آیا با توبه گناه کبیره بخشیده می شود؟
تبهای اولیه
با سلام
در قرآن کریم، ذات پاک پروردگار 91 بار به عنوان غفور (بسیار آمرزنده) و 5 بار به عنوان غفار (بسیار بخشنده) یاد شده است و بیش از 80 بار سخن از توبه و بازگشت به سوی خدا و قبولی توبه، سخن به میان آمده است. همة این ها حکایت از دامنة گسترده رحمت و مغفرت حق تعالی و قبولی توبة توبه کنندگان دارد. در آیة سورة نساء می فرماید: " هر کسی کار بدی انجام داده یا به خود ستم روا داشته" (اگر) از خداوند طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت".
یأس و نا امیدی از لطف و رحمت بی پایان و بی کرانة حق تعالی چرا؟
این سخن خدا است که به پیامبرش فرمود: "ای پیامبر! از قول من به مردم بگو: ای بندگان من! ای کسانی که (با بدی ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتید، از حمت خداوند نا امید نشوید (و بدانید که در صورت توبه کردن) خدا همة گناهان را می آمرزد، چه این که او بسیار آمرزنده و مهربان است".(1)
آنان که از روی عناد و لجاجت، عصیان با پروردگار هستی نکرده اند، یا بر آن موضع نیستند، بلکه گناه آنان از روی جهل و سهو و پیروی هوای نفس و غلبة نفس اماره و مقتضیات جوانی آنان بوده و سپس توبة حقیقی کرده اند، چرا مأیوس شوند؟ یأس از رحمت الهی، از گناهان کبیره و در ردیف کفر قرار دارد!
توبه کننده، محبوب خداست قرآن کریم فرموده: "ان الله یحب التّوابین؛(2) یقیناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد".
پس توبه مخصوص گناه خاصی نیست وشخص خاصی را نیز شامل نمی شود. خداوند نسبت به هر عمل
زشت وگناهی وعده پذیرش توبه داده است ودر این جهت فرقی بین گناه کبیره وصغیره نیست،اما باید شرایط توبه واقعی تحقق یابد.
پی نوشت ها:
1. زمر (39) آیة 53.
2. بقره (2) آیة 222.
سلام.
شرایط توبه واقعی رو به تفصیل بیان میکنید؟
و اینکه چه جوری میشه آثار و عواقب گناه رو کمرنگ تر کرد چه جوری باید از خدا بخوایم؟
آیا نماز شب باعث میشه که مجازاته گناهمون در این دنیا کم بشه آخه من شنیدم بعد از توبه اگر ان شاء الله خدا عقوبت اخروی رو ببخشه،مجازات رو به دنیا محدودش میکنه چه جور میشه مجازات این دنیا رو هم کم کرد.
با تشکر.
در روایت است که شخصی به نزد رسول الله صلی الله علیه و اله امد و عرض کرد
گناهانی بسیار عظیم دارم و عملم اندک است برای بخشایش گناهانم چه کنم؟
فرمود : آیا مادر داری ؟
عرض کرد : خیر به دیار باقی شتافته است
فرمود : آیا خاله داری؟
عرض کرد بلی
فرمود به دیدارش بشتاب و از او بسیار تفقد و دلجوئی کن که این عمل باعث جلب رحمت پروردگار و بخشایش گناهان عظام است
-----
حال که دیدار از خاله اینطور معجزه می کند تفقد از مادر و محبت به او .............سبحان الله
گناه های کبیره خیلی بزرگ را چه طور (گناهایی که جبران ندارد را معرفی کنید )
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
سلام.
شرایط توبه واقعی رو به تفصیل بیان میکنید؟
و اینکه چه جوری میشه آثار و عواقب گناه رو کمرنگ تر کرد چه جوری باید از خدا بخوایم؟
آیا نماز شب باعث میشه که مجازاته گناهمون در این دنیا کم بشه آخه من شنیدم بعد از توبه اگر ان شاء الله خدا عقوبت اخروی رو ببخشه،مجازات رو به دنیا محدودش میکنه چه جور میشه مجازات این دنیا رو هم کرد.
با تشکر.
با سلام
خداوند در سوره تحریم آیه 8 می فرماید: « ای کسانی که ایمان آورده اید به سوی خدا توبه کنید، توبه ای خالص.
امید است با این کار پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ هایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد کند.
باید توجه داشت که توبه ای کارساز و تأثیرگذار است که خالص و ناب باشد و در آن ناخالصی وجود نداشته باشد زیرا نمی شود از آنچه به عنوان ابزار درمان استفاده می شود انتظار داشت که اگر خودش نیز آفت داشت اثربخش باشد.
در جای دیگر خداوند راه نجات از آتش دوزخ را نشان مى دهد ومى گوید: اى کسانى که ایمان آورده اید ! به سوى خدا بازگردید و توبه کنید، توبه خالص (یا ایها الذین آمنوا توبوا الى الله توبة نصوحا ، سوره تحریم، 8).
آرى نخستین گام براى نجات، توبه از گناه است، توبه اى که از هر نظر خالص باشد، توبه اى که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه، نه وحشت از آثار اجتماعى و دنیوى آن، بوده باشد، توبه اى که براى همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتى در آن رخ ندهد.
حقیقت توبه همان ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک در آینده است، و اگر کارى بوده که قابل جبران است در صدد جبران برآید، و گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنى است، و به این ترتیب ارکان توبه را مى توان در پنج چیز خلاصه کرد:
(ترک گناه - ندامت - تصمیم بر ترک در آینده - جبران گذشته - استغفار ).
در تعریف توبه نصوح گفته اند که: توبه نصوح آن است که واجد چهار شرط باشد: پشیمانى قلبى، استغفار زبانى، ترک گناه، و تصمیم بر ترک در آینده.
بعضى دیگر گفته اند: توبه نصوح آن است که واجد سه شرط باشد: ترس از اینکه پذیرفته نشود، امید به اینکه پذیرفته شود، و ادامه اطاعت خدا. یا اینکه توبه نصوح آن است که گناه خود را همواره در مقابل چشم خود ببینى و از آن شرمنده باشى! یا اینکه توبه نصوح آن است که مظالم را به صاحبانش بازگرداند، و از مظلومین حلیت بطلبد، و بر اطاعت خدا اصرار ورزد.
یا اینکه توبه نصوح آن است که در آن سه شرط باشد: کم سخن گفتن، کم خوردن و کم خوابیدن. یا اینکه توبه نصوح آن است که توأم با چشمى گریان و قلبى بیزار از گناه باشد ... و مانند اینها که همگى شاخ و برگ یک واقعیت است و این توبه خالص و کامل است.
در حدیثى از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مى خوانیم هنگامى که معاذ بن جبل از توبه نصوح سؤال کرد، در پاسخ فرمود: «ان یتوب التائب ثم لا یرجع فى ذنب کما لا یعود اللبن الى الضرع؛ آن است که شخص توبه کننده به هیچوجه بازگشت به گناه نکند آنچنانکه شیر به پستان هرگز باز نمى گردد».
این تعبیر لطیف بیانگر این واقعیت است که توبه نصوح چنان انقلابى در انسان ایجاد مى کند که راه بازگشت به گذشته را به کلى بر او مى بندد.
همان گونه که بازگشت شیر به پستان غیر ممکن است.
این معنى که در روایات دیگر نیز وارد شده، در حقیقت درجه عالى توبه نصوح را بیان مى کند، و گرنه در مراحل پائینتر ممکن است بازگشتى باشد که بعد از تکرار توبه سرانجام منتهى به ترک دائمى شود.
1- توبه واقعی یعنی بازگشت واقعی به بندگی و اطاعت از فرمانهای خداوند متعال در نهج البلاغه امیرالمؤ منین علی(ع) فرمودند :توبه واقعی وقتی است که از گذشته ات کاملاً پشیمان شوی و قصد بر ترک گناهان داشته باشی و اگر حق الناسی بر گردن تو استآنرا ادا کنی و اگر عباتی از تو فوت شده آنرا بجا آوری.
2- البته خداوند در قرآن می فرماید :( اناله یغفرالذنوب جمیعاً ) یعنی خداوند از همة گناهان مؤ منین می گذرد ومی بخشد آنها راولی این بعد از پاک شدن آنها است
گاه در دنیا با بلا و سختی ها باید کفارة گناه خود را ببیند و گاه در عا لم برزخ و گاه د رقیامت ولو آنکه مؤمن است و عقیده اش کامل، از آخر بخشیده می شود و اهل نجات است.
امام صادق (ع ) : من صلی رکعتین یعلم مایقول فیهما انصرف و لیس بینه و بین الله – عز وجل – ذنب الا غفره له
هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، در حالی که میان اوو میان خدای عز و جل گناهی نیست ، مگر اینکه خداوند برای او می بخشاید.
( بحار الانوار، ج ,۸۴ ص .۲۴۰ اصول وافی ، ج ۲، ص ۱۰۰ )
امام علی (ع ) : ا اهمنی ذب امهلت بعده حتی اصلی رکعتین ، و اسال الله العافیة
از آن گناه پروایی ندارم که پس از آن فرصت یابم دو رکعت نماز گزارم و ازخدا عافیت و سلامتی بطلبم .
( نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص ۱۲۳۰ )
در حقیقت از تمام مطالب ذکر شده در قران مجید و سخنان اهل بیت می توان به این مهم دست یافت که حضرت رحمان به راحتی گناهان هرچه باشند (((( جز حق الناس که آن هم در شرایط خاص آمرزیده می شود))))
را می آمرزد و شرط ان فقط خلوص قلبی توبه کننده و تصمیم قطعی به ترک گناه است
و از همه مهمتر چنگ زدن به حبل متین ولایت علی علیه السلام
در حقیقت از تمام مطالب ذکر شده در قران مجید و سخنان اهل بیت می توان به این مهم دست یافت که حضرت رحمان به راحتی گناهان هرچه باشند (((( جز حق الناس که آن هم در شرایط خاص آمرزیده می شود))))
با سلام
اگر فردی مال کسی دیگر را به امانت گرفت ولی به او خیانت کرد(جزوه درسی گرفت و نیاورد یا گذاشت جایی ولی فرد صاحب مال مطلع نشد و جزوه گم شد حال ان فرد جزوه ناقص تر ان فرد امانت گیرنده را گرفت و سر موعد اورد ولی به او پس نداد و گفت که تو به مال من خیانت کردی این در عوض ان به من می رسد(قبل از امتحان ان درس به توری که صاحب مال جزوه اول نیز نمی توانست جزوه ای دست و پا کند) و مال را پس نداد(البته در آن زمان نمی دانسته است که خیانت را با خیانت جواب نمی دهند)
حال بعد از گذشت سال ها که دیگر نه دفتری است و نه امتحانی چگونه این حق الناس پرداخت میشود(ان افراد هم دیگر را نمی بینند) :ok:
اگر فردی مال کسی دیگر را به امانت گرفت ولی به او خیانت کرد(جزوه درسی گرفت و نیاورد یا گذاشت جایی ولی فرد صاحب مال مطلع نشد و جزوه گم شد حال ان فرد جزوه ناقص تر ان فرد امانت گیرنده را گرفت و سر موعد اورد ولی به او پس نداد و گفت که تو به مال من خیانت کردی این در عوض ان به من می رسد(قبل از امتحان ان درس به توری که صاحب مال جزوه اول نیز نمی توانست جزوه ای دست و پا کند) و مال را پس نداد(البته در آن زمان نمی دانسته است که خیانت را با خیانت جواب نمی دهند) حال بعد از گذشت سال ها که دیگر نه دفتری است و نه امتحانی چگونه این حق الناس پرداخت میشود(ان افراد هم دیگر را نمی بینن
دوست گرامی سلام علیکم
اول این که : از مضمون آیات و روایات اسلامی استفاده می شود که کسی که توفیق توبه پیدا می کند یقین بداند که توبه اش از طرف حضرت حقّ پذیرفته می شود چون تک تک ما نسحه های منحصر به فرد خداییم ، خداوند دوست ندارد حتّی یک نفر از ابنای بشر به خاطر معصیت و نافرمانبرداری دچار آتش دوزخ شوند .
و دوم این که : توبه ی هر گناهی متناسب با آن گناه باشد . به صرف استغفار بخشیده نمی شود بلکه می بایست عملکرد ما نیز تغییر یابد . تا گناه ما تداوم نداشته باشد . این تغییر عملکرد نشان از پشیمانی واقعی ما دارد .
و سوم این که : در مواردی مانند آن چه دوست گرامی ذکر نمودند ، ردّ مظالم و احسان به نیت صاحب مال و استغفار در حق خود و در حق او کفایت می کند .
و من الله التوفیق
با سلامگناه های کبیره خیلی بزرگ را چه طور (گناهایی که جبران ندارد را معرفی کنید )
گناه کبیره
هیچ گناهی نیست که بخشش نداشته باشه و توبه اش قبول نباشه، اما نکته اینجاست که بعضی گناه ها فرصت توبه رو از ما میگیرند.
ادامه دارد...
با سلام وعصر بخیر
واعظی در بین سخنرانی عنوان نمودند که کسی را که خدای نکرده گناه کبیره مثل: زنا / قتل عمد و .... کرده است را به دلیل این که خداوند هرگز نمی بخشد باید رسوا کرد.
لطفا بفرمایید براستی چه باید کرد.
مرجع تقلید ایت الله مکارم شیرازی
واعظی در بین سخنرانی عنوان نمودند که کسی را که خدای نکرده گناه کبیره مثل: زنا / قتل عمد و .... کرده است را به دلیل این که خداوند هرگز نمی بخشد باید رسوا کرد. لطفا بفرمایید براستی چه باید کرد.
با سلام
بزرگوار به اسک دین خوش امدید
.کسی حق ندارد آبروی انسان دیگری را هر چند گناه کبیره کرده باشد ببرد و به قول شما رسوا کند
با سلام وعصر بخیر واعظی در بین سخنرانی عنوان نمودند که کسی را که خدای نکرده گناه کبیره مثل: زنا / قتل عمد و .... کرده است را به دلیل این که خداوند هرگز نمی بخشد باید رسوا کرد. لطفا بفرمایید براستی چه باید کرد.
سلام علیکم
با اجازه اساتید محترم
دوست عزیز :
1_ خداوند انشاالله غفار الذنوب است به شرط توبه واقعی و استغفار و رعایت کامل شرایط توبه
2_ خداوند ستار العیوب است . بنابراین هیچ کس حق ندارد گناه شخص دیگری را افشا نماید . مگر اینکه طبق نص صریح قرآن کریم . ظلمی بر آن شخص وارد شده باشد . آنهم فقط به اندازه بزرگی همان ظلم نه بیشتر .
مثلا اگر کسی مالی را به ناحق از شما غصب کرد و در ضمن آن شخص غیبت دیگران را هم میکند و گناهان دیگر هم مرتکب میشود . فقط جایز است به اطلاع دیگران برسانید که آن شخص مقداری از مال شما را غصب نموده .... بیش از این مقدار رسوا کردن آن شخص معصیت بزرگی محسوب میشود. .
3_ با توجه به این که اعتراف به گناهان توسط شخص گناهکار نزد بندگان دیگر خودش گناه محسوب میشود . بنابراین به طریق اولی فاش کردن گناه دیگران . گناه بزرگی است .
4_ من تعجب میکنم از بیانات آن واعظی که این حرف را بیان فرموده است .
میشه بیشتر توضیح بدید؟
با سلام
قرآن کریم می فرماید:
(ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ).
" سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد انجام دادند بجايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند، و از آن بدتر به استهزاء و مسخره كردن آن برخاستند"
گناه و آلودگى همچون بيمارى خوره به جان انسان مىافتد، و روح ايمان را مىخورد و از بين مىبرد، و كار به جايى مىرسد كه سر از تكذيب آيات الهى در مىآورد، و از آن هم فراتر مىرود، و او را به استهزاء و سخريه پيامبران و آيات الهى وامىدارد، و به مرحلهاى مىرسد كه ديگر هيچ وعظ و اندرز و انذارى مؤثر نيست و جز تازيانه عذاب دردناك الهى راهى باقى نمىماند!
يك نگاه به صفحات تاريخ زندگى بسيارى از ياغيان و جانيان نشان مىدهد كه آنها در آغاز كار چنين نبودند حد اقل نور ضعيفى از ايمان در قلب آنها مىتابيد ولى ارتكاب گناهان پى در پى سبب شد كه روز به روز از ايمان و تقوا فاصله بگيرند و سرانجام به آخرين مرحله كفر برسند.
در خطبه معروف حضرت زينب شير زن كربلا ع كه در شام در مقابل يزيد ايراد فرمود نيز اين آيه با همان برداشتى كه در بالا گفتيم آمده است.
زيرا آن حضرت هنگامى كه ديد يزيد با گفتن كلمات كفرآميز و اشعار معروف" لعبت هاشم بالملك ..." كه بيانگر عدم ايمان او به اساس اسلام بود همه چيز را به سخريه گرفته، بعد از حمد الهى و درود بر پيامبر ص چنين فرمود:
صدق اللَّه كذلك يقول ثم كان عاقبة الذين اساؤا السوأى ان كذبوا بآيات اللَّه و كانوا بها يستهزءون ...
يعنى اگر تو امروز با اين اشعار كفرآميز اسلام و ايمان را انكار مىكنى و به نياكان مشركت كه در جنگ بدر به دست مسلمانان كشته شدند مىگويى اى كاش بوديد و انتقامگيرى مرا از خاندان بنى هاشم مىديديد، جاى تعجب نيست اين همان چيزى است كه خدا فرموده كه مجرمان سرانجام آيات ما را تكذيب مىكنند ..
با سلام وعصر بخیرواعظی در بین سخنرانی عنوان نمودند که کسی را که خدای نکرده گناه کبیره مثل: زنا / قتل عمد و .... کرده است را به دلیل این که خداوند هرگز نمی بخشد باید رسوا کرد.
لطفا بفرمایید براستی چه باید کرد.
مرجع تقلید ایت الله مکارم شیرازی
با سلام
قرأن كريم مي فرمايد:
(إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ)نسا/48
آيه فوق صريحا اعلام مىكند كه همه گناهان ممكن است مورد عفو و بخشش واقع شوند، ولى" شرك" به هيچ وجه بخشوده نمىشود، مگر اينكه از آن دست بردارند و توبه كنند و موحد شوند، و به عبارت ديگر هيچ گناهى به تنهايى ايمان را از بين نمىبرد همانطور كه هيچ عمل صالحى با شرك، انسان را نجات نمىبخشد.
طبق روايتى كه مرحوم طبرسى در مجمع البيان از امير مؤمنان على ع نقل كرده، اين آيه اميدبخشترين آيات قرآن است (ما فى القرآن آية ارجى عندى من هذه الاية).
و به گفته ابن عباس" اين آيه از جمله آياتى است كه خداوند در سوره نساء بيان كرده و براى افراد با ايمان بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مىتابد".
زيرا افراد بسيارى هستند كه مرتكب گناهان عظيمى مىشوند و براى هميشه از رحمت و آمرزش الهى مايوس مىگردند، و همان سبب مىشود كه در باقيمانده عمر، راه گناه و خطا را با همان شدت بپيمايند، ولى اميد به آمرزش و عفو خداوند وسيله مؤثر باز دارندهاى نسبت به آنان در برابر گناه و طغيان مىگردد، بنا بر اين آيه در واقع يك مسئله تربيتى را تعقيب مىكند.
هنگامى كه مىبينيم (طبق گفته بعضى مفسران و پارهاى از روايات كه در ذيل آيه نقل شده) افراد جنايتكارى همچون" وحشى" قاتل افسر رشيد اسلام حمزة بن عبد المطلب عموى پيامبر ص با نزول اين آيه ايمان مىآورد و دست از جنايات خود مىكشد، اين اميدوارى براى ديگر گناهكاران پيدا مىشود، كه از رحمت پروردگار مايوس نشوند و بيش از آنچه گناه كردهاند خود را آلوده نسازند.
ممكن است گفته شود كه اين آيه در عين حال مردم را به گناه تشويق مىكند، زيرا وعده آمرزش" همه گناهان غير از شرك" در آن داده شده است.
ولى شك نيست كه منظور از اين وعده آمرزش، وعده بدون قيد و شرط نيست بلكه افرادى را شامل مىشود كه يك نوع شايستگى از خود نشان بدهند، و همانطور كه سابقا هم اشاره كردهايم،" مشيت" و خواست خداوند كه در اين آيه و آيات مشابه آن، ذكر شده به معنى" حكمت" الهى است، زيرا هرگز خواست خدا از حكمت او جدا نيست، و مسلما حكمت او اقتضا نمىكند كه بدون شايستگى، كسى را مورد عفو قرار دهد، بنا بر اين جنبه تربيتى و سازندگى آيه به مراتب بيش از سوء استفادههائى است كه ممكن است از آن بشود.
نكته قابل توجه اينكه آيه فوق، ارتباطى با مسئله توبه ندارد، زيرا توبه و بازگشت از گناه، همه گناهان حتى شرك را مىشويد، بلكه منظور از آن امكان شمول عفو الهى نسبت به كسانى است كه توفيق توبه نيافتهاند، يعنى قبل از آنكه از كردههاى خود پشيمان شوند و يا بعد از پشيمانى و قبل از جبران اعمال بد خويش از دنيا بروند. (تفسير نمونه، ج3، ص: 411)