جمع بندی مشکلات با پدر و مادر

تب‌های اولیه

26 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکلات با پدر و مادر

سلام علیکم
پسری هستم 13/14ساله و کلاس هفتم
من با خانواده ام مشکل دارم
مادرم همیشه با ترش رویی و فحاشی با من برخورد میکند.
پدرم هم کلا بیخیال!
برادری دارم حدودا 18 ساله.مادرم کلی فرق بین ما میزارد.با این که برادرم تقریبا هیچ کاری برایشان نمیکند و همش ازشان پول میگرد هم در خانواده و هم در فامیل محبوب خانواده است.برادرم حدود هفته ای 25هزار تومان پول توجیبی میگیرد.(به جز پول توجیبی پول های دیگری هم میگیرد!شاید اگر بخواهیم گرفتن ماهانه پول از پدرمادرمان را حساب کنیم به ماهی سیصد هزارتومان برسد)وو این درحالی است که من،که تقریبا هرکاری پدر مادرم میگویند انجام میدهم هیچ پولی دریافت نکرده و همیشه تحقیر و تهدید میشوم.در مدرسه هم اوضاع به همین حال است و به دلیل هوش نسبتا بالا(که به خاطرش از خدا ممنونم)اکثر بچه ها مرا اذیت کرده و راجبم دروغ میگویند به مدیرها و معلم ها و من هم چون از زور بالایی برخوردار نیستم،مدام مورد ظلم واقع میشوم و نمیتونم از خودم دفاع کنم.لطفا کمکم کنید.این اواخر کارم به جویی رسیده که به فکرخودکشی هم افتاده ام.لطفا راهی را پیش رویم یگذارید.دیگر استغفرالله از خدا و قرآن نا امید شده ام و حتی گاهی به فکر کمک گرفتن از اجنه هم افتاده ام!

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

هادی 10;924521 نوشت:
سلام علیکم
پسری هستم 13/14ساله و کلاس هفتم
من با خانواده ام مشکل دارم
مادرم همیشه با ترش رویی و فحاشی با من برخورد میکند.
پدرم هم کلا بیخیال!
برادری دارم حدودا 18 ساله.مادرم کلی فرق بین ما میزارد.با این که برادرم تقریبا هیچ کاری برایشان نمیکند و همش ازشان پول میگرد هم در خانواده و هم در فامیل محبوب خانواده است.برادرم حدود هفته ای 25هزار تومان پول توجیبی میگیرد.(به جز پول توجیبی پول های دیگری هم میگیرد!شاید اگر بخواهیم گرفتن ماهانه پول از پدرمادرمان را حساب کنیم به ماهی سیصد هزارتومان برسد)وو این درحالی است که من،که تقریبا هرکاری پدر مادرم میگویند انجام میدهم هیچ پولی دریافت نکرده و همیشه تحقیر و تهدید میشوم.در مدرسه هم اوضاع به همین حال است و به دلیل هوش نسبتا بالا(که به خاطرش از خدا ممنونم)اکثر بچه ها مرا اذیت کرده و راجبم دروغ میگویند به مدیرها و معلم ها و من هم چون از زور بالایی برخوردار نیستم،مدام مورد ظلم واقع میشوم و نمیتونم از خودم دفاع کنم.لطفا کمکم کنید.این اواخر کارم به جویی رسیده که به فکرخودکشی هم افتاده ام.لطفا راهی را پیش رویم یگذارید.دیگر استغفرالله از خدا و قرآن نا امید شده ام و حتی گاهی به فکر کمک گرفتن از اجنه هم افتاده ام!

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی و همه اسک دینی های بزرگوار
از حسن اعتماد شما به این انجمن سپاسگذارم
فعلا موضوع را باز می کنم تا دوستان نظر دهند بنده نیز در خدمت شما خواهم بود

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

هادی 10;924521 نوشت:
سلام علیکم
پسری هستم 13/14ساله و کلاس هفتم
من با خانواده ام مشکل دارم
مادرم همیشه با ترش رویی و فحاشی با من برخورد میکند.
پدرم هم کلا بیخیال!
برادری دارم حدودا 18 ساله.مادرم کلی فرق بین ما میزارد.با این که برادرم تقریبا هیچ کاری برایشان نمیکند و همش ازشان پول میگرد هم در خانواده و هم در فامیل محبوب خانواده است.برادرم حدود هفته ای 25هزار تومان پول توجیبی میگیرد.(به جز پول توجیبی پول های دیگری هم میگیرد!شاید اگر بخواهیم گرفتن ماهانه پول از پدرمادرمان را حساب کنیم به ماهی سیصد هزارتومان برسد)وو این درحالی است که من،که تقریبا هرکاری پدر مادرم میگویند انجام میدهم هیچ پولی دریافت نکرده و همیشه تحقیر و تهدید میشوم.در مدرسه هم اوضاع به همین حال است و به دلیل هوش نسبتا بالا(که به خاطرش از خدا ممنونم)اکثر بچه ها مرا اذیت کرده و راجبم دروغ میگویند به مدیرها و معلم ها و من هم چون از زور بالایی برخوردار نیستم،مدام مورد ظلم واقع میشوم و نمیتونم از خودم دفاع کنم.لطفا کمکم کنید.این اواخر کارم به جویی رسیده که به فکرخودکشی هم افتاده ام.لطفا راهی را پیش رویم یگذارید.دیگر استغفرالله از خدا و قرآن نا امید شده ام و حتی گاهی به فکر کمک گرفتن از اجنه هم افتاده ام!

سلام خوبی؟ حتما شما آرومی برادرت شیطون اونا زورشون به شما میرسه و ناراحتیاشون و سر شما خالی میکنن.شاید برادرت خیلی از خونوادت حرف نمیخوره و شما آروم هستی ببن شما فرق میذارن.برادرت هم ازشما بزرگتره واسه این به اون بیشتر پول توجیبی میدن.نمیتونی به خونوادت بگی پول بیشتر میخوای؟ چیزایی که لازم داری و واست تهیه میکنند؟

با سلام

در پاسخ به سؤالتان(جلب احترام در محیط خانواده) به صورت کلّی گفتنی است: همانطور که از عبارات شما برمی آید، احترام(احساس ارزشمندی و اعتبار )اکتسابی است و این خود شما هستید که باید آن را به دست آورید. در واقع این شما هستید که باید خود را در موقعيت هايي قرار دهيد که احترامي را که سزاوار آن هستيد از راه های مختلف، به دست آوريد. برخی از مهمترین عوامل در اين زمينه عبارتند از:
1- احترام گذاشتن به ديگران
2- احترام گذاشتن به خود
3- احترام گذاشتن به بزرگترها
4- داشتن اعتماد به نفس
5- نترسيدن از تصميم گيري
6- خوب لباس پوشيدن و ظاهر نیکو داشتن
7- نیکو و مؤدبانه سخن گفتن
در مورد مسأله شما به نظر می رسد قدم اوّل این است که سعی نمایید ارتباط مناسبی را با سایر اعضای خانواده خود برقرار سازید تا در سایه آن خود را در موقعيّتی قرار دهيد که احترامي را که سزاوار آن هستيد به دست آوريد. در این زمینه توجه داشته باشید که:
1- فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در فضای ارتباطی خود و خانواده تان مواجهید.
2- همانطور که شما نیز واقفید، بدون از میان برداشتن علل تنیدگی و فقط با ابراز احساسات و ...، مشکل برطرف نمی گردد، بلکه باید از طریق شناخت منبع تنیدگی راه حل مدبّرانه ای برای رفع آن بیابید.
3- یک اصل کلی در ارتباطات این است : انسانهايي كه ارتباطات سالم و درستي با ديگر اعضاي خانواده دارند، استرس كمتري را تجربه مي‌كنند و شادتر بوده و راحت تر مي توانند به خواسته هاي خود برسند. در مواردی که فضای ارتباطی (مخصوصاً در محیط خانواده) با دیگران با مشکل مواجه می شود، هریک از اعضاء باید فارغ از سعی و تلاش طرف مقابل برای برقراری ارتباط پیشقدم گردد و الّا در فضایی که افراد نسبت به یکدیگر حس خوبی ندارند و یا حتی اینکه حس خوبی دارند ولی این حس خود را به طرف مقابل انتقال نمی دهند ،به صراحت می توان گفت که موقعیتی شبیه به وضعیت فعلی در خانواده شما اجتناب ناپذیر است.
4- در مورد جوی كه در خانواده تان حاكم است، چرا سعي نمي كنيد خود، ‌گام اول را برداريد كه اين مسأله موجبات رضايت خداوند تبارك و تعالي است و مطمئناً‌ توفيقاتي را براي شما در زمينه های مختلف عبادی، تحصیلی و ... زمينه ساز خواهد بود .
5- به نظر می رسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، فارغ از همه اختلافات و تنش ها با اعضای خانواده خود، این است که سعی کنید در ارتباط خود با آنها مثبت اندیش باشید. توضیح اینکه ارتباط میان فردی مؤثر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که روی نکات مثبت خانواده و هر یک از اعضای آن تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق افراد خانواده خود برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای پسندیده در محیط خانواده گردید.
6- يك رابطه سالم، گفتگوي سالم مي‌طلبد؛ ‌لذا سعي كنيد با تک تک افراد خانواده خود بر سر مسائل گوناگون با ملايمت و نرمي سر گفتگو را باز نماييد .توجه داشته باشيد كه هيچ كس دقيقاً همان چيزي نيست كه خواهان آن هستيد. گاه ممكن است آنها با اعمالشان شما را نا اميد ‌كنند. يك رابطه سالم به اين معناست كه ديگران را به همان صورتي كه هستند بپذيريد و قصد تغيير آنها را نداشته باشيد.
7- شنونده خوبي براي نظرات افراد خانواده د رموضوعات مختلف باشید و با گوش جان صحبت‌هاي آنها را بشنويد.
8- يك رابطه سالم با اعضاي خانواده بر مبناي احترام متقابل پايه ريزي شده است؛ لذا سعی کنید از سایر اعضای خانواده خود ايراد نگرفته و سرزنششان نكنيد.
9- به احساسات منفي و غيرقابل كنترل خود در برابر اعضاي خانواده اجازه بروز ندهيد.
10- يادتان باشد كه هر چه بيشتر خوبي‌هاي دیگران را ببينيد، روابط بهتري با آنها برقرار خواهيد نمود.
11- مناسبات خانوادگی خود را بر سه اصل عدالت، احسان و محبّت استوار نمایید.
12- از سه صفت کینه، نفرت و خشم به دور باشید.
13- در همه حال قدر خوبی های دیگر اعضای خانواده را بدانید.

یادتان باشد که گرچه اختلاف نظر در همه موارد و حتی در میان اعضای خانواده امری طبیعی است ولی به راحتی می توان با مدیریت صحیح کشمکش ها و نزاع های خود با دیگران به سازگاری مطلوبی با آنها دست یافت. مهم آن است که اگر هم فردی از اعضای خانواده وجود دارد که به اصول روابط محترمانه در محیط خانواده پایبند نیست شما سعی نکنید که با دامن زدن به برخی جریانات و رفتارها و در واقع با ضربه زدن به فضای ارتباطی مناسب در خانواده، نتیجه را مساوی نمایید.

موفق باشید

‬‎



pooya_2001;924954 نوشت:
سلام خوبی؟ حتما شما آرومی برادرت شیطون اونا زورشون به شما میرسه و ناراحتیاشون و سر شما خالی میکنن.شاید برادرت خیلی از خونوادت حرف نمیخوره و شما آروم هستی ببن شما فرق میذارن.برادرت هم ازشما بزرگتره واسه این به اون بیشتر پول توجیبی میدن.نمیتونی به خونوادت بگی پول بیشتر میخوای؟ چیزایی که لازم داری و واست تهیه میکنند؟

سلام
ممنون.الحمدالله
بله دقیقا.برادرم هرچیزی بخواد با داد و بیداد بدست میاره.من ی جورایی دیوار کوتاهه ام Sad
اخه مسئله من فقط پول نیست!هرچند پول خیلی نیاز دارم الان.ولی مشکل اصلیم بی توجی خانوادمه.به حرف هام گوش نمیدن،نیازهام رو براورده نمیکنن و فقط با تهدید و فحاشی باهام برخورد میکنند

yalda solimani;925096 نوشت:
با سلام

در پاسخ به سؤالتان(جلب احترام در محیط خانواده) به صورت کلّی گفتنی است: همانطور که از عبارات شما برمی آید، احترام(احساس ارزشمندی و اعتبار )اکتسابی است و این خود شما هستید که باید آن را به دست آورید. در واقع این شما هستید که باید خود را در موقعيت هايي قرار دهيد که احترامي را که سزاوار آن هستيد از راه های مختلف، به دست آوريد. برخی از مهمترین عوامل در اين زمينه عبارتند از:
1- احترام گذاشتن به ديگران
2- احترام گذاشتن به خود
3- احترام گذاشتن به بزرگترها
4- داشتن اعتماد به نفس
5- نترسيدن از تصميم گيري
6- خوب لباس پوشيدن و ظاهر نیکو داشتن
7- نیکو و مؤدبانه سخن گفتن
در مورد مسأله شما به نظر می رسد قدم اوّل این است که سعی نمایید ارتباط مناسبی را با سایر اعضای خانواده خود برقرار سازید تا در سایه آن خود را در موقعيّتی قرار دهيد که احترامي را که سزاوار آن هستيد به دست آوريد. در این زمینه توجه داشته باشید که:
1- فقط شما نیستید که با چنین مسأله ای در فضای ارتباطی خود و خانواده تان مواجهید.
2- همانطور که شما نیز واقفید، بدون از میان برداشتن علل تنیدگی و فقط با ابراز احساسات و ...، مشکل برطرف نمی گردد، بلکه باید از طریق شناخت منبع تنیدگی راه حل مدبّرانه ای برای رفع آن بیابید.
3- یک اصل کلی در ارتباطات این است : انسانهايي كه ارتباطات سالم و درستي با ديگر اعضاي خانواده دارند، استرس كمتري را تجربه مي‌كنند و شادتر بوده و راحت تر مي توانند به خواسته هاي خود برسند. در مواردی که فضای ارتباطی (مخصوصاً در محیط خانواده) با دیگران با مشکل مواجه می شود، هریک از اعضاء باید فارغ از سعی و تلاش طرف مقابل برای برقراری ارتباط پیشقدم گردد و الّا در فضایی که افراد نسبت به یکدیگر حس خوبی ندارند و یا حتی اینکه حس خوبی دارند ولی این حس خود را به طرف مقابل انتقال نمی دهند ،به صراحت می توان گفت که موقعیتی شبیه به وضعیت فعلی در خانواده شما اجتناب ناپذیر است.
4- در مورد جوی كه در خانواده تان حاكم است، چرا سعي نمي كنيد خود، ‌گام اول را برداريد كه اين مسأله موجبات رضايت خداوند تبارك و تعالي است و مطمئناً‌ توفيقاتي را براي شما در زمينه های مختلف عبادی، تحصیلی و ... زمينه ساز خواهد بود .
5- به نظر می رسد قدم اول در برون رفت از چنین وضعیتی که بدان دچار شده اید، فارغ از همه اختلافات و تنش ها با اعضای خانواده خود، این است که سعی کنید در ارتباط خود با آنها مثبت اندیش باشید. توضیح اینکه ارتباط میان فردی مؤثر زمانی برقرار می شود که از مثبت گرایی نسبی بهره مند باشید. واقعیت این است که هر اندیشه مثبت یا منفی که در ذهن انسان جاری می شود بر سرنوشت او اثر می گذارد؛ لذا توصیه ما این است که روی نکات مثبت خانواده و هر یک از اعضای آن تکیه داشته و با برجسته سازی این نکات، به نوعی باعث تشویق افراد خانواده خود برای استمرار و تعمیق رفتارها و باورهای پسندیده در محیط خانواده گردید.
6- يك رابطه سالم، گفتگوي سالم مي‌طلبد؛ ‌لذا سعي كنيد با تک تک افراد خانواده خود بر سر مسائل گوناگون با ملايمت و نرمي سر گفتگو را باز نماييد .توجه داشته باشيد كه هيچ كس دقيقاً همان چيزي نيست كه خواهان آن هستيد. گاه ممكن است آنها با اعمالشان شما را نا اميد ‌كنند. يك رابطه سالم به اين معناست كه ديگران را به همان صورتي كه هستند بپذيريد و قصد تغيير آنها را نداشته باشيد.
7- شنونده خوبي براي نظرات افراد خانواده د رموضوعات مختلف باشید و با گوش جان صحبت‌هاي آنها را بشنويد.
8- يك رابطه سالم با اعضاي خانواده بر مبناي احترام متقابل پايه ريزي شده است؛ لذا سعی کنید از سایر اعضای خانواده خود ايراد نگرفته و سرزنششان نكنيد.
9- به احساسات منفي و غيرقابل كنترل خود در برابر اعضاي خانواده اجازه بروز ندهيد.
10- يادتان باشد كه هر چه بيشتر خوبي‌هاي دیگران را ببينيد، روابط بهتري با آنها برقرار خواهيد نمود.
11- مناسبات خانوادگی خود را بر سه اصل عدالت، احسان و محبّت استوار نمایید.
12- از سه صفت کینه، نفرت و خشم به دور باشید.
13- در همه حال قدر خوبی های دیگر اعضای خانواده را بدانید.

یادتان باشد که گرچه اختلاف نظر در همه موارد و حتی در میان اعضای خانواده امری طبیعی است ولی به راحتی می توان با مدیریت صحیح کشمکش ها و نزاع های خود با دیگران به سازگاری مطلوبی با آنها دست یافت. مهم آن است که اگر هم فردی از اعضای خانواده وجود دارد که به اصول روابط محترمانه در محیط خانواده پایبند نیست شما سعی نکنید که با دامن زدن به برخی جریانات و رفتارها و در واقع با ضربه زدن به فضای ارتباطی مناسب در خانواده، نتیجه را مساوی نمایید.

موفق باشید

‬‎



سلام استاد
راستش بنده تقریبا تمام این صفت هایی که گفتید رو دارم.هرنوع راهی هم برای بهترکردن این رابطه کردم ولی نشده.حرصم هم میگیره هروقت کاری دارن به من میگن اون وقت برادرم هیچ کار نمیکنه همه چی داره،من هیچی ندارم!

هادی 10;925399 نوشت:
سلام
ممنون.الحمدالله
بله دقیقا.برادرم هرچیزی بخواد با داد و بیداد بدست میاره.من ی جورایی دیوار کوتاهه ام Sad
اخه مسئله من فقط پول نیست!هرچند پول خیلی نیاز دارم الان.ولی مشکل اصلیم بی توجی خانوادمه.به حرف هام گوش نمیدن،نیازهام رو براورده نمیکنن و فقط با تهدید و فحاشی باهام برخورد میکنند

توی خانه زیاد حرف نزن وقتی زیاد حرف نزنی هی میخوان بیان با شما صحبت کنن ببینند چی میخوای چکار میکنی.امتحان کردی؟

سلام علیکم
شما در کودکی مشکلی نداشتین؟
یعنی همیشه با شما اینطوری رفتار میشده یا اینکه از سن خاصی این برخورد ها شروع شد؟

راهنما;924952 نوشت:
سلام علیکم
پسری هستم 13/14ساله و کلاس هفتم
من با خانواده ام مشکل دارم
مادرم همیشه با ترش رویی و فحاشی با من برخورد میکند.
پدرم هم کلا بیخیال!
برادری دارم حدودا 18 ساله.مادرم کلی فرق بین ما میزارد.با این که برادرم تقریبا هیچ کاری برایشان نمیکند و همش ازشان پول میگرد هم در خانواده و هم در فامیل محبوب خانواده است.برادرم حدود هفته ای 25هزار تومان پول توجیبی میگیرد.(به جز پول توجیبی پول های دیگری هم میگیرد!شاید اگر بخواهیم گرفتن ماهانه پول از پدرمادرمان را حساب کنیم به ماهی سیصد هزارتومان برسد)وو این درحالی است که من،که تقریبا هرکاری پدر مادرم میگویند انجام میدهم هیچ پولی دریافت نکرده و همیشه تحقیر و تهدید میشوم.در مدرسه هم اوضاع به همین حال است و به دلیل هوش نسبتا بالا(که به خاطرش از خدا ممنونم)اکثر بچه ها مرا اذیت کرده و راجبم دروغ میگویند به مدیرها و معلم ها و من هم چون از زور بالایی برخوردار نیستم،مدام مورد ظلم واقع میشوم و نمیتونم از خودم دفاع کنم.لطفا کمکم کنید.این اواخر کارم به جویی رسیده که به فکرخودکشی هم افتاده ام.لطفا راهی را پیش رویم یگذارید.دیگر استغفرالله از خدا و قرآن نا امید شده ام و حتی گاهی به فکر کمک گرفتن از اجنه هم افتاده ام!

با عرض سلام و ادب خدمت داداش گلم هادی عزیز
بسیار متاسفم که با این مسئله مواجه هستید رعایت نکاتی را که عرض می کنم در بهبود روابط شما در خانه و مدرسه بسیار راهگشا می باشد .
ضمنا از سرکار خانم yalda solimani به خاطر نکات مفیدشون تشکر می کنم.


  1. هادی عزیز ابتدا نیاز است آرامش خود را حفظ نمایید در این صورت می توانید هم رویه و روحیه و رفتار خود را به درستی انتخاب نمایید و هم به بهترین شکل می توانید روی دیگران تاثیر بگذارید.
  2. نیاز است نسبت به کسب مهارتهای کسب آرامش ،ارتباط موثر ، روابط بین فردی ، حل مساله و اعتماد به نفس اقدامات مناسب و فوری را انجام دهید.
  3. سعی کنید توان سازگاری با محیط را در خود تقویت نمایید.
  4. ابتدا ارتباط خود را با افرادی از خانواده و جامعه که راحتی بیشتری با آنها دارید بیشتر و بهتر نموده و سپس به افراد دیگر سرایت دهید
  5. به هیچ عنوان شرایط زندگی خود را با افراد بالاتر از خود مقایسه نکنید تا تحمل رفتارهای اطرافیان برای شما راحتتر باشد.
  6. به ویژگیهای مثبت و موفقیتهای قبلی خود در زمینه ارتباط موثر با دیگران فکر کنید.
  7. از راهکارهای جلب محبت و تاثیر گذاری روی دیگران استفاده نمایید.
  8. مهارتها و توانمندیهای فردی و اجتماعی خود را بالا ببرید.
  9. با افراد شاداب و متدین معاشرت نمایید و خود را مذمت نکنید.
  10. ورزش و نرمش نمایید.

در صورتی که با عمل و رعایت نکات زیر رویه شما بهبود نیافت نیاز است به مشاورین ومتعهد و متخصص مراجعه نمایید تا بررسی دقیقتری صورت پذیرد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

راههای جلب محبت:
1 - آراستگی ظاهر
2 - نرم و ملایم بودن
3 - خود را محترم دانستن و به دیگران احترام گذاشتن
4 - حق شناسی و تشکر از دیگران
5 - آغاز به سلام
6 - گذشت از لغزشهای دیگران
7 - هدیه دادن
8 - اظهار کردن دوستی خود به دیگران
9 - تواضع و فروتنی
10 - به جای عیبجویی از دیگران به اصلاح عیبهای خود پرداختن
11 - سکوت به موقع و حرف زدن به موقع و گوش دادن به موقع
12 - پرهیز از منت گذاشتن
13 - ایمان و عمل صالح
14 - همدردی با دیگران همراه با صداقت نه تظاهر
15 - خوشرویی
16 - کارگشایی و خیر خواهی برای دیگران

مهارتهای اثرگذاری بر دیگران
1 - محبت و صمصمیت
2 - برخورد با نشاط
3 - آغاز مثبت
4 - شنونده خوب بودن
5 - ارج گذاری
6 - رفتار مطلوب
7- هدیه دادن
8 - گفتار زیبا
9- تبلیغ عملی
با ارزوی موفقیت شما
یا علی

pooya_2001;925414 نوشت:
توی خانه زیاد حرف نزن وقتی زیاد حرف نزنی هی میخوان بیان با شما صحبت کنن ببینند چی میخوای چکار میکنی.امتحان کردی؟

امتحان کردم.
حرف نزنم یا حرف نمیزنن یا الکی گیر میدن

زینب خاتون;925463 نوشت:
سلام علیکم
شما در کودکی مشکلی نداشتین؟
یعنی همیشه با شما اینطوری رفتار میشده یا اینکه از سن خاصی این برخورد ها شروع شد؟

سلام
از همون اول اینجوری بوده.اگه کسی راجبم بهشون به دروغ چیزبدی بگه،حرف هرکس رو باورمیکنن جز خودم!این تازه کوچیک ترینشه

راهنما;925529 نوشت:

با عرض سلام و ادب خدمت داداش گلم هادی عزیز
بسیار متاسفم که با این مسئله مواجه هستید رعایت نکاتی را که عرض می کنم در بهبود روابط شما در خانه و مدرسه بسیار راهگشا می باشد .
ضمنا از سرکار خانم

yalda solimani به خاطر نکات مفیدشون تشکر می کنم.


  1. هادی عزیز ابتدا نیاز است آرامش خود را حفظ نمایید در این صورت می توانید هم رویه و روحیه و رفتار خود را به درستی انتخاب نمایید و هم به بهترین شکل می توانید روی دیگران تاثیر بگذارید.
  2. نیاز است نسبت به کسب مهارتهای کسب آرامش ،ارتباط موثر ، روابط بین فردی ، حل مساله و اعتماد به نفس اقدامات مناسب و فوری را انجام دهید.
  3. سعی کنید توان سازگاری با محیط را در خود تقویت نمایید.
  4. ابتدا ارتباط خود را با افرادی از خانواده و جامعه که راحتی بیشتری با آنها دارید بیشتر و بهتر نموده و سپس به افراد دیگر سرایت دهید
  5. به هیچ عنوان شرایط زندگی خود را با افراد بالاتر از خود مقایسه نکنید تا تحمل رفتارهای اطرافیان برای شما راحتتر باشد.
  6. به ویژگیهای مثبت و موفقیتهای قبلی خود در زمینه ارتباط موثر با دیگران فکر کنید.
  7. از راهکارهای جلب محبت و تاثیر گذاری روی دیگران استفاده نمایید.
  8. مهارتها و توانمندیهای فردی و اجتماعی خود را بالا ببرید.
  9. با افراد شاداب و متدین معاشرت نمایید و خود را مذمت نکنید.
  10. ورزش و نرمش نمایید.

در صورتی که با عمل و رعایت نکات زیر رویه شما بهبود نیافت نیاز است به مشاورین ومتعهد و متخصص مراجعه نمایید تا بررسی دقیقتری صورت پذیرد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سلام خیلی ممنون
متاسفانه بنده تتمام خصوصیات و کارهایی که تو این پیام و پیام بعدیتون گفتید رو امتخان کردم.هیچ کدومشون اگه بدترنکردن بهترهم نکردن.
متاسفانه خانواده من از این خانواده هایی هستش که فکرمیکنن رفتن پیش مشاور فقط مال دیوانه ها و کسایی که مشکل روانی داون هستش!(عقیده های قدیمی)
به نظرم موضوع موضوع طبیعی نیست.فکرکنم کار اجنه باشه.(اخه ی زمانی یکم درمورد اجنه زیادی کنجکاوی میکردم)
درضمن همین الان هم که دارم این پیام رو مینویسم درحال دعوا با مادرم هستم که تهدید کرده از شب های بعد اینترنت رو قطع میکنه!
دیگه واقعا از خدا نا امید شدم.چندساله خدا هرچی چیز خوب دارم ازم گرفته.زندگیم فقط شده جهنم.اگه خدا همینجوری باهام رفتار کنه،منم میزنم به سیم آخر یعنی خوش گذرونی از راه های حرام،دزدی از پدرومادر و... چون دیگه واقعا خسته شدم.اخرش هم اگه هیچ کاری نتیجه نداد ی راس میرم خودکشی

هادی 10;925579 نوشت:
سلام
از همون اول اینجوری بوده.اگه کسی راجبم بهشون به دروغ چیزبدی بگه،حرف هرکس رو باورمیکنن جز خودم!این تازه کوچیک ترینشه

در این صورت تنها راه حل برای شما به نظر بنده اینه که شرایط رو بپذیرید.
وقتی که هر کاری انجام دادید رفتار اونها نسبت به شما تغییر نکرده باید بپذیرید که اونها همینجوری هستن و شما هم با ناراحت شدن و افسردگی و ... فقط به خودتون لطمه میزنید.
هیچ وقت هم خودتون رو با کسی مقایسه نکنید.
در شرایطی که توضیح دادید بهترین کار همینه که به فکر رشد شخصیت خودتون به بهترین نحو باشید.به اونها محبت کنید و برخلافشون رفتار کنید.اصلاً هم انتظار نداشته باشید که رفتار اونها با شما تغییر کنه.درستون رو بخونید زندگیتونو بکنیدبه فکر پیشرفت خودتون باشید.در کل خودتون رو جوری تربیت کنید که همیشه دستتون روی زانوی خودتون باشه و نیازی به هیچ کدوم از اونها نداشته باشید ولی همیشه اینو بدونید که اونها به محبت شما نیاز دارن . کسانی که اینجوری رفتار میکنن افراد سالمی نیستن،خیلی عذر میخوام که اینو میگم اما به نظر من اونها بیمار هستن.شما هم چندان کمکی نمیتونید به اونها بکنید و اولویت با خودتون هست که با آرامش زندگی کنید.
زندگی با آرامش هم یعنی شما خوب باشید ، درست باشید و انتظار عکس العمل خوبی هم از دیگران نداشته باشید.
ان شاءالله که زندگیتون سرشار از یاد خدا و آرامش باشه.

خب به نظر من این تموم شدن امتحانا میتونه نعمت بزرگی براتون باشه چرا؟

حتما برو دنبال ی کار....شاگردی ی مغازه ای ک دوست داری...من خودم نجاری و صنایع چوب خ دوست دارممhappy هم ی حرفه یاد میگیری....هم پول تو جیبی داری....هم اعتماد بنفس پیدا میکنی ومرد میشیhappyهم از محیط خونه دور میشی و اصلا روحیه ات ری استارت میشه....هم خودتو نشون میدی....هم مادر پدرت میفهمن ک عجب! همچین بدبختم نیست این پسره! جربزه! داره=d>

منم تو این سن خیلی دعوا میکردم باهاشون8-|بعد از بلوغ خوب شد اوضاع. شما هم همینطوره...نگران نباش....اما من تحمل کردم گریه کردم8-> اما شما پسری میتونی بری بیرون دور بشی از اون محل...با تمام فوایدی ک بهت گفتم...

خیلی هم دهن ب دهنشون نذار چون لج و لجبازی میشه
ببین
حالت ک خوب باشه خوب میشن....شما ک همش دپسرده و دعوا Fool داداشتم ک همش با داد و بیداد! این پدر مادر عصبی شدن والا! هرچند کوتاهی از طرف خودشون باشه.....اگه حالتون خوب باشه رفیق باشی ک بگم اولش این برقراری ارتباطه سخته( مثلا اصلا نباید وقتی ازشون عصبی شدی ج بدی صبر کن اروم ک شدید ی جواب منطقی بده که تو خودتم نریخته باشی) ....اوضتعم ب تدریج خوب میشه...

این گزینه کارو ب نظرم جدی بگیر:-h

زینب خاتون;925613 نوشت:
در این صورت تنها راه حل برای شما به نظر بنده اینه که شرایط رو بپذیرید.
وقتی که هر کاری انجام دادید رفتار اونها نسبت به شما تغییر نکرده باید بپذیرید که اونها همینجوری هستن و شما هم با ناراحت شدن و افسردگی و ... فقط به خودتون لطمه میزنید.
هیچ وقت هم خودتون رو با کسی مقایسه نکنید.
در شرایطی که توضیح دادید بهترین کار همینه که به فکر رشد شخصیت خودتون به بهترین نحو باشید.به اونها محبت کنید و برخلافشون رفتار کنید.اصلاً هم انتظار نداشته باشید که رفتار اونها با شما تغییر کنه.درستون رو بخونید زندگیتونو بکنیدبه فکر پیشرفت خودتون باشید.در کل خودتون رو جوری تربیت کنید که همیشه دستتون روی زانوی خودتون باشه و نیازی به هیچ کدوم از اونها نداشته باشید ولی همیشه اینو بدونید که اونها به محبت شما نیاز دارن . کسانی که اینجوری رفتار میکنن افراد سالمی نیستن،خیلی عذر میخوام که اینو میگم اما به نظر من اونها بیمار هستن.شما هم چندان کمکی نمیتونید به اونها بکنید و اولویت با خودتون هست که با آرامش زندگی کنید.
زندگی با آرامش هم یعنی شما خوب باشید ، درست باشید و انتظار عکس العمل خوبی هم از دیگران نداشته باشید.
ان شاءالله که زندگیتون سرشار از یاد خدا و آرامش باشه.

باشه
ممنون از راهنمایی

یاس...;925622 نوشت:
خب به نظر من این تموم شدن امتحانا میتونه نعمت بزرگی براتون باشه چرا؟

حتما برو دنبال ی کار....شاگردی ی مغازه ای ک دوست داری...من خودم نجاری و صنایع چوب خ دوست دارممhappy هم ی حرفه یاد میگیری....هم پول تو جیبی داری....هم اعتماد بنفس پیدا میکنی ومرد میشیhappyهم از محیط خونه دور میشی و اصلا روحیه ات ری استارت میشه....هم خودتو نشون میدی....هم مادر پدرت میفهمن ک عجب! همچین بدبختم نیست این پسره! جربزه! داره=d>

منم تو این سن خیلی دعوا میکردم باهاشون8-|بعد از بلوغ خوب شد اوضاع. شما هم همینطوره...نگران نباش....اما من تحمل کردم گریه کردم8-> اما شما پسری میتونی بری بیرون دور بشی از اون محل...با تمام فوایدی ک بهت گفتم...

خیلی هم دهن ب دهنشون نذار چون لج و لجبازی میشه
ببین
حالت ک خوب باشه خوب میشن....شما ک همش دپسرده و دعوا Fool داداشتم ک همش با داد و بیداد! این پدر مادر عصبی شدن والا! هرچند کوتاهی از طرف خودشون باشه.....اگه حالتون خوب باشه رفیق باشی ک بگم اولش این برقراری ارتباطه سخته( مثلا اصلا نباید وقتی ازشون عصبی شدی ج بدی صبر کن اروم ک شدید ی جواب منطقی بده که تو خودتم نریخته باشی) ....اوضتعم ب تدریج خوب میشه...

این گزینه کارو ب نظرم جدی بگیر:-h

متاسفانه کارهم نمیزارن بکنم!!

هادی 10;925768 نوشت:
متاسفانه کارهم نمیزارن بکنم!!

خو معلومه نمیذارن الان کارکنی پدرمادر منم نمیذارن میگن درس بخون.این شکلی سختت میشه چون پول بهت نمیدن باید یه فکر کنی پول بگیری

میشه یه مورد از دعواهاتون و بگین

هادی 10;925768 نوشت:
متاسفانه کارهم نمیزارن بکنم!!

...صب تا ظهر برو تابستون ک درسی نداری اخه؟بگو ب فلان فن علاقه دارم میرم پیش فلانی یاد بگیرم....اسم کارو نیار

هادی 10;925580 نوشت:
سلام خیلی ممنون
متاسفانه بنده تتمام خصوصیات و کارهایی که تو این پیام و پیام بعدیتون گفتید رو امتخان کردم.هیچ کدومشون اگه بدترنکردن بهترهم نکردن.
متاسفانه خانواده من از این خانواده هایی هستش که فکرمیکنن رفتن پیش مشاور فقط مال دیوانه ها و کسایی که مشکل روانی داون هستش!(عقیده های قدیمی)
به نظرم موضوع موضوع طبیعی نیست.فکرکنم کار اجنه باشه.(اخه ی زمانی یکم درمورد اجنه زیادی کنجکاوی میکردم)
درضمن همین الان هم که دارم این پیام رو مینویسم درحال دعوا با مادرم هستم که تهدید کرده از شب های بعد اینترنت رو قطع میکنه!
دیگه واقعا از خدا نا امید شدم.چندساله خدا هرچی چیز خوب دارم ازم گرفته.زندگیم فقط شده جهنم.اگه خدا همینجوری باهام رفتار کنه،منم میزنم به سیم آخر یعنی خوش گذرونی از راه های حرام،دزدی از پدرومادر و... چون دیگه واقعا خسته شدم.اخرش هم اگه هیچ کاری نتیجه نداد ی راس میرم خودکشی

با عرض سلام و ادب


  1. لطفا به نکاتی که گفته شد با دقت بیشتری عمل نمایید به نظر بنده شما درست نتونستید به آنها عمل نمایید.
  2. دوست عزیز وقتی افراد زیادی برای انسان ایجاد مشکل می کنند (خانواده ،فامیل ،مدرسه و...)ا لازم است انسان بیشتر در مورد خودش تامل و تفکر نمایدافکار و رفتارها و تصمیمات احساسات و هیجانات و...خود را رصد نمایید.
  3. برادر عزیز مشکلات همچون سنگ داخل رودخانه هستند و ما مثل آب آن رودخانه ،آب که حرکت می کند وقتی به سنگ برسد یا آن برمی دارد مشکلات کوچک اینگونه هستند اما برخی سنگها بزرگ هستند و آب نمی تواند آن را بردارد در این صورت یا باید صبر کند و با کمک سایر آبها بردارد و یا به آرامی از کنار آن عبور نماید و البته برخی سنگها همانند سدها می باشند یعنی با کمک دیگران هم نمی شود آن را برداشت و البته نمی شود از کنار آن هم عبور نمود البته در این صورت اگر قدرت بیشتری به آب کمک کند قابل برداشتن هم می باشد و البته شما آبهای پشت سد را نگاه کرده اید که چقدر آرام هستند آنها وظیفه و هدف خود را تغییر داده و مشغول آب رسانی به مردم و یا آباد کردن آن منطقه می باشند ما نیز اینگونه هستیم اگر مشکلات را تونستیم برطرف کنیم که انجام می دهیم اگر نشد از کنار آن عبور می کنیم و کار خودمون را انجام می دهیم و به آن مشکل بی توجه می شویم و اگر آن هم نشد وظیفه خود را تغییر می دهیم حال ببینید اگر نمی توانید در رفتار آنها تغییری ایجاد نمایید همچنانکه سرکار خانم «زینب خاتون» اشاره نمودند کار خود را انجام دهید و سعی کنید خود را پرورش دهید و تسلیم اثرات منفی رفتاری و تربیتی خانواده و اطرافیان نشوید در این صورت است که شخصیت ،رفتار ،آینده،ایمان و اخلاقی خوبی خواهید داشت و در آینده تاثیر گذاری شما بیشتر می شود.
  4. در صورت نتوانسنتید تاثیر گذار باشید و یا نتوانستید خود را مدیریت نمایید حتما به مشاورین متعهد و متخصص به صورت حضوری مراجعه نمایید.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سلام
ماه رمضان مبارک
گفتم که به هیچ طریقی نمیزاوند کار کنم.
آقای راهنما هیچ کدام از این ها جواب نمیدهد.زیرا فراموش کرده بودم ریشه مشکل را به شما بگویم.ریشه این مشکل این است که کل فامیل و خوانواده و مخصوصا مادرم دوس داشتند که بچه ی دوم یعنی من دختر باشم.ولی وقتی دیدند پسرم توی ذوق شان خورد.این ریشه ی اصلی مشکلا است و فکرنکنم حتی سیل هم بتواند این کوه را کناربزند!

هادی 10;926318 نوشت:
سلام
ماه رمضان مبارک
گفتم که به هیچ طریقی نمیزاوند کار کنم.
آقای راهنما هیچ کدام از این ها جواب نمیدهد.زیرا فراموش کرده بودم ریشه مشکل را به شما بگویم.ریشه این مشکل این است که کل فامیل و خوانواده و مخصوصا مادرم دوس داشتند که بچه ی دوم یعنی من دختر باشم.ولی وقتی دیدند پسرم توی ذوق شان خورد.این ریشه ی اصلی مشکلا است و فکرنکنم حتی سیل هم بتواند این کوه را کناربزند!

با عرض سلام و ادب مجدد و تبریک حلول ماه مبارک رمضان و دعای قبولی طاعات و عبادات

هادی عزیز این شما هستید که این مسئله کوچک را برای خود بزرگ کرده ای نمی گویم دوست داشتن آنها بی تاثیر بوده است ولی آنچه بیشترین تاثیر را داشته عملکرد شما بوده است

همین فکری را که دارید که نمی شود نمی توانم حتی سیل هم بیاید نمی تواند حل کند و...همین ریشه مسائل شما است اگر اینها را کنار بزنید موفق تر می شوید.

شما می توانید با رفتارتون تاثیرات زیادی را روی آنها بگذارید و خود را محبوب و مقبول نمایید فقط نباید تسلیم شوید و تلاش خود را بیشتر نمایید.

به خودتون یک فرصت شش ماهه تا یک ساله بدهید و خوب به همه نکات عرض شده عمل نمایید حتی اگر هم موفق نشوید که می شوید قطعا چیزی را از دست نداده اید.

در ضمن اگر هم قابل حل نبود که هست نکات را در پست قبلی ام نوشتم.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

راهنما;926344 نوشت:

با عرض سلام و ادب مجدد و تبریک حلول ماه مبارک رمضان و دعای قبولی طاعات و عبادات

هادی عزیز این شما هستید که این مسئله کوچک را برای خود بزرگ کرده ای نمی گویم دوست داشتن آنها بی تاثیر بوده است ولی آنچه بیشترین تاثیر را داشته عملکرد شما بوده است

همین فکری را که دارید که نمی شود نمی توانم حتی سیل هم بیاید نمی تواند حل کند و...همین ریشه مسائل شما است اگر اینها را کنار بزنید موفق تر می شوید.

شما می توانید با رفتارتون تاثیرات زیادی را روی آنها بگذارید و خود را محبوب و مقبول نمایید فقط نباید تسلیم شوید و تلاش خود را بیشتر نمایید.

به خودتون یک فرصت شش ماهه تا یک ساله بدهید و خوب به همه نکات عرض شده عمل نمایید حتی اگر هم موفق نشوید که می شوید قطعا چیزی را از دست نداده اید.

در ضمن اگر هم قابل حل نبود که هست نکات را در پست قبلی ام نوشتم.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

خیلی ممنون از راهنمایی های ارزنده تون Smile

جمع بندی: مشکلات با پدر و مادر

سوال :

سلام علیکم
پسری هستم 13/14ساله و کلاس هفتم
من با خانواده ام مشکل دارم
مادرم همیشه با ترش رویی و فحاشی با من برخورد میکند.
پدرم هم کلا بیخیال!
برادری دارم حدودا 18 ساله.مادرم کلی فرق بین ما میزارد.با این که برادرم تقریبا هیچ کاری برایشان نمیکند و همش ازشان پول میگرد هم در خانواده و هم در فامیل محبوب خانواده است.برادرم حدود هفته ای 25هزار تومان پول توجیبی میگیرد.(به جز پول توجیبی پول های دیگری هم میگیرد!شاید اگر بخواهیم گرفتن ماهانه پول از پدرمادرمان را حساب کنیم به ماهی سیصد هزارتومان برسد)وو این درحالی است که من،که تقریبا هرکاری پدر مادرم میگویند انجام میدهم هیچ پولی دریافت نکرده و همیشه تحقیر و تهدید میشوم.در مدرسه هم اوضاع به همین حال است و به دلیل هوش نسبتا بالا(که به خاطرش از خدا ممنونم)اکثر بچه ها مرا اذیت کرده و راجبم دروغ میگویند به مدیرها و معلم ها و من هم چون از زور بالایی برخوردار نیستم،مدام مورد ظلم واقع میشوم و نمیتونم از خودم دفاع کنم.لطفا کمکم کنید.این اواخر کارم به جویی رسیده که به فکرخودکشی هم افتاده ام.لطفا راهی را پیش رویم یگذارید.دیگر استغفرالله از خدا و قرآن نا امید شده ام و حتی گاهی به فکر کمک گرفتن از اجنه هم افتاده ام!
ریشه این مشکل این است که کل فامیل و خوانواده و مخصوصا مادرم دوس داشتند که بچه ی دوم یعنی من دختر باشم.ولی وقتی دیدند پسرم توی ذوق شان خورد.این ریشه ی اصلی مشکلا است و فکرنکنم حتی سیل هم بتواند این کوه را کناربزند!

پاسخ :

با عرض سلام و ادب خدمت داداش گلم هادی عزیز
بسیار متاسفم که با این مسئله مواجه هستید رعایت نکاتی را که عرض می کنم در بهبود روابط شما در خانه و مدرسه بسیار راهگشا می باشد .


  1. برادر عزیز مشکلات همچون سنگ داخل رودخانه هستند و ما مثل آب آن رودخانه ،آب که حرکت می کند وقتی به سنگ برسد یا آن برمی دارد مشکلات کوچک اینگونه هستند اما برخی سنگها بزرگ هستند و آب نمی تواند آن را بردارد در این صورت یا باید صبر کند و با کمک سایر آبها بردارد و یا به آرامی از کنار آن عبور نماید و البته برخی سنگها همانند سدها می باشند یعنی با کمک دیگران هم نمی شود آن را برداشت و البته نمی شود از کنار آن هم عبور نمود البته در این صورت اگر قدرت بیشتری به آب کمک کند قابل برداشتن هم می باشد و البته شما آبهای پشت سد را نگاه کرده اید که چقدر آرام هستند آنها وظیفه و هدف خود را تغییر داده و مشغول آب رسانی به مردم و یا آباد کردن آن منطقه می باشند ما نیز اینگونه هستیم اگر مشکلات را تونستیم برطرف کنیم که انجام می دهیم اگر نشد از کنار آن عبور می کنیم و کار خودمون را انجام می دهیم و به آن مشکل بی توجه می شویم و اگر آن هم نشد وظیفه خود را تغییر می دهیم حال ببینید اگر نمی توانید در رفتار آنها تغییری ایجاد نمایید همچنانکه سرکار خانم «زینب خاتون» اشاره نمودند کار خود را انجام دهید و سعی کنید خود را پرورش دهید و تسلیم اثرات منفی رفتاری و تربیتی خانواده و اطرافیان نشوید در این صورت است که شخصیت ،رفتار ،آینده،ایمان و اخلاقی خوبی خواهید داشت و در آینده تاثیر گذاری شما بیشتر می شود.
  2. دوست عزیز وقتی افراد زیادی برای انسان ایجاد مشکل می کنند (خانواده ،فامیل ،مدرسه و...)ا لازم است انسان بیشتر در مورد خودش تامل و تفکر نمایدافکار و رفتارها و تصمیمات احساسات و هیجانات و...خود را رصد نمایید.
  3. نکاتی که میگویی چه از توصیفات خودتون و چه پدر و مادرتون،با توجه به سنتون طبیعی است و نوجوانان همسن تو زیاد هستند که با این مسائل دست به گریبان هستند و لذا لازم است صبر و تحمل خود را بالا ببری و ضمن حفظ آرامش بدانی که گذشت زمان بسیاری از مسائل را حل می کند.
  4. هادی عزیز ابتدا نیاز است آرامش خود را حفظ نمایید در این صورت می توانید هم رویه و روحیه و رفتار خود را به درستی انتخاب نمایید و هم به بهترین شکل می توانید روی دیگران تاثیر بگذارید.
  5. نیاز است نسبت به کسب مهارتهای کسب آرامش ،ارتباط موثر ، روابط بین فردی ، حل مساله و اعتماد به نفس اقدامات مناسب و فوری را انجام دهید.
  6. سعی کنید توان سازگاری با محیط را در خود تقویت نمایید.
  7. ابتدا ارتباط خود را با افرادی از خانواده و جامعه که راحتی بیشتری با آنها دارید بیشتر و بهتر نموده و سپس به افراد دیگر سرایت دهید
  8. به هیچ عنوان شرایط زندگی خود را با افراد بالاتر از خود مقایسه نکنید تا تحمل رفتارهای اطرافیان برای شما راحتتر باشد.
  9. به ویژگیهای مثبت و موفقیتهای قبلی خود در زمینه ارتباط موثر با دیگران فکر کنید.
  10. از راهکارهای جلب محبت و تاثیر گذاری روی دیگران استفاده نمایید.
  11. مهارتها و توانمندیهای فردی و اجتماعی خود را بالا ببرید.
  12. با افراد شاداب و متدین معاشرت نمایید و خود را مذمت نکنید.
  13. ورزش و نرمش نمایید.
  14. توجه و رعایت نکات گفته شده در پست 5

راههای جلب محبت:
1 - آراستگی ظاهر
2 - نرم و ملایم بودن
3 - خود را محترم دانستن و به دیگران احترام گذاشتن
4 - حق شناسی و تشکر از دیگران
5 - آغاز به سلام
6 - گذشت از لغزشهای دیگران
7 - هدیه دادن
8 - اظهار کردن دوستی خود به دیگران
9 - تواضع و فروتنی
10 - به جای عیبجویی از دیگران به اصلاح عیبهای خود پرداختن
11 - سکوت به موقع و حرف زدن به موقع و گوش دادن به موقع
12 - پرهیز از منت گذاشتن
13 - ایمان و عمل صالح
14 - همدردی با دیگران همراه با صداقت نه تظاهر
15 - خوشرویی
16 - کارگشایی و خیر خواهی برای دیگران

مهارتهای اثرگذاری بر دیگران
1 - محبت و صمصمیت
2 - برخورد با نشاط
3 - آغاز مثبت
4 - شنونده خوب بودن
5 - ارج گذاری
6 - رفتار مطلوب
7- هدیه دادن
8 - گفتار زیبا
9- تبلیغ عملی


هادی عزیز این شما هستید که این مسئله کوچک را(دوست داشتن خانواده و فامیل به دختر بودن شما)برای خود بزرگ کرده ای نمی گویم دوست داشتن آنها بی تاثیر بوده است ولی آنچه بیشترین تاثیر را داشته عملکرد شما بوده است

همین فکری را که دارید که نمی شود نمی توانم حتی سیل هم بیاید نمی تواند حل کند و...همین ریشه مسائل شما است اگر اینها را کنار بزنید موفق تر می شوید.

شما می توانید با رفتارتون تاثیرات زیادی را روی آنها بگذارید و خود را محبوب و مقبول نمایید فقط نباید تسلیم شوید و تلاش خود را بیشتر نمایید.

به خودتون یک فرصت شش ماهه تا یک ساله بدهید و خوب به همه نکات عرض شده عمل نمایید حتی اگر هم موفق نشوید که می شوید قطعا چیزی را از دست نداده اید.


در صورتی که با عمل و رعایت نکات زیر رویه شما بهبود نیافت نیاز است به مشاورین ومتعهد و متخصص مراجعه نمایید تا بررسی دقیقتری صورت پذیرد.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی



1.سايت انجمن گفتگوي ديني، انجمن مشاوره، كارشناس: راهنما: تاريخ:24/ 09/ 1396

موضوع قفل شده است