تعجب پادشاه اموی از علم دوستی ایرانیان
تبهای اولیه
تعجب پادشاه اموی از علم دوستی ایرانیان
یکی از پادشاهان اموی از یکی از درباریانش پرسید، فقیه فلان شهر کجایی است، جواب داد عجم و ایرانی است. گفت آن شهر دیگر فقیه اش کجایی است؟ او گفت آنجا هم فقیه اش عجم است. بدین ترتیب هر شهری را نام برد همه فقیهانشان عجم بودند و تنها یک شهر فقیه اش عرب بود. این داستان مربوط به دوره امویان است. لطفا بفرمایید اصل داستان چی بوده و این خلیفه نامش چی بود؟ اگر ممکن است آدرس دقیق و کاملش را هم بنویسید؟