موسای طور غربت ، ویژه نامه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
تبهای اولیه
class: outer_border | width: 80% | align: center |
---|---|---|
[/TD] | ||
[TD="align: center"]![]() | ||
[TD="align: left"][/TD] | ||
class: outer_border | width: 80% | align: center |
---|---|---|
[/TD] | ||
[TD="align: center"]![]() | ||
زندگینامه امام موسی كاظم علیه السلام | ||
![]() | ||
نحوه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام | ||
![]() | ||
چهل حديث امام موسی الکاظم علیه السلام![]() | ||
مناظره امام کاظم علیه السلام و هارون | ||
![]() | ||
مناظره امام موسی کاظم علیه السلام | ||
![]() | ||
مناظره امام موسی کاظم علیه السلام | ||
![]() | ||
داستانی از علم الهی امام موسی کاظم علیه السلام![]() | ||
معجزات امام كاظم علیه السلام | ||
امام کاظم (علیه السلام) چند همسر داشتند؟![]() | ||
سوالی که هارون از امام کاظم علیه السلام پرسید ![]() | ||
تازیانه زدن به امام کاظم | ||
[TD="align: left"][/TD] | ||
class: outer_border | width: 80% | align: center |
---|---|---|
[/TD] | ||
[TD="align: center"] ![]() | ||
[TD="align: left"][/TD] | ||
class: outer_border | width: 80% | align: center |
---|---|---|
[/TD] | ||
[TD="align: center"] | ||
![]() | ||
๑۩๑ کلیپ صوتی به بهانه سالروز دستگیری امام کاظم علیه السلام ๑۩๑ | ||
![]() | ||
๑۩๑ طرح های گرافیکی رنج زندان امام کاظم(ع) ๑۩๑ ![]() | ||
گزیده اشعار در عزاي موسي بن جعفر باب الحوائج علیه السلام | ||
![]() | ||
می گویم یا بابَ الحوائج! (قطعات ادبی ) | ||
![]() | ||
پیامک ویژه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ![]() | ||
تصاویر ویژه شهادت امام موسی کاظم (ع) ![]() | ||
[TD="align: left"][/TD] | ||
[b]content[/b]
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
بر درد دست بسته ام درمان ندارم
جایی بجز این گوشۀ زندان ندارم
می خواست دشمن از علی چیزی نگویم
بالاتر از این دردِ بی درمان ندارم
از مادرم زهرا شکسته تر شدم من
در جسم خود یکذرّه دیگر جان ندارم
این دنده هایم را چه راحت می شمارم
بالاتر از این نالۀ سوزان ندارم
پیراهن زندان به تن خیلی گشاد است
جز پوستی بر استخوان یاران ندارم
یوسف کجا و من که درد کنج سیه چال
جز یک یهودِ بَد دَهن مهمان ندارم
من خود بلا گردان جانِ شیعیانم
دیگر نیازی بر بلا گردان ندارم
همچون درختی ریشه در خاکی دَواندَم
خواهم برون آیم ولی امکان ندارم
روی کبودم مثل زهرا جای سیلی است
از بسکه محکم زد مرا دندان ندارم
دست مرا بستند مثل عمه هایم
دردی به غیر از گوشۀ ویران ندارم
با کُند و زنجیر بلا خو کرده جسمم
جز دفنِ غربت من سر و سامان ندارم
با این زبانِ روزه زهرم داد دشمن
جز وا حسینا بر لب عطشان ندارم
#محمود_ژولیده
مفضل بن عمر می گوید:
امام جعفر صادق علیه السلام امام پس از خود را موسی بن جعفر علیه السلام معرفی کرده بود ولی پس از شهادتش، پسر او بهنام عبدالله افطح که پس از اسماعیل - که در زمان خود امام صادق از دنیا رفت ــ بزرگترین پسر امام بود، ادعای امامت نمود و گروهی را به دور خود جمع کرد.
موسی بن جعفر علیه السلام دستور داد هیزم فراوانی در میان خانه جمع کردند، سپس اصحاب بزرگ و برادرش عبدالله را احضار فرمود. پس از آنکه همه حاضر شدند به دستور امام، هیزمها را به آتش کشیدند؛ و هیچکس نمیدانست نقشه حضرت چیست.
وقتی شعلههای آتش گسترده شد، امام علیه السلام از جا برخاست، داخل آتش شد و میان شعلههای آتش نشست و شروع کرد به صحبت کردن. یک ساعت به همین منوال گذشت. آنگاه از جا برخاست و از میان شعلههای آتش بیرون آمد و در میان اصحاب نشست. سپس رو به برادرش عبدالله کرد و فرمود:« اگر چنین گمان میکنی که تو امام بعد از پدر هستی، در میان آتش بنشین و با مردم سخن بگو.» عبدالله از زور خجالت و غضب، رنگبهرنگ شد و از منزل امام بیرون رفت.
بحار الانوار، ج ۴۸ ،ص ۶۷.