جمع بندی به دنبال تایید خدا با سخت گیری

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
به دنبال تایید خدا با سخت گیری

سلام من مدت یک سالیه به خیلی چیزا تو زندگیم شک کردم و الان جوری هستم که نمیدونم دقیقا چی
مورد تایید خداست.
اگر بگید به قرآن و روایات نگا کن روایاتو قبول ندارم لطفا از درستی روایات و این حرفا نگید قبلا خوندم اینصحبتا رو
اما قرآن...
قرآن خیلی کلی صحبت کرده مثلا حجاب. محدوده ی حجاب تو قرآن تا مچ و بیرون نبودن یک تار مو نوشته نشده یادمه دبیرستانی بودم و کتاب مذهبی زیادمیخوندم به این نتیجه رسیده بودم که زن فقط با چادر کامل میشه خودمم ازلحاظ پوشش تقریبا کاملا آزادبودم و یروز با خودم گفتم من بخاطر خدا از همه چیزمیگذرم ومن واسه بقیه تیپ نمی زنم بعد یدفه درآوردم گفتم اگر راس میگی صادقی تو اینحرف که میگذری حجابتو رعایت کن وازاونروز حجابم بهترشد.
چندسال بعدش بخاطر پیش زمینه م راجب چادر .چادری شدم یکسالی.
حالا با خودم میگم آخه چکاری بود من چادری شم و اینقدخودمو همیشه زجربدم که حجابم مشکل داره چرا رو همون حجابم نموندم دیگه.مگه همون چش بود?
درصورتیکه خیلیا با پوشش بدتر از من البته بدحجاب جلف منظورم نیست. براحتی دارن زندگیشونو میکنن و ازنظرشون حجابشون معمولیه و هیچ قصد خودنمایی هم ندارن.
یا اینکه تو خارج زنا اصلا دغدغه ی اینکه روسری تاچه حد روسرشون باشه رو ندارن و با یه بلوز شلوار میشن تیپ عادی اون جامعه
پس اگر قرآن راجب حجاب گفته یجای دیگه زنان بدون روسری و مقنعه با پوشش کمتر هم زنان نجیب شناخته میشن و معلوم شد که این حکم مطلق نیست.و نیازی نیست حتما من رعایت کنم.

این یه مثال بود فقط و تنها مسئله وموضوعم این نیست.

منظورم اینه که فکر میکنم شاید زیادی وسواس به خرج میدم تو تاییدیه های خدا درصورتیکه من با رعایت کردن حد نرمال اون مسئله هم کامل میتونم تاییدخدارو داشته باشم اما با واگویه های ذهنی و پیش زمینه های غلط خودمو زجر میدم.

برچسب: 

با نام و یاد دوست

 

[/TD]
[TD="align: center"][/TD]

 

کارشناس بحث: استاد مسلم

جمع بندی _______________________________________________________ پرسش: مدتی است در این مسئله شک کرده ام که چه چیزی مورد تایید خداست. روایات را که قبول ندارم، قرآن هم که خیلی کلی صحبت کرده است، مثلا محدوده ی حجاب در قرآن بیان نشده اما من اینقدر خودم رو همیشه زجر میدادم که حجابم مشکل دارد، درصورتی که خیلی ها با پوشش بدتر از من از نظرشون حجابشون معمولی هست و هیچ قصد خودنمایی هم ندارند. یا اینکه در خارج زنان اصلا دغدغه ی اینکه روسری تاچه حد روی سرشون باشد را ندارند، پس حکم قرآن یک حکم مطلق نیست و زنان در جغرافیای دیگر بدون روسری و مقنعه هم زنان نجیب شناخته میشوند. فکر میکنم در تاییدیه های الهی شاید زیادی وسواس به خرج میدهم و با واگویه های ذهنی و پیش زمینه های غلط خودم را زجر میدهم. پاسخ: برای پاسخ به این سوال وجه به چند نکته لازم است: نکته اول: اینکه می فرمایید لطفا از درستی روایات نگید که نمیشود! مثل این است که من به خاطر بیماری عفونی به دکتر مراجعه کنم و بگویم لطفا از آنتی بیوتیک حرفی نزنید!! همانطور که خودتان اشاره فرمودید قرآن بسیار کلی سخن گفته است، بنابراین دین بدون روایات قطعا ناقص است، ما با قرآن به تنهایی اگرچه می فهمیم باید نماز بخوانیم اما هرگز نمی فهمیم چگونه باید آن را بخوانیم! می فهمیم باید حج به جا بیاوریم اما هرگز نمیتوانیم آن را به جا آوریم؛ می فهمیم روزه بر ما واجب است اما هرگز احکام آن را نخواهیم دانست، و همچنین سایر احکام. بنابراین امر قرآن به این عبادات لغو و بی معنا خواهد بود. چون معنا ندارد خداوند ما را به نماز و روزه و حج و خمس و زکات و سایر احکامی امر کند که راه معتبری برای فهم آنها قرار نداده است. پس از آنجا که خداوند این جزئیات را در قرآن بیان نکرده نشان میدهد قطعا مسیر دیگری برای آن قرار داده است که خود قرآن هم به آن اشاره دارد و آن این است که تبیین و توضیح آیات قرآن بر عهده معصومین است: «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم‏»؛(1) ما اين قرآن‏ را بر تو نازل كرديم، تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبیین کرده و روشن سازى. با این اوصاف روشن میشود کسی که روایات را قبول نداشته باشد در حقیقت حکمت خدا را زیر سوال برده است. چون واقعا حکیمانه نیست که خدا به چیزی امر کند که مردم هیچ راهی برای آگاهی از کیفیت و انجام آن ندارند. نکته دوم: ملاک تأیید رفتارهای انسان از سوی خدا، احساس خود فرد، یا نگرش جامعه نیست، چون هر انسانی ممکن است به اشتباه از رفتار خودش احساس رضایت داشته باشد، یا نگرش جامعه ممکن است به مرور زمان تغییر کند؛ ما به درستی نمیتوانیم رفتارهای خوب و بد را تحلیل کنیم. این که یک خانم بد حجاب نیت خودنمایی نداشته باشد هرگز موجب نخواهد شد که کار او مورد تأیید خداوند باشد، یا اینکه جامعه چه کسی و چه رفتاری را خوب بداند نیز ممکن است از باب عادی شدن یک رفتار اشتباه باشد، البته بنده هم بد حجابی را به معنای نانجیبی نمی دانم، اما بالاخره این رفتار، به لحاظ دین یک رفتار اشتباه است، بنابراین ولو آنکه جامعه این رفتار را پذیرفت نمی توان آن را به منزله تأیید خداوند دانست. بنابراین ما چاره ای جز این نداریم که به جای نگاه های شخصی و اجتماعی، به سراغ متون دینی برویم، و ببینیم قرآن و روایات کدام رفتار را تأیید کرده اند. نکته دیگر در مورد مثال حجابی که بیان فرموده اید، این است که وجوب حجاب از باب پوشیدگی است، بنابراین طبیعتا هر چه این پوشش، پوشیده تر باشد حجاب تر است، و طبیعتا از آنجا که حجاب به خاطر حجاب بودنش در نزد خداوند محبوب است، هر چه حجاب تر باشد در نگاه خداوند محبوب تر خواهد بود، البته در عین اینکه با مانتوی پوشیده و دارای شرایط هم حجاب انسان کفایت می کند. نکته سوم: اما در مورد این سخنتان که انسان دائما به خاطر نقاط ضعف، و کاستی های رفتاری، خودش را سرزنش کرده و زجر دهد بله این کاملا صحیح است که چنین رفتاری به عنوان یک آفت است که متاسفانه گریبان بسیاری را گرفته است، این نباید رویکرد غالب ذهنی ما شود، اگرچه انسان با دیدن نقاط ضعفش پیشرفت می کند، اما تأکید و تمرکز بیش از حد بر این نقائص گاهی موجب ضعف اعتماد به نفس، و وسواس فکری میشود، علاوه بر اینکه انسان ها گاهی با تأکید بر نقاط قوتشان پیشرفت می کند. انسان باید با یک شاخص صحیح مثل آیات و روایات معتبر خودش را بسنجد تا با دیدن نقاط ضعفش رشد کند، اما این نقاط ضعف که در سنجش فوق حاصل میشوند نباید او را زجر داده و ناامید کند، چرا که هر انسانی بالاخره نقائصی دارد، مهم این است که به دنبال رفع آنهاست، و همچنین در کنار این نقاط ضعف، نقاط مثبتی هم دارد.   پی نوشت ها: 1. نحل:44/16.  
موضوع قفل شده است