چند هزار ساله ژن های بشر به زود ازدواج کردن عادت کرده و بعد از جنگ جهانی دوم مسله دیر ازدواج کردن به صورت جامعه باب شد
و پدر و مادری که برای دخترشون خواستگار می یاد و مانع ازدواج دختر تنها به دلایل مادی هستند به والل ه ایمان درست و حسابی ندارند. قسم خوردم. یعنی اعتقادم به حرفم صد دو صده
پدر مادر می تونن با بررسی نماز خوان بودن. تبلی فرد و مبارزه با نفس وی پی ببرن به چیزهایی
دوستان این طرز فکر که باعث انحطاط جامعه و طلاق های فراوان شده. و من از این طرز فکر برائت می جویم
طرز فکری که می گه بچه شانزده ساله بچست و حق نداره شوهر کنه و باید
اصلا من با این مساله ازدواجه ناآگاهانه مشکل دارم .
آدم اگه کسی رو نشناسه، اخلاقش رو ندونه چطور میتونه برای همسری انتخابش کنه ؟ همه چیز که ظاهر نیست که با یه نگاه آمارش دست آدم بیاد، از طرفی هم در دوستی ها معمولا سوء استفاده و انحراف دیده میشه، چیکار میشه کرد ؟ اشکال این نظر کجاست که آدم با چند نفر دوست بشه البته بدون انحراف و رابطه جنسی، بعد اگه اخلاق همو پسندیدن اقدام به خاستگاری بکنه تا اینکه با اولین نفری که رسید ندیده و نشناخته بره زیره سقف ، نظر کارشناس محترم چیه ؟
ببخشید شما بیشتر می دونید یا نعوذبالل. خدا
پس چرا این سوال می کنید مگه نکاح الخدن ایات در قران نخواندید
سوال اول:کسی که ازدواج کرده بیشتر ذهنش دنبال تامین مسکن و خوراک و پوشاک و ... یا کسی که ازدواج نکرده؟
سوال دوم:کسی که وقت آزاد بیشتری داره راحت تر میتونه به درس و مشقش برسه یا کسی که جسم و ذهنش درگیره؟
سوال سوم:کسی که ازدواج کرده میتونه بچه دار بشه یا کسی که ازدواج نکرده؟؟
سوال چهارم:اگه هدف از ازدواج موارد بالا نیست پس اصلا ازدواج چه معنی میتونه داشته باشه؟
افرادی که این مطالب براشون دغدغست با ازدواج اصولی به ارامش می رسند
و در مورد منافق حرف بعضیا ها منو یاد سوره بقره می ندازه که نظرشون خیره ولی حیر بودن از دیدگاه خودشون نه خدا
و نسخه ازدواج دیر کردن و کسب تجربیات زیاد و مشکلات رو پا پیش می کشن
که برای ازدواج اینا انچنان مطرح میست یه بلوغ جنسی یه بلوغ عقلی یه توکو یه ایمان
من یاد این ایه از بقره می ندازه در مورد منافق
زمانی که به انها گفته می شود در زمین فساد نکنید می گویند ما اصلاح طلبیم.
کدوم فساد دوست عزیز؟ نصح صریح قرآن هیچ سنی رو به طور دقیق برای ازدواج تعیین نکرده بلکه مصلحت اینه که زود تر ازدواج کنن البته درصورتی که شرایط به درستی محیا بشه.
واقعا برای خودم متاسف شدم،اگه میدونستید من چقدر برای دفاع از اسلام در برابر اسلام ستیزا جنگیدم و بحث کردمو بابتش سر درد گرفتم،حتی از آرامش زندگیم گذشتم هیچ وقت به خودتون جرعت نمیدادی منو منافق خطاب کنی...
ههههه. معذرت منظورم اصلا شما نبودید ببخشید فکر می کنم دچار سوتفاهم شدید و اشتباه از سمت من بوده منظورم افرادی هستند که با بهانه های واحی می خوان بگن تو ادم که جوون هستند و هیچ چیز ندارن نمی تونن کنار هم بمونن و منظورم کس دیگه ای هست و اصلا شما نبودید اقا افشین چون من نقل قول مستقیم نمی کنم حتی دلم نمی خواد بگم منظورم کی بوده چه برسه به شما که یک مبلغ دینی هستید اقا سوتفاهم بدی شده
و شاید فقط به خاطر این مطلب شما رو زدم که بگم ازدواج کن این موارد حله
طرف هیچی نداشت می رفت مرخصی اونم از جبهه ازدواج عقد بعد از چند مدت دوباره می رفت عملیات. ...حسن عباسی
باز هم معذرت منظورم کسای دیگه ای هستند که سن اردواج بالا می برند
تاکید من بر ازدواج همون مطلب اقای قرائتیه
دوما ازدواج اسلامی اصولی و درست به ادم ارامش می ده
و اینو بگم یه دختر و پسر چقدر می تونن خودداری کنن که باید هم ازدواج نکردند خودداری بکنند سمت نگاه خدن پیش نزن که خبیثات خوانده نشن. ولی ازدواج دیر کردن به سبب جلوگیری خیانت به خود و باید زوز ازدواج کنن
. و اگه این دو جوون موردهای خوبی برای ازدواج داشتن و والده گرامی مانع شدن گناهش گردن والدشونه
من جواب کسان دیگه ای رو دادم و اگه مطالب قبل منو بخونین متوجه می شین که منظورم شما نبودید و فقط فقط از مطلب شما استفاده کردم
بنده که کسی نیستم
اما من طرفدار ازدواج در سن کم و اسان هستم ازدواجی مه اصولی باشه و بعضی ها می گن که افراد کم سن سال به بلوغ عقلی نرسیدن اینو عرض کنم بعضی ها در همون بچگی به بلوغ عقلی می رسن و بعضی ها بعد مرگ به این بلوغ می رسند
بنده هرگز شما رو خطاب قرار ندادم و موضع خودمو دقیق تر روشن کردم تا بفهمید منظورم چه کسان و بهتر بگم چه طرز تفکریه
طرز تفکری که تجربیات خودش درست یا غلط و ادراک و فهم خودشو دخیل می کنه و از اون حرفها برداشت دینی اجتماعی و روانشناسی می کنه و با تجربیات خود نسخه می ده در حالی که بهترین نسخه کتاب خدا و سخنان معصومین هست
سوال:
من در مقطع دوم دبیرستان (هنرستان) مشغول تحصیلم، دختری هستم محجبه، درس خوان اما نمی دانم چرا ذهنم درگیر ازدواج شده، لطفا بنده را راهنمایی کنید.
پاسخ:
میل به ازدواج یک نیاز فطری است و به ویژه بعد از دوران بلوغ این احساس نیاز قوی تر می شود و بایستی کنترل و مدیریت شود، در واقع این فرایند یک حالت طبیعی است و برای همه پیش می آید و جای نگرانی نیست و به شرط داشتن شرایط و موقعیت لازم ؛ حتی تصمیم به ازدواج در این سن هم هیچ مشکلی ندارد.
توصیه می شود؛ از این احساس درونی نگران نشوید و عذاب وجدان نگیرید و فکر نکنید که حتما باید مقابله کنید و یک نیاز اشتباهی است و نباید در ذهن شما ایجاد شود. بلکه باید رویکرد شما عاقلانه باشد.
وقتی باورتان به این مسئله منطقی باشد، خیلی راحت می توانید ذهنتان را به آرامی سوق داده و با خیال راحت برای این موضوع تصمیم عاقلانه بگیرید. شما فرد با استعدادی هستید و لازم است هدفمند زندگی کنید؛ می توانید برای آینده زندگیتان و خصوصا این مسئله ازدواج که یکی دیگر از اهداف زندگی شماست، هدف سازی کرده و زمینه های رسیدن به این اهداف را تامین کنید. ازدواج یک هدف بزرگی است، منتها مقدمات و شرایطی دارد که اگر آنها را رعایت کنیم، ازدواج موفق و سالمی را تجربه خواهیم کرد.
برای هدفمند سازی ازدواج موفق، رعایت این موارد می تواند مفید واقع شود؛
1. برای تحصیلتان برنامه ریزی کنید.
اگر علاقه به تحصیل را در حد دیپلم راضی هستید، می توانید فکر ازدواج را به بعد اتمام دوره تحصیلی (یعنی دیپلم) موکول کنید و با تلاش بیشتر و تمرکز قوی به تحصیلتان بپردازید و بعد آماده ازدواج بشوید.
و یا علاقه شما به ادامه تحصیل زیاد است و حتی دوست دارید در یک رشته خاصی در دانشگاه ادامه تحصیل بدهید، باز می توانید با خیال راحت فکر ازدواج را فعلا کنسل کنید و با صلابت بیشتر برای رسیدن به اهداف تحصیلی خودتان بپردازید.
در این هدف گذاری ها و اولویت بندیها، شما براحتی می توانید ذهن خودتان را کنترل کرده و با آرامش بیشتر به اهدافتان برسید. در واقع هدف گذاریها ذهن انسان را از دغدغه ها و نگرانی ها مصون نگهداشته و کمک می کند که افراد تصمیم عاقلانه ای را بگیرند.
2. اعتماد به خانواده و برخورداری از حمایت رفتاری آنها
هر هدف و تصمیمی نیازمند یک پشتوانه حمایتی است، در امر ازدواج و انتخاب فرد بهتر شما نیازمند یک حمایت قوی از سوی خانواده هستید، وقتی خانواده حمایت می کند شما در انتخاب و سایر تصمیمات خودتان احساس راحتی خواهید داشت. بنابراین در هدفمند سازی مقدمات ازدواج؛ جلب حمایت خانواده و بهره گیری از توجه و نظر آنها یک موضوع مهم و ضروری است. شما باید رابطه قوی با پدر و مادرتان داشته باشید، زیاد با هم گفتگو کنید، از تجربه و اندیشه عاقلانه آنها حتما بهره مند شوید و به آنها اعتماد کنید. مادرتان بهترین فردی است که می توانید در فضای صمیمی و یا به طور غیر مستقیم در مورد ازدواج با ایشان مشورت کنید.
3. مهارت آموزی را جدی بگیرید.
یک فرد بعد از ازدواج به طور رسمی وارد زندگی می شود، در این حالت افرادی که مهارت های لازم را داشته و زحمت کشیده اند موفقیت های زیادی را کسب می کنند. یک خانم کدبانو و زن موفق زندگی باید مهارت های زندگی و شوهر داری را یاد بگیرد، شما می توانید در دوره های آموزشی مهارت های زندگی مراکز مشاوره شرکت کنید و یا با مطالعه کتابهای مفید در این زمینه را اطلاعات خوبی را بدست بیارید. پس بهتر است خودتان را بپائید و هر گونه ضعف و نقص مهارتی یا اشکالاتی را که دارید قبل از ورود به زندگی حل کنید.
4. اولویت های زندگی خودتان را مشخص کنید.
یک قلم و کاغذ بردارید و در آن تمام خواسته و اهدافتان را مشخص کنید و مفصل روی آنها فکر کنید تا ذهنتان بتواند آنها را تفکیک کرده و آنها را از هم جدا کند و اولویتها را تشخیص بدهد و حتی در برخی از موارد مشورت گرفتن هم برای اولویت بندی لازم می باشد. انسانها وقتی اولویتهای زندگی را به هم می زنند و تصمیمات نابجایی را می گیرند، از خود راضی نمی شوند و احساس شکست می کنند. در این قصه رتبه اولویت ازدواج را برای خودتان مشخص کنید.
5. ارتقاء رابطه قوی با خدا و تصمیم به اصلاح رفتار و اخلاق
رکن اصلی موفقیت هر انسانی داشتن رابطه قوی با خداست، سعی کنید قبل از ازدواج روی رابطه معنوی خودتان بیشتر کار کنید، این تلاش و حرکت آثاری خیلی خوبی را بدنبال خواهد شد از جمله اینکه شما یک احساس بزرگی و عزتمندی را تجربه خواهید کرد، ثانیا خدا در این تصمیم به شما کمک می کند که فرد خوبی نصیب زندگیتان بشود. از طرفی بعد از قوی شدن رابطه معنوی با خدا، اصلاح رفتارهای اشتباه و اخلاق بد سهل تر شده و شما براحتی می توانید روی اخلاقتان کار کنید. اخلاق خوب زندگی را لذت بخش می کند. در این هدف سازی ازدواج؛ اصلاح رفتار و ارتقاء اخلاق مسئله مهمی است که در کنار معنویت گرایی باید جدی گرفته شود.
سلام طاعات قبول...جناب nobelistممنون از راهنماییتون...التماس دعا..
چند هزار ساله ژن های بشر به زود ازدواج کردن عادت کرده و بعد از جنگ جهانی دوم مسله دیر ازدواج کردن به صورت جامعه باب شد
و پدر و مادری که برای دخترشون خواستگار می یاد و مانع ازدواج دختر تنها به دلایل مادی هستند به والل ه ایمان درست و حسابی ندارند. قسم خوردم. یعنی اعتقادم به حرفم صد دو صده
پدر مادر می تونن با بررسی نماز خوان بودن. تبلی فرد و مبارزه با نفس وی پی ببرن به چیزهایی
دوستان این طرز فکر که باعث انحطاط جامعه و طلاق های فراوان شده. و من از این طرز فکر برائت می جویم
طرز فکری که می گه بچه شانزده ساله بچست و حق نداره شوهر کنه و باید
راهکار افزایش ایمان در جامعه مخصوصا والدین
ببخشید شما بیشتر می دونید یا نعوذبالل. خدا
پس چرا این سوال می کنید مگه نکاح الخدن ایات در قران نخواندید
افرادی که این مطالب براشون دغدغست با ازدواج اصولی به ارامش می رسند
و در مورد منافق حرف بعضیا ها منو یاد سوره بقره می ندازه که نظرشون خیره ولی حیر بودن از دیدگاه خودشون نه خدا
و نسخه ازدواج دیر کردن و کسب تجربیات زیاد و مشکلات رو پا پیش می کشن
که برای ازدواج اینا انچنان مطرح میست یه بلوغ جنسی یه بلوغ عقلی یه توکو یه ایمان
کدوم فساد دوست عزیز؟ نصح صریح قرآن هیچ سنی رو به طور دقیق برای ازدواج تعیین نکرده بلکه مصلحت اینه که زود تر ازدواج کنن البته درصورتی که شرایط به درستی محیا بشه.
واقعا برای خودم متاسف شدم،اگه میدونستید من چقدر برای دفاع از اسلام در برابر اسلام ستیزا جنگیدم و بحث کردمو بابتش سر درد گرفتم،حتی از آرامش زندگیم گذشتم هیچ وقت به خودتون جرعت نمیدادی منو منافق خطاب کنی...
ههههه. معذرت منظورم اصلا شما نبودید ببخشید فکر می کنم دچار سوتفاهم شدید و اشتباه از سمت من بوده منظورم افرادی هستند که با بهانه های واحی می خوان بگن تو ادم که جوون هستند و هیچ چیز ندارن نمی تونن کنار هم بمونن و منظورم کس دیگه ای هست و اصلا شما نبودید اقا افشین چون من نقل قول مستقیم نمی کنم حتی دلم نمی خواد بگم منظورم کی بوده چه برسه به شما که یک مبلغ دینی هستید اقا سوتفاهم بدی شده
و شاید فقط به خاطر این مطلب شما رو زدم که بگم ازدواج کن این موارد حله
طرف هیچی نداشت می رفت مرخصی اونم از جبهه ازدواج عقد بعد از چند مدت دوباره می رفت عملیات. ...حسن عباسی
باز هم معذرت منظورم کسای دیگه ای هستند که سن اردواج بالا می برند
تاکید من بر ازدواج همون مطلب اقای قرائتیه
دوما ازدواج اسلامی اصولی و درست به ادم ارامش می ده
و اینو بگم یه دختر و پسر چقدر می تونن خودداری کنن که باید هم ازدواج نکردند خودداری بکنند سمت نگاه خدن پیش نزن که خبیثات خوانده نشن. ولی ازدواج دیر کردن به سبب جلوگیری خیانت به خود و باید زوز ازدواج کنن
. و اگه این دو جوون موردهای خوبی برای ازدواج داشتن و والده گرامی مانع شدن گناهش گردن والدشونه
من جواب کسان دیگه ای رو دادم و اگه مطالب قبل منو بخونین متوجه می شین که منظورم شما نبودید و فقط فقط از مطلب شما استفاده کردم
بنده که کسی نیستم
اما من طرفدار ازدواج در سن کم و اسان هستم ازدواجی مه اصولی باشه و بعضی ها می گن که افراد کم سن سال به بلوغ عقلی نرسیدن اینو عرض کنم بعضی ها در همون بچگی به بلوغ عقلی می رسن و بعضی ها بعد مرگ به این بلوغ می رسند
بنده هرگز شما رو خطاب قرار ندادم و موضع خودمو دقیق تر روشن کردم تا بفهمید منظورم چه کسان و بهتر بگم چه طرز تفکریه
طرز تفکری که تجربیات خودش درست یا غلط و ادراک و فهم خودشو دخیل می کنه و از اون حرفها برداشت دینی اجتماعی و روانشناسی می کنه و با تجربیات خود نسخه می ده در حالی که بهترین نسخه کتاب خدا و سخنان معصومین هست
سوال:
من در مقطع دوم دبیرستان (هنرستان) مشغول تحصیلم، دختری هستم محجبه، درس خوان اما نمی دانم چرا ذهنم درگیر ازدواج شده، لطفا بنده را راهنمایی کنید.
پاسخ:
میل به ازدواج یک نیاز فطری است و به ویژه بعد از دوران بلوغ این احساس نیاز قوی تر می شود و بایستی کنترل و مدیریت شود، در واقع این فرایند یک حالت طبیعی است و برای همه پیش می آید و جای نگرانی نیست و به شرط داشتن شرایط و موقعیت لازم ؛ حتی تصمیم به ازدواج در این سن هم هیچ مشکلی ندارد.
توصیه می شود؛ از این احساس درونی نگران نشوید و عذاب وجدان نگیرید و فکر نکنید که حتما باید مقابله کنید و یک نیاز اشتباهی است و نباید در ذهن شما ایجاد شود. بلکه باید رویکرد شما عاقلانه باشد.
وقتی باورتان به این مسئله منطقی باشد، خیلی راحت می توانید ذهنتان را به آرامی سوق داده و با خیال راحت برای این موضوع تصمیم عاقلانه بگیرید. شما فرد با استعدادی هستید و لازم است هدفمند زندگی کنید؛ می توانید برای آینده زندگیتان و خصوصا این مسئله ازدواج که یکی دیگر از اهداف زندگی شماست، هدف سازی کرده و زمینه های رسیدن به این اهداف را تامین کنید. ازدواج یک هدف بزرگی است، منتها مقدمات و شرایطی دارد که اگر آنها را رعایت کنیم، ازدواج موفق و سالمی را تجربه خواهیم کرد.
برای هدفمند سازی ازدواج موفق، رعایت این موارد می تواند مفید واقع شود؛
1. برای تحصیلتان برنامه ریزی کنید.
اگر علاقه به تحصیل را در حد دیپلم راضی هستید، می توانید فکر ازدواج را به بعد اتمام دوره تحصیلی (یعنی دیپلم) موکول کنید و با تلاش بیشتر و تمرکز قوی به تحصیلتان بپردازید و بعد آماده ازدواج بشوید.
و یا علاقه شما به ادامه تحصیل زیاد است و حتی دوست دارید در یک رشته خاصی در دانشگاه ادامه تحصیل بدهید، باز می توانید با خیال راحت فکر ازدواج را فعلا کنسل کنید و با صلابت بیشتر برای رسیدن به اهداف تحصیلی خودتان بپردازید.
در این هدف گذاری ها و اولویت بندیها، شما براحتی می توانید ذهن خودتان را کنترل کرده و با آرامش بیشتر به اهدافتان برسید. در واقع هدف گذاریها ذهن انسان را از دغدغه ها و نگرانی ها مصون نگهداشته و کمک می کند که افراد تصمیم عاقلانه ای را بگیرند.
2. اعتماد به خانواده و برخورداری از حمایت رفتاری آنها
هر هدف و تصمیمی نیازمند یک پشتوانه حمایتی است، در امر ازدواج و انتخاب فرد بهتر شما نیازمند یک حمایت قوی از سوی خانواده هستید، وقتی خانواده حمایت می کند شما در انتخاب و سایر تصمیمات خودتان احساس راحتی خواهید داشت. بنابراین در هدفمند سازی مقدمات ازدواج؛ جلب حمایت خانواده و بهره گیری از توجه و نظر آنها یک موضوع مهم و ضروری است. شما باید رابطه قوی با پدر و مادرتان داشته باشید، زیاد با هم گفتگو کنید، از تجربه و اندیشه عاقلانه آنها حتما بهره مند شوید و به آنها اعتماد کنید. مادرتان بهترین فردی است که می توانید در فضای صمیمی و یا به طور غیر مستقیم در مورد ازدواج با ایشان مشورت کنید.
3. مهارت آموزی را جدی بگیرید.
یک فرد بعد از ازدواج به طور رسمی وارد زندگی می شود، در این حالت افرادی که مهارت های لازم را داشته و زحمت کشیده اند موفقیت های زیادی را کسب می کنند. یک خانم کدبانو و زن موفق زندگی باید مهارت های زندگی و شوهر داری را یاد بگیرد، شما می توانید در دوره های آموزشی مهارت های زندگی مراکز مشاوره شرکت کنید و یا با مطالعه کتابهای مفید در این زمینه را اطلاعات خوبی را بدست بیارید. پس بهتر است خودتان را بپائید و هر گونه ضعف و نقص مهارتی یا اشکالاتی را که دارید قبل از ورود به زندگی حل کنید.
4. اولویت های زندگی خودتان را مشخص کنید.
یک قلم و کاغذ بردارید و در آن تمام خواسته و اهدافتان را مشخص کنید و مفصل روی آنها فکر کنید تا ذهنتان بتواند آنها را تفکیک کرده و آنها را از هم جدا کند و اولویتها را تشخیص بدهد و حتی در برخی از موارد مشورت گرفتن هم برای اولویت بندی لازم می باشد. انسانها وقتی اولویتهای زندگی را به هم می زنند و تصمیمات نابجایی را می گیرند، از خود راضی نمی شوند و احساس شکست می کنند. در این قصه رتبه اولویت ازدواج را برای خودتان مشخص کنید.
5. ارتقاء رابطه قوی با خدا و تصمیم به اصلاح رفتار و اخلاق
رکن اصلی موفقیت هر انسانی داشتن رابطه قوی با خداست، سعی کنید قبل از ازدواج روی رابطه معنوی خودتان بیشتر کار کنید، این تلاش و حرکت آثاری خیلی خوبی را بدنبال خواهد شد از جمله اینکه شما یک احساس بزرگی و عزتمندی را تجربه خواهید کرد، ثانیا خدا در این تصمیم به شما کمک می کند که فرد خوبی نصیب زندگیتان بشود. از طرفی بعد از قوی شدن رابطه معنوی با خدا، اصلاح رفتارهای اشتباه و اخلاق بد سهل تر شده و شما براحتی می توانید روی اخلاقتان کار کنید. اخلاق خوب زندگی را لذت بخش می کند. در این هدف سازی ازدواج؛ اصلاح رفتار و ارتقاء اخلاق مسئله مهمی است که در کنار معنویت گرایی باید جدی گرفته شود.