اینکه من کارشناس نیستم که اظهر من الشمسه، ولی شما هم کارشناس نیستید که بگویید حرف اول و آخر را شما میزنید و مابقی حرفها را باید ریخت دور ...
اینکه باید این گناه را ترک کرد حرفی درش نیست، بحث سر این است که چطور این کار را بکنند و راهکارهایی که به ایشان پیشنهاد میشود چقدر در عمل مفید فایده قرار میگیرد ... بله امر به تحمل کردن توصیهی اصلی است، مأمون علیهاللعنة معتاد به خوردن خاک شده بود و از دست هیچ یک از اطباء هم کاری بر نیامد که بتواند بر این عادت فائق شوند دست آخر دست به دامان امام رضا علیهالسلام شدند، امام علیهالسلام هم فرمودند که هیچ راهی نیست مگر آنکه خودت همت کنی و این عادت را ترک کنی ... ولی در این زمینه تا راه حلال دیگری باشد بیمعناست که فکر کنیم راه دیگری وجود ندارد ... حرف شما حرف آخر هست ولی حرف اول نیست ... حرف یکی مانده به آخر را فراموش کردید ... اگرچه حق با شماست که ما کارشناس نیستیم ...
پسنامه: در کتاب شهید مطهری این داستان خاکخوری مأمون با کمی تفاوت بیان شده است:
میگویند : مأمون عادت داشت به خاک خوردن . اطبا و دیگران را جمع کرد تا کاری کنند که خاک خوردن را ترک کند . معجون دادند ، گفتند چنین کن ، چنان کن وهر کس چیزی گفت ، فایده نبخشید . روزی در این زمینه صحبت میکردند . ژنده پوشی که دم در نشسته بود ، گفت : دوای این درد نزد من است . پرسیدند : چیست ؟ گفت عزمة من عزماتالملوک یک تصمیم شاهانه . به رگ غیرت مأمون برخورد ، گفت : راست میگوید وهمان شد . انسان نباید اینقدر اسیر عادت باشد .
[FONT=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
بنده چنین جسارتی نکردم،منظورم هم خودم نبودم از کارشناس..بنده خیلی بیسوادم..
بلکه منظورم بعضی دوستان بودند که بدون مبنای دینی خودارضایی ایشون رو تایید میکردند.
در هر حال عذر خواهی میکنم اگر از کلام این موضوع برداشت میشد
در واقع جنس ادبیات ها و شیوه تقابل ها به بنده فهموند که بعضا آدما در پی تخلیه فشارهای درونی هستند و نه لزوما در پی حل موضوع...
و این خود یک نوع آسیبه که باید بهش توجه بشه
سلام و آفرین بر شما بزرگوار گرامی .
زدید تو خال !
خب علت این تخلیه فشار های روحی چیست ؟! آیا جز غریزه جنسی ست ؟
تخلیه غریزه جنسی یا به صورت تجاوز انجام می شود و یا به صورت جک و متلک های جنسی و یا در نزد فرهیختگان به صورت فرهیخته تر !
+ خوانندگان گرامی ، غریزه جنسی شکلات نیست که اگر کسی پولش نرسید بگوییم شما با خرما سر کن ، تازه مفید تر هم هست .
غریزه جنسی مثل غذاست و 26 سال او را ارضا نکردن یعنی اعتصاب غذای تر !
در تقلیل گرایانه ترین نگاه، مثل یکی از گروه های هرم تغذیه غذایی مثل کربوهیدرات یا میوه و سبزی جات است که جایگزین ندارد . شما 26 سال میوه نخوری بلاشبهه یک چیزیت می شود، دیگر این غریزه که مستقیما با روان آدم ارتباط دارد و یکی از محرک های اصلی برای حیات و زندگی انسان است شوخی که نداریم ! > 26 سال سرکوب کردنش یعنی فاجعه .
خانومی گفت من ببینم شوهرم قبلا با کسی بوده ، ناراحت می شوم و لابد آقایانی هم هستند که در مورد خانومشان این را میگویند .
خیلی از انسان ها باید از 17-18 سالگی رابطه جنسی را تجربه کند . خب حالا این فرد بیاید در همان 20 سالگی زن دائمی بگیرد در حالی که نه ذائقه جنسی اش شکل گرفته و نه عقلش کامل است ، خب پس فردا نظرات این آقا یا خانوم عوض می شود و دیگر نمی تواند با شوهر یا زنش زندگی کند و طلاق ! یک شر بزرگ .
الان خیلی ها هستند به خاطر دوری از گناه می روند با اولین نفری که پیدا شد، ازدواج می کنند ! قربه الی الله ! خب عزیز من ، این شد تصمیم عقلانی ؟!
مثل این است که یک آدم گرسنه که بالطبع هر چیزی که دم دستش باشد می خورد، مثلا چیپسی را پیدا کند و تعهد بدهد مادام العمر فقط چیپس بخورد!
احتمال اینکه کسی به شیر یا برنج کته! با ماهی برسد چقدر است ؟
البته این ها را برای خودمان نمی گویم که معلوم است فرهنگ جامعه یک شبه عوض نمی شود، بلکه درموردش فکر کنید و برای بچه هایتان قید و بند های بی خود درست نکنید .
[FONT=arial]به نظر میرسه شما دنبال راهی برای این هستید که به نوعی رفتارتون رو توجیه کنید...و نه راهی برای انجام توجیه برای کی؟ برای خودم؟ اگه اینجوری بود پس چرا اینجا اومدم!؟
[FONT=arial]پیشنهاد دوستان نمیدونم چه نفعی برای شما خواهد داشت
ولی از ادبیاتتون مشخصه که کاملا در این زمینه منفعل رفتار میکنید ...
پیشنهاد دوستان رو خیلی سال پیش خودم میدونستم و میدونم ک اینا موقتیه و تاثیر چندانی نداره که البته همونطور ک توی همه پست های این بخش گفتند اینجاهم باز تکرار شد. ورزش.. تلوزیون!. کار ..جوک و..
[FONT=arial]بازم تاکید میکنم شما کاملا منفعل عمل میکنید و در این صورت مشاوره دوستان ... [FONT=arial]بیش از این که دنبال مشاوره باشید دنبال جوابی هستید که تو ذهنتونه
شما جواب رفتارتون رو هم خودتون میدونید و فقط در پی تایید اون هستید... خیلی خوبه ک وقتی نقل قول میکنین مطلب رو کامل بزارید! دقیقا دو خط پایینش گفتم من نیومدم اینجا ک برای انجام این عمل زشت مجوز بگیرم از شما!! من دارم مراحل ترکش رو میگذرونم. نمیدونم شما واقعا پیش خودت چه فکری کردی شما فک کنم کلا متوجه موضوع نشدین. اصل مسله سطح گناه بود. همانطور ک دوستان اشاره کردن با ورزش و اینجور چیزا نمیشه جلوش رو گرفت و هرچقدرم ایمان قوی باشه ادم بازم هر لحضه و ساعت مورد حمله ی شهوت قرار میگیره و طرف اونجا خدا و پیامبرم نمیشناسه( الان باز پیش خودتون فکر میکنین من دنبال مجوزم!..) منظور اینه ک شخص بعد اینهمه عبادات غافل شه در لحضه سطح گناه با عبادت ها یکی هست؟ یعنی با انجام این کار تمام کارنامه انسان خراب میشه و دوباره باید از صفر شروع کنه؟
من فکر کنم یه کارشناس پیدا شه توی این سایت! و جواب بده خیلی بهتره چون اگه همینجور پیش بره ممکنه تعداد صقحات پست نجومی شه!
happyhappy
!؟؟؟
[FONT=arial]هیچی با خودتون ازدواج کردید و خبر ندارید...
[FONT=arial]باشه مرسی از پاسخ خوب و مفیدتون! بسلامت.[FONT=arial]
سلام
پسری 19 ساله هستم و هرچی خدا واجب کرده از نماز و روزه بگیر تا مستحب و دعا و ذکر و کمک به همنوع و..... انجام میدم. ولی هر دو هفته یا یکماه تحریک میشم و یکبار خودراضایی میکنم. وقتی هم تحریک میشم اصلا دست خودم نیس و به هیچ وجه نمیتونم جلوش رو بگیرم بعد یکماه و فقظ باید ارضا بشم. الان با این حرکت همه ی نماز و روزه های من باطل میشه اینجوری؟ خدا قبول نمیکنه؟ تکلیف من چیه؟
بازم تاکید میکنم وقتی تحریک میشم بعد چند هفته دیگه اصلا نمیشه جلوش رو گرفت. موقعیت ازدواج هم فک نکنم با این وضع جامعه تا 15 سال اینده داشته باشم.. صیغه هم ک کلا شرایطش نیس... الان وضعیت من چی هس؟ لطفا مختصر و مفید جواب بدید مرسی.
سلام بر شما استارتر محترم .
دیدم خانومی شما را توصیه به خودارضایی کرده بود .
این چیزی ست که اجماع جامعه علمی ست و تا کنون برای خودارضایی ضرر بیولوژیکی که مورد تایید اکثر دانشمندان باشد، پیدا نشده .
اما می توان در او شک کرد و زیبایی علم هم به همین است .
چنانکه اخیرا به مادران میگویند بلافاصله بعد از زایمان بچه تان، نوزاد را بر روی پوست بدنتان بگذارید تا آن را لمس کند چرا که برای تقویت سیستم ایمنی بدنشان خوب است و چه و چه و چه .
خب وقتی چنین چیزی ، این اثرات خوب را دارد چطور می توان به یقین گفت که خودارضایی که شبیه سازی غریزه جنسی ست، ولی در آن فقط قسمت خاصی از مغز تحریک می شود و قسمت بویایی یا لمسی یا حتی بینایی یا بعد غریزه جنسی که هورمون های عشق آزاد می شوند و شما رمانتیک تر می شوید ولی در خودارضایی مجبورید عشق را سرکوب کنید، و امثال این ها ، پاسخ داده نمی شوند، مفید است .
می گویند ، مثلا یک بار در هفته مشکلی ندارد . مگر می شود برای غریزه جنسی سقف گذاشت؟! در خودارضایی شما خودتان را ارضا میکنید و نیازمند غیر نیستید پس تا آنجا که انرژی دارید میتوانید مشغول باشید و روزی بالای ده بار هم میتوانید ارضا شوید !
خلاصه اینکه بنده نمی دانم می توانید با او مقابله کنید یا نه ولی به هیچ وجه برای انجام آن برنامه ریزی نکنید و مثلا نگویید هفته ای یک بار و در تقویم روزی را ضربدر بزنید که در آن روز آن را انجام بدهم ! چرا که این یعنی عادی سازی خودارضایی و وقتی عادی شد ، به نظر من دیگر نمی شود جلویش را گرفت .
بعد آن خانوم گفتند مسیر سیناپس های شما تغییر کرده . بله ، اما این تغییر باز هم میتواند تغییر کند و اگر مدت زمان زیادی ست که خودارضایی کردید یا مثلا ساعات طولانی درس خواندید ، مسیر پیام عصبی در مغزتان تغییر کرده و بالطبع اگر دیگر خودارضایی نکنید یا دیگر درس نخوانید باز هم تغییر خواهد کرد . این مبحث البته علم روز دنیاست و بسیار شگفت انگیز و جالب است ولی به هر حال نتیجه اش این است که اعمال شما، مغز شما را تغییر می دهند و این تغییر یا خوب است یا بد و اگر زبان بلدید در پیام خصوصی می توانم مطالبی را در این باره با شما به اشتراک بگذارم .
خلاصه اینکه من نمی دانم چه کار کنید ،اما خود ارضایی را به نظرم برای خودتان عادی نکنید .
پ.ن : البته بنده در این نوشتار قصد نداشتم علم را زیر سوال ببرم و به آن و روشی که برای استدلال دارد، احترام میگذارم .
خیلی خوبه ک وقتی نقل قول میکنین مطلب رو کامل بزارید! دقیقا دو خط پایینش گفتم من نیومدم اینجا ک برای انجام این عمل زشت مجوز بگیرم از شما!! من دارم مراحل ترکش رو میگذرونم. نمیدونم شما واقعا پیش خودت چه فکری کردی
شما فک کنم کلا متوجه موضوع نشدین. اصل مسله سطح گناه بود. همانطور ک دوستان اشاره کردن با ورزش و اینجور چیزا نمیشه جلوش رو گرفت و هرچقدرم ایمان قوی باشه ادم بازم هر لحضه و ساعت مورد حمله ی شهوت قرار میگیره و طرف اونجا خدا و پیامبرم نمیشناسه( الان باز پیش خودتون فکر میکنین من دنبال مجوزم!..) منظور اینه ک شخص بعد اینهمه عبادات غافل شه در لحضه سطح گناه با عبادت ها یکی هست؟ یعنی با انجام این کار تمام کارنامه انسان خراب میشه و دوباره باید از صفر شروع کنه؟
من فکر کنم یه کارشناس پیدا شه توی این سایت! و جواب بده خیلی بهتره چون اگه همینجور پیش بره ممکنه تعداد صقحات پست نجومی شه!
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
شما سوالتون رو در بخش مشاوره مطرح کردید برای همین بهتر است از مدیر ارجاع سوالات درخواست کنید که برای موضوع کارشناس اخلاق هم در نظر بگیرند
اما نگاه برادر من
جهاد با نفس رو جهاد اکبر مرعفی کرده اند
تو جنگ هم حلوا خیرات نمی کنند انواع و اقسام حالات توش ممکنه پیش بیاد
برای همین نا امید نشوید تلاش کنید شرایتات را بیشتر به سمت رضایت خدا سوق بدهید و نگران زخم های جهاد اکبر نباشید
قبولی اعمال دست خدا است نا امید نوشید و پیش به سوی کمال بروید
چه سودی داره براتون بدونید عملتون حبط شده یا خیر یا سطح گناهتون چیست؟
اگر گناه باشد که خب گناه است و باید توبه کرد و شرایط رو داشت
خب مسیر درست رو طی کنید تا انشاء الله اساتید اخلاق هم ورود پیدا کنند
خیلی از انسان ها باید از 17-18 سالگی رابطه جنسی را تجربه کند . خب حالا این فرد بیاید در همان 20 سالگی زن دائمی بگیرد در حالی که نه ذائقه جنسی اش شکل گرفته و نه عقلش کامل است ، خب پس فردا نظرات این آقا یا خانوم عوض می شود و دیگر نمی تواند با شوهر یا زنش زندگی کند و طلاق ! یک شر بزرگ .
همین تخیلات عامه مردم هست که مارو بدبخت کرده!
چند نفر نشانتان بدهم که در سن ۱۸ سالگی ازدواج کردن و الان هم ۱۰۰ برابر موفق تر از هم دوره های خود هستند قانع میشوید؟ در عوض شما هم همان اندازه افرادی را نشان دهید که در ابن سن ازدواج کرده و طلاق گرفته اند!!!
ذائقه جنسی در همان دوران بلوغ شکل میگیرد که الان شامل نوجوانان ۱۳ ساله هم میشود و عقل هم در ۱۷-۱۸ سالگی شکل میگیرد و فرد میتواند به صورت منطقی برای زندگیش تصمیم گیری کند.
چند نفر نشانتان بدهم که در سن ۱۸ سالگی ازدواج کردن و الان هم ۱۰۰ برابر موفق تر از هم دوره های خود هستند قانع میشوید؟ در عوض شما هم همان اندازه افرادی را نشان دهید که در ابن سن ازدواج کرده و طلاق گرفته اند!!!
ذائقه جنسی در همان دوران بلوغ شکل میگیرد که الان شامل نوجوانان ۱۳ ساله هم میشود و عقل هم در ۱۷-۱۸ سالگی شکل میگیرد و فرد میتواند به صورت منطقی برای زندگیش تصمیم گیری کند.
چرا وسط بحث فرار رو به جلو میکنید؟ حالا که گفتید عامیانه بدانید تفکرات شما که سینه به سینه از مادربزرگان از هزاران سال پیش تا به امروز نقل شده، عامیانه ست نه حرف های من که نتیجه وفق دادن خودمان با شرایط و زمانه جدید است .
برو زن بگیر و همه چیز درست میشه و این توصیه ها که بی توجه به این است که دختر امروزی دیگر با هر مردی نمی سازد و گاها خواهان برابری حقوق است و مرد امروزی هم زن ابله و خنگ نمی خواهد که شب برود و کام بگیرد و تمام .
این همه آتئیست همه از 17-18 سالگی ، آتئیست شدند ؟
بدیهی بودن اینکه عقل رفته رفته رشد میکند و شخصیت ها کم کم شکل می گیرند و گاها آن قدر عوض می شوند که گویی انقلاب شده، آن قدر واضح است که نیاز به بحث ندارد برای عاقلان نه ماجراجویان .
+ گمان نکنید که مثلا من میگویم جوانان بروند به ازدواج موقت هم در بیایند و رابطه جنسی برقرار کنند و بعد اتمام مدت عقد ، هر کس برود پی زندگی خودش !
نخیر ، مگر حیوانند ؟ مگر غربی ها از روی شهوت می روند با کسی دوست می شوند؟ علاقه و تعهد ندارند ؟
یعنی دختر و پسری که همدیگر را دوست دارند، ابتدا ازدواج موقت کنند و بعد از چند سال اگر فهمیدند علاقه شان واقعی ست با هم ازدواج دائم کنند و مثل الان نشود که این همه طلاق عاطفی داریم . هم غریزه جنسی پاسخ داده می شود، هم از فساد جلوگیری می شود و هم ازدواج های بهتری خواهیم داشت و هم مثل غرب بچه های تک سرپرست و بی پدر نخواهیم داشت .
حالا اگر کسی بنا به آموخته های کودکی اش که در ناخودآگاهش اثر گذاشته از این کار بدش می آید و چندشش می شود، به خودش مربوط است .
چرا وسط بحث فرار رو به جلو میکنید؟ حالا که گفتید عامیانه بدانید تفکرات شما که سینه به سینه از مادربزرگان از هزاران سال پیش تا به امروز نقل شده، عامیانه ست نه حرف های من که نتیجه وفق دادن خودمان با شرایط و زمانه جدید است .
بله تفکر من عامیانه ۲۰۰ سال پیش ۱۰۰ سال پیش است ولی عامیانه شما تفکر غالب این روزهای مردم است!!! معیار حال است نه ۱۰۰ سال پیش پس تفکر شما عامیانه است تفکر بنده عامیانه "بود".
برو زن بگیر و همه چیز درست میشه و این توصیه ها که بی توجه به این است که دختر امروزی دیگر با هر مردی نمی سازد و گاها خواهان برابری حقوق است و مرد امروزی هم زن ابله و خنگ نمی خواهد که شب برود و کام بگیرد و تمام .
این ها همه تخیلات شماست، نه حقیقت، همین الان هم دختران مذهبی و مومنی وجود دارند که مثل ۱۴۰۰ سال پیش فکر میکنند. همین الان هم مردانی هستند که دنبال همچین دخترانی هستند تا "زندگی" کنند!!! حال اگر زندگی از نظر شما کام گرفتن در شب است یا این دختران از نظر شما ابله و خنگ هستند این مشکل ما نیست مشکل شماست که باید حل کنید!
این همه آتئیست همه از 17-18 سالگی ، آتئیست شدند ؟
بدیهی بودن اینکه عقل رفته رفته رشد میکند و شخصیت ها کم کم شکل می گیرند و گاها آن قدر عوض می شوند که گویی انقلاب شده، آن قدر واضح است که نیاز به بحث ندارد برای عاقلان نه ماجراجویان .
عجب... با این حساب باید اصلا ازدواج نکنیم چون ممکنه است در ۸۰ سالگی در ما انقلابی به وجود آید و برویم سراغ طلاق!!! چه منطق جالبی!!!
+ گمان نکنید که مثلا من میگویم جوانان بروند به ازدواج موقت هم در بیایند و رابطه جنسی برقرار کنند و بعد اتمام مدت عقد ، هر کس برود پی زندگی خودش !
نخیر ، مگر حیوانند ؟ مگر غربی ها از روی شهوت می روند با کسی دوست می شوند؟ علاقه و تعهد ندارند ؟
یعنی دختر و پسری که همدیگر را دوست دارند، ابتدا ازدواج موقت کنند و بعد از چند سال اگر فهمیدند علاقه شان واقعی ست با هم ازدواج دائم کنند و مثل الان نشود که این همه طلاق عاطفی داریم . هم غریزه جنسی پاسخ داده می شود، هم از فساد جلوگیری می شود و هم ازدواج های بهتری خواهیم داشت و هم مثل غرب بچه های تک سرپرست و بی پدر نخواهیم داشت .
حالا اگر کسی بنا به آموخته های کودکی اش که در ناخودآگاهش اثر گذاشته از این کار بدش می آید و چندشش می شود، به خودش مربوط است .
نمیدانم چرا دوستان اینقدر به خلط مباحث علاقه دارند!!!
پ.ن. مدیران محترم باید به همچین پست هایی که هدفشان بدبختی ما جوان هاست گیر بدهند نه به پست هایی که برای ترویج ازدواج تلاش میکنند.
بازم تاکید میکنم وقتی تحریک میشم بعد چند هفته دیگه اصلا نمیشه جلوش رو گرفت. موقعیت ازدواج هم فک نکنم با این وضع جامعه تا 15 سال اینده داشته باشم.. صیغه هم ک کلا شرایطش نیس... الان وضعیت من چی هس؟ لطفا مختصر و مفید جواب بدید مرسی. [FONT=arial]با سلام و عرض ادب
سلام
پسری 19 ساله هستم و هرچی خدا واجب کرده از نماز و روزه بگیر تا مستحب و دعا و ذکر و کمک به همنوع و..... انجام میدم. ولی هر دو هفته یا یکماه تحریک میشم و یکبار خودراضایی میکنم. وقتی هم تحریک میشم اصلا دست خودم نیس و به هیچ وجه نمیتونم جلوش رو بگیرم بعد یکماه و فقظ باید ارضا بشم. الان با این حرکت همه ی نماز و روزه های من باطل میشه اینجوری؟ خدا قبول نمیکنه؟ تکلیف من چیه؟
بازم تاکید میکنم وقتی تحریک میشم بعد چند هفته دیگه اصلا نمیشه جلوش رو گرفت. موقعیت ازدواج هم فک نکنم با این وضع جامعه تا 15 سال اینده داشته باشمhappy.. صیغه هم ک کلا شرایطش نیس... الان وضعیت من چی هس؟ لطفا مختصر و مفید جواب بدید مرسی.
من نیومدم اینجا ک برای انجام این عمل زشت مجوز بگیرم از شما!! من دارم مراحل ترکش رو میگذرونم. نمیدونم شما واقعا پیش خودت چه فکری کردی
شما فک کنم کلا متوجه موضوع نشدین. اصل مسله سطح گناه بود. همانطور ک دوستان اشاره کردن با ورزش و اینجور چیزا نمیشه جلوش رو گرفت و هرچقدرم ایمان قوی باشه ادم بازم هر لحضه و ساعت مورد حمله ی شهوت قرار میگیره و طرف اونجا خدا و پیامبرم نمیشناسه( الان باز پیش خودتون فکر میکنین من دنبال مجوزم!..) منظور اینه ک شخص بعد اینهمه عبادات غافل شه در لحضه سطح گناه با عبادت ها یکی هست؟ یعنی با انجام این کار تمام کارنامه انسان خراب میشه و دوباره باید از صفر شروع کنه؟
من فکر کنم یه کارشناس پیدا شه توی این سایت! و جواب بده خیلی بهتره چون اگه همینجور پیش بره ممکنه تعداد صقحات پست نجومی شه!
سلام،
ظاهراً سؤال اصلی شما این است که این کارها باعث حبط عبادات شما میشود یا نه ... ولی فکر کنم تا کنون تمام مباحث بر روی دو خط آخر سؤالتان متمرکز شده بودند ... سؤالتان را طوری پرسیدید که در واقع جلب توجه کافی نمیکرد، بخصوص که احتمالاً برای خیلیها چنین سؤالی چندان هم موضوعیت ندارد که بخواهند رویش فکر یا بحث زیادی داشته باشند ... برادر من حالا فرض کنید که همهی عبادات شما با این کار حبط شود، خوب حالا چه میخواهید بکنید؟ جز این است که باز هم باید به دنبال راه مؤثرتری برای ترک رذیله بگردید؟ ... نکند اگر متوجه شوید که اعمال شما حبط نمیشود بگویید پس اشکالی ندارد و میتوانم با عذاب وجدان کمتری به کارم ادامه بدهم؟ نه البته که اینطور نیست بخاطر مطلبی که فرمودید از قبل شروع به ترک این رذیله کردهاید ... در نتیجه در هر دو صورت در عمل شما به دنبال ترک این کار هستید، چه اعمالتان حبط شده باشند و بشوند و چه نشده باشند و نشوند ... در نتیجه آنچه که ظاهراً سؤال اصلی شما بوده است در حدّ یک کنجکاوی شخصی است و به دنبال خود راهکار برای ترک رذیله نیستید چون از قبل خودتان همهی این راهکارها را میدانید، گرچه مطلبی که در مورد متعه گفتید به نظرم اشتباه است ولی بیش از این بحث را ادامه نمیدهم، اگر میخواستید متوجه اشتباهتان بشوید از همین مقدار مطلب نوشته شده متوجه میشدید ... کنجکاوی شخصیاتان هم کماهمیت نیست، به هر حال یک نگرانی است، مثل کسی که دارد حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا میکند، خیلی هم خوب و مقدس است، میخواهید ببینید بین خودتان و خدا چندچند هستید، خدا روزی ما هم بکند ان شاء الله، مراقبه و محاسبه و مشارطه را ... به قول شما بهتر است یک کارشناس پیدا شود و جوابتان را بدهد، بحث ما تا همینجا کفایت میکند، تاپیکتان را شلوغ کردیم یا شاید هم کردم ...
از اینکه به کل صورت سؤال را درست نفهمیده بودم شخصاً از تمام بحثهای غیرمرتبطی اگر بوده عذرخواهی میکنم، ولی صورت سؤال شما و در واقع عنوان تاپیک شما هم ایهام داشت، تکلیف چیست یعنی باید چه کار کرد اگرچه منظور شما این بوده است که وضعیتتان چگونه است ... در ضمن اینکه در صورت پست اولتان هم به نظرم اشکالی وجود داشت که همتم صرف بحث بر روی آن شد، در نتیجه خودم فکر نمیکنم بحثم حاشیهای یا بیربط بوده باشد، با این حال همه یکجور فکر نمیکنند ...، ان شاء الله خدا همهامان را هدایت کند ...
والسلام علیکم و رحمة الله
سلام
پسری 19 ساله هستم و هرچی خدا واجب کرده از نماز و روزه بگیر تا مستحب و دعا و ذکر و کمک به همنوع و..... انجام میدم. ولی هر دو هفته یا یکماه تحریک میشم و یکبار خودراضایی میکنم. وقتی هم تحریک میشم اصلا دست خودم نیس و به هیچ وجه نمیتونم جلوش رو بگیرم بعد یکماه و فقظ باید ارضا بشم. الان با این حرکت همه ی نماز و روزه های من باطل میشه اینجوری؟ خدا قبول نمیکنه؟ تکلیف من چیه؟
بازم تاکید میکنم وقتی تحریک میشم بعد چند هفته دیگه اصلا نمیشه جلوش رو گرفت. موقعیت ازدواج هم فک نکنم با این وضع جامعه تا 15 سال اینده داشته باشمhappy.. صیغه هم ک کلا شرایطش نیس... الان وضعیت من چی هس؟ لطفا مختصر و مفید جواب بدید مرسی.
مثله همیشه جامعه و قانونگذاران و مجریان بهتون پاسخگو نیستند .
شما دو تا کار میتونین بکینین .
1. در درون جامعه اسلامی زندگی کنین ... در اینصورت اصالت با اسلام هست و این حرفهای شما پشیزی ارزش ندارند و باید شلوار تنگ نپوشین و غذای چرب نخورین ... اینا راهکار شما هست .
2. یا اینکه برین در درون یک جامعه " ایسم " دار زندگی کنین ... مثلا جامعه ای که امانیسمی باشه ... در اینصورت ... اصلت با انسان هست ... قانونگذاران حرف شما رو میفهمند و قوانینی رو تصویب میکنند و راهکارهایی غیر از نپوشیدن شلوار تنگ در اختیارتون میزارند .
باسلام ببخشید شما یک لیوان آب هم میخورید ربطی به جامعه و قانون گذار داره؟
این تصمیمی هست که خود فرد میگیره
وقتی کاربر محترم دارند میکنند که نمیتوانند جلوی خواسته نفسشون بایستند پس راهکار که به ایشون داده شده این باید باشه شما روی اعتمادبه نفس خودتون کار کنید همین ورزشی که کارشناس محترم گفتند به بالا بردن روحیه شما کمک میکنه
اول از هرچیز از موضوعات غیر مرتبط به این موضوع شروع کنید مثلاتشنه هستید همین که دارید میرید آب بنوشید یک دقیقه فاصله بدید و بعد بخورید یا غذای مورد علاقه و...
در واقع روزه میخواد همین روحیه رو در ما قوی کنه مقابله کردن با خواهشهای نفسانی
اگر این نماز و روزه رو نداشتید مطمئنا سرکشی نفستون بیشتر بود
از همین لحظه شروع کنید وقتی همچین خواسته در شما دوباره ایجاد شد بگوید یک ساعت دیگر مطمئنا فاصله دادن در یه کاری باعث میشه شما راحت تر کنارش بزارید چون این احساس به شما منتقل میشه که پس میتونم
تاوقتی که از عوامل محرک دوری نکردید مشکل سرجای خودش خواهد موند
برای خودتون جریمه در نظر بگیرید.
با توکل بر خدا همت کنید
آرزوی موفقیت برای شما دارم
برای ازدواج هم حتما فکر کنید از یه مشاور بخواهید با خانواده صحبت کنند و غیر مستقیم در مورد نیاز شما صحبت کنند یا از یک معتمدی که بتونه در مورد ازدواج شما با خانواده صحبت کنه اگر خودتون نمیتونید موضوع رو با خانواده در میون بگذارید
مطمئنا نمیشه تا ابد مقابل خواسته خودتون بی تفاوت باشید.
راهکار درست رو در پیش بگیرید خواسته و معیارهاتون رو کم کنید و در انتخاب سختگیری نکنید
یاحق
سلام
بله درسته، گفتم یکی از راه ها می باشد، که با توجه به شرایط و موقعیتی که فرد در آن قرار می گیرد توصیه می شود.
سلام خوب به نظر شما ازدواج موقت در شرائط امروزی جوابگو خیل مردان و جوانان ایرانی اس!
لطفا شما می توانید محاسن و معایب متعه را در جامعه و شرائط امروزی کشور بفرمائید!
تجویز ازدواج موقت راهکار اساسی است !
نباید فراموش کرد!
ازدواج موقت تنوع طلبی را در بین آقایان ترویج می کند ! و فرزندانی که از ابن طریق ازدواج ها متولد می شوند !
در آینده تبعات سوئی را برای ساختار امنیتی و فرهنگی و اقتصادی کشور به دنبال خواهد داشت !
نباید در برابر مشکلات حاد نسخه های مسکنی کوتاه مدت پر هزینه تجویز کرد !
هر چند متعه را بعنوان حکم فقهی و شرعی کا ملا قبول دارم !
شاید بهترین جمله ای باشه که در این تاپیک دیدم.
این یک فرمول است.
به قول علامه طباطبایی: گاهی یک عصبانیت ، 20 سال انسان را در سیر و سلوک عقب می اندازد.
آن عصبانیت است که الزاماً گناه هم نیست و اینقدر اثر دارد که جبرانش 20 سال طول می کشد تا به حال اول برسی (نه اینکه جلوتر بروی).
باقی مسایل که جای خود دارد.
ما باید ماهیت "گناه" برایمان تحلیل شود.
گناه را میتوان به مظاهر مختلفی در طبیعت متناظر و مرتبط دانست. از جمله : چاه.
البته نه یک چاه عادی. چاههای عادی در مقابل چاه گناه ، چاله کوچک و کم عمقی بیش نیستند.
برای افتادن در چاه ، یک لحظه غفلت هم کافیست.
راه حل خیلی از مسایل ، دایم الذکر بودن است.
ذکر ، اسلحه ای است که ما را در جنگ با نفس خودمان و شیطان ، یاری می کند. إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِکَةِ مُسَوِّمِينَ
قرآن را که بخوانیم ، می بینیم یکی از بزرگترین اهداف قرآن ، این است که انسان را به مخالفت با شیطان و هوای نفس دعوت کند.
خوب ، وقتی قرآن ما را به این جنگ دستور می دهد ، شیوه آن و اسلحه مناسب برای آن را هم به ما آموزش می دهد.
مگر میشود کسی را روانه جنگ کرد و به او اسلحه نداد؟ یا آموزشهای لازم را به او نداد؟
وقتی قرآن می فرماید به یاد من باشید (ذکر) ، نماز بخوانید ، اینها تعارف نیستند.
اینها واقعاً اسلحه هستند.
به شرطی که ما درست از آنها استفاده کنیم.
به شرطی که ما بدانیم که این امکاناتی که به ما داده اند ، سلاح است.
اگر به کسی موشک بدهید ، اما او نداند که این یک سلاح است، فکر کند یک هدیه تشریفاتی!! است ، طبیعتاً در جنگ از آن استفاده ای نمی کند.
مثال:
خداوند می فرماید: کلمة لا الا الله حصنی. فمن دخل حصنی امن من عذابی. حصن یعنی چه؟ یعنی قلعه مطمئن و محکمی که دشمن نمی تواند وارد آن بشود.
دشمن کیست؟ شیطان و هوای نفس.
امن من عذابی یعنی چه؟ یعنی خداوند آن شخص را عذاب نمیکند.
مگر خداوند چه کسانی را عذاب می کند؟ گناهکاران را.
پس معنای این جمله این است که کسی که وارد این حصن بشود ، گرفتار گناه نمی شود. نه اینکه گناه می کند اما خدا او را عذاب نمی کند.
پس این شما و این ذکر شریف @};-"لا إله الا الله"@};-
بسم الله.
(( با این شهوت سرکش ، تکلیف من چیه ؟ ))
هر اسب سرکش و چموشی را ، رام باید کرد .
اسب نفس را اگر رام نکنید ، اژدها می شود !
شما و سایرین را می سوزاند و می بلعد .
سلام
خوب به نظر شما ازدواج موقت در شرائط امروزی جوابگو خیل مردان و جوانان ایرانی اس!
لطفا شما می توانید محاسن و معایب متعه را در جامعه و شرائط امروزی کشور بفرمائید!
تجویز ازدواج موقت راهکار اساسی است !
نباید فراموش کرد!
ازدواج موقت تنوع طلبی را در بین آقایان ترویج می کند ! و فرزندانی که از ابن طریق ازدواج ها متولد می شوند !
در آینده تبعات سوئی را برای ساختار امنیتی و فرهنگی و اقتصادی کشور به دنبال خواهد داشت !
نباید در برابر مشکلات حاد نسخه های مسکنی کوتاه مدت پر هزینه تجویز کرد !
هر چند متعه را بعنوان حکم فقهی و شرعی کا ملا قبول دارم !
سلام جناب آرمین گرامی
جملاتی که ابتدا گفتید نمیدونم سوالیه یا تعجبی؟!
در هر صورت منظور بنده از اینکه گفتم موافق هستم با رعایت شرایط و اما و اگرهایی که در احکام و اخلاق مطرح است می باشد، و مانند خیلی از موارد دیگر نمی توان آن را بطور کلی رد یا تایید کرد چرا که باید با توجه به موقعیتی که فرد در آن قرار دارد عمل شود بنابراین باید موردی و برای شخص مشخص تجویز گردد سپس تکنیک های متناسب با آن ارائه گردد (نظر شخصی ام در مورد ازدواج موقت)
اما در مورد پست هایی که در این مورد گذاشتم، صرفا جهت هدایت بحث دوستان و توجه دادن عزیزان به اصل موضوع بحث می باشد .
با جملات اخر شما کاملا موافقم برای همین نظرم بر این است که این موارد باید حتما فردی بحث و بررسی گردد و نمی شود آن را بعنوان یک اصل در اختیار همگان قرار داد.
سلام جناب آرمین گرامی
جملاتی که ابتدا گفتید نمیدونم سوالیه یا تعجبی؟!
در هر صورت منظور بنده از اینکه گفتم موافق هستم با رعایت شرایط و اما و اگرهایی که در احکام و اخلاق مطرح است می باشد، و مانند خیلی از موارد دیگر نمی توان آن را بطور کلی رد یا تایید کرد چرا که باید با توجه به موقعیتی که فرد در آن قرار دارد عمل شود بنابراین باید موردی و برای شخص مشخص تجویز گردد سپس تکنیک های متناسب با آن ارائه گردد (نظر شخصی ام در مورد ازدواج موقت)
اما در مورد پست هایی که در این مورد گذاشتم، صرفا جهت هدایت بحث دوستان و توجه دادن عزیزان به اصل موضوع بحث می باشد .
با جملات اخر شما کاملا موافقم برای همین نظرم بر این است که این موارد باید حتما فردی بحث و بررسی گردد و نمی شود آن را بعنوان یک اصل در اختیار همگان قرار داد.
سرکار خانم ریحانه النبی
با سلام و احترام
بابت توضیحات و نظر منطقی شما سپاسگزارم !
موفق باشید
این راهکار هایی هم ک پیشنهاد کردین رو قبلا شنیدم انجامم دادم. عکس و مطلب و جوک! هم نمیبینم حتی تلگرامم جدیدا پاکسازی کردمو کلی کانال مذهبی دارم توش. ورزش هم میکنم اهل اهنگ و مجلس هم کلا نیستم! نگاهمم واقعا کنترل میکنم. نماز شب هم گاهی شب ها میخونم ولی بازم این روش ها یک جور گول زدن خود ادمه! واقعا وقتی نیاز هست و باید ادم ارضا شه نمیتونه جلوش رو بگیره خب! درسته گاهی شاید مثل یک مسکن عمل کنه و در اون ساعت یا حتی در اون روز یا اون هفته کاری انجام ندیم, و چندین بار هم اینجوری شده و خیلی سخت خودمو کنترل کردم,
با عرض سلام ادب مجدد
نکات خوبی را اشاره نمودید از جمله اینکه :
این راهها تنها مسکن می باشد
کنترل غریزه سخت می باشد
که کاملا درست می باشد و البته باید به وسیله همین راهها غریزه را کنترل نماییم تا زمان ازدواج فراهم گردد
اما دقت نمایید نکاتی که عرض کردم تجربه شده است و افرادی را می شناسم که با همین راهها موفق شده اند فقط باید بخواهید
در ضمن در کنار عمل به نکات فوق و دعا و توسل به اهل بیت :
راههای کنترل فکر : که بسیار مهم میباشند را فراموش ننمایید.
راههای کنترل فکر:
[FONT=arial]الف: از فکر کردن ارادی به موضوع آزار دهنده (طرف مقابل و هر آنچه مرتبط با او می باشد) به شدت پرهیز نمایید.
ب . اگر خود بخود به ذهن شما آمدند سعی کنید از ذهن خود بیرون ببرید و اگر نتوانستید از راهکارهای زیر استفاده نمایید:
-اهمیت ندادن و بی خیال بودن
۱ . پر کردن اوقات روزانه
۲ . در نظر گرفتن افکار و رفتارهای جایگزین مناسب
۳ . نوشتن افکار
۴ . نوشتن افکار و پاره کردن کاغذ
۵ . بستن کش به دست و کشیدن آن
۶ . حواله دادن افکار به زمان خاصی در روز یا هفته (اگر زیاد به ذهن شما می آید روزانه یک ربع تا نیم ساعت و اگر کمتر زمان کمتری را روزانه یا یک روز درمیان و ...به این فکر اختصاص دهید و هر موقع این فکر به ذهن شما آمد به آن زمانی که معین کرده اید حواله دهید )
۷ . توجه به معنویت را فراموش ننمایید( نماز اول وقت توسل به اهل بیت مناجات و طلب از خداوند اذکار صلوات استغفار لاحول و لا قوه الا بالله و خواندن سورهای معوذتین )
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
می تونم توصیه کنم بابت نفی خواطر. یا همون فکر نکردن به
می تونید سخنرانی استاد پناهیان مهارتهای معنوی دو رو گوش بدید. اگه عمل کنید بهش قول می دم بعد یک یا حداکثر دو سال افکار جنسی دنبالتونچنمیاد
من متاهلم موقعی که از خانومم دورم این حالت شهوت زیاد برام پیش میاد.
چرا
چون زیاده روی تو مصرف مواد انرژی زا و شیرین مثل خرما
تجمع انرژی جنسی که به یک نوعی تخلیه می شه
و مانع انجام کارها می شه. وقتی به صدت تحریک جنسی می شی هرگز سراغ دیدن عکس دخترا نرو حتی محجبه. کارشناس فسادم نشو یعنی نری سرچ کنی فلان سخنران در مورد ساپورت چی گفته برات کلیپ بیاره. کلا از مسیله دختر. سایت هایی که عکس دختر با محجبه ترین: حالت دیدن سریالهای وطنی یا برنامه های تلوزیون خودمونم پیشنهاد نمی دم.
احتمال می دم. اگه اون کار شیطانی رو نکنی تو خواب تخلیه بشی
اگه اهلش هستی با یه دختر مذهبی بدون ارایش زیبا ازدواج کن تو فامیلم باشه یه عقدی بخونید بگو بعد چند سال ازدواج. داماد مت 19 سالش بود اومد جلو. والا
اعه سلام و درود خدمت دوستان
:dواسم خیلی جالبه که تو همه سایتا در مورد این مسائل نظرات و اشاعه فیض بسیار فزایندست خب ی چن تا گله بکنم از دوستان بعد ماجرای خودم بعدم چن تا راهکار ارائه بدم شاید بدرد بخوره،نقد منفی هم نکنید چون این متن با لحن صمیمانه نوشتم و مباحثه ای هم نیست:d
اول ی خانمی گفت که پسرای 17 ساله چرا باید ذهنشون درگیر اینا باشه و تهاجمی رو به این طیف از نوجوانان کردند که من به نمایندگی همسالان خودم دلخور شدم از این اتخاذ رویکرد خب پس فردا فرزند شما هم تو این سن به همچین مشکلی بخوره همیجوری میگین؟sad
در مورد گاندی هم که یکی از دوستان اشاره کردند در کتابی خوانده بودم که تفننی گه گاهی چن تا حوری البته از نوع زمینی جمع اوری میکردند و در مقابل تمایلات مقاومت به خرج میدادند از مرتاضان بعید نیس
یکی دیگه هم از دوستان گفتن مامون خاک و گل و ازین دست تنقلات مصرف میکرد و چاره ای از دست باقی افراد بر نمی آمد که یهویی پیر مرشدی از راه رسید و با نگاهی عاقل اندر سفیه فرمود مشکل اراده است![از کرامات شیخ ما چه عجب!مشت را باز کرد و گفت ی وجب!معتقدم بدبختی جامعه امروزی ما وجود همچین افرادی هستش که به معلومات خودشون اطمینان تام کذایی دارند]خب اسم این بیماری پیکا هستش که علت های مختلفی مثل کمخونی و آهن واین مسائل ربوط میشه چه بسی اگر این مشکل حل میشد مشکل به اصطلاح اراده هم حل میشد؛در تاریخ کم نبودند از این دست عواقلین که بیماری صرع رو جن زدگی و برای هر بیماری موهوماتی متصور بودند
البته حمل بر قبح شکنی نشه ولی این مشکل؛ن تنها مشکل منم بود بلکه مشکل دوستان من نیز بوده و هست،عده زیادی از آنها بخاطر همین موضوع ن تنها دچار افت تحصیلی شدند بلکه بعضا به مشکلاتی بر خوردند که کارشان به مشاورین و روانشناسان بالینی رسید
در مورد این مشکل همانطور که با افراد حوزوی صحبت میکنید حتما با چند تا روانشناس کاربلد هم صحبت کنید
از تجربیات خودم بگم خب وارد این دوره خطیر شدیم و روزگار ابستن اتفاقات ناگواری همچون این موضوع شد،در ابتدا که به صورت خواب های شبانه هستش که متاسفانه وزارت ارشادی در خواب وجود نداره که احراز صلاحیت کنه مایحتوی خواب هامون رو و بدون سانسور همه چی میفرسته در همون اتفاقات اول بود که راجب این موضوع چیزی نمیدونستم و وقتی از خواب بیدار میشدم ی سکته ناقص زده و متوسل به حضرت علامه امام زاده بیژن میشدم!ازونجا که خجالتیم بودم بزور و بدبختی تحقیق کردم در اینترنت به این موضوع رسیدم [به اشتباه] که دچار بیماری شب ادراری شدم. ای خدا حالا با این بد بختی چه کنم رخت خواب را چجور به زحمت بصورت مخفیانه شستشو میدادم با سشوار و اتو مو خشک میکردم بد بختی های لباس وچسبکاری و...
از قضا چند صباحی گذشت و شک ما بر انگیخته شد که عملیاتی که در خواب رخ میدهد با عملیات اجابت مزاج متفاوت است در همین دوران بود که مشاور باحال مدرسه در باره این موضوع صحبتایی کنایه وار کردند که متوجه شدم بله قضیه از چه قرار است و مسائل اینطور هستند و از یار همیشه در صحنه اینترنت دوس داشتنی سوالاتی را فراخواندم و فهمیدم که مشکل احتلام هست و خداروشکر طبیعی[اینجا باید نکته ای اضافه کنم انسان تا موقعی که می ترسه همه جوره از خدا کمک میخواد ولی ترس برطرف میشه دیگه هیچی دیگه:d]دیگه ترسمون که تموم شد حس جستجوگرانه بیدار شد و گفتیم این حسی که در خواب رخ میدهد در بیداری هم لابد میشود دیگر که متاسفانه با این عمل بد آشنا شدیم در ابتدا که نمیدانستم گناه بود واقعا لذتبخش بود و گویی آپشن جدیدی کشف شده!دقیقا یادم هست در همان موقع دو سه تا ناسزا روانه افرادی که خودکشی میکردند گردانیدم و وجود همین آپشن را برای دوست داشتن زندگی کافی دانستم!دیری نپایید که این لذت بردن با فهمیدن نفس وجودی این کار از هم گسست زیرا که چندی از طلبه های جوان به مدرسه آمدند و در خلوت با زور و زحمت در این مورد سوال کردم !یدفعه باصطلاح قلبمو کندن انداختن تو دستم!روایت میاورد این کار زنای با نفس است ازدواج با خود است از 1000 فرسخی بوی بهشت را استشمام نمیکنی ،جهنم از وجودت در عذاب میشوند،اصلا غسل جنابت میدانی چیست و خلاصه کابوسی به جان ما انداختن!گفتیم ای بابا حالا چه کنیم گناه هست ان هم نوع کبیره لذت بخش نیز است مدتی مبارزه کردیم که چند باری موفق و اکثرا مغلوب واقع میشدیم تا گفتیم که ،ن؛اینطور نمیشود!باید راهکاری باشد
باز هم آمدیم سراغ یار دیرین خود اینترنت ی سرچ دو سرچ بله لیستی از راهکار ها دیدیم از انجا که ادم کمال گرایی بودم هر کار را بیشتر از حد مفروض انجام میدادم
اولین مورد ورزش!خب روزی تعدادی شنا دراز نشست و سایر حرکات ورزشی را انجام می دهیم!در حدی که جانمان به لبمان برسد!انجام دادیم اثری نداشت
خب مورد بعدی گفتیم هر بار دچار اشتباه شدیم هنگام غسل با اب جوش خودمو بسوزونم تا اینکه خدا ببخشد و شاید کمکی باشد!انجام دادیم حس خوب و اعتماد به نفسی داد اما باز هم نشد
داستانی را دیدم که خلاصه اش میگفت روزی دختری پادشاه از خانه فرار میکند و پیش زاهدی میرود به خیال اینکه با او کاری ندارد اما طی فعل انفعالاتی متوجه میشه که زاهد در اون لحظه منسوخ شده و به فرد هیزگری تبدیل گشته زانجا فرار میکند از دور کور سوی روشنایی را میبیند تق تق تق جوانی در را باز میکند دختر در دلش میگه دیگه هر چه بادا باد سپس به جوان میگوید میخاستم کمی استراحت کنم جایگاهی ندارم خلاصه اینکه جوان دختر رو وارد خانه میکنه و خودش میره بیرون فردای روز میشه سربازان پادشاه دختره رو میبرن و پادشاه می پرسه که مشکلی واست پیش نیومد؟دختر میگوید نه جوان بخاطر من شب را تا صبح از خانه بیرون ماند -پادشاه:چه جوان درستکاری-دختر:ولی از شب بوی کباب می آمد و آن جوان تعارفی به من نکرد-پادشاه:الان دستور میدهم دهنش را یکارایی بکنند
خلاصه جوانو میارن پیش پادشاه میگه چرا به دخترم مقداری از کباب ندادی جوان میگوید کباب نبود دستانم را بر آتش نهادم تا یاد آور عذاب جهنم بر من باشد و فکر خطایی به من سر نزند بعدشم پادشاه که وزیر میکنه جوان رو و... دیگر کاری ندارم
بر گردم به داستان خودم!منم آدم جوگیر! هاله از احساسات منو فرا گرفت گفتم چی کنم چی نکنم آتیش که نمیشه تو حیاط راه انداخت چه کنیم چه نکنیم هان! از فندک استفاده می کنیم حال به فندک ساده راضی نشدم که گفتم ی فندک اتمی بگیرم تا استخان بسوزم که دیگه فکرش را هم نکنم اقا ما این جهالت رو انجام دادیم خلاصه یک لحظه دستمونو جلوش گرفتیم یعنی طوری سوزوند که دیگر توصیفش با کلمات محال است فقط اینرا بگویم رختی که شیطان هم بر جان ما افکنده بود آتش گرفت!و شیطان آتشین را نیز سوزاند و مدتی راحت بودیم اما
خلاصه دیگه گفتیم ولش کن بابا پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت:d
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم
حضرت ادم ی دو تا جو رو نتونست تحمل کنه مارو انقدر بدبخت کرد بعد من بیام اینقد سختی بکشم نخاستیم و گفتیم دیگه خون پرش جهنم والسلام!
بعد از مدتی دیدم کتاب فیزیک را باز کرده ام بعد چند ساعتی که به خودم میومدم میدیدم ای بابا هنوز رو ابتدای کتاب رو عکس امام خمینی موندیم هیچی نخوندیم
به شعر و این چیزا علاقه داشتم خلاصه بیشتر از اینکه تو واقعیت باشم تو تخیلات بودم در حال گشت زنی در اینترنت بودم با مبحثی به نام تلقین خودهیپنوتیزم و این دست مسائل آشنا شدیم!
گفتیم ایولله انفسکم راه چاره همینست از کتابای کابوک تا فریور آری هارونز و ... همه رو خوندیم اومدیم عملی کنیم مدیتیشن و این چیزا انجام دادیم تکرار میکردم آره من قویم از این کار بدم میاد تمرکزم موقع درس فقط رو درسه ذهن من دیگه فیلتر شکن نداره خلاصه ی مدت جو گیر شدیم که ایول داره کار میکنه باز این شیطان گردن شکسته با ترفند هایی اینو هم به باد داد و فهمیدیم نه!این هم کار نمی کنه
تلوزیون را داشتم میدیدم که ی دکتر طب سنتی در باره گرمی و سردی حرف میزد نمیدونم گرم میخای بشی اینو بخور سرد میخای بشی اونو بخور از دوستان مدرسه هم که در مورد هات و کولد و این چیزا زیاد شنیدیم و گفتیم همینه رازش همینه به یاد دوستم افتادم که مواقعی با او درد و دل میکردم میگفت ی بار انجام داد و به کلی دچار انزجار شد از این عمل و متنفره و من هم که در فوران حیرت بودم حرفشو دروغ انگاشتم تا اینکه به این مسئله برخوردم گفتم هان حتما این دوستم از سرمای سیبری است و من نیز گرمای جهنم!رفتیم سراغ کاسنی شاهتره و خاکشیر و این چیزا ی مدت خوردیم وضعیتو بهتر کرد ولی بازم به اون مطلوبی که مد نظر بود نمی رسوند ادمو
خلاصه این راه هم هیچ!
در دوران مدرسه مسئله ای بود بنام میدان تیر!در سفری که به یکی از پادگان ها رفته بودیم دیدیم رفقا میگن ساندویچ اینجارو نخورید کافور توشه!من گفتم اقا کافور چیه کافور تو قبر میت میریزن آقا داعش نیست که بعد در مورد ساز کار کافور چن تا از دوستان نا به خرد باصطلاح،راهنمایی کردند که تاثیرش جوری است که اگر آنرا بخوری حتی اگر بخواهی هم نمیتوانی آن عمل را انجام دهی!گفتیم ایول اکسیر حیات من است پیر من و مراد من، درد من و دوای من
فاش بگویم این سخن کافور من وخدای من
اقا گفتیم به این رفقا که حالا ی جور شده مقداری از آن را بیاورند استفاده کنیم خلاصه دوستان هم مقداری گیاه اوردند و به نام آن به ما دادند و هنوز که هنوزه نفهمیدم آنچیزی که خوردم کافور بود ماری جوانا بود تریاک بود یا چیز دیگر الله اعلم!خلاصه هر چه بود تاثیری نداشت و خداروشکر تا الان زنده ماندیم
دیگه از خیر راهکار و عمل گذشتیم کمی هم بزرگتر شدیم دیگه اون عصمت اولیه رو به اصطلاح نداشتیم با چند تا روانشناس و مشاور البته از نوع غیر دینی و دکتر فرهنگ هلاکویی صحبت کردیم که دیدیم ن شتریه که تو در همه میخوابه حالا جلو در ما جلوس کرده و کتاب های زیگموند فروید به رنسانس خودش در زندگی من رسید و به محتوی هایش علاقه بسیار زیادی پیدا کردم!من یادم می آید که دوران قبل بلوغ مثلا بچگی نیز به جنس مخالف علاقه زیادی داشتم مثلا خانوم پرورشی مهد کودک رو خیلی دوس داشتم یا یانگوم در جواهری در قصر و سوسانو در جومونگ!و... مشکل خودم را ریشه ای میدانم بقولی این خانه از پایبست ویران است!
فروید جمله های زیبای بسیاری دارد و بنظرم در حق این فرد و داروین عزیز ظلم فراوانی شده است در برسی ادیان می گوید انسان متمدن برطرف کردن نیازشو به تعویق مینداخت برای مشکلاتی و اینکه سیستم انسان سیتستم پاداش است برای این کار هارا توجیه کند و تسلی باشد ادیان و این مسائل را به وجود اورده و در مقابل سختیاش لذتی متصوره البته این برداشت من از کتاب فروید بود خودتون بخونید بهتر متوجه میشید خوب جا میندازه یا جای دیگه میگه نیاز وقتی برطرف نشه اسیبش از جای دیگه میزنه بیرون !مثلا برخی دوستان میگویند که جلوی خود را میگیرند بله وجود دارد من هم دیدم دوستی هم داشتم اینطور بود ولی ن به سبب اراده قوی که داشت بلکه بخاطر نوع آن فرد بود ابتدا باید ثابت شود که شدت تمایل افراد در یک راستاست بعد اینکه آنکسی که جلوی خود را میگیرد درسش همان بازدهی را دارد که وقتی جلوی آن را نمی گیرد؟ایا از نظر پرخاشگری و خلاصه روانشناسی سالم است؟بگذریم
به هر حال هر کسی از دریچه دیدگاه خودش به این موضوع نگاه میکنه ی آدم مومن مذهبی شدید شاید هر عواقبی رو بخره ولی یکی مثل من![البته منم نمازا رو قبلا خوب میخوندم حتی شب! از کتاب اقبال الاعمال طاووس گرفته تا گنجینه معنوی دعا معا خیلی انجام میدادیم]هم کلا رویکردش عوض شه کلا به هر مسئله ای که از نظر مذهبیون مشکل داره علاقه مند شه فروید و راسل داوکینز داروین و...[شاید حق با دوستان مذهبی باشه اگه جلوشو نگیری دینت هم از دست بره الله اعلم و العالم نمیدانم ولی دیدگاه من اینطور نیست]البته با ی حوزوی هم صحبت میکردم حدود 22 بود میگفت 17 سالگی ازدواج کرده و فرزند هم داره!که خیلی عجیبه برای فرهنگی که من توش بزرگ شدم و چارچوب ذهنی دارم!البته با توجه به فرگشت و نظر داشتن به عموزاده بونوبو خودمون و همچنین از نظر دین کار غلط و نادرستی نیست و مباحه ولی بستگی به فرهنگ و علاقه داره ویژگی بعضیا میتونه همسر پیاپی رو طلب کنه واسه بعضیا هم که اینکار به معنی شکست احساسات و عواطفه و با فرهنگش نمیخونه بستگی به افراد داره .تسلی دیگران به درد نمیخوره !به عبارتی اگه فهمیدی حق اینست که عملو انجام ندب خب پس نده!اگه به نتیجه نرسیدی خب بده!عوارض masturbation بیشتر روحی هستش بخاطر احساس گناه و ... اینکه زیر چشم گود میره نمیدونم شاخ در میاری گلبول قرمزت به گلابی بنفش تبدیل میشه و موهات میریزه حرف درستی نیست تا به امروز!
بنظر من راهایی که باعث بشه شاید بتونی کنترل کنی میتونه اعتقاد کامل به خدا و مذهب باشه یعنی 100 در 100 مطمئن شی آخرتو جلو چشات ببینی بقول امام علی (ع) واسه دنیا جوری زندگی کن گویی همیشه زنده ای واسه اخرتت طوری تلاش کن انگار همین الان میمیری!(خودم نتونستم اینو رعایت کنم)
مورد بعدی اینه که صب تا شب کارایی که علاقه داری رو انجام بدی که بنظرم ناممکنه !استرس و اضطراب تمایلو زیاد میکنه واسه اینکه تخلیه شی
مورد اخر هم که خودم تازه قراره کشف کنم باهم دعا کنیم جواب بده دارو هستش چن تا قرص شنیدم هست موقتا میزنه ناکار میکنه زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
این قرصا مثل این خنجر عمل میکنه حالا از چن تا دکتر پرسیدم یکیش هم اینجا تو انجمن هست ببینیم چی میگه اگه خوب باشه استفاده میکنیم و از شرش خلاص میشیم!
یا مثلا عینکی ساخته شه که فاقد لباس نشون بده مکانیزم بافت شناسی دمایی و... (تو مستندای میچو کایکو بود فکر کنم)حالا اون تو جوامع مسلمان چ غوغایی به پا میتونه بکنه!
حالا مثلا میگما فرض کن در آینده قرصی بیاد که این میلو کم کنه هیچ ضرریم نداشته باشه اونوقت ادمی که با قرص جلو خودشو میگیره کار مهمی کرده؟مسلما عین همون کسی که تو سن پایین زود ازدواج کرده کار شاخی نکرده!
- ........
امام صادق جمله ای داره میگه اگه نمیشه کنترل کنی تو جمع هم باشی پس نباید بتونی کنترل کنی
یا امام علی فردی رو دید که اینکارو میکنه شتلخ یکی زد در گوشش بعد با بیت المال براش زن گرفت یا ماجرای دیگه
کلا دیدگاه متفاوته هیچکسم جز خودت نمیتونی راهو پیدا کنی والسلام
در پناه حق
من اول دلم میخواد یه لعنت از طرف خدا به بعضی ها بفرستم ولی خب میترسم و تو دلم میکنم اینکارو!
ولی یقین دارم خدا نمیگذره از کسایی که سربازی رو اجباری کردن و اجباری نگه داشتن و اینطوری مملکت و جوانان مارو نابود کردن!
میدونی مشکل چیه قناری؟مشکل اینه که ماهارو انداختن توی یه دور باطل. ما(پسرا) تا دیپلم که مجبوریم درس بخونیم و از سال اول دبیرستان تست بزنیم که بریم دانشگاه تا بابا ننه ی ما پز بدن به در و همسایه و خاله و عمه و عمو و دایی!
یک عالمه از فرصت و انرژی ما نابود میشه توی این سیستم داغون و فلج و دیوانه (دلو برات به دریا زدم اینطوری دارم مینویسما...شهادت طلبانه دارم مینویسم)
پس کار کردن از نظر جامعه ما حرامه تا دیپلم. بعدشم که دیپلم گرفتی باید بری داتشگاه. چرا؟ چون اولا پدر و مادر توی در و همسایه آبرو دارن، همین مونده بگن پسر ما دیپلمه! خودتم تازه فهمیدی یه جایی وجود داره به اسم سربازی که خیلی خطرناکه حسن! پس باید برای فرار از اونم که شده، بری توی دانشگاه دونگور آباد و رشته ی شلغم شماری ثبت نام کنی تا 4 سال (و بلکه بیشتر) جون سالم به در ببری!
بعد اونجا هم که آخه دانشگاه و محل علم و تحصیل نیست! شبکه ی فشن تی وی هست. همه فقط تو فکر خوشگل کردن سر و کله شون هستن که جنس مقابل رو جذب کنن! حالا به قول خودت شرایط ازدواج تا 15 سال آینده رو هم ندارنا! ولی خب بالغ شدن دیگه چکار کنن؟ همین خودنمایی کردن ها و دلبری کردن ها ازشون برمیاد و بس! و کل این 4 سال رو اینطوری دود میکنن و میره ...(فکر نکن من فقط دانشگاه آزاد رو میگما.... بیا ببین خفن ترین دانشگاه سراسری ها وضع چیه الان؟!!)
و این داستان خیلی ادامه پیدا میکنه و تا 35 و 40 سالگی و بالاتر هم میره که من نمیخوام بهش بپردازم
میخوام یه راه حل واقعی بهت بدم.
بذار بگم من کیم
من فوق لیسانس توی یه رشته خفن از یکی از خفن ترین دانشگاهای ایران دارم
شرکت دانش بنیان دارم
وضعمم خوب شده جدیدا (میلیارد و اینا!!)
ولی چون یه عمری در جایگاه تو قرار داشتم و از این تاپیک ها مینوشتم و آخرشم هیچ نتیجه نداشت واسم، میخوام راه حلشو بگم بهت. دلیل اینکه اون مطالب درباره خودم رو نوشتم برای پز دادن نبود. خواستم بگم من بعد یه عمر رفتم خواستگاری و خلاصه مراحل مختلف، تازه فهمیدم همه چیز فقط پول هست و بس!
باور کن تا خودم تجربه نکرده بودم باور نمیکردم! من فکر میکردم الان برم بگم فوق لیسانس فلان دارم از فلان جا، الان همه کف میکنن میگن بفرمایید بفرمایید دختر مال شما. خونه هم نداشتی اصلا ما خونه میدیم بهت! افتخار ما! نخبه ی ما! خخخخ
بعد رفتم خواستگاری( بعد فارق التحصیلی)، دیدم نه بابا! خیلی ساده و منطقی، میگن خب خیلی عالیه، دم شما گرم. چقدر خوب و با سواد، ولی خب وضع کار و بار چطوره؟؟؟ باور کن شوکه شدم! فکر نمیکردم مدرک اینقدر بی ارزش باشه! گفتم لابد یکمی راه بیان. دیدم نه بابا! تازه من خواستگاری دختری رفته بودم که خودشم دانشجوی یه دانشگاه خفن بود! پدر و مادرشم دانشجوهای قبل انقلابی و خفن بودن! من دیگه گفتم اصلا علم حرف اول رو میزنه توی این خانواده! ولی دیدم نه بابا! پول مهمتره انگار!
بعد خلاصه رفتم 6ماه شبانه روز کار کردم و یه طرح خفن!! دادم(و البته ساختمش). یه شرکت دانش بنیان ثبت کردم. بازم رفتم سری دوم خواستگاری
گفتم دیگه الان فرش قرمز میندازن واسم! دیگه کار تمومه. :iran:
دیدم نه بابا.... خیلی محترمانه میپرسن که ... خب این طرج شما درآمدش چقدره؟ [-x
منم تازه طرح رو ساخته بودم و نمونه بود و تولید انبوه و اینا نشده بود! گفتم تا الان که فقط خرج بوده! گفتن عاهان! خب حالا کی ان شاءالله به فروش میرسه؟ (یعنی برو وقتی درآمد داشت بیا!!)
آقا خلاصه بیشتر کش نمیدم.
قرار بود راه حل بگم.
2 راه وجود داره برای زن گرفتن(به خارج از 2 راه فکر میکنی، ولی فکر نکن! توهمه! هیچکس بهت دختر نمیده! ما تجربه کردیم 1 دهه)
راه اول:
پدر پولدار داشته باشی، بیاد یه خونه بده بهت. یه ماشین بده. یه مغازه ای ، پاساژی چیزی هم بده. بعد تو بری اجاره بدی و هر ماه پولش بیاد به حسابت. بعد قشنگ یه دست کت و شلوار شیک میخری با یک دسته گل زیبا میری خواستگاری. میگی این خونه ی منه. این ماشینمه. اینم مغازمه. وضع حسابمم خوبه. بابام هم عین رشته کوه البرز اینجا نشسته. خداروشکر نون و پنیری شب ها پیدا میشه بخوریم.
اینجاست که مادر عروس یهو میگه لی لی لی لی و عروس خانوم چایی زعفرانی رو برات میاره و باباش شیرنی پخش میکنه و زندگی شیرین میشه!
(باور کن اگر به اندازه یک دانه گندم اغراق کرده باشم! برو تحقیق کن پسری با این شرایط پیدا کن. دختر بیل گیتس رو میگیرم واسش!! تجربه قشنگ بهم اثبات کرده!!!)
راه دوم:
برو کار کن! آقا اگر عشق درسی، برو شروع کن به کار. مثلا اگر الکترونیک میخونی، برو طراحی مدار یاد بگیر. اگر کامپیوتر میخونی، برنامه نویسی یاد بگیر، اگر مکانیک میخونی طراحی صنعتی و مدلسازی و ... یاد بگیر. اگر هنر میخونی برو یا گوشی موبایلت فیلم بساز. اگر رشته های کشاورزی میخونی زمین بگیر و یا علی! اگر دامداری میخونی، برو 1 تیکه زمین یه دهاتی گیر بیار 4تا گاو و گوسفند و مرغ و خروس پرورش بده. اگر زیست شناسی میخونی برو مثلا خلیج فارس صدف جمع کن. موجوداتی جمع کن که ارزش داشته باشه. اصلا پرورش بده خودت. و ..............
اگر زن میخوای باید کار کنی، چون باید پول دربیاری. و البته وقتی پول برای خودت باشه خیلی خیلی خیلی ارج و قربت بالاتر میره. هرجا بری نه نمیگن بهت. باور کن حتی اگر دیپلم باشی. من چنتا دیپلمه ی موفق بهت بگم؟
الان فکر کردی کسی که سایت کلوب و اپارات رو ساخته، مدرک داره؟ دانشجو انصرافی سال اوله! فوربس رو سایت اپارات قیمت 30 میلیون دلار گذاشته(شایدم 20 بود).
فکر کردی مدیران و صاحبان خیلی از کارخونه ها مدرک دارن؟ نه والا! همه تجربی از جوونی شروع کردن و پیشرفت کردن!
بابا دیگه از گیتس و زاکربرگ و لریسون و جابز و .... بالاتر؟
من بودم میگتم اگر جرات داری اصلا ول کن درس و مرس رو. برو دنبال یه کار. توش حرفه ای بشو. همه فکر و ذکترو بذار روش. باور کن سر 1-2 سال نشده وضعت خوب میشه. بعد خواستگاری هرکی بری نه نمیگه! خصوصا وقتی خودت آدم پخته و با شخصیتی باشی(از این پولدار درپیت ها نشی ... که البته اکثرا شغل شریف دلالی و کلاهبرداری و ... دارن)
ببخشید طولانی شد
توی یه جمله بهت میگم : تا 10 سال دیگه هم آه و نابه کنی آب از آب تکون نمیخوره(تجربه ی زنده اش خود من بودم که الان پیشتم!). تا تکون نخوری و کااااار نکنی و پوووول درنیاری هیچکس بهت زن نمیده (و واقعا منطقی هم نیست! زن یعنی هر روز خرج! خدایی ببین میتونی 1 ماه فقط خرج خودت رو دربیاری؟؟؟ )
داداش ایشون وقتی ۱۹ سالشون بود ازدواج کردن، دانشجو بودن و البته طبق گفته خودشون به صورت پاره وقت توی شرکت های نرم افزاری کار میکردند...
خب آیا الان هم کسی حاضر هست که به همچین فردی دختر بده؟ البته اگه بهت نخندن و محترمانه جواب نه بهت بدن باز جای شکر داره!
شایدم باشه...
بله اگر درآمد داشته باشی میدن.
ببین خانواده ی دختر فقط یه حرف و خواسته دارن که واقعا منطقی هم هست. میگن چطور میخوای زندگی کنی؟ (معنیش اینه که پول برای چرخاندن یک زندگی داری یا نه؟)
ممکنه یکی توی یه روستا باشه، کلی زمین داشته باشن، خودش بره یک مقدار مصالح بخره و یا علی. خونه شو بسازه. روی بقیه زمینشون هم کار کنه(یا اصلا بره جای دیگه کار کنه.)
یکی توی شهر کوچیک هست. فرضا ماهی 800 تومن درآمد داره. میگه اگر 10 تومن وام ازدواج بگیریم میتونیم یه آپارتمان کرایه کنیم و زندگی رو شروع کنیم.
یکی شهر بزرگ(و جنوب شهر) هست و ماهی 1 تومن درآمد داره. باید فرضا 30 تومن از باباش قرض بگیره! و یا به اندازه 30 تومن قبل از خواستگاری کار کنه. بعد بره بگه من به اندازه کرایه خونه و بعدشم چرخاندن زندگی درآمد دارم.
یکی شهر بزرگ و شمال شهر هست و فرضا ماهی 1.5 - 2 تومن درآمد داره. 50-60 تومن هم پس انداز کرده(یا باباش کمک های قرض الحسنه نموده!) بعد میره میگه آقا من اندازه شروع یک زندگی پول دارم. درآمد هم که دارم. پس مبارکه!
هرکس باید متناسب با محل زندگیش درآمد داشته باشه. و هروقت به اون درآمد رسید پاشه بره خواستگاری دختری که حاضر به شروع زندگی در اون طبقه ی اجتماعی باشه. (نمیشه من بچه جنوب تهران باشم که فرضا با 35 تومن یه آپارتمان نقلی و تمیز کرایه کنم، بعد برم خواستگاری دختری که قیطریه میشینه و البته حاضر هم نیست بیاد جنوب شهر زندگی کنه! من باید برم یه دختری از محل خودمون بگیرم بعد با هم پیشرفت کنیم و بریم نوک قله دماوند ان شاءالله ویلا بسازیمlaughing)
هرکس باید متناسب با محل زندگیش درآمد داشته باشه. و هروقت به اون درآمد رسید پاشه بره خواستگاری دختری که حاضر به شروع زندگی در اون طبقه ی اجتماعی باشه. (نمیشه من
خب الان که ما بالا شهر هستیم چطوری به در آمد ۲ میلیون تومان در ماه برسیم همزمان با درس خوندن و سربازی؟ برادر این راه حل اصلا درست نیست، پدر من زمان ازدواج سرباز بود... الان چی شده کسی حاضر نیست به همچین آدمی دختر بده؟ به نظر من بیشتر مشکل فرهنگی وجود داره که دست به دست مشکلات اقتصادی داده و باعث شده سن ازدواج بره به ۳۵ سال...
بعدشم خب این نکته ی واضحی هست که خانواده با خانواده فرق داره! شما باید برید خانواده مناسب رو پیدا کنید!
بله من خانواده هایی دیدم از جنوب شهر (خودمم بچه جنوب شهرم) که به قول معروف "افاده ها طبق طبق/ سگ ها به دورش وق و وق!". به جای اینکه به فکر خوشبختی دخترشون باشن و سلامت و عرضه ی داماد براشون مهم باشه، به داماد به عنوان یک پلی برای پیشرفت و موفقیت خودشون نگاه میکنن! و منتظر یکی هستن بیاد تا سوارش بشن و خودشون رو بکشن بالا! خدا نکنه دختر خوشگلی هم داشته باشن!! یا دخترشون یه دانشگاه خفنی چیزی بره (خدا نکنه پزشکی!!)
خب معلومه هیچ پسر عاقلی که از حداقل های شرایط لازم جهت ازدواج که همانا قدرت تجزیه و تحلیل هست برخوردار باشه، هرگز خواستگاری این دختر نمیره!!!
این دختر رو یه بچه پولدار شمالشهری که هیچی بارش نیست و فقط دنبال عروسک بازیه میاد میگیره و معمولا همچین عاقبت خوشی هم نداره( احتمالا یه مهریه کلون از کیسه ی باباش(که خدا میدونه باباش از کدوم کیسه آورده) میپردازه و دختره رو طلاق میده. دختره هم با غنیمت بدست آمده سعی میکنه بیاد شمالشهر و ادای بالاشهری هارو دربیاره و ...)
در طرف مقابل. من خودم از خانواده ای دختر گرفتم که شمالشهری بودن (البته ما هم اصالتا جنوب شهری میشیم وگرنه شمالشهر سکنی داریم :">) ولی تنها حرفشون و خواسته شون این بود که، با دانشی که آدم توی مغزش داره، و یا حتی اختراعی که هنوز تجاری نشده، نمیشه زندگی رو شروع کرد! وگرنه شما 500 هزار تومن در ماه درآمد داشته باشی ما موافقیم!
بعد تازه جالبه بدونی، ما یه خونه به ارث رسیده در جنوب شهر داریم، که همین دختر خانوم که کل عمرش شمال شهر بوده، بارها به من گفته بیا بریم همونجا زندگیمون رو شروع کنیم!! بعد من میگم نه بابا ما باید یه خونه اینجا نزدیک بابا مامان بگیریم laughing
پس ببین خانواده با خانواده چقدر فرق میکنه (هر دو مثال که زدم واقعی بودن).
شما اگر خانواده ی مناسب و هم کفو خودتون پیدا کنید، خیلی راحت میتونید دختر بگیرید.
خب الان که ما بالا شهر هستیم چطوری به در آمد ۲ میلیون تومان در ماه برسیم همزمان با درس خوندن و سربازی؟ برادر این راه حل اصلا درست نیست، پدر من زمان ازدواج سرباز بود... الان چی شده کسی حاضر نیست به همچین آدمی دختر بده؟ به نظر من بیشتر مشکل فرهنگی وجود داره که دست به دست مشکلات اقتصادی داده و باعث شده سن ازدواج بره به ۳۵ سال...
خب شما اگر به مثالی که من اون اول برای قناری گفتم دقت کنید، بهش گفتم درس رو ول کن برو دنبال کار! (و البته یه چیزی هم برای سربازی گفتم قبلش!!!)
من قبول دارم سربازی عامل اصلی بدبختی جوونها شده، ولی استدلال من با دوستان دیگه فرق میکنه. ببینید شما تا وقتی سربازی نرفتید، فکر میکنید الان سربازی اگر نبود چه ها میکردید! بعد که سربازی میرید و میاید، میبینید انگار هیچ تغییری نکرده! دقیقا انگار یه مهمونی رفتید و برگشتید و هیچ تغییر خاصی در زندگیتون اتفاق نیفتاده!
سربازی بیشتر جنبه ی روانی داره! یعنی تا وقتی نرفتی، فکر میکنی همه ی زندگیت گیر سربازیه، بعد که میری، میبینی تقریبا هیچ تاثیری در زندگیت نداشته! شاید فقط تنها مانعی که میتونسته برات ایجاد کنه استخدام دولتی بوده (که الان شکر خدا دولت کلا استخدام نمیکنه، اگر هم بکنه، واقعا حاضری بری کارمند دولت بشی؟؟؟؟ عاقل باشی نمیشی!!)
شما نیاز به 2 چیز دارید برای کار کردن:
1- جنم
2- تخصص
من خیلی انتظاری ندارم که همه ی جوانهای 19 ساله متخصص باشن(هرچند خودت مثال صاحب اپارات رو میدونی ... و من معتقدم یک پسر عاقل از همون 14-15 سالگی شروع میکنه به کار کردن و پیدا کردن یک مهارت و تخصص(خود گیتس از 13 سالگی برنامه نویسی میکرد که تونست توی 18 سالگی مایکروسافت رو تاسیس کنه!)). ولی من انتظارم اینه که جنم داشته باشن! کی گفته در حین تحصیل نمیشه کار کرد؟؟؟ اصلا کی گفته حتما باید رفت دانشگاه و تحصیل کرد؟؟؟
اما الان هم دیر نشده. من نمیدونم رشته و علاقه شما چیه که درباره اش پیشنهاد بدم. ولی چون خودم الکترونیک و کامپیوتر بودم، در این زمینه مثال میزنم. ببین ما یه کاری داریم به اسم برنامه نویسی ! نیاز به هیچ تخصص خاص و عجیب غریبی هم نداره (اصلا ربطی به تحصیل در رشته کامپیوتر نداره.... البته خیلی تخصصی بخوای کار کنی ربط پیدا میکنه ها...ولی خیلی تخصصی منظورم کار کردن توی 2-3 تا شرکت خاص امریکاییه!!). یا فرضا یه کار دیگه داریم توی الکترونیک به نام طراحی مدار چاپی (pcb). اینم کار ساده ای هست و در حد کاردان و حتی دیپلم الکترونیک و بلکه بدون سواد الکترونیک هم میشه انجامش داد! مگر اینکه بخوای طراحی مدار فرکانس بالا کنی(که باز اینم خیلی تخصصی میشه و انگشت شماری افراد انجامش میدن! ). یا توی مکانیک و طراحی جامدات یا طراحی صنعتی، میشه یه برنامه شبیه طراحی دانلود و نصب کرد. آموزش هاشو توی اینترنت دید و یاد گرفت. بعد شروع به طراحی و مدل سازی کرد! یا میشه انیمیشن ساخت اصلا! میشه فیلم ساخت. میشه جلوه های ویژه برای فیلم درست کرد. میشه فیلمبرداری کرد. و .......
ببین کسی دنبال کار باشه ده ها کار توی هر زمینه پیدا میشه و اتفاقا رسیدن به اون درآمد 2 میلیونی کار سختی نیست اصلا.
اگر رشته ات رو میدونستم یه کار بهت میگفتم بری ماهی 2 تومن هم دربیاری.
خب برادر خود شما هم گفتی پدر و مادرهای محترم براشون کسر شان هست که بگن پسر ما دیپلم هست، و یا حتی برن براش خواستگاری!!!
اولش آره ولی بعدش نه!
اگر شما صرفا یک دیپلمه ی بیکار باشی، برای همه کسر شان هست. حتی دکترای بیکار هم باشی هیچ کس نمیاد باهات خواستگاری!
ولی اگر یک دیپلمه باشی که کار موفقی داری (حالا نه لزوما کارخونه دار! ولی یه کاری که از نظر عرف ضایع حساب نشه!) و درآمد برای گرداندن یک زندگی رو داشته باشی، چرا که نه؟ با یکمی سماجت و تلاش چه خانواده خودت و چه خانواده طرف رو راضی میکنی!
بعدشم حالا نمیخواد خیلی خشک و انقلابی عمل کنی! الان دیگه دانشگاه آزاد فکر کنم پول میگیره ثبت نام میکنه! خیلیا فقط برای مدرکش میرن ثبت نام میکنن و اصلا کلاس هم نمیرن! یا الان که عصر اینترنت شده و دانشگاه مجازی هم اومده. و یا پیام نور!
میتونی کارت رو بصورت تخصصی پیگیری کنی و یه دانشگاهی هم اسم بنویسی برای اینکه هرگونه راه برای کسر شان در آینده رو ببندی!!!
ولی در کل بازم به همه میگم، با صراحتم میگم، برای خانواده دختر کار و درآمد پسر مهمه (بالای 90%). مدرک و این چیزا فقط در حد یک پز دادن اولیه خوبه. بعدا کاربرد بیشتری نداره!
[FONT=arial][FONT=arial][FONT=arial]http://www.askdin.com/showthread.php?t=57867&p=904292&viewfull=1#post904292
با تشکر
[FONT=arial]بسم الله الرحمن الرحیم
بنده چنین جسارتی نکردم،منظورم هم خودم نبودم از کارشناس..بنده خیلی بیسوادم..
بلکه منظورم بعضی دوستان بودند که بدون مبنای دینی خودارضایی ایشون رو تایید میکردند.
در هر حال عذر خواهی میکنم اگر از کلام این موضوع برداشت میشد
سلام و آفرین بر شما بزرگوار گرامی .
زدید تو خال !
خب علت این تخلیه فشار های روحی چیست ؟! آیا جز غریزه جنسی ست ؟
تخلیه غریزه جنسی یا به صورت تجاوز انجام می شود و یا به صورت جک و متلک های جنسی و یا در نزد فرهیختگان به صورت فرهیخته تر !
+ خوانندگان گرامی ، غریزه جنسی شکلات نیست که اگر کسی پولش نرسید بگوییم شما با خرما سر کن ، تازه مفید تر هم هست .
غریزه جنسی مثل غذاست و 26 سال او را ارضا نکردن یعنی اعتصاب غذای تر !
در تقلیل گرایانه ترین نگاه، مثل یکی از گروه های هرم تغذیه غذایی مثل کربوهیدرات یا میوه و سبزی جات است که جایگزین ندارد . شما 26 سال میوه نخوری بلاشبهه یک چیزیت می شود، دیگر این غریزه که مستقیما با روان آدم ارتباط دارد و یکی از محرک های اصلی برای حیات و زندگی انسان است شوخی که نداریم ! > 26 سال سرکوب کردنش یعنی فاجعه .
خانومی گفت من ببینم شوهرم قبلا با کسی بوده ، ناراحت می شوم و لابد آقایانی هم هستند که در مورد خانومشان این را میگویند .
خیلی از انسان ها باید از 17-18 سالگی رابطه جنسی را تجربه کند . خب حالا این فرد بیاید در همان 20 سالگی زن دائمی بگیرد در حالی که نه ذائقه جنسی اش شکل گرفته و نه عقلش کامل است ، خب پس فردا نظرات این آقا یا خانوم عوض می شود و دیگر نمی تواند با شوهر یا زنش زندگی کند و طلاق ! یک شر بزرگ .
الان خیلی ها هستند به خاطر دوری از گناه می روند با اولین نفری که پیدا شد، ازدواج می کنند ! قربه الی الله ! خب عزیز من ، این شد تصمیم عقلانی ؟!
مثل این است که یک آدم گرسنه که بالطبع هر چیزی که دم دستش باشد می خورد، مثلا چیپسی را پیدا کند و تعهد بدهد مادام العمر فقط چیپس بخورد!
احتمال اینکه کسی به شیر یا برنج کته! با ماهی برسد چقدر است ؟
البته این ها را برای خودمان نمی گویم که معلوم است فرهنگ جامعه یک شبه عوض نمی شود، بلکه درموردش فکر کنید و برای بچه هایتان قید و بند های بی خود درست نکنید .
......................
+
سلام بر شما استارتر محترم .
دیدم خانومی شما را توصیه به خودارضایی کرده بود .
این چیزی ست که اجماع جامعه علمی ست و تا کنون برای خودارضایی ضرر بیولوژیکی که مورد تایید اکثر دانشمندان باشد، پیدا نشده .
اما می توان در او شک کرد و زیبایی علم هم به همین است .
چنانکه اخیرا به مادران میگویند بلافاصله بعد از زایمان بچه تان، نوزاد را بر روی پوست بدنتان بگذارید تا آن را لمس کند چرا که برای تقویت سیستم ایمنی بدنشان خوب است و چه و چه و چه .
خب وقتی چنین چیزی ، این اثرات خوب را دارد چطور می توان به یقین گفت که خودارضایی که شبیه سازی غریزه جنسی ست، ولی در آن فقط قسمت خاصی از مغز تحریک می شود و قسمت بویایی یا لمسی یا حتی بینایی یا بعد غریزه جنسی که هورمون های عشق آزاد می شوند و شما رمانتیک تر می شوید ولی در خودارضایی مجبورید عشق را سرکوب کنید، و امثال این ها ، پاسخ داده نمی شوند، مفید است .
می گویند ، مثلا یک بار در هفته مشکلی ندارد . مگر می شود برای غریزه جنسی سقف گذاشت؟! در خودارضایی شما خودتان را ارضا میکنید و نیازمند غیر نیستید پس تا آنجا که انرژی دارید میتوانید مشغول باشید و روزی بالای ده بار هم میتوانید ارضا شوید !
خلاصه اینکه بنده نمی دانم می توانید با او مقابله کنید یا نه ولی به هیچ وجه برای انجام آن برنامه ریزی نکنید و مثلا نگویید هفته ای یک بار و در تقویم روزی را ضربدر بزنید که در آن روز آن را انجام بدهم ! چرا که این یعنی عادی سازی خودارضایی و وقتی عادی شد ، به نظر من دیگر نمی شود جلویش را گرفت .
بعد آن خانوم گفتند مسیر سیناپس های شما تغییر کرده . بله ، اما این تغییر باز هم میتواند تغییر کند و اگر مدت زمان زیادی ست که خودارضایی کردید یا مثلا ساعات طولانی درس خواندید ، مسیر پیام عصبی در مغزتان تغییر کرده و بالطبع اگر دیگر خودارضایی نکنید یا دیگر درس نخوانید باز هم تغییر خواهد کرد . این مبحث البته علم روز دنیاست و بسیار شگفت انگیز و جالب است ولی به هر حال نتیجه اش این است که اعمال شما، مغز شما را تغییر می دهند و این تغییر یا خوب است یا بد و اگر زبان بلدید در پیام خصوصی می توانم مطالبی را در این باره با شما به اشتراک بگذارم .
خلاصه اینکه من نمی دانم چه کار کنید ،اما خود ارضایی را به نظرم برای خودتان عادی نکنید .
پ.ن : البته بنده در این نوشتار قصد نداشتم علم را زیر سوال ببرم و به آن و روشی که برای استدلال دارد، احترام میگذارم .
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
شما سوالتون رو در بخش مشاوره مطرح کردید برای همین بهتر است از مدیر ارجاع سوالات درخواست کنید که برای موضوع کارشناس اخلاق هم در نظر بگیرند
اما نگاه برادر من
جهاد با نفس رو جهاد اکبر مرعفی کرده اند
تو جنگ هم حلوا خیرات نمی کنند انواع و اقسام حالات توش ممکنه پیش بیاد
برای همین نا امید نشوید تلاش کنید شرایتات را بیشتر به سمت رضایت خدا سوق بدهید و نگران زخم های جهاد اکبر نباشید
قبولی اعمال دست خدا است نا امید نوشید و پیش به سوی کمال بروید
چه سودی داره براتون بدونید عملتون حبط شده یا خیر یا سطح گناهتون چیست؟
اگر گناه باشد که خب گناه است و باید توبه کرد و شرایط رو داشت
خب مسیر درست رو طی کنید تا انشاء الله اساتید اخلاق هم ورود پیدا کنند
یا علی(ع)@};-
همین تخیلات عامه مردم هست که مارو بدبخت کرده!
چند نفر نشانتان بدهم که در سن ۱۸ سالگی ازدواج کردن و الان هم ۱۰۰ برابر موفق تر از هم دوره های خود هستند قانع میشوید؟ در عوض شما هم همان اندازه افرادی را نشان دهید که در ابن سن ازدواج کرده و طلاق گرفته اند!!!
ذائقه جنسی در همان دوران بلوغ شکل میگیرد که الان شامل نوجوانان ۱۳ ساله هم میشود و عقل هم در ۱۷-۱۸ سالگی شکل میگیرد و فرد میتواند به صورت منطقی برای زندگیش تصمیم گیری کند.
چرا وسط بحث فرار رو به جلو میکنید؟ حالا که گفتید عامیانه بدانید تفکرات شما که سینه به سینه از مادربزرگان از هزاران سال پیش تا به امروز نقل شده، عامیانه ست نه حرف های من که نتیجه وفق دادن خودمان با شرایط و زمانه جدید است .
برو زن بگیر و همه چیز درست میشه و این توصیه ها که بی توجه به این است که دختر امروزی دیگر با هر مردی نمی سازد و گاها خواهان برابری حقوق است و مرد امروزی هم زن ابله و خنگ نمی خواهد که شب برود و کام بگیرد و تمام .
این همه آتئیست همه از 17-18 سالگی ، آتئیست شدند ؟
بدیهی بودن اینکه عقل رفته رفته رشد میکند و شخصیت ها کم کم شکل می گیرند و گاها آن قدر عوض می شوند که گویی انقلاب شده، آن قدر واضح است که نیاز به بحث ندارد برای عاقلان نه ماجراجویان .
+ گمان نکنید که مثلا من میگویم جوانان بروند به ازدواج موقت هم در بیایند و رابطه جنسی برقرار کنند و بعد اتمام مدت عقد ، هر کس برود پی زندگی خودش !
نخیر ، مگر حیوانند ؟ مگر غربی ها از روی شهوت می روند با کسی دوست می شوند؟ علاقه و تعهد ندارند ؟
یعنی دختر و پسری که همدیگر را دوست دارند، ابتدا ازدواج موقت کنند و بعد از چند سال اگر فهمیدند علاقه شان واقعی ست با هم ازدواج دائم کنند و مثل الان نشود که این همه طلاق عاطفی داریم . هم غریزه جنسی پاسخ داده می شود، هم از فساد جلوگیری می شود و هم ازدواج های بهتری خواهیم داشت و هم مثل غرب بچه های تک سرپرست و بی پدر نخواهیم داشت .
حالا اگر کسی بنا به آموخته های کودکی اش که در ناخودآگاهش اثر گذاشته از این کار بدش می آید و چندشش می شود، به خودش مربوط است .
بله تفکر من عامیانه ۲۰۰ سال پیش ۱۰۰ سال پیش است ولی عامیانه شما تفکر غالب این روزهای مردم است!!! معیار حال است نه ۱۰۰ سال پیش پس تفکر شما عامیانه است تفکر بنده عامیانه "بود".
این ها همه تخیلات شماست، نه حقیقت، همین الان هم دختران مذهبی و مومنی وجود دارند که مثل ۱۴۰۰ سال پیش فکر میکنند. همین الان هم مردانی هستند که دنبال همچین دخترانی هستند تا "زندگی" کنند!!! حال اگر زندگی از نظر شما کام گرفتن در شب است یا این دختران از نظر شما ابله و خنگ هستند این مشکل ما نیست مشکل شماست که باید حل کنید!
عجب... با این حساب باید اصلا ازدواج نکنیم چون ممکنه است در ۸۰ سالگی در ما انقلابی به وجود آید و برویم سراغ طلاق!!! چه منطق جالبی!!!
نمیدانم چرا دوستان اینقدر به خلط مباحث علاقه دارند!!!
پ.ن. مدیران محترم باید به همچین پست هایی که هدفشان بدبختی ما جوان هاست گیر بدهند نه به پست هایی که برای ترویج ازدواج تلاش میکنند.
بازم تاکید میکنم وقتی تحریک میشم بعد چند هفته دیگه اصلا نمیشه جلوش رو گرفت. موقعیت ازدواج هم فک نکنم با این وضع جامعه تا 15 سال اینده داشته باشم.. صیغه هم ک کلا شرایطش نیس... الان وضعیت من چی هس؟ لطفا مختصر و مفید جواب بدید مرسی.
[FONT=arial]با سلام و عرض ادب
...
[FONT=arial]موفق باشی عزیز
happy
... ......
بازم تاکید میکنم وقتی تحریک میشم بعد چند هفته دیگه اصلا نمیشه جلوش رو گرفت. موقعیت ازدواج هم فک نکنم با این وضع جامعه تا 15 سال اینده داشته باشمhappy.. صیغه هم ک کلا شرایطش نیس... الان وضعیت من چی هس؟ لطفا مختصر و مفید جواب بدید مرسی.
سلام،
ظاهراً سؤال اصلی شما این است که این کارها باعث حبط عبادات شما میشود یا نه ... ولی فکر کنم تا کنون تمام مباحث بر روی دو خط آخر سؤالتان متمرکز شده بودند ... سؤالتان را طوری پرسیدید که در واقع جلب توجه کافی نمیکرد، بخصوص که احتمالاً برای خیلیها چنین سؤالی چندان هم موضوعیت ندارد که بخواهند رویش فکر یا بحث زیادی داشته باشند ... برادر من حالا فرض کنید که همهی عبادات شما با این کار حبط شود، خوب حالا چه میخواهید بکنید؟ جز این است که باز هم باید به دنبال راه مؤثرتری برای ترک رذیله بگردید؟ ... نکند اگر متوجه شوید که اعمال شما حبط نمیشود بگویید پس اشکالی ندارد و میتوانم با عذاب وجدان کمتری به کارم ادامه بدهم؟ نه البته که اینطور نیست بخاطر مطلبی که فرمودید از قبل شروع به ترک این رذیله کردهاید ... در نتیجه در هر دو صورت در عمل شما به دنبال ترک این کار هستید، چه اعمالتان حبط شده باشند و بشوند و چه نشده باشند و نشوند ... در نتیجه آنچه که ظاهراً سؤال اصلی شما بوده است در حدّ یک کنجکاوی شخصی است و به دنبال خود راهکار برای ترک رذیله نیستید چون از قبل خودتان همهی این راهکارها را میدانید، گرچه مطلبی که در مورد متعه گفتید به نظرم اشتباه است ولی بیش از این بحث را ادامه نمیدهم، اگر میخواستید متوجه اشتباهتان بشوید از همین مقدار مطلب نوشته شده متوجه میشدید ... کنجکاوی شخصیاتان هم کماهمیت نیست، به هر حال یک نگرانی است، مثل کسی که دارد حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا میکند، خیلی هم خوب و مقدس است، میخواهید ببینید بین خودتان و خدا چندچند هستید، خدا روزی ما هم بکند ان شاء الله، مراقبه و محاسبه و مشارطه را ... به قول شما بهتر است یک کارشناس پیدا شود و جوابتان را بدهد، بحث ما تا همینجا کفایت میکند، تاپیکتان را شلوغ کردیم یا شاید هم کردم ...
از اینکه به کل صورت سؤال را درست نفهمیده بودم شخصاً از تمام بحثهای غیرمرتبطی اگر بوده عذرخواهی میکنم، ولی صورت سؤال شما و در واقع عنوان تاپیک شما هم ایهام داشت، تکلیف چیست یعنی باید چه کار کرد اگرچه منظور شما این بوده است که وضعیتتان چگونه است ... در ضمن اینکه در صورت پست اولتان هم به نظرم اشکالی وجود داشت که همتم صرف بحث بر روی آن شد، در نتیجه خودم فکر نمیکنم بحثم حاشیهای یا بیربط بوده باشد، با این حال همه یکجور فکر نمیکنند ...، ان شاء الله خدا همهامان را هدایت کند ...
والسلام علیکم و رحمة الله
باسلام ببخشید شما یک لیوان آب هم میخورید ربطی به جامعه و قانون گذار داره؟
این تصمیمی هست که خود فرد میگیره
وقتی کاربر محترم دارند میکنند که نمیتوانند جلوی خواسته نفسشون بایستند پس راهکار که به ایشون داده شده این باید باشه شما روی اعتمادبه نفس خودتون کار کنید همین ورزشی که کارشناس محترم گفتند به بالا بردن روحیه شما کمک میکنه
اول از هرچیز از موضوعات غیر مرتبط به این موضوع شروع کنید مثلاتشنه هستید همین که دارید میرید آب بنوشید یک دقیقه فاصله بدید و بعد بخورید یا غذای مورد علاقه و...
در واقع روزه میخواد همین روحیه رو در ما قوی کنه مقابله کردن با خواهشهای نفسانی
اگر این نماز و روزه رو نداشتید مطمئنا سرکشی نفستون بیشتر بود
از همین لحظه شروع کنید وقتی همچین خواسته در شما دوباره ایجاد شد بگوید یک ساعت دیگر مطمئنا فاصله دادن در یه کاری باعث میشه شما راحت تر کنارش بزارید چون این احساس به شما منتقل میشه که پس میتونم
تاوقتی که از عوامل محرک دوری نکردید مشکل سرجای خودش خواهد موند
برای خودتون جریمه در نظر بگیرید.
با توکل بر خدا همت کنید
آرزوی موفقیت برای شما دارم
برای ازدواج هم حتما فکر کنید از یه مشاور بخواهید با خانواده صحبت کنند و غیر مستقیم در مورد نیاز شما صحبت کنند یا از یک معتمدی که بتونه در مورد ازدواج شما با خانواده صحبت کنه اگر خودتون نمیتونید موضوع رو با خانواده در میون بگذارید
مطمئنا نمیشه تا ابد مقابل خواسته خودتون بی تفاوت باشید.
راهکار درست رو در پیش بگیرید خواسته و معیارهاتون رو کم کنید و در انتخاب سختگیری نکنید
یاحق
[FONT=Franklin Gothic Medium]
شاید بهترین جمله ای باشه که در این تاپیک دیدم.
این یک فرمول است.
به قول علامه طباطبایی: گاهی یک عصبانیت ، 20 سال انسان را در سیر و سلوک عقب می اندازد.
آن عصبانیت است که الزاماً گناه هم نیست و اینقدر اثر دارد که جبرانش 20 سال طول می کشد تا به حال اول برسی (نه اینکه جلوتر بروی).
باقی مسایل که جای خود دارد.
ما باید ماهیت "گناه" برایمان تحلیل شود.
گناه را میتوان به مظاهر مختلفی در طبیعت متناظر و مرتبط دانست. از جمله : چاه.
البته نه یک چاه عادی. چاههای عادی در مقابل چاه گناه ، چاله کوچک و کم عمقی بیش نیستند.
برای افتادن در چاه ، یک لحظه غفلت هم کافیست.
راه حل خیلی از مسایل ، دایم الذکر بودن است.
ذکر ، اسلحه ای است که ما را در جنگ با نفس خودمان و شیطان ، یاری می کند.
إِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَيَأْتُوکُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِکَةِ مُسَوِّمِينَ
قرآن را که بخوانیم ، می بینیم یکی از بزرگترین اهداف قرآن ، این است که انسان را به مخالفت با شیطان و هوای نفس دعوت کند.
خوب ، وقتی قرآن ما را به این جنگ دستور می دهد ، شیوه آن و اسلحه مناسب برای آن را هم به ما آموزش می دهد.
مگر میشود کسی را روانه جنگ کرد و به او اسلحه نداد؟ یا آموزشهای لازم را به او نداد؟
وقتی قرآن می فرماید به یاد من باشید (ذکر) ، نماز بخوانید ، اینها تعارف نیستند.
اینها واقعاً اسلحه هستند.
به شرطی که ما درست از آنها استفاده کنیم.
به شرطی که ما بدانیم که این امکاناتی که به ما داده اند ، سلاح است.
اگر به کسی موشک بدهید ، اما او نداند که این یک سلاح است، فکر کند یک هدیه تشریفاتی!! است ، طبیعتاً در جنگ از آن استفاده ای نمی کند.
مثال:
خداوند می فرماید: کلمة لا الا الله حصنی. فمن دخل حصنی امن من عذابی.
حصن یعنی چه؟ یعنی قلعه مطمئن و محکمی که دشمن نمی تواند وارد آن بشود.
دشمن کیست؟ شیطان و هوای نفس.
امن من عذابی یعنی چه؟ یعنی خداوند آن شخص را عذاب نمیکند.
مگر خداوند چه کسانی را عذاب می کند؟ گناهکاران را.
پس معنای این جمله این است که کسی که وارد این حصن بشود ، گرفتار گناه نمی شود. نه اینکه گناه می کند اما خدا او را عذاب نمی کند.
پس این شما و این ذکر شریف @};-" لا إله الا الله"@};-
بسم الله.
(( با این شهوت سرکش ، تکلیف من چیه ؟ ))
هر اسب سرکش و چموشی را ، رام باید کرد .
اسب نفس را اگر رام نکنید ، اژدها می شود !
شما و سایرین را می سوزاند و می بلعد .
سلام جناب آرمین گرامی
جملاتی که ابتدا گفتید نمیدونم سوالیه یا تعجبی؟!
در هر صورت منظور بنده از اینکه گفتم موافق هستم با رعایت شرایط و اما و اگرهایی که در احکام و اخلاق مطرح است می باشد، و مانند خیلی از موارد دیگر نمی توان آن را بطور کلی رد یا تایید کرد چرا که باید با توجه به موقعیتی که فرد در آن قرار دارد عمل شود بنابراین باید موردی و برای شخص مشخص تجویز گردد سپس تکنیک های متناسب با آن ارائه گردد (نظر شخصی ام در مورد ازدواج موقت)
اما در مورد پست هایی که در این مورد گذاشتم، صرفا جهت هدایت بحث دوستان و توجه دادن عزیزان به اصل موضوع بحث می باشد .
با جملات اخر شما کاملا موافقم برای همین نظرم بر این است که این موارد باید حتما فردی بحث و بررسی گردد و نمی شود آن را بعنوان یک اصل در اختیار همگان قرار داد.
سرکار خانم ریحانه النبی
با سلام و احترام
بابت توضیحات و نظر منطقی شما سپاسگزارم !
موفق باشید
سلام و درود
کسی که نمی تونه ازدواج کنه باید شهوتش رو کنترل کنه .
خیلی از جوانها مجرد هستند و خیلی ها هم چاره ای جز کنترل ندارند.
مقصر اصلی هم دولت هست هم خانواده ها
با عرض سلام ادب مجدد
نکات خوبی را اشاره نمودید از جمله اینکه :
این راهها تنها مسکن می باشد
کنترل غریزه سخت می باشد
که کاملا درست می باشد و البته باید به وسیله همین راهها غریزه را کنترل نماییم تا زمان ازدواج فراهم گردد
اما دقت نمایید نکاتی که عرض کردم تجربه شده است و افرادی را می شناسم که با همین راهها موفق شده اند فقط باید بخواهید
در ضمن در کنار عمل به نکات فوق و دعا و توسل به اهل بیت :
راههای کنترل فکر : که بسیار مهم میباشند را فراموش ننمایید.
راههای کنترل فکر:
[FONT=arial]الف: از فکر کردن ارادی به موضوع آزار دهنده (طرف مقابل و هر آنچه مرتبط با او می باشد) به شدت پرهیز نمایید.
ب . اگر خود بخود به ذهن شما آمدند سعی کنید از ذهن خود بیرون ببرید و اگر نتوانستید از راهکارهای زیر استفاده نمایید:
-اهمیت ندادن و بی خیال بودن
۱ . پر کردن اوقات روزانه
۲ . در نظر گرفتن افکار و رفتارهای جایگزین مناسب
۳ . نوشتن افکار
۴ . نوشتن افکار و پاره کردن کاغذ
۵ . بستن کش به دست و کشیدن آن
۶ . حواله دادن افکار به زمان خاصی در روز یا هفته (اگر زیاد به ذهن شما می آید روزانه یک ربع تا نیم ساعت و اگر کمتر زمان کمتری را روزانه یا یک روز درمیان و ...به این فکر اختصاص دهید و هر موقع این فکر به ذهن شما آمد به آن زمانی که معین کرده اید حواله دهید )
۷ . توجه به معنویت را فراموش ننمایید( نماز اول وقت توسل به اهل بیت مناجات و طلب از خداوند اذکار صلوات استغفار لاحول و لا قوه الا بالله و خواندن سورهای معوذتین )
در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی
می تونم توصیه کنم بابت نفی خواطر. یا همون فکر نکردن به
می تونید سخنرانی استاد پناهیان مهارتهای معنوی دو رو گوش بدید. اگه عمل کنید بهش قول می دم بعد یک یا حداکثر دو سال افکار جنسی دنبالتونچنمیاد
من متاهلم موقعی که از خانومم دورم این حالت شهوت زیاد برام پیش میاد.
چرا
چون زیاده روی تو مصرف مواد انرژی زا و شیرین مثل خرما
تجمع انرژی جنسی که به یک نوعی تخلیه می شه
و مانع انجام کارها می شه. وقتی به صدت تحریک جنسی می شی هرگز سراغ دیدن عکس دخترا نرو حتی محجبه. کارشناس فسادم نشو یعنی نری سرچ کنی فلان سخنران در مورد ساپورت چی گفته برات کلیپ بیاره. کلا از مسیله دختر. سایت هایی که عکس دختر با محجبه ترین: حالت دیدن سریالهای وطنی یا برنامه های تلوزیون خودمونم پیشنهاد نمی دم.
احتمال می دم. اگه اون کار شیطانی رو نکنی تو خواب تخلیه بشی
اگه اهلش هستی با یه دختر مذهبی بدون ارایش زیبا ازدواج کن تو فامیلم باشه یه عقدی بخونید بگو بعد چند سال ازدواج. داماد مت 19 سالش بود اومد جلو. والا
اون کار کثیف رو هرگز نکن. دستتو بزار رو اتیش. بگو خدا منو می بینه. نحوه خوابیدنتم اصلا رو شکم نخواب مکروه
اعه سلام و درود خدمت دوستان
:dواسم خیلی جالبه که تو همه سایتا در مورد این مسائل نظرات و اشاعه فیض بسیار فزایندست
خب ی چن تا گله بکنم از دوستان بعد ماجرای خودم بعدم چن تا راهکار ارائه بدم شاید بدرد بخوره،نقد منفی هم نکنید چون این متن با لحن صمیمانه نوشتم و مباحثه ای هم نیست:d
اول ی خانمی گفت که پسرای 17 ساله چرا باید ذهنشون درگیر اینا باشه و تهاجمی رو به این طیف از نوجوانان کردند که من به نمایندگی همسالان خودم دلخور شدم از این اتخاذ رویکرد خب پس فردا فرزند شما هم تو این سن به همچین مشکلی بخوره همیجوری میگین؟sad
در مورد گاندی هم که یکی از دوستان اشاره کردند در کتابی خوانده بودم که تفننی گه گاهی چن تا حوری البته از نوع زمینی جمع اوری میکردند و در مقابل تمایلات مقاومت به خرج میدادند از مرتاضان بعید نیس
یکی دیگه هم از دوستان گفتن مامون خاک و گل و ازین دست تنقلات مصرف میکرد و چاره ای از دست باقی افراد بر نمی آمد که یهویی پیر مرشدی از راه رسید و با نگاهی عاقل اندر سفیه فرمود مشکل اراده است![از کرامات شیخ ما چه عجب!مشت را باز کرد و گفت ی وجب!معتقدم بدبختی جامعه امروزی ما وجود همچین افرادی هستش که به معلومات خودشون اطمینان تام کذایی دارند]خب اسم این بیماری پیکا هستش که علت های مختلفی مثل کمخونی و آهن واین مسائل ربوط میشه چه بسی اگر این مشکل حل میشد مشکل به اصطلاح اراده هم حل میشد؛در تاریخ کم نبودند از این دست عواقلین که بیماری صرع رو جن زدگی و برای هر بیماری موهوماتی متصور بودند
البته حمل بر قبح شکنی نشه ولی این مشکل؛ن تنها مشکل منم بود بلکه مشکل دوستان من نیز بوده و هست،عده زیادی از آنها بخاطر همین موضوع ن تنها دچار افت تحصیلی شدند بلکه بعضا به مشکلاتی بر خوردند که کارشان به مشاورین و روانشناسان بالینی رسید
در مورد این مشکل همانطور که با افراد حوزوی صحبت میکنید حتما با چند تا روانشناس کاربلد هم صحبت کنید
از تجربیات خودم بگم خب وارد این دوره خطیر شدیم و روزگار ابستن اتفاقات ناگواری همچون این موضوع شد،در ابتدا که به صورت خواب های شبانه هستش که متاسفانه وزارت ارشادی در خواب وجود نداره که احراز صلاحیت کنه مایحتوی خواب هامون رو و بدون سانسور همه چی میفرسته در همون اتفاقات اول بود که راجب این موضوع چیزی نمیدونستم و وقتی از خواب بیدار میشدم ی سکته ناقص زده و متوسل به حضرت علامه امام زاده بیژن میشدم!ازونجا که خجالتیم بودم بزور و بدبختی تحقیق کردم در اینترنت به این موضوع رسیدم [به اشتباه] که دچار بیماری شب ادراری شدم. ای خدا حالا با این بد بختی چه کنم رخت خواب را چجور به زحمت بصورت مخفیانه شستشو میدادم با سشوار و اتو مو خشک میکردم بد بختی های لباس وچسبکاری و...
از قضا چند صباحی گذشت و شک ما بر انگیخته شد که عملیاتی که در خواب رخ میدهد با عملیات اجابت مزاج متفاوت است در همین دوران بود که مشاور باحال مدرسه در باره این موضوع صحبتایی کنایه وار کردند که متوجه شدم بله قضیه از چه قرار است و مسائل اینطور هستند و از یار همیشه در صحنه اینترنت دوس داشتنی سوالاتی را فراخواندم و فهمیدم که مشکل احتلام هست و خداروشکر طبیعی[اینجا باید نکته ای اضافه کنم انسان تا موقعی که می ترسه همه جوره از خدا کمک میخواد ولی ترس برطرف میشه دیگه هیچی دیگه:d]دیگه ترسمون که تموم شد حس جستجوگرانه بیدار شد و گفتیم این حسی که در خواب رخ میدهد در بیداری هم لابد میشود دیگر که متاسفانه با این عمل بد آشنا شدیم در ابتدا که نمیدانستم گناه بود واقعا لذتبخش بود و گویی آپشن جدیدی کشف شده!دقیقا یادم هست در همان موقع دو سه تا ناسزا روانه افرادی که خودکشی میکردند گردانیدم و وجود همین آپشن را برای دوست داشتن زندگی کافی دانستم!دیری نپایید که این لذت بردن با فهمیدن نفس وجودی این کار از هم گسست زیرا که چندی از طلبه های جوان به مدرسه آمدند و در خلوت با زور و زحمت در این مورد سوال کردم !یدفعه باصطلاح قلبمو کندن انداختن تو دستم!روایت میاورد این کار زنای با نفس است ازدواج با خود است از 1000 فرسخی بوی بهشت را استشمام نمیکنی ،جهنم از وجودت در عذاب میشوند،اصلا غسل جنابت میدانی چیست و خلاصه کابوسی به جان ما انداختن!گفتیم ای بابا حالا چه کنیم گناه هست ان هم نوع کبیره لذت بخش نیز است مدتی مبارزه کردیم که چند باری موفق و اکثرا مغلوب واقع میشدیم تا گفتیم که ،ن؛اینطور نمیشود!باید راهکاری باشد
باز هم آمدیم سراغ یار دیرین خود اینترنت ی سرچ دو سرچ بله لیستی از راهکار ها دیدیم از انجا که ادم کمال گرایی بودم هر کار را بیشتر از حد مفروض انجام میدادم
اولین مورد ورزش!خب روزی تعدادی شنا دراز نشست و سایر حرکات ورزشی را انجام می دهیم!در حدی که جانمان به لبمان برسد!انجام دادیم اثری نداشت
خب مورد بعدی گفتیم هر بار دچار اشتباه شدیم هنگام غسل با اب جوش خودمو بسوزونم تا اینکه خدا ببخشد و شاید کمکی باشد!انجام دادیم حس خوب و اعتماد به نفسی داد اما باز هم نشد
داستانی را دیدم که خلاصه اش میگفت روزی دختری پادشاه از خانه فرار میکند و پیش زاهدی میرود به خیال اینکه با او کاری ندارد اما طی فعل انفعالاتی متوجه میشه که زاهد در اون لحظه منسوخ شده و به فرد هیزگری تبدیل گشته زانجا فرار میکند از دور کور سوی روشنایی را میبیند تق تق تق جوانی در را باز میکند دختر در دلش میگه دیگه هر چه بادا باد سپس به جوان میگوید میخاستم کمی استراحت کنم جایگاهی ندارم خلاصه اینکه جوان دختر رو وارد خانه میکنه و خودش میره بیرون فردای روز میشه سربازان پادشاه دختره رو میبرن و پادشاه می پرسه که مشکلی واست پیش نیومد؟دختر میگوید نه جوان بخاطر من شب را تا صبح از خانه بیرون ماند -پادشاه:چه جوان درستکاری-دختر:ولی از شب بوی کباب می آمد و آن جوان تعارفی به من نکرد-پادشاه:الان دستور میدهم دهنش را یکارایی بکنند
خلاصه جوانو میارن پیش پادشاه میگه چرا به دخترم مقداری از کباب ندادی جوان میگوید کباب نبود دستانم را بر آتش نهادم تا یاد آور عذاب جهنم بر من باشد و فکر خطایی به من سر نزند بعدشم پادشاه که وزیر میکنه جوان رو و... دیگر کاری ندارم
بر گردم به داستان خودم!منم آدم جوگیر! هاله از احساسات منو فرا گرفت گفتم چی کنم چی نکنم آتیش که نمیشه تو حیاط راه انداخت چه کنیم چه نکنیم هان! از فندک استفاده می کنیم حال به فندک ساده راضی نشدم که گفتم ی فندک اتمی بگیرم تا استخان بسوزم که دیگه فکرش را هم نکنم اقا ما این جهالت رو انجام دادیم خلاصه یک لحظه دستمونو جلوش گرفتیم یعنی طوری سوزوند که دیگر توصیفش با کلمات محال است فقط اینرا بگویم رختی که شیطان هم بر جان ما افکنده بود آتش گرفت!و شیطان آتشین را نیز سوزاند و مدتی راحت بودیم اما
خلاصه دیگه گفتیم ولش کن بابا
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت:d
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم
حضرت ادم ی دو تا جو رو نتونست تحمل کنه مارو انقدر بدبخت کرد بعد من بیام اینقد سختی بکشم نخاستیم و گفتیم دیگه خون پرش جهنم والسلام!
بعد از مدتی دیدم کتاب فیزیک را باز کرده ام بعد چند ساعتی که به خودم میومدم میدیدم ای بابا هنوز رو ابتدای کتاب رو عکس امام خمینی موندیم هیچی نخوندیم
به شعر و این چیزا علاقه داشتم خلاصه بیشتر از اینکه تو واقعیت باشم تو تخیلات بودم در حال گشت زنی در اینترنت بودم با مبحثی به نام تلقین خودهیپنوتیزم و این دست مسائل آشنا شدیم!
گفتیم ایولله انفسکم راه چاره همینست از کتابای کابوک تا فریور آری هارونز و ... همه رو خوندیم اومدیم عملی کنیم مدیتیشن و این چیزا انجام دادیم تکرار میکردم آره من قویم از این کار بدم میاد تمرکزم موقع درس فقط رو درسه ذهن من دیگه فیلتر شکن نداره خلاصه ی مدت جو گیر شدیم که ایول داره کار میکنه باز این شیطان گردن شکسته با ترفند هایی اینو هم به باد داد و فهمیدیم نه!این هم کار نمی کنه
تلوزیون را داشتم میدیدم که ی دکتر طب سنتی در باره گرمی و سردی حرف میزد نمیدونم گرم میخای بشی اینو بخور سرد میخای بشی اونو بخور از دوستان مدرسه هم که در مورد هات و کولد و این چیزا زیاد شنیدیم و گفتیم همینه رازش همینه به یاد دوستم افتادم که مواقعی با او درد و دل میکردم میگفت ی بار انجام داد و به کلی دچار انزجار شد از این عمل و متنفره و من هم که در فوران حیرت بودم حرفشو دروغ انگاشتم تا اینکه به این مسئله برخوردم گفتم هان حتما این دوستم از سرمای سیبری است و من نیز گرمای جهنم!رفتیم سراغ کاسنی شاهتره و خاکشیر و این چیزا ی مدت خوردیم وضعیتو بهتر کرد ولی بازم به اون مطلوبی که مد نظر بود نمی رسوند ادمو
خلاصه این راه هم هیچ!
در دوران مدرسه مسئله ای بود بنام میدان تیر!در سفری که به یکی از پادگان ها رفته بودیم دیدیم رفقا میگن ساندویچ اینجارو نخورید کافور توشه!من گفتم اقا کافور چیه کافور تو قبر میت میریزن آقا داعش نیست که بعد در مورد ساز کار کافور چن تا از دوستان نا به خرد باصطلاح،راهنمایی کردند که تاثیرش جوری است که اگر آنرا بخوری حتی اگر بخواهی هم نمیتوانی آن عمل را انجام دهی!گفتیم ایول اکسیر حیات من است
پیر من و مراد من، درد من و دوای من
فاش بگویم این سخن کافور من وخدای من
اقا گفتیم به این رفقا که حالا ی جور شده مقداری از آن را بیاورند استفاده کنیم خلاصه دوستان هم مقداری گیاه اوردند و به نام آن به ما دادند و هنوز که هنوزه نفهمیدم آنچیزی که خوردم کافور بود ماری جوانا بود تریاک بود یا چیز دیگر الله اعلم!خلاصه هر چه بود تاثیری نداشت و خداروشکر تا الان زنده ماندیم
دیگه از خیر راهکار و عمل گذشتیم کمی هم بزرگتر شدیم دیگه اون عصمت اولیه رو به اصطلاح نداشتیم با چند تا روانشناس و مشاور البته از نوع غیر دینی و دکتر فرهنگ هلاکویی صحبت کردیم که دیدیم ن شتریه که تو در همه میخوابه حالا جلو در ما جلوس کرده و کتاب های زیگموند فروید به رنسانس خودش در زندگی من رسید و به محتوی هایش علاقه بسیار زیادی پیدا کردم!من یادم می آید که دوران قبل بلوغ مثلا بچگی نیز به جنس مخالف علاقه زیادی داشتم مثلا خانوم پرورشی مهد کودک رو خیلی دوس داشتم یا یانگوم در جواهری در قصر و سوسانو در جومونگ!و... مشکل خودم را ریشه ای میدانم بقولی این خانه از پایبست ویران است!
فروید جمله های زیبای بسیاری دارد و بنظرم در حق این فرد و داروین عزیز ظلم فراوانی شده است در برسی ادیان می گوید انسان متمدن برطرف کردن نیازشو به تعویق مینداخت برای مشکلاتی و اینکه سیستم انسان سیتستم پاداش است برای این کار هارا توجیه کند و تسلی باشد ادیان و این مسائل را به وجود اورده و در مقابل سختیاش لذتی متصوره البته این برداشت من از کتاب فروید بود خودتون بخونید بهتر متوجه میشید خوب جا میندازه یا جای دیگه میگه نیاز وقتی برطرف نشه اسیبش از جای دیگه میزنه بیرون !مثلا برخی دوستان میگویند که جلوی خود را میگیرند بله وجود دارد من هم دیدم دوستی هم داشتم اینطور بود ولی ن به سبب اراده قوی که داشت بلکه بخاطر نوع آن فرد بود ابتدا باید ثابت شود که شدت تمایل افراد در یک راستاست بعد اینکه آنکسی که جلوی خود را میگیرد درسش همان بازدهی را دارد که وقتی جلوی آن را نمی گیرد؟ایا از نظر پرخاشگری و خلاصه روانشناسی سالم است؟بگذریم
به هر حال هر کسی از دریچه دیدگاه خودش به این موضوع نگاه میکنه ی آدم مومن مذهبی شدید شاید هر عواقبی رو بخره ولی یکی مثل من![البته منم نمازا رو قبلا خوب میخوندم حتی شب! از کتاب اقبال الاعمال طاووس گرفته تا گنجینه معنوی دعا معا خیلی انجام میدادیم]هم کلا رویکردش عوض شه کلا به هر مسئله ای که از نظر مذهبیون مشکل داره علاقه مند شه فروید و راسل داوکینز داروین و...[شاید حق با دوستان مذهبی باشه اگه جلوشو نگیری دینت هم از دست بره الله اعلم و العالم نمیدانم ولی دیدگاه من اینطور نیست]البته با ی حوزوی هم صحبت میکردم حدود 22 بود میگفت 17 سالگی ازدواج کرده و فرزند هم داره!که خیلی عجیبه برای فرهنگی که من توش بزرگ شدم و چارچوب ذهنی دارم!البته با توجه به فرگشت و نظر داشتن به عموزاده بونوبو خودمون و همچنین از نظر دین کار غلط و نادرستی نیست و مباحه ولی بستگی به فرهنگ و علاقه داره ویژگی بعضیا میتونه همسر پیاپی رو طلب کنه واسه بعضیا هم که اینکار به معنی شکست احساسات و عواطفه و با فرهنگش نمیخونه بستگی به افراد داره .تسلی دیگران به درد نمیخوره !به عبارتی اگه فهمیدی حق اینست که عملو انجام ندب خب پس نده!اگه به نتیجه نرسیدی خب بده!عوارض masturbation بیشتر روحی هستش بخاطر احساس گناه و ... اینکه زیر چشم گود میره نمیدونم شاخ در میاری گلبول قرمزت به گلابی بنفش تبدیل میشه و موهات میریزه حرف درستی نیست تا به امروز!
بنظر من راهایی که باعث بشه شاید بتونی کنترل کنی میتونه اعتقاد کامل به خدا و مذهب باشه یعنی 100 در 100 مطمئن شی آخرتو جلو چشات ببینی بقول امام علی (ع) واسه دنیا جوری زندگی کن گویی همیشه زنده ای واسه اخرتت طوری تلاش کن انگار همین الان میمیری!(خودم نتونستم اینو رعایت کنم)
مورد بعدی اینه که صب تا شب کارایی که علاقه داری رو انجام بدی که بنظرم ناممکنه !استرس و اضطراب تمایلو زیاد میکنه واسه اینکه تخلیه شی
مورد اخر هم که خودم تازه قراره کشف کنم باهم دعا کنیم جواب بده دارو هستش چن تا قرص شنیدم هست موقتا میزنه ناکار میکنه
زدست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
این قرصا مثل این خنجر عمل میکنه حالا از چن تا دکتر پرسیدم یکیش هم اینجا تو انجمن هست ببینیم چی میگه اگه خوب باشه استفاده میکنیم و از شرش خلاص میشیم!
یا مثلا عینکی ساخته شه که فاقد لباس نشون بده مکانیزم بافت شناسی دمایی و... (تو مستندای میچو کایکو بود فکر کنم)حالا اون تو جوامع مسلمان چ غوغایی به پا میتونه بکنه!
حالا مثلا میگما فرض کن در آینده قرصی بیاد که این میلو کم کنه هیچ ضرریم نداشته باشه اونوقت ادمی که با قرص جلو خودشو میگیره کار مهمی کرده؟مسلما عین همون کسی که تو سن پایین زود ازدواج کرده کار شاخی نکرده!
- ........
امام صادق جمله ای داره میگه اگه نمیشه کنترل کنی تو جمع هم باشی پس نباید بتونی کنترل کنی
یا امام علی فردی رو دید که اینکارو میکنه شتلخ یکی زد در گوشش بعد با بیت المال براش زن گرفت یا ماجرای دیگه
کلا دیدگاه متفاوته هیچکسم جز خودت نمیتونی راهو پیدا کنی والسلام
در پناه حق
سلام قناری
چه اسم باحالی داری
من اول دلم میخواد یه لعنت از طرف خدا به بعضی ها بفرستم ولی خب میترسم و تو دلم میکنم اینکارو!
ولی یقین دارم خدا نمیگذره از کسایی که سربازی رو اجباری کردن و اجباری نگه داشتن و اینطوری مملکت و جوانان مارو نابود کردن!
میدونی مشکل چیه قناری؟مشکل اینه که ماهارو انداختن توی یه دور باطل. ما(پسرا) تا دیپلم که مجبوریم درس بخونیم و از سال اول دبیرستان تست بزنیم که بریم دانشگاه تا بابا ننه ی ما پز بدن به در و همسایه و خاله و عمه و عمو و دایی!
یک عالمه از فرصت و انرژی ما نابود میشه توی این سیستم داغون و فلج و دیوانه (دلو برات به دریا زدم اینطوری دارم مینویسما...شهادت طلبانه دارم مینویسم)
پس کار کردن از نظر جامعه ما حرامه تا دیپلم. بعدشم که دیپلم گرفتی باید بری داتشگاه. چرا؟ چون اولا پدر و مادر توی در و همسایه آبرو دارن، همین مونده بگن پسر ما دیپلمه! خودتم تازه فهمیدی یه جایی وجود داره به اسم سربازی که خیلی خطرناکه حسن! پس باید برای فرار از اونم که شده، بری توی دانشگاه دونگور آباد و رشته ی شلغم شماری ثبت نام کنی تا 4 سال (و بلکه بیشتر) جون سالم به در ببری!
بعد اونجا هم که آخه دانشگاه و محل علم و تحصیل نیست! شبکه ی فشن تی وی هست. همه فقط تو فکر خوشگل کردن سر و کله شون هستن که جنس مقابل رو جذب کنن! حالا به قول خودت شرایط ازدواج تا 15 سال آینده رو هم ندارنا! ولی خب بالغ شدن دیگه چکار کنن؟ همین خودنمایی کردن ها و دلبری کردن ها ازشون برمیاد و بس! و کل این 4 سال رو اینطوری دود میکنن و میره ...(فکر نکن من فقط دانشگاه آزاد رو میگما.... بیا ببین خفن ترین دانشگاه سراسری ها وضع چیه الان؟!!)
و این داستان خیلی ادامه پیدا میکنه و تا 35 و 40 سالگی و بالاتر هم میره که من نمیخوام بهش بپردازم
میخوام یه راه حل واقعی بهت بدم.
بذار بگم من کیم
من فوق لیسانس توی یه رشته خفن از یکی از خفن ترین دانشگاهای ایران دارم
شرکت دانش بنیان دارم
وضعمم خوب شده جدیدا (میلیارد و اینا!!)
ولی چون یه عمری در جایگاه تو قرار داشتم و از این تاپیک ها مینوشتم و آخرشم هیچ نتیجه نداشت واسم، میخوام راه حلشو بگم بهت. دلیل اینکه اون مطالب درباره خودم رو نوشتم برای پز دادن نبود. خواستم بگم من بعد یه عمر رفتم خواستگاری و خلاصه مراحل مختلف، تازه فهمیدم همه چیز فقط پول هست و بس!
باور کن تا خودم تجربه نکرده بودم باور نمیکردم! من فکر میکردم الان برم بگم فوق لیسانس فلان دارم از فلان جا، الان همه کف میکنن میگن بفرمایید بفرمایید دختر مال شما. خونه هم نداشتی اصلا ما خونه میدیم بهت! افتخار ما! نخبه ی ما! خخخخ
بعد رفتم خواستگاری( بعد فارق التحصیلی)، دیدم نه بابا! خیلی ساده و منطقی، میگن خب خیلی عالیه، دم شما گرم. چقدر خوب و با سواد، ولی خب وضع کار و بار چطوره؟؟؟ باور کن شوکه شدم! فکر نمیکردم مدرک اینقدر بی ارزش باشه! گفتم لابد یکمی راه بیان. دیدم نه بابا! تازه من خواستگاری دختری رفته بودم که خودشم دانشجوی یه دانشگاه خفن بود! پدر و مادرشم دانشجوهای قبل انقلابی و خفن بودن! من دیگه گفتم اصلا علم حرف اول رو میزنه توی این خانواده! ولی دیدم نه بابا! پول مهمتره انگار!
بعد خلاصه رفتم 6ماه شبانه روز کار کردم و یه طرح خفن!! دادم(و البته ساختمش). یه شرکت دانش بنیان ثبت کردم. بازم رفتم سری دوم خواستگاری
گفتم دیگه الان فرش قرمز میندازن واسم! دیگه کار تمومه. :iran:
دیدم نه بابا.... خیلی محترمانه میپرسن که ... خب این طرج شما درآمدش چقدره؟ [-x
منم تازه طرح رو ساخته بودم و نمونه بود و تولید انبوه و اینا نشده بود! گفتم تا الان که فقط خرج بوده! گفتن عاهان! خب حالا کی ان شاءالله به فروش میرسه؟ (یعنی برو وقتی درآمد داشت بیا!!)
آقا خلاصه بیشتر کش نمیدم.
قرار بود راه حل بگم.
2 راه وجود داره برای زن گرفتن(به خارج از 2 راه فکر میکنی، ولی فکر نکن! توهمه! هیچکس بهت دختر نمیده! ما تجربه کردیم 1 دهه)
راه اول:
پدر پولدار داشته باشی، بیاد یه خونه بده بهت. یه ماشین بده. یه مغازه ای ، پاساژی چیزی هم بده. بعد تو بری اجاره بدی و هر ماه پولش بیاد به حسابت. بعد قشنگ یه دست کت و شلوار شیک میخری با یک دسته گل زیبا میری خواستگاری. میگی این خونه ی منه. این ماشینمه. اینم مغازمه. وضع حسابمم خوبه. بابام هم عین رشته کوه البرز اینجا نشسته. خداروشکر نون و پنیری شب ها پیدا میشه بخوریم.
اینجاست که مادر عروس یهو میگه لی لی لی لی و عروس خانوم چایی زعفرانی رو برات میاره و باباش شیرنی پخش میکنه و زندگی شیرین میشه!
(باور کن اگر به اندازه یک دانه گندم اغراق کرده باشم! برو تحقیق کن پسری با این شرایط پیدا کن. دختر بیل گیتس رو میگیرم واسش!! تجربه قشنگ بهم اثبات کرده!!!)
راه دوم:
برو کار کن! آقا اگر عشق درسی، برو شروع کن به کار. مثلا اگر الکترونیک میخونی، برو طراحی مدار یاد بگیر. اگر کامپیوتر میخونی، برنامه نویسی یاد بگیر، اگر مکانیک میخونی طراحی صنعتی و مدلسازی و ... یاد بگیر. اگر هنر میخونی برو یا گوشی موبایلت فیلم بساز. اگر رشته های کشاورزی میخونی زمین بگیر و یا علی! اگر دامداری میخونی، برو 1 تیکه زمین یه دهاتی گیر بیار 4تا گاو و گوسفند و مرغ و خروس پرورش بده. اگر زیست شناسی میخونی برو مثلا خلیج فارس صدف جمع کن. موجوداتی جمع کن که ارزش داشته باشه. اصلا پرورش بده خودت. و ..............
اگر زن میخوای باید کار کنی، چون باید پول دربیاری. و البته وقتی پول برای خودت باشه خیلی خیلی خیلی ارج و قربت بالاتر میره. هرجا بری نه نمیگن بهت. باور کن حتی اگر دیپلم باشی. من چنتا دیپلمه ی موفق بهت بگم؟
الان فکر کردی کسی که سایت کلوب و اپارات رو ساخته، مدرک داره؟ دانشجو انصرافی سال اوله! فوربس رو سایت اپارات قیمت 30 میلیون دلار گذاشته(شایدم 20 بود).
فکر کردی مدیران و صاحبان خیلی از کارخونه ها مدرک دارن؟ نه والا! همه تجربی از جوونی شروع کردن و پیشرفت کردن!
بابا دیگه از گیتس و زاکربرگ و لریسون و جابز و .... بالاتر؟
من بودم میگتم اگر جرات داری اصلا ول کن درس و مرس رو. برو دنبال یه کار. توش حرفه ای بشو. همه فکر و ذکترو بذار روش. باور کن سر 1-2 سال نشده وضعت خوب میشه. بعد خواستگاری هرکی بری نه نمیگه! خصوصا وقتی خودت آدم پخته و با شخصیتی باشی(از این پولدار درپیت ها نشی ... که البته اکثرا شغل شریف دلالی و کلاهبرداری و ... دارن)
ببخشید طولانی شد
توی یه جمله بهت میگم : تا 10 سال دیگه هم آه و نابه کنی آب از آب تکون نمیخوره(تجربه ی زنده اش خود من بودم که الان پیشتم!). تا تکون نخوری و کااااار نکنی و پوووول درنیاری هیچکس بهت زن نمیده (و واقعا منطقی هم نیست! زن یعنی هر روز خرج! خدایی ببین میتونی 1 ماه فقط خرج خودت رو دربیاری؟؟؟ )
یا علی
داداش ایشون وقتی ۱۹ سالشون بود ازدواج کردن، دانشجو بودن و البته طبق گفته خودشون به صورت پاره وقت توی شرکت های نرم افزاری کار میکردند...
خب آیا الان هم کسی حاضر هست که به همچین فردی دختر بده؟ البته اگه بهت نخندن و محترمانه جواب نه بهت بدن باز جای شکر داره!
شایدم باشه...
بله اگر درآمد داشته باشی میدن.
ببین خانواده ی دختر فقط یه حرف و خواسته دارن که واقعا منطقی هم هست. میگن چطور میخوای زندگی کنی؟ (معنیش اینه که پول برای چرخاندن یک زندگی داری یا نه؟)
ممکنه یکی توی یه روستا باشه، کلی زمین داشته باشن، خودش بره یک مقدار مصالح بخره و یا علی. خونه شو بسازه. روی بقیه زمینشون هم کار کنه(یا اصلا بره جای دیگه کار کنه.)
یکی توی شهر کوچیک هست. فرضا ماهی 800 تومن درآمد داره. میگه اگر 10 تومن وام ازدواج بگیریم میتونیم یه آپارتمان کرایه کنیم و زندگی رو شروع کنیم.
یکی شهر بزرگ(و جنوب شهر) هست و ماهی 1 تومن درآمد داره. باید فرضا 30 تومن از باباش قرض بگیره! و یا به اندازه 30 تومن قبل از خواستگاری کار کنه. بعد بره بگه من به اندازه کرایه خونه و بعدشم چرخاندن زندگی درآمد دارم.
یکی شهر بزرگ و شمال شهر هست و فرضا ماهی 1.5 - 2 تومن درآمد داره. 50-60 تومن هم پس انداز کرده(یا باباش کمک های قرض الحسنه نموده!) بعد میره میگه آقا من اندازه شروع یک زندگی پول دارم. درآمد هم که دارم. پس مبارکه!
هرکس باید متناسب با محل زندگیش درآمد داشته باشه. و هروقت به اون درآمد رسید پاشه بره خواستگاری دختری که حاضر به شروع زندگی در اون طبقه ی اجتماعی باشه. (نمیشه من بچه جنوب تهران باشم که فرضا با 35 تومن یه آپارتمان نقلی و تمیز کرایه کنم، بعد برم خواستگاری دختری که قیطریه میشینه و البته حاضر هم نیست بیاد جنوب شهر زندگی کنه! من باید برم یه دختری از محل خودمون بگیرم بعد با هم پیشرفت کنیم و بریم نوک قله دماوند ان شاءالله ویلا بسازیمlaughing)
خب الان که ما بالا شهر هستیم چطوری به در آمد ۲ میلیون تومان در ماه برسیم همزمان با درس خوندن و سربازی؟ برادر این راه حل اصلا درست نیست، پدر من زمان ازدواج سرباز بود... الان چی شده کسی حاضر نیست به همچین آدمی دختر بده؟ به نظر من بیشتر مشکل فرهنگی وجود داره که دست به دست مشکلات اقتصادی داده و باعث شده سن ازدواج بره به ۳۵ سال...
بعدشم خب این نکته ی واضحی هست که خانواده با خانواده فرق داره! شما باید برید خانواده مناسب رو پیدا کنید!
بله من خانواده هایی دیدم از جنوب شهر (خودمم بچه جنوب شهرم) که به قول معروف "افاده ها طبق طبق/ سگ ها به دورش وق و وق!". به جای اینکه به فکر خوشبختی دخترشون باشن و سلامت و عرضه ی داماد براشون مهم باشه، به داماد به عنوان یک پلی برای پیشرفت و موفقیت خودشون نگاه میکنن! و منتظر یکی هستن بیاد تا سوارش بشن و خودشون رو بکشن بالا! خدا نکنه دختر خوشگلی هم داشته باشن!! یا دخترشون یه دانشگاه خفنی چیزی بره (خدا نکنه پزشکی!!)
خب معلومه هیچ پسر عاقلی که از حداقل های شرایط لازم جهت ازدواج که همانا قدرت تجزیه و تحلیل هست برخوردار باشه، هرگز خواستگاری این دختر نمیره!!!
این دختر رو یه بچه پولدار شمالشهری که هیچی بارش نیست و فقط دنبال عروسک بازیه میاد میگیره و معمولا همچین عاقبت خوشی هم نداره( احتمالا یه مهریه کلون از کیسه ی باباش(که خدا میدونه باباش از کدوم کیسه آورده) میپردازه و دختره رو طلاق میده. دختره هم با غنیمت بدست آمده سعی میکنه بیاد شمالشهر و ادای بالاشهری هارو دربیاره و ...)
در طرف مقابل. من خودم از خانواده ای دختر گرفتم که شمالشهری بودن (البته ما هم اصالتا جنوب شهری میشیم وگرنه شمالشهر سکنی داریم :">) ولی تنها حرفشون و خواسته شون این بود که، با دانشی که آدم توی مغزش داره، و یا حتی اختراعی که هنوز تجاری نشده، نمیشه زندگی رو شروع کرد! وگرنه شما 500 هزار تومن در ماه درآمد داشته باشی ما موافقیم!
بعد تازه جالبه بدونی، ما یه خونه به ارث رسیده در جنوب شهر داریم، که همین دختر خانوم که کل عمرش شمال شهر بوده، بارها به من گفته بیا بریم همونجا زندگیمون رو شروع کنیم!! بعد من میگم نه بابا ما باید یه خونه اینجا نزدیک بابا مامان بگیریم laughing
پس ببین خانواده با خانواده چقدر فرق میکنه (هر دو مثال که زدم واقعی بودن).
شما اگر خانواده ی مناسب و هم کفو خودتون پیدا کنید، خیلی راحت میتونید دختر بگیرید.
خب شما اگر به مثالی که من اون اول برای قناری گفتم دقت کنید، بهش گفتم درس رو ول کن برو دنبال کار! (و البته یه چیزی هم برای سربازی گفتم قبلش!!!)
من قبول دارم سربازی عامل اصلی بدبختی جوونها شده، ولی استدلال من با دوستان دیگه فرق میکنه. ببینید شما تا وقتی سربازی نرفتید، فکر میکنید الان سربازی اگر نبود چه ها میکردید! بعد که سربازی میرید و میاید، میبینید انگار هیچ تغییری نکرده! دقیقا انگار یه مهمونی رفتید و برگشتید و هیچ تغییر خاصی در زندگیتون اتفاق نیفتاده!
سربازی بیشتر جنبه ی روانی داره! یعنی تا وقتی نرفتی، فکر میکنی همه ی زندگیت گیر سربازیه، بعد که میری، میبینی تقریبا هیچ تاثیری در زندگیت نداشته! شاید فقط تنها مانعی که میتونسته برات ایجاد کنه استخدام دولتی بوده (که الان شکر خدا دولت کلا استخدام نمیکنه، اگر هم بکنه، واقعا حاضری بری کارمند دولت بشی؟؟؟؟ عاقل باشی نمیشی!!)
شما نیاز به 2 چیز دارید برای کار کردن:
1- جنم
2- تخصص
من خیلی انتظاری ندارم که همه ی جوانهای 19 ساله متخصص باشن(هرچند خودت مثال صاحب اپارات رو میدونی ... و من معتقدم یک پسر عاقل از همون 14-15 سالگی شروع میکنه به کار کردن و پیدا کردن یک مهارت و تخصص(خود گیتس از 13 سالگی برنامه نویسی میکرد که تونست توی 18 سالگی مایکروسافت رو تاسیس کنه!)). ولی من انتظارم اینه که جنم داشته باشن! کی گفته در حین تحصیل نمیشه کار کرد؟؟؟ اصلا کی گفته حتما باید رفت دانشگاه و تحصیل کرد؟؟؟
اما الان هم دیر نشده. من نمیدونم رشته و علاقه شما چیه که درباره اش پیشنهاد بدم. ولی چون خودم الکترونیک و کامپیوتر بودم، در این زمینه مثال میزنم. ببین ما یه کاری داریم به اسم برنامه نویسی ! نیاز به هیچ تخصص خاص و عجیب غریبی هم نداره (اصلا ربطی به تحصیل در رشته کامپیوتر نداره.... البته خیلی تخصصی بخوای کار کنی ربط پیدا میکنه ها...ولی خیلی تخصصی منظورم کار کردن توی 2-3 تا شرکت خاص امریکاییه!!). یا فرضا یه کار دیگه داریم توی الکترونیک به نام طراحی مدار چاپی (pcb). اینم کار ساده ای هست و در حد کاردان و حتی دیپلم الکترونیک و بلکه بدون سواد الکترونیک هم میشه انجامش داد! مگر اینکه بخوای طراحی مدار فرکانس بالا کنی(که باز اینم خیلی تخصصی میشه و انگشت شماری افراد انجامش میدن! ). یا توی مکانیک و طراحی جامدات یا طراحی صنعتی، میشه یه برنامه شبیه طراحی دانلود و نصب کرد. آموزش هاشو توی اینترنت دید و یاد گرفت. بعد شروع به طراحی و مدل سازی کرد! یا میشه انیمیشن ساخت اصلا! میشه فیلم ساخت. میشه جلوه های ویژه برای فیلم درست کرد. میشه فیلمبرداری کرد. و .......
ببین کسی دنبال کار باشه ده ها کار توی هر زمینه پیدا میشه و اتفاقا رسیدن به اون درآمد 2 میلیونی کار سختی نیست اصلا.
اگر رشته ات رو میدونستم یه کار بهت میگفتم بری ماهی 2 تومن هم دربیاری.
خب برادر خود شما هم گفتی پدر و مادرهای محترم براشون کسر شان هست که بگن پسر ما دیپلم هست، و یا حتی برن براش خواستگاری!!!
اولش آره ولی بعدش نه!
اگر شما صرفا یک دیپلمه ی بیکار باشی، برای همه کسر شان هست. حتی دکترای بیکار هم باشی هیچ کس نمیاد باهات خواستگاری!
ولی اگر یک دیپلمه باشی که کار موفقی داری (حالا نه لزوما کارخونه دار! ولی یه کاری که از نظر عرف ضایع حساب نشه!) و درآمد برای گرداندن یک زندگی رو داشته باشی، چرا که نه؟ با یکمی سماجت و تلاش چه خانواده خودت و چه خانواده طرف رو راضی میکنی!
بعدشم حالا نمیخواد خیلی خشک و انقلابی عمل کنی! الان دیگه دانشگاه آزاد فکر کنم پول میگیره ثبت نام میکنه! خیلیا فقط برای مدرکش میرن ثبت نام میکنن و اصلا کلاس هم نمیرن! یا الان که عصر اینترنت شده و دانشگاه مجازی هم اومده. و یا پیام نور!
میتونی کارت رو بصورت تخصصی پیگیری کنی و یه دانشگاهی هم اسم بنویسی برای اینکه هرگونه راه برای کسر شان در آینده رو ببندی!!!
ولی در کل بازم به همه میگم، با صراحتم میگم، برای خانواده دختر کار و درآمد پسر مهمه (بالای 90%). مدرک و این چیزا فقط در حد یک پز دادن اولیه خوبه. بعدا کاربرد بیشتری نداره!