[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت استاد مسلم عزیز
توی این قسمت ها شدیدا با شما مخالفم :khandeh!:
مسلم;992206 نوشت:
روز قیامت خدا اشخاصی را به شما نشان خواهد داد که مشکلاتشان هزار برابر شما بوده و بدون غُر زدن آنها را از سر راهشان برداشته اند؛
آن موقع است که باید سرتان را از شرمندگی در برابر خدا پایین بیندازید.
یادمه کلاس پنجم بودم پاییز و زمستون ساعت سه ظهر میرفتم توی کوچه و تنهایی با توپم بازی میکردم و به دیوار شوت می کردم
یکی از همسایه ها میومد میگفت اینقدر سر و صدا نکن می خوایم بخوابیم
بهش میگفتم مگه کوچه رو خریدی دوست دارم بازی کنم
کاری به این ندارم که حق با اونها بود که واقعا هم بود.
کاری هم به این ندارم که اونها همیشه لحنشون طلبکارانه بود و چه حق باهاشون بود و چه نبود فکر میکردند صاحب کوچه هستند.
می خوام بگم مطمئنا اگر من اون زمان درک و شعور الانم رو داشتم هرگز چنین حرفی نمی زدم و اصلا اون ساعت نمی رفتم بازی کنم.
به نظرم باید به جای اینکه بگیم "اقتضای سنت بود" باید بگیم "اقتضای فهم و شعورت بود"
اون موقع فهم و شعور من در این حد بود که بگم مگه کوچه رو خریدی و برای درآوردن لج طرف محکم تر شوت بزنم
الان فهم و شعورم در این حد هست که هروقت به اون روز فکر میکنم از خودم خجالت میکشم
من هم قبلا بابت مشکلات غر زیاد میزدم. ولی الان دارم برطرفشون میکنم و کمتر غر میرنم.
ولی به هیچ وجه واسم قانع کننده نیست که خداوند بخواد من رو توی سر کسی بکوبه که داره غر میزنه.
چون اون شخص الان فهم و درکش در همون حد هست. اگر اون هم فهم و درک من رو پیدا کنه مطمئنا دیگه غر نمی زنه.
و خداوند هم نباید شخص رو بخاطر فهم و درکی که دیگران داشتند و این نداشته سرزنش و عقابش کنه.
همانطور که نصوح سی سال گناه کرد و یک بار به اون درک و فهمی که باید می رسید رسید
و مسیر زندگیش تغییر کرد و خدا هم جوری باهاش رفتار کرد که انگار نه انگار گناهی کرده.
پس این خدایی که الان شما ترسیم کردید اصلا خدای منطقی نیست.
مسلم;992206 نوشت:
بنابراین باید حرمت خدا و خالق جهانیان را نگه دارید؛ منطقی نیست که بخواهیم با این رفتارها و این گفتارها خدا را تحت فشار گذاشته یا باج بگیریم!!! خدا در عین رحمت و رأفت قاطع است؛ شمایی که روی زمین نشستی تا خدا بیاد بلندت کنه نه اولین نفری بودی تو تاریخ که اینجوری بودی و نه آخرین نفر؛ خدا دست هیچ کسی رو با این نوع نگاه نمی گیره!
استاد عزیز الان خود شما دارید دقیقا همینکارو میکنید
یه بنده ی خدا خسته و درمانده و نا امید اومده.
و شما دارید اون رو زیر فشار میزارید تا از خدا گلایه نکنه
به نظرم بهتر بود یک کارشناس مشاوره شما رو در این تاپیک همراهی میکرد
استاد عزیز الان خود شما دارید دقیقا همینکارو میکنید
یه بنده ی خدا خسته و درمانده و نا امید اومده.
و شما دارید اون رو زیر فشار میزارید تا از خدا گلایه نکنه
به نظرم بهتر بود یک کارشناس مشاوره شما رو در این تاپیک همراهی میکرد
سلام مسعود عزیز@};-
پست های ابتدایی بنده در خصوص اینگونه سوالات همانطور که در این تاپیک هم می بینید عمدتا انگیزشی و در راستای امید دادن به کاربر است؛ اما پست دوم به بعدم در گرو عکس العمل کاربر است، بسیاری از اوقات احساس می کنم کاربر نیازمند امید بیشتر است، به همین خاطر همان نگرش انگیزشی را ادامه میدهم، اما گاهی احساس می کنم مخاطب نیاز به تلنگر دارد، به همین خاطر پست دوم من ترکیبی از بیم و امید بود.
ادعا نمی کنم که مشاور یا روانشناس هستم، اما مطالعاتی در این زمینه داشته ام، و همچنین سعی می کنم خودم را جای مخاطب بگذارم تا همان حس او را داشته باشم.
دیدگاه بنده این است که اگر احساس مخاطب در برابر خدا صرفا ناامیدی در کنار شرمندگی باشد خب اینجا خودش را بر حق نمی داند اما از اینکه توان پیش رفتن ندارد احساس ناامیدی توأم با شرمندگی دارد، در چنین مصادیقی باید به سخنان انگیزشی اکتفا کرد، اما وقتی که مخاطب در کنار ناامیدی احساس طلبکارانه دارد، اینجا خودش را بر حق می داند، یعنی اصلا خودش را مقصر نمیداند و این ناامیدی را از جانب خودش نمی داند که به او انگیزه بدهید، کاملا به جای دیگر دل بسته و او را مقصر می داند که کم کاری کرده است، اینجا امید دادن به تنهایی کفایت نمی کند، اینطور انسان ها در کنار امید دادن نیاز به تلنگر دارند، تا خیلی خودشان را حق به جانب نبییند.
شما نمی تونید با خوندن پست های انگیزشی و ضد انگیزشی کارشناس محترم و سایر دوستان تغییر کنید
شاید چند روزی هیجانی یا به اصطلاح «جوگیر» بشید ولی هرگز تغییر پایدار نمی کنید
ما اینجا یک سری حرف های مثبت به شما می زنیم و شما رو هیجانی میکنیم و شما چند روز رو سرحال و پرانرژی هستید
ولی پس از چند روز دوباره به همان مسیر قبلی باز می گردید. چون انگیزه و اراده ی شما ریشه اش در آب است نه در خاک.
به همین دلیل با یک جر و بحث، با یک مشکل کوچک، کوه انگیزه ای که در اینجا به دست آورده اید فرو می ریزد.
شما باید موفقیت را پله پله و با برنامه ریزی به دست بیاورید تا یک احساس عالی پایدار و همیشگی داشته باشید.
سلام علیکم
با این بخش انتقاد شما بدلیلی موافق نیستم .
مشورت با کسانی که نادانسته ای را میدانند کار مسلما درستی است یک بدیهی عقلی است ولی من میخواهم چیزی فراتر از آن را که تجربه کرده ام بگویم .
و آن این است که مطرح کردن مشکل امکان تامل و تحلیل بیشتری میدهد شاید طرف مقابل اصلا با مساله ما آشنا نباشد و ما در ذهن خود آن را نقد کنیم
یا صحبتهای کلیشه ای استاد شاگردی باشد که اشاره کردید و ما او را نقد کنیم همانطور که شما کردید
جالب این است که اینهم نتیجه میدهد . الان شما با نقدهایتان این مساله را تبئین و تحلیل هم کردید در حالیکه نظر اساتید و دوستان را کلیشه ای میدانستید
حتی راه حلی که بنظرتان صحیح است را هم دادید happy
Im_Masoud.Freeman;992219 نوشت:
ببین دوست عزیز، من و شما ضعف هایی در شخصیت، شیوه ی تفکر و نگرش مون به زندگی داریم
که این ضعف ها مانع حرکت ما در مسیر موفقیت می شوند و به ما اجازه ی خود باوری و موفقیت نمی دهند.
Im_Masoud.Freeman;992219 نوشت:
دوست عزیز، شما نیاز به روانشناس دارید که برای هر جلسه تا جلسه بعدی به شما برنامه بده
و شما برنامه های روانشناس رو به صورت هفتگی یا ده روزه اجرا کنید تا جلسه بعدی نتایجتون رو واسش ببرید
در اینصورت هست که تغییرات پایدار میکنید.
پیشنهاد میکنم از کارشناسان آنلاین مشاوره سایت پاسخگو یکی رو انتخاب کنید و هر هفته برید باهاشون صحبت کنید و ازشون راهنمایی بخواید
مطمئنا با عمل کردن به توصیه های این کارشناسان تغییرات بسیار خوبی خواهید کرد
مشورت با کسانی که نادانسته ای را میدانند کار مسلما درستی است یک بدیهی عقلی است ولی من میخواهم چیزی فراتر از آن را که تجربه کرده ام بگویم .
و آن این است که مطرح کردن مشکل امکان تامل و تحلیل بیشتری میدهد شاید طرف مقابل اصلا با مساله ما آشنا نباشد و ما در ذهن خود آن را نقد کنیم
یا صحبتهای کلیشه ای استاد شاگردی باشد که اشاره کردید و ما او را نقد کنیم همانطور که شما کردید
جالب این است که اینهم نتیجه میدهد . الان شما با نقدهایتان این مساله را تبئین و تحلیل هم کردید در حالیکه نظر اساتید و دوستان را کلیشه ای میدانستید
حتی راه حلی که بنظرتان صحیح است را هم دادید happy
سلام
هدف من این بود که استارتر محترم فکر نکنند صرفا با خواندن این پست ها تغییری در زندگیشان رخ می دهد
و اگر با خواندن این پست ها انگیزه ای در درونشان بوجود آمد این انگیزه را وسیله ی کمکی برای ایجاد تغییرات پایدار در زندگیشان بکنند
نه اینکه با همین انگیزه خفیف و ضعیف مستقیم به سمت اهدافشان حرکت کنند. چون باز هم شکست می خورند
ایشان مانند کسی هست که کنار جاده بنزین تمام کرده
حال اگر شما دو لیتر به ایشان بدهید.
کار عقلانی این هست که ایشان این دو لیتر را صرف رسیدن به اولین پمپ بنزین بکند تا باکش را کامل پر بکند
نه اینکه دو لیتر بنزین را صرف رسیدن به مقصد بکند
چون با دو لیتر نمی تواند به مقصد برسد و باز دوباره وسط جاده بنزین تمام می کند.
خوب معمولا اینطوری هستش که بسته به محل،رشته،علاقمندی و توانایی فرد گزینش انجام میشه.
حالا ممکنه همین الآن جور بشه و ممکنه مدتی بعد.
به هر حال دانستن این اطلاعات بهتر از ندانستنشونه.
اگر این اطلاعات مشخص باشه، احتمالش هست که کاری جور بشه و اگر مشخص نباشه 100٪ جور نمیشه!
گاهی باید دست از کار کشید , یعنی نباید کار کرد باید فکر کرد چون نوبت ذهن است باید ببیند کار را بهتر هم میشود انجام داد ؟
گاهی هم نباید فکر کرد , فقط باید کار کرد , اینجا دیگر نوبت ذهن نیست نوبت عمل است
یک کار با حقوق کم یا زیاد موقتی یا دایمی با آینده و یا آینده ندار مهم این است که کار باشد / باید فعالیت بدنی داشته باشد نه یکجا نشینی
یک یا دو ماه این کار را ادامه بدهید بعد نوشته های امروزتان را بخوانید و تغییر شرایطی را که حس میکنید بنویسید .
مرد تفریحش کار اوست . من یک مدت بیکار شدم خواست خدا شد یک همخدمتی ای داشتم من را دید دعوت به کار کرد و با او رفتم نقاشی ساختمان . کار سختی است ولی درآمد دارد بیمه ندارد دستهایت رنگی است و بوی تینر میدهی ولی در دل پس از اتمام کار از خودت تا حدی راضی میشوی
من هم بعد بیکاری بالا کشیدن دستمزد حداقل 7 ماه کار , درگیری و مشکلات , توسل کردم نمیدانستم پاسخم را میدهند بدون اینکه من بدانم پاسخ سر راه قرار گرفتن همخدمتی ام بود
من در دوران خدمت یک کارهای سخت و عجیب و غریبی انجام می دادم که نگو. مثلا یادمه یک شب به تنهایی 8 تا افغانی گرفتم. خدمت کاری است که حقوقش کم است و تا دلت بخواد فعالیت بدنی دارد. اما چرا هیچ تغییر شرایطی حس نکردم؟ شما می گید توسل کردید. من هم توسل کردم و خیلی هم توسل کردم ولی هیچ فرجی در کار من نشد. اینه که می گم واقعا ژن برتر درسته. شاید در اجداد من ژن یک آدم حروم زاده ی حروم لقمه وجود داشته و خدا می خواد انتقام اونو از من بگیره.
من در دوران خدمت یک کارهای سخت و عجیب و غریبی انجام می دادم که نگو. مثلا یادمه یک شب به تنهایی 8 تا افغانی گرفتم. خدمت کاری است که حقوقش کم است و تا دلت بخواد فعالیت بدنی دارد. اما چرا هیچ تغییر شرایطی حس نکردم؟ شما می گید توسل کردید. من هم توسل کردم و خیلی هم توسل کردم ولی هیچ فرجی در کار من نشد. اینه که می گم واقعا ژن برتر درسته. شاید در اجداد من ژن یک آدم حروم زاده ی حروم لقمه وجود داشته و خدا می خواد انتقام اونو از من بگیره.
سلام علیکم
توی خدمت برای خودتان کار نمی کردید مثل من بودید ، بیگاری میکردید . منظور از بیگاری زمانی است که باید بگذرد تا اتمام خدمت .
هر کسی در این شرایط احساس رضایت نمیتواند بکند .
منظور بنده کار برای خودتان بود بی هیچ قید و شرط و اجبار و بیگاری . حتی شروطی که خودتان قبلا برای کار میگذاشتید را نباید بگذارید چون میبینید که نتیجه نداده .
کسی هم مقصر نیست . واقعا کسی هم مسئول اشتباه من یا شما نیست .
توی خدمت برای خودتان کار نمی کردید مثل من بودید ، بیگاری میکردید . منظور از بیگاری زمانی است که باید بگذرد تا اتمام خدمت .
هر کسی در این شرایط احساس رضایت نمیتواند بکند .
منظور بنده کار برای خودتان بود بی هیچ قید و شرط و اجبار و بیگاری . حتی شروطی که خودتان قبلا برای کار میگذاشتید را نباید بگذارید چون میبینید که نتیجه نداده .
کسی هم مقصر نیست . واقعا کسی هم مسئول اشتباه من یا شما نیست .
منظورتان کار برای خودم بدون این که پول بهم بدهند است یا پول بهم بدهند؟
منظورتان کار برای خودم بدون این که پول بهم بدهند است یا پول بهم بدهند؟
نه باید کسب درآمد کنید مگر اینکه بخواهید مهارت خاصی داشته باشید ولی چون کاری که اقتضای آن فعالیت بدنی است حتما حق الزحمه دارد و تخصص خاصی نیاز نیست شما پول در می آورید
یکی از اقوام فوق لیسانس حسابداری گرفته بود چند وقت دنبال کار دولتی بود ولی نتوانست کاری پیدا کند . چند وقتی گذشت پدرش پیشنهاد داد کارآموزی یا کارورزی رایگان برود یک شرکت حسابداری که بیلان سالیانه شرکتها رو رسیدگی میکرد .
الان سه سال میگذرد در همان شرکت استخدام شده و ماهیانه ثابت ۴ میلیون میگیرد در حالیکه یک سال و نیم بدون حقوق میدوید اینطرف و آنطرف .
بنده که برای این هم خدمتی ام کار میکردم ایشون پیمانکار بود و بنده روزانه حقوق میگرفتم کار نقاشی ساختمان هم بلد نبودم شاید شما از بنده مهارت بیشتری داشته باشید بتوانید برای خودتان کار کنید
بنابراین باید حرمت خدا و خالق جهانیان را نگه دارید؛ منطقی نیست که بخواهیم با این رفتارها و این گفتارها خدا را تحت فشار گذاشته یا باج بگیریم!!!
ما اگر قصد باج گرفتن از خدا را داشتیم هم خدا به ما باجی نمی دهد. بنده کاری به حرمت خدای جهانیان ندارم فقط چیزی که می دانم این است که او هم به من کاری ندارد.
مسلم;992206 نوشت:
شمایی که روی زمین نشستی تا خدا بیاد بلندت کنه نه اولین نفری بودی تو تاریخ که اینجوری بودی و نه آخرین نفر؛ خدا دست هیچ کسی رو با این نوع نگاه نمی گیره!
من روی زمین ننشستم که خدا بیاد بلندم کنه بلکه صبح تا شب عین الاغی دنبال کار می گردم. اما بگذارید سوالم را دقیق تر مطرح کنم. یک لحظه از تحلیل شخصیت من فاصله بگیرید. از تمامی پیشفرض های ذهنی خود فاصله بگیرید. حالا به این سوال جواب بدهید. آقا مخلص کلام اینه که رابطه ی خدا با یک انسان و این عالم در این دنیا چگونه است؟ در این جا چند تا نظر می توان داد و شما نظر خود را می توانید بدهید یا یکی از این نظر ها را انتخاب کنید: الف) خدا انسان را آفرید و او را به دنیا آورد و بر این عالم یک سری سنن و قوانین حاکم کرد و سپس انسان را همینطوری رها کرد توی این قوانین . سپس بعد از چند سال که یک عمر به انسان داد (که البته برای انسان هایی مثل من زندگی در کیفیت زندگی یک سگ قرارداد) یک نامه ی اعمال از انسان بهش می دهند و خدا می شینه محاسباتی انجام می ده و این انسان را می اندازد در جهنم یا بهشت. این قوانین چی هستند؟ مثلا این که یک انسان می تواند حق دیگری را بخورد و اگر انسانی خواست حق انسان دیگری را بخورد نباید جلویش گرفته شود که همین می شود که انسان ها همه می خوان حق هم را بخورند. این که یک مادر می تواند بدترین ظلم ها را خواسته یا ناخواسته در حق کودکش انجام دهد همینطور یک پدر. و قوانین دیگر. یکی از ویژگی های این قوانین این است که می توانند به شدت فسادزا باشند. ب) خدا انسان و جهان را آفرید و بر این جهان قوانینی برقرار کرد ولی انسان را به طور کامل در این قوانین رها نکرد. بلکه براساس امتحاناتی که می خواهد از او بگیرد قوانین را بر او اعمال کرد. فرق این مورد با مورد قبلی این است که مثلا بنده می خواهم فرزند شما را که طفل صغیری است به خاطر دشمنی با شما بدزدم و بلایی سرش بیاوردم. مثلا چشمش را کور کنم. این قصدی که من کردم را خدا می فهمه و حالا می سنجه که آیا بگذاره که من موفق بشوم تا این کار را بکنم یا نکنم. بعد اگه دید این یک امتحان متناسبی با اون بچه و شما که پدر اون بچه اید و اطرافیان اون بچه است و من هم اون قدر رزالت دارم که مستحق عذاب الهی حاصل از این مورد باشم من را موفق می کنه تا چشم بچه ی شما را کور کنم. تفاوت نظریه ی الف با ب اینه که درسته قوانین و سننی هستند ولی این سنن در مورد ب بر خلاف مورد الف بریده از خدا عمل نمی کنند. بدون اراده ی مستقیم خدا عمل نمی کنند. اگر نظریه ی الف را قبول کنیم دیگر دعا کردن بی معنا خواهد بود. مگر این که هدف از دعا کردن صرفا صحبت کردن با خدا باشد نه بر آوردن حاجت. در نظریه ی الف باید بنشینیم تا ببینیم که عوامل این عالم و نظام اسباب و مسببی این عالم چه کار خواهند کرد. یعنی ببینیم که سیر علل مادی و حتی معنوی به کجا می رسه؟ اما در نظریه ی ب می توانیم به بشر بگوییم که ای بشر تو دعا بکن و گناه نکن و مثلا آداب دعا و شرایط آن را رعایت کن (که البته معمولا شرایط دعا را به گونه ای بیان می کنند که معلومه که هیچ کس جز اولیاءالله به آن نمی رسد) و اگر خدا به مصلحت تو دید حاجت تو را به تو می دهد. یعنی اگر خدا به مصلحت تو دید سیری از علل مادی و معنوی را عوض می کند یا به سمت تو هدایت می کند تا بتوانی به حاجتت برسی. می توانیم آیه ی قرآن را هم برایش بخوانیم که ((ادعونی استجب لکم)). کاری به خود مبحث استجابت دعا ندارم بلکه می خواهم این مطلب را بگویم که در نظریه ی ب پیش فرضی را که گرفتیم این است که خدا با حفظ قوانین نظام علی و معلولی می تواند در این عالم تاثیر گذار باشد اما در نظریه ی الف نمی تواند و اصلا نمی خواهد. در نظریه ی الف رابطه ی انسان با خدا حداقل در دنیا به طور موقتی قطع شده است تا به حساب انسان ها در دنیای آخرت رسیدگی شود. الان همین حدیثی که در امضای خود نوشتید . به نظر شما در کدام نظریه می گنجد؟ طبق نظریه ی الف خداوند نمی تواند در امر دنیا تاثیر گذار باشد پس این کلام غلط است اما در نظریه ی ب می تواند. ج) خدایی اصلا وجود ندارد و انسان خودش هست و خودش. د) نظریات دیگر. بحث من روی نظریه ی الف و ب است. شما کدام را قبول دارید؟ آیا نظر دیگری را قبول دارید؟ این را جواب بدید تا بریم سراغ بقیه ی بحث ها.
خوب معمولا اینطوری هستش که بسته به محل،رشته،علاقمندی و توانایی فرد گزینش انجام میشه.
حالا ممکنه همین الآن جور بشه و ممکنه مدتی بعد.
به هر حال دانستن این اطلاعات بهتر از ندانستنشونه.
اگر این اطلاعات مشخص باشه، احتمالش هست که کاری جور بشه و اگر مشخص نباشه 100٪ جور نمیشه!
من فوق لیسانس مهندسی مواد از شریف دارم. حالا نیاید بگید تو که از شریف مدرک داری دیگه چرا ناامیدی؟ یا تو که از شریف مدرک داری حتما می تونی خیلی کارا رو بکنی. گور بابای دانشگاه شریف. یا نیاین بگین که تو که از شریف مدرک داری حتما دروغ می گی که وضع زندگی نابسامانی داشتی. علاقه مندیم هم به کاریه که حداقل 6 ماه دیگه بتونم ازدواج کنم.
سعی می کنم خودم را جای مخاطب بگذارم تا همان حس او را داشته باشم.
هیچ وقت جای من نبودی تا ببینی حس حقارت چه بلایی بر سر انسان می آورد. هیچ وقت جای من نبودی که حس کنی تو یک لکه ی ننگ ، یک کثافت ذاتی ، یک بوی گند داری که دیگران ندارند. هیچ وقت جای من نبودی تا این که بفهمی که چقدر سخته که آدم عمرش در ترس این باشه که بالاخره یک روز زنش در اثر زودانزالی که براش پیش اومده اون رو ترک می کنه و یا حداقل می فهمه که شوهرش به خودارضایی افتاده و اون مرد تمامی غرورش رو از دست می ده. آدم هایی که خودارضایی می کنند از دور معلوم اند. هیچ وقت نمی تونی حس کنی که چقدر سخته مردم پیش خودشون بگن این خودارضایی کرده و تو بفهمی که این طوری در موردت فکر می کنند. هر چقدر سعی کنی نمی تونی.
من 400 بار برای خواستگاری نرفتم و اصلا خواستگاری نرفتم. البته مورد که برای ازدواج خیلی زیاده ولی وقتی کاری و شغلی وجود نداره عملا در خونه ی هیچ کس نمی تونی بری. اما 500 جا رفتم برای کار. ولی کاری با برجی سیصدتومان گیرم میاد. بنابراین باید حداقل تا 35 سالگی به خودارضایی مبتلا باشم . همین الان خودم رو راحت کنم بهتر نیست به نظر شما؟؟ هی اصرار کنم و اصرار کنم که تورو خدا من هیچ شغلی ندارم ولی دخترتون رو بدید. تو رو خدا بدید.
سلام ...
جناب بدبخت فلک زده ... خخخخ
به پبشنهاد بهتون میکنم ... امیدوارم که جدی بگیریدش ...
ببینید ...
در صورت امکان شما که این همه خرج کردین و فوق لیسانس گرفتین ... یک دوره کوتاه مدت mba برین ...
یا حتی اگر پولش رو ندارین ... یا وقتش رو ندارید ... برید و در درون سایت متمم ثبت نام کنین ... و مطالبش رو دنبال کنین
سعی کنین کتابهای روانشناسی و مدیریتی بخونین ... دیدتون رو واقعا تغییر میده ...
من قبول دارم که کار نیست ...
ولی همونجور که خودتون هم گفتیم ... کارهای 300 هزار تومنی هست ...
حالا بیایم و اغراق نکنیم ... شما میتونین کار 1 میلیونی هم گیر بیارین ... ولی شما هم برای خودتون آرزو دارین ... میخواین با زیبا ترین دختر ازدواج کنین ... برای خودتون شرکتی بزنین ... برای خودتون کسی بشید و ...
ببینید ... روش همون چیزی بود که بهتون گفتم ...
الان دایره فرصتهای شما دایره ای هست که نهایتش میتونید حقوق 300 هزار تومنی کسب کنین ... میتونین برین ... ظرف بشورین ... کارت پخش کنین .... فتوشاپ کار کنین ... تسبیح بگردونین ... تایپ کنین ... مقالات دانشجویی انجام بدین ... پروژه دانشگاهی انجام بدین ... تدریس دروس دبیرستان و دانشگاه انجام بدین و ....
اولین کاره شما این هستش که بشینید و اینها رو لیست کنین ...
بعدش شما باید حساب این رو بکنین که کدومیک از این کارها فرصتهای بهتری براتون در آینده ایجاد میکنه و تهدید های کمتری داره ... و اون مسیر رو انتخاب کنین ...
کسی نگفته که حقوق شما 300 هزار تومن باقی میمونه ... شما در درون یک شرکت میرین ... این مهمترین نکته مساله هست ...
کاره اون شرکت رو یاد میگیرید
در درون اون شرکت دوست پیدا میکنین ... دوستهایی که مانند شما میخوان یکی رو صد تا بکنن
و ...
الان کسایی که حسابداری میخونن زود تریلیارد میشن ...
میدونین چرا ...
چون میرن در درون شرکتها و میفهمند که مثلا فلان شرکت ... میره از آقای ایکس پسته رو میخره کیلویی 80000 تومن میبره به آقای ایگرگ میده 100000 تومن ...
بعدش اون حسابداره با خودش میگه چرا من این کار رو نکنم ...
با اینکه حسابداره شاید حقوقشون به 3 میلیون تومن در ماه نرسه ... ناگهان فرصتهای کاری رو کشف میکنند ...
یه مثال دیگه براتون میزنم ....
یک خانومی در درون ایران هستند ... ثروتمند ترین خانوم ایران هستند و ثروتشون در حدود 200 ... 300 میلیارد تومنی هست ... میدونین چجوری اینقدر پولدار شدن ؟؟؟
هیچی ....
ایشون دفتر دار یک شرکت حمل و نقل شدند ... دیدند که رییس شرکت ... کامیون و کانتینر اجاره میکنه ... میده دست راننده ... و راننده مثلا بار رو از بندر عباس میاره تهران و این وسط داره پول زیادی رو به جیب میزنه ...
و ایشون با خودش گفت چرا من این کار رو نکنم ...
پول و حقوق اصلا چیز مهمی نیست ... همینقدر باشه که از گرسنگی نمیری ... کفایت میکنه ...
مهم این هستش که جایی بری که بتونی فرصتی بدست بیاری ...
پورتی رو برای موفقیت گیر بیاری
و ...
کار 300 تومنی رو شروع کن ...
بعدش شاحصه های اینکه خودت بتونی اون کار رو شروع کنی رو در نظر بگیر ...
اگر در امتداد مسیرت بود و میتونستی تصور کنی که از اون مسیر پولدار بشی .... بعدش میتونی بری با یه آدم صحبت کنی و نصف نصف شریک بشین ... کار از تو و سرمایه از اون ....
مهم این هستش که مدیریتی روی دایره فرصتهات بتونی داشته باشی ...
به مرور زمان میتونی دایره فرصتهات رو بزرگتر کنی ... و دیگه انتخابهات ... انتخابهای 300 هزار تومنی نخواهند بود ... و انتخابها و فرصتهای بهتری در درون سبد فرصتهات خواهی داشت .
من فوق لیسانس مهندسی مواد از شریف دارم. حالا نیاید بگید تو که از شریف مدرک داری دیگه چرا ناامیدی؟ یا تو که از شریف مدرک داری حتما می تونی خیلی کارا رو بکنی. گور بابای دانشگاه شریف. یا نیاین بگین که تو که از شریف مدرک داری حتما دروغ می گی که وضع زندگی نابسامانی داشتی. علاقه مندیم هم به کاریه که حداقل 6 ماه دیگه بتونم ازدواج کنم.
اوسکول پرنده ای است که وقتی برای زمستان غذا جمع آوری میکند محل نگهداری آنها را فراموش میکند ؛ یا موقع خانه سازی فراموش میکند که آن را کجا ساخته است ؛ همچنین اگر اوسکول از خانه بیرون برود ممکن است که راه برگشت را گم کند ؛
شنقول پرنده ای است که غذای خود را به اوسکول میدهد تا برایش نگهداری کند ؛ شنقول از اوسکول هم اوسکول تر است ؛
حال اگر اوسکول و شنقول با هم جفت گیری کنند ؛ پرنده ای به نام دونقول به دنیا خواهد آمد ؛ میزان شعور این حیوان از جهان طبیعت واقعا حیرت آور است .
دونقول تمام عمرش به دنیال اوسکول و شنقول هست که برایش غذا مهیا کند ...
هیچ وقت جای من نبودی تا ببینی حس حقارت چه بلایی بر سر انسان می آورد. هیچ وقت جای من نبودی که حس کنی تو یک لکه ی ننگ ، یک کثافت ذاتی ، یک بوی گند داری که دیگران ندارند. هیچ وقت جای من نبودی تا این که بفهمی که چقدر سخته که آدم عمرش در ترس این باشه که بالاخره یک روز زنش در اثر زودانزالی که براش پیش اومده اون رو ترک می کنه و یا حداقل می فهمه که شوهرش به خودارضایی افتاده و اون مرد تمامی غرورش رو از دست می ده. آدم هایی که خودارضایی می کنند از دور معلوم اند. هیچ وقت نمی تونی حس کنی که چقدر سخته مردم پیش خودشون بگن این خودارضایی کرده و تو بفهمی که این طوری در موردت فکر می کنند. هر چقدر سعی کنی نمی تونی.
سلام و عرض ادب
برادر گرامی
بنده این حس شما را تمام و کمال و با تمام وجود حس می کنم
بنده نیز تا زمانی که مانند شما فکر می کردم وضعیت شما را داشتم
تغییر از روزی شروع می شود که شما تصمیم بگیرید که ان شخص قبلی نباشید
البته شاید زمان بر باشد
برای بنده در حدود 10-12 سال زمان برد
این را هم در نظر بگیرید که اکثر سلول های انسان طی یک دوره 7 الی 10 ساله تغییر می کند
توقع نداشته باشید که طی دوره ای کوتاه مشکل حل شود
اما هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه هست
حتی اگر فقط یک روز بتوانید با عشق و نگرشی جدید زندگی کنید به یک عمر زندگی نکبت بار می ارزد
من فوق لیسانس مهندسی مواد از شریف دارم. حالا نیاید بگید تو که از شریف مدرک داری دیگه چرا ناامیدی؟ یا تو که از شریف مدرک داری حتما می تونی خیلی کارا رو بکنی. گور بابای دانشگاه شریف. یا نیاین بگین که تو که از شریف مدرک داری حتما دروغ می گی که وضع زندگی نابسامانی داشتی. علاقه مندیم هم به کاریه که حداقل 6 ماه دیگه بتونم ازدواج کنم.
آدم هایی که خودارضایی می کنند از دور معلوم اند. هیچ وقت نمی تونی حس کنی که چقدر سخته مردم پیش خودشون بگن این خودارضایی کرده و تو بفهمی که این طوری در موردت فکر می کنند. هر چقدر سعی کنی نمی تونی.
کی میگه؟؟!!!
داداش اینقدر فاز منفی به خودت نده...
اینا فقط ساخته ذهن شماست!
یکی هستش که وارد اتوبوس میشه و فک میکنه الآن از راننده گرفته تا اونکسی که روی بوفه ته اتوبوس نشسته الآن زیر چشمی دارن نگاهش میکنن و تو دلشون به دماغ درازش میخندن...این همونی هستش که هر دوسال یکبار دماغشو عمل میکنه!
یه نفرم میبینی دماغش واقعا تو آفسایده ولی به خاطر بینش درستی که از خودش داره میشیه یه سلبریتی تو آمریکا...
حالا بگذریم الآن فرصت نیست ...
یه مطلبی خاطره دارم که اگه یک روانشناس و کارشناس تربیتی نگفته بود منم نمیگفتم...
تعریف میکرد که یکبار از دوستش که متخصص غدد و ...بود، پرسیدم استاد راسته که میگن افرادی که استمناء میکنن چشمهاشون کم سو میشه و ....
دکتره بهش گفته بود عزیز دلم اگه اینطوری بود که الآن نه تو میدیدی و نه من....
راحتت کنم برادر، توی این مملکت 99٪ استمنا میکنن...
اگه تو یک بیابونی وارد شدی که فقط گنداب و مرداب توش بود و یه نفر بهت گفت من سالهاست آب نمیخورم و با دعا و نیایش زنده ام بدون که داره دروغ میگه و از همون گنداب میخوره...
من از رییس انجمن اسلامی و بسیجی گرفته تا لات و چاقو کش رفیق داشتم همشون میزدن...فقط دوزش فرق داشته!
گفتم 99 درصد و اون یک درصد هم گذاشتم واسه اونایی که الآن میخوان به من گیر بدن که چرا همه را گفتی....اونا هم شما فرض کن جزء اون یک درصد باشن وگرنه میگفتم.....درصد.
بگذریم.
ولی میدونی چیه برادر شما بیشتر روحیه ات را باختی...کم کم درست میشه اگه بخواهی...
از لاک جدل و دفاعی بیا بیرون...اینجا دوستای خوب زیاد هست....20 درصد این حرفها رو عمل کن...باور کن میشه...نترس...متاسفانه مدارس و دانشگاهها و همه و همه فقط مشتقگیری و انتگرالگیری بلدن یاد بدن.
نمیخوام بترسونمت ولی با این روحیه حتی اگه ازدواج هم کنی، قطعا به مشکل میخوری و به طلاف میرسی!
من نمیخوام بترسونمت ولی باید افکارتو درست کنی
خدا رو شکر کن که این وضع رو داری
من توی یک تاپیک دیگه گفته ام که پسر جوانی دارم و معتاد هستش....
من هم مجرد بودم و هم متاهل و هم پدری هستم و هم کار خوبی دارم..
هم یه زمانی استمنا میکردم و حالا همه چیز تموم شده...
حالا زن و بچه و خونه زندگی دارم...
پس هر دو درد رو کشیده ام...یعنی هم فشار شهوت مجردی و هم عذاب وجدان استمنا....و هم درد پدری با فرزند بیمار (معتاد)
پس از روی باد هوا زر مفت نمیزنم...
حاضرم همه زندگیمو بدم تا پسرم سالم بشه....یعنی درد مجردی و شهوت و بیکاری و فقر ...همشون از درد یه پدری که فرزند معتاد داره کمتره..
ولی ناله و شیون نمیکنم...
مخلص خدا هم هستم....چون یقین دارم که کارش حکمتی داره...بالاخره 60-70 سال میخوام عمر کنم، هرچی که مولا بخواد ما هم میگیم چشم! نوکرشم هستم! .
باز دارم تاکید میکنم، من هر دو درد را کشیده ام...این درد خیلی سنگینتره از درد تو!
تو ده تا راهکار داری...من چی؟!
این حرفهارو هم هیچوقت نمیخواستم بزنم...ولی دیدم خیلی نا امیدی، خواستم دردت کمتر بشه.
در مورد کار هم بگو کدوم شهری...تلاشمو میکنم
اگر کمی فیزیک بدانید می فهمید تا عملی نباشد عکس العملی نخواهد بود !
باشه قبول شما فیزیکدان و من فقط یک ویزیت دان 8->
فقط یک چیز را بگم اگه همین نکته را قبول داشته باشی پس باید خدا برای ما مشخصن مایه ای گذاشته باشه تا ما هم به عنوان عکس العمل ازو تشکر کنیم وقتی که هر چه بدبختی است را برای درماندگان حواله می کنه و شیادان و درغگویان عوام فریب را پیشرفت می دهد و یار مطلومان نیست نباید انتظار دوستی و عبادت را از طرف ما داشته باشه به قول خودتان که فیزیکدان هستید از بزرگتر آغاز می کنیم ای خدا عمل بکن تا عکس العمل ببینی ای خدا هوای ما خوب را دشته باش تا عبادتت کنیم
ای خدا تا به وعدهایت عمل نکنی عکس العملی خوبی هم از ما نباید انتظار داشته باشی
که فیزیکدان می فرماید تا عملی نباشد عکس العملی هم نیست
شروحیل;992152 نوشت:
شما و خیلی از دوستان دیگر خدا را درست نشناخته اید
شما درست شناخته اید ؟؟
اگر درست شناخته اید عدالت خدا کجاست ؟
ما خدا را نمی شناسیم یا شما ؟ ؟
ما که می گوییم خدا عادل نیست و دهها نمود عینی و واقعی به عنوان شاهد برای این اداعا می اوریم یا شما که ادعا دارید خدا را می شناسید ولی یک نمونه خرد پذیر از عدالت او را در دنیا نمی توانید نشان دهید ؟
ما خدا را نمی شناسیم یا شما ؟؟؟
شما فقط ادعا می کنید ولی در مقام اثبات ادعا هیچ در چنته ندارید
خوب قبول خدا عادل ؛ بفرمایید چند نمونه از عدل او را در جهان
شروحیل;992152 نوشت:
شما از کجا می دانید که این اشخاصی که نام بردید بدون تلاش به موفقیت رسیده اند
از کجا می دانم ؟؟
خب باشه اگر درستکار بوده و با تلاش خود به موفقیت رسیده اند پس چرا الان یا کانادا هستند یا زندان یا فراری یا تحت تعقیب قوه ی قضاییه ؟؟
من در دوران خدمت یک کارهای سخت و عجیب و غریبی انجام می دادم که نگو. مثلا یادمه یک شب به تنهایی 8 تا افغانی گرفتم. خدمت کاری است که حقوقش کم است و تا دلت بخواد فعالیت بدنی دارد. اما چرا هیچ تغییر شرایطی حس نکردم؟ شما می گید توسل کردید. من هم توسل کردم و خیلی هم توسل کردم ولی هیچ فرجی در کار من نشد. اینه که می گم واقعا ژن برتر درسته. شاید در اجداد من ژن یک آدم حروم زاده ی حروم لقمه وجود داشته و خدا می خواد انتقام اونو از من بگیره.
اقای خوشبخت
بعضی ها به شما دلگرمی میدهند که به خودت و نیروی اراده خفته ات ایمان بیاوری...
بعضی ها به تو می توپند و تشر میزنند تا به خودت بیایی و از لاک انفعال خارج شوی...
تمرکزت رو بذار بر روی کسب قدرت و اراده نه پول...
آقا بالاخره این که مرد بتونه کرایه ی خونه رو بده که جزو واجباته. من همینشم ندارم.
سلام
چرا یه راهی هست: ازدواج با یه خانم مطلقه که خونه هم داشته باشه. من خیلی جدی به موضوع فکر کردم ولی جرئت نکردم مطرحش کنم. فرهنگهای اشتباهی که توی جامعه هست باعث میشه خیلی در مقابل این موضوع جبهه بگیرند.
به هر حال نداشتن کار فقط مشکل من و شما نیست و دیگرانی هم هستند که با این قضیه کنار اومدن.
در مورد عوارض جسمی خودارضایی هم زیاد اغراق شده. البته کسانی که اینها رو گفتند قصدشون خیر بوده اما نمی دونن با این کارشون چه بلایی سر روان ما میارن. آدرس زیر یه سری مطالب خوب رو از سایتهای پزشکی جمع آوری کرده با ذکر مرجع: http://www.ktark.com/thread-250.html
سعی کن خود ملامت گری رو بگذاری کنار تا بعد بتونی برای کم کردن تعدادش یه فکری کنی. من یه مدت با یه سری کارهای فکری میل جنسیم رو کلا خاموش کرده بودم ولی بعد از 6 ماه ترسیدم که مبادا مشکل ایجاد کنه برای ازدواج آیندم و بعد با کلی زحمت دوباره برش گردوندم. فعلا فقط حواسم هست که تعدادش زیاد نشه. این آمار 99 درصدی که حمیدرضا گفتند هم آمار بی راهی نیست منتها کسی نمیگه تا عادی نشه برامون.
در مورد زودانزالی هم نگران نباش که مشکل اکثر جوونهاست. متاهل که شدید یه سری راهکارها براش هست که می تونید از داروخانه بپرسید. دارو هم سر خود مصرف نکن.
یه جایی با خودت خلوت کن و تمام کسانی که ازشون دلخوری رو ببخش. بهت آرامش میده.
تمرین اراده هم اگه خواستی بهترینش سحرخیزیه. ساعت 5 صبح بیدار شو، بعد پاشو وایسا یا راه برو تا وقتی نیاز کاذبی که می خواد شما رو به رختخواب برگردونه از بین بره (یهو از بین میره) بعد می تونی بخوابی. این رو امتحان کن و تاثیرش رو بر اعتماد به نفست ببین. برای بیدار شدن هم برنامه I cant wake up تحت اندروید عالیه. بیدار که میشی ازت تست هوش میگیره تا مطمئن بشه که کامل بیدار شدید. اگر اول صبح دو تا لیوان آب بخوری هم یه حس آبکی خاصی در طول روز بهت میده که اون هم جالبه.
فقط یک چیز را بگم اگه همین نکته را قبول داشته باشی پس باید خدا برای ما مشخصن مایه ای گذاشته باشه تا ما هم به عنوان عکس العمل ازو تشکر کنیم وقتی که هر چه بدبختی است را برای درماندگان حواله می کنه و شیادان و درغگویان عوام فریب را پیشرفت می دهد و یار مطلومان نیست نباید انتظار دوستی و عبادت را از طرف ما داشته باشه به قول خودتان که فیزیکدان هستید از بزرگتر آغاز می کنیم ای خدا عمل بکن تا عکس العمل ببینی ای خدا هوای ما خوب را دشته باش تا عبادتت کنیم
ای خدا تا به وعدهایت عمل نکنی عکس العملی خوبی هم از هم نباید انتظار داشته باشی
که فیزیکدان می فرماید تا عملی نباشد عکس العملی هم نیست
سلام
دوست گرامی
شما مغز دارید؟
دست و پا چطور؟
هوا برای تنفس دارید و نفس می کشید؟
غذا برای خوردن دارید؟
چشماتون می بینه؟
گوشاتون می شنوه؟
فعلا همین ها رو شکر گزاری کنید و از همین ها استفاده کنید و عمل کننده باشید تا نتیجه اون رو هم ببینید!
دکترنادرنوری;992323 نوشت:
شما درست شناخته اید ؟؟
اگر درست شناخته اید عدالت خدا کجاست ؟
ما خدا را نمی شناسیم یا شما ؟ ؟
ما که می گوییم خدا عادل نیست و دهها نمود عینی و واقعی به عنوان شاهد برای این اداعا می اوریم یا شما که ادعا دارید خدا را می شناسید ولی یک نمونه خرد پذیر از عدالت او را در دنیا نمی توانید نشان دهید ؟
ما خدا را نمی شناسیم یا شما ؟؟؟
شما فقط ادعا می کنید ولی در مقام اثبات ادعا هیچ در چنته ندارید
خوب قبول خدا عادل ؛ بفرمایید چند نمونه از عدل او را در جهان
شما ابتدا معنای عدل را درک کنید و آن را با مساوات اشتباه نگیرید
به مرور عدل خداوند را درک خواهید کرد!
عدل خداوند آن جاست که اگر پدرت پولدار باشد ، نهایت می توانی پولدار باشی و انسان شدن بسیار سخت خواهد بود !
اما اگر فقیر باشی و رنج کشیده باشی ، هم می توانی پولدار باشی و هم می توانی انسان باشی !
عدل ان جاست که خداوند به شما 500 تومن داده و از شما به اندازه 500 تومن توقع دارد
و به دیگری 1 میلیارد داده و از او به اندازه یک میلیارد تومن توقع خواهد داشت !
پس شکر گذار باشید که مسئولیتتان کمتر است !
دکترنادرنوری;992323 نوشت:
از کجا می دانم ؟؟
خب باشه اگر درستکار بوده و با تلاش خود به موفقیت رسیده اند پس چرا الان یا کانادا هستند یا زندان یا فراری یا تحت تعقیب قوه ی قضاییه ؟؟
دوست گرامی
خوب فکر کنید
موفقیت با خوشبختی تفاوت دارد
هیتلر و ناپلئون هم موفق بودند
اما خوشبخت نبودند!
موفقیت فقط با تلاش ممکن می شود
اما برای رسیدن به خوشبختی ، باید در کنار تلاش انسان نیز بود و انسانیت را زیر پا نگذاشت
شما باور کردید که خودارضایی ضررهای انچنانی داره... باور کردید کسی که این کارو میکنی انسان پستیه! شما باور کردید که خدا از کسی که خودارضایی متنفره و ...
این اعتفادات باعث این حس ناخوشایند شده. اما بهتره شما به این اعتفاداتون خوب فکر کنید! تحقیق کنید!( به عنوان مثال چند تحقیق علمی، این عوارض عجیب رو تایید کرده؟)
سپس، اگر عمیق تر نگاه کنید، از خودتون میپرسیدُ حقانیت دین اسلام و اصلن وجود داشتن خدا چقدر منطقی و مستدله؟
وقتی بدون جانب داری و با مطالعه به پاسخ برسید، احتمالن میبینید که
درین دنیا به تنهایی، باید با مسوولیت زنده بودن دست و پنجه نرم کنید. هدف تعیین کنید، برنامه داشته باشید و زندگی( یا خودکشی) کنید. اونوقت دیگه خود شما خدای خودتون میشید، رشد میکنید و به بلوغ میرسید و دیگه جز اکثریت نخواهید بود. چه روز ترسناک و شیرینی خواهد بود.
شما باور کردید که خودارضایی ضررهای انچنانی داره... باور کردید کسی که این کارو میکنی انسان پستیه! شما باور کردید که خدا از کسی که خودارضایی متنفره و ...
این اعتفادات باعث این حس ناخوشایند شده. اما بهتره شما به این اعتفاداتون خوب فکر کنید! تحقیق کنید!( به عنوان مثال چند تحقیق علمی، این عوارض عجیب رو تایید کرده؟)
سپس، اگر عمیق تر نگاه کنید، از خودتون میپرسیدُ حقانیت دین اسلام و اصلن وجود داشتن خدا چقدر منطقی و مستدله؟
وقتی بدون جانب داری و با مطالعه به پاسخ برسید، احتمالن میبینید که
درین دنیا به تنهایی، باید با مسوولیت زنده بودن دست و پنجه نرم کنید. هدف تعیین کنید، برنامه داشته باشید و زندگی( یا خودکشی) کنید. اونوقت دیگه خود شما خدای خودتون میشید، رشد میکنید و به بلوغ میرسید و دیگه جز اکثریت نخواهید بود. چه روز ترسناک و شیرینی خواهد بود.
با ارزوی موفقیت، شاد باشید.
سلام
گرامی، بنظر نمیرسد دوست ما تنها باور داشتند که خود ارضایی ضرر آنچنانی دارد، بلکه ضرر ٱن را به عینه در خود دیده اند...خودتان اوج ناامیدی و بد بینی را در پست هایشان ببینید...
کلیپی را دیدم که یک سگ با دو پای خودش در حال خود ارضایی بود!!! باورم نمی شد حتی آن حیوان را هم از روال طبیعی خود خارج کرده بودند!!!
هیچ انسانی نزد خدا منفور نیست حتی بدترین اعمال را داشته باشد...
هرکسی قوانین را رعایت کرد به اخطار ها توجه کرد تمام مشکلات برایش آسان می شود... هرکسی هم اعتنا نکرد و گفت این ها خرافات است و احساس بی نیازی کرد به صورت خودکار از مدار خارج میشود!!
مگر اینکه بازگردد و قوانین را رعایت کند در اینصورت گویا اصلا اتفاقی نیفتاده...
البته نعوذ بالله ما جای خدا ننشستیم که بندگانش را قضاوت کنیم که چنین و چنان می شود. قضیه خیلی پیچیده تر از این حرف هاست.فقط او زوایای پنهان ما را میداند.
بنده دیگر سوادم در این زمینه همینقدر است... اینطور تجربه کردم و فهمیدم...
خدا هم میدانست انسان فساد میکند با این حال به فرشتگان گفت :من چیزی میدانم که شما نمیدانید...
جناب استارتر....
ببین برادر اینطوری و با این نگاه در این تاپیک چیزی کاسب نیستی و به همین دلیل و نگرش شما در دنیای بیرون هم کاسب نیستی...
تا حالا حدود 80 پیام طولانی و متوسط دریافت کرده ای و حتی یک مورد تایید نکردی و حتی یک صلوات پای حرف کسی نزدی!
بیا یه کاری بکن...
دو قطعه لوله به قطر 10-15 سانت و به طول یک متر بردار و هر دو دستهایت را از زیر کتف بکن توش و از یکی بخواه تا محکم ببندش....مثل یک عروسک میشی که به جای دو دست دوتا لوله داره...
بعدش یکماه همینطوری زندگی کن...
خداوکیلی این کار رو بکن...
برای حمام و توالت و غذاخوردن و نوشتن و ....کلا محتاج دیگران میشی...
ببین چه حالی بهت دست میده....
مجبور میشی صبح تا شب بشینی گوشه خونه و گریه کنی که ای خدا این چه وضعیه؟!!
عدالتت کجاست؟!!
وجدانا این کار را بکن...۳۰ روز تمام...
بعدش دستاتو باز کن...
یهو میبینی که تمام مشکلاتت حل شده!
بهت قول میدم که اونموقع میتونی ماهی حد اقل 10 میلیون دربیاری!
چون دوتا دست داری!
البته این کار رو میتونی با چشمها یا پاهاتم بکنی...
تازه بعد یکماه نماز خون هم میشی چون دوتا دست داری!
تازه میای تو اسک دین و به همه امید و نشاط میدی...چون دوتا دست داری که دیگه محتاج کسی نیستی!
هر روزت خیلی با نشاط و باحال میشه چون دوتا دست داری و برای یک توالت رفتن مجبور نیستی التماس دیگران را بکنی و پیش هر کس و ناکسی خوار و زبون بشی!
لطفا دوستان همراهی کنن . هر مشکلی راه حلی داره ، راه حلی سراغ دارن بدن . گاهی یک مشکلی که راه جل ساده ای دارد و آدم نمیداند برایش تبدیل به غولی بی شاخ و دم میشود که نمیشود شکستش داد و نا امید میگردد
ما هم توی زندگی مان اگر دقت کنیم از این غولهای کاغذی زیاد داشتیم و داریم . اگر قرار به تمسخر دیگران است پس چرا خودمان بارها در زندگی دچار آن بوده ایم ؟
نگید همگی عالم دهر بودید و بدون پنجری جاده عمرتان را طی کردید . پس اگر راه حلی دارید که تجربه کردید یا آموخته اید بدهید .
خدا عوضش را به شما بدهد و غولهای کاغذی ذهنی و عینی تان را از سر راهتان بردارد . ان شا الله
سلام
گرامی، بنظر نمیرسد دوست ما تنها باور داشتند که خود ارضایی ضرر آنچنانی دارد، بلکه ضرر ٱن را به عینه در خود دیده اند...خودتان اوج ناامیدی و بد بینی را در پست هایشان ببینید...
کلیپی را دیدم که یک سگ با دو پای خودش در حال خود ارضایی بود!!! باورم نمی شد حتی آن حیوان را هم از روال طبیعی خود خارج کرده بودند!!!
[/][/B]
سلام رام گرامی
خیلی از مشکلاتی که ایشان فرمودند از جمله همین ناامیدی و بدبینی ناشی از خودملامت گریه. این رو خودم هم تجربه داشتم و میدونم که با رفع خودملامت گری خیلی از مشکلات حل میشه. شما هم البته قصدتون خیره و می خواهید جلوی یک کار غیرشرعی رو بگیرید اما این شیوه فقط اثر تخریب داره.
سلام رام گرامی
خیلی از مشکلاتی که ایشان فرمودند از جمله همین ناامیدی و بدبینی ناشی از خودملامت گریه. این رو خودم هم تجربه داشتم و میدونم که با رفع خودملامت گری خیلی از مشکلات حل میشه. شما هم البته قصدتون خیره و می خواهید جلوی یک کار غیرشرعی رو بگیرید اما این شیوه فقط اثر تخریب داره.
و بله. خودارضایی در حیوانات هم وجود داره.
سلام
بله، ممنون از تذکر شما.
همین حس بیهوده ی بیش از حد گناه کار دانستن خود،انسان را از پا در میاورد... قبول دارم...ظرفیت انسان ها متفاوت است...هدف من هم نه تمسخر بود نه تحقیر و نه تخریب.گاهی اوقات ادم با شنیدن و دیدن بعضی چیز ها به خودش میاید این را خودم هم تجربه کردم...
در پست 6 گفتم که خودم با این موضوع در حال دست پنجه نرم کردن هستم و زمین خوردم. بار ها و بارها زمین خوردم.
تجربه خودم را هم که چگونه با این موضوع کنار آمدم در همان صفحه اول بیان کردم.انسان زنا را عمل بدی میداند و حتی دیگران را که مرتکب این عمل شده اند را سرزنش می کند اما وقتی خود در آن وضعیت قرار بگیرد ممکن است همه چیز را فراموش کند!!!
مسائل جنسی انسان با تقوا و بی تقوا نمی شناسد، دیر بجنبی زمین خوردی!!
شما هم گویا تجربه خود را بیان کردید... بقیه دوستان هم بیان کردند...
انواع دلسوزی ها و تلنگر ها زده شد. دیگر گوش شنوا لازم است.عمل لازم است.
سلام دوست عزیز.
بسیار ناراحت شدم.
تنها امیدی که می تونم بهت بدم اینه که بدون تنها نیستی.
با این فرق که من تو ۱۲ سالگی این بلا سرم اومد و ۴ سال بعد یعنی ۱۶ سالگی تازه فهمیدم چه بلایی سرم اومده.من تا ۴ سال نمی دونستم اینکار چیه و شما این ۴ سال رو ضربدر تعداد روزها کن ببین چه بلایی سرم اومده.
ضعف اعصاب ، لاغری مفرط ، ضعف هوش ( من تیز هوش بودم ) ، ضعف حافظه ، بلوغ زودرس و ...
من بعد ۴ سال که فهمیدم اینکار چیه تصمیم گرفتم ترک کنم کم شد اما ترک نشد.همین عامل باعث شد کنکور رو گند بزنم و همه متعجب بودن دانش آموز با معدل ۱۹ چه شد که این شد و سرنوشت آیندم نابود شد.
می دونم دردت چیه.متاسفانه ما دچار اعتیاد ناخواسته شدیم و وقتی هم فهمیدیم خیلی چیزها رو از دست دادیم و تنها سوالی که تو ذهنمون اومد چرا خدا کاری نکرد.ببین در گذشته و نسل های دور و دورتر افراد زیادی بی گناه کشته شدند اعدام شدند شکنجه شدند همه هم این سوال تو ذهنشون بود چرا خدا کاری نکرد؟
بدون خدا کاری فعلا انجام نمی ده.پس اینو از ذهنت بیار بیرون فعلا و فعلا درگیر گرفتن یقه خداوند نباش تا بعدش.
اما راهکارهای خودم رو بهت می گم.تو برای حل این مشکل احتیاج به ازدواج داری اما بدون خود ازدواج هم گاهی حل نمی کنه مشکل رو. به چند دلیل از کجا معلوم همسرت در مسائل جنسی سرد مزاج نباشه و ... که این کارو بیشتر مشکل می کنه.
متاسفانه ما دچار بلایی شدیم که این اعتیاد از اعتیاد به مواد مخدر بالاتره و ما دچار بلوغ زودرس شدیم.باز خوبه شما دنبال کار هستی من تا یه سال دیگه باید برم سربازی و نمی دونم با این ضعف بدن و گرسنگی باید چیکار کنم و اصلا دووم میاورم.دردمون رو هم نمی تونیم علنا بگیم چون آبرومون میره.
ببینم شما وقتی بیرون هستی و حتی زن های مختلف رو می بینی همون بیرون خودارضایی می کنی؟ اگه نه که نشونه ی خوبیه چون اراده رو داری.
پس تو محل اختفات اینکارو می کنی.
۱-تنها راه تحمل این شهوت اعتیادی اینه که هر طور شده خودتو خسته کنی.شما سرکار برو حتی با همون حقوق ناچیز و تو راه برگشت پیاده برو خونه.خستگی پاها تاثیر زیادی تو کاهش شدید شهوت داره.اینو جدی می گم.اینقدر باید خسته بشی که مغز فرمان خواب رو بده.
کار سنگین انجام نده مثل بدنسازی و ... چون باعث ترشح هورمون تستسترون میشه و شهوت به طرز عجیبی بالا می ره.
البته این خستگی باعث ضعف اعصاب به خاطر خودارضایی میشه اما باید تحمل کنی و آب سرد دوای دردشه.
۲- برای مشکل زودانزالی که برامون پیش اومده من هم قید ازدواج رو زدم چون می دونستم عاقبت طلاق و تحقیر می شم.اما امیدی وجود داره :
دکتر ارولوژیست متخصص اینکار هست خیلی ها داروهای ضدافسردگی خاصی تجویز می کنن برای بیمار که خاصیت دیرانزالی برای مردان ایجاد می کنه.
نکته ی دوم که البته کسانی که متاهل هستند بیشتر اینا می دونن و منم تو تحقیقاتم بدست آوردم :
الان موارد تاخیری مثل اسپری و وسایل دیگه در داروخانه ها با این خاصیت وجود داره که تا ۷۰ درصد مشکل رو حل می کنه.
نکته ی سوم تکنیک های زیادی در مقالات علمی هستد برای رابطه جنسی اگر زبانت خوب هست اینو سرچ کن.
[SPOILER]Cure premature ejaculation techniques[/SPOILER]
بدون من هم مثل خودتم و نسبت به من عصبانی نباش.من هم از خداوند عقده دارم اما تا قیامت بشینم بگم چرا خدا اینکارو با من کرد جوابی نمی شنوم.
باید خداوند از ما محافظت می کرد چون تو قرآن نوشته برای همه انسان ها فرشته ی نگهبان قرار داده تا از هر بلایی انسان رو محافظت کنه اما برای ما نشده کاریش نمیشه کرد.
برادر من هیچ راهی وجود نداره جز خودمون بخوایم.
سلام دوست عزیز.
تنها امیدی که می تونم بهت بدم اینه که بدون تنها نیستی.
با این فرق که من تو ۱۲ سالگی این بلا سرم اومد و ۴ سال بعد یعنی ۱۶ سالگی تازه فهمیدم چه بلایی سرم اومده.من تا ۴ سال نمی دونستم اینکار چیه و شما این ۴ سال رو ضربدر تعداد روزها کن ببین چه بلایی سرم اومده.
سلام و عرض ادب
شما هم تنها نیستید
بنده از اواخر 10 سالگی توسط یک دوست ناباب با این موضوع آشنا شدم
پدر معتاد و مادر ... و شرایط محیطی مثل ماهواره و ... نیز شرایط را بدتر کرد ...
بنده نیز در اواخر 14 سالگی متوجه اشتباه خود شدم
تقریبا ده سال زمان برد تا بتونم مشکل رو حل کنم
الان هم همسر و فرزند دارم و زندگی قابل قبولی رو تجربه می کنم
مهمترین مساله این هست که مشکلات رو در نگاه خودمون باید کوچیک ببینیم
و خدایی که می تونه بهمون کمک کنه رو بزرگ، تا بتونیم حلش کنیم
خداوند فقط بیرون از ما نیست
خداوند در درون ماست
این که ما بخواهیم تا درمان بشیم و مشکلات رو حل کنیم ، خودش کمکی از جانب خداست
این که هنوز ذره ای از امید هست ، که ما اومدیم اینجا
و داریم با هم صحبت می کنیم تا راه حل پیدا کنیم کمکی از خداست
این که هنوز نفس می کشیم کمک خداست
این که هنوز چشم ما می بینه و گوش ما می شنوه کمک خداست
خداوند تا آخرین لحظه به دنبال کمک به ماست
زمانی که ما همه درها رو ببندیم و از خدا فرار کنیم باز هم خدا دنبال ماست تا به ما کمک کنه
فقط یک لحظه به این فکر کنیم
این که هنوز وجود داریم
پس خدا داره کمکمون می کنه
اگر خدا کمکمون نمی کرد
الان وجود نداشتیم !
تمام مشکلاتی که داریم وسیله پیشرفت ماست
اگر این مشکلات نبود
هیچ وقت قدر بودن و زندگی کردن رو درک نمی کردیم و به درک متقابل از دیگران نمی رسیدیم.
لازمه انسان بودن ، درک کردن رنج ها و دردهاست
به نظر من افراد ثروتمندی که انسانیت ندارند و حقوق دیگران رو رعایت نمی کنند
به این دلیل هست که درد و رنج رو تحمل نکردند یا حکمت تحمل درد و رنج رو نفهمیدن
وقتی بتونیم نگاه تازه ای به دنیای اطرافمون و درونمون داشته باشیم
بگذارید سوالم را دقیق تر مطرح کنم. یک لحظه از تحلیل شخصیت من فاصله بگیرید. از تمامی پیشفرض های ذهنی خود فاصله بگیرید. حالا به این سوال جواب بدهید. آقا مخلص کلام اینه که رابطه ی خدا با یک انسان و این عالم در این دنیا چگونه است؟ در این جا چند تا نظر می توان داد و شما نظر خود را می توانید بدهید یا یکی از این نظر ها را انتخاب کنید: الف) خدا انسان را آفرید و او را به دنیا آورد و بر این عالم یک سری سنن و قوانین حاکم کرد و سپس انسان را همینطوری رها کرد توی این قوانین . سپس بعد از چند سال که یک عمر به انسان داد (که البته برای انسان هایی مثل من زندگی در کیفیت زندگی یک سگ قرارداد) یک نامه ی اعمال از انسان بهش می دهند و خدا می شینه محاسباتی انجام می ده و این انسان را می اندازد در جهنم یا بهشت. این قوانین چی هستند؟ مثلا این که یک انسان می تواند حق دیگری را بخورد و اگر انسانی خواست حق انسان دیگری را بخورد نباید جلویش گرفته شود که همین می شود که انسان ها همه می خوان حق هم را بخورند. این که یک مادر می تواند بدترین ظلم ها را خواسته یا ناخواسته در حق کودکش انجام دهد همینطور یک پدر. و قوانین دیگر. یکی از ویژگی های این قوانین این است که می توانند به شدت فسادزا باشند. ب) خدا انسان و جهان را آفرید و بر این جهان قوانینی برقرار کرد ولی انسان را به طور کامل در این قوانین رها نکرد. بلکه براساس امتحاناتی که می خواهد از او بگیرد قوانین را بر او اعمال کرد. فرق این مورد با مورد قبلی این است که مثلا بنده می خواهم فرزند شما را که طفل صغیری است به خاطر دشمنی با شما بدزدم و بلایی سرش بیاوردم. مثلا چشمش را کور کنم. این قصدی که من کردم را خدا می فهمه و حالا می سنجه که آیا بگذاره که من موفق بشوم تا این کار را بکنم یا نکنم. بعد اگه دید این یک امتحان متناسبی با اون بچه و شما که پدر اون بچه اید و اطرافیان اون بچه است و من هم اون قدر رزالت دارم که مستحق عذاب الهی حاصل از این مورد باشم من را موفق می کنه تا چشم بچه ی شما را کور کنم. تفاوت نظریه ی الف با ب اینه که درسته قوانین و سننی هستند ولی این سنن در مورد ب بر خلاف مورد الف بریده از خدا عمل نمی کنند. بدون اراده ی مستقیم خدا عمل نمی کنند. اگر نظریه ی الف را قبول کنیم دیگر دعا کردن بی معنا خواهد بود. مگر این که هدف از دعا کردن صرفا صحبت کردن با خدا باشد نه بر آوردن حاجت. در نظریه ی الف باید بنشینیم تا ببینیم که عوامل این عالم و نظام اسباب و مسببی این عالم چه کار خواهند کرد. یعنی ببینیم که سیر علل مادی و حتی معنوی به کجا می رسه؟ اما در نظریه ی ب می توانیم به بشر بگوییم که ای بشر تو دعا بکن و گناه نکن و مثلا آداب دعا و شرایط آن را رعایت کن (که البته معمولا شرایط دعا را به گونه ای بیان می کنند که معلومه که هیچ کس جز اولیاءالله به آن نمی رسد) و اگر خدا به مصلحت تو دید حاجت تو را به تو می دهد. یعنی اگر خدا به مصلحت تو دید سیری از علل مادی و معنوی را عوض می کند یا به سمت تو هدایت می کند تا بتوانی به حاجتت برسی. می توانیم آیه ی قرآن را هم برایش بخوانیم که ((ادعونی استجب لکم)). کاری به خود مبحث استجابت دعا ندارم بلکه می خواهم این مطلب را بگویم که در نظریه ی ب پیش فرضی را که گرفتیم این است که خدا با حفظ قوانین نظام علی و معلولی می تواند در این عالم تاثیر گذار باشد اما در نظریه ی الف نمی تواند و اصلا نمی خواهد. در نظریه ی الف رابطه ی انسان با خدا حداقل در دنیا به طور موقتی قطع شده است تا به حساب انسان ها در دنیای آخرت رسیدگی شود. الان همین حدیثی که در امضای خود نوشتید . به نظر شما در کدام نظریه می گنجد؟ طبق نظریه ی الف خداوند نمی تواند در امر دنیا تاثیر گذار باشد پس این کلام غلط است اما در نظریه ی ب می تواند. ج) خدایی اصلا وجود ندارد و انسان خودش هست و خودش. د) نظریات دیگر. بحث من روی نظریه ی الف و ب است. شما کدام را قبول دارید؟ آیا نظر دیگری را قبول دارید؟ این را جواب بدید تا بریم سراغ بقیه ی بحث ها.
بگذارید سوالم را دقیق تر مطرح کنم...
الف) خدا انسان را آفرید و او را به دنیا آورد و بر این عالم یک سری سنن و قوانین حاکم کرد و سپس انسان را همینطوری رها کرد توی این قوانین...
ب) خدا انسان و جهان را آفرید و بر این جهان قوانینی برقرار کرد ولی انسان را به طور کامل در این قوانین رها نکرد. بلکه براساس امتحاناتی که می خواهد از او بگیرد قوانین را بر او اعمال کرد...
حقیقت چیزی میان این دوست، قطعا خداوند قوانینی خلق کرده که هرگز آنها را زیر پا نخواهد گذاشت، چون در این صورت جهان دچار هرج و مرج شده وعلوم طبیعی و مهندسی از هم خواهد پاشید، اما از آن طرف اینطور نیست که چون همه چیز قانونمند و قاعده مند است دستش از دخالت در آن کوتاه باشد.
خداوند هر اراده ای بکند در چارچوب و طبق قوانین همین عالم آنها را محقق می سازد، همانطور که امام صادق(ع) می فرمایند:
«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَبا»؛ خداوند ابا دارد از اینکه امور را جز از طریق مجرای آنها جاری سازد، پس برای هر چیزی سببی قرار داد.(الکافی، ج1، ص183)
بنابراین انسان هر چیزی را که می خواهد به آن برسد باید از طریق اسباب طبیعی آن به دنبالش باشد، دعا هرگز در عرض این اسباب طبیعی نیست، یعنی کسی که مثلا دعا می کند ثروتمند شود هرگز کیسه پول از آسمان برای او پایین نمی افتد، بلکه استجابت دعای او از طریق همین اسباب طبیعی اتفاق می افتد.
و خداوند هم شرط کرده است که استجابت دعا و رسیدن به نتایج و مانند آن در گرو تلاش است:
إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»؛ خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد، مگر آنکه آن چه که نسبت به خودشان است را تغییر دهند. (رعد:11)
«أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»؛ خدا بر آن نيست كه نعمتى را كه به قومى عطا كرده تغيير دهد تا زمانى كه آنان آنچه را در خود دارند تغيير دهند.(انفال:53)
«لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»؛ انسان بهره ای جز به اندازه تلاشش ندارد.(نجم:39)
در روایات هم مطابق این آیات زیاد آمده است، به عنوان مثال امام رضا(ع) فرموده اند:
«مَن سَألَ اللهَ التَّوفیقَ وَ لَم یَجتَهِد، فَقَدِ استَهزَءَ بِنَفسِهِ»؛ کسی که بدون تلاش از خداوند موفقیت طلب کند، خودش را مسخره کرده است.(مجموعه ورام، ج2، ص110)
تاریخ چهل ساله ی حکومت صرفن مذهبی نشان داده این حرفا و پند ها فقط عوام فریبی و رکود است و ابتر
انچه که ما از حکومت مذهبی دیده ایم فقط ریا کار افرینی - رانت خواری و اختلاس پروری بوده است
دکترنادرنوری;992149 نوشت:
مگر این جوان مدد جو (badbakht1 ) در افرینش خود اختیاری داشته که الان به او سفارش کنیم که برای خدایی که این همه تنهایش گذاشته مایه بگذارد ؟؟
خدا او را افریده و وظیفه ی افریدگاری او هتمن ایجاب می کند که ازو نگهداری کرده و اسباب زندگی اش را مهیا سازد
B-neshan;992335 نوشت:
از خودتون میپرسیدُ حقانیت دین اسلام و اصلن وجود داشتن خدا چقدر منطقی و مستدله؟
ورود به موضوعات بی ربط مصداق ماهی گرفتن از آب گل آلود است!!
.
ببینم شما وقتی بیرون هستی و حتی زن های مختلف رو می بینی همون بیرون خودارضایی می کنی؟ اگه نه که نشونه ی خوبیه چون اراده رو داری.
پس تو محل اختفات اینکارو می کنی.
مضطرب گرامی
هیچکدوم از ما توی خیابون دستشویی نمی کنیم و خودمون رو نگه می داریم تا به محل مناسبش برسیم. اما آیا به این معنیه که میشه کلا عمل دستشویی رفتن رو ترک کرد؟
این ضعف تحصیلی و ... که گفتید به خاطر افسردگیه که به خاطر ملامت خود بدست میاد. یه سری عوارض هم ناشی از افراط در خودارضایی اند. متاسفانه حرفهای اشتباهی که یک عده (البته با قصد خیر) منتشر کردند باعث ایجاد مشکلات روحی برای ما میشه و خود این افسردگی باعث افراط میشه. حتی کار رو به جایی می رسونه که مانع از ازدواج میشه.
اولین قدم برای بیرون اومدن از این چرخه باطل، خوندن نظرات پزشکانه تا به دروغ بودن اون مطالب پی ببرید. سایت زیر نظرات پزشکان رو با ذکر منبع جمع آوری کرده که خیلی بهتون کمک می کنه. http://www.ktark.com/thread-250.html
این حرفها راهی برای توجیه کارهای اشتباهی که مرتکب میشیم نیست
همین که خدا فعلا به شما فرصت داده که حتی به این موضوع فکر کنید رو مغتنم بشمارید
گاهی گناه فرد رو تا به جایی میبره که اصلا احساس گناه نمیکنه که هیچ خودش رو حق به جانب میدونه و طلبکار هم میشه
همچنان برای بنده این بخش از صحبتهای شما قابل درک نیست که رها کرده رفته یعنی چی مثلا باید چگونه میشد که شما فکر میکردید مورد توجه هستید
اولیاء الله هم در شرایطی 20 نبودن که بخواهیم بگیم چون همه شرایط براشون فراهم بوده پس به این جایگاه رسیدن یک قابلیتی از خودشون نشون دادن
مثلا اگر تو واقعا کربلا از آسمون براشون بارون نازل میشد خیلی جذابیت داشت و قابل قبول تر بود فکر کنم به نظر شما که حتی یه بچه به اون کوچیکی تو اون شرایط واقع نمیشد نگاه مادی به مسائل مطمئنا انسان رو به این سمت سوق میده
اصل و هداف افراد تعیین کننده مسیر خواهد بود ممکنه یکی کاملا در شرایط بسیار خوب از نظر ما باشه ولی هیچ احساس رضایت مندی نداشته باشه
در پیشرفتها و شکستهای افراد بخش بیشتر رو مربوط میشه به همت و تلاش فرد ممکنه یه بچه تو خانواده فقیر متولد بشه ولی بعد از اینکه بزرگ شد و تونست رو پای خودش بایسته اگه اراده کنه می تونه شرایط رو برای خودش تغییر بده
فقط مهم اینه که این فرد چه دیدگاهی داشته باشه اگه کارش فقط آه و ناله باشه یا به فکر راهکار و تلاش کردن برای رسیدن به اهدافش
با همه این اوصاف خداوند با توجه به شرایط افراد ازشون انتظار داره مهم اینه شما با توجه به شرایطی که دارید چه رفتاری ازتون سر بزنه مهم اینه که تو اون شرایط بهترین باشید نه در شرایط فردی دیگری باشید و بخواهید بهترین باشید تو این شرایط چگونه بودید مهم اینه
سلام .
این صحبت شما با مشگلتون هیچ ربطی نداره ....
ببینید ...
فکر میکنین که انسانهای موفق ... کسایی که به راحتی ازدواج میکنند ؛ کسایی که به راحتی پول در میارن ... اینچنین مانند شما تفلسف میکنن ... اصلا این حرفها رو بهشون بزنین خندشون هم میگیره ...
این افکار شما برای آدم های بدبخت بیچاره هست که در درون این تفکرات غرق میشن و هر کاری هم که میکنند نمیتونند عوض بشوند ... اگر میخواهید دنبال این جور سوالات برید ... هر چقدر هم که برید جلو جواب نمیگیرید ...
خوب که چی ... اصلا جوابش رو هم دونستید ...
شما یک سری مشگلات دارید ... باید هم مشگلات رو حل کنید ... بردار محترم ... بابا ... ما یک روش اندیشیدن داریم با عنوان Problem Solving که بهت یاد میدن چجوری مشگلات رو ببینیم و تجزیه تحلیل کنیم ...
چرا دنبال راهی که دانش بنیان هست نمیرید ... برید و به صورت منطقی باد بگیرید چجوری باید مشگلاتتون رو حل کنید ... روش این هست ...
در مورد دعا و ...
من خودم اینقدر دعا کردم و دعا کردم و جواب نگرفتم که دیگه نمیتونم دعا کنم ... یعنی حالم بد میشه موقع دعا کردن ...
برادر بدبخت من ...
شما که تحصیل کرده هستید ... واقعا دوست دارید اینجوری مشگلاتتون حل بشه!!! با دعا کردن !!!
فرض میکنیم که الان شما میخواهید با یه دختر زیبا ازدواج کنین ... یه تسبیح میگیرید دستتون و شروع میکنین به صلوات فرستادن و ... روزه میگیرید و .... نماز میخونین و ...
در همین حین یهو ... برادرتون هم تصادف میکنه و میوفته درون بیمارستان ...
در همین حین یهو ... پدرتون ورشکست میشه ...
میخواین چی کار کنین ... میخواین نمازهاتون رو غلیظ تر بخونین ... به نظرتون این راهشه ...
مثلا فرض میکنیم شما یک فوتبالیست باشید ... و میخواید گل بزنین ... چی کار میکنین ... وسط زمین تسبیح دستتون میگیرید و آیت الکرسی میخونین ...
اگر اینجوری بود که مسی و رونالدو و ... همشون در حال تسبیح فرستادن بودن ...
مسیر این نیست ... مسیر این نیست ...
حتی اگر مسیر این هم بود ... من برای حل مشگلاتم دنبال این مسیر ها نمیرفتم ... چون قابل مهندسی کردن نیستند ... باید اینقدر دعا کنی که یهو از آسمون تلپ بیوفته پایین ...
ببینید ...
شما تحصیل کرده اید ... خیلی هم تحصیل کرده اید ...
کدوم دانشمند ... کدوم انسان فرهیخته ... کدوم مخترع ... کدوم کاشفی رو میشناختین که اینجوری مشگلاتش رو حل کرده باشه ...
این فکر ها رو ول کنین ...
یه خانومی بوده که شوهرش فوت میشه و در درون صحرا زندگی میکرده و یک بز داشته ... هر روز بز به کوه میرفته و میچریده و این خانوم هم از شیر بز استفاده میکرده و زندگی بخور و نمیری داشته ... تا اینکه یک فرد فرهیخته ای مهمانش میشه ...
و اون خانوم هم به رسم مهمان نوازی ... جلوی او یک پیاله شیر میزاره ...
مرده دلش به حال خانومه میسوزه ... و شبانه ... با یک چاقو بز اون خانوم رو میکشه ....
خانومه صبح پا میشه و میبینه که بز مرده ... به سمته شهر میره ... و مدتی رو کلفتی میکنه ... بازرگانی که اون رو به کلفتی گرفته بود ازش خوشش میاد و باهاش ازدواج میکنه و ....
شما یه مدرک بدرد نخور گذاشتی جلوت و ...
برادر من ...
فوق لیسانس مواد نه تنها در درون ایران ... بلکه در درون دنیا هم ارزش نداره ...
میخوای باهاش چی کار کنی ...
بری یه جا کارمندی کنی و ...
مئدرک تحصیلی ... و تخصص و دانش ابزاری هست که میشه باهاش فرصتهای بیشتری رو بدست آورد ...
فرصتهایی که فقط شما میتونین بدست بیارین و نه کسی دیگر ...
وقتی شما مواد خوندین ... رشته ای که هبچ فرصتی در درون بازار براش وجود نداره ... خوب رفتید برای خودتون بازی کردید ...
و آقا غوله تونسته شما رو بازی بده و این همه سال از زندگی شما رو ازتون گرفته ...
بازم میخوای بازی بخوری ...
مردم میرن درس میخونن که باهاش بتونند فرصت های بهتری رو شکار کنند ...
اگر شما میرفتید پیام نور برنامه نویسی میخوندید ...
یا اصلا حتی مدرک هم نداشتید ولی میتونستید اندروید برنامه نویسی کنین ... اون ارزشش بیشتر از مدرکتون بود ...
برادر مضطرب عزیز همواره در تاپیک های بسیاری گفته ام که بیشتر انحرافات درون دینی نشأت گرفته از نگاه گزینشی به آیات و روایات است، یعنی اینکه انسان به جای اینکه همه آیات و روایات را با هم ببیند یکی، دو روایت را گرفته و چشم بر روی بقیه می بندد!!
من فقط همین مقدار عرض کنم که اگر آن برداشتی که شما از این آیات و روایات دارید درست باشد هیچ حادثه ای نباید برای کسی بیفتد؛ هیچ مسلمانی نباید دچار گناه بشود روشن است که این نه منطقی است، و نه مطابق آن چیزی است که ما در جامعه می بینیم.
وقتی انسان با اختیار خودش که نشأت گرفته از ضعف اراده است خود ارضایی را دوست دارد و نمی تواند جلوی خودش را بگیرد چه توقعی از ملائکه دارید؟ که بیایند بزنند پشت دستش؟! پس فلسفه ی اختیار انسان چه میشود؟ فلسفه قوانین عالم چه میشود؟!
نقش دعا و صدقه و توسل و ملائکه حفیظ و مانند آن فقط مقتضی است، اینها نیروهای کمکی هستند، اصل ماجرا به دست خود انسان است، من قبلا هم گفتم اینها مانند دکمه turbo هستند که فقط در زمان حرکت اتومبیل کار می کنند، و این حرکت به دست خود انسان است، اگر انسان حرکت نکند هیچ کدام از این دکمه ها کار نمی کنند.
بنابراین اگر انسانی حرکت نمی کند، دوست دارد خودش را از پشت بام پایین بیندازد یا انسانی که از خودارضایی لذت می برد و اراده بر ترک آن ندارد چه توقعی از ملائکه حفیظ دارید؟
این که اسلام بر تربیت صحیح فرزندان از کودکی تأکید می کند به چه معناست پس؟ به این معنا که امکان انحراف انسان از همان دوران کودکی وجود دارد، هرگز اسلام نفرموده کودکان را رها کنید ما هواشون رو داریم!
منم اعتقاد دارم که ملایکه حفیظ وجود دارند ... چون واقعا دیدمشون ...
شاید این صحبتهای من رو بشنوین قبولش نکنین ... ولی اتفاقی بوده که افتاده ...
من چندین سال پیش از کسی خوشم میاد و اون هم از من خوشش میاد ... و نمیتونیم به هم برسیم و آخر سر فقط خستگی دعاهای شبانه روزی رویه بدن من باقی میمونه ...
روزها و شبهایی که تا صبح بیدار میموندم و آیاتی که در درونش اسم اعظم خدا هستش رو میخوندم ... روزی ده تا تسبیح آیت الکرسی میخوندم ... 40 تا تسبیح قل هوالله و ...
و اون روزگار گذشتند ... روزها و شبهایی که تسبیح به دست میخوابیدم و تسبیح به دست بیدار میشدم ...
از اون روزگار به بعد ... من کاملا به خدا بی اعتماد هستم ...
یعنی نمیتونم بهش اعتماد کنم ... نمیتونم دعا کنم و سالهاست که اصلا از دعا کردن بدم میاد ...
در حدود 2.5 سال پیش در درون شرکتی بودم که مدیرعاملش خیلی از من خوشش میومد و من عهده داره وظیفه 50 نفری بودم ...
که در حدود 35 نفرشون سی شارپ کد میزدند و در حدود 15 نفرشون کار طراحی بردهای الکترونیکی انجام میدادند ...
و تقریبا 1.5 سالی بود که اون پست رو داشتم و یک واحد هم در درون واحد پردیس دانشگاه تهران بهم داده بودند و ...
حقوقش هم خیلی خیلی خوب بود برام ...
تا اینکه بنا به دلایلی تصمیم میگیرم که برنامه های شرکت رو برای خودم بردارم ...
دلالیش هم این بود که برادر مدیر شرکت ... همش من رو اذیت میکرد ... ایشون در درون واحد r&d بازار بود ... و مثلا باهاش قرار fix میکردن که فلان سیستم باید راس ساعت 10 صبح فلان جا باشه ... ناگهان راس ساعت 9 صبح بهم خبر میداد ....
و همش میخواست من رو اذیت کنه ... و منم چون در درون اون شرکت از جون مایه میزاشتم اعصابم به هم ریخته بود ... و با خودم گفتم اگر یه زمانی من رو از شرکت بیرون انداختند حداقل چیزی در درون دستام داشته باشم .
بگذریم ... در حدود 50 نفری زیر دستم کار میکردند و منم تصمیم میگیرم برنامه های شرکت رو برای خودم بردارم ...
مثله این میونه که 50 نفر یک سال کار کردن و همشون رو من برای خودم بردام ... در حالیکه اون برنامه ها برای شرکت هست ..
همینکه خواستم اون هارد اکستنال رو بزنم به کامپیوتر ...
ناگهان دهها شاید صدهها موجود از درونم داشتند داد میزدند که این کار رو نکن ...
ولی من پام رو کردم در درون یک کفش و گفتم ... من با شما حرفی ندارم ... خیلی وقت هستش که حساب کتابهامون از هم جدا شده ...
ناگهان مدیر شرکت میاد پایین و میبینه که من هارد اکسترنال به کامپیوترم وصل کردم ...
ناگهان عصبانی میشه ...
و کامپیوتر رو خاموش میکنه و میگه بعد از ساعت اداری بیا بالا ...
من هم میرم بالا ...
داشتم باهاش صحبت میکردم و اصلا حرفهای من و استدلالهای من رو قبول نمیکرد ...
تا اینکه رسیدم به اینجا که ...
در درون شرکتتون خیلی اذیت شدم و ....
که ناگهان قفسه ها شروع میکنه به لرزیدن ... و از سقف صداهای عجیب و غریب میاد ...
و میزش شروع به تکون خوردن میکنه ...
من یه جور احساس غرور میکردم که کسی مراقبم هست و ...
و با چشمام دیدم که چحوری ترسیده بود ...
و تندی جلسه رو تمام کرد و من رو از شرکت انداخت بیرون ...
به هر حال ...
من با چشمم این مساله رو دیدم .... دیدم که کسی مراقبم بوده ....
[="Times New Roman"][="Black"]سلام و عرض احترام خدمت استاد مسلم عزیز
توی این قسمت ها شدیدا با شما مخالفم :khandeh!:
یادمه کلاس پنجم بودم پاییز و زمستون ساعت سه ظهر میرفتم توی کوچه و تنهایی با توپم بازی میکردم و به دیوار شوت می کردم
یکی از همسایه ها میومد میگفت اینقدر سر و صدا نکن می خوایم بخوابیم
بهش میگفتم مگه کوچه رو خریدی دوست دارم بازی کنم
کاری به این ندارم که حق با اونها بود که واقعا هم بود.
کاری هم به این ندارم که اونها همیشه لحنشون طلبکارانه بود و چه حق باهاشون بود و چه نبود فکر میکردند صاحب کوچه هستند.
می خوام بگم مطمئنا اگر من اون زمان درک و شعور الانم رو داشتم هرگز چنین حرفی نمی زدم و اصلا اون ساعت نمی رفتم بازی کنم.
به نظرم باید به جای اینکه بگیم "اقتضای سنت بود" باید بگیم "اقتضای فهم و شعورت بود"
اون موقع فهم و شعور من در این حد بود که بگم مگه کوچه رو خریدی و برای درآوردن لج طرف محکم تر شوت بزنم
الان فهم و شعورم در این حد هست که هروقت به اون روز فکر میکنم از خودم خجالت میکشم
من هم قبلا بابت مشکلات غر زیاد میزدم. ولی الان دارم برطرفشون میکنم و کمتر غر میرنم.
ولی به هیچ وجه واسم قانع کننده نیست که خداوند بخواد من رو توی سر کسی بکوبه که داره غر میزنه.
چون اون شخص الان فهم و درکش در همون حد هست. اگر اون هم فهم و درک من رو پیدا کنه مطمئنا دیگه غر نمی زنه.
و خداوند هم نباید شخص رو بخاطر فهم و درکی که دیگران داشتند و این نداشته سرزنش و عقابش کنه.
همانطور که نصوح سی سال گناه کرد و یک بار به اون درک و فهمی که باید می رسید رسید
و مسیر زندگیش تغییر کرد و خدا هم جوری باهاش رفتار کرد که انگار نه انگار گناهی کرده.
پس این خدایی که الان شما ترسیم کردید اصلا خدای منطقی نیست.
استاد عزیز الان خود شما دارید دقیقا همینکارو میکنید
یه بنده ی خدا خسته و درمانده و نا امید اومده.
و شما دارید اون رو زیر فشار میزارید تا از خدا گلایه نکنه
به نظرم بهتر بود یک کارشناس مشاوره شما رو در این تاپیک همراهی میکرد
خیلی مخلصم@};-[/]
سلام مسعود عزیز@};-
پست های ابتدایی بنده در خصوص اینگونه سوالات همانطور که در این تاپیک هم می بینید عمدتا انگیزشی و در راستای امید دادن به کاربر است؛ اما پست دوم به بعدم در گرو عکس العمل کاربر است، بسیاری از اوقات احساس می کنم کاربر نیازمند امید بیشتر است، به همین خاطر همان نگرش انگیزشی را ادامه میدهم، اما گاهی احساس می کنم مخاطب نیاز به تلنگر دارد، به همین خاطر پست دوم من ترکیبی از بیم و امید بود.
ادعا نمی کنم که مشاور یا روانشناس هستم، اما مطالعاتی در این زمینه داشته ام، و همچنین سعی می کنم خودم را جای مخاطب بگذارم تا همان حس او را داشته باشم.
دیدگاه بنده این است که اگر احساس مخاطب در برابر خدا صرفا ناامیدی در کنار شرمندگی باشد خب اینجا خودش را بر حق نمی داند اما از اینکه توان پیش رفتن ندارد احساس ناامیدی توأم با شرمندگی دارد، در چنین مصادیقی باید به سخنان انگیزشی اکتفا کرد، اما وقتی که مخاطب در کنار ناامیدی احساس طلبکارانه دارد، اینجا خودش را بر حق می داند، یعنی اصلا خودش را مقصر نمیداند و این ناامیدی را از جانب خودش نمی داند که به او انگیزه بدهید، کاملا به جای دیگر دل بسته و او را مقصر می داند که کم کاری کرده است، اینجا امید دادن به تنهایی کفایت نمی کند، اینطور انسان ها در کنار امید دادن نیاز به تلنگر دارند، تا خیلی خودشان را حق به جانب نبییند.
سلام
اراده انسان ممکن است به دلایلی ضعیف شود،اما هیچ وقت به صفر نمی رسد!!
شما از خدا طلب شغل و همسر دارید اما این اتفاق نمی افتاد...شما در تصمیم تان مصمم هستید،اما نمی شود...
همانطور که حضرت علی(ع) فرمودند:
عَرَفْتُ آللّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ العَزَائِمِ، وَحَلِّ آلْعُقُودِ، وَنَقْضِ آلْهِمَمِ
من خداوند سبحان را به درهم شكستن عزمها و فرو ريختن تصميمها و برهم خوردن اراده ها و خواستها شناختم.
بنظرم اول شما باید خودتان را سرپا نگه دارید...شاید برای شروع کار از بین بردن فیلم ها خوب باشد happy.
سلام علیکم
با این بخش انتقاد شما بدلیلی موافق نیستم .
مشورت با کسانی که نادانسته ای را میدانند کار مسلما درستی است یک بدیهی عقلی است ولی من میخواهم چیزی فراتر از آن را که تجربه کرده ام بگویم .
و آن این است که مطرح کردن مشکل امکان تامل و تحلیل بیشتری میدهد شاید طرف مقابل اصلا با مساله ما آشنا نباشد و ما در ذهن خود آن را نقد کنیم
یا صحبتهای کلیشه ای استاد شاگردی باشد که اشاره کردید و ما او را نقد کنیم همانطور که شما کردید
جالب این است که اینهم نتیجه میدهد . الان شما با نقدهایتان این مساله را تبئین و تحلیل هم کردید در حالیکه نظر اساتید و دوستان را کلیشه ای میدانستید
حتی راه حلی که بنظرتان صحیح است را هم دادید happy
[="Times New Roman"][="Black"] فاتح;992259 نوشت:
سلام
هدف من این بود که استارتر محترم فکر نکنند صرفا با خواندن این پست ها تغییری در زندگیشان رخ می دهد
و اگر با خواندن این پست ها انگیزه ای در درونشان بوجود آمد این انگیزه را وسیله ی کمکی برای ایجاد تغییرات پایدار در زندگیشان بکنند
نه اینکه با همین انگیزه خفیف و ضعیف مستقیم به سمت اهدافشان حرکت کنند. چون باز هم شکست می خورند
ایشان مانند کسی هست که کنار جاده بنزین تمام کرده
حال اگر شما دو لیتر به ایشان بدهید.
کار عقلانی این هست که ایشان این دو لیتر را صرف رسیدن به اولین پمپ بنزین بکند تا باکش را کامل پر بکند
نه اینکه دو لیتر بنزین را صرف رسیدن به مقصد بکند
چون با دو لیتر نمی تواند به مقصد برسد و باز دوباره وسط جاده بنزین تمام می کند.
هدف من این بود که این مطلب را به ایشان برسانم[/]
خوب معمولا اینطوری هستش که بسته به محل،رشته،علاقمندی و توانایی فرد گزینش انجام میشه.
حالا ممکنه همین الآن جور بشه و ممکنه مدتی بعد.
به هر حال دانستن این اطلاعات بهتر از ندانستنشونه.
اگر این اطلاعات مشخص باشه، احتمالش هست که کاری جور بشه و اگر مشخص نباشه 100٪ جور نمیشه!
من در دوران خدمت یک کارهای سخت و عجیب و غریبی انجام می دادم که نگو. مثلا یادمه یک شب به تنهایی 8 تا افغانی گرفتم. خدمت کاری است که حقوقش کم است و تا دلت بخواد فعالیت بدنی دارد. اما چرا هیچ تغییر شرایطی حس نکردم؟ شما می گید توسل کردید. من هم توسل کردم و خیلی هم توسل کردم ولی هیچ فرجی در کار من نشد. اینه که می گم واقعا ژن برتر درسته. شاید در اجداد من ژن یک آدم حروم زاده ی حروم لقمه وجود داشته و خدا می خواد انتقام اونو از من بگیره.
سلام علیکم
توی خدمت برای خودتان کار نمی کردید مثل من بودید ، بیگاری میکردید . منظور از بیگاری زمانی است که باید بگذرد تا اتمام خدمت .
هر کسی در این شرایط احساس رضایت نمیتواند بکند .
منظور بنده کار برای خودتان بود بی هیچ قید و شرط و اجبار و بیگاری . حتی شروطی که خودتان قبلا برای کار میگذاشتید را نباید بگذارید چون میبینید که نتیجه نداده .
کسی هم مقصر نیست . واقعا کسی هم مسئول اشتباه من یا شما نیست .
نه باید کسب درآمد کنید مگر اینکه بخواهید مهارت خاصی داشته باشید ولی چون کاری که اقتضای آن فعالیت بدنی است حتما حق الزحمه دارد و تخصص خاصی نیاز نیست شما پول در می آورید
یکی از اقوام فوق لیسانس حسابداری گرفته بود چند وقت دنبال کار دولتی بود ولی نتوانست کاری پیدا کند . چند وقتی گذشت پدرش پیشنهاد داد کارآموزی یا کارورزی رایگان برود یک شرکت حسابداری که بیلان سالیانه شرکتها رو رسیدگی میکرد .
الان سه سال میگذرد در همان شرکت استخدام شده و ماهیانه ثابت ۴ میلیون میگیرد در حالیکه یک سال و نیم بدون حقوق میدوید اینطرف و آنطرف .
بنده که برای این هم خدمتی ام کار میکردم ایشون پیمانکار بود و بنده روزانه حقوق میگرفتم کار نقاشی ساختمان هم بلد نبودم شاید شما از بنده مهارت بیشتری داشته باشید بتوانید برای خودتان کار کنید
سلام ...
جناب بدبخت فلک زده ... خخخخ
به پبشنهاد بهتون میکنم ... امیدوارم که جدی بگیریدش ...
ببینید ...
در صورت امکان شما که این همه خرج کردین و فوق لیسانس گرفتین ... یک دوره کوتاه مدت mba برین ...
یا حتی اگر پولش رو ندارین ... یا وقتش رو ندارید ... برید و در درون سایت متمم ثبت نام کنین ... و مطالبش رو دنبال کنین
سعی کنین کتابهای روانشناسی و مدیریتی بخونین ... دیدتون رو واقعا تغییر میده ...
من قبول دارم که کار نیست ...
ولی همونجور که خودتون هم گفتیم ... کارهای 300 هزار تومنی هست ...
حالا بیایم و اغراق نکنیم ... شما میتونین کار 1 میلیونی هم گیر بیارین ... ولی شما هم برای خودتون آرزو دارین ... میخواین با زیبا ترین دختر ازدواج کنین ... برای خودتون شرکتی بزنین ... برای خودتون کسی بشید و ...
ببینید ... روش همون چیزی بود که بهتون گفتم ...
الان دایره فرصتهای شما دایره ای هست که نهایتش میتونید حقوق 300 هزار تومنی کسب کنین ... میتونین برین ... ظرف بشورین ... کارت پخش کنین .... فتوشاپ کار کنین ... تسبیح بگردونین ... تایپ کنین ... مقالات دانشجویی انجام بدین ... پروژه دانشگاهی انجام بدین ... تدریس دروس دبیرستان و دانشگاه انجام بدین و ....
اولین کاره شما این هستش که بشینید و اینها رو لیست کنین ...
بعدش شما باید حساب این رو بکنین که کدومیک از این کارها فرصتهای بهتری براتون در آینده ایجاد میکنه و تهدید های کمتری داره ... و اون مسیر رو انتخاب کنین ...
کسی نگفته که حقوق شما 300 هزار تومن باقی میمونه ... شما در درون یک شرکت میرین ... این مهمترین نکته مساله هست ...
کاره اون شرکت رو یاد میگیرید
در درون اون شرکت دوست پیدا میکنین ... دوستهایی که مانند شما میخوان یکی رو صد تا بکنن
و ...
الان کسایی که حسابداری میخونن زود تریلیارد میشن ...
میدونین چرا ...
چون میرن در درون شرکتها و میفهمند که مثلا فلان شرکت ... میره از آقای ایکس پسته رو میخره کیلویی 80000 تومن میبره به آقای ایگرگ میده 100000 تومن ...
بعدش اون حسابداره با خودش میگه چرا من این کار رو نکنم ...
با اینکه حسابداره شاید حقوقشون به 3 میلیون تومن در ماه نرسه ... ناگهان فرصتهای کاری رو کشف میکنند ...
یه مثال دیگه براتون میزنم ....
یک خانومی در درون ایران هستند ... ثروتمند ترین خانوم ایران هستند و ثروتشون در حدود 200 ... 300 میلیارد تومنی هست ... میدونین چجوری اینقدر پولدار شدن ؟؟؟
هیچی ....
ایشون دفتر دار یک شرکت حمل و نقل شدند ... دیدند که رییس شرکت ... کامیون و کانتینر اجاره میکنه ... میده دست راننده ... و راننده مثلا بار رو از بندر عباس میاره تهران و این وسط داره پول زیادی رو به جیب میزنه ...
و ایشون با خودش گفت چرا من این کار رو نکنم ...
پول و حقوق اصلا چیز مهمی نیست ... همینقدر باشه که از گرسنگی نمیری ... کفایت میکنه ...
مهم این هستش که جایی بری که بتونی فرصتی بدست بیاری ...
پورتی رو برای موفقیت گیر بیاری
و ...
کار 300 تومنی رو شروع کن ...
بعدش شاحصه های اینکه خودت بتونی اون کار رو شروع کنی رو در نظر بگیر ...
اگر در امتداد مسیرت بود و میتونستی تصور کنی که از اون مسیر پولدار بشی .... بعدش میتونی بری با یه آدم صحبت کنی و نصف نصف شریک بشین ... کار از تو و سرمایه از اون ....
مهم این هستش که مدیریتی روی دایره فرصتهات بتونی داشته باشی ...
به مرور زمان میتونی دایره فرصتهات رو بزرگتر کنی ... و دیگه انتخابهات ... انتخابهای 300 هزار تومنی نخواهند بود ... و انتخابها و فرصتهای بهتری در درون سبد فرصتهات خواهی داشت .
اوسکول پرنده ای است که وقتی برای زمستان غذا جمع آوری میکند محل نگهداری آنها را فراموش میکند ؛ یا موقع خانه سازی فراموش میکند که آن را کجا ساخته است ؛ همچنین اگر اوسکول از خانه بیرون برود ممکن است که راه برگشت را گم کند ؛
شنقول پرنده ای است که غذای خود را به اوسکول میدهد تا برایش نگهداری کند ؛ شنقول از اوسکول هم اوسکول تر است ؛
حال اگر اوسکول و شنقول با هم جفت گیری کنند ؛ پرنده ای به نام دونقول به دنیا خواهد آمد ؛ میزان شعور این حیوان از جهان طبیعت واقعا حیرت آور است .
دونقول تمام عمرش به دنیال اوسکول و شنقول هست که برایش غذا مهیا کند ...
دونقول از اوسکول و شونقول هم اوسکول تر است .
سلام و عرض ادب
برادر گرامی
خداوند برای حل هر مشکلی راه حلی گذاشته
راه حل کسانی که امکان ازدواج دائم ندارند ازدواج موقت است
برادر گرامی
شما هنوز به پله نرسیدید !
بعد می گید پله وجود نداره!
با این تلقین تفکرات منفی و نگرش منفی حتی اگر فرشته ها هم به زمین بیان نمیتونن شما رو از این افکار رهایی بدن
در واقع تا وقتی شما دارید انرژی منفی از خودتون ساتع می کنید ، هیچ وقت به موفقیت نخواهید رسید
اگر فکر می کنید خدا از طریقی غیر از اسباب به شما کمک می کنه ، سخت در اشتباه هستید
همین افرادی که در این تاپیک سعی در کمک کردن به شما دارن ، بنده های خدا هستن
خداوند از طریق بنده هاش به بنده هاش کمک می کنه
شما نمی تونید بگید خدایا به من کمک نکردی !
چرا که هر دستی و هر زبانی که سعی داره به شما کمک کنه ، تا مشکلتون رو حل کنید ، دست و زبان خداست
اما خدا هیچ کس رو جبرا جلو نمی بره
این خود شما هستید که باید بخواهید تا جلو برید
سلام و عرض ادب
برادر گرامی
بنده این حس شما را تمام و کمال و با تمام وجود حس می کنم
بنده نیز تا زمانی که مانند شما فکر می کردم وضعیت شما را داشتم
تغییر از روزی شروع می شود که شما تصمیم بگیرید که ان شخص قبلی نباشید
البته شاید زمان بر باشد
برای بنده در حدود 10-12 سال زمان برد
این را هم در نظر بگیرید که اکثر سلول های انسان طی یک دوره 7 الی 10 ساله تغییر می کند
توقع نداشته باشید که طی دوره ای کوتاه مشکل حل شود
اما هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه هست
حتی اگر فقط یک روز بتوانید با عشق و نگرشی جدید زندگی کنید به یک عمر زندگی نکبت بار می ارزد
عجله نکنید
برنامه ریزی داشته باشید و آینده نگر باشید
با صبر و پشتکار تمام مشکلات حل شدنی است .
نه برادر اینارو نمیگم...
کدوم شهر هستید؟
کی میگه؟؟!!!
داداش اینقدر فاز منفی به خودت نده...
اینا فقط ساخته ذهن شماست!
یکی هستش که وارد اتوبوس میشه و فک میکنه الآن از راننده گرفته تا اونکسی که روی بوفه ته اتوبوس نشسته الآن زیر چشمی دارن نگاهش میکنن و تو دلشون به دماغ درازش میخندن...این همونی هستش که هر دوسال یکبار دماغشو عمل میکنه!
یه نفرم میبینی دماغش واقعا تو آفسایده ولی به خاطر بینش درستی که از خودش داره میشیه یه سلبریتی تو آمریکا...
حالا بگذریم الآن فرصت نیست ...
یه مطلبی خاطره دارم که اگه یک روانشناس و کارشناس تربیتی نگفته بود منم نمیگفتم...
تعریف میکرد که یکبار از دوستش که متخصص غدد و ...بود، پرسیدم استاد راسته که میگن افرادی که استمناء میکنن چشمهاشون کم سو میشه و ....
دکتره بهش گفته بود عزیز دلم اگه اینطوری بود که الآن نه تو میدیدی و نه من....
راحتت کنم برادر، توی این مملکت 99٪ استمنا میکنن...
اگه تو یک بیابونی وارد شدی که فقط گنداب و مرداب توش بود و یه نفر بهت گفت من سالهاست آب نمیخورم و با دعا و نیایش زنده ام بدون که داره دروغ میگه و از همون گنداب میخوره...
من از رییس انجمن اسلامی و بسیجی گرفته تا لات و چاقو کش رفیق داشتم همشون میزدن...فقط دوزش فرق داشته!
گفتم 99 درصد و اون یک درصد هم گذاشتم واسه اونایی که الآن میخوان به من گیر بدن که چرا همه را گفتی....اونا هم شما فرض کن جزء اون یک درصد باشن وگرنه میگفتم.....درصد.
بگذریم.
ولی میدونی چیه برادر شما بیشتر روحیه ات را باختی...کم کم درست میشه اگه بخواهی...
از لاک جدل و دفاعی بیا بیرون...اینجا دوستای خوب زیاد هست....20 درصد این حرفها رو عمل کن...باور کن میشه...نترس...متاسفانه مدارس و دانشگاهها و همه و همه فقط مشتقگیری و انتگرالگیری بلدن یاد بدن.
نمیخوام بترسونمت ولی با این روحیه حتی اگه ازدواج هم کنی، قطعا به مشکل میخوری و به طلاف میرسی!
من نمیخوام بترسونمت ولی باید افکارتو درست کنی
خدا رو شکر کن که این وضع رو داری
من توی یک تاپیک دیگه گفته ام که پسر جوانی دارم و معتاد هستش....
من هم مجرد بودم و هم متاهل و هم پدری هستم و هم کار خوبی دارم..
هم یه زمانی استمنا میکردم و حالا همه چیز تموم شده...
حالا زن و بچه و خونه زندگی دارم...
پس هر دو درد رو کشیده ام...یعنی هم فشار شهوت مجردی و هم عذاب وجدان استمنا....و هم درد پدری با فرزند بیمار (معتاد)
پس از روی باد هوا زر مفت نمیزنم...
حاضرم همه زندگیمو بدم تا پسرم سالم بشه....یعنی درد مجردی و شهوت و بیکاری و فقر ...همشون از درد یه پدری که فرزند معتاد داره کمتره..
ولی ناله و شیون نمیکنم...
مخلص خدا هم هستم....چون یقین دارم که کارش حکمتی داره...بالاخره 60-70 سال میخوام عمر کنم، هرچی که مولا بخواد ما هم میگیم چشم! نوکرشم هستم! .
باز دارم تاکید میکنم، من هر دو درد را کشیده ام...این درد خیلی سنگینتره از درد تو!
تو ده تا راهکار داری...من چی؟!
این حرفهارو هم هیچوقت نمیخواستم بزنم...ولی دیدم خیلی نا امیدی، خواستم دردت کمتر بشه.
در مورد کار هم بگو کدوم شهری...تلاشمو میکنم
باشه قبول شما فیزیکدان و من فقط یک ویزیت دان 8->
فقط یک چیز را بگم اگه همین نکته را قبول داشته باشی پس باید خدا برای ما مشخصن مایه ای گذاشته باشه تا ما هم به عنوان عکس العمل ازو تشکر کنیم وقتی که هر چه بدبختی است را برای درماندگان حواله می کنه و شیادان و درغگویان عوام فریب را پیشرفت می دهد و یار مطلومان نیست نباید انتظار دوستی و عبادت را از طرف ما داشته باشه به قول خودتان که فیزیکدان هستید از بزرگتر آغاز می کنیم ای خدا عمل بکن تا عکس العمل ببینی ای خدا هوای ما خوب را دشته باش تا عبادتت کنیم
ای خدا تا به وعدهایت عمل نکنی عکس العملی خوبی هم از ما نباید انتظار داشته باشی
که فیزیکدان می فرماید تا عملی نباشد عکس العملی هم نیست
شما درست شناخته اید ؟؟
اگر درست شناخته اید عدالت خدا کجاست ؟
ما خدا را نمی شناسیم یا شما ؟ ؟
ما که می گوییم خدا عادل نیست و دهها نمود عینی و واقعی به عنوان شاهد برای این اداعا می اوریم یا شما که ادعا دارید خدا را می شناسید ولی یک نمونه خرد پذیر از عدالت او را در دنیا نمی توانید نشان دهید ؟
ما خدا را نمی شناسیم یا شما ؟؟؟
شما فقط ادعا می کنید ولی در مقام اثبات ادعا هیچ در چنته ندارید
خوب قبول خدا عادل ؛ بفرمایید چند نمونه از عدل او را در جهان
از کجا می دانم ؟؟
خب باشه اگر درستکار بوده و با تلاش خود به موفقیت رسیده اند پس چرا الان یا کانادا هستند یا زندان یا فراری یا تحت تعقیب قوه ی قضاییه ؟؟
اقای خوشبخت
بعضی ها به شما دلگرمی میدهند که به خودت و نیروی اراده خفته ات ایمان بیاوری...
بعضی ها به تو می توپند و تشر میزنند تا به خودت بیایی و از لاک انفعال خارج شوی...
تمرکزت رو بذار بر روی کسب قدرت و اراده نه پول...
سلام
چرا یه راهی هست: ازدواج با یه خانم مطلقه که خونه هم داشته باشه. من خیلی جدی به موضوع فکر کردم ولی جرئت نکردم مطرحش کنم. فرهنگهای اشتباهی که توی جامعه هست باعث میشه خیلی در مقابل این موضوع جبهه بگیرند.
به هر حال نداشتن کار فقط مشکل من و شما نیست و دیگرانی هم هستند که با این قضیه کنار اومدن.
در مورد عوارض جسمی خودارضایی هم زیاد اغراق شده. البته کسانی که اینها رو گفتند قصدشون خیر بوده اما نمی دونن با این کارشون چه بلایی سر روان ما میارن. آدرس زیر یه سری مطالب خوب رو از سایتهای پزشکی جمع آوری کرده با ذکر مرجع:
http://www.ktark.com/thread-250.html
سعی کن خود ملامت گری رو بگذاری کنار تا بعد بتونی برای کم کردن تعدادش یه فکری کنی. من یه مدت با یه سری کارهای فکری میل جنسیم رو کلا خاموش کرده بودم ولی بعد از 6 ماه ترسیدم که مبادا مشکل ایجاد کنه برای ازدواج آیندم و بعد با کلی زحمت دوباره برش گردوندم. فعلا فقط حواسم هست که تعدادش زیاد نشه. این آمار 99 درصدی که حمیدرضا گفتند هم آمار بی راهی نیست منتها کسی نمیگه تا عادی نشه برامون.
در مورد زودانزالی هم نگران نباش که مشکل اکثر جوونهاست. متاهل که شدید یه سری راهکارها براش هست که می تونید از داروخانه بپرسید. دارو هم سر خود مصرف نکن.
یه جایی با خودت خلوت کن و تمام کسانی که ازشون دلخوری رو ببخش. بهت آرامش میده.
تمرین اراده هم اگه خواستی بهترینش سحرخیزیه. ساعت 5 صبح بیدار شو، بعد پاشو وایسا یا راه برو تا وقتی نیاز کاذبی که می خواد شما رو به رختخواب برگردونه از بین بره (یهو از بین میره) بعد می تونی بخوابی. این رو امتحان کن و تاثیرش رو بر اعتماد به نفست ببین. برای بیدار شدن هم برنامه I cant wake up تحت اندروید عالیه. بیدار که میشی ازت تست هوش میگیره تا مطمئن بشه که کامل بیدار شدید. اگر اول صبح دو تا لیوان آب بخوری هم یه حس آبکی خاصی در طول روز بهت میده که اون هم جالبه.
سلام
دوست گرامی
شما مغز دارید؟
دست و پا چطور؟
هوا برای تنفس دارید و نفس می کشید؟
غذا برای خوردن دارید؟
چشماتون می بینه؟
گوشاتون می شنوه؟
فعلا همین ها رو شکر گزاری کنید و از همین ها استفاده کنید و عمل کننده باشید تا نتیجه اون رو هم ببینید!
شما ابتدا معنای عدل را درک کنید و آن را با مساوات اشتباه نگیرید
به مرور عدل خداوند را درک خواهید کرد!
عدل خداوند آن جاست که اگر پدرت پولدار باشد ، نهایت می توانی پولدار باشی و انسان شدن بسیار سخت خواهد بود !
اما اگر فقیر باشی و رنج کشیده باشی ، هم می توانی پولدار باشی و هم می توانی انسان باشی !
عدل ان جاست که خداوند به شما 500 تومن داده و از شما به اندازه 500 تومن توقع دارد
و به دیگری 1 میلیارد داده و از او به اندازه یک میلیارد تومن توقع خواهد داشت !
پس شکر گذار باشید که مسئولیتتان کمتر است !
دوست گرامی
خوب فکر کنید
موفقیت با خوشبختی تفاوت دارد
هیتلر و ناپلئون هم موفق بودند
اما خوشبخت نبودند!
موفقیت فقط با تلاش ممکن می شود
اما برای رسیدن به خوشبختی ، باید در کنار تلاش انسان نیز بود و انسانیت را زیر پا نگذاشت
سلام دوست گرامی.
به نظر من، حال ناخوشآیند شما نتیجه اعتقاد شماست.
شما باور کردید که خودارضایی ضررهای انچنانی داره... باور کردید کسی که این کارو میکنی انسان پستیه! شما باور کردید که خدا از کسی که خودارضایی متنفره و ...
این اعتفادات باعث این حس ناخوشایند شده. اما بهتره شما به این اعتفاداتون خوب فکر کنید! تحقیق کنید!( به عنوان مثال چند تحقیق علمی، این عوارض عجیب رو تایید کرده؟)
سپس، اگر عمیق تر نگاه کنید، از خودتون میپرسیدُ حقانیت دین اسلام و اصلن وجود داشتن خدا چقدر منطقی و مستدله؟
وقتی بدون جانب داری و با مطالعه به پاسخ برسید، احتمالن میبینید که
درین دنیا به تنهایی، باید با مسوولیت زنده بودن دست و پنجه نرم کنید. هدف تعیین کنید، برنامه داشته باشید و زندگی( یا خودکشی) کنید. اونوقت دیگه خود شما خدای خودتون میشید، رشد میکنید و به بلوغ میرسید و دیگه جز اکثریت نخواهید بود. چه روز ترسناک و شیرینی خواهد بود.
با ارزوی موفقیت، شاد باشید.
سلام
گرامی، بنظر نمیرسد دوست ما تنها باور داشتند که خود ارضایی ضرر آنچنانی دارد، بلکه ضرر ٱن را به عینه در خود دیده اند...خودتان اوج ناامیدی و بد بینی را در پست هایشان ببینید...
کلیپی را دیدم که یک سگ با دو پای خودش در حال خود ارضایی بود!!! باورم نمی شد حتی آن حیوان را هم از روال طبیعی خود خارج کرده بودند!!!
هیچ انسانی نزد خدا منفور نیست حتی بدترین اعمال را داشته باشد...
هرکسی قوانین را رعایت کرد به اخطار ها توجه کرد تمام مشکلات برایش آسان می شود... هرکسی هم اعتنا نکرد و گفت این ها خرافات است و احساس بی نیازی کرد به صورت خودکار از مدار خارج میشود!!
مگر اینکه بازگردد و قوانین را رعایت کند در اینصورت گویا اصلا اتفاقی نیفتاده...
البته نعوذ بالله ما جای خدا ننشستیم که بندگانش را قضاوت کنیم که چنین و چنان می شود. قضیه خیلی پیچیده تر از این حرف هاست.فقط او زوایای پنهان ما را میداند.
بنده دیگر سوادم در این زمینه همینقدر است... اینطور تجربه کردم و فهمیدم...
خدا هم میدانست انسان فساد میکند با این حال به فرشتگان گفت :من چیزی میدانم که شما نمیدانید...
سلام مجدد
جناب استارتر....
ببین برادر اینطوری و با این نگاه در این تاپیک چیزی کاسب نیستی و به همین دلیل و نگرش شما در دنیای بیرون هم کاسب نیستی...
تا حالا حدود 80 پیام طولانی و متوسط دریافت کرده ای و حتی یک مورد تایید نکردی و حتی یک صلوات پای حرف کسی نزدی!
بیا یه کاری بکن...
دو قطعه لوله به قطر 10-15 سانت و به طول یک متر بردار و هر دو دستهایت را از زیر کتف بکن توش و از یکی بخواه تا محکم ببندش....مثل یک عروسک میشی که به جای دو دست دوتا لوله داره...
بعدش یکماه همینطوری زندگی کن...
خداوکیلی این کار رو بکن...
برای حمام و توالت و غذاخوردن و نوشتن و ....کلا محتاج دیگران میشی...
ببین چه حالی بهت دست میده....
مجبور میشی صبح تا شب بشینی گوشه خونه و گریه کنی که ای خدا این چه وضعیه؟!!
عدالتت کجاست؟!!
وجدانا این کار را بکن...۳۰ روز تمام...
بعدش دستاتو باز کن...
یهو میبینی که تمام مشکلاتت حل شده!
بهت قول میدم که اونموقع میتونی ماهی حد اقل 10 میلیون دربیاری!
چون دوتا دست داری!
البته این کار رو میتونی با چشمها یا پاهاتم بکنی...
تازه بعد یکماه نماز خون هم میشی چون دوتا دست داری!
تازه میای تو اسک دین و به همه امید و نشاط میدی...چون دوتا دست داری که دیگه محتاج کسی نیستی!
هر روزت خیلی با نشاط و باحال میشه چون دوتا دست داری و برای یک توالت رفتن مجبور نیستی التماس دیگران را بکنی و پیش هر کس و ناکسی خوار و زبون بشی!
باشه هر چه شما بگین
سلام علیکم
لطفا دوستان همراهی کنن . هر مشکلی راه حلی داره ، راه حلی سراغ دارن بدن . گاهی یک مشکلی که راه جل ساده ای دارد و آدم نمیداند برایش تبدیل به غولی بی شاخ و دم میشود که نمیشود شکستش داد و نا امید میگردد
ما هم توی زندگی مان اگر دقت کنیم از این غولهای کاغذی زیاد داشتیم و داریم . اگر قرار به تمسخر دیگران است پس چرا خودمان بارها در زندگی دچار آن بوده ایم ؟
نگید همگی عالم دهر بودید و بدون پنجری جاده عمرتان را طی کردید . پس اگر راه حلی دارید که تجربه کردید یا آموخته اید بدهید .
خدا عوضش را به شما بدهد و غولهای کاغذی ذهنی و عینی تان را از سر راهتان بردارد . ان شا الله
سلام رام گرامی
خیلی از مشکلاتی که ایشان فرمودند از جمله همین ناامیدی و بدبینی ناشی از خودملامت گریه. این رو خودم هم تجربه داشتم و میدونم که با رفع خودملامت گری خیلی از مشکلات حل میشه. شما هم البته قصدتون خیره و می خواهید جلوی یک کار غیرشرعی رو بگیرید اما این شیوه فقط اثر تخریب داره.
و بله. خودارضایی در حیوانات هم وجود داره.
سلام
بله، ممنون از تذکر شما.
همین حس بیهوده ی بیش از حد گناه کار دانستن خود،انسان را از پا در میاورد... قبول دارم...ظرفیت انسان ها متفاوت است...هدف من هم نه تمسخر بود نه تحقیر و نه تخریب.گاهی اوقات ادم با شنیدن و دیدن بعضی چیز ها به خودش میاید این را خودم هم تجربه کردم...
در پست 6 گفتم که خودم با این موضوع در حال دست پنجه نرم کردن هستم و زمین خوردم. بار ها و بارها زمین خوردم.
تجربه خودم را هم که چگونه با این موضوع کنار آمدم در همان صفحه اول بیان کردم.انسان زنا را عمل بدی میداند و حتی دیگران را که مرتکب این عمل شده اند را سرزنش می کند اما وقتی خود در آن وضعیت قرار بگیرد ممکن است همه چیز را فراموش کند!!!
مسائل جنسی انسان با تقوا و بی تقوا نمی شناسد، دیر بجنبی زمین خوردی!!
شما هم گویا تجربه خود را بیان کردید... بقیه دوستان هم بیان کردند...
انواع دلسوزی ها و تلنگر ها زده شد. دیگر گوش شنوا لازم است.عمل لازم است.
سلام و عرض ادب
این حرف بنده نیست
حرف خالق شماست
اگر فکر کنید و ببینید
که یک دست مصنوعی ، یک پای مصنوعی ، یک قلب مصنوعی و هزاران مورد دیگر
که هیچ کدام به اندازه یک عضو سالم کار نمی کند
چقدر قیمت دارد
قدر این نعمت ها را بیشتر خواهید دانست
و ازاین سرمایه ها استفاده بهتری خواهید داشت
این را نیز بدانید که خالق شما نیازی به شما ندارد !!!
تمام قوانین و مسائل دینی نفعش به خود مخلوقات می رسد !
علم امروزه کشف کرده که
مراقبه یا همان نماز به سیستم اعصاب و روان آدمی منفعت می رساند
روزه موجب سلامتی بدن و دستگاه گوارش و تقویت اراده خواهد بود
( برای بیماران و افرادی که قدرت برای روزه گرفتن ندارند ، طبق آیات قرآن واجب نیست)
و تمامی قوانین دین برای بهره مندی انسان از زندگی بهتر و سالمتر خواهد بود
خالق شما نه به نماز شما احتیاج دارد ، نه به روزه شما ، نه به صدقات و زکات شما
اما شما و اطرافیان شما نیازمند این مسائل هستید !!!
در پناه حق تعالی
سلام دوست عزیز.
بسیار ناراحت شدم.
تنها امیدی که می تونم بهت بدم اینه که بدون تنها نیستی.
با این فرق که من تو ۱۲ سالگی این بلا سرم اومد و ۴ سال بعد یعنی ۱۶ سالگی تازه فهمیدم چه بلایی سرم اومده.من تا ۴ سال نمی دونستم اینکار چیه و شما این ۴ سال رو ضربدر تعداد روزها کن ببین چه بلایی سرم اومده.
ضعف اعصاب ، لاغری مفرط ، ضعف هوش ( من تیز هوش بودم ) ، ضعف حافظه ، بلوغ زودرس و ...
من بعد ۴ سال که فهمیدم اینکار چیه تصمیم گرفتم ترک کنم کم شد اما ترک نشد.همین عامل باعث شد کنکور رو گند بزنم و همه متعجب بودن دانش آموز با معدل ۱۹ چه شد که این شد و سرنوشت آیندم نابود شد.
می دونم دردت چیه.متاسفانه ما دچار اعتیاد ناخواسته شدیم و وقتی هم فهمیدیم خیلی چیزها رو از دست دادیم و تنها سوالی که تو ذهنمون اومد چرا خدا کاری نکرد.ببین در گذشته و نسل های دور و دورتر افراد زیادی بی گناه کشته شدند اعدام شدند شکنجه شدند همه هم این سوال تو ذهنشون بود چرا خدا کاری نکرد؟
بدون خدا کاری فعلا انجام نمی ده.پس اینو از ذهنت بیار بیرون فعلا و فعلا درگیر گرفتن یقه خداوند نباش تا بعدش.
اما راهکارهای خودم رو بهت می گم.تو برای حل این مشکل احتیاج به ازدواج داری اما بدون خود ازدواج هم گاهی حل نمی کنه مشکل رو. به چند دلیل از کجا معلوم همسرت در مسائل جنسی سرد مزاج نباشه و ... که این کارو بیشتر مشکل می کنه.
متاسفانه ما دچار بلایی شدیم که این اعتیاد از اعتیاد به مواد مخدر بالاتره و ما دچار بلوغ زودرس شدیم.باز خوبه شما دنبال کار هستی من تا یه سال دیگه باید برم سربازی و نمی دونم با این ضعف بدن و گرسنگی باید چیکار کنم و اصلا دووم میاورم.دردمون رو هم نمی تونیم علنا بگیم چون آبرومون میره.
ببینم شما وقتی بیرون هستی و حتی زن های مختلف رو می بینی همون بیرون خودارضایی می کنی؟ اگه نه که نشونه ی خوبیه چون اراده رو داری.
پس تو محل اختفات اینکارو می کنی.
۱-تنها راه تحمل این شهوت اعتیادی اینه که هر طور شده خودتو خسته کنی.شما سرکار برو حتی با همون حقوق ناچیز و تو راه برگشت پیاده برو خونه.خستگی پاها تاثیر زیادی تو کاهش شدید شهوت داره.اینو جدی می گم.اینقدر باید خسته بشی که مغز فرمان خواب رو بده.
کار سنگین انجام نده مثل بدنسازی و ... چون باعث ترشح هورمون تستسترون میشه و شهوت به طرز عجیبی بالا می ره.
البته این خستگی باعث ضعف اعصاب به خاطر خودارضایی میشه اما باید تحمل کنی و آب سرد دوای دردشه.
۲- برای مشکل زودانزالی که برامون پیش اومده من هم قید ازدواج رو زدم چون می دونستم عاقبت طلاق و تحقیر می شم.اما امیدی وجود داره :
دکتر ارولوژیست متخصص اینکار هست خیلی ها داروهای ضدافسردگی خاصی تجویز می کنن برای بیمار که خاصیت دیرانزالی برای مردان ایجاد می کنه.
نکته ی دوم که البته کسانی که متاهل هستند بیشتر اینا می دونن و منم تو تحقیقاتم بدست آوردم :
الان موارد تاخیری مثل اسپری و وسایل دیگه در داروخانه ها با این خاصیت وجود داره که تا ۷۰ درصد مشکل رو حل می کنه.
نکته ی سوم تکنیک های زیادی در مقالات علمی هستد برای رابطه جنسی اگر زبانت خوب هست اینو سرچ کن.
[SPOILER]Cure premature ejaculation techniques[/SPOILER]
بدون من هم مثل خودتم و نسبت به من عصبانی نباش.من هم از خداوند عقده دارم اما تا قیامت بشینم بگم چرا خدا اینکارو با من کرد جوابی نمی شنوم.
باید خداوند از ما محافظت می کرد چون تو قرآن نوشته برای همه انسان ها فرشته ی نگهبان قرار داده تا از هر بلایی انسان رو محافظت کنه اما برای ما نشده کاریش نمیشه کرد.
برادر من هیچ راهی وجود نداره جز خودمون بخوایم.
سلام و عرض ادب
شما هم تنها نیستید
بنده از اواخر 10 سالگی توسط یک دوست ناباب با این موضوع آشنا شدم
پدر معتاد و مادر ... و شرایط محیطی مثل ماهواره و ... نیز شرایط را بدتر کرد ...
بنده نیز در اواخر 14 سالگی متوجه اشتباه خود شدم
تقریبا ده سال زمان برد تا بتونم مشکل رو حل کنم
الان هم همسر و فرزند دارم و زندگی قابل قبولی رو تجربه می کنم
مهمترین مساله این هست که مشکلات رو در نگاه خودمون باید کوچیک ببینیم
و خدایی که می تونه بهمون کمک کنه رو بزرگ، تا بتونیم حلش کنیم
خداوند فقط بیرون از ما نیست
خداوند در درون ماست
این که ما بخواهیم تا درمان بشیم و مشکلات رو حل کنیم ، خودش کمکی از جانب خداست
این که هنوز ذره ای از امید هست ، که ما اومدیم اینجا
و داریم با هم صحبت می کنیم تا راه حل پیدا کنیم کمکی از خداست
این که هنوز نفس می کشیم کمک خداست
این که هنوز چشم ما می بینه و گوش ما می شنوه کمک خداست
خداوند تا آخرین لحظه به دنبال کمک به ماست
زمانی که ما همه درها رو ببندیم و از خدا فرار کنیم باز هم خدا دنبال ماست تا به ما کمک کنه
فقط یک لحظه به این فکر کنیم
این که هنوز وجود داریم
پس خدا داره کمکمون می کنه
اگر خدا کمکمون نمی کرد
الان وجود نداشتیم !
تمام مشکلاتی که داریم وسیله پیشرفت ماست
اگر این مشکلات نبود
هیچ وقت قدر بودن و زندگی کردن رو درک نمی کردیم و به درک متقابل از دیگران نمی رسیدیم.
لازمه انسان بودن ، درک کردن رنج ها و دردهاست
به نظر من افراد ثروتمندی که انسانیت ندارند و حقوق دیگران رو رعایت نمی کنند
به این دلیل هست که درد و رنج رو تحمل نکردند یا حکمت تحمل درد و رنج رو نفهمیدن
وقتی بتونیم نگاه تازه ای به دنیای اطرافمون و درونمون داشته باشیم
میبینیم که هر اتفاق خوشایند یا ناخوشایندی
کمکی از طرف خدا بوده برای رشد و تکامل
[="Tahoma"][="Navy"] badbakht1;992401 نوشت:
فکر نمی کنم دنبال حل مشکلت باشی برادر بیخیال[/]
حقیقت چیزی میان این دوست، قطعا خداوند قوانینی خلق کرده که هرگز آنها را زیر پا نخواهد گذاشت، چون در این صورت جهان دچار هرج و مرج شده وعلوم طبیعی و مهندسی از هم خواهد پاشید، اما از آن طرف اینطور نیست که چون همه چیز قانونمند و قاعده مند است دستش از دخالت در آن کوتاه باشد.
خداوند هر اراده ای بکند در چارچوب و طبق قوانین همین عالم آنها را محقق می سازد، همانطور که امام صادق(ع) می فرمایند:
«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَبا»؛ خداوند ابا دارد از اینکه امور را جز از طریق مجرای آنها جاری سازد، پس برای هر چیزی سببی قرار داد.(الکافی، ج1، ص183)
بنابراین انسان هر چیزی را که می خواهد به آن برسد باید از طریق اسباب طبیعی آن به دنبالش باشد، دعا هرگز در عرض این اسباب طبیعی نیست، یعنی کسی که مثلا دعا می کند ثروتمند شود هرگز کیسه پول از آسمان برای او پایین نمی افتد، بلکه استجابت دعای او از طریق همین اسباب طبیعی اتفاق می افتد.
و خداوند هم شرط کرده است که استجابت دعا و رسیدن به نتایج و مانند آن در گرو تلاش است:
إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»؛ خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد، مگر آنکه آن چه که نسبت به خودشان است را تغییر دهند. (رعد:11)
«أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»؛ خدا بر آن نيست كه نعمتى را كه به قومى عطا كرده تغيير دهد تا زمانى كه آنان آنچه را در خود دارند تغيير دهند.(انفال:53)
«لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»؛ انسان بهره ای جز به اندازه تلاشش ندارد.(نجم:39)
در روایات هم مطابق این آیات زیاد آمده است، به عنوان مثال امام رضا(ع) فرموده اند:
«مَن سَألَ اللهَ التَّوفیقَ وَ لَم یَجتَهِد، فَقَدِ استَهزَءَ بِنَفسِهِ»؛ کسی که بدون تلاش از خداوند موفقیت طلب کند، خودش را مسخره کرده است.(مجموعه ورام، ج2، ص110)
ورود به موضوعات بی ربط مصداق ماهی گرفتن از آب گل آلود است!!
مضطرب گرامی
هیچکدوم از ما توی خیابون دستشویی نمی کنیم و خودمون رو نگه می داریم تا به محل مناسبش برسیم. اما آیا به این معنیه که میشه کلا عمل دستشویی رفتن رو ترک کرد؟
این ضعف تحصیلی و ... که گفتید به خاطر افسردگیه که به خاطر ملامت خود بدست میاد. یه سری عوارض هم ناشی از افراط در خودارضایی اند. متاسفانه حرفهای اشتباهی که یک عده (البته با قصد خیر) منتشر کردند باعث ایجاد مشکلات روحی برای ما میشه و خود این افسردگی باعث افراط میشه. حتی کار رو به جایی می رسونه که مانع از ازدواج میشه.
اولین قدم برای بیرون اومدن از این چرخه باطل، خوندن نظرات پزشکانه تا به دروغ بودن اون مطالب پی ببرید. سایت زیر نظرات پزشکان رو با ذکر منبع جمع آوری کرده که خیلی بهتون کمک می کنه.
http://www.ktark.com/thread-250.html
دنیا رو مثل یه بازی در نظر بگیر که قراره در اون محک بخوریم و قدرمون مشخص بشه. یا یه محل امتحان. اون موقع روحیه ات خیلی بهتر میشه.
باسلام منتظر پاسخ کارشناس محترم باشید
این حرفها راهی برای توجیه کارهای اشتباهی که مرتکب میشیم نیست
همین که خدا فعلا به شما فرصت داده که حتی به این موضوع فکر کنید رو مغتنم بشمارید
گاهی گناه فرد رو تا به جایی میبره که اصلا احساس گناه نمیکنه که هیچ خودش رو حق به جانب میدونه و طلبکار هم میشه
همچنان برای بنده این بخش از صحبتهای شما قابل درک نیست که رها کرده رفته یعنی چی مثلا باید چگونه میشد که شما فکر میکردید مورد توجه هستید
اولیاء الله هم در شرایطی 20 نبودن که بخواهیم بگیم چون همه شرایط براشون فراهم بوده پس به این جایگاه رسیدن یک قابلیتی از خودشون نشون دادن
مثلا اگر تو واقعا کربلا از آسمون براشون بارون نازل میشد خیلی جذابیت داشت و قابل قبول تر بود فکر کنم به نظر شما که حتی یه بچه به اون کوچیکی تو اون شرایط واقع نمیشد نگاه مادی به مسائل مطمئنا انسان رو به این سمت سوق میده
اصل و هداف افراد تعیین کننده مسیر خواهد بود ممکنه یکی کاملا در شرایط بسیار خوب از نظر ما باشه ولی هیچ احساس رضایت مندی نداشته باشه
در پیشرفتها و شکستهای افراد بخش بیشتر رو مربوط میشه به همت و تلاش فرد ممکنه یه بچه تو خانواده فقیر متولد بشه ولی بعد از اینکه بزرگ شد و تونست رو پای خودش بایسته اگه اراده کنه می تونه شرایط رو برای خودش تغییر بده
فقط مهم اینه که این فرد چه دیدگاهی داشته باشه اگه کارش فقط آه و ناله باشه یا به فکر راهکار و تلاش کردن برای رسیدن به اهدافش
با همه این اوصاف خداوند با توجه به شرایط افراد ازشون انتظار داره مهم اینه شما با توجه به شرایطی که دارید چه رفتاری ازتون سر بزنه مهم اینه که تو اون شرایط بهترین باشید نه در شرایط فردی دیگری باشید و بخواهید بهترین باشید تو این شرایط چگونه بودید مهم اینه
سلام .
این صحبت شما با مشگلتون هیچ ربطی نداره ....
ببینید ...
فکر میکنین که انسانهای موفق ... کسایی که به راحتی ازدواج میکنند ؛ کسایی که به راحتی پول در میارن ... اینچنین مانند شما تفلسف میکنن ... اصلا این حرفها رو بهشون بزنین خندشون هم میگیره ...
این افکار شما برای آدم های بدبخت بیچاره هست که در درون این تفکرات غرق میشن و هر کاری هم که میکنند نمیتونند عوض بشوند ... اگر میخواهید دنبال این جور سوالات برید ... هر چقدر هم که برید جلو جواب نمیگیرید ...
خوب که چی ... اصلا جوابش رو هم دونستید ...
شما یک سری مشگلات دارید ... باید هم مشگلات رو حل کنید ... بردار محترم ... بابا ... ما یک روش اندیشیدن داریم با عنوان Problem Solving که بهت یاد میدن چجوری مشگلات رو ببینیم و تجزیه تحلیل کنیم ...
چرا دنبال راهی که دانش بنیان هست نمیرید ... برید و به صورت منطقی باد بگیرید چجوری باید مشگلاتتون رو حل کنید ... روش این هست ...
در مورد دعا و ...
من خودم اینقدر دعا کردم و دعا کردم و جواب نگرفتم که دیگه نمیتونم دعا کنم ... یعنی حالم بد میشه موقع دعا کردن ...
برادر بدبخت من ...
شما که تحصیل کرده هستید ... واقعا دوست دارید اینجوری مشگلاتتون حل بشه!!! با دعا کردن !!!
فرض میکنیم که الان شما میخواهید با یه دختر زیبا ازدواج کنین ... یه تسبیح میگیرید دستتون و شروع میکنین به صلوات فرستادن و ... روزه میگیرید و .... نماز میخونین و ...
در همین حین یهو ... برادرتون هم تصادف میکنه و میوفته درون بیمارستان ...
در همین حین یهو ... پدرتون ورشکست میشه ...
میخواین چی کار کنین ... میخواین نمازهاتون رو غلیظ تر بخونین ... به نظرتون این راهشه ...
مثلا فرض میکنیم شما یک فوتبالیست باشید ... و میخواید گل بزنین ... چی کار میکنین ... وسط زمین تسبیح دستتون میگیرید و آیت الکرسی میخونین ...
اگر اینجوری بود که مسی و رونالدو و ... همشون در حال تسبیح فرستادن بودن ...
مسیر این نیست ... مسیر این نیست ...
حتی اگر مسیر این هم بود ... من برای حل مشگلاتم دنبال این مسیر ها نمیرفتم ... چون قابل مهندسی کردن نیستند ... باید اینقدر دعا کنی که یهو از آسمون تلپ بیوفته پایین ...
ببینید ...
شما تحصیل کرده اید ... خیلی هم تحصیل کرده اید ...
کدوم دانشمند ... کدوم انسان فرهیخته ... کدوم مخترع ... کدوم کاشفی رو میشناختین که اینجوری مشگلاتش رو حل کرده باشه ...
این فکر ها رو ول کنین ...
یه خانومی بوده که شوهرش فوت میشه و در درون صحرا زندگی میکرده و یک بز داشته ... هر روز بز به کوه میرفته و میچریده و این خانوم هم از شیر بز استفاده میکرده و زندگی بخور و نمیری داشته ... تا اینکه یک فرد فرهیخته ای مهمانش میشه ...
و اون خانوم هم به رسم مهمان نوازی ... جلوی او یک پیاله شیر میزاره ...
مرده دلش به حال خانومه میسوزه ... و شبانه ... با یک چاقو بز اون خانوم رو میکشه ....
خانومه صبح پا میشه و میبینه که بز مرده ... به سمته شهر میره ... و مدتی رو کلفتی میکنه ... بازرگانی که اون رو به کلفتی گرفته بود ازش خوشش میاد و باهاش ازدواج میکنه و ....
شما یه مدرک بدرد نخور گذاشتی جلوت و ...
برادر من ...
فوق لیسانس مواد نه تنها در درون ایران ... بلکه در درون دنیا هم ارزش نداره ...
میخوای باهاش چی کار کنی ...
بری یه جا کارمندی کنی و ...
مئدرک تحصیلی ... و تخصص و دانش ابزاری هست که میشه باهاش فرصتهای بیشتری رو بدست آورد ...
فرصتهایی که فقط شما میتونین بدست بیارین و نه کسی دیگر ...
وقتی شما مواد خوندین ... رشته ای که هبچ فرصتی در درون بازار براش وجود نداره ... خوب رفتید برای خودتون بازی کردید ...
و آقا غوله تونسته شما رو بازی بده و این همه سال از زندگی شما رو ازتون گرفته ...
بازم میخوای بازی بخوری ...
مردم میرن درس میخونن که باهاش بتونند فرصت های بهتری رو شکار کنند ...
اگر شما میرفتید پیام نور برنامه نویسی میخوندید ...
یا اصلا حتی مدرک هم نداشتید ولی میتونستید اندروید برنامه نویسی کنین ... اون ارزشش بیشتر از مدرکتون بود ...
مدرکتون رو بزارین کنار ...
مغزتون رو روشن کنین ....
روش این هست ....
برادر مضطرب عزیز همواره در تاپیک های بسیاری گفته ام که بیشتر انحرافات درون دینی نشأت گرفته از نگاه گزینشی به آیات و روایات است، یعنی اینکه انسان به جای اینکه همه آیات و روایات را با هم ببیند یکی، دو روایت را گرفته و چشم بر روی بقیه می بندد!!
من فقط همین مقدار عرض کنم که اگر آن برداشتی که شما از این آیات و روایات دارید درست باشد هیچ حادثه ای نباید برای کسی بیفتد؛ هیچ مسلمانی نباید دچار گناه بشود روشن است که این نه منطقی است، و نه مطابق آن چیزی است که ما در جامعه می بینیم.
وقتی انسان با اختیار خودش که نشأت گرفته از ضعف اراده است خود ارضایی را دوست دارد و نمی تواند جلوی خودش را بگیرد چه توقعی از ملائکه دارید؟ که بیایند بزنند پشت دستش؟! پس فلسفه ی اختیار انسان چه میشود؟ فلسفه قوانین عالم چه میشود؟!
نقش دعا و صدقه و توسل و ملائکه حفیظ و مانند آن فقط مقتضی است، اینها نیروهای کمکی هستند، اصل ماجرا به دست خود انسان است، من قبلا هم گفتم اینها مانند دکمه turbo هستند که فقط در زمان حرکت اتومبیل کار می کنند، و این حرکت به دست خود انسان است، اگر انسان حرکت نکند هیچ کدام از این دکمه ها کار نمی کنند.
بنابراین اگر انسانی حرکت نمی کند، دوست دارد خودش را از پشت بام پایین بیندازد یا انسانی که از خودارضایی لذت می برد و اراده بر ترک آن ندارد چه توقعی از ملائکه حفیظ دارید؟
این که اسلام بر تربیت صحیح فرزندان از کودکی تأکید می کند به چه معناست پس؟ به این معنا که امکان انحراف انسان از همان دوران کودکی وجود دارد، هرگز اسلام نفرموده کودکان را رها کنید ما هواشون رو داریم!
سلام و عرض ادب
تو دنیای که من زندگی می کنم ، تو تک تک لحظاتش خدا هست
واقعیت رو بگم
وقتی مشکلی برام پیش می آد
می فهمم که خدا زده تو گوشم
نه برای این که با من مشکل داره
بلکه برای اینکه دوستم داره و می خواد اشتباهاتم رو اصلاح کنم و راه درست رو پیدا کنم و به سعادت برسم
بچه که بودیم فکر می کردیم معلم با ما پدر کشتگی داره که ما رو می زنه
بزرگتر که شدیم گفتیم ناز شصتش ، فهمیدیم اگه دو تا سیلی بیشتر خورده بودیم وضعیتمون بهتر این بود !
زندگی همینه
تا مشکلات نباشه پیشرفتی نخواهد بود
تا زمین نخوری نمی فهمی کجای کارت اشتباه بوده
وقتی زندگی رو درست درک کنی
آرزو می کنی زندگیت پر از مشکل باشه
تا بتونی بهتر و بیشتر پیشرفت کنی
هر مشکل و زمین خوردن
یه قدم تو رو بیشتر به خوشبختی نزدیک می کنه
وقتی به حرف من برسی
تاسف این روزهایی رو می خوری که بدون تلاش و هدف و برنامه ریزی رهاشون کردی
و به بدبختم و بیچاره ام گفتن گذروندی !!!!!
سلام .
منم این رو براتون گفتم بنویسم ...
منم اعتقاد دارم که ملایکه حفیظ وجود دارند ... چون واقعا دیدمشون ...
شاید این صحبتهای من رو بشنوین قبولش نکنین ... ولی اتفاقی بوده که افتاده ...
من چندین سال پیش از کسی خوشم میاد و اون هم از من خوشش میاد ... و نمیتونیم به هم برسیم و آخر سر فقط خستگی دعاهای شبانه روزی رویه بدن من باقی میمونه ...
روزها و شبهایی که تا صبح بیدار میموندم و آیاتی که در درونش اسم اعظم خدا هستش رو میخوندم ... روزی ده تا تسبیح آیت الکرسی میخوندم ... 40 تا تسبیح قل هوالله و ...
و اون روزگار گذشتند ... روزها و شبهایی که تسبیح به دست میخوابیدم و تسبیح به دست بیدار میشدم ...
از اون روزگار به بعد ... من کاملا به خدا بی اعتماد هستم ...
یعنی نمیتونم بهش اعتماد کنم ... نمیتونم دعا کنم و سالهاست که اصلا از دعا کردن بدم میاد ...
در حدود 2.5 سال پیش در درون شرکتی بودم که مدیرعاملش خیلی از من خوشش میومد و من عهده داره وظیفه 50 نفری بودم ...
که در حدود 35 نفرشون سی شارپ کد میزدند و در حدود 15 نفرشون کار طراحی بردهای الکترونیکی انجام میدادند ...
و تقریبا 1.5 سالی بود که اون پست رو داشتم و یک واحد هم در درون واحد پردیس دانشگاه تهران بهم داده بودند و ...
حقوقش هم خیلی خیلی خوب بود برام ...
تا اینکه بنا به دلایلی تصمیم میگیرم که برنامه های شرکت رو برای خودم بردارم ...
دلالیش هم این بود که برادر مدیر شرکت ... همش من رو اذیت میکرد ... ایشون در درون واحد r&d بازار بود ... و مثلا باهاش قرار fix میکردن که فلان سیستم باید راس ساعت 10 صبح فلان جا باشه ... ناگهان راس ساعت 9 صبح بهم خبر میداد ....
و همش میخواست من رو اذیت کنه ... و منم چون در درون اون شرکت از جون مایه میزاشتم اعصابم به هم ریخته بود ... و با خودم گفتم اگر یه زمانی من رو از شرکت بیرون انداختند حداقل چیزی در درون دستام داشته باشم .
بگذریم ... در حدود 50 نفری زیر دستم کار میکردند و منم تصمیم میگیرم برنامه های شرکت رو برای خودم بردارم ...
مثله این میونه که 50 نفر یک سال کار کردن و همشون رو من برای خودم بردام ... در حالیکه اون برنامه ها برای شرکت هست ..
همینکه خواستم اون هارد اکستنال رو بزنم به کامپیوتر ...
ناگهان دهها شاید صدهها موجود از درونم داشتند داد میزدند که این کار رو نکن ...
ولی من پام رو کردم در درون یک کفش و گفتم ... من با شما حرفی ندارم ... خیلی وقت هستش که حساب کتابهامون از هم جدا شده ...
ناگهان مدیر شرکت میاد پایین و میبینه که من هارد اکسترنال به کامپیوترم وصل کردم ...
ناگهان عصبانی میشه ...
و کامپیوتر رو خاموش میکنه و میگه بعد از ساعت اداری بیا بالا ...
من هم میرم بالا ...
داشتم باهاش صحبت میکردم و اصلا حرفهای من و استدلالهای من رو قبول نمیکرد ...
تا اینکه رسیدم به اینجا که ...
در درون شرکتتون خیلی اذیت شدم و ....
که ناگهان قفسه ها شروع میکنه به لرزیدن ... و از سقف صداهای عجیب و غریب میاد ...
و میزش شروع به تکون خوردن میکنه ...
من یه جور احساس غرور میکردم که کسی مراقبم هست و ...
و با چشمام دیدم که چحوری ترسیده بود ...
و تندی جلسه رو تمام کرد و من رو از شرکت انداخت بیرون ...
به هر حال ...
من با چشمم این مساله رو دیدم .... دیدم که کسی مراقبم بوده ....
مهمترین مشکل من همون سوالیه که مطرح کردم. حالا اگه نمی خواهید جواب بدهید یا نمی تونید یا حوصله اش را ندارید مجبور نیستید که در این بحث ها شرکت کنید.