جمع بندی گام به گام سیاست های زنانه در ارتباط با مادر شوهر (ارتباط موفق با خانواده همسر)

تب‌های اولیه

59 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گام به گام سیاست های زنانه در ارتباط با مادر شوهر (ارتباط موفق با خانواده همسر)


سلام وعرض ادب من رو پذیراباشید
من از کارشناس محترم تقاضادارم, مدیریت این تاپیک رو به عهده بگیرند وتاپیک رونبندید تا همه ی شبهاتم رو به مرورزمان درکنارشماحل کنم
من تازه عروسی هستم که هنوز باهمسرم هم خانه نشدم
وان شاءالله قراره درآینده بعدازعروسی با مادرهمسرم دریک ساختمان زندگی کنیم
همسرم تک پسرهستن,وپدرهمسرم فوت شدندوتمام هزینه های زندگی به عهده ی همسرم هست
حالاسوالات من:
باتوجه به اینکه قرارهست باخانواده ی همسرم یک جازندگی کنم از الان چطور برخوردکنم که بعدابه مشکل برنخورم
درواقع میخوام ازاول یک زندگی خوب داشته باشم که نه خودم ضررکنم ونه برای همسرم کم بزارم ونه دل مادرشوهرم بشکنه
لطفا مطالبی که هیچ وقت هیچ جایادمون ندادن رویادنمون بدید
دراین جور زندگی ها قطعا پیش میادمادرشوهرچیزی بگه که عروس ناراحت بشه,پیشنهاد خاله وعمه قهره!
ولی من میخوام روش درست رویادبگیرم,وکسی نیست یادبده
خلاصه بگم,چطورعروس وهمسرنمونه باشم بدون اینکه خودخوری کنم ومشکلات رو بریزم تودلم که بشه عقده و چند سال بعدسربازکنه
به نظرتون لازمه به همسرم بگم که بعضی حرف های مادرش ناراحتم میکنه؟اگربله چطورعنوان کنم که همسرم هم اذیت نشه؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]خب بزرگوران چرا هميشه ما اول شروع كنيم
ببينيم
دوستان نظرشون چيه
بعد در خدمت شما هستم.

پ ن
اگر به دليل حضور خيلي كم تاپيكي الان قبول نمي كنم دوستان نرنجد اين سؤال را هم قبلا در پيام خصوصي پاسخ داده ام.[/]

شوهر چه كارهايي مي تواند بكند؟
عروس چه كارهايي مي تواند بكند؟
مادر شوهر چه طور؟
اطرافيان؟
و...
نظرات و پيشنهادات شما؟
ايرادي ندارد اگر درباره همه نمي خواهيد يا وقت نداريد بنويسيد ولي در بحث شركت كنيد و مثلا بگوييد توصيه هاي من به ( مثلا عروس)

سلام
با تبریک به تازه عروس عزیز، بخاطر ازدواجتان و بخاطر برنامه ریزی خوبی که در زندگیتان دارید@};-

به نظر من مهارت های زندگی را بطور تخصصی حتما آموزش ببینید اگر در این زمینه اطلاعاتی دارید، آن ها را تقویت کنید.

مهارت ها کمک خواهد کرد شما بتوانید قدرتمند بشوید و بتوانید از برخوردهای نامناسب خودتان و دیگران جلوگیری کنید و موقعیت را بخوبی کنترل کنید.

خودآگاهی، مهارت ارتباط مؤثر و ارتباط بین فردی، مهارت همدلی، مهارت عزت نفس، حل مساله و.... مهارت هایی هستند که میتوان در کتب زیادی که در این زمینه نوشته شد کسب کرد،

اگر بتوانید در کارگاههای آموزشی که در این زمینه برگزار می شود شرکت کنید بهتر است،و یا از ویس هایی که در این زمینه موجوده استفاده کنید( در انتخاب استاد و اساتید دقت کنید).

شناخت خود را از جنس مرد بالا ببرید تا بتوانید بموقع همدلی و درک متقابل از ایشان داشته باشید.

موفق باشید@};-

حامی;961431 نوشت:
شوهر چه كارهايي مي تواند بكند؟

باسلام شوهر تا آنجایی که امکان دارد خودش رو بی طرف اعلام کنند اینطوری به سر زن و مادرش نمی زنه که پرش کنند بفرستند سر هم دیگه

حامی;961431 نوشت:
عروس چه كارهايي مي تواند بكند؟

عروس بداند مادر شوهر از مادر خود فرد هم محترم تر است هر جا که از دست مادر خودش ناراحت بوده چگونه رفتار کرده در مقابل مادر شوهر باید بهتر از آن رفتار کند

حامی;961431 نوشت:
مادر شوهر چه طور؟

مادر شوهر باید بداند عروس عزیز تر از دختر خودش هست جوان است ممکنه است جوانی کند متوجه نباشد با صبوری و گذشت مسائل را با زبان مهربانانه مطرح کنند ان شاءالله حل خواهد شد

حامی;961431 نوشت:
اطرافيان؟

اطرافیان کمتر دخالت کنند مشکلات زودتر حل می شود مطمئنا دلسوز تر خود فرد و خانواده مانند مادر و پدر برای فرد نخواهند بود

حامی;961431 نوشت:
نظرات و پيشنهادات شما؟

احترام مادر شوهرتان را نگه دارید هنر این است که در شرایط که مناسب نیست خوب باشید وگرنه همه که تو شرایط گل و بلبل رفتار خوبی دارند یکم سعی کنید صبورتر باشید
البته قرار نیست همه چیز رو درون خودتون بریزید که آخر سر مثل آتشفشان فوران کنند که کار را کلا بزند خراب تر کند وقتی شرایط را مناسب دید به شوخی حرفهایتان را بدون داشتن کینه نفرت بگویید گاهی افراد واقعا قصد ناراحت کردن کسی ندارند و به نظر خودشان حتی کار خوبی انجام دادند و منتظر تشکر هم هستند خب همه یک خصوصیت اخلاقی یکسان ندارند سعی کنید این طور موضوعات را پیدا کنید که مثلا وقتی مادر شوهرتان یک چیزی را مطرح می کند واقعا منظور واقعی او چیست شاید روش درست مطرح کردن موضوع را بلد نیستند و واقعا نیتشان خیر است Smile

خواهرم برایتان آرزوی صبر بیشتر و بهروزی دارم
یاحق

اللیل والنهار;961448 نوشت:
باسلام
عروس بداند مادر شوهر از مادر خود فرد هم محترم تر است هر جا که از دست مادر خودش ناراحت بوده چگونه رفتار کرده در مقابل مادر شوهر باید بهتر از آن رفتار کند

سلام
میشه در این مورد بیشتر توضیح بدید؟!
چگونه و چرا باید اینجوری رفتار کنیم؟
یاعلی

یا علے;961455 نوشت:
میشه در این مورد بیشتر توضیح بدید؟!
چگونه و چرا باید اینجوری رفتار کنیم؟
یاعلی

باسلام
اگه به این نکته توجه کنه میبینه که خیلی از موضوعات به راحتی حل میشه
باید این نوع دید اصلاح شود که مادر شوهر هر چیزی که میگه برای دخالت کردن و خیلی ببخشید چزوندن عروس هستش مطمئنا رفتارهای که عروس از خودش نشون میده باعث میشه این حس در مادر شوهر بوجود بیاد

حتی اگر هم هدف این موضوع باشه با رفتار درست عروس خیلی مسائل حل میشه و نمیزاره تشدید پیدا کنه مطمئنا محبت کردن نتیجه بهتر خواهد داد

در هر صورت مادر شوهر هم به عنوان مادر دوم فرد هستش همونطور که سفارش شدیم به احترام پدر مادر این مورد شامل مادر شوهر هم میشه

گاهی رفتار نادرست عروس و همایتهای شوهر از این رفتارها باعث دلخوری مادر شوهر میشه

قال الله تعالی:و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما، او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما...سوره اسراء: 23.و خدای تو حکم فرموده که، هیچ کس را جز او نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر هر دو یا یکی از آنها به پیری برسند (که موجب رنج و زحمت باشند) زنهار کلمه ای که رنجیده خاطر شوند مگو و کمترین آزار به آنان مرسان و با ایشان با احترام و بزرگوارانه سخن بگو.

[=IranSans]انسان فراموشکار، وقتی به قدرت و موقعیتی رسید، دوران عجز و کوچکی خویش را از یاد می برد و پدر و مادر و زحمات طاقت فرسای آنان را فراموش می کند، و چه ناسپاسی و کفرانی بدتر از این؟

اللیل والنهار;961462 نوشت:
در هر صورت مادر شوهر هم به عنوان مادر دوم فرد هستش همونطور که سفارش شدیم به احترام پدر مادر این مورد شامل مادر شوهر هم میشه

سلام
متوجه منظورتان بابت احترامی که باید قائل بود هستم، ولی این نکته را باید توجه داشت که هیچگاه کسی نمی تواند جای دیگری باشد، یعنی مادر شوهر نمی تواند جای مادر باشد و بالعکس عروس جای دختر،هرکدام از این ها جایگاه و موقعیت خاص خود را دارند،

جای مادر را میتوان این گونه بکار برد: همانطور من مادرم را دوست دارم و خواسته هایی در این زمینه از همسرم دارم، او (همسر) نیز تهی از این احساس و خواسته نیست بنابراین او را درک کنم و به خواسته او احترام بگذارم که محصول این احترام( به همسر ) دوست داشتن و دوست داشته شدن خواهد بود.(محب و محبوب).

ریحــانه الــنبی;961472 نوشت:
سلام
متوجه منظورتان بابت احترامی که باید قائل بود هستم، ولی این نکته را باید توجه داشت که هیچگاه کسی نمی تواند جای دیگری باشد، یعنی مادر شوهر نمی تواند جای مادر باشد و بالعکس عروس جای دختر،هرکدام از این ها جایگاه و موقعیت خاص خود را دارند،

جای مادر را میتوان این گونه بکار برد: همانطور من مادرم را دوست دارم و خواسته هایی در این زمینه از همسرم دارم، او (همسر) نیز تهی از این احساس و خواسته نیست بنابراین او را درک کنم و به خواسته او احترام بگذارم که محصول این احترام( به همسر ) دوست داشتن و دوست داشته شدن خواهد بود.(محب و محبوب).

سلام

پس اگه اینطور باشه یه جایی میخوندم که اگر مادر ندارید به خاله خودتون محبت کنید و...

اینجا ما کاری با فرد نداریم داریم میگیم همونطور که گفته شده به پدر مادر احترام بزارید مادر شوهر هم از این موضوع مستثنی نیست

اگر اینطور باشه این همه آدم میرن از پرورشگاه بچه میارن این بچه می تونه بگه چون مادر من نیستی پس شامل احترام اینا هم نمیشی
تا وقتی که این دیدگاه که عروس وصله ای بیش در خانوده شوهر نیست تغییر نکند و عروس هم به مادر شوهر به چشم یک عجوزه ای که می خواهد زندگی اینها رو تلخ کند تغییر نکند

تحمل مشکلات و رفتارهای طرفین سخت خواهد بود

اللیل والنهار;961476 نوشت:
پس اگه اینطور باشه یه جایی میخوندم که اگر مادر ندارید به خاله خودتون محبت کنید و...

بله خاله میتونه یادآور مادر باشه ولی نمیتونه خودِ مادر باشه و یا جای اونو بگیره... همانطوریکه خواهرزاده هیچ وقت نمی تواند نزد خاله مثل فرزند خودش باشد...

کلمات بار ارزشی دارند و بر اساس باری که دارند انتظار و توقع و همچنین در ارزیابی های ما در موقعیت های مختلف نقش بازی می کنند،

زنی که مادرشوهر خود را چون مادرِ شوهرش است دوست میدارد یعنی شوهرش را با متعلقاتش می پذیرد وقتی این پذیرش بوجود آمد خواسته ها و تمایلات همسرش که بخشی دیگر از تعلقات اوست قابل احترام است خلاصه کنم 100 که آمد 90 هم با اوست... اولویت اول اگر درست شکل بگیرد (پذیرش همسر با شرایط موجودش)، بقیه موارد به تدریج درست شکل خواهد گرفت و اوضاع خوب ساماندهی خواهد شد.

همسرانی که در این قضایا به این شناخت مشترک رسیده اند با تعارضات کمتری در زندگی روبرو می شوند،

اللیل والنهار;961476 نوشت:
اینجا ما کاری با فرد نداریم داریم میگیم همونطور که گفته شده به پدر مادر احترام بزارید مادر شوهر هم از این موضوع مستثنی نیست

بله دقیقا همین طوره، احترام به دیگران موجب نشاط و رضایت در زندگی است والدین همسر که پاره ای از وجود عزیزترین شخص زندگی است جای خود دارد.

اللیل والنهار;961476 نوشت:
اگر اینطور باشه این همه آدم میرن از پرورشگاه بچه میارن این بچه می تونه بگه چون مادر من نیستی پس شامل احترام اینا هم نمیشی

نمیدونم دستور شرعی حق و حقوق طرفین (والد و فرزندخوانده) چیست ولی طبق آموزه های دینی از هرکسی نکته ای آموحتی گویا بنده اش می شوی(نقل به مضمون) در این قضیه احترام لازمست و کسی نمی تواند بی تفاوت رد شود.

اللیل والنهار;961476 نوشت:
تا وقتی که این دیدگاه که عروس وصله ای بیش در خانوده داماد نیست تغییر نکند و عروس هم به مادر شوهر به چشم یک عجوزه ای که می خواهد زندگی اینها رو تلخ کند تغییر نکند

تحمل مشکلات و رفتارهای طرفین سخت خواهد بود

بله احساسات ما از افکار ما نشات می گیرند و به رفتار تبدیل می شوند، فرض بر این بگیریم که مادر شوهری عروس را وصله ناجور خانه بداند ولی عروس با این دیدگاه که او را مادرِ شوهر من است پس باید او را عزیز خانه بدانم، چقدر میتواند در کاهش تنش های احتمالی مؤثر باشد. زمان بر است ولی شدنی است.

وقتی می گوییم عزیز خانه بدانیم، منظور این نیست که توسری خور باش، یا منفعل عمل کن،
بلکهبر میگردد به همان مهارت ها که در پست اولم گفتم مهارت ارتباط مؤثر اشاره های خوبی در همین زمینه ها دارد که حفظ ارتباطات به چه قیمتی باید باشد. و مهارت جرات مندی می تواند کمک کند تا شخص از حالت انفعالی به حالت قاطع، مودب و صریح عزت نفس خود را حفظ کند و در آرامش به حل مساله بپردازد.

ریحــانه الــنبی;961489 نوشت:
بله خاله میتونه یادآور مادر باشه ولی نمیتونه خودِ مادر باشه و یا جای اونو بگیره... همانطوریکه خواهرزاده هیچ وقت نمی تواند نزد خاله مثل فرزند خودش باشد...

بنده در مورد اینکه خاله یا هر کسی دیگر مثل خود مادر هست چیزی نگفتم تا اینجا از نوع برخورد صحبت کردم اینکه همانطور که به مادر خود محبت میکنید از حرفهای که خلاف نظر شماست رنجیده خاطر نمی شوید اگر هم شدید طوری مطرح میکنید که باعث ناراحتی او نشوید و...
با مادر شوهر هم به همانگونه رفتار کنید

بنده درمورد خود این موضوع که مادر شوهر مادر فرد هست صحبت نمیکنم که در مورد احترام و محبتی که فرد باید در مقابل رفتارهای مادر شوهر داشته باشه بود Smile

ریحــانه الــنبی;961489 نوشت:
زنی که مادرشوهر خود را چون مادرِ شوهرش است دوست میدارد یعنی شوهرش را با متعلقاتش می پذیرد وقتی این پذیرش بوجود آمد خواسته ها و تمایلات همسرش که بخشی دیگر از تعلقات اوست قابل احترام است خلاصه کنم 100 که آمد 90 هم با اوست... اولویت اول اگر درست شکل بگیرد (پذیرش همسر با شرایط موجودش)، بقیه موارد به تدریج درست شکل خواهد گرفت و اوضاع خوب ساماندهی خواهد شد.

این حرف شما یعنی اگر من از شوهرم خوشم نیاد(حالا از رفتارش یا هر چیز دیگه) باید از مادر شوهر هم خوشم نیاد Smile

نباید بد رفتاری و.... شوهر و سر مادر شوهر خالی کرد

میشه با مادر مردی که باهاش مشکل دایم بهتر رفتار کرد

گاهی عروسها مشکلات بین خودشون رو فکر میکنند باید سر خانواده پسر خالی کنند

ممکنه پسری به مادرش احترام نمیزاره این دلیل نمیشه عروس هم رفتار مشابه همسرش داشته باشه

ریحــانه الــنبی;961489 نوشت:
وقتی می گوییم عزیز خانه بدانیم، منظور این نیست که توسری خور باش، یا منفعل عمل کن،

بنده نگفتم منفعل عمل کند مگر ما تو خونه پدری منفعل عمل میکنم با تمام احترامی که به والدین قائل هستیم خیلی مسائلی که ناراحتمان کرده یا مخالف هستیم مطرح میکنم و حلش میکنیم

بنده در مورد احترام و جایگاهی که یه بزرگتر باید داشته باشه دارم موضوع رو توضیح میدم Smile

انسان مادر شوهر و مادر زن را دوست دارد
چون اولا مخلوق خداوند، همكيش و همنوع ما هستند
و ثانيا جزيي از زندگي ما هستند مانند رابطه همسر ما و مادرش مانند گوش و گوشواره است هر دو عزيزند

دوستِ دوست ما، دوست ماست ( مي تواند مستقلا هم دوست ما شود)

عبارت بالا را قبول داريد نقدي تكمله اي داريد بفرماييد

حامی;961500 نوشت:
و ثانيا جزيي از زندگي ما هستند مانند رابطه همسر ما و مادرش مانند گوش و گوشواره است هر دو عزيزند

باسلام
خداقوت
برادر زادم هر چیزی که میبینه میپرسه چیه
الان یاد گرفته بینی چشم مو گوش

حالا گوشواره رو میگیره دستش میگیم گوشواره تا یاد بگیره

اونم از رو نمیره همش میگه واره اصلا براش قابل هضم نیست یعنی چی اینکه شبیه گوش نیست پس چسبوندن گوش به این چه معنی داره وقتی ازش میپرسیم این چیه مگه واره

بعد بهش میگیم گوش واره با دستش اول گوش رو نشون میده بعد میگه واره یعنی وقتی گوشواره رو نشون میده میگه واره

به نظر بنده هم تو نوع رفتار با مادر شوهر و مادر زن باید کاملا واره رفتار کرد Smile یعنی وقتی دلخوری و ناراحت شدیم از همسر نباید دلیل بشه که با اونها هم بد رفتاری کرد یا بلاعکس

اللیل والنهار;961491 نوشت:
بنده در مورد اینکه خاله یا هر کسی دیگر مثل خود مادر هست چیزی نگفتم تا اینجا از نوع برخورد صحبت کردم اینکه همانطور که به مادر خود محبت میکنید از حرفهای که خلاف نظر شماست رنجیده خاطر نمی شوید اگر هم شدید طوری مطرح میکنید که باعث ناراحتی او نشوید و...
با مادر شوهر هم به همانگونه رفتار کنید

بنده درمورد خود این موضوع که مادر شوهر مادر فرد هست صحبت نمیکنم که در مورد احترام و محبتی که فرد باید در مقابل رفتارهای مادر شوهر داشته باشه بود :)


برا همین در پست قبلی عرض کردم متوجه منظورتان هستم ولی نباید بار ارزشی کلمات را ندیده گرفت.
پس هم کلامیم;)

اللیل والنهار;961492 نوشت:
این حرف شما یعنی اگر من از شوهرم خوشم نیاد(حالا از رفتارش یا هر چیز دیگه) باید از مادر شوهر هم خوشم نیاد :)

در واقع آنچه دیده می شود عملا فراتر از این می باشد نه تنها از مادر شوهر خوشش نمی اید آبا و اجدادش هم ...happy
اگر این خوش نیامدنا از همسر موقتیه و آغشته به نمک زندگیه بخاد به دیگری اسناد داده شود خب کلا خطای شناختیه و رد شده است.

اگر در رابطه با والدین همسران، خواسته و میل همسر درک شود پذیرش حضور معقول والدین بالا می رود که عرض کردم محصول آن دوست داشته شدن و دوست داشتن است(حب و محبوب)
وقتی زمینه محبت ایجاد شود بخشی از محبت طرفین دیگر معطوف به شخص سوم نمی شود،

بطور کلی وقتی بین دو نفر اصطکاک پیش میاید نباید کل شخصیت طرف زیر سؤال برود بلکه باید متمرکز بر مسئله و مشکل شوند، مادر شوهر هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر تنشی ایجاد شد نباید کلا زیر خط قرمز قرار گیرد.

اللیل والنهار;961493 نوشت:
بنده نگفتم منفعل عمل کند مگر ما تو خونه پدری منفعل عمل میکنم با تمام احترامی که به والدین قائل هستیم خیلی مسائلی که ناراحتمان کرده یا مخالف هستیم مطرح میکنم و حلش میکنیم

بنده در مورد احترام و جایگاهی که یه بزرگتر باید داشته باشه دارم موضوع رو توضیح میدم :)

متوجه منظورتان بودم برای توضیح عرایض خودم بود:)

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

ریحــانه الــنبی;961503 نوشت:
پس هم کلامیم

به خير گذشت[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

ریحــانه الــنبی;961503 نوشت:
بطور کلی وقتی بین دو نفر اصطکاک پیش میاید نباید کل شخصیت طرف زیر سؤال برود بلکه باید متمرکز بر مسئله و مشکل شوند، مادر شوهر هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر تنشی ایجاد شد نباید کلا زیر خط قرمز قرار گیرد.

نكته ي دقيقي است[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

اللیل والنهار;961492 نوشت:
ممکنه پسری به مادرش احترام نمیزاره این دلیل نمیشه عروس هم رفتار مشابه همسرش داشته باشه

بله واقعا سخن منطقي است
انسان نبايد كوركورانه همراه همسر شود[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

تازه عروس;960011 نوشت:
سلام وعرض ادب من رو پذیراباشید
من از کارشناس محترم تقاضادارم, مدیریت این تاپیک رو به عهده بگیرند وتاپیک رونبندید تا همه ی شبهاتم رو به مرورزمان درکنارشماحل کنم
من تازه عروسی هستم که هنوز باهمسرم هم خانه نشدم
وان شاءالله قراره درآینده بعدازعروسی با مادرهمسرم دریک ساختمان زندگی کنیم
همسرم تک پسرهستن,وپدرهمسرم فوت شدندوتمام هزینه های زندگی به عهده ی همسرم هست
حالاسوالات من:
باتوجه به اینکه قرارهست باخانواده ی همسرم یک جازندگی کنم از الان چطور برخوردکنم که بعدابه مشکل برنخورم
درواقع میخوام ازاول یک زندگی خوب داشته باشم که نه خودم ضررکنم ونه برای همسرم کم بزارم ونه دل مادرشوهرم بشکنه
لطفا مطالبی که هیچ وقت هیچ جایادمون ندادن رویادنمون بدید
دراین جور زندگی ها قطعا پیش میادمادرشوهرچیزی بگه که عروس ناراحت بشه,پیشنهاد خاله وعمه قهره!
ولی من میخوام روش درست رویادبگیرم,وکسی نیست یادبده
خلاصه بگم,چطورعروس وهمسرنمونه باشم بدون اینکه خودخوری کنم ومشکلات رو بریزم تودلم که بشه عقده و چند سال بعدسربازکنه
به نظرتون لازمه به همسرم بگم که بعضی حرف های مادرش ناراحتم میکنه؟اگربله چطورعنوان کنم که همسرم هم اذیت نشه؟

بزرگواري بفرماييد
متمركز شويد روي اين پرسش[/]

‌‌‌‌‌‌‌‌طرز تهيه ي هوو :
روش اول
١) هيچ انتظاري ازش نداشته باش.
٢) توقع احترام متقابل نداشته باش.
به احترام شوهر از جا بلند شويد از سر كار مياد آب و آبميوه خنك بديد دستش
٣) ازش اصلا نپرس چرا شب ها دير به منزل مي آيد. براش قرمه سبزي و كشك بادمجون بپزيد
٤) بچه هاشو ببريد مدرسه و كلاس هاي متفرقه و بر گردونيد
٥) به خانوادش احترام بگذاريد
٦) لباسا و جوراباشو بشوريد
٧) از رخت و لباس و مسافرتتون بزنيد و براش پس انداز كنيد و يكيشو دوتا كنيد
Dirol هر موقع بي حرمتي و فحاشي كرد لبخند بزنيد.
9) در اختلافات و مشاجرات فقط تو خودت بريز و درباره آن گفتگو نكن و نخواه با واسطه يا مشاوره حلش كنيد. بگو چون تو مرد است هر چه شما بفرماييد همان درست است.

بعد از چند سال پیش خودش میگه
نکنه من ...... هستم و خودم خبر ندارم
بعد ميره سرتون هوو مياره !!!
تذكر: مجموع توصيه بالا با هم موثر است

‌‌‌‌‌‌‌‌طرز تهيه ي هوو :
روش دوم
١) به شوهرتان احترام نگذاريد
٢) اقتدارش را له و لورده كنيد
٣) به مادر و پدرش بد بگوييد
٤) موقع نقد كاري به رفتار بدش نداشته باشيد كل وجودش را نقد كنيد( خوب و بد را)
٥) مقابلش مثل يك مرد باشيد و كم نياريد
٦) با تمكين نكردن جريمه اش كنيد
٧) دير به رختخواب برويد و هر روز سرتون تو گوشي باشه
Dirol از مردها ديگر تعريف كنيد او را با ديگران مقايسه كنيد
9) كنترلگر باشيد اجازه ندهيد با خانواده اش صحبت خصوصي داشته باشد استراق سمع كنيد.

بعد از چند سال پیش خودش میگه او فكر كرده ي ......هست و من .... هستم
بعد ميره سرتون هوو مياره !!! (شايدم زود ترخيصي شما را امضا كرد كه برويد آزاد شويد)

...........
نكات روان شناختي
- مهرطلبي گداوار، وابستگي شديد و احساس بي ارزشي از آفات زندگي زناشويي است.
- بهترين الگوي ارتباطي اين است: من خوبم تو خوبي
- قاطعيت نه پرخاشگري است نه خودخوري و ستم پذيري.
- قاطعيت بهترين الگوي ارتباطي در زندگي زناشويي است و چهار مؤلفه دارد:
صراحت + صميميت + صداقت و احترام متقابل + صبر كردن براي كنترل نكردن

كانال زندگي آرام

حامی;961514 نوشت:
‌‌‌‌‌‌‌‌طرز تهيه ي هوو :
روش اول
١) به احترام شوهر از جا بلند شويد
٢) از سر كار مياد آب و آبميوه خنك بديد دستش
٣) براش قرمه سبزي و كشك بادمجون بپزيد
٤) بچه هاشو ببريد مدرسه و كلاس هاي متفرقه و بر گردونيد
٥) به خانوادش احترام بگذاريد
٦) جوراباش و بشوريد
٧) از رخت و لباس و مسافرتتون بزنيد و براش پس انداز كنيد و يكيشو دوتا كنيد
Dirol هر موقع بي حرمتي و فحاشي كرد لبخند بزنيد.
9) چون مرد است بگوييد هر چه شما بفرماييد هرچند نظر شما منطقي باشد

بعد از چند سال پیش خودش میگه
نکنه من ...... هستم و خودم خبر ندارم
بعد ميره سرتون هوو مياره !!!
تذكر: مجموع توصيه بالا با هم موثر است

‌‌‌‌‌‌‌‌طرز تهيه ي هوو :
روش دوم
١) به شوهرتان احترام نگذاريد
٢) اقتدارش را له و لورده كنيد
٣) به مادر و پدرش بد بگوييد
٤) موقع نقد كاري به رفتار بدش نداشته باشيد كل وجودش را نقد كنيد( خوب و بد را)
٥) مقابلش مثل يك مرد باشيد و كم نياريد
٦) با تمكين نكردن جريمه اش كنيد
٧) دير به رختخواب برويد و هر روز سرتون تو گوشي باشه
Dirol از مردها ديگر تعريف كنيد او را با ديگران مقايسه كنيد
9) كنترلگر باشيد اجازه ندهيد با خانواده اش صحبت خصوصي داشته باشد استراق سمع كنيد.

بعد از چند سال پیش خودش میگه او فكر كرده ي ......هست و من .... هستم
بعد ميره سرتون هوو مياره !!! (شايدم زود ترخيصي شما را امضا كرد كه برويد آزاد شويد)

حامی;961507 نوشت:
بزرگواري بفرماييد
متمركز شويد روي اين پرسش

اگر تلفیقی از این دو راهکار رو داشته باشید احتمالا موفق شوید که هووو را از سر باز کنید

مگر اینکه در هر صورت هووو وجود دارد Smile

تازه عروس;960011 نوشت:
باتوجه به اینکه قرارهست باخانواده ی همسرم یک جازندگی کنم از الان چطور برخوردکنم که بعدابه مشکل برنخورم

ریحــانه الــنبی;961503 نوشت:
اگر در رابطه با والدین همسران، خواسته و میل همسر درک شود پذیرش حضور معقول والدین بالا می رود که عرض کردم محصول آن دوست داشته شدن و دوست داشتن است(حب و محبوب)

اللیل والنهار;961492 نوشت:
ممکنه پسری به مادرش احترام نمیزاره این دلیل نمیشه عروس هم رفتار مشابه همسرش داشته باشه

میشناسم زن و شوهری که تو خونه پدری آقا زندگی میکنند

مادر شوهر کمتر از گل به عروسش نمیگه همه زندگیش هم پسرشه

ولی رفتار این دو با مادر خیلی بده

میونه زن و شوهر خیلی خوبه ولی همیشه عروس شوهرش رو پر میکنه میفرست سر مادر شوهر با اینکه تو یه خونه هستند ولی مادر شوهر حسرت دیدن نوه اش رو داره

چرا مادر شوهر از نظر ظاهری و رفتاری مطابق با سلیقه عروس خانم نیست

طوری رفتار کرده که پسر مذهبی که باید به والدین احترام گذاشتن رو هم رعایت کنه کاملا به مادرش و پدرش بی احترامی میکنه

یعنی میخوام بگم خوب بودن رابطه زن و شوهر نمی تونه منتهی به خوب شدن رابطه بین عروس و مادر شوهر بشه
یعنی اینجا عروس برای اینکه مقبولیتش پیش شوهر بیشتر بشه کاملا رفتاری ازش سر میزنه که پسرشون ممکنه ازش سر بزنه یا بلاعکس

اینجا نقش آقا خیلی تعیین کننده هست

اگر آقا هم ارزشی برای خانواده خودش قائل نباشه میشه که عروس هم سوء استفاده کنه

منظور بنده تو همه پستهای قبلی هم اینه عروس نباید با توجه به خواست شوهر یا هر چیز دیگه به خانواده شوهر بی احترامی کنه و حتی شوهرش رو به این کار ترغیب کنه وقتی به ریشه موضوع برسیم مبینم همون دیدگاه که مادر شوهر مادر نمی تونه باشه و همش سرک میکشه تو زندگی ما اینا هست که نمیزاره عروس معقول رفتار کنه

فکر میکنه صبح که داره مادر شوهر به پسرش موقع سر کار رفتن حال و احوال پرسی میکنه میخواد یادش بده که روزگار اینو سیاه کنه Smile

عزیزم اشتباه اولو کردی که یکجا ساکن شدی هرچقدرم مادرشوهرت خوب وقتی 24 ساعته پیش هم باشی هم دخالت پیش میاد هم راحتی جدا بودنو نداری میشد تو یک محله خونه گرفت واسه نزدیک بودن به مادرشوهر .هرچقدرم خوب اخر عروسی یه موقع میرسه میبینی همه چی ریختن سرت و به عنوان وظیفه هم نگاه میکنن شوهرتون تک پسره یا تک قرزند؟اگه خواهر شوهر دارید با سیاست نشون بدید اونم وظیفه ای داره واسه هرکاری پیش قدم نشید که ارزشکارتون بمونه
و اینکه در یک ساختمان دو دو طبقه یا قسمت مجزا یا نه کلا پیش مادرشوهر تو یک خونه هستید؟
اگه بخش مجزا دارید بعد عروسی این نباشه وقت بی وقت برید پایین یا اون طرف.اگه برای دعوت به صرف غداست قشنگ جا بندازید یک روز در هفته (حالا روزش با خودتون ولی ثابت باشه همونطور اون یه وعده ای که شما مادرشوهر دعوت میکنید روزش ثابت)اینجوری از سرزده اومدن و اذیت شدنتون جلوگیری میشه اگه خونه دارید یا شاغلید ولی جوریه زودتر از شوهر به فاصله چندساعت میرسید برای اینکه هر روزنیاد پیش تون وقتی اومد احترام بزارید و وسایل پذیرایی پیششون بعدش خودتون تو اشپزخونه مشغول کنید اگه درس دارید با کتاب لپ تاپ یا کلا با تبلتی و حرف نزنید تهش بله -خیر.و برای شب و عصرتونم تایم دونفره تون داشته باشید با محبت و تو ارامش زبون خووش(این سه شرط خیلی مهمه) به شوهرون بگید الان اول جونیمون و ازدواجمونه میخوام با هم بیشتر باشیم همو بیشتر بشناسیم و قلق زندگی دستمون بیاد و... که واسه هرجایی و هرشبی مادرشوهرم تو برنامه نباشه. یک روزم در هفته باهاشون برید بیرون تفریحی شبی همین
غیر این باشه یقینا بعد چند سال اتشفشان میشید مثل این میمونه شوهرتون یه بچه داره که حداقل بچه بهتره مثل مادرشوهر اذیت کن و دخالت کن نیست این مورد رو دیدم که میگم.بعدچندسال پشیمون شید باید 2برابرشوتایم اعصاب بزارید شوهرتون رو درست کنید ولی تا اولشه راحت میشه عادتشون داد
هرچقدرم خوب یه هرچیزی یه حدفاصلی داره همونطور که شما تمام مسائل و مشکلات داخل خونواده تون رو به همسرتون نباید انتقال بدید و یه حدی هست رابطه شما و خانواده ایشونم همینه.مانع وضایف فرزندی شوهرتون نشید اما نذارید به هیچ وجه در حقتون کوتاهی بشه
برای باقی مسائلم اگه واقعا راهنمایی خوب میخواید به نظرم تو حوزه خونواده انجمن نوعروس بهتره
خوشبخت باشی عزیزم

حامی;961507 نوشت:
به نظرتون لازمه به همسرم بگم که بعضی حرف های مادرش ناراحتم میکنه؟اگربله چطورعنوان کنم که همسرم هم اذیت نشه؟

هوالرزاق

سلام خواهر بزرگوارم ان شاءالله بهترین راه حل ها و اموزش ها نصیبتان گردد.
[SPOILER]درباره این قسمت از سوالتون خواستم بگم که باید اول ببنیم دیدگاه همسرتون درباره حرف های مادرشون چیه.
یعنی میتونن تفکیک کنند خوب و بد رو یا نه. میتونن تشخیص بدن حق رو از ناحق یا نه.
گاهی بعضی پسر ها حرفف حرف مادرشان است حتی به ناحق و طرف مادرشان رو میگیرند.
و گفتن حرف دلتون باعث میشه فکر کنند که شما دارید چغلی مادر رو میکنید و بد او رو میگویید.
برخی دیگر تشخیص می دهند که این حرف ایا به نفع زندگی است یا خیر..

خلاصه اگر همسر شما از نوع اول باشه گفتن حرف دلتون به او به نظر کارو سخت کنه.
شاید نباید مستقیم گفت و روش های دیگری باید در پیش گرفت.
بازم در این باره جناب حامی صحبت کنند بهتره..[/SPOILER]

تازه عروس;960011 نوشت:
دل مادرشوهرم

یک مطلب دیگرم بگم خدمتتون (نظرات شخصی بنده اس و منبع علمی ندارم برایشان)
[SPOILER]شما دارید به عنوان عروس وارد یک خانواده جدید میشوید
خانواده ای که سال های سال با رفتار ها و اعتقادات خاص به خودشون در کنار هم بودند.
اعضای خانواده با هم اخت هستند و تک تک رفتار ها و حرفای هم دیگه براشون یک معنا و مفهوم داره.
هر مدل لبخند مادر هر نوع نگاه مادر هر نوع اخم مادر یا بقیه چیزا ها معنا و مفهومی برای اعضا خانواده داره.
و شما از آن بی اطلاع هستید.

شما در یک خانواده و با یک نوع رفتار بزرگ شدید و همسرتان هم در خانواده ای دیگر..
و چون شما قرار است در یک جا زندگی کنید خیلی چیزا ها خواهید دید. چون آن ها روال عادی زندگی خودشان را دارند
ازادی ها حرکات و ... و ممکنه شما رو اذیت کنه.
میخوام بگم که شما با خانواده خودتون وصلت نکردید و وارد یک مکان جدیدی میشوید که کم کم باید به آن انس پیدا کنید.
اینجا قرار نیست کسی عوض شود. باید انسان ها رو همانطور که هستند پذیرفت.

رفتار مادر همسرتان قطعا با مادر خودتان تفاوت دارد و چون شماتازه به ان جمع پیوستید تک تک رفتار شما انجا تحلیل میشود.
به نظرم شما چند سال اول زندگیتون اگر قرار هست آنجا زندگی کنی کمی باید با دقت رفتار کنید و مراقب جرف ها و صحبت هاتون باشید.
محتاط باشید.

اما نکته مهم به نظرم اینجاست که باید در خانواده همسرتان حل شوید. منظور و مفهوم تک تک حملات و صحبت ها درک کنید.
سریع عصبی نشوید و قضاوت نکنید. و اگر چیزی شما رو اذیت کرد از مادر شوهرتون بپرسید و ازش بخواهید که واضح تر منظورش رو بیان کنه.

از چغلی کردن حرف بردن پیش همسر و همسر به مادر شوهر هم به نظرم بپرهیز بهتر و به صلاح باشد.
بالاخره هر جایی ادم وارد بشه ممکنه یه عده بخوان ادمو زمین بزنن شما توجه نکن به این موضوع و رفتار انسان دوستانه و نیت پاک خودت رو نشان بده.
کم کم با رفتار شما هم اشنا میشوند و نیت شما رو درک میکنند. زمان میبره ولی درست میشه همه جی.
در هر اتفاقی واکنش های مادر شوهرتان را ببنید. کلا سعی کنید بیشتر نگاه کنید
و گوش کنید ببنید چه طور رفتار میکنند در واجه با اتفاقات دور و اطراقتون. دستتون میاد رفتار و نیات مادر شوهرتون رو.
کمک کردن در اموز خانه همیاری با مادر شوهر هم دلی با او و از این کارها هم که عالیست.

[/SPOILER]

[=Times New Roman][="#000000"]چقدر خوبه که استاد حامی اخیرا همه رو فعالیت میدن آدم حس توی کلاس بودن بهش دست میده happy

مواردی که بنظرم میرسه
۱.نباید از ارتباط های همسرتون با مادرش و خانواده اش و گاها حتی ارتباط های مالی بین ناراحت بشین
۲.نباید دعواتون با صدای بلند باشه و یا قهر های طولانی مدت داشته باشین
۳.احترام واقعی به مادر و خانواده همسرتون احترام خودتون و پیش همسرتون بالا میبره
۴.تو سال های اولیه ازدواج انتظار محبت و اعتماد و جور بودن زوج های ۳۰ ساله رو نباید داشت بلکه باید با تلاش به وجودش آورد.
۵.اگر اونها به چیزی حساسن باید سعی کنین بپذیرین و در اون فرهنگ ذوب بشین مثلا دوست دارن چادری باشین بپذیرین
۶.اگر غذای خاصی درست کردین سهمی برای خانواده شون در نظر بگیرین
۷.تو کارهای خونه کمک کنین به مادرشوهرتون بعضی وقتا و احواشو جویا بشین طوری که حس نکنه پسرشو از دست داده بلکه حس کنه دختر دیگه ای هم بدست آورده
۸.مشکلات و با لبخند و سیاست و فکر حل کنین نه دعوا و قهر و حرف ها و بحث هایی که به سختی از ذهن و خاطره بیرون میرن
۹.حرف و اسرار اون خونه رو جایی بازگو نکنین
۱۰.در رفت و آمد با خانواده و فامیلتون زیاده روی نکنین چون بلاخره تو چشم هستین و سعی کنین قبل از هر مهمونی اول خانواده همسرتون و دعوت کنین یا باهم دعوت کنین.
۱۱.از نظر هزینه با شرایطشون همگام باشین
۱۲.در کل دخالت های اول زندگی و چاره ای ندارین تا حدی بپذیرین و در طول زمان کمتر میشه
۱۳.هیچ وقت احترام ها رو از بین نبرین و بهشون مستقیم یا غیر مستقیم توهین نکنین یا نیشخند نزنین
۱۴.به روابط اون ها با همسرتون وارد نشین ولی سعی کنین با لبخند وقتی کنار هم نشستن وارد جمعشون کنار همسرتون بشینین.
۱۵.گذشت داشته باشین که ثمره اش و خواهین دید چون آقایون دوست دارن زورگو باشن و اینطور احساس قدرت میکنن این حالت و تا جاییکه مقدوره گذشت کنین و صبور باشین
۱۶.خواسته هاتون و با نرمی بخواین
۱۷.به یاد داشته باشین که ارتباط شما هر طور باشه تا آخر عمر همونطور خواهد موند پس کدورت داشتن و حس بد داشتن به خانواده اش با شما سال ها خواهد موند
۱۸. تو دعواها واقعیت و که ناراحتتون میکنه بگین اما از توهین و تمسخر دوری کنین و احترام و حفظ کنین.
۱۹. رفتارهایی انجام ندین که باعث تحریک خانواده همسرتون بشه مثلا رفتن هر روز به بازار یا مهمانی بدون اطلاع یا هر روز مهمونی گرفتن و دعوت از دوست ها.طوری رفتار کنین که از رفتن به جایی ناراحت نشن. مثلا قبلش به مادرشوهرتون اطلاع بدین کجا میرین و جاش خالی کنین اگر صمیمی بودین.
۲۰. دعواهاتون دیگران و دخالت ندین.
۲۱. اخلاق همسرتون و پیدا کنین که چطور همسری و دوست داره و حس اعتماد و نسبت به خودتون در ایشون ایجاد کنین.
۲۲. مادرشوهرها دوست ندارن نادیده گرفته بشن و ناراحت میشن سعی کنین درکشون کنین.
۲۳. در مشکلات به افراد متخصص و بی طرف مراجعه کنین.
و ...‌
دیگه چیزی به ذهنم نرسید
[/]

[="Teal"]

تازه عروس;960011 نوشت:

سلام وعرض ادب من رو پذیراباشید
من از کارشناس محترم تقاضادارم, مدیریت این تاپیک رو به عهده بگیرند وتاپیک رونبندید تا همه ی شبهاتم رو به مرورزمان درکنارشماحل کنم
من تازه عروسی هستم که هنوز باهمسرم هم خانه نشدم
وان شاءالله قراره درآینده بعدازعروسی با مادرهمسرم دریک ساختمان زندگی کنیم
همسرم تک پسرهستن,وپدرهمسرم فوت شدندوتمام هزینه های زندگی به عهده ی همسرم هست
حالاسوالات من:
باتوجه به اینکه قرارهست باخانواده ی همسرم یک جازندگی کنم از الان چطور برخوردکنم که بعدابه مشکل برنخورم
درواقع میخوام ازاول یک زندگی خوب داشته باشم که نه خودم ضررکنم ونه برای همسرم کم بزارم ونه دل مادرشوهرم بشکنه
لطفا مطالبی که هیچ وقت هیچ جایادمون ندادن رویادنمون بدید
دراین جور زندگی ها قطعا پیش میادمادرشوهرچیزی بگه که عروس ناراحت بشه,پیشنهاد خاله وعمه قهره!
ولی من میخوام روش درست رویادبگیرم,وکسی نیست یادبده
خلاصه بگم,چطورعروس وهمسرنمونه باشم بدون اینکه خودخوری کنم ومشکلات رو بریزم تودلم که بشه عقده و چند سال بعدسربازکنه
به نظرتون لازمه به همسرم بگم که بعضی حرف های مادرش ناراحتم میکنه؟اگربله چطورعنوان کنم که همسرم هم اذیت نشه؟

سلام
تبریک میگم ان شاءالله خوشبخت بشین
به نظر من به جای شما باید همسرتون این تاپیک رو میزدن
فقط و فقط مرد میتونه این روابط رو مدیریت کنه ....
ولی کلا منکه حاضرم توی یه زیرزمین زندکی کنم ولی با مادرشوهر نه!!!
مامانبزرگم 15 سال طبقه پایین ما زندگی می کردند و دوتا از عمه هام هم تو خونه ما بزرگ شدن و من همیشه محبت بیش از اندازه پدرو مادرمو دیدم و اینکه هیچوقت دستشون نمک نداشت و حتی بقیه عزیزتر بودن!!
البته بگم نه مامانم نه بابام حتی یکبار هم به یاد ندارم که شکایتی داشتن و میگفتن وظیفه مونه ......

اون زمان من بچه بودم ولی کاملا دخالت های مامانبزرگ و پررو بازی های عمه هام رو میدیدم و مظلومیت مامانم رو ...
واقعا اگر مدیریت خوب پدرم و نادیده گرفتن های مادرم نبود شاید واقعا نمیتونستن 15 سال رو خیلی راحت سر کنن
(مامانبزرگم با دختر خودش فقط تونست دوسال بسازن ؛) )

دخترعموی خودم هم طبقه بالای مادرشوهرشون بودن که متاسفانه اینا دیگه مث نسل قدیم صبور و باتجربه نیستن و دخالت های بیش از حد مادرش باعث طلاق دخترعمومم شد ...

کلا من جای شما بودم به همسرم میگفتم قطعا موظفی در قبال خانواده ت و تشویقشم میکردم به سرزدن،حمایت کردن(مال،معنوی)،حتی بیش از پیش توجه کردن ،رفت و امد و ...

ولی واقعا از قدیمم گفتن دوری و دوستی ، تا جایی که امکان داشت خونه مجزا رو ترجیح میدادم ...

حامی;961430 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]خب بزرگوران چرا هميشه ما اول شروع كنيم
ببينيم
دوستان نظرشون چيه
بعد در خدمت شما هستم.

پ ن
اگر به دليل حضور خيلي كم تاپيكي الان قبول نمي كنم دوستان نرنجد اين سؤال را هم قبلا در پيام خصوصي پاسخ داده ام.

[/]

به نظر من مرد وظایف خودشو بدونه ودرست رفتار کنه حالا این وسط هر اتفاقی م که میخواد بیفته، میتونه به راحتی حل و فصل کنه البته به شرطی که واقعا منصف باشه ....[/]

[="RoyalBlue"]خیلی تشکرمیکنم ازشما
ممنون میشم لینک سخنرانی های خوب توسط افرادمقید جهت کسب مهارت ها ی زندگی وهمسرداری رو هم قراربدید
[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

اين خيلي عاليه
بشنيد و يا بخوانيد

[/]

[="RoyalBlue"]

حامی;962191 نوشت:
اين خيلي عاليه
بشنيد و يا بخوانيد


ممنون استاد
لطفا هرچی صوت خوب دراین زمینه دارید برامون بزارید
صوت هایی رو که میشه مشترک گوش داد باهمسرمون و...[/]


اساتيد
دكتر هادي، دكتر جوانشير، دكتر صالحي و....
اينجا
دكتر شاهين فرهنگ
اينجا


تازه عروس;962103 نوشت:
خیلی تشکرمیکنم ازشما
ممنون میشم لینک سخنرانی های خوب توسط افرادمقید جهت کسب مهارت ها ی زندگی وهمسرداری رو هم قراربدید

[h=1]:Lflasher:چند نکته طلایی برای عروس خانم ها!:Rflasher:[/h]

[="Tahoma"][="Black"]سلام و عرض ادب خدمت تازه عروس سایت
من قبلا یه دوره کلاس آیین همسرداری شرکت میکردم.استاد اون کلاس خودشون یه مدتی اوایل ازدواجشون رو با مادرشوهرشون تو یه ساختمون زندگی می کردند. ایشون تعریف می کرد و می گفت که مادرشوهرشون طبقه اول بودند و اونا طبقه بالایی مادرشوهرشون.
همسرشون که میومد خونه اول می رفت خونه خودشون و بعد می رفت خونه مادرش . این استاد ما از همون اوایل به همسرشون گفتند که وقتی خونه میای اول برو خونه مامانت و به ایشون (یعنی مادرشوهر) سلام کن و حالشون رو بپرس بعد بیا خونه .
خلاصه استاد آیین همسرداری از همون اول با این سیاست که به نظر منم واقعا درستش همین بود کاری کردند که مادرشوهرشون احساس امنیت داشتند . آخه وقتی پسری ازدواج میکنه خونواده پسر مخصوصا اگه وابستگی به پسرشون داشته باشن) حس می کنن که وجود عروس باعث شده که مالکیت پسرشون(یعنی احساس فرزند بودن و برادر بودن) از دستشون بره و وقتی یه زن بتونه این حس رو در خونواده همسرش به وجود بیاره که با ازدواج مالکیت پسر برداشته نمیشه ، فقط شکلش تغییر میکنه ، به نظرم خیلی میتونه در ارتباط با خونواده همسرش موفق باشه .

این یه درسی هرچند کوتاه اما پر از تجربه و واقعا موثر بود که از بیان استاد کلاس آیین همسرداری براتون نقل کردم .
@};-[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][=&quot]
[=&quot]
[=&quot]داد معشوقه به عاشق پيغام * * * كه كند مادر تو با من جنگ[=&quot]
[=&quot]هر كجا بيندم از دور، كند * * * چهره پر چين و جبين پر آژنگ[=&quot]
[=&quot]با نگاه غضب آلوده زند * * * بر دل نازك من تير خدنگ[=&quot]
[=&quot]از در خانه مرا طرد كند * * * همچو سنگ از دهن قلما سنگ[=&quot]
[=&quot]مادر سنگ دلت تا زنده است * * * شهد در كام من و توست شرنگ[=&quot]
[=&quot]نشوم يك دل و يك رنگ تورا * * * تا نسازي دل او از خون رنگ[=&quot]
[=&quot]گر تو خواهي به وصالم برسي * * * بايد اين ساعت بي خوف و درنگ[=&quot]
[=&quot]روي و سينه ي تنگش بدري * * * دل برون آري از آن سينه ي تنگ[=&quot]
[=&quot]گرم و خونين به منش باز آري * * * تا برد ز آينه ي قلبم زنگ[=&quot]
[=&quot]عاشق بي خرد ناهنجار * * * نه بل آن فاسق بي عصمت و ننگ[=&quot]
[=&quot]حرمت مادري از ياد ببرد * * * مست از باده و ديوانه ز بنگ[=&quot]
[=&quot]رفت و مادر را افكند به خاك * * * سينه بدريد و دل آورد به چنگ[=&quot]
[=&quot]قصد سر منزل معشوقه نمود * * * دل مادر به كفش چون نارنگ[=&quot]
[=&quot]از قضا خورد دم در به زمين * * * و اندكي رنجه شد او را آرنگ[=&quot]
[=&quot]آن دل گرم كه جان داشت هنوز * * * اوفتاد از كف آن بي فرهنگ[=&quot]
[=&quot]از زمين باز چو برخاست، نمود * * * پي برداشتن دا ، آهنگ[=&quot]
[=&quot]ديد كز آن دل آغشته به خون * * * آيد آهسته برون اين آهنگ[=&quot]
[=&quot]آه دست پسرم يافت خراش * * * واي پاي پسرم خورد به سنگ[=&quot]
[=&quot]
[/]

باغ بهشت;962495 نوشت:

من قبلا یه دوره کلاس آیین همسرداری شرکت میکردم.

واسه من یکی که یه مرد انقد ارزش نداره برم براش کلاس...همون بهتر که بره..میدم به مامانش..مبارک مامانش باشه..

ولی بعضی از خونواده ها نمیفهمنن..هر چقد هم خوب باشی بازم میگن خودمون خوبیم که تو خوبی میکنی..

[="RoyalBlue"]

guest;962775 نوشت:

واسه من یکی که یه مرد انقد ارزش نداره برم براش کلاس...همون بهتر که بره..میدم به مامانش..مبارک مامانش باشه..

ولی بعضی از خونواده ها نمیفهمنن..هر چقد هم خوب باشی بازم میگن خودمون خوبیم که تو خوبی میکنی..


زندگی مشترک خیلی قشنگه,اینطور درموردش حرف نزنید
همسرداشتن,خیلی احساس خوبیه,داشتن یک تکیه گاه مهربون وامن[/]

[="Arial"]

تازه عروس;962778 نوشت:

زندگی مشترک خیلی قشنگه,اینطور درموردش حرف نزنید
همسرداشتن,خیلی احساس خوبیه,داشتن یک تکیه گاه مهربون وامن

بله قشنگه..

ولی مردی که همش فکرش پیش مامانش ولش میکنم بره پیش مامانش ...والا خودش پیشم باشه فکرش پیش مامانش..بره بسلامت...اصن سخت نمیگیرم...هر وقت دوس داشت و لذت برد از با من بودن ..خودش بر میگرده میاد..

سخنرانی دکتر حمید حبشی، نکات خیلی خوبی رو همراه با طنز بیان میکنه، توصیه میکنم هر دونفر گوش بدین.

فایل: 

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

msn;962809 نوشت:
Dr.Habashi-1.mp3(8.95 مگابایت)

Dr.Habashi-2.mp3 (14.34 مگابایت)

Dr.Habashi-3.mp3 (3.61 مگابایت)

سخنرانی دکتر حمید حبشی، نکات خیلی خوبی رو همراه با طنز بیان میکنه، توصیه میکنم هر دونفر گوش بدین

لينك ها فعال نيست[/]

سلام . یک تجربه دارم که درزندگی همه دوستانم شاهدش بودم.

اینکه:با مادر شوهر در یک منزل، در یک ساختمان، در یک کوچه یا حتی در یک خیابان ساکن نباش. حتی اگر از اولیای خدا باشه.

هرگز هرگز هرگز

حامی;962896 نوشت:

لينك ها فعال نيست


سلام.@};-
خیلی ممنون،دوباره آپلود کردم.

msn;962809 نوشت:
Dr.Habashi-1.mp3 (8.95 مگابایت)

Dr.Habashi-2.mp3(14.34 مگابایت)

Dr.Habashi-3.mp3(3.61 مگابایت)

سخنرانی دکتر حمید حبشی، نکات خیلی خوبی رو همراه با طنز بیان میکنه، توصیه میکنم هر دونفر گوش بدین.

[="RoyalBlue"]

guest;962780 نوشت:

بله قشنگه..

ولی مردی که همش فکرش پیش مامانش ولش میکنم بره پیش مامانش ...والا خودش پیشم باشه فکرش پیش مامانش..بره بسلامت...اصن سخت نمیگیرم...هر وقت دوس داشت و لذت برد از با من بودن ..خودش بر میگرده میاد..

خب اینجاباید علت زیادخونه نیومدنش رو بررسی کنیم
شاید محیط خونه روخودمون باغرغر زیادی متشنج کرده باشیم
ایرادگرفتن ها,درخواست های خارج ازتوان همسرداشتن,افسرده وعصبی بودن,بی انگیزه وبی نشاط بودن
اگروجودماآرامش بخش نباشه معلومه که دنبال پناه امن دیگه ای میگرده....[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"][=&quot]كتاب: ارتباط با خانواده همسر

[=&quot]مؤلف: محسن ایمانی

[=&quot]ناشر: حدیث راه عشق[=&quot]

[=&quot] یکی از مسائلی که در ازدواج و زندگی مشترک باید مورد توجه قرار گیرد، مسأله ارتباط با خانواده همسر است. هر چه این رابطه محکم تر باشد، رابطه زوج ها بهبود بیشتری خواهد داشت. سازمان ملی جوانان کتاب هایی را با عنوان خانواده موفق به چاپ رسانده که یکی از این کتاب ها «ارتباط با خانواده همسر» نام دارد. کتاب توسط محسن ایمانی در 148 صفحه نوشته شده است.[=&quot]

[=&quot]کتاب دارای چهار فصل می باشد.
[=&quot]فصل اول به مباحثی در زمینه ارتباط می پردازد و به اهمیت و عناصر یک ارتباط اشاره می کند. نویسنده همچنین در این فصل به ابعاد ارتباط، انواع آن، ضرورت برقراری ارتباط و عوامل مؤثر در این پدیده اجتماعی می پردازد.
[=&quot]در فصل دوم کتاب (آثار ارتباط با خانواده همسر) مسأله روابط صمیمانه با همسر، ضرورت و تأثیرات ارتباط با خانواده همسر مطرح شده می شود. علاوه بر این تأثیر ارتباط همسران بر ارتباط آن ها با خانواده همسر مورد بررسی قرار می گیرد.[=&quot]
[=&quot]در فصل سوم کتاب به علت های قطع ارتباط با خانواده و بستگان همسر پرداخته می شود. همچنین مداخله ها و برخی از علت های آن در این فصل مورد بررسی قرار می گیرد.
[=&quot]فصل پایانی به مسأله پیامدهای قطع ارتباط با خانواده و بستگان همسر می پردازد و چند پیامد خانوادگی و اجتماعی در این فصل بیان می شود. در پایان نیز نگارنده در دو صفحه به نتیجه گیری از مطالب ارائه شده می پردازد.[=&quot]
[=&quot]مباحث مفید و کاربردی در کتاب مورد توجه قرار گرفته و کتاب سعی دارد با زوج هایی که با مشکل ارتباط با خانواده همسر مواجه هستند، ارتباط برقرار کند. ضمن این که در ارائه مباحث سعی شده از منابع قرآنی و روایی نیز استفاده شده، لذا کتاب حاضر برای زوج های جوان می تواند راهنمای خوبی در روابط خانوادگی باشد.[=&quot]
[=&quot]
[=&quot] [/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

IMAGE(<a href="http://hadisbook.ir/wp-content/uploads/2013/08/ارتباط-با-خانواده-همسر.png" rel="nofollow">http://hadisbook.ir/wp-content/uploads/2013/08/ارتباط-با-خانواده-همسر.png</a>)

[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

[h=1]ارتباط با خانواده همسر[/h] [h=2][/h] نوع اثر : کتاب
ناشر : بوی شهر بهشت
نویسنده : هاشم دهقان پور فراشاه , سیدمحمدحسین مقدم زاده , مهین کوشک آباد
مجموعه اثر : خانواده سالم
قیمت نسخه چاپی : 5,000 تومان
تعداد صفحات نسخه چاپی : 48
رده بندی کنگره : ‏‫‭HQ743‏‫‭/‮الف‬36 1390
رده بندی دیویی : ‏‫‭306/81
شماره کتابشناسی ملی : 2520557
شابک : 978-600-5917-51-2‬‬‬
سال نشر : 1390

[/]

guest;962780 نوشت:

بله قشنگه..

ولی مردی که همش فکرش پیش مامانش ولش میکنم بره پیش مامانش ...والا خودش پیشم باشه فکرش پیش مامانش..بره بسلامت...اصن سخت نمیگیرم...هر وقت دوس داشت و لذت برد از با من بودن ..خودش بر میگرده میاد..

با سلام و عرض احترام

یکبار جملات خودتون رو با این فرضیه بخونید :

(( شما مادر هستید و برای بزرگ کردن پسرتون 20 و خورده ای سال زحمت کشیدید))

سلام
کلا حرف زدن حتی انتقاد کردن نباید طوری باشد شخصیت طرف (شوهر یا مادرشوهر) را زیر سوال ببرد بهتر هست فقط از رفتار یا عملی که شما را ناراحت کرده انتقاد کنید این رفتار. وخیلی زیباتر هست که به جای اینکه بگوییم تو اینجوری هستی بگوییم که این رفتارت را اگر درست کنید خیلی بهتر و دوست داشتنی تر میشوید در حقیقت در نوع اول برخورد تمام شخصیت زیر سوال بردیم و همچنین به گونه ای رفتار کردیم که این رفتار همسرتان جزء لاینفک شخصیت اوست و لذا باعث موضع گیری تمام قد علیه شما میشود ولی در برخورد دوم فقط تنها عمل یا سخنی که شما را رنجانده را می گویید که قابل اصلاح هست

[="RoyalBlue"]خیلی ممنون‌میشم آقایون سایت نظرشون رواعلام کنن
وقتی همسرتون بامادرتون به اختلاف میخورن،دلتون میخوادرفتارهمسرتون چطورباشه،ومشکلش روچطوربیان کنه به شما؟
[/]

تازه عروس;964022 نوشت:
خیلی ممنون‌میشم آقایون سایت نظرشون رواعلام کنن
وقتی همسرتون بامادرتون به اختلاف میخورن،دلتون میخوادرفتارهمسرتون چطورباشه،ومشکلش روچطوربیان کنه به شما؟

با عرض سلام و احترام

ترجیح می دم این مشکل رو بین خودشون حل کنن!
یا یک میانجی بین خودشون انتخاب کنن!

بنده دخالت نمی کنم ، چون به جانب داری متهم می شم و از هر دو طرف چوب می خورم!

موضوع قفل شده است