سلام علیکم و رحمه الله.
استاد کلید معما را که حق تعالی در همان آیه که سرکار یا رب ذکر کرده اند آورده است!
اینهمه گروه و دسته جات مختلف که شما فرمودید بی تاثیر نیستند ولی خیلی هم موثر نیستند.
خدا چه چیزی را مانع دانسته؟
فقر را!
حالا من و دانشجو و مرجع تقلید و ....همه و همه باید کاری کنیم که وضع اقتصادی درست بشه....
خیلی هم پیچیده نیست جواب این معما...
الان خیلی ساده همه میدونن که 90% مشکل ازدواج با پول حل میشه!
یه دختر وپسر جوان چی از زندگی میخوان مگه؟
جز یه سقف بالای سر و یک شغل آبرومند و با یک حقوق حداقلی؟
خداوکیلی غیر از اینه؟
پس حالا که خود خدا مانع را گفته....چرا راه دور بریم؟
اصلا از کی این داستان سختی ازدواج و بالارفتن سن ازدواج و بالارفتن آمار طلاق و آمار فحشا و فساد تو ایران رشد سرسام آور پیدا کرد؟
دقیقا از وقتی که شدت تحریمها و ورود کالای قاچاق چینی بالا گرفت.
با وجود اینکه میدونم صحبت سیاسی در اینجا زیاد مجاز نیست...ولی چاره ای نیست که باید اذعان کنیم که اصلی ترین عوامل در این فاجعه مسئولینی بودند که چشمان خود را بر روی ورود اجناس ارزان چینی بستند و باعث ویران شدن بسیاری از خانواده ها و به فحشا کشیده شدن جوانان شدند.
مرجع تقلید چشمش را بر این مهم بست...باید خرید کالای خارجی را که ورود آن باعث ورشکستگی صنایع داخلی می شد را تحریم میکردند که نکردند!
صدا وسیما باید فرهنگسازی میکرد و خطرات پنهان خرید کالای خارجی را به تصویر میکشید که نکرد.
من و تو بایستی کالای داخلی میخریدیم هرچند که گرانتر و بی کیفیت تر بود ولی نخریدیم.
ورزشکار و هنرمند میبایستی از پوشاک و ماشین و ...داخلی استفاده و تبلیغ میکرد تا باعث ترویج آن بشه که برعکس عمل کردند!
دانشگاه و استاد و دانشجو میبایستی دنبال چیزایی می رفتند که ساده ولی کاربردی و پولساز بشه....رفتتد دنبال تولید مقاله هایی که مورد مصرفش سیصد سال از تکتولوژی روز ایران جلوتر بود و فقط کشورهای پیشرفته ازش استفاده کردند!
....
...
در هر شهر تالارهايي براي ازدواج جوانان درست كنيد مانند اماكن مذهبي مقدس است تا يك جوان نخواهد اول زندگي پول زيادي براي تالار بدهد. باور بفرماييد شهرداري دستش خالي است و نمي تواند براي ازدواج جوانان كار موثري بكند شما كمكش ندهيد نمي تواند در مناطق مرفه نشين بيشتر كار كند و يك خيابان در مناطق فقيرنشين را سال ها رها كند. شهرداري پول عوارض و نوسازي و...مي گيرد ولي اگر انصاف باشد او بايد حتي فاضلاب و بازيافت هاي مردم را بخرد چون خودش از فاضلاب و بازيافت استفاده مي كند.
حرفم با جوونا:
اگه مقیدین تا آخر عمر مجرد بمونین چون کسی به فکرتون نیست(البته خب برای آقایون همیشه راه وجود داره چه مذهبی چه غیر)
اگه نیستین که دیگه خودتون مجردی رو نگفته انتخاب میکنین ونیازی به گفتن نیست...
حرفم با مسئولین:
همچنان در خواب خرگوشی خودتون بمونین هیچ اتفاقی درحال افتادن نیس فقط یه سری از جوونا جو ازدواجشون گرفته بود که خب از هرقشری باهرعقیده ای باشن خودشون راهشو پیدامیکنن مشکلی نیست بخوابین...
حرفم با والدین:
تا میتونین سخنرانی کنین...مدام از ازدواج ساده بگین... از سنگ ننداختن ...
اما تاموقعیتش پیش بیاد بدون توجه به شرایط فرزندتون راحت فرصت رو ازش بگیرین ومجددا به سخنرانی تون ادامه بدین ...
حرفم با دلسوزان محترم که خرشون از پل گذشته: کسانی که ازدواج کردند و میان از فوایدش میگن خیلی لطف میکنن اخه تاحالا هیشکی اینارو نشنیده بود و نمیدونست واقعا حالا که تجربه شماها رو دیدن زود میرن ازدواج میکنن مطمئن باشین!!
و در اخر جناب حامی:
قصد ونیت شما از این کار کاملاااا واضحه ولیییییییییییی همه حرف زدن رو بلدن...
تاکی حرف و حرف و حرف؟؟؟؟؟
اگه این حرفها تاثیری حتی روی یه نفر داشت باز جای شکرش باقی بود
اماااااااااااا این جوونان که دارن از دست میرن و کسی به فکرشون نیست که نیییییییییییییییییییییییی ییییییس...
ما ایرانیها فرهنگهای غلط کم نداریم البته خوب هم داریم ولی گفتنش در این مقوله نمی گنجه:)
البته مشکل اصلی ازدواج وضعیت اقتصادیه بیکاری و گران بودن اجاره و خانه .
سن ازدواج که خیلی بالا رفته و اگه اینطوری پیش بره ایران از نظر جمعیت جوان دچار مشکل اساسی میشه.
متاسفانه اونهایی هم که در سن بالا ازدواج کردند فقط یه بچه دارن
وام ازدواج هم که خیلی زیاده و فوری میدن.
به گفته دولتمردان نرخ بیکاری و تورم هم معمولا 11.99 11.95 یا شاید حداکثر 12 باشه.
رشد اقتصادیه هم که همیشه نسبت به سالهای قبل بهتره.
و این خیلی عالیه
ما باید به نرخ بیکاری و تورم و دولتمردان اعتماد داشته باشیم .
بانک هم که هی تند تند وام میده بدون هیچ ضامنی.
عزیزان طلبه هم که ما رو بسوی خداوند و تحمل شرایط دعوت می کنند.
خانواده ها هم که دنبال چشم و هم چشمی نیستن مهریه کم شرایط راحت .
تاپیک بسیار خوبی ایجاد شده است ،حقیر مدت زیادی است دارم برروی این موضوع فکر میکنم که باید برای مشکل ازدواج جوانان خصوصا مذهبی ها که الان به یک مشکل بزرگ در کشور تبدیل شده است چکارهایی انجام داد
زیرا تک تک ما در این زمینه وظیفه داریم و مسئولیم
خداوند در آیه 32 سوره نور می فرماید:
و اءنـکـحـوا الا یـامـى مـنـکـم و الصلحین من عبادکم و إ مائکم إ ن یکونوا فقراء یغنیهم الله من فضله و الله واسع علیم»(مـردان و زنان بى همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگـر فـقـیـر و تـنـگـدسـت بـاشـنـد خـداونـد آنـان را از فضل خود بى نیاز مى سازد، خداوند واسع و آگاه است
یک نکته قابل توجه در این آیه برایم این بود که خداوند خطاب به دیگران(غیر از خودِپسر و دختری که نیاز به ازدواج دارند) دارد میگوید که بروید مردان و زنان بی همسر را همسر دهید! یعنی در این آیه مستقیم به بی همسران نمیگوید بروید همسر پیدا کنید بلکه به دیگران میگوید بروید و بی همسران را همسر دهید!
به زبان ساده تر نقش واسطه های ازدواج اینجا پررنگ میشود(این واسطه ها از پدر و مادر شروع میشوند تا افراد دیگر) و اینکه این وظیفه افراداست که واسطه ازدواج شوند و در واقع تکلیفی بردوش افراد است تا در ازدواج بی همسران به آنان کمک کنند
پس در امر ازدواج همه سهیم هستند و همه به نوعی مسئولند
سخنان و راهكارهاي دختران و پسران مجرد براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»
الف) به خودشان و ب) به جوانان: از اول مسلمان شویم! برویم ببینیم برای چه خلق شدیم و هدف از آمدنمان به این دنیا چه بوده و نهایت به کجا میرویم،
تا وقتی هدف حقیقی از زندگی را ندانیم اهداف دیگرمان نیز برپایه و مسیر صحیحی پیش نخواهد رفت ،تا ندانیم هدف از ازدواج چیست نمیتوانیم یک انتخاب صحیح و یک ازدواج صحیح داشته باشیم
وقتی هدف درست شناسایی شود ازدواج هم خود به خود به صورت صحیح انجام میشود ،
باور کنید بدون خرید سرویس طلا و گرفتن مراسمات و وهزینه های بالا و جهیزیه های سنگین هم دو نفر میتوانند به هم محرم شوند و بشوند دو بال برای پرواز!
پس برای انتخاب شریک زندگی دنبال مدرک و پول و ظاهر و غیره نباشید ،ببینید آیا بالی برای پروازتان تا رسیدن به هدف اصلی هست یا نه!
اولویت برای جوانان ازدواج است نه تحصیل و غیره! تا آخر عمر میشود درس خواند اما جوانی را نمیشود برگرداند...
ج)به والدين:
میدانم خیلی از کارهای شما از سر دلسوزی و خیر خواهی است اما باور بفرمایید با سختگیری ها دارید جوانی و شادابی فرزندتان را قربانی رسم و رسومات اشتباه میکنید
سختگیری نکیند و در همسرگزینی به فرزندانتان کمک کنید
فکر نکنید اگر پسر یا دخترتان چیزی از ازدواج نمیگویند یعنی نیازی به آن ندارند،شما بزرگواران ممکن است گاهی فراموش کنید آنها مجردند زیرا خودتان متاهلید!
پس سعی کنید
اولا فرزندان را به گونه ای تربیت کنید که بتوانند در سن کم به بلوغهای لازم عقلی و جسمی و اجتماعی برسند،الان جوانان زیادی داریم که به بلوغ جنسی رسیده اند متاسفانه به بلوغ عقلی و معنوی و اجتماعی نرسیده اند! و والدین میمانند چکار کنند ،اجازه دهند ازدواج کند یا نه! این مشکل از خود شماست که در تربیت آنها تک بعدی عمل کردید،پس در تربیت همه ابعاد فرزند را رشد دهید
ثانیا وقتی فرزندتان به سن ازدواج رسید بحث ازدواج را باز کنید و هردفعه از او نیازهایش را جویا شوید و خودتان دنبال پیدا کردن همکفو برایش باشید،
ثالثا در گرفتن مراسم و جهیزیه و مهریه و غیره ابدا سخت نگیرید،و سعی بفرمایید این رسومات اشتباه از بین برود
خیلی از جوانان اصلا دنبال این چیزها نیستند اما والدین با آنها همراه نیستند،مسئولیت شما خیلی حساس تراز بقیه است زیرا اگر خدایی نکرده به خاطر کوتاهی ها و سختگیری های شما جوانتان نتواند ازدواج کند و به گناه بیافتد در آخرت شما نیز پاسخگو خواهید بود
د)به مسؤلان حوزوي و دانشگاهي:
در محتوای دروس تجدید نظر کنید و مبانی اسلامی را در آن بیاورید،ریشه همه مشکلات ما ضعف توحیدی ماست،اگر مبانی اعتقادی حل شود 90 درصد مشکلات حل میشود
دوره ها و کلاسهای ویژه انتخاب همسر از منظر اسلام بگذارید
واحد هایی را جهت معرفی افراد مذهبی ر دانشگاه داشته باشید زیرا واقعا واسطه ازدواج کم شده است ،خصوصا برای مذهبی ها
خطرات دوستی های اشتباه و گزینش های اشتباه را برای دانشجویان گوش زد شوید و سعی کنید از اساتید مسلمان، نه مسلمان نما! در دانشگاه بهره مند شوید زیرا حرف استاد در کلاس ها اثر گذار است و ازدواج های دانشجویی ساده را رواج دهید
هـ) به دولتي مردان:
به تک تک شما مسئولان میگویم که در پیشگاه الهی مسئولید و مدیونید و پاسخگو خواهید بود ،
چرا برخی از شما به رهنمود های رهبری روحی فداه عمل نمیکنید؟!!! شما قرار است رهبری را یاری کنید نه اینکه....
چرا برخی از شما ها به جای حل مشکلات مردم و جوانان دارید دنیای خودتان را آباد میکنید!! مردم شما را مسئول نکرده اند که وضع مایلتان خوب شود وسفرهای خارجیتان زیاد گردد و حسابهایتان پر برکت!!! مردم شما را مسئول کردند که دردشان را حل کنید نه اینکه دردی باشید بردردهایشان،پیگیر مشکلات و حل آنها باشید
(تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل)
و) به مراجع:
حقیر از محضر شما مراجع و علمای بزگوار تقاضایی دارم
انتظار جوانان از شما بزرگوران بیشتر از اقشار دیگر است ،زیرا هیچ کس به اندازه شما شاید درک نکند که مجردی و حفظ دین داری چقدر سخت است و اسلام چقدر بر ازدواج تاکید دارد
این موضوع واقعا یک مشکل بزرگ شده است ،خصوصا برای جوانان مذهبی
بنده پیشنهاد دارم هرکدام از شما بزرگواران دستور تشکیل کمیته ای ازدواج زیر نظر علما در هرشهری بدهید، یعنی کمیته تشکیل شود و دختران و پسران مذهبی را شناسیایی کنند و به هم معرفی کنند،در این کمیته از مشاورین روانشناس و اقتصاد و اعتقادات و غیره هم کمک بگیرید تا جوانان در هرزمینه ای مشکل دارند بتوانند توسط اینها رفعش کنند
عملا به صحنه بیایید و مرتب از مهریه بالا و جهزیبه سنگین و مراسمات پر از گناه مخالفت خودتان را اعلام کنید،هرچه گناه بیشتر شود برکت از جامعه میرود و مشکلات اقتصادی بیشتر میشود
جوانان مذهبی اکنون نیاز به واسطه ازدواج دارند ،لطفا در این زمینه گروه های مطمئنی را زیر نظر خودتان فعال کنید
به مشاورین:
شما اگر در کنار مراجع قرار بگیرید میتوانید نیروی قوی شوید،برای حل مشکلات ازدواج جوانان
در کمیته ای که پینهادش را به مراجع محترم دادم باید کمیته های مشاوره ای باشد،مثلا اگر پدر و مادری مخالفت میکنند بیایند این مشاورین با آنان صحبت کنند،اگر جوانی به خاطر مشکلات مالی میترسد کمیته اقتصاد به او شیوه های مدریت و درآمد اقتصادی را یاد دهد،اگر به خاطر مشکلات اعتقادی است مشاورین اعتقاد با آن خانواده صحبت کنند و غیره...
ح) رسانه ملي:
بهترین و بدترین مبلغ در تمام دنیا میتواند رسانه های جمعی باشد!! بهترین چونکه میتواند دین را تروجی دهد بدترین چونکه میتواند ریشه دین را بزند!!!
نقش شما خیلی پررنگ و حساس است،شما با نمایش الگو های غلط کاملا به سخت شدن ازدواج ها کمک میکنید و با نشان دادن الگو های صحیح دینی به آسان شدن آن
نه اینکه فکر کنید فقط منظورم به سریال و فیلم است !نه در تمام بخشها،از مجری و مسابقه و اخبار بگیرید تا فیلم و سریال غیره
الگو سازی کنید آن هم به صورت صحیح و اسلامی الگوهای یک زندگی دینی و اسلامی را به خانواه ها یاد دهید
ط)به ورزشكاران و بازيكنان:
شما ها میتوانید با ساده زیستی و تقوا الگو باشید،چه اشکال دارد یک ورزشکار معروف خانه ای ساه و ازدواجی ساده داشته باشد و یا اگر وضع مالی خوبی دارد در مشکلات اقتصادی به جوانان کمک کند
در عرصه هنر متاسفانه خیلی دارد ضد ارزش ها زیاد میشود،از نیروهای مذهبی میخواهم بروند و در عرصه هنر وارد شوند،فیلم بسازند،مستند تهیه کنند،کارگردان شوند،بازی گر شوند نویسنده شوند و برنامه های ناب اسلامی تهیه کنند در همه زمینه ها خصوصا ازدواج های ساده و دینی
ي) هنرمندان هنرپيشه ها:
مطالبی که برای ورزشکاران و بازیگران گفتم شامل شما هم میشود،شما خیلی میتوانید الگو باشید، پس با هنر خود ازدواج آسان را ترویج دهید،هرکس در زمینه خودش
و در آخر اینکه تک تک ماها میتوانیم در این امر نقش داشته باشیم و داریم و مسئولیم!! الان ازدواج برای مذهبی ها سخت تر شده است،واسطه های ازدواج کم شده اند،سعی کنیم ما هم در حد توانمان معرف باشیم ،سعی کنیم اگر والدینیم بچه ها را به ازدواج ساده و بدون گناه تشویق کنیم و همراهیشان کنیم و اگر فرزندیم و مجرد سعی کنیم انتخابی دینی داشته بشیم و در ازدواجی ساده و مذهبی الگو باشیم
الللهم اجعل عواقب امورنا خیرا یازهراسلام الله علیها
من و تو بایستی کالای داخلی میخریدیم هرچند که گرانتر و بی کیفیت تر بود ولی نخریدیم.
...
این مورد اشتباه میکنید.چون همون طور که خودتون اشاره کردید اکثرا از چین وارد شد. زمانی در دوره اقای خاتمی که بزرگترین شریک تجاری ایران ایتالیا و المان بود و صنعت داشت زنده میشد در دوره احمدی نژاد به چین تغییر پیدا کرد.و کیفیت تولیدات ایرانی از چینی بسیار بهتر بود.نمونش پایین اومدن کیفیت خودروهای ساخت داخل بدلیل استفاده از قطعات چینی.در صورتی که قطعه سازان داخلی بسیار با کیفیت تر تولید میکردند.
این مورد اشتباه میکنید.چون همون طور که خودتون اشاره کردید اکثرا از چین وارد شد. زمانی در دوره اقای خاتمی که بزرگترین شریک تجاری ایران ایتالیا و المان بود و صنعت داشت زنده میشد در دوره احمدی نژاد به چین تغییر پیدا کرد.و کیفیت تولیدات ایرانی از چینی بسیار بهتر بود.نمونش پایین اومدن کیفیت خودروهای ساخت داخل بدلیل استفاده از قطعات چینی.در صورتی که قطعه سازان داخلی بسیار با کیفیت تر تولید میکردند.
سلام علیکم و رحمه الله
منطقا وقتی تیراژمیره بالا قیمت میاد پایین.
اگر در موردی کیفیت کالای ایرانی بهتر از کالای چینی هستش، از نظر قیمت چی؟
مسلما چینی ارزونتره.وگرنه اگر هم قیمت و هم کیفیت کالای ایرانی بهتر باشه، کدوم آدم عاقلی حاضره کالای خارجی را انتخاب کنه؟
همین الآن اگر یک کفش چینی ۵۰ تومان باشه و ما بخاهیم دقیقا مثل همون را بسازیم حداقل 300 تموم میشه...ولی اگر با خرید همون کالای ایرانی باعث بالا رفتن تیراژتولید بشیم...کم کم قیمت هم میاد پایین.
سلام علیکم و رحمه الله
منطقا وقتی تیراژمیره بالا قیمت میاد پایین.
اگر در موردی کیفیت کالای ایرانی بهتر از کالای چینی هستش، از نظر قیمت چی؟
مسلما چینی ارزونتره.وگرنه اگر هم قیمت و هم کیفیت کالای ایرانی بهتر باشه، کدوم آدم عاقلی حاضره کالای خارجی را انتخاب کنه؟
همین الآن اگر یک کفش چینی ۵۰ تومان باشه و ما بخاهیم دقیقا مثل همون را بسازیم حداقل 300 تموم میشه...ولی اگر با خرید همون کالای ایرانی باعث بالا رفتن تیراژتولید بشیم...کم کم قیمت هم میاد پایین.
این موضوع تاپیک نیست و مدریت میتونند بعد چند ساعت حذفش کنند ولی چین در اکثر موارد مثل همین قطعات و..نمیتونست بیش از نیاز خودروساز یا مصرف کننده تولید کنه.
قطعه ساز ایرانی همون تعدادی میساخت که خودروساز داخلی نیاز داشت.قیمت کمتر بدلیل کیفیت کمتر هست.بازی با جان و سلامتی مردم. حالا اگر مدیریت لطف میکردند و یک تاپیک در این رابطه یعنی خرید کالاهای ایرانی میزدند اونجا میشد در موردش صحبت کرد.
کالای ایرانی/کیفیت/فرهنگ خرید/دلایل خرید/چه کالاهایی نباید خرید به چه دلیل /اینا موضوعاتی هست که میشه در موردش خیلی صحبت کرد.
با عرض پوزش از همه.خواستید پست حذف کنید.
شكار شغل
يه كلاسي داشتم مي گفتم بنده با مركزي ارتباط دارم شما براي اين مركز چند مقاله كوتاه بنويسيد تا توانايي خودتان زياد شود. هر چند هزينه اي به شما ندهند.
من خودم حضوري و تلفني كمك تون مي كنم و ارزيابي. كتاب مرتبط با موضع هم معرفي مي كنم واگر داشته باشم براي تان مي آوردم تا مقاله ها را كامل كنيد
اين طوري يك سابقه علمي براي شما شكل مي گيرد. چون شما هر جا برويد براي كار ابتدا مي پرسند آيا سابقه كار پژوهشي كوچك يا بزرگ هم داريد؟
با اين همه فقط از بين آنها يك نفر ادامه داد
با اين كه بنده ريش گرو گذاشتم و آبرو.
....
در مشاغل هم همين است. بسياري از جوانان منتظر هستند كه يك دفعه يك شغل خوب و مطابق ميل خود پيدا شود. بهتر است اصل كار را شروع كنيد هر چند درآمد ناچيز باشد يا حتي رايگان. ما حركت از خدا بركت.
اين طوري در مركز قرار مي گيريد دايره ارتباطي شما با ديگران بيشتر مي شود و ديگران جوهره كاري شما را مي بينند از بي كاري نشاطتان از بين نمي رود
در ضمن اين كار بايد مترصد باشيد براي شكار كار بهتر.
اگر هم پرسيدند سابقه كار داريد بگوييد بله
غالبا مرغ همسايه غاز است ديگران نمي دانند كه شما در ان كار چه مي كنيد ولي مثلا مي گويند فلاني كارمند قرض الحسنه محل است حالا اين قرض الحسنه به او هم نمي تواند پول زيادي هم بدهد ها
ولي اين خودش اعتبار است براي شغل جديد.
............
برخي جوانان برنامه مي ريزند مثلا 2000 كيلومتر يا بيشتر مي روند تا در سرزمين موج هاي آبي تفريح كنند ولي از همين نوع همت را ندارند براي شكار شغل.
باسلام
میگویند در خانه اگر کس است یک حرف بس است. من فقط یک توصیه دارم برای همه. این که شیعه باشید. ممکن است بپرسید شیعه ی کی باشیم؟ جواب این است که شیعه ی علی و فاطمه باشید. محب خالی نباشید که کلاهتان بدجوری پس معرکه است. محبت اهل بیت به هیچ دردی نمی خورد اگر خالی باشد. متاسفانه در جامعه ما مردم یک حالتی دارند که علی رو دوست دارند منتها تا زمانی که روضه ای باشه و بروند اون جا اشکی بریزند و حالی بکنند و تموم. یا امام زمانی که نیمه ی شعبانی بشه و بروند شربتی بدهند و بخورند و حال کنند. اما این که علی چگونه زندگی می کرد خیلی براشون مهم نیست. باید از اهل بیت الگوگیری کرد. ببخشید من کلی حرف زدم اما به نظر من اگر کسی کلی حرف زدن را فهمید که فهمید و اگر نفهمید جزئی را نمی فهمد.
اما این که علی چگونه زندگی می کرد خیلی براشون مهم نیست.
خودمون به خودمون رحم نمي كنيم و پدر مشتري را در مياريم بعد هم مي گوييم محب علي هستيم
از بين خانم ها زيباتر و جوان ترين را گزينش مي كنيم از او مي خواهيم آرايش كند و با مشتري خوش و بش كند و حقوق ناچيزي بهش مي دهيم بازم ميگيم شيعه علي هستيم. اگر شيعه علي هست دست افتاده اي را بگير.
اگر شيعه علي هستي جهيزيه دختري را تهيه كن
اگر شيعه علي هستي به جاي 60 بار رفتن به عتبات و پز دادن ببين علي چه كرد و همان طور عمل كن.
اگر شيعه علي هستي مثل آدم زندگي كن تا قيامت راحت باشي. به جاي خريدن قبر در فلان جاي گران قيمت هزينه اش را بده به چند جوان زندگي شونو شروع كنند و گناه نكنند و اذيت نشوند از احساس شرم نزد خدا و امام زمان
اگر شيعه علي هستي جواني را مشغول كن كه بتونه نفقه زندگيشو بده به گناه و حرام خواري روي نياره.
علی علیه السلام مي فرمايند: «لَیسَ مِن شیعَتی مَن أَکلَ مالَ امرِءٍ حَراما»؛
«شیعیان من نیست کسی که به حرام مال دیگران را بخورد».
امام صادق مي فرمايند: إِنَّ وَلِیَّ عَلیٍ لا یاکلُ إلاّ الحَلالَ لِأَنَّ صاحِبَهُ کانَ کذلِک»؛
«دوستدار و محب علی جز حلال، چیزی نمیخورد؛ زیرا مولی و امامش چنین بود».
در فرم های اول تاپیک فکر میکنم در کنار اساتید دانشگاه و حوزوی معلمین مدارس هم بود بد نبود.خصوصا نقش معلمین مدارس دخترانه
بلاخره تا سن 18 سالگی که مهم ترین سنین یادگیری و شکل گیری شخصیت هست نقش معلمین مهمه.
متاسفانه برخی از معلمین دانش اموزان به راه دیگری هدایت میکنند.
ما در دوره راهنمایی معلمی داشتیم که صبح اول وقت جلوی در می ایستاد و همه رو بزور هدایت میکرد به نمازخانه برای زیارت عاشورا و...!بعد همین اقا سر کلاس به بچه ها میگفت خودارضایی اشکالی نداره انجام بدید!
اگر در این زمینه ها و فرهنگ و اهمیت این موضوع بصورت اجباری حداقل چند ساعت درس یا جلسات و کارگاه های آموزشی باشه خیلی خوبه.
بطور کلی میشه آموزش و پرورش هم به این فرم اضافه کرد.
در فرم های اول تاپیک فکر میکنم در کنار اساتید دانشگاه و حوزوی
معلمین مدارس هم بود بد نبود.خصوصا نقش معلمین مدارس دخترانه
بلاخره تا سن 18 سالگی که مهم ترین سنین یادگیری و شکل گیری شخصیت هست نقش معلمین مهمه.
متاسفانه برخی از معلمین دانش اموزان به راه دیگری هدایت میکنند.
ما در دوره راهنمایی معلمی داشتیم که صبح اول وقت جلوی در می ایستاد و همه رو بزور هدایت میکرد به نمازخانه برای زیارت عاشورا و...!بعد همین اقا سر کلاس به بچه ها میگفت خودارضایی اشکالی نداره انجام بدید!
اگر در این زمینه ها و فرهنگ و اهمیت این موضوع بصورت اجباری حداقل چند ساعت درس یا جلسات و کارگاه های آموزشی باشه خیلی خوبه.
بطور کلی میشه آموزش و پرورش هم به این فرم اضافه کرد.
«سلام. يه عالمه حرف تو دلمه. مونده بودم کِي و با کـي در ميون بذارم تا اينکه امروز در برنامة خانواده شنيدم روانشناسي ميگفت: [FONT=Calibri]"نگروني و غصههاتون طلا نيستن که تو صندوقچة دلتون نگه دارين. بهتره اونا رو بيرون بريزين تا دل ذهنتون سنگين نشه و به تن قلبتون فشار نياد. به جاي خودخوري و يا پرخاشگري، بهموقع، با احترام، با صراحت و بدون اينکه کسي رو مجبور به پذيرش و کنترل کنين، حرفتونو بزنين...[FONT=Calibri]".
نميدونم خودشم ميفهميد چي ميگفت يا نه. بههرحال ما ميوه رو ميخوريم. چي کار داريم به درختش؟ حرفاش بدجوري به دلم نشست. به نظرم حداقل برا من يکي نوشداروي پيش از مرگ سهرابه؛ چون اين حرفا که تو دلم تلنبار شده، احساسمو به خودم بد کرده. بگذاريم و بگذريم. اين روانشناس ميگفت رکگويي و انتقاد صريح کار رو خرابتر ميکنه؛ هم خودتونو ميرنجونه و هم طرف مقابلو آزار ميده. من ولي بايد خيلي رو خودم کار کنم. نميتونم غيرمستقيم بگم. نه اينکه نخوام؛ نميتونم. ديگه به خِرخرهام رسيده.
اي کاش چاهي دم دستم بود تا دردامو به دل صاف و صبورش بگم؛ ولي اونقده حالم بده که دست خودم نيست.
آتشفشان خفتة عقدهام، بيدار و وحشي شده؛ اما حرف دلم چيه: عروسخانماي خوشگل منو براي شادي ميپوشن؛ اما دست رو دلم نذارين که دلم از دس شما آدما داغونه و مث جيگر زليخا سوراخسوراخه.
با شادي حرف از عروسي و منِ لباس عروس ميزنين؛ ولي با ندونمکاري، غيبت، بدقولي و اسرافتون قلب سفيدمو تيره ميکنين. رسمتونه که از مهمون پذيرايي ميکنين و هواشو دارين تا بهش بد نگذره و راحت باشه؛ ولي هر باري که مهمون شما شدم، با بغض و گريه برگشتم. گاهي ميگم اصلاً با شما قطع رابطه کنم. خودتون ميدونين و خدا... . نه، خودتون ميدونين و هوساتون. اگه خدا رو قبول داشتين، لااقل چند تا از نامههاي عاشقونشو از تو قرآن ميخوندين.
ديشب وقتي همه خواب بودن، حرفاي داماد جووني رو شنيدم. فوارة درداش به شکل نمنم اشک رو دشت پتوش ميريخت و ميگفت: خدايا، من و همسرمو از مرداب رسم و رسوم غلط بيرون بکش. مُردم از تشريفات و خرافات مَردم. داستان ما شده داستانِ آن درويش که با رندان ميزد و ميرقصيد و ميخواند: «شادي آمد، غصهها از ياد برفت /// خر برفت و خر برفت و خر برفت». الآن هم داريم کِل ميکشيم، ولي فردا چرخ خوشي و نشاطم تا ته تو گِل فروميره. فقط از باباطاهر عريان قرض نگرفتم. اون هم شرم کردم؛ چون ترسيدم لباس نداشته باشه. بعد درحاليکه از سخنان خودش خندهاش گرفته بود، به خود گفت: بخند. خندة آدم بيعار و درد تماشا داره. خندة من از گريه غمانگيزتره. کارم از گريه گذشته به آن ميخندم.
قطرات اشکي که از چشمان اين داماد ميريخت، هنوز قلبمو ميسوزونه. آدماي عاقل کارايي ميکنن که عين نادونيه. تازه به ما فخر هم ميفروشن که عاقلَن و انسان ناطق. من نميدونم؛ ولي عدهاي عقيده دارن ديوونهها، ديوونه نيستن و بقيه ديوانهان. ديوونهها وقتي به هم ميرسن، از کارهاي مضحک مردم براي هم تعريف ميکنن و ميخندن. اصلاً اونا از ديدن کارهاي ديوانهوار اين انسانهاي عاقلنما ديوونه شدن.
گاهي تو دلم ميگم هر چي شما آدما ميکشين حقتونه. حالم از برخي کاراتون به هم ميخوره. اين روزا مشغول نوشتن کتاب فرهنگ عروسيام. بد نيس چند تا واژه رو براتون معنا کنم: ـ جهيزيه: اسباباثاثيهاي است که روي هر کدامش مارک ميد اين خون دل ([FONT=Calibri]Made in Khon e Del) دارد. وسائلي كه داماد و خانواده اش هنگام گرفتنش انصاف ندارند، ولي هنگام تعيين مهريه حرف از انصاف مي زنند. ـ لباس عروس: لباسي است که بسياري از آدمهاي بهظاهر شاد ميپوشند و ميپوشانند. در ظاهر ميخندند و در باطن به خاطر گرداب تجملات و چشموهمچشمي گريه ميكنند. ـ جهيزيهبَرون: مراسمي است که در آن اقلام جهيزيه را هيئت داوران (مهين، شهين و رامين و...) ثبت و فيلمبرداري ميکنند.
ـ پاتختي: مراسمي است که آدمها در آن آبروي برخي را با خواندن هدايا ميبرند و کف ميزنند و کل ميکشند. در اين مراسم هدايا با فيلم و... ثبت ميشود تا مبادا فردا براي جبران بيشتر بدهند. ـ عروسکشون: داماد بينوا در مراسم عروسکشون به کسي رو ميزند تا ماشين شيک و گرانقيمت او را کرايه کند و الکي تا چند ساعت خوش باشند. در اين مراسم با هر بوق زدن در نصفشب، نفرين و ناسزاي هزاران بيمار و پيرزن و پيرمرد همراه آنها به هوا ميرود و با فحش دادن به اجداد آنها، تن مردههاي عروس و داماد در قبر ميلرزد. ـ آينة بخت: آينهاي است که من (لباس عروس)، با اين رسومات و تجملات، هرچه در آن نگاه کردم، جز بدبختي چيزي نديدم. ـ ماشين عروس: اين نوع ماشين، اغلب، نه متعلق به عروس است و نه داماد. ماشين مردم است که به گل هندونه و نارگيل و... آراسته ميشود. ـ مراسم عسل خوراندن: شيرينياي است که عروس و داماد پس از عقد به هم ميخورانند تا مزة تجملات متعفن و رسومات گندي را که خوردند نفهمند. ـ وليمه: غذايي است که برخي ميخورند و برخي ميگويند آي کوفت بخوريد. ـ شيربها: پول زوري است که زنان شيرصفت از دامادان روبهصفت ميگيرند. ـ مطرب: کسي است که آمپر شادياش در اين شب بالا ميرود و عروس و داماد در گرد شادي او تا چند سال سرفه ميکنند. ـ سيسموني: اسباب و لوازم نوزادي است که نينيکوچولوهاي بنيآدم، به زور عرف، از پدربزرگ مادري (نه پدر خود) صاحب ميشوند. به گمان من، علت اينکه آدميزاد زياد به حق خودش قانع نيست، اين است که کام او را با سيسموني زور برميدارند، نه تربت سيدالشهدا و آب باران.
راستي فکر نکنين لباس عروسها خشکند و مخالف شادي. من موافق کيف و لذت بيتکلفم و با ديوانگي و کمعقلي مخالفم. عاشق يکرنگي و سادگيام. من دلم لک ميزنه برم تو مراسم عروسي روستاييان و عشاير؛ اونايي که هنوز اسير تجملات و اسراف نشدن.[1]
............................
1. مثل هاي روان، تمثيل هاي روان شناختي و تربيتي، محمدحسين قديري، ص62.
فرم1) سخنان و راهكارهاي دختران و پسران مجرد براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»
الف) به خودشان: یکم طرف مقابل رو درک کنیم خودخواه محض نباشیم ب) به جوانان: لطف با دست پس نزنید که بعدا با پا پیش بکشید
ج)به والدين: شرایط رو میتوانید برای جوان فراهم کنید برای ازدواجشان بسم الله اگه نه خواهشا به این رسم و رسوم اجق وجق سنگ لای چرخشون نزارید طوری نشه از زمین به آسمان بباره که خنده داره
د)به معلمان، دبيران و اساتيد حوزه و دانشگاه:
خب نقش مهمی دارند تو فرهنگ سازی
دیگه یه بخشی از این اساتید رو آدم میبینه میمونه چی بگه استاد وسط سالن پریده دست دانشجوی چشم آبی و... گرفته ( دوتاشون خانم بودن:)) ) میگه حلقه داری تو دستت نامزدی یا عروسی کردی وقتی فهمید ازدواج کرده گفت حیف مرغ از قفس پرید یعنی فقط این چشم آبی مرغ بوده بقیه چی چی هستند خب خواهشا اگه امکانش هست به دروس دانشگاهی آموزش شعور( فعلا این کلمه به ذهنم میرسه) اضافه بشه خوبه این استاد چه میخواد یاد بچه مرد بده
هـ) به دولتي مردان: وقت دارند اصلا برای خوندن اینجور چیزا
و) به مراجع: خب گره بعضی مشکلات میشه به دست این بزرگواران باز بشه
ح) رسانه ملي: این ملی رو ما نفهمیدیم یعنی چی ؟ این همه جوون بیکار مجرد جزء ملی نیستند پس چرا تو رسانه نمیبینم از مشکلات البته نه اینکه کلا اقدامی صورت نگرفته خیلی خیلی کم بوده
كتاب بالاتر از مجنون امروز ماه عسل مهماني داشت به نام ماه عسل
روستايي ساده كه داستان عشق خود را در كتابي به نام «بالاتر از مجنون» نوشته.
ايشان مي گفتند عشق من به يك طرف ولي مردم وقتي به من مي گفتند ايشان از مجنون بدتر است كه گوسفندان خودم را براي ازدواج فرزندان مي فروختم و حتي وام گرفتم تا مبادا به گناه بيفتند. مي گفت پول چرك كف دست است. پسرش مي گفت من به پدرم افتخار مي كنم. در اين دوره زمان كدام پدري هست كه اين طوري از آسايشش خودش بزند تا فرزندش زودتر ازدواج كند.
چيزي كه عجيب بود گنج قناعت او و همسرش بود و مقدمه نويسنده كه كتاب را تقديم به همسرش كرده بود
اي كاش متن مقدمه را داشتم اين جا قرار مي دادم اين روزها در مشاوره ها مي بينيم زن و شوهراني كه با ارتقا علمي يا اقتصادي خود به همسرشون بي محبت مي شوند و خود را در شدن بالاتري مي بينند( اف به اين بي وفايي)
پيوسته خدا را شكر مي كردند
برخي وضعشان خوبه حال و حول خود را مي كنند ولي وقتي گوش مفت پيدا مي كنند اين قدر انرژي منقي تزريق مي كنند كه حال ما را بد مي كنند
با سلام وعرض ادب,خدمت شما وسایر همکاران محترم
از سرکار خانم ریحانه النبی هم بابت دعوت واطلاع رسانی سپاسگذارم.
فرم1) سخنان و راهكارهاي دختران و پسران مجرد براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»
الف) به خودشان:
ان شاءالله در مقام عمل هم مانند گفته هایمان باشیم
ب) به جوانان: با اجازتون رک و صریح وخومونی صحبت می کنم,وروی صحبتم فقط با آن دسته ای هست که سختگیری های بیش از حد دارند وگرنه بزرگواران زیادی هستند که در دسته بندی ذیل قرار نمیگیرند: خطاب به دختران محترم :
واقعا هدفتون از زندگی و تشکیل خانواده چیه؟
معیارهاتون رو بر چه اساسی تنظیم کردید؟مذهبی بودن رو در چی میدونید؟اینکه فقط حجاب داشته باشید کافیه؟
اینکه میزان حقوق خودتون رو ملاکی برای پذیرفتن یا نپذیرفتن خواستگار قرار دادید,وخواستگارایی که کمتر از شما درآمد دارند رو به صرف همین موضوع ندیده ونشناخته رد می کنید, خیلی معیار خوب ومنطقی هست؟آفرین بر شما!!!,با این وجود هنوزم فکر می کنی خیلی دختر مذهبی و مومنی هستی؟ حالا که خودت فوق لیسانس یا دکتری داری احساس فیلسوف بودن بهت دست داده؟طوری که به خودت اجازه میدی اگه کسی لیسانس یا فوق دیپلم داشت رو ندیده نشناخته رد کنی؟پروفوسور!با این وجود هنوزم فکر می کنی خیلی دختر مذهبی و مومنی هستی؟
به نظرت فرق 175تا180اینقدر زیاد ومشکل آفرینه که به خاطر چند سانتی متر قد ناقابل بدون اینکه روی خوبی های خواستگارت فکر کنی,خیلی راحت ردش می کنی؟مثلا اگه با همسرت هم قد باشی چی میشه؟آسمون به زمین میاد؟با این وجود هنوزم فکر می کنی خیلی دختر مذهبی و مومنی هستی؟
و......
خطاب به آقایان محترمی که سخت گیری های بی مورد دارند: برای شما هم این متن رو از کانال مجردان انقلابی تلگرام کپی کردم,بدون ویرایش وکم وکاست قرار میدهم:
وقتی من یه دختر محجبه و ساده زیستم اما پسرهای امروزی همش دنبال دخترهای قرطی و پرتوقعن، خب معلومه که من و امثال من مجرد میمونیم!
حالا هی شما داد بزن بیا ازدواج کن!
ما با مشكلي روبه رو هستيم به نام چه فايده اي داره
از تو خونه شروع ميشه تا جامعه دختر براي تغيير نظر پدرش براي پذيرش خواستگار صحبت نمي كند مي گويد چه فايده دارد و .....
برنامه امشب اقای علیخانی رو دیدین؟؟؟
البته من اخرشو دیدم ولی همین مقدار کافی بود که موضوع رو بفهمم
دو پسری بودن که هر دو چند سالی خواستگار دختر مورد علاقه شون بودن
ولی حتی پدر دختر بهشون اجازه خواستگاری هم نمیداده
حالا شما می فرمایید دختر چیکار کنه به خاطر این همه سخت گیری؟؟؟؟؟
اصلا چیکار میتونه بکنه ؟؟؟؟
تقصیر دختر چیه که نه میتونه حرف بزنه روی حرف پدرش که سالها زحمتشو کشیده و الان کمترین حق
گوش کردن به حرفشه و نه میتونه از خیر اون آدم بگذره!!!
همه خواستگارا که مثل این دو نفر نیستن که سالها رو حرفشون بمونن و جا نزنن ...
حرف من به والدین:
اگه فرزندتون از وزیر و وکیل و مشاور و مرجع و ... انتظاری نداره که برای ازدواجش کاری کنن
درسته
ما خودمان به خودمان هم رحم نمي كنيم
بله در مورد بالا ظاهرا والدين سخت گيري مي كنند
ولي در چشمي و هم چشمي و اسراف و تجمل گرايي متأسفانه بايد بگويم بلاي عمومي و اپيدمي شده است اگر دشمن يا دوست نادان يا دوست عاقل توانسته باشد پيچ انتظارات را نسبت به واقع ناميزان كند كه الان اين هست واقعا از اعتياد هم آسيبش بيشتر است
چون اعتياد را برخي بي كلاسي مي دانند
ولي اين اعتياد سفيد زياد قرباني گرفته و مي گيرد
دكتر مسعود جان بزرگي استاد روان شناسي دانشگاه شهيد بهشتي و... مي گفتند: در حديث« قناعت گنج ناپايان است» به اندازه يك پايان نامه مطلب توش پنهان است.
دكتر مسعود جان بزرگي استاد روان شناسي دانشگاه شهيد بهشتي و... مي گفتند: در حديث« قناعت گنج ناپايان است» به اندازه يك پايان نامه مطلب توش پنهان است.
حديث ديگر [FONT="]قناعت به قدر كفايت [FONT="]امام على (ع): هر كس به مقدار كفايت، بسنده كند،
آسايش و راحتي منظم دارد و در آسودگى و رفاه، منزل مى گيرد.[FONT="][1]
نهج البلاغه، حكمت 371؛ دانشنامه قرآن و حديث، ج 3، ص 478
جوان پرس : حجت الاسلام قرائتی در برنامه ای با عنوان “تشبیه همسر به لباس در قرآن” که ۲۰ خرداد برگزار شد، در بخشی از سخنانش اظهار کرد: حالا من که مسئول مملکتی نیستم. نه اختیار پول دارم، نه اختیار چیز دیگری. هیچ قدرتی هم ندارم. خدا هم کند که قدرت به دست من نیفتد. چون اگر من قدرت داشته باشم، دست به یک کارهایی میزنم.
به گزارش خبرگزاری میزان ؛ یک سال بودجه ورزش را حذف میکنم، همه جوانهای عزب را زن میدهم. جوان نان ندارد، خانه ندارد، زن ندارد، بچه ندارد، کلی خرجش میکنیم برود آن طرف دنیا بازی کند و برگردد. دختر از اینجا میرود ایتالیا کشتی بگیرد و برگردد. همینجا در کوچه خودت با دختربچهها کشتی بگیر.
یک کسی گفت: برویم همدان هفت متر میپرم. همینجا بپر ببینیم. این پولی که میخواهی خرج این دختر کنی، برود آن طرف کرهی زمین کشتی بگیرد و برگردد. جهیزیهاش را درست کن. ما در مملکتمان مشکل جگر داریم. لیسانس اوه… فوق لیسانس اوه… حجت الاسلام اوه… هر چه بخواهی داریم. آن چیزی که الان در مملکت ما کم است، جگر است.
وزیر به من میگوید: در تلویزیون بگو، مصرف آب کم بشود، نگران آب و جیرهبندی آب و قحطی آب هستیم. گفتم: خوب نمیشود عوض اینکه به مردم بگوییم آب کم مصرف کنید، چمن را حذف کنید. سبزی بکارید. سبزی هفتهای یک بار دوبار آب میخواهد. چمن هر روز آب میخواهد. میگوید: یعنی در ادارات سبزی بکاریم؟ میگوید: زشت است. نمیشود. چرا نمیشود؟ آمریکا این کار را کرد. یک سال در آمریکا آب کم آمد، بخشنامه آمد چمن حذف، سبزی بکارید. منتهی ما فکر میکنیم اگر چمن بکاریم، روشنفکر هستیم، سبزی بکاریم، دهاتی هستیم.
تازه زندهباد دهاتیها! دهاتیها به گردن ما حق دارند. دهاتی تولید کننده هستند، شهریها مصرفکننده هستند. دهاتی بر شهر ارزش دارد. ببینید ما جگر اینکه چمن را تبدیل به سبزی کنیم نداریم. طرحهایی باید باشد. یک نامه خدمت مقام معظم رهبری نوشتیم که برای ازدواج یک وزارتخانه درست شود. وزارت ازدواج.
ضرورت برنامه ریزی مسولان برای ازدواج جوانان
ازدواج مهمتر از ورزش است. ما وزارت ورزش داریم، وزارت ازدواج هم باید داشته باشیم. پنجاه شصت قفل به ازدواج خورده است که این قفلها را غیر از عزم ملی نمیتواند باز کند. همه گیر کردهاند.
کار فکری میخواهد،
کار فرهنگی میخواهد.
کار اعتقادی میخواهد،
کار اقتصادی میخواهد.
کار مسکن میخواهد.
کار اشتغال میخواهد.
اشکال دارد که بعضی از درسهای آموزش و پرورش حذف بشود؟
به جایش یک شغل یاد بگیرند. دیپلم ما در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد؟
دانشگاه ما هم در این چهار سال یک هنری یاد بگیرد.
منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست، نیست، نیست. یک بار دیگر نیست، نیست، نیست، استخدام نیست.
من سی سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم. سه تا هم بچه لیسانس دارم. یکی از آنها را هم استخدام نکردند. استخدام نیست. خانمها بروید و یک چیزی یاد بگیرید. هی لیسانس، لیسانس، لیسانس، حال ندارد کار کند، کار هم بلد نیست کند. ازدواجش عقب میافتد، سر سفره پدرش مینشیند. افسرده میشود. گناه میکند، غصه میخورد.
همه مشکلات برای این است که این جوهر نیست. کار نمیتواند بکند. دوازده سال جوان در اختیار آموزش و پرورش است. یک هنری یاد بگیرد. حالا هر هنری که دوست دارد. اگر هر دیپلم ما یک هنر داشت و هر لیسانس ما دو هنر داشت، انقدر کارها گیر نمیکرد. کارهایی که گیر کرده است، از بیعرضگی ماست.
کدخبر : 91403
البته در بسیاری از موارد هم حق با بزرگترهاست،و سختگیری نیست،منطقی است
که جوان در اثر بی تجربگی سختگیری،تلقی می کند،موارد زیادی از ازدواجهایی که
به طلاق منجر شده تازه بعد از ایجاد اختلاف و مشاجره و جدایی، و وقتی سرشان
به سنگ زندگی ای که با بی تدبیری واردش شدند خورد،آنوقت به همین بزرگترهای
به زعم آنها بی منطق و سختگیر می گویند: ای کاش بیشتر سخت می گرفتید،ای کاش
حرفتان راگوش کرده بودیم،ای کاش مانع می شدید،ای کاش......
سلام ....
بله درسته ولی میتونن لااقل فرصتی در اختیار اون دو قرار بدن ......
این پافشاری و اصرار موقعی غلط هست که قبلش ارتباطی داشته باشن و بهم علاقه مند شده باشن و نتونن درست تصمیم بگیرن و درواقع کور و کر شده باشن
نه زمانیکه میخوان کاملا عاقلانه به دور از احساس شرایط رو بسنجن معیارها رو تطبیق بدن منطقی تصمیم بگیرن و درعین حال از بزرگترها کمک بگیرن اما حتی این فرصت هم بهشون داده نمیشه!
دانشگاه چیز زیاد یاد گرفته این که تو تمام دهات ها هم شعبه زده.
خیلی از دولتی هاش هم هیچ چیزی واسه جامعه نداره.
در واقع اکثرا یه فکر کسب درآمد هستند همین و بس.
منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست، نیست، نیست. یک بار دیگر نیست، نیست، نیست، استخدام نیست.
من سی سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم. سه تا هم بچه لیسانس دارم.
دوست من استخدام هست ولی باید پارتی داشته باشی بعضی از آشنایان و دوستان بنده که تو مدرسه تجدید یا رفوزه می شدن
با مدرک سیکل و کمتر از اون در دستگاههای دولتی مشغول هستن که خیلی لیسانسها آرزوی چنین شغلی رو دارن.
خانمها بروید و یک چیزی یاد بگیرید. هی لیسانس، لیسانس، لیسانس،
لیسانس در فرهنگ ما بسیار مهم هست از نون شب واجب تر.
بالاخره باید به دیگران بگیم تحصیلکرده ایم.
یاد سخنرانی استاد رحیم پور افتادم که می گفت هیج جای دنیا مثل ایران عقده اینکه بهشون بگن دکتر و یا آیت الله نیست.
فرم1) سخنان و راهكارهاي دختران و پسران مجرد براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»الف) به خودشان: وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ (186/آل عمران)
اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، اين [ايستادگى] حاكى از عزم استوار [شما] در كارهاست.
+
لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخَافُهُ بِالْغَيْبِ
(94/مائده)
تا معلوم دارد چه كسى در نهان از او می ترسد(از خدا در خلوت شرم کنیم)
(32/نور)
بیهمسران خود، و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد. اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خويش بی نياز خواهد كرد، و خدا گشايشگر داناست. د)به معلمان، دبيران و اساتيد حوزه و دانشگاه:
اتقو الله
( 63/مائده)
از چه روی خدا پرستان و دانشمندان ، آنان را از گفتار بد و حرامخوارگی ، باز نمی دارند چه بد کارهايی مرتکب می شدند هـ) به دولتي مردان:وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ (281/بقره) و بترسيد از روزى كه شما را به سوى خدا باز گردانند، آنگاه به هر كسى [پاداش] آنچه كرده است بتمامى دهند و بر آنان ستم نرود.
شاعران [خیال پرداز] را گمراهان، پیروی می کنند.مگر ندیده اى که شاعران در هر وادیى گام مى نهند و براى سخنان خود هیچ مرزى نمى شناسند ؟و چیزهایى مى گویند که خود انجام نمى دهند. جز آن شاعرانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آن که به وسیله هجو مشرکان مورد ستم قرار گرفته اند، با زبان شعر انتقام خود را از آنان گرفته اند. و کسانى که ستم کرده اند به زودى خواهند دانست که به چه جایگاهى باز خواهند گشت
****
به آنهایی هم که در رسانه و تلویزیون مردان شلوار فاق کوتاه و زنان بزک کرده را ترویج می کنند، نامحرمان به راحتی همدیگر را لمس می کنند !!آنهم جلوی دوربین، روحانی ها را به ریشخند و تمسخر گرفته اند، و کمر به تخریب همه ارزش ها بسته اند چه بگویم؟
آنها که در شهوات و دنیای پست سرگردان شده اند و گروه زیادی را مثل خودشان گمراه کرده اند جز عذاب دردناک و زقوم و لا ینظر الیهم یوم القیامة و ..... حرفی ندارم پس برای رسانه چیزی نمی گویم اولئک الذین یدعون الی النار
بگذارید برای رسانه چیزی نگوییم و غممان در دلمان بماند
هنرمندان، ورزشکاران و صدا و سیما را هم بگذارید چیزی نگوییم!!
ما از آنها قطع امید کرده ایم!!!
بهتر است کظم غیظ کنم و ساکت بمانم!
شاعران [خیال پرداز] را گمراهان، پیروی می کنند.مگر ندیده اى که شاعران در هر وادیى گام مى نهند و براى سخنان خود هیچ مرزى نمى شناسند ؟و چیزهایى مى گویند که خود انجام نمى دهند. جز آن شاعرانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آن که به وسیله هجو مشرکان مورد ستم قرار گرفته اند، با زبان شعر انتقام خود را از آنان گرفته اند. و کسانى که ستم کرده اند به زودى خواهند دانست که به چه جایگاهى باز خواهند گشت
****
به آنهایی هم که در رسانه و تلویزیون مردان شلوار فاق کوتاه و زنان بزک کرده را ترویج می کنند، نامحرمان به راحتی همدیگر را لمس می کنند !!آنهم جلوی دوربین، روحانی ها را به ریشخند و تمسخر گرفته اند، و کمر به تخریب همه ارزش ها بسته اند چه بگویم؟
آنها که در شهوات و دنیای پست سرگردان شده اند و گروه زیادی را مثل خودشان گمراه کرده اند جز عذاب دردناک و زقوم و لا ینظر الیهم یوم القیامة و ..... حرفی ندارم پس برای رسانه چیزی نمی گویم اولئک الذین یدعون الی النار
بگذارید برای رسانه چیزی نگوییم و غممان در دلمان بماند
هنرمندان، ورزشکاران و صدا و سیما را هم بگذارید چیزی نگوییم!!
ما از آنها قطع امید کرده ایم!!!
بهتر است کظم غیظ کنم و ساکت بمانم!
ممنون كه نظرتان را بيان كرديد
همگي كه دقت كنيم
ولي واقعا املاي نانوشته غلط ندارد
خود رهبري هم فرمودند در جمع طلاب كه من خودم هم هزارتا نقد دارم ولي بايد وارد ميدان شد اين كه از دور نقد كنيم بدون اين كه وارد ميدان كار باشيم راحت است
همين طور كه در همين سايت هم هستند بزرگواراني كه فقط انتقاد مي كنند ولي گامي بر نمي دارند و هميشه شعار مي دهند: چه فايده داره؟
اگر بسيجيان هم مي گفتند چه فايده دارد با دشمني كه دنيا پشتش هست مقابله كنيم الان كارمان زار بود و وضعيت ما مانند افغانستان و عراق و سوريه بود. بله تا ايده آل ها راه زياد است برويم
ولي نبايد كارهاي خوبي كه شده را ناديده بگيريم
كارگردان ها و هنرمندان و هنرپيشه هاي ارزشي زيادي داريم
خدا رحمت كنه سلحشور را
و خدا توفيق بيشتري به امثال ميرباقري بدهد
فرشچيان در قلب ما ماندگار شد
ورزشكاري اصرار دارد مدلش را به آيت الله جوادي تقديم كند و پاي موعظه اين عارف و حكيم بنشنيد به من طلبه هم درس مي دهد
ورزش كاري كه قدرت برندن دارد ولي حاضر نيست به خاطر مقدساتش با اسرائيل مبارزه كند كارش بسيار ارزنده است
اين كه وزن بردار ما روي لباسش يا اباالفضل است و نام او را صدا مي زند خيلي باارزش است (با اين كه در ماهواره امثال ايشان را مورد تمسخر و توهين قرار مي دهند)
بله
هستند افرادي كه زير آبي مي روند خب نبايد تر و خشك را با هم بسوزانيم
و واقعا اين كه رهبري
مي توانند با هنرمندان و ورزشكاران و شعرا و...ارتباط صميمي داشته باشند براي ما درس است
اگر اين نبود كه ارزش ها خيلي حالش وخيم تر بود
رئیس صندوق توسعه ملی در حالی ماهیانه ۵۷میلیون تومان حقوق دریافت میکند که کمکهزینه ورزش، خرید کتاب و اوقات فراغت فرزندانش نیز در فیش حقوقی وی لحاظ میشود.
به گزارش تسنیم، رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی در حال حاضر صفدر حسینی است که طبق اسناد و مدارک موجود، از فروردین تا اسفند سال 94 بهطور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرده است؛ بهعبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفته است چراکه قطعاً این دست از مدیران در بخشهای دیگر خصوصی یا عمومی نیز بهعنوان عضو یا رئیس هیئت مدیره فعالیت دارند.
جالب اینکه رئیس صندوق توسعه ملی که با حقوق میانگین ماهانه 57 میلیون فقط از یک دستگاه، بعید میرسد زندگیاش لنگ وام باشد، 300 میلیون تومان نیز تسهیلات وام آن هم با نرخ سود چهار درصد دریافت کرده است.
قائممقام این صندوق نیز متوسط دریافتی ماهیانهاش در سال گذشته، 43 میلیون و 500 هزار تومان بوده و جالب اینکه او نیز مانند آقای رئیس، وام 300میلیونی با چهار درصد سود دریافت کرده است.
عضو دیگر هیئت عامل صندوق توسعه ملی، سیدمحمد سعیدی نورینائینی است که در سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 38 میلیون و 800 هزار تومان بهعلاوه 300 میلیون تومان وام با نرخ چهار درصد دریافته کرده است. این عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی، بازنشسته است و قاعدتاً از دستگاهی که بازنشسته شده، حقوق بازنشستگی میگیرد.
مسعود مزینی دیگر عضو بازنشسته این صندوق به شمار میرود که در سال 94 بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 400 هزار تومان حقوق و مانند سایر اعضا وام 300 میلیونی با نرخ چهار درصد گرفته است.
محمدرضا شجاعالدینی از دیگر اعضای بازنشسته هیئت عامل صندوق توسعه ملی است که سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 200 هزار تومان حقوق و وام 300میلیونی گرفته است.
بدین ترتیب پنج عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی جمعاً در سال گذشته علاوه بر دو میلیارد و 500 میلیون تومان حقوق، یک و نیم میلیارد تومان نیز وام چهاردرصدی دریافت کردهاند. در شرایطی که آه و فغان بانکها مدام از نداشتن نقدینگی برای پرداخت وام ازدواج جوانان بلند است، باور کردن اعطای یک و نیم میلیارد تومان وام چهاردرصدی آن هم فقط به پنج نفر، سخت است!
رئیس صندوق توسعه ملی در حالی ماهیانه ۵۷میلیون تومان حقوق دریافت میکند که کمکهزینه ورزش، خرید کتاب و اوقات فراغت فرزندانش نیز در فیش حقوقی وی لحاظ میشود.
به گزارش تسنیم، رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی در حال حاضر صفدر حسینی است که طبق اسناد و مدارک موجود، از فروردین تا اسفند سال 94 بهطور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرده است؛ بهعبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفته است چراکه قطعاً این دست از مدیران در بخشهای دیگر خصوصی یا عمومی نیز بهعنوان عضو یا رئیس هیئت مدیره فعالیت دارند.
جالب اینکه رئیس صندوق توسعه ملی که با حقوق میانگین ماهانه 57 میلیون فقط از یک دستگاه، بعید میرسد زندگیاش لنگ وام باشد، 300 میلیون تومان نیز تسهیلات وام آن هم با نرخ سود چهار درصد دریافت کرده است.
قائممقام این صندوق نیز متوسط دریافتی ماهیانهاش در سال گذشته، 43 میلیون و 500 هزار تومان بوده و جالب اینکه او نیز مانند آقای رئیس، وام 300میلیونی با چهار درصد سود دریافت کرده است.
عضو دیگر هیئت عامل صندوق توسعه ملی، سیدمحمد سعیدی نورینائینی است که در سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 38 میلیون و 800 هزار تومان بهعلاوه 300 میلیون تومان وام با نرخ چهار درصد دریافته کرده است. این عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی، بازنشسته است و قاعدتاً از دستگاهی که بازنشسته شده، حقوق بازنشستگی میگیرد.
مسعود مزینی دیگر عضو بازنشسته این صندوق به شمار میرود که در سال 94 بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 400 هزار تومان حقوق و مانند سایر اعضا وام 300 میلیونی با نرخ چهار درصد گرفته است.
محمدرضا شجاعالدینی از دیگر اعضای بازنشسته هیئت عامل صندوق توسعه ملی است که سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 200 هزار تومان حقوق و وام 300میلیونی گرفته است.
بدین ترتیب پنج عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی جمعاً در سال گذشته علاوه بر دو میلیارد و 500 میلیون تومان حقوق، یک و نیم میلیارد تومان نیز وام چهاردرصدی دریافت کردهاند. در شرایطی که آه و فغان بانکها مدام از نداشتن نقدینگی برای پرداخت وام ازدواج جوانان بلند است، باور کردن اعطای یک و نیم میلیارد تومان وام چهاردرصدی آن هم فقط به پنج نفر، سخت است!
اين كه بارها مي گويم اگر مراجع تقليد ما پشتوانه مردمي قوي داشته باشند
راحت تر با اين مفاسد برخورد مي شود به همين دليل است
مراجع تقليد غريب هستند والله
امثال اين حضرت كه دم كلفت شده اند از قانون هم ترسي ندارند هزار راه در رو مي گذارند تا چند سال نمي توانند پرونده اين آقايان را بازبيني كنند
شما فكر مي كنيد وقتي امثال آيت الله جوادي و سبحاني و مكارم و...به سود بانكي اعتراض مي كنند امثال اين آقايون استقبال مي كنند
متأسفم كه بايد بگويم از نظر ديني نهاد ديگر هم حال روز خوبي ندارند ارشاد ما چه قدر كارهايش ديني است؟ چه قدر تلاش مي كند باورهاي ديني نهاديني شود
خبر داريد در زمان شاه آيت الله بروجردي آقاي فلسفي را فرستادند گفتند در مدارس قرآن هم تدريس شود
ولي الان فرزندان ما اگر بخواهند قرآن و معارف دين كار كنند بايد خودشان مانند مدارس غير انتفاعي هزينه بدهند
از سركار خانم همره و امثال اين بزرگوران كه در سايت هستند بپرسيد مربيان قران و مربيان حافظ قرآن ماهي چه قدر دريافت مي كنند؟
وقتي شهرهاي بزرگ جامعه القران و...مكان اجاره مي كند واي به حال شهرهاي دور و روستا.
....
بياييم
با بزرگان دين آشتي كنيم و از غربت درشان بياوريم
نظارت اصلي براي مسؤولان تقوا است كه خيلي ها معاف تشريف دارند ( البته قدرت امتحان بزرگي هست ناب و نادر هستند مسؤولاني مثل رهبري كه زندگي شان آلوده نشود.)
نظارت حكومت هم بايد باشد
و مراجع تقليد اگر قدرت مردمي داشته باشند نظارت فوق نظارت است كه كسي قوانين را دور نزد
ولي وقتي مسؤولي در سطرح كلان كشور دست و چپ و راست را نمي شناسد مي خواهد به مراجع بگويد كه مثلا چه موسيقي حلال است چه حرام؟
و...
اين مشكلات هست
ما هم كم مقصر نيستيم
در انتخاب نمايندگان مجلس كه وكلاي ما هستند كم كاري مي كنيم دقت نمي كنيم
راحت تر با اين مفاسد برخورد مي شود به همين دليل است
در انتخاب نمايندگان مجلس كه وكلاي ما هستند كم كاري مي كنيم دقت نمي كنيم
بانک مهر اقتصاد برید یا در سطح شهر بیلبوردهای بزرگ زدند وام خرید خودرو تا "100 میلیون تومان"!!!هر موقع هم فاکتور خرید ببرید نهایتا 1 هفته میدند.
بعدا وقتی بانک مرکزی وام 10 میلیونی ابلاغ کرد به بانک ها گفتند بودجه نداریم!حالا بهشون اولتیماتوم دادند و قرار هست اجرا بشه.ولی 10 میلیون کجا و 100 میلیون کجا!
این حجم سرمایه و پول خیرشون به هیچ کس نمیرسه.در صورتی که بانک ها باید نقش اساسی و اصلی در تامین این جور هزینه ها ایفا کنند.
خب خبر خوب اینکه وام ازدواج واقعا تایید شد و بانک ها موافقت کردن بانک ملت هم پذیرفت.
اقساط به 48 ماه افزایش پیدا کرد(بجای 36 ماه)و قسط خیلی کم میشه که خوبه و ارزش گرفتن داره.
ضامن هم فقط یک نفر کافیه.
بازنشست با فیش کسر اقساط (زیر 60 سال)
کارمند دولتی با فیش کسر اقساط
یا بازاری با جواز کسب
یا سایر مشاغل که کارخانه ای باشه فکر میکنم باید بالای 4 سال سابقه داشته باشه.
البته من دنبال وام ازدواج نیستم ولی گفتم شاید بعضیا منتظر باشن
رئیس صندوق توسعه ملی در حالی ماهیانه ۵۷میلیون تومان حقوق دریافت میکند که کمکهزینه ورزش، خرید کتاب و اوقات فراغت فرزندانش نیز در فیش حقوقی وی لحاظ میشود.
به گزارش تسنیم، رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی در حال حاضر صفدر حسینی است که طبق اسناد و مدارک موجود، از فروردین تا اسفند سال 94 بهطور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرده است؛ بهعبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفته است چراکه قطعاً این دست از مدیران در بخشهای دیگر خصوصی یا عمومی نیز بهعنوان عضو یا رئیس هیئت مدیره فعالیت دارند.
جالب اینکه رئیس صندوق توسعه ملی که با حقوق میانگین ماهانه 57 میلیون فقط از یک دستگاه، بعید میرسد زندگیاش لنگ وام باشد، 300 میلیون تومان نیز تسهیلات وام آن هم با نرخ سود چهار درصد دریافت کرده است.
قائممقام این صندوق نیز متوسط دریافتی ماهیانهاش در سال گذشته، 43 میلیون و 500 هزار تومان بوده و جالب اینکه او نیز مانند آقای رئیس، وام 300میلیونی با چهار درصد سود دریافت کرده است.
عضو دیگر هیئت عامل صندوق توسعه ملی، سیدمحمد سعیدی نورینائینی است که در سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 38 میلیون و 800 هزار تومان بهعلاوه 300 میلیون تومان وام با نرخ چهار درصد دریافته کرده است. این عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی، بازنشسته است و قاعدتاً از دستگاهی که بازنشسته شده، حقوق بازنشستگی میگیرد.
مسعود مزینی دیگر عضو بازنشسته این صندوق به شمار میرود که در سال 94 بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 400 هزار تومان حقوق و مانند سایر اعضا وام 300 میلیونی با نرخ چهار درصد گرفته است.
محمدرضا شجاعالدینی از دیگر اعضای بازنشسته هیئت عامل صندوق توسعه ملی است که سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 200 هزار تومان حقوق و وام 300میلیونی گرفته است.
بدین ترتیب پنج عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی جمعاً در سال گذشته علاوه بر دو میلیارد و 500 میلیون تومان حقوق، یک و نیم میلیارد تومان نیز وام چهاردرصدی دریافت کردهاند. در شرایطی که آه و فغان بانکها مدام از نداشتن نقدینگی برای پرداخت وام ازدواج جوانان بلند است، باور کردن اعطای یک و نیم میلیارد تومان وام چهاردرصدی آن هم فقط به پنج نفر، سخت است!
من نمی دونم تو چه جامعه ای داریم زندگی می کنیم؟!!! تو ی حکومت ضد اسلامی که اسلام رو کردن سپر بلاهای خودشون!
آخه فرق اینا با معاویه چیه؟؟؟
اگر حقوق اداره کاری باید 800 تومن باشه پس چرا خودتون حقوق 200 میلیونی می گیرید؟
اگر حقوق باید 200 میلیون باشه پس چرا ما باید 800 هزار بگیریم؟
100 نفر تو این ممکلت زندگی می کنن بقیه هم برا اونا پادویی و نوکری
منکه دیگه روم نمیشه با این وضعیت برا ظهور دعا کنم چون فکر می کنم امام زمان رو برا مشکلات خودم میخوام نه برای خودش
من نمی دونم تو چه جامعه ای داریم زندگی می کنیم؟!!! تو ی حکومت ضد اسلامی که اسلام رو کردن سپر بلاهای خودشون!
دقیقا در چنین مملکتی زندگی میکنیم.عادی شده دیگه.منتها مصلحت نظام نیست همه باید خفه بشن بقیه دزدی کنند.اقای خاوری هم ساخت بزرگترین برج کانادا کلید بزنه.
آخه فرق اینا با معاویه چیه؟؟؟
وقتی شعرا جمع شدند با هم....دهنشون پر از سکه شد فهمیدم فرق خاصی نیست.
اگر حقوق اداره کاری باید 800 تومن باشه پس چرا خودتون حقوق 200 میلیونی می گیرید؟
و معاف از مالیات هم هستند.البته باز مصلحت نظام نیست.هیسسسسسسس ساکت
اگر حقوق باید 200 میلیون باشه پس چرا ما باید 800 هزار بگیریم؟
چون تجربه تاریخی میگه شکم و من و شما سیر بشه یه دفعه همه چیز دگرگون میکنیم دست به تغییرات اساسی میزنیم(سانسور کردم خسته نباشی سانسور چی!)
100 نفر تو این ممکلت زندگی می کنن بقیه هم برا اونا پادویی و نوکری
داداش 100 نفر که خانواده هر کدومشون هستند!تعداد بیشتر ازین حرفاست.الان از نجف هم والی داریم در قوا!اون موقع اسمش طاغوت بود.الان داریم شرایط برای امام زمان فراهم میکنیم.
منکه دیگه روم نمیشه با این وضعیت برا ظهور دعا کنم چون فکر می کنم امام زمان رو برا مشکلات خودم میخوام نه برای خودش
دیگه دارید پاتون از خط قرمز میزارید بیرون.من و شما 6000 هزارتومن جریمه نمیکنن ها!یه دفعه ممکن ناپدید بشیم!
لف)راه بیفتند در خیابان و اعتراض مراجع دامت افاضاتهم را شعارگونه فریاد بزنند
سلام
چند بار بعد نماز جمعه تظاهرات کردن برای چیزهای مختلف
چرا برای جنگ با خدا انقدر بی تفاوت شدیم...وقتی رییس مجلس میره پیش ایت الله جوادی آملی ایشون به رییس مجلس میگن 80درصد زندگی مردم از وام و ربا می گذره ؛یه کاری بکنید،همین آقا و اون مجلس کذا بیست دقیقه ای برجام رو تصویب می کنه...ما اهل کوفه نیستیم؟؟؟(لکن به مذاکرات خوشبین نیستم)
این ماییم که این ادمها رو انتخاب می کنیم می فرستیم مجلس،ریاست جمهوری، خبرگان ...
سلام
چند بار بعد نماز جمعه تظاهرات کردن برای چیزهای مختلف
چرا برای جنگ با خدا انقدر بی تفاوت شدیم...وقتی رییس مجلس میره پیش ایت الله جوادی آملی ایشون به رییس مجلس میگن 80درصد زندگی مردم از وام و ربا می گذره ؛یه کاری بکنید،همین آقا و اون مجلس کذا بیست دقیقه ای برجام رو تصویب می کنه...ما اهل کوفه نیستیم؟؟؟(لکن به مذاکرات خوشبین نیستم)
این ماییم که این ادمها رو انتخاب می کنیم می فرستیم مجلس،ریاست جمهوری، خبرگان ...
سلام علیکم
بنده راه حل خواستم،می خواهم بدانم مردم چگونه باید از مراجع تقلید حمایت کنند؟
خیلی از خانواده های مذهبی اصلا سمت وام نمی روند ولی اینگونه فقط زندگی خودشان
را از شبهه حفظ می کنند،باید یک فکر اساسی شود،سیستم بانکداری باید تغییر کند!!!
بنده راه حل خواستم،می خواهم بدانم مردم چگونه باید از مراجع تقلید حمایت کنند؟
استاد حسن عباسی :
مردم رو باید از بانک گرفت.در حوزه اقتصاد، نباید داشتههای خود از قرآن و انقلاب را کنار بگذاریم و الگوهای غربی را جایگزین کنیم زیرا این الگوها در غرب شکست خوردهاند و الگوی شکستخورده نباید در کشور ما اجرا شود. ما گفتیم که بانک را حذف کنید گوش نکردند، گفتیم اقتصاد پول مبنا را ترویج نکنید، گوش نکردند و هنوز هم ما بر روی «دکترین بیع» اگر خدا بخواهد کار تخصصی میکنیم.
اما در مواجهه با مردم ما در شورشی که باید علیه طمع راه بیاندازیم و انقلاب کنیم، ما انقلابیون هستیم که میخواهیم انقلاب کنیم و بساط ربوی را به هم بریزیم؛ چرا که جنگ با خداست و در این جنگ با خدا، دشمن مطمئن باشد که ما یقینأ در جبهه رو به روی خدا نیستیم و همیشه از خدا خواستیم در جنگ با خدا یعنی ربا ما پیش مرگ خدا باشیم.
ما همیشه آماده حمله به استراتژی شیطان هستیم
همیشه به شیطان هم گفتیم که ما از خانه بیرون میآییم با غسل شهادت میآییم، لذا تکلیف خود را مشخص کند که ما کوتاه نمیآییم. من اهل دفاع کردن نیستم، من هنگامی که نظامی بودم در عملیات ویژه بودم، خیلی اهل جنگ کلاسیک و پشت خاکریز ماندن و دفاع کردن نبودم، همیشه کارم این بوده که حمله کنم، الان هم اهل اینکه دفاع کنم نیستم؛ کار ما حمله است و شیطان تکلیفش را مشخص کند.
در جنگ با خدا میخواهید به چه برسید؟ طرف شلاق دستش گرفته بود و آن را به موج دریا میزد تا آن را آرام کند، حالا شما به جنگ با خدا رفتید؟ مگه شوخی است!!
ما وظیفه داریم مردم را از اقتصاد ربوی بگیریم
پس ما وظیفه داریم تا مردم را از اقتصاد ربوی بگیریم، مردم را از مکانیزم شیطان که نیازهای مردم را مبنا قرار میدهد و آنها را مصادره میکند، بگیریم. شیطان دست مردم را در پوست گردو قرار میدهد و مردم را از راه نیازهایشان میبندد.
سلام علیکم و رحمه الله.
استاد کلید معما را که حق تعالی در همان آیه که سرکار یا رب ذکر کرده اند آورده است!
اینهمه گروه و دسته جات مختلف که شما فرمودید بی تاثیر نیستند ولی خیلی هم موثر نیستند.
خدا چه چیزی را مانع دانسته؟
فقر را!
حالا من و دانشجو و مرجع تقلید و ....همه و همه باید کاری کنیم که وضع اقتصادی درست بشه....
خیلی هم پیچیده نیست جواب این معما...
الان خیلی ساده همه میدونن که 90% مشکل ازدواج با پول حل میشه!
یه دختر وپسر جوان چی از زندگی میخوان مگه؟
جز یه سقف بالای سر و یک شغل آبرومند و با یک حقوق حداقلی؟
خداوکیلی غیر از اینه؟
پس حالا که خود خدا مانع را گفته....چرا راه دور بریم؟
اصلا از کی این داستان سختی ازدواج و بالارفتن سن ازدواج و بالارفتن آمار طلاق و آمار فحشا و فساد تو ایران رشد سرسام آور پیدا کرد؟
دقیقا از وقتی که شدت تحریمها و ورود کالای قاچاق چینی بالا گرفت.
با وجود اینکه میدونم صحبت سیاسی در اینجا زیاد مجاز نیست...ولی چاره ای نیست که باید اذعان کنیم که اصلی ترین عوامل در این فاجعه مسئولینی بودند که چشمان خود را بر روی ورود اجناس ارزان چینی بستند و باعث ویران شدن بسیاری از خانواده ها و به فحشا کشیده شدن جوانان شدند.
مرجع تقلید چشمش را بر این مهم بست...باید خرید کالای خارجی را که ورود آن باعث ورشکستگی صنایع داخلی می شد را تحریم میکردند که نکردند!
صدا وسیما باید فرهنگسازی میکرد و خطرات پنهان خرید کالای خارجی را به تصویر میکشید که نکرد.
من و تو بایستی کالای داخلی میخریدیم هرچند که گرانتر و بی کیفیت تر بود ولی نخریدیم.
ورزشکار و هنرمند میبایستی از پوشاک و ماشین و ...داخلی استفاده و تبلیغ میکرد تا باعث ترویج آن بشه که برعکس عمل کردند!
دانشگاه و استاد و دانشجو میبایستی دنبال چیزایی می رفتند که ساده ولی کاربردی و پولساز بشه....رفتتد دنبال تولید مقاله هایی که مورد مصرفش سیصد سال از تکتولوژی روز ایران جلوتر بود و فقط کشورهای پیشرفته ازش استفاده کردند!
....
...
اين هم حمايت ما از شهردارهاي شكم سوز ببخشيد دلسوز
[h=1]سخن جوانان مجرد با مراجع تقليد حفطهم الله تعالي[/h]
پیام یکی از بانوان گرامی سایت :
سلام و درود
ما ایرانیها فرهنگهای غلط کم نداریم البته خوب هم داریم ولی گفتنش در این مقوله نمی گنجه:)
البته مشکل اصلی ازدواج وضعیت اقتصادیه بیکاری و گران بودن اجاره و خانه .
سن ازدواج که خیلی بالا رفته و اگه اینطوری پیش بره ایران از نظر جمعیت جوان دچار مشکل اساسی میشه.
متاسفانه اونهایی هم که در سن بالا ازدواج کردند فقط یه بچه دارن
وام ازدواج هم که خیلی زیاده و فوری میدن.
به گفته دولتمردان نرخ بیکاری و تورم هم معمولا 11.99 11.95 یا شاید حداکثر 12 باشه.
رشد اقتصادیه هم که همیشه نسبت به سالهای قبل بهتره.
و این خیلی عالیه
ما باید به نرخ بیکاری و تورم و دولتمردان اعتماد داشته باشیم .
بانک هم که هی تند تند وام میده بدون هیچ ضامنی.
عزیزان طلبه هم که ما رو بسوی خداوند و تحمل شرایط دعوت می کنند.
خانواده ها هم که دنبال چشم و هم چشمی نیستن مهریه کم شرایط راحت .
خوشابحالمون
راستی یه شعر هم می خواستم تقدیم کنم از زبان حال جوانان
حال شبهای مرا هم چو منی داند و بس
تو چه دانی که شب سوختگان چون گذرد .
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند در آیه 32 سوره نور می فرماید:
و اءنـکـحـوا الا یـامـى مـنـکـم و الصلحین من عبادکم و إ مائکم إ ن یکونوا فقراء یغنیهم الله من فضله و الله واسع علیم»(مـردان و زنان بى همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگـر فـقـیـر و تـنـگـدسـت بـاشـنـد خـداونـد آنـان را از فضل خود بى نیاز مى سازد، خداوند واسع و آگاه است
یک نکته قابل توجه در این آیه برایم این بود که خداوند خطاب به دیگران(غیر از خودِپسر و دختری که نیاز به ازدواج دارند) دارد میگوید که بروید مردان و زنان بی همسر را همسر دهید! یعنی در این آیه مستقیم به بی همسران نمیگوید بروید همسر پیدا کنید بلکه به دیگران میگوید بروید و بی همسران را همسر دهید!
به زبان ساده تر نقش واسطه های ازدواج اینجا پررنگ میشود(این واسطه ها از پدر و مادر شروع میشوند تا افراد دیگر) و اینکه این وظیفه افراداست که واسطه ازدواج شوند و در واقع تکلیفی بردوش افراد است تا در ازدواج بی همسران به آنان کمک کنند
پس در امر ازدواج همه سهیم هستند و همه به نوعی مسئولند
سخنان و راهكارهاي دختران و پسران مجرد براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»
الف) به خودشان و ب) به جوانان:
از اول مسلمان شویم! برویم ببینیم برای چه خلق شدیم و هدف از آمدنمان به این دنیا چه بوده و نهایت به کجا میرویم،
تا وقتی هدف حقیقی از زندگی را ندانیم اهداف دیگرمان نیز برپایه و مسیر صحیحی پیش نخواهد رفت ،تا ندانیم هدف از ازدواج چیست نمیتوانیم یک انتخاب صحیح و یک ازدواج صحیح داشته باشیم
وقتی هدف درست شناسایی شود ازدواج هم خود به خود به صورت صحیح انجام میشود ،
باور کنید بدون خرید سرویس طلا و گرفتن مراسمات و وهزینه های بالا و جهیزیه های سنگین هم دو نفر میتوانند به هم محرم شوند و بشوند دو بال برای پرواز!
پس برای انتخاب شریک زندگی دنبال مدرک و پول و ظاهر و غیره نباشید ،ببینید آیا بالی برای پروازتان تا رسیدن به هدف اصلی هست یا نه!
اولویت برای جوانان ازدواج است نه تحصیل و غیره! تا آخر عمر میشود درس خواند اما جوانی را نمیشود برگرداند...
ج)به والدين:
میدانم خیلی از کارهای شما از سر دلسوزی و خیر خواهی است اما باور بفرمایید با سختگیری ها دارید جوانی و شادابی فرزندتان را قربانی رسم و رسومات اشتباه میکنید
سختگیری نکیند و در همسرگزینی به فرزندانتان کمک کنید
فکر نکنید اگر پسر یا دخترتان چیزی از ازدواج نمیگویند یعنی نیازی به آن ندارند،شما بزرگواران ممکن است گاهی فراموش کنید آنها مجردند زیرا خودتان متاهلید!
پس سعی کنید
اولا فرزندان را به گونه ای تربیت کنید که بتوانند در سن کم به بلوغهای لازم عقلی و جسمی و اجتماعی برسند،الان جوانان زیادی داریم که به بلوغ جنسی رسیده اند متاسفانه به بلوغ عقلی و معنوی و اجتماعی نرسیده اند! و والدین میمانند چکار کنند ،اجازه دهند ازدواج کند یا نه! این مشکل از خود شماست که در تربیت آنها تک بعدی عمل کردید،پس در تربیت همه ابعاد فرزند را رشد دهید
ثانیا وقتی فرزندتان به سن ازدواج رسید بحث ازدواج را باز کنید و هردفعه از او نیازهایش را جویا شوید و خودتان دنبال پیدا کردن همکفو برایش باشید،
ثالثا در گرفتن مراسم و جهیزیه و مهریه و غیره ابدا سخت نگیرید،و سعی بفرمایید این رسومات اشتباه از بین برود
خیلی از جوانان اصلا دنبال این چیزها نیستند اما والدین با آنها همراه نیستند،مسئولیت شما خیلی حساس تراز بقیه است زیرا اگر خدایی نکرده به خاطر کوتاهی ها و سختگیری های شما جوانتان نتواند ازدواج کند و به گناه بیافتد در آخرت شما نیز پاسخگو خواهید بود
د)به مسؤلان حوزوي و دانشگاهي:
در محتوای دروس تجدید نظر کنید و مبانی اسلامی را در آن بیاورید،ریشه همه مشکلات ما ضعف توحیدی ماست،اگر مبانی اعتقادی حل شود 90 درصد مشکلات حل میشود
دوره ها و کلاسهای ویژه انتخاب همسر از منظر اسلام بگذارید
واحد هایی را جهت معرفی افراد مذهبی ر دانشگاه داشته باشید زیرا واقعا واسطه ازدواج کم شده است ،خصوصا برای مذهبی ها
خطرات دوستی های اشتباه و گزینش های اشتباه را برای دانشجویان گوش زد شوید و سعی کنید از اساتید مسلمان، نه مسلمان نما! در دانشگاه بهره مند شوید زیرا حرف استاد در کلاس ها اثر گذار است و ازدواج های دانشجویی ساده را رواج دهید
هـ) به دولتي مردان:
به تک تک شما مسئولان میگویم که در پیشگاه الهی مسئولید و مدیونید و پاسخگو خواهید بود ،
چرا برخی از شما به رهنمود های رهبری روحی فداه عمل نمیکنید؟!!! شما قرار است رهبری را یاری کنید نه اینکه....
چرا برخی از شما ها به جای حل مشکلات مردم و جوانان دارید دنیای خودتان را آباد میکنید!! مردم شما را مسئول نکرده اند که وضع مایلتان خوب شود وسفرهای خارجیتان زیاد گردد و حسابهایتان پر برکت!!! مردم شما را مسئول کردند که دردشان را حل کنید نه اینکه دردی باشید بردردهایشان،پیگیر مشکلات و حل آنها باشید
(تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل)
و) به مراجع:
حقیر از محضر شما مراجع و علمای بزگوار تقاضایی دارم
انتظار جوانان از شما بزرگوران بیشتر از اقشار دیگر است ،زیرا هیچ کس به اندازه شما شاید درک نکند که مجردی و حفظ دین داری چقدر سخت است و اسلام چقدر بر ازدواج تاکید دارد
این موضوع واقعا یک مشکل بزرگ شده است ،خصوصا برای جوانان مذهبی
بنده پیشنهاد دارم هرکدام از شما بزرگواران دستور تشکیل کمیته ای ازدواج زیر نظر علما در هرشهری بدهید، یعنی کمیته تشکیل شود و دختران و پسران مذهبی را شناسیایی کنند و به هم معرفی کنند،در این کمیته از مشاورین روانشناس و اقتصاد و اعتقادات و غیره هم کمک بگیرید تا جوانان در هرزمینه ای مشکل دارند بتوانند توسط اینها رفعش کنند
عملا به صحنه بیایید و مرتب از مهریه بالا و جهزیبه سنگین و مراسمات پر از گناه مخالفت خودتان را اعلام کنید،هرچه گناه بیشتر شود برکت از جامعه میرود و مشکلات اقتصادی بیشتر میشود
جوانان مذهبی اکنون نیاز به واسطه ازدواج دارند ،لطفا در این زمینه گروه های مطمئنی را زیر نظر خودتان فعال کنید
به مشاورین:
شما اگر در کنار مراجع قرار بگیرید میتوانید نیروی قوی شوید،برای حل مشکلات ازدواج جوانان
در کمیته ای که پینهادش را به مراجع محترم دادم باید کمیته های مشاوره ای باشد،مثلا اگر پدر و مادری مخالفت میکنند بیایند این مشاورین با آنان صحبت کنند،اگر جوانی به خاطر مشکلات مالی میترسد کمیته اقتصاد به او شیوه های مدریت و درآمد اقتصادی را یاد دهد،اگر به خاطر مشکلات اعتقادی است مشاورین اعتقاد با آن خانواده صحبت کنند و غیره...
ح) رسانه ملي:
بهترین و بدترین مبلغ در تمام دنیا میتواند رسانه های جمعی باشد!! بهترین چونکه میتواند دین را تروجی دهد بدترین چونکه میتواند ریشه دین را بزند!!!
نقش شما خیلی پررنگ و حساس است،شما با نمایش الگو های غلط کاملا به سخت شدن ازدواج ها کمک میکنید و با نشان دادن الگو های صحیح دینی به آسان شدن آن
نه اینکه فکر کنید فقط منظورم به سریال و فیلم است !نه در تمام بخشها،از مجری و مسابقه و اخبار بگیرید تا فیلم و سریال غیره
الگو سازی کنید آن هم به صورت صحیح و اسلامی الگوهای یک زندگی دینی و اسلامی را به خانواه ها یاد دهید
ط)به ورزشكاران و بازيكنان:
شما ها میتوانید با ساده زیستی و تقوا الگو باشید،چه اشکال دارد یک ورزشکار معروف خانه ای ساه و ازدواجی ساده داشته باشد و یا اگر وضع مالی خوبی دارد در مشکلات اقتصادی به جوانان کمک کند
در عرصه هنر متاسفانه خیلی دارد ضد ارزش ها زیاد میشود،از نیروهای مذهبی میخواهم بروند و در عرصه هنر وارد شوند،فیلم بسازند،مستند تهیه کنند،کارگردان شوند،بازی گر شوند نویسنده شوند و برنامه های ناب اسلامی تهیه کنند در همه زمینه ها خصوصا ازدواج های ساده و دینی
ي) هنرمندان هنرپيشه ها:
مطالبی که برای ورزشکاران و بازیگران گفتم شامل شما هم میشود،شما خیلی میتوانید الگو باشید، پس با هنر خود ازدواج آسان را ترویج دهید،هرکس در زمینه خودش
و در آخر اینکه تک تک ماها میتوانیم در این امر نقش داشته باشیم و داریم و مسئولیم!! الان ازدواج برای مذهبی ها سخت تر شده است،واسطه های ازدواج کم شده اند،سعی کنیم ما هم در حد توانمان معرف باشیم ،سعی کنیم اگر والدینیم بچه ها را به ازدواج ساده و بدون گناه تشویق کنیم و همراهیشان کنیم و اگر فرزندیم و مجرد سعی کنیم انتخابی دینی داشته بشیم و در ازدواجی ساده و مذهبی الگو باشیم
الللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
یازهراسلام الله علیها
این مورد اشتباه میکنید.چون همون طور که خودتون اشاره کردید اکثرا از چین وارد شد. زمانی در دوره اقای خاتمی که بزرگترین شریک تجاری ایران ایتالیا و المان بود و صنعت داشت زنده میشد در دوره احمدی نژاد به چین تغییر پیدا کرد.و کیفیت تولیدات ایرانی از چینی بسیار بهتر بود.نمونش پایین اومدن کیفیت خودروهای ساخت داخل بدلیل استفاده از قطعات چینی.در صورتی که قطعه سازان داخلی بسیار با کیفیت تر تولید میکردند.
سلام علیکم و رحمه الله
منطقا وقتی تیراژمیره بالا قیمت میاد پایین.
اگر در موردی کیفیت کالای ایرانی بهتر از کالای چینی هستش، از نظر قیمت چی؟
مسلما چینی ارزونتره.وگرنه اگر هم قیمت و هم کیفیت کالای ایرانی بهتر باشه، کدوم آدم عاقلی حاضره کالای خارجی را انتخاب کنه؟
همین الآن اگر یک کفش چینی ۵۰ تومان باشه و ما بخاهیم دقیقا مثل همون را بسازیم حداقل 300 تموم میشه...ولی اگر با خرید همون کالای ایرانی باعث بالا رفتن تیراژتولید بشیم...کم کم قیمت هم میاد پایین.
سلام بر شما
ابتدا از حضور فعال شما تشكر مي كنم
خواهش مي كنم دقت كنيد وارد مباحث سياسي و جناحي نشويم
تاپيك از مسير خارج مي شوند
این موضوع تاپیک نیست و مدریت میتونند بعد چند ساعت حذفش کنند ولی چین در اکثر موارد مثل همین قطعات و..نمیتونست بیش از نیاز خودروساز یا مصرف کننده تولید کنه.
قطعه ساز ایرانی همون تعدادی میساخت که خودروساز داخلی نیاز داشت.قیمت کمتر بدلیل کیفیت کمتر هست.بازی با جان و سلامتی مردم.
حالا اگر مدیریت لطف میکردند و یک تاپیک در این رابطه یعنی خرید کالاهای ایرانی میزدند اونجا میشد در موردش صحبت کرد.
کالای ایرانی/کیفیت/فرهنگ خرید/دلایل خرید/چه کالاهایی نباید خرید به چه دلیل /اینا موضوعاتی هست که میشه در موردش خیلی صحبت کرد.
با عرض پوزش از همه.خواستید پست حذف کنید.
شكار شغل
يه كلاسي داشتم مي گفتم بنده با مركزي ارتباط دارم شما براي اين مركز چند مقاله كوتاه بنويسيد تا توانايي خودتان زياد شود. هر چند هزينه اي به شما ندهند.
من خودم حضوري و تلفني كمك تون مي كنم و ارزيابي. كتاب مرتبط با موضع هم معرفي مي كنم واگر داشته باشم براي تان مي آوردم تا مقاله ها را كامل كنيد
اين طوري يك سابقه علمي براي شما شكل مي گيرد. چون شما هر جا برويد براي كار ابتدا مي پرسند آيا سابقه كار پژوهشي كوچك يا بزرگ هم داريد؟
با اين همه فقط از بين آنها يك نفر ادامه داد
با اين كه بنده ريش گرو گذاشتم و آبرو.
....
در مشاغل هم همين است. بسياري از جوانان منتظر هستند كه يك دفعه يك شغل خوب و مطابق ميل خود پيدا شود. بهتر است اصل كار را شروع كنيد هر چند درآمد ناچيز باشد يا حتي رايگان. ما حركت از خدا بركت.
اين طوري در مركز قرار مي گيريد دايره ارتباطي شما با ديگران بيشتر مي شود و ديگران جوهره كاري شما را مي بينند از بي كاري نشاطتان از بين نمي رود
در ضمن اين كار بايد مترصد باشيد براي شكار كار بهتر.
اگر هم پرسيدند سابقه كار داريد بگوييد بله
غالبا مرغ همسايه غاز است ديگران نمي دانند كه شما در ان كار چه مي كنيد ولي مثلا مي گويند فلاني كارمند قرض الحسنه محل است حالا اين قرض الحسنه به او هم نمي تواند پول زيادي هم بدهد ها
ولي اين خودش اعتبار است براي شغل جديد.
............
برخي جوانان برنامه مي ريزند مثلا 2000 كيلومتر يا بيشتر مي روند تا در سرزمين موج هاي آبي تفريح كنند ولي از همين نوع همت را ندارند براي شكار شغل.
باسلام
میگویند در خانه اگر کس است یک حرف بس است. من فقط یک توصیه دارم برای همه. این که شیعه باشید. ممکن است بپرسید شیعه ی کی باشیم؟ جواب این است که شیعه ی علی و فاطمه باشید. محب خالی نباشید که کلاهتان بدجوری پس معرکه است. محبت اهل بیت به هیچ دردی نمی خورد اگر خالی باشد. متاسفانه در جامعه ما مردم یک حالتی دارند که علی رو دوست دارند منتها تا زمانی که روضه ای باشه و بروند اون جا اشکی بریزند و حالی بکنند و تموم. یا امام زمانی که نیمه ی شعبانی بشه و بروند شربتی بدهند و بخورند و حال کنند. اما این که علی چگونه زندگی می کرد خیلی براشون مهم نیست. باید از اهل بیت الگوگیری کرد. ببخشید من کلی حرف زدم اما به نظر من اگر کسی کلی حرف زدن را فهمید که فهمید و اگر نفهمید جزئی را نمی فهمد.
خودمون به خودمون رحم نمي كنيم و پدر مشتري را در مياريم بعد هم مي گوييم محب علي هستيم
از بين خانم ها زيباتر و جوان ترين را گزينش مي كنيم از او مي خواهيم آرايش كند و با مشتري خوش و بش كند و حقوق ناچيزي بهش مي دهيم بازم ميگيم شيعه علي هستيم. اگر شيعه علي هست دست افتاده اي را بگير.
اگر شيعه علي هستي جهيزيه دختري را تهيه كن
اگر شيعه علي هستي به جاي 60 بار رفتن به عتبات و پز دادن ببين علي چه كرد و همان طور عمل كن.
اگر شيعه علي هستي مثل آدم زندگي كن تا قيامت راحت باشي. به جاي خريدن قبر در فلان جاي گران قيمت هزينه اش را بده به چند جوان زندگي شونو شروع كنند و گناه نكنند و اذيت نشوند از احساس شرم نزد خدا و امام زمان
اگر شيعه علي هستي جواني را مشغول كن كه بتونه نفقه زندگيشو بده به گناه و حرام خواري روي نياره.
علی علیه السلام مي فرمايند: «لَیسَ مِن شیعَتی مَن أَکلَ مالَ امرِءٍ حَراما»؛
«شیعیان من نیست کسی که به حرام مال دیگران را بخورد».
امام صادق مي فرمايند: إِنَّ وَلِیَّ عَلیٍ لا یاکلُ إلاّ الحَلالَ لِأَنَّ صاحِبَهُ کانَ کذلِک»؛
«دوستدار و محب علی جز حلال، چیزی نمیخورد؛ زیرا مولی و امامش چنین بود».
در فرم های اول تاپیک فکر میکنم در کنار اساتید دانشگاه و حوزوی
معلمین مدارس هم بود بد نبود.خصوصا نقش معلمین مدارس دخترانه
بلاخره تا سن 18 سالگی که مهم ترین سنین یادگیری و شکل گیری شخصیت هست نقش معلمین مهمه.
متاسفانه برخی از معلمین دانش اموزان به راه دیگری هدایت میکنند.
ما در دوره راهنمایی معلمی داشتیم که صبح اول وقت جلوی در می ایستاد و همه رو بزور هدایت میکرد به نمازخانه برای زیارت عاشورا و...!بعد همین اقا سر کلاس به بچه ها میگفت خودارضایی اشکالی نداره انجام بدید!
اگر در این زمینه ها و فرهنگ و اهمیت این موضوع بصورت اجباری حداقل چند ساعت درس یا جلسات و کارگاه های آموزشی باشه خیلی خوبه.
بطور کلی میشه آموزش و پرورش هم به این فرم اضافه کرد.
سلام
درسته
تغيير مي دهم
الف) به خودشان:
ب) به جوانان:
ج)به والدين:
د)به معلمان، دبيران و اساتيد حوزه و دانشگاه:
هـ) به دولتي مردان:
و) به مراجع:
ح) رسانه ملي:
ط)به ورزشكاران و بازيكنان:
ي) هنرمندان هنرپيشه ها:
******************************
فرم 2)
سخنان و راهكارهاي كارشناسان و مشاوران براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»
الف) به خودشان:
ب) به جوانان:
ج) به والدين:
د)به معلمان، دبيران و اساتيد حوزه و دانشگاه:
هـ) به دولتي مردان:
و) به مراجع:
ح) رسانه ملي:
ط)به ورزشكاران و بازيكنان:
ي) هنرمندان هنرپيشه ها:
************************************
لطف كنيد نظرات خود را متناسب با اين فرم ها بيان كنيد
خاطرات لباس عروس
«سلام. يه عالمه حرف تو دلمه. مونده بودم کِي و با کـي در ميون بذارم تا اينکه امروز در برنامة خانواده شنيدم روانشناسي ميگفت: [FONT=Calibri]"نگروني و غصههاتون طلا نيستن که تو صندوقچة دلتون نگه دارين. بهتره اونا رو بيرون بريزين تا دل ذهنتون سنگين نشه و به تن قلبتون فشار نياد. به جاي خودخوري و يا پرخاشگري، بهموقع، با احترام، با صراحت و بدون اينکه کسي رو مجبور به پذيرش و کنترل کنين، حرفتونو بزنين...[FONT=Calibri]".
نميدونم خودشم ميفهميد چي ميگفت يا نه. بههرحال ما ميوه رو ميخوريم. چي کار داريم به درختش؟ حرفاش بدجوري به دلم نشست. به نظرم حداقل برا من يکي نوشداروي پيش از مرگ سهرابه؛ چون اين حرفا که تو دلم تلنبار شده، احساسمو به خودم بد کرده. بگذاريم و بگذريم. اين روانشناس ميگفت رکگويي و انتقاد صريح کار رو خرابتر ميکنه؛ هم خودتونو ميرنجونه و هم طرف مقابلو آزار ميده. من ولي بايد خيلي رو خودم کار کنم. نميتونم غيرمستقيم بگم. نه اينکه نخوام؛ نميتونم. ديگه به خِرخرهام رسيده.
اي کاش چاهي دم دستم بود تا دردامو به دل صاف و صبورش بگم؛ ولي اونقده حالم بده که دست خودم نيست.
آتشفشان خفتة عقدهام، بيدار و وحشي شده؛ اما حرف دلم چيه: عروسخانماي خوشگل منو براي شادي ميپوشن؛ اما دست رو دلم نذارين که دلم از دس شما آدما داغونه و مث جيگر زليخا سوراخسوراخه.
با شادي حرف از عروسي و منِ لباس عروس ميزنين؛ ولي با ندونمکاري، غيبت، بدقولي و اسرافتون قلب سفيدمو تيره ميکنين. رسمتونه که از مهمون پذيرايي ميکنين و هواشو دارين تا بهش بد نگذره و راحت باشه؛ ولي هر باري که مهمون شما شدم، با بغض و گريه برگشتم. گاهي ميگم اصلاً با شما قطع رابطه کنم. خودتون ميدونين و خدا... . نه، خودتون ميدونين و هوساتون. اگه خدا رو قبول داشتين، لااقل چند تا از نامههاي عاشقونشو از تو قرآن ميخوندين.
ديشب وقتي همه خواب بودن، حرفاي داماد جووني رو شنيدم. فوارة درداش به شکل نمنم اشک رو دشت پتوش ميريخت و ميگفت: خدايا، من و همسرمو از مرداب رسم و رسوم غلط بيرون بکش. مُردم از تشريفات و خرافات مَردم. داستان ما شده داستانِ آن درويش که با رندان ميزد و ميرقصيد و ميخواند: «شادي آمد، غصهها از ياد برفت /// خر برفت و خر برفت و خر برفت». الآن هم داريم کِل ميکشيم، ولي فردا چرخ خوشي و نشاطم تا ته تو گِل فروميره. فقط از باباطاهر عريان قرض نگرفتم. اون هم شرم کردم؛ چون ترسيدم لباس نداشته باشه. بعد درحاليکه از سخنان خودش خندهاش گرفته بود، به خود گفت: بخند. خندة آدم بيعار و درد تماشا داره. خندة من از گريه غمانگيزتره. کارم از گريه گذشته به آن ميخندم.
قطرات اشکي که از چشمان اين داماد ميريخت، هنوز قلبمو ميسوزونه. آدماي عاقل کارايي ميکنن که عين نادونيه. تازه به ما فخر هم ميفروشن که عاقلَن و انسان ناطق. من نميدونم؛ ولي عدهاي عقيده دارن ديوونهها، ديوونه نيستن و بقيه ديوانهان. ديوونهها وقتي به هم ميرسن، از کارهاي مضحک مردم براي هم تعريف ميکنن و ميخندن. اصلاً اونا از ديدن کارهاي ديوانهوار اين انسانهاي عاقلنما ديوونه شدن.
گاهي تو دلم ميگم هر چي شما آدما ميکشين حقتونه. حالم از برخي کاراتون به هم ميخوره. اين روزا مشغول نوشتن کتاب فرهنگ عروسيام. بد نيس چند تا واژه رو براتون معنا کنم:
ـ جهيزيه: اسباباثاثيهاي است که روي هر کدامش مارک ميد اين خون دل ([FONT=Calibri]Made in Khon e Del) دارد. وسائلي كه داماد و خانواده اش هنگام گرفتنش انصاف ندارند، ولي هنگام تعيين مهريه حرف از انصاف مي زنند.
ـ لباس عروس: لباسي است که بسياري از آدمهاي بهظاهر شاد ميپوشند و ميپوشانند. در ظاهر ميخندند و در باطن به خاطر گرداب تجملات و چشموهمچشمي گريه ميكنند.
ـ جهيزيهبَرون: مراسمي است که در آن اقلام جهيزيه را هيئت داوران (مهين، شهين و رامين و...) ثبت و فيلمبرداري ميکنند.
ـ پاتختي: مراسمي است که آدمها در آن آبروي برخي را با خواندن هدايا ميبرند و کف ميزنند و کل ميکشند. در اين مراسم هدايا با فيلم و... ثبت ميشود تا مبادا فردا براي جبران بيشتر بدهند.
ـ عروسکشون: داماد بينوا در مراسم عروسکشون به کسي رو ميزند تا ماشين شيک و گرانقيمت او را کرايه کند و الکي تا چند ساعت خوش باشند. در اين مراسم با هر بوق زدن در نصفشب، نفرين و ناسزاي هزاران بيمار و پيرزن و پيرمرد همراه آنها به هوا ميرود و با فحش دادن به اجداد آنها، تن مردههاي عروس و داماد در قبر ميلرزد.
ـ آينة بخت: آينهاي است که من (لباس عروس)، با اين رسومات و تجملات، هرچه در آن نگاه کردم، جز بدبختي چيزي نديدم.
ـ ماشين عروس: اين نوع ماشين، اغلب، نه متعلق به عروس است و نه داماد. ماشين مردم است که به گل هندونه و نارگيل و... آراسته ميشود.
ـ مراسم عسل خوراندن: شيرينياي است که عروس و داماد پس از عقد به هم ميخورانند تا مزة تجملات متعفن و رسومات گندي را که خوردند نفهمند.
ـ وليمه: غذايي است که برخي ميخورند و برخي ميگويند آي کوفت بخوريد.
ـ شيربها: پول زوري است که زنان شيرصفت از دامادان روبهصفت ميگيرند.
ـ مطرب: کسي است که آمپر شادياش در اين شب بالا ميرود و عروس و داماد در گرد شادي او تا چند سال سرفه ميکنند.
ـ سيسموني: اسباب و لوازم نوزادي است که نينيکوچولوهاي بنيآدم، به زور عرف، از پدربزرگ مادري (نه پدر خود) صاحب ميشوند. به گمان من، علت اينکه آدميزاد زياد به حق خودش قانع نيست، اين است که کام او را با سيسموني زور برميدارند، نه تربت سيدالشهدا و آب باران.
راستي فکر نکنين لباس عروسها خشکند و مخالف شادي. من موافق کيف و لذت بيتکلفم و با ديوانگي و کمعقلي مخالفم. عاشق يکرنگي و سادگيام. من دلم لک ميزنه برم تو مراسم عروسي روستاييان و عشاير؛ اونايي که هنوز اسير تجملات و اسراف نشدن.[1]
............................
1. مثل هاي روان، تمثيل هاي روان شناختي و تربيتي، محمدحسين قديري، ص62.
[/HR]
باسلام
حرف زیاده ولی دیگه حال و حوصله گفتن نمونده
فرم1)
سخنان و راهكارهاي دختران و پسران مجرد براي «ازدواج آسان ولي روشمند جوانان»
الف) به خودشان: یکم طرف مقابل رو درک کنیم خودخواه محض نباشیم
ب) به جوانان: لطف با دست پس نزنید که بعدا با پا پیش بکشید
ج)به والدين: شرایط رو میتوانید برای جوان فراهم کنید برای ازدواجشان بسم الله اگه نه خواهشا به این رسم و رسوم اجق وجق سنگ لای چرخشون نزارید طوری نشه از زمین به آسمان بباره که خنده داره
د)به معلمان، دبيران و اساتيد حوزه و دانشگاه:
خب نقش مهمی دارند تو فرهنگ سازی
دیگه یه بخشی از این اساتید رو آدم میبینه میمونه چی بگه استاد وسط سالن پریده دست دانشجوی چشم آبی و... گرفته ( دوتاشون خانم بودن:)) ) میگه حلقه داری تو دستت نامزدی یا عروسی کردی وقتی فهمید ازدواج کرده گفت حیف مرغ از قفس پرید یعنی فقط این چشم آبی مرغ بوده بقیه چی چی هستند خب خواهشا اگه امکانش هست به دروس دانشگاهی آموزش شعور( فعلا این کلمه به ذهنم میرسه) اضافه بشه خوبه این استاد چه میخواد یاد بچه مرد بده
هـ) به دولتي مردان: وقت دارند اصلا برای خوندن اینجور چیزا
و) به مراجع: خب گره بعضی مشکلات میشه به دست این بزرگواران باز بشه
ح) رسانه ملي: این ملی رو ما نفهمیدیم یعنی چی ؟ این همه جوون بیکار مجرد جزء ملی نیستند پس چرا تو رسانه نمیبینم از مشکلات البته نه اینکه کلا اقدامی صورت نگرفته خیلی خیلی کم بوده
كتاب
بالاتر از مجنون
امروز ماه عسل مهماني داشت به نام ماه عسل
روستايي ساده كه داستان عشق خود را در كتابي به نام «بالاتر از مجنون» نوشته.
ايشان مي گفتند عشق من به يك طرف ولي مردم وقتي به من مي گفتند ايشان از مجنون بدتر است كه گوسفندان خودم را براي ازدواج فرزندان مي فروختم و حتي وام گرفتم تا مبادا به گناه بيفتند. مي گفت پول چرك كف دست است.
پسرش مي گفت من به پدرم افتخار مي كنم. در اين دوره زمان كدام پدري هست كه اين طوري از آسايشش خودش بزند تا فرزندش زودتر ازدواج كند.
بخوانيد
چيزي كه عجيب بود گنج قناعت او و همسرش بود و مقدمه نويسنده كه كتاب را تقديم به همسرش كرده بود
اي كاش متن مقدمه را داشتم اين جا قرار مي دادم اين روزها در مشاوره ها مي بينيم زن و شوهراني كه با ارتقا علمي يا اقتصادي خود به همسرشون بي محبت مي شوند و خود را در شدن بالاتري مي بينند( اف به اين بي وفايي)
پيوسته خدا را شكر مي كردند
برخي وضعشان خوبه حال و حول خود را مي كنند ولي وقتي گوش مفت پيدا مي كنند اين قدر انرژي منقي تزريق مي كنند كه حال ما را بد مي كنند
با سلام وعرض ادب,خدمت شما وسایر همکاران محترم
از سرکار خانم ریحانه النبی هم بابت دعوت واطلاع رسانی سپاسگذارم.
الف) به خودشان:
ان شاءالله در مقام عمل هم مانند گفته هایمان باشیم
ب) به جوانان:
با اجازتون رک و صریح وخومونی صحبت می کنم,وروی صحبتم فقط با آن دسته ای هست که سختگیری های بیش از حد دارند وگرنه بزرگواران زیادی هستند که در دسته بندی ذیل قرار نمیگیرند:
خطاب به دختران محترم :
واقعا هدفتون از زندگی و تشکیل خانواده چیه؟
معیارهاتون رو بر چه اساسی تنظیم کردید؟مذهبی بودن رو در چی میدونید؟اینکه فقط حجاب داشته باشید کافیه؟
اینکه میزان حقوق خودتون رو ملاکی برای پذیرفتن یا نپذیرفتن خواستگار قرار دادید,وخواستگارایی که کمتر از شما درآمد دارند رو به صرف همین موضوع ندیده ونشناخته رد می کنید, خیلی معیار خوب ومنطقی هست؟آفرین بر شما!!!,با این وجود هنوزم فکر می کنی خیلی دختر مذهبی و مومنی هستی؟
حالا که خودت فوق لیسانس یا دکتری داری احساس فیلسوف بودن بهت دست داده؟طوری که به خودت اجازه میدی اگه کسی لیسانس یا فوق دیپلم داشت رو ندیده نشناخته رد کنی؟پروفوسور!با این وجود هنوزم فکر می کنی خیلی دختر مذهبی و مومنی هستی؟
به نظرت فرق 175تا180اینقدر زیاد ومشکل آفرینه که به خاطر چند سانتی متر قد ناقابل بدون اینکه روی خوبی های خواستگارت فکر کنی,خیلی راحت ردش می کنی؟مثلا اگه با همسرت هم قد باشی چی میشه؟آسمون به زمین میاد؟با این وجود هنوزم فکر می کنی خیلی دختر مذهبی و مومنی هستی؟
و......
خطاب به آقایان محترمی که سخت گیری های بی مورد دارند:
برای شما هم این متن رو از کانال مجردان انقلابی تلگرام کپی کردم,بدون ویرایش وکم وکاست قرار میدهم:
وقتی من یه دختر محجبه و ساده زیستم اما پسرهای امروزی همش دنبال دخترهای قرطی و پرتوقعن، خب معلومه که من و امثال من مجرد میمونیم!
حالا هی شما داد بزن بیا ازدواج کن!
نماز و روزه شما قبول
از اين كه با دقت و حوصله پاسخ داده ايد متشكرم
سلام
ببخشید از اون تاپیک نقل قول میکنم ولی فکرمیکنم ربط مستقیم داره
در این تاپیک
سخن جوانان مجرد با مراجع تقليد حفطهم الله تعالي
فرمودین که
برنامه امشب اقای علیخانی رو دیدین؟؟؟
البته من اخرشو دیدم ولی همین مقدار کافی بود که موضوع رو بفهمم
دو پسری بودن که هر دو چند سالی خواستگار دختر مورد علاقه شون بودن
ولی حتی پدر دختر بهشون اجازه خواستگاری هم نمیداده
حالا شما می فرمایید دختر چیکار کنه به خاطر این همه سخت گیری؟؟؟؟؟
اصلا چیکار میتونه بکنه ؟؟؟؟
تقصیر دختر چیه که نه میتونه حرف بزنه روی حرف پدرش که سالها زحمتشو کشیده و الان کمترین حق
گوش کردن به حرفشه و نه میتونه از خیر اون آدم بگذره!!!
همه خواستگارا که مثل این دو نفر نیستن که سالها رو حرفشون بمونن و جا نزنن ...
حرف من به والدین:
اگه فرزندتون از وزیر و وکیل و مشاور و مرجع و ... انتظاری نداره که برای ازدواجش کاری کنن
از شماها انتظار داره براش کاری کنین مقدمه ازدواجشو فراهم کنینٰ بفهمین شرایطشو سنگ نندازین
حدااقلش اینه انقد سختگیری نکنین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی خودشون راضی ن با کمترین شرایط چرا شماها به خاطر اسم و رسم خودتون مانع میشین؟؟؟
سختگیری رو بزارین واسه تحقیقٰ واسه مطمئن شدن ازش ٰواسه اینکه بفهمین دخترتون واسه اینکه ببینین ادم کاری ایه ٰ میشه روش حساب کرد واسه یه عمر و....
نه اینکه حتی نپذیرین که بیاد ...
اگه فرزندتون از وزیر و وکیل و مشاور و مرجع و ... انتظاری نداره که برای ازدواجش کاری کنن
از شماها انتظار داره براش کاری کنین مقدمه ازدواجشو فراهم کنینٰ بفهمین شرایطشو سنگ نندازین
درسته
ما خودمان به خودمان هم رحم نمي كنيم
بله در مورد بالا ظاهرا والدين سخت گيري مي كنند
ولي در چشمي و هم چشمي و اسراف و تجمل گرايي متأسفانه بايد بگويم بلاي عمومي و اپيدمي شده است اگر دشمن يا دوست نادان يا دوست عاقل توانسته باشد پيچ انتظارات را نسبت به واقع ناميزان كند كه الان اين هست واقعا از اعتياد هم آسيبش بيشتر است
چون اعتياد را برخي بي كلاسي مي دانند
ولي اين اعتياد سفيد زياد قرباني گرفته و مي گيرد
دكتر مسعود جان بزرگي استاد روان شناسي دانشگاه شهيد بهشتي و... مي گفتند: در حديث« قناعت گنج ناپايان است» به اندازه يك پايان نامه مطلب توش پنهان است.
حديث ديگر
[FONT="]قناعت به قدر كفايت
[FONT="]امام على (ع): هر كس به مقدار كفايت، بسنده كند،
آسايش و راحتي منظم دارد و در آسودگى و رفاه، منزل مى گيرد.[FONT="][1]
نهج البلاغه، حكمت 371؛ دانشنامه قرآن و حديث، ج 3، ص 478
[/HR] [FONT="][1] . [FONT="]مَنِ اقتَصَرَ عَلى بُلغَةِ الكَفافِ فَقَدِ انتَظَمَ الراحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفضَ الدَّعَةِ(کافی،ج 8، ص19).
بسمه الحکیم
با سلام و ادب
البته در بسیاری از موارد هم حق با بزرگترهاست،و سختگیری نیست،منطقی است
که جوان در اثر بی تجربگی سختگیری،تلقی می کند،موارد زیادی از ازدواجهایی که
به طلاق منجر شده تازه بعد از ایجاد اختلاف و مشاجره و جدایی، و وقتی سرشان
به سنگ زندگی ای که با بی تدبیری واردش شدند خورد،آنوقت به همین بزرگترهای
به زعم آنها بی منطق و سختگیر می گویند: ای کاش بیشتر سخت می گرفتید،ای کاش
حرفتان راگوش کرده بودیم،ای کاش مانع می شدید،ای کاش......
قرائتی : چیزی که در مملکت کم است، جگر است!
جوان پرس : حجت الاسلام قرائتی در برنامه ای با عنوان “تشبیه همسر به لباس در قرآن” که ۲۰ خرداد برگزار شد، در بخشی از سخنانش اظهار کرد: حالا من که مسئول مملکتی نیستم. نه اختیار پول دارم، نه اختیار چیز دیگری. هیچ قدرتی هم ندارم. خدا هم کند که قدرت به دست من نیفتد. چون اگر من قدرت داشته باشم، دست به یک کارهایی میزنم.
به گزارش خبرگزاری میزان ؛ یک سال بودجه ورزش را حذف میکنم، همه جوانهای عزب را زن میدهم. جوان نان ندارد، خانه ندارد، زن ندارد، بچه ندارد، کلی خرجش میکنیم برود آن طرف دنیا بازی کند و برگردد. دختر از اینجا میرود ایتالیا کشتی بگیرد و برگردد. همینجا در کوچه خودت با دختربچهها کشتی بگیر.
یک کسی گفت: برویم همدان هفت متر میپرم. همینجا بپر ببینیم. این پولی که میخواهی خرج این دختر کنی، برود آن طرف کرهی زمین کشتی بگیرد و برگردد. جهیزیهاش را درست کن. ما در مملکتمان مشکل جگر داریم. لیسانس اوه… فوق لیسانس اوه… حجت الاسلام اوه… هر چه بخواهی داریم. آن چیزی که الان در مملکت ما کم است، جگر است.
وزیر به من میگوید: در تلویزیون بگو، مصرف آب کم بشود، نگران آب و جیرهبندی آب و قحطی آب هستیم. گفتم: خوب نمیشود عوض اینکه به مردم بگوییم آب کم مصرف کنید، چمن را حذف کنید. سبزی بکارید. سبزی هفتهای یک بار دوبار آب میخواهد. چمن هر روز آب میخواهد. میگوید: یعنی در ادارات سبزی بکاریم؟ میگوید: زشت است. نمیشود. چرا نمیشود؟ آمریکا این کار را کرد. یک سال در آمریکا آب کم آمد، بخشنامه آمد چمن حذف، سبزی بکارید. منتهی ما فکر میکنیم اگر چمن بکاریم، روشنفکر هستیم، سبزی بکاریم، دهاتی هستیم.
تازه زندهباد دهاتیها! دهاتیها به گردن ما حق دارند. دهاتی تولید کننده هستند، شهریها مصرفکننده هستند. دهاتی بر شهر ارزش دارد. ببینید ما جگر اینکه چمن را تبدیل به سبزی کنیم نداریم. طرحهایی باید باشد. یک نامه خدمت مقام معظم رهبری نوشتیم که برای ازدواج یک وزارتخانه درست شود. وزارت ازدواج.
ضرورت برنامه ریزی مسولان برای ازدواج جوانان
ازدواج مهمتر از ورزش است. ما وزارت ورزش داریم، وزارت ازدواج هم باید داشته باشیم. پنجاه شصت قفل به ازدواج خورده است که این قفلها را غیر از عزم ملی نمیتواند باز کند. همه گیر کردهاند.
کار فکری میخواهد،
کار فرهنگی میخواهد.
کار اعتقادی میخواهد،
کار اقتصادی میخواهد.
کار مسکن میخواهد.
کار اشتغال میخواهد.
اشکال دارد که بعضی از درسهای آموزش و پرورش حذف بشود؟
به جایش یک شغل یاد بگیرند. دیپلم ما در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد؟
دانشگاه ما هم در این چهار سال یک هنری یاد بگیرد.
منتظر استخدام نباشند، استخدام نیست، نیست، نیست. یک بار دیگر نیست، نیست، نیست، استخدام نیست.
من سی سال معاون وزیر آموزش و پرورش بودم. سه تا هم بچه لیسانس دارم. یکی از آنها را هم استخدام نکردند. استخدام نیست. خانمها بروید و یک چیزی یاد بگیرید. هی لیسانس، لیسانس، لیسانس، حال ندارد کار کند، کار هم بلد نیست کند. ازدواجش عقب میافتد، سر سفره پدرش مینشیند. افسرده میشود. گناه میکند، غصه میخورد.
همه مشکلات برای این است که این جوهر نیست. کار نمیتواند بکند. دوازده سال جوان در اختیار آموزش و پرورش است. یک هنری یاد بگیرد. حالا هر هنری که دوست دارد. اگر هر دیپلم ما یک هنر داشت و هر لیسانس ما دو هنر داشت، انقدر کارها گیر نمیکرد. کارهایی که گیر کرده است، از بیعرضگی ماست.
کدخبر : 91403
سلام ....
بله درسته ولی میتونن لااقل فرصتی در اختیار اون دو قرار بدن ......
این پافشاری و اصرار موقعی غلط هست که قبلش ارتباطی داشته باشن و بهم علاقه مند شده باشن و نتونن درست تصمیم بگیرن و درواقع کور و کر شده باشن
نه زمانیکه میخوان کاملا عاقلانه به دور از احساس شرایط رو بسنجن معیارها رو تطبیق بدن منطقی تصمیم بگیرن و درعین حال از بزرگترها کمک بگیرن اما حتی این فرصت هم بهشون داده نمیشه!
سلام و درود
دانشگاه چیز زیاد یاد گرفته این که تو تمام دهات ها هم شعبه زده.
خیلی از دولتی هاش هم هیچ چیزی واسه جامعه نداره.
در واقع اکثرا یه فکر کسب درآمد هستند همین و بس.
دوست من استخدام هست ولی باید پارتی داشته باشی بعضی از آشنایان و دوستان بنده که تو مدرسه تجدید یا رفوزه می شدن
با مدرک سیکل و کمتر از اون در دستگاههای دولتی مشغول هستن که خیلی لیسانسها آرزوی چنین شغلی رو دارن.
لیسانس در فرهنگ ما بسیار مهم هست از نون شب واجب تر.
بالاخره باید به دیگران بگیم تحصیلکرده ایم.
یاد سخنرانی استاد رحیم پور افتادم که می گفت هیج جای دنیا مثل ایران عقده اینکه بهشون بگن دکتر و یا آیت الله نیست.
قطعا در بیشتر مواقع حق با بزرگترهاست وگرنه این همه دانشگاه خالی می موند
چون مهمترین چیز تحصیل هست اونهم چه تحصیلی.
جوان با تجربه کم گیر میاد کدوم تجربه ، جوان که با هدایت خانواده از نوجوانی کلاس زبان میرفته
کلاس ژیمناستیک و.... و همیشه تو کلاسهای کنکور بوده و تو این همه تابستون و اوقات فراغت تن به کار نداده
چه تجربه ای چه مهارت کار و زندگی و چه کشکی.
بعدشم دانشگاه بعدشم بیکار بعد به ازدواج هم به این زودیها کشیده نمیشه که منجر به طلاق بشه خیالتون راحت.
باید در این مورد بریم از کشورهای پیشرفته یاد بگریم که بچه هاشون رو آنقدر لوس و ننر بار نمیارن
به بچه هاشون در سنین کودکی مسولیت میدن و از اونها مطالبه میکنن.
وقتی نوجوان به سن 18 سال رسید راحت می تونه مستقل بشه چون مهارتهای کار و زندگی رو بلده
اینجا به فلان خانواده می گیم پسرتون 22 سال داره زن نمی خواد خانوادش میگن این هنوز بچه ست .
البته راست میگن چون تو ایران تا سن 30 سالگی بچه محسوب میشن.
بسمه البصیر
عرایض بنده صرفا یادآوری این نکته بود که آن طرف قضیه را هم ببینیم،"والدین همیشه هم بیراه نمی گویند"
پاسخ يكي از كاربران محترم
وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ في کُلِّ وادٍ يَهيمُونَ وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ (شعراء224/227)
شاعران [خیال پرداز] را گمراهان، پیروی می کنند.مگر ندیده اى که شاعران در هر وادیى گام مى نهند و براى سخنان خود هیچ مرزى نمى شناسند ؟و چیزهایى مى گویند که خود انجام نمى دهند. جز آن شاعرانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آن که به وسیله هجو مشرکان مورد ستم قرار گرفته اند، با زبان شعر انتقام خود را از آنان گرفته اند. و کسانى که ستم کرده اند به زودى خواهند دانست که به چه جایگاهى باز خواهند گشت
****
به آنهایی هم که در رسانه و تلویزیون مردان شلوار فاق کوتاه و زنان بزک کرده را ترویج می کنند، نامحرمان به راحتی همدیگر را لمس می کنند !!آنهم جلوی دوربین، روحانی ها را به ریشخند و تمسخر گرفته اند، و کمر به تخریب همه ارزش ها بسته اند چه بگویم؟
آنها که در شهوات و دنیای پست سرگردان شده اند و گروه زیادی را مثل خودشان گمراه کرده اند جز عذاب دردناک و زقوم و لا ینظر الیهم یوم القیامة و ..... حرفی ندارم پس برای رسانه چیزی نمی گویم اولئک الذین یدعون الی النار
بگذارید برای رسانه چیزی نگوییم و غممان در دلمان بماند
هنرمندان، ورزشکاران و صدا و سیما را هم بگذارید چیزی نگوییم!!
ما از آنها قطع امید کرده ایم!!!
بهتر است کظم غیظ کنم و ساکت بمانم!
ممنون كه نظرتان را بيان كرديد
همگي كه دقت كنيم
ولي واقعا املاي نانوشته غلط ندارد
خود رهبري هم فرمودند در جمع طلاب كه من خودم هم هزارتا نقد دارم ولي بايد وارد ميدان شد اين كه از دور نقد كنيم بدون اين كه وارد ميدان كار باشيم راحت است
همين طور كه در همين سايت هم هستند بزرگواراني كه فقط انتقاد مي كنند ولي گامي بر نمي دارند و هميشه شعار مي دهند: چه فايده داره؟
اگر بسيجيان هم مي گفتند چه فايده دارد با دشمني كه دنيا پشتش هست مقابله كنيم الان كارمان زار بود و وضعيت ما مانند افغانستان و عراق و سوريه بود.
بله تا ايده آل ها راه زياد است برويم
ولي نبايد كارهاي خوبي كه شده را ناديده بگيريم
كارگردان ها و هنرمندان و هنرپيشه هاي ارزشي زيادي داريم
خدا رحمت كنه سلحشور را
و خدا توفيق بيشتري به امثال ميرباقري بدهد
فرشچيان در قلب ما ماندگار شد
ورزشكاري اصرار دارد مدلش را به آيت الله جوادي تقديم كند و پاي موعظه اين عارف و حكيم بنشنيد به من طلبه هم درس مي دهد
ورزش كاري كه قدرت برندن دارد ولي حاضر نيست به خاطر مقدساتش با اسرائيل مبارزه كند كارش بسيار ارزنده است
اين كه وزن بردار ما روي لباسش يا اباالفضل است و نام او را صدا مي زند خيلي باارزش است (با اين كه در ماهواره امثال ايشان را مورد تمسخر و توهين قرار مي دهند)
بله
هستند افرادي كه زير آبي مي روند خب نبايد تر و خشك را با هم بسوزانيم
و واقعا اين كه رهبري
مي توانند با هنرمندان و ورزشكاران و شعرا و...ارتباط صميمي داشته باشند براي ما درس است
اگر اين نبود كه ارزش ها خيلي حالش وخيم تر بود
سلام کاش یه کم جدی تر می گفتند آخه گاهی با دو دلی حرف میز نند نمیدونیمحق با کیه
رئیس صندوق توسعه ملی در حالی ماهیانه ۵۷میلیون تومان حقوق دریافت میکند که کمکهزینه ورزش، خرید کتاب و اوقات فراغت فرزندانش نیز در فیش حقوقی وی لحاظ میشود.
به گزارش تسنیم، رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی در حال حاضر صفدر حسینی است که طبق اسناد و مدارک موجود، از فروردین تا اسفند سال 94 بهطور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرده است؛ بهعبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفته است چراکه قطعاً این دست از مدیران در بخشهای دیگر خصوصی یا عمومی نیز بهعنوان عضو یا رئیس هیئت مدیره فعالیت دارند.
جالب اینکه رئیس صندوق توسعه ملی که با حقوق میانگین ماهانه 57 میلیون فقط از یک دستگاه، بعید میرسد زندگیاش لنگ وام باشد، 300 میلیون تومان نیز تسهیلات وام آن هم با نرخ سود چهار درصد دریافت کرده است.
قائممقام این صندوق نیز متوسط دریافتی ماهیانهاش در سال گذشته، 43 میلیون و 500 هزار تومان بوده و جالب اینکه او نیز مانند آقای رئیس، وام 300میلیونی با چهار درصد سود دریافت کرده است.
عضو دیگر هیئت عامل صندوق توسعه ملی، سیدمحمد سعیدی نورینائینی است که در سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 38 میلیون و 800 هزار تومان بهعلاوه 300 میلیون تومان وام با نرخ چهار درصد دریافته کرده است. این عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی، بازنشسته است و قاعدتاً از دستگاهی که بازنشسته شده، حقوق بازنشستگی میگیرد.
مسعود مزینی دیگر عضو بازنشسته این صندوق به شمار میرود که در سال 94 بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 400 هزار تومان حقوق و مانند سایر اعضا وام 300 میلیونی با نرخ چهار درصد گرفته است.
محمدرضا شجاعالدینی از دیگر اعضای بازنشسته هیئت عامل صندوق توسعه ملی است که سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 200 هزار تومان حقوق و وام 300میلیونی گرفته است.
بدین ترتیب پنج عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی جمعاً در سال گذشته علاوه بر دو میلیارد و 500 میلیون تومان حقوق، یک و نیم میلیارد تومان نیز وام چهاردرصدی دریافت کردهاند. در شرایطی که آه و فغان بانکها مدام از نداشتن نقدینگی برای پرداخت وام ازدواج جوانان بلند است، باور کردن اعطای یک و نیم میلیارد تومان وام چهاردرصدی آن هم فقط به پنج نفر، سخت است!
عدالت اقتصادی در نظام مثلا اسلامی(بلانسبت اسلام)
رئیس صندوق توسعه ملی در حالی ماهیانه ۵۷میلیون تومان حقوق دریافت میکند که کمکهزینه ورزش، خرید کتاب و اوقات فراغت فرزندانش نیز در فیش حقوقی وی لحاظ میشود.
به گزارش تسنیم، رئیس هیئت عامل صندوق توسعه ملی در حال حاضر صفدر حسینی است که طبق اسناد و مدارک موجود، از فروردین تا اسفند سال 94 بهطور میانگین، 57 میلیون و 400 هزار تومان بابت حقوق آن هم فقط از این صندوق دریافت کرده است؛ بهعبارت دیگر حسینی در سال گذشته جمعاً حدود 686 میلیون تومان بابت حقوق از صندوق توسعه ملی گرفته است چراکه قطعاً این دست از مدیران در بخشهای دیگر خصوصی یا عمومی نیز بهعنوان عضو یا رئیس هیئت مدیره فعالیت دارند.
جالب اینکه رئیس صندوق توسعه ملی که با حقوق میانگین ماهانه 57 میلیون فقط از یک دستگاه، بعید میرسد زندگیاش لنگ وام باشد، 300 میلیون تومان نیز تسهیلات وام آن هم با نرخ سود چهار درصد دریافت کرده است.
قائممقام این صندوق نیز متوسط دریافتی ماهیانهاش در سال گذشته، 43 میلیون و 500 هزار تومان بوده و جالب اینکه او نیز مانند آقای رئیس، وام 300میلیونی با چهار درصد سود دریافت کرده است.
عضو دیگر هیئت عامل صندوق توسعه ملی، سیدمحمد سعیدی نورینائینی است که در سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 38 میلیون و 800 هزار تومان بهعلاوه 300 میلیون تومان وام با نرخ چهار درصد دریافته کرده است. این عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی، بازنشسته است و قاعدتاً از دستگاهی که بازنشسته شده، حقوق بازنشستگی میگیرد.
مسعود مزینی دیگر عضو بازنشسته این صندوق به شمار میرود که در سال 94 بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 400 هزار تومان حقوق و مانند سایر اعضا وام 300 میلیونی با نرخ چهار درصد گرفته است.
محمدرضا شجاعالدینی از دیگر اعضای بازنشسته هیئت عامل صندوق توسعه ملی است که سال گذشته بهطور متوسط ماهیانه 37 میلیون و 200 هزار تومان حقوق و وام 300میلیونی گرفته است.
بدین ترتیب پنج عضو هیئت عامل صندوق توسعه ملی جمعاً در سال گذشته علاوه بر دو میلیارد و 500 میلیون تومان حقوق، یک و نیم میلیارد تومان نیز وام چهاردرصدی دریافت کردهاند. در شرایطی که آه و فغان بانکها مدام از نداشتن نقدینگی برای پرداخت وام ازدواج جوانان بلند است، باور کردن اعطای یک و نیم میلیارد تومان وام چهاردرصدی آن هم فقط به پنج نفر، سخت است!
اين كه بارها مي گويم اگر مراجع تقليد ما پشتوانه مردمي قوي داشته باشند
راحت تر با اين مفاسد برخورد مي شود به همين دليل است
مراجع تقليد غريب هستند والله
امثال اين حضرت كه دم كلفت شده اند از قانون هم ترسي ندارند هزار راه در رو مي گذارند تا چند سال نمي توانند پرونده اين آقايان را بازبيني كنند
شما فكر مي كنيد وقتي امثال آيت الله جوادي و سبحاني و مكارم و...به سود بانكي اعتراض مي كنند امثال اين آقايون استقبال مي كنند
متأسفم كه بايد بگويم از نظر ديني نهاد ديگر هم حال روز خوبي ندارند ارشاد ما چه قدر كارهايش ديني است؟ چه قدر تلاش مي كند باورهاي ديني نهاديني شود
خبر داريد در زمان شاه آيت الله بروجردي آقاي فلسفي را فرستادند گفتند در مدارس قرآن هم تدريس شود
ولي الان فرزندان ما اگر بخواهند قرآن و معارف دين كار كنند بايد خودشان مانند مدارس غير انتفاعي هزينه بدهند
از سركار خانم همره و امثال اين بزرگوران كه در سايت هستند بپرسيد مربيان قران و مربيان حافظ قرآن ماهي چه قدر دريافت مي كنند؟
وقتي شهرهاي بزرگ جامعه القران و...مكان اجاره مي كند واي به حال شهرهاي دور و روستا.
....
بياييم
با بزرگان دين آشتي كنيم و از غربت درشان بياوريم
نظارت اصلي براي مسؤولان تقوا است كه خيلي ها معاف تشريف دارند ( البته قدرت امتحان بزرگي هست ناب و نادر هستند مسؤولاني مثل رهبري كه زندگي شان آلوده نشود.)
نظارت حكومت هم بايد باشد
و مراجع تقليد اگر قدرت مردمي داشته باشند نظارت فوق نظارت است كه كسي قوانين را دور نزد
ولي وقتي مسؤولي در سطرح كلان كشور دست و چپ و راست را نمي شناسد مي خواهد به مراجع بگويد كه مثلا چه موسيقي حلال است چه حرام؟
و...
اين مشكلات هست
ما هم كم مقصر نيستيم
در انتخاب نمايندگان مجلس كه وكلاي ما هستند كم كاري مي كنيم دقت نمي كنيم
بانک مهر اقتصاد برید یا در سطح شهر بیلبوردهای بزرگ زدند وام خرید خودرو تا "100 میلیون تومان"!!!هر موقع هم فاکتور خرید ببرید نهایتا 1 هفته میدند.
بعدا وقتی بانک مرکزی وام 10 میلیونی ابلاغ کرد به بانک ها گفتند بودجه نداریم!حالا بهشون اولتیماتوم دادند و قرار هست اجرا بشه.ولی 10 میلیون کجا و 100 میلیون کجا!
این حجم سرمایه و پول خیرشون به هیچ کس نمیرسه.در صورتی که بانک ها باید نقش اساسی و اصلی در تامین این جور هزینه ها ایفا کنند.
بسمه السمیع البصیر
عرض سلام و ادب
مردم چه کنند استاد بزرگوار؟
پیشنهاد حضرتعالی چیست؟
حمایت مردمی به چه معنا؟
یعنی وقتی حضرات آیات عظام:
مردم چگونه حمایت کنند؟
الف)راه بیفتند در خیابان و اعتراض مراجع دامت افاضاتهم را شعارگونه فریاد بزنند
ب) مقلدین طومار امضاء کنند و اعلام حمایت کنند
ج) نروند وام بگیرند و بگذارند همه را خود همانهایی که حقوق فلان دارند بگیرند
د) همه ی مواد
پ.ن
راههای دیگر را حضرتعالی بفرمائید.(عذرخواه)
خب خبر خوب اینکه وام ازدواج واقعا تایید شد و بانک ها موافقت کردن بانک ملت هم پذیرفت.
اقساط به 48 ماه افزایش پیدا کرد(بجای 36 ماه)و قسط خیلی کم میشه که خوبه و ارزش گرفتن داره.
ضامن هم فقط یک نفر کافیه.
بازنشست با فیش کسر اقساط (زیر 60 سال)
کارمند دولتی با فیش کسر اقساط
یا بازاری با جواز کسب
یا سایر مشاغل که کارخانه ای باشه فکر میکنم باید بالای 4 سال سابقه داشته باشه.
البته من دنبال وام ازدواج نیستم ولی گفتم شاید بعضیا منتظر باشن
من نمی دونم تو چه جامعه ای داریم زندگی می کنیم؟!!! تو ی حکومت ضد اسلامی که اسلام رو کردن سپر بلاهای خودشون!
آخه فرق اینا با معاویه چیه؟؟؟
اگر حقوق اداره کاری باید 800 تومن باشه پس چرا خودتون حقوق 200 میلیونی می گیرید؟
اگر حقوق باید 200 میلیون باشه پس چرا ما باید 800 هزار بگیریم؟
100 نفر تو این ممکلت زندگی می کنن بقیه هم برا اونا پادویی و نوکری
منکه دیگه روم نمیشه با این وضعیت برا ظهور دعا کنم چون فکر می کنم امام زمان رو برا مشکلات خودم میخوام نه برای خودش
دقیقا در چنین مملکتی زندگی میکنیم.عادی شده دیگه.منتها مصلحت نظام نیست همه باید خفه بشن بقیه دزدی کنند.اقای خاوری هم ساخت بزرگترین برج کانادا کلید بزنه.
وقتی شعرا جمع شدند با هم....دهنشون پر از سکه شد فهمیدم فرق خاصی نیست.
و معاف از مالیات هم هستند.البته باز مصلحت نظام نیست.هیسسسسسسس ساکت
چون تجربه تاریخی میگه شکم و من و شما سیر بشه یه دفعه همه چیز دگرگون میکنیم دست به تغییرات اساسی میزنیم(سانسور کردم خسته نباشی سانسور چی!)
داداش 100 نفر که خانواده هر کدومشون هستند!تعداد بیشتر ازین حرفاست.الان از نجف هم والی داریم در قوا!اون موقع اسمش طاغوت بود.الان داریم شرایط برای امام زمان فراهم میکنیم.
دیگه دارید پاتون از خط قرمز میزارید بیرون.من و شما 6000 هزارتومن جریمه نمیکنن ها!یه دفعه ممکن ناپدید بشیم!
سلام
چند بار بعد نماز جمعه تظاهرات کردن برای چیزهای مختلف
چرا برای جنگ با خدا انقدر بی تفاوت شدیم...وقتی رییس مجلس میره پیش ایت الله جوادی آملی ایشون به رییس مجلس میگن 80درصد زندگی مردم از وام و ربا می گذره ؛یه کاری بکنید،همین آقا و اون مجلس کذا بیست دقیقه ای برجام رو تصویب می کنه...ما اهل کوفه نیستیم؟؟؟(لکن به مذاکرات خوشبین نیستم)
این ماییم که این ادمها رو انتخاب می کنیم می فرستیم مجلس،ریاست جمهوری، خبرگان ...
بسمه العدل
سلام علیکم
بنده راه حل خواستم،می خواهم بدانم مردم چگونه باید از مراجع تقلید حمایت کنند؟
خیلی از خانواده های مذهبی اصلا سمت وام نمی روند ولی اینگونه فقط زندگی خودشان
را از شبهه حفظ می کنند،باید یک فکر اساسی شود،سیستم بانکداری باید تغییر کند!!!
استاد حسن عباسی :
مردم رو باید از بانک گرفت.در حوزه اقتصاد، نباید داشتههای خود از قرآن و انقلاب را کنار بگذاریم و الگوهای غربی را جایگزین کنیم زیرا این الگوها در غرب شکست خوردهاند و الگوی شکستخورده نباید در کشور ما اجرا شود.
ما گفتیم که بانک را حذف کنید گوش نکردند، گفتیم اقتصاد پول مبنا را ترویج نکنید، گوش نکردند و هنوز هم ما بر روی «دکترین بیع» اگر خدا بخواهد کار تخصصی میکنیم.
اما در مواجهه با مردم ما در شورشی که باید علیه طمع راه بیاندازیم و انقلاب کنیم، ما انقلابیون هستیم که میخواهیم انقلاب کنیم و بساط ربوی را به هم بریزیم؛ چرا که جنگ با خداست و در این جنگ با خدا، دشمن مطمئن باشد که ما یقینأ در جبهه رو به روی خدا نیستیم و همیشه از خدا خواستیم در جنگ با خدا یعنی ربا ما پیش مرگ خدا باشیم.
ما همیشه آماده حمله به استراتژی شیطان هستیم
همیشه به شیطان هم گفتیم که ما از خانه بیرون میآییم با غسل شهادت میآییم، لذا تکلیف خود را مشخص کند که ما کوتاه نمیآییم. من اهل دفاع کردن نیستم، من هنگامی که نظامی بودم در عملیات ویژه بودم، خیلی اهل جنگ کلاسیک و پشت خاکریز ماندن و دفاع کردن نبودم، همیشه کارم این بوده که حمله کنم، الان هم اهل اینکه دفاع کنم نیستم؛ کار ما حمله است و شیطان تکلیفش را مشخص کند.
در جنگ با خدا میخواهید به چه برسید؟ طرف شلاق دستش گرفته بود و آن را به موج دریا میزد تا آن را آرام کند، حالا شما به جنگ با خدا رفتید؟ مگه شوخی است!!
ما وظیفه داریم مردم را از اقتصاد ربوی بگیریم
پس ما وظیفه داریم تا مردم را از اقتصاد ربوی بگیریم، مردم را از مکانیزم شیطان که نیازهای مردم را مبنا قرار میدهد و آنها را مصادره میکند، بگیریم. شیطان دست مردم را در پوست گردو قرار میدهد و مردم را از راه نیازهایشان میبندد.
بسمه الخبیر
ایشان تخصصشان چیست؟!!!
معلم استراتژی هستن