یک رسم اشتباه در ازدواج !

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یک رسم اشتباه در ازدواج !

شاید برای شما هم سوال باشد؛
یک آقا پسری در یک خانواده ای زندگی می کند که فرهنگ آنها این است که از بچگی و یا همان دوران نوجوانی با یکی از دختران فامیلها، نامزد (اسمی و عرفی) می کنند، و طوری برنامه ریزی می کنند که وقتی بزرگ شدند، باید با همدیگر ازدواج کنند، و انتخاب دیگری ندارند.
آیا چنین فرهنگی صحیح و معقول است؟

نشاط;779322 نوشت:
یک آقا پسری در یک خانواده ای زندگی می کند که فرهنگ آنها این است که از بچگی و یا همان دوران نوجوانی با یکی از دختران فامیلها، نامزد (اسمی و عرفی) می کنند، و طوری برنامه ریزی می کنند که وقتی بزرگ شدند، باید با همدیگر ازدواج کنند، و انتخاب دیگری ندارند.
آیا چنین فرهنگی صحیح و معقول است؟

به نظر می رسد: این کار اشتباه است، زیرا دختر و پسر در کودکی و نوجوانی از رشد کافی برخوردار نیستند و نمی توانند مصالح خویش را تشخیص دهند، ممکن است پس از بزرگ شدن همدیگر را نپسندند و جرئت بر هم زدن نامزدی را نیز داشته باشند، تصمیم ازدواج باید روند اصولی و منطقی داشته باشد، به طوری که دختر و پس بتوانند با شناخت کافی و با چشم باز همدیگر را انتخاب کنند، در حقیقت انتخاب عاقلانه ای داشته باشند، از این رو تصمیم بدون فکر و متکی بر احساس و نظر دیگران چه بسا مفید واقع نشود.[1]. دانستی های پیش از خواستگاری، عبدالاحد اسلامی، ص86، انتشارات موسسه امام خمینی،1393
در عین حال روابط خاص( مثل: دیداری و گفتاری و یا لمسی و... ) این دختر و پسر را قبل از عقد شرعی جایز نیست.
مگر اینکه کسی مطرح کند، که این روابط خاص در میان نیست، فقط صرف اسم گذاری است، در این صورت هم چه بسا این افراد با همدیگر هم خوانی نداشته باشند، و تناسبی در بین آنها برقرار نباشد، و تن دادن به این امر به خاطر فرهنگ خانوادگی، رفتار منطقی نیست، و چه بسا در آینده مشکلاتی را به وجود بیاورد.
البته اگر فرد مورد نظرمتناسب است و هیچ مشکل خاصی هم در میان نباشد، ایرادی در وصلت کردن نیست.

نشاط;779322 نوشت:
شاید برای شما هم سوال باشد؛
یک آقا پسری در یک خانواده ای زندگی می کند که فرهنگ آنها این است که از بچگی و یا همان دوران نوجوانی با یکی از دختران فامیلها، نامزد (اسمی و عرفی) می کنند، و طوری برنامه ریزی می کنند که وقتی بزرگ شدند، باید با همدیگر ازدواج کنند، و انتخاب دیگری ندارند.
آیا چنین فرهنگی صحیح و معقول است؟

باسلام
عجب یعنی الانم این رسم هست :Moteajeb!::Gig:
خدا صبرشان بده :Nishkhand:
بزرگترا نکنید از این کارا گناه دارند :ok:
با ده جا رفتن و ۱۰۰۰ نفر دیدن باز تو انتخابشان دو دل هستند حالا چه برسه دیگه حق انتخاب نداشته باشند :Ghamgin::_loool::Narahat az:

اللیل والنهار;779344 نوشت:
با ده جا رفتن و ۱۰۰۰ نفر دیدن باز تو انتخابشان دو دل هستند حالا چه برسه دیگه حق انتخاب نداشته باشند

با سلام

البته این موضوعی که شما مطرح کردید، یک بحث مفصل روانشناسی هست
برعکس اون چیزی که ما فکر میکنیم ، معمولا هر چقدر گزینه های بیشتری برای انتخاب داشته باشیم ، این باعث افزایش رضایتمندی ما نخواهد شد....
فرض کنید شما در یک کلانشهر زندگی میکنید ، که در این شهر صد مغازه کفش فروشی هست ، یعنی شما صدها انتخاب برای خرید کفش دارید...و به تک تک این صد مغازه رجوع میکنید تا بالاخره یک کفش انتخاب میکنید
حالا فرد دیگری در یک روستا زندگی میکنه که فقط یک کفش فروشی در اون روستا هست و فقط از بین ده کفش میتونه انتخاب کنه....

ازمایشاتی که انجام شده ، این فرد دوم در نهایت رضایت بیشتری از انتخاب خودش داره علیرغم کم بودن گزینه ها.... که این موضوع دلایل مختلفی داره ... مثلا یک دلیل این موضوع این هست که نفر اول در ازای خرید یک کفش ، فرصت انتخاب صدها کفش متنوع دیگه رو از خودش سلب کرده ، و همین باعث ایجاد نارضایتی درونی برای اون میشه ولی نفر دوم در ازای خرید کفش ، انچنان گزینه دیگه ای نداشته که بخواد اونها رو از دست بده و بیشتر از اینکه از بابت از دست دادن چیزی ناراحت باشه ، بابت به دست اوردن چیزی فرصت شادی کردن داره ....و دلایل دیگه

معمولا دخترهای که خواستگار زیادی دارند و یا اقاپسر هایی که خواستگاری زیاد میرن ، دچار این چالش میشن .... معمولا گزینه های بیشتر ،میتونه شانس ایجاد نارضایتی رو افزایش میده.

اگرچه این کار، اشتباه است
اما نکته ی مثبتی که دارد این است که خانواده ها به فکر ازدواج فرزندان خود هستند...
هرچند این فکر خویش را به صورت غلط پیاده می کنند...

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

مولکول 68;779361 نوشت:
با سلام

البته این موضوعی که شما مطرح کردید، یک بحث مفصل روانشناسی هست
برعکس اون چیزی که ما فکر میکنیم ، معمولا هر چقدر گزینه های بیشتری برای انتخاب داشته باشیم ، این باعث افزایش رضایتمندی ما نخواهد شد....
فرض کنید شما در یک کلانشهر زندگی میکنید ، که در این شهر صد مغازه کفش فروشی هست ، یعنی شما صدها انتخاب برای خرید کفش دارید...و به تک تک این صد مغازه رجوع میکنید تا بالاخره یک کفش انتخاب میکنید
حالا فرد دیگری در یک روستا زندگی میکنه که فقط یک کفش فروشی در اون روستا هست و فقط از بین ده کفش میتونه انتخاب کنه....

ازمایشاتی که انجام شده ، این فرد دوم در نهایت رضایت بیشتری از انتخاب خودش داره علیرغم کم بودن گزینه ها.... که این موضوع دلایل مختلفی داره ... مثلا یک دلیل این موضوع این هست که نفر اول در ازای خرید یک کفش ، فرصت انتخاب صدها کفش متنوع دیگه رو از خودش سلب کرده ، و همین باعث ایجاد نارضایتی درونی برای اون میشه ولی نفر دوم در ازای خرید کفش ، انچنان گزینه دیگه ای نداشته که بخواد اونها رو از دست بده و بیشتر از اینکه از بابت از دست دادن چیزی ناراحت باشه ، بابت به دست اوردن چیزی فرصت شادی کردن داره ....و دلایل دیگه

معمولا دخترهای که خواستگار زیادی دارند و یا اقاپسر هایی که خواستگاری زیاد میرن ، دچار این چالش میشن .... معمولا گزینه های بیشتر ،میتونه شانس ایجاد نارضایتی رو افزایش میده.

باسلام
بنده اون ۱۰ جا ۱۰۰۰ نفر رو تایید نکردم دقت کنید نتیجه گیریم شد دو دل هستند یعنی زیاد هم موافق این موضوع نبودم
در مورد این رسم هم متاسفانه دیگه از این ور بوم افتادنه
هر چند برای جوانهای این دوره زمونه همون بهتر خانواده ها تصمیم بگیرند با این همه معیارهای اجاق وجقی که دارند :ok:

اللیل والنهار;779365 نوشت:
در مورد این رسم هم متاسفانه دیگه از این ور بوم افتادنه

اینکه از زمان نوزادی ، ناف یک نفر رو به نام یک نفر دیگه در فامیل ببرن که جالب نیست یعنی تحت اجبار بخوای ازدواج کنی .... ولی به نظر من این خیلی خوبه که توی فامیل ، چه دور چه نزدیک ، کسی باشه که از بچگی همیشه فکر و ذکرت باشه و دعا دعا کنی زودتر به سن ازدواج برسی تا به یارت برسی.... دیگه لازم نیست سرت رو یکسره به چپ و راست بچرخونی (مراد از چرخوندن سر به راست و چپ ، یعنی جستجو کردن و خواستگاری رفتن و... هست نه چشم چرونی کردن :khandeh!: ) تا دنبال یک نفر بگردی تا شریک زندگیت بشه....
همینکه با اینکار گزینه های ازدواجت رو به حداقل رسوندی و خودت رو خیلی محدود کردی ، به نظر من میتونه در لذت بردن از زندگی مشترک تاثیر داشته باشه....

گاها توی دور و بر.. دخترهایی هستند که خواستگار زیاد داشته اند ، هنوز بعد از سالها ازدواج و با وجود داشتن بچه ... هنوز از این حرفها میزنن که اگر با فلان خواستگار ازدواج میکردیم خوشبخت تر بودیم و ال میشد و بل بود....

اللیل والنهار;779365 نوشت:
هر چند برای جوانهای این دوره زمونه همون بهتر خانواده ها تصمیم بگیرند با این همه معیارهای اجاق وجقی که دارند

این معیارهای اجق وجق به والدین هم سرایت کرده....
خیلی وقت ها خود جوون میخواد ازدواج کنه خانواده مانع تراشی می کنن که "مهریه ات باید هزار سکه باشه حداقل!!!! خونه باید داشته باشی!!!! و ..."

مولکول 68;779361 نوشت:
معمولا دخترهای که خواستگار زیادی دارند و یا اقاپسر هایی که خواستگاری زیاد میرن ، دچار این چالش میشن .... معمولا گزینه های بیشتر ،میتونه شانس ایجاد نارضایتی رو افزایش میده.

دقیقا صحیح می فرمایید...
مقایسه ی همسرش با موارد قبلی، میتونه مخرب باشه
البته قطعاً اینها همه وسوسه ی شیطانه.....آدم عاقل به ویژگی های مثبت همسرش توجه می کنه....نه به ویژگی های مثبت همسایه !!!
انسان مؤمن، این وسوسه هارو مدیریت می کنه...
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

باسلام
بله والدین هم چون خودشون نتونستند معیاری اجاق وجق داشته باشند حالا دارند تو ازدواج فرزندانشان جبران میکنند اجاق وجق شرط تعیین میکنند. :khaneh::ok:

هر چند از نظر بنده اگه یه جوون به درک شعور کافی رسیده باشه نکات خوب نظرات والدین رو عمل کرده
بعد با معیار درست خودش پیش میره :Nishkhand:

تو موضوع مورد اشاره تایپک، یه کلمه موضوع رو سنگین میکنه (باید)

صلاح دید خانواده بر این ازدواج

اگه هر دو جوان موافق باشند به قول جناب مولکول از خداشون باشه به یارشون برسند این موضوع مشکل ساز نیست
مشکل وقتی شروع میشه هردو یا یکی از این دو نخواهد باهم ازدواج کنند
در این صورت باید درست نیست

با سلام

یکی از رسوم رایج درمیان ایلات وعشایر منطقه لکستان رسم (نافه برانه) یا به تععبیرامروزی تر پیوند زناشویی از روز اول تولد است.دراین رسم با متولد شدن نوزادی که دختر باشد یکی از زنان فامیل هنگام بریدن ناف نوزاد پیمان می بندند که این دختر برای فلان پسر در نظر بگیرند.با پذیرش این شرط از طرف پدر ومادرنوزاد آن دختر از آن پس نامزد(دستگیران) فرد مورد نظر است وزمانی که به سن ازدواج رسیدند آن دو به عقد همدیگر در می آورند واگر به دلایلی به همدیگر نرسیدند از حیث اخلاقی این رسم در بین مردم منطقه محترم شمرده می شود وهمگی به آن احترام می گذارند.وبا بستن این پیمان دختر وپسر حق وحقوقی بر یکدیگر دارند.

منم عروسم وانتخاب كردم عروسم 7ماهشه:ok::ok::ok::ok::ok::khandeh!::khandeh!::khandeh!::khandeh!:

موضوع قفل شده است