جدای از آیات قرآن، علّت نیاز به امامت چیست؟
تبهای اولیه
درود بر تمام عزیزان
بنده یک شخص عادی هستم که در کنار زندگی روزمرّه، جهت یافتن پاسخی برای پرسش های دینی خود، مطالعاتی انجام می دهم. اگر انشاءالله فرصتی حاصل بشه، قصد حضور در حوزه های علمیه و مطالعه علم دین رو هم دارم که "العلم علمان، علم الادیان و علم الابدان".
این رو گفتم که خواهش کنم جواب سوالات رو حتی المقدور به زبان ساده بیان بفرمایید.
ببینید، من مباحث مطرح شده تو انجمن پیرو امامت رو بررسی کردم. تماماً در پی پاسخ به برخی شبهات و یا بیان مفاهیم آیات قرآن و تحلیل آیات و اینا هست که مثلا این که فلان جا گفته شده انّما این یعنی فقط و فقط فلان و از این قبیل مسائل.
سوال من دربارۀ بحث امامت کلّی تر از این هست.
سوال اینه که اصلاً چرا به امامت نیاز داریم؟
دقیق تر (و عامّی تر) بگم، برای رسیدن به کمال، باید یه مسیر صحیحی رو رفت (صراط مستقیم). حالا برای اینکه تو این مسیر قرار بگیریم، نیازمند کسی هستیم که این مسیر رو قبلاً رفته باشه و بدون خطا علم کامل در بارۀ راه و مسیر و اینا داشته باشه.
خوب اگه اشتباه نکنم این وظیفۀ حضرت محمّد (ص) بوده که هیچ انسانی هم به شأن ایشون نمی رسن. یعنی خدا از طریق حضرت محمّد، مسیر کمال رو مشخص کرده و اگه مشخص نمی کرد، هیچ کس به قطع یقین نمی تونست بگه که مسیر درست کدومه. ولی وقتی یک نفر باشه که بدون اشتباه مسیر رو بلد باشه، و بدونه برای رسیدن به مقصد چه باید کرد، اون وقت لزوم عدل خدا هم پاسخ داده میشه.
حالا اصلاً چرا خدا این واسطه ها رو قرار داده؟ چرا مستقیماً به هریک از انسانها وحی نمی کنه و مسیر کمال رو بگه؟ چرا فقط یه دونه حضرت محمد (ص) داریم و هیچ کس به مقام ایشون نمی رسه؟
این یک سوال.
سوال دیگه هم بعد از اینکه پاسخ به این سوالات داده شد مطرح میشه و اون اینه:
بعد از حضرت محمد (ص)، چه لزومی داره که 12 تا امام بیاد؟ آیا نیاز اون موقع جوامع بشری این بوده که برای هدایت صحیحشون امام وجود داشته باشه؟ آیا الآن دیگه این نیاز نیست؟ دقیقاً چه نیازی بوده که اون موقع با وجود امام حاضر پاسخ داده میشده و الآن با وجود امام غایب؟
در ضمن بنده دربارۀ آیه 55 سوره مائده و تفاسیر اون اطلاعات دارم. خواهشی که دارم این هست که بحث رو وارد جزئیات نکنیم و از یک دید کلّی تر نگاه کنیم.
بسیار سپاسگزار از توجه شما و وجود این وب سایت جهت مطرح کردن این گونه سوالات. سایر سوالاتم پیرامون این قضیه رو هم در آینده مطرح می کنم، به امید جواب.
اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین
بقره - 124
این امامی که در آیه بالا آمده دقیقا همان معنایی است که ما برای امامت بکار میبریم زیرا در قرآن امام معانی مختلف دارد. از آیه بالا می توان عصمت را اثبات کرد.
دلایل نیاز به امام:
1-) نیاز به رهبر
2-)امام علم الهی دارد
3-)جامعیت دین
4-)فقدان مرجعیت دینی پس از حضرت رسول(ص)
5-)مقابله با جریانات انحرافی
به نام خدا.
حالا اصلاً چرا خدا این واسطه ها رو قرار داده؟ چرا مستقیماً به هریک از انسانها وحی نمی کنه و مسیر کمال رو بگه؟ چرا فقط یه دونه حضرت محمد (ص) داریم و هیچ کس به مقام ایشون نمی رسه؟
خدا هر آدمی رو که خلق میکنه یه چیزی میزاره توش به نام فطرت. از طریق اون فطرت ، آدم میفهمه راه صلاح و رستگاری چیه. ولی خوب ، چون دشمن هم زیاده و دنیا خطرناک ، خدا از سر لطف و مهر ، یکسری رسول و پیامبر خارجی هم می فرسته تا تذکر بدهند و یادآوری بکنند.
خلاصه اینکه برای هرکسی خدا راه رو نشون داده به صورت انفرادی بعد هم برای کمک پیامبر فرستاده.
با تشکر ، ستایشگر :Gol:
سوال اینه که اصلاً چرا به امامت نیاز داریم؟ دقیق تر (و عامّی تر) بگم، برای رسیدن به کمال، باید یه مسیر صحیحی رو رفت (صراط مستقیم). حالا برای اینکه تو این مسیر قرار بگیریم، نیازمند کسی هستیم که این مسیر رو قبلاً رفته باشه و بدون خطا علم کامل در بارۀ راه و مسیر و اینا داشته باشه. خوب اگه اشتباه نکنم این وظیفۀ حضرت محمّد (ص) بوده که هیچ انسانی هم به شأن ایشون نمی رسن. یعنی خدا از طریق حضرت محمّد، مسیر کمال رو مشخص کرده و اگه مشخص نمی کرد، هیچ کس به قطع یقین نمی تونست بگه که مسیر درست کدومه. ولی وقتی یک نفر باشه که بدون اشتباه مسیر رو بلد باشه، و بدونه برای رسیدن به مقصد چه باید کرد، اون وقت لزوم عدل خدا هم پاسخ داده میشه.
با سلام خدمت شما دوست عزيز
براي دريافت پاسخ خود در زمينه مصاديق نياز به امام به تاپيك زير مراجعه كنيد بنده توضيح دادم و اگر نيازي به توضيح بيشتر بود بنده در خدمتم
سوال دیگه هم بعد از اینکه پاسخ به این سوالات داده شد مطرح میشه و اون اینه: بعد از حضرت محمد (ص)، چه لزومی داره که 12 تا امام بیاد؟ آیا نیاز اون موقع جوامع بشری این بوده که برای هدایت صحیحشون امام وجود داشته باشه؟ آیا الآن دیگه این نیاز نیست؟
هنگامی که آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ»(نساء/59) نازل شد و اطاعت کسانی که به عنوان «اولو الامر» به طور مطلق، واجب کرد و اطاعت ایشان را همسنگ اطاعت پیغمبر اکرم(ص) قرار داد. جابربن عبدالله انصاری از آن حضرت پرسید: این «اولوالامر» که اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمودند:«هم خلفائی یا جابر و ائمه المسلمین من بعدی. اولهم علی بن ابی طالب، ثم الحسن، ثم الحسین، ثم علی بن الحسین، ثم محمدبن علی المعروف فی التوراه بالباقر- ستدرکه یا جابر، فأذا لقیته فاقراه منی السلام- ثم الصادق(ع) جعفر بن محمد، ثم موسی بن جعفر، ثم علی بن موسی، ثم محمد بنعلی، ثم علی بن محمد، ثم الحسن بن علی، ثم سمیی و کنیمی حجه الله فی ارضه و بقیته فی عباده ابن الحسن بن علی ... .»(غایه المرام ص267، «اثبات الهداه» ج3 ص123 و ینابیع الموده ص494)