جمع بندی راههای درمان و کنترل خندیدن بی اختیار چیست؟
تبهای اولیه
بیشتر کسانی که از رذائل اخلاقی رنج میبرند نسبت به آنها آگاه اند اما مشکل اصلی درمان و کنترل آنهاست، این تاپیک جهت درمان یکی از رذائل اخلاقی به نام "خندیدن زیاد" است، تا به حال شده زمان و مکان نامناسب بخندید و نتوانید خود را کنترل کنید که موجب سو تفاهم و یا ناراحتی دیگران شوید؟
امام علی (ع) می فرمایند : خندیدن زیاد دل را میمیراند، اما واقعا برای درمان آن چه باید کرد؟
با عرض سلام و ادب خدمت دوست گرامی for_advent
قبل از پاسخ به سوالتان این نکته را لازم میبینم که در برخی مواقع خنده در زمان و مکان نامناسب و عدم توانایی فرد برای کنترل خنده خویش ناشی از خصلت خندان بود زیاد فرد و یا دل مرده بودن فرد نیست بلکه گاهی به صورت ناگهانی کنار هم قرار گرفتن برخی مسائل موجب خنده فرد در مکان یا زمان نامناسب می شود که باری عدم بروز آن لحظات ناگهانی ارائه راهکار برای نخندیدن فرد چندان معقول به نظر نمی رسد ولی برای کسی که بطور کلی دچار خنده کردن زیاد است میتوان برای حفظ تعادل وی این چند راهکار را پیشنهاد داد:
1-براي كنترل خنده باید سعي كنيد در آن لحظه خاص حواس خود را از آن موقعيتی كه موجب خنده مي شود پرت كنيد و به چيز ديگري فكر كنيد. سعي كنيد لااقل از لحاظ ذهني خود را از آن موقعيت خارج كرده و به مسائلي در زندگيتان كه اصلا به ان نمي خنديد فكر كنيد وروي موضوع خاصي تمركزنمایید.
2-در هنگامی که خنده زیاد به سراغ انسان می آید و خوف دلمردگی وجود دارد اشتغال به کارهایی که نیاز به تمرکز دارد نیز مفید است.
3-همچنین اذکار و اوراد و استعاذه و صلوات بر محمد و ال محمد صلوات الله علیهم اجمعین نیز در هنگام هجوم خنده بر انسان مفید است .
4-توجه به این حقیقت مهم که خنده و شادي زیاد لطمه به وقار و ابهت فرد می زند امام علي عليه السلام مي فرمايند: «وقار خود را در برابر خوشمزگي ها و حكايت هاي مضحك و ياوه ها و هرزه گويي ها حفظ كنيد». (ميزان الحكمه، ج 7، ص 3229)
در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «ايَّاكُمْ وَ الْمَزاحَ فَانَّهُ يَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ وَ مَهابَةِ الرِّجالِ؛ از مزاح بپرهيزيد كه آبرو و ابهّت انسان را مىبرد».( اصول كافى، جلد 2، صفحه 665، حديث 16)
5-توجه به این حقیقت که كسانى كه زياد شوخى مىكنند سخنان جدى آنها از ارزش مىافتد، و مردم سخنان آنان را به عنوان جدّى قبول نمىكنند، چنانكه در حديث اميرمؤمنان على عليه السلام وارد شده است «مَنْ كَثُرَ هَزْلُهُ بَطَلَ جِدُّهُ؛ كسى كه شوخىاش زياد شود، جدّىاش باطل مىشود» (غررالحكم، شماره 8356، جلد 5، صفحه 279)
6-توجه به برخی از روایاتی که خنده زیاد را به دلائل گوناگون مذموم می شمرند نیز می تواند در تعادل خنده انسان سودمند باشد. مثلا عنبسه عابد می گويد : از امام صادق علیه السلام شنيدم كه مىفرمود: «خنده زياد آبرو را مىبرد». ( اصول كافى، ص 632)
ویا امام صادق علیه السلام فرمودند : «خنده بدون سبب نشانه نادانى است». (اصول كافى، ج2 ص 622)
همچنين ایشان فرمودند : «چه بسيارند كسانى كه خنده بيهوده مىكنند و گريه آنها در روز قيامت زياد است، و چه بسيارند كسانى كه از خوف خدا زياد گريه مىكنند و در روز قيامت در بهشت خنده و شادى آنان زياد است» (عيون اخبار الرضا، ص 179)
و در جایی دیگر فرمودند : «سه چيز مورد غضب شديد خداست: 1- خوابيدن بدون شب زنده دارى. 2- خنده بدون علّت. 3- غذا خوردن از روى سيرى».(خصال صدوق ج 1ص 44)
و نیز امام صادق (ع) فرمودند : «مجادله نكن، زيرا آبروى تو مى رود، و شوخى نكن كه نسبت به تو گستاخ مى شوند». (اصول كافى، ج2 ص 632)
7-و در نهایت یاد زیاد مرگ و حسابرسی اعمال و اشتباهات و گناهان زیاد و ناچیز بودن حسنات ما برای عرضه در روز جزا و احتمال عدم بخشیده شدن و عدم توفیق شفاعت یافتن در پیشگاه الهی میتواند در تعادل خنده فرد کمک کار باشد.
محیط خیلی تاثیرداره من وقتی بادوستام بیرون هستم اصلاروخندم کنترل ندارم اماوقتی تنهائم یابابقیه اعضای خانواده اینطورنیستم خوب شداین تاپیکوزدین بایدحتماکنترل بشه اینطوررفتاراکه ماازکنارش راحت میگذریم
با عرض سلام:Gol:
یه توصیه هم امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه بخش رسائل، در اوّلین نامه، خطاب به امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده:
«بر حذر باش از گفتن سخنی که خنده دار باشد گرچه آنرا از دیگری حکایت کنی»
یه بار این فقره رو آقای جوادی آملی هم در درس تفسیرشون می گفتند.
البته شرایط هم خیلی مهمه تو این دور و زمونه همه چی برعکس شده مثلا اگر یکم تریپ جدی به خودت بگیری میگن طرف چقدر مغروره، بی جنبه، خشک و... دیگه کم کم داره معنی این کلمات عوض میشه و ما هم مجبوریم قبول کنیم...
راههای درمان و کنترل خندیدن بی اختیار چیست؟بیشتر کسانی که از رذائل اخلاقی رنج میبرند نسبت به آنها آگاه اند اما مشکل اصلی درمان و کنترل آنهاست، این تاپیک جهت درمان یکی از رذائل اخلاقی به نام "خندیدن زیاد" است، تا به حال شده زمان و مکان نامناسب بخندید و نتوانید خود را کنترل کنید که موجب سو تفاهم و یا ناراحتی دیگران شوید؟
امام علی (ع) می فرمایند : خندیدن زیاد دل را میمیراند، اما واقعا برای درمان آن چه باید کرد؟
با سلام وخسته نباشید.
شما یا شخص دیگری که مبتلا به این عارضه است ؛ آیا دارای زندگی نه چندان رضایتبخشی نیست؟ و یا به قولی آیا مشکلات زندگی او خیلی زیاد نیست؟
البته معمولا اینگونه افراد خیلی براشون مهمه که دیگران از غم درونشان بوئی نبرند و همیشه یه نقاب خوشبختی و "حال خوب داشتن" به چهره می زنند و معمولا در گفتگوهای روزانه و در مورد مسائل عادی از خنده ریسه میروند ,مخصوصا با دوستان صمیمی بیشتر اینگونه هستند ولی با اعضای خانواده خود تقریبا خیلی خشک و حتی افسرده به نظر می رسند .
البته ممکن است مورد شما از این نوع نباشد ولی این مورد هم که عرض کردم گونه ای هست که همین شرایط را دارد.
موفق باشید.
سلام و خسته نباشید
تا جایی که بنده اطلاع داشتم میگفتن خنده بر هر درد بی درمان دواس
اما این جمله رو تا به حال نشنیده بودم خندیدن زیاد دل را میمیراند،
میشه بیشتر توضیح بدید ؟ وقتی این موضوع رو خوندم یه کم ناراحت شدم
چون خنده رو هستم ....و این سخنان رو خونده بودم
- نزد خداوند کافر خوشرو از مؤمن ترشرو عزیزتر است. (امام رضا علیهالسلام)
- هر که مؤمنی را از غم و اندوه شاد کند خداوند دل او را در روز قیامت شاد میکند. (امام جواد علیهالسلام)
- هیچ چیز مثل خوشرویی زندگی را شیرین نمیکند. (امام حسن عسگری علیهالسلام)
- ما بهشت را برای کسانی که دل مومنین را شاد کنند مباح ساختیم. (حدیث قدسی)
- نشانه آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است. (رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
- بعد از سلامتی خنده بزرگترین نعمت خداست.(امام علی علیهالسلام)
- خنده و تبسم نشانه بارز خوشرویی است و آن موجب دوست یابی است. (امام علی علیهالسلام)
- خوشحال کردن قلب مومن از ده حجّ با ارزشتر است. (امام صادق علیهالسلام)
چه نوع خندیدنی
خنده ی ارام و ملیح ....یا خنده ی دیوانه وار ؟
سلام و خسته نباشید
تا جایی که بنده اطلاع داشتم میگفتن خنده بر هر درد بی درمان دواس
اما این جمله رو تا به حال نشنیده بودم خندیدن زیاد دل را میمیراند،
میشه بیشتر توضیح بدید ؟ وقتی این موضوع رو خوندم یه کم ناراحت شدم
چون خنده رو هستم ....و این سخنان رو خونده بودم
با سلام و ادب
تصورات شما به جا و صحیح است ولی بحث سر این است :
تا به حال شده زمان و مکان نامناسب بخندید و نتوانید خود را کنترل کنید که موجب سو تفاهم و یا ناراحتی دیگران شوید؟
خنده همچون گريه، يكي از نمادهاي عاطفي در انسان است و فرد بايد در اين مورد نيز به رشد كافي برسد و خود را با آداب و مسايل خنده آشنا كند.
در مواقعي كه انسان با نشاط است، براي او خنده لازم است. اسلام راجع به خنده آيات و احاديثي دارد و آن امري لازم ولي بر اساس ضوابطي معرفي كرده است. مسلمان بايد بشاش و گشاده رو باشد چنانكه در مورد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در قران ميفرمايد: «و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ براي شما الگوي نمونهاي است».(1)
در حديث آمده است: «خنده مومن تبسم است».(2)
مومن«كثيرالتبسم» است، علامت گشادهرويي تبسم در چهره است. اما در مقابل آن روايت ديگري ميفرمايد:
«قهقه زدن از كارهاي شيطان است».(3)
خنده بلند و شديد در اسلام نهي شده است. روانشناسان گفتهاند:
«گريه و خنده تخليه هيجانات روحي و دروني است، تخليه خوشيها در خنده و تخليه ناراحتيها در گريه است».
انسان وقتي خوشحال ميشود، بايد بخندد ولي حد خنديدن تبسم است. اگر در حالت خوشحالي انسان نخندد، و خوشحالي در درون متمركز شود، به صورت تمسخر ديگران با دروغ و يا خودنمايي بروز ميكند. خنده موزون موجب رشد، شادابي، آرامش و تقويت قواي رواني ميشود. سلامت رواني در كنار شاديها و آرامشها به وجود ميآيند.(4) خنده نبايد سبب تحقير ديگران، استهزاء افراد و نيز تحريك آلام افراد گردد، موقعي كه به دوست، اهل خانه و يا آشنايان مصايبي رسيده ما نبايد با خنده خويشتن نمك به زخم آنها بپاشيم.(5)
--------------------------------------------------------------------------------
(1) . «و لقد كان لكم في رسول الله اسوه حسنه». (21/ احزاب)
(2) . «ضحك المومن التبسم». (غررالحكم)
(3) . «القهقهه من الشيطان». (وسايل الشيعه، ج 8، ص 479).
(4) . توضيح بيشتر در «نيازمنديهاي نسل جوان» از نگارنده.
(5)http://www.ghaemiyeh.com/library/category/ready/book/3137/Page-53
سلام و خسته نباشید
تا جایی که بنده اطلاع داشتم میگفتن خنده بر هر درد بی درمان دواس
اما این جمله رو تا به حال نشنیده بودم خندیدن زیاد دل را میمیراند،
میشه بیشتر توضیح بدید ؟ وقتی این موضوع رو خوندم یه کم ناراحت شدم
چون خنده رو هستم ....و این سخنان رو خونده بودم
دوست من از توجه شما سپاسگزارم اما موضوع تاپیک خندیدن نیست بلکه درمان هر عاملی که سبب شود تا در زمان و مکان نامناسب باشد.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : در شادی ها، خشنود و در غم ها، عزادار باشید. بدین معنی که خنده و گریه زمان و مکان مناسب دارد در غیر اینصورت عزت نفس از بین میرد و چه کسانی که بی دلیل خندیدند و جدیت خود را از دست دادند و چه کسانی که بی مناسبت گریه کردند و اعتبار خود را از دست دادند...
خنده همچون گريه، يكي از نمادهاي عاطفي در انسان است و فرد بايد در اين مورد نيز به رشد كافي برسد و خود را با آداب و مسايل خنده آشنا كند.
در مواقعي كه انسان با نشاط است، براي او خنده لازم است. اسلام راجع به خنده آيات و احاديثي دارد و آن امري لازم ولي بر اساس ضوابطي معرفي كرده است. مسلمان بايد بشاش و گشاده رو باشد چنانكه در مورد پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در قران ميفرمايد: «و پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ براي شما الگوي نمونهاي است».(1)
در حديث آمده است: «خنده مومن تبسم است».(2)
مومن«كثيرالتبسم» است، علامت گشادهرويي تبسم در چهره است. اما در مقابل آن روايت ديگري ميفرمايد:
«قهقه زدن از كارهاي شيطان است».(3)
خنده بلند و شديد در اسلام نهي شده است. روانشناسان گفتهاند:
«گريه و خنده تخليه هيجانات روحي و دروني است، تخليه خوشيها در خنده و تخليه ناراحتيها در گريه است».
انسان وقتي خوشحال ميشود، بايد بخندد ولي حد خنديدن تبسم است. اگر در حالت خوشحالي انسان نخندد، و خوشحالي در درون متمركز شود، به صورت تمسخر ديگران با دروغ و يا خودنمايي بروز ميكند. خنده موزون موجب رشد، شادابي، آرامش و تقويت قواي رواني ميشود. سلامت رواني در كنار شاديها و آرامشها به وجود ميآيند.(4) خنده نبايد سبب تحقير ديگران، استهزاء افراد و نيز تحريك آلام افراد گردد، موقعي كه به دوست، اهل خانه و يا آشنايان مصايبي رسيده ما نبايد با خنده خويشتن نمك به زخم آنها بپاشيم.(5)
--------------------------------------------------------------------------------
خیلی ممنون از توضیحاتتون ...کاملا متوجه منظور شدم
این نقل قول هم فقط به منظور این بود که از فردا هر کسی از راه رسید سخن من و نقل قول نگیره
همینجا اعلام می نمایم من متوجه منظور شدم
شما به ادامه ی بحث بپردازید و بحث رو منحرف نفرمایید
با تشکر
براي كنترل خنده باید سعي كنيد در آن لحظه خاص حواس خود را از آن موقعيتی كه موجب خنده مي شود پرت كنيد و به چيز ديگري فكر كنيد. سعي كنيد لااقل از لحاظ ذهني خود را از آن موقعيت خارج كرده و به مسائلي در زندگيتان كه اصلا به ان نمي خنديد فكر كنيد وروي موضوع خاصي تمركزنمایید.
با سلام
خیلی ممنون از توضیحات استاد ارجمند
توضیحاتتون خیلی خوب بود ...اما کافی نبود
متاسفانه بنده همیشه یه لبخند به همراه دارم ............و روی خندیدنم کنترلی ندارم .. البته خدا رو هزار مرتبه شکر این اتفاق بیرون از خونه رخ نمیده .....با صدای بلند نمیخندم ....اما همون طور که گفتید همین صفت باعث شده هیچ وقت نتونم جدی باشم ...........
حتی در سخت ترین شرایط نمیخندم ....اما لبخندم وبه همراه دارم
خنده خوبه ....اما خودم راضی نیستم ...موقعی که عصبی هستم ...فقط کافیه یکی یه مطلب طنز تعریف کنه .........متاسفانه خنده ام میگیره و جدی بودن پررررر
خنده باعث دردسر شده
وقتی همسرم عصبی هستن ...این قیافه عصبی شون باعث خنده ام میشه و ایشون هم به معنی مسخره کردن برداشت میکنن ......به خاطر همین ویژگی ..همه بنده رو خوب میشناسن ...وقتی لبخند نداشته باشم ...یا مطلبی رو تعریف میکنن و نمیخندم ...........عین روز روشن میشه که ناراحتم
اگه پشنهادی دارید ارائه بدید
با عرض سلام و ادب خدمت دوست گرامی for_advent
قبل از پاسخ به سوالتان این نکته را لازم میبینم که در برخی مواقع خنده در زمان و مکان نامناسب و عدم توانایی فرد برای کنترل خنده خویش ناشی از خصلت خندان بود زیاد فرد و یا دل مرده بودن فرد نیست بلکه گاهی به صورت ناگهانی کنار هم قرار گرفتن برخی مسائل موجب خنده فرد در مکان یا زمان نامناسب می شود که باری عدم بروز آن لحظات ناگهانی ارائه راهکار برای نخندیدن فرد چندان معقول به نظر نمی رسد ولی برای کسی که بطور کلی دچار خنده کردن زیاد است میتوان برای حفظ تعادل وی این چند راهکار را پیشنهاد داد:
1-براي كنترل خنده باید سعي كنيد در آن لحظه خاص حواس خود را از آن موقعيتی كه موجب خنده مي شود پرت كنيد و به چيز ديگري فكر كنيد. سعي كنيد لااقل از لحاظ ذهني خود را از آن موقعيت خارج كرده و به مسائلي در زندگيتان كه اصلا به ان نمي خنديد فكر كنيد وروي موضوع خاصي تمركزنمایید.
2-در هنگامی که خنده زیاد به سراغ انسان می آید و خوف دلمردگی وجود دارد اشتغال به کارهایی که نیاز به تمرکز دارد نیز مفید است.
3-همچنین اذکار و اوراد و استعاذه و صلوات بر محمد و ال محمد صلوات الله علیهم اجمعین نیز در هنگام هجوم خنده بر انسان مفید است .
4-توجه به این حقیقت مهم که خنده و شادي زیاد لطمه به وقار و ابهت فرد می زند امام علي عليه السلام مي فرمايند: «وقار خود را در برابر خوشمزگي ها و حكايت هاي مضحك و ياوه ها و هرزه گويي ها حفظ كنيد». (ميزان الحكمه، ج 7، ص 3229)
در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «ايَّاكُمْ وَ الْمَزاحَ فَانَّهُ يَذْهَبُ بِماءِ الْوَجْهِ وَ مَهابَةِ الرِّجالِ؛ از مزاح بپرهيزيد كه آبرو و ابهّت انسان را مىبرد».( اصول كافى، جلد 2، صفحه 665، حديث 16)
5-توجه به این حقیقت که كسانى كه زياد شوخى مىكنند سخنان جدى آنها از ارزش مىافتد، و مردم سخنان آنان را به عنوان جدّى قبول نمىكنند، چنانكه در حديث اميرمؤمنان على عليه السلام وارد شده است «مَنْ كَثُرَ هَزْلُهُ بَطَلَ جِدُّهُ؛ كسى كه شوخىاش زياد شود، جدّىاش باطل مىشود» (غررالحكم، شماره 8356، جلد 5، صفحه 279)
6-توجه به برخی از روایاتی که خنده زیاد را به دلائل گوناگون مذموم می شمرند نیز می تواند در تعادل خنده انسان سودمند باشد. مثلا عنبسه عابد می گويد : از امام صادق علیه السلام شنيدم كه مىفرمود: «خنده زياد آبرو را مىبرد». ( اصول كافى، ص 632)
ویا امام صادق علیه السلام فرمودند : «خنده بدون سبب نشانه نادانى است». (اصول كافى، ج2 ص 622)
همچنين ایشان فرمودند : «چه بسيارند كسانى كه خنده بيهوده مىكنند و گريه آنها در روز قيامت زياد است، و چه بسيارند كسانى كه از خوف خدا زياد گريه مىكنند و در روز قيامت در بهشت خنده و شادى آنان زياد است» (عيون اخبار الرضا، ص 179)
و در جایی دیگر فرمودند : «سه چيز مورد غضب شديد خداست: 1- خوابيدن بدون شب زنده دارى. 2- خنده بدون علّت. 3- غذا خوردن از روى سيرى».(خصال صدوق ج 1ص 44)
و نیز امام صادق (ع) فرمودند : «مجادله نكن، زيرا آبروى تو مى رود، و شوخى نكن كه نسبت به تو گستاخ مى شوند». (اصول كافى، ج2 ص 632)
7-و در نهایت یاد زیاد مرگ و حسابرسی اعمال و اشتباهات و گناهان زیاد و ناچیز بودن حسنات ما برای عرضه در روز جزا و احتمال عدم بخشیده شدن و عدم توفیق شفاعت یافتن در پیشگاه الهی میتواند در تعادل خنده فرد کمک کار باشد.
سلام خدمت شما جناب اویس
و ممنون از راهنمایی های خوبتون
بنده هم چند وقتی هست که دچار این مشکل خنده های غیر ارادی شدم و واقعا مشکل ساز شده.البته مربوط به شوخی و لهویات نیست...
مشکل من اینه که وقتی با یک نفر همسن خودم که یه خورده هم صمیمی شده ایم صحبت میکنم، موقعی که به چشم هاش نگاه میکنم بدون هیچ دلیلی خنده ام میگیره . هرچه قدر که طرف مقابل از لحاظ فکری بیشتر مثل خودم باشه و هرچه قدر که موضوع این صحبتی که طرف داره میکنه جدی تر باشه کنترل این خنده هم سخت تر میشه...
گاهی اوقات هم حس میکنم که طرف مقابل فکر میکنه این خنده ی من از استهزاء هست که همین مشکل اصلیه.
نمیدونم واقعا ایرادم از کجاست..
شما راهی سراغ ندارید؟
باز هم ممنون از شما به خاطر همه ی نوشته هاتون.. واقعا مفیدند..همیشه موفق باشید:Gol::Rose:
مشکل من اینه که وقتی با یک نفر همسن خودم که یه خورده هم صمیمی شده ایم صحبت میکنم، موقعی که به چشم هاش نگاه میکنم بدون هیچ دلیلی خنده ام میگیره . هرچه قدر که طرف مقابل از لحاظ فکری بیشتر مثل خودم باشه و هرچه قدر که موضوع این صحبتی که طرف داره میکنه جدی تر باشه کنترل این خنده هم سخت تر میشه...
منم مدتیه دچار این عارضه شدم
مخصوصا با نزدیک ترین افراد خانوادم!!!
تو اون مواقع سعی میکنم به بدبختیام و مسائل ناراحت کننده فکر کنم
اما تاثیرش فقط چند ثانیه هست.:Gig:
بعضی اوقاتم جلوی دهنمو میگیرم!!
حالا بعضی اوقاتم یکی یه حرف خنده داری بزنه یا لازم باشه من یه لبخندی بزنم اصلا خندم نمیگیره!
واقعا چه مشکلاتی وجود داره.
من تمام راه ها رو امتحان کردم مثلا : صلوات و منحرف کردن فکر... اما فقط چند لحظه کاربرد داره بعد طرف ازت یه سوال میکنه میفهمه حواست یه جای دیگه بود اونوقت با دلیل خندت میگیره، حداقلش نمیگن یارو یه تختش کمه چون با دلیل خندیدی...
اما یک دلیل که برای این بدبختی پیدا کردم، عدم توازن میان ناراحتی و خوشحالی است یعنی وقتی انسان زیاد از فشارهای زندگی ناراحت میشه، ذهن برای رهایی از آن به دنبال شادی میگرده حتی اگر محیط، محیط شادی نباشه... یعنی فقط ناراحتی نباشه هر چی میخواد باشه...
یک دلیل دیگه هم میتونه رسانه ها باشند، من داشتم یه سریال نگاه میکردم که دیدم همه دارن به بدبختی و دعواهای شخصیت های فیلم میخندند!!! و میگن خوب فیلمه دیگه... درصورتی که ذهن عادت میکنه در همچین شرایطی، چنین واکنشی در زندگی واقعی نشان بده.
امام علی (ع) می فرمایند : مراقب افکارت باش که گفتارت میشود، مراقب گفتارت باش که رفتارت میشود، مراقب رفتارت باش که عادتت میشود، مراقب عادتت باش که شخصیتت میشود، مراقب شخصیتت باش که سرنوشتت میشود. وقتی ما نمیتوانیم در دنیای واقعی مراقب افکارمان باشیم یعنی کنترل آن تو دنیای مجازی است.
[=Georgia]با سلام
خیلی ممنون از توضیحات استاد ارجمند
توضیحاتتون خیلی خوب بود ...اما کافی نبود
متاسفانه بنده همیشه یه لبخند به همراه دارم ............و روی خندیدنم کنترلی ندارم .. البته خدا رو هزار مرتبه شکر این اتفاق بیرون از خونه رخ نمیده .....با صدای بلند نمیخندم ....اما همون طور که گفتید همین صفت باعث شده هیچ وقت نتونم جدی باشم ...........
حتی در سخت ترین شرایط نمیخندم ....اما لبخندم وبه همراه دارم
خنده خوبه ....اما خودم راضی نیستم ...موقعی که عصبی هستم ...فقط کافیه یکی یه مطلب طنز تعریف کنه .........متاسفانه خنده ام میگیره و جدی بودن پررررر
خنده باعث دردسر شده
وقتی همسرم عصبی هستن ...این قیافه عصبی شون باعث خنده ام میشه و ایشون هم به معنی مسخره کردن برداشت میکنن ......به خاطر همین ویژگی ..همه بنده رو خوب میشناسن ...وقتی لبخند نداشته باشم ...یا مطلبی رو تعریف میکنن و نمیخندم ...........عین روز روشن میشه که ناراحتم
اگه پشنهادی دارید ارائه بدید
با عرض سلام خدمت همه دوستان خوبم و با تبریک به مناسبت فرار رسیدن عید سعید فطر
امیدوارم طاعات و وعبادات همه شما مقبول حق بوده باشد.
در خصوص سوال سرکار خانم مهر که فکر میکنم جناب آقای 92.132.110.102 هم همین سوال رو مطرح کردند باید بگویم اگر داشتن یک لبخند ملایم روی صورتتان یک عادت همیشگی شده و دیگران هم شما را با داشتن همین لبخند همیشگی به خاطر می آورند به طوری که با لبخند نزدنتان متوجه ناراحتیتان می شوند لازم نیست خیلی از این نوع لبخندی که همیشه همراه دارید ناراحت باشید و از این بابت خودتان را سرزنش نکنید. خصوصا شما سرکار خانم مهر حتما همسرتان نیز شما را با همین چهره در خاطر خود ثبت کرده اند و مطمان باشید برای هر مردی داشتن همسری مهربان و خندان به مراتب بهتر از همسری عبوس و جدی است خصوصا که این رویه شما میتواند در کم شدن استرس و اضطراب و ناراحتیهای همسرتان بسیار موثر باشد چون این نوع لبخند موجب کاهش شدت بسیاری از سختیها در زندگی انسان می شود.
اما برای اینکه همسرتان از این لبخند شما احساس تمسخر نکند لازم است که در همان هنگامی که دارد برایتان حرف میزند سعی کنید لبخند نزنید و کاملا جدی به حرف او گوش دهید اگر چه خوب است بعد از تمام شدن حرفهایش پس از چند دقیقه بار دیگر همان لبخند همیشگی را برای کم شدن ناراحتی همسرتان به لب داشته باشید.
اما برای اینکه در هنگام صحبت همسرتان بتوانید خودتان را در نخندیدن کنترل کنید به این موضوع فکر کنید که شما اگر جای همسرتان بودید چقدر دلتان میخواست طرف مقابلتان با جدیت و بدون لبخند به حرف شما گوش دهد تا بتواند شما را راهنمایی کند. تمرکزتان روی این موضوع می تواند تعادل بیشتری را برای شما در هنگام حرف زدن همسرتان به ارمغان آورد.
بیشتر کسانی که از رذائل اخلاقی رنج میبرند نسبت به آنها آگاه اند اما مشکل اصلی درمان و کنترل آنهاست، این تاپیک جهت درمان یکی از رذائل اخلاقی به نام "خندیدن زیاد" است، تا به حال شده زمان و مکان نامناسب بخندید و نتوانید خود را کنترل کنید که موجب سو تفاهم و یا ناراحتی دیگران شوید؟
امام علی (ع) می فرمایند : خندیدن زیاد دل را میمیراند، اما واقعا برای درمان آن چه باید کرد؟
اگه همیشه خنده روی لبتون هست که اتفاقا خیلی خوب است و در اسلام روش تاکید شده
صحنه های خنده دار و لحظات خنده دار را باید خندید
اینقدر به خودتون سخت نگیرید
سوال:
راههای درمان و کنترل خندیدن بی اختیار چیست؟
پاسخ:
قبل از پاسخ به سوالتان این نکته را لازم می بینم که در برخی مواقع خنده در زمان و مکان نامناسب و عدم توانایی فرد برای کنترل خنده خویش ناشی از خصلت خندان بودن زیاد فرد و یا دل مرده بودن فرد نیست بلکه گاهی به صورت ناگهانی کنار هم قرار گرفتن برخی مسائل موجب خنده فرد در مکان یا زمان نامناسب می شود که باری عدم بروز آن لحظات ناگهانی ارائه راهکار برای نخندیدن فرد چندان معقول به نظر نمی رسد ولی برای کسی که بطور کلی دچار خنده کردن زیاد است میتوان برای حفظ تعادل وی این چند راهکار را پیشنهاد داد:
[=Georgia]
همچنين ایشان فرمودند : «چه بسيارند كسانى كه خنده بيهوده مىكنند و گريه آنها در روز قيامت زياد است، و چه بسيارند كسانى كه از خوف خدا زياد گريه مىكنند و در روز قيامت در بهشت خنده و شادى آنان زياد است» (6)
و در جایی دیگر فرمودند : سه چيز مورد غضب شديد خداست: 1- خوابيدن بدون شب زنده دارى. 2- خنده بدون علّت. 3- غذا خوردن از روى سيرى(7)
و نیز امام صادق (علیه السلام) فرمودند :مجادله نكن، زيرا آبروى تو مى رود، و شوخى نكن كه نسبت به تو گستاخ مى شوند(8)
پینوشتها:
- ميزان الحكمه، ج 7، ص 3229
- اصول كافى، جلد 2، صفحه 665، حديث 16
- غررالحكم، شماره 8356، جلد 5، صفحه 279
- اصول كافى، ص 632
- اصول كافى، ج2 ص 622
- عيون اخبار الرضا، ص 179
- خصال صدوق ج 1ص 44
- اصول كافى، ج2 ص 632