جمع بندی چرا اگر کسی تو آخرت پی به اشتباهاتش ببره بازم خدا مجازاتش میکنه
تبهای اولیه
با سلام 2 تا سوال داشتم :
1- اگر کسی تو دنیا تمام عقل و فهمش رو به کار انداخت ولی منکر وجود خدا و یا منکر صفات خدا شد ... کافر شد ... چرا وقتی تو اون دنیا رفت و فهمید کارش ایراد داره و خداوند وجود داره بازم خداوند مجازاتش میکنه ( هدف از مجازات چیست )
2- خداوند از انسان ها میخواهد بدون آن که او را بینند و بدون آنکه آن دنیا را بینند به او ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام بدهند ( نمیبینند ---> باید قبول کنند ----> مومن شوند ----> در مقابل مصایب دوام آورند ) چگونه است که انسان های خطا کار زمانیکه از خداوند میخواهد به آنها فرصتی داده شود تا به دنیا برگردند و مومن شوند خداوند قبول نمیکند ( حاضر نیست اطمینان کنه ) ... در حقیقت خداوند از انسانها میخواهد انسان ها به حرف هایش باور داشته باشند .... مومن شوند ولی خودش حاضر نیست اطمینان کند .
کارشناس بحث : عبدالرحمان
با سلام،
گرامی مساله چون حل گشت، آسان شود! بعد ازینکه استاد ورقه شما را اصلاح کرد و پاسخهای صحیح را بجای پاسخ اشتباه برایتان نوشت، نمیتوان گفت اجازه بدهید همین ورقه را از اول امتحان بدهم. چون عملا چنان بازگشتی دیگر فایده ای نخواهد داشت!
مجازات هم لزوما از طرف خدا نیست؛ بلکه بخاطر آتش درون است ، آتش حسرت و حرمان بابت از دست دادن فرصت تفکر و ایمان.
هرچند، به شخصه معتقدم راه پیشرفت حتی برای دگراندیشان در جهانهای بعدی بسته نیست.
با سلام ممنون از پاسختون ...
ولی منظور من یه چیز دیگه ای بود ... فرض کن شما یه بچه کوچیک داری که از جیبت دزدی میکنه ... شما میشینی و براش توضیح میدی که این کار بده و اعتماد انسانها بهت از بین میره و .... بعدش ایشون هم قبول میکنن و دیگه دزدی نمیکنن ( تا اینجاش منطقی ) ولی آیا میگیری بزنیشو پدرشو در بیاری و به فلک ببندیشو و .... نه این کار رو نمیکنی ... چون با خودت میگی هدف من اینه که بچم بد نباشه ... دزدی نکنه .... خوب حالا ما رفتیم تو اون دنیا و پی به اشتباهاتمون بردیم .... و قبول کردیم که اون کار ها اشتباه بودن .... چرا خداوند یه جهنمی با این وسعت برای ماها آماده کرده !!!
با سلام ممنون از پاسختون ...
ولی منظور من یه چیز دیگه ای بود ... فرض کن شما یه بچه کوچیک داری که از جیبت دزدی میکنه ... شما میشینی و براش توضیح میدی که این کار بده و اعتماد انسانها بهت از بین میره و .... بعدش ایشون هم قبول میکنن و دیگه دزدی نمیکنن ( تا اینجاش منطقی ) ولی آیا میگیری بزنیشو پدرشو در بیاری و به فلک ببندیشو و .... نه این کار رو نمیکنی ... چون با خودت میگی هدف من اینه که بچم بد نباشه ... دزدی نکنه .... خوب حالا ما رفتیم تو اون دنیا و پی به اشتباهاتمون بردیم .... و قبول کردیم که اون کار ها اشتباه بودن .... چرا خداوند یه جهنمی با این وسعت برای ماها آماده کرده !!!
تا حدودی پاسخ شما در پست قبلی داده شد؛ یعنی عذاب در حقیقت از طرف خداوند نیست بلکه از طرف خود ماست، و آن هم دقیقا متناسب با تخلفی که انجام دادیم.
در ضمن، به فرض اگر شما دزدی کردید و حق کسی رو پایمال کردید، طبعا عدالت در این هست که پاسخ این تخلف آشکار بشود، شما نمیتونید به مسئول کلانتری بگویید: ببخشید، متوجه شدم کارم اشتباه بوده، من رو رها کنید!
شاید ذکر کنید: من زمان دزدی فک میکردم صحیح هست، آنگاه پاسخ خواهید شنید که مگر نشانه ها و دعوتهای بسیار مبنی بر اینکه اینکار اشتباه هست رو ندیدید؟ چرا تفکر نکردید و آن زمان بی اعتنا بودید؟ این حرمان ها و پشیمانی ها آثار همان بی توجهی ها و بی اعتنایی هاست.
این را هم اضافه کنم که "ارزش" و مبنا در این هست که در این دنیا و با تفکر و جستجو، متوجه اشتباهات بشوید. بعد از دیدن آتش و عذاب بابت حق های پایمال شده، گفتن اینکه: فهمیدم اشتباه کردم اثر خاصی ندارد!
با سلام 2 تا سوال داشتم :1- اگر کسی تو دنیا تمام عقل و فهمش رو به کار انداخت ولی منکر وجود خدا و یا منکر صفات خدا شد ... کافر شد ... چرا وقتی تو اون دنیا رفت و فهمید کارش ایراد داره و خداوند وجود داره بازم خداوند مجازاتش میکنه ( هدف از مجازات چیست )
2- خداوند از انسان ها میخواهد بدون آن که او را بینند و بدون آنکه آن دنیا را بینند به او ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام بدهند ( نمیبینند ---> باید قبول کنند ----> مومن شوند ----> در مقابل مصایب دوام آورند ) چگونه است که انسان های خطا کار زمانیکه از خداوند میخواهد به آنها فرصتی داده شود تا به دنیا برگردند و مومن شوند خداوند قبول نمیکند ( حاضر نیست اطمینان کنه ) ... در حقیقت خداوند از انسانها میخواهد انسان ها به حرف هایش باور داشته باشند .... مومن شوند ولی خودش حاضر نیست اطمینان کند .
کارشناس بحث : روشن
درک خدا نیاز به عقل هوش زیادی نداره هرکس با خودش صادق باشه اونو به وضوح درک میکنه و کافر یعنی پوشاننده یعنی کافر خدا رو درک میکنه بعد عمداً خودش رو به نفهمی میزنه یعنی این کار عمدی هستش و دانسته و البته در اخرت وقتی قدرت خذا و زبونی خودش رو دید و متوجه شد راه فراری نداره حالا میخواد برگرده خدائیش شما باشی از یه همچو کسی گذشت میکنی این عملش بچه گانه نیست کسی که کافر میشه به خودش و دیگران ظلم میکنه و همین ظلمه که گریبانشو میگیره و اونو به اتش میکشه .
با سلام 2 تا سوال داشتم :1- اگر کسی تو دنیا تمام عقل و فهمش رو به کار انداخت ولی منکر وجود خدا و یا منکر صفات خدا شد ... کافر شد ... چرا وقتی تو اون دنیا رفت و فهمید کارش ایراد داره و خداوند وجود داره بازم خداوند مجازاتش میکنه ( هدف از مجازات چیست )
با سلام خدمت شما
1. امکان ندارد کسی تمام عقل و فهمش را به کار بیندازد ولی باز منکر خدا باشد.بر فرض در دنیا راه شناخت حق به هیچ طریقی برفردی مشخص نباشد و آن شخص بدون ایمان از دنیا برود(به اصطلاح جاهل قاصر باشد) در قیامت مورد عذاب قرار نمی گیرد.
... وَ وَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرًا وَ لَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا(كهف /49) . ... آنچه را كه انجام داده اند حاضر میيابند و پروردگار تو به احدی ستم نمیكند.خداوند عادل است و قیامت بر طبق عدلش با بندگان رفتار می شود.اعمال هر کسی با توجه به استعداد ، ظرفیت ها، شرایط زندگی و ... سنجیده می شود.
2.مجازات در قیامت ، عین جرم است.آنچه كه در آخرت به عنوان پاداش يا كيفر به نيكوكاران و بدكاران داده میشود تجسم خود عمل آنهاست .
دنیا مزرعه آخرت است. در قیامت هر چیزی که در مزرعه این دنیا کاشته شده برداشت می شود. همانگونه ای که نمی شود در مزرعه ای علف هرز ، گیاهان سمی و ... بکاریم اما توقع داشته باشیم که میوه سالم برداشت کنیم! در جهان آخرت نیز اعمال ما (چه خوب و چه بد) در نزد ما حاضر می شوند و عینا همه را مشاهده می کنیم.
البته کسانی که دارای شایستگی و لیاقت هستند در قیامت نیز مشمول لطف و رحمت خدا و شفاعت می شوند.
2- خداوند از انسان ها میخواهد بدون آن که او را بینند و بدون آنکه آن دنیا را بینند به او ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام بدهند ( نمیبینند ---> باید قبول کنند ----> مومن شوند ----> در مقابل مصایب دوام آورند ) چگونه است که انسان های خطا کار زمانیکه از خداوند میخواهد به آنها فرصتی داده شود تا به دنیا برگردند و مومن شوند خداوند قبول نمیکند ( حاضر نیست اطمینان کنه ) ... در حقیقت خداوند از انسانها میخواهد انسان ها به حرف هایش باور داشته باشند .... مومن شوند ولی خودش حاضر نیست اطمینان کند .کارشناس بحث : عبدالرحمان
در چندین آیه قرآن آمده است که گناهکاران و مشرکین در هنگام مرگ، قیامت و ... که حجاب ها ار مقابل چشمانشان کنار می رود، آرزوی بازگشت به دنیا و انجام عمل صالح را می کنند اما طبق سنت الهى چنين بازگشتى امكان پذير نيست، همانگونه كه بازگشت نوزاد به رحم مادر، و ميوه جدا شده از درخت به درخت ممكن نخواهد بود.
و اگر ببينى هنگامى را كه آنها را بر سر آتش نگه داشته اند (امر عجيبى مى بينى)! مى گويند: اى كاش (به دنيا) بازگردانده مى شديم و ديگر آيات پروردگارمان را تكذيب نمى كرديم و از مؤمنان مى شديم! (آنها در آرزوى برگشت به دنيا صادق نيستند) بلكه براى آنها آنچه پيش از آن پنهان مى كردند آشكار شده، و اگر (به دنيا) بازگردانده شوند حتما به آنچه از آن نهى شده اند برمى گردند، و بى شك آنان دروغگويند.
حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلىِّ أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كلاََّ إِنَّهَا كلَِمَةٌ هُوَ قَائلُهَا وَ مِن وَرَائهِم بَرْزَخٌ إِلىَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (مومنون/99-100)
(آنها در شرك و كفر به سر مىبرند) تا آن گاه كه مرگ يكى از آنان فرا رسد (در قبضه فرشتگان به خداوند) گويد: پروردگارا، مرا بازگردانيد، شايد عمل صالحى در آنچه (در دنيا) واگذاشته ام (از ايام عمر و اموال دنيا) انجام دهم. چنين نيست، آن سخنى است كه او گوينده آن است (ولى تحقّق نمى پذيرد)، و پيش روى آنها (عالم) برزخ است تا روزى كه برانگيخته شوند.
ادامه دارد...
اينكه خداوند متعال می فرماید اگر آنها به دنيا برگردند باز همان كارها را تكرار مى كنند به خاطر اين است كه بسيارى از مردم هنگامى كه با چشم خود نتائج اعمال خويش را ببينند، يعنى به مرحله شهود برسند، موقتا ناراحت و پشيمان شده و آرزو مى كنند كه بتوانند اعمال خويش را به نوعى جبران نمايند، اما اين ندامتها كه مربوط به همان حال شهود و مشاهده نتيجه عمل است ندامتهاى ناپايدارى مى باشد كه براى همه كس به هنگام روبرو شدن با مجازاتهاى عينى پيدا مى شود اما هنگامى كه مشاهدات عينى كنار رفت اين خاصيت نيز زائل مى شود، و وضع سابق تكرار مى گردد.
همانند بت پرستانى كه به هنگام گرفتار شدن در طوفانهاى سخت دريا و قرار گرفتن در آستانه مرگ و نابودى، همه چيز را جز خدا فراموش مى كردند اما به محض اينكه طوفان فرو مى نشست و به ساحل امن و امان مى رسيدند همه چيز به جاى خود برمى گشت! (تفسير نمونه، ج5، ص 202.)
با توجه به این آیات می توان گفت که اگر بر فرض محال خداوند درخواست گناهکاران را اجابت کند و آنها به دنیا بازگردند
اولا عده زیادی از آنها دروغ می گویند و با بازگشت به دنیا به همان اعمال سابق و گناهانشان مشغول می شوند. مانند بسیاری از مجرمان که در پای چوبه دار اظهار پشیمانی و طلب عفو می کنند و اگر بشیده شوند بعد از مدتی همه چیز را فراموش می کنند و به کاراهای پیشینشان مشغول می شوند.
ثانیا ایمان و عملی که از این طریق انجام شود نزد خداوند ارزشی ندارد. آنچه مهم است این است که انسان با اراده و آزادی عملی که در این دنیا دارد راه صحیح را انتخاب کند درحالی که می تواند راه ظلم و گناه را انتخاب کند .
يكي از معاني عقل قوۀ تشخیص و ادراک و وادار کننده انسان به نیکی و صلاح و بازدارندۀ وی از شر و فساد مي باشد. بعيد است كسي واقعا از عقل واقعي و حقيقي استفاده كند و به گمراهي و باطل برسد.
.
پرسش:
اگر کسی در دنیا عقلش را به کار انداخت ولی منکر وجود خدا شد چرا وقتی درآخرت فهمید کارش ایراد داره و خداوند وجود داره بازم خداوند مجازاتش میکنه؟ ( هدف از مجازات چیست )
پاسخ:
امکان ندارد کسی تمام عقل و فهمش را به کار بیندازد ولی باز منکر خدا باشد.بر فرض در دنیا راه شناخت حق به هیچ طریقی برفردی مشخص نباشد و آن شخص بدون ایمان از دنیا برود(به اصطلاح جاهل قاصر باشد) در قیامت مورد عذاب قرار نمی گیرد. ... وَ وَجَدُواْ مَا عَمِلُواْ حَاضِرًا وَ لَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا(1) . ... آنچه را كه انجام داده اند حاضر میيابند و پروردگار تو به احدی ستم نمیكند.
خداوند عادل است و قیامت بر طبق عدلش با بندگان رفتار می شود.اعمال هر کسی با توجه به استعداد ، ظرفیت ها، شرایط زندگی و ... سنجیده می شود.
همچنین باید توجه کرد که مجازات در قیامت ، عین جرم است.آنچه كه در آخرت به عنوان پاداش يا كيفر به نيكوكاران و بدكاران داده میشود تجسم خود عمل آنهاست .
دنیا مزرعه آخرت است. در قیامت هر چیزی که در مزرعه این دنیا کاشته شده برداشت می شود. همانگونه ای که نمی شود در مزرعه ای علف هرز ، گیاهان سمی و ... بکاریم اما توقع داشته باشیم که میوه سالم برداشت کنیم! در جهان آخرت نیز اعمال ما (چه خوب و چه بد) در نزد ما حاضر می شوند و عینا همه را مشاهده می کنیم.
البته کسانی که دارای شایستگی و لیاقت هستند در قیامت نیز مشمول لطف و رحمت خدا و شفاعت می شوند.
حَتىَّ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلىِّ أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كلاََّ إِنَّهَا كلَِمَةٌ هُوَ قَائلُهَا وَ مِن وَرَائهِم بَرْزَخٌ إِلىَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (4) (آنها در شرك و كفر به سر مىبرند) تا آن گاه كه مرگ يكى از آنان فرا رسد (در قبضه فرشتگان به خداوند) گويد: پروردگارا، مرا بازگردانيد، شايد عمل صالحى در آنچه (در دنيا) واگذاشته ام (از ايام عمر و اموال دنيا) انجام دهم. چنين نيست، آن سخنى است كه او گوينده آن است (ولى تحقّق نمى پذيرد)، و پيش روى آنها (عالم) برزخ است تا روزى كه برانگيخته شوند.
اينكه خداوند متعال می فرماید اگر آنها به دنيا برگردند باز همان كارها را تكرار مى كنند به خاطر اين است كه بسيارى از مردم هنگامى كه با چشم خود نتائج اعمال خويش را ببينند، يعنى به مرحله شهود برسند، موقتا ناراحت و پشيمان شده و آرزو مى كنند كه بتوانند اعمال خويش را به نوعى جبران نمايند، اما اين ندامتها كه مربوط به همان حال شهود و مشاهده نتيجه عمل است ندامتهاى ناپايدارى مى باشد كه براى همه كس به هنگام روبرو شدن با مجازاتهاى عينى پيدا مى شود اما هنگامى كه مشاهدات عينى كنار رفت اين خاصيت نيز زائل مى شود، و وضع سابق تكرار مى گردد.
همانند بت پرستانى كه به هنگام گرفتار شدن در طوفانهاى سخت دريا و قرار گرفتن در آستانه مرگ و نابودى، همه چيز را جز خدا فراموش مى كردند اما به محض اينكه طوفان فرو مى نشست و به ساحل امن و امان مى رسيدند همه چيز به جاى خود برمى گشت! (5)
با توجه به این آیات می توان گفت که اگر بر فرض محال خداوند درخواست گناهکاران را اجابت کند و آنها به دنیا بازگردند
اولا عده زیادی از آنها دروغ می گویند و با بازگشت به دنیا به همان اعمال سابق و گناهانشان مشغول می شوند. مانند بسیاری از مجرمان که در پای چوبه دار اظهار پشیمانی و طلب عفو می کنند و اگر بشیده شوند بعد از مدتی همه چیز را فراموش می کنند و به کاراهای پیشینشان مشغول می شوند.
ثانیا ایمان و عملی که از این طریق انجام شود نزد خداوند ارزشی ندارد. آنچه مهم است این است که انسان با اراده و آزادی عملی که در این دنیا دارد راه صحیح را انتخاب کند درحالی که می تواند راه ظلم و گناه را انتخاب کند .
----------------------------------------
(1) كهف /49.
(2) سجده/12.
(3) انعام/27-28.
(4) مومنون/99-100.
(5) تفسير نمونه، ج5، ص 202.