رابطه انسان با خدا
تبهای اولیه
هو الحق
سلام.
سوالی داشتم در باره رابطه انسان با خدا.
چه جور رابطه ای باید باشه؟این رابطه رو چه جوری بیان میکنید؟
مثلا رابطه رسمی یا دوستانه؟با ترس یا بدون ترس؟
آخه من وقتی مرتکب گناهی میشم یه احساسی که خدا الان از من خشمگینه میاد سراغم و یکی از دوستام بهم گفت که سعی کن رابطت دوستانه باشه نه اینجوری.
ممنون میشم کمکم کنید
سلام. سوالی داشتم در باره رابطه انسان با خدا. چه جور رابطه ای باید باشه؟این رابطه رو چه جوری بیان میکنید؟ مثلا رابطه رسمی یا دوستانه؟با ترس یا بدون ترس؟ آخه من وقتی مرتکب گناهی میشم یه احساسی که خدا الان از من خشمگینه میاد سراغم و یکی از دوستام بهم گفت که سعی کن رابطت دوستانه باشه نه اینجوری. واینکه وهاب بودن خدا یعنی چی؟ ممنون میشم کمکم کنید
سلام
رابطه ما با خدای متعال رابطه انسان با حقیقتی عظیم است . پیش از هرچیز در پیشگاه عظمتش خاضع می شویم و ادب محضرش را رعایت می کنیم . از فرمانش سرپیچی نمی کنیم هرچند اورا مهربان یافته ایم . مهربانیش را خرج مافات می کنیم نه معصیت . و اینگونه روزبروز به او نزدیک می شویم و خود را غرق الطافش می یابیم و محبتش بیشتر در دل ما می نشیند محبتی که همراه با احساس شکوه و جبروت است نه محبتی که به پستی و ابتذال بگراید . و اینگونه می یابیمش که اگر لطف و رحمت کند مهربانترین مهربانان است و از خشم و غضب نماید سخت ترین عقاب کنندگان .
او خدای مهربان زیبای با جبروت است حال هرگونه که عقل اقتضا می کند با او رفتار نما .
وهاب یعنی خدایی که بی حساب عطا می کند چرتکه نمی اندازد هرچند گیرندگان به اندازه خود می گیرند
موفق در پناه حق
سوالی داشتم در باره رابطه انسان با خدا.
چه جور رابطه ای باید باشه؟این رابطه رو چه جوری بیان میکنید؟
مثلا رابطه رسمی یا دوستانه؟با ترس یا بدون ترس؟
آخه من وقتی مرتکب گناهی میشم یه احساسی که خدا الان از من خشمگینه میاد سراغم و یکی از دوستام بهم گفت که سعی کن رابطت دوستانه باشه نه اینجوری.
باسلام و عرض ادب خدمت شما دوست گرامی
رابطه با خدا به سه گونه صورت می پذیرد و هر کدام هم از این سه نوع، درست و صحیح است منتها هر کدام در مرتبه ای قرار دارند و بهترین مربته ، آخرین آنهاست که برای هر کسی بعد از طی کردن دو مرحله اول حاصل می شود.
اما این روابط بدین گونه است: 1. رابطه با خدا از سر ترس. 2. رابطه با خدا از سرِِ شوق به نعمتهای بهشتی. 3. رابطه با خدا از سر عشق و محبت.
رابطه ی اولی را رابطه بندگان می گویند که از سرِ ترس با مولای خود در ارتباطند، رابطه ی دوم را رابطه تجار می گویند که اهل معامله و کسب و منفعت هستند، رابطه سوم را رابطه احرار و آزادگان می گویند که چون خدا را اهل عبادت و بندگی دیده اند، به پرستش خدا می پردازند نه از روی ترس جهنم و نه به شوق بهشت و نعمتهای آن. و این سومی بهترین نوع عبادت است هر چند دو قسم اول هم غلط نیست و برای انسانی که در ابتدای راه است از مرحله ی اول و دوم شروع می شود تا به مرحله سوم برسد و نباید توقع داشت که در همان ابتدا، مرحله ی اول حاصل شود.
امام صادق علیه السلام به این سه نوع عبادت در حدیث شریفی پرداخته اند:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ.(الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 84)
از امام صادق (ع) كه عبادت بر سه وجه است:
مردمى خدا عز و جل را از ترس بپرستند، اين عبادت بندهها است. مردمى خدا را تبارك و تعالى به طمع ثواب پرستند، اين عبادت مزدوران است؛ مردمى خدا عز و جل را پرستند و عبادت كنند براى دوستى او، اين عبادت آزادهها است و اين بهترين عبادت است.