چه بد بود زن زشتی دراز هم باشد به غیر از این دو صفت بی جهاز هم باشد
هم غرغرو و بی حیا و بد اخلاق علاوه بر همه این نساز هم باشد
بدتر از همه خصلت به اسم اوچو رسی به جای فاجعه، اسمش سرو ناز هم باشد
مردي خواست منزلي را بخرد همسایه هم آمده بود، هم اش از ساختمان ، هوا، آب و گل باغ تعریف می کرد. مرد گفت: چرا عیب بزرگ این باغ را نمی گویی؟ پرسید: عیب آن چیست؟ گفت: داشتن همسایه فضول.
لاكردار زنش را طلاق داد روز اول مي خواست بچه رو بخوابونه با صداي كلفتش شروع كرد به لالايي خوندن.%-(
با قدرت خدا بعد از نيم ساعت بچه به زبان آمد و گفت: باباجون ممنون ميشم نخونيد مي خوام بخوابم.~x(
*هركسي را بهر كاري ساختند/ ميلش را در دلش انداختند.#-o
زن: با زیرشلواری چرا بیرون اومدی؟ آقاي بي تكلف: آخه شهر ما خانه مامان.
آداب اجتماعي را بايد رعايت كرد ولي در كل مردان از زنان زندگي بي تكلف تري دارند. برخي اعتقاد دارند يكي از علل مهمِ ام اس زندگي پر تكلف و خودخوري است.
مرد دوستي را كشف كرد و عشق اختراع شد.
زن عشق را كشف كرد و ازدواج را اختراع كرد!
مرد تجارت را كشف كرد و پول را اختراع كرد.
زن پول را كشف كرد و « خريد كردن » اختراع شد!
از آن به بعد مرد چيزهاي بسياري را كشف و اختراع كرد.
ولي زن همچنان مشغول خريد بود!
يه پري افسانه اي به يه مرد خائن ميگه: يه آرزوت رو بگو تا برآورده كنم. مرده ميگه: يه كاري كن كه زنم حسابي احمق بشه تا بتونم با خيال راحت بهش دروغ بگم و هي مچم رو نگيره. پريه قبول ميكنه و ميگه: برو خونه تون.
آرزوت رو برآورده كردم. مرده خوشحال ميره خونه، ميبينه زنش تبديل به يه مردي مثل خودش شده!
* زنان در شناخت و تفسير زبان بدن همسرشان قوي تر از مردان هستند.
مردي زني بسيار تندخو و مادر زن مداخله گري داشت. روزي از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند، منتها يجور عجيب غريبي:
اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن،
بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره،
بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن.
يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه: تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم... ميشه بگيد جريان چيه؟ يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه، پشتيش هم مادر خانومم... هر دوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده! مرده ناراحت ميشه، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن،
بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد من خيلي براتون متاسفم، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سؤالا نيست، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم!؟ مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه به 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف!
زنِ آپانديسش رو عمل كرده بود، بعد
از عمل شوهرش كه چندبار بهش خيانت كرده بود مياد ملاقاتش.
منتها زنه هنوز خوب بهوش نيومده بوده و داشته زير لب ميگفته: احمق...بيشعور...خائن، عوضي!
يك دكتري داشته از اتاق رد ميشده، ميگه: خوب به سلامتي مثل اينكه خانمتون به هوش اومده و داره باهاتون حرف ميزنه!
فيله با مورچه ازدواج ميکنه بعد يه مدت فيله از دست مورچه عصباني ميشه مياد با پاهاش لهش کنه مورچه ميگه اگه به من رحم نمي کني لااقل به بچه فيلي که تو شکممه رحم کن
:|
گذشت و ناسازگاری مرد: وقتي دعوامون ميشه من داد مي زنم و كتكت مي زنم چه کار مي کني؟ چه طوري عصبانيت خود را كنترل مي كني؟ زن زورم كه به تو نمي رسه: ميرم توي كفشامو مي شورم!!! مرد: چه ربطي به دعوات با من داره؟ زن: آخه با مسواک تو مي شورمش!!
عروسه با شوهرش مادرشوهرشو رو ميبره دكتر، دكتره ميپرسه: اين بنده خدا چه بلايي سرش اومده؟ عروسه ميگه: زهر خورده. دكتره تعجب ميكنه، ميپرسه: پس چرا سر و صورتش خوني ماليه!؟ عروسه از زبانش مي پره و ميگه: آخه لامصب به زبون خوش كه نميخورد!!
يك دهاتى از شهر براى زن جوانش كه در عمر خود آيينه نديده بود، آيينه اى خريدارى كرد هنگامى كه آيينه را به خانه آورد زن بيچاره همين كه صورت خود را در آيينه ديد تصور كرد شوهرش زن تازه اى به خانه آورده و شكايت پيش مادرش برد و آيينه را به او نشان داد،
پيرزن هم كه هرگز آيينه نديده بود همان صورت زشت و پرچين خود را در آيينه ديد و در مقام دلدارى به دخترش بر آمده و گفت: ننه جان غصه نخور كه اين عجوزه هرگز جاى تو را در دل شوهرت نخواهد گرفت.x_x
اولي: چرا سال نويي مردا جلوي ايران خودرو تجمع كرده بودند؟ دومي: چون ايران خودرو با شعار فرداي بهتر اعلام کرده: پژوي، بدون اير بگ، بدون ايمني، آماده براي آتش سوزي بي دليل بهترين هديه سال نو براي همسر دلبندتان!!!
* ازدواج هايي كه براساس هوس باشد نه شناخت داوم نخواهند داشت.
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه: من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم. لطفا یه چیز خوب به من بگو كه اميدوار بشم شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!
زن قاتل
فالگير: به زودي شوهرتون ميميره! زن: اينو كه خودم ميدونم. بهم بگو گير پليس ميفتم يا نه!
سوسک ذلیل آخرین جملات یک سوسک هنگام کشتن شدن توسط یک مرد .بکش آره بیا منو بکش، تو حسودیت میشه، از این که زنت از من میترسه، ولی از تو نمیترسه!:-$
می ارزه زن بداخلاقي به شوهرش میگه: تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.به نظر تو این بیانصافی نیست؟! شوهره میگه: نه اگه زن خوبی باشه میارزه!x_x
ازدواج نکاحی يك زن داعشي مشاور ازدواج شده بود وقتي مي خواست به مراجع كنندگانش بگويد كه روش هاي من مجرب است مي گفت: باور بفرماييد بنده خودم بيست و پنج ازدواج نكاحي موفق داشتم.:-b
عشق بی ترمز روزي تو را به مستي، تشبيه به ماه کردم لامپ 100 هم نبودي من اشتباه کردم:p
میرن آدما به من ميگفت: آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم....... باورم نمي شد.... فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير...! سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم:-s
یه روز به مردا میگن: اونایی که زن ذلیل هستن بیان سمت چپ بقیه برن سمت راست. همه میرن سمت چپ فقط یکی نمیره. بهش میگن تو چرا نمیري اونور؟ میگه: خانومم گفته از جات تکون نخور!!!!!!!!!! .............. زن ذليل: می دونی چرا زنها بیشتر از مردها عمر می کنند؟ چون زن ندارن!
مرده و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمیزدند. زن وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت براي شوهرش میذاره که منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، شوهرش براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو ساعت شیشه!:!!
مثلث عشق عشق دارای سه ضلع است: میل، تعهد و صمیمیت.
1. میل: انگیزه هایی مانند جذابیت و تمایلات جنسی 2. تعهد: اینکه برای حفظ رابطه مطلوب تلاش کنیم. 3. صمیمیت: رفتارهایی که نزدیکی عاطفی را افزایش می دهد.
براین مبنا می توان عشق را به 8 قسم تقسیم کرد: 1- فقدان عشق: در اين رابطه هيچ يك از عناصر عشق حضور ندارد. اين رابطه را در زندگي روزانه با مردم عادي داريم. اگر احساستان درباره شريك زندگي تان از اين نوع باشد، مي توان گفت كه رابطه تان در معرض خطر است.
2- عشق دوستانه: اين احساس زماني دست مي دهد كه ميل و تعهد به مقدار كم وجود داشته باشد يا اصلاً وجود نداشته باشد، اما «صميميت» در حد بالايي حضور دارد.
3- عشق شهواني: «ميل» در اين عشق بيشتر حضور دارد. هيجانات و ميل زيادي در اين رابطه وجود دارد، اما صميميّت و تعهد در سطح ضعيفي قرار دارد.
4- عشق پوچ: اين عشق زماني احساس مي شود كه «تعهد» قوي باشد، اما ميل و صميميت در سطح پاييني قرار داشته باشد يا اصلاً وجود نداشته باشد.
5- عشق خيال انگيز: اين عشق در بين زوج هايي مشاهده مي شود كه رابطه آنها تا اندازه اي تازه است. «ميل و صميميّت» شديد است، اما زوج ها به اندازه كافي، زندگي مشترك يا تجربه هاي مشترك ندارند كه متقابلاً احساس تعهد كنند.
6- عشق مشفقانه: در اين عشق «صميميّت و تعهد» شديد است اما ميل ضعيف است. عشق مشفقانه در زوجهايي ديده مي شود كه به مدت تقريباً طولاني با هم هستند و از يكديگر رضايت دارند، اما جاذبه جنسي آنها از بين رفته است.
7- عشق ابلهانه: در اين عشق «ميل و تعهد» بالاست اما صميميت ضعيف است.
8- عشق كامل: اين عشق سه عنصر را به طور سخاوتمند در خود جاي داده است.[1]
ي بنده خدايي زن زشتي داشت روزي زن رفت مقابل آينه و گفت مي بيني خدا چه زن زيبايي نصيبت كرده؟ مرد گفت: بله واقعا همين طوره. تو فرشته هستي كه از آسمان به زمين افتاده اي فقط با صورت به زمين خردي كه كمي صورت ضربه خورده و چاله چوله پيدا كرده و دماغت پهن شده
زن گرمایی مردي دوست داشت نزديك زنش بنشيند و زن از او دوري مي كرد.
زن به او گفت: من گرمايي هستم زياد نزديك من ننشين. مرد از تهران رفت بندرعباس و تماس گرفت
و گفت: خنكت شد؟! لب مرز هستم اگر بازم گرمته بروم تا كويت!
زن دلمشنگ آشی درست کرد و یک کاسه بزرگ از آن را آورد سر سفره و خودش با ولع اولین قاشق را به دهانش برد. اما آش به قدری داغ بود که دهان زن سوخت و اشک در چشمانش حلقه زد. دلمشنگ گفت: چرا گریه میکنی؟ زن که بدش نمی آمد دهان او هم بسوزد، گفت: یاد مادرم افتادم که او هم خیلی آش دوست داشت. سپس دلمنشگ هم اولین قاشق آش داغ را به دهانش برد و دهان او هم سوخت و اشک در چشمان او هم حلقه زد. زن دلمشنگ از او پرسید، چی شده؟ تو هم به یاد مادرت افتادی؟ دلمشنگ لبخندي زد و گفت: نه به یاد مادر تو افتادم که چگونه دختر عجوزهاش را به من قالب کرد! تذكر تربيتي: از نشانههاي خانواده متعادل مزاح كردن با رعايت حرمتها و گفتگوي خودماني بين اعضاي خانواده است.
از آقاي دلمشنگ پرسيدند: سريال حضرت يوسف چطور بود؟ گفت خوب بود. من يكي از جلوه هاي ويژه اش را از همه بيشتر دوست دارم و بارها مي بينيم آخه گويند نصف العيش ئصف العيش پرسيدند كدام قسمت:!! گفت: آن قسمت را كه همسر حضرت با جان و دل او را تشويق كرد كه با زليخا ازدواج كن.
مؤلف گويد: برخي ميگويند در يك قلب دو عشق جاي نميگيرد.
حضرت يوسف ثابت كرد كه جاي ميگيرد.
برخي ميگويند همه زنان حسود هستند، همسر اول حضرت ثابت كرد كه اين طور نيست.
ولي كو مرد زيباي، مالدار، باانصاف، باگذشت، عادل يوسف صفت؟
اگه چنين مرد عادلي را ديديد و همسر اولش هم صفات اخلاقي زن اول حضرت يوسف را داشت حتما حتما سلام بنده را هم به آنها برسانيد و به آن مرد الهي بگوييد: با توجه به زنان بيوه زياد يك زن گرفتي، يكي هم جايزه ببر.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
وقتي در زليخا در سن پيري خودش را به يوسف پادشاه رسانيد.
جبرئيل نازل شد و به حضرت يوسف گفت: خداوند مي گويد سخنان او را با جان و دل بشنو.
يوسف پاي سخنان اين زن شيدا نسشت.
بعد جبرئيل به حضرت گفت: خداوند مي گويد با او ازدواج كن.
حضرت يوسف نگاهي به چهره چروكيده و پير زليخا كرد و با اخم به جبرئيل گفت: اگر اين زن خوب است خود با او ازدواج كند.
جبرئيل خنديد و گفت: نترس خدا گفته او را برايت جوان مي كنم.
يوسف گفت: گفتم كه درست است كه فرشتگان «مجردن»، ولي نياز به همسر ندارند.
قرآن می فرماید: «زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک هستند.» گوش به حرف قرآن داده نشود مشکل پیش می آید.
بازرگاني رباخوار زني خوش صورت داشت که دُنبه نام داشت. عزم سفر کرد. از بهر او جامه اي سفيد بساخت و کاسه اي نيل به خادم داد که هرگاه از اين زن حرکتي ناشايست پديد آيد يک انگشت نيل بر جامه ي او زن تا چون بازآيم، اگر تو حاضر نباشي، مرا حال معلوم شود.
پس از مدتي خواجه به خادم نوشت که : چيزي نکند دنبه که ننگي باشد؟ بر جامه ي او ز نيل رنگي باشد؟
خادم بازنوشت که: گر آمدن خواجه درنگي باشد چون بازآيد، دنبه پلنگي باشد!
تذكر: بهترين انتقام از زني كه شوهرتون رو از چنگتون در آورده چيه؟ بذارين شوهرتون مال اون بمونه!
چسب سبزی دارم سبزی خرد میکنم... دستم بریده... میگم مامان چسب داری؟ میگه دستتو بریدی؟! به شوخي ميگم: پـــ ن پـــــــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!
:khaneh:
شوهر باحال آقاي دلمشنگ به همسرش: جمعیت جهان = ۷,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ نفر است. اگه من بمیرم = ۶,۹۹۹,۹۹۹,۹۹۹ نفر ميشه و همه اعداد عوض میشه، پس قدر منو بدون!!!
:khaneh:
رنگ شناسی زن: تا دیر نشده، برای شوهرتون یه کلاس رنگ شناسی بذارید امروز به خودم اومدم دیدم یه ماه و نیمه که دارم از یه مسواک مشترک استفاده میکنم.
:khaneh:
کفتربازای چترباز
اون مردايي که بعد از مشاجره با همسر معتقدن اونی که رفته خودش برمی گرده، 99% آنها کفتربازن.
:khaneh:
رقص برای شوهر خانم ميخه داشته برا شوهرش مي رقصيده تبديل به پيچ ميشه
:khaneh:
دو تذكر: • طبق نظر مشهور فقها رقص زن براي شوهرش جايز است. • زن و شوهر بايد با مهر و محبت و آراستگي و توصيه علمي به كار خوب تلاش كنند همسر خود را از آفات فضاي حقيقي و سايبري حفظ كنند.
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش،
یه کم بیشتر کره توش بریز.
وای خدای من، خیلی زیاد درست کردی …
حالا برش گردون …
زود باش باید بیشتر کره بریزی …
وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟
دارن میسوزن مواظب باش، گفتم مواظب باش!
هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی … هیچ وقت!!
برشون گردون!
زود باش!
دیوونه شدی؟!
عقلتو از دست دادی؟!
یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائی سر من میاری.
قارچ سمی يك زن داعشي به دوستش گفت: من تا حالا چهار بار ازدواج کردم.
دوست: شوهر اول رو چطور از دست دادی؟ زن: قارچ سمی خورد مرد!
دوست: شوهر دوم چی؟ زن: قارچ سمی خورد مرد!
دوست: شوهر سوم؟ زن: شکستگی گردن
دوست: چرا؟ زن: چون قارچ نمی خورد.
گول خوردي آي گول خوردي آيا تاكنون با خود انديشيده ايد كه به چه دليل خدمت مقدس سربازي اجباريست؟! چرا از قديم و نديم گفته اند كه تا خدمت نروي مرد نميشوي؟! چرا اكثر مردان موفق، عامل اصلي اين موفقيتشان را ۲ سال خدمت سربازي ميدانند؟! چرا ۹/۹۹درصد خانواده هاي دختردار حاضر نيستند به پسري كه هنوز خدمت نرفته دختر بدهند؟! و چرا اكثر پسرهايي كه قبل از سربازي رفتن زن ميگيرند در آينده با مشكلاتي مواجه ميشوند؟! هدف از طرح اين سوالات، آماده كردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پي بردن به عمق فاجعه ميباشد! پاسخ تمام سوالات فوق در يك جمله خلاصه مي شود و آن اين است كه: خدمت سربازي يك دوران آموزشي و تمريني است جهت آشنايي هر چه بيشتر و بهتر آقايان مجرد با زندگي زناشويي! بله، درست شنيديد. شباهت هاي انكار ناپذير ميان خدمت سربازي و زندگي زناشويي آنقدر زياد است كه از ديرباز، در اكثر كشور هاي دنيا خدمت سربازي «اجباري» را قرار دادند تاتمام افراد ذكور جامعه، قبل از افتادن به دام ازدواج ببخشيد! ...قبل از متاهل شدن... براي ۲ سال طعم زندگي مشترك را بچشند تا در ۱۰۰ سال آينده، زياد احساس رنج و عذاب نكنند!
:Graphic (29):
شباهتهاي خدمت سربازي و زندگي زناشويي ۱- كچل و مچل شدن: چه در خدمت سربازي و چه در زندگي زناشويي، چه بخواهي و چه نخواهي كچل خواهي شد و يا به عبارت بهتر، كچلت خواهند كرد! البته اين كچلي در خدمت سربازي توسط ماشين اصلاح و در زندگي مشترك توسط عواملي چون: استرس شديد، سوء تغذيه، كندن به صورت لاخ لاخ توسط همسر، چپ شدن ماهي تابه روغن داغ روي سر و ... صورت مي گيرد! نا گفته نماند كه اين كچلي در آقايان به نسبت نوع مو، جنس ريشه مو، عوامل ارثي و ... متفاوت است، ولي به هر حال به قول معروف: دير و زود داره، ولي بالاخره هممون كل پا مي شيم!
۲- بله قربان گويي: شباهت بعدي در زمينه داشتن فرمانده و به عبارتي، فرمانبردار شدن است! به محض ورود به پادگان و يا منزل مسكوني مشترك (خانه بخت)، هر مردي يك فرمانبردار بي چون و چرا محسوب مي شود كه اگر طالب جان و سلامتي جسمي و روحيش مي باشد، بايد تمام فرامين فرمانده و يا همسر خود را بر روي تخم چشمانش بگذارد. هر گونه تخطي از دستورات فرمانده و همسر، در خدمت سربازي يا در زندگي زناشويي پاسخي جز گلوله، حبس، اضافه خدمت و تنبيه روحي با نق نق و غرولند، تنبيه بدني با پشه كش، گشنگي و تشنگي كشيدن و ... نخواهد داشت! ۳- كاركردن يكي و حال كردن ديگري: شباهت سوم در اين نكته اقتصادي خلاصه مي شود كه چه سرباز و چه مرد متاهل، ميزان پولي كه در آخر برج به دست او خواهد رسيد، فقط به ميزاني است كه كفاف بر طرف كردن نيازهاي اساسي او را بدهد و چيزي جهت پس انداز كردن و يا خرج كردن در زمينه هايي غير از نيازهاي اساسي نخواهد ماند. در اين ميان، سرباز و مرد متاهل، هر چقدر هم كه جان بكنند و عرق بريزند، فرقي به حال فرمانده يا همسرش نخواهد كرد و بالطبع تأثيري در جهت افزايش مستمري آنان نخواهد داشت، به عبارت بهتر، در هر دو جا يكي بايد كار كنه تا اون يكي حال كنه! ۴- حسرت گذشته: از ديگرشباهتهاي موجود ميان اين دو قشر آسيبپذير جامعه، شباهت در آرزو كردن است! بدين معنا كه هر پسري پس از ورود به پادگان و خانه بخت است كه قدر زندگي در خانه پدري را ميفهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارح و جوانحش آرزو ميكند كه اي كاش هنوز هم دركنار پدر و مادرش بهسر ميبرد. نيز خودش را نيز لعنت خواهد كرد كه چرا قدر آن روزهاي شيرين را ندانسته است! چرا كه در پادگان و خانه مشترك ديگر كسي غذاي مفت به او نميدهد، لباسهايش را نميشويد و اتو نميزند، كسي نازش را نميكشد و ... و فقط خود اوست كه مسئول انجام تمام كارهاي شخصياش و نيز كارهاي چند نفر ديگر ميباشد! ۵- گذر سخت زمان: از ديگر شباهتها ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه اكثر سربازي رفتهها و اكثر مردان متأهل متفق القول هستند كه در اين ايام، هر روز به اندازه يكسال براي آنها ميگذرد و ثانيه ها حكم ساعت را پيدا ميكنند كه به احتمال زياد دليل آن، مواردي مشابه موارد فوق ميباشد! ۶- نتايج كار: در نهايت اينكه چند ماه پس از آنكه كارت پايان خدمت يا قباله ازدواج را دريافت كرديد، صداي خواندن اين شعر معروف درگوشتان خواهد پيچيد كه: گول خوردي آي گول خوردي! زيرا آن موقع است كه تازه دوزاريتان جا ميافتد كه با اين كارت و قباله نه كاري به آدم ميدهند و نه خيلي از چيزهاي ديگر كه شما را به بهانه آنها در اين راه وارد كرده بودند، پس متوجه خواهيد شد كه تنها مورد استفاده اي كه براي شما خواهند داشت اين است كه مي توانيد از آنها براي امانت دادن به كلوپ جهت كرايه فيلم استفاده نماييد!
:Graphic (25):
تذكر روان شناختي: - متن بالا طنز بود. خانم هاي محترم را به برخي از سختي هاي كار مردان براي شيرين تر شدن زندگي توجه مي دهد.
- از نظر فقهي و حقوقي مرد هم بايد نفقه دهد و هم مهريه. زن حتي براي كارهاي خانه مي تواند اجرت بگيرد. بنابراين نمي توان به اسلام ايراد گرفت چرا ارث مرد دو برابر زن است. ولي با اين حال اگر زندگي زناشويي براساس اخلاق(گذشت، مدارا، بخشش، و..) نباشيد تلخ خواهد بود.
- زن آزادي اقتصادي دارد و اسلام دست او را نبسته است و حتي اذن پدر در ازدواج او براي پيشگيري از مكر و فريب ديگران و حمايت از دختر است. دختراني كه احساس كرده اند با تحصيلات روشنفكر شده اند و قبل از آشنايي با پسري براي ازدواج والدين را در جريان نگذاشته اند آيا موفق هم بوده اند، آمار طلاق چيز ديگري نشان مي دهد. بخشي از طلاق ها به دليل دلبستگي و شيدايي عشق قبل از شناخت جامع از طرف مقابل است.
- مشكلات زندگي زياد است با توجه به كل مردان، مردان بسيار كمي به فكر ازدواج دوم هستندبنابراين خانم هاي محترم به جاي اين كه نگران باشند كه ممكن است شوهرشان زن ديگري بگيرند، به طور جدي براي تحكيم روابط و اقتدار شوهرشان بكوشند و به جاي اقتدار مردانه به رفتار زنانه و نرمش روي آورند تا زندگيشان بيمه شود.
- زن حساس است مثل گل. عقربي است كه نيشش سمي نيست بلكه شيرين است وگرنه مردان در طول تاريخ تلاش نمي كردند ازدواج كنند.
- تحقيقات اخير روان شناسي مثبت ثابت كرده است كه ازدواج يكي از منابع مهم شادكامي است.
شوهر هوايي گاهي پاي يك زن دوم در ميان است ولي به چه قيمتي؟! زنه زنگ می زنه به شوهرش ميگه: کجایی عزیزم؟ شوهره میگه: پیش مامانم هستم! زن میگه: باشه عزیزم وقتی کارهات تموم شد بیا، مامانت هم پیش ما هست و سلام می رسونه!!! شادی روح همه اموات شوهر مرحوم الفاتحه !!!
به آقاي لاكردار گفتند: چگونه چهل سال بدون مرافعه و جدال با عیال زندگي مي كني؟!! آقاي لاكردار گفت: اول اين طور نبوديم. اتفاقا در ايام نامزدي مشاجره و بحث هاي زيادي با هم داشتيم. با هم نزد مشاوري رفتيم او گفت: شب زفاف با هم عهدی ببنديد و قسم بخوريد كه تا آخر عهد نشكنيد: مفادش آن عهد اين باشد كه اگر من آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام كاري و به جای جر و بحث به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش برسد. اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله بروم و کمی به حيوانات رسیدگی کنم و وارد خانه نشوم تا زنم خونش از جوش بیفتد.
از او پرسيدند: يعني اين قدر اين عهد مفيد بود؟ گفت: به شکر خدا، چهل سال است که مشكلي نداريم فقط من بیشترم عمر را در طویله زندگی میکنم كه آن هم فداي يك تار گنديده همسرم! شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص43.
در روزگاران «قديم»، مرد ميانسالي دو زن داشت. يکي از زنها مسن و ديگري جوان بود. هر يک از زنها، شوهرشان را خيلي دوست داشتند و تمايل داشتند که او در سني متناسب با آنها به نظر آيد. پس از گذشت چند سال، موهاي مرد به اصطلاح جوگندمي شد. براي زن جوان اين اتفاق خوشايند نبود زيرا شوهرش را خيلي مسنتر از خودش نشان ميداد. بنابراين هر شب موهاي مرد را شانه ميکرد و موهاي سفيدش را ميکَند. اما سفيد شدن موهاي مرد، زن مسن تر را خوشحال کرده بود زيرا دوست نداشت ديگران او را با مادر شوهرش اشتباه بگيرند. او هر روز صبح موهاي مرد را مرتب ميکرد و تا جايي که ميتوانست موهاي سياه مرد را ميکَند. نتيجه اين شد که شوهر آن دو زن، بعد از مدت کوتاهي فهميد کاملاً طاس شده است.
براي پيش گيري از طاسي يكي از راهكارهاي زير توصيه مي شود: -مي توانيد همان شيوه بالا را در پيش گيريد به هر حال خودش نوعي ارتباط عاطفي و كلامي و غيركلامي است. -همان طور كه شلوارتان دو تا مي شود دو كلاه گيس هم بخريد. -وقتي طاس شديد همسر دوم را بگيريد -فكر كنيد حاجي هستيد هر باري با تيغ سرتان را صفايي بدهيد -دو زن يا حداقل يكي از آنها نابينا باشد -دو همسر هم سن و سال بگيريد. -واكس سياهي بگيريد. وقتي به منزل همسر جوان تر مي رويد واكسي به سر بزنيد. -فرق باز كنيد به دو نيمكره چپ و راست. قرعه كشي كنيد بخشي از موهاي سرتان با رنگ همه سفيد كنيد و قسمت ديگر را سياه. اگر 4 زن گرفتيد بعد به چهار قسمت مساوري تبديل كنيد مي توانيد دو سر را به نام يكي كنيد و سه دانگ وسط را به نام ديگري و مانند سامورايي ها موها را ببنديد از مشاور كمك بگيريد كه هر كسي به سهم خود قناعت كنيد و حريم زميني و هوايي ديگري را به رسمت بشناسد.
در یک افسانه سانسکریت آمده است که وقتی که خداوند، جهان را و خورشید را و ماه و ستارگان را و تپه ها و کوهها و جنگلها و بالاخره مرد را آفرید، به خلقت زن پرداخت.
او گردی ماه، پیچ و تاب خزندگان، پیچش پیچکها، لرزش و ارتعاش علفها، سستی نیها و لطافت گلها، سبکی برگها وتندی نگاه آهوان، روشنی اشعه خورشید، اشک ابرهای تیره، ناپایداری باد، جُبن خرگوش، غرور طاووس، نرمی کُرک، سختی الماس، شیرینی عسل،درندگی ببر، گرمای آتش، سردی برف، پرگویی زاغ و صدای کبوتر را یکجا ترکیب کرد و از آن "زن" را آفرید و او را به "مرد" داد. روزگار مرد، سرشار از خوشبختی شد، زیرا که اکنون او کسی را داشت که لذتهایش را با او تقسیم کند.
با این همه، پس از مدتی، روی به درگاه خداوند آورد و گفت: خداوندا! این موجودی که به من عطا کردی، زندگی مرا تیره و تار کرده است، همیشه وراجی میکند، تحمل مرا به آخر رسانیده است، هرگز مرا تنها نمیگذارد، توجه دائمی میخواهد، بیجهت فریاد میکشد و همچنین تنبل است.
من آمدهام او را پس دهم، من با او نمیتوانم زندگی کنم. خداوند او را پس گرفت و اما هشت روز بعد، مرد به درگاه خداوند آمد و گفت: خداوندا! از وقتی که زن رفته، زندگی من پوچ شده است و من، خالی از زندگیام، من به یاد میآورم که چگونه با من میرقصید و زندگی را لبریز از لذت میکرد، به خاطر میآورم که چگونه او بر من میآویخت، وقتی خورشید غروب می کرد و وقتی تاریکی اطراف مرا فرا می گرفت، چقدر زندگی من، راحت و شیرین بود.
خدواند دوباره زن را به او پس داد. اما بعد از یک ماه دوباره مرد به خدا روی آورد و گفت: خدای من! من قادر به درک او نیستم، ولی این را میدانم که زن بیشتر از آن که سبب خوشبختی من باشد، سبب رنج و آزار من است!
خداوند پاسخ داد: به راه خود رو و آنچه نیک است انجام بده.
مرد اعتراض کنان گفت: اما من نمیتوانم با او زندگی کنم
و خداوند گفت: و نمیتوانی بدون او زندگی کنی.
«مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ مِنْ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَیْهَا وَ تُطِیعُهُ إِذَا أَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ ؛ برای مرد پس از قبول اسلام، هیچ سودی بهتر و برتر از همسری با یک زن مسلمان نیست؛ زنی که مرد با دیدن او خوشحال شود، هنگامی که او را امر کند اطاعت کند و در غیاب شوهر، حافظ عفت خویش و اموال وی باشد.»
کافی، ج 5، ص 327، ح 1؛ فقیه، ج 3، ص389، ح 4368.
:ghalb:
فهرست زیر نیز از متن کتاب لبخندها و دلخندها گرفته شده است
در صورت تمایل با کلیک بر روی هرکدام می توانید موضوعات مورد علاقه خود را مطالعه کنید.
@};-لبتان خنده دلتان شاد@};-
مصیبت بزرگ
چه بد بود زن زشتی دراز هم باشد
به غیر از این دو صفت بی جهاز هم باشد
هم غرغرو و بی حیا و بد اخلاق
علاوه بر همه این نساز هم باشد
بدتر از همه خصلت به اسم اوچو رسی
به جای فاجعه، اسمش سرو ناز هم باشد
بازی با الفاظ
قبل از ازدواج:gholdor:
مرد: آره، ديگه نميتونم بيش از اين منتظر بمونم
زن: ميخواهى من از پيشت برم؟
مرد: نه! فکرش را هم نکن
زن: منو دوست داري؟
مرد: البته!
زن: آيا تا حالا به به ازدواج دوم فكر كردي؟
مرد: نه! چرا چنين سؤالى ميکني؟
زن: منو مسافرت ميبري؟
مرد: مرتب!
زن: آيا منو ميزني؟
مرد: به هيچ وجه! من از اين آدما نيستم!
زن: ميتونم بهت اعتماد کنم؟
.
.
.
: بعد از ازدواج
متن را اين دفعه از پائين به بالا بخوانيد!!!:solh:
همسایه فضول
مردي خواست منزلي را بخرد همسایه هم آمده بود، هم اش از ساختمان ، هوا، آب و گل باغ تعریف می کرد.
مرد گفت: چرا عیب بزرگ این باغ را نمی گویی؟
پرسید: عیب آن چیست؟
گفت: داشتن همسایه فضول.
فوت همسر
مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود، خاک بر سر می کنند!
خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند!
دشت داغ سینــه ی خـــــود، لاله پرور می کنند
چون مجانین! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود، از گریه، هــــی! تر می کنند
روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند!
در میان گریه هاشان یک نظر ! با قصد خیـــــر!!
بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند!
بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز! او گذشـــت
بابت تسلیّت خــود! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند
دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال
جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند
کــج نیندیشید!! فکــر همســــــر دیگر نیَند!
از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند!!
کل کل شاعرانه
شاعر زن::okey:
به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !
برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !
مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !
به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید
تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن ! آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره، پری ، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !
برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید
شاعر مرد در پست بعدی می سراید ;)
شاعر مرد در جواب میگه::nevisandeh:
به نام خداوند مردآفرین / که بر حسن صنعش هزار آفرین
خدایی که از گِل مرا خلق کرد / چنین عاقل و بالغ و نازنین
خدایی که مردی چو من آفرید / و شد نام وی احسنالخالقین
پس از آفرینش به من هدیه داد / مکانی درون بهشت برین
خدایی که از بس مرا خوب ساخت / ندارم نیازی به لاک، همچنین
رژ و ریمل و خط چشم و کرم / تو زیباییام را طبیعی ببین
دماغ و فک و گونهام کار اوست / نه کار پزشک و پروتز، همین!
نداده مرا عشوه و مکر و ناز / نداده دم مشک من اشک و فین!
مرا ساده و بیریا آفرید / جدا از حسادت و بیخشم و کین
زنی از همین سادگی سود برد / به من گفت از آن سیب قرمز بچین
من ساده چیدم از آن تک درخت / و دادم به او سیب چون انگبین
چو وارد نبودم به دوز و کلک / من افتادم از آسمان بر زمین
و البته در این مرا پند بود / که ای مرد پاکیزه و مهجبین
تو حرف زنان را از آن گوش گیر / و بیرون بده حرفشان را از این
که زن از همان بدو پیدایشات / نشسته مداوم تو را در کمین
لالایی بابا
لاكردار زنش را طلاق داد روز اول مي خواست بچه رو بخوابونه با صداي كلفتش شروع كرد به لالايي خوندن.%-(
با قدرت خدا بعد از نيم ساعت بچه به زبان آمد و گفت: باباجون ممنون ميشم نخونيد مي خوام بخوابم.~x(
*هركسي را بهر كاري ساختند/ ميلش را در دلش انداختند.#-o
;))
تکلف ممنوع
زن: با زیرشلواری چرا بیرون اومدی؟
آقاي بي تكلف: آخه شهر ما خانه مامان.
آداب اجتماعي را بايد رعايت كرد ولي در كل مردان از زنان زندگي بي تكلف تري دارند.
برخي اعتقاد دارند يكي از علل مهمِ ام اس زندگي پر تكلف و خودخوري است.
نکته سنج
زن: چرا موهات را با شامپو بدون آب میشوری؟
مرد: چون روش نوشته برای موهای خشك.:_loool:
بیمه جان
زن ذليل: من اومدم خودم را بیمه كنم.
كارمند بیمه: درمقابل چه حوادثی؟
زن ذليل: حوادث حاصل از كتكهای زنم.:_loool:
حق مسلم
زن دوم مثل انرژی هسته ایی میمونه...با اینکه حق مسلم ماست اما اجازه دستیابی به ما نمیدن...حتی در حد تحقیقات...!!!:_loool:
عقل در چشم
استاد: چرا مردها از زنهاي خوشگل بيشتر از زنهاي باهوش خوششون مياد؟
دانشجو: چون قدرت چشمهاشون بيشتر از قدرت مغزشونه!:_loool:
:_loool:
خرید
مرد دوستي را كشف كرد و عشق اختراع شد.
زن عشق را كشف كرد و ازدواج را اختراع كرد!
مرد تجارت را كشف كرد و پول را اختراع كرد.
زن پول را كشف كرد و « خريد كردن » اختراع شد!
از آن به بعد مرد چيزهاي بسياري را كشف و اختراع كرد.
ولي زن همچنان مشغول خريد بود!
تغییر جنسیت
يه پري افسانه اي به يه مرد خائن ميگه: يه آرزوت رو بگو تا برآورده كنم.
مرده ميگه: يه كاري كن كه زنم حسابي احمق بشه تا بتونم با خيال راحت بهش دروغ بگم و هي مچم رو نگيره.
پريه قبول ميكنه و ميگه: برو خونه تون.
آرزوت رو برآورده كردم.
مرده خوشحال ميره خونه، ميبينه زنش تبديل به يه مردي مثل خودش شده!
* زنان در شناخت و تفسير زبان بدن همسرشان قوي تر از مردان هستند.
:p
درمان زن تندخو
مردي زني بسيار تندخو و مادر زن مداخله گري داشت. روزي از سر كار برميگشته خونه، يهو ميبينه يك جمع عظيمي دارن تشييع جنازه ميكنند، منتها يجور عجيب غريبي:
اول صف يك سري ملت دارن دو تا تابوت رو ميبرن،
بعد يك يارو مرده با سگش راه ميره،
بعد ازون هم يك صف 500 متري ملت دارن دنبالشون ميرن.
يارو كف ميكنه، ميره پيش جناب سگ دار، ميگه: تسليت عرض ميكنم قربان، خيلي شرمندم... ميشه بگيد جريان چيه؟
يارو ميگه: والله تابوت جلوييه خانممه، پشتيش هم مادر خانومم... هر دوشون رو ديشب اين سگم پاره پاره كرده!
مرده ناراحت ميشه، همينجور شروع ميكنه پشت سر يارو راه رفتن،
بعد از يك مدت برميگرده ميگه: ببخشيد من خيلي براتون متاسفم، ميدونم الانم وقت پرسيدن اينجور سؤالا نيست، ولي ممكنه من يك شب سگ شما رو قرض بگيرم!؟
مرده يك نگاهي بهش ميكنه، اشاره ميکنه به 500 متر جمعيتي پشت سر، ميگه: برو ته صف!
در حال بهبودی
زنِ آپانديسش رو عمل كرده بود، بعد
از عمل شوهرش كه چندبار بهش خيانت كرده بود مياد ملاقاتش.
منتها زنه هنوز خوب بهوش نيومده بوده و داشته زير لب ميگفته: احمق...بيشعور...خائن، عوضي!
يك دكتري داشته از اتاق رد ميشده، ميگه: خوب به سلامتي مثل اينكه خانمتون به هوش اومده و داره باهاتون حرف ميزنه!
کمی رحم ...
فيله با مورچه ازدواج ميکنه
بعد يه مدت فيله از دست مورچه عصباني ميشه
مياد با پاهاش لهش کنه
مورچه ميگه اگه به من رحم نمي کني لااقل به بچه فيلي که تو شکممه رحم کن
مرد: وقتي دعوامون ميشه من داد مي زنم و كتكت مي زنم چه کار مي کني؟ چه طوري عصبانيت خود را كنترل مي كني؟
زن زورم كه به تو نمي رسه: ميرم توي كفشامو مي شورم!!!
مرد: چه ربطي به دعوات با من داره؟
زن: آخه با مسواک تو مي شورمش!!
عروس پرخاشگر
عروسه با شوهرش مادرشوهرشو رو ميبره دكتر، دكتره ميپرسه: اين بنده خدا چه بلايي سرش اومده؟
عروسه ميگه: زهر خورده.
دكتره تعجب ميكنه، ميپرسه: پس چرا سر و صورتش خوني ماليه!؟
عروسه از زبانش مي پره و ميگه: آخه لامصب به زبون خوش كه نميخورد!!
زن قور;;)
قورباغه و زنبور با هم ازدواج ميكنند قورباغه ميگه: قوقوقوقوقوقوربونت برم
زنبور ميگه: وظ وظ وظ وظ وظ وظ وظيفته
به مرغه ميگن: چرا تخم نميزاري؟
ميگه: شوهرم گفته واسه 750 تومان اندامتو خراب نكن.
:x
آینه ندیده
يك دهاتى از شهر براى زن جوانش كه در عمر خود آيينه نديده بود، آيينه اى خريدارى كرد هنگامى كه آيينه را به خانه آورد زن بيچاره همين كه صورت خود را در آيينه ديد تصور كرد شوهرش زن تازه اى به خانه آورده و شكايت پيش مادرش برد و آيينه را به او نشان داد،
پيرزن هم كه هرگز آيينه نديده بود همان صورت زشت و پرچين خود را در آيينه ديد و در مقام دلدارى به دخترش بر آمده و گفت: ننه جان غصه نخور كه اين عجوزه هرگز جاى تو را در دل شوهرت نخواهد گرفت.x_x
استقابل شدید
اولي: چرا سال نويي مردا جلوي ايران خودرو تجمع كرده بودند؟
دومي: چون ايران خودرو با شعار فرداي بهتر اعلام کرده: پژوي، بدون اير بگ، بدون ايمني، آماده براي آتش سوزي بي دليل بهترين هديه سال نو براي همسر دلبندتان!!!
* ازدواج هايي كه براساس هوس باشد نه شناخت داوم نخواهند داشت.
هنر دل شکستن
براي هزارمين بار همسرم پرسيد: تاحالا شده من دلت را بشکنم؟
منم براي هزارمين بار به دروغ گفتم نه هيچ وقت!!! تا مبادا دلش بشکنه
*اگه کسي رو دوست داري، نه براش ستاره باش، نه آفتاب، چون هر دو شون مهمون زود گذرند، پس براش آسمون باش که هميشه بالاي سرش باشي
خریت
شبی در محفلی دور از نزاکت
خری را با خری دادند وصلت
خر شوهر پس از یک سال فهمید
چه کرده با خود از روی خریت
سخن صادقانه
زن در حالی که در آینه نگاه میکنه به شوهرش میگه:
من جدیدا خیلی وحشتناک، چاق و زشت به نظر میرسم.
لطفا یه چیز خوب به من بگو كه اميدوار بشم
شوهر: بیناییت فوق العادست عزیزم!!!
زن قاتل
فالگير: به زودي شوهرتون ميميره!
زن: اينو كه خودم ميدونم. بهم بگو گير پليس ميفتم يا نه!
سوسک ذلیل
آخرین جملات یک سوسک هنگام کشتن شدن توسط یک مرد .بکش آره بیا منو بکش، تو حسودیت میشه، از این که زنت از من میترسه، ولی از تو نمیترسه!:-$
می ارزه
زن بداخلاقي به شوهرش میگه: تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.به نظر تو این بیانصافی نیست؟!
شوهره میگه: نه اگه زن خوبی باشه میارزه!x_x
ازدواج نکاحی
يك زن داعشي مشاور ازدواج شده بود وقتي مي خواست به مراجع كنندگانش
بگويد كه روش هاي من مجرب است مي گفت: باور بفرماييد بنده خودم بيست و پنج ازدواج نكاحي موفق داشتم.:-b
عشق بی ترمز
روزي تو را به مستي، تشبيه به ماه کردم
لامپ 100 هم نبودي من اشتباه کردم:p
میرن آدما
به من ميگفت: آنقدر دوست دارم که اگر بگويي بمير مي ميرم....... باورم نمي شد.... فقط براي يک امتحان ساده به او گفتم بمير...!
سالهاست که در تنهايي پژمرده ام کاش امتحانش نمي کردم:-s
سرسره دل
ديگه از چشمام افتادي..........فهميدي؟؟؟
افتادي صاف توي قلبم:x
حبس ابد
مرد: شما طبق قانون 28 ماده 5 قوانين عشق به حبس ابد در قلب من محکوميد.
آيا اعتراضي داريد؟>:d
زن ذلیل ذلیل
یه روز به مردا میگن: اونایی که زن ذلیل هستن بیان سمت چپ بقیه برن سمت راست. همه میرن سمت چپ فقط یکی نمیره. بهش میگن تو چرا نمیري اونور؟
میگه: خانومم گفته از جات تکون نخور!!!!!!!!!!
..............
زن ذليل: می دونی چرا زنها بیشتر از مردها عمر می کنند؟
چون زن ندارن!
فرق های مهم
فرق مرد ناسپاس با يك گربه چيه؟x_x
يكيشون يه موجود دله
كه بي چشم و روئه
و براش مهم نيست كه كي غذا مي پزه مياره
بهش غذا ميده, ظرف ها و لباس ها رو مي شوره
اون يكي يه حيوان ملوس خانگيه.:ok:
ثمره اختلافات
مرده و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمیزدند. زن وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت براي شوهرش میذاره که منو فردا ساعت 6 بیدار کن.
صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، شوهرش براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو ساعت شیشه!:!!
مثلث عشق
عشق دارای سه ضلع است: میل، تعهد و صمیمیت.
1. میل: انگیزه هایی مانند جذابیت و تمایلات جنسی
2. تعهد: اینکه برای حفظ رابطه مطلوب تلاش کنیم.
3. صمیمیت: رفتارهایی که نزدیکی عاطفی را افزایش می دهد.
براین مبنا می توان عشق را به 8 قسم تقسیم کرد:
1- فقدان عشق:
در اين رابطه هيچ يك از عناصر عشق حضور ندارد. اين رابطه را در زندگي روزانه با مردم عادي داريم. اگر احساستان درباره شريك زندگي تان از اين نوع باشد، مي توان گفت كه رابطه تان در معرض خطر است.
2- عشق دوستانه:
اين احساس زماني دست مي دهد كه ميل و تعهد به مقدار كم وجود داشته باشد يا اصلاً وجود نداشته باشد، اما «صميميت» در حد بالايي حضور دارد.
3- عشق شهواني:
«ميل» در اين عشق بيشتر حضور دارد. هيجانات و ميل زيادي در اين رابطه وجود دارد، اما صميميّت و تعهد در سطح ضعيفي قرار دارد.
4- عشق پوچ:
اين عشق زماني احساس مي شود كه «تعهد» قوي باشد، اما ميل و صميميت در سطح پاييني قرار داشته باشد يا اصلاً وجود نداشته باشد.
5- عشق خيال انگيز:
اين عشق در بين زوج هايي مشاهده مي شود كه رابطه آنها تا اندازه اي تازه است. «ميل و صميميّت» شديد است، اما زوج ها به اندازه كافي، زندگي مشترك يا تجربه هاي مشترك ندارند كه متقابلاً احساس تعهد كنند.
6- عشق مشفقانه:
در اين عشق «صميميّت و تعهد» شديد است اما ميل ضعيف است. عشق مشفقانه در زوجهايي ديده مي شود كه به مدت تقريباً طولاني با هم هستند و از يكديگر رضايت دارند، اما جاذبه جنسي آنها از بين رفته است.
7- عشق ابلهانه:
در اين عشق «ميل و تعهد» بالاست اما صميميت ضعيف است.
8- عشق كامل:
اين عشق سه عنصر را به طور سخاوتمند در خود جاي داده است.[1]
پی نوشت :
1. مهدی، میرمحمد صادقی، آموزش پیش از ازدواج، ص40-41 http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/11/1________________.JPG"][/url][/URL]" title="http://[URL="[url]http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images/11/1________________.JPG"][/url][/URL]">
فرشته زمینی
ي بنده خدايي زن زشتي داشت روزي زن رفت مقابل آينه و گفت مي بيني خدا چه زن زيبايي نصيبت كرده؟
مرد گفت: بله واقعا همين طوره. تو فرشته هستي كه از آسمان به زمين افتاده اي
فقط با صورت به زمين خردي كه كمي صورت ضربه خورده و چاله چوله پيدا كرده و دماغت پهن شده
زن گرمایی
مردي دوست داشت نزديك زنش بنشيند و زن از او دوري مي كرد.
زن به او گفت: من گرمايي هستم زياد نزديك من ننشين.
مرد از تهران رفت بندرعباس و تماس گرفت
و گفت: خنكت شد؟! لب مرز هستم اگر بازم گرمته بروم تا كويت!
شوخی همسران
زن دلمشنگ آشی درست کرد و یک کاسه بزرگ از آن را آورد سر سفره و خودش با ولع اولین قاشق را به دهانش برد. اما آش به قدری داغ بود که دهان زن سوخت و اشک در چشمانش حلقه زد.
دلمشنگ گفت: چرا گریه میکنی؟
زن که بدش نمی آمد دهان او هم بسوزد، گفت: یاد مادرم افتادم که او هم خیلی آش دوست داشت. سپس دلمنشگ هم اولین قاشق آش داغ را به دهانش برد و دهان او هم سوخت و اشک در چشمان او هم حلقه زد.
زن دلمشنگ از او پرسید، چی شده؟ تو هم به یاد مادرت افتادی؟
دلمشنگ لبخندي زد و گفت: نه به یاد مادر تو افتادم که چگونه دختر عجوزهاش را به من قالب کرد!
تذكر تربيتي: از نشانههاي خانواده متعادل مزاح كردن با رعايت حرمتها و گفتگوي خودماني بين اعضاي خانواده است.
کجایند مردان یوسف صفت؟!
از آقاي دلمشنگ پرسيدند: سريال حضرت يوسف چطور بود؟
گفت خوب بود. من يكي از جلوه هاي ويژه اش را از همه بيشتر دوست دارم و بارها مي بينيم آخه گويند نصف العيش ئصف العيش
پرسيدند كدام قسمت:!!
گفت: آن قسمت را كه همسر حضرت با جان و دل او را تشويق كرد كه با زليخا ازدواج كن.
مؤلف گويد: برخي ميگويند در يك قلب دو عشق جاي نميگيرد.
حضرت يوسف ثابت كرد كه جاي ميگيرد.
برخي ميگويند همه زنان حسود هستند، همسر اول حضرت ثابت كرد كه اين طور نيست.
ولي كو مرد زيباي، مالدار، باانصاف، باگذشت، عادل يوسف صفت؟
اگه چنين مرد عادلي را ديديد و همسر اولش هم صفات اخلاقي زن اول حضرت يوسف را داشت حتما حتما سلام بنده را هم به آنها برسانيد و به آن مرد الهي بگوييد: با توجه به زنان بيوه زياد يك زن گرفتي، يكي هم جايزه ببر.
دی شیخ با چراغ همیگشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت مینشود جستهایم ما
گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
فرشتگان مجرد
وقتي در زليخا در سن پيري خودش را به يوسف پادشاه رسانيد.
جبرئيل نازل شد و به حضرت يوسف گفت: خداوند مي گويد سخنان او را با جان و دل بشنو.
يوسف پاي سخنان اين زن شيدا نسشت.
بعد جبرئيل به حضرت گفت: خداوند مي گويد با او ازدواج كن.
حضرت يوسف نگاهي به چهره چروكيده و پير زليخا كرد و با اخم به جبرئيل گفت: اگر اين زن خوب است خود با او ازدواج كند.
جبرئيل خنديد و گفت: نترس خدا گفته او را برايت جوان مي كنم.
يوسف گفت: گفتم كه درست است كه فرشتگان «مجردن»، ولي نياز به همسر ندارند.
خیانت همسران
قرآن می فرماید: «زنان پاک برای مردان پاک و زنان ناپاک برای مردان ناپاک هستند.» گوش به حرف قرآن داده نشود مشکل پیش می آید.
بازرگاني رباخوار زني خوش صورت داشت که دُنبه نام داشت. عزم سفر کرد. از بهر او جامه اي سفيد بساخت و کاسه اي نيل به خادم داد که هرگاه از اين زن حرکتي ناشايست پديد آيد يک انگشت نيل بر جامه ي او زن تا چون بازآيم، اگر تو حاضر نباشي، مرا حال معلوم شود.
پس از مدتي خواجه به خادم نوشت که :
چيزي نکند دنبه که ننگي باشد؟
بر جامه ي او ز نيل رنگي باشد؟
خادم بازنوشت که:
گر آمدن خواجه درنگي باشد
چون بازآيد، دنبه پلنگي باشد!
تذكر:
بهترين انتقام از زني كه شوهرتون رو از چنگتون در آورده چيه؟
بذارين شوهرتون مال اون بمونه!
(محمدحسين قديري، شوخ طبعيهاي طلبگي، ص311)
چسب سبزی
دارم سبزی خرد میکنم... دستم بریده... میگم مامان چسب داری؟ میگه دستتو بریدی؟!
به شوخي ميگم: پـــ ن پـــــــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!
آقاي دلمشنگ به همسرش: جمعیت جهان = ۷,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ نفر است. اگه من بمیرم = ۶,۹۹۹,۹۹۹,۹۹۹ نفر ميشه و همه اعداد عوض میشه، پس قدر منو بدون!!!
:khaneh:
زن: تا دیر نشده، برای شوهرتون یه کلاس رنگ شناسی بذارید
امروز به خودم اومدم دیدم یه ماه و نیمه که دارم از یه مسواک مشترک استفاده میکنم.
:khaneh:
اون مردايي که بعد از مشاجره با همسر معتقدن اونی که رفته خودش برمی گرده، 99% آنها کفتربازن.
:khaneh:
خانم ميخه داشته برا شوهرش مي رقصيده تبديل به پيچ ميشه
:khaneh:
• طبق نظر مشهور فقها رقص زن براي شوهرش جايز است.
• زن و شوهر بايد با مهر و محبت و آراستگي و توصيه علمي به كار خوب تلاش كنند همسر خود را از آفات فضاي حقيقي و سايبري حفظ كنند.
:Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat::Mohabbat:
بازسازی شناختی و بازنگری
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش،
یه کم بیشتر کره توش بریز.
وای خدای من، خیلی زیاد درست کردی …
حالا برش گردون …
زود باش باید بیشتر کره بریزی …
وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟
دارن میسوزن مواظب باش، گفتم مواظب باش!
هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی … هیچ وقت!!
برشون گردون!
زود باش!
دیوونه شدی؟!
عقلتو از دست دادی؟!
یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائی سر من میاری.
قارچ سمی
يك زن داعشي به دوستش گفت: من تا حالا چهار بار ازدواج کردم.
دوست: شوهر اول رو چطور از دست دادی؟
زن: قارچ سمی خورد مرد!
دوست: شوهر دوم چی؟
زن: قارچ سمی خورد مرد!
دوست: شوهر سوم؟
زن: شکستگی گردن
دوست: چرا؟
زن: چون قارچ نمی خورد.
گول خوردي آي گول خوردي
آيا تاكنون با خود انديشيده ايد كه به چه دليل خدمت مقدس سربازي اجباريست؟!
چرا از قديم و نديم گفته اند كه تا خدمت نروي مرد نميشوي؟!
چرا اكثر مردان موفق، عامل اصلي اين موفقيتشان را ۲ سال خدمت سربازي ميدانند؟!
چرا ۹/۹۹درصد خانواده هاي دختردار حاضر نيستند به پسري كه هنوز خدمت نرفته دختر بدهند؟!
و چرا اكثر پسرهايي كه قبل از سربازي رفتن زن ميگيرند در آينده با مشكلاتي مواجه ميشوند؟!
هدف از طرح اين سوالات، آماده كردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پي بردن به عمق فاجعه ميباشد! پاسخ تمام سوالات فوق در يك جمله خلاصه مي شود و آن اين است كه:
خدمت سربازي يك دوران آموزشي و تمريني است جهت آشنايي هر چه بيشتر و بهتر آقايان مجرد با زندگي زناشويي! بله، درست شنيديد. شباهت هاي انكار ناپذير ميان خدمت سربازي و زندگي زناشويي آنقدر زياد است كه از ديرباز، در اكثر كشور هاي دنيا خدمت سربازي «اجباري» را قرار دادند تاتمام افراد ذكور جامعه، قبل از افتادن به دام ازدواج ببخشيد! ...قبل از متاهل شدن... براي ۲ سال طعم زندگي مشترك را بچشند تا در ۱۰۰ سال آينده، زياد احساس رنج و عذاب نكنند!
شباهتهاي خدمت سربازي و زندگي زناشويي
۱- كچل و مچل شدن: چه در خدمت سربازي و چه در زندگي زناشويي، چه بخواهي و چه نخواهي كچل خواهي شد و يا به عبارت بهتر، كچلت خواهند كرد! البته اين كچلي در خدمت سربازي توسط ماشين اصلاح و در زندگي مشترك توسط عواملي چون: استرس شديد، سوء تغذيه، كندن به صورت لاخ لاخ توسط همسر، چپ شدن ماهي تابه روغن داغ روي سر و ... صورت مي گيرد! نا گفته نماند كه اين كچلي در آقايان به نسبت نوع مو، جنس ريشه مو، عوامل ارثي و ... متفاوت است، ولي به هر حال به قول معروف: دير و زود داره، ولي بالاخره هممون كل پا مي شيم!
۲- بله قربان گويي: شباهت بعدي در زمينه داشتن فرمانده و به عبارتي، فرمانبردار شدن است! به محض ورود به پادگان و يا منزل مسكوني مشترك (خانه بخت)، هر مردي يك فرمانبردار بي چون و چرا محسوب مي شود كه اگر طالب جان و سلامتي جسمي و روحيش مي باشد، بايد تمام فرامين فرمانده و يا همسر خود را بر روي تخم چشمانش بگذارد. هر گونه تخطي از دستورات فرمانده و همسر، در خدمت سربازي يا در زندگي زناشويي پاسخي جز گلوله، حبس، اضافه خدمت و تنبيه روحي با نق نق و غرولند، تنبيه بدني با پشه كش، گشنگي و تشنگي كشيدن و ... نخواهد داشت!
۳- كاركردن يكي و حال كردن ديگري: شباهت سوم در اين نكته اقتصادي خلاصه مي شود كه چه سرباز و چه مرد متاهل، ميزان پولي كه در آخر برج به دست او خواهد رسيد، فقط به ميزاني است كه كفاف بر طرف كردن نيازهاي اساسي او را بدهد و چيزي جهت پس انداز كردن و يا خرج كردن در زمينه هايي غير از نيازهاي اساسي نخواهد ماند. در اين ميان، سرباز و مرد متاهل، هر چقدر هم كه جان بكنند و عرق بريزند، فرقي به حال فرمانده يا همسرش نخواهد كرد و بالطبع تأثيري در جهت افزايش مستمري آنان نخواهد داشت، به عبارت بهتر، در هر دو جا يكي بايد كار كنه تا اون يكي حال كنه!
۴- حسرت گذشته: از ديگرشباهتهاي موجود ميان اين دو قشر آسيبپذير جامعه، شباهت در آرزو كردن است! بدين معنا كه هر پسري پس از ورود به پادگان و خانه بخت است كه قدر زندگي در خانه پدري را ميفهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارح و جوانحش آرزو ميكند كه اي كاش هنوز هم دركنار پدر و مادرش بهسر ميبرد. نيز خودش را نيز لعنت خواهد كرد كه چرا قدر آن روزهاي شيرين را ندانسته است! چرا كه در پادگان و خانه مشترك ديگر كسي غذاي مفت به او نميدهد، لباسهايش را نميشويد و اتو نميزند، كسي نازش را نميكشد و ... و فقط خود اوست كه مسئول انجام تمام كارهاي شخصياش و نيز كارهاي چند نفر ديگر ميباشد!
۵- گذر سخت زمان: از ديگر شباهتها ميتوان به اين نكته اشاره كرد كه اكثر سربازي رفتهها و اكثر مردان متأهل متفق القول هستند كه در اين ايام، هر روز به اندازه يكسال براي آنها ميگذرد و ثانيه ها حكم ساعت را پيدا ميكنند كه به احتمال زياد دليل آن، مواردي مشابه موارد فوق ميباشد!
۶- نتايج كار: در نهايت اينكه چند ماه پس از آنكه كارت پايان خدمت يا قباله ازدواج را دريافت كرديد، صداي خواندن اين شعر معروف درگوشتان خواهد پيچيد كه: گول خوردي آي گول خوردي! زيرا آن موقع است كه تازه دوزاريتان جا ميافتد كه با اين كارت و قباله نه كاري به آدم ميدهند و نه خيلي از چيزهاي ديگر كه شما را به بهانه آنها در اين راه وارد كرده بودند، پس متوجه خواهيد شد كه تنها مورد استفاده اي كه براي شما خواهند داشت اين است كه مي توانيد از آنها براي امانت دادن به كلوپ جهت كرايه فيلم استفاده نماييد!
تذكر روان شناختي:
- متن بالا طنز بود. خانم هاي محترم را به برخي از سختي هاي كار مردان براي شيرين تر شدن زندگي توجه مي دهد.
- از نظر فقهي و حقوقي مرد هم بايد نفقه دهد و هم مهريه. زن حتي براي كارهاي خانه مي تواند اجرت بگيرد. بنابراين نمي توان به اسلام ايراد گرفت چرا ارث مرد دو برابر زن است. ولي با اين حال اگر زندگي زناشويي براساس اخلاق(گذشت، مدارا، بخشش، و..) نباشيد تلخ خواهد بود.
- زن آزادي اقتصادي دارد و اسلام دست او را نبسته است و حتي اذن پدر در ازدواج او براي پيشگيري از مكر و فريب ديگران و حمايت از دختر است. دختراني كه احساس كرده اند با تحصيلات روشنفكر شده اند و قبل از آشنايي با پسري براي ازدواج والدين را در جريان نگذاشته اند آيا موفق هم بوده اند، آمار طلاق چيز ديگري نشان مي دهد. بخشي از طلاق ها به دليل دلبستگي و شيدايي عشق قبل از شناخت جامع از طرف مقابل است.
- مشكلات زندگي زياد است با توجه به كل مردان، مردان بسيار كمي به فكر ازدواج دوم هستندبنابراين خانم هاي محترم به جاي اين كه نگران باشند كه ممكن است شوهرشان زن ديگري بگيرند، به طور جدي براي تحكيم روابط و اقتدار شوهرشان بكوشند و به جاي اقتدار مردانه به رفتار زنانه و نرمش روي آورند تا زندگيشان بيمه شود.
- زن حساس است مثل گل. عقربي است كه نيشش سمي نيست بلكه شيرين است وگرنه مردان در طول تاريخ تلاش نمي كردند ازدواج كنند.
- تحقيقات اخير روان شناسي مثبت ثابت كرده است كه ازدواج يكي از منابع مهم شادكامي است.
شوهر هوايي
گاهي پاي يك زن دوم در ميان است ولي به چه قيمتي؟!
زنه زنگ می زنه به شوهرش ميگه: کجایی عزیزم؟
شوهره میگه: پیش مامانم هستم!
زن میگه: باشه عزیزم وقتی کارهات تموم شد بیا، مامانت هم پیش ما هست و سلام می رسونه!!!
شادی روح همه اموات شوهر مرحوم الفاتحه !!!
:Graphic (28):
:Graphic (49)::Graphic (49):
عهد عتيق قديم
به آقاي لاكردار گفتند: چگونه چهل سال بدون مرافعه و جدال با عیال زندگي مي كني؟!!
آقاي لاكردار گفت: اول اين طور نبوديم. اتفاقا در ايام نامزدي مشاجره و بحث هاي زيادي با هم داشتيم. با هم نزد مشاوري رفتيم او گفت: شب زفاف با هم عهدی ببنديد و قسم بخوريد كه تا آخر عهد نشكنيد: مفادش آن عهد اين باشد كه اگر من آتش خشمم زبانه کشید او برای انجام كاري و به جای جر و بحث به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش برسد.
اگر رگ غضب او متورم شد، من به طویله بروم و کمی به حيوانات رسیدگی کنم و وارد خانه نشوم تا زنم خونش از جوش بیفتد.
از او پرسيدند: يعني اين قدر اين عهد مفيد بود؟
گفت: به شکر خدا، چهل سال است که مشكلي نداريم فقط من بیشترم عمر را در طویله زندگی میکنم كه آن هم فداي يك تار گنديده همسرم!
شوخ طبعي هاي طلبگي، ج2، ص43.
پیش گیری از طاسی
در روزگاران «قديم»، مرد ميانسالي دو زن داشت. يکي از زنها مسن و ديگري جوان بود. هر يک از زنها، شوهرشان را خيلي دوست داشتند و تمايل داشتند که او در سني متناسب با آنها به نظر آيد.
پس از گذشت چند سال، موهاي مرد به اصطلاح جوگندمي شد. براي زن جوان اين اتفاق خوشايند نبود زيرا شوهرش را خيلي مسنتر از خودش نشان ميداد. بنابراين هر شب موهاي مرد را شانه ميکرد و موهاي سفيدش را ميکَند.
اما سفيد شدن موهاي مرد، زن مسن تر را خوشحال کرده بود زيرا دوست نداشت ديگران او را با مادر شوهرش اشتباه بگيرند. او هر روز صبح موهاي مرد را مرتب ميکرد و تا جايي که ميتوانست موهاي سياه مرد را ميکَند. نتيجه اين شد که شوهر آن دو زن، بعد از مدت کوتاهي فهميد کاملاً طاس شده است.
براي پيش گيري از طاسي يكي از راهكارهاي زير توصيه مي شود:
-مي توانيد همان شيوه بالا را در پيش گيريد به هر حال خودش نوعي ارتباط عاطفي و كلامي و غيركلامي است.
-همان طور كه شلوارتان دو تا مي شود دو كلاه گيس هم بخريد.
-وقتي طاس شديد همسر دوم را بگيريد
-فكر كنيد حاجي هستيد هر باري با تيغ سرتان را صفايي بدهيد
-دو زن يا حداقل يكي از آنها نابينا باشد
-دو همسر هم سن و سال بگيريد.
-واكس سياهي بگيريد. وقتي به منزل همسر جوان تر مي رويد واكسي به سر بزنيد.
-فرق باز كنيد به دو نيمكره چپ و راست. قرعه كشي كنيد بخشي از موهاي سرتان با رنگ همه سفيد كنيد و قسمت ديگر را سياه. اگر 4 زن گرفتيد بعد به چهار قسمت مساوري تبديل كنيد مي توانيد دو سر را به نام يكي كنيد و سه دانگ وسط را به نام ديگري و مانند سامورايي ها موها را ببنديد از مشاور كمك بگيريد كه هر كسي به سهم خود قناعت كنيد و حريم زميني و هوايي ديگري را به رسمت بشناسد.
:abroo::bale:
زن و مرد
در یک افسانه سانسکریت آمده است که وقتی که خداوند، جهان را و خورشید را و ماه و ستارگان را و تپه ها و کوهها و جنگلها و بالاخره مرد را آفرید، به خلقت زن پرداخت.
او گردی ماه، پیچ و تاب خزندگان، پیچش پیچکها، لرزش و ارتعاش علفها، سستی نیها و لطافت گلها، سبکی برگها وتندی نگاه آهوان، روشنی اشعه خورشید، اشک ابرهای تیره، ناپایداری باد، جُبن خرگوش، غرور طاووس، نرمی کُرک، سختی الماس، شیرینی عسل،درندگی ببر، گرمای آتش، سردی برف، پرگویی زاغ و صدای کبوتر را یکجا ترکیب کرد و از آن "زن" را آفرید و او را به "مرد" داد. روزگار مرد، سرشار از خوشبختی شد، زیرا که اکنون او کسی را داشت که لذتهایش را با او تقسیم کند.
با این همه، پس از مدتی، روی به درگاه خداوند آورد و گفت: خداوندا! این موجودی که به من عطا کردی، زندگی مرا تیره و تار کرده است، همیشه وراجی میکند، تحمل مرا به آخر رسانیده است، هرگز مرا تنها نمیگذارد، توجه دائمی میخواهد، بیجهت فریاد میکشد و همچنین تنبل است.
من آمدهام او را پس دهم، من با او نمیتوانم زندگی کنم. خداوند او را پس گرفت و اما هشت روز بعد، مرد به درگاه خداوند آمد و گفت: خداوندا! از وقتی که زن رفته، زندگی من پوچ شده است و من، خالی از زندگیام، من به یاد میآورم که چگونه با من میرقصید و زندگی را لبریز از لذت میکرد، به خاطر میآورم که چگونه او بر من میآویخت، وقتی خورشید غروب می کرد و وقتی تاریکی اطراف مرا فرا می گرفت، چقدر زندگی من، راحت و شیرین بود.
خدواند دوباره زن را به او پس داد. اما بعد از یک ماه دوباره مرد به خدا روی آورد و گفت: خدای من! من قادر به درک او نیستم، ولی این را میدانم که زن بیشتر از آن که سبب خوشبختی من باشد، سبب رنج و آزار من است!
خداوند پاسخ داد: به راه خود رو و آنچه نیک است انجام بده.
مرد اعتراض کنان گفت: اما من نمیتوانم با او زندگی کنم
و خداوند گفت: و نمیتوانی بدون او زندگی کنی.
:del::dokhtari::del:
:del:
پیامبر عظیم الشأن اسلام فرمودند:
«مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ مِنْ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَیْهَا وَ تُطِیعُهُ إِذَا أَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا فِی نَفْسِهَا وَ مَالِهِ ؛
برای مرد پس از قبول اسلام، هیچ سودی بهتر و برتر از همسری با یک زن مسلمان نیست؛
زنی که مرد با دیدن او خوشحال شود،
هنگامی که او را امر کند اطاعت کند و در غیاب شوهر، حافظ عفت خویش و اموال وی باشد.»
کافی، ج 5، ص 327، ح 1؛ فقیه، ج 3، ص389، ح 4368. :ghalb:
فهرست زیر نیز از متن کتاب لبخندها و دلخندها گرفته شده است
در صورت تمایل با کلیک بر روی هرکدام می توانید موضوعات مورد علاقه خود را مطالعه کنید. @};-لبتان خنده دلتان شاد@};-
1. جوانان و نوجوانان
2. همسرگزيني
3. همسران
4. خانواده
5. آداب و اخلاق
6. سياسي و انتظامي
7. ديني و فلسفي
8. علمي و پژوهشي
9. سلامتي و نشاط
10. فضاي مجازي
11. گوناگون
12. مرزهاي خنده حلال
محمدحسین قدیری
نشر دانا
1395