وصیت نامه شهید سید ناصر رزاقیان دیوکلایی

بسم الله الرحمن الرحیم الَذین امنوا و هاجرو و جاهدوا فی سبیلِ الله بِاموالِهِم و اَنفُسِهِم اَعظَمَ درَجتِ عِندِالله و
همُ الفائزون
آنانکه ایمان آوردند و از اصل خود هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جان جهاد کردند نزد خدا مقام بلندی دارند
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت فرمانده کل عملیات رزمندگان اسلام ،یاری دهنده مستضعفین و در هم کوبنده مستکبرین و برافرازنده پرچم لا اله الا الله و محمدرسول الله در تمامی جهان حضرت حجت با الحسن العسکری (عج) و نائب بر حق او امام امت.
و با درود وسلام بر رزمندگان جانبرکف جبهه های نبرد که با نثار خون خویش چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما می آموزد.
و با درود وسلام بیکران بر مردم همیشه در صحنه که به حقیقت پشتیبان واقعی رزمندگان هستند.
اللهم الرزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک :بار خدایا ،الها ،معبودا شهادت در راهت نصیب من بگردان.
پروردگارا اینک که در راهت گام بر داشته ام حال که برای پاسداری از اسلام تو که توسط رسولت بر مردم نازل شد به جبهه آمده ام آرزوی شهادت دارم ،ترا به سر شکافته امیرالمومنین ترا به بدن پاره پاره سرورم حسین بن علی (ع)سوگند این آرزو را بر آور، پروردگارا به همان قرآنی که بر رسولت نازل کردی قسم ،شرمم میشود که در روز محشر بدن سرورم حسین (ع)در راه اسلام پاره پاره و بی سر باشد و من با کوله باری از گناه نزد تو بیایم پس مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار ده که موجب افتخار من است ،الهی چگونه می توانم آسوده باشم تا دشمن در خانه من جای پایش را محکم کند مردن در بستر این زمان ننگ است ای مردم آرزو دارم با بدنی آغشته به خون رسول خدا (ص)و حسین (ع) را ملاقات کنم تا در پیشگاه خداوند و شهدای اسلام روسفید باشم ای برادران اگر شیعه حسین هستید باید حسینی بجنگید و مثل حسین در میدان جنگ بروید چون او سرور شهیدان است ای عاشقان شهادت اگر عاشق حقیقی شهادت هستید رو به جبهه کنید من به جبهه می روم تا عهد و پیمانی را که در خیابان ها و مساجد با شعار الله اکبر و خمینی رهبر با خدای خویش و امام بسته بودم وفا کنم به جبهه می روم تا به آمریکا و نمامی دشمنان انقلاب اسلامی ثابت کنم تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست ،وظیف داریم در مقابل این مزدوران بایستیم و از اسلام و قرآن که راهنمای مسلمانان جهان است تا آخرین قطره خونمان دفاع کنیم ،آری مردن حق است چه بهتر که در راه خدا و میهن اسلامی باشد بدانید که آگاهانه در این راه قدم نهاده ام و اکنون خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین و از حسین تا شهدای کربلای جنوب و غرب ایران ندا می دهند که برای چه نشسته ای ما در عصری زندگی می کنیم که ظلم سراسر جهان را فراگرفته است و باید خون بدهیم تا اسلام عزیز با ظهور حضرت مهدی (عج) پیروز شود و اما چند سخنی با پدر و مادر و خواهر و برادران و دوستانم!
سلام بر زینت زمانم ،گل سرخ زندگیم ،بزرگ فداکارم کسی که قلبم برای او می تپد مادر جان هنوز آن لبخند های شیرینت را بیاد دارم و هرگز فراموش نخواهم کرد سلام بر تو ای پدر عزیزم می دانم که از دست دادن فرزند خیلی سخت است اما پندهای حکمت آمیز و راهنماییهایی را که در طول زندگیم به من ارزانی داشتید از درون قلبم و از دیدگانم بیرون نرفته و نخواهد رفت.
سلام بر شما خواهران عزیزم که خیلی برای من زحمت کشیدید و هرچه می خواستم برایم فراهم می کردید و راضی نمی شدید که یک لحظه ناراحتی مرا ببینید وهمیشه می خواستید خوشحال باشم سلام گرم به شما برادران عزیزم و دوستان خوبم میدانم موجب رنج و زحمت بسیار شما بودم اما به من روی خوش نشان می دادید و لب به شکوه نمی گشودید وای بر من که در برابر این همه زحمات قدر شما را ندانستم شما به من درس شجاعت و ایمان آموختید و مرا با مسایل دینی آشنا ساختید من نتوانستم لطف شما را جبران کنم اما امیدوارم از ته دل مرا ببخشید.
پدر و مادر عزیزم خواهر و برادران مهربانم و دوستان خوبم همیشه ذکر خدا را بر زبان جاری کنید در نمازهیتان برای امام امت و پیروزی رزمندگان دعا کنید این امام نعمتی بس بزرگ است که خداوند بر ما عنایت فرموده رهبری که ما را از لجنزار جهل و نادانی به گلزار فهم و ایمان کشانید همیشه یار و وفادار این پیرجماران باشیدتا نهضت اسلامی را به صاحب اصلی اش ((حضرت بقیة الله )) برسانید از شما می خواهم بیش از گذشته با مردم خوش رفتاری کنید و پیام شهدا را به آنها و تمامی جهانیان برسانید این را هم بدانید هرکس در مقابل حکم قرآن و اسلام بایستد خوار و ذلیل و نابود می شود پدر ومادر عزیزم آرزوی من این بود که چهره پر محبت و نورانی امام را که درس صبر و مقاومت و شجاعت می آموزد ببینم و قب شش گوشه امام حسین (ع) را در کنار هم زیارت کنیم از شما می خواهم که سلام مرا به امام برسانید و از قول من به او بگویید که ای امام اینکه تنها یک جان است اگر هزار جان داشتم در راه تو که راه انبیاء است فدا می کردیم . ای برادران و ای خواهران محله اگر در طول زندگیم بدی از من سرزده مرا ببخشید و اگجر از من طلبی دارید به خانواده ام رجوع کنید و آن چیز را بگیرید می بخشید که مسطیع اوقات شما شدم خداحافظ به امید دیدار در روز محشر
دعای همیشگی : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
من این وصیت نامه را شب جمعه یعنی یک ساعت قبل از تحویل سال 1365نوشتم
سید ناصر رزاقیان 29/12/۶۴