دو راهی تحصيلات و ازدواج
تبهای اولیه
سلام خدمت كارشناس محترم.
من مرد مجرد ١٩ ساله و از كشور افغانستان هستم. من دوره دبيرستان را در كشور خودم به پايان رساندم و بدليل اينكه در دانشگاه هاى افغانستان سطح دروس بسيار پايين است و اساتيد مجرب و كاردان نيستند ميخواهم كه در ايران ادامه تحصيل بدم. اما بدليل اينكه دوره تحصيلى تقريباً ٤-٥ سال طول ميكشه ميترسم در طول اين مدت به گناه خود ارضايى آلوده بشم. شايد بگوييد كه اول ازدواج كنيد و بعد با همسرتان بريد ايران براى ادامه تحصيل. اما من بدون داشتن شغل و مسكن مناسب چگونه ميتونم ازدواج كنم؟ شايد بگيد كه در كنار تحصيلاتتان يك كار پاره وقت بگيريد. اما آيا آنچنان كارى ميتونم پيدا كنم كه هم مصارف دانشگاه و هم زندگى مشترك رو تأمين كنه؟! بعلاوه، من كه يك شخص افغانستانى هستم و چه بسا براى افراد بيگانه اى مثل من در ايران كارى ندهند!
من در اين مورد خيلى فكر كرده ام و بعضى اوقات يه راه حل هايى به فكرم ميرسد اما بدون موانع نيستند. مثلاً اين راه حل: من ميخواهم در دانشگاه هاى دولتى تهران ادامه تحصيل بدم و براى قبولى بايد دوره پيش دانشگاهى را بگذرانم. تا مدت ١ سال عقد و ازدواج رو به تأخير ميندازم تا بتونم يك كار پاره وقت مناسب پيدا كنم و با محيط تهران آشنا بشم. بعد از اتمام دوره پيش دانشگاهى و چند ترم از دوره ليسانس و در تعطيلات اقدام به ازدواج كنم و بعد از ازدواج با همسرم بياييم تهران براى مدت ٣ يا ٤ سال در خوابگاه هاى دانشگاه دولتى كه مخصوص افراد متأهل هستند زندگى كنيم. در دانشگاه هاى دولتى تهران براى افراد مجرد و متأهل مسكن و خوابگاه وجود دارد كه بايد هزينه آن را پرداخت. ميماند مصارف زندگى مشترك و خوابگاه كه بايد در كنار تحصيل به يك كار پاره وقت مشغول شوم. اما اينها بدون موانع نيستند!! مثلاً اصلاً شايد خانواده شخص مورد نظر من اين اجازه را به دخترشان ندهند تا همراه من بيايد ايران! مثلاً شايد به من بگويند كه اول برم تحصيلاتم رو تمام كنم و شغل مناسبى پيدا كنم و بعد براى ازدواج اقدام كنم!! شايد بگوييد كه پس دنبال شخصى باش كه فاميلش چنين اجازه اى را به او بدهند. اما من در فاميل و اقوام كسى رو جز ايشان سراغ ندارم كه هم دوستشان داشته باشم و هم از نظر فاميل و ايمان مناسب باشند! اما اگر فاميل ايشان اين اجازه رو بدهند بازم موانع وجود دارد مثلاً آيا من ميتونم كار پاره وقتى پيدا كنم كه درآمد خوبى داشته باشم كه با اون هم بتونم مصارف دانشگاه رو و هم مصارف زندگى مشترك رو بپردازم؟؟!!
مهمترين چيز اجازه فاميل شخص مورد نظر من هست! اگر فاميل ايشان اين اجازه رو به ايشان ندهند تا بعد از ازدواج همراه من بيايد تهران براى من بيشتر از دو راه نميماند!: ١- يا اينكه قيد تحصيلات رو بزنم و در كشور خودم مشغول يك كار مناسب بشم و با ايشان ازدواج كنم.
٢- يا ازدواج با ايشان را تا بعد از ٤-٥ سال دوره تحصيل به تأخير بندازم و بعداً در سن ٢٥ يا ٢٦ سالگى با ايشان ازدواج كنم.
لطفاً كمكم كنيد!!! :Gol: :Ghamgin::crying: :hey:....
من در اين مورد خيلى فكر كرده ام و بعضى اوقات يه راه حل هايى به فكرم ميرسد اما بدون موانع نيستند. مثلاً اين راه حل: من ميخواهم در دانشگاه هاى دولتى تهران ادامه تحصيل بدم و براى قبولى بايد دوره پيش دانشگاهى را بگذرانم. تا مدت ١ سال عقد و ازدواج رو به تأخير ميندازم تا بتونم يك كار پاره وقت مناسب پيدا كنم و با محيط تهران آشنا بشم. بعد از اتمام دوره پيش دانشگاهى و چند ترم از دوره ليسانس و در تعطيلات اقدام به ازدواج كنم و بعد از ازدواج با همسرم بياييم تهران براى مدت ٣ يا ٤ سال در خوابگاه هاى دانشگاه دولتى كه مخصوص افراد متأهل هستند زندگى كنيم. در دانشگاه هاى دولتى تهران براى افراد مجرد و متأهل مسكن و خوابگاه وجود دارد كه بايد هزينه آن را پرداخت. ميماند مصارف زندگى مشترك و خوابگاه كه بايد در كنار تحصيل به يك كار پاره وقت مشغول شوم. اما اينها بدون موانع نيستند!! مثلاً اصلاً شايد خانواده شخص مورد نظر من اين اجازه را به دخترشان ندهند تا همراه من بيايد ايران! مثلاً شايد به من بگويند كه اول برم تحصيلاتم رو تمام كنم و شغل مناسبى پيدا كنم و بعد براى ازدواج اقدام كنم!! شايد بگوييد كه پس دنبال شخصى باش كه فاميلش چنين اجازه اى را به او بدهند. اما من در فاميل و اقوام كسى رو جز ايشان سراغ ندارم كه هم دوستشان داشته باشم و هم از نظر فاميل و ايمان مناسب باشند! اما اگر فاميل ايشان اين اجازه رو بدهند بازم موانع وجود دارد مثلاً آيا من ميتونم كار پاره وقتى پيدا كنم كه درآمد خوبى داشته باشم كه با اون هم بتونم مصارف دانشگاه رو و هم مصارف زندگى مشترك رو بپردازم؟؟!! مهمترين چيز اجازه فاميل شخص مورد نظر من هست! اگر فاميل ايشان اين اجازه رو به ايشان ندهند تا بعد از ازدواج همراه من بيايد تهران براى من بيشتر از دو راه نميماند!: ١- يا اينكه قيد تحصيلات رو بزنم و در كشور خودم مشغول يك كار مناسب بشم و با ايشان ازدواج كنم. لطفاً كمكم كنيد!!! ....سلام خدمت كارشناس محترم.
من مرد مجرد ١٩ ساله و از كشور افغانستان هستم. من دوره دبيرستان را در كشور خودم به پايان رساندم و بدليل اينكه در دانشگاه هاى افغانستان سطح دروس بسيار پايين است و اساتيد مجرب و كاردان نيستند ميخواهم كه در ايران ادامه تحصيل بدم. اما بدليل اينكه دوره تحصيلى تقريباً ٤-٥ سال طول ميكشه ميترسم در طول اين مدت به گناه خود ارضايى آلوده بشم. شايد بگوييد كه اول ازدواج كنيد و بعد با همسرتان بريد ايران براى ادامه تحصيل. اما من بدون داشتن شغل و مسكن مناسب چگونه ميتونم ازدواج كنم؟ شايد بگيد كه در كنار تحصيلاتتان يك كار پاره وقت بگيريد. اما آيا آنچنان كارى ميتونم پيدا كنم كه هم مصارف دانشگاه و هم زندگى مشترك رو تأمين كنه؟! بعلاوه، من كه يك شخص افغانستانى هستم و چه بسا براى افراد بيگانه اى مثل من در ايران كارى ندهند!
٢- يا ازدواج با ايشان را تا بعد از ٤-٥ سال دوره تحصيل به تأخير بندازم و بعداً در سن ٢٥ يا ٢٦ سالگى با ايشان ازدواج كنم.
با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر عزیز
از اینکه با ما در این انجمن همراه شدید و سوال خود را با ما در میان گذاشتید بسیار سپاسگذارم
امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشا باشد
1 . آنچه بیش از همه چیز مهم و غیر قابل چشم پوشی است انجام واجبات و ترک محرمات می باشد پس بدانید در صورت افتادن به گناه آنچه واجب است ازدواج است نه تحصیل
2 . هزینه زندگی در تهران بالا می باشد مخصوصا برای شما که غریب می باشید و ایرانیها نیز از جهت کار با مشکلات زیادی مواجه هستند لذا مراجعه به تهران به امید کار همراه با ریسک زیادی می باشد.
3 . شما ننوشته اید که میزان علمیتتون چگونه می باشد چرا که قبولی در دانشگاههای دولتی تهران مقداری سخت می باشد لذا مراجعه قبل از قبولی دانشگاه به ایران نیز همراه با ریسک می باشد
4 . به نظر من میتوانید ابتدا کار مناسبی در شهر و کشور خود بیابید سپس با اندوخته مالی که جمع می کنید تصمیم به مهاجرت جهت تحصیل به ایران را بگیرید البته قبل از ازدواج نیز با خانواده و اطرافیان همسرتون شرط کنید که قصد رفتن به ایران را پس از چند سال را دارید.
5 . سعی نمایید در مدت کار معلومات خود را بالا ببرید تا قبولی برای شما راحتتر شود
6.قبل از هرگونه تصمیمی از قوانین و ضوابط دانشگاههای ایران مخصوصا در رابطه با دانشجویان غیر ایرانی اطلاعات کانلی بدست آوریدو بدون بدست آوردن اطلاعات مناسب و کافی هرگز به ایران مهاجرت نکنید.
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
حل کردن مشکل به تنهایی سخته مخصوصا وقتی خودتم به خودت کمک نکنی ! هدفت رو ندونی ! زندگی یک انتها داره با چند مسیر و هدف . یکم رو هدفت فکر کن ببین چیه اونو با تمام جوانب و تلاش انجام بده وقتت و عمرتو پاش بزار خودتو قبول داشته باش عقل و احساس ما . روح و جسم ما یک هدف دارند و یک کاری میکنند گرچه مثلا دو چیز باشند ازدواج و تحصیل شما هم شاید یک دلیل داشته باشه سعادت و خوشبختی شما بیشتر روش فکر کنید روی سعادتون و کمک بگیرید خب معلومه تنهایی سخته میدونم گاهی کمک گرفتن از دوستان و اقوام سخته اما خوشبتی به راحتی به دست نمی آد میتونید مشاوره های دیگه ایی هم بگیرید چیزی که هست میشه بهش رسید شاید یکم سخت باشه ولی با اراده و امید و تلاش به هرچیزی که هست میشه رسید فرقی نداره چی هستیم عالمان و بزرگانی بودند که از کودکی هم توفیقاتی داشتند از بچگی فرق داشتند عالمان و بزرگانی هم بودند بعد از سالها اشتباه یا بی سوادی خواستند وشدند یکم پراکنده و بد نوشتم چون نوشتارم بده گفتارم بهتره یکم فکر کنی فکر کنم بفهمی منظورم چیه با تشکر و عذر خواهی خدا نگهدار:Nishkhand:
جوونهای ایرانی دانشجوهای بیچاره ایرانی از بیکاری رنج میبرن.فارغ التحصیل دانشگاه شریف و تهران الان بیکار هست .از بیکاری قید ازدواج دارن میزنن و سن ازدواج بالا رفته.اونوقت شما میخاهید بیایید ایران درس تو دانشگاههای تهران همراه با ازدواج و زندگی تو خابگاه متاهلین بگذرونی؟ ایران از این خبرها نیست.اواز دهل از دور خوش است.
شما اول ببین تهران بهت پذیرش میدن که بیایی؟بعد بیا ببین میتونی موندگار بشی و شرایط زندگی برات سخت نیست؟ اگر تونستی تا میای عادت کنیی درستون تموم شده بعد سراغ کار بگردید بعد به ازدواج فکر کنید
سلام خدمت كارشناس محترم.
من مرد مجرد ١٩ ساله و از كشور افغانستان هستم. من دوره دبيرستان را در كشور خودم به پايان رساندم و بدليل اينكه در دانشگاه هاى افغانستان سطح دروس بسيار پايين است و اساتيد مجرب و كاردان نيستند ميخواهم كه در ايران ادامه تحصيل بدم. اما بدليل اينكه دوره تحصيلى تقريباً ٤-٥ سال طول ميكشه ميترسم در طول اين مدت به گناه خود ارضايى آلوده بشم. شايد بگوييد كه اول ازدواج كنيد و بعد با همسرتان بريد ايران براى ادامه تحصيل. اما من بدون داشتن شغل و مسكن مناسب چگونه ميتونم ازدواج كنم؟ شايد بگيد كه در كنار تحصيلاتتان يك كار پاره وقت بگيريد. اما آيا آنچنان كارى ميتونم پيدا كنم كه هم مصارف دانشگاه و هم زندگى مشترك رو تأمين كنه؟! بعلاوه، من كه يك شخص افغانستانى هستم و چه بسا براى افراد بيگانه اى مثل من در ايران كارى ندهند!من در اين مورد خيلى فكر كرده ام و بعضى اوقات يه راه حل هايى به فكرم ميرسد اما بدون موانع نيستند. مثلاً اين راه حل: من ميخواهم در دانشگاه هاى دولتى تهران ادامه تحصيل بدم و براى قبولى بايد دوره پيش دانشگاهى را بگذرانم. تا مدت ١ سال عقد و ازدواج رو به تأخير ميندازم تا بتونم يك كار پاره وقت مناسب پيدا كنم و با محيط تهران آشنا بشم. بعد از اتمام دوره پيش دانشگاهى و چند ترم از دوره ليسانس و در تعطيلات اقدام به ازدواج كنم و بعد از ازدواج با همسرم بياييم تهران براى مدت ٣ يا ٤ سال در خوابگاه هاى دانشگاه دولتى كه مخصوص افراد متأهل هستند زندگى كنيم. در دانشگاه هاى دولتى تهران براى افراد مجرد و متأهل مسكن و خوابگاه وجود دارد كه بايد هزينه آن را پرداخت. ميماند مصارف زندگى مشترك و خوابگاه كه بايد در كنار تحصيل به يك كار پاره وقت مشغول شوم. اما اينها بدون موانع نيستند!! مثلاً اصلاً شايد خانواده شخص مورد نظر من اين اجازه را به دخترشان ندهند تا همراه من بيايد ايران! مثلاً شايد به من بگويند كه اول برم تحصيلاتم رو تمام كنم و شغل مناسبى پيدا كنم و بعد براى ازدواج اقدام كنم!! شايد بگوييد كه پس دنبال شخصى باش كه فاميلش چنين اجازه اى را به او بدهند. اما من در فاميل و اقوام كسى رو جز ايشان سراغ ندارم كه هم دوستشان داشته باشم و هم از نظر فاميل و ايمان مناسب باشند! اما اگر فاميل ايشان اين اجازه رو بدهند بازم موانع وجود دارد مثلاً آيا من ميتونم كار پاره وقتى پيدا كنم كه درآمد خوبى داشته باشم كه با اون هم بتونم مصارف دانشگاه رو و هم مصارف زندگى مشترك رو بپردازم؟؟!!
مهمترين چيز اجازه فاميل شخص مورد نظر من هست! اگر فاميل ايشان اين اجازه رو به ايشان ندهند تا بعد از ازدواج همراه من بيايد تهران براى من بيشتر از دو راه نميماند!: ١- يا اينكه قيد تحصيلات رو بزنم و در كشور خودم مشغول يك كار مناسب بشم و با ايشان ازدواج كنم.
٢- يا ازدواج با ايشان را تا بعد از ٤-٥ سال دوره تحصيل به تأخير بندازم و بعداً در سن ٢٥ يا ٢٦ سالگى با ايشان ازدواج كنم.لطفاً كمكم كنيد!!! :Gol: :Ghamgin::crying: :hey:....
سلام خدمت شما برادر افغانستانی.
نوروزتون مبارک.
خدمت شما عرض کنم که برای ما دانشجو های جوان ایرانی که توی یه شهر غیر از شهر خودمون به تخصیل مشغولیم گزینه ی "تحصیل و ازدواج" به یه مورد تقریباً محال تبدیل شده و تبدیل شده به گزینه ی "تحصیل ، بعدش سربازی، بعدش پیدا کردن شغل بعدش ازدواج". البته اگر توی شهر خودمون هم درس بخونیم هم خیلی فرقی نداره و والدینمون نمی تونند بهمون کمک کنند که ازدواج کنیم و حتی خودمون هم راضی نیستیم که بندازیمشون به زحمت. حالا که وضع برای ما اینجوریه شما نباید امیدوار باشی که توی ایران اتفاق خاصی برات بیفته.
هموطن های شما که توی ایران هستند اکثرشون به شغل شریف کارگری مشغولند و با وجود اینکه کار هایی انجام می دهند که تقریباً هیچ ایرانی که حاضر به تحمل سختی های آن نیست ، باز هم در ایران مقبولیت اجتماعی بالایی ندارند و متاسفانه به عنوان سربار جامعه شناخته می شوند(در حالی که اصلا این طور نیست). البته برادران افغانستانی توی ایران وضع مالی نسبتا خوبی دارند چون آدم های کاری ای هستند و زحمتکش. پس اگر میخواهید توی ایران ساکن باشید بهترین گزینه این است که کار یدی انجام بدهید چون در این صورت درآمد نسبتاً خوبی خواهید داشت.همچنین باید همسری ایرانی داشته باشید که بتونید تابعیت ایران بگیرید و از یارانه و خدمات اجتماعی استفاده کنید.اگر بخواهید فقط برای کارگری وارد ایران بشید باید قاچاقی بیاید که خطرات زیادی داره و بنابراین کلاً این گزینه منتفی میشه:Gig:
در ضمن جوابی که جناب راهنما بهتون دادند فکر کنم فقط گزینه ی اولش به دردتون بخوره چون یادمه شما در مورد تحصیلات توی ایران یه تاپیک زده بودید و اونجا در مورد تحصیلات توی ایران بحث شد.
موفق باشید و سال خوبی داشته باشید. خدانگهدار.
جوونهای ایرانی دانشجوهای بیچاره ایرانی از بیکاری رنج میبرن.فارغ التحصیل دانشگاه شریف و تهران الان بیکار هست .از بیکاری قید ازدواج دارن میزنن و سن ازدواج بالا رفته.اونوقت شما میخاهید بیایید ایران درس تو دانشگاههای تهران همراه با ازدواج و زندگی تو خابگاه متاهلین بگذرونی؟ ایران از این خبرها نیست.اواز دهل از دور خوش است. شما اول ببین تهران بهت پذیرش میدن که بیایی؟بعد بیا ببین میتونی موندگار بشی و شرایط زندگی برات سخت نیست؟ اگر تونستی تا میای عادت کنیی درستون تموم شده بعد سراغ کار بگردید بعد به ازدواج فکر کنید :)
سلام خدمت كارشناس محترم. سال نوتون مبارك.
ممنون از راهنمايى تون. مفيد بود.
شايد شما و دوستان فكر كنيد كه من بخاطر پول درآوردن اين همه تلاش ميكنم كه بيام ايران اما اينطور نيست. من خودم در تهران بدنيا اومدم در سال ١٣٧٥ و تا سال ١٣٨٢ در ايران بوديم و در مدرسه يار كوثر درس ميخوندم بعداً اومديم افغانستان. وقتى اومدم افغانستان با شيوه و قوانين مدرسه هاى افغانستان آشنا نبودم اما دوره دبيرستان رو تو افغانستان به پايان رسوندم. سطح تحصيلات من ديپلم هست و براى قبولى در دانشگاه هاى دولتى ايران بايد دوره پيش دانشگاهى رو بگذرونم.
البته قصد و نيت اصلى من اينه كه بعد از كسب دانش و مهارت بيام تو كشور خودم و براى مردم خدمت كنم. نه اينكه خداى ناكرده بار دوش مردم عزيز ايران بشم.
در مورد نكته اول شما بگم كه اين حرفتون كاملاً درسته. امروزه براى اكثر جوونا بين دو امر ازدواج و تحصيل، امر ازدواج واجب هست. اين عجيب نيست چون محيط و شرايط خيلى براى گمراه كردن افراد جوان فراهم شده. همه مون تو قرآن خونديم، حضرت يوسف كه يك پيامبر و معصوم بود از افتادن به گناه به خودش اطمينان نداشت و بخدا گفت كه اگه شر اين زنان را از من دور نسازى من به آنان متمايل خواهم شد!! وقتى پيامبر خدا تو اينجور شرايط به خودش اطمينان نداره، پس واى بحال ما!
البته من همه كارهامو سپردم دست خدا و خودم تلاشمو ميكنم اما بازم به خدا خودمو بيمه كرده ام.
چون تو قرآن خوندم كه در كار ها بايد با متخصصان و عادلان مشوره كرد، من هم اين تاپيك رو ايجاد كردم تا با شما مشورت كنم.
من بيشتر از اين دو راه ديگه راهى ندارم:
١- يا اول ادامه تحصيل بدم و بعد از تحصيل ازدواج كنم. البته بازم بگم كه تو دوره تحصيل به خودم از آلوده نشدن به گناه اطمينانى ندارم!
٢- يا قيد تحصيل رو بزنم و تو كشور خودم مشغول به يك كار بشم و بعد ازدواج كنم.
از شما در اين مورد درخواست مشاوره دارم.
با سپاس.
سلام خدمت دوست عزيزم جناب (عبد الله بن اشتر).
سال نوتون مبارك.
ممنونم از كمكتون. لطف كردين.
نه مطالبتون واضح بود!
بازم سپاس.
عرض سلام خدمت جناب sun. سال نو مبارك.
دوست عزيز ممنون از توصيه ها تون.
البته اون چيزى كه من گفتم فقط يك راه احتمالى بود نه صد در صدى. منظورم اين بود كه شرايط رو به جناب كارشناس برسونم تا نظر به اون ايشان توصيه و نظرى بدهند.
البته شما هم كاملاً درست ميگوييد. شرايط ايران رو كه عرض كردين رو من هم از اول ميدونستم اما راهى رو كه عرض كردم بخاطر اين بود كه نظر دوستان رو در مورد شرايط خودم بدونم نه اينكه بخام به اون راه عمل كنم.
اصلاً من و برادر بزرگترم قرار بود براى ادامه تحصيل بريم انگلستان. از اينرو، در امتحان IELTS شركت كرديم و نمرات 6.0 و 6.5 رو كسب كرديم. بعد از چند ماه يك امتحان ديگه بنام UKVI رو نيز شركت كرديم و نمرات 6.0 Overall رو كسب كرديم. اما از لحاظ اقتصادى نميتونستيم كه هردومون بريم. از اينرو، قرار شد تنها برادر بزرگترم بره. ايشون دانشگاه Coventry قبول شدند. براى من مكان تحصيل فرقى نميكنه. براى من فقط دانش و تخصص و اساتيد مجرب و وظيفه شناس مهم هست. اما تو كشور خودم اين امتياز ها وجود ندارن.
الان هم منتظرم خدا خودش يه راهى رو چه از طريق شما دوستان و كارشناس عزيز و چه توسط الهام به من نشون بده.
با سپاس. موفق باشيد.
عرض سلام و ادب خدمت جناب مجاهد تنها. سال نو شما هم مبارك.
ممنون از حسن خلق و لطفتون. نكات خوبى عرض كردين.
شرايط جووناى ايرانى رو كه عرض كردين كاملاً درك ميكنم! البته قصد من از تحصيل در ايران اينه كه دانش و مهارت هاى لازم رو كسب كنم و برگردم كشور خودم و به مردم خدمت كنم نه اينكه خداى ناكرده بخام از اين طريق خودمو بچسبونم به ايران و سربار مردم محترم و با عزت مردم ايران بشم. من در دوران كودكى از مردم ايران خيلى لطف و مهربانى ديدم. از اين رو خودم رو مديون ايران ميدونم.
الان هم نميتونم خيلى زود تصميم بگيرم چون اين يك تصميم مهم هست. منتظر نظر شما و كارشناس محترم هستم.
بازم از كمكتون ممنونم.
خدا بهمراهتون.
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]بسم الله الرحمن الرحیم .......... مشکلات مالی ارتباطی به عدم ازدواج ندارد... روایت میفرماید کسی که از ترس فقر ازدواج نکند دچار شرک شده است... مشکلات ازدواج در بعضی افراد عدم توکل است،اما قسمتی اعظمی از اون به خانم ها برمیگرده... مشکل از جای دیگریست... مشکل فقر با اندکی تدبیر حل میشود...
سلام .
میگم ظاهرا تدبیر کردن واسه شما سادس:Cheshmak:
بیزحمت یه اندکی هم برای من تدبیر کنید... سرباز هستم احتمالا حدود 150 هزار تومان هم حقوقم باشه.. از صبح تا 4 عصر در محل کار..[/]
با عرض سلام و ادب خدمت برادرمان؛ جناب فرشاد خان
بعد از خواندن متن شما دلم گرفت و از آنجا که این درد مشترک همه ماست ؛ نوشته ای نوشتم و از آن عکس برداری کردم و آنرا خدمت شما تقدیم میکنم .
فقط یادتان باشد این شما هستید که در نهایت تصمیم میگیرید و نتیجه اعمالتان را هم چه خوب و چه بد خواهید دید و نظر بنده تنها من باب انتقال تجربیات و عقایدم است.
صفحه 1 : http://bayanbox.ir/info/6047559874436883039/1458635841954686520583
و صفحه 2: http://bayanbox.ir/info/3238968074754780022/1458635939281-1753388286
توفیق شما را از خداوند متعال خواستاریم ... .
با عرض سلام و ادب خدمت برادرمان؛ جناب فرشاد خان
بعد از خواندن متن شما دلم گرفت و از آنجا که این درد مشترک همه ماست ؛ نوشته ای نوشتم و از آن عکس برداری کردم و آنرا خدمت شما تقدیم میکنم .
فقط یادتان باشد این شما هستید که در نهایت تصمیم میگیرید و نتیجه اعمالتان را هم چه خوب و چه بد خواهید دید و نظر بنده تنها من باب انتقال تجربیات و عقایدم است.
صفحه 1 : http://bayanbox.ir/info/6047559874436883039/1458635841954686520583
و صفحه 2: http://bayanbox.ir/info/3238968074754780022/1458635939281-1753388286
توفیق شما را از خداوند متعال خواستاریم ... .
سلام.
عیدتون مبارک.
چه خط زیبایی:Kaf: خوش به حالتون. ولی ای کاش تایپ می کردید تا بشه نقل قول کرد. انگار شما برعکس من هستید که تایپ کردن برام از نوشتن آسون تره:khandeh!:
اینطور که من متن رو خوندم با همه اش موافقم. بله من هم به این مسائل خیلی فکر کردم ، واقعیت اینه که راهی نیست. ما گیر افتادیم ، درسته. نمیتونیم همه ی چیزها رو با هم داشته باشیم.
از اون جمله تون که گفتید باید با بال شکسه پرواز کردن را یاد بگیریم واقعا خوشم اومد چون کاملا درسته.
باید توکل به خدا کنیم و این دوره رو بگذرونیم. این رو هم فهمیدم که عجز و لابه فقط اعصاب خود آدم رو خورد می کنه و زندگی رو تلخ تر از اینی که هست می کنه.بعد از ازدواج هم زندگی شیرین تر میشه ولی اونی که خود آدم می خواد نمیشه و خیلی استرس ها و دغدغه های دیگه میاد سراغ آدم. یا به قولی : Life is very difficult
ممنون.
عرض سلام و ادب خدمت جناب مجاهد تنها. سال نو شما هم مبارك.ممنون از حسن خلق و لطفتون. نكات خوبى عرض كردين.
شرايط جووناى ايرانى رو كه عرض كردين كاملاً درك ميكنم! البته قصد من از تحصيل در ايران اينه كه دانش و مهارت هاى لازم رو كسب كنم و برگردم كشور خودم و به مردم خدمت كنم نه اينكه خداى ناكرده بخام از اين طريق خودمو بچسبونم به ايران و سربار مردم محترم و با عزت مردم ايران بشم. من در دوران كودكى از مردم ايران خيلى لطف و مهربانى ديدم. از اين رو خودم رو مديون ايران ميدونم.
الان هم نميتونم خيلى زود تصميم بگيرم چون اين يك تصميم مهم هست. منتظر نظر شما و كارشناس محترم هستم.
بازم از كمكتون ممنونم.خدا بهمراهتون.
سلام خدمت شما دوست عزیز.ممنون از لطفتون.
فکر نکنید من خدای نکرده منظورم این بوده که هموطن های شما سربار این حامعه اند ، من فقط نظر بعضی از مردم ایران رو بیان کردم(البته نظر قشر تنبل و بیکار و بی عار جامعه که همه اش غر میزنن)
به نظر من که اگر هموطن های شما نبودند هیچ کسی حاضر نبود کارشونو انجام بده.واقعاً زحمتکشند.
من اسائه ادب نکردم.
موفق باشید .خدانگهدار.
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"] سلام . میگم ظاهرا تدبیر کردن واسه شما سادس:Cheshmak: بیزحمت یه اندکی هم برای من تدبیر کنید... سرباز هستم احتمالا حدود 150 هزار تومان هم حقوقم باشه.. از صبح تا 4 عصر در محل کار..[/]
بسم الله الرحمن الرحیم ....دوست بزرگوارمون هم که سوال کردند....میتونند هم کار کنند هم تحصیل و هم ازدواج... برای تحصیل میتونن دانشگاه های مجازی و یا نیمه حضوری پاره وقت یا پیام نور شرکت کنند... منتها باید طرفتون اهل قناعت باشه...
سلام خدمت دوست عزيزم جناب jostojoogarhaghighat.
دوست عزيز ممنونم از همدردى تون و توصيه هاى خوبتون. اين از مهربونى شماست.
دست نوشته تون رو خوندم. ماشا الله دستخط قشنگى دارين. حرفاتون هم مثل دستخط تون قشنگ بود.
آره، بايد به راه ادامه داد. اگه بال و پر ها مون هم شكسته اشكالى نداره، تنها اميدمون به اون هست. خودش با دستان قادر و مهربونش ما رو بلند ميكنه و به راه ميبره.
خدا يكى از خاصيت هاى قشنگش اينه كه تو جايى زير بال و پر مون رو ميگيره كه از چشم همه افتاده باشيم. با اون همه گناه و بيوفايى كه كرده ايم بازم آغوش امن و گرم و مهربونش رو از ما نميگيره.
من تا جايى كه توان داشتم تلاش كردم، بقيه اش رو سپردم دست خودش.
البته هميشه دعا ميكنم كه خدا لحظه اى دستامو رها نكنه كه اگه رها كنه همون لحظه نابود خاهم شد.
بازم ممنون از راهنمايى تون.
سلام خدمت دوست عزيز جناب مجاهد تنها.
خواهش ميكنم اين چه حرفيه.
نه من هم ميدونم كه منظور شما اين نبود. من فقط قصد و نيت خودم رو عرض كردم.
بازم ممنونم ازتون.
سلام خدمت جناب تنهاترين سردار.
از راهنمايى خوبتون متشكرم. مفيد بود براى من.
اما مشكل اينه كه من بيشتر از دو راه راه ديگرى ندارم. يا اول ادامه تحصيل بدم و بعد از آن شغل مناسبى پيدا كنم و بعداً ازدواج كنم. يا قيد تحصيل رو بزنم و در كشور خودم مشغول به يك كار بشم و ازدواج كنم.
بازم ممنونم از كمكتون.
سلام خدمت شما جناب تنهاترین سردار
من اصلا صحبتهاتون را قبول ندارم.این صحبتها که میفرمایید خدا روزی میرساند و ... کاملا درسته. ولی اینکه مشکل شرایط سخت ازدواج برمیگرده به جابجایی شغل زن و مرذ در جامغه اصلا مورد قبول من نیست.نمیدونم شرایط شغلی و سنی شما چگونه هست و ملاکهای شما و دوستان شما برای ازدواج چی هست که فکر میکنید زنها چهارسال در دانشگاه با نامحرم زندگی میکنند و تواقعشون میره بالا.من خداروشکر فرد تحصیلکرده جامعه هستم.دوستان من تحصیلات حوزوی قوی دارند و مدرس حوزه و دانشگاه هستند. و از این طریق دارند به جامعشون خدمت میکنند آیا کار اشتباهی میکنند ؟ خانمهای برگزیده و بسیار با استعدادی هستند که دانشجویان آقایی که دارند داره از علم ایشون استفاده میکنه. آیا این خانم از نگاه شما و دوستان شما باید تو خونه بشینه و از منظر نامحرم دور باشه ؟ کدوم نامحرم؟ این خانم برترین پوشش را داره و به بهترین وجه داره داره از استعدادش استفاده میکنه و روزبروز استعدادش شکوفاتر میشه. در بین قشر تحصیلکرده آقایون که کم تا حدودی با آنها سر و کار دارم به دنبال خانم تحصیلکرده برای ازدواج میگردند. قشر تحصیلکرده آقایون (البته هر دانشگاه و هر قشری را من تحصیلکرده حساب نمیکنم) خانم تحصیلکرده را انتخاب میکنند بخاطر اینکه اهداف مشابهتری دارند. و در زندگی موفقتر هستند. هدفها و آرمانهاشون مشابه هم هست
این افکاری که شما دارید از نگاه من مورد پسند نیست. مشکلات اقتصادی به حدی سخت شده که یک نفر نمیتواند نان آور خانواده باشد. باید زن و مرد با هم کار کنند. هردو هم باید با رعایت حدود و شرع در جامعه باشند.حالا این درسته که جامعه خیلی ناپسند شده ولی این را نمیتوان پای وجود خانمها در جامعه گذاشت. خیلی شرایط در این مورد دخیل هستند.اینکه شما میگویید دخترها سعادت را در دانشگاه مختلط میبنند توهین بسیار بزرگی به من نوعی و امثال من است.من کاری با بقیه دخترهایی که پوشش نامناسبی با اهداف نامناسب دارند ندارم.استعداد افراد با هم متفاوت است.یک خانم میتواند استعداد در خیاطی داشته باشد و خیاط ماهری باشد و یک خانم دیگری میتواند ریاضیدان باشد.خانمی که استعدادو نبوغ در ریاضی دارد باید پا در عرصه دانشگاه و محیط علمی بگذارد.و همین اتفاق میتواند برای یک آقا بیفتد.آقایی میتواند خیاط ماهری باشد و آقایی استعدادی در علوم مهندسی یا کیهان شناسی یا ... دارد.پس لزوما آقایون نباید در عرصه جامعه باشند و خانمها پشت دار قالی ! اینکه دوستان شما دهها مورد خاستگاری رفتند و جواب منفی شنیدند احتمالا گزینه مشابه خودشان پیدا نکردند. میشه بفرمایید دوستانتون چه شغلی دارند و دنبال چه دختر خانمی برای ازدواج رفتند و جواب منفی شنیدند و چرا جواب منفی شنیدند تا من متقاعد شوم؟؟ فقط امیدوارم نفرمایید دوستانتون هر قشری باشند ربطی نداره خانم چه قشر دیگری از جامعه باشد و خانم در هر صورت باید بچه داری بلد باشد و ... ! اینجوری نفرمایید !
[="Navy"]بسم الله الرحمن الرحیم .......... قدیم ها دختر ها به فکر مهارت های شوهر داری و بچه داری بودند،سرگرمی ای جز عروسک و وسایل آشپزی نداشتند،بزرگتر هم که میشدند خیاطی و بافتنی و... اما امروز اکثر دخترها سعادت رو در دانشگاه مختلط و مدرک میبینند،غالبا این روزها یک دختر جز زبان چیزی برای همسرش نداره،بعد از ازدواج هم که میل داره کار کنه،بفرمایید آقا زن نمیگیره،بلکه همکار اختیار میکنه.... صداقت صداقت صداقت... کدوم پسر مجردی رو سراغ دارید که اگر مورد مناسب نصیبش بشه رد کنه؟ اما کو مورد برای جوان ها؟دختری که 4سال کنار نامحرم درس خونده و بعد هم عشق کار کردن داره و یک مهریه سنگین و یک دنبا زبان و توقع... من بشخصه تمام دوستان مجردم دنبال مورد مناسب هستند و هر کدوم ده ها خواستگاری رفتند و میگن نیست..... مشکل از جای دیگریست... مشکل فقر با اندکی تدبیر حل میشود،اونچه مهمه اینه که انگیزه ای برای ازدواج نیست... قشر غیر مذهبی که نیازهاشون رو توی خیابان درمان میکنند...قشر مذهبی ای که لااقل بنده میشناسم زیر بار دختری که تموم آرزوهاش در اختلاط کثیف و اشتغال خلاصه میشه نمیروند...
با سلام وعرض ادب وتبریک به مناسبت فرارسیدن سال نو
به نظر بنده قضاوت منصفانه ای انجام ندادید!چون دختران مذهبی را درعرض دختران خیابانی قرار دادید!
سوال می کنم,از نظر شما هرکسی که در دانشگاه درس بخواند فاسد است؟خود بنده درتمام طول تحصیلم,با وجود مختلط بودن فضای دانشگاه,اصلا با هم کلاسی های آقا هم کلام نشدم,حتی درحد سلام و علیک هم گفت وگو نداشتیم!صرف مختلط بودن فضا,دلیلی بر منحرف شدن نیست!
بنده دوستان مذهبی زیادی دارم که تنها هدفشان از تحصیل,اداره ی بهتر زندگی و تربیت فرزندان صالح تر است,و قبل از ازدواج کلاس های ویژه ی تربیت فرزند و همسرداری را گذرانده اند,ولی متاسفانه اصلا در جامعه دیده نمی شوند!اتفاقا یکی از دوستان بنده,خواستگاری داشتند که در ظاهر مذهبی ومومن به نظر میرسیدند!درجلسه ی خواستگاری به دوست بنده گفته بودند با این اوضاع اقتصادی یکی از شرایط من برای ازدواج ,کارمند بودن همسرم در یک مرکز دولتی است!!!به صورت غیر مستقیم بیان کرده بودند که اگر میخواهید باشما ازدواج کنم باید شاغل باشید!متاسفانه کم نیستند از آقایانی که امروزه خواهان همسر شاغل هستند!کافیست یک آمار مختصر بگیرید!
به عنوان تلنگر خدمتتان عرض می کنم,بد نیست نیم نگاهی هم به جامعه ی پسران مذهبی داشته باشید!اگر بدانید بعضی پسر ها که اتفاقا قیافه ی مذهبی هم دارند,در جلسات خواستگاری چه حرف ها که نمیزنند, وچه توقعاتی که از همسرآینده ی خود ندارند!متاسفانه حتی پسران مذهبی هم آلوده ی بعضی افکار شده اند
پ.ن:البته قطعا,دختر وپسر مومن در جامعه زیاد داریم,,ودر مثالی که بنده زدم,قطعا این فرد مومن واقعی نبوده و بنده کار ایشان را به پای مذهبی های واقعی نمی, نویسم,مراقب باشیم مذهبی نماها وجهه ی مذهبی های واقعی را خراب نکنند
صرفا چادری بودن نشان دهنده ی مذهبی بودن نیست
صرفا ریش داشتن نشان دهنده ی مذهبی بودن نیست
مراقب باشیم,خطر انحراف در کمین ماست...[/]
خدمت جناب اقای farshadahmadi هم سلام عرض میکنم.انشالله حالتان خوب باشد
اینکه برادر شما از یکی از دانشگاههای انگلستان پذیرش گرفته خیلی عالی هست و شما که هدفتان برگشت به کشور خودتون و خدمت به کشور خودتون هست بهتر هست به انگلستان بنظرم سفرکنید.چون خودتان گفتید برای شما تحصیل در هرکجا باشد فرقی نمیکند. پس کشورهای اروپایی را اگر برگزینید بهتر هست زیرا پیشرفته تر و مدرن تر هستند و شما میتوانید علم خودتون را بالاتر ببرید و این علم را بعدا در کشور خوودتان پیاده کنید. البته من نمیدانم رشته شما چی هست؟ برخی رشته ها را اگر در ایران پذیرش بگیرید خب بسیار بهتر است ولی برخی رشته ها در کشورهای اروپایی پیشرفته تر هستند مثل رشته های مهندسی. باید خیلی ملاکها را کنار هم قرار دهید و با هم مقایسه کنید. ببنید هدفتان از همه اینها چیست.من هم خودم خیلی درگیر مشغله و ادامه تحصیلم هستم.و سعی دارم پذیرش در دانشگاههای برتر بگیرم. ولی چیزی که هست همانطور که خودتان بسیار بهش معتقد هستید اینکه از خدا بخواهید و تمام تلاشتان بکنید و بگذارید راهی را کهسعادت دنیا و آخر و عاقبت بخیری شما در آن هست سر راهتان قرار دهد.
پیروز باشی د :)
[="Navy"] دوست عزيز ممنون از توصيه ها تون. البته شما هم كاملاً درست ميگوييد. شرايط ايران رو كه عرض كردين رو من هم از اول ميدونستم اما راهى رو كه عرض كردم بخاطر اين بود كه نظر دوستان رو در مورد شرايط خودم بدونم نه اينكه بخام به اون راه عمل كنم. اصلاً من و برادر بزرگترم قرار بود براى ادامه تحصيل بريم انگلستان. از اينرو، در امتحان IELTS شركت كرديم و نمرات 6.0 و 6.5 رو كسب كرديم. بعد از چند ماه يك امتحان ديگه بنام UKVI رو نيز شركت كرديم و نمرات 6.0 Overall رو كسب كرديم. اما از لحاظ اقتصادى نميتونستيم كه هردومون بريم. از اينرو، قرار شد تنها برادر بزرگترم بره. ايشون دانشگاه Coventry قبول شدند. براى من مكان تحصيل فرقى نميكنه. براى من فقط دانش و تخصص و اساتيد مجرب و وظيفه شناس مهم هست. اما تو كشور خودم اين امتياز ها وجود ندارن. الان هم منتظرم خدا خودش يه راهى رو چه از طريق شما دوستان و كارشناس عزيز و چه توسط الهام به من نشون بده. با سپاس. موفق باشيد.عرض سلام خدمت جناب sun. سال نو مبارك.
البته اون چيزى كه من گفتم فقط يك راه احتمالى بود نه صد در صدى. منظورم اين بود كه شرايط رو به جناب كارشناس برسونم تا نظر به اون ايشان توصيه و نظرى بدهند.
با سلام
ادامه تحصیل بسیار مهم هست,چون بیشتر از هرچیز امروزه به جهاد علمی احتیاج داریم,پس تحصیل را نمیتوان کنار گذاشت
اما درمورد ازدواج,اگر خانواده از این نظر شما راحمایت می کنند که ,مشکل خاصی باقی نمی ماند؟چون قبلا هم در ایران بوده اید,وبا فرهنگ آن آشنایی کامل دارید فکر نمی کنم درصورت حمایت خانواده, انجام این کار زیاد سخت باشد,فقط کافیست,دختر خانم مناسبی که روحیه ی انجام این کار را داشته باشد انتخاب کنید
ان شاءاله بهترین مسیری که به صلاحتان هست برایتان محیا شود.[/]
[="Navy"] با سلام وعرض ادب وتبریک به مناسبت فرارسیدن سال نو به نظر بنده قضاوت منصفانه ای انجام ندادید!چون دختران مذهبی را درعرض دختران خیابانی قرار دادید! سوال می کنم,از نظر شما هرکسی که در دانشگاه درس بخواند فاسد است؟خود بنده درتمام طول تحصیلم,با وجود مختلط بودن فضای دانشگاه,اصلا با هم کلاسی های آقا هم کلام نشدم,حتی درحد سلام و علیک هم گفت وگو نداشتیم!صرف مختلط بودن فضا,دلیلی بر منحرف شدن نیست! بنده دوستان مذهبی زیادی دارم که تنها هدفشان از تحصیل,اداره ی بهتر زندگی و تربیت فرزندان صالح تر است,و قبل از ازدواج کلاس های ویژه ی تربیت فرزند و همسرداری را گذرانده اند,ولی متاسفانه اصلا در جامعه دیده نمی شوند!اتفاقا یکی از دوستان بنده,خواستگاری داشتند که در ظاهر مذهبی ومومن به نظر میرسیدند!درجلسه ی خواستگاری به دوست بنده گفته بودند با این اوضاع اقتصادی یکی از شرایط من برای ازدواج ,کارمند بودن همسرم در یک مرکز دولتی است!!!به صورت غیر مستقیم بیان کرده بودند که اگر میخواهید باشما ازدواج کنم باید شاغل باشید!متاسفانه کم نیستند از آقایانی که امروزه خواهان همسر شاغل هستند!کافیست یک آمار مختصر بگیرید! به عنوان تلنگر خدمتتان عرض می کنم,بد نیست نیم نگاهی هم به جامعه ی پسران مذهبی داشته باشید!اگر بدانید بعضی پسر ها که اتفاقا قیافه ی مذهبی هم دارند,در جلسات خواستگاری چه حرف ها که نمیزنند, وچه توقعاتی که از همسرآینده ی خود ندارند!متاسفانه حتی پسران مذهبی هم آلوده ی بعضی افکار شده اند پ.ن:البته قطعا,دختر وپسر مومن در جامعه زیاد داریم,,ودر مثالی که بنده زدم,قطعا این فرد مومن واقعی نبوده و بنده کار ایشان را به پای مذهبی های واقعی نمی, نویسم,مراقب باشیم مذهبی نماها وجهه ی مذهبی های واقعی را خراب نکنند صرفا چادری بودن نشان دهنده ی مذهبی بودن نیست صرفا ریش داشتن نشان دهنده ی مذهبی بودن نیست مراقب باشیم,خطر انحراف در کمین ماست...[/]
سلام خدمت شما جناب تنهاترین سردار من اصلا صحبتهاتون را قبول ندارم.این صحبتها که میفرمایید خدا روزی میرساند و ... کاملا درسته. ولی اینکه مشکل شرایط سخت ازدواج برمیگرده به جابجایی شغل زن و مرذ در جامغه اصلا مورد قبول من نیست.نمیدونم شرایط شغلی و سنی شما چگونه هست و ملاکهای شما و دوستان شما برای ازدواج چی هست که فکر میکنید زنها چهارسال در دانشگاه با نامحرم زندگی میکنند و تواقعشون میره بالا.من خداروشکر فرد تحصیلکرده جامعه هستم.دوستان من تحصیلات حوزوی قوی دارند و مدرس حوزه و دانشگاه هستند. و از این طریق دارند به جامعشون خدمت میکنند آیا کار اشتباهی میکنند ؟ خانمهای برگزیده و بسیار با استعدادی هستند که دانشجویان آقایی که دارند داره از علم ایشون استفاده میکنه. آیا این خانم از نگاه شما و دوستان شما باید تو خونه بشینه و از منظر نامحرم دور باشه ؟ کدوم نامحرم؟ این خانم برترین پوشش را داره و به بهترین وجه داره داره از استعدادش استفاده میکنه و روزبروز استعدادش شکوفاتر میشه. در بین قشر تحصیلکرده آقایون که کم تا حدودی با آنها سر و کار دارم به دنبال خانم تحصیلکرده برای ازدواج میگردند. قشر تحصیلکرده آقایون (البته هر دانشگاه و هر قشری را من تحصیلکرده حساب نمیکنم) خانم تحصیلکرده را انتخاب میکنند بخاطر اینکه اهداف مشابهتری دارند. و در زندگی موفقتر هستند. هدفها و آرمانهاشون مشابه هم هست این افکاری که شما دارید از نگاه من مورد پسند نیست. مشکلات اقتصادی به حدی سخت شده که یک نفر نمیتواند نان آور خانواده باشد. باید زن و مرد با هم کار کنند. هردو هم باید با رعایت حدود و شرع در جامعه باشند.حالا این درسته که جامعه خیلی ناپسند شده ولی این را نمیتوان پای وجود خانمها در جامعه گذاشت. خیلی شرایط در این مورد دخیل هستند.اینکه شما میگویید دخترها سعادت را در دانشگاه مختلط میبنند توهین بسیار بزرگی به من نوعی و امثال من است.من کاری با بقیه دخترهایی که پوشش نامناسبی با اهداف نامناسب دارند ندارم.استعداد افراد با هم متفاوت است.یک خانم میتواند استعداد در خیاطی داشته باشد و خیاط ماهری باشد و یک خانم دیگری میتواند ریاضیدان باشد.خانمی که استعدادو نبوغ در ریاضی دارد باید پا در عرصه دانشگاه و محیط علمی بگذارد.و همین اتفاق میتواند برای یک آقا بیفتد.آقایی میتواند خیاط ماهری باشد و آقایی استعدادی در علوم مهندسی یا کیهان شناسی یا ... دارد.پس لزوما آقایون نباید در عرصه جامعه باشند و خانمها پشت دار قالی ! اینکه دوستان شما دهها مورد خاستگاری رفتند و جواب منفی شنیدند احتمالا گزینه مشابه خودشان پیدا نکردند. میشه بفرمایید دوستانتون چه شغلی دارند و دنبال چه دختر خانمی برای ازدواج رفتند و جواب منفی شنیدند و چرا جواب منفی شنیدند تا من متقاعد شوم؟؟ فقط امیدوارم نفرمایید دوستانتون هر قشری باشند ربطی نداره خانم چه قشر دیگری از جامعه باشد و خانم در هر صورت باید بچه داری بلد باشد و ... ! اینجوری نفرمایید !
سلام
سال نو مبارک
علاوه بر نظرات و راهکارهایی که کارشناس محترم و دوستان دیگه فرمودن یه راه دیگه که به ذهن من می رسه اینه که مخ دختری که دوستش داری و خانواده ش رو بزنی که او هم برای تحصیلات دانشگاهی بیاد ایران. این طوری هم ازدواج می کنین و هم هر دو میتونین به صورت پاره وقت به یه کار پاره وقتی هر چند کم درآمد مشغول باشین (این طوری بار مالی بردوش هر دوی شما نصف میشه و به درستون هم کمتر لطمه میخوره) هم میتونین از حمایت های مالی خانواده هاتون در دوران تحصیل استفاده کنین (این طور که فهمیدم وضع مالی خانواده تون نسبتا خوبه) البته باید نهایت قناعت و ساده زیستی رو رعایت کنین. ان شاء الله بعد از فارغ التحصیلی هم دو تا آقا و خانم دکتر/مهندس بر میگردین و به کشورتون خدمت می کنین.:ok:
موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت خواهر خوبم جناب saharandishe عزيز.
ممنونم از توصيه هاى خوبتون.:Gol:
نكاتى رو كه عرض كرين مفيد هستند با شرايط خاص فردى. يعنى شرايط براى هر فردى متفاوت ميباشد. مثل من كه بجز دو راه راه ديگه اى ندارم: ١- يا بعد از تحصيل و پيدا كردن شغل مناسب ازدواج كنم. ٢- يا اصلاً قيد تحصيلات رو بزنم و تو كشور خودم بعد از پيدا كردن شغل ازدواج كنم. اين راهى كه شما خواهر مهربونم عرض كردين با شرايط من متأسفانه سازگار نيست. نه اينكه نخام، بلكه موانع وجود دارند مانند: دختر خانومى كه ميشناسم و مورد نظر من هستند اصلاً امكانش نيست كه بتونن با من پيش از تحصيلات ازدواج كنند و بيايند ايران. چون خونواده ايشون هم اين اجازه رو به دخترشون نميدن قطعاً. شايد بگيد كه ميشه اين موانع رو برطرف كرد اما اين فقط گفتنش آسونه. شايد هم بگيد دنبال شخصى باشم كه اين اجازه رو داشته باشند اما من تا جايى كه اقوام و دوستان رو ديده ام چنين موردى رو پيدا نكرده ام. البته شرط اول در انتخاب همسر براى من ايمان و اخلاق هست تا بتونم در كنار ايشان به خدا نزديكتر بشم. يه مَثَلى هست كه ميگن اگه زن بخواهد ميتواند مرد را به معراج برساند.
من كه سپردم دست خدا، اون خودش خير من رو از خودم بيشتر ميخاد.
بازم خيلى ممنونم از كمك و لطفتون.
منتظر راهنمايتون هستم.
خدا بهمراهتون.
سلام خدمت م.مهدى عزيز.
از توصيه خوبتون متشكرم.
البته راهى رو كه شما برادر خوبم عرض كردين براى افرادى با شرايط سازگار خيلى كارآمد هست. اما همونطور كه تو پست يكى ديگر از كاربران عزيز عرض كردم، اصلاً امكانش براى من وجود نداره كه پيش از تحصيل ازدواج كنم. يعنى يا بايد بعد از تحصيل ازدواج كنم يا تحصيل رو وِل كنم و بعد از پيدا كردن يك شغلى ازدواج كنم. موندم بين اين دو راهى!:Ghamgin:
ممنونم از لطفتون.
موفق باشيد.
وَأَنکِحُوا الْأَیَامَی مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ «مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز میسازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.[2]»
این بحثی که اینجا هست که دختران خوب دانشگاه میروند یا نه بنده تاحدودی صحبت های جناب سردار تنها را قبول دارم وتا حدودی ندارم...
زن هرچه از دیدگان نامحرمان دور باشد بر ای خودش وآرامشش وهمینطور جامعه خوب است اما اینکه دختری با کمال حجاب وعفاف وتحکم وحیا
درمحیط دانشگاه حاضر شود ودرس بخواند به نظر من اگر خود نمایی نکند پسران چشماهایشان به دنبال او نخواهد بود واگر هم چسری به پشم ازدواج
نظری داشت خب این به ازدواج فکر کردن اشکالی ندارد که ...ولی در کل از همه این ها بهتر این است که مسولان ما فکری به حال دانشگاه ها
وتفکیک جنسیتی کنند...بنده هم دختر هستم محیط دانشگاه واقعا برای دختران مذهبی وپسران مذهبی آزار دهنده هست ....کاش این روش غربی واروپایی
رو دنبال نکنند کشور های اسلامی...من هم به دلیل فضای اذیت کننده دانشگاه یک سال نرفتم ولی ببعدش به اجبار ماردم رفتم...الان هم تصمیم گرفتم غیرحضوری بخوانم..
ولی باز هم تاکید میکنم در دانشگاه هم دختران با حجاب وحیا وعفاف کم نیستند....نمیشود گفت هردختری دانشگاه رفته حیا ندارد...کم نیستند دخترانی که دانشگاه رفته هستندو
خیلی پاک تر از دختران دانشگاه نرفته هستند...بنده هم دوستان دانشگاهی دارم هم دوستان حوزوی ...گاها خودم با جشمانم دیده ام دخترانی را که دانشگاهی
هستند وپاکتر وبا حجابترهستند از بعضی دیگر که جای مذهبی مشغول تحصیل هستند..
این بحثی که اینجا هست که دختران خوب دانشگاه میروند یا نه بنده تاحدودی صحبت های جناب سردار تنها را قبول دارم وتا حدودی ندارم...زن هرچه از دیدگان نامحرمان دور باشد بر ای خودش وآرامشش وهمینطور جامعه خوب است اما اینکه دختری با کمال حجاب وعفاف وتحکم وحیا
درمحیط دانشگاه حاضر شود ودرس بخواند به نظر من اگر خود نمایی نکند پسران چشماهایشان به دنبال او نخواهد بود واگر هم چسری به پشم ازدواج
نظری داشت خب این به ازدواج فکر کردن اشکالی ندارد که ...ولی در کل از همه این ها بهتر این است که مسولان ما فکری به حال دانشگاه ها
وتفکیک جنسیتی کنند...بنده هم دختر هستم محیط دانشگاه واقعا برای دختران مذهبی وپسران مذهبی آزار دهنده هست ....کاش این روش غربی واروپایی
رو دنبال نکنند کشور های اسلامی...من هم به دلیل فضای اذیت کننده دانشگاه یک سال نرفتم ولی ببعدش به اجبار ماردم رفتم...الان هم تصمیم گرفتم غیرحضوری بخوانم..
ولی باز هم تاکید میکنم در دانشگاه هم دختران با حجاب وحیا وعفاف کم نیستند....نمیشود گفت هردختری دانشگاه رفته حیا ندارد...کم نیستند دخترانی که دانشگاه رفته هستندو
خیلی پاک تر از دختران دانشگاه نرفته هستند...بنده هم دوستان دانشگاهی دارم هم دوستان حوزوی ...گاها خودم با جشمانم دیده ام دخترانی را که دانشگاهی
هستند وپاکتر وبا حجابترهستند از بعضی دیگر که جای مذهبی مشغول تحصیل هستند..
البته این رو هم عرض کنم اینکه بنده تصمیم دارم غیر حضوری بخوانم از ضعف اینجانب هست که اعصابم در دانشگاه خراب میشود از دیدن ان فضا وراحت طلبی خودم را میخواهم
که بمانم در خانه و راحت باشم...با نرفتن دختران مذهبی وچادری وباحیا به دانشگاه مشکل حل نمیشود ممکن هست بدتر هم بشود
وبا حذف مذهبی ها از دانشگاه کاملا دانشگاه تبدیل بشود به مرکز فساد...راه حل همان تفکیک جنسیتی دانشگا ها هست تا هدف از دانشگاه رفتن کاملا مشخص شود
وکسانی که واقعا دنبال علم هستند وارد دانشگاه شوند..
این بحثی که اینجا هست که دختران خوب دانشگاه میروند یا نه بنده تاحدودی صحبت های جناب سردار تنها را قبول دارم وتا حدودی ندارم... زن هرچه از دیدگان نامحرمان دور باشد بر ای خودش وآرامشش وهمینطور جامعه خوب است اما اینکه دختری با کمال حجاب وعفاف وتحکم وحیا درمحیط دانشگاه حاضر شود ودرس بخواند به نظر من اگر خود نمایی نکند پسران چشماهایشان به دنبال او نخواهد بود واگر هم چسری به پشم ازدواج نظری داشت خب این به ازدواج فکر کردن اشکالی ندارد که ...ولی در کل از همه این ها بهتر این است که مسولان ما فکری به حال دانشگاه ها وتفکیک جنسیتی کنند...بنده هم دختر هستم محیط دانشگاه واقعا برای دختران مذهبی وپسران مذهبی آزار دهنده هست ....کاش این روش غربی واروپایی رو دنبال نکنند کشور های اسلامی...من هم به دلیل فضای اذیت کننده دانشگاه یک سال نرفتم ولی ببعدش به اجبار ماردم رفتم...الان هم تصمیم گرفتم غیرحضوری بخوانم.. ولی باز هم تاکید میکنم در دانشگاه هم دختران با حجاب وحیا وعفاف کم نیستند....نمیشود گفت هردختری دانشگاه رفته حیا ندارد...کم نیستند دخترانی که دانشگاه رفته هستندو خیلی پاک تر از دختران دانشگاه نرفته هستند...بنده هم دوستان دانشگاهی دارم هم دوستان حوزوی ...گاها خودم با جشمانم دیده ام دخترانی را که دانشگاهی هستند وپاکتر وبا حجابترهستند از بعضی دیگر که جای مذهبی مشغول تحصیل هستند..
بسم الله الرحمن الرحیم....تشکر میکنم از روحیه حق پذیرتون..عرض بنده هم این نبود که هر دختری در دانشگاه مختلط تحصیل میکنه خدای نکرده نانجیبه...اگر خاطره ی بنده در دانشگاه را مطالعه بفرمایید اصل حرفم را متوجه میشید...درمورد اینکه خانم با حجاب و حیا دیده نمیشه،این رو نمیتونم قبول کنم،چون برعکس مرکز توجه میشه...بذارید یه واقعیت رو بهتون بگم...پسر به جنس مخالف حساسه...هرکسی به یه مدلی..غیر مذهبی ها به فشن،مذهبی ها به چادری...اصلا این نیست که چادر توجه رو کم کنه...در مورد خواستگار هم...خواستگار حق داره چند جلسه طرفش رو ببینه و بپسنده،نه چندسال....و حرف آخر اینکه ما نمیتونیم بپذیریم صدنفر نگاه به خانم کنند تا یکی خواستگار بشه..قطعا نگاه خریدارانه هست...خودتون در بین صحبت ها فرمودید معذبید..جامعه از نظر شهوانی به شدت گرسنه ست...محرک تا دلتون بخواد فراوان،و شرایط ازدواج رو سخت کردند،دانشجویی که صندلی مقابل یا جلو یا در سالن کنار یک خانم راه میره پر از شهوته..او فقط جنس مخالف میخواهد برای رفع نیاز..بخدا که چادری و غیر ان براش فرقی نداره...من پسرم،باور بفرمایید در همین پسر بودنم طاقت ندارم برم جایی یه خانم خریدارانه نگاهم کنه،چطور یک دختر به این راضی میشه...!!!و بنده دین و ایمانم رو وسط میذارم در یک اختلاط قطعی نگاه ها جنسی و خریدارانه است....بنده خواهش میکنم همه ی عرایضم رو یک بار با دقت مطالعه بفرمایید...که البته شما تقریبا هم نظرید اما اون قسمت ازفرمایشتون هم جوابش در متن های قبلم هست
بنده هم این رو قبول دارم که همه دختران دانشگاهی ناپاک نیستند واین رو هم قبول دارم وقتی اقایی سرشار از شهوت هست وموقعیت جامعه طوری شده که ازدواج سخت شده
وقتی توی یک کلاس کنار خانمی قرار میگیره فکر های شیطانی اجازه نخواهد داد اصلا به درس فکر کنه...البته همه ی اقایون هم اینطور نیستند در بین اقایون هم هستندکسانی که هم مجرد هستند...
هم دانشگاه مختلط میروند هم ایمانشان را حفظ میکنند..ولی قبول دارم مشکل هست
البته این رو هم عرض کنم اینکه بنده تصمیم دارم غیر حضوری بخوانم از ضعف اینجانب هست که اعصابم در دانشگاه خراب میشود از دیدن ان فضا وراحت طلبی خودم را میخواهم که بمانم در خانه و راحت باشم...با نرفتن دختران مذهبی وچادری وباحیا به دانشگاه مشکل حل نمیشود ممکن هست بدتر هم بشود وبا حذف مذهبی ها از دانشگاه کاملا دانشگاه تبدیل بشود به مرکز فساد...راه حل همان تفکیک جنسیتی دانشگا ها هست تا هدف از دانشگاه رفتن کاملا مشخص شود وکسانی که واقعا دنبال علم هستند وارد دانشگاه شوند..
بسم الله الرحمن الرحیم...بزرگوار ما بنده های تکلیفیم...جهاد و جنگ...نماز...روزه...بخدا چنین تکلیفی برای یک زن تعریف نشده که وارد محیط مختلط بشه که فساد اونجا رو نگیره...که....ما هرچه توی منابع دینی فضلیت برای زن دیدیم همه اش در خانه محقق میشه...راه مقابله با فساد که ورود به منطقه ی فساد نیست..چرا بعضی از ما برای خودمان تکالیفی میتراشیم که درش هلاکت هست... امام خامنه ای در دیدار بانوان،سه شرط برای حضور زن در اجتماع معین میکنند،1.مساله ی محرم و نامحرم 2.مادر بودن 3.همسر بودن....در ادامه میفرمایند:نگید من تکلیف دارم باید برم،این را نگید،شما نرید ده نفر دیگه هستند که بروند،شما به فکر این مسایل باش...محرم و نامحرم!!!جانم فدای آقا دیگه قشنگتر از این نمیشد باب توجیه رو بست....نگید من تکلیف دارم!!!!در جای دیگه ایشون میفرمایند ما با حضور زن در جامعه مخالف نیستسم به شرط اینکه به زن نگاه جنسی نشود....نگاه جنسی یعنی شما وقتی کنار یک نامحرم ایستادید برای اون فرقی نکنه شما زن هستید یا مرد...اما آیا اینطوریه؟...بزرگوار بنده نظرسنجی های متعدد دارم،ای کاش میشد همه ی اونچه رو که آدم میدونه رو بگه...
من چون خودم درگیر این مساله هستم وبه خیلی ها همین هارو توضیح دادم ...وبه نظر خود من هم خانم نباید با هیچ اقایی درارتباط باشه تا حدودی موافقم..اما به من اونقدر وسواسی گفتندوخشکه مذهب واینکه
مطالب رو خلط میکنم فعلا دارم تحقیق میکنم در رابطه با همین موضوع....فعلا نمیتونم جواب قاطعی داشته باشم
من جای شما بودم با داشتن همچین مهارتی در زبان، سعی می کردم زبان ام رو بیشتر تقویت کنم تا یادم نره، در کنارش هزینه ی مهاجرت به انگلستان رو تأمین می کردم (با کار کردن یا هرچی، مثل قرض گرفتن)-در افغانستان هم که شما با مسئله ی سربازی مواجه نیستید-شما فکر کردید اگه به اروپا مهاجرت کنید و قسمت بشه اونجا ازدواج کنید، می تونید اقامت دائم بگیرید
سلام و درود خدا بر جناب freeman.
ممنون از توصيه هاى خوبتون.
حقيقتش اينه كه هزينه تحصيل در دانشگاه هاى انگلستان خيلى بالا هست. ميشه گفت كه حد اقل در يك سال 16000£ هزينه نياز داره. شايد بگيد كه از طريق بورسيه اقدام كنم. اما اونا براى دوره ليسانس بورسيه نميدن. بورسيه رو فقط براى دوره هاى فوق و دكترى ميدهند.
من قصد دارم تنها دوره فوق ليسانس رو اونجا ادامه بدم. اينجورى هم مصرف كمه، هم علم و مهارت هاى لازم رو كسب ميكنم و هم مدارك معتبر شون رو.
اما فعلاً درگير اين هستم كه مسئله ازدواج و تحصيل دوره ليسانس رو چگونه حل كنم؟؟
بازم ممنون از همراهيتون.
در پناه خدا.
شما باید استعداد خوبی در یادگیری زبان داشته باشید
اگه زبان آلمانی رو مسلط بشوید می تونید فوق رو رایگان اونجا بخونید و اگه هم خواستید برنگردید
روی این هم فکر کنید اگر هزینه های انگلستان بالاست
جناب Freeman، سلام.
حرف شما درسته و آلمان هم براى تحصيل جاى خوبيه.
اما براى من يادگيرى زبان آلمانى خيلى سخته چون هيچى از آلمانى بلد نيستم. و اگه بخام زبان آلمانى در سطح دانشگاه ياد بگيرم بايد حد اقل ١ يا ٢ سال رو صرف كنم.
[="Navy"]بسم الله الرحمن الرحیم...بزرگوار ما بنده های تکلیفیم...جهاد و جنگ...نماز...روزه...بخدا چنین تکلیفی برای یک زن تعریف نشده که وارد محیط مختلط بشه که فساد اونجا رو نگیره...که....ما هرچه توی منابع دینی فضلیت برای زن دیدیم همه اش در خانه محقق میشه...راه مقابله با فساد که ورود به منطقه ی فساد نیست..چرا بعضی از ما برای خودمان تکالیفی میتراشیم که درش هلاکت هست... امام خامنه ای در دیدار بانوان،سه شرط برای حضور زن در اجتماع معین میکنند،1.مساله ی محرم و نامحرم 2.مادر بودن 3.همسر بودن....در ادامه میفرمایند:نگید من تکلیف دارم باید برم،این را نگید،شما نرید ده نفر دیگه هستند که بروند،شما به فکر این مسایل باش...محرم و نامحرم!!!جانم فدای آقا دیگه قشنگتر از این نمیشد باب توجیه رو بست....نگید من تکلیف دارم!!!!در جای دیگه ایشون میفرمایند ما با حضور زن در جامعه مخالف نیستسم به شرط اینکه به زن نگاه جنسی نشود....نگاه جنسی یعنی شما وقتی کنار یک نامحرم ایستادید برای اون فرقی نکنه شما زن هستید یا مرد...اما آیا اینطوریه؟...بزرگوار بنده نظرسنجی های متعدد دارم،ای کاش میشد همه ی اونچه رو که آدم میدونه رو بگه...
با سلام
بزرگوار بنده هم گفته ی شما را قبول دارم ولی آیا راه حل این موضوع عدم حضور زن در اجتماع است؟
با این توجیه حتی دختران به دبیرستان هم نباید بروند ویا حتی خریدهای شخصی ایشان را هم باید فرد دیگری انجام بدهد,پون در هرصورت با ورود بانوان به جامعه,لاجرم اختلاط ایجاد می شود,آیا این راه حل درستی است؟
هرچند بنده منتقد سرسخت اختلاط هستم,ولی فکر نمی کنم راه حل این موضوع با عدم علم آموزی بانوان انجام شود
مثلا خود بنده,در سه حوزه به صورت جداگانه در حال تحصیل مجازی هستم چون امکان تحصیل مجازی در این حوزه ها وجود داشت,برای بنده هم راحت تر بود,ولی درحوزه ی رشته ی تخصصی ام(علوم پزشکی)نه آموزش مجازی وجود دارد ونه دانشگاه مجزا,به نظر شما راه حل چیست؟
پ.ن 1:اگر خانمی هست که کودک خردسال دارند اصلا به این خانم ادامه تحصیل را پیشنهاد نمی کنم,بر این خانم واجب است که به تربیت صحیح فرزندانش مشغول باشد
پ .ن2:در هر صورت با اشتغال خانم ها مخالف هستم,چون آسیب فراوانی بر بدنه ی جامعه وخانواده وارد می کند مگر تدریس به دیگرخانم ها,ولی تحصیل را موضوع ضروری می دانم,چون مادر دانا وعاقل وشجاع است که میتواند فرزندانی درست تربیت کند.[/]
[="Navy"] با سلام بزرگوار بنده هم گفته ی شما را قبول دارم ولی آیا راه حل این موضوع عدم حضور زن در اجتماع است؟ با این توجیه حتی دختران به دبیرستان هم نباید بروند ویا حتی خریدهای شخصی ایشان را هم باید فرد دیگری انجام بدهد,پون در هرصورت با ورود بانوان به جامعه,لاجرم اختلاط ایجاد می شود,آیا این راه حل درستی است؟ هرچند بنده منتقد سرسخت اختلاط هستم,ولی فکر نمی کنم راه حل این موضوع با عدم علم آموزی بانوان انجام شود مثلا خود بنده,در سه حوزه به صورت جداگانه در حال تحصیل مجازی هستم چون امکان تحصیل مجازی در این حوزه ها وجود داشت,برای بنده هم راحت تر بود,ولی درحوزه ی رشته ی تخصصی ام(علوم پزشکی)نه آموزش مجازی وجود دارد ونه دانشگاه مجزا,به نظر شما راه حل چیست؟ پ.ن 1:اگر خانمی هست که کودک خردسال دارند اصلا به این خانم ادامه تحصیل را پیشنهاد نمی کنم,بر این خانم واجب است که به تربیت صحیح فرزندانش مشغول باشد پ .ن2:در هر صورت با اشتغال خانم ها مخالف هستم,چون آسیب فراوانی بر بدنه ی جامعه وخانواده وارد می کند مگر تدریس به دیگرخانم ها,ولی تحصیل را موضوع ضروری می دانم,چون مادر دانا وعاقل وشجاع است که میتواند فرزندانی درست تربیت کند.[/]
[="Navy"] با سلام بزرگوار بنده هم گفته ی شما را قبول دارم ولی آیا راه حل این موضوع عدم حضور زن در اجتماع است؟ با این توجیه حتی دختران به دبیرستان هم نباید بروند ویا حتی خریدهای شخصی ایشان را هم باید فرد دیگری انجام بدهد,پون در هرصورت با ورود بانوان به جامعه,لاجرم اختلاط ایجاد می شود,آیا این راه حل درستی است؟ هرچند بنده منتقد سرسخت اختلاط هستم,ولی فکر نمی کنم راه حل این موضوع با عدم علم آموزی بانوان انجام شود مثلا خود بنده,در سه حوزه به صورت جداگانه در حال تحصیل مجازی هستم چون امکان تحصیل مجازی در این حوزه ها وجود داشت,برای بنده هم راحت تر بود,ولی درحوزه ی رشته ی تخصصی ام(علوم پزشکی)نه آموزش مجازی وجود دارد ونه دانشگاه مجزا,به نظر شما راه حل چیست؟ پ.ن 1:اگر خانمی هست که کودک خردسال دارند اصلا به این خانم ادامه تحصیل را پیشنهاد نمی کنم,بر این خانم واجب است که به تربیت صحیح فرزندانش مشغول باشد پ .ن2:در هر صورت با اشتغال خانم ها مخالف هستم,چون آسیب فراوانی بر بدنه ی جامعه وخانواده وارد می کند مگر تدریس به دیگرخانم ها,ولی تحصیل را موضوع ضروری می دانم,چون مادر دانا وعاقل وشجاع است که میتواند فرزندانی درست تربیت کند.[/]
بسم الله الرحمن الرحیم...نکته ی دیگه که در فرمایشات شما بود و واجب میدونم بر خودم که پاسخ بدم این بود که فرمودید تحصیل رو واجب میدونید چون زن دانا میتونه فرزند تربیت کنه...300هزار شهید در بهترین و عالی ترین مرتبه ی تربیتی بودند در حالی که اگر میشمردید 300 نفرشون مادرانشان دانشگاه رفته نبودند.......سیاستمدار اسراییلی حرفی غیر از شما میزند:زنان ایرانی را به بیرون خانه بکشانید تا فرزندانی تربیت نکنند که روی مین بروند....در جای دیگه سیاستمدار غربی میگوید:مهم این است که زن ایرانی به بیرون خانه کشیده شود ....شاید بفرمایید تربیت امروزی فرق میکند که باز هم مخالفم...تربیت اصولی دینی دارد که باید تطبیق داد با مسایل روز....علم و دانایی یک زن در علوم دینی هست در فقه..نجاست و پاکی...شوهرداری...فرزند داری...دانشگاه ارزش ها رو ار خانم نگیره معمولا اینا رو بهش نمیده....
خیلی جالبه!!!!!!!!!!!! خیلی خیلی جالبه!!!!!!!!!!!!!! برادر تنها ترین سردار در این تاپیک و سایر تاپیک ها دارن درباره اختلاط دختر و پسر و کثیف بودن دانشگاه ها و ..... در چندین پست با کسانی که از پاسخ هایشان کاملا مشخص است که خانم هستند، اختلاط پاک!!!!!! می نمایند تا اونها رو متوجه اشتباهاتشون بکنن و در راه رضای خدا به صراط مستقیم هدایت کنند!!!!!!!. آره. ما هم میدونیم که اختلاط به معنی اینه که دختر و پسر تو دانشگاه شونه به شونه هم راه برن نه این که هی پست زیر پست هم بزنن و همدیگر رو توجیه و راهنمایی ( در حد ضرورت!!!!!) بکنن.
آقا اصلاً همه چی تقصیر من.
تو رو خدا بحث و جدال بیهوده نکنید چون به جایی نمی رسه و مشکلی از کسی حل نمیشه.الان هم توی تعطیلات عید هستیم و نباید دعوا کنیم:Kaf:
برادر افغانستانیمون هم فکر می کنه ما ایرانیا همه اش با هم دعوا می کنیم:Nishkhand:
یا حق:Gol:
دوست عزیز، بنظر بنده شما که قصد مهاجرت دارید، مجردی راحت تر است، مهاجرت سخته، ازدواج مسئولیت میاره، یعنی بار دوش شما بیشتر میشه، فقط در یک حالت ازدواج فایده داره که همسر شما موافق مهاجرت و هدفی مثل شما داشته باشه
[="Navy"]بسم الله الرحمن الرحیم...نکته ی دیگه که در فرمایشات شما بود و واجب میدونم بر خودم که پاسخ بدم این بود که فرمودید تحصیل رو واجب میدونید چون زن دانا میتونه فرزند تربیت کنه...300هزار شهید در بهترین و عالی ترین مرتبه ی تربیتی بودند در حالی که اگر میشمردید 300 نفرشون مادرانشان دانشگاه رفته نبودند.......سیاستمدار اسراییلی حرفی غیر از شما میزند:زنان ایرانی را به بیرون خانه بکشانید تا فرزندانی تربیت نکنند که روی مین بروند....در جای دیگه سیاستمدار غربی میگوید:مهم این است که زن ایرانی به بیرون خانه کشیده شود ....شاید بفرمایید تربیت امروزی فرق میکند که باز هم مخالفم...تربیت اصولی دینی دارد که باید تطبیق داد با مسایل روز....علم و دانایی یک زن در علوم دینی هست در فقه..نجاست و پاکی...شوهرداری...فرزند داری...دانشگاه ارزش ها رو ار خانم نگیره معمولا اینا رو بهش نمیده....
ا سلام,بنده هم بر خود واجب می دانم تو ضیحاتی را خدمت شما وسایر بزرگواران عرض نمایمuالبته پیشاپیش از ایجاد کننده ی تاپیک به دلیل بسط بیش از حد این گفت وگو, پوزش می طلبم
به نظر بنده اینطور گارد گرفتن شما,باعث ایجاد نوعی دلزدگی می شود!از سخنان شما مشخص است که محیط دانشگاه را درک نکرده اید,بعضی روابط ناصحیح در دانشگاه را کتمان و انکار نمی کنم,اما اینطور نیست که دانشگاه محل فساد باشد!
لازم به ذکر است خود بنده بعد از رفتن به دانشگاه!بسیار مذهبی تر شدم! مانتویی بودم ولی با ورود به دانشگاه چادر را انتخاب کردم!سایر فرائض دینی هم همینطور!نمازم اول وقت شد,اهل انجام مستحبات شدم!و.... نه تنها بنده,بلکه بسیاری از همکلاسی هایم نیز اینطور شدند,حتی به طور گروهی حوزه ی دانشجویی ثبت نام کردیم! دوستانی که قبل از دانشگاه اهل موسیقی و عروسی های آنچنانی بودند,حالا مراسم ازدواج خودشان را تحت تاثیر همین دانشگاه به ساده ترین شکل برگزار می کنند
به نظر شما اینها پسرفت هاییست که بعد از دانشگاه نصیب ما شده؟[/]
[="Navy"] ا سلام,بنده هم بر خود واجب می دانم تو ضیحاتی را خدمت شما وسایر بزرگواران عرض نمایمuالبته پیشاپیش از ایجاد کننده ی تاپیک به دلیل بسط بیش از حد این گفت وگو, پوزش می طلبم به نظر بنده اینطور گارد گرفتن شما,باعث ایجاد نوعی دلزدگی می شود!از سخنان شما مشخص است که محیط دانشگاه را درک نکرده اید,بعضی روابط ناصحیح در دانشگاه را کتمان و انکار نمی کنم,اما اینطور نیست که دانشگاه محل فساد باشد! لازم به ذکر است خود بنده بعد از رفتن به دانشگاه!بسیار مذهبی تر شدم! مانتویی بودم ولی با ورود به دانشگاه چادر را انتخاب کردم!سایر فرائض دینی هم همینطور!نمازم اول وقت شد,اهل انجام مستحبات شدم!و.... نه تنها بنده,بلکه بسیاری از همکلاسی هایم نیز اینطور شدند,حتی به طور گروهی حوزه ی دانشجویی ثبت نام کردیم! دوستانی که قبل از دانشگاه اهل موسیقی و عروسی های آنچنانی بودند,حالا مراسم ازدواج خودشان را تحت تاثیر همین دانشگاه به ساده ترین شکل برگزار می کنند به نظر شما اینها پسرفت هاییست که بعد از دانشگاه نصیب ما شده؟[/]
[="Navy"]بسم الله الرحمن الرحیم...سلام و عرض ادب...درمورد اینکه بنده فضای دانشگاه را درک نکردم،خیر بنده سه دانشگاه بزرگ این کشور تحصیل کردم و چنددانشگاه دیگه جهت کار فرهنگی رفت و آمد داشتم....پس با فضای دانشگاه بیگانه نیستم،بنده هم دیده ام اونچه شما میفرمایید؛دخترانی که در دانشگاه باحجاب میشود و دخترانی که در دانشگاه چادر برمیدارند....ببینید بزرگوار یه وقتی شما تحلیلتون حول شخص خودتون میچرخه و میگید ما رفتیم و اتفاقی نیفتاد،قبول...یه وقتی هم هست از بالا تحلیل میکنید،نگاه میکنید از بالای بالای،میبینید اوه اوه این اختلاط چه فساد و بوی متعفنی در جامعه راه انداخته،چقدر فساد اتفاق افتاده..چقدر هلاک شدند بخاطر محیط... بذارید یک مثال براتون بزنم،به شما میگن یه دکتری هست که یا میکشه یا خوب میکنه...هرکی بره پیشش یا خوب خوب میشه یا میمیره...عقل چی میگه اینجا؟سازش با وضع موجود یا ریسک؟دین چی میگه؟هم حکم عقل و هم حکم دین به شما اجازه نمیده پیش این دکتر برید..تحلیل شما مثل کسیه که رفته این دکتر و حالش خوب شده،حالا هم همه جا داره فریاد میزنه که این دکتر خیلی هم خوبه...این که نشد تحلیل بزرگوار...حکایت پنبه و آتش است،تعارف ندارند این دوتا،پنبه رو توی آتیش بندازید میسوزه...محرم و نامحرم هم همینه...دینی که انقدر حساسه به این موضوع...شما نگاه کنید کدوم ایه قرآن به صراحت آیه ی محرم و نامحرم حکم رو توضیح داده؟نماز بخوانید...روزه بگیرید..همین!!اما به محرم و نامحرم که میرسه دونه دونه خدا نام میبره..پسرت..شوهرت..پسرخواهرت....و....دینی که میگه از بین دو نامحرم رد نشو...دینی که میگه پشت سر نامحرم راه نرو...دینی که میگه جایی که نامحرم نشسته بلافاصله نشین..این ها هیچ کدوم ربطی به حجاب نداره..اصلا حجاب شهوت یک پسر را کم نمیکند،پسر راه بی میل نمیکند...من اگر بتونم اینو جا بندازم مفهومم رو رسوندم...شما پاک،برمنکرش لعنت..به من یک تضمین بدهید که به شما در محیط دانشگاه نگاه خریدار و نگاه جنسیت محور نمیشه...دارید تضمین؟اصلا بنا شد بحث فردی نباشه بفرمایید یک تضمین که به خانم در دانشگاه نگاه خریدار نمیشه....میشود..خصوصا اگر کمی ظاهر داشته باشد زیاد هم میشود...بنده در محیط دانشگاه نظر سنجی داشتم،نه یک دانشگاه،چندین دانشگاه..سوال میکردم آقا توی این کلاس مختلط حضور دختر چه تاثیری روی شما دارد؟جز تک و توک باقی گفتند هر کسی روی یکی از خانم های کلاس زوم دارد...هر کسی یکی را نشانه گرفته با نگاهش...حالا شما بفرمایید اگر دین اجازه ی این اختلاط رو داده بنده سکوت میکنم ...نداده بزرگوار بخدا قسم که نداده...تعریف غیرت چیه؟مواظب از زن که توی این محیط ها و در معرض این نگاه ها قرار نگیره...انقدر ایه و روایت داریم توی این زمینه که مو لای درزش نمیره....ورود به چنین اختلاطی مطابق نظر همه ی مراجع حرام است،این ها که عرض کردم خود خود مفسده است....حالا ممکنه بفرمایید پس زن توی خیابان هم نره،توی تاکسی هم نره،حبس در خانه و کسی اون رو نبینه؟خیر ..بنده اعتقادم این است که زن باید در متن جامعه باشد نه در حاشیه..زن باید فعالیت جدی اجتماعی داشته باشد..اما با ضوابط...یک وقتی زن میره برای خرید،آیا شناخته میشه؟یک وقتی توی خیابان میره،حجابش هم کامله،دو نفر هم نگاه خریدار کردند،این رو دین قبول کرده و اسمش رو ضرورت گذاشته...اما یک وقتی شما چهار سال یک دختر رو میبرید جایی که شناخته میشه..شما رو به خدا دوباره نفرمایید ما رفتیم چیزی نشد،از بالای بالا نگاه کنید...مضراتش ده ها برابر سودش هست...میفرمایند اگر زن نرود مامایی بخواند چه کسی فرزندتان را زایمان میکند یک مرد؟؟؟مقام معظم رهبری در دیدار با بانوان سه شرط را برای حضور زن در اجتماع تعیین فرمودند،1.محرم و نامحرم 2.همسر بودن 3.مادر بودن...ایشان فرمودند این سه محور را هرکسی رعایت کند وارد اجتماع شود،بعد از این کلمات جمله ای فرمودند که باید از طلا نوشتش..جانم فداشون...فرمودند:نگویید من تکلیف دارم و باید برم و اگر من نروم چنین و چنان میشود،نه این را نگویید،شما نروید ده نفر دیگه هستند که بروند...یعنی از این قشنگتر نمیشد باب توجیح را بر کسانی بست که ادعای تکلیف دارند..بنده قطره ای از دریای استدلالم را راجع به این موضوع اینجا عرض کردم...قبلا هم عرض کردم،چنان به صدق گفتارم یقین دارم اونها رو ذخیره ی قبر و قیامتم قرار میدهم
با سلام
بسیار عالی,خب طبق فرمایش شما فرض کنیم با این استدلال هیچ خانمی در دانشگاه تحصیل نکرد(در حال حاضر هم که دانشگاه مجزا نداریم)خانم ها برای انجام کار پزشکی ومامایی به چه شخصی مراجعه نمایند؟(لطفا با واقع بینی صحبت بفرمایید)[/]
ممنون ار جناب تنها ترین سردار.
من هم تا درصد خیلی زیادی با ایشون موافقم . اون یه درصد مشکلم هم اینه که خیلی این راهکارها عملی نیست.
من به عنوان یه پسر توی محیط دانشگاه تصدیق می کنم که :
1- ریزش ها خیلی خیلی بیشتر از رویش هاست. هم برای پسر هم برای دختر ولی ریزش در دختر ها خیلی بیشتر است. به عنوان یکی از بچه ها می گفت دوستش رفته با یه دختر دوست شده ، دختره ترم اول وقتی می خواسته باهاش حرف بزنه صداش می لرزیده و چادری هم بوده و بعد از چند ترم دختره چند تا دوست پسر پیدا میکنه و با چادر خداحافظی!!!
2-پسر ها 99 درصدشون روی یه دختر توی کلاس زوم کرده اند.اصلاً انگار اجباریه این کار توی پسرا!!!!
3-اگر یه دختر نیاد دانشگاه بقیه هستند جاشو پر کنند و مسئولیت نداره توی اون رشته تحصیل کنه. مثلاً من رشته ام برقه بعد توی کلاسمون چندین نفر دختر گرایش قدرت داریم!!! در صورتی که توی نیروگاه که فامیلمون کار می کرد می گفت یه زن هم توی بخش غیراداری مون نداریم!!! پس در واقع تحصیل رشته قدرت برای اون دختر وظیفه که نیست تقریباً حماقت است!!! در پزشکی هم وظیفه اون دختر نیست تحصیل کنه چون هزار نفر هستند جاشو پر کنند.
ولی یه چیز رو بهش ایمان دارم که دختری که رفته توی دانشگاه و ایمان خودشو حفظ کرده معمولاً بسیار بسیار با جنبه تر از اکثر دخترهایی هست که دانشگاه و حوزه را ندیده و یه محیط بزرگ را تجربه نکرده اند. البته اگر دختر والدینش می توانند طوری تربیت کنند که با جنبه باشد و با یک شبهه چادر از سر برندارد این بهتر است. و نیازی نیست توی یک محیط بزرگ مثل دانشگاه امتحان پس بدهد.
با سلام
بسیار عالی,خب طبق فرمایش شما فرض کنیم با این استدلال هیچ خانمی در دانشگاه تحصیل نکرد(در حال حاضر هم که دانشگاه مجزا نداریم)خانم ها برای انجام کار پزشکی ومامایی به چه شخصی مراجعه نمایند؟(لطفا با واقع بینی صحبت بفرمایید)
سلام. جناب تنها ترین سردار دارند برای یک دختر حرف می زنند که ادعا دارد تحصیل برایش مسئولیت است. ایشان می گویند اگر یک دختر نرود و تحصیل کند بقیه هستند جایش را بگیرند.در بعد کلان که همه به حرف ایشون گوش نمی دهند:Nishkhand:
[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"] با سلام[="Navy"]
بسیار عالی,خب طبق فرمایش شما فرض کنیم با این استدلال هیچ خانمی در دانشگاه تحصیل نکرد(در حال حاضر هم که دانشگاه مجزا نداریم)خانم ها برای انجام کار پزشکی ومامایی به چه شخصی مراجعه نمایند؟(لطفا با واقع بینی صحبت بفرمایید)
با سلام.
این همه دانشگاه.
بعضیاشو زنونه میکنیم.. بعضیاشم مردونه.
می مونه فقط استادش که پیرمردها رو میدیم به دخترا، جووناشم برا پسرا.
تازشم مهندس نفت خانم که نیاز نداریم، حسب ضرورت رشته ها رو تقسیم میکنیم.
.
ولی نکته جالبی فرمودید... شاید قرار گرفتن در معرض بعضی چیزا باعث میشه افراد راهشان از هم جدا بشه.
یعنی اون کسی که مثلا خراب میشه... فقط دنبال فرصته.. دانشگاه وسیلست. و بالعکس[/]
[="Navy"] با سلام بسیار عالی,خب طبق فرمایش شما فرض کنیم با این استدلال هیچ خانمی در دانشگاه تحصیل نکرد(در حال حاضر هم که دانشگاه مجزا نداریم)خانم ها برای انجام کار پزشکی ومامایی به چه شخصی مراجعه نمایند؟(لطفا با واقع بینی صحبت بفرمایید)[/]