جمع بندی خودکشی برای رهایی از بی عدالتی و سرکوب میل جنسی

تب‌های اولیه

235 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

صبح کلی شعر نوشتم براتون . همچین که اومدم ارسال کنم اینترنتمون خراب شد. فکر می کنم واقعا نحس هستید.:^o شوخی کردم. الان وقت ندارم همه ی اون شعرها رو براتون بگم. فقط توصیه ی اکید بهتون می کنم که با ادبیات غنی فارسی می توانید از ناامیدی نجات پیدا کنید. یک شعر از شیخ محمود براتون می نویسم حال کنید. (سقاهم ربهم چبود بیندیش / طهورا چیست صافی گشتن از خویش . کند انوار حق برتو تجلی / ببینی بی جهت حق را تعالی. دوعالم را همه بر هم زنی تو / ندانم تا چه مستی ها کنی تو. زهی شربت زهی لذت زهی ذوق/ زهی حیرت زهی دولت زهی شوق. خوشا آن دم که ما بی خویش باشیم / غنی مطلق و درویش باشیم. نه دین نه عقل نه تقوی نه ادراک / فتاده مست و حیران بر سر خاک . بهشت و حور خلد آن جا چه سنجد/ که بیگانه در آن خلوت نگنجد. چو رویت دیدم و خوردم از آن می / ندانم تا چه خواهد شد پس از وی.)

قراره که پس فردا نتیجه ی جایی که رفتم برای کار اسم نوشتم معلوم بشه. اگه قبول شدم که هیچی. اگه نشدم با سیانوری که از دوستام به بهانه ی آزمایش با طلا قرض گرفتم کار خودم را تمام می کنم.

قراره که پس فردا نتیجه ی جایی که رفتم برای کار اسم نوشتم معلوم بشه. اگه قبول شدم که هیچی. اگه نشدم با سیانوری که از دوستام به بهانه ی آزمایش با طلا قرض گرفتم کار خودم را تمام می کنم.

من تا حالا خیلی جاها رفتم و بعدش یا سره حقوق به توافق نرسیدیم . یا کاری که از من میخواستند بیشتر از انتظارم بوده ... یا اینکه از شغلی که بهم دادند راضی نبودم و خیلی زود از اونجا بیرون اومدم ...

اینجایی هم که شما اسم نوشتید ... قریب به 99 درصد چنین حالتی رو داره ... صدها نفر رفتن و ثبت نام کردند ... کارفرما هم دندون گردی میکنه و با خودش میگه حالا که اینجوری هست و متقاضی کار زیاد هست ... حقوق پایین میدم و کاره زیاد میکشم ...

به نظرم شما زیاد منتظر نمون ... همین امروز قضیه رو تموم کن ...

فقط خیلی وقته یه عذا داری خوب نرفتم ...

وقتی مردی میخوای شما چی بدی ...

جوجه پلو میدی ...
قیمه میدی ...

میدونی یه جوری باشه که آبرو داری بشه .... اگر تونستی یه جای لوژ نشین vip هم برای من کنار بزار ... قول میدم حسابی گریه کنم ...

بگم خیلی بدبخت و فلک زده بود ... مهندس صنعتی شریف بود ... ولی میزد ... نمیتونست خودش رو نگه داره ... بعدش هم خودش رو کشت ... خیلی بدبخت بود ... آرزو داشت ازدواج کنه ... ولی هیچ کدومتون دخترتون رو بهش ندادین ... هر جا هم که رفت ثبت نام بکنه بهش کار ندادن ... اونم خودش رو کشت ... خیلی پسر خوبی بود ...

همین فردا پاشو برو و یگ آرایشگاه مردونه گیر بیار و بگو میخوای کارآموزی کنی ...
در حدود 3 ماه طول میکشه که آرایشگری رو یاد بگیری ...

بعدش یک مغازه آرایشگاهی اجاره کن برجی 3 میلیون تومن ...
هر مویی هم که میزنی .... بین 20 تا 50 هزار تومن بگیر ...

اگر روزی 10 تا مشتری داشته باشی ... به طور متوسط روزی 300 هزار تومن و به عبارتی برجی 10 میلیون تومن خواهی داشت ... 3 میلیون تومنش رو بده بابته اجاره 7 میلیون هم کنار بزار ...

بهتر از کاره کارمندی هست که سرکوفت مدیرعامل همیشه بالا سرت باشه .

همین فردا پاشو برو مغازه کله پزی ... بگو میخوام کارآموزی کنم ...
در حدود 3 ماه طول میکشه که یاد بگیری چجوری کله پزی کنی و سیراب شیردون رو بپزی ... بعدش یه مغازه اجاره کن برجی 3 میلیون تومن

به طور متوسط روزی 30 پرس سیراب شیردون و کله پاچه بفروش ... و یه چیزی در حدود روزی 2 میلیون تومن پول از دست مردم میگیری ...
یک میلیون تومنش رو بده که مواد خامش رو تهیه کنی ( سیرابی خام و کله پاچه خام ) ...

و روزی برات یک میلیون تومن میمونه و به عبارتی برجی 30 میلیون تومن ... 3 میلیون تومنش رو بده به صاحب مغازه برجی 27 میلیون تومنش رو بزار درون حسابت

همین فردا پاشو برو یک مغازه جیگرکی بزن ....
....
----
-----
------

برجی 7 میلیون تومن بزار درون جیبت

قراره که پس فردا نتیجه ی جایی که رفتم برای کار اسم نوشتم معلوم بشه. اگه قبول شدم که هیچی. اگه نشدم با سیانوری که از دوستام به بهانه ی آزمایش با طلا قرض گرفتم کار خودم را تمام می کنم.

سلام
برادر
شما نباید با خدا معامله کنی. باید با خدا زندگی کرد میفهمی؟؟؟ ما رو از چه می ترسونی؟؟؟
شما با این کار نه ضرری به خدا میرسونی نه ضرری به ما.... خودت هم راحت نمی شی...میدونی چرا؟؟؟همین که رفتی بساط حسابرسیت شروع میشه.فکر کردی گذر زمان رو متوجه می شی که تا زمان قیامت مشکلی نداری و راحتی؟حساب آدم ها نزدیکه... چطور مدت زمان طولانی شب تا صبح رو موقع خواب اصلا حس نمی کنی، دقیقا فاصله ات تا قیامت همین طوریه...در صورتی که یه ارزن کار خوب یا حتی یک لبخند به کسی توی دنیا، اونجا بدردت میخورد. اما تو میخوای همه شو به آتیش بکشی...

از یه جهنمی که توی دنیا برای خودت ساختی وارد یه جهنم دیگه میشی... منتهی این جهنم از نوع بدترش هست... نه راه پیش داری نه راه پس... زمانی وجود نداره هر چی هست، ابدی...
بهش میگن عذاب ابدی و از نوع اکبر...
نه این که تو را بندازن تو آتیش ها، نه همین که رفتی میبینی چیزی با خودت آماده نکردی و چیزی از این دنیا کسب نکردی، فقط عمرت را تباه کردی و دقیقا مثل دنیا در آخرت هم چیزی نداری ولی دیگران، دارن... همین برات عذابه...میفهمی؟؟؟عین دنیا هیچ فرقی نکرده...

می خوای چی بگی؟؟؟ میخوای بگی چون کار بهم ندادن خودم رو کشتم؟؟ زن نتونستم بگیرم خودم رو کشتم؟؟؟ تا حالا یه بار هم خواستگاری کسی نرفتم ولی میدونستم کسی بهم زن نمیده و خودم رو کشتم؟؟
پدر مادرم زمان بچگی منو کتک زدن یا بد رفتاری کردن یا تاثیر بدی روم گذاشته بودن بخاطر همین زدم خودم رو کشتم؟؟
نتونستم خود ارضایی رو ترک کنم خودم رو کشتم؟؟؟
رفتم پیش اما رضا جوابم رو نداد خودم رو کشتم؟؟؟

بابا نخندون مارو....اینها هم شدن دلیل؟؟
مگر ازدواج تمام زندگیه؟؟؟
این هم آدم هایی که همان بدو تولد دچار نقص عضو میشن چطور زندگی میکنند؟؟
این همه آدم از بچگی دچار بیماری های لاعلاج میشوند چطور زندگی میکنن؟؟
اون دختر هایی که هیچ خواستگاری براش نمیاد چطور زندگی میکنند؟؟؟ باز اونها دختر هستند کار کردن براشون سختره اما تو چی؟؟ تو نمیتونستی شکم خودتم سیر کنی؟؟

این همه بیماران تالاسمی هستند که خیلی هاشون نمی تونن ازدواج کنن زدن خودشون رو کشتن؟؟

ازدواج که ففط نیاز جنسی نیست. تو هم میتونی همسر خوبی داشته باشی با وجود مشکلاتی که داری و داشتی، اگر در مسیر درست باشی...

بابا دست بردار یکم به خودت بیا...

دنیا این همه زیبایی داره بخاطر هیچ و پوچ آدم خودش رو میکشه؟؟

اینقدر راحت تسلیم ژن ها و محیط اطرافت نشو...تحت تاثیر پالس های منفی دیگران قرار نگیر...
دیگران به تو بدی کردن، خب چرا تو بد باشی؟؟ چرا تو کینه میگیری؟؟ اونها ایمان نداشتن اما تو چی؟؟؟

تو انسانی میفهمی انسان...وقتی هیچ چیزی نبودی...
خدا تو را آفرید و نظام بخشید و از روحی از جانب خودش در تو دمید...فرشتگان در مقابل مقام تو خضوع کردن... تو پیش خدا بزرگی حالا هر چقدرم دیگران تحقیرت کرده باشن اونها در مقابل تو چیزی نیستن چون رنجی که کشیدی رو درک نکردن و ایمانی که تو داری رو ندارن...
ناامیدی از شیطانه، خدا از تو پیمان گرفته که از شیطان پیروی نکنی...ولی داری میزنی زیرش...برگرد به صفات الهی که در وجودته...

یدونی یه جوری باشه که آبرو داری بشه .... اگر تونستی یه جای لوژ نشین vip هم برای من کنار بزار ... قول میدم حسابی گریه کنم ...
می سپارم براتون دعوتنامه و آگهی ترحیم بفرستند.
همین فردا پاشو برو و یگ آرایشگاه مردونه گیر بیار و بگو میخوای کارآموزی کنی ...
در حدود 3 ماه طول میکشه که آرایشگری رو یاد بگیری ...

بعدش یک مغازه آرایشگاهی اجاره کن برجی 3 میلیون تومن ...
هر مویی هم که میزنی .... بین 20 تا 50 هزار تومن بگیر ...

اگر روزی 10 تا مشتری داشته باشی ... به طور متوسط روزی 300 هزار تومن و به عبارتی برجی 10 میلیون تومن خواهی داشت ... 3 میلیون تومنش رو بده بابته اجاره 7 میلیون هم کنار بزار ...

بهتر از کاره کارمندی هست که سرکوفت مدیرعامل همیشه بالا سرت باشه .


و روزی برات یک میلیون تومن میمونه و به عبارتی برجی 30 میلیون تومن ... 3 میلیون تومنش رو بده به صاحب مغازه برجی 27 میلیون تومنش رو بزار درون حسابت

همین فردا پاشو برو یک مغازه جیگرکی بزن ....
....
برجی 7 میلیون تومن بزار درون جیبت
به نظرتان این ها توهم نیست؟

هوالنور

وقتی فیزیولوژی انسان این همه مشکل رو تحمل میکنه و بدن نمیمیره چقدر بی عقلی هست که انسان خودش خودش رو بکشه

چقدر زشته که دو سه تا هرمون .....افسار زندگی یک موجود شریفی مثل انسان رو به دست بگیره

انسان دیر یا زود میمیره انچه که اهمیت داره و فرصت کمی براش هست زنده بودن و زندگی هست ( بخوای نخوای یه روز میمیری ....ولی ببین تو این فرصتی که برا زندگی داری چیکار میتونی بکنی)

به نظرتان این ها توهم نیست؟

سلام
توهم یعنی اینکه ازتون بخواد مدیر عامل میکروسافت یا رییس جمهور آمریکا یا رییس دانشگاه ام آی تی شوید....البتهنه اینکه اینها مطلقا توهم هستند ولی برای شما شاید باشند...
ولی یه آرایشگری یا کله پزی یا جیگرکی که تو هر خیابون یکی دوتاشو میتونی پیدا کنی که به خاطر اینکه تو کنکور قبول شدن واسشون یه رویای دست نیافتنی شد رفتن و کاسب شدن....یه توهمه؟!

اصلا همینکه میگید خدا بهتون نگاه نمیکنه....میدونید صدها هزار نفر هر سال همین حرف را ممکنه بزنن که چرا دانشگاه شریف قبول نشدن و شما شدید و باز این حرفو میزنید...

بهتون قول میدم که اگه خدا همه کار و زندگیشو تعطیل کنه و بشینه یکی یکی مشکلات برخی آدما رو حل کنه...باز هم همین حرف را برای مشکلات جدیدشون میزنن...

برخی هم هستند که مشکلاتشون از شما بیشتره ولی این حرفها رو نمیزنن!!

خوب خودتو بکش و هم خودت و هم ما رو راحت کن. سیانور هم که گفتی راحت ترین راهه.

قراره که پس فردا نتیجه ی جایی که رفتم برای کار اسم نوشتم معلوم بشه. اگه قبول شدم که هیچی. اگه نشدم با سیانوری که از دوستام به بهانه ی آزمایش با طلا قرض گرفتم کار خودم را تمام می کنم.

سلام و عرض ادب

دوست گرامی

من شاگردی خیلی کارها رو کرد

تا 25 سالگی هم شغل ثابت نداشتم

عکاسی

منبت کاری

سیم پیچی

برقکاری

کارگری ساختمون

نقاشی ساختمون

خدمات کامپیوتری

رستوران

عرق گیری !

سینمای خانگی

و ....

تو 25 سالگی تصمیم گرفتم برای خودم دفتر بزنم

تو دو سال اول خرج خورد و خوراک و کرایه رو بزور در می آوردم

کلی بدهکار شدم

7 صبح تا 8 شب دفتر خودم بودم

8 تا 12 می رفتم برای همکارام شاگردی می کردم

الان کارام رو غلطک افتاده و قرض هام رو دادم

زن گرفتم ، بچه دار شدم و ...

و فقط روزی 3-4 ساعت مفید کار می کنم

بقیش رو یا مطالعه می کنم

یا تو اینترنت می چرخم!

این که همش دنبال این باشید که دیگران برای شما کار فراهم کنن

و اگر بهتون کار ندادن خود کشی کنید !

راحت ترین کار ممکن هست !

خودکشی شجاعت نیست

حماقته !

شجاعت اینه که تمام تلاشت رو به کار ببندی

و هر وقت زمین خوردی با قدرت بیشتری از جات بلند شی و ادامه بدی

هیچ وقت نا امید نشی و کم نیاری

خداوند به کسانی پاداش خواهد داد و کمکشون خواهد کرد که برای زندگی تلاش کنن و امیدوار باشن

-------------------------------------------------------------------------------------------------------
-------------------------------------------------------------------------------------------------------

برای کار هم پیشنهاداتی که خودم انجام دادم رو بهتون می دم

----------------------------------------------------------------------------------

راحت ترین کار این هست که برید کارگری و شاگردی کنید و با حقوق کمش بسازید تا کار رو یاد بگیرید و خودتون دفتر بزنید

-----------------------------------------------------------------------

کار بعدی ویزیتوری هست که نیاز به هزینه نداره و درآمد خوبی داره

فقط نیاز به سرزبون داره

باید فن بیان داشته باشید

می تونید جلوی آینه با خودتون تمرین کنید

یه لبخند بزنید

با احترام سلام بدید

و کارتون رو معرفی کنید

-----------------------------------------------------------------------------------

می تونید با یه چاپخونه صحبت کنید

و برید در مغازه ها ، رستوران ها و آموزشگاه ها و هر جایی که نیاز به کارت ویزیت ، تراکت ، سربرگ ، فاکتور ، کاتالوگ و.... دارن سفارش چاپ بگیرید

اگه روزی فقط یه کار بتونید سفارش بگیرید 50 تومن براتون داره !

بعد از این که مشتری ثابت پیدا کنید ، برای چاپ مجدد باهاتون تماس می گیرن و دیگه نیاز نیست خودتون بچرخید تو خیابون!

هیچ سرمایه و تخصصی نیاز ندار ه .

حتی سرزبون هم لازم نیست داشته باشید !

فقط نمونه کار از چاپخونه بگیرید

نشون مشتری بدید

سفارش بگیرید و بدید چاپخونه براتون طراحی و چاپ کنه !!!

اگر خودتون طراحی رو یاد بگیرید ، برای هر طرح می تونید بین 50 تا 500 هزار تومن بسته به طرح از مشتری بگیرید !

یک جیگرکی میشناسم که کارش رو با هیچی شروع کرد و فکر میکنم همکنون روزی بالاتر از 15 میلیون دخل میزنه ...

کارش رو با یک مغازه خیلی کوچک سره جنت آباد آغاز کرد و در ابتدا قکر میکنم مغازش 10 متر هم نمیشد ... و همکنون مغازش فکر میکنم در حدود 100 متری باشه ...
ایشون تیپشون مهندسی هست و خودشون فقط پشت دخل میشینند و همکنون 5 تا کارگر و یک نانوا دارند .

تنها چیزی که در مورد ایشون میتونم بگم و میتونم بگم رمز موفقیت ایشون هست ... این هستش که تمام کارهاشون رو درست انجام میدن ...

1. وقتی پشت میز مینشینی ... میزت تمیزه تمیز هست
2. تمام انواع جگرها رو داره ... نزدیک به 40 قلم جگر و دل و قلوه و بال و ... با طبخ های متفاوت داره .
3. نزدیک به 5 مدل دوغ داره ... تمام انواع نوشابه ها رو داره .
4. خودش نان رو طبخ میکنه و نان داغ بهت میده
5. موسیقی خوبی در درون مغازش گذاشته و داخل مغازش رو هم سنتی درست کرده .
6. در کنار هر سرویسی که میده بهترین سبزی رو هم ارایه میکنه .

6. و مهمترین نکته این هستش که شور و ترشی خودشون درست میکنند و به صورت رایگان همراه با غذا بهتون میدن ... کافی هستش شما دو تا سیخ جگر سفارش بدین ... ایشون همون دو تا سیخ جگر رو براتون میاره همراه با یک دیس ترشی و شور ...ترشی هاش هم اینقدر خوشمزه هستند که وقتی شروع به خوردن میکنی دوست داری تا تهش رو بخوری ... سوال : آیا کسی که یک دیس ترشی و شور خوشمزه میخوره به دو تا سیخ جگر رضایت میده ... یا اینکه 40 سیخ جگر سفارش میده ...

خواستید بگید آدرسش رو بهتون بدم ... نزدیک 10 تا میز و صندلی داره و 5 تا میز و صندلی هم بیرون مغازش گذاشته و هر موقع هم که میخوای بری مغازش باید وای سی تا میز خالی برات پیدا بشه و هر خانواده ای هم که میرن ... راحت 40 تا 50 سیخ جگر سفارش میدن ...

همه چیز به داشتن مغز فعال هست ... شما که مغزش رو دارید چرا ازش استفاده نمیکنید ...

به نظر شما آیا استدلالات من با 5 تا مقدمه و 5 تا نتیجه گیری غلط است؟ آیا حقیقتی وجود نداره که ما بتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم و آیا صرفا حالت های روانی ما هستند که به گزاره هایی می رسند؟ آیا چون من افسرده ام استدلالاتم غلطه.

من مقدمات پنج گانه شما را قبول ندارم، اما اگر می بینید تمایلی به ادامه بحث ندارم به خاطر این است که می بینم شما دارید مقاومت می کنید، اصرار دارید در این افکارتان بمانید، از اینجا به بعد کاری از بنده بر نمی آید.
چون من به عنوان متخصص کلام وظیفه ام این است کسی که برای مسئله ای علمی آمده و درب افکارش را باز می کند تا تبادل افکار اتفاق بیفتد او را راهنمایی کنم، یعنی کسی که درب افکارش را گشوده و سوال می کند تا ورودی داشته باشد، اینجا من به او کمک می کنم.
اما کسی که درب افکارش را بسته، از پیش نتیجه گیری کرده، و فقط آمده به دنبال مقصر بگردد خب اینجا کاری از دست بنده بر نمی آید...

فقط می توانم به شما بگویم توجیهات شما برای خودکشی نه تنها قانع کننده نیست، بلکه بالعکس! شما حتی در ابراز آن هم مسئول هستید، چون تکلیف بما لایطاق که طاقت آن را نداشته باشید بر عهده ی شما گذاشته نشده! روز قیامت به محض اینکه به خدا اعتراض کنید خدا اینقدر نمونه به شما نشان می دهد که انسانهایی در بدترین خانواده و بدترین شرایط به دنیا آمده اند، به هزارتا بلا و مصیبت و اعتیاد گرفتار شده اند و بعد از آن سالم بیرون آمده اند.

وقتی من خودم که تا حدی کارم فرهنگی و در معرض مشاوره مردم هستم چند مورد سراغ دارم، ببینید خداوند چقدر از این نمونه ها سراغ دارد که روز قیامت مثل علامت «میتی کومان» به شما نشان میدهد و آن وقت هیچ حرفی برای گفتن ندارید!!

من نمیگویم یک دفعه تغییر کنید، بلکه تغییر تدریجی را آغازکنید، آن وقت ده سال دیگر خواهید دید این تغییر های تدریجی رو به رشد که جمع شده چقدر جواب داده است، از همی پروفایلتان شروع کنید، ببینید قدرتش را دارید یا خیر...!!

کار هم تا دلتان بخواهد هست، ما یک خرده توقعاتمان را پایین بیاوریم می بینیم، و جدّا دنبال کار باشیم می بینیم که کارهایی که به ما پیشنهاد میشود هیچ کدام توهم نیست.
به انسانی که با خستگی در حال راه رفتن است هر چه بگویید بدو، میگوید من نمی توانم! اما کافی است یک گرگ را رها کنید که دنبال او بدود آن وقت می فهمید چقدر توانایی دارد!

این خود ما هستیم که توانایی هایمان را نمی خواهیم بروز دهیم، یا از سر تنبلی، یا افسردگی، یا مسائل دیگر!!

یا حق

بنده که قرآن را قبول ندارم زیرا در قرآن خدایی را معرفی کرده که با آن چه که در عمل می بینیم کاملا متفاوته اما شاهدی قرآنی برای نظریه ام پیدا کردم. آیه ی 15 سوره حج که می گوید : (

من کان یظن ان لن ینصره الله فی الدنیا والاخره فلیمدد بسبب الی السماء ثم لیقطع فلینظر هل یذهبن کیده ما یغیظ)


یا هر کس درباره خود گمان کند که خدا او را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد ، و مأیوس از رحمت حق باشد ، پس ریسمانی به سقف کشد سپس ( خود را ) حلق آویز کند ، آن گاه بنگرد آیا این کار وی خشم و غیظش را از بین می برد؟
اگر خواستم خودکشی کنم خودم را دار می زنم تا آیه ی قرآن زیر سوال نره. سوال انتهای آیه شاید استفهام انکاری به نظر بیاد ولی در واقع نیست. خدا داره می گه اگر واقعا به جایی رسیدید که واقعا می بینید نمی توانید از بدبختی بیرون بیایید من که نمی تونم براتون کاری بکنم . پس خود را بکشید تا بیایید اون طرف . شاید من براتون کاری کردم.

چطوری یک چنین برداشتی از این آیه دارین؟!
اولا که اغلب مفسرین معتقدند ضمیر «ه» در «لن ینصره الله» اشاره به شخص پیامبر اکرم(ص) دارد و شأن نزول آیه این است که کافران گمان می‌کردند پیامبر فرستاده ی خدا نیست و به همین دلیل از سوی خدا یاری نمیشود و بهمین دلیل در مدت حضور در مکه در تنگنا و سختی است و توفیق چندانی در تبلیغ دین نمی یابد.ولی وقتی پیامبر ص به مدینه هجرت کردند و از خفقان مکه رها شدند این آیه نازل شد که آن مشرکانی ،وقتی می‌بینند نصرت خداوند شامل حال پیامبرش شده ،اگر از شدت خشم خود را خفه کنند هم چیزی از خشمشان کم نمیشود.

اما بعضاً مفسرین قائل اند که آیه خطاب به کسانیست که گمان میکنند خداوند یاریشان نمیکند که اگر
خود را بیاویزند یا اگر به آسمان هم بروند(به تعبیری) خشمشان فرو نمی نشیند.که البته این تفسیر دوم چند اشکال مهم دارد.(میتوانید به تفسیر شریف المیزان مراجعه بفرمایید)اما عجیب اندر عجیب این است که شما این استفهام انکاری را اینطور برداشت میکنید که خود را بکشند ببینند آیا خشمشان فرو می‌نشیند!یعنی خود خداوند هم نعوذ بالله نمیداند که آیا با این کار خشمشان فرو می‌نشیند یا خیر!!

و 25 سالگی تصمیم گرفتم برای خودم دفتر بزنم
می تونم بپرسم دفتر چی زدید؟
الان کارام رو غلطک افتاده و قرض هام رو دادم

زن گرفتم ، بچه دار شدم و ...

می تونم بپرسم چند سالگی ازدواج کردید؟
خداوند به کسانی پاداش خواهد داد و کمکشون خواهد کرد که برای زندگی تلاش کنن و امیدوار باشن
شاید چون من بچه ای کوچک بودم و توان کار و تلاش نداشتم خداوند مرا رها کرد و پاداش نداد. امید چی کشک چی؟
کارتون رو معرفی کنید
کدوم کارم رو معرفی کنم؟
قط نمونه کار از چاپخونه بگیرید

نشون مشتری بدید

سفارش بگیرید و بدید چاپخونه براتون طراحی و چاپ کنه !!!

حاجی این جایی که من زندگی می کنم کلا 20 تا خیابان بیشتر نداره. کجا برم بگم چاپ می خوایم بکنیم. دلت خوشه.
همه ی این پیشنهاد هایی که در مورد کار به من می دهید (شما و دیگران) بر اساس این پیشفرضه که این آدم سرش گرم بشه و از لاک خودش بیرون بیاد و از افکار منفی فاصله بگیره. خودتان هم می دانید که با این کارها کسی به من زن نمی ده و من تا چند سال نمی توانم خرج یک ازدواج ساده رو در بیارم. درست نمی گم؟ تا اون موقع چه خاکی توی سرم بکنم. می دانم که شما قصد کمک کردن دارید ولی واقعیت اینه که من در اثر بی محلی های خدا به پوچی رسیدم و دیگه هیچ چیز در این عالم کثافت دونی مرا خوشحال نمی کنه.

می تونم بپرسم دفتر چی زدید؟

سلام و عرض ادب

دفتر خدمات

عکاسی صنعتی ،

خدمات طراحی و چاپ

تکثیر

و ...

مشتری باشه قطعات کامپیوتر هم خرید و فروش می کنم


کدوم کارم رو معرفی کنم؟

وقتی ویزیتوری یک شرکت یا کارخونه رو قبول کنید ، خودشون بهتون می گن باید چه کاری رو معرفی کنید !!!

برید دفتر کاریابی بهتون کار های مختلفی رو پیشنهاد خواهد داد


حاجی این جایی که من زندگی می کنم کلا 20 تا خیابان بیشتر نداره.

دوست گرامی

الان یه نفر کالا و خدمات خودش رو از چین می رسونه آمریکا !!!

شما تو همون کوچه خودتون می خوای بمونی بیرون نیای !!!!!!

من خودم از شمال تا جنوب کشور با پست و اینترنت کار می کنم !!!

از یه تحصیلکرده صنعتی شریف بعیده فقط نوک دماغش رو ببینه !!!

شا چطوری می رفتی دانشگاه بر می گشتی؟؟؟؟؟؟

سرویس داشتی از خونه می برده شما رو دانشگاه بر می گردونده !!!!!!

[FONT=IRANSans]آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند،
از آنها پرسند که در چه کار بودید؟
پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم.

فرشتگان گویند:
[FONT=IRANSans]
آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟!
[FONT=IRANSans]

و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.

خداوند توبه پذیر

افکار منفی رو از ذهنتون پاک کنید

چشماتون رو باز کنید موقعیت های زیادی رو توی زندگی خودتون خواهید دید

خدا توبه‌كنندگان‌ و پاك‌كنندگان‌ روح‌ را دوست‌ مي‌دارد.


شا چطوری می رفتی دانشگاه بر می گشتی؟؟؟؟؟؟

سرویس داشتی از خونه می برده شما رو دانشگاه بر می گردونده !!!!!!

خوب اون موقع که درس می خوندم که توی تهرون ساکن بودم که. بعدش شما این دفتر رو زدی چقدر سرمایه ی اولیه داشتی؟

خوب اون موقع که درس می خوندم که توی تهرون ساکن بودم که. بعدش شما این دفتر رو زدی چقدر سرمایه ی اولیه داشتی؟

هیچی !

همه رو از این ور و اونور قرض کردم !

البته قبلش پیش چند نفر شاگردی کرده بودم

الان هم می تونید برید تهران ساکن بشید شاگردی کنید تا کار یاد بگیرید

بعضی از مشاغل بهتون جای خواب هم می دن ، دیگه نیاز به تهیه مسکن ندارید

هیچی !

همه رو از این ور و اونور قرض کردم !

البته قبلش پیش چند نفر شاگردی کرده بودم

الان هم می تونید برید تهران ساکن بشید شاگردی کنید تا کار یاد بگیرید

بعضی از مشاغل بهتون جای خواب هم می دن ، دیگه نیاز به تهیه مسکن ندارید

دوست عزیز . مسئله اینه که این گونه کارها را اگه بخواهم انجام بدم باید چند سال بگذره تا بتونم ازدواج کنم ولی ازدواج برای من یک نیاز ضروریه. خیلی هم ضروریه. یعنی باید همین امروز بتونم ازدواج کنم. خوب نمی تونم که. بنابراین این طور کارها به درد من نمی خورند. خاک بر سر من که در زندگی فقط درس خوندم و کار دیگه ای نکردم.

خوب اون موقع که درس می خوندم که توی تهرون ساکن بودم که. بعدش شما این دفتر رو زدی چقدر سرمایه ی اولیه داشتی؟

جناب بدبخت ...
اصلا به نکات توجه نمیکنین ها ...
میخواین پول بردارین برین شرکت بزنین !!!!!!! خوب باز که دارین اشتباه میکنین ... دو سال وقت میزارین ... سرمایتون رو از دست میدید ... عمرتون رو از دست میدید ... دوباره میگین من بدبختم و بیچاره هستم ....

پسر جون ... از خره غرور بیا پایین ...
باید بری کار رو یاد بگیری ... با پول دیگران ریسک کنی ... یاد بگیری کار رو ....

به مرور زمان شرایط برات درست میشه ...
در درون همون جا که هستی ... یهو میبینی که مدیرت میخواد کارش رو گسترش بده ... دنبال یکی هست که کاره اون قسمت رو به کسی بسپاره و خودش کاره دیگری رو شروع کنه ....

مدیریت همون قسمت رو میده به تو ... یا باهات شریک میشه ...

من نمیدونم که میخوای چی کار کنی .... ولی حتما برای خودت یک کوچینگ پیدا کن ... کسی که بتونی باهاش مشورت کنی و راه و چاه رو بهت نشون بده ... ذهنت برای کار و فعالیت هنوز خیلی مشگل داره ( منم زمانی دقیقا در جایگاه شما بودم و هیچ عیب و ایرادی نداره )

یواش یواش شروع کن ... فقط یه آدمی رو پیدا کن که بهت راهنمایی کنه ....

می بینم شما دارید مقاومت می کنید،
اگر می بینید این همه من مقاومت می کنم به این خاطره که از این حرف ها زیاد بهم زدند. این حرف ها چند روز روی من تاثیر می زاره و سپس تاثیرش از بین می ره. پیش خودم فکر می کنم که شاید با مقاومت شاید بتونم به جواب های متقن تری برسم که حداقل پایدارتر باشند.
ین خود ما هستیم که توانایی هایمان را نمی خواهیم بروز دهیم، یا از سر تنبلی، یا افسردگی، یا مسائل دیگر!!
یا شاید به خاطر کثرت بی محلی هایی که دیده ایم.

دوست عزیز . مسئله اینه که این گونه کارها را اگه بخواهم انجام بدم باید چند سال بگذره تا بتونم ازدواج کنم ولی ازدواج برای من یک نیاز ضروریه. خیلی هم ضروریه. یعنی باید همین امروز بتونم ازدواج کنم. خوب نمی تونم که. بنابراین این طور کارها به درد من نمی خورند. خاک بر سر من که در زندگی فقط درس خوندم و کار دیگه ای نکردم.

سلام

دوست گرامی بالاخره باید از یک جا شروع کرد

می تونید یه مورد مناسب پیدا کنید و فعلا نامزد کنید

یا این که یه مورد ازدواج موقت 2-3 ساله پیدا کنید تا تو این مدت مشکلاتتون حل بشه
شاید با همین شخص به تفاهم رسیدید و ازدواج دائم انجام دادید

جناب بدبخت ...
اصلا به نکات توجه نمیکنین ها ...
میخواین پول بردارین برین شرکت بزنین !!!!!!! خوب باز که دارین اشتباه میکنین ... دو سال وقت میزارین ... سرمایتون رو از دست میدید ... عمرتون رو از دست میدید ... دوباره میگین من بدبختم و بیچاره هستم ....

پسر جون ... از خره غرور بیا پایین ...
باید بری کار رو یاد بگیری ... با پول دیگران ریسک کنی ... یاد بگیری کار رو ....

به مرور زمان شرایط برات درست میشه ...
در درون همون جا که هستی ... یهو میبینی که مدیرت میخواد کارش رو گسترش بده ... دنبال یکی هست که کاره اون قسمت رو به کسی بسپاره و خودش کاره دیگری رو شروع کنه ....

مدیریت همون قسمت رو میده به تو ... یا باهات شریک میشه ...

من نمیدونم که میخوای چی کار کنی .... ولی حتما برای خودت یک کوچینگ پیدا کن ... کسی که بتونی باهاش مشورت کنی و راه و چاه رو بهت نشون بده ... ذهنت برای کار و فعالیت هنوز خیلی مشگل داره ( منم زمانی دقیقا در جایگاه شما بودم و هیچ عیب و ایرادی نداره )

یواش یواش شروع کن ... فقط یه آدمی رو پیدا کن که بهت راهنمایی کنه ....


مسئله اینه که این گونه کارها را اگه بخواهم انجام بدم باید چند سال بگذره تا بتونم ازدواج کنم ولی ازدواج برای من یک نیاز ضروریه. خیلی هم ضروریه. یعنی باید همین امروز بتونم ازدواج کنم. خوب نمی تونم که. بنابراین این طور کارها به درد من نمی خورند. خاک بر سر من که در زندگی فقط درس خوندم و کار دیگه ای نکردم.
جوابی که با آقای شروحیل دادم به شما هم می دهم.

می تونید یه مورد مناسب پیدا کنید و فعلا نامزد کنید
آخه با نامزد که نمی شه نیاز جنسی رو برطرف کرد. می شه؟(می دونید منظورم چیه؟)

یا این که یه مورد ازدواج موقت 2-3 ساله پیدا کنید تا تو این مدت مشکلاتتون حل بشه
شاید با همین شخص به تفاهم رسیدید و ازدواج دائم انجام دادید
از کجا؟ تازه صیغه که هزینه اش از ازدواج دائم بیشتره.

جوابی که با آقای شروحیل دادم به شما هم می دهم.

سلام .
ببینید جناب بدبخت ...

با این تفاسیری که شما عنوان کردید ... شما الان نیاز به یک کاری دارید که تندی بتونید ازدواج کنین ... و فکر درستی هم هست ...
یعنی نباید به فکر ساختن یک Business باشید ... تنها به دنبال چیزی باید باشید که بتونین خرج یک زندگی دو نفره رو بدین ...

میتونی از پدرت 10 میلیون پول بگیری و باهاش یک ماشین بخری و با ماشین کار کنی ؟؟؟؟

میتونی از پدرت 10 میلیون پول بگیری و باهاش یک ماشین بخری و با ماشین کار کنی ؟؟؟؟
فکر کنم شما از همون جماعت ژن خوب هستید. پدر من پولش کجا بود بدبخت. من خودم بدبختم پدرم از من بدبخت تر. بعدش هم مگر با 10 میلیون تومان می شه ماشین خرید؟ بعدش ماشین هم فرض کنیم خردیدم. خرج یک عروسی معمولی الان حداقل حداقل 40 میلیون تومنه. چند سال باید کار کنم تا بتونم در بیارم این پول رو. می بینید که وقتی پیشونی آدم سیاه باشه و ژن آدم کثیف درها به رویش بسته می شه.

سلام ، مسئله اینه که متأسفانه در فرهنگ و کشورما
آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان ممنوع و تابو هست
و این مسأله یک فاجعه ست و این باعث میشه تقریبن همه
بدون اینکه بدونن خودارضایی چیه در سن پایین بهش اعتیاد پیدا کنن مخصوصن با رشد تکنولوژی جدید ،
اما شما که اعتقاد و امید به خدا رو از دست دادید چرا بابت خودارضایی عذاب وجدان از نوع مذهبی دارید؟ حداقل از این یک مورد خود را رها کنید
من عضو جدید هستم و این اولین پست بنده نمی دونم مدیریت سایت به بنده اجازه ی فعالیت میدن یا نه چون کلی سؤال و موضوع در رابطه ی خدا دارم که میخوام در این انجمن مطرح کنم

فکر کنم شما از همون جماعت ژن خوب هستید. پدر من پولش کجا بود بدبخت. من خودم بدبختم پدرم از من بدبخت تر. بعدش هم مگر با 10 میلیون تومان می شه ماشین خرید؟ بعدش ماشین هم فرض کنیم خردیدم. خرج یک عروسی معمولی الان حداقل حداقل 40 میلیون تومنه. چند سال باید کار کنم تا بتونم در بیارم این پول رو. می بینید که وقتی پیشونی آدم سیاه باشه و ژن آدم کثیف درها به رویش بسته می شه.

خوب ...
عمویی ... دایی ... کسی رو داری که بتونی ازش 10 میلیون تومن پول بگیری ...

ببین ...
آدمها یا درخواست نمیکنند ... یا اینکه اگر درخواست میکنند درست و حسابی و با اراده درخواست نمیکنند ...

پر رو باش ...
برو به عموت یا دائیت بگو میخوام ماشین بخرم ... پول ندارم ... سندش هم به نام شما تا بدهیم رو بهتون برگردونم ...

پول رو ازشون بگیر ... یه ماشین پراید بخر ... بیا تهران ... میتونی روزی 100 تومن کار کنی ... خیلی ها هم هستند که از شهرستان میان تهران و شبها زیر پل میخوابند ... میتونی باهاشون دوست بشی ...

ببین ... تو مردی ... در آینده برای دیگران با غرور از این روزهات تعریف میکنی ...
من جای تو بودم ... 6 ماه کار میکردم ... یه پولی جفت و جور میکردم ... بعدش میرفتم از یک کشور خارجی apply میگرفتم ... با مدرکی هم که شما دارین کار راحتی هست ... و کار هم میتونی اونجا پیدا کنی ...

باید یک سال نیروی جنسیت رو خاموش کنی ....

آخه با نامزد که نمی شه نیاز جنسی رو برطرف کرد. می شه؟(می دونید منظورم چیه؟)

سلام

می شه !

راه حل زیاد داره !!!

می تونید قبل از نامزدی با شخص مورد نظر برید پیش یه مشاور متعهد و متدین تا راه حل بهتون بده


از کجا؟ تازه صیغه که هزینه اش از ازدواج دائم بیشتره.

باید بگردید

دوست
آشنا
همسایه
فامیل

می تونید با یه خانم شاغل ازدواج موقت کنید

شخصی باشه که تعهد داشته باشه و با چند نفر همزمان رابطه نداشته باشه !

آزمایش های لازم رو هم انجام بدید ضرر نداره

اختلاف سنیتون بیشتر از 15 سال نباشه

آرامش نتیجه سه عبارت است:
تجربه دیروز،
استفاده امروز،
امید به فردا،

ولی اغلب ما با سه عبارت
دیگر زندگی می کنیم:
حسرت دیروز،
اتلاف امروز،
ترس از فردا.

در حالی که آفریدگار مهربان
گذشته را عفو،
امروز را مدد،
و فردا را کفایت می کند.

خرج یک عروسی معمولی الان حداقل حداقل 40 میلیون تومنه.

سلام و عرض ادب

دوست گرامی بنده دو سال پیش عروسی گرفتم سر جمع شد6-7 تومن

تو محرم لباس عروس خریدیم 200 تومن

با این که خودم تو کار عکاسی هستم با یه دوربین هندی کم فیلم گرفتیم!

نصف وسایل خونه رو هم قسطی گرفتم 6-7 تومن

هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد!

یه زدگی ساده و جمع جور تشکیل بده

کم کم پیشرفت کن وبرو جلو

شما که نداری لازم نیست ولخرجی کنی !!!!

یه زن در حد خودت بگیر که توقعات آنچنانی نداشته باشه !!!

من جای تو بودم ... 6 ماه کار میکردم ... یه پولی جفت و جور میکردم ... بعدش میرفتم از یک کشور خارجی apply میگرفتم ... با مدرکی هم که شما دارین کار راحتی هست ... و کار هم میتونی اونجا پیدا کنی ...

باید یک سال نیروی جنسیت رو خاموش کنی ....

برای apply گرفتن مشکلی ندارم. حتی از یک دانشگاه اروپایی دعوتنامه دارم و تمامی خرج و مخارجش رو هم می دن. اما مسئله من اینه که نیروی جنسیم رو نمی تونم خاموش کنم. توی سربازی در 24 ساعت 4 ساعت می خوابیدم بلکه کمتر. صبح تا شب دنبال انواع کارها بودم. یکیش افغانی گیری بود. گاهی روزی چند تا افغانی فقط خودم می گرفتم. چقدر توی کمین خاک خوردم. ببین کار مملکت به کجا رسیده که من که دعوتنامه دارم باید سربازیم رو بیفتم دنبال افغانی ها. باز هم این نیرو دست از سر من بر نمی داشت. به خاطر اینه که همه ی تحریکات به صورت ذهنی در من ایجاد شده است و به موقعش کار خودش رو می کنه. خارج هم که برم دیگه تحریکات بدتره. عمو و دایی و بقیه ی اعضای خانواده ی ما هم مثل پدر من اونا هم بدبختند. تازه با 10 میلیون نمی شه ماشین خرید. همون دست دومش رو هم نمی شه.

برای apply گرفتن مشکلی ندارم. حتی از یک دانشگاه اروپایی دعوتنامه دارم و تمامی خرج و مخارجش رو هم می دن.

سلام و عرض ادب

دوست گرامی

واقعا شما چنین موقعیتی دارید!!!

تو اروپا که مثل نقل و نبات ریخته !!!

در فرهنگ اونها رابطه موقت برا دختران مجرد هم منع نمی شه !!!

همونجا با یک خانم اهل کتاب ازدواج موقت کنید !

منتظر چی هستید؟؟؟

دوست گرامی بنده دو سال پیش عروسی گرفتم سر جمع شد6-7 تومن

تو محرم لباس عروس خریدیم 200 تومن

با این که خودم تو کار عکاسی هستم با یه دوربین هندی کم فیلم گرفتیم!

نصف وسایل خونه رو هم قسطی گرفتم 6-7 تومن

این طوری که می گید احتمالا سال های 80 اون موقع ها ازدواج کردید. برادر من فقط یک حلقه ی معمولی الان سه میلیون تومنه. بعدش هم دختر کم توقع دیگه وجود خارجی نداره. هر چقدر کم توقع باشه با این مبلغ نمی شه زن گرفت.

این طوری که می گید احتمالا سال های 80 اون موقع ها ازدواج کردید. برادر من فقط یک حلقه ی معمولی الان سه میلیون تومنه. بعدش هم دختر کم توقع دیگه وجود خارجی نداره. هر چقدر کم توقع باشه با این مبلغ نمی شه زن گرفت.

سلام

دوست گرامی گفتم دو سال پیش !

سال 95 !!!

چرا پیدا می شه !

فقط باید تو جای مناسب دنبالش بگردید!

برای خواستگاری برید جاهایی که وضعیت مالی سطح پایین دارن !

مثلا پایین شهر یا شهر های اطراف

حلقه و این جور مسائل رو هم جوری خرید کنید که ارزون بی افته

به فروشنده نگید برای ازدواج می خواید!

برادر من با من حلقه خرید ، اما چون فروشنده فهمید هزینه حلقه ایشون 4 برابر من شد!

برای خودتون حلقه نقره بگیرید!

سلام و عرض ادب

دوست گرامی

واقعا شما چنین موقعیتی دارید!!!

تو اروپا که مثل نقل و نبات ریخته !!!

اتفاقا اونجا حتی دختران مجرد هم حاضر هستن با شما رابطه داشته باشن !!!

همونجا با یک خانم اهل کتاب ازدواج موقت کنید !

منتظر چی هستید؟؟؟

به اونا نمی شه اعتماد کرد. یک دفعه می بینی مریضی چیزی داشته باشند. بعدش هم آسمان اروپا هم مثل اینجاست. همه جا یک رنگه.

به اونا نمی شه اعتماد کرد. یک دفعه می بینی مریضی چیزی داشته باشند. بعدش هم آسمان اروپا هم مثل اینجاست. همه جا یک رنگه.

نه برادر

اونجا هم آزمایشگاه داره!!!

برای پیشرفت علمی و مالی اروپا شرایط مناسب تری داره

بعد از این که اوضاعتون خوب شد می تونید برگردید!

نه برادر

اونجا هم آزمایشگاه داره!!!

به نظرتون می شه به آزمایشگاه های اون جا اعتماد کرد؟؟؟؟

مسئله اینه که متأسفانه در فرهنگ و کشورما
آموزش جنسی به کودکان و نوجوانان ممنوع و تابو هست
و این مسأله یک فاجعه ست و این باعث میشه تقریبن همه
بدون اینکه بدونن خودارضایی چیه در سن پایین بهش اعتیاد پیدا کنن مخصوصن با رشد تکنولوژی جدید

من مخالف کامل سخنان شما نیستم، اما مطالب روانشناسی خصوصا مسائل مربوط به امور جنسی به خاطر جاذبه های ذاتی که دارند اظهار نظر در رابطه ی اونها به این سادگی نیست، گاهی ممکنه اتفاقا آموزش ها یه به لحاظ اصلشون، یا به لحاظ روششون تأثیر عکس داشته باشه و کنجکاوی بچه ها رو تحریک کنه.

اما شما که اعتقاد و امید به خدا رو از دست دادید چرا بابت خودارضایی عذاب وجدان از نوع مذهبی دارید؟ حداقل از این یک مورد خود را رها کنید

ایشون خدا رو قبول دارند، فقط از یاری خدا ناامید شدند
اصلا این اظهار ناراحتی ها هم به خاطر توقعی است که از خداوند دارند و گمان می کنند خداوند نسبت به ایشان بی تفاوت است.

من عضو جدید هستم و این اولین پست بنده نمی دونم مدیریت سایت به بنده اجازه ی فعالیت میدن یا نه چون کلی سؤال و موضوع در رابطه ی خدا دارم که میخوام در این انجمن مطرح کنم

بله، این سایت جهت پاسخگویی به تمام سوالات اعتقادی طراحی و هدفگذاری شده است؛ منتهی باید موضوع هر تاپیک رعایت شود، شما برای ارسال پرسش در زمبنه وجود خدا یا سایر موضوعات می توانید در ذیل پست های کارشناسان سایت از گزینه "ارسال پرسش" برای طرح سوالاتتون در انجمن استفاده کنید.
الان در پایین پست بنده گزینه "ارسال پرسش" رو توجه بفرمایید.

در هر صورت صمیمانه ورود شما به انجمن رو خیر مقدم عرض می کنم@};-

به اونا نمی شه اعتماد کرد. یک دفعه می بینی مریضی چیزی داشته باشند. بعدش هم آسمان اروپا هم مثل اینجاست. همه جا یک رنگه.

مسخرمون کردی ...
یه بار میگی میخوای خودتو بکشی ...
حالا میگی میترسی مریض بشی ...

ببین تو قاطی کردی ...
برای اینکه استراتژی های زندگیت رو تعیین کنی ... باید یا سراغ کسی بری که از تو بیشتر متوجه میشه ...
یا یه مدت نزنی تا مغزت درست کار کنه ... بعدش اهدافت رو اون زمان تعیین کنی ...

فکر میکنم حالت زیاد خوب نیست ...

یه سری برو پیش یک روانشناس خوب ...
دخترهای زیادی میرن پبش روانشناس ها و از بی شوهری مینالن ...
شما هم میتونی از روانشناس کمک بخوای که یک دختر خوب بهت معرفی کنه ...

روانشناس ها معمولا مشاوره های اقتصادی هم میدن ...
درسته که جزو بازه کاریشون نیست ... ولی اینقدر مشگل از زبان این و اون شنیدن که میتونند مشاوره های خوبی بهت بدن ...

زیر نظر یک روانشناس باش ...
اگر هم مجبور هستی که خ.ا کنی ... حداقلش کمش کن ... و سعی کن زمانهای بیشتری مغزت در حالت نرمال باشه ...

من دیگه مطلبی ندارم که براتون بنویسم .

مسخرمون کردی ...

[FONT=arial]دقیقااا
بیست صفحه اس همگی سرکاریم
چند روزه گیرداده خودمو میکشم سیانورم آماده اس خدا ولم کرده ....
تازه بعد اینهمه راهکار و مشاوره عالی
میگه واااای اگه مریض شدم چی؟؟؟
مطمئنی الان مریض نیستی؟

مسخرمون کردی ...
یه بار میگی میخوای خودتو بکشی ...
حالا میگی میترسی مریض بشی ...

ببین تو قاطی کردی ...
برای اینکه استراتژی های زندگیت رو تعیین کنی ... باید یا سراغ کسی بری که از تو بیشتر متوجه میشه ...
یا یه مدت نزنی تا مغزت درست کار کنه ... بعدش اهدافت رو اون زمان تعیین کنی ...

فکر میکنم حالت زیاد خوب نیست ...


من می خوام خودکشی کنم تا از مریضی هایی که دارم خلاص بشم . دوباره خودم را بیندازم توی مریضی جدید؟ این کجاش مسخره کردن یا قاطی کردنه؟!
قیقااا
بیست صفحه اس همگی سرکاریم
چند روزه گیرداده خودمو میکشم سیانورم آماده اس خدا ولم کرده ....
تازه بعد اینهمه راهکار و مشاوره عالی
میگه واااای اگه مریض شدم چی؟؟؟
مطمئنی الان مریض نیستی؟

من مخالف کامل سخنان شما نیستم، اما مطالب روانشناسی خصوصا مسائل مربوط به امور جنسی به خاطر جاذبه های ذاتی که دارند اظهار نظر در رابطه ی اونها به این سادگی نیست، گاهی ممکنه اتفاقا آموزش ها یه به لحاظ اصلشون، یا به لحاظ روششون تأثیر عکس داشته باشه و کنجکاوی بچه ها رو تحریک کنه.

ایشون خدا رو قبول دارند، فقط از یاری خدا ناامید شدند
اصلا این اظهار ناراحتی ها هم به خاطر توقعی است که از خداوند دارند و گمان می کنند خداوند نسبت به ایشان بی تفاوت است.

بله، این سایت جهت پاسخگویی به تمام سوالات اعتقادی طراحی و هدفگذاری شده است؛ منتهی باید موضوع هر تاپیک رعایت شود، شما برای ارسال پرسش در زمبنه وجود خدا یا سایر موضوعات می توانید در ذیل پست های کارشناسان سایت از گزینه "ارسال پرسش" برای طرح سوالاتتون در انجمن استفاده کنید.
الان در پایین پست بنده گزینه "ارسال پرسش" رو توجه بفرمایید.

در هر صورت صمیمانه ورود شما به انجمن رو خیر مقدم عرض می کنم

سلام، حال شما خوبه
من همون کاربر (خدا وجود ندارد.) هستم، حساب کاربری من رو وقتی داشتم اولین تاپیک رو ایجاد میکردم (کلی هم نوشته بودم) بن کردن پیام هم میاد پایان محرومیت هرگز! نوشته به دلیل رعایت نکردن قوانین ولی من اصلن یه تاپیک هم نداشتم کلن سه تا پست گذاشته بودم در هیچ کدوم هم توهین یا حرف زشت نبود ولی حتی به یه تاپیک هم نرسید، من از قبل بصورت مهمان به اینجا سر میزدم این دفعه خواستم عضو اینجا بشم تا موضوع هایی که در ذهنم بود مربوط به خدا و زندگی رو مطرح کنم، که بن شدم همون اول
بعد که بصورت مهمان دوباره این تاپیک رو باز کردم دیدم شما نقل قول کرده بودید ، به هر حال این حساب رو فقط برای این ساختم که از شما تشکر کنم ، کاش مدیریت کلی این انجمن هم مثل شما بود ، من که دیگه نشد بیام اینجا و تاپیک بزنم، بصورت مهمان شاید گاهی اوقات سر بزنم
بدرود

من همون کاربر (خدا وجود ندارد.) هستم

نام کاربری شما خلاف مقررات بود لذا بن شد.

جناب بدبخت ١
من فکر می کنم شما به کمک احتیاج دارید. شما با چه کسی زندگی می کنید؟ پدر، مادر، خواهر و .. در جریان مشکل شما هستند؟ می توانند حداقل کمک فکری مفید به شما بدهند؟
اگر نمی توانند یا تنها زندگی می کنید می توانید سری به مساجد بزنید یا از مشاور های مذهبی کمک بگیرید، برید و شرایط روحی، مالی و شغلیتون رو توضیح بدید، شاید بتونن یه خانمی رو به شما معرفی کنند یا شاید از نظر مالی بتونن به شما کمک کنند، یا وامی براتون تهیه کنند.
شما از همه نظر خودتون رو در فشار و بن بست گذاشتید، باید به نوعی کمکتون کنند.
شما کی فارغ تحصیل شدید؟ شاید این حال و روز شما ناشی از درس خواندن با سختی زیاد در شریف و بعد با بی کاری مواجه شدن است.
من فکر می کنم شما الان در شرایط روحی مناسبی برای اپلای نیستید، به علاوه اینکه اگر شما به هدفی غیر از درس خواندن اپلای کنید از چاله به چاه می افتید. کلا فکر نکنید اونجا با یه دختری آشنا میشوید و همه چیز روبه راه میشه! من به شما می‌گویم که دروغ محض است، اصلا پسر ایرانی اگر پول یا تیپ دی‌کاپریو نداشته باشه نگاش هم نمیکنن، اگر هم موردی پیش بیاد به همون راحتی که میاد به همون راحتی هم می‌ره اما شما رو با خاک یکسان میکنه، مصادیقش رو هم دیدم، که طرف بعدش افسردگی گرفته و تا ابد هم ازدواج نکرده ...
اونوقت شما به آزمایش فک میکنید! اصلا این گزینه رو فکر کنید وجود نداره!
اما اگر واقعا میخوایید درس بخونید اون بحثش جداست، اما با توجه به وضعیتی که دارید، بهتره اول مشکلاتتون رو حل کنید بعد دنبال درس باشید.

اگر می بینید این همه من مقاومت می کنم به این خاطره که از این حرف ها زیاد بهم زدند. این حرف ها چند روز روی من تاثیر می زاره و سپس تاثیرش از بین می ره. پیش خودم فکر می کنم که شاید با مقاومت شاید بتونم به جواب های متقن تری برسم که حداقل پایدارتر باشند.
یا شاید به خاطر کثرت بی محلی هایی که دیده ایم.

سلام ...
اینی که میبینید تاثیر حرفها از بین میره ...
یا تمزکزتون رو از دست میدید...
یا اهدافتون رو فراموش میکنید ...
یا نمای کلی زندگیتون رو از دست میدید ...
یا بعد از مدتی بی خیال میشید ...

اینها مشگلهای مدیریتی هستند ... اگر دوره MBA برین با Handle کردن خیلی از این مسایل آشنا میشین ...

من چند تا راهکار برات مینویسم .

1. باید هدفهای کلیت رو در بیاری ... و برای رسیدن به اون هدفهای کلی یک سری هدفهای کوتاه مدت تعیین کنی ... به مرور متوجه شدم هدفهای کوتاه مدت بهتر هستش که هر دوهفته یک بار باشه ...

2. برای رسیدت به اهدافت باید یک سری استراتژی تعیین کنی ؛ مثلا اگر هدفت پولدار شدن هست باید براش استراتژی داشته باشی ... جالا چجوری میتونی استراتژی داشته باشی ... روش این هستش که هر روز باید نیم ساعت وقت بزاری و 3 تا استراتژی برای پولدار شدن در بیاری و در درون یک فایل بنویسی ... اینجوری بعد از یک ماه در حدود 100 تا ایده برای پولدار شدن داری .

3.بعدش در مورد استراتژی هات باید با یک آدم خبره صحبت کنی ... ممکن هست که استراتژی هات پخته نباشه ... و تو رو به هدفت نرسونه ... بنابراین باید بهترین استراتژی رو انتخاب کنی ... روش هم این هستش که باید با گوچینگت صحبت کنی ... مثلا یه آدم موفق گیر بیار و بهش بگو چی کار کنی بهتر هست .بعدش یک استراتژی رو انتخاب کن و جلو برو .

4. اگر استراتژیت جواب نداد هیچ ایرادی نداره ... از لیستی که داری سریعا یک استراتژی دیگه رو انتخاب کن .

5. باید شمای کلی و اهداف کلی زندگیتون رو هر روز مرور کنین ... بنابراین یکی از کارهای روزانه شما این هستش که نمای کلی زندگیتون رو ببینین تا فعالیتهای بیخودی و بی راهه نرین .

6. باید یک سری فایل Template داشته باشین ... مثلا من Template صبح و ظهر و شب دارم ؛ و Template های ماهانه و سیکلی ...

براتون در مورد Template صبح صحبت میکنم ... خودتون منظور رو متوجه میشید ... منظور از Template کارهایی هستش که هر روز صبح ساعت 4 صبح که از خوبا بیدار میشم باید انجام بدم .

1. بیداری از خواب
2. شنیدن موسیقی های انرژی بخش
3. روشن کردن عود برا افزایش تمرکز
4. درست کردن رویه تختم
5. بررسی تمییز بودن لباسها و اگر لباس کثیف داشتم انداختن آنها در ماشین روخت شویی
5. به مدت 10 دقیقه تمییز کردن و مرتب کردن خانه
6. درست کردن هویج ؛ بادام زمینی ؛ جوانه گندم به عنوان هله و هوله روزانه
7. پیش صبحانه
8. رفتن به پارک و 45 دقیقه ورزش کردن
9. خوردن قرصهای مولتی ویتامین و امگا سه
9. رفتن و دوش گرفتن در درون خانه
10. خوابیدن بر رویه تخت و مدیتیشن کردن
11. روشن کردن عود
12. مرور کردن خلاصه یک کتاب روانشناسی ؛ مدیریتی
13. رفتن و از بقالی محلمون شیر و دایستیو خریدن
14. خوردن صبحانه
15. نوشتن 3 استراتژی پولدار شدن و موفقیت
16. خواندن و مرور کردن هدفهای طولانی مدت زندگیک
17. خواندن و مرور کردن هدفهای کوتاه مدتی که باید در دو هفته جاری تمام شوند
18. مدیریت زمان و تعیین پراسس هایی که باید امروز تمام شوند و تعیین اولویت هر کدام
19 . گزارش صحت انجام Template روازنه ؛ عدم صحت = خوردن یک لیوان آب نمک همراه مخلوط با فلفل
20 . وارد شدن به قاز آغاز کار ...

لیستش خیلی طولانی تر هست و ساعت 4 که بلند میشم تا ساعت 8 بکوب دارم میدوم .

خوبیش این هستش که تمام کارهات یادآوری میشه و فازت رو هیچ وقت از دست نمیدی .... و گیج نمیزنی که باید چی کار کنی ... یه سری کارها هستش که باید تند تند فقط انجامشون بدی ...

جناب بدبخت ١
من فکر می کنم شما به کمک احتیاج دارید. شما با چه کسی زندگی می کنید؟ پدر، مادر، خواهر و .. در جریان مشکل شما هستند؟ می توانند حداقل کمک فکری مفید به شما بدهند؟
اگر نمی توانند یا تنها زندگی می کنید می توانید سری به مساجد بزنید یا از مشاور های مذهبی کمک بگیرید، برید و شرایط روحی، مالی و شغلیتون رو توضیح بدید، شاید بتونن یه خانمی رو به شما معرفی کنند یا شاید از نظر مالی بتونن به شما کمک کنند، یا وامی براتون تهیه کنند.
شما از همه نظر خودتون رو در فشار و بن بست گذاشتید، باید به نوعی کمکتون کنند.
شما کی فارغ تحصیل شدید؟ شاید این حال و روز شما ناشی از درس خواندن با سختی زیاد در شریف و بعد با بی کاری مواجه شدن است.
من فکر می کنم شما الان در شرایط روحی مناسبی برای اپلای نیستید، به علاوه اینکه اگر شما به هدفی غیر از درس خواندن اپلای کنید از چاله به چاه می افتید. کلا فکر نکنید اونجا با یه دختری آشنا میشوید و همه چیز روبه راه میشه! من به شما می‌گویم که دروغ محض است، اصلا پسر ایرانی اگر پول یا تیپ دی‌کاپریو نداشته باشه نگاش هم نمیکنن، اگر هم موردی پیش بیاد به همون راحتی که میاد به همون راحتی هم می‌ره اما شما رو با خاک یکسان میکنه، مصادیقش رو هم دیدم، که طرف بعدش افسردگی گرفته و تا ابد هم ازدواج نکرده ...
اونوقت شما به آزمایش فک میکنید! اصلا این گزینه رو فکر کنید وجود نداره!
اما اگر واقعا میخوایید درس بخونید اون بحثش جداست، اما با توجه به وضعیتی که دارید، بهتره اول مشکلاتتون رو حل کنید بعد دنبال درس باشید.

من که نمی خوام برم. یکی از دوستان گفت پولت رو جمع کن برو اپلای کم. من گفتم نیازی به پول ندارم چون دعوتنامه دارم و تمامی هزینه ها رو می دن. بعد یکی دیگه اومد گفت خوب برو و اونجا دختر برات ریخته. بعدش گفت می تونی برای این که مطمئن بشی که مشکلی ندارند آزمایش کنی؟من سه سال پیش فارغ التحصیل شدم. سال پیش هم سربازیم تموم شده. پدر و مادرم که ولش کن. مشاوره های مذهبی هم نمی تونن کاری بکنن. وام هم اگه بخوام بگیرم نمی تونم پس بدم چون هیچ در آمدی ندارم.

من که نمی خوام برم. یکی از دوستان گفت پولت رو جمع کن برو اپلای کم. من گفتم نیازی به پول ندارم چون دعوتنامه دارم و تمامی هزینه ها رو می دن. بعد یکی دیگه اومد گفت خوب برو و اونجا دختر برات ریخته. بعدش گفت می تونی برای این که مطمئن بشی که مشکلی ندارند آزمایش کنی؟من سه سال پیش فارغ التحصیل شدم. سال پیش هم سربازیم تموم شده. پدر و مادرم که ولش کن. مشاوره های مذهبی هم نمی تونن کاری بکنن. وام هم اگه بخوام بگیرم نمی تونم پس بدم چون هیچ در آمدی ندارم.

پس يعنى هيچ كمكى از هيچ جا نداريد؟
پس به خودتون يه كم رحم كنيد، ببينيد هيچ كس نمىتونه در ايران بدون هيچ كمكى سريع يه كارى با درآمد رضايت بخش پيدا كنه و بعد خونه بگيره و زندگى تشكيل بده. اين كار ها زمانبره
حالا به نظرم شما قضيه ى شغل و درآمد رو از قضيه ى ازدواج جدا كنيد. شما ميدونيد كه خريد مسكن احتياج به چندين و چند سال پس انداز داره
پس اين دو تا قضيه رو فعلا جدا كنيد.
تاحالا اصلا موردى براى ازدواج پيدا كرديد؟ به فرض كه شما كارمناسب و خونه هم نداريد، اگر اول يه گزينه ى مناسب پيدا كنيد و اگر اون دختر واقعا شما رو دوست داشته باشه خودش براى حل اين مشكلات به شما كمك ميكنه و همفكرى ميكنه، شما همه ى تمركزتون رو خونه و شغله، درسته كه اينا خيلى خيلى مهمه، اما شخصيت، تحصيلات، سربازى ، انسانيت ، رفتار .. اينا هم ملاك هاى مهميه
اين كارو تا حالا كرديد؟
فوقش اگر جواب رد شنيديد، اصلا خودتون و نبازيد، فراموش كنيد،
تو ايران به اين بزرگى يعنى هيچكس براى شما نيست؟

با عرض سلام و خسته نباشید
سریع می روم سر اصل مطلب.
بنده جوانی 28 ساله هستم که از 10 سالگی گرفتار خودارضایی شده ام . برای این که این کار را ترک کنم خیلی کارها کردم ولی نتوانستم آن را ترک کنم. فوق لیسانس هستم و چندماهه که درسم تموم شده ولی هیچ کاری برام گیر نمیاد. هر جا که می رم وعده و وعید می دهند ولی خبری نیست. از همون کودکی گرفتار فیلم های مستهجن هم شده ام. دعا خیلی کردم. التماس خدا کردم تا مشکل بیکاری ام حل بشه تا بتوانم ازدواج کنم. ولی هرچه می گردم کاری گیرم نمیاد.

چندین سال است که گرفتار عقده ی جنسی هستم. کربلا و نجف و مشهد و قم و خلاصه هر کجا که رفتم هیچ جوابی نگرفتم. به امام رضا خصوصا خیلی التماس کردم ولی هیچ دستگیری از کار من نشد. با خودم داشتم فکر می کردم که شاید واقعا بعضی مکاتب راست می گویند که این عالم خدایی ندارد . آخه این چه خداییه که به لجن کشیده شدن های بنده اش را می بینه ولی هیچ کاری براش نمی کنه. نمی شه که من خدایی داشته باشم و روز به روز وضعم فلاکت بارتر بشه و هیچ کاری برام نشه. خودارضایی بلایی سرم آورده که حتی گاهی اوقات با کوچکترین فکری کاملا تحریک می شوم. پدر و مادرم هم می گویند که ما نمی توانیم کاری برات بکنیم چون تو کار نداری و بنابراین کسی بهت زن نمی ده.

حالا سوال من اینه که زمانی که هیچ امیدی به هیچ چیز وجود نداره و این عالم خدایی نداره یا خدایی که بتونه کاری برای ما بدبختا بکنه نداره و روز به روز من دارم بدبخت تر و ناامید تر و سیاه تر و افسرده تر می شوم آیا بهتر نیست که خودکشی کنم ؟ آیا خودکشی کردن برای من هم عذاب میاره؟ آیا خدا محاکمه می کنه و سپس عذاب می کنه یا نه همینطوری عذاب می کنه. اگه محاکمه کنه به نظر شما من دلایلم برای خودکشی قانع کننده نیست؟؟ اگه قانع کننده است که دیگر عذاب برای چی؟
اونجا به خدا می گم که خدایا خلاصه در روی زمین جای برای من نبود. تو آفریدی ولی یادت رفت که بنده ای هم داری. ما هم زیر چنگال نظام این دنیا له شدیم. به خدا قسم خود خدا هم می فهمه که حرف من حقه. واقعیت اینه که این همه فقر نشانه ی اینه که اون انسان فقیر جا براش در این دنیا نیست. ما طفیلی هستیم. ما را طفیلی یک سری دیگر آفریده اند. یعنی خدا می خواسته چند تا آدم را بیافرینه و در کنار اون ها مجبور شده که ما رو هم بیافرینه.
شما نگاه کنید ببینید بهترین ماشینا مال کیه؟ بهترین خونه ها مال کیه؟ بهترین امکانات مال کیه؟ عده ای ماشین های چند میلیاردی سوار می شوند و من جوون که از عقده ی جنسی و هزار جور بیماری جسمی و روحی که به خاطر عدم توانایی ازدواج نصیبم شده دارم نابود می شوم حتی حق ندارم به ازدواج فکر کنم.
شما فکر می کنید که این ها ناشی از بی عدالتی اجتماعیه؟ خیر . اون ها حقشونه که داشته باشند. این دنیا مال اوناست. من حق ندارم. چون من زیر گل به دنیا اومدم. خدا وکیلی یک لحظه سراغ آیات و روایات و این که عاقبت اونا چطور می شه و عاقبت ما چطور می شه و ما به خاطر بدبختی هامون در اون دنیا حال می کنیم و اونا باید جواب بدن نریم. با صادقانه ترین حالت روحی تان نگاه کنید. به نظر شما این دنیا مال ماست یا مال عده ای دیگر؟
بابا به خدا همون امام رضا هم مال ما نیست. مال اوناست. بنده می خواهم خودکشی کنم تا این دنیا را که جای من نیست و جای دیگران است ترک کنم. چون هرچی که نگاه می کنم عاقبتم تا اینجا که تباهی و عقده بوده و از این به بعد هم همینه. هیچ کس هم صدای آدم را نمی شنود. این یقینی ترین گزاره ی زندگی منه که هیچ کس صدای مرا نمی شنود.
به نظر شما این روایاتی که در مورد خودکشی هست که خودکشی عذاب آوره در مورد بنده هم تصدیق می کنه؟
اصلا به نظر من عمده دلیل بالا رفتن سن ازدواج و بیکاری و ... اینه که ما جوان زیاد داریم. وقتی تعداد جوان ها زیاد بود خوب جا که نیست و در نتیجه این مشکلات پیش میاد.
الان آزمون استخدامی می گیرند و از بین مثلا هزار نفر 20 نفر می خوان. خوب معلومه که 980 نفر اضافی هستند.

به نظر من بیایید همه خودکشی کنیم تا تعداد جوونا کم بشه و مملکت نفس بکشه.
وقتی بمیری نه غریزه داری که سرکوبش کنی نه احساس داری که سرکوبش کنی و نه این جور چیزا.

سلام عزیز دلم بسیار متاثر و غمگین شدم و میخوام بگم که تا حد زیادی درکت میکنم .

واقعا بلای خانمان سوزیه این خودارضایی . من خودم از مقام خیلی والایی به زیر اومدم به خاطر یک کار اشتباه که بارها و بارها تکرارش کردم و آب شدم .

خودت اشاره کردی همه جا اعم از کربلا مشهد و ... رفتی و تغییری نکردی . این یه نتیجه بزرگ داره برات عزیزم .

ببین تو میخوای تغییر کنی و از افسردگی و غم خارج بشی ولی حاضر نیستی بهای اون رو بپردازی . بهای اون فقط و فقط تلاشه .

ممکنه از دستم ناراحت بشی بگی این درک نمیکنه ولی حاضرم قسم بخورم به محض اینکه استارت کار رو بزنی و چند روزی سعی کنی با روحیه بالا برای خودت برنامه ریزی و هدفگذاری کنی و جلو بری خدا هم کمکت میکنه .

از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون من یه جورایی وسوسه شو الان داشتم ولی با خوندن پیام شما فروکش کرد .

مطمئن باش که اگه اون کاری رو که در اعماق وجودت میدونی درسته انجام بدی همه چی حل میشه . پس بیا از همین الان نه فردا نه پنج دقیقه دیگه همین الان تصمیم بگیر دورشو خط بکشی . به خودت روحیه بده و بپذیر که باید بهاش رو پرداخت کنی .

میدونم گفتنش آسونه ولی سعی کن حسرت گذشته و نگرانی آینده رو نداشته باشی مطمئن باش خدا کمکت میکنه جبران کنی فقط باید استارت بزنی . اینکه بگیری بخوابی یا مشغول بازی بشی و همه ش گله کنی از روزگار وضعیتت رو روز به روز خراب تر میکنه .

نمیخواد الان بری دخیل ببندی یا دست به دعا بشی . تو همین الان شروع کن به تغییر کردن خدا یاریت میکنه اون موقع دعات نتیجه میده وگرنه الان هر چی دعا کنی میخوره به دیوار ...

از ته دل برات آرزوی موفقیت و رهایی میکنم . این هم بدون خودت رو با کسی مقایسه نکن و یک بعدی نباش که بگی خب من دیگه هیچ کاری نمیکنم فقط شهوت رو میزارم کنار . نه . این شدنی نیست تو باید جوری برای خودت از صبح تا شب برنامه بریزی که وقت خودارضایی نداشته باشی و تو این مدت که برنامه داری باید سعی کنی فکرت رو مهار کنی سمت نا امیدی و چیزهای منفی نره . جسمت رو به حرکت و ورزش در بیاری و سعی کنی روحیه ت افت نکنه ... @};-@};-

[FONT=arial]دقیقااا
بیست صفحه اس همگی سرکاریم
چند روزه گیرداده خودمو میکشم سیانورم آماده اس خدا ولم کرده ....
تازه بعد اینهمه راهکار و مشاوره عالی
میگه واااای اگه مریض شدم چی؟؟؟
مطمئنی الان مریض نیستی؟

به نظرم اگه شما نمیتونید خودتون رو جای کسی بگذارید و درک کنید لطفا کلا پستی نگدارید ...

موضوع قفل شده است