جمع بندی قرآن و تغییر رنگ چشم و مو
تبهای اولیه
سلام علیکم
سال نو تون مبارک.انشاالله سال خوبی رو پیش رو دارید.
راستش برای بنده سوالی پیش آمده است.می گویند جواب هرچیزی در قرآن و احادیث ائمه اطهار (ع) است.حال خواستم ببینم روش،ذکر یا هر چیز دیگری برای عوض شدن رنگ چشم یا مو وجود دارد؟اگر وجود دارد لطفا بیان کنید.اجرتون با الله.
خداوند متعال در قرآن كریم می فرماید:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ؛(1) ما این كتاب آسمانی (قرآن) را بر تو نازل كردیم كه بیان همه چیز در آن است»
در این که آیا همه مباحث در قرآن مجید وجود دارد سه قول وجود دارد :
1-همه مباحث و علوم بشری در قرآن وجود دارد(ابوالفضل المرسی).(2)
2-قرآن فقط کتاب هدایت و دین است و برای بیان مسائل علوم تجربی نیامده است. این دیدگاه را می توان از سخنان برخی از صاحب نظران و مفسران استفاده کرد.(3)
3- دیدگاه تفصیل؛ یعنی از طرفی همه علوم بشری در ظواهر قرآن وجود ندارد و هدف اصلی قرآن نیز هدایت گری بشر به سوی خداست. و از طرفی دیگر قرآن کریم دعوت به تفکر و علم می کند و برخی از مثال ها و مطالب علمی صحیح و حق را بیان می کند که بیانگر اعجاز علمی قرآن است.(4)
نظر رایج بین مفسران و جمع بین سه نظریه این است که منظور از هر چیز، تمام مطالبی است که برای هدایت بشر مورد نیاز است :
«از تعبیر "تبیان" كه به معنی بیان كردن است و با توجه به وسعت مفهوم "كلّ شیء"معلوم می شود كه در قرآن، بیان همه چیز هست، ولی با توجه به این نكته كه قرآن یك كتاب تربیتی و انسان ساز و یك كتاب هدایت برای عموم مردم است، كه برای تكامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است. روشن می شود كه منظور از "همه چیز" تمام اموری است كه برای پیمودن این راه لازم است، نه این كه قرآن یك دائرة المعارف بزرگ باشد كه تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیك و گیاه شناسی، و پزشكی در آن آمده است. هر چند قرآن یك دعوت كلی به كسب همه علوم و معارف و دانشها كرده كه تمام دانش های یاد شده و غیر آن، در این دعوت كلی جمع است.»(5)
پس موضوع پرسش شما در قرآن نیست و هیچ ضرورتی ندارد که در قرآن آن را بیابید.
پی نوشت ها :
1. نحل،آیه۸۹.
2. التفسیر والمفسرون، ج 2، ص 478ـ482.
3. طبرسی، مجمع البیان، ج 4، ص 289 و زمخشری، کشاف، ج 2، ص 628.3.
4. المیزان، ج 14، ص 325 و معارف قرآن، مصباح یزدی، ص 229 و تفسیر نمونه، ج 11، ص 361ـ362.
5. تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۶۱.
خداوند متعال در قرآن كریم می فرماید:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ؛(1) ما این كتاب آسمانی (قرآن) را بر تو نازل كردیم كه بیان همه چیز در آن است»
در این که آیا همه مباحث در قرآن مجید وجود دارد سه قول وجود دارد :
1-همه مباحث و علوم بشری در قرآن وجود دارد(ابوالفضل المرسی).(2)
2-قرآن فقط کتاب هدایت و دین است و برای بیان مسائل علوم تجربی نیامده است. این دیدگاه را می توان از سخنان برخی از صاحب نظران و مفسران استفاده کرد.(3)
3- دیدگاه تفصیل؛ یعنی از طرفی همه علوم بشری در ظواهر قرآن وجود ندارد و هدف اصلی قرآن نیز هدایت گری بشر به سوی خداست. و از طرفی دیگر قرآن کریم دعوت به تفکر و علم می کند و برخی از مثال ها و مطالب علمی صحیح و حق را بیان می کند که بیانگر اعجاز علمی قرآن است.(4)
نظر رایج بین مفسران و جمع بین سه نظریه این است که منظور از هر چیز، تمام مطالبی است که برای هدایت بشر مورد نیاز است :
«از تعبیر "تبیان" كه به معنی بیان كردن است و با توجه به وسعت مفهوم "كلّ شیء"معلوم می شود كه در قرآن، بیان همه چیز هست، ولی با توجه به این نكته كه قرآن یك كتاب تربیتی و انسان ساز و یك كتاب هدایت برای عموم مردم است، كه برای تكامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است. روشن می شود كه منظور از "همه چیز" تمام اموری است كه برای پیمودن این راه لازم است، نه این كه قرآن یك دائرة المعارف بزرگ باشد كه تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیك و گیاه شناسی، و پزشكی در آن آمده است. هر چند قرآن یك دعوت كلی به كسب همه علوم و معارف و دانشها كرده كه تمام دانش های یاد شده و غیر آن، در این دعوت كلی جمع است.»(5)
پس موضوع پرسش شما در قرآن نیست و هیچ ضرورتی ندارد که در قرآن آن را بیابید.
پی نوشت ها :
1. نحل،آیه۸۹.
2. التفسیر والمفسرون، ج 2، ص 478ـ482.
3. طبرسی، مجمع البیان، ج 4، ص 289 و زمخشری، کشاف، ج 2، ص 628.3.
4. المیزان، ج 14، ص 325 و معارف قرآن، مصباح یزدی، ص 229 و تفسیر نمونه، ج 11، ص 361ـ362.
5. تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۶۱.
خیلی ممنون از توضیحات
فقط این یعنی از هیچ راهی جز عمل نمیشه این کارو کرد؟
سلام علیکم
سال نو تون مبارک.انشاالله سال خوبی رو پیش رو دارید.
راستش برای بنده سوالی پیش آمده است.می گویند جواب هرچیزی در قرآن و احادیث ائمه اطهار (ع) است.حال خواستم ببینم روش،ذکر یا هر چیز دیگری برای عوض شدن رنگ چشم یا مو وجود دارد؟اگر وجود دارد لطفا بیان کنید.اجرتون با الله.
با سلام
راه عمومی دعا کردن و استجابت است.
اما این فقط در حد شانس است و قطعیتی ندارد...
و استجابت انچیزی که دعا کننده میخواهد به ندرت اتفاق افتاده است...
خیلی ممنون از توضیحات
فقط این یعنی از هیچ راهی جز عمل نمیشه این کارو کرد؟
در این امور باید از دکتر متخصص استفاده نمود
با سلامراه عمومی دعا کردن و استجابت است.
اما این فقط در حد شانس است و قطعیتی ندارد...
و استجابت انچیزی که دعا کننده میخواهد به ندرت اتفاق افتاده است...
عذرمیخوام ولی فکر می کنم راهی باشه.اخه این طوری دین اسلام زیر سوال نمیره؟چون برای تغییر رنگ چشم و مو در عرفان کاذب راهی هست به اسم بیوکینزی.این طوری اگه ی کافر بخواد اسلام بیاره وقتی ببینه در عرفان کاذب چیزی هست که در اسلام نیست،چرا مسلمان بشه؟به نظرم خدا فکر این جاهاش رو کرده و حتما راهی است
عذرمیخوام ولی فکر می کنم راهی باشه.اخه این طوری دین اسلام زیر سوال نمیره؟چون برای تغییر رنگ چشم و مو در عرفان کاذب راهی هست به اسم بیوکینزی.این طوری اگه ی کافر بخواد اسلام بیاره وقتی ببینه در عرفان کاذب چیزی هست که در اسلام نیست،چرا مسلمان بشه؟به نظرم خدا فکر این جاهاش رو کرده و حتما راهی است
اسلام برای هدایت انسانها است.
به نظر شما منابع در دسترس ما از اسلام چیست؟
قرآن و روایات
فکر نمیکنم در اینها مطلبی برای تغییر رنگ چشم باشد...
بله من قبول دارم پروش قوای نفس و ذهن میتواند کارساز باشد
اما این قدرت میتواند از طریق امور شیطانی باشد...
امکان دارد این قدرت نفس و استفاده از ان دارای عوارضی باشد مثل داروهای شیمیایی و گیاهی
مثلا از عرفای ما نقل است کسی سوزن را به طلا و بالعکس تبدیل کرده یا موارد دیگر...
اینها اگر غرض عقلایی داشته باشد فکر نمیکنم اشکال داشته باشد...
فقط در راه تجارب عرفانی خطراتی در کمین است .... زیرا راه بکری است و نیاز به راه بلد و خطا و ازمون داریم...
مثل راه های درمان دیگر که مراحل تکاملی خاص خود را داشته اند...
در علوم تجربی به ما میگویند با فلان روش و با فلان فرمول میتوان هواپیما ساخت اما در منابع اسلامی چنین روش و فرمولی نداریم
یعنی شما هر جای علوم تجربی را دست بگذارید از این موارد هست که در منابع اسلامی نیست.
عذرمیخوام ولی فکر می کنم راهی باشه.اخه این طوری دین اسلام زیر سوال نمیره؟چون برای تغییر رنگ چشم و مو در عرفان کاذب راهی هست به اسم بیوکینزی.این طوری اگه ی کافر بخواد اسلام بیاره وقتی ببینه در عرفان کاذب چیزی هست که در اسلام نیست،چرا مسلمان بشه؟به نظرم خدا فکر این جاهاش رو کرده و حتما راهی است
این چه فرمایشیه؟
من فکر میکنم کارشناس بحث نظر بسیار معقولی درباره این قضیه ارائه کردند. و اینکه در اسلام راهی برای تغییر رنگ چشم وجود نداره هیچ نقصی برای اسلام و قرآن نیست.
در مورد بیوکینزی هم که فرمودید اولا ربطی به عرفان کاذب نداره. گمان نکنم مدیتیشن که یک ورزش ذهنی هست مخالفتی با اسلام داشته باشه. البته مشروط به اینکه صرفا در حد ورزش ذهنی باقی بمونه.
دوم اینکه گرچه مدیتیشن میتونه مفید باشه، اما چیزی به نام بیوکینزی یک شیادبازی محض برای سرکیسه کردن یه عده آدم ابله هست و هیچ متخصص و دانشمندی تا به حال چنین چیزی رو تایید نکرده و حتی یه مورد چنین اتفاقی نیفتاده و هر چه هست همون شیادبازی هست. عدهای یه چیزی رو از خودشون در مییارن. بعد شروع میکنن به نوشتن چند تا کتاب و کتابها رو میفرشون. بعد سمینار میزارن و بلیت سمینار رو میفروشن. تو اون سمینارها کلی محصولات جانبی میفروشون. سیدی میفروشن. فیلم میفروشن. کتاب میفروشن. غرفه کرایه میدن و تو غرفهها از زیرانداز تا لباس یوگا و هر چه که فکرش رو بکنید میفروشن. باشگاههای ورزشی در اون غرفهها تبلیغات باشگاهشون رو میکنن و خلاصه بساطی که بیا و ببین. از اون مهمتر اطلاعات تماس افراد سادهلوح جمعآوری میشه و از اونها برای بازاریابی و فروش محصولات و خدمات غیرواقعی در آینده از چنین افرادی استفاده یا بهتره بگم سوءاستفاده میشه. نهایتا میبینید طرف پولی کلان از این مساله به جیب میزنه و به ریش ملت میخنده. (توجه کنید من از مدیتیشن به عنوان یک ورزش ذهنی و یوگا و به عنوان یک ورزش جسمی و ذهنی انتقاد نمیکنم. منظورم به هم بافتن راست و دروغ برای سرکیسه کردن مردم ساده و خوشباور هست)
سوم اینکه نبودن چنین چیزهایی در اسلام نه تنها ضعف نیست، بلکه یک نقطه قوته. من فکر میکنم همین الان متاسفانه در اثر سهلانگاری ما مسلمانها خرافات بسیاری به اسلام ناب و اصیل نسبت داده میشه که چهره دین رو خدشهدار میکنه و همینها هم باید پیراسته شه. بعد چرا باید فکر کنیم از اینکه چنین امور خرافاتی و غیرعلمی در اسلام نیست نقطه ضعفه؟
چهارم: کدام آدم حقیقتطلبی وقتی به دنبال حقیقت میگرده به فکر وجود یا عدم وجود امکان تغییر رنگ چشم در یک دین هست؟ شما یک تازه مسلمان به من نشان بدید که در جستجوی حقیقت به تغییر رنگ چشم فکر کرده باشه یا یک مرتد پیدا کنید که دلیل تغییر دینش نبودن امکان تغییر رنگ چشم باشه. به نظرم کسی که دنبال تغییر رنگ چشم میگرده باید به فکر تغییر سالنهای آرایشی و زیبایی باشه و نه تغییر دین.
پنجم: بله. خداوند فکر این مساله رو کرده و راهش رو هم قرار داده. از دو طریق: یکی از اینکه عقل و درک به انسان داده تا انسان از طریق جستجو و کنکاش در اسباب و وسایل دنیوی پی به رازهای دنیا ببره. که بهش میگن علم. طریق دوم هم این هست که خدا افراد رو در روز حساب بر اساس رنگ چشمشون حسابکشی نمیکنه. از نظر خداوند سیاه و سفید. چشم آبی و چشم سیاه. سفید مو و سیاه مو و ... هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه با هم برابرند.
این چه فرمایشیه؟
من فکر میکنم کارشناس بحث نظر بسیار معقولی درباره این قضیه ارائه کردند. و اینکه در اسلام راهی برای تغییر رنگ چشم وجود نداره هیچ نقصی برای اسلام و قرآن نیست.در مورد بیوکینزی هم که فرمودید اولا ربطی به عرفان کاذب نداره. گمان نکنم مدیتیشن که یک ورزش ذهنی هست مخالفتی با اسلام داشته باشه. البته مشروط به اینکه صرفا در حد ورزش ذهنی باقی بمونه.
دوم اینکه گرچه مدیتیشن میتونه مفید باشه، اما چیزی به نام بیوکینزی یک شیادبازی محض برای سرکیسه کردن یه عده آدم ابله هست و هیچ متخصص و دانشمندی تا به حال چنین چیزی رو تایید نکرده و حتی یه مورد چنین اتفاقی نیفتاده و هر چه هست همون شیادبازی هست. عدهای یه چیزی رو از خودشون در مییارن. بعد شروع میکنن به نوشتن چند تا کتاب و کتابها رو میفرشون. بعد سمینار میزارن و بلیت سمینار رو میفروشن. تو اون سمینارها کلی محصولات جانبی میفروشون. سیدی میفروشن. فیلم میفروشن. کتاب میفروشن. غرفه کرایه میدن و تو غرفهها از زیرانداز تا لباس یوگا و هر چه که فکرش رو بکنید میفروشن. باشگاههای ورزشی در اون غرفهها تبلیغات باشگاهشون رو میکنن و خلاصه بساطی که بیا و ببین. از اون مهمتر اطلاعات تماس افراد سادهلوح جمعآوری میشه و از اونها برای بازاریابی و فروش محصولات و خدمات غیرواقعی در آینده از چنین افرادی استفاده یا بهتره بگم سوءاستفاده میشه. نهایتا میبینید طرف پولی کلان از این مساله به جیب میزنه و به ریش ملت میخنده. (توجه کنید من از مدیتیشن به عنوان یک ورزش ذهنی و یوگا و به عنوان یک ورزش جسمی و ذهنی انتقاد نمیکنم. منظورم به هم بافتن راست و دروغ برای سرکیسه کردن مردم ساده و خوشباور هست)
سوم اینکه نبودن چنین چیزهایی در اسلام نه تنها ضعف نیست، بلکه یک نقطه قوته. من فکر میکنم همین الان متاسفانه در اثر سهلانگاری ما مسلمانها خرافات بسیاری به اسلام ناب و اصیل نسبت داده میشه که چهره دین رو خدشهدار میکنه و همینها هم باید پیراسته شه. بعد چرا باید فکر کنیم از اینکه چنین امور خرافاتی و غیرعلمی در اسلام نیست نقطه ضعفه؟
چهارم: کدام آدم حقیقتطلبی وقتی به دنبال حقیقت میگرده به فکر وجود یا عدم وجود امکان تغییر رنگ چشم در یک دین هست؟ شما یک تازه مسلمان به من نشان بدید که در جستجوی حقیقت به تغییر رنگ چشم فکر کرده باشه یا یک مرتد پیدا کنید که دلیل تغییر دینش نبودن امکان تغییر رنگ چشم باشه. به نظرم کسی که دنبال تغییر رنگ چشم میگرده باید به فکر تغییر سالنهای آرایشی و زیبایی باشه و نه تغییر دین.
پنجم: بله. خداوند فکر این مساله رو کرده و راهش رو هم قرار داده. از دو طریق: یکی از اینکه عقل و درک به انسان داده تا انسان از طریق جستجو و کنکاش در اسباب و وسایل دنیوی پی به رازهای دنیا ببره. که بهش میگن علم. طریق دوم هم این هست که خدا افراد رو در روز حساب بر اساس رنگ چشمشون حسابکشی نمیکنه. از نظر خداوند سیاه و سفید. چشم آبی و چشم سیاه. سفید مو و سیاه مو و ... هیچ تفاوتی با هم ندارند و همه با هم برابرند.
دوست عزیز به اعصابت مسلط باش
اولندش این که من میدونم خدا به رنگ چشم و...توجه نمیکنه.من فقط سوال پرسیدم و قصدم بدست اوردن علم در این رابطه بود.همون طور که از امامان و پیامبرانمون نقل شده که ز گهواره تا گور دانش بجوی.
دوم ان این که بیوکینزی اصلا شیادی و کلاه برداری نیست!یکی از آشناهای من انجام داده و موفق شده.پس لطفا الکی شایعه پراکنی نکنید!
دوست خوبم. من در جوابم پرخاشگری ندیدم. تنها زوایای پنهانی از سوال شما رو با نگاهی انتقادی کمی واضح تر بیان کردم. به هر حال اگر شما چنین برداشتی داشتید من عذر میخوام.
فرمودید علم. همونطور که گفتید سفارش بسیاری برای فراگیری علوم قبلی و کشف علوم جدید شده. منتهی هیچ توصیه به دنبال کردن هر ادعای موهومی نشده. بحث من همینه که آنچه شما میفرمائید علم نیست. علم حیطه کاره دانشمندان هست. اما شما در هیچ ژورنال علمی کوچکترین مطلبی درباره این موضوع نمیبینید. سری به سایت Scholar.google.com بزنید و سرچ کنید. (موتور جستجوی ژورنالها و مقالات و کتب علمی). هیچ نشانی از این مطلب پیدا نمیشه. ولی در خود گوگل که سرچ کنید در سایتهای زرد فراوان مطلب درباره این موضوع خواهید یافت.
اما از همه این حرفها گذشته صحبت من و شما دوست خوبم چیز دیگری بود. شما گفتید چنین چیزی در اسلام نیست و لذا ضعف اسلام هست. من عرض کردم که چنین نیست.
عذرمیخوام ولی فکر می کنم راهی باشه.اخه این طوری دین اسلام زیر سوال نمیره؟چون برای تغییر رنگ چشم و مو در عرفان کاذب راهی هست به اسم بیوکینزی.این طوری اگه ی کافر بخواد اسلام بیاره وقتی ببینه در عرفان کاذب چیزی هست که در اسلام نیست،چرا مسلمان بشه؟به نظرم خدا فکر این جاهاش رو کرده و حتما راهی است
سلام برادر جان
این مشتقات کینزی از بیو ،تله سایکو و... به شخصه روش وقت گذاشتم!اباطیلی بیش نیست!مثل شعور کیهانی و عرفان حلقه و...!
مستند علم و شبهه علم رو ببینید
اگر بازم معتقد هستید چن ماه وقت بزارید!ابتدای تمرین ی عکس بگیرید بعد چند ماه هم ی عکس بعد نگاه کنید!هیچ تغییری صورت نگرفته!
واسه تغییر رنگ چشم از لنز!جراحی تغییر رنگ چشم!و ...
خدا به این راحتی دعا قبول نمیکنه که!دعای آدم در حال مرگ از گرسنگی رو قبول نمیکنه بعد تغییر رنگ چشم رو قبول کنه!:d
البتهه ی داستانی بود که انسانی میتونه به چنین کراماتی دس پیدا کنه
دختر فرمانروای آن سرزمین نابینا شد. پادشاه به برادران او دستور داد خواهر خودشان را برای درمان نزد برصیصا عابد ببرند. برادران خواهر خودشان را همان جا گذاشتند تا بامداد فردا بیایند و او را ببرند!
برصیصا ساعتی بعد فهمید دختر برای درمان آمده است . او به دنبال کار خود رفت ولی شیطان وسوسه های خود را آغاز کرد و سرانجام او را وا داشت تا کار نا شایست انجام دهد، ولی خیلی زود که متوجه کار زشت خود شد با خود گفت: اگر موضوع را پادشاه و پسران او بفهمند من را زنده نخواهند گذاشت.
شیطان دوباره برصیصا بیچاره را وسوسه کرد که دختر را بکش و جنازۀ او را در منزل خودت دفن کن و فردا که برادران دختر آمدند بگو از آمدن و یا رفتن دخترک خبر ندارد و یا این که بگوید: دختر خوب شد و رفت و دیگر من مسئول آمدن و یا نیامدن او نیستم!
فردا همین پاسخ را به پسران فرمانروا داد.
برادران دخترک، همه جا را جستجو کردند ولی نشانی از خواهر خود نیافتند و هیچ کس او را ندیده بود، در نتیجه دوباره برگشتند و متوجه شدند قسمتی از زمین با بقیه جاها تفاوت دارد و پس از کندن زمین جنازه خواهر خود را پیدا کردند.
برصیصا را دستگیر کرده و به زندان انداختند و پس از محاکمه و اطمینان یافتن از جنایت برصیصا، او را به سوی چوبه دار برند در حالی که مردم به او ناسزا می گفتند...مردمی که تا دیروز به سبب تقوای برصیصا به او احترام می گذاشتند.
گویند هنگامی که می خواست طناب دار را به دور گردن او بیندازندشیطان او را وسوسه کرد و گفت: اگر به من سجده کنی تو را نجات خواهم داد!
برصیصا که چاره ای نداشت به نیّت سجدۀ ابلیس به خاک افتاد ولی با همان حال کفر از دنیا رفت و شیطان او را نجات نداد.
البته این داستانو من از صوتای مرحوم کافی شنیده بودم خیلی باحال تعریف میکرد!در کل منظورم اینه که به تلاش و زهد شاید تو اسلام شدنی باشه
در آخر هم سوالات مردم در این سایت رو ببینید از برآورده نشدن درخواست در عرفان حقه گله مند اند!حالا عرفان کاذب جواب دهد:d
سوال:
می گویند جواب هرچیزی در قرآن است.حال خواستم ببینم آیه ای از قرآن برای عوض شدن رنگ چشم یا مو وجود دارد؟
پاسخ:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ؛(1) ما این كتاب آسمانی (قرآن) را بر تو نازل كردیم كه بیان همه چیز در آن است»
در این که آیا همه مباحث در قرآن مجید وجود دارد سه قول وجود دارد :
1-همه مباحث و علوم بشری در قرآن وجود دارد.(2)
2-قرآن فقط کتاب هدایت و دین است و برای بیان مسائل علوم تجربی نیامده است. این دیدگاه را می توان از سخنان برخی از صاحب نظران و مفسران استفاده کرد.(3)
3- دیدگاه تفصیل؛ یعنی از طرفی همه علوم بشری در ظواهر قرآن وجود ندارد و هدف اصلی قرآن نیز هدایت گری بشر به سوی خداست. و از طرفی دیگر قرآن کریم دعوت به تفکر و علم می کند و برخی از مثال ها و مطالب علمی صحیح و حق را بیان می کند که بیانگر اعجاز علمی قرآن است.(4)
نظر رایج بین مفسران و جمع بین سه نظریه این است که منظور از هر چیز، تمام مطالبی است که برای هدایت بشر مورد نیاز است :
«از تعبیر "تبیان" كه به معنی بیان كردن است و با توجه به وسعت مفهوم "كلّ شیء"معلوم می شود كه در قرآن، بیان همه چیز هست، ولی با توجه به این نكته كه قرآن یك كتاب تربیتی و انسان ساز و یك كتاب هدایت برای عموم مردم است، كه برای تكامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است. روشن می شود كه منظور از "همه چیز" تمام اموری است كه برای پیمودن این راه لازم است، نه این كه قرآن یك دائرة المعارف بزرگ باشد كه تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیك و گیاه شناسی، و پزشكی در آن آمده است. هر چند قرآن یك دعوت كلی به كسب همه علوم و معارف و دانشها كرده كه تمام دانش های یاد شده و غیر آن، در این دعوت كلی جمع است.»(5)
پس موضوع پرسش شما در قرآن نیست و هیچ ضرورتی ندارد که در قرآن آن را بیابید.
پی نوشت ها :
1. نحل،آیه۸۹.
2. التفسیر والمفسرون، ج 2، ص 478ـ482.
3. طبرسی، مجمع البیان، ج 4، ص 289 و زمخشری، کشاف، ج 2، ص 628.3.
4. المیزان، ج 14، ص 325 و معارف قرآن، مصباح یزدی، ص 229 و تفسیر نمونه، ج 11، ص 361ـ362.
5. تفسیر نمونه، ج ۱۱، ص ۳۶۱.