۲.آن دل که گم شدهست هم از جان خویش جوی.....آرام جان خویش ز جانان خویش جوی
سلام و عرض ادب
خواهش میکنم
همه را کاملاً درست نوشتید. اما درمورد بیتی که نقل قول کردم و شما درمورد آن سؤال داشتید ، حقیقت این است که اگر بخواهیم واقعاً حرفه ای بررسی کنیم ، ارکانی بیشتر از قافیه و ردیف وجود دارد و آن کلماتی که در شعر شما بود ، علاوه بر قافیه و ردیف ، ارکان دیگری هم در انها دیده میشود. اما همانطور که عرض شد هدف این تاپیک آموزش ساده و روان شعر هست ، لذا نمی خواهیم آقدرها وارد جزئیات بشویم. بخصوص در جلسهء اول. شما همان ردیف که فرمودید درست است
این قسمت رو اصلا متوجه نشدم.
تو عربی یادم هست که مثلا ریشه ی هر کلمه ۳ حرف داشت و اینها رو توی وزنهای مختلف میزاشتیم.
ولی الان اینجا نه کلمه ها ی در هر مصرع با این فعلان و ...هم وزن هست نه هم آهنگ . حتی تعداد کلمه های هر مصرع با این تعداد وزن هاش برابر نیست.!!!!
چون وزن در شعر کلاسیک از موارد بسیار مهم است ، لذا بصورت گذرا به آن نیز پرداختم ، اما صرفاً در حد آشنایی و اینکه کاربران فعلاً همینقدر بدانند که وزن چیست. انشاالله در جلسات بعد ، بطور کامل به وزن شعر نیز خواهم پرداخت که لازمهء یادگیری وزن شعر ، ابتدا یادگیری هجا بندی و استفاده از آن است
اما فقط برای اینکه از درگیری ذهنی شما کم کنم ، اشاره کوتاهی میکنم
بهتر است ابتدا با تطبیق هر کلمه بر وزن مورد نظر شروع کنید. مثلاً:
خوشا آنان = مفاعیلن
خو = مَ
شا = فا
آ = عی
نان = لن
و همینطور تا آخر
که الله یا = مفاعیلن
رشان بی = مفاعیل
نمونه ای دیگر سعدیا مر = فاعلاتن
دِ نکونام = فعلاتن
نمی ییرد = فعلاتن (نمیرد را باید نمی ییرد بنویسید. توضیحش برای جلسات آینده)
هَ رِ گز = فعلن
سلام و تشکر
متاسفانه بنده هم متوجه وزن و توضیحی که دادين نشدم.
مثلا سعدیا مر چطور فاعلانن شد؟ فاعلانن کجا و سعدیا مر کجا!!؟
فعلا چون با گوشی وارد شدم نميتونم تکلیف بذارم. ان شاالله بعدا تکلیف ميذارم.
بازم ممنون
تو عربی یادم هست که مثلا ریشه ی هر کلمه ۳ حرف داشت و اینها رو توی وزنهای مختلف میزاشتیم
متاسفانه بنده هم متوجه وزن و توضیحی که دادين نشدم.
مثلا سعدیا مر چطور فاعلانن شد؟ فاعلانن کجا و سعدیا مر کجا!!؟
کلاً مباحث وزن در عربی را فراموش کنید
در شعر فارسی ، وزن ها از پیش تعیین شده هستند و شما باید کلمات شعر خودتون را با وزن مربوطه تطبیق بدهید
برای مثال ، یا وزنِ
"مفاعیلن" میشود این کلمات را نوشت: الا ای دل --- خداوندا --- دلم خون شد --- شَوَد پیدا --- بیا اکنون --- فراوان شد ---- و........
تمام اینها بر وزن "مفاعیلن" هستند
دقت بفرمائید که برای تطبیق شعر خود با وزن مورد نظر ، قرار نیست حروف را با هم تطبیق دهیم ، بلکه باید آهنگ را تطبیق داد
1. ای رند تبریزی چرا اینها به آنها می کنی *** رندانه می گویم ترا کاتش به جانهامی کنی
2. صهبای من زیبای من سیمین ترا دلدارنیست *** وز شعر او غمگین مشو کو در جهان بیدارنیست
3. مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد *** وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
4. مسلمانان مرا وقتی دلی بود *** که با وی گفتمی گر مشکلی بود
5. آتش عشق است اندر نی فتاد *** جوشش عشق است اندر می فتاد
6. برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله، طفل نی سواری بیش نیست
7. بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم *** نیم چون خوشدل و خرمبگرییم
[TR]
[TD="class: b"]8. خوشا آنانکه الله یارشانبی ***[/TD]
[TD][/TD]
[TD="class: b"]بحمد و قل هو الله کارشانبی[/TD]
[/TR]
9. هرگزم نقش تو از لوح دل وجاننرود*** هرگز از یاد من آن سروخراماننرود 10. باد از مویت رضاخانیلچک برداشته*** پشت ابروت ماه مشروطهسرکبرداشته
قافیه ردیف
دوطرف ستاره یک مصرع است
هر شماره یک بیت
برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله ، طفل نی سواری بیش نیست
سلام و عرض ادب
به این بخش از صحبت من دقت بفرمائید:
قافیه:
کلمات آخر هر مصراع (یا ابیات) که با یکدیگر هماهنگ هستند
ردیف:
کلماتی هستند که در آخر مصراع ها (یا ابیات) می آیند و کاملاً مشابه یکدیگر هستند
حالا دوباره به آن بیت توجه بفرمائید: برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله ، طفل نی سواری بیش نیست کلماتی که شما در این بیت به عنوان قافیه معرفی کردید ((بیش)) ، در واقع ردیف هستند ، چون عیناً تکرار شده اند
درستش این میشود (قافیه با رنگ قرمز و ردیف با رنگ آبی): برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله ، طفل نی سواری بیش نیست
قافیه = شراری / سواری ردیف = بیش نیست
البته همانطور که خدمت سرکار خانم "دختر ایرونی" هم عرض کردم ، علاوه بر قافیه و ردیف ارکان دیگری هم در شعر وجود دارد ، اما برای آسان شدن مطلب به آنها نمی پردازیم
شما فعلاً همان قافیه و ردیف را مد نظر قرار بدهید کاملاً کافی خواهد بود
1.ساقی به نور باده برافروز جام ما // مطرب بگو که کار جهان شد بکام ما
2. کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاریخوش // معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاریخوش
3. گر باده خوری تو با خردمندانخور // یا با صنمی لاله رخی خندانخور
4. تا کی غم آن خورم که دارمیا نه // وین عمر به خوشدلی گذارمیا نه
5. یک قطره آب بود با دریاشد // یک ذره خاک با زمین یکتاشد
6.بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز // در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز(ردیف ندارد) 7.تو چه هستی؟ بنده ی نام و جلالخویش // دیده در آیینه ی دنیا جمالخویش
8.نشود فاش کسی آن چه میان من و توست // تا اشارات نظر نامه رسانمن و توست
9.پیش شیخ آمد که، ای شیخ درشت! // تو یقین دان که مرا استاد کشت
10. من هلاک فعل و مکر مردمم // من گزیده ی زخم مار و کژدمم مورد ده رو شک دارم! (شاید کل مردمم و کژدمم قافیه حساب بشه!)
قافیه | ردیف | هر شماره شامل یه بیت و دو مصراع و مصراع ها با" //" جدا شده
برای مثال ، یا وزنِ "مفاعیلن" میشود این کلمات را نوشت:
الا ای دل --- خداوندا --- دلم خون شد --- شَوَد پیدا --- بیا اکنون --- فراوان شد ---- و........
تمام اینها بر وزن "مفاعیلن" هستند
دقت بفرمائید که برای تطبیق شعر خود با وزن مورد نظر ، قرار نیست حروف را با هم تطبیق دهیم ، بلکه باید آهنگ را تطبیق داد
سلام .خسته نباشید.
اصلا درک نمی کنم.
به نظر من اینها رو میشه با وزن یا همان آهنگ فعولاتن هم مثلا خواند.شاید با خیلی چیزای دیگه هم بشه خوند.:Gig:
اصلا فعولاتن هم هست؟این کلمات یه تعداد معدودی هستند؟ بله؟
البته فرموده بودید برای وزن زود است.ببخشید.
۱۰. من هلاک فعل و مکر مردمم // من گزیده ی زخم مار و کژدمم
مورد ده رو شک دارم! (شاید کل مردمم و کژدمم قافیه حساب بشه!)
سلام برادر عزیز
برای ارائهء پاسخ کامل به سؤال شما کمی جستجو کردم و نتیجهء کلی را خدمت شما عرض میکنم
وقتی در انتهای مصرع ها ، یک
فعل مخفف می شود اگر جزء افعال بودن باشد (ام ، ای ، ایم ، اید، اند) ، ردیف به حساب نمی آیند و جزئی از قافیه محسوب میشوند
مثل این نمونه: گل ها همه پژمرده اند *** از درد و غم آکنده اند
گر چه ((اند)) در واقع همان ((هستند)) بوده که برای شعر تغییر ظاهر پیدا کرده و مخفف شده ، اما چون از افعال بودن می باشد ، پس ردیف نخواهد بود و در نتیجه ((پژمرده اند)) و ((آکنده اند)) بطور کامل قافیه به حساب می آیند
پس در بیتی که شما نوشتید هم کلمات ((مردمم / کژدمم)) بطور کامل قافیه حساب میشوند
اما اگر فعلی که مخفف شده ، غیر از افعال بودن باشد ، ردیف به حساب می آید
مانند نمونه زیر:
در جهان معبود من تنها خداست *** هر تفکر غیر از این از حق جداست
در اینجا ((خدا)) و ((جدا)) قافیه خواهند بود و ((ست)) که در واقع ((است)) می باشد ، ردیف حساب خواهد شد
ضمن اینکه ظاهراً در این زمینه بین علمای ادبیات اختلاف نظر نیز وجود دارد :Nishkhand:
سلام خواهر گرامی
فکر میکنم اشتباه از بنده بود چون الان نباید از ((ف / ع / ل)) استفاده میکردم. با این کارم ذهن کاربران را درگیر کردم
اما عرض کنم به نوعی شما درست متوجه شدید خواهر گرامی. جدای از قواعد استاندارد ، باید بگویم بله ، با فعولاتن هم میشود وزن را استخراج کرد :ok:
مفاعیلن / مفاعیلن / مفاعیل
فعولاتن / فعولاتن / فعولات
مفیعالن / مفیعالن / مفیعال
بیا ای دل / بیا ای دل / بیا دل
لالای لای لای / لالای لای لای / لالای لای
تمام اینها یکی هستند :ok:
قابل توجه شما و تمام کاربران عزیز که در این مورد سؤال دارند: چیزی که برای ما مهم است پیدا کردن آهنگ شعر است. و خیلی مهم نیست شما به چه روشی آهنگ را پیدا میکنید
اما برای اینکه یک استاندارد برای همه موجود باشد ، لذا از کلماتی مثل ((مفاعیلن)) استفاده میشود
ولی شما می توانید هر کلمه ای که با آن راحت هستید جایگزین کنید. اگر صبر کنید تمام اینها را آموزش خواهم داد
از کاربران عزیز درخواست دارم کمی صبور باشند. وقتی به مباحث مربوط به وزن برسیم ، مطمئن باشید وزن را مثل باقلوا یاد خواهید گرفت :Nishkhand:
از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس *** از زیادی عطای تو کمت ما را بس
از ولای مرتضی دل را چراغان می کنم *** با علی بار دگرتجدید پیمان می کنم
آقا سلام بر غزل اشک ماتمت *** بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت
آداب خوش محمدی را دریاب *** د ر قول و عمل،نه در خیال و در خواب ...
بیز حسین بن علینون یولونون عاشقیوخ ** * هم ابالفضلین اُ بیر جوت قولونون عاشقیوخ
ای سبزترین خاطره در باغ وجودم *** دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم
برای من که دلم چون غروب پاییز است *** صدای گرم تو از دور هم دلانگیز است
از همه گر رها شوم از تو جدا نمیشوم ** * تا تو زمین سجده ای سر به هوا نمیشوم
حرمین خادمی که قاپلاری باقلار گجه لر * ** گویون اولدوزلاری دا اصغره آغلار گجه لر
کاتب لوح شهادت رقمت را عشق است *** در ره عشق ثبات قدمت را عشق است
سلام و عرض ادب
جسارتا احساس میکنم وزن مفاعیلن با لا لای لای لای یکی نیست
چرا که در مفاعیلن "مـَ" هجاء کوتاهه و در دومی "لا" هجاء بلند
اینطوره؟
سلام به شما برادر عزیز
انشاالله به مباحث وزن که برسیم کامل توضیح خواهم داد. هم بحث تطبیق هجاها با یکدیگر ، هم بحث اختیارات شاعری و هم سایر مباحث
به نمونه زیر دقت بفرمائید:
سـعـدیــا مــرد نکونـام نمیرد
هـرگـز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرندهَ = کوتاه >>> نَ = کوتاه
رِ = کوتاه >>> بَ = کوتاه گِز = بلند>>> رَند = کشیده
می بینید که هجاهای انتهای دو مصراع مانند هم نیستند. اولی بلند است و دومی کشیده
ضمناً دقت بفرمائید که ((لا لای لای)) یک بیان عامیانه است و در گویش عامیانه ، ((لااااااااای)) نمیگوئیم
بلکه تلفظ آن چیزی شبیه به ((لَی)) خواهد بود و این بیان صرفاً برای به دست آمدن آهنگ عرض شد
فکر کنم الان قیافه کاربران شبیه به مادرهایی شده که دارند برای کودکشان لالایی میخوانند:
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام *** ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
گفتا تو از کجائی کاشفته مینمائی *** گفتم منم غریبی از شهر آشنائی
سلام و عرض ادب
خواهر گرامی سرکار "باغ بهشت" ، مواردی که نوشتید شبیه به مطلبی بود که برای یکی دیگر از کاربران محترم در پست شماره 61 توضیح دادم
آن پست را حتماً یک بار دیگر مطالعه بفرمائید
قافیه در دو بیت بالا به این صورت است:
زنده ام / بنده ام
می نمایی / آشنایی
یعنی دو بیت بالا ردیف ندارند :ok:
نکتهء دیگر اینکه برای تعیین قافیه ، کل کلمه را باید در نظر بگیرید ، نه فقط حروفی که قافیه را میسازند
مثلاً در بیت اول در پست خودتان ،
((آفتاب)) و ((شراب)) قافیه هستند
لذا نباید قافیه را اینطور مشخص کنید: ((تاب)) ، ((راب)) ، اینها حروف سازندهء قافیه هستند
اینها به مباحث دیگری مربوط میشود مانند ردف و.... که طرح آنها فقط باعث پیچیدگی میشود و با هدف ما که یادگیری آسان است تضاد دارد
بجز مواردی که عرض کردم ، تمام قسمت هایی که نوشتید درست بود :Gol:
دلم تنگ است خداوندا عجب حال بدی دارم، اخ خدا خیلی بهم سخت میگذره به زور ارام بخش و ضدافسردگی که اونم به زور ارومم میکنه
سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان گرامی
پسر خوشبخت عزیز ، قرار ما این بود که تاپیک منظم پیش برود و پست های نامربوط قرار گیرد
اما به احترام شما این پست پاک نمیشود :ok:
درد و غم شما هم هر چه که هست به امید خدا زودتر به شادی تبدیل شود
توکلتان را به خدا بدهید و از اساتید سایت برای رفع مشکل خود کمک بگیرید
سلام دوستان عزیز
همانطور که عرض کرده بودم ، روش آموزشی من قدری با روش های دیگر متفاوت است. برای همین بدون اینکه فعلاً به قواعد اصولی شکل ظاهری اشعار بپردازم ، چگونگی بوجود آوردن نظم در شعر را برای شما عزیزان توضیح خواهم داد. انشاالله مفید واقع شود:
شما در مجموع به دو روش میتوانید اشعار خود را با قافیه نظم بدهند
1 - قافیه ها در انتهای هر بیت با یکدیگر هماهنگ باشند
به این شکل: --------- /////---------* --------- /////---------* --------- ///// ---------* --------- ///// ---------*
در این روش ، قافیه ها باید در هر بیت با بیت قبل و بعد هماهنگ باشند
برای مثال به این شکل: --------- /////---------بازار --------- /////---------یار --------- /////---------دیوار --------- /////---------سوار
2 - قافیه ها در انتهای هر مصرع و برای هر بیت با یکدیگر هماهنگ باشند
به این شکل: ---------* ///// ---------* ---------@ /////---------@ ---------# /////---------# ---------% /////---------%
در این روش ، قافیه ها باید فقط در همان بیت با یکدیگر هماهنگ باشند و نیاز به هماهنگی با بیت های قبل و بعد نیست
برای مثال به این شکل: ---------یار /////---------بازار ---------گوش /////---------خموش ---------ماتم /////---------کم ---------آشوب /////---------خوب
میتوان گفت که این دو روش ، ریشه اصلی تمام روش های تنظیم قافیه در شعر فارسی هستند
حال با هر دو روش بالا ، دو شعر برای شما مینویسم تا بهتر با این دو روش آشنا بشوید
الف)
اگر در اسک دین هستی ، چه نیکوست /// چو نیکو باشدت ، پس اینچنین باش
نشو دور از میان جمع یاران /// میان دوستانی نازنین باش
اگر چه آسمان باشد سرایت /// دمی هم پیش ما روی زمین باش
به هر صورت که باشی ، بس عزیزی /// خودت باش ای رفیق ، آری همین باش
ب)
اگر در اسک دین عضوی ، چه نیکوست /// چو هستی این چنین ، من دارمت دوست نشو دور از میان جمع یاران /// مَرو بیرون از این زیبا گلستان
اگر چه آسمان باشد سرایت /// بمان تا دوستت گردد فدایت
به هر صورت که باشی ، بس عزیزی /// اگر فردی درشتی ، یا که ریزی :Nishkhand:
می بینید که در شعر اول قافیه ها به چه شکل هماهنگ شده اند و در شعر دوم به چه شکل
خوب به این موضوع دقت بفرمائید:
در شعر اول مبنای ما بیت اول است و سایر ابیات با آن هماهنگ میشوند یعنی انتهای ابیات برای تنظیم قافیهء شعر مهم است
اما در شعر دوم ، شما باید هر مصراع را با مصراع روبروی خودش تنظیم کنید یعنی انتهای مصرع ها برای تنظیم قافیهء شعر مهم است
یک نکته بسیار مهم: در روش اول ، یعنی روشی که باید تمام ابیات با بیت قبلی و بعدی هماهنگ باشند ، موردی وجود دارد که باید به آن توجه بفرمائید
در این روش ، شما میتوانید در بیت اول ، هر دو مصراع را با یکدیگر هماهنگ کنید ، بعد بیت دوم و سوم و چهارم و..... را با بیت اول هماهنگ بسازید
در هر دو حالت ، انتهای ابیات باید با یکدیگر هم قافیه باشند
اما در روش اول ، نیازی نیست مصرع اول نیز با انتهای ابیات هماهنگ شود
ولی در روش دوم ، مصرع اول نیز با کل شعر هم قافیه است
این دو روشی که توضیح دادم ، دو سبک از سبک های معروف شعر فارسی هستند که فعلاً به اسم آنها کاری نداریم
پس در نهایت ، ما با 3 روش تنظیم قافیه آشنا شدیم
1 - تنظیم قافیه در هر بیت. یعنی مصرع اول بیت با مصرع دوم همان بیت
2 - تنظیم قافیه در انتهای تمام ابیات ، بدون توجه به مصراع های ابتدایی
3 - تنظیم قافیه در انتهای تمام ابیات ، بدون توجه به مصراع های ابتدایی. بجز اولین مصراع از شعر که استثنائاً باید با انتهای ابیات هماهنگ باشد
حالا میتوانید با سؤال های خود به من حمله کنید :Nishkhand:
درود بر آقا رضا عزیز به خاطر زحمت و وقتی که برای آموزش می ذارن و لطف می کنن گفتید که "شما در مجموع به دو روش میتوانید اشعار خود را با قافیه نظم بدهید" اما همان طور که خودتون می دونید ما تو شعر کلاسیک فارسی فقط دو قالب نداریم ! ( فقط قالب قطعه و مثنوی نیس)
خواهش می کنم توضیح بدید منظورتون دقیقا چیست;)
الف)
اگر در اسک دین هستی ، چه نیکوست /// چو نیکو باشدت ، پس اینچنین باش
نشو دور از میان جمع یاران /// میان دوستانی نازنین باش
اگر چه آسمان باشد سرایت /// دمی هم پیش ما روی زمین باش
به هر صورت که باشی ، بس عزیزی /// خودت باش ای رفیق ، آری همین باش
به نام خدا
با سلام و عرض ادب
بله در اسک دین هستم و نیکوست-------چو نیکو باشد این من این چنینم
ولی در آسمان پر ستاره، از آنجا که ندارم یک ستاره-------لذا من آمدم در سایت اسک دین، میان دوستان نازنینم
و من این سایت را می دارمش دوست-------به هر صورت چنین است حال و روزم
اگرچه مبتدی هستم ولیکن------- با کلاس، این چنین شعری سرودم
درود بر آقا رضا عزیز به خاطر زحمت و وقتی که برای آموزش می ذارن و لطف می کنن گفتید که"شما در مجموع به دو روش میتوانید اشعار خود را با قافیه نظم بدهید" اما همان طور که خودتون می دونید ما تو شعر کلاسیک فارسیفقط دو قالبنداریم ! ( فقط قالب قطعه و مثنوی نیس)
خواهش می کنم توضیح بدید منظورتون دقیقا چیست;)
سلام به شما برادر گرامی
اول اینکه سه روش بود ، نه دو روش :ok:
به پست شماره 75 دقت بفرمائید:
در نهایت ، ما با 3 روش تنظیم قافیه آشنا شدیم
1 - تنظیم قافیه در هر بیت. یعنی مصرع اول بیت با مصرع دوم همان بیت
2 - تنظیم قافیه در انتهای تمام ابیات ، بدون توجه به مصراع های ابتدایی
3 - تنظیم قافیه در انتهای تمام ابیات ، بدون توجه به مصراع های ابتدایی. بجز اولین مصراع از شعر که استثنائاً باید با انتهای ابیات هماهنگ باشد
فرهاد عزیز ، اگر دقت بفرمائید در جایی از صحبتم در پست شماره 73 گفتم که:
میتوان گفت که این دو روش ، ریشه اصلی تمام روش های تنظیم قافیه در شعر فارسی هستند
پس بنده نگفتم فقط همین دو قالب را داریم ، بلکه گفتم ریشه اصلی تنظیم قافیه در این دو روش است
شما قالبی از قالب های شعر فارسی را می شناسید که دو روش فوق در آن به کار نرفته باشد؟
از طرفی ، همانطور که بارها عرض کردم ، ما به دنبال یادگیری آسان و متفاوت سرودن شعر هستیم
پس لطفاً روش های متعارف و مرسوم آموزش را فراموش کنید :ok:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب
بله در اسک دین هستم و نیکوست-------چو نیکو باشد این من این چنینم
ولی در آسمان پر ستاره، از آنجا که ندارم یک ستاره-------لذا من آمدم در سایت اسک دین، میان دوستان نازنینم
و من این سایت را می دارمش دوست-------به هر صورت چنین است حال و روزم
اگرچه مبتدی هستم ولیکن------- با کلاس، این چنین شعری سرودم
*****
سلام و عرض ادب
عالی بود :Kaf:
تطابق کلمات و پاسخ به شعر من ، وزن روان و خوش آهنگ ، حفظ قالب شعر
تمامش عالی بود
فقط چند نکته عرض می کنم انشاالله اشعاری بهتر از این هم بسرائید
1 - در این بخش:
ولی در آسمان پر ستاره، از آنجا که ندارم یک ستاره
لذا من آمدم در سایت اسک دین، میان دوستان نازنینم
اینها را در کنار هم نوشتید ، اما اینها هر کدام یک بیت جداگانه هستند و باید برای هر دوی آنها قافیه قرار می دادید
2 - در این دو بیت:
و من این سایت را می دارمش دوست-------به هر صورت چنین است حال و روزم
اگرچه مبتدی هستم ولیکن------- با کلاس، این چنین شعری سرودم
((روزم)) و ((سرودم)) هم قافیه نیستند
3 - کمی هم مشکل وزن در شعر شما وجود دارد ولی بسیار ناچیز است و انشاالله وقتی به مباحث وزن برسیم مطمئن هستم که کاملاً رفع خواهد شد
اینها را در کنار هم نوشتید ، اما اینها هر کدام یک بیت جداگانه هستند و باید برای هر دوی آنها قافیه قرار می دادید
به نظر خودم هم اومد که باید هر کدوم یک بیت باشد، ولی دیدم قافیه نداره،
مگر مصرع ها محدودیت دارند؟ و این محدودیت چگونه مشخص می شود؟
((روزم)) و ((سرودم)) هم قافیه نیستند
چرا؟ این دو که با هم هماهنگ به نظر می رسند؟
یعنی پس با این حساب با ابیات قبلی هم، هم قافیه نیستند؟
یا فقط مشکل در سرودم هست که معنای فعلی دارد؟...:Gig:
قافیه:
کلمات آخر هر مصراع (یا ابیات) که با یکدیگر هماهنگ هستند. قافیه و کاربرد آن ، از مهمترین ارکان شعر کلاسیک محسوب میشود
به نظر خودم هم اومد که باید هر کدوم یک بیت باشد، ولی دیدم قافیه نداره
سلام
خب قافیه را شما باید جور کنید :Nishkhand:
مگر مصرع ها محدودیت دارند؟ و این محدودیت چگونه مشخص می شود؟
بستگی به قالب شعر دارد. بطور کلی شما باید در یک قالب خاص شعر خود را تنظیم کنید. مثلاً غزل. اینها را بعداً به ترتیب توضیح خواهم داد
اما فعلاً خلاصه عرض کنم که یک روال مشخص برای شعر خود در نظر بگیرید
دوباره به شعر خودتان دقت کنید (بیت ها را شماره گذاری کردم):
1) بله در اسک دین هستم و نیکوست-------چو نیکو باشد این من این چنینم 2) ولی در آسمان پر ستاره------از آنجا که ندارم یک ((ستاره)) 3) لذا من آمدم در سایت اسک دین------میان دوستان نازنینم 4) و من این سایت را می دارمش دوست-------به هر صورت چنین است حال و روزم 5) اگرچه مبتدی هستم ولیکن------- با کلاس، این چنین شعری سرودم
حالا فکر میکنم بهتر مشخص باشد که چطور کلمهء ((ستاره)) با سایر قافیه ها هماهنگی ندارد
چرا؟ این دو که با هم هماهنگ به نظر می رسند؟
یعنی پس با این حساب با ابیات قبلی هم، هم قافیه نیستند؟
هماهنگ بودن قافیه ها باید به گونه ای باشد که بخش انتهایی آنها عیناً شبیه به هم باشد که به آن ، حروفِ قافیه میگوئیم
مثلاً اینها کلمات هم قافیه هستند:
سرودم
گشودم
فزودم
کبودم
سودم چون انتهای تمام آنها این بخش قرار دارد: ......ودماما اینها هم قافیه نیستند:
سرودم
شنیدم
روزم
خموشم
با بحث هجا (همان بخش کردن خودمان :Nishkhand:) حتماً آشنا هستید
برای بوجود آمدن قافیه ، باید
آخرین هجا از کلمات مانند هم باشد تا دو کلمه را هم قافیه بگوئیم
اینکه فقط حرف آخر آنها یا وزن آنها یکی باشد ، برای هم قافیه بودن کافی نیست
با نام و یاد خدا
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و گرامی
به دلیل بیماری همسرم که تحت شیمی درمانی قرار دارند و اینکه همین امروز از بیمارستان مرخص شدند
جلسه امشب ، با عذرخواهی فراوان از شما عزیزان ، برگزار نمی شود
انشاالله فردا شب جلسه سوم آموزش را خدمت شما ارائه خواهم کرد
نیم ساعتی هست که سعی می کنم درس را ارائه کنم. اما چون همسرم تزریق نخاعی داشته اند ، حال مساعدی ندارند
باز هم از همه عذرخواهی میکنم :Gol:
با نام و یاد خدا
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و گرامی
به دلیل بیماری همسرم که تحت شیمی درمانی قرار دارند و اینکه همین امروز از بیمارستان مرخص شدند
جلسه امشب ، با عذرخواهی فراوان از شما عزیزان ، برگزار نمی شود
انشاالله فردا شب جلسه سوم آموزش را خدمت شما ارائه خواهم کرد
نیم ساعتی هست که سعی می کنم درس را ارائه کنم. اما چون همسرم تزریق نخاعی داشته اند ، حال مساعدی ندارند
باز هم از همه عذرخواهی میکنم :Gol:
خواهش می کنم دوست گرامی
امیدوارم حال همسرتان رو به بهبودی پیش بره و هر چه زودتر سلامتی کاملشان حاصل شود + از خداوند رفع هر گونه بلا و بیماری را هم برای شما و هم برای همسرتان خواستارم
در قلب شکوفهها هلال مشکی
درباد بهار، غبارهای مشکی
نوروز شده، طبیعتی رنگارنگ
امسال ولی به تن، لباس مشکی
شهادت حضرت زهرا(س) تسیلت باد::::::::دوباره چشمهی اشک است که میجوشد
در امتداد نالهی یک طفل به پای تابوتی…
خـــــــــدا مادرم را کجا می برند؟
ایام فاطمیه تسلیت و تعزیت باد…::::::::ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﺩﻭ ﺻﺪ ﻣﺴﯿﺢ ﻣﺤﺘﺎﺝ دَمَت
ﺯﻫﺮﺍﯾﯽ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺒﺎﺭ ﻗﺪﻣﺖ
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺣﺮﻡ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺎﻧﻮ؟
ﺍﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ، ﺣرمت…
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ (ﺱ) ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﺎﺩ::::::::مادر هر کاری کند اهل خانه هم یاد میگیرند، مثلا اگر شهید شود…
شهادت اُمّ ابیها، حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد:::::::: تو فرد ترین وحیــدۀ تاریخی
مستوره ترین ندیــدۀ تاریخی
از تربـت پنهان تـو معلــوم شده
مظلومه ترین شهیدۀ تاریخی
السلام عیلک یا فاطمه الزهرا::::::::من نمیگویم چه شد، گویند در چشم علی
سیل دشمن بود پیدا، فاطمه پیدا نبود…
آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)::::
از گریه، عرش آسمان دریا شد
یک قطره چکید و مثل عاشورا شد
با شال عزا، مرد غریبی میگفت:
ایام عزای مادرم زهرا شد…:::::::: میخواست رُِخَش پیش عَدُو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و میگفت:
آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد::::::::مادر، دو بخش بیشتر ندارد
و ما هر چه می کشیم از بخش دوم است…
آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)::::::::بانو نمییابمت
ولی در کنار تو، گریه مرسوم است
مگر میشود
پهلوی تو بود و
شکسته نبود؟
ایام فاطمیه تسلیت باد::::::::نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیضم بود و آتش
لعنه الله علی قوم الظالمین::::::::زنی شهید میشود، زنی به نام فاطمه
مدینه زهر میشود برای کام فاطمه
دری شکسته می شود، دو دست بسته میشود
یلی سکوت می کند، به احترام فاطمه
ایام فاطمیه تسلیت باد::::::::شب است و بغض سکوت و صدای گریهی آب
تمام غصه عالم نشسته در محراب
نگاه کن که ببینی چگونه میبارد
مصیبت از در و دیوار خانهی ارباب
السلام علیک یا بنت رسول الله
ای تاج سر عالم و آدم زهرا / از کدوکی ام دل به تو دادم زهرا آن روز که من هستم و تاریکی قبر / جان حسنت برس به دادم زهرا . . . عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه
فرار رسيدن ايام شهادت حضرت زهرا مرضيه (س)، بانوي دو عالم،دخت نبي بزرگوار اسلام و همسري با وفاي امير المومنان علي (ع)را برتمام مسلمين جهان بخصوص بر شيعيان وعاشقان اهل بيت عصمت وطهارت تسليت عرض ميکنيم.
من بگویم شعری از جنس بلور***می شکافم تاروپودِ خود، بهنگام عبور
بشکنم هرچه منیت در وجود***تا بدست آرم زلالی و سرور
با شکستن می شوم رنگین کمان***می شوم زیبا بهاری با غرور
می شوم همچون خلیفه در زمین***تا که باشم همره و همراز نور می شوم من منتظر بهر طلوع*** تا که آید آن تجلی با ظهور
------------
ای خدا...
تو دوایی تو شفایی تو طبیب *** تو خبیری تو مجیبی تو حبیب
تو نگه کن لحظه لحظه در حیات*** تا که باشیم بنده ات وقت ممات
تو دمیدی روح خود در ما، سپاس*** تو کمک کن تاشویم ما حق شناس
تو ببخشی بعدِ توبه هر گناه تا بیکران*** بسته شد امّید ما بر لطف تو در آن جهان -----------
اگر در اسک دین هستی بمان تو*** بمان در جای ایمن با دلی پاک
بخوان در آن تو مطلب هرچه خواهی***عقاید، شیعه سنی را تو بی باک
بسی کاربر که باشند نیکو سیرت*** پسر با غیرت و دختر نزد لاک
شوی رنگی تو آبی یا طلایی*** کنی هر پست نامربوط را پاک
سلام و عرض ادب
همینجوری پیش برود ، با این استعدادی که کاربران دارند بنده باید بازنشسته بشوم :Nishkhand:
عالی بود خواهر گرامی. نسبت به اشعار قبلی شما خیلی قوی تر و کم نقص تر بود :Gol:
فقط مقداری ایراد در وزن وجود دارد که انشاالله در مباحث مربوط به وزن آنها هم رفع خواهند شد
سلام خدمت کاربران عزیز و محترم
اگر یادتان باشد ، در زمان دبستان به ما می گفتند جملات را بخش کنید
این بخش (یا همان هجا) در سرودن شعر کاربرد بسیار زیادی دارد و یادگیری آن مانند یک سکوی پرتاب است
تا زمانی که هجابندی را به درستی فرانگیرید ، وزن شعر را نیز به خوبی درک نخواهید کرد
برای همین گر چه این آموزش ابتدایی به نظر می رسد ، اما من از پایه شروع به آموزش آن می کنم
خودتان خواهید دید که همین نکات ریز و پایه بعدها چقدر به درد شما خواهد خورد :ok:
ابتدا برای مثال ، جملهء زیر را بخش می کنیم:
من میخواهم به بازار بروم
= مَن - می - خوا - هَم - بِه - با - زار - بِ - رَ - وَم
خب ، حالا به این نکته توجه بفرمائید که مهمترین نکته برای یادگیری ، حروف صدادار هستند:
ــــَــ ، ـــِــ ، ـــُــ ، آ ، ی ، و
حالا چرا این شش حرف برای ما مهم هستند؟ چون در هر هجا ، حتماً یکی از این حروف صدا دار وجود خواهد داشت
نه کمتر از یکی و نه بیشتر از یکی ، فقط یک حرفِ صدا دار
حالا به جمله ای که در بالا بخش کرده بودیم دوباره دقت کنید: مَن - می - خوا - هَم - بِه - با - زار - بِ - رَ - وَم
می بینید که در هر بخش (هجا) ، بدون استثناء یک حرفِ صدادار وجود دارد
بجز شش حرفی که معرفی شد ، سایر حروف همگی بی صدا هستند
این حروف فقط زمانی به بخش تبدیل میشوند که در کنار حروف صدادار قرار بگیرند
پس نکتهء مهم: شش حرف صدادار به تنهایی می توانند یک هجا باشند
اما حروف بی صدا (تمام حروف بجز شش حرف صدادار) هرگز به تنهایی یک هجا به حساب نمی آیند
پس نکتهء مهم:
شش حرف صدادار به تنهایی می توانند یک هجا باشند
اما حروف بی صدا (تمام حروف بجز شش حرف صدادار) هرگز به تنهایی یک هجا به حساب نمی آیند
دوباره از همان مثال قبلی استفاده می کنم:
من می خواهم به بازار بروم
م = حرف بی صداست ، پس نمیتواند هجا باشد
مــَ = حالا یک حرف صدادار (( ــــَـــ )) به (( م )) اضافه شد. پس میتواند یک هجا باشد. اما:
حرف بعدی یعنی (( ن )) ساکن است و بعد از آن هیچ حرف صداداری نیست
بنابراین (( ن )) نیز به (( مــَ )) می چسبد
برای درک بهتر ، به مثال زیر توجه بفرمائید:
من از آن گل
منم آن گل
در جملهء اول چون در کلمهء (( من )) ، (( ن )) ساکن است ، به صدای قبل از خودش ملحق میشود
اما در جملهء دوم چون (( ن )) خودش صدا دارد ، دیگر به هجای قبل از خودش وصل نمیشود
من از آن گل = مَن + از + آن + گل
منم آن گل = مــَ + نَم + آن + گل
توضیح این نکته از آنجایی ضرورت داشت که بدانیم چگونه برخی از هجاها یک حرف بی صدا دارند ، برخی دو حرف بی صدا و برخی بیشتر از دو حرف
حالا که متوجه شدیم حروف صدادار چه نقش مهمی را در هجابندی بازی می کنند
به توضیح انواع هجا می پردازیم
انواع هجا: هجای کوتاه
هجای بلند
هجای کشیده
حالا میخواهم یک روش بسیار ساده برای تشخیص انواع هجاها به شما معرفی کنم
از شش صدایی که معرفی کردم ، سه تای آنها در واقع جزء حروف الفبا نیستند و فقط صدا هستند. یعنی : ــــَـ ، ــــِـ ، ــــُـ
سه صدای بالا در متون فارسی نوشته نمی شوند
اما سه تای دیگر از آنها ، جزء حروف الفبا هستند. یعنی : ا ، ی ، و
این سه صدا مانند سایر حروف الفبا ، در متن فارسی نوشته می شوند
بنا بر این ، برای تشخیص انواع هجا ، حروف الفبا را در نظر بگیرید آنگاه:
هجای کوتاه = هجایی که فقط یک حرف داشته باشد مَ ، بُ ، سِ ، دَ ، جِ ، نُ
هجای بلند = هجایی که دو حرف داشته باشد ما ، بی ، سو ، من ، بش ، تم ، فی ، تا ، کب
هجای کشیده = هجایی که بیش از دو حرف داشته باشد باز ، گوش ، داشت ، فارس ، نان ، کیست ، سوخت ، خورد
دوش + دَر + حَل + قِ + هِ (یِ) + ما + قِص + صِ + یِ + گی + سو + یِ + تو + بود
حالا نوع هجاهای آن را مشخص می کنیم:
دوش = سه حرف = هجای کشیده
در = دو حرف = هجای بلند
حَل = دو حرف = هجای بلند
قِ = یک حرف = هجای کوتاه
هِ (یِ) = یک حرف = هجای کوتاه
ما = دو حرف = هجای بلند
قص = دو حرف = هجای بلند
صِ = یک حرف = هجای کوتاه
یِ = یک حرف = هجای کوتاه
گی = دو حرف = هجای بلند
سو = دو حرف = هجای بلند
یِ = یک حرف = هجای کوتاه
تو = دو حرف = هجای بلند
بود = سه حرف = هجای کشیده
خب فعلاً تا همین مقدار کافی است
انشاالله اگر تمرین این بخش را بخوبی پاسخ دهید و از یادگیری شما اطمینان حاصل کنم
کم کم به بحث وزن وارد میشویم :ok:
تکلیف شب :khandeh!::
10 بیت را به انتخاب خود ، ابتدا هجابندی کرده و سپس نوع هجاها را مشخص کنید
سعی کنید ابیات از یک شعر نباشد و از اشعار مختلف با وزن های متفاوت ابیات را انتخاب کنید
البته تا جایی که مقدور باشد
10 بیت را به انتخاب خود ، ابتدا هجابندی کرده و سپس نوع هجاها را مشخص کنید
سعی کنید ابیات از یک شعر نباشد و از اشعار مختلف با وزن های متفاوت ابیات را انتخاب کنید
البته تا جایی که مقدور باشد
رُستنی ها کم نیست، من و تو کم بودیم***خشک و پژمرده و تا رویِ زمین خم بودیم
[SPOILER]رُس = هجای بلند
تَ = کوتاه
نی = بلند
ها = بلند
کم = بلند
نیست = کشیده
مَ = کوتاه
نو = بلند
تو = بلند
کم = بلند
بو = بلند
دیم = کشیده
***
خُش = بلند
کو = بلند
پَژ = بلند
مُر = بلند
ده = بلند
وُ = کوتاه
تا = بلند
رو = بلند
یِ = کوتاه
زَ = کوتاه
مین = کشیده
خم = بلند
بو = بلند
دیم = کشیده
[/SPOILER]
جانا، حدیث حسنت، در داستان نگنجد / رمزی ز راز عشقت، در صد زبان نگنجد
[SPOILER]جا = بلند
نا = بلند
حَ = کوتاه
دی = بلند
ثِ = کوتاه
حُس = بلند
نَت = بلند
در = بلند
داس = کشیده
تان = کشیده
نَ = کوتاه
گُن = بلند
جَد = بلند
***
رَم = بلند
زی = بلند
زِ = کوتاه
را = بلند
زِ = کوتاه
عِش = بلند
قَت = بلند
در = بلند
صد = بلند
زَ = کوتاه
بان = کشیده
نَ= کوتاه
گُن = بلند
جَد = بلند[/SPOILER]
ای در سر زلف تو پریشانیها / واندر لب لعلت شکر افشانیها
[SPOILER]اِی = ب
در = ب
سَ = کو
رِ = کو
زُل = ب
فِ = کو
تو - ب
پَ = کو
ری = ب
شا= ب
نی = ب
ها = ب
***
وان = :Gig:
دَر = ب
لَ = کو
بِ =کو
لع = ب
لت = ب
ش = کو
کر = ب
اف = ب
شا = ب
نی = ب
ها = ب
[/SPOILER]
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت *** آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
[SPOILER]دی = ب
دَ = کو
نِ = کو
رو = ب
یِ = کو
تو = ب
در = ب
خویش = کش
زِ = کو
من = ب
خواب = کش
گِ = کو
رِفت = کش
***
آه = ب
از = ب
آ = کو
یی = ب
نه = ب
که = ب
تص = ب
وی = ب
رِ = کو
تو = ب
را = ب
قاب = کش
گِ = کو
رِفت = کش
[/SPOILER]
دریغ است ایران که ویران شود ... کنام پلنگان و شیران شود
[SPOILER]دَ = کو
ریغ = کش
است = کش
ای = ب
ران = کش
که = ب
وی = ب
ران = کش
شَ = کو
وَد = ب
***
کُ = کو
نا = ب
مِ = کو
پَ = کو
لَن = ب
گا = ب
نو = ب
شی = ب
ران = کش
شَ = کو
وَد = ب[/SPOILER]
سلام خواهر گرامی
این بخش به دلیل توضیح ناقص من پیش آمد.
همانطور که عرض شد ، چون (( من و تو )) در واقع اینطور خوانده میشود: مَ نُ تُ
پس دو مورد بالا که نقل قول کردم ، هجای کوتاه هستند
ده = بلند
(( ه )) در واقع (( ــــِـــ )) است
پس عبارت فوق را باید به این صورت بنویسید: (( دِ )) که میشود هجای کوتاه
وان = :Gig: در
(( و اندر )) را باید اینطور بخوانید: (( وَن دَر ))
زِ = کو
من = ب
خواب = کش
آبجی ما سوادمان در این حد نیست :Nishkhand:
کو ، بِ ، کش...
معنی این ها رو متوجه نشدم
خواهش میکنم
همه را کاملاً درست نوشتید. اما درمورد بیتی که نقل قول کردم و شما درمورد آن سؤال داشتید ، حقیقت این است که اگر بخواهیم واقعاً حرفه ای بررسی کنیم ، ارکانی بیشتر از قافیه و ردیف وجود دارد و آن کلماتی که در شعر شما بود ، علاوه بر قافیه و ردیف ، ارکان دیگری هم در انها دیده میشود. اما همانطور که عرض شد هدف این تاپیک آموزش ساده و روان شعر هست ، لذا نمی خواهیم آقدرها وارد جزئیات بشویم. بخصوص در جلسهء اول. شما همان ردیف که فرمودید درست است
چون وزن در شعر کلاسیک از موارد بسیار مهم است ، لذا بصورت گذرا به آن نیز پرداختم ، اما صرفاً در حد آشنایی و اینکه کاربران فعلاً همینقدر بدانند که وزن چیست. انشاالله در جلسات بعد ، بطور کامل به وزن شعر نیز خواهم پرداخت که لازمهء یادگیری وزن شعر ، ابتدا یادگیری هجا بندی و استفاده از آن استاما فقط برای اینکه از درگیری ذهنی شما کم کنم ، اشاره کوتاهی میکنم
خوشا آنان = مفاعیلنبهتر است ابتدا با تطبیق هر کلمه بر وزن مورد نظر شروع کنید. مثلاً:
خو = مَ
شا = فا
آ = عی
نان = لن
و همینطور تا آخر
که الله یا = مفاعیلنرشان بی = مفاعیل
نمونه ای دیگر
سعدیا مر = فاعلاتن
دِ نکونام = فعلاتن
نمی ییرد = فعلاتن (نمیرد را باید نمی ییرد بنویسید. توضیحش برای جلسات آینده)
هَ رِ گز = فعلن
سلام و تشکر
متاسفانه بنده هم متوجه وزن و توضیحی که دادين نشدم.
مثلا سعدیا مر چطور فاعلانن شد؟ فاعلانن کجا و سعدیا مر کجا!!؟
فعلا چون با گوشی وارد شدم نميتونم تکلیف بذارم. ان شاالله بعدا تکلیف ميذارم.
بازم ممنون
کلاً مباحث وزن در عربی را فراموش کنید
در شعر فارسی ، وزن ها از پیش تعیین شده هستند و شما باید کلمات شعر خودتون را با وزن مربوطه تطبیق بدهید
"مفاعیلن" میشود این کلمات را نوشت:برای مثال ، یا وزنِ
الا ای دل --- خداوندا --- دلم خون شد --- شَوَد پیدا --- بیا اکنون --- فراوان شد ---- و........
تمام اینها بر وزن "مفاعیلن" هستند دقت بفرمائید که برای تطبیق شعر خود با وزن مورد نظر ، قرار نیست حروف را با هم تطبیق دهیم ، بلکه باید آهنگ را تطبیق داد
1. ای رند تبریزی چرا اینها به آنها می کنی *** رندانه می گویم ترا کاتش به جانها می کنی
2. صهبای من زیبای من سیمین ترا دلدارنیست *** وز شعر او غمگین مشو کو در جهان بیدارنیست
3. مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد *** وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
4. مسلمانان مرا وقتی دلی بود *** که با وی گفتمی گر مشکلی بود
5. آتش عشق است اندر نی فتاد *** جوشش عشق است اندر می فتاد
6. برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله، طفل نی سواری بیش نیست
7. بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم *** نیم چون خوشدل و خرم بگرییم
9. هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود *** هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود 10. باد از مویت رضاخانی لچک برداشته *** پشت ابروت ماه مشروطه سرک برداشته
قافیه
ردیف
دوطرف ستاره یک مصرع است
هر شماره یک بیت
سلام و عرض ادب
به این بخش از صحبت من دقت بفرمائید:
حالا دوباره به آن بیت توجه بفرمائید:
برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله ، طفل نی سواری بیش نیست
کلماتی که شما در این بیت به عنوان قافیه معرفی کردید ((بیش)) ، در واقع ردیف هستند ، چون عیناً تکرار شده اند
درستش این میشود (قافیه با رنگ قرمز و ردیف با رنگ آبی):
برق با شوقم شراری بیش نیست *** شعله ، طفل نی سواری بیش نیست قافیه = شراری / سواری
ردیف = بیش نیست
البته همانطور که خدمت سرکار خانم "دختر ایرونی" هم عرض کردم ، علاوه بر قافیه و ردیف ارکان دیگری هم در شعر وجود دارد ، اما برای آسان شدن مطلب به آنها نمی پردازیم
شما فعلاً همان قافیه و ردیف را مد نظر قرار بدهید کاملاً کافی خواهد بود
بجز یک موردی که در پست قبلی عرض شد ، سایر موارد کاملاً درست بود :Gol:
1.ساقی به نور باده برافروز جام ما // مطرب بگو که کار جهان شد بکام ما
2. کنار آب و پای بید و طبع شعر و یاری خوش // معاشر دلبری شیرین و ساقی گلعذاری خوش
3. گر باده خوری تو با خردمندان خور // یا با صنمی لاله رخی خندان خور
4. تا کی غم آن خورم که دارم یا نه // وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
5. یک قطره آب بود با دریا شد // یک ذره خاک با زمین یکتا شد
6.بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز // در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز (ردیف ندارد)
7.تو چه هستی؟ بنده ی نام و جلال خویش // دیده در آیینه ی دنیا جمال خویش
8.نشود فاش کسی آن چه میان من و توست // تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
9.پیش شیخ آمد که، ای شیخ درشت! // تو یقین دان که مرا استاد کشت
10. من هلاک فعل و مکر مردمم // من گزیده ی زخم مار و کژدمم
مورد ده رو شک دارم! (شاید کل مردمم و کژدمم قافیه حساب بشه!)
قافیه | ردیف | هر شماره شامل یه بیت و دو مصراع و مصراع ها با" //" جدا شده
سلام .خسته نباشید.
اصلا درک نمی کنم.
به نظر من اینها رو میشه با وزن یا همان آهنگ فعولاتن هم مثلا خواند.شاید با خیلی چیزای دیگه هم بشه خوند.:Gig:
اصلا فعولاتن هم هست؟این کلمات یه تعداد معدودی هستند؟ بله؟
البته فرموده بودید برای وزن زود است.ببخشید.
از زحماتتون ممنونم.
سلام برادر عزیز
برای ارائهء پاسخ کامل به سؤال شما کمی جستجو کردم و نتیجهء کلی را خدمت شما عرض میکنم
وقتی در انتهای مصرع ها ، یک
فعل مخفف می شود اگر جزء افعال بودن باشد (ام ، ای ، ایم ، اید، اند) ، ردیف به حساب نمی آیند و جزئی از قافیه محسوب میشوندمثل این نمونه:
گل ها همه پژمرده اند *** از درد و غم آکنده اند
گر چه ((اند)) در واقع همان ((هستند)) بوده که برای شعر تغییر ظاهر پیدا کرده و مخفف شده ، اما چون از افعال بودن می باشد ، پس ردیف نخواهد بود و در نتیجه ((پژمرده اند)) و ((آکنده اند)) بطور کامل قافیه به حساب می آیند
پس در بیتی که شما نوشتید هم کلمات ((مردمم / کژدمم)) بطور کامل قافیه حساب میشوند
اما اگر فعلی که مخفف شده ، غیر از افعال بودن باشد ، ردیف به حساب می آید
در جهان معبود من تنها خداست *** هر تفکر غیر از این از حق جداستمانند نمونه زیر:
در اینجا ((خدا)) و ((جدا)) قافیه خواهند بود و ((ست)) که در واقع ((است)) می باشد ، ردیف حساب خواهد شد
ضمن اینکه ظاهراً در این زمینه بین علمای ادبیات اختلاف نظر نیز وجود دارد :Nishkhand:
سلام خواهر گرامی
فکر میکنم اشتباه از بنده بود چون الان نباید از ((ف / ع / ل)) استفاده میکردم. با این کارم ذهن کاربران را درگیر کردم
اما عرض کنم به نوعی شما درست متوجه شدید خواهر گرامی. جدای از قواعد استاندارد ، باید بگویم بله ، با فعولاتن هم میشود وزن را استخراج کرد :ok: مفاعیلن / مفاعیلن / مفاعیل
فعولاتن / فعولاتن / فعولات
مفیعالن / مفیعالن / مفیعال
بیا ای دل / بیا ای دل / بیا دل
لالای لای لای / لالای لای لای / لالای لای
تمام اینها یکی هستند :ok: قابل توجه شما و تمام کاربران عزیز که در این مورد سؤال دارند:
چیزی که برای ما مهم است پیدا کردن آهنگ شعر است. و خیلی مهم نیست شما به چه روشی آهنگ را پیدا میکنید
اما برای اینکه یک استاندارد برای همه موجود باشد ، لذا از کلماتی مثل ((مفاعیلن)) استفاده میشود
ولی شما می توانید هر کلمه ای که با آن راحت هستید جایگزین کنید. اگر صبر کنید تمام اینها را آموزش خواهم داد
از کاربران عزیز درخواست دارم کمی صبور باشند. وقتی به مباحث مربوط به وزن برسیم ، مطمئن باشید وزن را مثل باقلوا یاد خواهید گرفت :Nishkhand:
از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس *** از زیادی عطای تو کمت ما را بس
از ولای مرتضی دل را چراغان می کنم *** با علی بار دگرتجدید پیمان می کنم
آقا سلام بر غزل اشک ماتمت *** بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت
آداب خوش محمدی را دریاب *** د ر قول و عمل،نه در خیال و در خواب ...
بیز حسین بن علینون یولونون عاشقیوخ ** * هم ابالفضلین اُ بیر جوت قولونون عاشقیوخ
ای سبزترین خاطره در باغ وجودم *** دیشب به حضورت غزلی ناب سرودم
برای من که دلم چون غروب پاییز است *** صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است
از همه گر رها شوم از تو جدا نمیشوم ** * تا تو زمین سجده ای سر به هوا نمیشوم
حرمین خادمی که قاپلاری باقلار گجه لر * ** گویون اولدوزلاری دا اصغره آغلار گجه لر
کاتب لوح شهادت رقمت را عشق است *** در ره عشق ثبات قدمت را عشق است
سلام و عرض ادب
جسارتا احساس میکنم وزن مفاعیلن با لا لای لای لای یکی نیست
چرا که در مفاعیلن "مـَ" هجاء کوتاهه و در دومی "لا" هجاء بلند
اینطوره؟
ای که چون رخ مینمایی آفتاب آید برون *** آن قدر مستی چنان مستی که از چشمت شراب آید برون
پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را *** الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند *** همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
جان و جهان! دوش کجا بودهای؟ *** نی غلطم در دل ما بودهای
ای لحظه ناب ازل، آیینه ی دیدار تو *** سر شکوه هر غزل، مضمون بی تکرار تو
ایران به آتش میکشد خاموشی تاریخ را *** هوشیار پایان میدهد مدهوشی تاریخ را
ما قرنها پای وطن پیدا و پنهان ماندهایم *** ما پای فرهنگی کهن با نام ایران ماندهایم
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام *** ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
گفتا تو از کجائی کاشفته مینمائی *** گفتم منم غریبی از شهر آشنائی
:Gig::Gig::Gig:
سلام به شما برادر عزیز
انشاالله به مباحث وزن که برسیم کامل توضیح خواهم داد. هم بحث تطبیق هجاها با یکدیگر ، هم بحث اختیارات شاعری و هم سایر مباحث
به نمونه زیر دقت بفرمائید:
هـرگـزسـعـدیــا مــرد نکونـام نمیرد
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند هَ = کوتاه >>> نَ = کوتاه
رِ = کوتاه >>> بَ = کوتاه
گِز = بلند >>> رَند = کشیده
می بینید که هجاهای انتهای دو مصراع مانند هم نیستند. اولی بلند است و دومی کشیده
ضمناً دقت بفرمائید که ((لا لای لای)) یک بیان عامیانه است و در گویش عامیانه ، ((لااااااااای)) نمیگوئیم
بلکه تلفظ آن چیزی شبیه به ((لَی)) خواهد بود و این بیان صرفاً برای به دست آمدن آهنگ عرض شد
فکر کنم الان قیافه کاربران شبیه به مادرهایی شده که دارند برای کودکشان لالایی میخوانند:
لَ لَی لَی لَی....!خدا به خیر کند!! :Nishkhand:
دریاب / خواب = قافیه
((در)) جزء قافیه نیست ، فقط کلمهء ((خواب)) قافیه است
پاییز / دل انگیز = قافیه
این بار برعکس مورد قبل است. ((دل انگیز)) کلمه ترکیبی است. (( دل + انگیز ))
سایر موارد کاملاً درست بود :Gol:
سلام و عرض ادب
خواهر گرامی سرکار "باغ بهشت" ، مواردی که نوشتید شبیه به مطلبی بود که برای یکی دیگر از کاربران محترم در پست شماره 61 توضیح دادم
آن پست را حتماً یک بار دیگر مطالعه بفرمائید
قافیه در دو بیت بالا به این صورت است:
زنده ام / بنده اممی نمایی / آشنایی
یعنی دو بیت بالا ردیف ندارند :ok:
نکتهء دیگر اینکه برای تعیین قافیه ، کل کلمه را باید در نظر بگیرید ، نه فقط حروفی که قافیه را میسازند
((آفتاب)) و ((شراب)) قافیه هستندمثلاً در بیت اول در پست خودتان ،
لذا نباید قافیه را اینطور مشخص کنید: ((تاب)) ، ((راب)) ، اینها حروف سازندهء قافیه هستند
اینها به مباحث دیگری مربوط میشود مانند ردف و.... که طرح آنها فقط باعث پیچیدگی میشود و با هدف ما که یادگیری آسان است تضاد دارد
بجز مواردی که عرض کردم ، تمام قسمت هایی که نوشتید درست بود :Gol:
مطالب ما که متاسفانه توضیح و تفسیری نداشت نه ؟:Gig::Gig::Gig:
سلام
از آنجایی که شما خود از اساتید شعر هستید (البته رو نمیکنید) ، مطالب شما توضیح و تفسیری نداشت ، چون اصلاً مشکلی نداشت
دلم تنگ است خداوندا عجب حال بدی دارم، اخ خدا خیلی بهم سخت میگذره به زور ارام بخش و ضدافسردگی که اونم به زور ارومم میکنه
سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان گرامی
پسر خوشبخت عزیز ، قرار ما این بود که تاپیک منظم پیش برود و پست های نامربوط قرار گیرد
اما به احترام شما این پست پاک نمیشود :ok:
درد و غم شما هم هر چه که هست به امید خدا زودتر به شادی تبدیل شود
توکلتان را به خدا بدهید و از اساتید سایت برای رفع مشکل خود کمک بگیرید
با توکل به خدا جلسه دوم آموزش شعر را آغاز میکنم
بنام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد
(( جلسه دوم ))
تنظیم نظم و قافیه شعر
سلام دوستان عزیز
همانطور که عرض کرده بودم ، روش آموزشی من قدری با روش های دیگر متفاوت است. برای همین بدون اینکه فعلاً به قواعد اصولی شکل ظاهری اشعار بپردازم ، چگونگی بوجود آوردن نظم در شعر را برای شما عزیزان توضیح خواهم داد. انشاالله مفید واقع شود:
شما در مجموع به دو روش میتوانید اشعار خود را با قافیه نظم بدهند
1 - قافیه ها در انتهای هر بیت با یکدیگر هماهنگ باشند
به این شکل:
--------- ///// ---------*
--------- ///// ---------*
--------- ///// ---------*
--------- ///// ---------*
در این روش ، قافیه ها باید در هر بیت با بیت قبل و بعد هماهنگ باشند
برای مثال به این شکل:
--------- ///// ---------بازار
--------- ///// ---------یار
--------- ///// ---------دیوار
--------- ///// ---------سوار
2 - قافیه ها در انتهای هر مصرع و برای هر بیت با یکدیگر هماهنگ باشند
به این شکل:
---------* ///// ---------*
---------@ ///// ---------@
---------# /////---------#
---------% ///// ---------%
در این روش ، قافیه ها باید فقط در همان بیت با یکدیگر هماهنگ باشند و نیاز به هماهنگی با بیت های قبل و بعد نیست
برای مثال به این شکل:
---------یار ///// ---------بازار
---------گوش ///// ---------خموش
---------ماتم ///// ---------کم
---------آشوب ///// ---------خوب
میتوان گفت که این دو روش ، ریشه اصلی تمام روش های تنظیم قافیه در شعر فارسی هستند
ادامه در پست بعد....
...ادامه جلسه دوم
حال با هر دو روش بالا ، دو شعر برای شما مینویسم تا بهتر با این دو روش آشنا بشوید
الف)
اگر در اسک دین هستی ، چه نیکوست /// چو نیکو باشدت ، پس اینچنین باش
نشو دور از میان جمع یاران /// میان دوستانی نازنین باش
اگر چه آسمان باشد سرایت /// دمی هم پیش ما روی زمین باش
به هر صورت که باشی ، بس عزیزی /// خودت باش ای رفیق ، آری همین باش
ب)
اگر در اسک دین عضوی ، چه نیکوست /// چو هستی این چنین ، من دارمت دوست
نشو دور از میان جمع یاران /// مَرو بیرون از این زیبا گلستان
اگر چه آسمان باشد سرایت /// بمان تا دوستت گردد فدایت
به هر صورت که باشی ، بس عزیزی /// اگر فردی درشتی ، یا که ریزی :Nishkhand:
می بینید که در شعر اول قافیه ها به چه شکل هماهنگ شده اند و در شعر دوم به چه شکل
خوب به این موضوع دقت بفرمائید:
در شعر اول مبنای ما بیت اول است و سایر ابیات با آن هماهنگ میشوند
یعنی انتهای ابیات برای تنظیم قافیهء شعر مهم است
اما در شعر دوم ، شما باید هر مصراع را با مصراع روبروی خودش تنظیم کنید
یعنی انتهای مصرع ها برای تنظیم قافیهء شعر مهم است
ادامه در پست بعد....
...ادامه جلسه دوم
یک نکته بسیار مهم:
در روش اول ، یعنی روشی که باید تمام ابیات با بیت قبلی و بعدی هماهنگ باشند ، موردی وجود دارد که باید به آن توجه بفرمائید
در این روش ، شما میتوانید در بیت اول ، هر دو مصراع را با یکدیگر هماهنگ کنید ، بعد بیت دوم و سوم و چهارم و..... را با بیت اول هماهنگ بسازید
به این دو نمودار دقت بفرمائید:
الف)
--------- ///// ---------بازار
--------- ///// ---------یار
--------- ///// ---------دیوار
--------- ///// ---------سوار
ب)
---------فرار ///// ---------بازار
--------- ///// ---------یار
--------- ///// ---------دیوار
--------- ///// ---------سوار
در هر دو حالت ، انتهای ابیات باید با یکدیگر هم قافیه باشند
اما در روش اول ، نیازی نیست مصرع اول نیز با انتهای ابیات هماهنگ شود
ولی در روش دوم ، مصرع اول نیز با کل شعر هم قافیه است
این دو روشی که توضیح دادم ، دو سبک از سبک های معروف شعر فارسی هستند که فعلاً به اسم آنها کاری نداریم
پس در نهایت ، ما با 3 روش تنظیم قافیه آشنا شدیم
1 - تنظیم قافیه در هر بیت. یعنی مصرع اول بیت با مصرع دوم همان بیت
2 - تنظیم قافیه در انتهای تمام ابیات ، بدون توجه به مصراع های ابتدایی
3 - تنظیم قافیه در انتهای تمام ابیات ، بدون توجه به مصراع های ابتدایی. بجز اولین مصراع از شعر که استثنائاً باید با انتهای ابیات هماهنگ باشد
حالا میتوانید با سؤال های خود به من حمله کنید :Nishkhand:
(( پایان جلسه دوم ))
درود بر آقا رضا عزیز به خاطر زحمت و وقتی که برای آموزش می ذارن و لطف می کنن
گفتید که "شما در مجموع به دو روش میتوانید اشعار خود را با قافیه نظم بدهید"
اما همان طور که خودتون می دونید ما تو شعر کلاسیک فارسی فقط دو قالب نداریم ! ( فقط قالب قطعه و مثنوی نیس)
خواهش می کنم توضیح بدید منظورتون دقیقا چیست;)
به نام خدا
با سلام و عرض ادب
بله در اسک دین هستم و نیکوست-------چو نیکو باشد این من این چنینم
ولی در آسمان پر ستاره، از آنجا که ندارم یک ستاره-------لذا من آمدم در سایت اسک دین، میان دوستان نازنینم
و من این سایت را می دارمش دوست-------به هر صورت چنین است حال و روزم
اگرچه مبتدی هستم ولیکن------- با کلاس، این چنین شعری سرودم
*****
سلام به شما برادر گرامی
اول اینکه سه روش بود ، نه دو روش :ok:
به پست شماره 75 دقت بفرمائید:
فرهاد عزیز ، اگر دقت بفرمائید در جایی از صحبتم در پست شماره 73 گفتم که:
پس بنده نگفتم فقط همین دو قالب را داریم ، بلکه گفتم ریشه اصلی تنظیم قافیه در این دو روش استشما قالبی از قالب های شعر فارسی را می شناسید که دو روش فوق در آن به کار نرفته باشد؟ از طرفی ، همانطور که بارها عرض کردم ، ما به دنبال یادگیری آسان و متفاوت سرودن شعر هستیم
پس لطفاً روش های متعارف و مرسوم آموزش را فراموش کنید :ok:
سلام و عرض ادب
عالی بود :Kaf:
تطابق کلمات و پاسخ به شعر من ، وزن روان و خوش آهنگ ، حفظ قالب شعر
تمامش عالی بود
فقط چند نکته عرض می کنم انشاالله اشعاری بهتر از این هم بسرائید
1 - در این بخش:
اینها را در کنار هم نوشتید ، اما اینها هر کدام یک بیت جداگانه هستند و باید برای هر دوی آنها قافیه قرار می دادید2 - در این دو بیت:
((روزم)) و ((سرودم)) هم قافیه نیستند3 - کمی هم مشکل وزن در شعر شما وجود دارد ولی بسیار ناچیز است و انشاالله وقتی به مباحث وزن برسیم مطمئن هستم که کاملاً رفع خواهد شد
به نام خدا
با سلام و عرض تشکر
به نظر خودم هم اومد که باید هر کدوم یک بیت باشد، ولی دیدم قافیه نداره،
مگر مصرع ها محدودیت دارند؟ و این محدودیت چگونه مشخص می شود؟
چرا؟ این دو که با هم هماهنگ به نظر می رسند؟
یعنی پس با این حساب با ابیات قبلی هم، هم قافیه نیستند؟
یا فقط مشکل در سرودم هست که معنای فعلی دارد؟...:Gig:
خب قافیه را شما باید جور کنید :Nishkhand:
بستگی به قالب شعر دارد. بطور کلی شما باید در یک قالب خاص شعر خود را تنظیم کنید. مثلاً غزل. اینها را بعداً به ترتیب توضیح خواهم داد
اما فعلاً خلاصه عرض کنم که یک روال مشخص برای شعر خود در نظر بگیرید
حالا فکر میکنم بهتر مشخص باشد که چطور کلمهء ((ستاره)) با سایر قافیه ها هماهنگی ندارد هماهنگ بودن قافیه ها باید به گونه ای باشد که بخش انتهایی آنها عیناً شبیه به هم باشد که به آن ، حروفِ قافیه میگوئیم مثلاً اینها کلمات هم قافیه هستند:دوباره به شعر خودتان دقت کنید (بیت ها را شماره گذاری کردم):
سرودم
گشودم
فزودم
کبودم
سودم
چون انتهای تمام آنها این بخش قرار دارد: ......ودم اما اینها هم قافیه نیستند:
سرودم
شنیدم
روزم
خموشم
با بحث هجا (همان بخش کردن خودمان :Nishkhand:) حتماً آشنا هستید
آخرین هجا از کلمات مانند هم باشد تا دو کلمه را هم قافیه بگوئیمبرای بوجود آمدن قافیه ، باید
اینکه فقط حرف آخر آنها یا وزن آنها یکی باشد ، برای هم قافیه بودن کافی نیست
با نام و یاد خدا
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و گرامی
به دلیل بیماری همسرم که تحت شیمی درمانی قرار دارند و اینکه همین امروز از بیمارستان مرخص شدند
جلسه امشب ، با عذرخواهی فراوان از شما عزیزان ، برگزار نمی شود
انشاالله فردا شب جلسه سوم آموزش را خدمت شما ارائه خواهم کرد
نیم ساعتی هست که سعی می کنم درس را ارائه کنم. اما چون همسرم تزریق نخاعی داشته اند ، حال مساعدی ندارند
باز هم از همه عذرخواهی میکنم :Gol:
خواهش می کنم دوست گرامی
امیدوارم حال همسرتان رو به بهبودی پیش بره و هر چه زودتر سلامتی کاملشان حاصل شود + از خداوند رفع هر گونه بلا و بیماری را هم برای شما و هم برای همسرتان خواستارم
پ.ن: ببخشید خارج از موضوع بود، باید میگفتم:)
من بگویم شعری از جنس بلور***می شکافم تاروپودِ خود، بهنگام عبور
بشکنم هرچه منیت در وجود***تا بدست آرم زلالی و سرور
با شکستن می شوم رنگین کمان***می شوم زیبا بهاری با غرور
می شوم همچون خلیفه در زمین***تا که باشم همره و همراز نور
می شوم من منتظر بهر طلوع*** تا که آید آن تجلی با ظهور
------------
ای خدا...
تو دوایی تو شفایی تو طبیب *** تو خبیری تو مجیبی تو حبیب
تو نگه کن لحظه لحظه در حیات*** تا که باشیم بنده ات وقت ممات
تو دمیدی روح خود در ما، سپاس*** تو کمک کن تاشویم ما حق شناس
تو ببخشی بعدِ توبه هر گناه تا بیکران*** بسته شد امّید ما بر لطف تو در آن جهان
-----------
اگر در اسک دین هستی بمان تو*** بمان در جای ایمن با دلی پاک
بخوان در آن تو مطلب هرچه خواهی***عقاید، شیعه سنی را تو بی باک
بسی کاربر که باشند نیکو سیرت*** پسر با غیرت و دختر نزد لاک
شوی رنگی تو آبی یا طلایی*** کنی هر پست نامربوط را پاک
باعرض سلام و ادب
وقت بخیر
درباد بهار، غبارهای مشکی
نوروز شده، طبیعتی رنگارنگ
امسال ولی به تن، لباس مشکی
شهادت حضرت زهرا(س) تسیلت باد::::::::دوباره چشمهی اشک است که میجوشد
در امتداد نالهی یک طفل به پای تابوتی…
خـــــــــدا مادرم را کجا می برند؟
ایام فاطمیه تسلیت و تعزیت باد…::::::::ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﺩﻭ ﺻﺪ ﻣﺴﯿﺢ ﻣﺤﺘﺎﺝ دَمَت
ﺯﻫﺮﺍﯾﯽ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻏﺒﺎﺭ ﻗﺪﻣﺖ
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺣﺮﻡ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﺎﻧﻮ؟
ﺍﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺷﮑﺴﺘﻪ ، ﺣرمت…
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ (ﺱ) ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﺎﺩ::::::::مادر هر کاری کند اهل خانه هم یاد میگیرند، مثلا اگر شهید شود…
شهادت اُمّ ابیها، حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد:::::::: تو فرد ترین وحیــدۀ تاریخی
مستوره ترین ندیــدۀ تاریخی
از تربـت پنهان تـو معلــوم شده
مظلومه ترین شهیدۀ تاریخی
السلام عیلک یا فاطمه الزهرا::::::::من نمیگویم چه شد، گویند در چشم علی
سیل دشمن بود پیدا، فاطمه پیدا نبود…
آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)::::
از گریه، عرش آسمان دریا شد
یک قطره چکید و مثل عاشورا شد
با شال عزا، مرد غریبی میگفت:
ایام عزای مادرم زهرا شد…:::::::: میخواست رُِخَش پیش عَدُو زرد نباشد
ای کاش یکی بود در آن کوچه و میگفت:
آن کس که به زن حمله کند، مرد نباشد::::::::مادر، دو بخش بیشتر ندارد
و ما هر چه می کشیم از بخش دوم است…
آجرک الله یا صاحب الزمان (عج)::::::::بانو نمییابمت
ولی در کنار تو، گریه مرسوم است
مگر میشود
پهلوی تو بود و
شکسته نبود؟
ایام فاطمیه تسلیت باد::::::::نگاه سرد مردم بود و آتش
صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل
هجوم قوم هیضم بود و آتش
لعنه الله علی قوم الظالمین::::::::زنی شهید میشود، زنی به نام فاطمه
مدینه زهر میشود برای کام فاطمه
دری شکسته می شود، دو دست بسته میشود
یلی سکوت می کند، به احترام فاطمه
ایام فاطمیه تسلیت باد::::::::شب است و بغض سکوت و صدای گریهی آب
تمام غصه عالم نشسته در محراب
نگاه کن که ببینی چگونه میبارد
مصیبت از در و دیوار خانهی ارباب
السلام علیک یا بنت رسول الله
ای تاج سر عالم و آدم زهرا / از کدوکی ام دل به تو دادم زهرا آن روز که من هستم و تاریکی قبر / جان حسنت برس به دادم زهرا . . . عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه
فرار رسيدن ايام شهادت حضرت زهرا مرضيه (س)، بانوي دو عالم،دخت نبي بزرگوار اسلام و همسري با وفاي امير المومنان علي (ع)را برتمام مسلمين جهان بخصوص بر شيعيان وعاشقان اهل بيت عصمت وطهارت تسليت عرض ميکنيم.
منبع : http://www.lifesms.ir/post/92
http://www.lifesms.ir/post/92
http://galamedel.blogfa.com/post-246.aspx
التماس دعا
یاعلی مدد
باتشکرفراوان
سلام خدمت شما دوست گرامی
تشکر برای زحمتی که کشیدید
اما اگر لطف بفرمائید و اجازه بدهید تاپیک به روال خودش پیش برود از شما بسیار ممنون خواهم شد :Gol:
التماس دعا
سلام و عرض ادب
همینجوری پیش برود ، با این استعدادی که کاربران دارند بنده باید بازنشسته بشوم :Nishkhand:
عالی بود خواهر گرامی. نسبت به اشعار قبلی شما خیلی قوی تر و کم نقص تر بود :Gol:
فقط مقداری ایراد در وزن وجود دارد که انشاالله در مباحث مربوط به وزن آنها هم رفع خواهند شد
خب برویم سر درس و مشق امشب :khandeh!:
(( با یاد خدا جلسه سوم را آغاز می کنیم ))
بنام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد
(( جلسه سوم ))
آموزش هجا و هجابندی
سلام خدمت کاربران عزیز و محترم
اگر یادتان باشد ، در زمان دبستان به ما می گفتند جملات را بخش کنید
این بخش (یا همان هجا) در سرودن شعر کاربرد بسیار زیادی دارد و یادگیری آن مانند یک سکوی پرتاب است
تا زمانی که هجابندی را به درستی فرانگیرید ، وزن شعر را نیز به خوبی درک نخواهید کرد
برای همین گر چه این آموزش ابتدایی به نظر می رسد ، اما من از پایه شروع به آموزش آن می کنم
خودتان خواهید دید که همین نکات ریز و پایه بعدها چقدر به درد شما خواهد خورد :ok:
ابتدا برای مثال ، جملهء زیر را بخش می کنیم:
من میخواهم به بازار بروم
=
مَن - می - خوا - هَم - بِه - با - زار - بِ - رَ - وَم
خب ، حالا به این نکته توجه بفرمائید که مهمترین نکته برای یادگیری ، حروف صدادار هستند:
ــــَــ ، ـــِــ ، ـــُــ ، آ ، ی ، و
حالا چرا این شش حرف برای ما مهم هستند؟
چون در هر هجا ، حتماً یکی از این حروف صدا دار وجود خواهد داشت
نه کمتر از یکی و نه بیشتر از یکی ، فقط یک حرفِ صدا دار
حالا به جمله ای که در بالا بخش کرده بودیم دوباره دقت کنید:
مَن - می - خوا - هَم - بِه - با - زار - بِ - رَ - وَم
می بینید که در هر بخش (هجا) ، بدون استثناء یک حرفِ صدادار وجود دارد
بجز شش حرفی که معرفی شد ، سایر حروف همگی بی صدا هستند
این حروف فقط زمانی به بخش تبدیل میشوند که در کنار حروف صدادار قرار بگیرند
پس نکتهء مهم:
شش حرف صدادار به تنهایی می توانند یک هجا باشند
اما حروف بی صدا (تمام حروف بجز شش حرف صدادار) هرگز به تنهایی یک هجا به حساب نمی آیند
ادامه در پست بعد....
...ادامه جلسه سوم
دوباره از همان مثال قبلی استفاده می کنم:
من می خواهم به بازار بروم
م = حرف بی صداست ، پس نمیتواند هجا باشد
مــَ = حالا یک حرف صدادار (( ــــَـــ )) به (( م )) اضافه شد. پس میتواند یک هجا باشد. اما:
حرف بعدی یعنی (( ن )) ساکن است و بعد از آن هیچ حرف صداداری نیست
بنابراین (( ن )) نیز به (( مــَ )) می چسبد
برای درک بهتر ، به مثال زیر توجه بفرمائید:
من از آن گل
منم آن گل
در جملهء اول چون در کلمهء (( من )) ، (( ن )) ساکن است ، به صدای قبل از خودش ملحق میشود
اما در جملهء دوم چون (( ن )) خودش صدا دارد ، دیگر به هجای قبل از خودش وصل نمیشود
من از آن گل = مَن + از + آن + گل
منم آن گل = مــَ + نَم + آن + گل
توضیح این نکته از آنجایی ضرورت داشت که بدانیم چگونه برخی از هجاها یک حرف بی صدا دارند ، برخی دو حرف بی صدا و برخی بیشتر از دو حرف
ادامه در پست بعد....
...ادامه جلسه سوم
حالا که متوجه شدیم حروف صدادار چه نقش مهمی را در هجابندی بازی می کنند
به توضیح انواع هجا می پردازیم
انواع هجا:
هجای کوتاه
هجای بلند
هجای کشیده
حالا میخواهم یک روش بسیار ساده برای تشخیص انواع هجاها به شما معرفی کنم
از شش صدایی که معرفی کردم ، سه تای آنها در واقع جزء حروف الفبا نیستند و فقط صدا هستند. یعنی : ــــَـ ، ــــِـ ، ــــُـ
سه صدای بالا در متون فارسی نوشته نمی شوند
اما سه تای دیگر از آنها ، جزء حروف الفبا هستند. یعنی : ا ، ی ، و
این سه صدا مانند سایر حروف الفبا ، در متن فارسی نوشته می شوند
بنا بر این ، برای تشخیص انواع هجا ، حروف الفبا را در نظر بگیرید
آنگاه:
هجای کوتاه = هجایی که فقط یک حرف داشته باشد
مَ ، بُ ، سِ ، دَ ، جِ ، نُ
هجای بلند = هجایی که دو حرف داشته باشد
ما ، بی ، سو ، من ، بش ، تم ، فی ، تا ، کب
هجای کشیده = هجایی که بیش از دو حرف داشته باشد
باز ، گوش ، داشت ، فارس ، نان ، کیست ، سوخت ، خورد
ادامه در پست بعد....
...ادامه جلسه سوم
حالا برای نمونه ، یک مصرع شعر را هجابندی می کنیم
دوش در حلقه ما قصّهء گیسوی تو بود
ابتدا آن را هجابندی می کنیم:
دوش + دَر + حَل + قِ + هِ (یِ) + ما + قِص + صِ + یِ + گی + سو + یِ + تو + بود
حالا نوع هجاهای آن را مشخص می کنیم:
دوش = سه حرف = هجای کشیده
در = دو حرف = هجای بلند
حَل = دو حرف = هجای بلند
قِ = یک حرف = هجای کوتاه
هِ (یِ) = یک حرف = هجای کوتاه
ما = دو حرف = هجای بلند
قص = دو حرف = هجای بلند
صِ = یک حرف = هجای کوتاه
یِ = یک حرف = هجای کوتاه
گی = دو حرف = هجای بلند
سو = دو حرف = هجای بلند
یِ = یک حرف = هجای کوتاه
تو = دو حرف = هجای بلند
بود = سه حرف = هجای کشیده
خب فعلاً تا همین مقدار کافی است
انشاالله اگر تمرین این بخش را بخوبی پاسخ دهید و از یادگیری شما اطمینان حاصل کنم
کم کم به بحث وزن وارد میشویم :ok:
تکلیف شب :khandeh!::
10 بیت را به انتخاب خود ، ابتدا هجابندی کرده و سپس نوع هجاها را مشخص کنید
سعی کنید ابیات از یک شعر نباشد و از اشعار مختلف با وزن های متفاوت ابیات را انتخاب کنید
البته تا جایی که مقدور باشد
(( پایان جلسه سوم ))
من در جایی مربوط به آموزش وزن خونده بودم که تقطیع شعر باید با توجه به خوانش صورت بگیره یعنی "تو" رو باید تٌ در نظر گرفت و هجای کوتاه میشه!
مثلا مصرع " یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو" رو اینجوری تقطیع کرده بود
یا + دَ + مز + کش + تِ + یِ + خی + شا + مَ + دُ + هن + گا + مِ + دِ + رُ
توضیح دهید خواهشا
با سلام و عرض ادب و احترام
اون ده بیتی رو که هفته پیش آوردیم میشن یا اینکه ابیات جدید باشه؟؟؟
سپاس از زحماتتون
به نام خدا
با سلام و عرض احترام
1.هجای کوتاه
2.هجای بلند
3.هجای کشیده
1-ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست---منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
ای:2 ن:1 سی:2 م:1 س:1 حر:2 آ:به احتمال زیاد2(گرچه یک حرفی است ظاهرها) رام:3 گ:1 ه:1 یار:3 ک:1 جاست:3
من:2 ز:1 ل:1 آن:به احتمال زیاد3 م:1 ه:1 عا:2 شق:2 ک:1 ش:1 عی:2 یار:3 ک:1 جاست:3
2-آتش آن نیسـت کــه از شعله او خندد شمع---آتش آن است کـــــه در خــــرمن پـــــروانه زدند
آ:2 تش:2 آن:3 نیست:3 ک:1 از:2 شع:2 ل:1 ه:1 او:2 خن:2 دد:2 شمع:1
آ:2 تش:2 آ:2 نَست:3 ک:1 در:2 خر:2 م:1 ن:1 پر:2 وا:2 ن:1 ز:1 دند:3
3-مــــرا عهدیست بـا جانـان کــــه تـا جــان در بــدن دارم---هــواداران کـویش را چو جان خویشتن دارم
م:1 را:2 عه:2 دیست:3 با:2 جا:2 نان:3 ک:1 تا:2 جان:3 در:2 ب:1 دن:2 دا:2 رم:2
ه:1 وا:2 دا:2 را:2 ن:1 کو:2 یش:2 را:2 چُ:1 جا:2 ن:1 خیش:3 تن:2 دا:2 رم:2
4-بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی---خـــون خوری گـــر طلب روزی ننهــاده کـــنی
بش:2 نُ:1 این:3 نک:2 ت:1 ک:1 خُد:2 را:2 ز:1 غم:2 آ:2 زاد:3 ک:1 نی:2
خون:3 خُ:1 ری:2 گر:2 ط:1 ل:1 ب:1 رو:2 زی:2 ی:1 نن:2 ها:2 د:1 ک:1 نی:2
5-راهیست راه عشـــق کـــه هیچش کـــــناره نیست---آن جـــا جــز آن کـــه جـان بسپارند چـاره نیست
را:2 هیست:3 را:2 ه:1 عشق:3 ک:1 هی:2 چش:2 ک:1 نا:2 ر:1 نیست:3
آن:3 جا:2 جُ:1 زان:3 ک:1 جان:3 ب:1 س:1 پا:2 رند:3 چا:2 ر:1 نیست:3
6-حــدیث دوست نگــویم مگر به حضــرت دوست---کــــــــه آشنــــا سـخـــــن آشنــــا نگـــــــه دارد
ح:1 دی:2 ث:1 دوست:3 ن:1 گو:2 یم:2 م:1 گر:2 ب:1 حض:2 ر:1 ت:1 دوست:3
ک:1 آش:3 نا:2 س:1 خ:1 ن:1 آش:3 نا:2 ن:1 گه:2 دا:2 رد:2
7-گفتــم ای سلطـــان خوبان رحـم کــــن بر این غـــریب---گفت در دنبال دل ره گــــم کـــند مسکـــــین غریب
گف:2 تم:2 ای:2 سل:2 طا:2 ن:1 خو:2 بان:3 رحم:3 کن:2 بر:2 این:3 غ:1 ریب:3
گفت:3 در:2 دن:2 با:2 ل:1 دل:2 ره:2 گم:2 ک:1 ند:2 مس:2 کین:3 غ:1 ریب:3
8-چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست---سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
چُ:1 بش:2 ن:1 وی:2 س:1 خ:1 ن:1 اه:2 ل:1 دل:2 م:1 گو:2 ک:1 خ:1 طاست:3
س:1 خن:2 ش:1 ناس:3 ن:1 ای:2 جا:2 ن:1 من:2 خ:1 طا:2 این:3 جاست:3
9-رازی کــــه بر غیر نگـــفتیم و نگـــــــوییم---با دوست بگـــــوییـم کــــه او محـــرم راز است
را:2 زی:2 ک:1 بر:2 غیر:3 ن:1 گف:2 تی:2 مُ:1 ن:1 گو:2 ییم:3
با:2 دوست:3 ب:1 گو:2 ییم:3 ک:1 او:2 مح:2 ر:1 م:1 را:2 زَست:3
10-ای پادشه خــــوبان داد از غــم تنهایی---دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
ای:2 پا:2 د:1 ش:1 ه:1 خو:2 بان:3 دا:2 دز:2 غ:1 م:1 تن:2 ها:2 یی:2
دل:2 بی:2 تو:2(اگر تُ بگیریم میشه1) ب:1 جا:2 نا:2 مد:2 وق:2 تست:3 ک:1 با:2 زا:2 یی:2
سلام
رُستنی ها کم نیست، من و تو کم بودیم***خشک و پژمرده و تا رویِ زمین خم بودیم
[SPOILER]رُس = هجای بلند
تَ = کوتاه
نی = بلند
ها = بلند
کم = بلند
نیست = کشیده
مَ = کوتاه
نو = بلند
تو = بلند
کم = بلند
بو = بلند
دیم = کشیده
***
خُش = بلند
کو = بلند
پَژ = بلند
مُر = بلند
ده = بلند
وُ = کوتاه
تا = بلند
رو = بلند
یِ = کوتاه
زَ = کوتاه
مین = کشیده
خم = بلند
بو = بلند
دیم = کشیده
[/SPOILER]
جانا، حدیث حسنت، در داستان نگنجد / رمزی ز راز عشقت، در صد زبان نگنجد
[SPOILER]جا = بلند
نا = بلند
حَ = کوتاه
دی = بلند
ثِ = کوتاه
حُس = بلند
نَت = بلند
در = بلند
داس = کشیده
تان = کشیده
نَ = کوتاه
گُن = بلند
جَد = بلند
***
رَم = بلند
زی = بلند
زِ = کوتاه
را = بلند
زِ = کوتاه
عِش = بلند
قَت = بلند
در = بلند
صد = بلند
زَ = کوتاه
بان = کشیده
نَ= کوتاه
گُن = بلند
جَد = بلند[/SPOILER]
ای در سر زلف تو پریشانیها / واندر لب لعلت شکر افشانیها
[SPOILER]اِی = ب
در = ب
سَ = کو
رِ = کو
زُل = ب
فِ = کو
تو - ب
پَ = کو
ری = ب
شا= ب
نی = ب
ها = ب
***
وان = :Gig:
دَر = ب
لَ = کو
بِ =کو
لع = ب
لت = ب
ش = کو
کر = ب
اف = ب
شا = ب
نی = ب
ها = ب
[/SPOILER]
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت *** آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
[SPOILER]دی = ب
دَ = کو
نِ = کو
رو = ب
یِ = کو
تو = ب
در = ب
خویش = کش
زِ = کو
من = ب
خواب = کش
گِ = کو
رِفت = کش
***
آه = ب
از = ب
آ = کو
یی = ب
نه = ب
که = ب
تص = ب
وی = ب
رِ = کو
تو = ب
را = ب
قاب = کش
گِ = کو
رِفت = کش
[/SPOILER]
دریغ است ایران که ویران شود ... کنام پلنگان و شیران شود
[SPOILER]دَ = کو
ریغ = کش
است = کش
ای = ب
ران = کش
که = ب
وی = ب
ران = کش
شَ = کو
وَد = ب
***
کُ = کو
نا = ب
مِ = کو
پَ = کو
لَن = ب
گا = ب
نو = ب
شی = ب
ران = کش
شَ = کو
وَد = ب[/SPOILER]
سلام برادر عزیز
ایراد شما کاملاً درست است. اشتباه از من بود :Gol:
البته حق بدهید ، در آن ساعت واقعاً مغزم نمی کشید
(( کاربران عزیز ، صحبت جناب "Far Had" درست است و در تقطیع هجایی ، مهم طرز خواندن حروف است ، نه نوشتن ))
پس طبق تذکر به جای دوست خوبمان ، توضیحات قبلی را به این شکل اصلاح می کنم
اگر حرف (( و )) به صورت (( او )) تلفظ شود ، جزء حروف خواهد بود و در روش ما شمارش میشود
مانند کلمهء: روباه
که تقطیع آن به این شکل خواهد بود:
رو = دو حرف = هجای بلند
باه = سه حرف = هجای کشیده
اما اگر حرف (( و )) به صورت (( ــــُـــ )) تلفظ شود ، صرفاً صدا خواهد بود و در روش ما شمارش نمی شود
مانند کلمهء: تو
که تقطیع آن به این شکل خواهد بود:
تُ = یک حرف = هجای کوتاه
سلام خدمت شما برادر عزیز
ایرادی ندارد ، از همان ها استفاده کنید
سلام و عرض احترام
نکته ای که باید تمام دوستان در نظر بگیرند ، این است که در شعر ، برخی از کلمات بصورت روی هم خوانده میشوند
مثلاً در مصرع بالا ، در این بخش:
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
در شعر به این صورت خوانده میشود:
ای نسیم سحرا رامگه یار کجاست
در نتیجه ، تقطیع آن نیز به این شکل خواهد بود:ای + نَ + سی + مِ + سَ +
حَ + را + رام + گَ + هِ + یار + کُ + جاستکاملاً درست است ، چون در واقع آن را (( عا )) میخوانید دوباره مانند توضیح اولی که عرض کردم باید عمل کنید
آتشان نیست = آ + تَ + شان + نیست
مطمئن هستم اشتباه تایپی بوده :ok: ای بابا اینجا که رعایت کردید! پس چرا در ابیات قبل انجام ندادید؟! :Gig: نمی دانم این بیت از کیست ، اما مصرع اول آن ایراد دارد (خود بیت را عرض می کنم)
به جای
(( رازی )) ، باید (( آن راز )) قرار بگیردآن راز که بر غیر نگفتیم و نگوئیم.....
سلام خواهر گرامی
این بخش به دلیل توضیح ناقص من پیش آمد.
همانطور که عرض شد ، چون (( من و تو )) در واقع اینطور خوانده میشود: مَ نُ تُ
پس دو مورد بالا که نقل قول کردم ، هجای کوتاه هستند
(( ه )) در واقع (( ــــِـــ )) است
پس عبارت فوق را باید به این صورت بنویسید: (( دِ )) که میشود هجای کوتاه (( و اندر )) را باید اینطور بخوانید: (( وَن دَر ))
آبجی ما سوادمان در این حد نیست :Nishkhand:
کو ، بِ ، کش...
معنی این ها رو متوجه نشدم
دَ + ری + غَست
مچکرم
منظورم همون بلند ، کوتاه ، کشیده است .. خلاصه کردم :khandeh!:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب
در بیتهای قبل همونطوری که نوشتم، تلفظشون هم کردم.