جدال یهودیان سفاردی و اشکنازی
تبهای اولیه
شابتای زوی (اولین ماشیح دروغین در عصر جدید) فردی سفاردی به شمار میرفت اما پس از وی فردی به نام «ژاکوب فرانک» که او را اشکنازی میدانند رهبری جریان منجی گرایی را برعهده گرفت. برخی از یهودیان معتقدند که وی ماشیح واقعی است و باید او را از گزند کلیسای مسیحیت که خواهان نابودی اوست در امان نگه دارند.
علی رغم اینکه هر یک از دو گروه اشکناز و سفاردین به طور کلی جزو یهودیت قرار میگیرند و علی رغم اینکه هر یک از دو گروه، تلمود بابلی (نه تلمود فلسطینی) را تنها مرجع مسائل دینی خود می دانند، همچنان بعضی از نقاط اختلاف بین این دو گروه وجود دارد که برخی از آنها سطحی و برخی عمیق می باشد و این اختلاف به محیطهای فرهنگی که اعضای هر یک از گروه های یهودی-سفاردین و اشکناز- در آن زیسته اند، برمیگردد. برای یهودیان اسپانیایی که سفاردی هستند_ شیوه خاصی در نماز خواندن و برپایی شعار دینی وجود داشته است که ادامه رسوم دینی یهودیانی به شمار می رود که در بابل حضور یافتند و در آنجا پیشرفت کردند.
اما اشکناز، اساساً عبادتهایشان به اصول یهودیت فلسطینی بر میگردد. اختلافات بین دو گروه -اشکناز و سفاردی- در طول قرنها عمق بیشتری یافته است و این در نتیجه اثر پذیرفتن سفارد در عبادت، تلاوت، ترتیل و سرودهایشان از ذوق عربی است. سفاردینها با متون دینی، شعر، نثر، دعا و نمازهای خود _که نزدیکی زیادی با فرهنگ مسلمانان دارد_ از اشکنازها متمایز می شوند. از سوی دیگر اشکنازها در میان تمدن غرب و فرهنگ آن رشد و نمو یافتهاند و این به اختلافات آنها بیشتر دامن میزند.
دو یهودی
سفاردی (ایستاده) و یک یهودی اشکنازی (نشسته)
اورشلیم ۱۸۹۵
در اینجا به مهمترین نقاط اختلاف بین این دو گروه اشاره میکنیم: ۱- بعضی از اختلافات کلی:
الف- سفاردینها به علت بالا بودن سطح فرهنگی، به وسعت دید معروفند. اما اشکنازها در تمدنهایی که بین آنها زندگی کرده اند، پراکنده نشدند و علی رغم اثرپذیری از فرهنگهای بیگانه نتوانستند از نقاط مثبت این فرهنگها بهره کافی ببرند و تنها به کتاب مقدس، تلمود و تفسیر نصوص جزئی اکتفا کردند.
ب- اشکنازها کوششی برای پیوند بین شریعت و قانونگذاری آن و دستیابی به اصول کلی نداشتهاند، اما بر عکس سفاردینها کسانی هستند که این کار را به سبب نزدیکی و تماس با تمدن اسلامی انجام دادند و مفهوم اصول دین را پایریزی کردند.
ج- دیده میشود که تاثیر فکری سفارد بر اشکناز بسیار زیاد است. علی رغم اینکه آغاز عرفان یهودی (کابالا ) به دست اشکنازها بود اما تغییر و دگرگونی آن به شیوهای تکامل یافته در عرفان “زوهار” و سپس در عرفان”لوریانی” به دست سفاردینها انجام گرفت.
اما توسعه آن توسط سفاردیها صورت گرفت.
بلکه می توان گفت طریق عرفان یهودی به فکر سفاردی نزدیکتر است و میتوان آن را فکری سفاردی نامید و این همان فکری است که فکر خاخامی اشکنازی را تحت الشعاع خود قرار داد. به عنوان نمونه می توان به کتاب”شولخان عاروخ”به معنای آب آراسته اشاره نمود که مهمترین کتاب آیین یهودیت به شمار میرود و برای اولین بار آنرا فردی سفاردی به نام “یوسف کارو” در اسپانیا به عنوان کتابی سفاردی به رشته تحریر در آورد و بعد از مدتی یکی از اشکنازها شرح و تعلیقاتی به آن افزود.
د- یکی از متفکرین، اثر فکر مسیحی بر فکر دینی اشکنازها را مورد توجه قرار داده و میگوید: پدیده ” سوگند نامه ” که اصطلاحاً “مقدس کردن نام” شناخته می شود پدیده ای اشکنازی است که شاید نتیجهی تاثیر حادثه به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی(ع) بر آیین یهودیت باشد.
اما “مارانیت ” شکلی از اشکال تقیه است که نوعی پدیده سفادری به شمار می رود. همچنین میتوان رد پای تفکر مسیحیت در “حسیدیه ” را نیز مشاهده کرد. این بر خلاف تفکر سفاردی است که در بعضی از قسمتها از تفکر دینی اسلامی اثر پذیرفته است. ه- از پدیدهای دیگر که باید به آن اشاره کرد میتوان به “منجیگری” اشاره کرد که همان بازگشت مسیح مخلص یهودی (ماشیح) در آخر الزمان است تا مردمش را به صهیون هدایت کند و بر جهان حکمرانی نماید. این در واقع پدیده ای است که خواستار نابودی سایر مردم و حکومت بر آنها است. هر چند که این پدیده یک حرکت اشکنازی محسوب میشود اما باید توجه داشت که ریشه فکری آن برگرفته از عرفان سفاردی است.
شبتای زوی (اولین ماشیح دروغین در عصر جدید) فردی سفاردی به شمار میرفت اما پس از وی فردی به نام «ژاکوب فرانک » که او را اشکنازی میدانند رهبری این جریان را برعهده گرفت. برخی از یهودیان معتقدند که وی ماشیح واقعی است و باید او را از گزند کلیسای مسیحیت که خواهان نابودی اوست در امان نگه دارند. این در حالی است که برخی ها او را سفاردی میدانند حتی دشمنانش به او لقب “فرانک ” را داده اند که در زبان یدیشی به معنای “سفاردی” است. شاید کثرت ماشیحهای دروغین در بین اشکنازها به وضیعت اعضای گروه های مخفی یهود در غرب برگردد و این برخلاف وضعیت اعضای گروههای یهودی سفاردی در جهان اسلام است. با گذشت سالها پیروی از فکر سفاردی، اشکنازها شروع به نوآوری در زمینهی فکر دینی و دنیوی کردند که این باعث پیدایش جنبش روشنگری در میان یهودیان شد. اشکنازها پرچم یهودیت را متفاوت از گذشته دوباره علم کردند؛ این چنین بود که تمام جنبشهای دینی در یهودیت از جمله اصلاح طلبان، محافظه کاران، ارتودکسی ها و نوگراها به منصه ظهور رسیدند.
و- اصطلاحات دینی میان اشکناز وسفارد به اشکال زیر تفاوت دارد:
ز- سفاردین ها در عید فصح از کاهو استفاده میکنند. به اعتبار اینکه خوردن سبزی کاهو راحتتر است. در حالی که اشکنازها در این روز به جای کاهو «تربچه» مصرف میکنند.
۲- نماز یهودیان شرقی (سفاردین) و یهودیان غربی (اشکناز)
شکل نماز سفاردینها با اشکنازها متفاوت است. به همین دلیل هر یک از این دو گروه نماز خواندن در معبد دیگری را باطل میداند و از آن دوری می جویند. به نظر من برخی از این اختلافات ناچیز و بی ارزش است اما همین اختلافات ناچیز سبب بروز مشکلات و درگیری های عمده در بین این دو گروه می شود. معماری معابد سفاردین ها در برخی از ویژگی ها با معابد اشکناز تفاوت دارد و این اثر خود را در چگونگی به جا آوردن نماز، بر جای میگذارد. سفاردینها تورات را قبل از شروع به خواندن، بالا نگه می دارند؛ بر عکس اشکنازها که بعد از خواندن تورات، آنرا بالا می برند. همچنانکه خط مورد استفاده در نوشتن تورات متفاوت است.
روزنامه”هاآرتص” در تحقیقی که پیرامون اختلافات فقهی بین سفاردین و اشکناز انجام داده چنین می نویسد: “هر یک از گروه های اشکناز و سفارد دارای اشکال خاصی از نماز خواندن هستند که بصورت کامل با گروه دیگر تفاوت دارد و این باعث میشود که یهودی شرقی در معابد یهودیان غربی نماز نخواند. این در حالی است که آیین یهودیت، دین واحدی بوده است و مردم یهودی نیز واحد بوده اند!! حتی تورات نیز در ایجاد وحدت بین یهودیان متشرع و دین دار از دو طائفه و جمع کردنشان در معبدی واحد و بر یک شکل یکسان از نماز، موفق نبوده است.
[=arial]و- اصطلاحات دینی میان اشکناز وسفارد به اشکال زیر تفاوت دارد:
[=arial]ز- سفاردین ها در عید فصح از کاهو استفاده میکنند. به اعتبار اینکه خوردن سبزی کاهو راحتتر است. در حالی که اشکنازها در این روز به جای کاهو «تربچه» مصرف میکنند.
[=arial]۲- نماز یهودیان شرقی (سفاردین) و یهودیان غربی (اشکناز)
[=arial]شکل نماز سفاردینها با اشکنازها متفاوت است. به همین دلیل هر یک از این دو گروه نماز خواندن در معبد دیگری را باطل میداند و از آن دوری می جویند. به نظر من برخی از این اختلافات ناچیز و بی ارزش است اما همین اختلافات ناچیز سبب بروز مشکلات و درگیری های عمده در بین این دو گروه می شود. معماری معابد سفاردین ها در برخی از ویژگی ها با معابد اشکناز تفاوت دارد و این اثر خود را در چگونگی به جا آوردن نماز، بر جای میگذارد. سفاردینها تورات را قبل از شروع به خواندن، بالا نگه می دارند؛ بر عکس اشکنازها که بعد از خواندن تورات، آنرا بالا می برند. همچنانکه خط مورد استفاده در نوشتن تورات متفاوت است.
[=arial]روزنامه”هاآرتص” در تحقیقی که پیرامون اختلافات فقهی بین سفاردین و اشکناز انجام داده چنین می نویسد: “هر یک از گروه های اشکناز و سفارد دارای اشکال خاصی از نماز خواندن هستند که بصورت کامل با گروه دیگر تفاوت دارد و این باعث میشود که یهودی شرقی در معابد یهودیان غربی نماز نخواند. این در حالی است که آیین یهودیت، دین واحدی بوده است و مردم یهودی نیز واحد بوده اند!! حتی تورات نیز در ایجاد وحدت بین یهودیان متشرع و دین دار از دو طائفه و جمع کردنشان در معبدی واحد و بر یک شکل یکسان از نماز، موفق نبوده است.
[=arial]اشکنازها و سفاردینها فاقد معبدی واحد برای انجام عبادتهایشان هستند.
[=arial]تلاشهای فراوانی برای یکسانسازی اشکال متفاوت نمازها صورت گرفت اما تمامی این تلاشها با مقاومت خاخام های سفاردی واشکنازی به شکست انجامید. از بارزترین این تلاش ها می توان به اقدام خاخام اعظم-شلومو جورن_که در ارتش اسرائیل خدمت میکرد، اشاره کرد. وی شکل یکسانی از نماز را برای افراد ارتش اسرائیل – چه اشکناز و چه سفاردین- معین کرد. پس از گذشت مدت زمانی خاخام اعظم اشکنازها در سال ۱۹۷۱ انتخاب گردید
[=arial]یونامیتز گر خاخام بزرگ فرقه اشکناز
[=arial]پس از وی نیز خاخام اعظم سفاردینها، عوفدیا یوسف به این سمت منصوب شد. بلافاصله بین این دو خاخام درگیری شدیدی پیرامون شکل یکسانی از نماز که در بین نظامیان اسرائیلی رایج شده بود، در گرفت.
[=arial]عوفادیا یوسف خاخام اعظم سفاردینها با شکل یکسان نماز بین اشکنازها و سفاردینها مخالفت کرد
[=arial]خاخام یوسف گفت که شکل یکسان نماز که جودن آنرا واجب کرده است چیزی نیست جز شکل اشکنازی نماز که تنها تغییرات اندک و ناچیزی که فاقد ارزش است، در آن صورت گرفته است. خاخام یوسف از سربازانی که به یهودیان شرقی وابسته بودند خواست تا نمازهایشان را بر اساس اشکال قبلی که در گروه هایشان رایج بوده، بخوانند. خاخام یوسف در از بین بردن شکل یکسان نماز که داخل ارتش اسرائیل رایج شده بود موفق شدرو به جای آن خودش شکل جدیدی از نماز را ارائه کرد که هوادارانش آن را داخل پادگان های نظامی رواج دادند!!!
[=arial]سربازان ارتش رژیم صهیونیستی از فقدان یک نماز واحد رنج میبرند
[=arial]۲- ازدواج
[=arial]از بارزترین و عمده ترین موضوعات اختلافی بین اشکناز و سفارد، موضوع ازدواج است. کما اینکه هنوز بر یک سفاردی “حریدی”-فرد متشرع و پایبند به دین_ ازدواج با یک زن اشکنازی حرام است و عکس این موضوع نیز صادق است. روزنامه ی هاآرتص از نوشته ناشناسی که ۹ سال پیش در «قدس» و شهر «بنی باراک» -که سفاردی هستند- توزیع شد پرده بر داشت. در قسمتی از این نوشته چنین آمده است: “براستی که فرزندان کسانی که با سفاردین ها ازدواج می کنند، حیض زاده اند و به این ترتیب تمامی سفاردینها نجس و فرزندان آنها حیض زاده اند.”
[=arial]سفاردیها و اشکنازها یکدیگر را نجسزاده دانسته و ازدواج با یکدیگر را ممنوع میدانند
[=arial]این نوشته که حامل این فتوا بود بعد از صدور فتوی خاخام یوسف سفاردینی که در آن زمان درباره چگونگی طهارت خانواده فتوا داده بود، منتشر شد. خاخام یوسف دراین فتوا زنان سفاردی را درپایبندی به آنچه که در کتاب شولخان عاروخ آمده، فرمان میداد. زنان باید در زمان حیض، عده نگه دارند و از آمیزش خودداری کنند و کتاب شولخان عاروخ، مدت زمان حیض را از سه روز تا چهار روز صریحاً بیان کرده است. (تا زمانی که خون قطع شود یا اثری از خون حیض دیده نشود) این علاوه بر هفت روزی است که زن سفاردی باید احتیاط کند تا اینکه به طور کامل اثری از خون حیض وجود نداشته باشد. در این هفت روز، آمیزش جنسی حرام است. به طور خلاصه میتوان گفت، مدت زمان حیض نزد سفاردها به ده تا یازده روز میرسد. اما نزد اشکنازها بر خلاف سفاردها مدت اصلی عده بدون در نظر گرفتن احتیاط حداقل پنج روز می باشد – تا زمانی که آثار خون به کلی از بین برود_ سپس یک زن اشکنازی باید ۷ روز دیگر نیز احتیاط کند تا دیگر هیچگونه اثری از وجود خون باقی نمانده باشد و در این مدت نیز آمیزش جنسی حرام است. به عبارت دیگر مدت زمان حیض نزد یک زن اشکنازی حداقل به ۱۲ روز می رسد و به همین علت اشکنازها، سفاردین ها را¬_ که تا قبل از فتوای خاخام یوسف در مجموع کمتر از ده یا یازده روز عده نگه می داشتند- به نقض طهارت وکسانی که طهارت را بصورت ناقص انجام میدهند، متهم میکنند.
[=arial]هرچند که اشکنازها نیز به مرجعیت کتاب شولخان عاروخ اعتراف می کنند اما آنها در عمل از تفسیرها و شروح خاخام معروفشان “موسی اسیرالیز “تبعیت میکنند و بر طبق آن رفتار میکنند. در مقابل ریشههای احکام و فتاوای سفاردینها نیز به خاخام یوسف کارو، موسی بن میمون و اسحاق فاسی بلکه حتی به خاخام های عصر بابلی و حکمای تلمود باز میگردد. سفاردین ها، آیین اشکناز را صرفا شاخه ای از انشعابات تنه اصلی آیین یهود که خود باشند، می دانند.
[=arial]اختلافات در موضوع ازداوج تنها در مدت زمان عده خلاصه نمی شود. اختلافات دیگری پیرامون موضوع پوشاندن سر بین این دو گروه وجود دارد. زنان سفاردینی با تکیه بر فتوای خاخام یوسف، بر طبق قاعده ی اصولی موجود در کتاب شولخان عاروخ که میگوید ” موی زن عورت اوست” مبنی بر حرمت استفاده از موی مصنوعی و تاکید بر پوشاندن موی سر، التزام بیشتری نسبت به پوشاندن سر دارند اما زنان اشکنازی موهای خود را نمیپوشانند و از موهای مصنوعی نیز استفاده میکنند.
[=arial]پوشش یک زن سفاردی
[=arial]
[=arial]پوشش زنان اشکنازی
[=arial]همچنین تعصب در موضوع ازدواج، موضوع ثبت ازدواج ها را نیز در بر میگیرد. ثبت ازداوج نزد سفاردین ها و اشکنازها باید به دست خاخام های خود صورت گیرد.
[=arial]خاخامها ثبت ازدواجها را برعهده دارند.
[=arial]سپس هاآرتص به شکل چالش برانگیزی به موضوع «تعدد زوجات» می پردازد. این روزنامه بیان می کند که خاخام اشکنازی به نام”جرشوم” که در قرن ۱۰ میلادی در آلمان به دنیا آمد و در آنجا می زیست حکم به تحریم تعدد زوجات داد و گروه های اشکنازی موجود در اروپا این تحریم را پذیرفتند. اما گروه های سفاردینی عموما – و گروه یهودیان یمنی خصوصا – آنرا رد کردهاند. خاخام های سفاردی موجود در کشورهای اسلامی با توجه به نزدیکی به تمدن و فرهنگ اسلامی به تعدد زوجات خو گرفته بودند و این مساله تا قرن گذشته به همین ترتیب ادامه یافته است _ و این از جمله تاثیرات دیگر فرهنگ اسلامی بر یهودیت به شمار می رود-.
[=arial]یک یهودی سفاردی با دو همسرش
[=arial]با برپایی “خاخامیت بزرگ” در سال ۱۹۲۱ در فلسطین در دوران قیمومیت انگلیس بر فلسطین، خاخامهای اشکنازی به تعلیمات خاخام جرشوم مبنی بر تحریم تعدد زوجات تمسک جستند، آیین اشکناز بر عدم اعطای اجازه به ازدواج دوم تاکید کرده است مگر اینکه موافقت وامضای ۱۰۰ خاخام از سه کشور مختلف را به همراه داشته باشد.
[=arial]سفاردیها و اشکنازها در مسأله تعدد زوجات اختلاف نظر دارند.
[=arial]بعد از برپایی دولت عبری، مخالفت خاخامهای سفاردینی با این موضوع گسترش یافته است مخصوصا بعد از اینکه صدها هزار نفر از یهودیان سفاردینی از کشورهای عربی_ کشورهایی که تعدد زوجات مرسوم است_ به فلسطین مهاجرت کردند. تا اینکه خاخام اعظم اشکنازها اسحاق هرتزوگ – کسی که در سال ۱۹۳۹ با زور و فشار به این سمت منصوب شد– مجبور شد تا موافقت کند که برای ازدواج دوم به جای امضا و موافقت ۱۰۰ نفر از خاخام ها تنها به امضای دو نفر از آنها نیاز است و طبعا خاخام اعظم سفاردینها نیز با این تصمیم موافقت کرد. علی رغم مخالفت برخی دیگر از خاخام های اشکنازی با این قانون جدید، امضای اجازه نامه جدید همچنان ادامه دارد، موضوعی که از عمق شکاف اختلافات بین سفارد واشکناز خبر می دهد.
[=arial] ازدواج مجدد در میان اشکنازها به تایید ۱۰۰ خاخام از سه کشور نیاز داشت که پس از اعتراضات گسترده به تایید ۲ خاخام تقلیل یافت.
[=arial]۳- اختلاف در مورد ذبح شرعی و ترکیب شراب
[=arial]یهودیان متشرع – چه سفارد و چه اشکناز – گوشتی را که به دست خاخامی از گروه مقابل، ذبح شده باشد را نمی خورند. لذا پیروان هر یک از این دو گروه می بینند که نزدشان مشکلی در نحوه ذبح وجود دارد که به مشکلات دیگرشان افزوده می شود.
[=arial]هاآرتص همچنین به نقش مافیای اقتصادی در ابقای دوگانگی طائفه ای و بلکه در عمق بخشیدن به آن، اشاره می کند. امروزه برای هر یک از گروه های حسیدیه اشکنازی کشتارگاهی وجود دارد که مخصوص خودش می باشد. مانند طایفه لیتوانی ها که خاخام “الیاز شاخ “رهبری آنرا به عهده دارد.
[=arial]سفاردیها و اشکنازها کشتارگاههای جداگانهای دارند
[=arial]اختلافات بین اشکناز و سفاردین تنها به خوردن گوشت خلاصه نمیشود بلکه این اختلافات پیرامون شراب نیز وجود دارد. علی رغم اینکه تورات خوردن شراب را حرام می داند اما تمامی یهودیان متشرع و دین دار چه سفارد وچه اشکناز استفاده از شراب را مباح می دانند اما پیرامون چگونگی ترکیب آن با هم اختلاف دارند. یکی از خاخام های یهودی تصریح کرده است شرابی که دارای اجازه شرعی باشد و در کارخانه های شرعی شراب سازی اشکنازها تولید شده باشد، همانند آب می باشد و خوردن آن مجاز است.
[=arial]علی رغم تحریم تورات اما یهودیان چه اشکنازها و چه سفاردیها نوشیدن شراب را جایز میدانند.
[=arial] از نظر این روزنامه، اختلاف بین این دو گروه تنها به عادات، آداب، رسوم و ویژگیها این دو گروه منتهی نمی شود؛ بلکه اختلاف اصلی پیرامون قوانین و احکام آنها است.
[=arial]اشکنازها کتاب شولخان عاروخ را که یگانه مرجع احکام دینی سفاردینها به شمار می رود، بی اعتبار قلمداد میکنند. علاوه براین برخی از قوانین و فتواهای شرعی آن را نیز رد میکنند. همچنین برخی از فصول ” الشمناست”را نیز رد می کنند.
[=arial]پراکندگی، عید، زنان، ضررها، مقدسات، طهارت، چیزهایی است که کلیه بخش های تلمود حول محور این موضوعات می چرخد. اشکنازها احکام دیگری را به کتاب شولخان عاروخ اضافه کردند و به آن پیچیدگی و قیدهایی را افزودند که در ابتدا در آن وجود نداشت علاوه بر این در برخی ازبخشها اصلاحاتی انجام دادند و بر قسمت های دیگر احکام سختی را افزودند.
[=arial]روزنامه هاآرتص این اختلاف موجود بین سفارد و اشکناز را به پیشینه تاریخی این دو برمیگرداند. واقعیت امر این است که هرکدام از این دو گروه دارای هویت دینی مخصوص به خود است که با گروه دیگر تفاوت دارد و هر گروه بر خود لازم می داند که از این هویت محافظت کند. همانطور که روزنامه میگوید تفسیر درگیری سفاردی – اشکنازی مبتنی است بر اینکه سفاردین ها آنچه را که خود از آن به “تسلط آیین اشکناز بر اسرائیل ” تعبیر می کنند، نمی پذیرند و آن را موجب بندگی خود می دانند و می خواهند از یوغ آن رها شوند و درپی بازگرداندن آنچه که از آن به “شکوه گذشته ” تعبیر می کنند، هستند.
[=arial] اکنون قدرت اصلی در رژیم صهیونیستی در اختیار اشکنازها قرار دارد و سفاردیها از منزلت اجتماعی پایینتری برخوردار هستند.
[=arial] هاآرتص این چنین ادامه می دهد که خاخام های اشکناز و سفاردی کنونی، درباره “حکومت دینی” و “بازگشت شکوه از دست رفته” چارچوب خاصی را انتخاب کردهاند. اینان در برخورد با این قبیل موضوعات برداشتهای متفاوتی ارائه میدهند. اشکنازها حکومت دینی را وجوب استمرار تسلط آیین خود معنا می کنند در حالی که سفاردین ها این چنین برداشتی را نمیپسندند بلکه معتقدند که یهود باید به دین خود بپردازد و به آیین یهودیت تمسک بجوید و کاری به تشکیل حکومت نداشته باشد همان حرفی که سکولارها می زنند. سفاردینها این مسأله را چنین معنا میکنند که باید تسلط آیین سفاردین و سیطره ی آن به دوران های گذشته قبل از تشکیل حکومت اسرائیل، باز گردد – چرا که در آن دوران تسلط معنوی و دینی سفاردین ها بر آیین یهودیت بسیار بیشتر از اشکنازها بوده است_ آنها اشکنازها را کسانی می دانندکه پیشگامی سفاردینها بر قوم یهود را سلب کردند و جایگاه بالایی که سفاردین ها مستحق آن بودند را غصب کردند. سفاردها نمیخواهند با اشکنازها شریک باشند بلکه به تنهایی خواهان تسلط کامل هستند.
[=arial]تظاهرات دهها هزار اشکنازی و سفاردی در اعتراض به حکم دادگاه عالی رژیم صهیونیستی
[=arial] که جدایی دانشجویان مراکز دینی اشکناز و سفاردی را ممنوع دانسته و خواستار یکپارچکی نظام آموزشی شده بود.
منبع فاراقلیط