى از اين «بازار معرفت» برمىگردند؟
امام امت «قدسسره» در سالهاى پيش از تبعيد، هر روز بعد از درس، غروب تا موقع نماز، يك تشرّف مختصر به زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام داشتند و اين كار، به طور مداوم بود.
در اين همه سال كه موسى بنجعفر عليهماالسلام در زندانهاى مختلف به سر مىبرد. امام رضا عليهالسلام عهدهدار تربيت و متكفل زندگى خواهرش حضرت معصومه و ديگر خواهران است. در نبود پدر، رسالتِ رهبرى و مسؤوليت رسيدگى به تربيت فرزندان و حل مشكلات خانواده امام محبوس، بر دوش اوست. حتى رسيدگى به خاندانهاى علوى كه امام كاظم عليه السلام سرپرستى يا سركشى و رسيدگى به آنان را عهدهدار بوده، در اين دوران سخت و غمآلود، بر عهده حضرت رضاست.
علامه طباطبايى«رحمة الله عليه» هنگام روزه، پيش از افطار به حرم مشرف مىشدند و با بوسه بر مزار اين بانو، روزه خود را مىگشودند.
حكيم عارف، مرحوم ملاصدراى شيرازى كه مدتها در روستاى «كهك» قم به سر مىبرد، هرگاه يك مشكل علمى و گره فلسفى برايش پيش مىآمد، يا از حل يك مسأله فلسفى در مىماند، آهنگ زيارت قبر دختر موسى بن جعفر عليهماالسلام مىكرد و فاصله چهار فرسخ تا قم را مىپيمود و در اين زيارت قبر و التجاء و استمداد از روح بلند حضرت معصومه عليهاالسلام مشكل علمى خود را حل مىكرد و به محل اقامت خود برمىگشت.
اين بزرگواران، از «زيارت» چه مىديدند و مىيافتند كه ما نمىيابيم؟ بىشك، معرفت آنان بيشتر بود، در نتيجه بهره روحىشان هم از زيارت، افزونتر بود.
قم، حرم اهل بيت عصمت است و شوق زيارت قبر اين بانوى عظيم، دلهاى مشتاق و گامهاى رهپوى را همواره به اين «مرقد» كشانده است.
دريغ است كنار دريا زيستن و تشنه بودن! ...
وقتى ديگران براى زيارت حرمش از شهرهاى ديگر مىآيند و حتى زائرانى از پاكستان، كويت، لبنان، بحرين و كشورهاى مختلف شيعهنشين زائر قبر او مىشوند، از ساكنان اين شهر و مردم قم، كه در كنار اين «كوثر ثانى» از رحمت خدا و بركتهاى او برخوردارند، انتظارى بيشتر است.
زائران حرمش، هنگام تشرّف بايد خود را ايستاده در برابر آينهاى از كمال و بصيرت و عفاف و علم ببينند و از شايستگىها، فضيلتها، ايمان و اخلاقش اسوه و الگو بگيرند. زيارت، در اين صورت است كه اثر تربيتى خواهد داشت. اگر براى زيارت، پاداش و اجر عظيم است، به خاطر سازندگيهاى آن و تأثيرگذارى در فكر، روح، اخلاق و زندگى زائر است.
با اين حساب، حرم فاطمه معصومه، يك مهد تربيت روح و مركز تعليم كمال است؛ اگر زائر را چشمى بينا و قلبى آگاه باشد ...
منبع:
مجله پيام زن، ش 11، جواد محدثى .
[h=1]شرح بخشی از زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام[/h]
[h=2]عاقبت به خیری[/h]سخنانی کوتاه از آیة الله مکارم شیرازی که در روز وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و در شرح فرازی از زیارتنامه آن حضرت، بیان فرمودهاند.
در آخر زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها عرض مىكنیم:
«و اسئلك أن تختم لى بالسعادة فلا تسلب منّى ما انا فیه» ؛ خدایا به ما حسن عاقبت عطا فرما و ایمان، سلامت و تقواى مرا نگیر.
گاه پیش مىآید كه شخصى یك عمر در مسیر حق بوده ولى مسئلهاى پیش مىآید كه پایانش با كفر و گناه و فسق تمام مىشود و گاه مىشود كه یك عمر در گناه بوده ولى زمینهاى داشته كه در آخر عمر عوض مىشود. مانند «حر بن یزید ریاحى» كه در یك ساعت عوض شد به طورى كه در مقابل قبرش «بابى انتم و امّى» گفته مىشود، حتّى معصوم علیه السلام هم در مقابل قبور شهداء این را مىگوید.
[h=2]حسن عاقبت عواملى دارد:[/h]امام صادق علیه السلام مىفرماید: اگر اراده كردهاى كه عاقبت به خیر شوى از نعمتهاى خدا در معصیت او استفاده نكن و اگر گناه كردى و خدا تو را عذاب نكرد مغرور به حلم خدا نباش و گرامى بدار هر كس را كه از ما اهل بیت سخن مىگوید و موّدت ما را پذیرفته است.(1)
ایشان مىفرمایند: این سه كار را انجام ده، تا عاقبت بخیر شوى،
اول این كه نعمتهاى خدا را در مسیر معصیت به كار نبر این عبارت در واقع اشاره به نكتهاى دارد و مىفرماید كه اى معصیت كنندگان به هوش باشید چرا كه از نعمتهاى خدا در راه معصیت او استفاده مىكنید. عمر، ثروت، اعضا و جوارح و ... همه نعمتهاى الهى هستند كه از آنها در مسیر معصیت بهره مىگیرى و این كار زشتى است.
دومین كار این است كه وقتى گناهى مىكنى و خداوند به جهت حلمش به تو مجال توبه مىدهد مبادا این مجال باعث غرور تو شود و فكر كنى كه كار بدى نكردهاى.
سوم این كه كسانى كه علاقه به اهل بیت علیهم السلام دارند و شیعه آنان هستند و همواره از آنان سخن مىگویند، اكرام و احترام كن. این مراقبتها سبب عاقبت به خیرى مىشود.
انسان نمىداند چه وقت از دنیا مىرود و چه خوب است انسان در حال كار خوبى یا در حال عبادت از دنیا برود و چه قدر بد است كه در حال عصیان از دنیا برود. همه بزرگان از عاقبت كار مىترسیدند و از خدا تقاضاى حسن عاقبت مىكردند چرا كه مهم صفحه آخر پرونده است. همیشه باید خودمان را به خدا بسپاریم و اگر گناهى سر زد توبه كنیم.
پینوشت:
1. میزان الحكمة، ح 4621.
[h=1]او که کریمه اهل بیت است[/h]
یکی از مقامات آن حضرت که توسط امام باقر علیه السلام به آن حضرت نسبت داده شده است، کریمه اهل بیت بودن است. از مرحوم آیت الله العظمی سید محمود مرعشی نقل شده است که بسیار علاقمند بودم که به طریقی محل قبر شریف جدهام حضرت زهرا سلام الله علیها را بیابم. برای این مقصود، ختم مجرّبی انتخاب کرده و چهل شب به آن مداومت کردم، تا شاید به این طریق، از محل مرقد شریف حضرت زهرا علیهاالسلام آگاه گردم. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفتم در عالم خواب به محضر امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام رسیدم، امام به من فرمود: «علیک بکریمة اهل البیت؛ به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن.» تصور کردم که منظور امام از این جمله حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. عرض کردم: آری قربانت گردم، من نیز ختم را برای همین گرفتم که محل شریف قبر حضرت را دقیقتر بدانم و زیارتش کنم. حضرت فرمود: منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است. سپس افزود: به خاطر مصالحی، خداوند اراده کرده است که قبر حضرت زهرا علیهاالسلام برای همیشه از همگان مخفی باشد. از این رو قبر حضرت معصومه تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده و شکوه و عظمت مرقد حضرت را در قبر حضرت معصومه متجلّی کرده است.
مرحوم سید محمود مرعشی وقتی از خواب بر میخیزد، تصمیم میگیرد که با اعضای خانواده خود روانه قم شود و در آنجا ساکن گردند.
منابع:
جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص 617/ بحارالانوار، ج 60، ص 216، و ج 102/ مجالس المؤمنین، ج 1، ص 83، بیروت ج 57، ص 367.
[h=1]القاب حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)
[/h]
[/HR]حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، این خاتون دو سرا و شفیعه روز جزا القاب فراوانی دارند چون معصومه و کریمه اهل بیت. که در ذیل به توضیح مختصری در این باره می پردازیم .
[/HR]

1ـ"معصومه"
بر اساس روایتی كه میرزا محمد تقی خان سپهر، متوفای 1297 هـ . در كتاب پر ارج: "ناسخ التواریخ" از امام رضا(علیه السلام) نقل كرده، لقبِ"معصومه" را امام هشتم به خواهر گرامی شان اعطاء فرموده اند. طبق این روایت امام رضا(علیه السلام) فرمود:
"مُنً زارُ الْمُعًصُومُهَ بِقُمً كَمُنً زارُنی": "هر كس حضرت معصومه را در قم زیارت كند همانند كسی است كه مرا زیارت كرده باشد".(1)
حاج شیخ ذبیح الله محلاتی(متوفای 1406 هـ .) نیز این حدیث را در كتاب: "ریاحین الشریعه" آورده است، جز اینكه آن را به كتاب:"كامل الزیارات" نسبت داده است.(2)
در نسخه های چاپی كامل الزیارات چنین حدیثی وجود ندارد و نسخه خطی كاملتری به دست ما نرسیده است كه میزان صحت این نسبت را ارزیابی كنیم.
مورد دیگری كه لقب"معصومه" برای حضرت معصومه(علیهاالسلام) به كار رفته است، رؤیای صادقه ایست كه مرحوم میرزای نوری در كتاب: "دارالسلام" نقل كرده و بر صحت آن تأكید نموده است.
مطابق این نقل، حضرت معصومه(علیهاالسلام) فرمودند:
"اَنَا الْمُعًصُومُهُ اُخْتُ الرِضا(علیه السلام)": "من معصومه خواهر امام رضا(علیه السلام) هستم".(3)
پر واضح است كه برای اثبات چنین مطالب مهمی نمی توان به خواب استناد كرد، ولی نظر به این كه این خواب معجزه باهره ای را در بردارد، و محقق بزرگواری چون علامه نوری خود شاهد ماجرا است، می توان بر آن استناد و اعتماد كرد.
به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است، كه محل قبر شریف حضرت زهرا(علیها السلام) برای همیشه از همگان مخفی باشد. و لذا قبر حضرت معصومه را تجلی گاه قبر شریف حضرت زهرا(علیها السلام) قرار داده است
2ـ"كریمه اهلبیت"
ارادتمندان و ستایشگران حضرت معصومه(علیهاالسلام) به هنگام ستایش از بانوی بانوان، خاتون دو جهان، حضرت معصومه(علیهاالسلام) در نظم و نثر، عنوان"كریمه اهلبیت" را در حق این نور دیده خاتم پیامبران(صلی الله علیه و آله) فراوان به كار برده اند. ولی بر اساس رؤیای صادقه یكی از بزرگان، این لقب از طرف معصومین (علیهم السلام) به این خاتون اطلاق شده است، اینك متن داستان:
نسابه گرانقدر مرحوم آیت الله سید محمود مرعشی نجفی، متوفای 1338 هـ. صاحب"مشجرات علویین" بسیار علاقمند بود كه به هر طریقی شده، محل قبر شریف حضرت صدیقه طاهره(علیهاالسلام) را به دست آورد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب كرده، چهل شب به آن مداومت نمود، تا شاید خداوند به طریقی او را از محل قبر شریفِ حضرت زهرا(علیهاالسلام) آگاه فرماید.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدس حضرت باقر و یا حضرت صادق(صلوات الله علیهما) مشرف شد.(4)
امام(علیه السلام) به ایشان فرمود:
"عُلَیًكُ بِكَریمُهِ اَهًلِ الْبُیًتِ": "به دامن كریمه اهلبیت چنگ بزن".
ایشان به تصور این كه منظور امام(علیه السلام) از "كریمه اهلبیت" حضرت زهرا است، عرضه داشت:
"بلی، قربانت گردم، من نیز این ختم را برای همین گرفتم كه محل قبر شریف آن حضرت را به صورت دقیق تر بدانم و به زیارتش مشرف شوم".
امام(علیه السلام) فرمودند:
"منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است".
سپس اضافه نمودند:
"به جهت مصالحی خداوند اراده فرموده است، كه محل قبر شریف حضرت زهرا(علیهاالسلام) برای همیشه از همگان مخفی باشد. و لذا قبر حضرت معصومه را تجلی گاه قبر شریف حضرت زهرا(علیهاالسلام) قرار داده است.
اگر قرار بود قبر حضرت زهرا(علیهاالسلام) ظاهر باشد، هر جلال و جبروتی كه برای آن قبر شریف مقدر بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه(علیهاالسلام) قرار داده است".
مرحوم مرعشی هنگامی كه از خواب برخاست تصمیم گرفت كه رخت سفر بربندد و به قصد زیارت حضرت معصومه(علیها السلام) رهسپار ایران شود.
او بلافاصله مهیای سفر شده با همه اعضای خانواده اش ایشان نجف اشرف را به قصد زیارت"كریمه اهلبیت" ترك نمود.(5)
مرحوم مرعشی به سال 1338 هـ . در نجف اشرف درگذشت، فرزند برومندش مرحوم آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی به سال 1342 هـ . رهسپار ایران شد و پس از توقف كوتاهی در تهران به سال 1343 هـ . وارد حوزه علمیه قم گردید، و برای همیشه در جوار كریمه اهلبیت رحل اقامت افكند، تا در شب هشتم ماه صفر 1411 هـ . دیده از جهان فرو بست.
نتیجه این که اولا نام ایشان فاطمه بوده است و توسط امام رضا لقب معصومه به ایشان داده شده است ، همچنین در رویاهای صادقه علما لقب کریمه اهل بیت نیز به ایشان داده شده است.
پی نوشت ها:
1.پرواز روح، سید حسن ابطحی، چاپ اول، مشهد.
2. پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب، محمد حسنین سابقی، ترجمه عیسی سلیم پور اهری، چاپ 1378 ش. قم.
3. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، متوفای 463 هـ . چاپ بیروت.
4. جدی فروزان، عباس فیض، چاپ قم.
5. جغرافیای كامل جهان، حبیب الله شاملوئی، چاپ 1361 هـ . چاپ 1361 ش. تهران.
[h=1]مقام طهارت حضرت معصومه علیهاالسلام[/h]
هر چند عصمت در مرحله عالی، اختصاص به معصومین دارد، ولی شواهدی در دست است که نشان میدهد فاطمه معصومه (علیهاالسلام) در مرحلهای از عصمت قرار دارد، امام رضا علیه السلام آن بانو را با لقب «معصومه» یاد کرده است و فرموده است: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی(1)؛ که نشان از پاکی و طهارت نسبی آن حضرت دارد.
در زیارت آن حضرت میخوانیم: «السلام علیک ایّتها الطّاهرة الحمیدة الکبّرة الرّشیدة التّقیّة النّقیّة المرضیّة(2)؛ سلام بر تو ای پاکیزه ستوده، ای نیکوکار رشیده، پاک و پاکیزه، ای بانوی شایسته و پسندیده.»
پینوشتها:
1- محمدعلی کانوزیان، انوار المشعشعین، ج 1، ص 211.
2- کریمه اهل بیت(ع)، مهدی پور، ص 43 ـ 45/ حضرت معصومه، فاطمه دوم، ص 139.
[h=1]زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام[/h]
در كتب مزارات كیفیت زیارت حضرت معصومه (علیهاالسلام) را چنین نقل نمودهاند كه چون به نزدیك قبر مطهر رسیدی بایست در بالای سر حضرت رو به قبله. پس ذكر "الله اكبر" را 34 مرتبه و ذكر "سبحان الله" را 33 مرتبه و ذكر "الحمدلله" را 33 مرتبه بگو . پس اتمام این اذكار، زیارتنامه را بخوان:
اَلـسَّلامُ عَـلى آدَمَ صَـفْوَةِ الله ِ؛ سـلام بـر حـضـرت آدم بـرگزیده خـدا
اَلسَّلامُ عَلى نوُح نَبِىِّ الله ِ ؛ سلام بر حضرت نوح پیامبر خدا
اَلسَّلامُ عَلى ا ِبْراهیمَ خَلیل ِ الله ِ؛ سلام بر حضرت ابراهیم دوست خدا
اَلسَّلامُ عَلى موُسى كَلیم ِالله ِ ؛ سلام بر حضرت موسى هم صحبت خدا
اَلسَّلامُ عَلى عیسى روُح ِ الله ِ؛ سلام بر حضرت عیسى روح الله
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خَیْرَ خَلْقَ الله ِ ؛ سلام بر تو اى رسول خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا صَفِىَّ الله ِ؛ سلام بر تو اى برگزیده خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمّدَ بْن عَبْد ِالله ِ، خاتَمَ النَّبِیّینَ ؛ سلام بر تو اى محمّد بن عبداللّه خاتم پیامبران
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَمیرَالْمُۆْمِنینَ عَلىَّ بْنَ اَبى طالِب، وَصِىَّ رَسوُل ِ اللّه ؛ سلام بر تو امیر مۆمنان علىّ بن ابى طالب وصىّ رسول خدا .
اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِساءِ الْعالَمینَ ؛ سلام بر تو اى فاطمه، اى بزرگ بانوى بانوان اسلام
اَلسَّلامُ عَلَیْكُما یا سِبْطَىْ نَبِىِّ الرَّحْمَة ؛ سلام بر شما اى دو سبط پیامبر رحمت،
وَ سَیِّدَىْ شَباب ِ أَهْل ِ الْجَنَّة ِ ؛ و اى دو سرور جوانان اهل بهشت
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْن ؛ سلام بر تو اى على بن حسین
سَیِّدَ الْعابِدینَ وَ قُرَّةَ عَیْن ِ النّاظِرینَ ؛ اى سرور عبادت پیشگان اى فروغ دیده بینندگان
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ، باقِرَ الْعِلْم ِ بَعْدَ النَّبِىِّ ؛ سلام بر تو اى محمّد بن على، اى شكافنده علم بعد از پیامبر
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد الصّادِقَ الْبارَّ الْامینَ ؛ سلام بر تو اى جعفر بن محمّد، اى راستگوى نیكوكار امین
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا موُسَى بْنَ جَعْفَر الطّاهِرَ الطُّهْرَ؛ سلام بر تو اى موسى بن جعفر، اى پاك و پاكیزه
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَلِىِّ بْنَ موُ سَى الرِّضَا الْمُرْتَضى؛ سلام بر تو اى على بن موسى اى پسندیده
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِى التَّقِىَّ؛ سلام بر تو اى محمّد بن على اى خویشتندار
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَلِىِّ بْنَ مُحَمَّد النَّقِىَّ النّاصِحَ الْأَمینَ؛ سلام بر تو اى على بن محمّد اى پاك سرشت و خیرخواه و امین،
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ؛ سلام بر تو اى حسن بن على
اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصِىِّ مِنْ بَعْدِه ِ ؛ سلام بر وصى بعد از او
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِكَ وَ سِراجِكَ، وَ وَلِىِّ وَلِیِّكَ؛ بار خدایا صلوات بفرست بر نور و چراغ روشنگرت، و بر ولىّ ولیّت
وَ وَصِیِ وَصَیِكَ, وَحُجَتِكَ عَلى خَلقِكَ ؛ و بر وصىّ وصیّت، و حجّت خود بر بندگانت .
اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ رَسوُل الله ؛ سلام بر تو اى دختر رسول خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَ خَدیجَةَ ؛ سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ اَمیر ِالْمُۆْمِنینَ ؛ سلام بر تو اى دختر امیر مۆمنان
اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ الْحَسَن ِ وَ الْحُسَیْنِ ؛ سلام بر تو اى دختر امام حسن و امام حسین
اَلسَّلامُ عَلَیْك ِ یا بِنْتَ وَلِىِّ الله ِ ؛ سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ الله ؛ سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللهِ ؛ سلام بر تو اى عمه ولىّ خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ موُسَى بْنِ جَعْفَر ؛ سلام بر تو اى دختر موسى بن جعفر
وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ؛ رحمت و بركات خدا بر تو باد.
اَلسَّلامُ عَلَیْك، عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَ بَیْنَكُمْ فِى الْجَنَّة؛ سلام بر تو، خداوند آشنایى برقرار كند میان ما و شما
وَ حَشَرَنا فى زُمْرَتِكُمْ، وَ أَوَرَدْنا؛ و ما را در زمره شما محشور كند، و ما را
حَوْضَ نَبِیِّكُمْ، وَ سَقانا بِكَأْس جَدِّكُمْ مِنْ یَد ِ؛ بر حوض پیامبر شما وارد كند، و ما را با كاسه جدّ شما از دست
عَلِى ِّ بْن ِ اَبى طالِب، صَلَواتُ الله عَلَیْكُمْ، علىّ بن ابى طالب سیراب كند ـ صلوات خدا بر شما باد ـ
أَسْئَلُ الله أَنْ یُر ِیَنا فیكُمُ السُّروُرَ وَ الْفَرَجَ، از خداوند مىخواهم كه سرور و فرج شما را به ما بنمایاند،
وَ أَنْ یَجْمَعَنا وَ إِیّاكُمْ فى زُمْرَة ِ جَدِّكُمْ مُحَمَّد، ما و شما را در زمره جدّ بزرگوارتان حضرت محمّد ـ كه
صَلَّى اللهُ عَلَیْه ِ وَ آلِه ِ، وَ أَنْ لا یَسْلُبَنا ؛ درود خدا بر او و آلش باد ـ گرد آورد، و معرفت شما را
مَعْرفَتَكُمْ، إِنَّهُ وَلِىِّ قَدیرٌ؛ از ما نگیرد، كه او صاحب اختیار و مقتدر است .
أَتَقَرَّبُ إِلَى الله بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرإَة ِ مِنْ أَعْدائِكُمْ؛ به سوى خداوند تقرّب مىجویم با محبّت شما و بیزازى از دشمنان شما
وَ التَّسْلیم ِ إِلَى الله ِ، راضِیاً بِه ِ غَیْرَ ؛ و با تسلیم شدن به فرمان خدا، از روى رضایت، نه
مُنْكِر وَ لا مُسْتَكْبِر وَ عَلى یَقین ِ ما أَتى بِه ِ؛ انكار و نه استكبار، و با یقین به آنچه
مَحَمَّدٌ وَ بِهَ راض، نَطْلُبُ بِذلِكَ وَجْهِكَ ؛ حضرت محمّد (ص) آورده و به آن راضى هستم، با این عقیده عنایت تو را مىطلبم
یا سَیِّدى، اَللّهُمَّ وَ رِضاكَ وَ الدّارَ الْآخِرَةِ؛ اى سرور من، خدایا رضایت ترا و سراى آخرت را خواستارم .
یا فاطِمَةُ اِشْفَعى لى فِى الْجَنَّةِ ؛ اى فاطمه(معصومه) در مورد بهشت از من شفاعت كن ،
فَاِنَّ لَكِ عِنْدَاللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ؛ كه ترا نزد خدا مقام رفیعى است.
اَللّْهُمّ اِنى اَسْئَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لى بِالسَّعادَةِ ؛ خداوندا من از تو مىخواهم كه عاقبت امر مرا به سعادت ختم كنى ،
فَلا تَسْلُبْ مِنّىِ ما أَنَا فیهِ، وَلاحُولَ وَ لا قُوَةَ؛ پس عقایدى كه دارم از من نگیر، كه هیچ نیرو و قدرتى
إِلا بالّله الْعَلِىِّ الْعَظیم ِ ؛ جز خداوند بزرگ و والا نیست .
اَللّهُمَ اسْتَجِبْ لَنا، وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ ؛ خداوندا دعایم را مستجاب كن، و آن را به كرم و عزت
وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عافِیَتَكَ، وَ صَلَّى الّلهُ عَلى مُحَمَّد؛ و رحمت و عافیت خود از من قبول فرما، بر محمّد و همه
وَ آلِه ِ أَجْمَعینَ، وَ سَلَّمَ تَسْلیما؛ اهل بیت او صلوات فراوان و درود بى پایان بفرست
یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ . اى بخشندهترین بخشندگان .
منبع:
ریاض الرضوان (فضیلت زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام و امامزادگان قم)، میر محمدحسین بن عبدالواسع حسینی خاتون آبادی .
[h=1]آن همه مقام چرا؟
[/HR][/h]با نگاهی به زندگی حضرت معصومه و بررسی آن می توانیم نکات پیام آوری دریافت کنیم: به عنوان مثال برخلاف آنچه درباره عدم ارزش زن در اسلام مطرح می کنند،اسلام برای زنی چون حضرت معصومه(س) که با عمل و ایمان خود توانسته چنین مقام شایسته ای در میان زنان پیدا کند ارزش بسیار بالایی قائل است چنانچه به او لقب شفیعه روز جزا داده شده است.
[/HR]

توجه اسلام و مسلمانان به ارزش زن
در همه تاریخ و در تمام ادیان، با افراط و تفریط، به زنان ظلم شده است، ولی اسلام حقوق زن را به طور كامل و عادلانه به آنها داده است، و آنها را از هر گونه انحطاط های ساختگی رهایی بخشیده است. یكی از نمونه های این حقیقت این كه: مسلمانان بانوانی همچون: حضرت خدیجه، حضرت فاطمه، حضرت زینب، حضرت معصومه ـ علیهن السلام ـ را به عنوان اینكه آنها دارای عالی ترین مقام ها هستند می ستایند، و با بهترین و عمیق ترین روش، از آنها تجلیل و احترام و نسبت به آنها ابراز احساسات می نمایند، و با این روش خود اعلام می دارند كه میزان در رسیدن به مقامات عالی، تقوا و عمل است، نه زن و مرد، سیاه و سفید و... .
و این عظمت و احترام كه در بارگاه نورانی حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) كه همچون نگین در شهر قم، جلوه دارد بهترین دلیل و گواه به احترام اسلام به شخصیت زنان والامقام است، و همین نمونه عملی می تواند جواب كوبنده ای باشد برای آنهایی كه می گویند اسلام برای زن چندان ارزشی قائل نیست.
آن همه مقام چرا؟ سوگند به خدا شیعه ما نیست مگر كسی كه پرهیزكار بوده و از خدا اطاعت كند
می پرسند: آن همه مقام چرا؟ با این كه حضرت معصومه(علیها السلام) چندین خواهر داشت، چرا بر آنها برتری داشت؟
پاسخ: این سؤال در مورد حضرت زهرا(علیها السلام) نیز مطرح است، كه باید در پاسخ گفت: این دو بانو علاوه بر شرافت خانوادگی و ذاتی، در عرصه ها و میدان های ایمان و عمل، ممتاز بودند و در این راستا با گزینش خود، درجات عالی ارزش های والای انسانی را پیمودند، و با عرفان و عمل خود آن گونه درخشیدند.
حضرت معصومه(علیها السلام) در صحنه های علم، عرفان، ایمان، سیاست، و حمایت از مقام رهبری، بسیار ممتاز بود و سرانجام در این راستا به شهادت رسید.
امام باقر(علیه السلام):
او در اقامت هفده روزه خود در قم، به عبادت و راز و نیاز با خدا اشتغال داشت، چنان كه عبادتگاه او كه آن را"بیت النور" گویند و اكنون در مدرسه ستیه قم در محله میدان میر قرار گرفته، گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.
"از پرباری عمر مبارك 28 ساله حضرت معصومه(علیها السلام) همان بس كه در اقامت هفده روزه اش در قم، حوزه علمیه قم را بقای جادوانه بخشید، و ده ها هزار فرهیخته و دانش پژوه را به جهان تشیع ارزانی داشت، بزرگانی بسان زكریا بن آدم از اصحاب امام رضا(علیها السلام) و احمد بن اسحاق وكیل امام حسن عسكری(علیها السلام) در قم تا وجود مراجع تقلید و اندیشمندان متفكری چون:
میرزای قمی، آیت الله شیخ ابوالقاسم قمی، آیه الله حائری، آیت الله صدر، آیت الله سید محمد تقی خوانساری، آیت الله حجت، آیت الله بروجردی، آیت الله سید احمد خوانساری، آیت الله گلپایگانی، آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله اراكی، علامه طباطبائی، استاد شهید مرتضی مطهری و حضرت امام خمینی(اعلی الله مقامهم الشریف) همه از بركت وجود عالمه آل عبا حضرت معصومه(علیها السلام) است كه به حوزه علمیه مركزیت داه، و با پرتو افشانی خویش، آن را به مدینه فاضله اسلامی تبدیل نموده است. انقلاب اسلامی ایران در حقیقت فرزند پاك این سرزمین مطهر و فیضیه(فیض گرفته از درگاه بی بی فاطمه معصومه(علیها السلام)) است، كه با رهبری های حكیمانه ولی امر مسلمین، حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی، به مسیر خود ادامه می دهد.
رحمت خدای بزرگ و درود خالصانه همه پیامبران، امامان، اولیای خدا و مجاهدان راستین بر این بانوی بزرگ باد، كه هماره می درخشد و نور افشانی می كند. و كوثر همیشه جوشان ولایت است.
كوتاه سخن اینكه: آنچه انسان را به مقامات ارجمند می رساند، ایمان و عمل است، چنان كه امام باقر(علیه السلام) فرمود:
"فَوَاللهِ ما شِیعَتُنا اِلا مَنْ اِتَقَی اللهَ وَ اَطاعَهُ؛ سوگند به خدا شیعه ما نیست مگر كسی كه پرهیزكار بوده و از خدا اطاعت كند."(1)
نیز فرمود:
" به ولایت و دوستی ما جز از راه انجام عمل نیك و پرهیزكاری نمی توان رسید."(2)
نتیجه:
هرکس با عمل و رفتار شایسته، و عشق به اهل بیت و پیروی از ایشان می تواند نمونه عملی برای نشان دادن چهره شیعه و واقعیت آن باشد.
پی نوشت ها:
1. اصول كافی، ج 2، ص 74.
2. همان مدرك، ص 75.
[h=1]منزلت کريمه اهل بيت در نزد علما و مراجع[/h]
در زمينه مقام حضرت معصومه عليهاالسلام در بين علما گفتهها فراوان است که به صورت فهرستوار به نمونههايي اشاره ميکنيم:
1ـ صدرالمتألهين شيرازي: هر گاه شبههاي برايم پيش ميآمد کنار قبر حضرت معصومه عليهاالسلام در قم (از کهک) ميآمدم و از آن حضرت استمداد ميکردم و شبهه فلسفي من حل ميشد.(1)
2ـ شيخ عباس قمي: افضل دختران حضرت موسي بن جعفر سيده جليله معظمه فاطمه بنت امام موسي بن جعفر(عليهماالسلام) معروفه به حضرت معصومه است که مزارش در بلده طيّبه قم است.(2)
3ـ آية الله بروجردي: شاه وقت عربستان از آية الله بروجردي درخواست ملاقات ميکند، ايشان درخواست ملاقات را رد ميکند و ميفرمايد: اين شخص اگر قم بيايد به زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام نرود توهين به آن حضرت خواهد شد و من تحمّل آن را ندارم به هيچ وجه.(3)
4ـ آية الله اراکي، نامبرده در مقدّمه حاشيه «دُررالاصول» مينويسد: «هر چند به خاطر کمي استعداد و اندک بودن وقت، من شايسته اين کار (نوشتن حاشيه) نبودم ولي با تکيه به توجّه حضرت فاطمه (عليهاالسلام) اين کار را در جوار اين بقعه منوره و با توسّل به لطف و عنايت آن بزرگوار انجام دادم... .»(4)
5ـ آية الله مرعشي: معظم له هنوز در قيد حيات بود، فرمود: تا کنون شصت سال است که هر روز من اولين زائر حضرتم.(5)
6ـ علامه طباطبائي(ره): هنگام روزه پيش از افطار به حرم ملکوتي کريمه اهل بيت حضرت معصومه مشرف ميشد و با بوسه بر مزار آن بانوي بزرگ عالم اسلام روزه خود را ميگشود.(6)
7ـ آية الله گلپايگاني: طلاب عزيز بر شماست که قصد را خالص کنيد و ارتباط مداوم خود را با ائمه اطهار عليهم السلام مخصوصاً حضرت صاحب و مولايم حضرت ولي عصر(عج) تداوم بخشيد و کثرت تلاوت قرآن کريم و ادعيه صالحه و عرض اخلاص و ادب به دُخت حضرت موسي بن جعفر(عليهماالسلام) و اينها همه رمز موفقيّت و توفيق در راه ادامه تحصيل ما است.(7)
حسن ختام را اشعاري از آية الله صافي گلپايگاني قرار ميدهيم:
اين بارگه که خاک درش مشک ازفر است بويش چو بوي خلد برين روحپرور است
درا الشفا و عقدهگشا و فرح فزاست باب امان ز محنت فرداي محشر است
طور حضور و مطلع نور و مطاف حور آرامگاه دختر موسي بن جعفر است
خاتون دين پناه که برهان عزّتش هر صبح و شام صيحه الله اکبر است
هر کس دري به خانه و راهي گزيده است چشم اميد لطفي صافي بر اين در است
پينوشتها:
1- حسين مظاهري، جهاد با نفس، ج 4، ص 185.
2- منتهي الآمال، ص 844.
3- مجله حوزه، شماره 43.
4- بارگاه معصومه، همان، ص 110.
5- همان، ص 119، فروغي از کوثر، ص 55.
6- جواد محدثي، پيام زن، ص 17، شماره 11، بهمن 71.
7- وصيت نامه آيةالله گلپايگاني، ص 2.
[h=1]منزلت حضرت معصومه در نزد امامان علیهم السلام[/h]
[h=2]مقامات و منزلتهای معنوی[/h]کمتر امامزادهای به اندازه حضرت معصومه علیهاالسلام مورد توجه و سفارش امامان معصوم قرار گرفته است. حضرت عبدالعظیم حسنی با آن همه عظمت، بیش از یکی دو روایت در موردش وارد نشده است، ولی در باره عظمت و مقامات فاطمه معصومه (علیهاالسلام) حدود یازده روایت وارد شده است، حتی سالها قبل از ولادت آن حضرت (حدود 45 سال قبل) امام صادق علیه السلام سخنان بسیار ارزشمندی درباره عظمت و فضیلت آن بانو بیان داشته است که نشان از اوج عظمت و فضیلت آن حضرت دارد.
یکی از شیعیان به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شد و مشاهده کرد که آن حضرت در کنار گهواره با کودکی سخن میگوید، تعجب کرد و عرض کرد: آیا با کودک نوزاد سخن میگویی؟ حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: اگر تو هم مایل هستی میتوانی نزد او بیایی و با او گفتگو کنی. او میگوید: نزد گهواره آن نوزاد رفتم، سلام کردم، جواب سلام را داد و به من فرمود: نامی که برای دختر تازه به دنیا آمدهات برگزیدهای عوض کن، زیرا خداوند آن نام را دشمن میدارد (سخن نوزاد اشاره به نام دختری بود که به تازگی، خداوند به من عنایت فرموده بود، که او را «حمیرا» نامگذاری کرده بودم).
سخنان آن نوزاد و اطلاع او از اخبار پنهانی و نهی از منکر او، مرا بیشتر به تعجب واداشت و بهت زده شدم، امام صادق علیه السلام فرمود: تعجب نکن! این کودک فرزندم موسی است خداوند از او دختری به من عنایت کند که نامش فاطمه است او در سرزمین قم به خاک سپرده میشود، و هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود.(1)
و در جای دیگر فرمود: «ستُدْفنُ فیها امْرأةٌ منْ اوْلادی تُسمّی فاطمةُ فمنْ زارها و جبتْ لهُ الجنّةُ؛ به زودی بانویی از فرزندان من به نام فاطمه در آن (قم) دفن میشود، هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب میگردد.»
کمتر امامزادهای به اندازه حضرت معصومه علیهاالسلام مورد توجه و سفارش امامان معصوم قرار گرفته است. حضرت عبدالعظیم حسنی با آن همه عظمت، بیش از یکی دو روایت در موردش وارد نشده است، ولی در باره عظمت و مقامات فاطمه معصومه (علیهاالسلام) حدود یازده روایت وارد شده است.
در ذیل روایت آمده است که امام صادق علیه السلام این سخن را قبل از ولادت امام کاظم علیه السلام فرمود.(2) با توجه به این که امام کاظم علیه السلام در سال 128 (ه .ق) چشم به جهان گشوده است و تولد حضرت معصومه در سال 173 رخ داده است. امام صادق علیه السلام این سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه علیهاالسلام فرموده است.
امام صادق علیه السلام او را شفیعه روز جزا، و فرزند خود دانسته و زیارت او را باعث وجوب بهشت دانسته است و امام باقر علیه السلام او را کریمه خطاب نموده است و حضرت رضا علیه السلام او را معصومه خوانده و پاداش زیارت او را بهشت دانسته است و امام جواد علیه السلام نیز پاداش زیارت او را بهشت معرفی کرده است. و امام زمان (عج) نیز برای عمهاش احترام فراوان قائل شده و هر گاه لازم بداند به زیارت آن بانو میآید، و بزرگان خوابهای متعددی درباره تشریففرمایی آن حضرت به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام نقل کردهاند.(3)
پینوشتها:
1- ملبوبی، منهاج الدّموع، ص 441، محمدی اشتهاردی، حضرت معصومه، فاطمه دوم، ص 131.
2- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 6، ص 117، دراالکتب الاسلامیه، و ج 99، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، ص 267، حدیث 5.
3- انوار المشعشعین، ج 1، ص 212، بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 46.
[h=1]حضرت معصومه عليهاالسلام و قم در نگاه امام خميني(ره)[/h]
[h=2]از ضريح چشمان آشنا[/h]از هر سو كه به شهر قم پا مىگذاريم، گنبد نورآفرين و طلايى كريمه اهلبيت عليهم السلام برابر ديدگان، دل آرايى مىكند و قم را زينت مىبخشد. اين خطه، خط دينباورى و ديندارى را از رهبران الهى گرفته است. شهرى شهره است كه نامش در معراج شنيده شده و عطر يادش از گلواژههاى معصومان عليهم السلام به مشام جان رسيده است. وجود عالمه آل طاها، عظمتى افزون بدان بخشيده، قم را ولايتى كرده كه همه مردمانش اهل «ولايت»اند. و ديگر شهرها غبطه والايىاش را مىخورند. اين همه از بركات كريمه اهلبيت عليهمالسلام است. او چون كوثرى در كوير خط سبز سعادت و رستگارى ترسيم كرده و دلهاى عاشق را از گوشه و كنار سمت اين شهر كشانده است.
در اين مطلب قصد داريم از ضريح چشمان امام خميني، آن عزيز سفر كرده، به حضرت معصومه عليهاالسلام و قم نگاهى دوباره بيافكنيم و قطراتى از امواج معرفت امام(ره) را نصيب خود بسازيم. در اين بازنگرى، از واژههاى زيبايى كه در ساليان بسيار از غنچه لبان آن انسان آسمانى بيرون تراويده، استفادهمىكنيم؛ واژههاى نورانى رهبرى كه همواره خود را «قمى» و اهل قم مىدانست، به اين شهر افتخار مىكرد و عالمان آن را در تمامى جهان نمونه مىديد.
[h=2]قم؛ خانه آل محمد و حرم اهل بيت عليهم السلام[/h]«آشيانه آل محمد و پناهگاه شيعيان» لقبى قدسى است كه امام کاظم عليه السلام به شهر قم داده است. حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام قم را ديارى خوانده كه خداوند شر دشمنان و هرگونه بدى و آزارى را از شيعيان آن دور مىكند. فرزند فرزانه امام موسى بن جعفر عليهماالسلام، رهبر كبير انقلاب، با الهام از اين سخن فرمود:
«از يزيديان جز اين انتظارى نيست كه به حريم كشور اسلامى ما و به ملت پيرو امام زمان و حتى به خانه آل محمد عليهم السلام يعنى قم تجاوز نمايند... .»
از معصومان عليهم السلام علتها و تفسيرهاى مختلفى در باره نام قم بيان شده است؛ اما آنچه فلسفهاى برتر در علت نام قم بيان شده است؛ قيام و نهضت اين شهر مقدس است. از ديرباز بيرق مبارزه عليه ستمگران، در اين شهر بر پا بوده است. از اينرو، دشمنان بغضى ديرينه نسبت به مردم، حوزه و شهر قم داشتهاند.
پيش از ميلاد كريمه اهلبيت عليهم السلام حضرت معصومه عليهاالسلام، امام صادق عليه السلام در سخنانى تابناك فرمود:
«به زودى بانويى از فرزندان من كه فاطمه نام دارد در آنجا (قم) دفن مىشود. هر كس او را زيارت كند، بهشتبر او واجب مىشود.»
سپس قم را «مركز شيعيان» و «حرم اهلبيت عليهم السلام» ناميد و حرم خدا را مكه، حرم رسول خدا را مدينه، حرم ولىخدا على(عليه السلام) را كوفه معرفى كرد و فرمود: «حرم ما نيز قم است.»
حضرت امام خمينى(ره) در سخنانى، كه در جمع گروهى از مردم مختلف قم بيان فرمود، بيش از بيست صفت ارزشمند در باره اين شهر، حوزه علميه قم و مردم آن به كار برد: «قم حرم اهلبيت است. قم مركز علم است. قم مركز تقواست. قم مركز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و مىشود؛ و از قم شهادت به همه جا صادر مىشود. قم شهرى است كه در آن ايمان و علم و تقوا پرورش يافته و از آن وقتى كه قم بوده است. قم از زمان ائمه اطهار عليهم السلام مورد توجه اسلام بوده است؛ و از قم تقوا، شجاعت، شهامت و همه فضايل به همه جا صادر مىشود و صادر خواهد شد.
علمايى كه در قم من ادراك كردهام، كسانى بودند كه در دنيا نمونه بودند. در علم و در تقوا و من اميدوارم كه ادامه پيدا كند اين علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلام الله عليه... .»
امام خميني در فرازى ديگر، شوق سرشار خود به قم و ساكنانش را چنين بيان مىكنند:
«من هر جا باشم قمى هستم و به قم افتخار مىكنم. دل من پيش قم است و قمى و دل من پيش همه اهل تقواست و همه كسانى كه به اسلام خدمت مىكنند. من گرچه از قم مع الاسف تا يك مقدارى دور هستم، لكن به حسب قلب نزديكم. سلام من را به اهل قم برسانيد و از همه شما اميدوارم كه اين نهضت را به آخر برسانيد.»
[h=2]قم؛ شهر قيام و نهضت[/h]امام صادق عليه السلام فلسفه نام قم را چنين بيان فرموده است:
«از آنجا كه اهل قم با قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) همراه مىشوند، با او قيام مىكنند، او را يارى مىكنند. و استوار و پابرجا مىمانند، اين خطه را «قم» ناميدهاند.»
از معصومان عليهم السلام علتها و تفسيرهاى مختلفى در باره نام قم بيان شده است؛ اما آنچه فلسفهاى برتر در علت نام قم بيان شده است؛ قيام و نهضت اين شهر مقدس است. از ديرباز بيرق مبارزه عليه ستمگران، در اين شهر بر پا بوده است. از اينرو، دشمنان بغضى ديرينه نسبت به مردم، حوزه و شهر قم داشتهاند. امام راحل(ره) در سخنى كوتاه، قم را شهرى هميشه پيشقدم در نهضت معرفى مىكند و مىفرمايد:
«من در اين حالى كه هستم و ملاحظه مىفرماييد، كمتر موفق شدم كه برادرهاى قمى خودم را از نزديك ببينم و آن علاقهاى كه به اين جوانها دارم... علاقه خودم را به آنها تقديم كنم. اين مسئله بايد براى همه ملت، توجه به آن بشود كه امروز اين مملكت به دست تواناى شماها - و مبداء آن از قم بود به دست شما افتاده است... بايد خودتان به فكر آن باشيد.
از قم علم منتشر مىشود. از قم قدرت منتشر مىشود. قم نمونه بود و من مفتخرم كه در قم هستم. من 15 سال يا قدرى بيشتر از شما دور بودم؛ لكن دلم اينجا بود. با شما بودم. شما غيرتمندان، شما پاك جوانان سرمشق همه شديد.
قم هميشه پيشقدم در امور بوده است.» اين ويژگى پرفروغ سبب شد تا آن رهبر فرزانه، در روز ورود خود به اين شهر، قم را «نمونه» و محل انتشار «دانش» معرفى كند و بفرمايد:
«از قم علم منتشر مىشود. از قم قدرت منتشر مىشود. قم نمونه بود و من مفتخرم كه در قم هستم. من 15 سال يا قدرى بيشتر از شما دور بودم؛ لكن دلم اينجا بود. با شما بودم. شما غيرتمندان، شما پاك جوانان سرمشق همه شديد.»
آرى:
شهرها انگشترند و قم نگين قم هماره حجت روى زمين
مرقد «معصومه» چشم شهرها مِهر او جانهاى ما را كهربا
«حوزه قم» هالهاى بر گرد آن فقه و احكام خدا را مرزبان
قم هميشه رفته راه مستقيم بوده در مهد هدايتى مقيم
قم نمىبيند مگر خواب قيام تيغ قم بيگانه باشد از نيام
شهر خون، شهر شرف، شهر جهاد شهر فقه و حوزه، علم و اجتهاد
هر كجا را هر چه سيرت دادهاند اهل قم را هم بصيرت دادهاند
نقطه قاف قيامند اهل قم برق تيغ بىنيامند اهل قم
[h=2]
انتشارات شهر قم
[/h]انتشارات هر مرز و بوم نشان روشنى از رشد، آگاهى و بينش مردم آن سرزمين است. آنگاه كه تعداد روزنامهها، مجلات، كتابها و ديگر نوشتارهاى مفيد و انسانساز يك جامعه افزايش يابد، شمار جرائم، قتل، غارت و جنايت و دادگاهها و زندانها كاستى مىپذيرد.
بىشك وقتى بسيارى نشريات به سعادت و سلامت جامعه مىانجامد كه با انگيزهاى مصلحانه و براى گشودن گرههاى فكرى فرهنگى گروههاى مختلف به ويژه جوانان، تدوين و منتشر شود، در غير اين صورت به سان تيغ دادن در كف زنگى مست خواهد بود.
حضرت امام(ره)، با توجه دادن همگان به انتشارات شهر قم، اين قداست را عمق بيشترى بخشيده، مىفرمايد:
«تبليغات بايد بر اساس معنويات باشد. معنويات اساس اسلام است... توجه داشته باشيد كتابها و چيزهاى ديگرى كه از قم منتشر مىشود غير از كتابهايى است كه در ساير شهرها منتشر مىشود. قم شهر علم و اسلام است. اگر خطايى از قم منتشر شود در دنيا عَلَم مىشود. اين موضوع هم بايد مورد توجه باشد كه از قم چيز خلافى منتشر نشود. خداوند به همه شما توفيق دهد.»
تبليغات بايد بر اساس معنويات باشد. معنويات اساس اسلام است... توجه داشته باشيد كتابها و چيزهاى ديگرى كه از قم منتشر مىشود غير از كتابهايى است كه در ساير شهرها منتشر مىشود. قم شهر علم و اسلام است. اگر خطايى از قم منتشر شود در دنيا عَلَم مىشود. اين موضوع هم بايد مورد توجه باشد كه از قم چيز خلافى منتشر نشود. خداوند به همه شما توفيق دهد.
[h=2]بانوان قم[/h]نگاه تيزبين رهبرى، دقيق و حساس است و از بلنداى بصيرت به يكايك افراد و صحنهها مىنگرد. حضرت امام(ره)، كه از آغاز نهضت بر حضور تمامى گروهها به ويژه بانوان در خروش ميليونى مردمى تاكيدى شايان داشت، حضور زنان قم را در نهضت، چشمگير مىشمرد و مىفرمود:
«نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسى ثبت شد. نام بزرگ قم در بين ايران به رشد سياسى و فعاليت و جانفشانى در تاريخ ثبت شد. نام بزرگ چهار مردان در فداكارى و جاننثارى در تاريخ عالم ثبت شد. نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد. نام بزرگ بانوان قم ثبت شد. نام بزرگ بانوان چهارمردان ثبت شد. بانوان قم و بانوان چهارمردان پيشرو اين نهضت اسلامى بودند. رشد سياسى خودشان را اثبات كردند. نهضت را راهنمايى كردند.
شما رهبران اين نهضت هستيد. بانوان رهبر نهضت ما هستند. ما دنباله آنها هستيم. من شما را به رهبرى قبول دارم و خدمتگزار شمايم. خداوند شما را براى اسلام حفظ كند.»
«من بايد تشكر كنم از اهالى قم و از بانوان معظم قم كه در يك همچو اوقاتى كه ما گرفتار ابرقدرتها و قدرتهاى فاسد هستيم و ايران از هر طرف مورد حمله آنها هستند، شما بانوان در پشت جبهه آن فعاليتى را مىكنيد كه آن سلحشوران در جبههها... اين يك امرى است كه بسيار مورد تشكر است و بسيار ارزنده است و در پيش خداى تبارك و تعالى ارزندگى شايان دارد.»
منبع:
ماهنامه كوثر، ش 31، احمد لقمانى .
[h=1]تا مشرق ديدار برادر[/h]
[h=2]مهربان آمد و مهربانتر ماند[/h]به انگيزه دهم ربيع الثاني، سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله عليها
قدم بهديدگان مردماني گذاشت كه محبتشان در آينه روايات بر هيچ كس پوشيده نيست. امام ما، رضا عليهالسلام نداي "طوبي لهم" را برايشان سر داده بود،(1) و حضرت صادق عليه السلام سلام خويش و خداي خويش را قرنها پيش برايشان هديه فرستاده بود. (2)
بيش از صدسال از ورود اولين ساكنان اين سرزمين ميگذشت. اعراب اشعري در سال 83 ه .ق با هجرت از مدينه به اين سرزمين، قم را بنا كردند.(3) و بعد از گذشت سالها، دوباره بانويي از شهر پيامبر آمده بود تا احياگري كند. آمد و ماند و آفتاب مهربانيش تا ابد، دلهاي عاشقان را روشنايي خواهد بخشد.
در سال 201 ه . ق. ردّپاي خورشيد را پي گرفت و به اين سرزمين رسيد. يك سال از آن زمان كه قافلهسالار رأفت و مهرباني به تبعيد بردگان خشم و شهوت رفته بود، ميگذشت. سفري كه پايانش را پدرانش به او نويد داده بودند. او رفته بود و دلهاي فراواني به دنبال او.
و قلب قم به عشق يكي از مسافران خورشيد ميتپيد.
امام رضا عليه السلام بارها و بارها بهشت را به پاي خواهر ريخته و زائرانش را بهشتي معرفي كرده است: «هر كس او را زيارت كند، بهشت براي اوست.»
نسبش در استواري به ابراهيم خليل، در عطوفت به عيسي و در علم به موسي ميرسيد. نبوت و امامت در رگهايش جريان داشت. فرزند امام موسي بن جعفر عليهماالسلام بود و نجمه خاتون.
خواهر امام رضا عليه السلام به «معصومه» و «كريمه» ملقّب است. عرش و فرش مستمند خوان كرم اويند.
همنام بانويي از آسمانها و مام آبها و آيينهها و نامش فاطمه است، و چه فضيلتي برتر از اين كه هم دختر امام است و هم خواهر امام و هم عمه امام.
در خانداني از علم و فضيلت پرورش يافته و به حتم از بزرگان علم ميباشد. چه كسي بهتر از دختر امام، كه سخنان پدر و اجدادش را خوب فرا گيرد و به تشنگان معارف الهي برساند. از اينرو، روايات فراواني از پدرانش نقل كرده و به ما رسيده است.
امام ما، رضا عليه السلام قطعاً به وجود چنين خواهري ميبالد. خواهري كه مسير طولاني مدينه تا شهر قم را براي تجديد پيمان و ديدار او پيمود و سختيهاي راه را تحمل كرد تا داستان عشق حسين و زينب عليهماالسلام را بازخواني كند و با حضور خويش، مرهمي بر زخمهاي برادر باشد.
معصومه، پا به پاي حسينش به حكم عشق چون زينبي براي رضا جلوه ميكند!
او را غسل و كفن نمودند و تا قبرستان «بايلان» تشييع كردند. هنگام دفن بهدليل نبودن محرم، دچار مشكل شدند. قرار شد پيرمردي به نام «قادر» اين كار را انجام دهد. ناگهان دو سوار از سمت ريگزار و بيابان آمدند. پياده شدند و بر جنازه، نماز خواندند. جسم پاكش را در سردابي، كه قبلاً آماده شده بود، نهادند؛ سپس بدون سخني سوار شدند و رفتند و كسي هم آنها را نشناخت. آية الله فاضل لنكراني ميفرمودند: «بعيد نيست اين دو بزرگوار، امام معصوم باشند.»
معصومه، هر چه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت و نثار برادر كرد. همراهانش را در ساوه به شهادت رساندند. بانو فرمود: «مرا به قم ببريد؛ از پدرم شنيدم كه ميفرمود: شهر قم مركز شيعيان ماست.» (4)
ايشان را به طرف قم راهنمايي كردند. در قم، موسي بن خزرج، رئيس و بزرگ خاندان اشعري، زمام شتر حضرت را در دست گرفت و به منزل خود برد. خانه موسي بن خزرج، محل عبادت دختر موسي بن جعفر عليهماالسلام شد؛ بانويي كه عبادت را به اوج خود رساند و در ايام اقامت در قم، سجاده و محراب را شرمنده خويش كرد.
امام رضا عليه السلام نيز به پاس فداكاريهاي خواهر خود، مقام عصمت را به اذان خدا ارزاني او ساخت. امام رضا عليه السلام فرمود: «من زار المعصومه بقم كمن زارني؛ هر كس معصومه را در قم زيارت كند، گويي مرا زيارت كرده است.» (5)
نه اهل قم، بلكه تمامي شيعيان جهان، چشم به سفره پربركت بيبي معصومه(عليهاالسلام) دوختهاند. حضرت صادق عليه السلام مقام شفاعت را يكي از جلوات رباني نوه خود، حضرت معصومه عليهاالسلام ميداند و ميفرمايد: «تدخل بشفاعتها شيعتي الجنه باجمعهم؛ تمام شيعيان به شفاعت او وارد بهشت ميشوند.» (6)خواهر امام رضا عليه السلام به «معصومه» و «كريمه» ملقّب است. عرش و فرش مستمند خوان كرم اويند.
همنام بانويي از آسمانها و مام آبها و آيينهها و نامش فاطمه است، و چه فضيلتي برتر از اين كه هم دختر امام است و هم خواهر امام و هم عمه امام.
يكي ديگر از ويژگيهاي بارز وجود حضرت معصومه در قم و به خصوص حضور معنوي اين بانوي بزرگ، علمي شدن اين شهر به واسطه كرامات اوست. البته اين نكته در روايتي از امام صادق عليه السلام بيان شده است: «به زودي كوفه از مؤمنان خالي شده است و همانطور كه مار در لانهاش جمع ميشود، علم از اين شهر، رخت ميبندد و سپس علم در شهري كه به آن قم ميگويند، ظاهر ميشود و آن جا معدن دانش و فضيلت ميشود.» (7)
امام رضا عليه السلام بارها و بارها بهشت را به پاي خواهر ريخته و زائرانش را بهشتي معرفي كرده است: «هر كس او را زيارت كند، بهشت براي اوست.» (8)
و يكي ديگر از نشانههاي عشق اين برادر و خواهر، زيارتنامهاي است كه عاشقان آن حضرت از زبان امام رضا عليه السلام ميخوانند.
آسمان قم در دهم (يا: دوازدهم ربيعالثاني) سال 201 هـ . ق رنگ ماتم گرفت، و بانوي آسمانها چهره در خاك كشيد.
او را غسل و كفن نمودند و تا قبرستان «بايلان» تشييع كردند. هنگام دفن بهدليل نبودن محرم، دچار مشكل شدند. قرار شد پيرمردي به نام «قادر» اين كار را انجام دهد. ناگهان دو سوار از سمت ريگزار و بيابان آمدند. پياده شدند و بر جنازه، نماز خواندند. جسم پاكش را در سردابي، كه قبلاً آماده شده بود، نهادند؛ سپس بدون سخني سوار شدند و رفتند و كسي هم آنها را نشناخت. (9)
آية الله فاضل لنكراني ميفرمودند: «بعيد نيست اين دو بزرگوار، امام معصوم باشند.»
موسي بن خزرج، سايباني از حصير و بوريا بر قبرش افكند تا زماني كه زينب، بنت الامام الجواد عليه السلام به قم آمد و قبه آجري ساخت. (10) قبّهاي كه هر روز خورشيد بر آن بوسه ميزد!
پينوشتها:
1- بحارالانوار، ج 60، ص 215.
2- همان، ص 217.
3- معجم البلدان، ج 4، ص 397.
4- بحارالانوار، ج 60، ص 214.
5- ناسخ التواريخ، ج 7، ص 337.
6- سفينة البحار، ج 2، ص 376.
7- بحارالانوار، ج60، ص213 و همان، ج102،ص 265.
8- امام رضا عليه السلام: من زارها فله الجنه.
9- تاريخ قديم قم، ص 213.
10- سفينة البحار، ج 2، ص 376.
[h=1]معصومه عصمت آموز[/h]
به جان پاک تو ای دختر امام، سلام به هر زمان و مکان و به هر مقام، سلام
تویی که شاه خراسان بود برادر تو بر آن مقام رفیع و بر این مقام، سلام
هر کس با محبت آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بمیرد، شهید مرده است .
"حضرت معصومه علیهاالسلام"
بیبی جان! سلام. باز هم آمدهام، با دلی لبریز از شوق، با چشمانی در انتظار، آمدهام تا بار دیگر در آستانهات، سر ادب در خاک تواضع نهم و راز مگو را، چون سفره دل عاشقان مهجور، پیش تو بگشایم.
زمانه غریبی است. بوی غربت چیزی نیست که مشام ما آن را حس نکند.
اما ... عطر آشنایی هم وجود دارد.
اگر عدهای ولایت را همچون طعامی دیر هضم مییابند، انبوهی عظیم نیز، آن را همچون "شراب طهور"، همچون" تسنیم" و " کوثر" میدانند و جرعه جرعه جان تشنه خود را از زلال آن سیراب میکنند.
خانم! میلیونها دل عارف و جان شیفته وجود دارد که یک لحظه حضور در رواق روشن یک "حرم" را با عمری تنفس در مکانی بدون شما اهل بیت عوض نمیکنند.
دو رکعت نماز عاشقانه در حریم "ولی خدا" را به هیچ لذت و تفریحی نمیفروشند.
وقتی یک زیارت با معرفت، برابر با هزار حج و عمره مقبول است، کدام سرمایه گذاری است که نخواهد به سودآوری و بهرهوری این تجارت معنوی برسد؟
بانوی نجیب عترت! خدا را شاکریم که طعم محبت شما را به ما چشانده است.
معصومه عصمت آموز! کریمه اهل بیت ! ما هنوز محتاجیم و نیازمند. نیاز ما به قدر کرم شماست ما را رها نکنید.
[h=1]امام زمان(عج) و زیارت حضرت معصومه(سلام الله علیها)[/h]
[/HR]درباره مقام والای حضرت معصومه(سلام الله علیها) نیازی به توضیح نیست ولی برای اعتقاد بیشتر به ایشان می توانیم به مطالبى كه با ملاحظه اخبار و روایات مربوط به زیارت بىبى دو عالم ذكر شده است استناد کنیم.
[/HR]

حضرت ولىّعصر و زیارت حضرت معصومه علیهماالسّلام
به مقتضاى روایات عدیدهاى كه از امامان بزرگوار راجع به فضایل و مناقب حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها و ثواب زیارت آن معظّمه رسیده است، طبعاً ولىّعصر، امام زمان ارواحنافداه نیز براى آن بانوى بهشتى احترام و تعظیم فراوان قائلند و از روى همین قراین و شواهد مىتوان گفت كه آن ولىاعظم خدا نیز به زیارت عمّه بزرگوار خود، حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها اهتمام دارند و مرقد مطهّر وى مورد توجّه، عنایت و الطاف امام زمان علیهالسّلام مىباشد.
و به همین مناسبت زائران بقعه منوّره از زن و مرد نیز مورد لطف خاصّ امام زمان علیهالسّلام مىباشند، زیرا آن حضرت مىبینند كه دلدادگان آل محمّد و شیعیان اهلبیت علیهمالسّلام سر بر آستان عمّه گرانقدرشان ساییده و عتبه مباركه و ضریح مقدّس او را مىبوسند.
این مطالب با نظر بر اخبار و روایات مربوط به زیارت خانم ذكر شده است و همچنین بعضى از مكاشفات و رؤیاهاى صادقه نیز كه براى اهلدل و صاحباننفوس زكیّه واقع شده، حكایت از همین معنا مىكند.
مرحوم آیتاللَّه حاج آقا مرتضى حایرى رضواناللَّهعلیه، فرزند برومند مؤسّس حوزهعلمیه قم مرحوم آیتاللَّهالعظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى قدسسرّهالشریف در یادداشتهاى خود نوشتهاند: من این جریان را كه اهل علم و تحقیق و دقّت در امور، زیارت حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها را در قسمت بالاسر حرم حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها انجام مىدادند، نمىپسندیدم براى اینكه:
اولاً سلام به حسب اعتبار عرفى باید به طرف آن موجود محترم باشد نه بالاى سر او و رو به قبله، كه جسم مطهّر در طرف چپ واقع مىشود. و تا آنجا كه مىدانم در هیچیك از سلامها به این شكل نرسیده است.
رؤساى مذهب و زعماى دین در همه اعصار براى آن بانوى آسمانى احترام فوقالعاده قائل بوده و هستند و همگى در برابر آستان با عظمت و جلالش سرتسلیم فرود مىآورند. تشرّف به حرم مطهّر و ولیّةاللَّه را افتخار دانسته و به بوسیدن اعتاب آن حضرت سرافرازند و زیارت وى را مایه سعادت و خوشبختى دو جهان و نجات و رهایى خویشتن از عذاب الیم الهى مىدانند
و ثانیاً در خصوص ضریح آن حضرت كه قبر مطهّر انحراف دارد، صورت مطهّر نوعاً در پشت سر واقع مىشود.
شبى خواب دیدم كه سهنفر مردمان بیابانگشته كه یكى از آن سه بزرگوار - در عالم خواب معلوم بود كه امامعصر عجّلاللَّهتعالىفرجهالشّریف بود، در پشت سر حضرت، رو به قبله در طرف سر مبارك ایستادهاند و به حسب ظاهر زیارت مىكنند، یعنى معلوم بود كه براى زیارت ایستادهاند، ولى من كلمات آنها را نمىشنیدم.
بعداً من به روایت سعد، كه دلیل بر زیارت آن وجود مبارك است مراجعه كردم. دیدم "عندالرأسمستقبلالقبلة" دارد؛ یعنى نزد سر و جانب سر، رو به قبله و "فوق الرأس" ندارد كه معنى آن "بالاى سر" باشد. و نزد سر، روبه قبله، با توجه به عرفیّت سلام كه باید رو به جانب جسد مطهّر باشد منطبق بر همان موضع مى باشد كه در عالم خواب امام علیهالسّلام و دو نفر از یاران آن بزرگوار ایستاده بودند.(1)
تواضع بزرگان در آستانه حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها
به موجب اینكه جلالت قدر و عظمت مقام بانوى اسلام، سیّده جلیله طاهره حضرت فاطمه معصومه سلاماللَّهعلیها از مسلّمات است و مورد هیچ گونه ابهام و اجمال و یا سخن و اشكالى نیست، رؤساى مذهب و زعماى دین در همه اعصار براى آن بانوى آسمانى احترام فوقالعاده قائل بوده و هستند و همگى در برابر آستان با عظمت و جلالش سرتسلیم فرود مىآورند. تشرّف به حرم مطهّر و ولیّةاللَّه را افتخار دانسته و به بوسیدن اعتاب آن حضرت سرافرازند و زیارت وى را مایه سعادت و خوشبختى دو جهان و نجات و رهایى خویشتن از عذاب الیم الهى مىدانند.
از جمله این اعاظم و بزرگان، مرحومآیتاللَّهالعظمىبروجردى اعلىاللَّهمقامه است كه شخصیّت بزرگ جهانى بود و زعیمى بلامنازع و تقریباً متّفقعلیه به شمار مىرفت.
او نسبت به مقام والاى بانوى عصمت و امامت حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها تعظیم و تفخیم خاصّى مىكرد . یكى از اعلام از حواریّین آن زعیم بزرگ نقل مىكردند كه: صحبت این بود كه ابنسعود در سفر به تهران براى ملاقات با ایشان به قم بیاید. آقا نپذیرفتند و موافقت نكرده، فرمودند: چون اگر به قم بیاید به زیارت حرم حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها نمىرود و این توهین به آن حضرت است كه با من ملاقات كند ولى به زیارت حرم مطهّر حضرت معصومه سلاماللَّهعلیها نرود!
شدّت تعظیم و احترام فوقالعاده آن پیشواى بزرگ اسلامى، نسبت به مقام رفیع حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها را بنگرید كه از چنین موقعیّت عظیم ظاهرى و اجتماعى چشمپوشى مىكند و از اینكه پادشاه كشور سعودى به زیارتش بیاید، مىگذرد كه نكند اندك غبارى بر شخصیّت والاىكریمهآل محمّد سلاماللَّهعلیها و علیهماجمعین بنشیند، در حالى كه در آن روز و آن شرایط آمدن پادشاه سعودى به قم براى دیدارشان بستر بسیار مساعدى براى ارایه شخصیّت جهانى آن مرد خدا بود.
این درس بزرگى براى همگان است كه درست متوجّه باشند كه نقطهمركزى و محور همه عظمتها در قم، حضرت فاطمهمعصومه سلاماللَّهعلیها و حرم مطهّر اوست و هر شخصى در پرتو آن بزرگوار مورد تعظیم و اجلال است و هرگونه احترام و تكریم از یك شخصیّت دینى و روحانى بدون مراعات مقام والاى آن حضرت بىارزش است و قابل قبول و تحمّل براى انسانهاى بزرگ و وارسته نیست.
با توجه به مواردی که بیان شد متوجه عظمت این بانوی بزرگوار شده و سعی کنیم بیش از گذشته به مقام ایشان توجه داشته و در زندگی الگو برداری و توسل به ایشان را فراموش نکنیم.
پی نوشت ها:
1. یادداشت هاى مرحوم آقاى حایرى، ص 118.
[h=1]چرا حضرت معصومه سلام الله علیها ازدواج نكرده؟
[/h]
[/HR]تقریباً قطعی است كه حضرت معصومه(علیها السلام) ازدواج نكرده است، در این صورت این سؤال پیش می آید كه سنت ازدواج مستحب مؤكد اسلامی است، پس چرا ایشان ازدواج نکردند؟ یکی از علل مهم این است که ایشان در سطحی از كمالات بودند كه برای خود كفو و همسر مناسبی نیافتند، تا با او ازدواج كنند.
[/HR]

آنچه مسلم است هیچكدام از دختران حضرت موسی بن جفر(علیه السلام) ازدواج نكرده بودند ولی در مورد علت آن نقطه نظرهای مختلف ارائه شده است:
1)"یعقوبی" پیشتاز مورخان شیعه می نویسد: حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) وصیت فرمود كه دخترانش ازدواج نكنند، و لذا هیچیك از آنان ازدواج نكرد، به جز"ام سلمه" كه آن هم ازدواج موقعی نبود، بلكه وی از مصر عازم حج بود، برای این كه در سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفر صادق(علیه السلام) عقد محرمیت جاری كرد.(1)
بدون تردید فرمایش یعقوبی صحیح نیست، زیرا: مولای متقیان امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز همسران فراوانی اختیار نمود، كه به جز حضرت فاطمه زهرا، سلام الله علیها، در مورد هیچیك از آنها ادعای عصمت نشده است
اولاً چنین وصیتی برخلاف سنت رسول اكرم و سیره امامان اهلبیت(علیه السلام) است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم امكان پذیر نیست.
ثانیاً متن وصیت نامه حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) خوشبختانه در طول قرون و اعصار از حوادث باقی مانده، و در كتاب های مورد اعتماد و استناد درج شده است.
مرحوم كلینی متن كامل وصیت نامه آن حضرت را در كافی شریف آورده است. حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) در این وصیت نامه پس از آن كه همه فرزندانش را به تبعیت از امام رضا(علیه السلام) فرمان می دهد، در مورد فرزندانش می فرماید:
"هركدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج كند، بدون اجازه و فرمان امام(علیه السلام) چنین حقی را ندارد، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاهتر است".
در فراز دیگری از همین وصیتنامه می فرماید: بعد از حضرت زهرا، تنها بانویی كه عصمتش قطعی است حضرت مریم مادر حضرت عیسی(علیه السلام) می باشد، كه قرآن كریم از عصمت او خبر داده است(9) او نیز ازدواج نكرده است
""هیچ یك از دخترانم را نباید برادران مادری، سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا(علیه السلام)، اگر بدون اجازه او به چنین كاری اقدام كنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است، پس هر كسی را او بخواهد تزویج می كند و هر كسی را او نخواهد تزویج نمی كند".(2)
این وصیت نامه در منابع حدیثی فراوان به همین تعبیر آمده(3)و هرگونه شك و تردید را در این زمینه از بین برده است.
در این وصیتنامه حضرت موسی جعفر(علیه السلام) با این تعبیرهای قاطع و روشن به فرزندان خود اعلام می كند كه حجت خدا بعد از وی حضرت رضا(علیه السلام) است و در موردی، از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت كنند.
روی این بیان فرمایش یعقوبی بی اساس است و نمی توان بر آن اعتماد كرد، علامه قرشی نقل یعقوبی را صریحاً مجعول اعلام كرده است.(4)
2) نظر دوم این كه است كه دختران حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) در نهایت كمال بودند و كسی كه همسنگ آنها باشد پیدا نمی شد.
این نظر در مورد حضرت معصومه سلام الله علیها صحیح است، زیرا به جهت احتمال عصمت در مورد آن حضرت، احدی در عصر ایشان پیدا نمی شد كه همسنگ آن حضرت باشد و جز پدر، برادر و برادرزاده ایشان در مورد هیچ مرد دیگری در آن ایام ادعای عصمت نشده است.
در این جا به یك نكته اشاره می كنیم و آن اینكه:
اگر مردی معصوم باشد می تواند با زنان غیر معصوم ازدواج كند، چنانكه پیامبران عظیم الشأن با زنان فراوانی ازدواج كرده اند كه در مورد هیچیك از آنها ادعای عصمت نشده است.(5)
مولای متقیان امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز همسران فراوانی اختیار نمود، كه به جز حضرت فاطمه زهرا، سلام الله علیها، در مورد هیچیك از آنها ادعای عصمت نشده است.
این بیان در مورد مرد معصوم شرط نشده كه حتماً باید با زن معصوم ازدواج كند، و عملاً ـ به جز در مورد حضرت زهرا ـ چنین نشده است.
ولی اگر زنی معصوم باشد، آیا می تواند شوهر غیر معصوم برای خویش اختیار كند؟ ظاهراً پاسخ منفی است، زیرا:
با توجه به لزوم اطاعت زن از همسر، اگر شوهر معصوم باشد، هرگز فرمانی بر خلاف فرمان خدا صادر نمی كند و هرگز در دوران زندگی دچار مشكل نمی شوند، ولی اگر شوهرش معصوم نباشد، احتمال این معنی هست كه به اموری دستور دهد كه با فرمان پروردگار سازگار نباشد، در اینجا وظیفه و تكلیف همسر معصومش چه خواهد بود؟
یك زن معصوم نمی تواند برخلاف رضای پروردگار گام بردارد و مخالفت با فرمان شوهر نیز شایسته مقام یك زن معصوم نیست.
شاهد گفتار ما این است كه در مورد"كفو" بودن حضرت فاطمه زهرا(علیه السلام) با حضرت علی(علیه السلام) مسأله اینگونه مطرح می شود كه:
"اگر علی(علیه السلام) آفریده نمی شد، برای حضرت زهرا همسنگی نبود".(6)
پیك وحی از طرف حضرت احدیت بر قلب شریف پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) اینگونه پیام می آورد:
"لَوً لَمً اَخْلُقً عُلِیاً لَما كانُ لِفاطِمُهَ اِبًنَتِكُ كُفْوٌ عُلی وُجًهِ الْأَرًضِ، آدُمْ فَمُنً دْونَهْ":
"اگر من علی(علیه السلام) را نمی آفریدم، برای دخترت فاطمه همسنگی در روی زمین نبود، نه آدم و به هر كسی كه بعد از او آمده است".(7) ولی هرگز اینگونه مطرح نشده كه اگر فاطمه نبود، برای حضرت علی"كُفو" و همسنگی نبود. اگر چه این معنی نیز درست است و به جز حضرت زهرا(علیه السلام) كُفو و همسنگی برای مولای متقیان نبود، ولی عملاً حضرت علی(علیه السلام) با زن های زیادی ازدواج نمود.
این استنتاج ما درست باشد یا نه، عملاً هیچ زن معصومی با غیر معصوم ازدواج نكرده ا ست:
حضرت فاطمه زهرا، سلام الله علیها، كه عصمتش قطعی است و در بالاترین سطح عصمت می باشد، با امیرمؤمنان، صلوات الله علیه، ازدواج كرده، كه او نیز معصوم است و در بالاترین سطح عصمت قرار دارد.
هر خواستگار دیگری برای حضرت فاطمه(علیه السلام) می آمد، رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) می فرمود:
"من منتظر فرمان خدا می باشم".(8)
بعد از حضرت زهرا، تنها بانویی كه عصمتش قطعی است حضرت مریم مادر حضرت عیسی(علیه السلام) می باشد، كه قرآن كریم از عصمت او خبر داده است(9) او نیز ازدواج نكرده است.
روی این بیان پس از پذیرش عصمت حضرت معصومه(علیه السلام) به جرأت می توان گفت كه برای آن حضرت همسنگی نبود تا ازدواج كند، زیرا در دوران زندگی او جز پدر، برادر و برادرزاده اش معصوم دیگری نبود.
ولی در مورد دیگر خواهرانش این نظر صحیح به نظر نمی رسد، زیرا:
اولاً سیره ائمه اطهار(علیه السلام) این نبود كه دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه بدارند و مانع ازدواج آنها شوند، بلكه آنها عملاً و قولاً مؤمن و مؤمنه را"كفو" یكدیگر می دانستند و امر می فرمودند كه اگر دین و تقوای كسی را پسندیدید دختران را به همسری او درآورید.
ثانیاً در عصر امام كاظم(علیه السلام) جوانان شایسته ای از اولاد امام حسن مجتبی و از تبار حضرت سید الشهداء(علیه السلام) بودند كه می توانستند كفو دختران آن حضرت باشند، غیر از حضرت معصومه(علیه السلام) كه برای او كفوی متصور نیست.
و لذا احتمالاً نظر سوم درست باشد و آن خفقان شدید هارونی می باشد.
خفقان و اختناق در عصر هارون الرشید به جائی رسیده بود كه كسی جرأت نداشت به خانه امام كاظم(علیه السلام) آمد و شد كند، كجا رسد به اینكه آرزوی دامادی آن حضرت را در سر بپروراند.
نتیجه می گیریم که علت عدم ازدواج حضرت معصومه علیها السلام وصیت پدر ایشان درباره عدم ازدواج دخترانشان نبوده است و این اصلا قول صحیحی نیست بلکه علت اصلی این موضوع عصمت ایشان و عدم همکفو برای ایشان بوده است چرا که یک زن معصومه باید شوهر معصوم داشته باشد مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها) یا حضرت مریم که اصلا ازدواج نکرد و علت این امر به دلیل تبعیت زن از همسر است. ولی علت ازدواج نکردن خواهران ایشان خفقان آن دوران می باشد که بررسی صفحات تاریخ این نظر را تأیید می كند.
پی نوشت ها:
(1) تاریخ بعقوبی: 3/151.
(2) اصول كافی: 1/317.
(3) عیون الأخبار: 1/28، بحار: 48/276 و 49/ 224 و عوالم: 21/475.
(4) حیاه الامام موسی بن جعفر: 2/497.
(5) مانند همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط كه به تصریح قرآن كریم اهل دوزخ می باشند(سوره تحریم، آیه 10).
(6) فردوس الأخبار: ج 3ص 418، ح 5170.
(7) عیون الأخبار: ج 1ص 177(باب 21، ح 4).
(8) بحارالأنوار: ج 43 ص 107.
(9) قرآن كریم از او"صدیقه" تعبیر كرده(سوره مائده، آیه 75) و براساس روایات لفظ"صدیق" و"صدیقه" دلالت بر عصمت می كند.(اصول كافی: ج 1ص 459).
[h=1]حضرت معصومه،معصوم بوده است؟
[/h][h=3]شواهد عصمت این شفیعه روز جزا
[/h]
[/HR]از دلایلی که می توان برای معصومیت معصومه(سلام الله علیها) بیاوریم، نام شریف ایشان"فاطمه"در زمان حیات است و بعدها در روایات به معصومه ملقب شده اند. علت دیگر تواتر در احادیث بر شفاعت ایشان از امت است که این شفاعت جز در مورد معصوم در مورد کسی مورد اطمینان نیست.
[/HR]

برای ایشان از طرف معصوم زیارت نامه وارد شده است، ایشان کرامات علنی داشته اند و حتی امام رضا و حضرت جواد(علیها السلام) برای کفن و دفن ایشان حاضر شده اند که می توان همه این ها را دلیل بر عصمت ایشان دانست.
1ـ بر اساس نقل"ناسخ التواریخ" امام رضا(علیه السلام) در مورد آن حضرت:"معصومه" تعبیركرده است(1)و می دانیم كه امام(علیه السلام) هرگز در مورد شخصی مبالغه نمی كند و سخن به گزاف نمی فرماید.
نام شریف حضرت معصومه:"فاطمه" است و در حال حیاتش به"معصومه" ملقب نشده بود، تا تعبیر:"معصومه" به اصطلاح"عنوان مْشیر" باشد، بلكه این تعبیر دقیقاً به معنای اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:"تعلیق الحكم بالوصف مشعر بالعلیه"(2) معنای حدیث چنین می شود:
"هركس حضرت معصومه را در قم زیارت كند، مانند این است كه مرا زیارت كند، زیرا او معصومه است".
اگر صدور این حدیث از امام رضا(علیه السلام) ثابت شود، در دلالت كردن آن به عصمت حضرت معصومه تردیدی نخواهد بود.
2ـ احادیث صحیحه و مستفیضه در مورد وجوب بهشت برای زائرین قبر شریف این خاتون دو سرا.(3)
بین وجوب بهشت و عصمت ملازمه نیست، ولی در غیر معصوم معهود نیست كه به این استحكام و قاطعیت از سه معصوم بر آن تأكید شود.
3ـ شفاعت گسترده ای كه همه ی شیعیان اهلبیت را در بر می گیرد.
البته در مورد عالم و شهید و امثال آنها موضوع شفاعت مطرح شده، ولی در مورد احدی غیر از آباء گرامش، شفاعت گسترده ای به این وسعت مطرح نشده است. تنها در مورد این شفیعه روز جزاست كه امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
"با شفاعت او همه ی شیعیان ما وارد بهشت می شوند".(4)
تشریف فرمائی امام رضا و امام جواد(علیه السلام) برای مراسم تجهیز و تشییع این بانوی دو سرا دلیل روشنی بر عصمت آن بزرگوار است، زیرا مطابق اعتقاد قطعی شیعه، جنازه معصوم فقط باید به دست معصوم به خاك سپرده شود
4ـ روایات متواتره در فضیلت قم و قداست این سرزمین به بركت قدوم آن خاتون دو سرا، كه هرگز در مورد هیچ شهر دیگری این تعبیرها نرسیده است، و طبعاً قداست شهر به احترام آن حضرت است. "خداوندی كه زین العابدین را قدرت داد كه از زندان بیرون رفته و عهده دار تجهیز پدر بزرگوارش شود، قادر است به صاحب این امر توانائی دهد كه به بغداد رفته، مباشر كفن و دفن پدرش گردد"
5ـ تعبیر حرم اهلبیت و دیگر تعبیرات بلندی كه شبیه آن برای مشهدِ احدی از غیر معصومین به كار نرفته است.
6ـ كرامات آشکاری كه از این بزرگوار در طول قرون و اعصار مشاهده شده، و هرگز از هیچ امامزاده دیگری در این حد مشاهده نشوده است، به جز حضرت ابوالفضل(علیه السلام) كه در مورد ایشان نیز همین بحث(عصمت) هست.
7ـ تعبیر بسیار بلند:"فَاِنُ لَكِ عِنْدُاللهِ شَأْناً مِنُ الشَأْنِ" در زیارتنامه آن حضرت. و چون این زیارتنامه از امام رضا(علیه السلام) روایت شده است، فراز بالا تعبیر بسیار والائی است كه با غیر معصوم نمی سازد.
8ـ خود صدور زیارتنامه از معصوم مؤید همین معنی است، كه بعد از حضرت زهرا(علیه السلام) برای هیچ بانویی به جز حضرت معصومه زیارت مأثوره نداریم.
9ـ تشریف فرمائی امام رضا و امام جواد(علیه السلام) برای مراسم تجهیز و تشییع این بانوی دو سرا دلیل روشنی بر عصمت آن بزرگوار است، زیرا مطابق اعتقاد قطعی شیعه، جنازه معصوم فقط باید به دست معصوم به خاك سپرده شود.(5)
اگر حضرت فاطمه زهرا(علیه السلام) را امیرمؤمنان غسل می دهد به همین دلیل است، و گرنه"اسماء" حضور داشت و می توانست مباشر غسل گردد.
به خدمت امام رضا(علیه السلام) عرض كردند: اینها به ما طعنه می زنند و می گویند:"امام را باید امام غسل دهد"!
منظور آنها این بود كه شما در مدینه هستید و پدربزرگوارتان در بغداد به شهادت رسیده است، پس چه كسی او را غسل داده است؟
فرمود:"من او را غسل دادم".
راوی پرسید: به آنها بگویم كه شما آن حضرت را غسل داده اید؟ فرمود:"آری":(6)
به همین جهت است كه امام جواد(علیه السلام) از مدینه تا خراسان، و امام هادی(علیه السلام) از مدینه تا بغداد با"طی الأرض" تشریف فرما می شوند تا پیكر مطهر پدر بزرگوارشان را غسل دهند كفن و دفن كنند.
و برای همین منظور است كه در آن لحظات حساس و پر مخاطره، وجود مقدس حضرت بقیه الله ـ روحی فداه ـ چون مهر تابان ظاهر شد و بر پیكر امام حسن عسكری(علیه السلام) نماز خواند.(7)
و لذا معتقدیم كه قبل از رحلت حضرت بقیه الله ارواحنا فداه امام حسین(علیه السلام) رجعت خواهد نمود، و مراسم تجهیز و تكفین و تدفین آن حضرت را به عهده خواهد گرفت. (8)
تردیدی نیست كه پیكر مطهر حضرت حسین(علیه السلام) توسط امام زین العابدین(علیه السلام) به خاك سپرده شد، حتی دشمنان اهلبیت هم به آن اعتراف دارند، لذا هنگامی كه امام رضا(علیه السلام) با علی بن ابی حمزه و دیگر بداندیشان مناظره می كرد به آنها فرمود:
"آیا امام حسین(علیه السلام) امام بود؟" گفتند:"آری". فرمود:"چه كسی او را تجهیز كرد؟" گفتند:"علی بن الحسین(علیه السلام)".
امام رضا(علیه السلام) :
فرمود:"در آن ایام علی بن الحسین(علیه السلام) كجا بود؟" گفتند:"در زندان ابن زیاد بود". فرمود:"یك فرد زندانی چگونه عهده دار كفن و دفن شد؟". گفتند:" برای ما روایت شده كه امام زین العابدین به طریق اعجاز از زندان خارج شد و آنها متوجه نشدند، پس از انجام كفن و دفن دوباره به زندان بازگشت".
امام رضا(علیه السلام) فرمود:"خداوندی كه زین العابدین را قدرت داد كه از زندان بیرون رفته و عهده دار تجهیز پدر بزرگوارش شود، قادر است به صاحب این امر توانائی دهد كه به بغداد رفته، مباشر كفن و دفن پدرش گردد".(9)
جالب تر این كه امام زین العابدین(علیه السلام) به هنگام دفن امام حسین و حضرت علی اكبر و حضرت ابوالفضل ـ صلوات الله علیهم ـ از بنی اسد كمك نگرفت، بلكه خود به تنهائی عده دار كفن و دفن آنان گردید، ولی چون نوبت به دیگر شهدا رسید، به بنی اسد امر فرمود كه: دو تا كانال حفر كنند، در یكی شهدای بنی هاشم و در دیگری شهدای اصحاب را دفن كنند.(10)و این خود یكی از نشانه های عصمت حضرت علی اكبر و حضرت ابوالفضل(علیه السلام) می باشد.
در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه(علیه السلام) نیز تشریف فرمائی حضرت امام رضا و حضرت جواد ـ سلام الله علیهما ـ بسیار معنی دار است، و خود شاهد زنده ای بر عصمت این خاتون دو سرا می باشد.(11)
با توجه به نكات فوق، اگر كسی ادعا كند كه حضرت معصومه(علیه السلام) مرتبه ای از عصمت را داراست، راه بیراهه نرفته و سخنی به گزاف نگفته است. ولی این مرتبه از عصمت غیر از عصمت چهارده معصوم است كه حتی پیامبران اولوالعزم نیز به آن مرتبه از عصمت نمی رسند.
پی نوشت ها:
1ـ تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود بن عیاش سلمی، قرن سوم، چاپ 1380 هـ . تهران. 2ـ تفسیر منسوب به امام حسن عسكری(ع)، چاپ 1409 هـ .قم.
3ـ تقویم نجومی، حاج میرزا اسماعیل مصباح، نجم الممالك، متوفای 1380 هـ . چاپ 1347 هـ .
4ـ التنبیه و الاشراف، علی بن الحسین مسعودیم متوفای 345 هـ . چاپ قاهره.
5ـ تنزیه الأنبیاء، سید مرتضی علم الهدی، متوفای 436 هـ . چاپ 1409 هـ . بیروت.
6ـ تهذیب الاحكام، شیخ طوسی، متوفای 460 هـ . چاپ 1406 هـ . بیروت.
7ـ تورایخ النبی و الآل، شیخ محمد تقی تستری، چاپ 1391 هـ . تهران.
8ـ توحید صدوق، شیخ صدوق، متوفای 381 هـ . چاپ بیروت.
9ـ الثاقب فی المناقب، ابن حمزه، قرن ششم، چاپ 1412 هـ . قم.
10ـ ثواب الاعمال، شیخ صدوق، متوفای 381 هـ . چاپ 1364 ش. قم.
11ـ جامع احادیث الشیعه، آیت الله بروجردی، متوفای 1380 هـ . چاپ 1399.
فاطمه معصومه (س) كيست ؟
نام شريف آن بزرگوار فاطمه و القاب ايشان " معصومه" ، " كريمه اهل بيت" ، " ستّي" ، و " فاطمه كبري" است.پدرش حضرت موسي بن جعفر (ع) و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا (ع) است.(1)
از ولادت تا هجرت :
آن حضرت اوّل ذي القعده سال 173هـ . ق در مدينه منوّره به دنيا آمد. و در سنّ28 سالگي در روز دهم(2)يا دوازدهم (3)ربيع الثاني سال 201هـ . ق در شهر قم از دنيا رفت.
سفر مقدّس به شهر مقدّس :
در سال 201 هـ . ق ، يك سال پس از سفر تبعيدگونه حضرت رضا (ع) به شهر " مرو" حضرت فاطمه معصومه (س) همراه عدّه اي از برادران خود براي ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان خويش راهي ديار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسيدند، ولي در آنجا عده اي از مخالفين اهل بيت با مأموران حكومتي همراهي نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند كه عدّه اي از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند.(4)حضرت در حالي كه از غم و حزن بسيار مريضه بود با احساس نا امني در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببريد ، زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود:" شهر قم مركز شيعيان ما مي باشد" ؛ (5)سپس حضرت به طرف قم حركت نمود. بزرگان قم وقتي از اين خبر مسرّت بخش مطّلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالي كه " موسي بن الخزرج " بزرگ خاندان " اشعري" زمام شتر آن مكرّمه را به دوش مي كشيد ؛ ايشان در ميان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدّس شد و در منزل شخصي " موسي بن خزرج " اجلال نزول فرمود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولايت و امامت به سر برد و در اين مدّت مشغول عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال بود و واپسين روزهاي عمر پر بركت خويش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهي به پايان رساند.
غروب مهتاب در شهر ستارگان :
سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ، از اجلال نزول كوكب ولايت و توفيق زيارت بانويي از تبار فاطمه اطهر ، با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت ، مبدّل به دنيايي از حزن و اندوه شد ، و اين غروب غم انگيز عاشقان امامت و ولايت را در سوك و عزا نشاند. در رابطه با علّت مريضي نابهنگام حضرت و مرگ زود رس آن بزرگوار گفته شده است كه زني در شهر ساوه ايشان را مسموم نمود كه اين مطلب با توجه به درگيري دشمنان اهل بيت با همراهان حضرت و شهادت عده اي از آنها "در ساوه" و جوّ نامساعد آن شهر و حركت نابهنگام آن بزرگوار در حال مريضي به سوي شهر قم ، مطلبي قابل قبول مي تواند با شد. آري آن حضرت كه مي رفت زينب وار با سفر پر بركتش سند گويايي بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير مأموني باشد، و همانند قهرمان كربلا پيام آور خون سرخ برادري باشد كه اين بار مزّورانه به قتلگاه (بني عباس ) برده مي شد ، ناگاه تقدير الهي بر اين شد كه مرقد آن بزرگ حامي خط ولايت و امامت براي هميشه تاريخ ، فريادگر مبارزه با ظلم و بي عدالتي ستم پيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيّع علوي در طول قرون و اعصار باشد.
مراسم دفن :
بعد از وفات شفيعه روز جزا آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند ، سپس به سوي قبرستان " بابلان" تشييع كردند ولي به هنگام دفن آن بزرگوار " به خاطر نبودن محرم " " آل سعد" دچار مشكل شدند و سرانجام تصميم گرفتند كه پيرمردي به نام" قادر" اين كار را انجام دهد. ولي قادر و حتّي بزرگان و صلحا ، شيعه قم هم ، لايق نبودند عهده دار اين امر مهم شوند ؛چرا كه معصومه اهل بيت را بايد امام معصوم به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن " آن پيرمرد صالح " بودند ، كه ناگهان دو سواره را ديدند كه از جانب ريگزار به سوي آنان مي آيند و قتي نزديك جنازه رسيدند ، پياده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ريحانه رسول خدا را در داخل سردابي " كه از قبل آماده شده بود " دفن كردند و بدون اينكه با كسي تكلّمي نمايند ، سوار شده و رفتند ، و كسي هم آنها را نشناخت (6). به قول يكي از بزرگان هيچ بعيد نيست كه اين دو بزرگوار ، امامان معصومي باشند كه براي اين امر مهم ّ به قم آمدند.(7) پس از پايان رسيدن مراسم دفن ، موسي بن الخزرج سايباني از حصير و بوريا بر قبر شريف آن بزرگوار برافراشت و اين سايبان برقرار بود تا زماني كه حضرت زينب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبّه اي آجري بر آن مرقد مطهّر بنا كرد.(8) و بدين سان تربت پاك آن بانوي بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبيت (ع) و دارالشّفاي دلسوختگان عا شق ولايت و امامت شد.
امام رضا (ع) به حضرت معصومه (ع) لقب "معصومه" داد ه است. این لقب، که از سوى امام معصوم به این بانوى بزرگوار داده شده، گویاى جایگاه والاى ایشان را نشان می دهد.
امام در روایتى فرمود: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى؛ (1)هر کس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کساست که مرا زیارت کرده است». امام رضا(ع) در روایتى دیگر مى فرماید:
هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت کند که ثواب زیارت مرا در مى یابد. (2)
در روایتی از امام رضا(ع)وارد شده است که به سعد بن علی فرمود: برای ما نزد شما قبری است.
سعد به امام(ع) گفت: قبر فاطمه معصومه (س) دختر امام کاظم(ع) را می گویید؟ امام(ع) فرمود: "بلی، هر کس او را زیارت کند ،در حالی که عارف و آگاه به حق او باشد، بهشت بر او واجب است".(3)
بعضی معصومان دیگر نیز به جایگاه بلند حضرت معصومه (س) اشاره نموده اند، از جمله امام صادق (ع) فرمود : "خدای را حرمی است و آن مکه است .پیغمبر را حرمی است که مدینه است .امیرالمؤمنین را حرمی است که کوفه است .ما را حرمی است و آن قم میباشد. زنی از فرزندام در آن دفن میشود به نام فاطمه. هر که او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود".(4)
پی نوشت ها:
1-سایت تبیان
2-زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از کریمه اهل بیت، ص 3 .
3- بحارالانوار، ج 48، ص 316؛ مستدرک الوسائل، ج 10، ص 368.
4-. کامل الزیارات، ص 397؛ معارف و معاریف، ج 7، ص 674.
[h=1]زیارتی که پاداشش شفاعت و بهشت است[/h]
[h=2]انتساب به خاندان علم و ادب، یکی از امتیازاتی است که حضرت معصومه سلام الله علیها بدان مزین است و خود نیز از این امتیاز بهره برده و در زمره بزرگترین بانوان عالِمِه اسلام قرار گرفته است[/h]
[h=2]عالمه ای والا مقام[/h] اما دختران حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام بر حسب آنچه به ما رسیده افضل آنها سیّده جلیله معظّمه، فاطمه بنت امام موسى علیه السّلام معروفه به حضرت معصومه علیها السّلام است كه مزار شریفش در بلده طیّبه قم است كه داراى قبّه عالیه و ضریح و صحن هاى متعدّده و خدمه بسیار و موقوفات است، و روشنى چشم اهل قم و ملاذ و معاذ عامّه خلق (پناهگاه همه مردم) است، و در هر سال جماعات بسیار از بلاد بعیده شدّ رحال كنند و تعب سفر كشند به جهت درك فیوضات از زیارت آن معظمه علیها السّلام. (1)
مرحوم شیخ عباس قمی، به زیبایی جایگاه بلند حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها را توصیف نموده است. در زیارت این بانوی بزرگوار نیز به این حقیقت معترفیم و معتقدیم که خداوند برای او جایگاه و شأن ویژه ای قرار داده است؛ فإنَّ لَکِ عِندَ اللهِ شَأنٌ مِن الشَّأن.
و از همین روست که در همین زیارتنامه از ایشان شفاعت یوم الجزا را درخواست می کنیم؛ یا فاطمةُ اشْفَعی لی فی الجَنَّة.
و از همین روست که از زبان برادر بزرگوارشان امام رضا علیه السلام، و هم از زبان برادرزاده مکرمشان، امام جواد علیه السلام، پاداش زیارتشان بهشت تعیین شده است؛ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة. (2)
این مرقدی که پایه اش از عرش برتر است قبر شریف دختر موسی بن جعفر است (3)
و شاید این مقام و منزلت بلند، نتیجه هجرت نیکوی ایشان است که خداوند، خود اجر آن را بر عهده گرفته است. (4)
گاهی باید به حال تاریخ، افسوس خورد. یکی از افسوس هایی که باید نثار تاریخ کرد، در مورد شناخت بزرگانی چون کریمه اهل بیت علیها السلام است؛ تاریخ نباید در مورد این بزرگان کم حرف می شد. کم توجه ی به این گوهرهای بی بدیل و در عوض پرداختن به زیر و بم حیات سلاطین ستمگر، از نشانه های انحراف رفتن تاریخ است.
[h=2]عالمه ای از نسل عالمان[/h] یکی از نکاتی که در مطالعه حیات حضرت معصومه سلام الله علیها درشت جلوه می کند، بُعد علمی این بزرگوار است. حضرت معصومه سلام الله علیها از جمله بانوانی است که نامشان در سلسله راویان سخنان ائمه سلام الله علیهم به چشم می خورد و از این طریق در انتقال علوم اهل بیت علیهم السلام نقش داشته است؛ در این زمینه می توان روایاتی از این بانوی بزرگوار را بیان کرد که همگی با محوریت ولایت و دوستی محمد و آل محمد علیهم السلام مطرح شده اند. (5)
دختری کاباء و اجداد گرامش یک به یک تا به آدم یا امامی بوده یا پیغمبری(6)
جایگاه والای علمی حضرت معصومه سلام الله علیها شاید در اثر نشستن بر سر سفره علمی امام معصوم باشد. قرار گرفتن تحت تربیت امام کاظم علیه السلام و بهره بردن از امام رضا علیه السلام نقش سازنده ای در شکل گیری شخصیت والای ایشان داشته است. با این حال فاطمه معصومه از جهت مادر نیز بی بهره نبوده است.
نجمه خاتون، مادر حضرت معصومه علیها السلام هم از جهت دین ستوده شده هم از جهت عقل. وی نسبت به احترام مادر امام کاظم علیه السلام که از زنان عالمه آن عصر بود، کم نمی گذاشت. (7)
مسلم است که قرار گرفتن در تحت تربیت چنین و پدر و مادر و برادری نباید نتیجه ای جز این به بار آورد.
[h=2]عالمه ای سختی کشیده[/h] دستیابی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به این جایگاه والا همراه با سختی ها و مشقت های فراوانی بوده است؛ مشقت هایی که در تاریخ اهل بیت علیهم السلام فراوان دیده می شود.
حضرت معصومه سلام الله علیها در سنین کودکی با زندانی شدن امام موسی کاظم علیه السلام از مصاحبت پدر محروم شد. این محرومیت با شهادت امام در زندان دژخیم عباسی ابدی شد. بعد از آن در دامان برادر خود، امام علی بن موسی علیهما السلام پرورش یافت. در این دوران نیز رویدادهای تلخی را در زندگی خود مشاهده کرد. تلخی هایی که ناشی از استبداد و خودکامگی حاکمان عباسی بود. (8) طبق نظر برخی از دانشمندان، همین فشارها و خفقان بود که مانعی بر سر راه ازدواج این بانوی کریمه بود.
جایگاه والای علمی حضرت معصومه سلام الله علیها شاید در اثر نشستن بر سر سفره علمی امام معصوم باشد. قرار گرفتن تحت تربیت امام کاظم علیه السلام و بهره بردن از امام رضا علیه السلام نقش سازنده ای در شکل گیری شخصیت والای ایشان داشته است. با این حال فاطمه معصومه از جهت مادر نیز بی بهره نبوده است
شدت سختی ها وقتی به اوج خود رسید که مجبور به جدایی از برادر بزرگوار خود شد؛ جدایی که به فرموده امام، در نهایتش وصالی نبود.
همین فشارها و سختی ها بود که شوق دیدار برادر را در این بانو افزایش داد و در نهایت در صدد دیدار برادر راهی سفر خراسان شد و در میانه راه، این سفر ناتمام ماند.
مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّه ؛ (9)
هر کس که از خانه و کاشانه خویش به عزم هجرت در راه خدا و پیامبرش بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، حقا که پاداش او بر خداوند است.
[h=2]کلام آخر[/h] گاهی باید به حال تاریخ، افسوس خورد. یکی از افسوس هایی که باید نثار تاریخ کرد، در مورد شناخت بزرگانی چون کریمه اهل بیت علیها السلام است؛ تاریخ نباید در مورد این بزرگان کم حرف می شد. کم توجه ی به این گوهرهای بی بدیل و در عوض پرداختن به زیر و بم حیات سلاطین ستمگر، از نشانه های انحراف رفتن تاریخ است. با همه غفلت تاریخ، تعیین دو روز در سال برای گرامیداشت این بانو کمترین کاری است که از عهده مردمان عصر ما برمی آید.
[h=5]پی نوشت ها:[/h] 1 . منتهی الآمال؛ ج3؛ ص1580
2 . کامل الزیارات؛ ص324
3 . پاورقی تراجم أعلام النساء؛ ج2؛ ص348
4 . نگاه کنید به سوره نساء؛ آیه 100.
5 . رجوع کنید به کتاب درّ عصمت، علی اشرف عبدی؛ ص62.
6 . هاتف اصفهانی
7 . عیون أخبار الرضا؛ ج1؛ ص14
8. رجوع کنید به کتاب درّ عصمت، علی اشرف عبدی؛ ص59.
9 . نساء 100
[h=1]کلید رشد یافتگی دختران چیست؟[/h] [h=3]دخترانه به سبک حضرت معصومه(ص)[/h]
تاريخ : پنج شنبه 1/11/1394 تعداد بازديد : 1052
[h=2]قصه قصه دختری است که ثابت کرد همه دختران می توانند پله های ترقی را با میل خویش بالا روند و از مردان رشد یافته روزگارشان سبقت بگیرند و یاد بگیرند زیبایی را درونی کنند. این موارد نشان می دهد دختران ما نیاز به یک الگوی بی همتایی همچون حضرت معصومه(ص) دارند.[/h] انسی نوش آبادی - بخش خانواده ایرانی تبیان
امام موسی بن جعفر(ع) دختران زیادی داشت که همگی متقی و فرهیخته بودند و هم اکنون مزار هر کدامشان عبادتگاه و فرهنگسرایی برای مردمانی از اهل بهشت است. اما ماجرای حضرت معصومه(ص) متفاوت از سایر دختران بلکه سایر امامزاده های قبل و بعد از ایشان بود. حضرت معصومه(ص) امتیازاتی دارد که او را به حضرت زهرا(ع) شبیه می سازد و از حد یک امامزاده ی مقدس تا حد یک انسان معصوم بالا می برد، طوریکه لقبش از سوی امام معصوم، معصومه شد. در سالروز وفات حضرت معصومه(ص) به زندگینامه دختری می پردازیم که یکی از ویژگیهای متفاوت ایشان «رشد یافته بودن»در آن روزگار است.
در روزگار ما دختران تحصیل کرده و فرهیخته ای هستند که در زمان قدیم وجود نداشتند. دخترانی که هم پایه ی مردان بزرگ روزگار قلم می زنند و صاحب فکر و نظرند اما با همه ی اینها هرگز با شاگردان حضرت معصومه(ص) هم قابل قیاس نیستند برای فهم این مطلب باید نکاتی مد نظر گرفته شود تا بدانیم حضرت معصومه(ص) در دانشگاه های صد سال آینده هم الگویی برای رشد یافته ترین بانوان ما خواهد بود.
[h=2]حق خواهری را ادعا کرد[/h] در عصر ما که دختران بیش از هر زمانی مشغول مادیات و ظاهرآرایی هستند توجه به الگوی بی همتا، همچون حضرت معصومه(ص) بسیار لازم و حیاتی است. الگویی که به دختران ما یاد بدهد زیبایی را در درون جستجو کنند
حضرت معصومه(ص) کسی بود که از فرزند امام بودن و خواهر امام بودنش نهایت استفاده را برای کسب کمالات و فضایل معنوی کرد. چنان روحش را سرگرم کسب فضایل معنوی نمود که ایشان را با حضرت زهرا(ص) مقایسه می کنند. و همه این فضایل و معارف نتیجه انتخاب و زحمات خود آن حضرت بود.
[h=2]رسیدن به بالاترین درجات معنوی[/h] حضرت معصومه(ص) به همه ی دختران این کره ی خاکی ثابت کرد، یک دختر می تواند به بالاترین درجات معنوی و انسانی برسد تا جایی که در بین امامزاده های جلیل المقامی که هم از سادات حسنی و هم از سادات حسینی بودند، ایشان مانند ستاره ای می درخشیدند و بقیه دور شمع وجود او می گشتند. با خواندن ماجرای سفر آن حضرت متوجه خواهیم شد که همه ی امامزاده ها در غیاب امام رضا علیه السلام بالاترین جایگاه را از آن حضرت معصومه(ص) می دانستند و دور آن حضرت مطیعانه می گشتند و این در اثر دیدن کمالات آن حضرت و درک حالات روحی و معنوی ایشان بود.
این جایگاه بالا از محبوبیت و قداست با سفارش دیگران ایجاد نشده بود بلکه همگان به چشم خویش زهد و علم و معرفت را در وجود آن حضرت دیده بودند. لذا با وجود اینکه از بسیاری از امامزاده های جلیل القدر زمان خویش کوچکتر بود مورد عنایت و احترام بیشتری بود.
[h=2]از مردان روزگارش سبقت گرفت[/h] حضرت معصومه(ص) نشان داد که یک دختر هر چقدر هم که در فشار روزگار باشد، می تواند پله های ترقی را با میل خویش بالا رود و از مردان رشد یافته روزگارش هم سبقت بگیرد. اینها نشان می دهد که دختران برای کسب سلوک عرفانی و معنوی هیچ چیزی از مردان کم ندارند. یک دختر استعداد و آمادگی کامل برای روحانی شدن و کسب بالاترین درجات معنویت را دارد.
[h=2]زیبایی را در درون جستجو می کرد[/h] او می دانست در روزگارش چه می گذرد، می دانست که دغدغه ی دنیای اسلام در آن زمان چه بود
در عصر ما که دختران بیش از هر زمانی مشغول مادیات و ظاهرآرایی هستند توجه به یک الگوی بی همتا همچون حضرت معصومه(ص) بسیار لازم و حیاتی است. الگویی که به دختران ما یاد بدهد زیبایی را در درون جستجو کنند. الگویی که دختران ما را به سمت حیا و کمالات اخلاقی ببرد و به جای خرسندی با عمل های زیبایی آنها را با پرورش صفات روحانی ممتاز کند. روزگاری که لازم است الگویی باشد که دختران را از غرق شدن در ظاهر پرستی و کسب امتیاز با بدن فروشی و ظاهر آرایی نجات دهد. دختران ما باید حضرت معصوم(ص)را بشناسند تا با پیروی از سبک آن حضرت در زندگی محبوبیت و افتخارهای واقعی زندگی را به دست بیاورند و از رقابتهای روح فرسایی که به زور ظاهر و تن آرایی به دست می آید و هرگز روح یک زن را راضی و آرام نمی کند نجات یابند. در این صورت است که احترام واقعی و محبوبیت ویژه نزد مردان را هم تجربه خواهند کرد.
[h=2]حمایت از اصول اسلامی[/h] روزگار ما اگر چه مملو از دخترانی تحصیل کرده و ممتاز به لحاظ علمی و یا هنری است اما به لحاظ معنوی و اخلاقی بسیار تهی دست و محتاج است. امروزه دختران تحصیل کرده تا حد دکتری در جامعه ما کم نیستند دخترانی که بتوانند بحثهای علمی را همپایه مردان هم رتبه خویش پیش ببرند و نظریه پردازی کنند اما چند درصد از دختران هم سن و سال حضرت معصومه(ص) در عصر ما یافت می شوند که مانند آن حضرت از چنین فهم و معرفتی عمیق برخوردار باشند.
دغدغه اصلی حضرت معصومه(ص) که دختری کم سن و سال بود، حمایت امام معصوم و حمایت از اصول اسلامی بود که به خاطر همان هم تن به سفری سخت داد و در همان سفر نیز از دنیا رفت.
حضرت معصومه(ص)، تنها دختری عالمه نبود که بتوانیم دخترهای تحصیلکرده ی این زمان را با آن حضرت مقایسه کنیم. او عالمه ای رشد یافته و بصیر بود. عالمه ای دانشگاه دیده نبود ولی علم را به دست آورده بود و رشد یافته ای بود که می دانست در روزگارش چه می گذرد، می دانست که دغدغه دنیای اسلام در آن زمان چه بود. دشمن شناس و سیاست دان بود. بزرگی بود که در تحقق اهداف بزرگ اسلامی به امام زمان خویش بیشترین کمک ها را نمود.
زینبی بود که اگر چه به کربلای امام خویش نرسید اما پیام رسان و دستیارش بود. حال دنیای دختران ما به الگویی همچون حضرت معصومه(ص) بسیار نیاز دارد. دختران را باید مانند حضرت معصومه(ص) رشد داد.