اینرا من تمام دلایلش رو هم خواندم باز هم قانع نشدم. موسیقی کمش چه ضرری می تواند داشته باشد؟
سلام برادر عزیز
جای بحث موسیقی اینجا نیست ولی به احترام شما توضیح کوتاهی عرض میکنم
اول اینکه عرض کردم تا جای ممکن این کار رو انجام بدید. نگفتم مطلق. مثلاً میتونیم موسیقی های حرام و یا شبهه ناک رو کلاً کنار بذاریم. بقیش در حد تعادل ایرادی نداره
نکتهء دوم و مهمتر اینکه جدای از بحث حلال و حرام بودن ، موسیقی مهمترین کاری که انجام میده تغییر و دستکاری احساسات ماست. مثلاً میتونه ایجاد شادی کنه ، یا هیجان ، یا ترس ، یا غم و..... خب به چه دلیل؟ از شما می پرسم ، چرا وقتی شادی من بطور طبیعی ، طبیعتی که خدا قرار داده ، مثلاً 20 درصده ، چرا من باید با موسیقی ببرمش به 60 درصد؟ یا چرا وقتی اندوه من 30 درصده ، چرا من باید با موسیقی غمگین ببرمش به 50 درصد؟ چرا وقتی هیجان من 25 درصده باید با موسیقی هیجان انگیز برسونمش به 80 درصد؟ یعنی حداقل زیان موسیقی اینه که حالی به ما میده که
غیر طبیعیه
مطلب سوم ، موسیقی بطور کلی در زندگی ما جاریه. مثلاً فیلم هم که ببینیم ، حتی اخبار نگاه کنیم ، با موسیقی همراه هستن. منظور من بطور خاص اشاره داره به موسیقی هایی که به شکل موسیقی مجزا و تاثیرگذار شناخته میشن. بخصوص موسیقی های همراه با خواننده
بحث در مورد موسیقی خیلی طولانیه و جاش اینجا نیست. اگر مایل بودید در جای دیگه ای بیشتر توضیح میدم. ضمناً حرفی که عرض کردم بر اساس تجربه چندین ساله من بود و همونطور که میدونید تجربه خیلی فراتر از تئوریه
هیچوقت به خاطر ترس از موانع کار،کار رو به تعویق نندازین!
نهایتش یه محک زدین خودتونو توانایی تونو و میشه یه تجربه :ok:
[SPOILER]
موسیقی رو تا جای ممکن از زندگی خودتون حذف کنید. روی این مورد شدیداً تاکید دارم ، در حدی که میتونم بگم جایگاه شما در آخرت رو تعیین میکنه
آقا رضا با این حرفتون یاد یه فیلم افتادم چند سال پیش ماه رمضون نشون میداد اسمش "روز حسرت" بود .... یادتونه؟؟
یاد اون افتادم!! بعدش یه پیامک اومده بود ....
تعیین جایگاه شما دربهشت وجهنم به صورت رایگان با افسانه بایگان :khaneh:
حالا باید به جای خانم بایگان اسم شمارو بگیم مث اینکه:Nishkhand:
یاد مطلبی افتادم که چند سال پیش خونده بودم و با تصویر بالا ارتباط داره. شنیدنش جالبه
جمله این بود: اینکه بگیم اگر دیگران به من بدی کردند من هم باید به اونها بدی کنم ، مثل اینه که بگیم چون گرگ ما رو میخوره ما هم باید گرگ رو بخوریم!! :Nishkhand:
سلام.
دوستان تا جوون هستین یا اگه جوونم نیستین هر چی زودتر برین کربلا.
تا نرین هر چی دیگران براتون تعریف کنن نمتونین درک کنین.
هر کی بره شاید یه حسی بهش دست بده یکی میگفت من غم گین شدم یا تجربه شخصی خودم من اینه که وقتی توی بین الحرمین قرار گرفتم یک حالت ابتهاج روح و سر خوشی خیلی خیلیخاص بهم دست داد.
داداشا و خانوما لطفا برام دعا کنید که با مادرم برم کربلا(من دو دفعه رفتم اونم بدون مادرم)خیلی خیلی دلم لک زده برا حرم:Ghamgin::Ghamgin:
برخی از والدین با مقایسه فرزندان خود با یکدیگر یا با فرزندان دیگران، ضعف های آنان را بازگو می کنند؛ زیرا این مقایسه با افرادی می شود که موقعیت بهتری دارند و پدر و مادر دوست دارند فرزندان خود را با آنها مقایسه کنند. این مقایسه و ابراز آن به طور مستقیم به فرزند ضربه روحی می زند، از عزت نفس او می کاهد و تلاش های او را بی ارزش می کند، چه بسا حسادت و کینه ورزی را در او افزایش دهد.( علی حسین زاده، خانواده موفق،117ص،1390، انتشارات موسسه امام)
برخی از والدین با مقایسه فرزندان خود با یکدیگر یا با فرزندان دیگران، ضعف های آنان را بازگو می کنند؛ زیرا این مقایسه با افرادی می شود که موقعیت بهتری دارند و پدر و مادر دوست دارند فرزندان خود را با آنها مقایسه کنند. این مقایسه و ابراز آن به طور مستقیم به فرزند ضربه روحی می زند، از عزت نفس او می کاهد و تلاش های او را بی ارزش می کند، چه بسا حسادت و کینه ورزی را در او افزایش دهد.( علی حسین زاده، خانواده موفق،117ص،1390، انتشارات موسسه امام)
سلام
پیرو فرمایش شما ...
از همون ابتدا باید هم خودمون و هم فرزندانمون این رو درک کنیم و بپذیریم که نمیخوایم برتر و شاخص و سرآمد باشیم ... بلکه میخوایم متوسط و میانه زندگی کنیم .
مثلا باید به بچه ها بگیم که ما فرزندانی بسیار نرمال و متوسط میخوایم و از شما فقط در حد توانتون انتظاراتی داریم نه بیشتر ..
این کلام ، بار زیادی رو از رو دوش بچه ها برمیداره و استرس و اضطراب رو هم در بچه ها هم دروالدین میتونه به صفر برسونه ...
کلا ما نباید از خودمون انتظارات عجیب غریب داشته باشیم که بعد اگر نتونستیم بهش برسیم کارمون به مشکلات روحی بکشه !
باید مرتب اینو با خودمون تکرار کنیم که من بسیار متوسطم ، با خانواده ای بسیار متوسط ، با هوش و استعدادی بسیار متوسط ، تلاشم رو در حد توانم میکنم و شاکر هستم ... مطمئن باشید که در این حالت قوای جسمی و روحی انسان بهتر فعال میشه و به دستاوردهای بیشتری میرسه .. :ok:
ما زندگی نمیکنیم که کسی رو تحت تاثیر قرار بدیم ، بلکه زندگی میکنیم تا خودمون رو همونقدری که هستیم ابراز کنیم ..
و البته من هم یک چیز بگم .
برخی از آدمها میخوان پولدار بشن ...
برخی میخوان باسوادتر بشن ...
برخی میخوان مهربانتر و زیباتر بشن ...
برخی میخوان روابطشون رو با مردم گسترش بدن و در درون کارشون موفق تر بشن ...
و ...
تجربه بهم ثابت کرده که این مدل طرح ریزی بدرد نمیخوره ...
طرح و مدل باید صد در صد شفاف باشه ...
آدم باید دقیقا و دقیقا و دقیقا تعیین کنه میخواد به کجا برسه ...
تا زمانیکه اهداف دقیق دقیق مشخص نشدن ...
آدم از یه شاخه رویه شاخه دیگر میپره ... و هی شاخه عوض میکنه ...
بنابراین شناسایی دقیق هدف به نظره من هم خیلی خیلی مهم هست .
مدیر پروژه ها چیزی به نام Vision دارند ...
دقیقا تعیین میکنند که میخوان چی کار کنند . اون رو به تائید کارفرما میرسونند ... و دقیقا همون کار رو میکنند ... نه یک ذره کمتر و نه یک ذره بیشتر ...
اینجوری برنامه ریزی دقیق تر میشه ...
اگر هم وسط کار بفهمند که میشه کارهای بهتر و زیباتر و بیشتری انجام بدند ... Vision خودشون رو عوض نمیکنند ... مطلب رو یادداشت میکنند و در فاز دوم پروژه اون کار رو اجرایی میکنند .
تجربه بهم ثابت کرده که این مدل طرح ریزی بدرد نمیخوره ...
طرح و مدل باید صد در صد شفاف باشه ...
آدم باید دقیقا و دقیقا و دقیقا تعیین کنه میخواد به کجا برسه ...
تا زمانیکه اهداف دقیق دقیق مشخص نشدن ...
آدم از یه شاخه رویه شاخه دیگر میپره ... و هی شاخه عوض میکنه ...
بنابراین شناسایی دقیق هدف به نظره من هم خیلی خیلی مهم هست .
مدیر پروژه ها چیزی به نام Vision دارند ...
دقیقا تعیین میکنند که میخوان چی کار کنند . اون رو به تائید کارفرما میرسونند ... و دقیقا همون کار رو میکنند ... نه یک ذره کمتر و نه یک ذره بیشتر ...
اینجوری برنامه ریزی دقیق تر میشه ...
اگر هم وسط کار بفهمند که میشه کارهای بهتر و زیباتر و بیشتری انجام بدند ... Vision خودشون رو عوض نمیکنند ... مطلب رو یادداشت میکنند و در فاز دوم پروژه اون کار رو اجرایی میکنند .
با سلام
احسنتم
واقعیت همین است، برخی از ما فقط در همان خیال رسیدن به سر می بریم و غافل از اینکه باید بعد از هدف گذاری دقیق و منطقی، طبق طرح حرکت کرد.
و بدون حرکت انسان از اهداف خود می ماند.
انعطاف پذیر باشید، اگر لازم شد نقشه های زندگیتان را تغییر دهید، اما هدف اصلیتان را هرگز فراموش نکنید.( مهارت های زندگی دکتر حسن خنیفر، دکتر مژده پورحسینی، ص453)
با چنین روحیه ای عبور از مشکلات برای انسان سهل خواهد شد، و محلی برای داشتن نگرانی و اضطراب نخواهد بود.
چنین روحیه نیاز به تمرین دارد و درعین حال داشتن صبر هم در این موضوع می تواند خیلی مهم باشد.
دیل کارنگی: «از اینکه تمام سعی تان را در مورد کاری که به نظر کوچک می آید به کار ببرید، نترسید، هر بار که کاری انجام می دهید، نیرومند می شوید. اگر کارهای کوچک را به خوبی انجام دهید، کارهای بزرگ به خودی خودع انجام شده اند.»
دیوارهای بزرگ با همان آجرهای کوچک ساخته می شود، اگر این آجر ها در کنار هم قرار نگیرد دیوار بزرگی را نخواهیم ساخت، انسان هم همین طور است، هر چه قدر به کارهای خود اهمیت دهد و لو که کوچک است آن را انجام دهد و چنین اراده ای را سست نگیرد به مرور زمان می تواند کارهای بزرگ را به راحتی و با موفقیت انجام دهد.
از اینکه تمام سعی تان را در مورد کاری که به نظر کوچک می آید به کار ببرید، نترسید
با افرادی که با اهداف و آرمانهای ما مخالف هستند، یا روش ما برای رسیدن به هدف را نادرست می دانند، و... ، و در عین حال نقش مهمی در زندگیمان دارند، چه کنیم؟
با افرادی که با اهداف و آرمانهای ما مخالف هستند، یا روش ما برای رسیدن به هدف را نادرست می دانند، و... ، و در عین حال نقش مهمی در زندگیمان دارند، چه کنیم؟
با سلام
نیاز به توضیح بیشتری است، چه کسانی هستند؟ چه کار می کنند؟ چگونه مخالفت می کنند؟ و چگونه نقش مهمی دارند؟
در خدمتتون هستیم.
با سلام
نیاز به توضیح بیشتری است، چه کسانی هستند؟ چه کار می کنند؟ چگونه مخالفت می کنند؟ و چگونه نقش مهمی دارند؟
در خدمتتون هستیم.
به نام خدا
مثلا پدر و مادر ، که نقش مهمشان روشن هست.
انتظار دارند که به جای دنبال کردن آرمانهای خودم، به آرزوهای آنها تحقق بخشم.
گاهی که خیلی مصمم تصمیم می گیرم، و با مخالفت آنها مواجه می شوم، اگرچه با دلایل منطقی و براساس علایق خودم، خودم را قانع کردم، ولی دچار شک میشوم
کار خاصی نمی کنند، فقط سرزنش و به صورت زبانی ولی به صورت تقریبا مداوم
با تشکر از توجه شما استاد گرامی
به نام خدا
مثلا پدر و مادر ، که نقش مهمشان روشن هست.
انتظار دارند که به جای دنبال کردن آرمانهای خودم، به آرزوهای آنها تحقق بخشم.
گاهی که خیلی مصمم تصمیم می گیرم، و با مخالفت آنها مواجه می شوم، اگرچه با دلایل منطقی و براساس علایق خودم، خودم را قانع کردم، ولی دچار شک میشوم
کار خاصی نمی کنند، فقط سرزنش و به صورت زبانی ولی به صورت تقریبا مداوم
با تشکر از توجه شما استاد گرامی
با سلام
بزرگوار
اگر واقعا رفتار آنهامنافات با اهداف شما دارند، و یقین هم دارید که مسیر شما صحیح است (البته در مورد برنامه و اهداف خودتان باید مشورت بگیرید) به هر حال مشخص شد که مسیر شما منطقی و عقلانی است و نگرانی و اشکال تراشی پدر و مادر بی جهت است، نباید رفتار آنها مانع تغییر جهت در برنامه و اهدف شما شود. با حفظ ادب و احترام باید به راهتان ادامه دهید.
منتها اگر معلوم شد که مسیر و اهداف شما صحیح نیست بهتر است نظر والدین را نسبت به اهدافتان بپذیرید. ( به طور کلی اشکال تراشی آنها و برنامه و اهداف شما باید بررسی شود تا بتوان به صورت دقیق راهنمایی کرد)
انسانهایی که با علماء ارتباط داشتند و در تمام شرایط زندگی (خصوصا در مواقع خیلی حساس) از آنها مشورت می گرفتند، معمولا زندگی خوب و پر دوامی را تجربه می کردند، و از لغزش ها در امان بودند.
غفلت از علمای دین و انسانهای با تقوی در مسیر زندگی یک آفت و آسیب بزرگی است که متاسفانه در عصر مدرنتیه این موضوع به چشم می خورد.
سلام منظور از علما چه کسانی هستن و آیا واقعا همه افراد جامعه بهشون دسترسی دارن؟؟؟
توی هر قشری خوب و بد وجود داره،آیا هر کسی که برای مثال لباس جامعه روحانیت رو به تن داشت یا حوزوی بود عالم محسوب میشه؟؟
یا باید صلاحیتش توسط فرد دیگه ای تایید بشه؟؟؟؟
درکل تصور من اینه منظور از عالم برای قشر عام همون پیش نماز مساجد و روحانی های در دسترسه
در حالیکه همه اینها باز مورد تایید نیستن! شاید برای افراد حوزوی صلاحیت یا عدم صلاحیتشون محرز باشه ولی برای عامه مردم خیر!!!
در این حالت تکلیف چیه؟؟؟؟
من خودم چندبار به چند نفر مراجعه کردم راهنمایی هایی کردن غلط اندر غلط!!!!
حتی درباره مسائل شرعی یه چیز دیگه گفتن بااینکه به عنوان پاسخگو و یه آدم مطرح تو جمع حضور داشتن!
خب من که یه شخص عادیم بالاخره به تناسب سنش اسم و رسمش و.... اعتماد میکنم و
یه جورایی کلا این قشر خیلی قابل اعتمادن به نظر من!!
برای مثال اگه کسی بره پیش یه دکتر و تشخیص نده راحت میگه نه این خوب نبود برم پیش یکی دیگه
ولی وقتی میری پیش یه روحانی و مسئله ای میپرسی یه اطمینانی از قبل وجود داره و کمتر پیش میاد آدم بره از شخص دیگه ای بپرسه مگه اینکه شکی توش داشته باشه یا هنوز مسئله براش جا نیفتاده باشه...
بنابراین عالمی که ما بهش دسترسی داریم با عالمی که شما بزرگواران دسترسی دارین کاملا متفاوته!
ضمن اینکه شما خودتون استادین و شناخت نسبی لااقل دارین ولی ما گاهی بعد از سوال و جواب و اعتماد به افراد و اعتماد به عالم بودن شون بد میخوره تو ذوقمون!!
(اون هم بعد از مدتی که توسط شخص دیگه ای یا به واسطه کتابی یا جلسه ای بحثی و... متوجه یادگیری های غلط مون میشیم)
سلام منظور از علما چه کسانی هستن و آیا واقعا همه افراد جامعه بهشون دسترسی دارن؟؟؟
توی هر قشری خوب و بد وجود داره،آیا هر کسی که برای مثال لباس جامعه روحانیت رو به تن داشت یا حوزوی بود عالم محسوب میشه؟؟
یا باید صلاحیتش توسط فرد دیگه ای تایید بشه؟؟؟؟
درکل تصور من اینه منظور از عالم برای قشر عام همون پیش نماز مساجد و روحانی های در دسترسه
در حالیکه همه اینها باز مورد تایید نیستن! شاید برای افراد حوزوی صلاحیت یا عدم صلاحیتشون محرز باشه ولی برای عامه مردم خیر!!!
در این حالت تکلیف چیه؟؟؟؟
من خودم چندبار به چند نفر مراجعه کردم راهنمایی هایی کردن غلط اندر غلط!!!!
حتی درباره مسائل شرعی یه چیز دیگه گفتن بااینکه به عنوان پاسخگو و یه آدم مطرح تو جمع حضور داشتن!
خب من که یه شخص عادیم بالاخره به تناسب سنش اسم و رسمش و.... اعتماد میکنم و
یه جورایی کلا این قشر خیلی قابل اعتمادن به نظر من!!
برای مثال اگه کسی بره پیش یه دکتر و تشخیص نده راحت میگه نه این خوب نبود برم پیش یکی دیگه
ولی وقتی میری پیش یه روحانی و مسئله ای میپرسی یه اطمینانی از قبل وجود داره و کمتر پیش میاد آدم بره از شخص دیگه ای بپرسه مگه اینکه شکی توش داشته باشه یا هنوز مسئله براش جا نیفتاده باشه...
بنابراین عالمی که ما بهش دسترسی داریم با عالمی که شما بزرگواران دسترسی دارین کاملا متفاوته!
ضمن اینکه شما خودتون استادین و شناخت نسبی لااقل دارین ولی ما گاهی بعد از سوال و جواب و اعتماد به افراد و اعتماد به عالم بودن شون بد میخوره تو ذوقمون!!
(اون هم بعد از مدتی که توسط شخص دیگه ای یا به واسطه کتابی یا جلسه ای بحثی و... متوجه یادگیری های غلط مون میشیم)
با سلام
بزرگوار
احسنتم که دقت داشتید!
قبول می کنم انصافا دسترسی به علماء ( به معنی خاص) واقعا سخته.
اگر شخصی را می شناسید، و شناخته شده است تقوی و فضائل اخلاقی ایشان مورد تایید و ستایش مردم است و مسلط به اسلام و دین خداست می توانید، مراجعه کنید.( البته در صورت مشکل می توانید از طریق تماس تلفنی و یا شرکت در نماز جماعت این عالم و یا استفاده از سخنانش برای استفاده بردن و عمل کردن بهره ببرید)
در غیر این صورت لازم است کتابهای بزرگانی مثل:
آیه الله مصباح یزدی، آیه الله جوادی آملی، شهید مطهری، آیه الله مهدوی کنی، و خصوصا کتابهایی مقام معظم رهبری، و سایر اساتید مثل استاد قرائتی و سخنرانی افرادی مثل آقای پناهیان، هاشمی نژاد و افرادی که برای شما قابل استفاده است تا حدودی می تواند مشکل را حل کند.
قال رسول اکرم صلی الله علیه واله:
« خیر الرجال من امتی الذین لا یتطالون علی اهلیهم و یحنون علیهم و لا یظلمونهم ؛ بهترین مردان امت من کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نکنند، و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نکنند»( مکارم الاخلاق، ص216) این موضوع به تجربه ثابت شده که اگر والدین رفتار صحیح و شایسته ای با همدیگر و فرزندان خود داشته باشند، چنین خانواده ای از یک نظام محکم و اصولی و صحیح برخوردار خواهد بود، و به طور کلی مهر و صفا و صمیمیت بین همه برقرار خواهد شد و آینده درخشانی را می توان برای چنین خانواده ای تصور کرد.
«حضرت امام صادق عليهالسّلام فرمودند: هر كس كه در أمر دينت به تو نفعى نمىرساند، به او أهميّتى نده و در همنشينى و مصاحبت با او رغبت ننما؛ زيرا هر آنچه غير از خداوند تباركوتعالى است نابود است و عاقبتى وخيم دارد.»
«راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. گاهی ممکن است یک قانون، صد درصد درست هم نباشد، اما از بی قانونی بهتر است. گاهی ممکن است در یک بخشی، یک خطایی هم از مجری قانون سر بزند که من و شما بفهیم او در اجرای قانون این خطا را کرده است؛ اما اگر نتوانیم آن را از طریق قانونی اصلاح کنیم، از راه بی قانونی اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از این که باز بی قانونی کنیم؛ از راه بی قانونی بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا است؛ وسیله ای است برای آسایش کشور، آرامش کشور، حفط وحدت ملی، ادامه راه عمومی.»(ازبیانات مقام معظم رهبری1392/02/25) تجربه شده که قانون مداری در زندگی آثار بسیار خوبی را دارد، و افراد موفق برای کل رفتارهای خود و برنامه هایشان یک نظم و قانونی را تنظیم می کنند و با این مبنا می توانند به موفقیت های بزرگی هم برسند.
سعی کنیم درهمه فعالیتهای زندگی، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و... قانون مدار باشیم.
نیازها و روابط دنیوی مارو سوق میده به معاشرت با همه کس.. چاره چیه ؟
سلام و عرض ادب و احترام
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی میفرمایند:
اين أفرادى كه در روز اين قدر خرج مىكنند، مگر در شب چقدر خزينه مىنمايند؟! دخل و خرج معنوى سالك بايد با هم بخواند؛ شب براى تهجّد بيدار شود، بينالطّلوعين به قرائت قرآن و أذكار خود بپردازد و از حضرت پروردگار نور بگيرد، تا روز كه براى تحصيل، كسب يا تجارت پا به عالم كثرت مىگذارد از سرمايه نخورد، بلكه دسترنج مجاهدات خود را در ارتباط با أهل كثرت با اقتصاد و ميانهروى خرج كند. سالكى كه ارتباط و معاشرت او بىحساب و كتاب است مانند گوشت قربانى است؛ هر كسى تكّهاى از او ميكند و مىبرد و نهايةً براى خود چيزى باقى نمانده، مفلس و بيچاره مىشود. مىفرمودند: از خدا بگير، بعد خرج كن! أمّا اگر از خدا نگرفتى و مراقبه نداشتى و شب براى تهجّد بر نخواستى، متضرّر مىشوى. انسان از خودش چيزى ندارد و آنچه هست از ربّ است و اگر كسب نكند از مايه مىخورد و همه خرج شده و تمام ميگردد.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
ای جوانان اگر توانایی دارید، ازدواج کنید، و هر کس توانایی ندارد، بهتر است روزه بگیرد، چرا که روزه قلعه و سدی است در برابر گناه و سبب پاکی نفس درون است، و اگر بردباری پیشه کنید ثواب آن نزد خداست.( کافی،ج4، ص180)
یکی از تجربیات درمانی موفق در کنترل شهوات جنسی برای جوانانی که امکان ازدواج برای آنها فراهم نیست، گرفتن روزه است. روزه علاوه بر داشتن ثواب و آثار معنوی بیشتر روحی، می تواند در کنترل امیال شهوانی فرد بسیار موثر واقع شود.
دوستانی که از افتادن در گناه ترس دارند، دوستانی که میل جنسی آنها را خیلی اذیت می کند، دوستانی که شرایط لازم برای ازدواج را ندارند، می توانند از این تکنیک معنوی برای خویشتنداری خود بهره بگیرند، امید است که با عنایت الهی بعدا فرجی برای حل مشکلات آنان حاصل شود.
هیچوقت حرفی رو که میشنوید یا میبینید تا دیدن یک منبع معتبر باور نکنید لطفا
مخصوصا در این زمانه
چند تا خطر داره
اگه دنبال جواب نری ذهن پر شبهه میشه
اگه بری ذهن شکاک میشه و دیگه هیچی رو با دلایل منطقی هم قبول نمیکنه
.
پس لطفا خواهشا هرچیزی رو باور نکنید که بعدا با شنیدن کذبش لطمه بخورید
اگر با فرزندان خود اینگونه حرف بزنیم:
عزیزم، تو خیلی زود یاد می گیری
دست خط تو بسیار عالی است
تو تکالیفت را سروقت انجام می دهی
تو قلبی مهربان داری
تو به حرف پدر و مادرت اهمیت می دهی
تو دوستان خوبی را دور خودت جمع کرده ای
و ...
هر کار خوب کوچک یا بزرگ او را یاد آوری کنید، باعث تقویت عزت نفس و قوی تر شدن انگیزه او (برای رشد و پیشرفت) می شود.
تجربه شده که اگر فرزندان سرزنش نشوند و کارهای خوب و مثبت آنها تشویق و تمجید شود، این افراد در آینده افراد موفقی می شوند.
جای بحث موسیقی اینجا نیست ولی به احترام شما توضیح کوتاهی عرض میکنم
اول اینکه عرض کردم تا جای ممکن این کار رو انجام بدید. نگفتم مطلق. مثلاً میتونیم موسیقی های حرام و یا شبهه ناک رو کلاً کنار بذاریم. بقیش در حد تعادل ایرادی نداره
نکتهء دوم و مهمتر اینکه جدای از بحث حلال و حرام بودن ، موسیقی مهمترین کاری که انجام میده تغییر و دستکاری احساسات ماست. مثلاً میتونه ایجاد شادی کنه ، یا هیجان ، یا ترس ، یا غم و..... خب به چه دلیل؟ از شما می پرسم ، چرا وقتی شادی من بطور طبیعی ، طبیعتی که خدا قرار داده ، مثلاً 20 درصده ، چرا من باید با موسیقی ببرمش به 60 درصد؟ یا چرا وقتی اندوه من 30 درصده ، چرا من باید با موسیقی غمگین ببرمش به 50 درصد؟ چرا وقتی هیجان من 25 درصده باید با موسیقی هیجان انگیز برسونمش به 80 درصد؟ یعنی حداقل زیان موسیقی اینه که حالی به ما میده که
غیر طبیعیهمطلب سوم ، موسیقی بطور کلی در زندگی ما جاریه. مثلاً فیلم هم که ببینیم ، حتی اخبار نگاه کنیم ، با موسیقی همراه هستن. منظور من بطور خاص اشاره داره به موسیقی هایی که به شکل موسیقی مجزا و تاثیرگذار شناخته میشن. بخصوص موسیقی های همراه با خواننده
بحث در مورد موسیقی خیلی طولانیه و جاش اینجا نیست. اگر مایل بودید در جای دیگه ای بیشتر توضیح میدم. ضمناً حرفی که عرض کردم بر اساس تجربه چندین ساله من بود و همونطور که میدونید تجربه خیلی فراتر از تئوریههیچوقت به خاطر ترس از موانع کار،کار رو به تعویق نندازین!
نهایتش یه محک زدین خودتونو توانایی تونو و میشه یه تجربه :ok:
[SPOILER]
آقا رضا با این حرفتون یاد یه فیلم افتادم چند سال پیش ماه رمضون نشون میداد اسمش "روز حسرت" بود .... یادتونه؟؟
یاد اون افتادم!! بعدش یه پیامک اومده بود ....
تعیین جایگاه شما دربهشت وجهنم به صورت رایگان با افسانه بایگان :khaneh:
حالا باید به جای خانم بایگان اسم شمارو بگیم مث اینکه:Nishkhand:
[/SPOILER]یاد مطلبی افتادم که چند سال پیش خونده بودم و با تصویر بالا ارتباط داره. شنیدنش جالبه
جمله این بود:
اینکه بگیم اگر دیگران به من بدی کردند من هم باید به اونها بدی کنم ، مثل اینه که بگیم چون گرگ ما رو میخوره ما هم باید گرگ رو بخوریم!! :Nishkhand:
سلام.
دوستان تا جوون هستین یا اگه جوونم نیستین هر چی زودتر برین کربلا.
تا نرین هر چی دیگران براتون تعریف کنن نمتونین درک کنین.
هر کی بره شاید یه حسی بهش دست بده یکی میگفت من غم گین شدم یا تجربه شخصی خودم من اینه که وقتی توی بین الحرمین قرار گرفتم یک حالت ابتهاج روح و سر خوشی خیلی خیلیخاص بهم دست داد.
داداشا و خانوما لطفا برام دعا کنید که با مادرم برم کربلا(من دو دفعه رفتم اونم بدون مادرم)خیلی خیلی دلم لک زده برا حرم:Ghamgin::Ghamgin:
* با هر کس به اندازه ظرفیتش برخورد کنید
* سعی نکنید همیشه مهربان و رئوف و با گذشت باشید ( به غیر از خانواده) دیگران نیازدارند گاهی اوقات قدرت شما را ببینند تا بهتر در مورد شما تصمیمی بگیرند
* مهربانی بیش از حد افتادن در دام بلاهاست
* راز خود را برای خود نگه دارید و همیشه حتی با بهترین دوست خود نیز حائلی مناسب داشته باشید
برخی از والدین با مقایسه فرزندان خود با یکدیگر یا با فرزندان دیگران، ضعف های آنان را بازگو می کنند؛ زیرا این مقایسه با افرادی می شود که موقعیت بهتری دارند و پدر و مادر دوست دارند فرزندان خود را با آنها مقایسه کنند. این مقایسه و ابراز آن به طور مستقیم به فرزند ضربه روحی می زند، از عزت نفس او می کاهد و تلاش های او را بی ارزش می کند، چه بسا حسادت و کینه ورزی را در او افزایش دهد.( علی حسین زاده، خانواده موفق،117ص،1390، انتشارات موسسه امام)
سلام
پیرو فرمایش شما ...
از همون ابتدا باید هم خودمون و هم فرزندانمون این رو درک کنیم و بپذیریم که نمیخوایم برتر و شاخص و سرآمد باشیم ... بلکه میخوایم متوسط و میانه زندگی کنیم .
مثلا باید به بچه ها بگیم که ما فرزندانی بسیار نرمال و متوسط میخوایم و از شما فقط در حد توانتون انتظاراتی داریم نه بیشتر ..
این کلام ، بار زیادی رو از رو دوش بچه ها برمیداره و استرس و اضطراب رو هم در بچه ها هم دروالدین میتونه به صفر برسونه ...
کلا ما نباید از خودمون انتظارات عجیب غریب داشته باشیم که بعد اگر نتونستیم بهش برسیم کارمون به مشکلات روحی بکشه !
باید مرتب اینو با خودمون تکرار کنیم که من بسیار متوسطم ، با خانواده ای بسیار متوسط ، با هوش و استعدادی بسیار متوسط ، تلاشم رو در حد توانم میکنم و شاکر هستم ... مطمئن باشید که در این حالت قوای جسمی و روحی انسان بهتر فعال میشه و به دستاوردهای بیشتری میرسه .. :ok:
ما زندگی نمیکنیم که کسی رو تحت تاثیر قرار بدیم ، بلکه زندگی میکنیم تا خودمون رو همونقدری که هستیم ابراز کنیم ..
هرگز با یک آدم نادان مجادله نکنید،
اطرافیان ممکن است نتوانند تفاوت شما را تشخیص دهند!
و البته من هم یک چیز بگم .
برخی از آدمها میخوان پولدار بشن ...
برخی میخوان باسوادتر بشن ...
برخی میخوان مهربانتر و زیباتر بشن ...
برخی میخوان روابطشون رو با مردم گسترش بدن و در درون کارشون موفق تر بشن ...
و ...
تجربه بهم ثابت کرده که این مدل طرح ریزی بدرد نمیخوره ...
طرح و مدل باید صد در صد شفاف باشه ...
آدم باید دقیقا و دقیقا و دقیقا تعیین کنه میخواد به کجا برسه ...
تا زمانیکه اهداف دقیق دقیق مشخص نشدن ...
آدم از یه شاخه رویه شاخه دیگر میپره ... و هی شاخه عوض میکنه ...
بنابراین شناسایی دقیق هدف به نظره من هم خیلی خیلی مهم هست .
مدیر پروژه ها چیزی به نام Vision دارند ...
دقیقا تعیین میکنند که میخوان چی کار کنند . اون رو به تائید کارفرما میرسونند ... و دقیقا همون کار رو میکنند ... نه یک ذره کمتر و نه یک ذره بیشتر ...
اینجوری برنامه ریزی دقیق تر میشه ...
اگر هم وسط کار بفهمند که میشه کارهای بهتر و زیباتر و بیشتری انجام بدند ... Vision خودشون رو عوض نمیکنند ... مطلب رو یادداشت میکنند و در فاز دوم پروژه اون کار رو اجرایی میکنند .
با سلام
احسنتم
واقعیت همین است، برخی از ما فقط در همان خیال رسیدن به سر می بریم و غافل از اینکه باید بعد از هدف گذاری دقیق و منطقی، طبق طرح حرکت کرد.
و بدون حرکت انسان از اهداف خود می ماند.
انعطاف پذیر باشید، اگر لازم شد نقشه های زندگیتان را تغییر دهید، اما هدف اصلیتان را هرگز فراموش نکنید.( مهارت های زندگی دکتر حسن خنیفر، دکتر مژده پورحسینی، ص453)
با چنین روحیه ای عبور از مشکلات برای انسان سهل خواهد شد، و محلی برای داشتن نگرانی و اضطراب نخواهد بود.
چنین روحیه نیاز به تمرین دارد و درعین حال داشتن صبر هم در این موضوع می تواند خیلی مهم باشد.
دیل کارنگی:
«از اینکه تمام سعی تان را در مورد کاری که به نظر کوچک می آید به کار ببرید، نترسید، هر بار که کاری انجام می دهید، نیرومند می شوید. اگر کارهای کوچک را به خوبی انجام دهید، کارهای بزرگ به خودی خودع انجام شده اند.»
دیوارهای بزرگ با همان آجرهای کوچک ساخته می شود، اگر این آجر ها در کنار هم قرار نگیرد دیوار بزرگی را نخواهیم ساخت، انسان هم همین طور است، هر چه قدر به کارهای خود اهمیت دهد و لو که کوچک است آن را انجام دهد و چنین اراده ای را سست نگیرد به مرور زمان می تواند کارهای بزرگ را به راحتی و با موفقیت انجام دهد.
به نام خدا
با سلام
با افرادی که با اهداف و آرمانهای ما مخالف هستند، یا روش ما برای رسیدن به هدف را نادرست می دانند، و... ، و در عین حال نقش مهمی در زندگیمان دارند، چه کنیم؟
با سلام
نیاز به توضیح بیشتری است، چه کسانی هستند؟ چه کار می کنند؟ چگونه مخالفت می کنند؟ و چگونه نقش مهمی دارند؟
در خدمتتون هستیم.
به نام خدا
مثلا پدر و مادر ، که نقش مهمشان روشن هست.
انتظار دارند که به جای دنبال کردن آرمانهای خودم، به آرزوهای آنها تحقق بخشم.
گاهی که خیلی مصمم تصمیم می گیرم، و با مخالفت آنها مواجه می شوم، اگرچه با دلایل منطقی و براساس علایق خودم، خودم را قانع کردم، ولی دچار شک میشوم
کار خاصی نمی کنند، فقط سرزنش و به صورت زبانی ولی به صورت تقریبا مداوم
با تشکر از توجه شما استاد گرامی
با سلام
بزرگوار
اگر واقعا رفتار آنهامنافات با اهداف شما دارند، و یقین هم دارید که مسیر شما صحیح است (البته در مورد برنامه و اهداف خودتان باید مشورت بگیرید) به هر حال مشخص شد که مسیر شما منطقی و عقلانی است و نگرانی و اشکال تراشی پدر و مادر بی جهت است، نباید رفتار آنها مانع تغییر جهت در برنامه و اهدف شما شود. با حفظ ادب و احترام باید به راهتان ادامه دهید.
منتها اگر معلوم شد که مسیر و اهداف شما صحیح نیست بهتر است نظر والدین را نسبت به اهدافتان بپذیرید.
( به طور کلی اشکال تراشی آنها و برنامه و اهداف شما باید بررسی شود تا بتوان به صورت دقیق راهنمایی کرد)
سلام منظور از علما چه کسانی هستن و آیا واقعا همه افراد جامعه بهشون دسترسی دارن؟؟؟
توی هر قشری خوب و بد وجود داره،آیا هر کسی که برای مثال لباس جامعه روحانیت رو به تن داشت یا حوزوی بود عالم محسوب میشه؟؟
یا باید صلاحیتش توسط فرد دیگه ای تایید بشه؟؟؟؟
درکل تصور من اینه منظور از عالم برای قشر عام همون پیش نماز مساجد و روحانی های در دسترسه
در حالیکه همه اینها باز مورد تایید نیستن! شاید برای افراد حوزوی صلاحیت یا عدم صلاحیتشون محرز باشه ولی برای عامه مردم خیر!!!
در این حالت تکلیف چیه؟؟؟؟
من خودم چندبار به چند نفر مراجعه کردم راهنمایی هایی کردن غلط اندر غلط!!!!
حتی درباره مسائل شرعی یه چیز دیگه گفتن بااینکه به عنوان پاسخگو و یه آدم مطرح تو جمع حضور داشتن!
خب من که یه شخص عادیم بالاخره به تناسب سنش اسم و رسمش و.... اعتماد میکنم و
یه جورایی کلا این قشر خیلی قابل اعتمادن به نظر من!!
برای مثال اگه کسی بره پیش یه دکتر و تشخیص نده راحت میگه نه این خوب نبود برم پیش یکی دیگه
ولی وقتی میری پیش یه روحانی و مسئله ای میپرسی یه اطمینانی از قبل وجود داره و کمتر پیش میاد آدم بره از شخص دیگه ای بپرسه مگه اینکه شکی توش داشته باشه یا هنوز مسئله براش جا نیفتاده باشه...
بنابراین عالمی که ما بهش دسترسی داریم با عالمی که شما بزرگواران دسترسی دارین کاملا متفاوته!
ضمن اینکه شما خودتون استادین و شناخت نسبی لااقل دارین ولی ما گاهی بعد از سوال و جواب و اعتماد به افراد و اعتماد به عالم بودن شون بد میخوره تو ذوقمون!!
(اون هم بعد از مدتی که توسط شخص دیگه ای یا به واسطه کتابی یا جلسه ای بحثی و... متوجه یادگیری های غلط مون میشیم)
با سلام
بزرگوار
احسنتم که دقت داشتید!
قبول می کنم انصافا دسترسی به علماء ( به معنی خاص) واقعا سخته.
اگر شخصی را می شناسید، و شناخته شده است تقوی و فضائل اخلاقی ایشان مورد تایید و ستایش مردم است و مسلط به اسلام و دین خداست می توانید، مراجعه کنید.( البته در صورت مشکل می توانید از طریق تماس تلفنی و یا شرکت در نماز جماعت این عالم و یا استفاده از سخنانش برای استفاده بردن و عمل کردن بهره ببرید)
در غیر این صورت لازم است کتابهای بزرگانی مثل:
آیه الله مصباح یزدی، آیه الله جوادی آملی، شهید مطهری، آیه الله مهدوی کنی، و خصوصا کتابهایی مقام معظم رهبری، و سایر اساتید مثل استاد قرائتی و سخنرانی افرادی مثل آقای پناهیان، هاشمی نژاد و افرادی که برای شما قابل استفاده است تا حدودی می تواند مشکل را حل کند.
قال رسول اکرم صلی الله علیه واله:
« خیر الرجال من امتی الذین لا یتطالون علی اهلیهم و یحنون علیهم و لا یظلمونهم ؛ بهترین مردان امت من کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن نباشند و اهانت نکنند، و دلسوزشان باشند و به آنان ظلم نکنند»( مکارم الاخلاق، ص216)
این موضوع به تجربه ثابت شده که اگر والدین رفتار صحیح و شایسته ای با همدیگر و فرزندان خود داشته باشند، چنین خانواده ای از یک نظام محکم و اصولی و صحیح برخوردار خواهد بود، و به طور کلی مهر و صفا و صمیمیت بین همه برقرار خواهد شد و آینده درخشانی را می توان برای چنین خانواده ای تصور کرد.
هو
[/TD]
معاشرت با کسانی که در راه خدا نیستند چنان تغییر بدی در انسان ایجاد میکند که خود شخص هم متوجه نمیشود که آیا واقعا تغیری کرده یا خیر ؟!
«حضرت امام صادق عليهالسّلام فرمودند: هر كس كه در أمر دينت به تو نفعى نمىرساند، به او أهميّتى نده و در همنشينى و مصاحبت با او رغبت ننما؛ زيرا هر آنچه غير از خداوند تباركوتعالى است نابود است و عاقبتى وخيم دارد.»
بحارالأنوار
«راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. گاهی ممکن است یک قانون، صد درصد درست هم نباشد، اما از بی قانونی بهتر است. گاهی ممکن است در یک بخشی، یک خطایی هم از مجری قانون سر بزند که من و شما بفهیم او در اجرای قانون این خطا را کرده است؛ اما اگر نتوانیم آن را از طریق قانونی اصلاح کنیم، از راه بی قانونی اصلاح کنیم، تحمل آن بهتر است از این که باز بی قانونی کنیم؛ از راه بی قانونی بخواهیم آنچه را که به نظر ما خطا است؛ وسیله ای است برای آسایش کشور، آرامش کشور، حفط وحدت ملی، ادامه راه عمومی.»(ازبیانات مقام معظم رهبری1392/02/25)
تجربه شده که قانون مداری در زندگی آثار بسیار خوبی را دارد، و افراد موفق برای کل رفتارهای خود و برنامه هایشان یک نظم و قانونی را تنظیم می کنند و با این مبنا می توانند به موفقیت های بزرگی هم برسند.
سعی کنیم درهمه فعالیتهای زندگی، سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و... قانون مدار باشیم.
سلام
گرچه با تمام وجود میشه ارزش این جمله رو درک کرد .. اما واقعا امکان پذیر هست ؟
نیازها و روابط دنیوی مارو سوق میده به معاشرت با همه کس.. چاره چیه ؟
تجربه بهم ثابت کرده هیچ وقت نمیشه از شخصیت ادم ها و ظاهرشون دیگران مورد قضاوت قرار داد
رفیق داشتم ریش و سبیل میزاشته چشمش دنبال ناموس مردم بوده و هر فحشایی بوده انجام داده
رفیق هم داشتم صورتش 6 تیغه بوده و زیر ابرو بر میداشته ولی نمازش قضا نمی شده
علت زیر ابرو برداشتنش تو خونواده ای بزرگ شده بود نمیدونست گناه چیه وقتی با زبون خوش توجیحش کردم ولی با دلیل و مستند
قبول کرد الان مثل یک مرد واقعی شده
منم ببخشید میتونستم مثل خیلی ها قورا بگم چون این پسر ظاهرش بد باطنش بده و غیره ولی نه با زبون خوش
الان شاید بگم اعتقادش از من بیشتره
.........................
دومین تجربه ام این که 99 درصد دوستی های خیابونی و غیره دیدم تو خود رفیق هام که پسر هستند
همه دخترها رو به خاطر هوس میخواستن و بعد هم دخترها رو مثل زباله انداختن دور و دنبال دخترهایی می رفتن که قر و فر و ظاهر خودشون جذاب تر میکردن
حتی دیدم دختر چادری که ادعا چادر زدنشون میشه ولی ........................
...............................................................................
سومین تجربه ام : باز تکرار میکنم یک ادم پاک و خوب در اینترنت همیشه یک ادم پاک و سالم میمونه
کسی که صفت بد داشته باشه چه مجازی و چه غیر مجازی یک جوره
...............................................
من این تجربه خودم بوده در جامعه امروزی دیدم
با سلام
بزرگوار
تا جایی که مشکلی نیست, میشه معاشرت کرد, ولی اگر ادامه معاشرت باعث هلاکت و یا اسیب های دیگری باشد, اتفاقا ادامه معاشرت نهی شده است.
سلام و عرض ادب و احترام
علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی میفرمایند:
اين أفرادى كه در روز اين قدر خرج مىكنند، مگر در شب چقدر خزينه مىنمايند؟! دخل و خرج معنوى سالك بايد با هم بخواند؛ شب براى تهجّد بيدار شود، بينالطّلوعين به قرائت قرآن و أذكار خود بپردازد و از حضرت پروردگار نور بگيرد، تا روز كه براى تحصيل، كسب يا تجارت پا به عالم كثرت مىگذارد از سرمايه نخورد، بلكه دسترنج مجاهدات خود را در ارتباط با أهل كثرت با اقتصاد و ميانهروى خرج كند. سالكى كه ارتباط و معاشرت او بىحساب و كتاب است مانند گوشت قربانى است؛ هر كسى تكّهاى از او ميكند و مىبرد و نهايةً براى خود چيزى باقى نمانده، مفلس و بيچاره مىشود.
مىفرمودند: از خدا بگير، بعد خرج كن! أمّا اگر از خدا نگرفتى و مراقبه نداشتى و شب براى تهجّد بر نخواستى، متضرّر مىشوى. انسان از خودش چيزى ندارد و آنچه هست از ربّ است و اگر كسب نكند از مايه مىخورد و همه خرج شده و تمام ميگردد.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
ای جوانان اگر توانایی دارید، ازدواج کنید، و هر کس توانایی ندارد، بهتر است روزه بگیرد، چرا که روزه قلعه و سدی است در برابر گناه و سبب پاکی نفس درون است، و اگر بردباری پیشه کنید ثواب آن نزد خداست.( کافی،ج4، ص180)
یکی از تجربیات درمانی موفق در کنترل شهوات جنسی برای جوانانی که امکان ازدواج برای آنها فراهم نیست، گرفتن روزه است. روزه علاوه بر داشتن ثواب و آثار معنوی بیشتر روحی، می تواند در کنترل امیال شهوانی فرد بسیار موثر واقع شود.
دوستانی که از افتادن در گناه ترس دارند، دوستانی که میل جنسی آنها را خیلی اذیت می کند، دوستانی که شرایط لازم برای ازدواج را ندارند، می توانند از این تکنیک معنوی برای خویشتنداری خود بهره بگیرند، امید است که با عنایت الهی بعدا فرجی برای حل مشکلات آنان حاصل شود.
هیچوقت حرفی رو که میشنوید یا میبینید تا دیدن یک منبع معتبر باور نکنید لطفا
مخصوصا در این زمانه
چند تا خطر داره
اگه دنبال جواب نری ذهن پر شبهه میشه
اگه بری ذهن شکاک میشه و دیگه هیچی رو با دلایل منطقی هم قبول نمیکنه
.
پس لطفا خواهشا هرچیزی رو باور نکنید که بعدا با شنیدن کذبش لطمه بخورید
تجربه شده خیلی از پیام هایی که در فضای مجازی پخش میشه منبع موثقی نداره و شایعه ست...هرچند که در ظاهر اینطور به نظر نمیاد!!
اگر با فرزندان خود اینگونه حرف بزنیم:
عزیزم، تو خیلی زود یاد می گیری
دست خط تو بسیار عالی است
تو تکالیفت را سروقت انجام می دهی
تو قلبی مهربان داری
تو به حرف پدر و مادرت اهمیت می دهی
تو دوستان خوبی را دور خودت جمع کرده ای
و ...
هر کار خوب کوچک یا بزرگ او را یاد آوری کنید، باعث تقویت عزت نفس و قوی تر شدن انگیزه او (برای رشد و پیشرفت) می شود.
تجربه شده که اگر فرزندان سرزنش نشوند و کارهای خوب و مثبت آنها تشویق و تمجید شود، این افراد در آینده افراد موفقی می شوند.
بسمه الربّ
با سلام و عرض ادب
اگر این تعاریف بجا نباشند باعث نمی شود کودک به آنچه ندارد دل خوش کند
و کم کار شود؟
و یا وقتی در مدرسه با توبیخ معلّم در همین مواردی که والدین او را تشویق نموده اند
مواجه می شود دچار تناقض و یا کینه نسبت به معلمش گردد؟/با تشکر