ساده ترین علت تحریف نا پذیری قرآن چی می تونه باشه؟
تبهای اولیه
سلام علیکم و الرحمه الله ..:Gol:
شاگردی است که می خواهد برایش اثبات شود قرآن تحریف نشده است.
و مشکل این جاست که من نمی تونم به بچه اول دبیرستانی اثبات کنم :hey:
چون نه می شه از آیات قرآن استفاده کنیم.
و نه می شود برایش علمی و با برهان و این جور مسایل صحبت کرد.
و نه بازبانی دیگر...و...
ممنون می شم اگر کسی می تواند با زبان بسیار ساده ولی قابل قبول قرآن رو اثبات کند.
اجرکم عند الله...
.
.
.
با تشکر فــــــــــــــــــراوان از همکاری دوستان گرامیـــ
با سلام و ادب
بنده نکاتی رو عرض میکنم و دوستان دیگر هم طبق تجربه می توانند مواردی رو ذکر بکنند و استفاده می کنیم.
مخاطبین شما که اول دبیرستانی هستند غالبا قرآن را به عنوان کتاب کامل قبول دارند و در آن شکی ندارند.لذا به نظر بنده شما نباید فعلا مباحث تحریف قران را برای اینها مطرح کنید مگر اینکه خودشون سوال کنند.
حال حتی با وجود این شبه در ذهن انها می توان:
1. به خود قران استدال کرد که عرض کردیم قبولش دارند.استدلال به این آیه که خدای متعال می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (9حجر)
اين ماييم كه اين ذكر (قرآن) را نازل كردهايم و ما آن را بطور قطع حفظ خواهيم كرد
حق اين است كه، خداوند طبق ظاهر آيه فوق وعده داده كه آن را از هر نظر حفظ و پاسدارى كند: محافظت از هر گونه تحريف و محافظت از فنا و نابودى و محافظت از سفسطه هاى دشمنان وسوسه گر.
2. اهتمام یک ملت
بی شک قرآن به عنوان کتاب مقدس مسلمانان در بین آنها از جایگاهی ویژه ای برخوردار است. مسلمانان همیشه برای قرآن احترام خاصی قائل بوده و سعی در ترویج آن می نموده اند. از طرفی دیگر قرآن مرجع اصلی مسلمانان در همه مسایل زندگی است (از فعالیت های دینی گرفته تا فعالیت های سیاسی و …). بنابراین انگیزه های زیادی برای نقل و حراست از قرآن در بین مسلمانان وجود دارد و مرجع و ملاک اصلی آنها قرآن بوده و هست. همیشه در کنار قرآن شاهد تعداد زیادی حافظ قرآن بوده ایم … مسلمانان آنقدر به ضبط آیه ها و حرف حرف قرآن اهمیت می داده اند که گمان هرگونه تحریفی در قرآن را از بین می برد.
با این توصیف مسلما هر گونه تحریف و تغییری در قرآن باید با اعتراض همه جانبهی مسلمانان همراه بوده باشد و غیر ممکن است که مسلمانان در برابر این امر سکوت کرده باشند.
باید در کنار این موضوع این را هم در نظر گرفت که دشمنان اسلام همواره به دنبال بهانه ای برای زیر سوال بردن قرآن بوده و هستند.
حال با توجه به این موارد اگر تغییر و تحریفی در قرآن رخ می داد بی ترید شاهد اخبار متواتریدر این زمینه می بودیم در حالی که چنین نشده.
3. احاديث (دلایل روایی)
-حـديـث مـشـهور ثقلين كه از طرق خاصه و عامه در حد استفاضه است:
“انى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى اهل بيتى و انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض”
یعنی: “من در ميان شما دو يادگار گرانبها باقى مى گذارم , كتاب الهى و عترتم كه اهل بيت من است و آن دو از همديگر جدايى ناپذيرند تا در آخرت در كنار حوض كوثر به نزد من بازآيند”
این حدیث جزو اخبار متواتر در منابع شیعه و اهل سنت است. (”بحرانی” در غایت المرام این حدیث را به 39 طریق از اهل سنت و به 81 طریق از شیعیان نقل کرده، “هندی” در عقبات الانوار این حدیث را از طرق زیادی از 35 صحابی پیامبر نقل کرده و … )
قـول به تحريف قرآن، كتاب را كه ثقل اكبر است از حجيت و اعتبار مى اندازد. زيرا اولا ) قول به تحريف مستلزم عدم وجوب تمسك به كتاب منزل است . زيـرا كه كتاب به سبب وقوع تحريف [ به قول مدعيان ] بر امت اسلام تباه مى گردد، ولى وجوب تـمـسـك به كتاب به خاطر صريح اخبار ثقلين تا روز قيامت باقى است، پس قول به تحريف جزما باطل است. ثانيا ) از آنجا كه قول به تحريف موجب سقوط كتاب از حجيت مى گردد، پس نمى توان به ظواهر آن تمسك كرد، پس قائلان به تحريف بايد به امضاى [ تاييد ] ائمه طاهرين براى اين كتاب موجود در دست ما مراجعه كنند. و مـعـنـى ايـن امـر اين است كه حجيت كتاب موجود، متوقف بر امضاى ائمه است تا بتوان به آن استدلال كرد. و ظـاهـر اين اخبار متواتره اين است كه قرآن يكى از دو مرجع براى امت است و از ميان دو حجت مـسـتـقـل كه تمسك به آنها واجب است، كتاب برتر است، چرا كه ثقل اكبر است، پس نمى تواند حجيت آن فرع بر حجيت ثقل اصغر ( عترت ) باشد … ( البيان، ص 229 ـ 231 )
البته موارد دیگری هم هست که فقط به همین اشاره کردم.
به نظرم شما همین سه دلیل رو به زبان ساده تر هم برای دانش آموزان مطرح کنید به خوبی قانع می شوند.
. به خود قران استدال کرد که عرض کردیم قبولش دارند.استدلال به این آیه که خدای متعال می فرماید: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (9حجر)
اين ماييم كه اين ذكر (قرآن) را نازل كردهايم و ما آن را بطور قطع حفظ خواهيم كرد
از این اثبات نمی تونم استفاده بکنم ولیــ
. اهتمام یک ملت
واقعا عالی بود
حالا بنده سعی می کنم روی اطلاعاتم کار کنم و به زبان ساده برگردانم
ولی خوشحال می شم نظر بقیـــه کارشناسان و دوستان اسک دینی رو بدونم
با سپاس از کارشناس محترم : جناب عمار:Gol:
تحدی قران بهترین دلیل است
در کتاب نزاهت قران از تحریف ایت الله جوادی موارد متعددی برای این مسئله ذکر شده که یک مورد همین است.ایشان میفرمایند اگر بخشی از قران حذف شده باشد تحدی از اعتبار می افتد چرا که عده ای میگویند شاید ما میتوانستیم ایاتی مثل ایات حذف شده بیاوریم.اگر ایاتی اضافه شده باشد و یا تغییر داده شده باشد نیز همین طور است یعنی تحدی قران در مورد ایات اضافه شده یا تغییر یافته معتبر نیست .
البته عدم حذف ایات با استفاده از إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ
و چون بعد از 1400سال تحدی همچنان معتبر است پس قران تحریف نشده.
سلام
چند روز پیش داشتم به همین موضوع فکر میکردم که یه موضوعی در ارتباط با معجزات ظاهری و عددی قرآن خوندم یعنی قبلا خونده بودم ولی اینبار بهش فکر کردم. مثلا
[QUOTE][FONT=arial, helvetica, sans-serif]واژه »أخ « به معناي برادر و »اخت« به معناي خواهر هرکدام 4 مرتبه, »
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شيخ« به معناي پيرمرد و »طفل « به معناي کودک هرکدام 4 مرتبه, و...
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]الدنيا (دنيا) 115= الاخره (آخرت) 115
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]الملائكه (فرشتگان) 88= الشياطين (شيطانها) 88
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] ابليس (شيطان) 11 =استعاذه (پناه خواستن) 11
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]الرجل (مرد) 24 =المراه (زن) 24
دنيا (۱۱۵ )= اخرت(۱۱۵)
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شهر(ماه) بدون مشتقاتش12= امام بامشتقاتش 12
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]جهر( أشکار)16=علانيه (آشكار)16
[/QUOTE]
بر فرض اگر کسی میتونسته بخشی از قرآن را حذف کنه آیا باز هم این تساوی ها باقی میمونده؟ به نظرم همین امر میتونه دلیلی باشه برای عدم تحریف.
واژه »أخ « به معناي برادر و »اخت« به معناي خواهر هرکدام 4 مرتبه, »
شيخ« به معناي پيرمرد و »طفل « به معناي کودک هرکدام 4 مرتبه, و...
الدنيا (دنيا) 115= الاخره (آخرت) 115
الملائكه (فرشتگان) 88= الشياطين (شيطانها) 88
ابليس (شيطان) 11 =استعاذه (پناه خواستن) 11الرجل (مرد) 24 =المراه (زن) 24
دنيا (۱۱۵ )= اخرت(۱۱۵)
شهر(ماه) بدون مشتقاتش12= امام بامشتقاتش 12
جهر( أشکار)16=علانيه (آشكار)16
سلام
صحبت جالبیــ است
فکر می کنم مورده توجه قرار بگیرد .
با سپاس
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت
به این منظور باید ثابت کنیم:
1- تمام کلامهای بشری غیرالهی، هدایتگر به سوی غیر خدا هستند(ولو اندکی).
2- کلام الهی هدایتگری برای بشر (روشنگر راه عقل) وجود دارد
3- موضوع قرآن هدایت بشر است.
4- در هیچ جای قرآن دعوت و هدایت به سوی غیر خدا نشده است. ===> قرآن کلام خداست.
-----------------------------------------------------------------------------
اثبات گام اول:
چون موضوع رشد و هدایت انسان است، پس انسان در حال تکامل عقلی است، پس توان عقلی فردای او بیشتر از امروز اوست. پس عقل امروز او ناقصتر از عقل دیروز اوست. بدتر اینکه عقل امروز او بسیار ناقصتر از عقل او در مراتب بالای رشد و هدایت است . پس عقل امروز او توان استخراج مبانی هدایتی کاملا درست را ندارد.
و اگر خدا کمال مطلق است و درست مطلق، پس عقل ناقص بشری به سوی کمال مطلق هدایت نمی کند، میزان این انحراف به میزان نقصان عقل بشر است.(یعنی هر کلام بشری دعوت کننده به غیر خدا است.توجه: این استدلال برای انسان جدای از کلام الهی است.)
-----------------------------------------------------------------------------
اثبات گام دوم:
خدای حکیم(دانا و قادر) وجود دارد.
عقل برای عمل(انتخاب، قضاوت و جهت دهی و ... ) نیاز به راهنمایی و مبانی اولیه دارد. پس هر جا عقلی هست که توان هدایتگری بر اساس مبانی را داشته باشد، بر خداست که آن مبانی را برای انسانها آشکار سازد. از طرفی عقلها در مراحل رشدی متفاوتی هستند. در نتیجه مطابق این استدلال مبانی آشکار شده باید متناسب با سطح عقل فرد باشد و این یعنی کلام مزبور باید به شکلی باشد که سطوح متفاوت عقلی بتوانند راهنمایی مخصوص به خود را از آن بگیرند! امروزه اکثریت قریب به همه مردم جهان حداقل سطح لازم عقل ورزی (خواندن، نوشتن، باور داشتن و قدرت انجام اعمال بدنی) را دارند. پس کلامی الهی هست که این حداقل نیاز را برآورده سازد.
-----------------------------------------------------------------------------
اثبات گام سوم:
با مطالعه قرآن فهمیده می شود که قرآن از نوع اعتقادات بشری، دستورات زندگی، تشویق انسان به رشد و نهی او از فساد است و ... ===> موضوع آن هدایت بشر است.
-----------------------------------------------------------------------------
اثبات گام چهارم:
با مطالعه قرآن چنین فهمیده می شود که در هیچ جای آن به سوی غیرخدا دعوت نشده است.
-----------------------------------------------------------------------------
افزون بر این هیچ کتاب دیگری نیست که ادعا کند از سوی خدا آمده است و در عمل فقط به سوی خدا دعوت کند(نه مکاتب فکری بشری، اساتید معنوی، نیروهای طبیعت، صاحبان قدرت و ....)
مصداقهای دعوت و یا هدایت به سوی غیر خدا:
1- وجود اشتباه در کلام
2- دعوت علنی به پرستش غیر خدا
3- نتوان از کلام آن دستور مشخصی در مسایل مورد نیاز استخراج کرد.
3- اعتقادات مغایر با عقل انسان (مثل همان اعتقاد به خدای غیر قابل دفاع)
4- مشاهده بصری خدادر قالب استاد و یا ....(مثل عرفانهای نوظهور) و ...
منبع: در پاورقی این صفحه نوشته شده است:لینک صفحه
در پناه خدا
1- خدای حکیم، حتماً وحی فرستاده است.
2- تنها آیین زرتشت، یهود، آیین صابئی، مسیحیّت، اسلام ، آیین بابیّت و آیین بهائیّت ادّعای الهی بودن دارند.
3- تنها بنیانگذار اسلام، آیین بابیّت و آیین بهائیّت، وجودی تاریخی قابل اثبات دارند.
4- استناد کتاب یهودیان به موسی(ع) و اناجیل چهارگانه به عیسی(ع) بودن، و اوستا به زرتشت، و زبور به داود(ع) فاقد هر گونه مدرک تاریخی معتبر است. لذا باز سه آیین اسلام و بابیّت و بهائیّت باقی می مانند.
5- خدای بابیّت و بهائیّت، مشکلات عقلی دارند. پس تنها دینی که می ماند، اسلام است. پس عقلاً شکّی نمی ماند که اسلام از طرف خدا آمده؛ و کتاب آن هم کلام خداست.
مشروح برهان را اینجا بخوانید: لینک صفحه
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
آیه 7 سوره آل عمران اگر اشتباه نکنم ادرس رو
بهترین و ساده ترین دلیل به نظر حقیر است
یعنی وجود آیات محکم و متشابه:Gol:
سلام
به نظر من ابتدائی ترین دلیل برای تحریف نشدن قران این است که بدانیم
پیامبر اسلام اخرین پیامبر و فرستاده خدا است اگر قرار بود کتاب اسمانی اوهم تحریف شود دیگر پیامبری برای درست کردن تحریفها نبود و ما هیچ راه هدایتی نمی یافتیم و این از خدای حکیم خیلی بعید است که برای انسانها راه هدایت را ببندد
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و خداقوت
شاید ساده ترین علت این است که:
1- تک نسخه بودن قرآن روشن ترین دلیل اعجاز
2- در قرآن عقاید باطل نیست و تا الان کسی نتونسته ثابت کنه حتی یک درصد از آن خطا دارد.
در پناه خدا
قابل توجه است كه تعداد زوجها 57 عدد و فردها نيز به همان تعداد يعنی 57 عدد ميباشد كه اين خود به تنهائی يك معجزه است. همانطور كه تعداد سورههای قرآن ضريب 19 دارد: 114/19=6
اما معجزه ديگر اينست كه اگر حاصل جمعهای زوج را با هم جمع كنيم 6236 بدست می آيد كه مساوی است با تعداد كل آيههای قرآن.
و معجزه ديگر اينكه اگر حاصل جمعهای فرد را با هم جمع كنيم 6555 بدست ميايد كه مساوی است با جمع كل شماره سورههای قرآن.
و معجزه ديگر اينكه اگر رقمهای 6555 را با رقمهای 6236 جمع كنيم، عدد 38 بدست ميآيد كه خود ضريب 19 دارد
لطفا توجه كنيد كه اگر تعداد آيههای قرآن را كم يا زياد كنيم يا فقط جای سورهها را با هم عوض كنيم
ديگر چنين روابطی وجود نخواهد داشت،
و اين نشان دهنده اينست كه تعداد آيات قرآن همين اندازه و ترتيب سورهها نيز به همين ترتيب بوده
و در نتيجه قرآن نميتواند كار دست انسان باشد.