جمع بندی به سخره گرفتن خدا
تبهای اولیه
با عرض سلام و خسته نباشید
ببخشید بنده مدتی بود کسی رو دیدم که خدا رو به سخره می گرفت با جوک و اینطور چیزها و درکل در ذهنم این سوال پیش آمد که نتیجه و گناه به سخره گرفتن خدا چیست و آیا دیگر مومنان وظیفه ای در برابر آن دارند یا خیر؟
با تشکر
با عرض سلام و خسته نباشید
ببخشید بنده مدتی بود کسی رو دیدم که خدا رو به سخره می گرفت با جوک و اینطور چیزها و درکل در ذهنم این سوال پیش آمد که نتیجه و گناه به سخره گرفتن خدا چیست و آیا دیگر مومنان وظیفه ای در برابر آن دارند یا خیر؟
با تشکر
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترام
قرآن کریم سرانجام افرادی که نسبت به مقدسات و پروردگارشان توهین می کنند را در آیات ابتدائی سوره مبارکه بقره به وضوح بیان کرده و عاقبتشان جز تباهی و نابودی نیست.
«... خدا [است كه] ريشخندشان مى كند و آنان را در طغيانشان فرو مى گذارد تا سرگردان شوند؛ آنها كساني هستند كه هدايت را با گمراهي معاوضه كرده اند و (اين) تجارت براي آنها سودي نداده، و هدايت نيافته اند؛ آنها همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در بيابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولي هنگامي كه آتش اطراف خود را روشن ساخت خداوند (طوفاني ميفرستد و) آن را خاموش ميكند، و در تاريكي وحشتناكي كه چشم كار نميكند آنها را رها ميسازد؛ آنها كر، گنگ و كورند بنابراين از راه خطا باز نميگردند... » (سوره بقره، آیات ۱۵ تا ۱۸)
در آیه ۱۱۰ از سوره مبارکه انعام هم عواقب مشابهی برای این افراد بیان شده.
اما نسبت به وظیفه ما در مقابل چنین کسانی، باز هم قرآن تکلیف را روشن کرده و فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ اي كسانيكه ايمان آورده ايد، افرادي كه آئين شما را بباد استهزاء و بازي ميگيرند، از اهل كتاب و مشركان، دوست و تكيه گاه خود انتخاب نكنيد، و از خدا بپرهيزيد، اگر ايمان داريد.» (سوره مائده، ۵۷)
و در سوره مبارکه نساء هم می فرماید: «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا؛ و البته [خدا] در كتاب [قرآن] بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار مى گيرد، با آنان منشينيد تا به سخنى غير از آن درآيند؛ چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند منافقان و كافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.» (سوره نساء، ۱۴۰)
غیر از اینکه این افراد را نباید به عنوان دوست و همراه انتخاب کرد، در درجه دوم وظیفه ما نهی از منکر است. در برخورد با چنین چیزهائی اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، حتما باید اینکار را انجام داده و اجازه ندهید که این قبیل توهین ها، به اسم شوخی و لطیفه انجام شود.
در غیر اینصورت حتی الامکان خودتان مجلس را ترک کنید تا در گناه شریک نباشید.
[="Teal"]
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترامقرآن کریم سرانجام افرادی که نسبت به مقدسات و پروردگارشان توهین می کنند را در آیات ابتدائی سوره مبارکه بقره به وضوح بیان کرده و عاقبتشان جز تباهی و نابودی نیست.
«... خدا [است كه] ريشخندشان مى كند و آنان را در طغيانشان فرو مى گذارد تا سرگردان شوند؛ آنها كساني هستند كه هدايت را با گمراهي معاوضه كرده اند و (اين) تجارت براي آنها سودي نداده، و هدايت نيافته اند؛ آنها همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در بيابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولي هنگامي كه آتش اطراف خود را روشن ساخت خداوند (طوفاني ميفرستد و) آن را خاموش ميكند، و در تاريكي وحشتناكي كه چشم كار نميكند آنها را رها ميسازد؛ آنها كر، گنگ و كورند بنابراين از راه خطا باز نميگردند... » (سوره بقره، آیات ۱۵ تا ۱۸)
در آیه ۱۱۰ از سوره مبارکه انعام هم عواقب مشابهی برای این افراد بیان شده.
اما نسبت به وظیفه ما در مقابل چنین کسانی، باز هم قرآن تکلیف را روشن کرده و فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ اي كسانيكه ايمان آورده ايد، افرادي كه آئين شما را بباد استهزاء و بازي ميگيرند، از اهل كتاب و مشركان، دوست و تكيه گاه خود انتخاب نكنيد، و از خدا بپرهيزيد، اگر ايمان داريد.» (سوره مائده، ۵۷)
و در سوره مبارکه نساء هم می فرماید: «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا؛ و البته [خدا] در كتاب [قرآن] بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار مى گيرد، با آنان منشينيد تا به سخنى غير از آن درآيند؛ چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند منافقان و كافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.» (سوره نساء، ۱۴۰)
غیر از اینکه این افراد را نباید به عنوان دوست و همراه انتخاب کرد، در درجه دوم وظیفه ما نهی از منکر است. در برخورد با چنین چیزهائی اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، حتما باید اینکار را انجام داده و اجازه ندهید که این قبیل توهین ها، به اسم شوخی و لطیفه انجام شود.
در غیر اینصورت حتی الامکان خودتان مجلس را ترک کنید تا در گناه شریک نباشید.
سلام و عرض ادب
من هم دوستی داشتم با همین شرایط
تمامی اعتقادات رو به سخره میگرفت
ولی فرقش این بود که حزب باد بود و اصلا ثبات عقیده نداشت
امروز یک حرف میزد و فردا حرفش رو عوض میکرد....
یعنی ممکن بود الان مراسم عزاداری امام حسین (ع) رو به سخره بگیره ولی دو ماه بعد یادش میرفت و انکار میکرد و حتی نذری میداد و ....
(خیلی از موارد این چنینی چه در مورد خدا،چه معاد،ائمه،شهدا و ... ازش دیدم)
حالا این رو نمیدونم که انکار بعدش به خاطر پشیمونی ش بود و یا به خاطر اینکه آدم دمدمی مزاجی بود.....
چنین فردی باز هم مشمول این آیات میشه؟!!
ضمن اینکه به خاطر اختلاف عقیده شدیدمون و بحث و مشاجره زیاد دوسال و نیم پیش دوستی مون قطع شد
ولی ایشون تازگیا دوباره درخواست دوستی کرده و چون بار آخر همراه با مشاجره و .... بود من به دنبال فرصتی برای حلالیت طلبیدن هم بودم که به همین خاطر پذیرفتم
ولی الان هم به خاطر شخصیتی که ازش شناختم،هم اختلاف عقیده مون چون میدونم الان ریشه دار تر شده و هم به دلیل کدورتی که هنوز توی دلمه میلی به دوستی ندارم
ولی از طرفی نمیدونم وظیفه ای در قبالش دارم یا خیر؟!! با چنین شخصی باید دوستی کرد یا قطع رابطه؟!![/]
سلام و عرض ادب
من هم دوستی داشتم با همین شرایط
علیکم السلام و رحمه الله
تشخیص اینکه آیا ایشان به طور خاص مشمول این آیات شده و گرفتار عذاب الهی خواهد شد یا نه، در صلاحیت ما نیست. قدر متیقن اینست که توهین و بی احترامی به مقدسات، اگر عالما و عامدا انجام شود، حتما چنین مشکلاتی را در پی دارد.
با توصیفاتی که نوشته اید،احتمالا ایشان به واقع منکر مقدسات نیست، ولی در شرایط خاص و یا تحت فشارهای زندگی، گاهی دچار ناامیدی شده و اطلاعاتش هم به قدری نیست که منشاء مشکلات را درک کند؛ بنابراین در این شرایط شروع به توهین یا پرخاش کرده و زمانی که حالش بهتر است، به امور معنوی روی می آورد.
خیلی اوقات رفتارهای دوگانه، ناشی از جهل و نداشتن یک چارچوب و معیار صحیح برای دسته بندی اطلاعات درست و غلط است. انسان چیزی را می داند، در کنارش چیز دیگری را هم می شنود و نمی تواند درست و غلط را درک کند.
در این صورت، اگر حس می کنید صحبت کردن با ایشان و نهی از منکر اثری دارد، حتما اینکار را انجام دهید. ایشان را به نحو غیر مستقیم تشویق کنید تا در مسائل دینی مطالعه کرده و بین دانسته ها و شنیده هایش یک نظم منطقی و حقیقی ایجاد کند. در غیر اینصورت شما تکلیفی ندارید و لازم نیست با ایشان ارتباط صمیمانه داشته باشید.
[="Tahoma"][="Navy"]ا عرض سلام و خسته نباشید
ببخشید بنده مدتی بود کسی رو دیدم که خدا رو به سخره می گرفت با جوک و اینطور چیزها و درکل در ذهنم این سوال پیش آمد که نتیجه و گناه به سخره گرفتن خدا چیست و آیا دیگر مومنان وظیفه ای در برابر آن دارند یا خیر؟
با تشکر
سلام
اگر شرایط برای گفتگو نصیحت یا امر به معروف و نهی از منکر هست باید انجام دهد. خلاصه مطلبی که باید به او گفت این است که هر کاری بازگشتش به خود انسان است پس اگر کسی را مسخره کردیم مسخره خواهیم شد . بدترین وضعیت این است که خدا انسان را مسخره کند...
یا علیم[/]
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
اگر شرایط برای گفتگو نصیحت یا امر به معروف و نهی از منکر هست باید انجام دهد. خلاصه مطلبی که باید به او گفت این است که هر کاری بازگشتش به خود انسان است پس اگر کسی را مسخره کردیم مسخره خواهیم شد . بدترین وضعیت این است که خدا انسان را مسخره کند...
یا علیم[/]
در مشابهت این قول شما
عالمی گفته بود که اگر کسی را لعن و نفرین کنیم و او شایسته آن لعن نباشد، آن لعن به خودمان باز میگردد .
آیا این مطلب صحیح و اثبات شده است؟یعنی واقعا بر می گردد؟
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و احترامقرآن کریم سرانجام افرادی که نسبت به مقدسات و پروردگارشان توهین می کنند را در آیات ابتدائی سوره مبارکه بقره به وضوح بیان کرده و عاقبتشان جز تباهی و نابودی نیست.
«... خدا [است كه] ريشخندشان مى كند و آنان را در طغيانشان فرو مى گذارد تا سرگردان شوند؛ آنها كساني هستند كه هدايت را با گمراهي معاوضه كرده اند و (اين) تجارت براي آنها سودي نداده، و هدايت نيافته اند؛ آنها همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در بيابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولي هنگامي كه آتش اطراف خود را روشن ساخت خداوند (طوفاني ميفرستد و) آن را خاموش ميكند، و در تاريكي وحشتناكي كه چشم كار نميكند آنها را رها ميسازد؛ آنها كر، گنگ و كورند بنابراين از راه خطا باز نميگردند... » (سوره بقره، آیات ۱۵ تا ۱۸)
در آیه ۱۱۰ از سوره مبارکه انعام هم عواقب مشابهی برای این افراد بیان شده.
اما نسبت به وظیفه ما در مقابل چنین کسانی، باز هم قرآن تکلیف را روشن کرده و فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ اي كسانيكه ايمان آورده ايد، افرادي كه آئين شما را بباد استهزاء و بازي ميگيرند، از اهل كتاب و مشركان، دوست و تكيه گاه خود انتخاب نكنيد، و از خدا بپرهيزيد، اگر ايمان داريد.» (سوره مائده، ۵۷)
و در سوره مبارکه نساء هم می فرماید: «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا؛ و البته [خدا] در كتاب [قرآن] بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار مى گيرد، با آنان منشينيد تا به سخنى غير از آن درآيند؛ چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند منافقان و كافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.» (سوره نساء، ۱۴۰)
غیر از اینکه این افراد را نباید به عنوان دوست و همراه انتخاب کرد، در درجه دوم وظیفه ما نهی از منکر است. در برخورد با چنین چیزهائی اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، حتما باید اینکار را انجام داده و اجازه ندهید که این قبیل توهین ها، به اسم شوخی و لطیفه انجام شود.
در غیر اینصورت حتی الامکان خودتان مجلس را ترک کنید تا در گناه شریک نباشید.
سلام
اگر قصد وی تمسخر جدی نباشد مثلا شوخی ، باز هم همان حکم را دارد؟ هر چند آن هم پسندیده نیست ولی خب به نظر فرق باشد بین تمسخر جدی به آن معنا که در آیات بالا ذکر کردید با شوخی.
[="Tahoma"][="Navy"]در مشابهت این قول شما
عالمی گفته بود که اگر کسی را لعن و نفرین کنیم و او شایسته آن لعن نباشد، آن لعن به خودمان باز میگردد .
آیا این مطلب صحیح و اثبات شده است؟یعنی واقعا بر می گردد؟
سلام
این قاعده عمومیت دارد . هر خوب و بدی به انسان باز می گردد. (لها ماکسبت و علیها ما اکتسبت)
یا علیم[/]
[="Tahoma"][="Navy"]در مشابهت این قول شما
عالمی گفته بود که اگر کسی را لعن و نفرین کنیم و او شایسته آن لعن نباشد، آن لعن به خودمان باز میگردد .
آیا این مطلب صحیح و اثبات شده است؟یعنی واقعا بر می گردد؟
سلام
این قاعده عمومیت دارد . هر خوب و بدی به انسان باز می گردد. (لها ماکسبت و علیها ما اکتسبت)
یا علیم[/]
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
این قاعده عمومیت دارد . هر خوب و بدی به انسان باز می گردد. (لها ماکسبت و علیها ما اکتسبت)
یا علیم[/]
این میتونه برای قیامت باشه
دنیا رو توضیح نمیده.
[="Tahoma"][="Navy"]این میتونه برای قیامت باشه
دنیا رو توضیح نمیده.
سلام
قاعده مطرح شده در این آیه عمومیت داره چون قیدی نداره که نشون بده اختصاص به آخرت داره ضمن اینکه آخرت انسان از او جدا نیست ( و ان جهنم لمحیطه بالکافرین)
یا علیم[/]
سلام
اگر قصد وی تمسخر جدی نباشد مثلا شوخی ، باز هم همان حکم را دارد؟ هر چند آن هم پسندیده نیست ولی خب به نظر فرق باشد بین تمسخر جدی به آن معنا که در آیات بالا ذکر کردید با شوخی.
علیکم السلام و رحمه الله
در اهانت به مقدسات، خصوصا باریتعالی، شوخی و مزاح جائی ندارد. انسان با افرادی هم سطح و هم شأنِ خودش می تواند شوخی کند؛ آن هم در حد متعادل و با رعایت ادب و نزاکت.
عالمی گفته بود که اگر کسی را لعن و نفرین کنیم و او شایسته آن لعن نباشد، آن لعن به خودمان باز میگردد .
آیا این مطلب صحیح و اثبات شده است؟یعنی واقعا بر می گردد؟
امام باقر عليه السلام فرمودند: «إنّ اللَّعنَةَ إذا خَرَجَت مِن صاحِبِها، تَرَدَّدَت بَينَهُ و بَينَ الّذي يُلعَنُ؛ فإن وَجَدَتْ مَساغا و إلاّ عادَت إلى صاحِبِها و كانَ أحَقَّ بها؛ فاحذَروا أن تَلعَنوا مؤمنا فيَحِلَّ بِكُم؛ چون لعنت از دهان لعنتگر بيرون آيد ميان او و كسى كه لعنت شده است، مردد مى ماند؛ اگر راه و مجوّزى [براى رفتن به سوى لعنت شده ]نيافت به سوى لعنت كننده برمى گردد كه او به آن سزاوارتر است. پس، از لعنت كردن مؤمن بپرهيزيد، كه به خودتان برمى گردد. (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم، ج ۱۰، ص ۲۷۴)
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
قاعده مطرح شده در این آیه عمومیت داره چون قیدی نداره که نشون بده اختصاص به آخرت داره ضمن اینکه آخرت انسان از او جدا نیست ( و ان جهنم لمحیطه بالکافرین)
یا علیم[/]
سلام
صرف قید نداشتن دلیل نمی شود عمومیت را.!
باید دید منظور گوینده و مقام بیان او چیست؟
مثلا اگر فردی آشپز بگوید همه چیز داریم به چیزی نیاز نیست،دلیل نمیشود که بگوییم او هر چیز در دنیا هست رو داره!
بلکه منظور و مقام بیانش این است آنچه که برای آشپزی امروز نیاز است را دارم، اما خب کلامش مطلق است بی هیچ قید
پس تفاوت منو شما مبنایی است که اختلاف داریم منظور گوینده رو چطور متوجه شویم.
تشکر.
[="Tahoma"][="Navy"]سلام
صرف قید نداشتن دلیل نمی شود عمومیت را.!
باید دید منظور گوینده و مقام بیان او چیست؟
مثلا اگر فردی آشپز بگوید همه چیز داریم به چیزی نیاز نیست،دلیل نمیشود که بگوییم او هر چیز در دنیا هست رو داره!
بلکه منظور و مقام بیانش این است آنچه که برای آشپزی امروز نیاز است را دارم، اما خب کلامش مطلق است بی هیچ قید
پس تفاوت منو شما مبنایی است که اختلاف داریم منظور گوینده رو چطور متوجه شویم.
تشکر.
سلام
فهم کلام قواعدی داره که نمیشه اونو نادیده گرفت بخصوص در مورد بیانات دینی که این قواعد تا حد زیادی احصاء شده و منضبط هستند. در جمله مورد مناقشه ما یا هر جمله دیگر از این قبیل دلالت عامه مگر اینکه قرینه لفظیه یا عقلیه یا حالیه قابل استنادی باشه تا بشه گفت منظور متکلم عام نیست. حال که شما می فرمایید عام نیست باید دلیل بیارید نه اینکه بگید من با شما اختلاف مبنایی دارم؛کدام اختلاف مبنایی اینجا هست؟ همانطور که در مثال مد نظر شما کلام آشپز در آشپرخانه به قرینه حالیه دلالت بر وجود همه چیز در آشپزخانه می کند باید بگویید به کدام قرینه جمله " لها ما کسبت و علیها ماکتسبت " عمومیت ندارد ؟
یا علیم[/]
با تشکر از همه شما عزیزان که در این مورد به بنده کمک کردید. سعی ام رو می کنم که فرد مورد نظر رو راهنمایی کنم و اگر امکانش نبود دوستی خودم رو با اون قطع کنم. با تشکر فراوان
[="Tahoma"][="Navy"]
سلام
فهم کلام قواعدی داره که نمیشه اونو نادیده گرفت بخصوص در مورد بیانات دینی که این قواعد تا حد زیادی احصاء شده و منضبط هستند. در جمله مورد مناقشه ما یا هر جمله دیگر از این قبیل دلالت عامه مگر اینکه قرینه لفظیه یا عقلیه یا حالیه قابل استنادی باشه تا بشه گفت منظور متکلم عام نیست. حال که شما می فرمایید عام نیست باید دلیل بیارید نه اینکه بگید من با شما اختلاف مبنایی دارم؛کدام اختلاف مبنایی اینجا هست؟ همانطور که در مثال مد نظر شما کلام آشپز در آشپرخانه به قرینه حالیه دلالت بر وجود همه چیز در آشپزخانه می کند باید بگویید به کدام قرینه جمله " لها ما کسبت و علیها ماکتسبت " عمومیت ندارد ؟
یا علیم[/]
سلام تشکر
من هم میدانم فهم کلام قواعد دارد اما روی آنها جمود ندارم و مسایلی دیگر رو هم در نظر می گیرم تا در فهم کلام قوی تر عمل کنم
مثلا اگر از یه مرجع استفتا کنی که مخرج بول رو چطور پاک کنم؟ میگه دو بار بشورد.
در روایات هم هست که مثلا امام گفته اند: اغسله مرتین یا در خوک، فقها می گویند هفت بار بشور،
خب اینجا شستن مطلق است میگوید بشور ،اما فقهای امروزی از آن مثلا جواز شستن با گلاب یا آب روان اما گل آلود مضاف رو قایل نیستند ، در حالیکه غسل مطلق است و مثلا پرده کعبه رو که با گلاب میشورند به آن شستن می گویند. حتی اگر اشتباه نکنم سید مرتضی یا شیخ مفید از اطلاق اغسله ،جواز طهارت با آب مضاف مثل گلاب رو برداشت کرده اند! اما مثلا فقیهی رو دیدم که می گه :
خیر ، اغسله به آب انصراف دارد و صرف اینکه اغسله بون قید بیاد دلیل نمیشه.
الته مطلب فقهی است و در حد و شان من نیست به بتونم صحت و سقم فلان نظر رو بگم، فقط از مطالب برای مثال زدن استفاده کردم.
فهم کلام قواعدی داره که...
من هم میدانم فهم کلام قواعد دارد اما...
عرض سلام مجدد
همراهان بزرگوار دقت بفرمایید که موضوع تاپیک، مسخره کردن مقدسات هست. لطفا از بحث کردن دو نفره و در حواشی خودداری بفرمایید.
با تشکر
[="Tahoma"][="Navy"] خب اینجا شستن مطلق است میگوید بشور ،اما فقهای امروزی از آن مثلا جواز شستن با گلاب یا آب روان اما گل آلود مضاف رو قایل نیستند ، در حالیکه غسل مطلق است و مثلا پرده کعبه رو که با گلاب میشورند به آن شستن می گویند. حتی اگر اشتباه نکنم سید مرتضی یا شیخ مفید از اطلاق اغسله ،جواز طهارت با آب مضاف مثل گلاب رو برداشت کرده اند! اما مثلا فقیهی رو دیدم که می گه :سلام تشکر
من هم میدانم فهم کلام قواعد دارد اما روی آنها جمود ندارم و مسایلی دیگر رو هم در نظر می گیرم تا در فهم کلام قوی تر عمل کنم
مثلا اگر از یه مرجع استفتا کنی که مخرج بول رو چطور پاک کنم؟ میگه دو بار بشورد.
در روایات هم هست که مثلا امام گفته اند: اغسله مرتین یا در خوک، فقها می گویند هفت بار بشور،
خیر ، اغسله به آب انصراف دارد و صرف اینکه اغسله بون قید بیاد دلیل نمیشه.
الته مطلب فقهی است و در حد و شان من نیست به بتونم صحت و سقم فلان نظر رو بگم، فقط از مطالب برای مثال زدن استفاده کردم.
سلام
اگر فقها در مساله شستن آن موضع اختلافی دارند حتما بر اساس مبانی و اصول است شما بفرمایید با کدام مبنا جمله عمومیت ندارد؟ مگر بیانات دینی و قرآنی تنها ناظر به امر آخرتی است؟ شما بی دلیل عمومیت را دارید رد می فرمایید.
یا علیم[/]
پرسش: چه عقوبتی در انتظار کسانی ست که خداوند را به سخره گرفته و جوک می سازند؟ و وظیفه مومنین در برابر این افراد چیست؟ برخی افراد از طرفی توهین و پرخاش می کنند، و از طرف دیگر به امور دینی و معنوی مثل نذری دادن و امثال اینها می پردازند. با این افراد چگونه برخورد کنیم؟
پاسخ: در مورد مقدسات، خصوصا باریتعالی، اهانت کردن، حتی برای شوخی و مزاح جائی ندارد. انسان با افرادی هم سطح و هم شأنِ خودش می تواند شوخی کند؛ آن هم در حد متعادل و با رعایت ادب و نزاکت. قرآن کریم سرانجام افرادی که نسبت به مقدسات و پروردگارشان توهین می کنند را در آیات ابتدائی سوره مبارکه بقره به وضوح بیان کرده و عاقبتشان جز تباهی و نابودی نیست.
«... خدا [است كه] ريشخندشان مى كند و آنان را در طغيانشان فرو مى گذارد تا سرگردان شوند؛ آنها كساني هستند كه هدايت را با گمراهي معاوضه كرده اند و (اين) تجارت براي آنها سودي نداده، و هدايت نيافته اند؛ آنها همانند كسي هستند كه آتشي افروخته (تا در بيابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولي هنگامي كه آتش اطراف خود را روشن ساخت خداوند (طوفاني ميفرستد و) آن را خاموش ميكند، و در تاريكي وحشتناكي كه چشم كار نميكند آنها را رها ميسازد؛ آنها كر، گنگ و كورند بنابراين از راه خطا باز نميگردند... » (۱)
در آیه ۱۱۰ از سوره مبارکه انعام هم عواقب مشابهی برای این افراد بیان شده.
اما نسبت به وظیفه ما در مقابل چنین کسانی، باز هم قرآن تکلیف را روشن کرده و فرموده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ اي كسانيكه ايمان آورده ايد، افرادي كه آئين شما را بباد استهزاء و بازي ميگيرند، از اهل كتاب و مشركان، دوست و تكيه گاه خود انتخاب نكنيد، و از خدا بپرهيزيد، اگر ايمان داريد.» (۲)
و در سوره مبارکه نساء هم می فرماید: «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا؛ و البته [خدا] در كتاب [قرآن] بر شما نازل كرده كه هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انكار و ريشخند قرار مى گيرد، با آنان منشينيد تا به سخنى غير از آن درآيند؛ چرا كه در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند منافقان و كافران را همگى در دوزخ گرد خواهد آورد.» (۳)
غیر از اینکه این افراد را نباید به عنوان دوست و همراه انتخاب کرد، در درجه دوم وظیفه ما نهی از منکر است. در برخورد با چنین مواردی اگر شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، حتما باید اینکار را انجام داده و اجازه ندهید که این قبیل توهین ها، به اسم شوخی و لطیفه انجام شود. در غیر اینصورت حتی الامکان خودتان مجلس را ترک کنید تا در گناه شریک نباشید.
گاهی اوقات هم برخی افراد به واقع منکر مقدسات نیستند، ولی در شرایط خاص و یا تحت فشارهای زندگی، دچار ناامیدی شده و اطلاعاتشان هم به قدری نیست که منشاء مشکلات را درک کنند؛ بنابراین در این شرایط شروع به توهین یا پرخاش کرده و زمانی که حالشان بهتر می شود، به امور معنوی روی می آورند. این رفتارهای دوگانه، معمولا ناشی از جهل و نداشتن یک چارچوب و معیار صحیح برای دسته بندی اطلاعات درست و غلط است. انسان چیزی را می داند، در کنارش چیز دیگری را هم می شنود و نمی تواند درست و غلط را درک کند. قدر متیقن اینست که توهین و بی احترامی به مقدسات، اگر عالما و عامدا انجام شود، حتما چنین مشکلاتی را در پی دارد؛ اما به هرحال پروردگار مهربان، افراد با تمام شرایط و موقعیتشان قضاوت خواهد کرد.
در این موارد، اگر حس می کنید صحبت کردن با ایشان و نهی از منکر اثری دارد، حتما اینکار را انجام دهید. ایشان را به نحو غیر مستقیم تشویق کنید تا در مسائل دینی مطالعه کرده و بین دانسته ها و شنیده هایش یک نظم منطقی و حقیقی ایجاد کند. در غیر اینصورت شما تکلیفی ندارید و لازم نیست با ایشان ارتباط صمیمانه داشته باشید.
پی نوشت ها:
۱. سوره بقره، آیات ۱۵ تا ۱۸
۲. سوره مائده، ۵۷
۳. سوره نساء، ۱۴۰